
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

اداره کشور بدون درآمدهای نفتی از افتخارات دولت است
گروه اقتصادی|حسن روحانی رئیس جمهوری در مراسم افتتاح طرحهای ملی صنعتی و معدنی در سه استان هرمزگان، کرمان و مازندران به موضوعی پرداخت که طی چند وقت اخیر مورد توجه رسانههای داخلی و خارجی است. او تأکید کرد که احترام به مقررات و تعهدات بینالمللی و اجرای آن جزو وظایف انسانی و سیاسی همه دولتها است و تسلیم شدن در برابر قانون عیب نیست، دولت امریکا چارهای جز تسلیم در برابر قانون و مقررات ندارد.در پنجاه و یکمین پویش تدبیر و امید برای جهش تولید که از ابتدای سال جاری شروع شده است، روحانی گفت: از آغاز سال که شیوع ویروس کرونا همراه با جنگ اقتصادی بود، نمیدانستیم که آیا میتوانیم در همه هفتهها افتتاحها داشته باشیم اما الحمدالله همه پنجشنبهها شاهد افتتاح پروژههای ملی بودیم. او خاطرنشان کرد: روز پنجشنبه (هفتهای که گذشت) با سرمایهگذاری بیش از 8 هزار و 500 میلیارد تومان طرح و پروژههای ملی افتتاح شد؛ در این میان 7.5 میلیون تن تولید گندله آهن به بهرهبرداری رسید که 5 میلیون تن آن در سیرجان و 2.5 میلیون در هرمزگان است. این امر نشان از زنده و فعال بودن کشور و جهش تولید در کشور است.
جهش تولید اتفاق افتاد
رئیس جمهوری اظهارداشت: امسال شاهد حرکت در تولید، رونق تولید و حتی جهش تولید بودیم و خوشبختانه در زنجیره فولاد و سایر بخشها به موفقیتهای خوبی دست پیدا کردیم و توانستیم زنجیره تولید از معدن گرفته تا کنستانتره و گندله، آهن اسفنجی و فولاد را کامل کنیم و به تعادل برسیم.
او یادآورشد: در طول 7.5 سال دولت در بخشی از زنجیرههای تولید فولاد بیش از 70 و در بخشی بیش از 80 درصد رشد و توسعه را ثبت کردهایم و این امر در شرایطی محقق شده که کشور در سختترین شرایط تحریم، جنگ اقتصادی و شیوع ویروس کرونا بوده است. این اتفاقات یکی از معجزات قدرت ملت بزرگ ایران است.
فکر نمیکردیم دیوانهای در امریکا سر کار میآید
رئیس جمهوری گفت: ملت بزرگ ایران در همه شرایط از پا ننشسته است و شرایط سیاسی و اقتصادی را کاملاً احساس میکند؛ البته مردم در سختی، رنج و مشکلات هستند.روحانی با بیان اینکه ابتدای دولت دوازدهم میخواستیم راه دولت یازدهم را ادامه دهیم اما فکر نمیکردیم دیوانهای در امریکا سر کار میآید و این دیوانه جنگی بینظیر را در تاریخ علیه ملت بزرگ ایران آغاز میکند، اظهارداشت: با نادانیاش (ترامپ) فکر میکرد اگر این فشار را بر ملت ایران وارد کند، مردم زانو میزنند و در برابر او تسلیم میشوند.
احترام به تعهدات بینالمللی وظیفه همه دولتها است
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، او با بیان اینکه احترام به مقررات و تعهدات بینالمللی و اجرای آن، جزو وظایف انسانی و سیاسی همه دولتها است، تأکید کرد: ملت امریکا فهمید که ترامپ اشتباه کرده، دولت فعلی هم فهمیده که او اشتباه کرده است. امیدواریم این اشتباهات هر چه سریعتر جبران شود و دولت جدید امریکا در برابر قانون، مقررات و قطعنامه 2231 تسلیم شود. تسلیم در برابر قانون عیب نیست خجالت نکشند، تسلیم در برابر زور بد است ولی در برابر قانون کار خوبی است آدم باید همیشه در برابر قانون تسلیم باشد.
امیدواریم دولت امریکا به قانون برگردد
رئیس جمهوری با اشاره به اینکه در تبلیغات گفته میشود ایران اخیراً اقداماتی انجام داده تا امریکا را تحت فشار قرار دهد، نادرست است چون ما نمیخواهیم به امریکا بگوییم که در برابر فشار ما غیرقانونی عمل کنید، گفت: آنچه ایران میخواهد قانون است؛ مقررات، تعهدات و پیمانهای بینالمللی، اجرا و احترامش جزو وظایف انسانی و سیاسی همه دولتها است، بنابراین امیدواریم دولت امریکا به قانون برگردد تا بتوانیم در شرایط بهتری در جهان مراودات و تعاملات کشورمان را بخصوص در بخش تجاری انجام دهیم.
او با اشاره به طرحهایی که روز پنجشنبه در قالب پنجاه و دومین پویش تدبیر و امید برای جهش تولید افتتاح شد، گفت: در طرحهایی که افتتاح شد، از یک طرف دیدیم که مردم در زمینه صنایع معدنی کاملاً فعال هستند و دوم اینکه با ایجاد پایانههای صادراتی میتوان پتروشیمی و فولاد و آلومینیوم را بخوبی صادر کرد.
افتتاح پایانه صادراتی در جنوب کشور
رئیسجمهوری با اشاره به افتتاح پایانه صادراتی در جنوب کشور و در منطقه مناسب و مرزی بین 3 استان فارس، هرمزگان و بوشهر، اظهار داشت: پایانههای صادراتی و اسکلهها کمک فراوانی به صادرات محصولات پتروشیمی، فولاد و آلومینیوم کشور میکند و افتتاح چنین مراکز صادراتی در منطقه استراتژیک پارسیان و سایر مناطق کشور اهمیت بالایی دارد. او افتتاح یک پایانه صادرات محصولات کشاورزی در شمال کشور برای خرید و بستهبندی محصولات کشاورزان را بسیار مهم توصیف و تأکید کرد: چنین پایانههایی میتواند ذخیره خوبی برای داخل و مرکزی برای صادرات محصولات کشاورزی باشد.
رئیس جمهوری اظهارداشت: پایانه صادرات محصولات کشاورزی برای محصولات کشاورزی، مرکبات و سایر محصولات بسیار مهم است، چرا که محصول کشاورز بسرعت خریداری و به آنجا منتقل میشود و از بین نمیرود؛ در پایانهها سردخانه و انبارهای لازم وجود دارد که در آنجا بستهبندیهای خوب انجام میگیرد.
ورود به اتحادیه اوراسیا توفیق دولت
روحانی در ادامه صحبتهایش به پیمان اوراسیا پرداخت و گفت: یکی از توفیقاتی که در دولت تدبیر و امید بهدست آمد، ورود به اتحادیه اوراسیا بود این اتحادیه در صادرات غیرنفتی بسیار کمک کرده؛ در حال حاضر ایران بهصورت موقت وارد این اتحادیه شده است ،اما در حال مذاکره هستیم که این حضور دائمی شود،چرا که ورود در اینگونه اتحادیهها بسیار مهم است.او ادامه داد: همانطور که اقتصاد مقاومتی میگوید که اقتصاد کشور باید درونزا و برونگرا باشد، یکی از راههای برونگرا بودن این است که وارد اتحادیههایی چون اوراسیا شویم و در جمع کشورهایی که در منطقه و خارج از منطقه است حضور فعال داشته باشیم؛ با تعرفه مناسب میتوانیم صادرات و واردات خوبی داشته باشیم و همچنین مناطق آزاد تجاری گسترش پیدا کند که در راستای تحقق این هدف کمک کند.
تولید با هدف صادرات
رئیس جمهوری با بیان اینکه در کنار صادرات و پیوستن به پیمانهایی چون اوراسیا، پرداختن به تولید نیز ضرورت دارد؛ اینکه ما بر اساس بازارهای هدف تولید داشته باشیم و بر اساس ذائقه آنها کالا تولید کنیم تا صادرات کشور رونق گیرد، گفت: اگر این موارد کنار هم دیده شود میتوان در نقطه مطلوب در صادرات قرار بگیریم؛ در حال حاضر شاهد یک پایانه بسیار خوب در مازندران و جویبار هستیم و امیدواریم شاهد ایجاد اینگونه پایانهها در نقاط دیگر کشور باشیم.موضوع دیگری که روحانی با مردم در میان گذاشت این بود که تحریم کنندگان و دشمن همه فشار خود را بر ایران وارد کرد که فروش نفت کشورمان را متوقف کند. رئیس جمهوری اظهارداشت: یکی از افتخارات دولت دوازدهم این است که کشور را بدون درآمدهای نفتی اداره کرد و همچنین بودجه بدون نفت بسته شد. این در حالی است که نفت 40 تا 44 درصد نقش داشت.
اداره کشور بدون درآمدهای نفتی تجربه شد
او با بیان اینکه ایران در شرایط تحریم بودجه بدون نفت و اداره کشور بدون درآمدهای نفتی را تجربه کرد، تصریح کرد: جای نفت را صادرات غیرنفتی گرفت و بحمدالله صادرات غیرنفتی ما در آغاز دولت یازدهم حدود 31 میلیارد بوده است.رئیس جمهوری اذعان داشت: سال گذشته با وجود تحریمها میزان صادرات کشور 43 میلیارد دلار ثبت شده که این امر یک حرکت بسیار خوب بوده است؛ در سال جاری با وجود شیوع ویروس کرونا و گسترش تحریمها مشکلاتی در صادرات ایجاد شد که امیدواریم صادرات غیرنفتی ما در شرایط مطلوب باشد و مردم بتوانند در سایه تولید، فعالیت و صادرات غیرنفتی شاهد توسعه کشور و رفاه باشند.
اشتغال آفرینی برای 1360 نفر با اجرای 4 طرح ملی
در پنجاه و یکمین هفته پویش تدبیر و امید برای جهش تولید 4 طرح ملی وزارت صنعت، معدن و تجارت با مجموع 8 هزار و 520 میلیارد تومان سرمایهگذاری در استانهای هرمزگان، کرمان و مازندران به بهرهبرداری رسید.
بر این اساس فاز اول مجتمع گندلهسازی مادکوش با سرمایهگذاری دو هزار و 320 میلیارد تومانی بخش خصوصی و ظرفیت اشتغالزایی ۳۶۰ نفر در منطقه ویژه خلیج فارس هرمزگان، اسکله شماره ۵ بندر منطقه ویژه صنایع انرژی بر پارسیان جنوب در هرمزگان با سرمایهگذاری یک هزار و ۶۵۰ میلیارد تومانی بخش خصوصی و ظرفیت اشتغالزایی ۲۰۰ نفری، واحد گندلهسازی شماره ۱ شرکت «گهر زمین »در سیرجان با سرمایهگذاری ۳ هزار و ۸۳۰ میلیارد تومانی بخش خصوصی و ظرفیت اشتغالزایی ۵۰۰ نفری و پایانه صادراتی محصولات کشاورزی «روماک گستر پارس» در جویبار با سرمایهگذاری ۷۲۰ میلیارد تومانی بخش خصوصی و اشتغالزایی ۳۰۰ نفری، چهار طرح به بهرهبرداری رسید.طرحهایی که در حوزه وزارت صنعت، معدن و تجارت به بهرهبرداری رسید، در مجموع برای یک هزار و ۳۶۰ نفر در استانهای هرمزگان، کرمان و مازندران اشتغال ایجاد کرده است.
جهش تولید اتفاق افتاد
رئیس جمهوری اظهارداشت: امسال شاهد حرکت در تولید، رونق تولید و حتی جهش تولید بودیم و خوشبختانه در زنجیره فولاد و سایر بخشها به موفقیتهای خوبی دست پیدا کردیم و توانستیم زنجیره تولید از معدن گرفته تا کنستانتره و گندله، آهن اسفنجی و فولاد را کامل کنیم و به تعادل برسیم.
او یادآورشد: در طول 7.5 سال دولت در بخشی از زنجیرههای تولید فولاد بیش از 70 و در بخشی بیش از 80 درصد رشد و توسعه را ثبت کردهایم و این امر در شرایطی محقق شده که کشور در سختترین شرایط تحریم، جنگ اقتصادی و شیوع ویروس کرونا بوده است. این اتفاقات یکی از معجزات قدرت ملت بزرگ ایران است.
فکر نمیکردیم دیوانهای در امریکا سر کار میآید
رئیس جمهوری گفت: ملت بزرگ ایران در همه شرایط از پا ننشسته است و شرایط سیاسی و اقتصادی را کاملاً احساس میکند؛ البته مردم در سختی، رنج و مشکلات هستند.روحانی با بیان اینکه ابتدای دولت دوازدهم میخواستیم راه دولت یازدهم را ادامه دهیم اما فکر نمیکردیم دیوانهای در امریکا سر کار میآید و این دیوانه جنگی بینظیر را در تاریخ علیه ملت بزرگ ایران آغاز میکند، اظهارداشت: با نادانیاش (ترامپ) فکر میکرد اگر این فشار را بر ملت ایران وارد کند، مردم زانو میزنند و در برابر او تسلیم میشوند.
احترام به تعهدات بینالمللی وظیفه همه دولتها است
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، او با بیان اینکه احترام به مقررات و تعهدات بینالمللی و اجرای آن، جزو وظایف انسانی و سیاسی همه دولتها است، تأکید کرد: ملت امریکا فهمید که ترامپ اشتباه کرده، دولت فعلی هم فهمیده که او اشتباه کرده است. امیدواریم این اشتباهات هر چه سریعتر جبران شود و دولت جدید امریکا در برابر قانون، مقررات و قطعنامه 2231 تسلیم شود. تسلیم در برابر قانون عیب نیست خجالت نکشند، تسلیم در برابر زور بد است ولی در برابر قانون کار خوبی است آدم باید همیشه در برابر قانون تسلیم باشد.
امیدواریم دولت امریکا به قانون برگردد
رئیس جمهوری با اشاره به اینکه در تبلیغات گفته میشود ایران اخیراً اقداماتی انجام داده تا امریکا را تحت فشار قرار دهد، نادرست است چون ما نمیخواهیم به امریکا بگوییم که در برابر فشار ما غیرقانونی عمل کنید، گفت: آنچه ایران میخواهد قانون است؛ مقررات، تعهدات و پیمانهای بینالمللی، اجرا و احترامش جزو وظایف انسانی و سیاسی همه دولتها است، بنابراین امیدواریم دولت امریکا به قانون برگردد تا بتوانیم در شرایط بهتری در جهان مراودات و تعاملات کشورمان را بخصوص در بخش تجاری انجام دهیم.
او با اشاره به طرحهایی که روز پنجشنبه در قالب پنجاه و دومین پویش تدبیر و امید برای جهش تولید افتتاح شد، گفت: در طرحهایی که افتتاح شد، از یک طرف دیدیم که مردم در زمینه صنایع معدنی کاملاً فعال هستند و دوم اینکه با ایجاد پایانههای صادراتی میتوان پتروشیمی و فولاد و آلومینیوم را بخوبی صادر کرد.
افتتاح پایانه صادراتی در جنوب کشور
رئیسجمهوری با اشاره به افتتاح پایانه صادراتی در جنوب کشور و در منطقه مناسب و مرزی بین 3 استان فارس، هرمزگان و بوشهر، اظهار داشت: پایانههای صادراتی و اسکلهها کمک فراوانی به صادرات محصولات پتروشیمی، فولاد و آلومینیوم کشور میکند و افتتاح چنین مراکز صادراتی در منطقه استراتژیک پارسیان و سایر مناطق کشور اهمیت بالایی دارد. او افتتاح یک پایانه صادرات محصولات کشاورزی در شمال کشور برای خرید و بستهبندی محصولات کشاورزان را بسیار مهم توصیف و تأکید کرد: چنین پایانههایی میتواند ذخیره خوبی برای داخل و مرکزی برای صادرات محصولات کشاورزی باشد.
رئیس جمهوری اظهارداشت: پایانه صادرات محصولات کشاورزی برای محصولات کشاورزی، مرکبات و سایر محصولات بسیار مهم است، چرا که محصول کشاورز بسرعت خریداری و به آنجا منتقل میشود و از بین نمیرود؛ در پایانهها سردخانه و انبارهای لازم وجود دارد که در آنجا بستهبندیهای خوب انجام میگیرد.
ورود به اتحادیه اوراسیا توفیق دولت
روحانی در ادامه صحبتهایش به پیمان اوراسیا پرداخت و گفت: یکی از توفیقاتی که در دولت تدبیر و امید بهدست آمد، ورود به اتحادیه اوراسیا بود این اتحادیه در صادرات غیرنفتی بسیار کمک کرده؛ در حال حاضر ایران بهصورت موقت وارد این اتحادیه شده است ،اما در حال مذاکره هستیم که این حضور دائمی شود،چرا که ورود در اینگونه اتحادیهها بسیار مهم است.او ادامه داد: همانطور که اقتصاد مقاومتی میگوید که اقتصاد کشور باید درونزا و برونگرا باشد، یکی از راههای برونگرا بودن این است که وارد اتحادیههایی چون اوراسیا شویم و در جمع کشورهایی که در منطقه و خارج از منطقه است حضور فعال داشته باشیم؛ با تعرفه مناسب میتوانیم صادرات و واردات خوبی داشته باشیم و همچنین مناطق آزاد تجاری گسترش پیدا کند که در راستای تحقق این هدف کمک کند.
تولید با هدف صادرات
رئیس جمهوری با بیان اینکه در کنار صادرات و پیوستن به پیمانهایی چون اوراسیا، پرداختن به تولید نیز ضرورت دارد؛ اینکه ما بر اساس بازارهای هدف تولید داشته باشیم و بر اساس ذائقه آنها کالا تولید کنیم تا صادرات کشور رونق گیرد، گفت: اگر این موارد کنار هم دیده شود میتوان در نقطه مطلوب در صادرات قرار بگیریم؛ در حال حاضر شاهد یک پایانه بسیار خوب در مازندران و جویبار هستیم و امیدواریم شاهد ایجاد اینگونه پایانهها در نقاط دیگر کشور باشیم.موضوع دیگری که روحانی با مردم در میان گذاشت این بود که تحریم کنندگان و دشمن همه فشار خود را بر ایران وارد کرد که فروش نفت کشورمان را متوقف کند. رئیس جمهوری اظهارداشت: یکی از افتخارات دولت دوازدهم این است که کشور را بدون درآمدهای نفتی اداره کرد و همچنین بودجه بدون نفت بسته شد. این در حالی است که نفت 40 تا 44 درصد نقش داشت.
اداره کشور بدون درآمدهای نفتی تجربه شد
او با بیان اینکه ایران در شرایط تحریم بودجه بدون نفت و اداره کشور بدون درآمدهای نفتی را تجربه کرد، تصریح کرد: جای نفت را صادرات غیرنفتی گرفت و بحمدالله صادرات غیرنفتی ما در آغاز دولت یازدهم حدود 31 میلیارد بوده است.رئیس جمهوری اذعان داشت: سال گذشته با وجود تحریمها میزان صادرات کشور 43 میلیارد دلار ثبت شده که این امر یک حرکت بسیار خوب بوده است؛ در سال جاری با وجود شیوع ویروس کرونا و گسترش تحریمها مشکلاتی در صادرات ایجاد شد که امیدواریم صادرات غیرنفتی ما در شرایط مطلوب باشد و مردم بتوانند در سایه تولید، فعالیت و صادرات غیرنفتی شاهد توسعه کشور و رفاه باشند.
اشتغال آفرینی برای 1360 نفر با اجرای 4 طرح ملی
در پنجاه و یکمین هفته پویش تدبیر و امید برای جهش تولید 4 طرح ملی وزارت صنعت، معدن و تجارت با مجموع 8 هزار و 520 میلیارد تومان سرمایهگذاری در استانهای هرمزگان، کرمان و مازندران به بهرهبرداری رسید.
بر این اساس فاز اول مجتمع گندلهسازی مادکوش با سرمایهگذاری دو هزار و 320 میلیارد تومانی بخش خصوصی و ظرفیت اشتغالزایی ۳۶۰ نفر در منطقه ویژه خلیج فارس هرمزگان، اسکله شماره ۵ بندر منطقه ویژه صنایع انرژی بر پارسیان جنوب در هرمزگان با سرمایهگذاری یک هزار و ۶۵۰ میلیارد تومانی بخش خصوصی و ظرفیت اشتغالزایی ۲۰۰ نفری، واحد گندلهسازی شماره ۱ شرکت «گهر زمین »در سیرجان با سرمایهگذاری ۳ هزار و ۸۳۰ میلیارد تومانی بخش خصوصی و ظرفیت اشتغالزایی ۵۰۰ نفری و پایانه صادراتی محصولات کشاورزی «روماک گستر پارس» در جویبار با سرمایهگذاری ۷۲۰ میلیارد تومانی بخش خصوصی و اشتغالزایی ۳۰۰ نفری، چهار طرح به بهرهبرداری رسید.طرحهایی که در حوزه وزارت صنعت، معدن و تجارت به بهرهبرداری رسید، در مجموع برای یک هزار و ۳۶۰ نفر در استانهای هرمزگان، کرمان و مازندران اشتغال ایجاد کرده است.

پایان باشکوه نیم فصل
گروه ورزشی / رقابتهای لیگ برتر دیروز با برگزاری یک دیدار معوقه از هفته دهم پیگیری شد که طی آن گلگهر از ساعت ۱۵:۴۰ در ورزشگاه شهید قاسم سلیمانی سیرجان میزبان پرسپولیس بود. شاگردان امیر قلعهنویی در شرایطی به میدان رفتند که سرمربیشان را به دلیل محرومیت روی نیمکت خود نمیدیدند. ضمن اینکه پس از رأی کمیته انضباطی مبنی بر محرومیت گادوین منشا به دلیل شادی گل منشوریاش، کمیته استیناف هم محرومیت این بازیکن نیجریهای را تأیید کرد تا گلگهر بهترین گلزن این فصل خود را مقابل پرسپولیس در اختیار نداشته باشد. در سمت مقابل یحیی گلمحمدی همان ترکیب بازی قبل با پیکان را به مصاف گلگهر فرستاد. در ۱۵ دقیقه نخست این دیدار شاهد بازی پایاپایی از هر دو تیم بودیم و بازی در بیشتر دقایق در میانه زمین در جریان بود. عملکرد خوب هافبکهای دو تیم باعث ایجاد یک جنگ تماشایی در میانه زمین شد. دقیقه ۱۸ گل گهر صاحب یک ضربه کرنر شد و احمدرضا زندهروح از سمت راست توپ را روی دروازه ارسال کرد که توپ مستقیماً به تیر عمودی دروازه برخورد کرد و در ادامه این فرصت از دست رفت. دقیقه ۲۳، میلاد زکیپور توپ را روی دروازه پرسپولیس ارسال کرد که با عملکرد خوب مدافعان پرسپولیس این فرصت به گل تبدیل نشد. دقیقه ۳۰، حرکت خوب سعید آقایی از سمت چپ پایهگذار گل شد. او توپ را به محوطه جریمه گلگهر ارسال کرد و در شلوغی محوطه جریمه احمد نوراللهی پیش از مدافع میزبان به توپ ضربه زد و با یک تکل توپ را وارد دروازه کرد تا مثل چند بازی اخیر مؤثر باشد و ششمین گل خود در لیگ بیستم را به ثمر برساند. دقیقه۳۷، وحید امیری درون محطه جریمه گلگهر به توپ رسید و با یک شوت پای چپ دروازه را هدف قرار داد اما مهرداد بشاگردی دروازهبان گلگهر که جای علیرضا حقیقی را در ترکیب اصلی این تیم گرفته، اجازه نداد توپ به گل تبدیل شود. دقیقه ۳۹، روی یک ارسال که از سمت چپ محوطه جریمه پرسپولیس انجام شد، یونس شاکری با یک ضربه سر دروازه پرسپولیس را هدف قرار داد که توپ با واکنش دیدنی حامد لک دروازه بان پرسپولیس راهی کرنر شد. دقیقه ۴۲ یک بار دیگر امیری صاحب موقعیت گلزنی شد اما توپ او را در حالت تکبهتک، دروازهبان گلگهر دور کرد تا نیمه اول با همان یک گل به سود مشکی پوشان پرسپولیس به پایان برسد.
نیمه دوم با حملات گلگهر به قصد جبران گل خورده آغاز شد ولی پس از گذشت دقایقی باز هم توپ و میدان در اختیار پرسپولیسیها قرار گرفت. دقیقه 60 پاس در عمق زیبای سیامک نعمتی به امید عالیشاه رسید و این بازیکن با فراری سریع و تماشایی از سمت راست، توپ را با شوتی زمینی تبدیل به گل دوم پرسپولیس کرد و دومین گل خود در این فصل را به ثمر رساند. دقیقه 68 پاس در عمق مهدی شیری و شوت روی پای دیدنی سیامک نعمتی را بشاگردی برگشت داد اما شیری در ریباند توپ را با ضربه سر شیرجهای به گل سوم پرسپولیس تبدیل کرد تا او هم در این فصل اولین گل خود را بزند که اولین گل او با پیراهن پرسپولیس از زمان حضورش در این تیم نیز بوده است. دقیقه 72 حرکت سریع شیری از سمت راست زمین و ارسال زمینی توپ را احمدرضا زندهروح به اشتباه وارد دروازه خودی کرد تا گلگهر گل چهارمش را هم دریافت کند. دقیقه 75 پرسپولیس اولین تعویض خود را انجام داد و مهدی عبدی به جای امیری وارد زمین شد. دقیقه 77 پاس در عمق به محوطه جریمه گلگهر با شوت روی پای محکم عبدی همراه شد که توپ به تیر عمودی دروازه سیرجانیها اصابت کرد. دقیقه 85 یحیی، دو تعویض همزمان دیگر انجام داد و محمدمهدی مهدیخانی به جای پهلوان و علی شجاعی به جای عالیشاه به میدان رفتند. دقیقه 86 بهنام برزای با دریافت کارت زرد دوم از سوی پیام حیدری داور بازی، اخراج شد تا گلگهر 10 نفره شود. در این شرایط؛ پرسپولیسیها به حملات خود ادامه دادند و دقیقه 87 پاس رو به جلوی آقایی و ارسال شجاعی را بشاگردی به شکل بدی دفع کرد تا توپ مقابل پای سیامک نعمتی بیفتد و این بازیکن دروازه سیرجانیها را برای بار پنجم باز کند. دقیقه 90 هم محمد انصاری به جای آقایی وارد زمین شد تا برای اولین بار در این فصل به میدان برود. این بازی در نهایت با نتیجه 5-0 به سود پرسپولیس به پایان رسید تا این تیم با کسب بهترین برد بین همه تیمها در نیم فصل اول با 30 امتیاز به صدر جدول صعود و عنوان قهرمانی نیم فصل را از آن خود کند.
نیمه دوم با حملات گلگهر به قصد جبران گل خورده آغاز شد ولی پس از گذشت دقایقی باز هم توپ و میدان در اختیار پرسپولیسیها قرار گرفت. دقیقه 60 پاس در عمق زیبای سیامک نعمتی به امید عالیشاه رسید و این بازیکن با فراری سریع و تماشایی از سمت راست، توپ را با شوتی زمینی تبدیل به گل دوم پرسپولیس کرد و دومین گل خود در این فصل را به ثمر رساند. دقیقه 68 پاس در عمق مهدی شیری و شوت روی پای دیدنی سیامک نعمتی را بشاگردی برگشت داد اما شیری در ریباند توپ را با ضربه سر شیرجهای به گل سوم پرسپولیس تبدیل کرد تا او هم در این فصل اولین گل خود را بزند که اولین گل او با پیراهن پرسپولیس از زمان حضورش در این تیم نیز بوده است. دقیقه 72 حرکت سریع شیری از سمت راست زمین و ارسال زمینی توپ را احمدرضا زندهروح به اشتباه وارد دروازه خودی کرد تا گلگهر گل چهارمش را هم دریافت کند. دقیقه 75 پرسپولیس اولین تعویض خود را انجام داد و مهدی عبدی به جای امیری وارد زمین شد. دقیقه 77 پاس در عمق به محوطه جریمه گلگهر با شوت روی پای محکم عبدی همراه شد که توپ به تیر عمودی دروازه سیرجانیها اصابت کرد. دقیقه 85 یحیی، دو تعویض همزمان دیگر انجام داد و محمدمهدی مهدیخانی به جای پهلوان و علی شجاعی به جای عالیشاه به میدان رفتند. دقیقه 86 بهنام برزای با دریافت کارت زرد دوم از سوی پیام حیدری داور بازی، اخراج شد تا گلگهر 10 نفره شود. در این شرایط؛ پرسپولیسیها به حملات خود ادامه دادند و دقیقه 87 پاس رو به جلوی آقایی و ارسال شجاعی را بشاگردی به شکل بدی دفع کرد تا توپ مقابل پای سیامک نعمتی بیفتد و این بازیکن دروازه سیرجانیها را برای بار پنجم باز کند. دقیقه 90 هم محمد انصاری به جای آقایی وارد زمین شد تا برای اولین بار در این فصل به میدان برود. این بازی در نهایت با نتیجه 5-0 به سود پرسپولیس به پایان رسید تا این تیم با کسب بهترین برد بین همه تیمها در نیم فصل اول با 30 امتیاز به صدر جدول صعود و عنوان قهرمانی نیم فصل را از آن خود کند.

عقب نشینی ازماشه شکست خورده
- ظریف : امریکا قبل از هرکاری باید تمام های تحریمهای اعمال شده ترامپ را بدون قید و شرط و بصورت مؤثر بردارد تا ایران اقدام کند
- محدودیت تردد دیپلماتهای ایرانی در امریکا برداشته شد
گروه سیاسی / دولت امریکا با انجام چند اقدام اولیه درباره برجام کوشید در آستانه فرارسیدن ضربالاجل تهران برای متوقف کردن اجرای پروتکل الحاقی، حال و هوای تحولات طوفانی برجام را که در دوره دونالد ترامپ، رئیسجمهوری امریکا رقم خورده بود، تعدیل کند. امریکا در 48 ساعت گذشته درخواست دولت پیشین برای بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را پس گرفت، گفتوگو با اروپاییها پیرامون ایران را آغاز و محدودیت تردد دیپلماتهای ایرانی در نیویورک را هم لغو کرد.
هرچند که این اقدامات تا امضای «جو بایدن» بر فرمان اجرایی لغو کلیه تحریمهای هستهای ایران فاصله زیادی دارد اما دستکم نشان میدهد او هشدارها برای فرصت اندک جهت جبران مافات مخدوش شدن روند اجرای توافق هستهای و عدم تحقق منافع اقتصادی ایران را جدی گرفته است. با این حال چنانچه این اقدامات و اعلام مواضع و انتشار بیانیههای متعدد، خروجی ملموسی برای منافع برجامی ایران نداشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که بزودی گرهای از کلاف سردرگم این توافق باز شود.
این در حالی است که پنجم اسفندماه، تهران در تلافی کم کاری شرکای برجامی اش یکی از مهمترین تعهدات خود یعنی اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف خواهد کرد. اقدامی که اروپاییها در نشست اخیر با وزیر خارجه امریکا به آن واکنش نشان دادهاند و «رافائل گروسی»، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم امروز برای گفتوگوی بیشتر درباره آن به تهران سفر میکند.
اقدام در برابر اقدام
پنجشنبهای که گذشت تحولات متعددی از سوی مقامهای اروپایی و امریکایی پیرامون برجام رقم خورد. ابتدا وزرای خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس در پاریس برای بررسی تصمیمات ایران مبنی بر کاهش تعهدات برجامی اش با هم دیدار کردند و با «آنتونی بلینکن» همتای امریکایی خود از طریق مجازی درباره ایران به گفتوگو نشستند. در خلال همین نشست «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان اقدامات تلافیجویانه ایران مبنی بر کاهش تعهدات برجامیاش را بازی با آتش خواند و مدعی شد که این تحولات بازگشت امریکا به برجام را به خطر میاندازد. در همین حال «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه ایالات متحده هم از اعلام آمادگی امریکا برای گفتوگو با ایران در مورد بازگشت هر دو کشور به توافق برجام خبر داد و خاطرنشان کرد که این موضوع را به سه کشور اروپایی اعلام کرده است.
وزرای خارجه سه کشور اروپایی و امریکا در پایان نشست خود با انتشار بیانیهای مخالفت خود را با اقدامات تلافیجویانه ایران اعلام کردند و به ایران هشدار دادند گامهای کاهش تعهدات برجامی از جمله لغو اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را به اجرا نگذارد. آنها همچنین هشدار دادند این اقدام تبعات وخیمی خواهد داشت.
قابل انتظار بود که ایران به این بیانیه واکنش جدی داشته باشد. از همین رو محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران بلافاصله در صفحه توئیتر خود نوشت:«تروئیکای اروپایی باید به جای سفسطه و تحمیل مسئولیت به ایران با پایبندی به تعهداتش خواستار پایان دادن به میراث ترامپ، تروریسم اقتصادی علیه ایران باشد». ظریف افزوده: «تدابیر جبرانی ما پاسخی هستند به نقضهای ایالات متحده و تروئیکای اروپایی. اگر از معلول هراسانید، علت را حذف کنید. ما اقدام را با اقدام پاسخ میدهیم». همزمان با این تحولات، حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران هم با آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و «شارل میشل» رئیس شورای اروپا درباره برجام گفتوگو و رایزنی کرد.
شارل میشل هم بعد از گفت وگو با روحانی در توئیتر نوشت: «اتحادیه اروپا از اجرای کامل برجام حمایت میکند. حفظ فضایی برای دیپلماسی که اساسش را گامهای مثبت تشکیل داده، در این مرحله حیاتی است.»
سه گام اولیه امریکا درباره ایران
همزمان با آغاز تحولات جدیدی پیرامون برجام و کمی بعد از نشست برجامی اروپا و امریکا «ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه امریکا دعوت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را برای شرکت در جلسه گروه 1+5 جهت رسیدن به راه حلی دیپلماتیک پذیرفت. موضع «پرایس» پس از توئیت «انریکه مورا»، مدیر سیاسی اتحادیه اروپا بعد از پیشنهاد برگزاری ملاقات غیررسمی بین ایران و امریکا با میانجیگری 3 کشور اروپایی مطرح شد. یک مقام وزارت خارجه امریکا این پیشنهاد را فقط یک گام اولیه برای اثبات این امر دانسته که امریکا آماده شرکت در جلسهای است که توسط اتحادیه اروپا تشکیل میشود. او افزوده:«ما میدانیم که این عمل فینفسه یک پیشرفت محسوب نمیشود. حتی اولین جلسه ممکن است یک پیشرفت هم به حساب نیاید. اما این یک قدم است. تا زمانی که ننشینیم و با ایران صحبت نکنیم، هیچ اتفاقی نمیافتد».
این دعوت و پذیرش یکطرفه باعث واکنش فوری ایران شد تا سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران در توئیتی بگوید:«خیلی وقت است ۱+۵ وجود ندارد». خطیبزاده با یادآوری اینکه بهدلیل خروج امریکا از برجام، ١+۵ وجود ندارد و اکنون تنها ایران و ١+۴ است، افزود: «به یاد بیاورید، ترامپ اتاق برجام را ترک و تلاش کرد آن را منفجر کند. حرکات نمادین خوب است. اما برای احیای ١+۵، امریکا باید عمل کند: تحریمها را بردارد. ما نیز پاسخ خواهیم داد. این ترتیب کلیدی است: تعهد، اقدام، جلسه.» پیشتر وزیر خارجه ایران پیشنهاد داده بود امریکا با هماهنگی «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تعهدات برجامی خود بازگردد و حالا مقامات وزارت خارجه امریکا در واکنش به پیشنهاد یک مقام اروپایی اعلام کردند آماده حضور در نشست کمیسیون مشترک برجام هستند. این در حالی است که شرط ایران برای حضور امریکا در گروه 1+5 لغو کلیه تحریمهای هستهای بود که تاکنون محقق نشده است.
با وجود این«پیتر استانو»، سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در واکنش به سیگنالهای برجامی کاخ سفید گفت: زمان دیپلماسی فرا رسیده است و اقدامات امریکا فضا و شرایطی را ایجاد کرده تا تلاش های دیپلماتیکی که در چند هفته اخیر درباره برجام در جریان بوده تسریع شود. او تأکید کرد که جوزپ بورل به عنوان هماهنگ کننده برجام بشدت تلاش میکند تا این توافق را به ریل اصلی بازگرداند. این مسأله به گفته او شامل برگرداندن ایران به اجرای کامل تعهداتش ذیل برجام و پیوستن دوباره امریکا به این توافق استقبال میشود.
در همین چارچوب قرار است، وزیران خارجه اروپا و امریکا دوشنبه و بعد از دیدارهای رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران، درباره آخرین تحولات بینالمللی از جمله ایران و برجام گفتوگو کنند.نشست پیشرو به ریاست «جوزپ بورل» برگزار میشود و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا هم به صورت ویدئو کنفرانس شرکت خواهد کرد.
انصراف امریکا از مکانیسم ماشه
همزمان «ریچارد میلز»، نماینده موقت امریکا در سازمان ملل متحد هم در نامهای به شورای امنیت اطلاع داد که درخواست دولت سابق امریکا مبنی بر بازگشت کلیه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را لغو میکند. پیشتر دولت ترامپ در ماه مه ۲۰۱۸ اعلام کرده بود که روند ۳۰ روزه در شورای امنیت به منظور بازگرداندن همه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران یا «مکانیزم ماشه» را کلید زده است. 13 کشور از 15 عضو شورای امنیت هم این اعلان را باطل دانستند و تأکید کردند امریکا حق استفاده از مکانیزمی را که خود ۲۰۱۵ از آن خارج شده ندارد. بلافاصله بعد از لغو این تصمیم دولت ترامپ، دولت «بایدن» اعلام کرد که قصد دارد محدودیتهای اعمال شده بر سفر دیپلماتهای ایرانی از سوی دولت پیشین این کشور را لغو کند. محدودیتی که در دولت ترامپ اعمال شد تحرک دیپلماتهای ایرانی را محدود به مقر هیأت ایران در نیویورک و مقر سازمان ملل میکرد.
پس گرفتن درخواست امریکا برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران با این واکنش ظریف در توئیتر روبهرو شد که «امریکا تأیید کرد که ادعاهای پمپئو درباره قطعنامه 2231 هیچ مبنای قانونی ندارد. ما با این موافقیم».
وزیر خارجه ایران در ادامه تأکید کرد: «امریکا باید در پایبندی به قطعنامه ۲۲۳۱، تمام تحریمهایی را که توسط ترامپ احیا و بازاعمال شده بود بیقید و شرط و بهصورت مؤثر بردارد». ظریف در پایان نوشت: «بعد از آن، ما فوراً تمام اقدامات اصلاحی (کاهش تعهدات) را به عقب برمیگردانیم».
استقبال روسیه از عقب نشینی امریکا
علاوه بر ایران، «دیمیتری پسکوف»، سخنگوی ریاستجمهوری روسیه هم از تصمیم امریکا برای عقبنشینی از مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران استقبال کرد. بهگزارش شبکه «ریانووستی»، پسکوف طی نشست خبری گفت: «تصمیم واشنگتن برای اصرار نکردن روی اعمال تحریمها بر ایران، نشانه خوبی است. فشار تحریمها، مانع اجرای توافق هستهای ایران بود». او با بیان اینکه تحریمها وضعیت برجام را در بنبست بسیار دشواری قرار داده است، تأکید کرد اکنون احیای برجام است که اهمیت دارد. سخنگوی کرملین با ابراز تأسف از تصمیم دولت پیشین امریکا برای خروج از توافق هستهای ایران، یادآور شد که روسیه همچنان از حامیان برجام است و امیدوار است که این توافق احیا شود. در همین حال «سرگئی ریابکوف»، معاون وزیر امور خارجه روسیه هم ابراز امیدواری کرد که قبل از فرارسیدن ضربالاجل ۲۱ فوریه (سوم اسفندماه) ایران برای پایان پایبندی به پروتکل الحاقی، مصالحهای در خصوص برجام حاصل شود.
«هوا چونیینگ»، سخنگوی وزارت خارجه چین نیز در کنفرانسی خبری درخصوص گزارشهای منتشر شده در خصوص مسأله هستهای ایران، عنوان کرد که از نظر پکن بازگشت ایالات متحده به برجام تنها راه خروج درست از بنبست هستهای ایران محسوب میشود. وی با اشاره به اینکه برجام در وضعیت حیاتی قرار دارد، از دیگر کشورها خواست تا بهمنظور اعمال اجماعی که در نشست ماه دسامبر وزرای خارجه حاصل شد همکاری و برای بازگرداندن بدون شرط امریکا به برجام و همچنین برداشتن تحریمهای اعمالی علیه ایران تلاش کنند. «هوا چونیینگ» در عین حال توصیه کرد که تمامی طرفین با حفظ خونسردی و خویشتنداری، ازهرگونه اقدام که موجب تشدید تنشها میشود خودداری کنند و جایی برای تلاشهای دیپلماتیک باقی بگذارند.
بــــرش
رایزنی های مهم «رافائل گروسی» در تهران
تحولات پیرامون توافق هستهای در حالی این روزها شتاب گرفته است که ایران هشدار داده چنانچه طرفهای مقابل، تعهدات برجامی خود را تا هفته اول اسفند اجرا نکنند، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی متوقف میشود. این پروتکل بندی است که به نظام پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی ضمیمه شده و اجازه قانونی را برای بازرسیهای گستردهتر و سرزده از کشورهای عضو پیمان عدم اشاعه (NPT) فراهم میکند. کشورهای عضو آژانس باید این پروتکل را بهعنوان «ضمیمه توافق جامع پادمان» بپذیرند. ایران در چارچوب برجام به طور داوطلبانه پذیرفت که آن را اجرا کند اما با گذر دو سال از خروج امریکا از برجام و در حالی که هیچ یک از خواستههای اقتصادی تهران مبنی بر لغو تحریمهای هستهای و فراهم شدن امکان فروش نفت و تسهیل مراودات بانکی محقق نشده است، در راستای اجرای قانون مصوب مجلس شورای اسلامی که در آذرماه تصویب شد، مکلف شده بعد از ازسرگیری غنیسازی 20درصد در فردو، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کند. اقدامی که موجب افزایش نگرانی طرفهای برجام شده است. در پی همین نگرانی است که «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به درخواست خودش و به گفته «کاظم غریب آبادی» نماینده دائم ایران در آژانس برای گفتوگوی فنی با سازمان انرژی اتمی درباره اجرای قانون اقدام راهبردی سوم اسفندماه به تهران میآید.
بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی مهمترین محورهای گفتوگوهای مدیرکل آژانس در تهران را حول موضوعات فنی و ترتیبات اجرایی توقف نظارتهای فراتر از پادمان و پروتکل الحاقی و اقدامات داوطلبانه فراپادمانی و نحوه ادامه همکاریهای دو طرف اعلام کرده است. به گزارش ایرنا کمالوندی با اعلام اینکه مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به منظور انجام گفتوگوهای فنی با سازمان انرژی اتمی ایران در رأس هیأتی وارد تهران میشود، با تأکید بر اینکه در راستای اجرای قانون اقدام راهبردی، سازمان انرژی اتمی ایران اقدامات متعددی را در برنامه کار خود قرار داده است، تصریح کرد: «از جمله این اقدامات توقف نظارتهای فراپادمانی دو ماه پس از لازمالاجرا شدن قانون در صورت عدم اجرای تعهدات طرفهای مقابل در برجام است که موعد آن پنجم اسفند ماه (بیست و سوم فوریه) است. بهمنظور اجرای این بخش از قانون در وهله نخست نامهای در تاریخ بیست و هفتم بهمن ماه تسلیم آژانس شد.»
کمالوندی ادامه داد: «گفتوگوهای فنی پیش از پایان مهلت دوماهه قانون به منظور پیشبینی و هماهنگی بهینه با آژانس برای کاهش نظارتها تا سطح پادمان انجام میشود.» کاظم غریب آبادی سفیر ایران در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین چند روز پیش در نامهای به آژانس اعلام کرده بود که ایران در پنجم اسفندماه قرار است اقداماتی از جمله اجرای مفاد پروتکل الحاقی، کد ۳.۱ اصلاحی ترتیبات فرعی موافقتنامه پادمان (برای اظهار زودهنگام تأسیسات هستهای به آژانس)، استفاده از فناوریهای مدرن و حضور درازمدت آژانس در ایران، اقدامات شفافساز در رابطه با کیک زرد، اقدامات شفاف ساز در رابطه با غنیسازی، دسترسیها پیرو مفاد برجام، نظارت و راستیآزمایی اجرای اقدامات داوطلبانه و اقدامات شفافساز در رابطه با ساخت قطعات سانتریفیوژ را متوقف کند. بهنظر میرسد که حضور «گروسی» در تهران برای رایرنی درباره ابعاد این اقدامات و چه بسا تلاش برای متقاعد کردن تهران جهت یافتن راه میانه جهت ممانعت از توقف تام و تمام اجرای این پروتکل نظارتی باشد.
هرچند که این اقدامات تا امضای «جو بایدن» بر فرمان اجرایی لغو کلیه تحریمهای هستهای ایران فاصله زیادی دارد اما دستکم نشان میدهد او هشدارها برای فرصت اندک جهت جبران مافات مخدوش شدن روند اجرای توافق هستهای و عدم تحقق منافع اقتصادی ایران را جدی گرفته است. با این حال چنانچه این اقدامات و اعلام مواضع و انتشار بیانیههای متعدد، خروجی ملموسی برای منافع برجامی ایران نداشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که بزودی گرهای از کلاف سردرگم این توافق باز شود.
این در حالی است که پنجم اسفندماه، تهران در تلافی کم کاری شرکای برجامی اش یکی از مهمترین تعهدات خود یعنی اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف خواهد کرد. اقدامی که اروپاییها در نشست اخیر با وزیر خارجه امریکا به آن واکنش نشان دادهاند و «رافائل گروسی»، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم امروز برای گفتوگوی بیشتر درباره آن به تهران سفر میکند.
اقدام در برابر اقدام
پنجشنبهای که گذشت تحولات متعددی از سوی مقامهای اروپایی و امریکایی پیرامون برجام رقم خورد. ابتدا وزرای خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس در پاریس برای بررسی تصمیمات ایران مبنی بر کاهش تعهدات برجامی اش با هم دیدار کردند و با «آنتونی بلینکن» همتای امریکایی خود از طریق مجازی درباره ایران به گفتوگو نشستند. در خلال همین نشست «هایکو ماس»، وزیر خارجه آلمان اقدامات تلافیجویانه ایران مبنی بر کاهش تعهدات برجامیاش را بازی با آتش خواند و مدعی شد که این تحولات بازگشت امریکا به برجام را به خطر میاندازد. در همین حال «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه ایالات متحده هم از اعلام آمادگی امریکا برای گفتوگو با ایران در مورد بازگشت هر دو کشور به توافق برجام خبر داد و خاطرنشان کرد که این موضوع را به سه کشور اروپایی اعلام کرده است.
وزرای خارجه سه کشور اروپایی و امریکا در پایان نشست خود با انتشار بیانیهای مخالفت خود را با اقدامات تلافیجویانه ایران اعلام کردند و به ایران هشدار دادند گامهای کاهش تعهدات برجامی از جمله لغو اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را به اجرا نگذارد. آنها همچنین هشدار دادند این اقدام تبعات وخیمی خواهد داشت.
قابل انتظار بود که ایران به این بیانیه واکنش جدی داشته باشد. از همین رو محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران بلافاصله در صفحه توئیتر خود نوشت:«تروئیکای اروپایی باید به جای سفسطه و تحمیل مسئولیت به ایران با پایبندی به تعهداتش خواستار پایان دادن به میراث ترامپ، تروریسم اقتصادی علیه ایران باشد». ظریف افزوده: «تدابیر جبرانی ما پاسخی هستند به نقضهای ایالات متحده و تروئیکای اروپایی. اگر از معلول هراسانید، علت را حذف کنید. ما اقدام را با اقدام پاسخ میدهیم». همزمان با این تحولات، حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران هم با آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و «شارل میشل» رئیس شورای اروپا درباره برجام گفتوگو و رایزنی کرد.
شارل میشل هم بعد از گفت وگو با روحانی در توئیتر نوشت: «اتحادیه اروپا از اجرای کامل برجام حمایت میکند. حفظ فضایی برای دیپلماسی که اساسش را گامهای مثبت تشکیل داده، در این مرحله حیاتی است.»
سه گام اولیه امریکا درباره ایران
همزمان با آغاز تحولات جدیدی پیرامون برجام و کمی بعد از نشست برجامی اروپا و امریکا «ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه امریکا دعوت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را برای شرکت در جلسه گروه 1+5 جهت رسیدن به راه حلی دیپلماتیک پذیرفت. موضع «پرایس» پس از توئیت «انریکه مورا»، مدیر سیاسی اتحادیه اروپا بعد از پیشنهاد برگزاری ملاقات غیررسمی بین ایران و امریکا با میانجیگری 3 کشور اروپایی مطرح شد. یک مقام وزارت خارجه امریکا این پیشنهاد را فقط یک گام اولیه برای اثبات این امر دانسته که امریکا آماده شرکت در جلسهای است که توسط اتحادیه اروپا تشکیل میشود. او افزوده:«ما میدانیم که این عمل فینفسه یک پیشرفت محسوب نمیشود. حتی اولین جلسه ممکن است یک پیشرفت هم به حساب نیاید. اما این یک قدم است. تا زمانی که ننشینیم و با ایران صحبت نکنیم، هیچ اتفاقی نمیافتد».
این دعوت و پذیرش یکطرفه باعث واکنش فوری ایران شد تا سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران در توئیتی بگوید:«خیلی وقت است ۱+۵ وجود ندارد». خطیبزاده با یادآوری اینکه بهدلیل خروج امریکا از برجام، ١+۵ وجود ندارد و اکنون تنها ایران و ١+۴ است، افزود: «به یاد بیاورید، ترامپ اتاق برجام را ترک و تلاش کرد آن را منفجر کند. حرکات نمادین خوب است. اما برای احیای ١+۵، امریکا باید عمل کند: تحریمها را بردارد. ما نیز پاسخ خواهیم داد. این ترتیب کلیدی است: تعهد، اقدام، جلسه.» پیشتر وزیر خارجه ایران پیشنهاد داده بود امریکا با هماهنگی «جوزپ بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تعهدات برجامی خود بازگردد و حالا مقامات وزارت خارجه امریکا در واکنش به پیشنهاد یک مقام اروپایی اعلام کردند آماده حضور در نشست کمیسیون مشترک برجام هستند. این در حالی است که شرط ایران برای حضور امریکا در گروه 1+5 لغو کلیه تحریمهای هستهای بود که تاکنون محقق نشده است.
با وجود این«پیتر استانو»، سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در واکنش به سیگنالهای برجامی کاخ سفید گفت: زمان دیپلماسی فرا رسیده است و اقدامات امریکا فضا و شرایطی را ایجاد کرده تا تلاش های دیپلماتیکی که در چند هفته اخیر درباره برجام در جریان بوده تسریع شود. او تأکید کرد که جوزپ بورل به عنوان هماهنگ کننده برجام بشدت تلاش میکند تا این توافق را به ریل اصلی بازگرداند. این مسأله به گفته او شامل برگرداندن ایران به اجرای کامل تعهداتش ذیل برجام و پیوستن دوباره امریکا به این توافق استقبال میشود.
در همین چارچوب قرار است، وزیران خارجه اروپا و امریکا دوشنبه و بعد از دیدارهای رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران، درباره آخرین تحولات بینالمللی از جمله ایران و برجام گفتوگو کنند.نشست پیشرو به ریاست «جوزپ بورل» برگزار میشود و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا هم به صورت ویدئو کنفرانس شرکت خواهد کرد.
انصراف امریکا از مکانیسم ماشه
همزمان «ریچارد میلز»، نماینده موقت امریکا در سازمان ملل متحد هم در نامهای به شورای امنیت اطلاع داد که درخواست دولت سابق امریکا مبنی بر بازگشت کلیه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را لغو میکند. پیشتر دولت ترامپ در ماه مه ۲۰۱۸ اعلام کرده بود که روند ۳۰ روزه در شورای امنیت به منظور بازگرداندن همه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران یا «مکانیزم ماشه» را کلید زده است. 13 کشور از 15 عضو شورای امنیت هم این اعلان را باطل دانستند و تأکید کردند امریکا حق استفاده از مکانیزمی را که خود ۲۰۱۵ از آن خارج شده ندارد. بلافاصله بعد از لغو این تصمیم دولت ترامپ، دولت «بایدن» اعلام کرد که قصد دارد محدودیتهای اعمال شده بر سفر دیپلماتهای ایرانی از سوی دولت پیشین این کشور را لغو کند. محدودیتی که در دولت ترامپ اعمال شد تحرک دیپلماتهای ایرانی را محدود به مقر هیأت ایران در نیویورک و مقر سازمان ملل میکرد.
پس گرفتن درخواست امریکا برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران با این واکنش ظریف در توئیتر روبهرو شد که «امریکا تأیید کرد که ادعاهای پمپئو درباره قطعنامه 2231 هیچ مبنای قانونی ندارد. ما با این موافقیم».
وزیر خارجه ایران در ادامه تأکید کرد: «امریکا باید در پایبندی به قطعنامه ۲۲۳۱، تمام تحریمهایی را که توسط ترامپ احیا و بازاعمال شده بود بیقید و شرط و بهصورت مؤثر بردارد». ظریف در پایان نوشت: «بعد از آن، ما فوراً تمام اقدامات اصلاحی (کاهش تعهدات) را به عقب برمیگردانیم».
استقبال روسیه از عقب نشینی امریکا
علاوه بر ایران، «دیمیتری پسکوف»، سخنگوی ریاستجمهوری روسیه هم از تصمیم امریکا برای عقبنشینی از مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران استقبال کرد. بهگزارش شبکه «ریانووستی»، پسکوف طی نشست خبری گفت: «تصمیم واشنگتن برای اصرار نکردن روی اعمال تحریمها بر ایران، نشانه خوبی است. فشار تحریمها، مانع اجرای توافق هستهای ایران بود». او با بیان اینکه تحریمها وضعیت برجام را در بنبست بسیار دشواری قرار داده است، تأکید کرد اکنون احیای برجام است که اهمیت دارد. سخنگوی کرملین با ابراز تأسف از تصمیم دولت پیشین امریکا برای خروج از توافق هستهای ایران، یادآور شد که روسیه همچنان از حامیان برجام است و امیدوار است که این توافق احیا شود. در همین حال «سرگئی ریابکوف»، معاون وزیر امور خارجه روسیه هم ابراز امیدواری کرد که قبل از فرارسیدن ضربالاجل ۲۱ فوریه (سوم اسفندماه) ایران برای پایان پایبندی به پروتکل الحاقی، مصالحهای در خصوص برجام حاصل شود.
«هوا چونیینگ»، سخنگوی وزارت خارجه چین نیز در کنفرانسی خبری درخصوص گزارشهای منتشر شده در خصوص مسأله هستهای ایران، عنوان کرد که از نظر پکن بازگشت ایالات متحده به برجام تنها راه خروج درست از بنبست هستهای ایران محسوب میشود. وی با اشاره به اینکه برجام در وضعیت حیاتی قرار دارد، از دیگر کشورها خواست تا بهمنظور اعمال اجماعی که در نشست ماه دسامبر وزرای خارجه حاصل شد همکاری و برای بازگرداندن بدون شرط امریکا به برجام و همچنین برداشتن تحریمهای اعمالی علیه ایران تلاش کنند. «هوا چونیینگ» در عین حال توصیه کرد که تمامی طرفین با حفظ خونسردی و خویشتنداری، ازهرگونه اقدام که موجب تشدید تنشها میشود خودداری کنند و جایی برای تلاشهای دیپلماتیک باقی بگذارند.
بــــرش
رایزنی های مهم «رافائل گروسی» در تهران
تحولات پیرامون توافق هستهای در حالی این روزها شتاب گرفته است که ایران هشدار داده چنانچه طرفهای مقابل، تعهدات برجامی خود را تا هفته اول اسفند اجرا نکنند، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی متوقف میشود. این پروتکل بندی است که به نظام پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی ضمیمه شده و اجازه قانونی را برای بازرسیهای گستردهتر و سرزده از کشورهای عضو پیمان عدم اشاعه (NPT) فراهم میکند. کشورهای عضو آژانس باید این پروتکل را بهعنوان «ضمیمه توافق جامع پادمان» بپذیرند. ایران در چارچوب برجام به طور داوطلبانه پذیرفت که آن را اجرا کند اما با گذر دو سال از خروج امریکا از برجام و در حالی که هیچ یک از خواستههای اقتصادی تهران مبنی بر لغو تحریمهای هستهای و فراهم شدن امکان فروش نفت و تسهیل مراودات بانکی محقق نشده است، در راستای اجرای قانون مصوب مجلس شورای اسلامی که در آذرماه تصویب شد، مکلف شده بعد از ازسرگیری غنیسازی 20درصد در فردو، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کند. اقدامی که موجب افزایش نگرانی طرفهای برجام شده است. در پی همین نگرانی است که «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به درخواست خودش و به گفته «کاظم غریب آبادی» نماینده دائم ایران در آژانس برای گفتوگوی فنی با سازمان انرژی اتمی درباره اجرای قانون اقدام راهبردی سوم اسفندماه به تهران میآید.
بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی مهمترین محورهای گفتوگوهای مدیرکل آژانس در تهران را حول موضوعات فنی و ترتیبات اجرایی توقف نظارتهای فراتر از پادمان و پروتکل الحاقی و اقدامات داوطلبانه فراپادمانی و نحوه ادامه همکاریهای دو طرف اعلام کرده است. به گزارش ایرنا کمالوندی با اعلام اینکه مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به منظور انجام گفتوگوهای فنی با سازمان انرژی اتمی ایران در رأس هیأتی وارد تهران میشود، با تأکید بر اینکه در راستای اجرای قانون اقدام راهبردی، سازمان انرژی اتمی ایران اقدامات متعددی را در برنامه کار خود قرار داده است، تصریح کرد: «از جمله این اقدامات توقف نظارتهای فراپادمانی دو ماه پس از لازمالاجرا شدن قانون در صورت عدم اجرای تعهدات طرفهای مقابل در برجام است که موعد آن پنجم اسفند ماه (بیست و سوم فوریه) است. بهمنظور اجرای این بخش از قانون در وهله نخست نامهای در تاریخ بیست و هفتم بهمن ماه تسلیم آژانس شد.»
کمالوندی ادامه داد: «گفتوگوهای فنی پیش از پایان مهلت دوماهه قانون به منظور پیشبینی و هماهنگی بهینه با آژانس برای کاهش نظارتها تا سطح پادمان انجام میشود.» کاظم غریب آبادی سفیر ایران در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین چند روز پیش در نامهای به آژانس اعلام کرده بود که ایران در پنجم اسفندماه قرار است اقداماتی از جمله اجرای مفاد پروتکل الحاقی، کد ۳.۱ اصلاحی ترتیبات فرعی موافقتنامه پادمان (برای اظهار زودهنگام تأسیسات هستهای به آژانس)، استفاده از فناوریهای مدرن و حضور درازمدت آژانس در ایران، اقدامات شفافساز در رابطه با کیک زرد، اقدامات شفاف ساز در رابطه با غنیسازی، دسترسیها پیرو مفاد برجام، نظارت و راستیآزمایی اجرای اقدامات داوطلبانه و اقدامات شفافساز در رابطه با ساخت قطعات سانتریفیوژ را متوقف کند. بهنظر میرسد که حضور «گروسی» در تهران برای رایرنی درباره ابعاد این اقدامات و چه بسا تلاش برای متقاعد کردن تهران جهت یافتن راه میانه جهت ممانعت از توقف تام و تمام اجرای این پروتکل نظارتی باشد.

شبهای سرد و سخت پس از زلزله «سیسخت»
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت ۲۲ و ۵ دقیقه و ۳۴ ثانیه چهارشنبه ۲۹ بهمن زمین لرزهای بشدت 5/6 ریشتردر عمق ۸ کیلومتری زمین اتفاق افتاد. این زلزله در فاصله ۱۰ کیلومتری سیسخت در غرب یاسوج، ۱۹کیلومتری کمه در استان اصفهان، رخ داد اما در شهرهای یاسوج، گچساران و دهدشت هم احساس شد. بر اساس گزارشهای اولیه ۷۸ روستای شهرستان دنا در زلزله خسارت جدی دیدهاند و برخی خانهها تا صددرصد تخریب و غیرقابل سکونت شدهاند. این در حالی است که مقامهای مسئول در منطقه خسارات زلزله را بیش از حد تصور توصیف کردهاند با این حال هر چند این زمین لرزه خسارت جانی نداشت اما 63 نفر مصدوم شدند.
پس از این حادثه7 تیم 5 نفره عملیاتی ارزیاب تعداد زیادی آمبولانس و خودرو کمکدار به منطقه حادثه دیده شهر سی سخت اعزام شدند. بیشترین خسارات وارد شده به محدوده شمال شهر سی سخت، منطقه قلعه و خیابان مطهری بهدلیل قدیمی بودن بافت ساختمانهای این مناطق بوده و طبق برآورد اولیه تاکنون 3 هزار واحد مسکونی در سیسخت از 60 تا 100 درصد خسارت دیدهاند. حسین کلانتری، استاندار کهگیلویه و بویراحمد به ایرنا گفت: تیم ویژه اعزامی جمعیت هلال احمر کشور شامل معاون عملیات امداد و نجات هلال احمر، معاون منابع و نیروی انسانی جمعیت هلال احمر به سی سخت وارد شدند.
کریم همتی رئیس جمعیت هلال احمر کشور با اشاره به سرمای شدید در شهرستان دنا گفت: امکان برپایی چادر برای اسکان زلزلهزدگان سخت است. وی اظهار داشت: در بازدیدی که از مناطق مختلف شهر سیسخت داشتیم، مهمترین درخواست مردم حادثه دیده تهیه مکانی برای اسکان بود. وی با تاکید بر اینکه دغدغه ارائه خدمت فوری به مردم را داریم گفت: مردم به دلیل سرمای شدید قادر به برپایی چادر در مکانهای باز نیستند و اسکان مردم در مکانهای امن باید در دستور کار قرار بگیرد. تاکنون ۱۸۰۰ چادر و بیش از ۱۲۰۰ بسته غذایی یکماهه میان زلزلهزدگان توزیع شده است، ما نیاز داریم ۱۰۰۰ تخته چادر دیگر نیز در منطقه توزیع شود که این روند در حال انجام است.
دستور رئیس جمهوری
از همان نخستین دقایق وقوع سانحه، رئیس جمهوری، هیأت دولت از جمله معاون اول رئیس جمهوری، وزیر کشور، رئیس دفتر ریاست جمهوری و دیگر مسئولان کشوری پیگیر خدماترسانی خوب به زلزله زدگان سی سخت شدند.
رئیس جمهوری روز جمعه در تماس تلفنی با استاندار کهگیلویه و بویر احمد، ضمن پیگیری وضعیت امداد رسانی به زلزله زدگان این استان از آخرین اقدامات انجام شده در این زمینه اطلاع یافت.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی در این گفت و گوی تلفنی بر استفاده از همه ظرفیتهای استان با استفاده از کمک همه دستگاههای ذیربط برای حل مشکلات مردم منطقه زلزله زده و لزوم اسکان موقت سریع کسانی که منازل مسکونی آنان دچار مشکل شده است تاکید کرد.
رئیس جمهور با ابراز خرسندی از اینکه زلزله در این استان هیچ تلفات جانی به همراه نداشته است، تصریح کرد: با توجه به فصل سرما، سرعت در امدادرسانی و حل مشکلات مردم زلزله زده از اهمیت بالایی برخوردار است.
بلافاصله پس از وقوع زلزله در استان کهگیلویه و بویر احمد، رئیس دفتر رئیس جمهوری در تماس با استاندار این استان دستورات رئیس جمهور برای امدادرسانی و انجام اقدامات لازم برای حل مشکلات ناشی از آن را به مقام های استان ابلاغ کرد.
اختصاص 100 میلیارد تنخواه
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، «محمدباقر نوبخت» رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور دستور اختصاص ١٠٠ میلیارد ریال تنخواه فوری به استانداری برای رفع نیازهای ضروری زلزله زدگان را صادر کرد.
محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی نیز که صبح جمعه به منطقه آسیب دیده رفته بود، گفت: با اقدامی هماهنگ و یکپارچه کار بازسازی شهر سی سخت و روستاهای آسیب دیده بسرعت انجام میشود تا مردم شهر دوباره در خانههای ایمن زندگی کنند.
وی افزود: حامل سلام ویژه رئیسجمهوری برای مردم عزیز سی سخت هستم و امیدواریم با برنامه همه جانبه دولت کار بازسازی خانهها بسرعت شروع شود. پس از ارزیابی خسارت وارده به تک تک خانهها، مغازه و زیرساختها برای همه تشکیل پرونده خواهد شد و دولت برای تخصیص بودجه، کمک بلاعوض و تسهیلات ارزان قیمت برای بازسازی منطقه برنامهریزی میکند. در برنامهریزیها وامهای قبل از زلزله نیز مدنظر قرار میگیرد و برای پرداخت قبوض آب و برق نیز از دولت معافیتهایی برای مردم خواهیم گرفت.
اسلامی با اشاره به جاده سی سخت که هفته پیش بهدلیل ممانعت کمیسیون محیط زیست مجلس کار ساخت آن متوقف شده بود، گفت: دولت مکلف است این جاده را بسازد و از مدیر کل راه خواستهام که بلافاصله برای تکمیل جاده اقدام کند.
نشست اضطراری ستاد مدیریت بحران استان کهگیلویه و بویراحمد به ریاست حسین کلانتری استاندار و با حضور روشنفکر نماینده مردم شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی، حاجیزاده معاون عمرانی استاندار، فرماندار دنا، دادستان مرکز استان، رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج و جمعی از مسئولان دستگاههای خدمات رسان در محل فرمانداری دنا برگزار شد.
کلانتری، نماینده عالی دولت در استان با تأکید بر اینکه در وهله نخست امداد و نجات و نجات مردم شهر سی سخت و روستاهای اطراف در اولویت بود، افزود: پس از آن خدماترسانی و تأمین آب، برق و گاز مردم مدنظر قرار گرفت و تأمین اقلام اولیه از جمله چادر، پتو، زیرانداز و... و ساماندهی امکانات و اسکان آسیب دیدگان در اولویت دوم بود.
تیم ویژه اعزامی جمعیت هلال احمر کشور شامل معاون عملیات امداد و نجات هلال احمر، معاون منابع و نیروی انسانی جمعیت هلال احمر نیز پس از حادثه به سی سخت وارد شدند.
سردار سرتیپ دوم ستاد «کیقباد مصطفایی»، فرمانده انتظامی استان کهگیلویه و بویراحمد نیز اظهار داشت: امنیت کامل در نقاط زلزله زده شهرستان دنا به مرکزیت شهر سیسخت حکمفرماست و جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد و پلیس در کنار دیگر ارگانهای امدادرسان با آمادگی صددرصد در حال خدمترسانی به مردم است.
اعطای تسهیلات برای بازسازی مسکن
علیرضا تابش ، رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نیز گفت:تسهیلات بلاعوض و وام های ارزان قیمت بانکی،طراحی و پروانه ساختمان،نظارت و آواربرداری رایگان از جمله حمایت های دولت برای کمک به بازسازی واحدهای مسکونی خسارت دیده از زلزله در شهرستان دناست.
وی افزود: هم اکنون کار ارزیابی میزان خسارت های وارد شده به واحدهای مسکونی مناطق شهری و روستایی در حال انجام است و این ارزیابی به منظور اخذ اعتبار از هیات دولت برای بازسازی خانه های خسارت دیده انجام می شود.
منصور شیشهفروش مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان نیز گفت: زلزله شامگاه چهارشنبه به ۵۰۰ واحد مسکونی در ۵۰ روستای منطقه پادنای شهرستان سمیرم خسارت وارد کرده است.
اعلام آمادگی برای دریافت کمکهای مردمی
آموزش و پرورش بویراحمد برای دریافت کمکهای مردمی و اهدای آنها به مردم سی سخت و روستاهای زلزله زده اعلام آمادگی کرد.
کوروش دلشاد، رئیس آموزش و پرورش بویراحمد گفت: خوابگاه مدرسه کمایی مقدم واقع در یاسوج بهعنوان پایگاه و مرکز پخت غذای گرم برای مردم زلزله زده سی سخت و روستاهای تابع انتخاب شده است. وی با دعوت مردم به همکاری و تهیه لوازم مورد نیاز مردم شهر سی سخت افزود: مردم میتوانند وسایلی چون پتو، چادر، لباس و سایر کمکهای غیرنقدی و همین طور کمکهای نقدی خود را تحویل این پایگاه دهند تا در سریعترین زمان ممکن به دست افراد نیازمند زلزله زده برسد.
وی تأکید کرد: با توجه به برودت هوا زلزله زدگان به اقلامی همچون وسایل گرم کننده نیاز دارند و همچنین به سبب خسارت دیدن منازل، مواد غذایی از دیگر نیازهای زلزله زدگان است.
جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران نیز برای ارسال کمکهای مردمی شماره حساب اعلام کرد. مردم میتوانند کمکهای نقدی خود را به شماره حساب ۵٢٢٣۵٢٢٣١٩ و شماره کارت ۶١٠۴٣٣٧۴٢٨۵٠٨٠٣٨ واریز کنند.
پس از این حادثه7 تیم 5 نفره عملیاتی ارزیاب تعداد زیادی آمبولانس و خودرو کمکدار به منطقه حادثه دیده شهر سی سخت اعزام شدند. بیشترین خسارات وارد شده به محدوده شمال شهر سی سخت، منطقه قلعه و خیابان مطهری بهدلیل قدیمی بودن بافت ساختمانهای این مناطق بوده و طبق برآورد اولیه تاکنون 3 هزار واحد مسکونی در سیسخت از 60 تا 100 درصد خسارت دیدهاند. حسین کلانتری، استاندار کهگیلویه و بویراحمد به ایرنا گفت: تیم ویژه اعزامی جمعیت هلال احمر کشور شامل معاون عملیات امداد و نجات هلال احمر، معاون منابع و نیروی انسانی جمعیت هلال احمر به سی سخت وارد شدند.
کریم همتی رئیس جمعیت هلال احمر کشور با اشاره به سرمای شدید در شهرستان دنا گفت: امکان برپایی چادر برای اسکان زلزلهزدگان سخت است. وی اظهار داشت: در بازدیدی که از مناطق مختلف شهر سیسخت داشتیم، مهمترین درخواست مردم حادثه دیده تهیه مکانی برای اسکان بود. وی با تاکید بر اینکه دغدغه ارائه خدمت فوری به مردم را داریم گفت: مردم به دلیل سرمای شدید قادر به برپایی چادر در مکانهای باز نیستند و اسکان مردم در مکانهای امن باید در دستور کار قرار بگیرد. تاکنون ۱۸۰۰ چادر و بیش از ۱۲۰۰ بسته غذایی یکماهه میان زلزلهزدگان توزیع شده است، ما نیاز داریم ۱۰۰۰ تخته چادر دیگر نیز در منطقه توزیع شود که این روند در حال انجام است.
دستور رئیس جمهوری
از همان نخستین دقایق وقوع سانحه، رئیس جمهوری، هیأت دولت از جمله معاون اول رئیس جمهوری، وزیر کشور، رئیس دفتر ریاست جمهوری و دیگر مسئولان کشوری پیگیر خدماترسانی خوب به زلزله زدگان سی سخت شدند.
رئیس جمهوری روز جمعه در تماس تلفنی با استاندار کهگیلویه و بویر احمد، ضمن پیگیری وضعیت امداد رسانی به زلزله زدگان این استان از آخرین اقدامات انجام شده در این زمینه اطلاع یافت.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی در این گفت و گوی تلفنی بر استفاده از همه ظرفیتهای استان با استفاده از کمک همه دستگاههای ذیربط برای حل مشکلات مردم منطقه زلزله زده و لزوم اسکان موقت سریع کسانی که منازل مسکونی آنان دچار مشکل شده است تاکید کرد.
رئیس جمهور با ابراز خرسندی از اینکه زلزله در این استان هیچ تلفات جانی به همراه نداشته است، تصریح کرد: با توجه به فصل سرما، سرعت در امدادرسانی و حل مشکلات مردم زلزله زده از اهمیت بالایی برخوردار است.
بلافاصله پس از وقوع زلزله در استان کهگیلویه و بویر احمد، رئیس دفتر رئیس جمهوری در تماس با استاندار این استان دستورات رئیس جمهور برای امدادرسانی و انجام اقدامات لازم برای حل مشکلات ناشی از آن را به مقام های استان ابلاغ کرد.
اختصاص 100 میلیارد تنخواه
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، «محمدباقر نوبخت» رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور دستور اختصاص ١٠٠ میلیارد ریال تنخواه فوری به استانداری برای رفع نیازهای ضروری زلزله زدگان را صادر کرد.
محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی نیز که صبح جمعه به منطقه آسیب دیده رفته بود، گفت: با اقدامی هماهنگ و یکپارچه کار بازسازی شهر سی سخت و روستاهای آسیب دیده بسرعت انجام میشود تا مردم شهر دوباره در خانههای ایمن زندگی کنند.
وی افزود: حامل سلام ویژه رئیسجمهوری برای مردم عزیز سی سخت هستم و امیدواریم با برنامه همه جانبه دولت کار بازسازی خانهها بسرعت شروع شود. پس از ارزیابی خسارت وارده به تک تک خانهها، مغازه و زیرساختها برای همه تشکیل پرونده خواهد شد و دولت برای تخصیص بودجه، کمک بلاعوض و تسهیلات ارزان قیمت برای بازسازی منطقه برنامهریزی میکند. در برنامهریزیها وامهای قبل از زلزله نیز مدنظر قرار میگیرد و برای پرداخت قبوض آب و برق نیز از دولت معافیتهایی برای مردم خواهیم گرفت.
اسلامی با اشاره به جاده سی سخت که هفته پیش بهدلیل ممانعت کمیسیون محیط زیست مجلس کار ساخت آن متوقف شده بود، گفت: دولت مکلف است این جاده را بسازد و از مدیر کل راه خواستهام که بلافاصله برای تکمیل جاده اقدام کند.
نشست اضطراری ستاد مدیریت بحران استان کهگیلویه و بویراحمد به ریاست حسین کلانتری استاندار و با حضور روشنفکر نماینده مردم شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی، حاجیزاده معاون عمرانی استاندار، فرماندار دنا، دادستان مرکز استان، رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج و جمعی از مسئولان دستگاههای خدمات رسان در محل فرمانداری دنا برگزار شد.
کلانتری، نماینده عالی دولت در استان با تأکید بر اینکه در وهله نخست امداد و نجات و نجات مردم شهر سی سخت و روستاهای اطراف در اولویت بود، افزود: پس از آن خدماترسانی و تأمین آب، برق و گاز مردم مدنظر قرار گرفت و تأمین اقلام اولیه از جمله چادر، پتو، زیرانداز و... و ساماندهی امکانات و اسکان آسیب دیدگان در اولویت دوم بود.
تیم ویژه اعزامی جمعیت هلال احمر کشور شامل معاون عملیات امداد و نجات هلال احمر، معاون منابع و نیروی انسانی جمعیت هلال احمر نیز پس از حادثه به سی سخت وارد شدند.
سردار سرتیپ دوم ستاد «کیقباد مصطفایی»، فرمانده انتظامی استان کهگیلویه و بویراحمد نیز اظهار داشت: امنیت کامل در نقاط زلزله زده شهرستان دنا به مرکزیت شهر سیسخت حکمفرماست و جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد و پلیس در کنار دیگر ارگانهای امدادرسان با آمادگی صددرصد در حال خدمترسانی به مردم است.
اعطای تسهیلات برای بازسازی مسکن
علیرضا تابش ، رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نیز گفت:تسهیلات بلاعوض و وام های ارزان قیمت بانکی،طراحی و پروانه ساختمان،نظارت و آواربرداری رایگان از جمله حمایت های دولت برای کمک به بازسازی واحدهای مسکونی خسارت دیده از زلزله در شهرستان دناست.
وی افزود: هم اکنون کار ارزیابی میزان خسارت های وارد شده به واحدهای مسکونی مناطق شهری و روستایی در حال انجام است و این ارزیابی به منظور اخذ اعتبار از هیات دولت برای بازسازی خانه های خسارت دیده انجام می شود.
منصور شیشهفروش مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان نیز گفت: زلزله شامگاه چهارشنبه به ۵۰۰ واحد مسکونی در ۵۰ روستای منطقه پادنای شهرستان سمیرم خسارت وارد کرده است.
اعلام آمادگی برای دریافت کمکهای مردمی
آموزش و پرورش بویراحمد برای دریافت کمکهای مردمی و اهدای آنها به مردم سی سخت و روستاهای زلزله زده اعلام آمادگی کرد.
کوروش دلشاد، رئیس آموزش و پرورش بویراحمد گفت: خوابگاه مدرسه کمایی مقدم واقع در یاسوج بهعنوان پایگاه و مرکز پخت غذای گرم برای مردم زلزله زده سی سخت و روستاهای تابع انتخاب شده است. وی با دعوت مردم به همکاری و تهیه لوازم مورد نیاز مردم شهر سی سخت افزود: مردم میتوانند وسایلی چون پتو، چادر، لباس و سایر کمکهای غیرنقدی و همین طور کمکهای نقدی خود را تحویل این پایگاه دهند تا در سریعترین زمان ممکن به دست افراد نیازمند زلزله زده برسد.
وی تأکید کرد: با توجه به برودت هوا زلزله زدگان به اقلامی همچون وسایل گرم کننده نیاز دارند و همچنین به سبب خسارت دیدن منازل، مواد غذایی از دیگر نیازهای زلزله زدگان است.
جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران نیز برای ارسال کمکهای مردمی شماره حساب اعلام کرد. مردم میتوانند کمکهای نقدی خود را به شماره حساب ۵٢٢٣۵٢٢٣١٩ و شماره کارت ۶١٠۴٣٣٧۴٢٨۵٠٨٠٣٨ واریز کنند.

از انتخاب روحانی نه پشیمانیم نه توبه میکنیم
عارف: اصلاح طلبان از روحانی عبور نمیکنند
گروه سیاسی/ حزب کارگزاران سازندگی در چهارمین کنگره حزبی خود که پنجشنبه گذشته برگزار شد، از استراتژی سیاسی و انتخاباتی خود رونمایی کرد: «بازی در زمین مقدورات و امکانات.» این اصل که برای کنشهای سیاسی و انتخاباتی نباید منتظر شرایط مطلوب و ایدهآل بود، محور اصلی صحبتهای سخنرانان این کنگره حزبی بود. از جمله غلامحسین کرباسچی دبیرکل کارگزاران سازندگی که با اشاره به تجربه انتخابات 76، 92 و 96، تأکید کرد که حتی در زمان امام خمینی(ره) هم برای چپها فرش قرمز پهن نشده بود. کرباسچی، برپایه چنین رویکردی، نه تنها از ارائه فهرست نامزدهای کارگزاران برای انتخابات مجلس یازدهم دفاع کرد، بلکه مسئولیت شکلگیری مجلسی با کیفیت فعلی را (البته در کنار مسئولان اجرایی و نظارتی انتخابات) متوجه جریانهایی دانست که با خودداری از ارائه مشارکت حداکثری در انتخابات، زمین را برای پیروزی رقیب هموار کردند. در همین چارچوب، کارگزاران سازندگی در انتخابات پیش رو نیز از حضور و مشارکت حداکثری دفاع کرده و دستیابی به پیروزی را کاملاً نزدیک و در دسترس میدانند. چرا که به باور آنان، تأکید رهبر معظم انقلاب بر مشارکت حداکثری، عملاً کار را برای جناح رقیب آنان دشوار کرده است. از سوی دیگر، دفاع ارکان حزب کارگزاران، از کرباسچی تا مرعشی و محسن هاشمی از نتیجه انتخاباتهای سالهای 92 و 96 را نیز میتوان در همین چارچوب فهمید. تا جایی که کرباسچی، به صراحت اعلام کرد که باوجود انتقادهایی که از دولت روحانی داریم، اما از انتخاب خود نه پشیمان هستیم و نه توبه میکنیم.
بهگزارش ایرنا، در چهارمین کنگره حزب کارگزاران سازندگی که با شعار «توسعه ایران؛ اولویت اول» برگزار شد، ۱۷ نفر از اعضای شورای مرکزی حزب انتخاب شدند. اما آنچه احتمالاً برای افکارعمومی و فرایندهای سیاسی کشور مهمتر است، برنامهها و خط مشیهای انتخاباتی کارگزاران است که در این کنگره ارائه شد.
از جمله این خط مشیها، مواردی بود که کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی مطرح کرد. به گزارش ایسنا، او برپایه تجربه انتخابات مجلس یازدهم، به بهزاد نبوی که به احتمال زیاد ریاست جبهه اصلاحطلبان را عهده دار خواهد شد، پیشنهاد داد که همت بگذارد و برای تشکیل یک حزب واحد قوی با تشکیلات منسجم پیشقدم شود. او گفت که اگر اصلاحطلبان این کار تاریخی را انجام دهند در جبهه مقابل نیز اثرگذار خواهد بود.
کرباسچی درباره دولت روحانی نیز با اذعان به اینکه پای تمامی اصلاحطلبان در این دولت درگیر است، تأکید کرد: یکی از احزابی هستیم که بیشترین نقد را به دولت وارد کرده است، اما حواسمان پرت نشود که نقد ما به معنای نفی کاری که در سال ۹۲ و ۹۶ انجام دادیم نیست و از آنچه اتفاق افتاده نه پشیمان هستیم و نه توبه میکنیم. در دولت کنونی نیز کارهای مثبت فراوان بوده است اما ما باید نقد خود را اعلام کنیم زیرا سیئات با نقد تبدیل به حسنات میشود.
دبیرکل کارگزاران سازندگی درباره انتخابات ریاست جمهوری نیز با اشاره به اینکه هیچ وقت این حکومت حتی در دوران حضرت امام برای نیروهایی که خود را اصلاحطلب و چپ میدانند فرش قرمز پهن نکردند، اضافه کرد: فراموش نکردیم که در سال ۷۶ چه بساطی راه انداختند و چه کردند و خدا آقای کروبی را حفظ کند که همیشه یادآوری میکند که چه تلاشی انجام شد تا جایگاه آقای خاتمی پذیرفته شود پس ما باید تلاش و فعالیت کنیم و بتوانیم از فعالیتهای خود دفاع کنیم و ناامید نشویم و عصبانیتی که داریم نباید ما را از راه اعتدال خارج کند.او گفت: در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو همه توجه کنیم که اگر حرکت و کار کنیم نتیجه خواهیم گرفت و این طور نیست که این دوره برای اصولگرایان باشد و اگر بتوانیم با مردم درست صحبت کنیم و آنان را قانع کنیم و منصفانه بگوییم که دو دیدگاه سیاسی وجود دارد اینطور نیست که حتماً اصولگرایان پیروز شوند.
مرعشی: جناح رقیب از رهبری عقب ماندند
حسین مرعشی، رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی، از رهبر معظم انقلاب بابت تأکید بر انتخابات پرشور قدردانی کرد و گفت: باید از رهبر معظم انقلاب که این ابهام را رفع کردند تشکر کنیم زیرا دوستانی در جناح رقیب خیلی علاقهمند بودند که سیاستهای کلی نظام در انتخابات محدود با نتایج قابل پیشبینی استوار باشد، اما سخنان رهبر معظم انقلاب تکلیف سیاستهای کلی نظام برای انتخابات ۱۴۰۰ را مشخص کرد و معلوم شد که آن دوستانی که خود را طرفدار نظام میدانند در این سیاست از رهبری عقب ماندند.
او با بیان اینکه بعد از مشخص شدن پیام رهبری، ما شخصیتهای مورد اعتماد مردم را به جبهه اصلاحات پیشنهاد دادیم و حتماً میتوانیم موازنه سیاسی را به کشور برگردانیم، اضافه کرد:حاکم شدن اقلیت مردم بر اکثریت به نفع کشور و نظام نیست و من باید اینجا عرض کنم همه کسانی که در انتخابات آینده شرکت نکنند، رأی ندادنشان به نفع رقیب خواهد بود.
مرعشی درباره دولت آقای روحانی برای اداره کشور هم گفت: بهترین تعبیر برای تحریمی که بعد از خروج امریکا از برجام به کشور ما تحمیل شد، همان فشار حداکثری است که خود ترامپ به آن اشاره و افتخار میکرد. ما در تحریمهای قبل از ترامپ که مصوبه شورای امنیت بود، کف صادرات نفتمان به یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه رسید و همواره به اندازه نیازهای ضروری مردم یعنی غذا و دارو میتوانستیم ارز در اختیار داشته باشیم، اما در تحریمهای جدید صادرات نفت ایران به کمتر از ۷۰ هزار بشکه رسید و حتی درآمدهای نفتی به ۲ میلیارد دلار هم نمیرسید.
محسن هاشمی: با رفتن ترامپ دولت نظامی دیگر موضوعیت ندارد
محسن هاشمی، دیگر عضو حزب کارگزاران سازندگی نیز در سخنان خود با اشاره به اینکه نتایج انتخابات ریاست جمهوری امریکا پیچیدگیهای انتخابات ایران را افزایش داده است، اظهارکرد: اگر ترامپ در قدرت میماند شاید طبیعی بود که یک دولت نظامی در ایران شکل میگرفت و حتی میتوانست رویارویی سریعتری با ترامپ انجام دهد، اما اکنون اینطور نیست و باید فکر اساسی کنیم.
او با بیان اینکه چهارراه در مقابل اصلاحطلبان وجود دارد، گفت: نخستین گزینه که بعضاً تندروها مطرح میکنند، تحریم یا عدم مشارکت در انتخابات در سطح نامزدها است که متأسفانه نتایج آن را در عملکرد مجلس شاهد هستیم که نشان میدهد این رویکرد هیچگاه نتیجه نگرفته است. محسن هاشمی، راه دوم را حضور منفعلانه و راه سوم را حضور در انتخابات با یک یا دو نامزد جدی و پرتلاش خواند و گفت: راه چهارم، راه آیتالله هاشمی رفسنجانی است، یعنی حضور و رقابت جدی برای پیروزی در انتخابات به این معنی که ما باید طوری وارد انتخابات شویم که خودمان را بهصورت محکم، پیروز فرض کنیم.
او همچنین خواستار پرهیز اصلاحطلبان از اظهارات اختلافآفرین شد و گفت: علت هم این است که این انتخابات هم برای نظام و همه برای اصلاحطلبان سرنوشتساز است چرا که ما اکنون در شرایط اقتصادی ویژهای قرار گرفتیم و از ابتدای انقلاب تاکنون شاهد چنین وضعیتی نبودیم.
بهگزارش ایرنا، در چهارمین کنگره حزب کارگزاران سازندگی که با شعار «توسعه ایران؛ اولویت اول» برگزار شد، ۱۷ نفر از اعضای شورای مرکزی حزب انتخاب شدند. اما آنچه احتمالاً برای افکارعمومی و فرایندهای سیاسی کشور مهمتر است، برنامهها و خط مشیهای انتخاباتی کارگزاران است که در این کنگره ارائه شد.
از جمله این خط مشیها، مواردی بود که کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی مطرح کرد. به گزارش ایسنا، او برپایه تجربه انتخابات مجلس یازدهم، به بهزاد نبوی که به احتمال زیاد ریاست جبهه اصلاحطلبان را عهده دار خواهد شد، پیشنهاد داد که همت بگذارد و برای تشکیل یک حزب واحد قوی با تشکیلات منسجم پیشقدم شود. او گفت که اگر اصلاحطلبان این کار تاریخی را انجام دهند در جبهه مقابل نیز اثرگذار خواهد بود.
کرباسچی درباره دولت روحانی نیز با اذعان به اینکه پای تمامی اصلاحطلبان در این دولت درگیر است، تأکید کرد: یکی از احزابی هستیم که بیشترین نقد را به دولت وارد کرده است، اما حواسمان پرت نشود که نقد ما به معنای نفی کاری که در سال ۹۲ و ۹۶ انجام دادیم نیست و از آنچه اتفاق افتاده نه پشیمان هستیم و نه توبه میکنیم. در دولت کنونی نیز کارهای مثبت فراوان بوده است اما ما باید نقد خود را اعلام کنیم زیرا سیئات با نقد تبدیل به حسنات میشود.
دبیرکل کارگزاران سازندگی درباره انتخابات ریاست جمهوری نیز با اشاره به اینکه هیچ وقت این حکومت حتی در دوران حضرت امام برای نیروهایی که خود را اصلاحطلب و چپ میدانند فرش قرمز پهن نکردند، اضافه کرد: فراموش نکردیم که در سال ۷۶ چه بساطی راه انداختند و چه کردند و خدا آقای کروبی را حفظ کند که همیشه یادآوری میکند که چه تلاشی انجام شد تا جایگاه آقای خاتمی پذیرفته شود پس ما باید تلاش و فعالیت کنیم و بتوانیم از فعالیتهای خود دفاع کنیم و ناامید نشویم و عصبانیتی که داریم نباید ما را از راه اعتدال خارج کند.او گفت: در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو همه توجه کنیم که اگر حرکت و کار کنیم نتیجه خواهیم گرفت و این طور نیست که این دوره برای اصولگرایان باشد و اگر بتوانیم با مردم درست صحبت کنیم و آنان را قانع کنیم و منصفانه بگوییم که دو دیدگاه سیاسی وجود دارد اینطور نیست که حتماً اصولگرایان پیروز شوند.
مرعشی: جناح رقیب از رهبری عقب ماندند
حسین مرعشی، رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی، از رهبر معظم انقلاب بابت تأکید بر انتخابات پرشور قدردانی کرد و گفت: باید از رهبر معظم انقلاب که این ابهام را رفع کردند تشکر کنیم زیرا دوستانی در جناح رقیب خیلی علاقهمند بودند که سیاستهای کلی نظام در انتخابات محدود با نتایج قابل پیشبینی استوار باشد، اما سخنان رهبر معظم انقلاب تکلیف سیاستهای کلی نظام برای انتخابات ۱۴۰۰ را مشخص کرد و معلوم شد که آن دوستانی که خود را طرفدار نظام میدانند در این سیاست از رهبری عقب ماندند.
او با بیان اینکه بعد از مشخص شدن پیام رهبری، ما شخصیتهای مورد اعتماد مردم را به جبهه اصلاحات پیشنهاد دادیم و حتماً میتوانیم موازنه سیاسی را به کشور برگردانیم، اضافه کرد:حاکم شدن اقلیت مردم بر اکثریت به نفع کشور و نظام نیست و من باید اینجا عرض کنم همه کسانی که در انتخابات آینده شرکت نکنند، رأی ندادنشان به نفع رقیب خواهد بود.
مرعشی درباره دولت آقای روحانی برای اداره کشور هم گفت: بهترین تعبیر برای تحریمی که بعد از خروج امریکا از برجام به کشور ما تحمیل شد، همان فشار حداکثری است که خود ترامپ به آن اشاره و افتخار میکرد. ما در تحریمهای قبل از ترامپ که مصوبه شورای امنیت بود، کف صادرات نفتمان به یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه رسید و همواره به اندازه نیازهای ضروری مردم یعنی غذا و دارو میتوانستیم ارز در اختیار داشته باشیم، اما در تحریمهای جدید صادرات نفت ایران به کمتر از ۷۰ هزار بشکه رسید و حتی درآمدهای نفتی به ۲ میلیارد دلار هم نمیرسید.
محسن هاشمی: با رفتن ترامپ دولت نظامی دیگر موضوعیت ندارد
محسن هاشمی، دیگر عضو حزب کارگزاران سازندگی نیز در سخنان خود با اشاره به اینکه نتایج انتخابات ریاست جمهوری امریکا پیچیدگیهای انتخابات ایران را افزایش داده است، اظهارکرد: اگر ترامپ در قدرت میماند شاید طبیعی بود که یک دولت نظامی در ایران شکل میگرفت و حتی میتوانست رویارویی سریعتری با ترامپ انجام دهد، اما اکنون اینطور نیست و باید فکر اساسی کنیم.
او با بیان اینکه چهارراه در مقابل اصلاحطلبان وجود دارد، گفت: نخستین گزینه که بعضاً تندروها مطرح میکنند، تحریم یا عدم مشارکت در انتخابات در سطح نامزدها است که متأسفانه نتایج آن را در عملکرد مجلس شاهد هستیم که نشان میدهد این رویکرد هیچگاه نتیجه نگرفته است. محسن هاشمی، راه دوم را حضور منفعلانه و راه سوم را حضور در انتخابات با یک یا دو نامزد جدی و پرتلاش خواند و گفت: راه چهارم، راه آیتالله هاشمی رفسنجانی است، یعنی حضور و رقابت جدی برای پیروزی در انتخابات به این معنی که ما باید طوری وارد انتخابات شویم که خودمان را بهصورت محکم، پیروز فرض کنیم.
او همچنین خواستار پرهیز اصلاحطلبان از اظهارات اختلافآفرین شد و گفت: علت هم این است که این انتخابات هم برای نظام و همه برای اصلاحطلبان سرنوشتساز است چرا که ما اکنون در شرایط اقتصادی ویژهای قرار گرفتیم و از ابتدای انقلاب تاکنون شاهد چنین وضعیتی نبودیم.

مریخنورد ناسا بر سطح مریخ فرود آمد
کاوشگر جدید سازمان فضایی امریکا روز پنجشنبه پس از گذشت هفت ماه از زمان پرتاباش با موفقیت بر روی سطح کره مریخ فرود آمد.فرود کاوشگر «پشتکار» ساعت ۲۱:۵۵ به وقت اروپای مرکزی (۲۵دقیقه پساز نیمه شب به وقت تهران) صورت گرفت. البته هنگامی که ناسا فرود کاوشگر «پشتکار» را بر روی کره مریخ تأیید کرد با زمان واقعی فرود متفاوت بود.
دلیل این امر تأخیری است که در انتقال دادهها از مریخ به کره زمین وجود دارد.به گزارش یورونیوز، این کاوشگر دقایقی پس از فرود بر روی سطح کره مریخ اولین عکس از محیط اطراف خود را به زمین ارسال کرد.محل فرود کاوشگر «پشتکار» بر روی سطح مریخ دشوارترین محلی بود که تاکنون برای فرود بر روی این سیاره انتخاب شده است. از لحظات حساس فرود این کاوشگر که هفت دقیقه طول کشید به عنوان «هفت دقیقه وحشت» نام برده شده بود. کاوشگر «پشتکار» در این بازه زمانی میبایست سرعت خود را از ۲۰ هزار کیلومتر در ساعت به صفر می رساند.دانشمندان امیدوارند کاوشگر «پشتکار» پس از فرود خود بتواند مشخص کند که آیا حیات هرگز بر روی سطح مریخ وجود داشته است یا خیر. «پشتکار» پیشرفتهترین و بزرگترین کاوشگری است که ناسا تاکنون به کره مریخ فرستاده است. این کاوشگر شش چرخ نهمین حضور یک سازه ساخته بشر بر سطح مریخ را رقم زد.
دلیل این امر تأخیری است که در انتقال دادهها از مریخ به کره زمین وجود دارد.به گزارش یورونیوز، این کاوشگر دقایقی پس از فرود بر روی سطح کره مریخ اولین عکس از محیط اطراف خود را به زمین ارسال کرد.محل فرود کاوشگر «پشتکار» بر روی سطح مریخ دشوارترین محلی بود که تاکنون برای فرود بر روی این سیاره انتخاب شده است. از لحظات حساس فرود این کاوشگر که هفت دقیقه طول کشید به عنوان «هفت دقیقه وحشت» نام برده شده بود. کاوشگر «پشتکار» در این بازه زمانی میبایست سرعت خود را از ۲۰ هزار کیلومتر در ساعت به صفر می رساند.دانشمندان امیدوارند کاوشگر «پشتکار» پس از فرود خود بتواند مشخص کند که آیا حیات هرگز بر روی سطح مریخ وجود داشته است یا خیر. «پشتکار» پیشرفتهترین و بزرگترین کاوشگری است که ناسا تاکنون به کره مریخ فرستاده است. این کاوشگر شش چرخ نهمین حضور یک سازه ساخته بشر بر سطح مریخ را رقم زد.

ناگفتههای اقتصاد مقاومتی
گروه اقتصادی| در ایام تحریم ترامپی، دولت چه اقداماتی کرد و پشت پرده چه اتفاقهایی را رقم زد؟ شاید کسی باور نکند که از دومین تحریمی که از سال 1397 شروع شد تا اواخر دولت ترامپ، دولت روحانی بیشترین تنشهای اقتصادی را با کمک اقتصاد مقاومتی رد کرد و یک قلم کاری این دولت آن است که توانست در این ایام میزان برداشت گاز از میدان پارس جنوبی را نه تنها معادل طرف قطری بلکه بیشتر از آن کند. اما واقعیتهای تحریم ترامپی چه بود؟ این واقعیتها را اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری روز چهارشنبه که همزمان با سالگرد ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بود، در جشنواره کارآفرینان برتر ملی بیان کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی معاون اول ریاست جمهوری، اسحاق جهانگیری عصر روز چهارشنبه، در مراسم تقدیر از منتخبان سیزدهمین دوره جشنواره کارآفرینان برتر ملی با اشاره به سالگرد ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، اظهار داشت: لازم است در این ایام که به نظر میرسد به پایان جنگ اقتصادی علیه کشورمان نزدیک هستیم، ارزیابی واقع بینانه و نه دور از انصاف و اغراقآمیز نسبت به عملکرد اقتصاد مقاومتی بخصوص در سه سال اخیر داشته باشیم.
معاون اول رئیسجمهوری افزود: بهعنوان کسی که مسئولیت بیشتری در اقتصاد مقاومتی دارم و بهعنوان رئیس ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی کشور شاید بتوانم بهتر از دیگران در خصوص این عملکرد اظهار نظر کنم.
دکتر جهانگیری در ادامه با یادآوری تحریمهای مختلف در سالیان اخیر خاطرنشان کرد: کشور در دو دوره در تحریم قرار گرفت که یکی از این دورهها سال 89 بود که تحت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفتیم و محدودیتهای جدی برای بخش نفت، بانک و حملونقل کشور ایجاد شد.
معاون اول رئیسجمهوری ادامه داد: این تحریمها که تحت عنوان تحریمهای شورای امنیت بود و تصویب کشورهای 1+5 را نیز داشت هر شش ماه یکبار مجوز صادرات و فروش نفت کشور را کاهش میداد. جهانگیری اضافه کرد: در شهریور سال 92 ایران مجوز فروش یک میلیون بشکه نفت در روز را داشت و با وجود آنکه امکان جابهجایی پول محدود شده بود اما با فروش این میزان نفت، درآمد خوبی نصیب کشور میشد.
معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه آغاز تحریمها سال 90 بود و در شرایطی که هنوز کاهش فروش نفت صورت نگرفته بود، روزانه 2 و نیم میلیون بشکه نفت به فروش میرسید، خاطرنشان کرد: حدود 119 میلیارد دلار در سال 90 درآمد نفتی برای کشور حاصل شد و پس از آن این درآمدها بهدلیل تحریمها در سال 91 و سپس در سال 92 رفته رفته کاهش پیدا کرد.
جهانگیری افزود: اینها تحریمهای مرحله نخست بود که منجر به اتفاقاتی در نرخ ارز و شاخصهای اقتصادی شد که همه این اتفاقات ثبت و ضبط است و میتوان بر اساس این اطلاعات مدیریت آن دوره را تحلیل و ارزیابی کرد.
معاون اول رئیسجمهوری در ادامه با اشاره به اینکه از سال 92 تا 94 مذاکرات برجامی سرعت و شدت بیشتری گرفت، اظهار داشت: در تیرماه سال 94 توافق برجام نهایی و در دی ماه 94 عملیاتی شد.
جهانگیری با اشاره به اینکه با عملیاتی شدن برجام رفع تحریمها آغاز شد، گفت: با رفع تحریمها مجوز صادرات نفت برای ایران صادر شد و بانکها نیز آماده گشایش اعتبار شدند و کشتیرانی و شرکتهای حملونقل نیز فعالیت خود را آغاز کردند. البته در دوره تحریم نیز این فعالیتها وجود داشت اما از طریق دور زدن تحریمها و بهنام شرکتها و کشورهای دیگر بود اما پس از رفع تحریمها بهصورت رسمی و بهنام ایران فعالیتها انجام میشد.معاون اول رئیسجمهوری تصریح کرد: در سالهای 95 و 96 به دور از تحریمها بودیم اما از فروردین سال 97 با تحریمهای یکجانبه امریکا توسط شخص ترامپ روبهرو شدیم و جهتگیری امریکا این بود که فروش نفت ایران را به صفر برساند و اجازه همکاریهای حمل و نقل، کشتیرانی و بانکی با ایران را به هیچ کشوری نمیداد.
جهانگیری با تأکید بر اینکه امریکا در اجرای این تحریمها بشدت مصمم بود و رسماً اعلام کرده بود که جنگ اقتصادی را برای فروپاشی اقتصاد و نظام جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته است، تصریح کرد:امریکاییها میخواستند درآمدهای نفتی ما را به صفر برسانند. البته موفق نشدند به صفر برسانند اما تا زمانی که امریکا به تعهدات خود بازنگشته و تحریمها لغو نشده نمیتوانم بازگو کنم که میزان موفقیت آنها در کاهش درآمدهای نفتی ما چه میزان بوده است.
معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه امروز ترامپ و تیم او رفتهاند اما ملت و نظام ایران سرفراز هستند و اقتصاد کشور نیز سرپا ایستاده است، خاطرنشان کرد: این دستاوردها در نتیجه اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بوده است، البته قبول داریم که مردم در این سالها مقاومت کردند و آسیبهای زیادی دیدند.
جهانگیری با یادآوری اینکه سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از بهمن ماه سال 92 در اختیار دولت قرار گرفت، خاطرنشان کرد: دولت ابتدا برای اجرای این سیاستها ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی ایجاد کرد اما رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که این ستاد باید ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی باشد.
معاون اول رئیسجمهوری افزود: مهمترین جهتگیری ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی شناسایی گلوگاههایی بود که در اثر تکانههای خارجی میتوانست به اقتصاد کشور آسیب وارد کند که یکی از این موارد امنیت غذایی بود و تلاش کردیم تا حد امکان امنیت غذایی به ظرفیتهای داخل متکی باشد. در سال 92 میزان واردات گندم شش میلیون تن بود و شاید کسی باور نمیکرد که در سال 94 بتوانیم به خودکفایی گندم برسیم.
جهانگیری ادامه داد: یکی از محصولات وارداتی که میتوانست آسیب زیادی به کشور وارد کند واردات بنزین بود چرا که امریکا میتوانست نبض واردات بنزین را در دست بگیرد و مانع از واردات بنزین به کشور شود.معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه امریکا در این سالها از هیچ اقدامی علیه کشور فروگذار نکرد و برای اینکه مانع از فعالیتهای کشور ما شود به پستترین کارها دست زدند، گفت: دولت امریکا با کاپیتان نفتکشی که نفت کشور ما را حمل میکرد تماس میگرفت و در مقابل وعده رشوه از او میخواست که نفتکش را به محل مورد نظر امریکا هدایت کند و کاپیتان آن نفتکش انسان شریفی بود که این وعده امریکا را نپذیرفت اما با این حال امریکاییها همان نفتکش را در جبل الطارق به بهانههای واهی توقیف کردند.
جهانگیری اضافه کرد:امریکا وقتی به نفتکش ما هشدار میداد و او قبول نمیکرد، نیروهای خود را به داخل نفتکش میفرستادند تا موتور نفتکش را منفجر کنند. امریکا در این دوره کارهای عجیب و غریبی را با همراهی و همدستی اسرائیل و سعودیها علیه ملت ایران انجام داد.
معاون اول رئیسجمهوری افزود: ارز مورد نیاز کشور با وجود همه توطئهها و تحریمها تأمین شد و بر اساس اولویتبندی که سال 97 صورت گرفت، تمرکز اصلی دولت بر این معطوف شد که کالاهای مورد نیاز مردم تأمین شود و اولویت بعدی ادامه حیات تولید و فعالیت کارخانهها و اشتغال کارگران بود.جهانگیری با بیان اینکه در این دوره عدهای تحت عنوان کارآفرینان و فعالان اقتصادی ایستادند و به کشور خدمت کردند، گفت: البته گاهی حرفهای نامربوط شنیدند و عدهای به این عزیزان انگ زدند اما با این حال اجازه ندادند که جریان واردات و صادرات کشور متوقف شود و با پذیرفتن ریسکهای بزرگ توانستند کالاها را صادر کنند و در مقابل کالا به کشور وارد کنند.
معاون اول رئیسجمهوری اظهار داشت: وقتی عملکرد دوره تحریمها با دوران وفور درآمدهای نفتی مقایسه شود میتوان در خصوص عملکرد مدیریتی کشور اظهار نظر کرد. فقط در میدان مشترک گازی پارس جنوبی در پایان دولت آقای خاتمی میزان برداشت ایران با طرف مقابل که کشور قطر بود به یک اندازه بود و روزی که در سال 92 دولت تدبیر و امید روی کار آمد، کشور قطر 560 میلیون متر مکعب در روز برداشت میکرد و میزان برداشت روزانه کشور ما 280 میلیون مترمکعب بود که خوشبختانه امروز میزان برداشت روزانه به 600 میلیون متر مکعب رسیده و قطریها همان 560 میلیون مترمکعب را برداشت میکنند. حالا باید براساس این شاخصها مقایسه کرد که کدام مدیران کارآمد بودند و کدام مدیران ناکارآمد.
جهانگیری با بیان اینکه در میدان مشترک نفتی غرب کارون وضع به همین منوال بود، گفت: منابع و داراییهای ملت ایران را در بخشهای کلیدی نظیر میادین مشترک نفتی و گازی میبردند و حالا کسانی که فریاد فساد فساد سر میدهند اگر محاسبه کنند که منابع کشور در این دوران به چه میزان هدر رفته است مشخص میشود که چه میزان از منابع ملت ایران غارت شده است.
معاون اول رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود با بیان اینکه کشور از استعداد، توانمندی و ظرفیتهای فراوانی برخوردار است، گفت: اگر بتوانیم قید و بندها را از دست کارآفرینان و جوانان کشور باز کنیم قادر خواهیم بود به توسعه یافتهترین کشور منطقه تبدیل شویم.
جهانگیری همچنین از عملکرد مدیران کشور در دوره اخیر قدردانی کرد و گفت: البته هر مدیری به نقد و ارزیابی عملکرد نیاز دارد که یکی از بهترین ابزارها برای نقد همین کاریکاتورهایی است که امروز در این مراسم به نمایش گذاشته شد که با زبان طنز میتواند عملکردها را مورد نقد قرار دهد.
معاون اول رئیسجمهوری در ادامه با اشاره به تقدیر از محسن خلیلی عراقی از پیشکسوتان صنعت ایران، گفت: ایشان حق بزرگی به گردن صنعت کشور دارد و یکی از ویژگیهای ایشان این است که از سالهای گذشته انجمن و تشکل داشت چرا که نهادسازی یکی از شاخصههای توسعه یافتگی است.جهانگیری افزود: واحدهای صنعتی آقای خلیلی عراقی که اشتغالزایی زیادی برای جوانان کشور ایجاد کرده است همواره به روز شدهاند و توانستهاند طی سالیان دراز ادامه حیات دهند.
معاون اول رئیسجمهوری افزود: برخی تصور میکنند وقتی کارخانهای راهاندازی میشود هیچ وقت نباید بمیرد اما هر کارخانهای اگر نتواند خود را با شرایط روز و فناوریهای نوین تطبیق دهد از صحنه خارج میشود.
در این مراسم وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تأکید بر اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصادی کشور گفت: استقرار عدالت اجتماعی با توسعه فعالیت کارآفرینان محقق میشود و کارآفرینی در رشد اقتصادی نقشی مؤثر و تعیین کننده دارد.
در این مراسم با حضور معاون اول رئیسجمهوری از تلاشها و اقدامات مهندس محسن خلیلی عراقی پیشکسوت صنعت ایران قدردانی و از تمبر یادبود اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی نیز رونمایی شد.
همچنین با حضوردکتر جهانگیری از کارآفرینان برتر ملی و برگزیدگان جشنواره کاریکاتور کارا قدردانی به عمل آمد و از سه کتاب توسعه روستایی، نظام حکمرانی و آثار برگزیده جشنواره کاریکاتور کارا رونمایی شد.
گفتنی است معاون اول رئیسجمهوری پیش از حضور در این مراسم از نمایشگاه کاریکاتور کارا که در حاشیه این مراسم برپا بود، بازدید کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی معاون اول ریاست جمهوری، اسحاق جهانگیری عصر روز چهارشنبه، در مراسم تقدیر از منتخبان سیزدهمین دوره جشنواره کارآفرینان برتر ملی با اشاره به سالگرد ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، اظهار داشت: لازم است در این ایام که به نظر میرسد به پایان جنگ اقتصادی علیه کشورمان نزدیک هستیم، ارزیابی واقع بینانه و نه دور از انصاف و اغراقآمیز نسبت به عملکرد اقتصاد مقاومتی بخصوص در سه سال اخیر داشته باشیم.
معاون اول رئیسجمهوری افزود: بهعنوان کسی که مسئولیت بیشتری در اقتصاد مقاومتی دارم و بهعنوان رئیس ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی کشور شاید بتوانم بهتر از دیگران در خصوص این عملکرد اظهار نظر کنم.
دکتر جهانگیری در ادامه با یادآوری تحریمهای مختلف در سالیان اخیر خاطرنشان کرد: کشور در دو دوره در تحریم قرار گرفت که یکی از این دورهها سال 89 بود که تحت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفتیم و محدودیتهای جدی برای بخش نفت، بانک و حملونقل کشور ایجاد شد.
معاون اول رئیسجمهوری ادامه داد: این تحریمها که تحت عنوان تحریمهای شورای امنیت بود و تصویب کشورهای 1+5 را نیز داشت هر شش ماه یکبار مجوز صادرات و فروش نفت کشور را کاهش میداد. جهانگیری اضافه کرد: در شهریور سال 92 ایران مجوز فروش یک میلیون بشکه نفت در روز را داشت و با وجود آنکه امکان جابهجایی پول محدود شده بود اما با فروش این میزان نفت، درآمد خوبی نصیب کشور میشد.
معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه آغاز تحریمها سال 90 بود و در شرایطی که هنوز کاهش فروش نفت صورت نگرفته بود، روزانه 2 و نیم میلیون بشکه نفت به فروش میرسید، خاطرنشان کرد: حدود 119 میلیارد دلار در سال 90 درآمد نفتی برای کشور حاصل شد و پس از آن این درآمدها بهدلیل تحریمها در سال 91 و سپس در سال 92 رفته رفته کاهش پیدا کرد.
جهانگیری افزود: اینها تحریمهای مرحله نخست بود که منجر به اتفاقاتی در نرخ ارز و شاخصهای اقتصادی شد که همه این اتفاقات ثبت و ضبط است و میتوان بر اساس این اطلاعات مدیریت آن دوره را تحلیل و ارزیابی کرد.
معاون اول رئیسجمهوری در ادامه با اشاره به اینکه از سال 92 تا 94 مذاکرات برجامی سرعت و شدت بیشتری گرفت، اظهار داشت: در تیرماه سال 94 توافق برجام نهایی و در دی ماه 94 عملیاتی شد.
جهانگیری با اشاره به اینکه با عملیاتی شدن برجام رفع تحریمها آغاز شد، گفت: با رفع تحریمها مجوز صادرات نفت برای ایران صادر شد و بانکها نیز آماده گشایش اعتبار شدند و کشتیرانی و شرکتهای حملونقل نیز فعالیت خود را آغاز کردند. البته در دوره تحریم نیز این فعالیتها وجود داشت اما از طریق دور زدن تحریمها و بهنام شرکتها و کشورهای دیگر بود اما پس از رفع تحریمها بهصورت رسمی و بهنام ایران فعالیتها انجام میشد.معاون اول رئیسجمهوری تصریح کرد: در سالهای 95 و 96 به دور از تحریمها بودیم اما از فروردین سال 97 با تحریمهای یکجانبه امریکا توسط شخص ترامپ روبهرو شدیم و جهتگیری امریکا این بود که فروش نفت ایران را به صفر برساند و اجازه همکاریهای حمل و نقل، کشتیرانی و بانکی با ایران را به هیچ کشوری نمیداد.
جهانگیری با تأکید بر اینکه امریکا در اجرای این تحریمها بشدت مصمم بود و رسماً اعلام کرده بود که جنگ اقتصادی را برای فروپاشی اقتصاد و نظام جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته است، تصریح کرد:امریکاییها میخواستند درآمدهای نفتی ما را به صفر برسانند. البته موفق نشدند به صفر برسانند اما تا زمانی که امریکا به تعهدات خود بازنگشته و تحریمها لغو نشده نمیتوانم بازگو کنم که میزان موفقیت آنها در کاهش درآمدهای نفتی ما چه میزان بوده است.
معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه امروز ترامپ و تیم او رفتهاند اما ملت و نظام ایران سرفراز هستند و اقتصاد کشور نیز سرپا ایستاده است، خاطرنشان کرد: این دستاوردها در نتیجه اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بوده است، البته قبول داریم که مردم در این سالها مقاومت کردند و آسیبهای زیادی دیدند.
جهانگیری با یادآوری اینکه سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از بهمن ماه سال 92 در اختیار دولت قرار گرفت، خاطرنشان کرد: دولت ابتدا برای اجرای این سیاستها ستاد مدیریت اقتصاد مقاومتی ایجاد کرد اما رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که این ستاد باید ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی باشد.
معاون اول رئیسجمهوری افزود: مهمترین جهتگیری ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی شناسایی گلوگاههایی بود که در اثر تکانههای خارجی میتوانست به اقتصاد کشور آسیب وارد کند که یکی از این موارد امنیت غذایی بود و تلاش کردیم تا حد امکان امنیت غذایی به ظرفیتهای داخل متکی باشد. در سال 92 میزان واردات گندم شش میلیون تن بود و شاید کسی باور نمیکرد که در سال 94 بتوانیم به خودکفایی گندم برسیم.
جهانگیری ادامه داد: یکی از محصولات وارداتی که میتوانست آسیب زیادی به کشور وارد کند واردات بنزین بود چرا که امریکا میتوانست نبض واردات بنزین را در دست بگیرد و مانع از واردات بنزین به کشور شود.معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه امریکا در این سالها از هیچ اقدامی علیه کشور فروگذار نکرد و برای اینکه مانع از فعالیتهای کشور ما شود به پستترین کارها دست زدند، گفت: دولت امریکا با کاپیتان نفتکشی که نفت کشور ما را حمل میکرد تماس میگرفت و در مقابل وعده رشوه از او میخواست که نفتکش را به محل مورد نظر امریکا هدایت کند و کاپیتان آن نفتکش انسان شریفی بود که این وعده امریکا را نپذیرفت اما با این حال امریکاییها همان نفتکش را در جبل الطارق به بهانههای واهی توقیف کردند.
جهانگیری اضافه کرد:امریکا وقتی به نفتکش ما هشدار میداد و او قبول نمیکرد، نیروهای خود را به داخل نفتکش میفرستادند تا موتور نفتکش را منفجر کنند. امریکا در این دوره کارهای عجیب و غریبی را با همراهی و همدستی اسرائیل و سعودیها علیه ملت ایران انجام داد.
معاون اول رئیسجمهوری افزود: ارز مورد نیاز کشور با وجود همه توطئهها و تحریمها تأمین شد و بر اساس اولویتبندی که سال 97 صورت گرفت، تمرکز اصلی دولت بر این معطوف شد که کالاهای مورد نیاز مردم تأمین شود و اولویت بعدی ادامه حیات تولید و فعالیت کارخانهها و اشتغال کارگران بود.جهانگیری با بیان اینکه در این دوره عدهای تحت عنوان کارآفرینان و فعالان اقتصادی ایستادند و به کشور خدمت کردند، گفت: البته گاهی حرفهای نامربوط شنیدند و عدهای به این عزیزان انگ زدند اما با این حال اجازه ندادند که جریان واردات و صادرات کشور متوقف شود و با پذیرفتن ریسکهای بزرگ توانستند کالاها را صادر کنند و در مقابل کالا به کشور وارد کنند.
معاون اول رئیسجمهوری اظهار داشت: وقتی عملکرد دوره تحریمها با دوران وفور درآمدهای نفتی مقایسه شود میتوان در خصوص عملکرد مدیریتی کشور اظهار نظر کرد. فقط در میدان مشترک گازی پارس جنوبی در پایان دولت آقای خاتمی میزان برداشت ایران با طرف مقابل که کشور قطر بود به یک اندازه بود و روزی که در سال 92 دولت تدبیر و امید روی کار آمد، کشور قطر 560 میلیون متر مکعب در روز برداشت میکرد و میزان برداشت روزانه کشور ما 280 میلیون مترمکعب بود که خوشبختانه امروز میزان برداشت روزانه به 600 میلیون متر مکعب رسیده و قطریها همان 560 میلیون مترمکعب را برداشت میکنند. حالا باید براساس این شاخصها مقایسه کرد که کدام مدیران کارآمد بودند و کدام مدیران ناکارآمد.
جهانگیری با بیان اینکه در میدان مشترک نفتی غرب کارون وضع به همین منوال بود، گفت: منابع و داراییهای ملت ایران را در بخشهای کلیدی نظیر میادین مشترک نفتی و گازی میبردند و حالا کسانی که فریاد فساد فساد سر میدهند اگر محاسبه کنند که منابع کشور در این دوران به چه میزان هدر رفته است مشخص میشود که چه میزان از منابع ملت ایران غارت شده است.
معاون اول رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود با بیان اینکه کشور از استعداد، توانمندی و ظرفیتهای فراوانی برخوردار است، گفت: اگر بتوانیم قید و بندها را از دست کارآفرینان و جوانان کشور باز کنیم قادر خواهیم بود به توسعه یافتهترین کشور منطقه تبدیل شویم.
جهانگیری همچنین از عملکرد مدیران کشور در دوره اخیر قدردانی کرد و گفت: البته هر مدیری به نقد و ارزیابی عملکرد نیاز دارد که یکی از بهترین ابزارها برای نقد همین کاریکاتورهایی است که امروز در این مراسم به نمایش گذاشته شد که با زبان طنز میتواند عملکردها را مورد نقد قرار دهد.
معاون اول رئیسجمهوری در ادامه با اشاره به تقدیر از محسن خلیلی عراقی از پیشکسوتان صنعت ایران، گفت: ایشان حق بزرگی به گردن صنعت کشور دارد و یکی از ویژگیهای ایشان این است که از سالهای گذشته انجمن و تشکل داشت چرا که نهادسازی یکی از شاخصههای توسعه یافتگی است.جهانگیری افزود: واحدهای صنعتی آقای خلیلی عراقی که اشتغالزایی زیادی برای جوانان کشور ایجاد کرده است همواره به روز شدهاند و توانستهاند طی سالیان دراز ادامه حیات دهند.
معاون اول رئیسجمهوری افزود: برخی تصور میکنند وقتی کارخانهای راهاندازی میشود هیچ وقت نباید بمیرد اما هر کارخانهای اگر نتواند خود را با شرایط روز و فناوریهای نوین تطبیق دهد از صحنه خارج میشود.
در این مراسم وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تأکید بر اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصادی کشور گفت: استقرار عدالت اجتماعی با توسعه فعالیت کارآفرینان محقق میشود و کارآفرینی در رشد اقتصادی نقشی مؤثر و تعیین کننده دارد.
در این مراسم با حضور معاون اول رئیسجمهوری از تلاشها و اقدامات مهندس محسن خلیلی عراقی پیشکسوت صنعت ایران قدردانی و از تمبر یادبود اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی نیز رونمایی شد.
همچنین با حضوردکتر جهانگیری از کارآفرینان برتر ملی و برگزیدگان جشنواره کاریکاتور کارا قدردانی به عمل آمد و از سه کتاب توسعه روستایی، نظام حکمرانی و آثار برگزیده جشنواره کاریکاتور کارا رونمایی شد.
گفتنی است معاون اول رئیسجمهوری پیش از حضور در این مراسم از نمایشگاه کاریکاتور کارا که در حاشیه این مراسم برپا بود، بازدید کرد.

خط تولید واکسن روسی در ایران ایجاد میشود
رئیس دفتر رئیس جمهوری با اشاره به تلاشهای اخیر دولت و وزارت بهداشت برای تهیه واکسن مورد نیاز گفت: طبق توافق انجام شده با روسیه، خط تولید واکسن روسی در ایران راهاندازی میشود. محمود واعظی در گفتوگو با خبرنگار حوزه دولت ایرنا با اشاره به پیشرفت بسیار خوب تولید واکسنهای داخلی، گفت: وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو هیچ تعارفی با هیچ کدام از سازندگان داخلی و خارجی ندارند و سلامت و جان مردم اولویت نخست وزارت بهداشت است. وی اضافه کرد: با وجود همه سخت گیریهای وزارت بهداشت، برخی شرکتها مجوز آزمایشهای بالینی را گرفتند و مراحل آن در حال طی شدن است و نسبت به آن امیدوار هستیم. ظرفیتسازی برای تولید درحال انجام است و این ظرفیت در ۶ ماه آینده بسیار زیاد میشود. رئیس دفتر رئیس جمهوری با اشاره به خرید واکسن از روسیه که در حال استفاده است، گفت: در سفر رئیس سازمان غذا و دارو به روسیه و با تلاش سفیر ما در آن کشور توافق شد تا واکسن روسی در ایران به خط تولید برسد. وی افزود: واکسن پاستور مراحل خوبی را طی کرده است و در کوبا با همین واکسن، واکسیناسیون عمومی خود را آغاز کردهاند و قرار است خط تولید این واکسن هم در ایران ایجاد شود. واعظی از خرید ۲۵۰ هزار دوز واکسن چینی و واردات آن به کشور خبر داد و گفت: علاوه بر این قرارداد ما با هند برای دریافت واکسن هندی که در چند کشور دیگر مانند سوئد هم در حال ساخت و تولید است و در آکسفورد تحقیقات آن، انجام شده است، در مراحل نهایی شدن است. وی ادامه داد: سیاست ما این است که نخست یک سبد داخل کشور ایجاد کنیم تا در آن سبد علاوه بر واکسنهای کواکس خریداری شده، واکسن روسی، هندی و چینی، واکسنهای داخلی هم باشد که فکر میکنیم واکسن پاستور داخل کشور زودتر از بقیه به خط تولید برسد. رئیس دفتر رئیس جمهوری در ادامه درباره سفر گروسی رئیس سازمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران گفت: او بهعنوان مدیرکل آژانس به ایران میآید و جدای از پروتکل الحاقی، ما عضو پادمان هستیم. در رابطه پادمان و همکاری با آژانس میخواهند بدانند اگر اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کنیم، آیا لطمهای و ضربهای به برنامهها و همکاریها با آژانس میخورد یا نه. وی اضافه کرد: ما با آژانس تعامل داریم و بهنظر میرسد غربیها مسأله عدم اجرای پروتکل الحاقی را بیخود بزرگ کردند چون این اتفاق مهمی نیست و به محض بازگشت طرف مقابل به تعهدات، ما هم به تعهدات خود برمیگردیم و داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا میکنیم.

خانه نشینی معلولان در روزهای کرونایی !
محبوبه مصرقانی
خبرنگار
معلولیت یک وزنه است. وزنهای از جنس آلیاژ مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که وزنش هم متغیر است؛ وابسته به میزان توان افراد معلول که رکوردداران تحمل بار مشکلات هستند. اما زمانی که وزن کرونای میکروسکوپی، روی زندگی معلولان نشست و به یکباره این وزنه سقف رکورد تحمل مشکلات هزینهای و معیشتی معلولان را شکست! و حالا معلولان مانده اند و حوض مستمریشان.
محمدرضا رضایی یکی از این رکوردداران است. این مددجوی سازمان بهزیستی نابینای مطلق است و از ناحیه مچ دست هم معلولیت دارد. او درباره شغلش و همچنین تأمین هزینههای زندگی اش میگوید: من از ابتدا معلول نبودم و بر اثر سانحهای دچار معلولیت شدم. از سال 94 برای تأمین مخارج زندگی، همسر و دو فرزندم شروع به دستفروشی کردم. قبل از آن خیلی تلاش کردم تا کار پیدا کنم. اما برای فرد معلول کار پیدا نمیشود. آن موقع یکی از خیرین شهر اراک اجناسی را بهصورت امانی در اختیارم گذاشت تا بتوانم بفروشم و پولی در بیاورم. کمکم در فروش حرفهای شدم و راضی بودم. بعد از مدتی هم که اجناس آن خیر را فروختم توانستم پسانداز کنم و بعد از آن هم فقط دستمال کاغذی می فروختم. حتی در مراکز تجاری و خرید شهر اراک مشتریان ثابت هم داشتم. او در پاسخ به این سؤال که آیا دستفروشی کفاف هزینههای زندگی اش را میداد پاسخ میدهد: دستفروشی خرج تمام زندگی آدم را نمی دهد اما هر چه بود میگذشت. من و خانوادهام عادت کردیم سطح توقعاتمان را با درآمدمان تنظیم کنیم. البته ناگفته نماند اطرافیان و خانواده هم کمک میکردند. رضایی در مورد مشکلاتش پس از شیوع کرونا میافزاید: اوایل شیوع درآمدم خیلی کم شد چرا که مردم کمتر از من خرید
می کردند، اما با شروع محدودیتهای تردد درآمدم به صفر رسید. خودم هم مدتی بعد کرونا گرفتم و 60 درصد ریهام درگیر شد اما شکر خدا سلامتیام را دوباره به دست آوردم ولی خانه نشین شدم. در حال حاضر هم فقط با مستمری 442 هزار تومانی سازمان بهزیستی زندگیام را میگذرانم و واقعاً اگر فردا یک اتفاقی بیفتد که هزینه بر باشد نمیدانم چه کنم!
میخواهم ازدواج کنم اما نمیتوانم
در فیزیک داریم که هرچه سطح مقطع کوچکتر باشد فشار بر جسم بیشتر است اما این قانون در مورد بار فشار زندگی معلولان برعکس است چرا که خانوادههای دارای چند معلول مشکلات و وزن بیشتری را تحمل میکنند. سینا نوروزی معلولیت شدید اعصاب و روان دارد. او در مورد مشکلاتش میگوید: من و مادرم هر دو معلول شدید اعصاب و روان هستیم. به من مستمری تعلق گرفت اما به مادرم نه! من در یک فست فود کار میکنم و با توجه به شرایطم خیلی تحت فشارم. دلم میخواهد ازدواج کنم اما نمیتوانم. کرونا هم بر معلولیت من تأثیر بیشتری گذاشته در این مدت مجبور شدم چندین بار شغل عوض کنم. او از افزایش هزینه های زندگی در دوران کرونا می گوید و می افزاید : اگر افراد معمولی در این شرایط که خرج زندگی شان مثلاً درصد بالایی افزایش پیدا کرده باشد برای ما معلولان این مسأله به تناسب معلولیت هر فرد قطعاً چند برابر بیشتر است آن هم بدون اینکه منبع درآمدی داشته باشیم.
شریف جهانبخش از دیگر معلولانی است که به گفته خودش «زندگی نمیکند فقط تحمل میکند». شریف 31 ساله کارگر بوده و او نیز بر اثر سانحه دچار معلولیت شده. اما او قبل از تحمل این بار کمرش شکست. این معلول ضایعه نخاعی اهل شهر چابهار میگوید: چند سال است خانه نشین شدم و فقط با مستمری و حق پرستاری زندگی میکنم. شرایط سخت شده و بیماری کرونا زندگیمان را فلج کرده است فقط مجبورم تحمل کنم کار دیگری نمیتوانم برای خود و خانوادهام انجام دهم. او در ادامه می افزاید کرونا شرایط زندگی را برای خیلی از معلولان سخت کرده و بدتر از آن خیلی از آنها را خانه نشین کرده است.
معلولان آسیب پذیرترین قشر در برابر کرونا
مصطفی سراج ، مدیر کل دفتر امور مراکز توانبخشی و مراقبتی سازمان بهزیستی کشوردرگفتوگو با «ایران» درباره رسیدگی به مشکلات معلولان میگوید: حمایتهای مالی که سازمان بهزیستی در راستای شیوع کرونا به جامعه هدف ارائه کرده است را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ حمایتهای مالی مستقیم و غیر مستقیم. در ابتدا عرض کنم که پیامدهای همهگیری کرونا کل جامعه را متأثر کرده و این واقعیت بر کسی پوشیده نیست ولی برخی اقشار و گروهها بهدلیل سطح بالای آسیبپذیری که دارند بیشتر از دیگران در معرض خطر و آسیب بودند. از جمله این گروهها افراد دارای معلولیت هستند که یک اقلیت بزرگ در جامعه را تشکیل میدهند. افراد دارای معلولیت با توجه به ساختار زیستی و ساختمان بدنی شان در این ایام بیشتر از سایر افراد جامعه دچار مشکل شدند و شرایط حاد بهداشتی بویژه در ماههای نخست شیوع ریسک ابتلای این افراد را بالا برده بود. لذا راهبرد ما در سازمان این بود که با توجه به امکانات و ظرفیتهایی که در اختیار داریم بتوانیم حمایتهای لازم را انجام دهیم و اصل نخست برایمان پیشگیری از شیوع کرونا و سپس مداخله بهنگام در زمانی که جامعه هدف ما درگیر این بیماری شده بود.
او میگوید: تمام حمایتهای مالی که در ادامه معرفی میکنم همه مواردی هستند که در طول یک سال اخیر به اقدامات بهزیستی اضافه شده است. در گام نخست افزایش حق پرستاری را داشتیم که قبلاً به 12 هزار نفر، به ازای هر نفر ۲۵۰ هزار تومان پرداخت میشد ولی پس از کرونا این خدمت را به 28 هزار نفر با مبلغ 610 هزار تومان پرداخت میکنیم. در تلاش هستیم تعداد دریافت کنندگان این خدمت را به 32 هزار نفر افزایش دهیم. در بحث کمک هزینه معیشت «ماده ۲۷ قانون حمایت از حقوق معلولان»، پیشتر ماهیانه ۱۲۰ هزار تومان به هر مددجو پرداخت میکردیم ولی این مقدار به ۱۶۰ هزار تومان افزایش پیدا کرده که هر سه ماه پرداخت میشود و در حال برنامهریزی هستیم که تعداد دریافت کنندگان این خدمت را به بیش از 180 هزار نفر افزایش دهیم.
وی در مورد کمک هزینه حق پرستاری به افراد دارای آسیب نخاعی که ۵۵۴ هزار تومان بوده و در حال حاضر به 610 هزار تومان افزایش یافته است میگوید: از تیرماه امسال هزار و صد نفر به دریافت کنندگان این خدمت اضافه شدهاند و ما در این مورد پشت نوبتی نداریم. همچنین در بخش حمایت از مراکز غیردولتی، سه مرحله کمک بلاعوض با سرانه ۵۰۰ هزار تومان به ازای هر مددجو که مقیم مراکز شبانه روزی هستند پرداخت کردیم. همچنین از دیگر اقدامات این سازمان عبارت است از: مبلغ ۵۰۰ هزار تومان کمک بلاعوض به پرسنل مراکز شبانه روزی، پرداخت سی هزار تومان کمک هزینه لوازم بهداشتی به ازای هر نفر در مراکز نگهداری، پرداخت تسهیلات بانکی به مراکز غیر دولتی تحت پوشش سازمان، پرداخت کمک بلاعوض ۲۵۰ هزار تومانی به ۴۰ هزار نفر از افراد دچار آسیب نخاعی.
پوشش بیمهای بیش از 300 هزار معلول برای اولین بار
سراج در ادامه میافزاید: در راستای اجرای ماده ششم قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت، برای اولین بار سازمان بهزیستی توانست بیش از 300 هزار نفر از افراد دارای معلولیت را تحت پوشش بیمه اجتماعی قرار دهد چرا که هر چقدر این پوششهای بیمهای قویتر شود مشکلات معلولان کمتر خواهد شد. ذکر این نکته هم ضروری است که شرایط می طلبد حمایتها خیلی بیشتر از اینها باشد و با توجه به شرایط جامعه هدف حمایتها باید افزایش پیدا کند.
خبرنگار
معلولیت یک وزنه است. وزنهای از جنس آلیاژ مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که وزنش هم متغیر است؛ وابسته به میزان توان افراد معلول که رکوردداران تحمل بار مشکلات هستند. اما زمانی که وزن کرونای میکروسکوپی، روی زندگی معلولان نشست و به یکباره این وزنه سقف رکورد تحمل مشکلات هزینهای و معیشتی معلولان را شکست! و حالا معلولان مانده اند و حوض مستمریشان.
محمدرضا رضایی یکی از این رکوردداران است. این مددجوی سازمان بهزیستی نابینای مطلق است و از ناحیه مچ دست هم معلولیت دارد. او درباره شغلش و همچنین تأمین هزینههای زندگی اش میگوید: من از ابتدا معلول نبودم و بر اثر سانحهای دچار معلولیت شدم. از سال 94 برای تأمین مخارج زندگی، همسر و دو فرزندم شروع به دستفروشی کردم. قبل از آن خیلی تلاش کردم تا کار پیدا کنم. اما برای فرد معلول کار پیدا نمیشود. آن موقع یکی از خیرین شهر اراک اجناسی را بهصورت امانی در اختیارم گذاشت تا بتوانم بفروشم و پولی در بیاورم. کمکم در فروش حرفهای شدم و راضی بودم. بعد از مدتی هم که اجناس آن خیر را فروختم توانستم پسانداز کنم و بعد از آن هم فقط دستمال کاغذی می فروختم. حتی در مراکز تجاری و خرید شهر اراک مشتریان ثابت هم داشتم. او در پاسخ به این سؤال که آیا دستفروشی کفاف هزینههای زندگی اش را میداد پاسخ میدهد: دستفروشی خرج تمام زندگی آدم را نمی دهد اما هر چه بود میگذشت. من و خانوادهام عادت کردیم سطح توقعاتمان را با درآمدمان تنظیم کنیم. البته ناگفته نماند اطرافیان و خانواده هم کمک میکردند. رضایی در مورد مشکلاتش پس از شیوع کرونا میافزاید: اوایل شیوع درآمدم خیلی کم شد چرا که مردم کمتر از من خرید
می کردند، اما با شروع محدودیتهای تردد درآمدم به صفر رسید. خودم هم مدتی بعد کرونا گرفتم و 60 درصد ریهام درگیر شد اما شکر خدا سلامتیام را دوباره به دست آوردم ولی خانه نشین شدم. در حال حاضر هم فقط با مستمری 442 هزار تومانی سازمان بهزیستی زندگیام را میگذرانم و واقعاً اگر فردا یک اتفاقی بیفتد که هزینه بر باشد نمیدانم چه کنم!
میخواهم ازدواج کنم اما نمیتوانم
در فیزیک داریم که هرچه سطح مقطع کوچکتر باشد فشار بر جسم بیشتر است اما این قانون در مورد بار فشار زندگی معلولان برعکس است چرا که خانوادههای دارای چند معلول مشکلات و وزن بیشتری را تحمل میکنند. سینا نوروزی معلولیت شدید اعصاب و روان دارد. او در مورد مشکلاتش میگوید: من و مادرم هر دو معلول شدید اعصاب و روان هستیم. به من مستمری تعلق گرفت اما به مادرم نه! من در یک فست فود کار میکنم و با توجه به شرایطم خیلی تحت فشارم. دلم میخواهد ازدواج کنم اما نمیتوانم. کرونا هم بر معلولیت من تأثیر بیشتری گذاشته در این مدت مجبور شدم چندین بار شغل عوض کنم. او از افزایش هزینه های زندگی در دوران کرونا می گوید و می افزاید : اگر افراد معمولی در این شرایط که خرج زندگی شان مثلاً درصد بالایی افزایش پیدا کرده باشد برای ما معلولان این مسأله به تناسب معلولیت هر فرد قطعاً چند برابر بیشتر است آن هم بدون اینکه منبع درآمدی داشته باشیم.
شریف جهانبخش از دیگر معلولانی است که به گفته خودش «زندگی نمیکند فقط تحمل میکند». شریف 31 ساله کارگر بوده و او نیز بر اثر سانحه دچار معلولیت شده. اما او قبل از تحمل این بار کمرش شکست. این معلول ضایعه نخاعی اهل شهر چابهار میگوید: چند سال است خانه نشین شدم و فقط با مستمری و حق پرستاری زندگی میکنم. شرایط سخت شده و بیماری کرونا زندگیمان را فلج کرده است فقط مجبورم تحمل کنم کار دیگری نمیتوانم برای خود و خانوادهام انجام دهم. او در ادامه می افزاید کرونا شرایط زندگی را برای خیلی از معلولان سخت کرده و بدتر از آن خیلی از آنها را خانه نشین کرده است.
معلولان آسیب پذیرترین قشر در برابر کرونا
مصطفی سراج ، مدیر کل دفتر امور مراکز توانبخشی و مراقبتی سازمان بهزیستی کشوردرگفتوگو با «ایران» درباره رسیدگی به مشکلات معلولان میگوید: حمایتهای مالی که سازمان بهزیستی در راستای شیوع کرونا به جامعه هدف ارائه کرده است را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ حمایتهای مالی مستقیم و غیر مستقیم. در ابتدا عرض کنم که پیامدهای همهگیری کرونا کل جامعه را متأثر کرده و این واقعیت بر کسی پوشیده نیست ولی برخی اقشار و گروهها بهدلیل سطح بالای آسیبپذیری که دارند بیشتر از دیگران در معرض خطر و آسیب بودند. از جمله این گروهها افراد دارای معلولیت هستند که یک اقلیت بزرگ در جامعه را تشکیل میدهند. افراد دارای معلولیت با توجه به ساختار زیستی و ساختمان بدنی شان در این ایام بیشتر از سایر افراد جامعه دچار مشکل شدند و شرایط حاد بهداشتی بویژه در ماههای نخست شیوع ریسک ابتلای این افراد را بالا برده بود. لذا راهبرد ما در سازمان این بود که با توجه به امکانات و ظرفیتهایی که در اختیار داریم بتوانیم حمایتهای لازم را انجام دهیم و اصل نخست برایمان پیشگیری از شیوع کرونا و سپس مداخله بهنگام در زمانی که جامعه هدف ما درگیر این بیماری شده بود.
او میگوید: تمام حمایتهای مالی که در ادامه معرفی میکنم همه مواردی هستند که در طول یک سال اخیر به اقدامات بهزیستی اضافه شده است. در گام نخست افزایش حق پرستاری را داشتیم که قبلاً به 12 هزار نفر، به ازای هر نفر ۲۵۰ هزار تومان پرداخت میشد ولی پس از کرونا این خدمت را به 28 هزار نفر با مبلغ 610 هزار تومان پرداخت میکنیم. در تلاش هستیم تعداد دریافت کنندگان این خدمت را به 32 هزار نفر افزایش دهیم. در بحث کمک هزینه معیشت «ماده ۲۷ قانون حمایت از حقوق معلولان»، پیشتر ماهیانه ۱۲۰ هزار تومان به هر مددجو پرداخت میکردیم ولی این مقدار به ۱۶۰ هزار تومان افزایش پیدا کرده که هر سه ماه پرداخت میشود و در حال برنامهریزی هستیم که تعداد دریافت کنندگان این خدمت را به بیش از 180 هزار نفر افزایش دهیم.
وی در مورد کمک هزینه حق پرستاری به افراد دارای آسیب نخاعی که ۵۵۴ هزار تومان بوده و در حال حاضر به 610 هزار تومان افزایش یافته است میگوید: از تیرماه امسال هزار و صد نفر به دریافت کنندگان این خدمت اضافه شدهاند و ما در این مورد پشت نوبتی نداریم. همچنین در بخش حمایت از مراکز غیردولتی، سه مرحله کمک بلاعوض با سرانه ۵۰۰ هزار تومان به ازای هر مددجو که مقیم مراکز شبانه روزی هستند پرداخت کردیم. همچنین از دیگر اقدامات این سازمان عبارت است از: مبلغ ۵۰۰ هزار تومان کمک بلاعوض به پرسنل مراکز شبانه روزی، پرداخت سی هزار تومان کمک هزینه لوازم بهداشتی به ازای هر نفر در مراکز نگهداری، پرداخت تسهیلات بانکی به مراکز غیر دولتی تحت پوشش سازمان، پرداخت کمک بلاعوض ۲۵۰ هزار تومانی به ۴۰ هزار نفر از افراد دچار آسیب نخاعی.
پوشش بیمهای بیش از 300 هزار معلول برای اولین بار
سراج در ادامه میافزاید: در راستای اجرای ماده ششم قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت، برای اولین بار سازمان بهزیستی توانست بیش از 300 هزار نفر از افراد دارای معلولیت را تحت پوشش بیمه اجتماعی قرار دهد چرا که هر چقدر این پوششهای بیمهای قویتر شود مشکلات معلولان کمتر خواهد شد. ذکر این نکته هم ضروری است که شرایط می طلبد حمایتها خیلی بیشتر از اینها باشد و با توجه به شرایط جامعه هدف حمایتها باید افزایش پیدا کند.

سهم ایران از نفت 60 دلاری
عطیه لباف
خبرنگار
قیمت نفت خام در یک ماه اخیر حدود 10 دلار در بشکه افزایش داشته است و حتی در روزهای اخیر به بیش از 65 دلار در بشکه -که رقم بیسابقهای در 14 ماه اخیر بود- رسید. اما روز گذشته قیمت نفت اندکی از قله 65 دلاری فاصله گرفت و در زمان تنظیم این گزارش با حدود 2 درصد کاهش نسبت به جلسه معاملاتی قبل به 62.68 دلار در بشکه - شاخص برنت - رسید. تحلیلگران بازار دو عامل اصلی را در این عقبنشینی قیمتها مؤثر دانستند که یکی از آنها ایران است.
علت نخست، ذوب شدن یخها در ایالات متحده و بازگشت چاهها و ظرفیت پالایشی این کشور به مدار تولید و عرضه نفت جهان است. چند روز اخیر در تگزاس امریکا بهخاطر سرمای شدید و یخزدگی، تولید نفت حدود 4 میلیون بشکه در روز کم شده بود و تقریباً 2.6 میلیون بشکه در روز نیز ظرفیت پالایشی ایالات متحده محدود شده بود. دو رسانه بلومبرگ و پلاتس حتی از نیاز بیشتر امریکا به واردات بنزین خبر داده بودند، اما حالا رویترز مینویسد که یخها در حال ذوب شدن و چاههای نفت ایالات متحده در حال بازگشت به تولید و راهاندازی مجدد هستند. روز گذشته و در زمان تنظیم این گزارش قیمت هر بشکه نفت خام WTI نیز به 58.99 دلار رسیده بود که از افت 2.5 درصدی شاخص غرب تگزاس خبر میدهد.
بزودی شرایط در تگزاس به حالت عادی بازمیگردد؛ ولی بلومبرگ از عامل دومی مینویسد که این روزها زیر ذرهبین بازار است و روز گذشته نیز تمرکز بیشتری روی آن شد: تحریمهای ایران و سیگنالهای نسبتاً مثبت امریکا. اما اینکه سهم ایران از این افزایش قیمت نفت چقدر است و چقدر خواهد شد، هنوز سؤالی است که نمیتوان به آن جواب روشنی داد.
بلومبرگ مینویسد: «کاخ سفید اعلام کرده که مایل است با ایران ملاقات کند و این دیدار میتواند به طور بالقوه زمینه را برای صادرات نفت خام بیشتر از کشورهای حاشیه خلیج فارس فراهم کند.»
تحلیلگر CNBS در واکنش به خبر پیشنهاد امریکا برای گفتوگوی مستقیم با ایران نوشت: دو نکته؛ یکی اینکه هرگونه تخفیف تحریمها نه فوری، بلکه در ماههای آتی و بعد از مذاکرات اتفاق میافتد. و دوم اینکه به نظر شاهد حضور {رسمی} ایران در بازار جهانی نفت هستیم.
پراشانت نایر، خبرنگار CNBS در توئیت خود از چراغ سبز توسط امریکا برای فروش رسمی نفت ایران در بازار جهانی سخن نوشته است.
قیمت هر بشکه نفت خام ایران میانگین حدود 60 دلار است، اما ایران چند بشکه در روز نفت صادر میکند و به چقدر از منابع ارزی حاصل از فروش نفت خود دسترسی دارد، مشخص نیست. اما بازار میداند که ایران یک منطقه خاکستری را در بازار نفت به خود اختصاص داده و با سست شدن بندهای تحریم به مرور این بخش از عرضه نفت شفاف میشود. وزارت نفت ایران هیچ توضیحی در این زمینه ارائه نمیدهد و وزیر نفت نیز بارها تأکید کرده که تا زمان لغو کامل تحریمها هیچ عددی را اعلام نخواهد کرد. فقط بیژن زنگنه در ماه گذشته و پس از ورود جو بایدن به کاخ سفید به رسانهها پاسخ داد که صادرات نفت ایران بشدت افزایش یافته است. رسانههای بینالمللی، در این باره مینویسند که بایدن و تیم دولت جدید ایالات متحده اگرچه هنوز تحریمهای نفتی و بانکی ایران را برنداشتهاند، اما در نظر ندارند که تحریم جدیدی علیه ایران اعمال کنند و احتمالاً مخالفتی هم با افزایش صادرات نفت ایران ندارند.
البته در خصوص میزان صادرات نفت ایران، اوپک نیز به عنوان یک مرجع رسمی بازار نفت در تازهترین گزارش خود به نقل از منابع ثانویه میزان تولید نفت ایران را حدود روزانه 2 میلیون و 84 هزار بشکه برای ماه ژانویه 2021 - بهمن 1399- برآورد کردهاند که البته این رقم تمام فروش نفت ایران در بازار خاکستری را در برنمیگیرد. مسأله دیگری که کارشناسان بر آن تأکید دارند میزان دسترسی ایران به منابع ارزی حاصل از فروش نفت است که در این زمینه هم خبرهای مثبتی به گوش میرسد.
ایرنا به نقل از «شریف نظام مافی» رئیس اتاق بازرگانی ایران و سوئیس مینویسد: «بر سر کار آمدن دولت جدید امریکا باعث شده که حساسیتها نسبت به کانال مالی ایران و سوئیس کاهش یابد. امید داریم بانکها بتوانند فعالیت خود را از این طریق راحتتر انجام دهند و شاهد تغییرات بیشتری باشیم.»
به نظر میرسد که اکنون زمان رسیدگی به یک مسأله دیگر نیز فرا رسیده است و آن هم موضوع پیوستن ایران به «افایتیاف» است که اگر تحریمهای امریکا کمرنگ شد، امکان بازگشت ارزهای نفتی ایران فراهم باشد.
در این زمینه فریدون برکشلی تحلیلگر و کارشناس ارشد بازار نفت به «ایران» میگوید: «باید به مسأله بازگشت کامل و کم دغدغه منابع ارزی حاصل از فروش نفت توجه جدی داشت. در غیر این صورت صادراتی که پول آن برنمیگردد، فقط از عدم توقف تولید و آسیب به چاههای نفت و کمک به حفظ سهم بازار بهتر است.»
امریکا به برجام بازمیگردد؟
ایران اعلام کرده که هر زمان امریکا به برجام برگردد، بازگشت کامل ایران به توافق نیز در مدت زمان اندکی اتفاق خواهد افتاد. اما آیا امریکا به برجام بازمیگردد و تحریمهای نفتی و بانکی را که مهمترین تحریمهای دولت قبلی امریکا علیه ایران بود، لغو میکند؟ هنوز کسی نمیداند.
روز گذشته، با توجه به ضربالاجلی که ایران برای بازگشت امریکا به برجام اعلام کرده بود و حواشی این مسأله در روزهای اخیر، موضع ایران و امریکا در قبال برجام یکی از اخبار مهم جهان بود. سخنگوی وزارت خارجه امریکا میگوید دولت ایالات متحده دعوت نماینده عالی اتحادیه اروپا را برای شرکت در نشست نمایندگان کشورهای عضو گروه ۱+۵ و ایران، جهت بحث درباره حرکت در یک مسیر دیپلماتیک در قبال برنامه هستهای ایران، پذیرفته است و این به معنای دیدار مستقیم دوباره نمایندگان ایران و ایالات متحده پس از یک وقفه چند ساله خواهد بود. روزنامه نیویورک تایمز، این تصمیم ایالات متحده را یک گام مهم از سوی واشنگتن برای بازسازی و احیای برجام میداند. ضمن آنکه کاخ سفید برخی ممنوعیتها نظیرمحدودیت تردد مأموران اعزامی ایران به سازمان ملل را لغو کرده و ادعای مکانیسم ماشه علیه ایران را هم پس گرفته است.
با این حال اویل پرایس در گزارشی به تلاش ایران برای کسب درآمد در دوران تحریم مینویسد: «با توجه به احتمال بسیار زیاد بازگشت امریکا به برنامه جامع اقدام مشترک و عدم تمایل ایران برای مذاکره مجدد در مورد این توافق حداقل در آینده نزدیک، جمهوری اسلامی همچنان درحال حرکت در مسیرهای موازی کسب درآمد نفتی و گازی در دوران تحریم است. بهطوری که روی توسعه سه زمینه اصلی متمرکز است. نخست توسعه بخش گازی پارس جنوبی در فاز 11 و دوم توسعه مداوم میادین عظیم نفتی غرب کارون و در نهایت توسعه صنعت پتروشیمی و افزایش صادرات آن حتی با وجود فشار تحریمهای امریکاست. در کنار اینها ایران افزایش صادرات فرآوردههای نفتی و تکمیل خط انتقال نفت خام از گوره به جاسک را باید دنبال کند. تمرکز اصلی ایران در شرایط تحریم فعلی بهینهسازی تولید، ایجاد ارزش افزوده و افزایش درآمد حاصل از صادرات محصولات پتروشیمی است.»
قیمت نفت تا چه زمانی بالا میماند؟
کارشناسان میگویند که بزودی احتمالاً فشار اعضای اوپک پلاس - سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام و متحدان غیر اوپکی از جمله روسیه - برای افزایش تولید نفت و تسهیل توافق کاهش تولیدی که در نتیجه شیوع ویروس کرونا شکل گرفت، بیشتر خواهد شد و کشورها مشتاق افزایش تولید و صادرات نفت خود هستند. این درحالی است که در اجلاس اخیر اوپک پلاس فشارها از سوی برخی کشورها برای افزایش تولید نفت بالا گرفته بود و عربستان برای آرام کردن فضا و کمک به تعادل بازار در قیمتهای بالاتر نفت، اعلام کرد که برای ماه فوریه - ماه جاری - داوطلبانه یک میلیون بشکه نفت خام از تولید خود کم میکند. اگرچه درخصوص سطح مورد تأیید تولید نفت خام عربستان در توافق کاهش تولید اوپک پلاس بحثهایی مطرح است اما همین کاهش داوطلبانه تولید نفت سعودی محرک قیمت نفت برای ورود به کانال 60 تا 65 دلار بود.
حالا برخی تحلیلگران میگویند که احتمالاً همین قیمتهای بالا که به بازگشت نفت گرانقیمت شیل امریکا نیز کمک کرده است، معضل جدیدی برای اوپک پلاس خواهد بود. سیگنالهایی از سوی برخی کشورها در بازار دریافت میشود که برخی اعضا ممکن است به دنبال کاهش سطح محدودیتهای تولید باشند و اگر تقاضا تا آن زمان بهبود نیابد، ممکن است قیمتها کاهش یابد.
رویترز در این باره خبر میدهد که برخی منابع اوپک پلاس انتظار دارند که سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک و متحدانش (ائتلاف اوپک پلاس) روند کاهش عرضه خود را از ماه آوریل تسهیل کنند، البته هنوز همهگیری کرونا روی تقاضا اثر دارد و احتمالاً با توجه به موانع موجود این سطح از تسهیل تولید محدود خواهد بود. حالا باید منتظر ماند و دید که اعضای این گروه چه زمانی برای بازگشت رسمی نفت ایران به بازار جا باز میکنند و به چه شکلی ایران سهم بازارش را از آنها میگیرد.
خبرنگار
قیمت نفت خام در یک ماه اخیر حدود 10 دلار در بشکه افزایش داشته است و حتی در روزهای اخیر به بیش از 65 دلار در بشکه -که رقم بیسابقهای در 14 ماه اخیر بود- رسید. اما روز گذشته قیمت نفت اندکی از قله 65 دلاری فاصله گرفت و در زمان تنظیم این گزارش با حدود 2 درصد کاهش نسبت به جلسه معاملاتی قبل به 62.68 دلار در بشکه - شاخص برنت - رسید. تحلیلگران بازار دو عامل اصلی را در این عقبنشینی قیمتها مؤثر دانستند که یکی از آنها ایران است.
علت نخست، ذوب شدن یخها در ایالات متحده و بازگشت چاهها و ظرفیت پالایشی این کشور به مدار تولید و عرضه نفت جهان است. چند روز اخیر در تگزاس امریکا بهخاطر سرمای شدید و یخزدگی، تولید نفت حدود 4 میلیون بشکه در روز کم شده بود و تقریباً 2.6 میلیون بشکه در روز نیز ظرفیت پالایشی ایالات متحده محدود شده بود. دو رسانه بلومبرگ و پلاتس حتی از نیاز بیشتر امریکا به واردات بنزین خبر داده بودند، اما حالا رویترز مینویسد که یخها در حال ذوب شدن و چاههای نفت ایالات متحده در حال بازگشت به تولید و راهاندازی مجدد هستند. روز گذشته و در زمان تنظیم این گزارش قیمت هر بشکه نفت خام WTI نیز به 58.99 دلار رسیده بود که از افت 2.5 درصدی شاخص غرب تگزاس خبر میدهد.
بزودی شرایط در تگزاس به حالت عادی بازمیگردد؛ ولی بلومبرگ از عامل دومی مینویسد که این روزها زیر ذرهبین بازار است و روز گذشته نیز تمرکز بیشتری روی آن شد: تحریمهای ایران و سیگنالهای نسبتاً مثبت امریکا. اما اینکه سهم ایران از این افزایش قیمت نفت چقدر است و چقدر خواهد شد، هنوز سؤالی است که نمیتوان به آن جواب روشنی داد.
بلومبرگ مینویسد: «کاخ سفید اعلام کرده که مایل است با ایران ملاقات کند و این دیدار میتواند به طور بالقوه زمینه را برای صادرات نفت خام بیشتر از کشورهای حاشیه خلیج فارس فراهم کند.»
تحلیلگر CNBS در واکنش به خبر پیشنهاد امریکا برای گفتوگوی مستقیم با ایران نوشت: دو نکته؛ یکی اینکه هرگونه تخفیف تحریمها نه فوری، بلکه در ماههای آتی و بعد از مذاکرات اتفاق میافتد. و دوم اینکه به نظر شاهد حضور {رسمی} ایران در بازار جهانی نفت هستیم.
پراشانت نایر، خبرنگار CNBS در توئیت خود از چراغ سبز توسط امریکا برای فروش رسمی نفت ایران در بازار جهانی سخن نوشته است.
قیمت هر بشکه نفت خام ایران میانگین حدود 60 دلار است، اما ایران چند بشکه در روز نفت صادر میکند و به چقدر از منابع ارزی حاصل از فروش نفت خود دسترسی دارد، مشخص نیست. اما بازار میداند که ایران یک منطقه خاکستری را در بازار نفت به خود اختصاص داده و با سست شدن بندهای تحریم به مرور این بخش از عرضه نفت شفاف میشود. وزارت نفت ایران هیچ توضیحی در این زمینه ارائه نمیدهد و وزیر نفت نیز بارها تأکید کرده که تا زمان لغو کامل تحریمها هیچ عددی را اعلام نخواهد کرد. فقط بیژن زنگنه در ماه گذشته و پس از ورود جو بایدن به کاخ سفید به رسانهها پاسخ داد که صادرات نفت ایران بشدت افزایش یافته است. رسانههای بینالمللی، در این باره مینویسند که بایدن و تیم دولت جدید ایالات متحده اگرچه هنوز تحریمهای نفتی و بانکی ایران را برنداشتهاند، اما در نظر ندارند که تحریم جدیدی علیه ایران اعمال کنند و احتمالاً مخالفتی هم با افزایش صادرات نفت ایران ندارند.
البته در خصوص میزان صادرات نفت ایران، اوپک نیز به عنوان یک مرجع رسمی بازار نفت در تازهترین گزارش خود به نقل از منابع ثانویه میزان تولید نفت ایران را حدود روزانه 2 میلیون و 84 هزار بشکه برای ماه ژانویه 2021 - بهمن 1399- برآورد کردهاند که البته این رقم تمام فروش نفت ایران در بازار خاکستری را در برنمیگیرد. مسأله دیگری که کارشناسان بر آن تأکید دارند میزان دسترسی ایران به منابع ارزی حاصل از فروش نفت است که در این زمینه هم خبرهای مثبتی به گوش میرسد.
ایرنا به نقل از «شریف نظام مافی» رئیس اتاق بازرگانی ایران و سوئیس مینویسد: «بر سر کار آمدن دولت جدید امریکا باعث شده که حساسیتها نسبت به کانال مالی ایران و سوئیس کاهش یابد. امید داریم بانکها بتوانند فعالیت خود را از این طریق راحتتر انجام دهند و شاهد تغییرات بیشتری باشیم.»
به نظر میرسد که اکنون زمان رسیدگی به یک مسأله دیگر نیز فرا رسیده است و آن هم موضوع پیوستن ایران به «افایتیاف» است که اگر تحریمهای امریکا کمرنگ شد، امکان بازگشت ارزهای نفتی ایران فراهم باشد.
در این زمینه فریدون برکشلی تحلیلگر و کارشناس ارشد بازار نفت به «ایران» میگوید: «باید به مسأله بازگشت کامل و کم دغدغه منابع ارزی حاصل از فروش نفت توجه جدی داشت. در غیر این صورت صادراتی که پول آن برنمیگردد، فقط از عدم توقف تولید و آسیب به چاههای نفت و کمک به حفظ سهم بازار بهتر است.»
امریکا به برجام بازمیگردد؟
ایران اعلام کرده که هر زمان امریکا به برجام برگردد، بازگشت کامل ایران به توافق نیز در مدت زمان اندکی اتفاق خواهد افتاد. اما آیا امریکا به برجام بازمیگردد و تحریمهای نفتی و بانکی را که مهمترین تحریمهای دولت قبلی امریکا علیه ایران بود، لغو میکند؟ هنوز کسی نمیداند.
روز گذشته، با توجه به ضربالاجلی که ایران برای بازگشت امریکا به برجام اعلام کرده بود و حواشی این مسأله در روزهای اخیر، موضع ایران و امریکا در قبال برجام یکی از اخبار مهم جهان بود. سخنگوی وزارت خارجه امریکا میگوید دولت ایالات متحده دعوت نماینده عالی اتحادیه اروپا را برای شرکت در نشست نمایندگان کشورهای عضو گروه ۱+۵ و ایران، جهت بحث درباره حرکت در یک مسیر دیپلماتیک در قبال برنامه هستهای ایران، پذیرفته است و این به معنای دیدار مستقیم دوباره نمایندگان ایران و ایالات متحده پس از یک وقفه چند ساله خواهد بود. روزنامه نیویورک تایمز، این تصمیم ایالات متحده را یک گام مهم از سوی واشنگتن برای بازسازی و احیای برجام میداند. ضمن آنکه کاخ سفید برخی ممنوعیتها نظیرمحدودیت تردد مأموران اعزامی ایران به سازمان ملل را لغو کرده و ادعای مکانیسم ماشه علیه ایران را هم پس گرفته است.
با این حال اویل پرایس در گزارشی به تلاش ایران برای کسب درآمد در دوران تحریم مینویسد: «با توجه به احتمال بسیار زیاد بازگشت امریکا به برنامه جامع اقدام مشترک و عدم تمایل ایران برای مذاکره مجدد در مورد این توافق حداقل در آینده نزدیک، جمهوری اسلامی همچنان درحال حرکت در مسیرهای موازی کسب درآمد نفتی و گازی در دوران تحریم است. بهطوری که روی توسعه سه زمینه اصلی متمرکز است. نخست توسعه بخش گازی پارس جنوبی در فاز 11 و دوم توسعه مداوم میادین عظیم نفتی غرب کارون و در نهایت توسعه صنعت پتروشیمی و افزایش صادرات آن حتی با وجود فشار تحریمهای امریکاست. در کنار اینها ایران افزایش صادرات فرآوردههای نفتی و تکمیل خط انتقال نفت خام از گوره به جاسک را باید دنبال کند. تمرکز اصلی ایران در شرایط تحریم فعلی بهینهسازی تولید، ایجاد ارزش افزوده و افزایش درآمد حاصل از صادرات محصولات پتروشیمی است.»
قیمت نفت تا چه زمانی بالا میماند؟
کارشناسان میگویند که بزودی احتمالاً فشار اعضای اوپک پلاس - سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام و متحدان غیر اوپکی از جمله روسیه - برای افزایش تولید نفت و تسهیل توافق کاهش تولیدی که در نتیجه شیوع ویروس کرونا شکل گرفت، بیشتر خواهد شد و کشورها مشتاق افزایش تولید و صادرات نفت خود هستند. این درحالی است که در اجلاس اخیر اوپک پلاس فشارها از سوی برخی کشورها برای افزایش تولید نفت بالا گرفته بود و عربستان برای آرام کردن فضا و کمک به تعادل بازار در قیمتهای بالاتر نفت، اعلام کرد که برای ماه فوریه - ماه جاری - داوطلبانه یک میلیون بشکه نفت خام از تولید خود کم میکند. اگرچه درخصوص سطح مورد تأیید تولید نفت خام عربستان در توافق کاهش تولید اوپک پلاس بحثهایی مطرح است اما همین کاهش داوطلبانه تولید نفت سعودی محرک قیمت نفت برای ورود به کانال 60 تا 65 دلار بود.
حالا برخی تحلیلگران میگویند که احتمالاً همین قیمتهای بالا که به بازگشت نفت گرانقیمت شیل امریکا نیز کمک کرده است، معضل جدیدی برای اوپک پلاس خواهد بود. سیگنالهایی از سوی برخی کشورها در بازار دریافت میشود که برخی اعضا ممکن است به دنبال کاهش سطح محدودیتهای تولید باشند و اگر تقاضا تا آن زمان بهبود نیابد، ممکن است قیمتها کاهش یابد.
رویترز در این باره خبر میدهد که برخی منابع اوپک پلاس انتظار دارند که سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک و متحدانش (ائتلاف اوپک پلاس) روند کاهش عرضه خود را از ماه آوریل تسهیل کنند، البته هنوز همهگیری کرونا روی تقاضا اثر دارد و احتمالاً با توجه به موانع موجود این سطح از تسهیل تولید محدود خواهد بود. حالا باید منتظر ماند و دید که اعضای این گروه چه زمانی برای بازگشت رسمی نفت ایران به بازار جا باز میکنند و به چه شکلی ایران سهم بازارش را از آنها میگیرد.

اهداف دیدار پاپ - آیت الله سیستانی
واتیکان یک دولت است و سفر پاپ فرانسیس به عراق مانند سفرهای رسمی رؤسای سایر کشورهاست. دولت عراق از سالیان دور، خواهان چنین سفری بود و آن را فزاینده حیثیت خود میدانست. در این سفر، پاپ به دیدار شخصیت بزرگ عراق، حضرت آیتالله سیستانی، نیز خواهد رفت؛ حکیم دوراندیشی که پیروان ادیان و مذاهب این کشور جملگی بزرگش میدارند. دولت عراق گرچه در مراعات حقوق اقلیتها ممتاز است، اما مشکل امنیت در عراق مدت هاست اقلیتها را به مهاجرت واداشته است . سفر پاپ برای اقلیتها و خاصه کلدانی-کاتولیک ها که هم کیشان اویندمی تواند مایه امیدواری و خوشدلی باشد.
این سفر بسیار مهم در تلطیف افکار عمومی جهانی نسبت به شیعه بی تاثیر نخواهد بود؛ چنانکه جایگاه واتیکان نیز به سبب ارتباط با شیعیان و بزرگان ایشان، ارتقا خواهد یافت. آنچه در ادامه خواهید خواند خلاصهای از مصاحبه ای است که در تاریخ 12و16و18 بهمن 1399 در مؤسسه مرام با جناب آقای دکتر محمد مسجدجامعی انجام گرفت.
سفر پاپ به عراق به ابتکار کدام طرف بوده است و در کدامین چارچوب انجام میشود؟
دیدار پاپ از کشورها، تابع یک سلسله ضوابط است که مهمترین آنها دریافت دعوتنامه رسمی از جانب دولت کشور پذیرنده است؛ زیرا پاپ علاوه بر اینکه در رأس کلیسای کاتولیک است، رئیس دولتشهر واتیکان نیز هست همچون رهبران سایر کشورها. دومین ضابطه مهم این است که کلیسای کاتولیک محلی نیز دعوتنامه بفرستد. و سوم اینکه از جانب گروههای مذهبی موجود در کشور مقصد، مخصوصاً کلیساهای غیرکاتولیک و بویژه ارتدوکسها، مخالفت مشخصی با آن سفر وجود نداشته باشد.
برای نمونه، پاپ ژان پل دوم خیلی مایل بود به مسکو برود؛ اما باوجود دعوت رئیسجمهوری وقت روسیه، بوریس یلتسین، بهدلیل مخالفت پاتریارک روسیه، آلکسی دوم، چنین سفری هرگز انجام نشد. او همچنین تمایل زیادی داشت که سفری رسمی و «رسولی» به مصر داشته باشد؛ اما به علت مخالفت پاپ شنوده سوم که در آن زمان رهبر قبطیهای ارتدوکس مصر بود و باوجود آنکه حُسنی مبارک، رئیسجمهوری وقت مصر و همچنین قبطیهای کاتولیک مصر واقعاً خواهان سفر ژان پل بودند، چنان سفری صورت نگرفت؛ هرچند در فوریه سال 2000، ژان پل به مناسبت سال جوبیلی که دارای اهمیت زیادی در عقاید کاتولیکی و بلکه مسیحی است، برای زیارت به کوه سینا در مصر رفت و در قاهره دیداری نیز با پاپ شنوده داشت.
سفر پاپ به عراق به درخواست و ابتکار کاردینال ساکو، پاتریارک کلدانی-کاتولیکهای عراق و نیز دولت عراق، بوده است. در ضمن، هیچ کلیسایی در عراق ابراز مخالفت نکرده و به هر حال، سه شرط مزبور بهعنوان مقدمات حداقلی سفر پاپ به کشورهای دیگر، در اینجا وجود دارد. در نتیجه، این سفر انجام خواهد شد و سفری کاملاً رسمی و به تعبیر واتیکانیاش، «رسولی» خواهد بود. برنامههای آن را نیز خود کلیسای کلدانی با کمک دولت و وزارت امور خارجه عراق تنظیم خواهد کرد. با این توضیحات، این نکته باید روشن شده باشد که سفر پاپ به عراق در چارچوب یک تصمیم «عراقی» انجام میشود، نه اختصاصاً به منظور دیدار پاپ با حضرت آیتالله سیستانی.
ناگفته نماند که دعوت پاپ از جانب دولت عراق یک دعوت قدیمی است. دعوت کلیسای کلدانی عراق نیز از مدتها قبل وجود داشته است. حدود 10 سال پیشتر، چند بار سفیر عراق در واتیکان، که از خاندان صدر بود، در مورد چگونگی شکلدهی رابطهشان با واتیکان از من مشورت میخواست و یکی از آن موارد موضوع سفر بود که میگفت: «ما خیلی مایل هستیم که پاپ از عراق دیدن کند، اما متأسفانه شرایط داخلی ما مناسب نیست.» به هر حال، قرار است این سفر از پنجم تا هشتم ماه مارس، طبق زمانبندی اعلامی در سایت واتیکان، انجام شود و دیدار با آیتالله سیستانی در نجف در روز شنبه ششم مارس، برابر با شانزدهم اسفند، انجام خواهد شد.
بهنظر شما، اهمیت سفر قریبالوقوع پاپ به عراق بیشتر در چه زمینهای است؟
از آنجایی که پاپ رئیس یک کشور است، سفرهای او مانند سفرهای رؤسای سایر کشورهاست و به هیچ وجه یک جریان خاص و غیرمعمول نیست؛ بلکه امری است تشریفاتی و نشاندهنده حُسن رابطه واتیکان با کشور مقصد. برای نمونه، در زمان سفر ژان پل به مراکش، هیچ رابطه دوجانبهای بین مراکش و واتیکان وجود نداشت و آن سفر صرفاً حاکی از حسن نیت آنها نسبت به یکدیگر بود.
البته گاهی سفرهای پاپ به دلایلی، مهم و «معنیدار» است. مثلاً نخستین سفر ژان پل به لهستان در ژوئن 1979، اهمیت خیلی زیادی داشت و در تقویت جنبش سولیدارنوش بسیار تأثیرگذار بود و سرانجام نیز به سقوط بلوک شرق انجامید. ژان پل پس از آن، چند بار دیگر هم به لهستان رفت. این سفرها در تزلزل نظام کمونیستی لهستان بسیار مؤثر بود. سفر او به کوبا نیز خیلی معنیدار بود. در آن زمان، رسانهها مینوشتند که همانطور که سفر پاپ به لهستان منجر به سقوط رژیم کمونیستی آن شد، در کوبا نیز رژیم کاسترو را سرنگون خواهد کرد، که البته نشد. البته چنین مواردی استثنا است و پاپ نیز بهطور طبیعی و مانند رئیس هر دولتی، بهطور رسمی از کشورها دیدار میکند و میزان تأثیر سفرهایش نیز کم وبیش به اندازه رؤسای سایر دولتهاست.
یعنی آیا این «معنیدار» بودن به هیچ وجه در مورد سفر آتی پاپ به عراق صدق نمیکند؟
چرا! با توجه به شرایط کنونی منطقه ما، سفر پاپ، خواه به عراق باشد یا به کشوری دیگر در این منطقه، اندکی «معنیدار» و فراتر از سفرهای عادی پاپهاست و مثلاً از سفر فوریه 2016 وی به مکزیک یا سفر احتمالی وی به جایی مانند اسپانیا معنیدارتر و مهمتر است. چنانکه سفر آوریل 2017 فرانسیس به مصر و ملاقاتش با احمد الطیب و سایر مقامات الازهر نیز مهمتر از یک سفر عادی بود. سفرهای 1997 و 2001 ژان پل به لبنان و سوریه نیز از همین قبیل بود و به دلایلی، اهمیت آنها بیش از سفرهای عادی یک رئیس دولت بود. در مورد عراق نیز همین حالت صدق میکند. مخصوصاً که این سفر اولین سفر خارجی پاپ پس از شیوع کروناست.
اما چه مقوله «معنیدار»ی در سفر پاپ به عراق وجود دارد؟
موضوع مهمی که وجود دارد، موقعیت کلی مسیحیان در منطقه خاورمیانه است؛ موضوعی که معمولاً مورد غفلت واقع میشود، این است که به علت شرایط ایجادشده در منطقه، مخصوصاً بعد از انقلابهای عربی، مسیحیان منطقه با اوضاع خیلی پیچیده و نابسامانی مواجه شدهاند. واقعاً این مقدار مهاجرت مسیحیان از منطقه طی 10 سال اخیر، در هیچ دوره دیگری در تاریخ جدید اتفاق نیفتاده است.
از خود اسقفها و کشیشهای عراقی شنیدهام که مهاجرت مسیحیان از عراق در سه موج اتفاق افتاد: موج اول پیش از سقوط صدام، موج دوم پس از آن تا قبل از ورود داعش به عراق و موج سوم پس از ورود داعش. در موج اول، مسیحیان در دو مقطع به طور گسترده عراق را ترک کردند: مقطع نخست در وضعیت بسیار دشوار تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل پس از اشغال کویت و مقطع دوم در اثنا و پس از جنگ اول خلیج فارس در 1991.
بسیاری از مسیحیانی که در این دو مقطع مهاجرت کردند، افراد متخصص و بویژه پزشک بودند. آنها عموماً به کشورهای اطراف و بویژه به اردن و سوریه و بعضاً لبنان پناه بردند. افراد نخبهتر آنها بیشتر به سوریه رفتند. این مطالب را از قول پاتریارک اسبق کلیسای کلدانی عراق، آقای بیداوید، نقل میکنم. در دهه 90 میلادی که در واتیکان بودم، ایشان هرگاه به رُم میآمد، حداقل یک شام منزل ما میهمان بود و با هم گفتوگو میکردیم. فرد وطن پرست و قابل احترامی بود. از او دعوت کردم و به ایران آمد و کشیش رمزی را به مقام اسقفی رساند و از آن پس در عموم صحبتها و مصاحبههایش از ایران ذکر خیر میکرد. او در سال 2003 در لبنان درگذشت.
موج دوم مهاجرت مسیحیان به دوران ناامنیهای پس از سقوط صدام مربوط میشود. ناامنیها عمومی بود و برای مسیحیان نیز وجود داشت. بعضی از کلیساهای آنها را منفجر و برخی از افرادشان را ترور کردند و اما موج سوم که بسیار سنگین بود، با ورود سهمگین داعش به عراق رخ داد.
اما آیا سفر پاپ میتواند در این زمینه تأثیر مثبتی برای مسیحیان عراق داشته باشد؟
متأسفانه نه چندان! شاید بتوان گفت که این سفر تقریباً موجب خوشحالی موقت آنها خواهد شد. بههر حال، رهبر یا به تعبیری «پدر» آنها به دیدارشان آمده است و بهطور طبیعی، آنها جان تازهای خواهند گرفت. اگر کرونایی وجود نمیداشت، قطعاً جمعیت بزرگی از مسیحیان به استقبال پاپ میرفتند و سرودی میخواندند و کفی میزدند و سرانجام بدرقهای میکردند و تقریباً همین! ولی با توجه به شرایط کرونایی، حتی چنین کاری نیز چندان عملی نیست.
بعضی از خبرگزاریها برآوردشان این است که این سفر میتواند موجب شود که مسیحیان عراق حضور بیشتر و تأثیرگذارتری در مسائل سیاسی عراق داشته باشند.
اصولاً اقلیتها در عراق، همین حالا هم حضور مؤثری دارند. برای نمونه، سه چهار سال پیشتر که در عراق بودم، آقای سعد سلوم، یک روز برای ناهار از من دعوت کرد. او یک مؤسسه گفتوگوی دینی تأسیس کرده بود و افرادی از همه اقلیتها در آن فعالیت داشتند، از شاخههای مختلف مسیحی گرفته تا ایزدیها و صابئین. یادم میآید که معاون یکی از ادارات وزارت خارجه فردی ایزدی بود که در آلمان تحصیل کرده و در این مجموعه فعال بود.
سفر پاپ میتوانست از نظر آزادیهای دینی، مؤثر واقع شود؛ اما واقعیت این است که مسیحیان عراق واقعاً از این نظر چیزی کم ندارند که پاپ بخواهد آن را افزایش دهد. واقعاً در عراق، هیچ نوع تضییق مذهبی برای هیچیک از گروههای دینی وجود ندارد. از این نظر، عراق یکی از بهترین کشورهای منطقه است.
بههر حال، این سفر دستاورد خیلی خاصی برای مسیحیان عراق نخواهد داشت و اصولاً مشکل آنها چیزی نیست که با چنین سفرهایی رفع شود یا کاهش یابد. مشکل آنها بیاطمینانی نسبت به آینده است و این چیزی نیست که سفر پاپ، حتی اگر او برای رسیدگی به آن جدی باشد، به رفع یا کاهش آن کمکی بکند.
خود دولت عراق چه نوع تعاملی با اقلیتهای موجود در کشور دارد؟
در حال حاضر، سیاست رسمی دولت عراق به گونهایست که امتیازات حقوقی و قانونی همه گروههای دینی و مذهبی موجود در عراق را به معنی واقعی، به آنها اعطا میکند و از این نظر، عراق یکی از ممتازترین کشورهای کل منطقه است و در آنجا اقلیتها بهدلیل اقلیت بودن هیچ نوع محدودیتی ندارند.
سوریه پیش از ویرانی هم از این نظر مطلوب بود. وضعیت اردن هم مناسب است. مصر دوره سیسی هم نسبتاً خوب است. اما عراق واقعاً ممتاز است و کسانی که در عراق در رأس قدرت هستند، واقعاً خواهان آزادی دینی هستند و این جریان پشتوانه حقوقی و قانونی نیز دارد؛ یعنی جریانی ساختاری است و تصمیم آن در پارلمان و سایر نهادهای تصمیمساز گرفته شده است.
البته یک دلیل مهم این حالت این است که در عراق قدرت در دست شیعیان است و رابطه شیعیان با اقلیتها و بخصوص با مسیحیان پیوسته ملایم و خوب بوده است و اگر غیرشیعه قدرت را در دست میداشت، اوضاع فرق میکرد؛ هرچند اصولاً شرایط موجود عراق به گونهایست که حتی به قدرت غیرشیعه نیز اجازه نمیداد که نسبت به یک گروه دینی یا مذهبی خاص سختگیری کند. به بیان دیگر، جامعه «رها» است و وقتی جامعه رها باشد، به طور طبیعی حکومت نمیتواند روی یک گروه خاص فشار اعمال کند.
البته مسئله «امنیت» که توضیح آن گذشت، مقوله دیگری است و همانطور که اشاره کردم، جامعه «رها» است و اصولاً دولت عراق توان کافی برای تأمین امنیت شهروندان خود را ندارد، خواه آنها مسیحی یا یهودی یا ایزدی باشند، خواه مسلمانِ شیعه یا سنی.
اقلیتها در عراق زمان صدام چه وضعیتی داشتند؟
رژیم صدام خود را نظامی لائیک میدانست و در عین حال محدودیتهای زیادی اعمال میکرد. اقلیتهای عراقِ امروز به مراتب آزادتر و راحتتر هستند و انصاف این است که دولت عراق کاملاً رعایتکننده است.
رابطه «شیعیان عراق» با اقلیتهای موجود در این کشور چگونه است؟
واقعیت این است که بعد از سقوط صدام، جامعه عراق باز شد و رابطه شیعیان و مراکز شیعی و مرجعیت شیعی با عموم اقلیتهای دینی و مذهبی موجود در عراق، از مسیحی کلدانی و آشوری گرفته تا ایزدی و صابیی و یهودی و دیگران و به طور خاص با کلدانیها پیوسته رابطهای صمیمانه و مبتنی بر اعتماد بوده است.
خاطرهای بگویم. پیش از آقای ساکو، بزرگ و پاتریارک کلدانیهای عراق کاردینال دِلّی بود. ایشان حدود شش سال پیش، از دنیا رفت. آقای دلّی دو، سه سال قبل از فوتش به ایران آمد تا آقای رَمزی گرمو را که اصالتاً عراقی است و هماکنون سراسقف کلدانیهای ایران است، به مقام اسقفی برساند. یک روز که در محل کارم در دانشکده وزارت امور خارجه بودم، آقای رمزی تماس گرفت و گفت که آنها میخواهند به دیدنم بیایند. اتفاقاً ماه رمضان بود و آقای رمزی ایشان را به همراه سه اسقف عراقی دیگر به دانشکده آورد.
در این دیدار، نگاه ایشان را به دولت عراق و شیعیان فوقالعاده مثبت یافتم. علاوه بر مطالب مهمی که ایشان در مورد آیتالله سیستانی اظهار کرد، سخن مهم دیگری که در آن دیدار گفت، این بود که ما از دولت شیعی عراق - در آن زمان نوری مالکی نخستوزیر بود - و همچنین از مراکز دینی و مرجعیت عراق خیلی ممنونیم، زیرا آنها خیلی به ما خدمت کردهاند و میکنند. آقای دِلّی اضافه کرد: «حتی اگر قدرت در دست خودمان میبود، این مقدار که دولت موجود به ما کمک کرده است، ما نمیتوانستیم به خودمان کمک کنیم!»
رابطه شیعیان و کلیسای کاتولیک، چه در سطح رسمی و چه در سطح مردمی، رابطه بسیار خوبی است. چند بار از رجال دینی مسیحی عراقی شنیدهام که شیعیان در پی تغییر دین آنها نیستند، در حالی که برخی از سنیها اینگونه هستند. آخرین مورد از چنین تلاشی را داعشیها انجام دادند و مسیحیان را مخیر کردند که یا مسلمان شوند یا جزیه بدهند. بهطور کلی، شیعیان هرگز چنین برخوردهایی نداشتهاند. البته شاید بگویید که داعش ربطی به اهل سنت ندارد! اما در اینجا مهم نوع نگاه این اقلیتها است که با نوع نگاه ما فرق میکند. آنها این دو را چندان تفکیک نمیکنند.
در نتیجه، این موضوع برای مسیحیان عراق مطرح است که با بدنه شیعه و با مراکز دینی و نهادهای شیعه رابطه گرمتری داشته باشند و کاردینال ساکو بسیار مایل است که رابطه خود را با شیعیان عراق هرچه بهتر نماید؛ هم با شیعه بهعنوان اکثریتی که قدرت را در دست دارد، هم با شیعه بهعنوان اکثریت جمعیت عراق و هم با شیعه به اعتبار نهادهای دینی شیعیان و طبیعی است که در این شرایط، از آقای سیستانی که رمز شیعه است، بخواهند که با بزرگ و میهمانشان که پاپ باشد، ملاقات کند. البته اراده آقای ساکو و کلیسای کلدانی عراق برای چنین دیداری کافی نیست و خود واتیکانیها نیز برای خود محاسباتی دارند و آنها نیز در محاسباتشان به این نتیجه رسیدهاند که این دیدار، اقدام مثبت و خوبی است.
آیا رویکرد بسیار مناسب دولت عراق در قبال اقلیتها و بویژه مسیحیان میتواند در تصمیم پاپ به قبول دعوت عراق مؤثر بوده باشد؟
البته این خیلی مؤثر است. اما همانطور که اشاره کردم، این سفر به سود خود واتیکان نیز هست. اصولاً کموبیش همه طرفها از این سفر استقبال میکنند؛ هم خود واتیکان، هم دولت عراق، هم شیعیان و هم اقلیتهای عراق و بویژه مسیحیان کلدانی. شاید تعجب کنید، اما حتی جایی مانند امارات نیز استقبال میکند!
خود واتیکان چه انتفاعی از این سفر میبرد و چه انگیزههایی دارد و بهدنبال چه اهدافی است؟
واقعیت این است که نمیتوان به معنی دقیق کلمه گفت که واتیکان بهدنبال یک سلسله «اهداف خاص» است. نمیدانم تصور شما از واتیکان و میزان قدرت پاپ چیست؛ اما واقعیت این است که در شرایط موجود جهانی، واتیکان نه یک قدرت اقتصادی و سیاسی و امنیتی است و نه حتی یک قدرت فرهنگی خیلی چشمگیر، گرچه بهدلیل پشتوانههای مهم تاریخی و دینی و اخلاقیاش، طرف مهمی در روابط بینالملل است. در حال حاضر، اگر مثلاً رئیسجمهوری چین بهعنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی و رشدیابنده، به عراق سفر کند، اینکه بپرسیم «چین بهدنبال چه اهدافی است؟» کاملاً مفهوم و قابل توضیح است؛ اما واقعیت این است که اصولاً پاپ و واتیکان چنان ظرفیتی ندارند که بهدنبال اهداف معین و ملموس و خاصی باشند.
پس واتیکان بدان معنی که قدرتهای اقتصادی یا سیاسی اهداف خود را پیگیری میکنند، بهدنبال هدف خاصی نمیتواند باشد. با این حال، دیدار از عراق و ملاقات با آقای سیستانی برای آنها خیلی مهم است. در حال حاضر، اهمیت واتیکان، بویژه برای غربیها، عمدتاً بدین سبب است که مرکزی است که میتواند با مسلمانها گفتوگو و تعامل داشته باشد. اگر واتیکان فاقد این ویژگی میبود، اهمیتش در نزد غربیها خیلی کاهش مییافت و حتی شاید به کمتر از نصف میرسید.
بویژه در حال حاضر که اسرائیلیها تبلیغات شیطنتآمیزی را علیه شیعه به راه انداختهاند و گروهبندی شیعه و سنی بهعنوان دو واقعیت متفاوت، در ذهن غربیها خیلی قویتر شده است، برای واتیکان امتیاز بزرگی است که نشان دهد هم با رأس دینی و مهمترین و معتبرترین نهاد دینی سنیها، یعنی الأزهر، مرتبط است و هم با یکی از مهمترین مراجع شیعه بهعنوان شاخه دوم جامعه مسلمانان؛ مخصوصاً با توجه به اینکه آیتالله سیستانی معمولاً رؤسای سیاسی را نمیپذیرد. پس این دیدار برای واتیکان فرصت بسیار مغتنمی است تا با نشان دادن این قابلیت خود، امتیاز مضاعفی به دست آورد.
مضافاً که این دیدار در چارچوب «صرف یک دیدار» باقی نخواهد ماند و بالاخره به تعبیر خود پاپ، دیوارها را فرو میریزد و ارتباطها را تسهیل میکند و احترام متقابل را افزایش میدهد و به هر صورت، چنین نیست که فقط یک سفری انجام شود؛ بلکه نتایج مشخصی بر این سفر مترتب خواهد شد.
خود غربیها چرا برایشان مهم است که واتیکان بتواند با مسلمانان مرتبط باشد؟ مگر پاپ نماینده آنهاست؟
پاپ نماینده غربیها نیست، بلکه خودش یک نهاد غربی است؛ اما واتیکان با سایر غربیها منافع مشترک دارد. پاپ نماینده خودش و واتیکان است و اصولاً کلیسای کاتولیک یک مجموعه باز و گسترده و جهانی است و سایر کلیساهای مسیحی، خواه پروتستان یا انگلیکن یا ارتدوکس، در این ویژگی به پای او نمیرسند و بیشتر صبغه و صفت محلی دارند. مثلاً کلیسای ارتدوکس روس گرچه در نزد خود روسها خیلی مهم است؛ اما در مقام مقایسه، آن میزان نقشی را که واتیکان در تعامل و گفتوگو با جهان مسلمان دارد، کلیسای ارتدوکس روس ندارد و نمیتواند داشته باشد.
گذشته از انگیزه پاپ برای دیدار از «کشور عراق»، بهنظر شما انگیزه پاپ برای «دیدار با آیتالله سیستانی» چیست؟
واقعیت این است که در حال حاضر، مجموع فرنگیها و همچنین روسها و به نظرم در آینده چینیها تمایل یافتهاند که در چارچوب دینی و نه سیاسی، با مراکز معتبر دینی مرتبط باشند.
تا چند دهه پیشتر، غربیها صرفاً از مسلمانهای دگراندیشی که در برابرشان منفعل بودند، استقبال میکردند. اما در حال حاضر، این سیاست تغییر کرده است و آنها به این نتیجه رسیدهاند که برای ارتباط با مسلمانها، میباید با کسانی که مقبولیت و اعتبار اسلامی دارند، گفتوگو و تعامل کنند و اینکه چنین کاری اگرچه دشوارتر است، اما نتایج پایدارتری خواهد داشت. بنابراین در سالهای اخیر، آنها به جای اینکه مثلاً با فردی مانند حامد ابوزید صحبت کنند، با مرکزی مانند الازهر وارد گفتوگو و تعامل میشوند. هم خود پاپ چنین تمایلی دارد و هم مقامات امریکایی و اروپایی و هم در آینده چینیها چنین خواهند بود.
بنابراین، سفر پاپ به دانشگاه الازهر بهعنوان مهمترین مرکز مسلمان سنی به لحاظ دینی و تاریخی و نیز بهعنوان بهترین همتای واتیکان برای ارتباط و مذاکره، رویداد مهمی بود. پس از آن نیز سفر پاپ به ابوظبی و امضای «سند برادری انسانی» اتفاق افتاد، سندی که پس از پذیرش در مجمع عمومی سازمان ملل و مبنا قرار گرفتن برای اعلام «روز بینالمللی برادری انسانی» اهمیت رمزی و نمادین پیدا کرده است. و همه اینها بهعنوان پیشزمینه دیدار با آیتالله سیستانی است.
از سوی دیگر، مجموع شرایط به گونهای است که ما هر قدر هم اصرار داشته باشیم که با بقیه مسلمانان در یک صف هستیم، دیگران در نهایت ما را مسلمان «شیعه» میداند و «شیعه» نیز نهادها و مرجعیتهای خاص خود را دارد و در حال حاضر، یکی از مرجعیتهای مهم و مستقل شیعه آقای سیستانی است. ایشان شناختهشدهترین مرجع «دینی» شیعه در خارج از جهان تشیع است و عموم نخبگان، خواه مسیحی و خواه سنی و غیرسنی، ایشان را میشناسند، شناختی که عمدتاً از زمان اشغال عراق آغاز شد.
البته بدین نکته نیز توجه کنید که اصل چنین دیداری برای واتیکان چیز جدیدی نیست و پاپها معمولاً به هر کشوری که سفر میکنند، با رؤسای مذاهب مختلف دیدار میکنند. مثلاً ژان پل و حتی راتسنیگر معمولاً به هر کشوری که میرفتند، با بزرگان ادیان و مذاهب آن کشور ملاقات میکردند، خواه آنها مسلمان میبودند یا هندو یا بودایی. بنابراین، برنامه ملاقات با آیتالله سیستانی در سفر به عراق، یک جریان عادی است؛ بویژه که در خارج از قلمرو شیعه، ایشان شناختهشدهترین مرجع «دینی» شیعیان هستند. در داخل عراق نیز واقعیت این است که نه تنها از نظر شیعیان، بلکه از نظر عموم شهروندان عراقی، خواه سنی باشند یا مسیحی یا ایزدی، آقای سیستانی مهمترین شخصیت «دینی» شیعیان هستند.
در این میان، جایگاه آیتالله سیستانی در نزد دولت عراق نیز مهم است. ایشان از منظر همه دولتیها، خواه شیعه باشند یا سنی یا مسیحی، نه تنها رهبر شیعیان است، بلکه شخصیت مذهبی مهمی است که منش و رفتار و مواضع و سخنانش موجب غرور و افتخار عراق میشود. آنها ایشان را رهبری فرزانه و حکیم میدانند که نمودی است از حکمت و فرزانگی ملت عراق و مطمئن هستند که در نتیجه این ملاقات، بزرگی و فرزانگی این شخصیت در ذهن پاپ باقی خواهد ماند و در انعکاس جهانیاش نیز جلوهای از کل جامعه و فرهنگ عراق خواهد بود. همه این امور در تصمیم پاپ به دیدار با آیتالله سیستانی تأثیر داشته است.
بهنظر شما در دیدار حضرت آیتالله سیستانی و پاپ، احتمال مطرح شدن چه موضوعاتی وجود دارد؟
آنچه بسیار مهم است «نفس» این دیدار است، نه محتوای آن. بهطور کلی پاپها در ملاقاتهایشان موضوعات خیلی خاصی را مطرح نمیکنند و جلسه عمدتاً به احوالپرسی و تبادل جملات صمیمانه سپری میشود. از سوی دیگر، بسیار بعید میدانم که آقای سیستانی موضوع خاصی را مطرح کنند.
نکته این است که طرفین همدیگر را درک میکنند؛ یعنی هم پاپ میداند که مسلمانها مشکلات زیادی دارند و میباید رویکرد انسانیتر و اخلاقیتری در قبال آنها وجود داشته باشد – پاپ گاهی و بلکه بیش از گاهی این را میگوید – و هم آیتالله سیستانی با توجه به هوشمندی و ذکاوتی که در ایشان وجود دارد، بخوبی میداند که پاپ چه محدودیتهایی دارد و قدرتش تا چه مقدار است و لذا بعید مینماید که ایشان مطالبه خاصی را مطرح کند؛ با این همه، بهتر است منتظر بمانیم و ببینیم.
البته ناگفته نماند که با اینکه گفتم به طور کلی پاپها در ملاقاتهایشان موضوعات خیلی خاصی را مطرح نمیکنند، گاهی استثناهایی نیز اتفاق میافتد.
حضرت آیتالله سیستانی در مورد گفتوگو و تعامل میان ادیان و مذاهب، چگونه میاندیشند و به چه شکل عمل میکنند؟
آقای سیستانی، هم بسیار کمسخن هستند و هم بسیار کمنویس و مطالبی که از ایشان منتشر میشود، معمولاً تقریرات شاگردان ایشان است. بنابراین، بهتر است این موضوع را، هم در بُعد نظری و هم در بُعد عملی، در چارچوب مسائل عراق و مواضعی که ایشان داشتهاند، مطالعه کنیم. برای نمونه تعبیر ایشان نسبت به اهل سنت در اوج ناآرامیهای عراق این بود که آنها نه تنها «برادران»، بلکه «خود» ما هستند؛ ایشان تعبیر «أنفسنا» را در مورد آنها به کار بردهاند. نگاه ایشان به طوایف گوناگون مخصوصاً مسیحی نیز همین گونه است.
بهنظر میرسد که دیدار پاپ با شخص حضرت آیتالله سیستانی یک دیدار «سازمانی» و «دارای پروتکل» نیست؛ در حالیکه مثلاً بازدید پاپ از دانشگاه الازهر در مصر و دیدار او با رئیس آن، احمد الطیب، با هماهنگی دو «سازمان» انجام شد. آیا در این خصوص، نظری دارید؟
اصولاً «سازمان داشتن» یا «سازمان نداشتن»، هم جوانب مثبت دارد و هم جوانب منفی. مشکل این است که غالباً تصور میکنند که «سازمان» همواره یک عنصر مثبت است؛ حال آنکه سازمان و سازمانمندی، بویژه در دنیای کنونی، حتی میتواند پیامدهای منفی داشته باشد. اصولاً جهان امروز، مخصوصاً در زمینه دین و دینداری، به سوی بیسازمانی حرکت میکند.
در بسیاری از موارد سازمان میتواند «خُردکننده» خلاقیتهای فردی باشد و افراد شایسته را به حاشیه براند و برعکس، کمرنگی یا فقدان سازمان میتواند موجب شکوفایی خلاقیتهای فردی و رشد و بالندگی افراد مستعد شود. برای نمونه، شاید بتوان گفت که سازمان میتوانست مانع بهرهمندی از انسان فرهیخته و دانشمندی مانند خود آقای سیستانی شود. مدتها با شاگرد ممتاز ایشان، فقید سعید مرحوم سید هاشم هاشمی گلپایگانی، هممباحثه بودم و خوب میدانم که ایشان تا چه اندازه گوشهگیر و عزلتگزین بودهاند. واقعاً ایشان در حاشیه حاشیه بودهاند! و اگر سازمان متمرکزی وجود میداشت، ممکن نبود که ایشان بتوانند در جامعه مطرح شوند.
برجستگی آقای سیستانی فقط در زمینه فقه و اصول نیست. ذهنی ورزیده و بیطرفانهنگر و جامعاندیش دارند که عمدتاً ناشی از مطالعات وسیع ایشان در زمینههای مختلف است و مواضع ایشان نیز بهدلیل همین ویژگیهای درست و روشمند اندیشیدن است و البته نکته خیلی مثبتی که در مورد ایشان وجود دارد و یکی از نقاط قوت بزرگ نجف به حساب میآید، این است که مراجع نجف با ایشان هماهنگ هستند و مهمتر اینکه همه آنها تقدّم ایشان را پذیرفتهاند. اگر چنین نمیبود، شرایط نامناسبی به وجود میآمد. میتوان گفت مهمترین عامل در استقرار عراق همین هماهنگی است و اگر جز این بود عراق با مشکلات به مراتب پیچیدهتری مواجه میشد.
تعامل واتیکان با مرجعیتهای دینی «سازمانمند»، مانند الازهر و «غیرسازمانمند»، مانند مراجع شیعه، چه تفاوتهایی دارد؟
در جهان سنی، این سازمان است که اهمیت دارد، نه شخص؛ اما در شیعه، سازمان تقریباً وجود ندارد و این شخص مرجع است که مهم است. مجموع شرایط در جهان شیعه و تاریخ شیعه به نوعی بوده است که در نهایت، شخص مرجع اهمیت یافته است. و اگر بخواهید رئیس سازمان را از نظر اهمیت با شخص مرجع مقایسه کنید، شخص مرجع مهمتر است، حتی اگر رئیس سازمان در مجموع از شخص مرجع جامعتر باشد.
از سوی دیگر، کمظرفیتی رئیس سازمان لطمه چندانی به اهمیت سازمان نمیزند. و نکته دیگر اینکه ریاست بر سازمان حاکی از بالاتر بودن ظرفیتهای شخص رئیس نیست. اما از آنجایی که عموماً انتخاب مرجع بهدلیل ظرفیتهای شخصی است، نشاندهنده ظرفیتهای بالاتر شخص مرجع است. بنابراین اهمیت و نقش مرجعیتی مانند آیتالله سیستانی بهدلیل ظرفیتهای شخصی ایشان است، اما اهمیت فردی مانند احمد الطیب به اعتبار اهمیت الازهر است، تقریباً مانند اهمیت رؤسای جمهوری کشورها. واتیکان باید همه این ملاحظات را در تعاملات خود مراعات کند که تا حدودی مراعات میکند.
به نظر شما ملاقات پاپ با آیتالله سیستانی چه مزایایی برای دولت عراق خواهد داشت؟
این موضوع را باید در چارچوب کلیتر این «سفر» ببینید. واقعیت این است که دولت عراق از این سفر خیلی استقبال میکند و مطمئنم که اصرار دولت برای دیدار پاپ و آیتالله سیستانی از خود کاردینال ساکو بیشتر است. البته منظورم از «دولت»، تنها دولت مصطفی کاظمی نیست، منظور این است که بهطور کلی، ساختار دولتی عراق بدین سفر مشتاق است و از آن منتفع میشود. این سفر جایگاه عراق را بهعنوان کشوری که به همه ادیان و اقلیتهای خود احترام میگذارد، ارتقا میدهد و به طور کلی حیثیت او را افزایش میدهد. این افزایش پرستیژ از دو ناحیه اتفاق میافتد: یکی از ناحیه افکارعمومی غربی و دیگری از ناحیه افکارعمومی مسلمانان و بویژه اعراب.
از یک سو، آنچه این سفر برای نخبگان و نیز افکارعمومی غربی تداعی میکند، برای عراق مهم است. برای «نخبگان» غربی، یعنی برای سیاستمداران و خبرگان و اهل فن غربی، این سفر تداعیکننده این است که عراق در دست بنیادگرایان نیست و دارای حداقلی از آزادیهای دینی و آزادی وجدان است و مایل است که با جهان باز و آزاد زندگی کند. برای توده و افکارعمومی جامعه غربی نیز این سفر تداعیکننده این است که عراقیها و رژیم عراق به اندازهای غیرمتعصب و قابلقبول هستند که پاپ بپذیرد به آنجا برود. همانطور که قبلاً توضیح دادم، عراق از نظر اعطای آزادیهای دینی به اقلیتهای مسیحی و غیرمسیحی، واقعاً یکی از بهترین کشورهای کل این منطقه است. و برای عراقیها مهم است که این ویژگی جامعه خود را به دنیا بشناسانند، زیرا میدانند که بسیاری از مردم دنیا از آن مطلع نیستند.
از سوی دیگر، اهمیت و جایگاه ویژه پاپ در نزد افکارعمومی مسلمانها و بویژه عربها موجب میشود که سفر او به عراق برای دولت عراق سربلندی به ارمغان بیاورد. در طی دهها سال اخیر در این منطقه، نگاهها نسبت به پاپ همواره همراه با تکریم و احترام بوده است. و شاید بتوان گفت که سفر هیچ رئیس دولت اروپایی دیگری به عراق به اندازه سفر پاپ برای حیثیت عراق و دولت عراق مهم نباشد.
منظور حضرتعالی از «جایگاه ویژه پاپ در نزد عربها» چیست؟
پاپ در دو بخش از جهان، یعنی در میان مسلمانان و بویژه در نزد عربها و همچنین در بین مردمان آسیای دور، شخصیتی مهم و قابلاحترام و محبوب است. البته در اینجا در خصوص «پاپ موجود» سخن نمیگویم؛ چراکه در واقع، این «پاپیت» است که چنین جایگاهی دارد. پاپ در ذهن عموم مسلمانان و مخصوصاً اعراب منطقه ما و خصوصاً در حال حاضر، نماد دنیای پیشرفته فاقد ویژگیهای استعماری و برخوردار از ویژگیهای اخلاقی است. او برای آنان حالتی رمزی دارد و مثلاً در زبان عربی همیشه با عنوان «قداسه البابا» از او یاد میکنند.
به استثنای اقلیت عرب و غیرعربی که نسبت به مسیحیت کاتولیکی و تشکیلات آن بدبین هستند، بر اساس شواهد و قرائن فراوان گفتاری و نوشتاری و رفتاری، پاپ به طور عام در نزد مسلمانان و به طور خاص در نزد عربها، خواه مسیحی و خواه مسلمان، اهمیت خیلی زیادی دارد و شاید بتوان گفت که به طور کلی در جهان موجود - و نه در جهان قدیم - به اندازهای که پاپ در بین عربها صاحب جایگاه و موقعیت و احترام است، در هیچ بخش دیگری از جهان نیست.
در این نگاهی که میفرمایید در منطقه ما نسبت به پاپ وجود دارد، پاپ کجا را نمایندگی میکند؟
در «واقعیت امر»، پاپ نماینده یک واقعیت تاریخی و دینی و فلسفی و کلامی و هنری و معماری به بلندای حدود 2000 سال است. اما در «این سفر»، پاپ فرانسیس فقط خودش را و عنوان «پاپی» را نمایندگی میکند، زیرا مسلمانها به اندازهای که پاپ را میشناسند، با واتیکان و کلیسای کاتولیک آشنا نیستند.
ناگفته نماند که پاپ در میان مردمان آسیای دور نیز جایگاه والایی دارد: در جاهایی مانند فیلیپین و تایلند و تایوان و حتی ویتنام، بهدلیل پیوند وثیق میان دین و هویت و تقویتکنندگی متقابل این دو؛ و در جایی مانند کره جنوبی، بهدلیل پشتوانه کاتولیکی برای دموکراسیشان. البته عوامل دیگری هم در این میان هست. فقط شاهدی را ذکر کنم، بسیاری از ژاپنیها با آنکه مسیحی نیستند مایلند مراسم ازدواج کاتولیکی داشته باشند. این بحث پیچیدهای است.
بههر حال، تلقی و تصور موجود از پاپ در جهان و در کشورهای منطقه ما، سفر او را به عراق و ملاقاتش را با آیتالله سیستانی مهم و رمزی و نمادین میسازد. در نتیجه، این ملاقات برای مسلمانهای منطقه و بویژه برای عراقیها بسیار پرمعنی است. البته ممکن است برخی بگویند که اتفاقاً پاپ نماینده استعمار است! آن بحث دیگری است که در جای خود صحیح بوده و پاپها بارها از بابت آن عذرخواهی کردهاند. در اینجا کاری با آن نداریم و فقط ذهنیت موجود را توصیف میکنیم.
نکته این است که این سفر برای کشور عراق و دولت عراق مهم است و بیشترین فایده آن برای آنها، همان جنبه حیثیتی آن است. این تلاشها خصوصاً در سالهای اخیر که وضع امنیت استقرار بیشتری یافت، شدت گرفت.
گذشته از مسأله «دولت عراق» و «کشورعراق»، خصوصاً «شیعه» و بویژه «شیعه عراق» چگونه از دیدار پاپ و آیتالله منتفع خواهد شد؟
پیش از پاسخ به این سؤال، باید مطلبی را توضیح بدهم. موضوع این است که گذشته از نخبگان و اسلامشناسان غیرمسلمان، درک «عموم» غیرمسلمانان از تمایز بین شیعه و سنی کموبیش با انقلاب اسلامی ایران آغاز میشود و با جنگ ایران و عراق افزایش مییابد و با ظهور داعش، عمیقتر میشود. به واسطه همان تحولات، در اذهان «نخبگان» فکری و سیاسی و رسانهای نیز تفکیک بین شیعه و سنی کاملاً شکل گرفت و به اصطلاح جا افتاد. و امروزه حتی در خود واتیکان و کلیسای کاتولیک نیز شیعه و سنی را بسیار بیش از گذشته بهصورت متمایز میفهمند. به هر حال، این تمایز تشخیص داده شد و هیچ جریان خاص نامطلوبی نیز علیه شیعه به وجود نیامد.
اما متأسفانه طی دو، سه سال اخیر، تلاشها و تبلیغات گسترده اسرائیلیها و طرح موضوع ناتوی عربی و برجسته کردن این ادبیات که کشورهای سنی با غربیها و اسرائیلیها رابطه خوبی دارند، اما شیعیان در نقطه مقابل هستند، یک جریان قوی نامطلوبی ایجاد کرده است. اسرائیلیها مدتها پیش از آنکه روابط رسمیشان را با امارات آغاز کنند، روابط خود را با آنها تلطیف کرده بودند و از همان زمان، پیوسته این سخن را تکرار و مدام تأکید کردهاند که میباید با سایر کشورهای مسلمان و بخصوص کشورهای عرب سنی و حتی با ترکیه علیه ایران متحد شوند. آنها پیوسته اظهار میکنند که با شیعیان مشکل دارند و حتی شیعیان را به بنیادگرایی متهم میکنند.
این جریان بخصوص از سال 2020 و بویژه بعد از عادیسازی روابط با کشورهای خلیج فارس، آغاز شد و تبلیغات شدیدی علیه شیعه به راه افتاد. و در حال حاضر که دنیا تحت تأثیر رسانههای گروهی قرار دارد و خود رسانههای گروهی نیزعمیقاً متأثر از حرفهای صهیونیستها هستند، مسأله شیعه و سنی با شدت بیشتری در دنیا مطرح شده است. البته نمیخواهم بگویم که دست صهیونیستها در همه موارد باز است، اما در مواردی که به منطقه مربوط میشود، نوع نگاه و نوع اصطلاحات و نوع تحلیلهای آنها عموماً تأثیرات عمیق و استراتژیک دارد.
در این میان، نکته ظریفی وجود دارد که بیان آن در ایران قدری دشوار است. واقعیت این است که دیدگاه دیگران نسبت به شیعه، تحت تأثیر سخنان ما نیست و همانطور که قبلاً نیز اشاره کردم، اگرچه ما تمایل داریم خود را با سایر مسلمانان در یک صف قرار دهیم، اما دنیا تحت تأثیر عوامل دیگری قرار دارد و چیز دیگری میفهمد. البته اکنون در صدد برشمردن این عوامل گوناگون نیستم. اما اجمالاً در حال حاضر، یکی از این عوامل، همین تبلیغات گسترده رسانههای طرفدار اسرائیل است که در جهت تفکیک بین کشورهای شیعه و سنی تلاش میکنند.
گذشته از تلاشهای اخیر اسرائیل، حتی در اذهان عمومی سایر مسلمانان، بویژه بعد از آغاز انقلابهای عربی، تصوری که عموماً در مورد شیعه وجود دارد، مبتنی بر یک پیشذهنیت منفی تاریخی است، پیشذهنیتی که در حال حاضر به دلایل مختلف، در نزد بخش قابلتوجهی از اهل سنت زنده و بلکه فعال شده است و فارغ از اینکه ما واقعاً چه میگوییم و اصولاً چه هستیم، تصوری «فرقهگرایانه» - به اصطلاح عربی «طائفی»- را نسبت به ما ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، در طی سالهای اخیر، واتیکان به دلایل مختلفی که توضیح آن خیلی مفصل است، رابطه خود را با بدنه دینی اهل سنت تقویت کرده است. کشورهای اهل سنت نیز متقابلاً چنین کردهاند و این یک تمایل و اقدام دوجانبه بوده است. اوج این جریان سفر پاپ به مصر در آوریل 2017 بود. پس از آن، در چهارم فوریه 2019، پاپ به ابوظبی رفت. احمد الطیب نیز بهعنوان رهبر مهمترین بدنه دینی اهل سنت، یعنی دانشگاه الأزهر، در ابوظبی بود و آنها سندی بهنام «برادری انسانی» را به امضا رساندند، سندی که در دسامبر 2020 در هفتادوپنجمین اجلاس عمومی سازمان ملل، رسماً ثبت شد و بر آن اساس، روز چهارم فوریه بهعنوان «روز بینالمللی برادری انسانی» معین شد.
نکته این است که در چنین شرایطی، ملاقات پاپ و آیتالله سیستانی بهعنوان یک رهبر بزرگ شیعی، در جهت خلاف جریان نامطلوبی که توضیح دادم، قرار میگیرد و میتواند پرکننده یک خلأ باشد و از تأثیرات منفی تلاشها و روندهای مزبور بکاهد. بنابراین، بخش مهمی از اهمیت این ملاقات برای شیعه، بهدلیل شرایط موجود است و اگر این دیدار چند سال قبل و مخصوصاً پیش از ظهور داعش اتفاق میافتاد، از آنجا که تمایز بین شیعه و سنی هنوز در ذهن غیرمسلمانها چندان متعین نشده بود، اهمیت خیلی زیادی نداشت.
نکته دومی که میتوانم در پاسخ به سؤال شما در مورد انتفاع «شیعه عراق» از این دیدار بگویم، این است که این سفر از نظر شیعیان روشنفکر و متجدد عراق و نیز برخی دیگر از شیعه های این کشور، یک اتفاق مطلوب «متمایزکننده» است. واقعیت این است که آنها مایلند خود را و خط فکری و سیاسی و مدیریتی خود را متفاوت جلوه دهند. البته آنها واقعاً هم متفاوتند. اما تمایل دارند متفاوتتر به نظر برسند، از جمله بدین سبب که نمیخواهند عملکرد بخشهای دیگر شیعه برای آنها محدودیت یا مشکلی به وجود آورد. به هرحال ممکن است این جریان مشکلات درون شیعه ای را تا حدودی افزایش دهد.
به نظر شما، حضرت آیتالله سیستانی سند «برادری انسانی» را امضا خواهند کرد؟
آن بحث دیگری است و این ملاقات به احتمال قریب به یقین، چیزی بیش از یک دیدار نیست! و مهم برای واتیکان «نفس» این ملاقات است، رویدادی که نشان خواهد داد واتیکان مرکزی است که با بخش شیعه جهان مسلمان نیز مرتبط است.
بهعنوان یک سؤال ضمنی و خارج از موضوع، آیا کاتولیک بودن جو بایدن، رئیسجمهوری جدید امریکا، میتواند نتایج مثبتی برای پاپ و واتیکان داشته باشد؟
بله، از چند جهت. میتوانم به یکی، دو مورد اشاره کنم. یکی اینکه هماهنگی پاپ و بایدن تأثیر بسزایی روی وضعیت داخلی کلیسای کاتولیک در خود امریکا خواهد داشت. در زمان ترامپ، عمدتاً به علت وجود اسقف عمیقاً راستگرایی بهنام ویگانو و امثال او، کلیسای کاتولیک امریکا دچار وضعیت خیلی آشفتهای شده بود. ویگانو در آگوست 2018، طی نامه سرگشادهای خواستار استعفای پاپ فرانسیس شد و در ژوئن 2020، طی نامه سرگشاده دیگری بشدت از ترامپ حمایت کرد. و البته با شکست ترامپ، آبروی او هم لطمه بزرگی دید. اتفاقاً چندی پیش که با یکی از مقامات کلیسای کاتولیک صحبت میکردم، او نیز از شرور بودن ویگانو میگفت که داستان مفصلی دارد.
در ضمن، روشن میشود که مزیت جو بایدن برای فرانسیس، صرفاً بهدلیل کاتولیک بودن او نیست؛ بلکه بدین سبب است که او اولاً کاتولیک ملتزمی است و ثانیاً همخط فرانسیس است و نوع التزامش فرانسیسی است. او به «اخلاق کاتولیکی» که مجال توضیحش نیست عمیقاً وفادار است و این غیر از ایمان کاتولیکی است که البته بدان هم وفادار است. اخلاق کاتولیکی حساسیتهای ایمان کاتولیکی همچون مسائل«اخلاق جنسی» را ندارد، لذا میتواند با عرف غربی امروز کنار بیاید.
جهت دوم به شرارتهای پروتستانهای اونجلیکال علیه پاپ و تلاشهای آنها برای تضعیف موقعیت او و اصولاً موقعیت نهاد کلیسای کاتولیک مربوط میشود. فرد غیر معقولی بهنام استیو بنن که در اوایل کار ترامپ، مشاور ارشد او بود، به شهر رم رفته بود و در جمعی گفته بود که آمده است تا آن تشکیلات 2000 ساله واتیکان را نابود کند! با شکست ترامپ، آنها نیز لطمه خوردهاند و فشار بر فرانسیس کاهش یافته است.
این سفر بسیار مهم در تلطیف افکار عمومی جهانی نسبت به شیعه بی تاثیر نخواهد بود؛ چنانکه جایگاه واتیکان نیز به سبب ارتباط با شیعیان و بزرگان ایشان، ارتقا خواهد یافت. آنچه در ادامه خواهید خواند خلاصهای از مصاحبه ای است که در تاریخ 12و16و18 بهمن 1399 در مؤسسه مرام با جناب آقای دکتر محمد مسجدجامعی انجام گرفت.
سفر پاپ به عراق به ابتکار کدام طرف بوده است و در کدامین چارچوب انجام میشود؟
دیدار پاپ از کشورها، تابع یک سلسله ضوابط است که مهمترین آنها دریافت دعوتنامه رسمی از جانب دولت کشور پذیرنده است؛ زیرا پاپ علاوه بر اینکه در رأس کلیسای کاتولیک است، رئیس دولتشهر واتیکان نیز هست همچون رهبران سایر کشورها. دومین ضابطه مهم این است که کلیسای کاتولیک محلی نیز دعوتنامه بفرستد. و سوم اینکه از جانب گروههای مذهبی موجود در کشور مقصد، مخصوصاً کلیساهای غیرکاتولیک و بویژه ارتدوکسها، مخالفت مشخصی با آن سفر وجود نداشته باشد.
برای نمونه، پاپ ژان پل دوم خیلی مایل بود به مسکو برود؛ اما باوجود دعوت رئیسجمهوری وقت روسیه، بوریس یلتسین، بهدلیل مخالفت پاتریارک روسیه، آلکسی دوم، چنین سفری هرگز انجام نشد. او همچنین تمایل زیادی داشت که سفری رسمی و «رسولی» به مصر داشته باشد؛ اما به علت مخالفت پاپ شنوده سوم که در آن زمان رهبر قبطیهای ارتدوکس مصر بود و باوجود آنکه حُسنی مبارک، رئیسجمهوری وقت مصر و همچنین قبطیهای کاتولیک مصر واقعاً خواهان سفر ژان پل بودند، چنان سفری صورت نگرفت؛ هرچند در فوریه سال 2000، ژان پل به مناسبت سال جوبیلی که دارای اهمیت زیادی در عقاید کاتولیکی و بلکه مسیحی است، برای زیارت به کوه سینا در مصر رفت و در قاهره دیداری نیز با پاپ شنوده داشت.
سفر پاپ به عراق به درخواست و ابتکار کاردینال ساکو، پاتریارک کلدانی-کاتولیکهای عراق و نیز دولت عراق، بوده است. در ضمن، هیچ کلیسایی در عراق ابراز مخالفت نکرده و به هر حال، سه شرط مزبور بهعنوان مقدمات حداقلی سفر پاپ به کشورهای دیگر، در اینجا وجود دارد. در نتیجه، این سفر انجام خواهد شد و سفری کاملاً رسمی و به تعبیر واتیکانیاش، «رسولی» خواهد بود. برنامههای آن را نیز خود کلیسای کلدانی با کمک دولت و وزارت امور خارجه عراق تنظیم خواهد کرد. با این توضیحات، این نکته باید روشن شده باشد که سفر پاپ به عراق در چارچوب یک تصمیم «عراقی» انجام میشود، نه اختصاصاً به منظور دیدار پاپ با حضرت آیتالله سیستانی.
ناگفته نماند که دعوت پاپ از جانب دولت عراق یک دعوت قدیمی است. دعوت کلیسای کلدانی عراق نیز از مدتها قبل وجود داشته است. حدود 10 سال پیشتر، چند بار سفیر عراق در واتیکان، که از خاندان صدر بود، در مورد چگونگی شکلدهی رابطهشان با واتیکان از من مشورت میخواست و یکی از آن موارد موضوع سفر بود که میگفت: «ما خیلی مایل هستیم که پاپ از عراق دیدن کند، اما متأسفانه شرایط داخلی ما مناسب نیست.» به هر حال، قرار است این سفر از پنجم تا هشتم ماه مارس، طبق زمانبندی اعلامی در سایت واتیکان، انجام شود و دیدار با آیتالله سیستانی در نجف در روز شنبه ششم مارس، برابر با شانزدهم اسفند، انجام خواهد شد.
بهنظر شما، اهمیت سفر قریبالوقوع پاپ به عراق بیشتر در چه زمینهای است؟
از آنجایی که پاپ رئیس یک کشور است، سفرهای او مانند سفرهای رؤسای سایر کشورهاست و به هیچ وجه یک جریان خاص و غیرمعمول نیست؛ بلکه امری است تشریفاتی و نشاندهنده حُسن رابطه واتیکان با کشور مقصد. برای نمونه، در زمان سفر ژان پل به مراکش، هیچ رابطه دوجانبهای بین مراکش و واتیکان وجود نداشت و آن سفر صرفاً حاکی از حسن نیت آنها نسبت به یکدیگر بود.
البته گاهی سفرهای پاپ به دلایلی، مهم و «معنیدار» است. مثلاً نخستین سفر ژان پل به لهستان در ژوئن 1979، اهمیت خیلی زیادی داشت و در تقویت جنبش سولیدارنوش بسیار تأثیرگذار بود و سرانجام نیز به سقوط بلوک شرق انجامید. ژان پل پس از آن، چند بار دیگر هم به لهستان رفت. این سفرها در تزلزل نظام کمونیستی لهستان بسیار مؤثر بود. سفر او به کوبا نیز خیلی معنیدار بود. در آن زمان، رسانهها مینوشتند که همانطور که سفر پاپ به لهستان منجر به سقوط رژیم کمونیستی آن شد، در کوبا نیز رژیم کاسترو را سرنگون خواهد کرد، که البته نشد. البته چنین مواردی استثنا است و پاپ نیز بهطور طبیعی و مانند رئیس هر دولتی، بهطور رسمی از کشورها دیدار میکند و میزان تأثیر سفرهایش نیز کم وبیش به اندازه رؤسای سایر دولتهاست.
یعنی آیا این «معنیدار» بودن به هیچ وجه در مورد سفر آتی پاپ به عراق صدق نمیکند؟
چرا! با توجه به شرایط کنونی منطقه ما، سفر پاپ، خواه به عراق باشد یا به کشوری دیگر در این منطقه، اندکی «معنیدار» و فراتر از سفرهای عادی پاپهاست و مثلاً از سفر فوریه 2016 وی به مکزیک یا سفر احتمالی وی به جایی مانند اسپانیا معنیدارتر و مهمتر است. چنانکه سفر آوریل 2017 فرانسیس به مصر و ملاقاتش با احمد الطیب و سایر مقامات الازهر نیز مهمتر از یک سفر عادی بود. سفرهای 1997 و 2001 ژان پل به لبنان و سوریه نیز از همین قبیل بود و به دلایلی، اهمیت آنها بیش از سفرهای عادی یک رئیس دولت بود. در مورد عراق نیز همین حالت صدق میکند. مخصوصاً که این سفر اولین سفر خارجی پاپ پس از شیوع کروناست.
اما چه مقوله «معنیدار»ی در سفر پاپ به عراق وجود دارد؟
موضوع مهمی که وجود دارد، موقعیت کلی مسیحیان در منطقه خاورمیانه است؛ موضوعی که معمولاً مورد غفلت واقع میشود، این است که به علت شرایط ایجادشده در منطقه، مخصوصاً بعد از انقلابهای عربی، مسیحیان منطقه با اوضاع خیلی پیچیده و نابسامانی مواجه شدهاند. واقعاً این مقدار مهاجرت مسیحیان از منطقه طی 10 سال اخیر، در هیچ دوره دیگری در تاریخ جدید اتفاق نیفتاده است.
از خود اسقفها و کشیشهای عراقی شنیدهام که مهاجرت مسیحیان از عراق در سه موج اتفاق افتاد: موج اول پیش از سقوط صدام، موج دوم پس از آن تا قبل از ورود داعش به عراق و موج سوم پس از ورود داعش. در موج اول، مسیحیان در دو مقطع به طور گسترده عراق را ترک کردند: مقطع نخست در وضعیت بسیار دشوار تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل پس از اشغال کویت و مقطع دوم در اثنا و پس از جنگ اول خلیج فارس در 1991.
بسیاری از مسیحیانی که در این دو مقطع مهاجرت کردند، افراد متخصص و بویژه پزشک بودند. آنها عموماً به کشورهای اطراف و بویژه به اردن و سوریه و بعضاً لبنان پناه بردند. افراد نخبهتر آنها بیشتر به سوریه رفتند. این مطالب را از قول پاتریارک اسبق کلیسای کلدانی عراق، آقای بیداوید، نقل میکنم. در دهه 90 میلادی که در واتیکان بودم، ایشان هرگاه به رُم میآمد، حداقل یک شام منزل ما میهمان بود و با هم گفتوگو میکردیم. فرد وطن پرست و قابل احترامی بود. از او دعوت کردم و به ایران آمد و کشیش رمزی را به مقام اسقفی رساند و از آن پس در عموم صحبتها و مصاحبههایش از ایران ذکر خیر میکرد. او در سال 2003 در لبنان درگذشت.
موج دوم مهاجرت مسیحیان به دوران ناامنیهای پس از سقوط صدام مربوط میشود. ناامنیها عمومی بود و برای مسیحیان نیز وجود داشت. بعضی از کلیساهای آنها را منفجر و برخی از افرادشان را ترور کردند و اما موج سوم که بسیار سنگین بود، با ورود سهمگین داعش به عراق رخ داد.
اما آیا سفر پاپ میتواند در این زمینه تأثیر مثبتی برای مسیحیان عراق داشته باشد؟
متأسفانه نه چندان! شاید بتوان گفت که این سفر تقریباً موجب خوشحالی موقت آنها خواهد شد. بههر حال، رهبر یا به تعبیری «پدر» آنها به دیدارشان آمده است و بهطور طبیعی، آنها جان تازهای خواهند گرفت. اگر کرونایی وجود نمیداشت، قطعاً جمعیت بزرگی از مسیحیان به استقبال پاپ میرفتند و سرودی میخواندند و کفی میزدند و سرانجام بدرقهای میکردند و تقریباً همین! ولی با توجه به شرایط کرونایی، حتی چنین کاری نیز چندان عملی نیست.
بعضی از خبرگزاریها برآوردشان این است که این سفر میتواند موجب شود که مسیحیان عراق حضور بیشتر و تأثیرگذارتری در مسائل سیاسی عراق داشته باشند.
اصولاً اقلیتها در عراق، همین حالا هم حضور مؤثری دارند. برای نمونه، سه چهار سال پیشتر که در عراق بودم، آقای سعد سلوم، یک روز برای ناهار از من دعوت کرد. او یک مؤسسه گفتوگوی دینی تأسیس کرده بود و افرادی از همه اقلیتها در آن فعالیت داشتند، از شاخههای مختلف مسیحی گرفته تا ایزدیها و صابئین. یادم میآید که معاون یکی از ادارات وزارت خارجه فردی ایزدی بود که در آلمان تحصیل کرده و در این مجموعه فعال بود.
سفر پاپ میتوانست از نظر آزادیهای دینی، مؤثر واقع شود؛ اما واقعیت این است که مسیحیان عراق واقعاً از این نظر چیزی کم ندارند که پاپ بخواهد آن را افزایش دهد. واقعاً در عراق، هیچ نوع تضییق مذهبی برای هیچیک از گروههای دینی وجود ندارد. از این نظر، عراق یکی از بهترین کشورهای منطقه است.
بههر حال، این سفر دستاورد خیلی خاصی برای مسیحیان عراق نخواهد داشت و اصولاً مشکل آنها چیزی نیست که با چنین سفرهایی رفع شود یا کاهش یابد. مشکل آنها بیاطمینانی نسبت به آینده است و این چیزی نیست که سفر پاپ، حتی اگر او برای رسیدگی به آن جدی باشد، به رفع یا کاهش آن کمکی بکند.
خود دولت عراق چه نوع تعاملی با اقلیتهای موجود در کشور دارد؟
در حال حاضر، سیاست رسمی دولت عراق به گونهایست که امتیازات حقوقی و قانونی همه گروههای دینی و مذهبی موجود در عراق را به معنی واقعی، به آنها اعطا میکند و از این نظر، عراق یکی از ممتازترین کشورهای کل منطقه است و در آنجا اقلیتها بهدلیل اقلیت بودن هیچ نوع محدودیتی ندارند.
سوریه پیش از ویرانی هم از این نظر مطلوب بود. وضعیت اردن هم مناسب است. مصر دوره سیسی هم نسبتاً خوب است. اما عراق واقعاً ممتاز است و کسانی که در عراق در رأس قدرت هستند، واقعاً خواهان آزادی دینی هستند و این جریان پشتوانه حقوقی و قانونی نیز دارد؛ یعنی جریانی ساختاری است و تصمیم آن در پارلمان و سایر نهادهای تصمیمساز گرفته شده است.
البته یک دلیل مهم این حالت این است که در عراق قدرت در دست شیعیان است و رابطه شیعیان با اقلیتها و بخصوص با مسیحیان پیوسته ملایم و خوب بوده است و اگر غیرشیعه قدرت را در دست میداشت، اوضاع فرق میکرد؛ هرچند اصولاً شرایط موجود عراق به گونهایست که حتی به قدرت غیرشیعه نیز اجازه نمیداد که نسبت به یک گروه دینی یا مذهبی خاص سختگیری کند. به بیان دیگر، جامعه «رها» است و وقتی جامعه رها باشد، به طور طبیعی حکومت نمیتواند روی یک گروه خاص فشار اعمال کند.
البته مسئله «امنیت» که توضیح آن گذشت، مقوله دیگری است و همانطور که اشاره کردم، جامعه «رها» است و اصولاً دولت عراق توان کافی برای تأمین امنیت شهروندان خود را ندارد، خواه آنها مسیحی یا یهودی یا ایزدی باشند، خواه مسلمانِ شیعه یا سنی.
اقلیتها در عراق زمان صدام چه وضعیتی داشتند؟
رژیم صدام خود را نظامی لائیک میدانست و در عین حال محدودیتهای زیادی اعمال میکرد. اقلیتهای عراقِ امروز به مراتب آزادتر و راحتتر هستند و انصاف این است که دولت عراق کاملاً رعایتکننده است.
رابطه «شیعیان عراق» با اقلیتهای موجود در این کشور چگونه است؟
واقعیت این است که بعد از سقوط صدام، جامعه عراق باز شد و رابطه شیعیان و مراکز شیعی و مرجعیت شیعی با عموم اقلیتهای دینی و مذهبی موجود در عراق، از مسیحی کلدانی و آشوری گرفته تا ایزدی و صابیی و یهودی و دیگران و به طور خاص با کلدانیها پیوسته رابطهای صمیمانه و مبتنی بر اعتماد بوده است.
خاطرهای بگویم. پیش از آقای ساکو، بزرگ و پاتریارک کلدانیهای عراق کاردینال دِلّی بود. ایشان حدود شش سال پیش، از دنیا رفت. آقای دلّی دو، سه سال قبل از فوتش به ایران آمد تا آقای رَمزی گرمو را که اصالتاً عراقی است و هماکنون سراسقف کلدانیهای ایران است، به مقام اسقفی برساند. یک روز که در محل کارم در دانشکده وزارت امور خارجه بودم، آقای رمزی تماس گرفت و گفت که آنها میخواهند به دیدنم بیایند. اتفاقاً ماه رمضان بود و آقای رمزی ایشان را به همراه سه اسقف عراقی دیگر به دانشکده آورد.
در این دیدار، نگاه ایشان را به دولت عراق و شیعیان فوقالعاده مثبت یافتم. علاوه بر مطالب مهمی که ایشان در مورد آیتالله سیستانی اظهار کرد، سخن مهم دیگری که در آن دیدار گفت، این بود که ما از دولت شیعی عراق - در آن زمان نوری مالکی نخستوزیر بود - و همچنین از مراکز دینی و مرجعیت عراق خیلی ممنونیم، زیرا آنها خیلی به ما خدمت کردهاند و میکنند. آقای دِلّی اضافه کرد: «حتی اگر قدرت در دست خودمان میبود، این مقدار که دولت موجود به ما کمک کرده است، ما نمیتوانستیم به خودمان کمک کنیم!»
رابطه شیعیان و کلیسای کاتولیک، چه در سطح رسمی و چه در سطح مردمی، رابطه بسیار خوبی است. چند بار از رجال دینی مسیحی عراقی شنیدهام که شیعیان در پی تغییر دین آنها نیستند، در حالی که برخی از سنیها اینگونه هستند. آخرین مورد از چنین تلاشی را داعشیها انجام دادند و مسیحیان را مخیر کردند که یا مسلمان شوند یا جزیه بدهند. بهطور کلی، شیعیان هرگز چنین برخوردهایی نداشتهاند. البته شاید بگویید که داعش ربطی به اهل سنت ندارد! اما در اینجا مهم نوع نگاه این اقلیتها است که با نوع نگاه ما فرق میکند. آنها این دو را چندان تفکیک نمیکنند.
در نتیجه، این موضوع برای مسیحیان عراق مطرح است که با بدنه شیعه و با مراکز دینی و نهادهای شیعه رابطه گرمتری داشته باشند و کاردینال ساکو بسیار مایل است که رابطه خود را با شیعیان عراق هرچه بهتر نماید؛ هم با شیعه بهعنوان اکثریتی که قدرت را در دست دارد، هم با شیعه بهعنوان اکثریت جمعیت عراق و هم با شیعه به اعتبار نهادهای دینی شیعیان و طبیعی است که در این شرایط، از آقای سیستانی که رمز شیعه است، بخواهند که با بزرگ و میهمانشان که پاپ باشد، ملاقات کند. البته اراده آقای ساکو و کلیسای کلدانی عراق برای چنین دیداری کافی نیست و خود واتیکانیها نیز برای خود محاسباتی دارند و آنها نیز در محاسباتشان به این نتیجه رسیدهاند که این دیدار، اقدام مثبت و خوبی است.
آیا رویکرد بسیار مناسب دولت عراق در قبال اقلیتها و بویژه مسیحیان میتواند در تصمیم پاپ به قبول دعوت عراق مؤثر بوده باشد؟
البته این خیلی مؤثر است. اما همانطور که اشاره کردم، این سفر به سود خود واتیکان نیز هست. اصولاً کموبیش همه طرفها از این سفر استقبال میکنند؛ هم خود واتیکان، هم دولت عراق، هم شیعیان و هم اقلیتهای عراق و بویژه مسیحیان کلدانی. شاید تعجب کنید، اما حتی جایی مانند امارات نیز استقبال میکند!
خود واتیکان چه انتفاعی از این سفر میبرد و چه انگیزههایی دارد و بهدنبال چه اهدافی است؟
واقعیت این است که نمیتوان به معنی دقیق کلمه گفت که واتیکان بهدنبال یک سلسله «اهداف خاص» است. نمیدانم تصور شما از واتیکان و میزان قدرت پاپ چیست؛ اما واقعیت این است که در شرایط موجود جهانی، واتیکان نه یک قدرت اقتصادی و سیاسی و امنیتی است و نه حتی یک قدرت فرهنگی خیلی چشمگیر، گرچه بهدلیل پشتوانههای مهم تاریخی و دینی و اخلاقیاش، طرف مهمی در روابط بینالملل است. در حال حاضر، اگر مثلاً رئیسجمهوری چین بهعنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی و رشدیابنده، به عراق سفر کند، اینکه بپرسیم «چین بهدنبال چه اهدافی است؟» کاملاً مفهوم و قابل توضیح است؛ اما واقعیت این است که اصولاً پاپ و واتیکان چنان ظرفیتی ندارند که بهدنبال اهداف معین و ملموس و خاصی باشند.
پس واتیکان بدان معنی که قدرتهای اقتصادی یا سیاسی اهداف خود را پیگیری میکنند، بهدنبال هدف خاصی نمیتواند باشد. با این حال، دیدار از عراق و ملاقات با آقای سیستانی برای آنها خیلی مهم است. در حال حاضر، اهمیت واتیکان، بویژه برای غربیها، عمدتاً بدین سبب است که مرکزی است که میتواند با مسلمانها گفتوگو و تعامل داشته باشد. اگر واتیکان فاقد این ویژگی میبود، اهمیتش در نزد غربیها خیلی کاهش مییافت و حتی شاید به کمتر از نصف میرسید.
بویژه در حال حاضر که اسرائیلیها تبلیغات شیطنتآمیزی را علیه شیعه به راه انداختهاند و گروهبندی شیعه و سنی بهعنوان دو واقعیت متفاوت، در ذهن غربیها خیلی قویتر شده است، برای واتیکان امتیاز بزرگی است که نشان دهد هم با رأس دینی و مهمترین و معتبرترین نهاد دینی سنیها، یعنی الأزهر، مرتبط است و هم با یکی از مهمترین مراجع شیعه بهعنوان شاخه دوم جامعه مسلمانان؛ مخصوصاً با توجه به اینکه آیتالله سیستانی معمولاً رؤسای سیاسی را نمیپذیرد. پس این دیدار برای واتیکان فرصت بسیار مغتنمی است تا با نشان دادن این قابلیت خود، امتیاز مضاعفی به دست آورد.
مضافاً که این دیدار در چارچوب «صرف یک دیدار» باقی نخواهد ماند و بالاخره به تعبیر خود پاپ، دیوارها را فرو میریزد و ارتباطها را تسهیل میکند و احترام متقابل را افزایش میدهد و به هر صورت، چنین نیست که فقط یک سفری انجام شود؛ بلکه نتایج مشخصی بر این سفر مترتب خواهد شد.
خود غربیها چرا برایشان مهم است که واتیکان بتواند با مسلمانان مرتبط باشد؟ مگر پاپ نماینده آنهاست؟
پاپ نماینده غربیها نیست، بلکه خودش یک نهاد غربی است؛ اما واتیکان با سایر غربیها منافع مشترک دارد. پاپ نماینده خودش و واتیکان است و اصولاً کلیسای کاتولیک یک مجموعه باز و گسترده و جهانی است و سایر کلیساهای مسیحی، خواه پروتستان یا انگلیکن یا ارتدوکس، در این ویژگی به پای او نمیرسند و بیشتر صبغه و صفت محلی دارند. مثلاً کلیسای ارتدوکس روس گرچه در نزد خود روسها خیلی مهم است؛ اما در مقام مقایسه، آن میزان نقشی را که واتیکان در تعامل و گفتوگو با جهان مسلمان دارد، کلیسای ارتدوکس روس ندارد و نمیتواند داشته باشد.
گذشته از انگیزه پاپ برای دیدار از «کشور عراق»، بهنظر شما انگیزه پاپ برای «دیدار با آیتالله سیستانی» چیست؟
واقعیت این است که در حال حاضر، مجموع فرنگیها و همچنین روسها و به نظرم در آینده چینیها تمایل یافتهاند که در چارچوب دینی و نه سیاسی، با مراکز معتبر دینی مرتبط باشند.
تا چند دهه پیشتر، غربیها صرفاً از مسلمانهای دگراندیشی که در برابرشان منفعل بودند، استقبال میکردند. اما در حال حاضر، این سیاست تغییر کرده است و آنها به این نتیجه رسیدهاند که برای ارتباط با مسلمانها، میباید با کسانی که مقبولیت و اعتبار اسلامی دارند، گفتوگو و تعامل کنند و اینکه چنین کاری اگرچه دشوارتر است، اما نتایج پایدارتری خواهد داشت. بنابراین در سالهای اخیر، آنها به جای اینکه مثلاً با فردی مانند حامد ابوزید صحبت کنند، با مرکزی مانند الازهر وارد گفتوگو و تعامل میشوند. هم خود پاپ چنین تمایلی دارد و هم مقامات امریکایی و اروپایی و هم در آینده چینیها چنین خواهند بود.
بنابراین، سفر پاپ به دانشگاه الازهر بهعنوان مهمترین مرکز مسلمان سنی به لحاظ دینی و تاریخی و نیز بهعنوان بهترین همتای واتیکان برای ارتباط و مذاکره، رویداد مهمی بود. پس از آن نیز سفر پاپ به ابوظبی و امضای «سند برادری انسانی» اتفاق افتاد، سندی که پس از پذیرش در مجمع عمومی سازمان ملل و مبنا قرار گرفتن برای اعلام «روز بینالمللی برادری انسانی» اهمیت رمزی و نمادین پیدا کرده است. و همه اینها بهعنوان پیشزمینه دیدار با آیتالله سیستانی است.
از سوی دیگر، مجموع شرایط به گونهای است که ما هر قدر هم اصرار داشته باشیم که با بقیه مسلمانان در یک صف هستیم، دیگران در نهایت ما را مسلمان «شیعه» میداند و «شیعه» نیز نهادها و مرجعیتهای خاص خود را دارد و در حال حاضر، یکی از مرجعیتهای مهم و مستقل شیعه آقای سیستانی است. ایشان شناختهشدهترین مرجع «دینی» شیعه در خارج از جهان تشیع است و عموم نخبگان، خواه مسیحی و خواه سنی و غیرسنی، ایشان را میشناسند، شناختی که عمدتاً از زمان اشغال عراق آغاز شد.
البته بدین نکته نیز توجه کنید که اصل چنین دیداری برای واتیکان چیز جدیدی نیست و پاپها معمولاً به هر کشوری که سفر میکنند، با رؤسای مذاهب مختلف دیدار میکنند. مثلاً ژان پل و حتی راتسنیگر معمولاً به هر کشوری که میرفتند، با بزرگان ادیان و مذاهب آن کشور ملاقات میکردند، خواه آنها مسلمان میبودند یا هندو یا بودایی. بنابراین، برنامه ملاقات با آیتالله سیستانی در سفر به عراق، یک جریان عادی است؛ بویژه که در خارج از قلمرو شیعه، ایشان شناختهشدهترین مرجع «دینی» شیعیان هستند. در داخل عراق نیز واقعیت این است که نه تنها از نظر شیعیان، بلکه از نظر عموم شهروندان عراقی، خواه سنی باشند یا مسیحی یا ایزدی، آقای سیستانی مهمترین شخصیت «دینی» شیعیان هستند.
در این میان، جایگاه آیتالله سیستانی در نزد دولت عراق نیز مهم است. ایشان از منظر همه دولتیها، خواه شیعه باشند یا سنی یا مسیحی، نه تنها رهبر شیعیان است، بلکه شخصیت مذهبی مهمی است که منش و رفتار و مواضع و سخنانش موجب غرور و افتخار عراق میشود. آنها ایشان را رهبری فرزانه و حکیم میدانند که نمودی است از حکمت و فرزانگی ملت عراق و مطمئن هستند که در نتیجه این ملاقات، بزرگی و فرزانگی این شخصیت در ذهن پاپ باقی خواهد ماند و در انعکاس جهانیاش نیز جلوهای از کل جامعه و فرهنگ عراق خواهد بود. همه این امور در تصمیم پاپ به دیدار با آیتالله سیستانی تأثیر داشته است.
بهنظر شما در دیدار حضرت آیتالله سیستانی و پاپ، احتمال مطرح شدن چه موضوعاتی وجود دارد؟
آنچه بسیار مهم است «نفس» این دیدار است، نه محتوای آن. بهطور کلی پاپها در ملاقاتهایشان موضوعات خیلی خاصی را مطرح نمیکنند و جلسه عمدتاً به احوالپرسی و تبادل جملات صمیمانه سپری میشود. از سوی دیگر، بسیار بعید میدانم که آقای سیستانی موضوع خاصی را مطرح کنند.
نکته این است که طرفین همدیگر را درک میکنند؛ یعنی هم پاپ میداند که مسلمانها مشکلات زیادی دارند و میباید رویکرد انسانیتر و اخلاقیتری در قبال آنها وجود داشته باشد – پاپ گاهی و بلکه بیش از گاهی این را میگوید – و هم آیتالله سیستانی با توجه به هوشمندی و ذکاوتی که در ایشان وجود دارد، بخوبی میداند که پاپ چه محدودیتهایی دارد و قدرتش تا چه مقدار است و لذا بعید مینماید که ایشان مطالبه خاصی را مطرح کند؛ با این همه، بهتر است منتظر بمانیم و ببینیم.
البته ناگفته نماند که با اینکه گفتم به طور کلی پاپها در ملاقاتهایشان موضوعات خیلی خاصی را مطرح نمیکنند، گاهی استثناهایی نیز اتفاق میافتد.
حضرت آیتالله سیستانی در مورد گفتوگو و تعامل میان ادیان و مذاهب، چگونه میاندیشند و به چه شکل عمل میکنند؟
آقای سیستانی، هم بسیار کمسخن هستند و هم بسیار کمنویس و مطالبی که از ایشان منتشر میشود، معمولاً تقریرات شاگردان ایشان است. بنابراین، بهتر است این موضوع را، هم در بُعد نظری و هم در بُعد عملی، در چارچوب مسائل عراق و مواضعی که ایشان داشتهاند، مطالعه کنیم. برای نمونه تعبیر ایشان نسبت به اهل سنت در اوج ناآرامیهای عراق این بود که آنها نه تنها «برادران»، بلکه «خود» ما هستند؛ ایشان تعبیر «أنفسنا» را در مورد آنها به کار بردهاند. نگاه ایشان به طوایف گوناگون مخصوصاً مسیحی نیز همین گونه است.
بهنظر میرسد که دیدار پاپ با شخص حضرت آیتالله سیستانی یک دیدار «سازمانی» و «دارای پروتکل» نیست؛ در حالیکه مثلاً بازدید پاپ از دانشگاه الازهر در مصر و دیدار او با رئیس آن، احمد الطیب، با هماهنگی دو «سازمان» انجام شد. آیا در این خصوص، نظری دارید؟
اصولاً «سازمان داشتن» یا «سازمان نداشتن»، هم جوانب مثبت دارد و هم جوانب منفی. مشکل این است که غالباً تصور میکنند که «سازمان» همواره یک عنصر مثبت است؛ حال آنکه سازمان و سازمانمندی، بویژه در دنیای کنونی، حتی میتواند پیامدهای منفی داشته باشد. اصولاً جهان امروز، مخصوصاً در زمینه دین و دینداری، به سوی بیسازمانی حرکت میکند.
در بسیاری از موارد سازمان میتواند «خُردکننده» خلاقیتهای فردی باشد و افراد شایسته را به حاشیه براند و برعکس، کمرنگی یا فقدان سازمان میتواند موجب شکوفایی خلاقیتهای فردی و رشد و بالندگی افراد مستعد شود. برای نمونه، شاید بتوان گفت که سازمان میتوانست مانع بهرهمندی از انسان فرهیخته و دانشمندی مانند خود آقای سیستانی شود. مدتها با شاگرد ممتاز ایشان، فقید سعید مرحوم سید هاشم هاشمی گلپایگانی، هممباحثه بودم و خوب میدانم که ایشان تا چه اندازه گوشهگیر و عزلتگزین بودهاند. واقعاً ایشان در حاشیه حاشیه بودهاند! و اگر سازمان متمرکزی وجود میداشت، ممکن نبود که ایشان بتوانند در جامعه مطرح شوند.
برجستگی آقای سیستانی فقط در زمینه فقه و اصول نیست. ذهنی ورزیده و بیطرفانهنگر و جامعاندیش دارند که عمدتاً ناشی از مطالعات وسیع ایشان در زمینههای مختلف است و مواضع ایشان نیز بهدلیل همین ویژگیهای درست و روشمند اندیشیدن است و البته نکته خیلی مثبتی که در مورد ایشان وجود دارد و یکی از نقاط قوت بزرگ نجف به حساب میآید، این است که مراجع نجف با ایشان هماهنگ هستند و مهمتر اینکه همه آنها تقدّم ایشان را پذیرفتهاند. اگر چنین نمیبود، شرایط نامناسبی به وجود میآمد. میتوان گفت مهمترین عامل در استقرار عراق همین هماهنگی است و اگر جز این بود عراق با مشکلات به مراتب پیچیدهتری مواجه میشد.
تعامل واتیکان با مرجعیتهای دینی «سازمانمند»، مانند الازهر و «غیرسازمانمند»، مانند مراجع شیعه، چه تفاوتهایی دارد؟
در جهان سنی، این سازمان است که اهمیت دارد، نه شخص؛ اما در شیعه، سازمان تقریباً وجود ندارد و این شخص مرجع است که مهم است. مجموع شرایط در جهان شیعه و تاریخ شیعه به نوعی بوده است که در نهایت، شخص مرجع اهمیت یافته است. و اگر بخواهید رئیس سازمان را از نظر اهمیت با شخص مرجع مقایسه کنید، شخص مرجع مهمتر است، حتی اگر رئیس سازمان در مجموع از شخص مرجع جامعتر باشد.
از سوی دیگر، کمظرفیتی رئیس سازمان لطمه چندانی به اهمیت سازمان نمیزند. و نکته دیگر اینکه ریاست بر سازمان حاکی از بالاتر بودن ظرفیتهای شخص رئیس نیست. اما از آنجایی که عموماً انتخاب مرجع بهدلیل ظرفیتهای شخصی است، نشاندهنده ظرفیتهای بالاتر شخص مرجع است. بنابراین اهمیت و نقش مرجعیتی مانند آیتالله سیستانی بهدلیل ظرفیتهای شخصی ایشان است، اما اهمیت فردی مانند احمد الطیب به اعتبار اهمیت الازهر است، تقریباً مانند اهمیت رؤسای جمهوری کشورها. واتیکان باید همه این ملاحظات را در تعاملات خود مراعات کند که تا حدودی مراعات میکند.
به نظر شما ملاقات پاپ با آیتالله سیستانی چه مزایایی برای دولت عراق خواهد داشت؟
این موضوع را باید در چارچوب کلیتر این «سفر» ببینید. واقعیت این است که دولت عراق از این سفر خیلی استقبال میکند و مطمئنم که اصرار دولت برای دیدار پاپ و آیتالله سیستانی از خود کاردینال ساکو بیشتر است. البته منظورم از «دولت»، تنها دولت مصطفی کاظمی نیست، منظور این است که بهطور کلی، ساختار دولتی عراق بدین سفر مشتاق است و از آن منتفع میشود. این سفر جایگاه عراق را بهعنوان کشوری که به همه ادیان و اقلیتهای خود احترام میگذارد، ارتقا میدهد و به طور کلی حیثیت او را افزایش میدهد. این افزایش پرستیژ از دو ناحیه اتفاق میافتد: یکی از ناحیه افکارعمومی غربی و دیگری از ناحیه افکارعمومی مسلمانان و بویژه اعراب.
از یک سو، آنچه این سفر برای نخبگان و نیز افکارعمومی غربی تداعی میکند، برای عراق مهم است. برای «نخبگان» غربی، یعنی برای سیاستمداران و خبرگان و اهل فن غربی، این سفر تداعیکننده این است که عراق در دست بنیادگرایان نیست و دارای حداقلی از آزادیهای دینی و آزادی وجدان است و مایل است که با جهان باز و آزاد زندگی کند. برای توده و افکارعمومی جامعه غربی نیز این سفر تداعیکننده این است که عراقیها و رژیم عراق به اندازهای غیرمتعصب و قابلقبول هستند که پاپ بپذیرد به آنجا برود. همانطور که قبلاً توضیح دادم، عراق از نظر اعطای آزادیهای دینی به اقلیتهای مسیحی و غیرمسیحی، واقعاً یکی از بهترین کشورهای کل این منطقه است. و برای عراقیها مهم است که این ویژگی جامعه خود را به دنیا بشناسانند، زیرا میدانند که بسیاری از مردم دنیا از آن مطلع نیستند.
از سوی دیگر، اهمیت و جایگاه ویژه پاپ در نزد افکارعمومی مسلمانها و بویژه عربها موجب میشود که سفر او به عراق برای دولت عراق سربلندی به ارمغان بیاورد. در طی دهها سال اخیر در این منطقه، نگاهها نسبت به پاپ همواره همراه با تکریم و احترام بوده است. و شاید بتوان گفت که سفر هیچ رئیس دولت اروپایی دیگری به عراق به اندازه سفر پاپ برای حیثیت عراق و دولت عراق مهم نباشد.
منظور حضرتعالی از «جایگاه ویژه پاپ در نزد عربها» چیست؟
پاپ در دو بخش از جهان، یعنی در میان مسلمانان و بویژه در نزد عربها و همچنین در بین مردمان آسیای دور، شخصیتی مهم و قابلاحترام و محبوب است. البته در اینجا در خصوص «پاپ موجود» سخن نمیگویم؛ چراکه در واقع، این «پاپیت» است که چنین جایگاهی دارد. پاپ در ذهن عموم مسلمانان و مخصوصاً اعراب منطقه ما و خصوصاً در حال حاضر، نماد دنیای پیشرفته فاقد ویژگیهای استعماری و برخوردار از ویژگیهای اخلاقی است. او برای آنان حالتی رمزی دارد و مثلاً در زبان عربی همیشه با عنوان «قداسه البابا» از او یاد میکنند.
به استثنای اقلیت عرب و غیرعربی که نسبت به مسیحیت کاتولیکی و تشکیلات آن بدبین هستند، بر اساس شواهد و قرائن فراوان گفتاری و نوشتاری و رفتاری، پاپ به طور عام در نزد مسلمانان و به طور خاص در نزد عربها، خواه مسیحی و خواه مسلمان، اهمیت خیلی زیادی دارد و شاید بتوان گفت که به طور کلی در جهان موجود - و نه در جهان قدیم - به اندازهای که پاپ در بین عربها صاحب جایگاه و موقعیت و احترام است، در هیچ بخش دیگری از جهان نیست.
در این نگاهی که میفرمایید در منطقه ما نسبت به پاپ وجود دارد، پاپ کجا را نمایندگی میکند؟
در «واقعیت امر»، پاپ نماینده یک واقعیت تاریخی و دینی و فلسفی و کلامی و هنری و معماری به بلندای حدود 2000 سال است. اما در «این سفر»، پاپ فرانسیس فقط خودش را و عنوان «پاپی» را نمایندگی میکند، زیرا مسلمانها به اندازهای که پاپ را میشناسند، با واتیکان و کلیسای کاتولیک آشنا نیستند.
ناگفته نماند که پاپ در میان مردمان آسیای دور نیز جایگاه والایی دارد: در جاهایی مانند فیلیپین و تایلند و تایوان و حتی ویتنام، بهدلیل پیوند وثیق میان دین و هویت و تقویتکنندگی متقابل این دو؛ و در جایی مانند کره جنوبی، بهدلیل پشتوانه کاتولیکی برای دموکراسیشان. البته عوامل دیگری هم در این میان هست. فقط شاهدی را ذکر کنم، بسیاری از ژاپنیها با آنکه مسیحی نیستند مایلند مراسم ازدواج کاتولیکی داشته باشند. این بحث پیچیدهای است.
بههر حال، تلقی و تصور موجود از پاپ در جهان و در کشورهای منطقه ما، سفر او را به عراق و ملاقاتش را با آیتالله سیستانی مهم و رمزی و نمادین میسازد. در نتیجه، این ملاقات برای مسلمانهای منطقه و بویژه برای عراقیها بسیار پرمعنی است. البته ممکن است برخی بگویند که اتفاقاً پاپ نماینده استعمار است! آن بحث دیگری است که در جای خود صحیح بوده و پاپها بارها از بابت آن عذرخواهی کردهاند. در اینجا کاری با آن نداریم و فقط ذهنیت موجود را توصیف میکنیم.
نکته این است که این سفر برای کشور عراق و دولت عراق مهم است و بیشترین فایده آن برای آنها، همان جنبه حیثیتی آن است. این تلاشها خصوصاً در سالهای اخیر که وضع امنیت استقرار بیشتری یافت، شدت گرفت.
گذشته از مسأله «دولت عراق» و «کشورعراق»، خصوصاً «شیعه» و بویژه «شیعه عراق» چگونه از دیدار پاپ و آیتالله منتفع خواهد شد؟
پیش از پاسخ به این سؤال، باید مطلبی را توضیح بدهم. موضوع این است که گذشته از نخبگان و اسلامشناسان غیرمسلمان، درک «عموم» غیرمسلمانان از تمایز بین شیعه و سنی کموبیش با انقلاب اسلامی ایران آغاز میشود و با جنگ ایران و عراق افزایش مییابد و با ظهور داعش، عمیقتر میشود. به واسطه همان تحولات، در اذهان «نخبگان» فکری و سیاسی و رسانهای نیز تفکیک بین شیعه و سنی کاملاً شکل گرفت و به اصطلاح جا افتاد. و امروزه حتی در خود واتیکان و کلیسای کاتولیک نیز شیعه و سنی را بسیار بیش از گذشته بهصورت متمایز میفهمند. به هر حال، این تمایز تشخیص داده شد و هیچ جریان خاص نامطلوبی نیز علیه شیعه به وجود نیامد.
اما متأسفانه طی دو، سه سال اخیر، تلاشها و تبلیغات گسترده اسرائیلیها و طرح موضوع ناتوی عربی و برجسته کردن این ادبیات که کشورهای سنی با غربیها و اسرائیلیها رابطه خوبی دارند، اما شیعیان در نقطه مقابل هستند، یک جریان قوی نامطلوبی ایجاد کرده است. اسرائیلیها مدتها پیش از آنکه روابط رسمیشان را با امارات آغاز کنند، روابط خود را با آنها تلطیف کرده بودند و از همان زمان، پیوسته این سخن را تکرار و مدام تأکید کردهاند که میباید با سایر کشورهای مسلمان و بخصوص کشورهای عرب سنی و حتی با ترکیه علیه ایران متحد شوند. آنها پیوسته اظهار میکنند که با شیعیان مشکل دارند و حتی شیعیان را به بنیادگرایی متهم میکنند.
این جریان بخصوص از سال 2020 و بویژه بعد از عادیسازی روابط با کشورهای خلیج فارس، آغاز شد و تبلیغات شدیدی علیه شیعه به راه افتاد. و در حال حاضر که دنیا تحت تأثیر رسانههای گروهی قرار دارد و خود رسانههای گروهی نیزعمیقاً متأثر از حرفهای صهیونیستها هستند، مسأله شیعه و سنی با شدت بیشتری در دنیا مطرح شده است. البته نمیخواهم بگویم که دست صهیونیستها در همه موارد باز است، اما در مواردی که به منطقه مربوط میشود، نوع نگاه و نوع اصطلاحات و نوع تحلیلهای آنها عموماً تأثیرات عمیق و استراتژیک دارد.
در این میان، نکته ظریفی وجود دارد که بیان آن در ایران قدری دشوار است. واقعیت این است که دیدگاه دیگران نسبت به شیعه، تحت تأثیر سخنان ما نیست و همانطور که قبلاً نیز اشاره کردم، اگرچه ما تمایل داریم خود را با سایر مسلمانان در یک صف قرار دهیم، اما دنیا تحت تأثیر عوامل دیگری قرار دارد و چیز دیگری میفهمد. البته اکنون در صدد برشمردن این عوامل گوناگون نیستم. اما اجمالاً در حال حاضر، یکی از این عوامل، همین تبلیغات گسترده رسانههای طرفدار اسرائیل است که در جهت تفکیک بین کشورهای شیعه و سنی تلاش میکنند.
گذشته از تلاشهای اخیر اسرائیل، حتی در اذهان عمومی سایر مسلمانان، بویژه بعد از آغاز انقلابهای عربی، تصوری که عموماً در مورد شیعه وجود دارد، مبتنی بر یک پیشذهنیت منفی تاریخی است، پیشذهنیتی که در حال حاضر به دلایل مختلف، در نزد بخش قابلتوجهی از اهل سنت زنده و بلکه فعال شده است و فارغ از اینکه ما واقعاً چه میگوییم و اصولاً چه هستیم، تصوری «فرقهگرایانه» - به اصطلاح عربی «طائفی»- را نسبت به ما ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، در طی سالهای اخیر، واتیکان به دلایل مختلفی که توضیح آن خیلی مفصل است، رابطه خود را با بدنه دینی اهل سنت تقویت کرده است. کشورهای اهل سنت نیز متقابلاً چنین کردهاند و این یک تمایل و اقدام دوجانبه بوده است. اوج این جریان سفر پاپ به مصر در آوریل 2017 بود. پس از آن، در چهارم فوریه 2019، پاپ به ابوظبی رفت. احمد الطیب نیز بهعنوان رهبر مهمترین بدنه دینی اهل سنت، یعنی دانشگاه الأزهر، در ابوظبی بود و آنها سندی بهنام «برادری انسانی» را به امضا رساندند، سندی که در دسامبر 2020 در هفتادوپنجمین اجلاس عمومی سازمان ملل، رسماً ثبت شد و بر آن اساس، روز چهارم فوریه بهعنوان «روز بینالمللی برادری انسانی» معین شد.
نکته این است که در چنین شرایطی، ملاقات پاپ و آیتالله سیستانی بهعنوان یک رهبر بزرگ شیعی، در جهت خلاف جریان نامطلوبی که توضیح دادم، قرار میگیرد و میتواند پرکننده یک خلأ باشد و از تأثیرات منفی تلاشها و روندهای مزبور بکاهد. بنابراین، بخش مهمی از اهمیت این ملاقات برای شیعه، بهدلیل شرایط موجود است و اگر این دیدار چند سال قبل و مخصوصاً پیش از ظهور داعش اتفاق میافتاد، از آنجا که تمایز بین شیعه و سنی هنوز در ذهن غیرمسلمانها چندان متعین نشده بود، اهمیت خیلی زیادی نداشت.
نکته دومی که میتوانم در پاسخ به سؤال شما در مورد انتفاع «شیعه عراق» از این دیدار بگویم، این است که این سفر از نظر شیعیان روشنفکر و متجدد عراق و نیز برخی دیگر از شیعه های این کشور، یک اتفاق مطلوب «متمایزکننده» است. واقعیت این است که آنها مایلند خود را و خط فکری و سیاسی و مدیریتی خود را متفاوت جلوه دهند. البته آنها واقعاً هم متفاوتند. اما تمایل دارند متفاوتتر به نظر برسند، از جمله بدین سبب که نمیخواهند عملکرد بخشهای دیگر شیعه برای آنها محدودیت یا مشکلی به وجود آورد. به هرحال ممکن است این جریان مشکلات درون شیعه ای را تا حدودی افزایش دهد.
به نظر شما، حضرت آیتالله سیستانی سند «برادری انسانی» را امضا خواهند کرد؟
آن بحث دیگری است و این ملاقات به احتمال قریب به یقین، چیزی بیش از یک دیدار نیست! و مهم برای واتیکان «نفس» این ملاقات است، رویدادی که نشان خواهد داد واتیکان مرکزی است که با بخش شیعه جهان مسلمان نیز مرتبط است.
بهعنوان یک سؤال ضمنی و خارج از موضوع، آیا کاتولیک بودن جو بایدن، رئیسجمهوری جدید امریکا، میتواند نتایج مثبتی برای پاپ و واتیکان داشته باشد؟
بله، از چند جهت. میتوانم به یکی، دو مورد اشاره کنم. یکی اینکه هماهنگی پاپ و بایدن تأثیر بسزایی روی وضعیت داخلی کلیسای کاتولیک در خود امریکا خواهد داشت. در زمان ترامپ، عمدتاً به علت وجود اسقف عمیقاً راستگرایی بهنام ویگانو و امثال او، کلیسای کاتولیک امریکا دچار وضعیت خیلی آشفتهای شده بود. ویگانو در آگوست 2018، طی نامه سرگشادهای خواستار استعفای پاپ فرانسیس شد و در ژوئن 2020، طی نامه سرگشاده دیگری بشدت از ترامپ حمایت کرد. و البته با شکست ترامپ، آبروی او هم لطمه بزرگی دید. اتفاقاً چندی پیش که با یکی از مقامات کلیسای کاتولیک صحبت میکردم، او نیز از شرور بودن ویگانو میگفت که داستان مفصلی دارد.
در ضمن، روشن میشود که مزیت جو بایدن برای فرانسیس، صرفاً بهدلیل کاتولیک بودن او نیست؛ بلکه بدین سبب است که او اولاً کاتولیک ملتزمی است و ثانیاً همخط فرانسیس است و نوع التزامش فرانسیسی است. او به «اخلاق کاتولیکی» که مجال توضیحش نیست عمیقاً وفادار است و این غیر از ایمان کاتولیکی است که البته بدان هم وفادار است. اخلاق کاتولیکی حساسیتهای ایمان کاتولیکی همچون مسائل«اخلاق جنسی» را ندارد، لذا میتواند با عرف غربی امروز کنار بیاید.
جهت دوم به شرارتهای پروتستانهای اونجلیکال علیه پاپ و تلاشهای آنها برای تضعیف موقعیت او و اصولاً موقعیت نهاد کلیسای کاتولیک مربوط میشود. فرد غیر معقولی بهنام استیو بنن که در اوایل کار ترامپ، مشاور ارشد او بود، به شهر رم رفته بود و در جمعی گفته بود که آمده است تا آن تشکیلات 2000 ساله واتیکان را نابود کند! با شکست ترامپ، آنها نیز لطمه خوردهاند و فشار بر فرانسیس کاهش یافته است.

نگرش هنری امام گره گشاییهای زیادی داشت
گروه فرهنگی / اختتامیه اجلاس «تبیین اندیشههای امام (ره) در حوزه فرهنگ و هنر» چهارشنبه 29 بهمن با حضور سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی، محمد خدادی، معاون امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و محمدرضا بهمنی، دبیر کارگروه فضای مجازی اجلاس تبیین اندیشههای امام (ره) در حوزه فرهنگ و هنر در قالب چهار گروه فضای مجازی، فرهنگ عمومی، هنر و سینما و رسانه و مطبوعات در حرم امام راحل برگزار شد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم با اشاره به نظرات امام راحل در مورد حوزه فرهنگ و هنر علیالخصوص نوع نگاه به سینما و اندیشههای انسانی و اسلامی که در خلق آثار هنری باید مورد توجه قرار بگیرد ضمن توجه دادن اندیشمندان به وجه چند بعدی امام گفت: «شخصیت امام چند بعدی بود، از یک سو شخصیتی حکیم و عارف و از سوی دیگر شخصیتی فقیه و مجتهد داشت، در عین حال ایشان یک شخصیت سیاسی و بنیانگذار یک انقلاب تاریخی بودند.» او همچنین گفت: «ترکیب این سه بعد را میتوان در شخصیت امام تعقیب کرد، امام راحل به عنوان یک حکیم و عارف در مورد هنر میفرمایند «هنر انقلابی، اسلامی و دینی آن هنری است که مرکزش جمال حق است»، این جمله امام مبتنی بر این است که هنر فهم و خلق زیبایی است و امام تفسیر خود از یک هنر انقلابی و اسلامی را جایی میداند که مرکزش جمال حق باشد.» سیدعباس صالحی در ادامه سخنرانیاش تأکید کرد که «دومین نظر امام در مورد هنر این است که «هستی سراسر زیبایی است»، هستی را نمیتوان به دو بخش زیبا و غیر زیبا تقسیم کرد، امام در 40 حدیث این تعبیر را دارند که «تمام ذرات هستی نشاندهنده زیبایی خالق هستند.» او یادآور شد: «گزاره سومی که امام در مورد زیبایی به آن اشاره دارد این است که «هستی هرچه نابتر و خالصتر باشد زیباتر است. این سه گزاره که خدا زیبای مطلق است و هستی سراسر زیبایی است و هراندازه خالصتر و نابتر باشد زیباتر است، اندیشه امام در مورد هنر و زیبایی را تشکیل میدهد.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم از جوهر حکمی و عرفانی امام راحل تحلیلی ارائه داد و گفت: «از جوهره حکمی و عرفانی امام راحل این برمیآید که هنر انقلابی و اسلامی مرکزش جمال حق است و این مرکز سرتاسر ذرات کائنات را دربر میگیرد. نگرش امام در حوزه هنر گرهگشایی زیادی را داشت که هنوز ناتمام است. توجه امام به اینکه بسیاری از عناوین که در آیات و روایات و احکام فقهی وجود دارند صرفاً عناوین ذاتی نیستند بلکه عرضی هم هستند، یعنی ظاهراً میبینیم که یک عنوان حکم پیدا کرده بلکه این عنوان ملازم با یک عنوان دیگر است. صالحی با اشاره به تعریف و عنوانی که امام برای هنر قائل است گفت: «کلید اول این است که ما در عناوینی که به عنوان هنر نامیده میشود تا چه اندازه عناوین اصلی و چه تعداد عرضی داریم. اینکه شما به چه منظور این کار را انجام میدهید مهم است و نباید به علت غایی و عنصر اراده کم توجهی شود، یک عنوان میتواند با یک اراده حکم دیگری داشته باشد. امام معتقدند که اول باید دید عنوان ذاتی است و با چه قصد و ارادهای انجام میشود و سپس جایگاه عرف مدنظر باشد.» او ادامه داد: «یکی از کلیدهای امام مصلحت است و بخوبی این درک و نگاه را داشتند که نه تنها نظام اسلامی بلکه نظم اجتماعی مصلحتهایی دارد. این مصلحتها احکام و قوانین را متغیر میکند، درواقع امام یک فقیه اجتماعگرا بود، امام صرفاً یک فقیه با نگاه حکومت اسلامی دینی صرف نبود بلکه نظم اجتماعی را میشناخت و فقه را در این قالب قرار میدادند.» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه سخنرانی خود به این نکته اشاره کرد که «کلید دیگر امام عنصر زمان و مکان است، امام نگاه جدیدی را با این کلید پنجم به فقاهت اجتماعی باز کرد، بسیاری از اتفاقات روز قالب جدیدی پیدا کرده است ما میتوانیم جریان نظری هنر را باتوجه به این کلیدهایی که امام به جای گذاشته استفاده کنیم.» اخلاقی و غفلتزا بودن عناصر دیگری هستند که برای انسان مهم است، هنر انسانی هنر اخلاقی است.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان گفت :«ویژگی دیگری که امام در مورد هنر مطرح میکنند این است که هنری مثل سینما باید در خدمت مردم باشد.»

حمله کرونا به سیستم آموزشی
محمد معصومیان
گزارش نویس
ویروس کرونا به نقاط ضعف سیستم حمله میکند؛ فرقی نمیکند آن نقطه ضعف در سیستم ایمنی بدن فرد باشد یا جامعه. یکی از نقاط ضعفی که سالهاست از آن صحبت شده سیستم آموزشی کشور و مسأله عدالت آموزشی است. نقطهای که همهگیری کرونا باعث شد به قول محمد نیکپور کارشناس مسائل آموزش، «شاهد شکافی عمیقتر و گستردهتر از پیش در این زمینه باشیم.» حالا یک سال بعد از شیوع ویروس، زخم کهنه کمبود امکانات آموزشی سر باز کرده و باعث شده میلیونها دانشآموز از تحصیل باز بمانند و زندگی و آینده کودکانی که این روزها از مدرسه و تحصیل دور ماندهاند به سرنوشت نامعلوم پایان همهگیری گره بخورد.
در طول سال تحصیلی ویدئوهای زیادی از کودکانی منتشر شد که برای دسترسی به اینترنت انگار که در زنگ ورزش باشند از تپهای بالا میروند تا به شبکه وصل شوند، کودکانی که وسط بیابان برهوت پخته و شمرده رو به دوربین از مسئولان میخواستند به فکر آنها باشند تا بیشتر از این برای درس خواندن به دردسر نیفتند. اما این بیعدالتی آموزشی چه به روز این نسل خواهد آورد؟ آیا تنها نبود امکانات باعث شده کودکان زیادی از تحصیل باز بمانند یا باید به سویههای دیگر این قضیه هم فکر کرد؟
با شیوع همه گیری، کشورهای پیشرفته و درحال پیشرفت و همین طور کشورهای کمتر توسعه یافته هرکدام با چالشی جدید مواجه شدند اما مخرج مشترک همه این دغدغهها یک جمله بود؛ چه کنیم کودکان از تحصیل بازنمانند. بسیاری از دولتها با سازوکارهای مختلف تلاش کردند در روند تحصیل وقفهای ایجاد نشود هر کدام هم کم یا بیش نقاط ضعف و قوتهایی داشتهاند. در ایران هم عدالت در آموزش سالهاست نقل محافل است. از سختی تحصیل در مدارس کانکسی در جنوب و غرب کشور، نبود معلم مناسب برای مناطق محروم و کمبود امکانات اولیه در مدارس کوچک مانند تخته سیاه یا حتی سرویس بهداشتی، از پیش وجود داشت تا اینکه کووید19 از راه رسید و آنطور که محمد نیکپور معلم میگوید: «عدم دسترسی به امکانات آموزش مجازی هم به مشکلات اضافه شد و قربانیان خودش را گرفت.» نیکپور از روزگاری میگوید که حتی ضعیفترین خانوادهها در دوران پیش از کرونا کودکان را به مدرسه میفرستادند اما از زمانی که همهگیری شروع شد و بچهها از حضور فیزیکی در مدارس محروم شدند و خانوادهها هم نسبت به تحصیل آنها بیتفاوت شدند.
او معتقد است کشور با نوع جدید و گستردهای از بیعدالتی آموزشی رو به رو شده و همچنان اراده یا توانی هم برای توقف آن نیست. نیکپور یکی از دلایل مهم پررنگ شدن مسأله عدالت آموزشی در زمان کرونا را شکنندهتر شدن وضعیت اقتصادی خانوادهها میداند: «نکته مهمی که سازمانهای بینالمللی از آن صحبت میکنند این است که خانوادهای که دانشآموز دارد نباید در معرض انتخاب بین آموزش فرزند و فراهم کردن امکانات برای اقتصاد خانواده قرار بگیرد.» این مسأله چیزی نیست که از مرکزگرایی و نبود امکانات در شهرستانها ریشه بگیرد. او به نقل از یکی از همکارانش تعریف میکند؛ 24 دانشآموز دختر در یکی از مدارس حاشیه تهران نمیتوانند بموقع در کلاسهای آنلاین شرکت کنند، «یکی از آن دختران به همکارم گفته به خانواده ام نگویید چون اگر بفهمند نمیگذارند من درس بخوانم من از صبح تا غروب سرکار میروم و غروب تکالیفم را انجام میدهم.»
امسال سال عمیقتر شکاف آموزشی بوده است. مهدی بهلولی دبیر ریاضی از اختلاف بین مدارس در شهرهای مختلف کشور میگوید، از مدارسی در شمال تهران که کلاسهایی با 5 دانشآموز و سختگیریهای بهداشتی برگزار کردند و از دانشآموزانی که برای تحصیل مجبور شدند به قله کوه بروند: «در سطح جهان هم آمار ترک تحصیل بالا بوده است و دلیل اصلی آن بریدگی دانشآموزان بود، هرچند بیعدالتی آموزشی تنها مختص به استانهای محروم نبوده است اما امکاناتی که دانشآموزان در مدارس مراکز استانها دارند قابل قیاس با مدارس دورافتاده نیست.»
او یکی دیگر از مسائلی را که منجر به ترک تحصیل و بیعدالتی در آموزش شده، نقش خانواده ها در این وضعیت میداند: «اگر در خانوادهای مادر کم سواد باشد یا پدری بهخاطر شغلش در خانه حضور فعالی نداشته باشد آن حمایت لازم و پیگیری برای کودک هم وجود نخواهد داشت و این باعث افت عملکرد دانشآموز میشود بخصوص در مقطع ابتدایی این اتفاق بیشتر به چشم میآید.» نقشی که باعث میشود کودک بموقع برای حضور در کلاس مجازی آماده باشد یا زمان دقیق برنامههای تلویزیونی را که برای کمک به دانشآموز است به او یادآوری کند.
او معتقد است ادامه این وضعیت باعث ایجاد مشکلات متنوعی در دانشآموزان میشود که یکی از آنها مشکلات پرورشی است: «جدا از مشکلاتی مانند افت سواد در دانشآموزان که بواسطه تقلب در امتحانات صورت میگیرد دوری بچهها از مدرسه هم باعث مشکلاتی در رابطه و اختلال در دوستی آنها خواهد شد که در سالهای آینده خودش را نشان خواهد داد. مدرسه کارکردهای گوناگونی داشت که در شبکههای مجازی نمیتوانید آنها را پیدا کنید.»
زهره شکوهی دبیر ریاضی منطقه 13 تهران است. او از مشکلاتی میگوید که تا پیش از کرونا وجود نداشت مثل هزینه خرید موبایل و تبلت برای دانشآموزان که باعث فشار زیادی به خانوادهها شده بود:«امسال چند تا دانشآموز داشتیم که باید پدر و مادر موبایل خودشان را به آنها میدادند و اوایل سال میگفتند نمیتوانند صبح در کلاس حضور پیدا کنند تا پدر و مادر از سرکار بیایند. یکی دو نفر هم اصلاً در کلاسها شرکت نکردند چون خانوادهها به لحاظ اقتصادی قدرت مالی خرید موبایل یا تبلت را نداشتند. بعضی هم قدرت خرید بستههای اینترنتی را نداشتند. یکی از شاگردهای خودم همیشه غایب بود و در امتحان هم شرکت نکرد. وقتی مدرسه پیگیری کرد فهمیدیم آدرس خانه هم اشتباه بوده. پدر و مادرش جواب پیامها را ندادند و حتی خود دانشآموز هم به پیامهای من پاسخ نداد.»
او از دانشآموزانی میگوید که در سالهای پیش فعال بودند و امسال هم به همان منوال پیگیر درس خواندن هستند اما مسأله او دانشآموزان متوسط و ضعیفی هستند که به نظر میرسد رها شدهاند: «یکسری از بچهها رها شدهاند. اگر سال دیگر هم به این منوال باشد خیلی افت شدید خواهیم داشت. این جدا شدن از مدرسه روی بسیاری از آنها تأثیر منفی گذاشته است.»
نمیتوان با قاطعیت گفت وضعیت به وجود آمده تنها به دانشآموزان مناطق محروم آسیب زده چون فقر مالی دیگر چیزی نیست که مختص به مناطق محروم کشور باشد. نیکپور معتقد است دولت و مجلس باید هر چه زودتر با تخصیص بودجه و برنامهریزی دقیق به فکر آموزش کودکان باشند: «تغییر دیدگاه دولتها به سمت خصوصیسازی این وضعیت را درست کرده است. خیرین هستند اما گستردگی این بیعدالتی آنقدر زیاد است که خیرین مدرسه ساز توانی برای رفع این همه مشکل ندارند. در ابتدای سال قرار بر این بود که خیرین برای فراهم کردن تبلت و گوشی کمک کنند اما به این فکر نکردیم که بودجه تأسیس مدارس چه خواهد شد.» او معتقد است تنها دولت میتواند در این زمینه کمک مؤثری بکند.
گزارش نویس
ویروس کرونا به نقاط ضعف سیستم حمله میکند؛ فرقی نمیکند آن نقطه ضعف در سیستم ایمنی بدن فرد باشد یا جامعه. یکی از نقاط ضعفی که سالهاست از آن صحبت شده سیستم آموزشی کشور و مسأله عدالت آموزشی است. نقطهای که همهگیری کرونا باعث شد به قول محمد نیکپور کارشناس مسائل آموزش، «شاهد شکافی عمیقتر و گستردهتر از پیش در این زمینه باشیم.» حالا یک سال بعد از شیوع ویروس، زخم کهنه کمبود امکانات آموزشی سر باز کرده و باعث شده میلیونها دانشآموز از تحصیل باز بمانند و زندگی و آینده کودکانی که این روزها از مدرسه و تحصیل دور ماندهاند به سرنوشت نامعلوم پایان همهگیری گره بخورد.
در طول سال تحصیلی ویدئوهای زیادی از کودکانی منتشر شد که برای دسترسی به اینترنت انگار که در زنگ ورزش باشند از تپهای بالا میروند تا به شبکه وصل شوند، کودکانی که وسط بیابان برهوت پخته و شمرده رو به دوربین از مسئولان میخواستند به فکر آنها باشند تا بیشتر از این برای درس خواندن به دردسر نیفتند. اما این بیعدالتی آموزشی چه به روز این نسل خواهد آورد؟ آیا تنها نبود امکانات باعث شده کودکان زیادی از تحصیل باز بمانند یا باید به سویههای دیگر این قضیه هم فکر کرد؟
با شیوع همه گیری، کشورهای پیشرفته و درحال پیشرفت و همین طور کشورهای کمتر توسعه یافته هرکدام با چالشی جدید مواجه شدند اما مخرج مشترک همه این دغدغهها یک جمله بود؛ چه کنیم کودکان از تحصیل بازنمانند. بسیاری از دولتها با سازوکارهای مختلف تلاش کردند در روند تحصیل وقفهای ایجاد نشود هر کدام هم کم یا بیش نقاط ضعف و قوتهایی داشتهاند. در ایران هم عدالت در آموزش سالهاست نقل محافل است. از سختی تحصیل در مدارس کانکسی در جنوب و غرب کشور، نبود معلم مناسب برای مناطق محروم و کمبود امکانات اولیه در مدارس کوچک مانند تخته سیاه یا حتی سرویس بهداشتی، از پیش وجود داشت تا اینکه کووید19 از راه رسید و آنطور که محمد نیکپور معلم میگوید: «عدم دسترسی به امکانات آموزش مجازی هم به مشکلات اضافه شد و قربانیان خودش را گرفت.» نیکپور از روزگاری میگوید که حتی ضعیفترین خانوادهها در دوران پیش از کرونا کودکان را به مدرسه میفرستادند اما از زمانی که همهگیری شروع شد و بچهها از حضور فیزیکی در مدارس محروم شدند و خانوادهها هم نسبت به تحصیل آنها بیتفاوت شدند.
او معتقد است کشور با نوع جدید و گستردهای از بیعدالتی آموزشی رو به رو شده و همچنان اراده یا توانی هم برای توقف آن نیست. نیکپور یکی از دلایل مهم پررنگ شدن مسأله عدالت آموزشی در زمان کرونا را شکنندهتر شدن وضعیت اقتصادی خانوادهها میداند: «نکته مهمی که سازمانهای بینالمللی از آن صحبت میکنند این است که خانوادهای که دانشآموز دارد نباید در معرض انتخاب بین آموزش فرزند و فراهم کردن امکانات برای اقتصاد خانواده قرار بگیرد.» این مسأله چیزی نیست که از مرکزگرایی و نبود امکانات در شهرستانها ریشه بگیرد. او به نقل از یکی از همکارانش تعریف میکند؛ 24 دانشآموز دختر در یکی از مدارس حاشیه تهران نمیتوانند بموقع در کلاسهای آنلاین شرکت کنند، «یکی از آن دختران به همکارم گفته به خانواده ام نگویید چون اگر بفهمند نمیگذارند من درس بخوانم من از صبح تا غروب سرکار میروم و غروب تکالیفم را انجام میدهم.»
امسال سال عمیقتر شکاف آموزشی بوده است. مهدی بهلولی دبیر ریاضی از اختلاف بین مدارس در شهرهای مختلف کشور میگوید، از مدارسی در شمال تهران که کلاسهایی با 5 دانشآموز و سختگیریهای بهداشتی برگزار کردند و از دانشآموزانی که برای تحصیل مجبور شدند به قله کوه بروند: «در سطح جهان هم آمار ترک تحصیل بالا بوده است و دلیل اصلی آن بریدگی دانشآموزان بود، هرچند بیعدالتی آموزشی تنها مختص به استانهای محروم نبوده است اما امکاناتی که دانشآموزان در مدارس مراکز استانها دارند قابل قیاس با مدارس دورافتاده نیست.»
او یکی دیگر از مسائلی را که منجر به ترک تحصیل و بیعدالتی در آموزش شده، نقش خانواده ها در این وضعیت میداند: «اگر در خانوادهای مادر کم سواد باشد یا پدری بهخاطر شغلش در خانه حضور فعالی نداشته باشد آن حمایت لازم و پیگیری برای کودک هم وجود نخواهد داشت و این باعث افت عملکرد دانشآموز میشود بخصوص در مقطع ابتدایی این اتفاق بیشتر به چشم میآید.» نقشی که باعث میشود کودک بموقع برای حضور در کلاس مجازی آماده باشد یا زمان دقیق برنامههای تلویزیونی را که برای کمک به دانشآموز است به او یادآوری کند.
او معتقد است ادامه این وضعیت باعث ایجاد مشکلات متنوعی در دانشآموزان میشود که یکی از آنها مشکلات پرورشی است: «جدا از مشکلاتی مانند افت سواد در دانشآموزان که بواسطه تقلب در امتحانات صورت میگیرد دوری بچهها از مدرسه هم باعث مشکلاتی در رابطه و اختلال در دوستی آنها خواهد شد که در سالهای آینده خودش را نشان خواهد داد. مدرسه کارکردهای گوناگونی داشت که در شبکههای مجازی نمیتوانید آنها را پیدا کنید.»
زهره شکوهی دبیر ریاضی منطقه 13 تهران است. او از مشکلاتی میگوید که تا پیش از کرونا وجود نداشت مثل هزینه خرید موبایل و تبلت برای دانشآموزان که باعث فشار زیادی به خانوادهها شده بود:«امسال چند تا دانشآموز داشتیم که باید پدر و مادر موبایل خودشان را به آنها میدادند و اوایل سال میگفتند نمیتوانند صبح در کلاس حضور پیدا کنند تا پدر و مادر از سرکار بیایند. یکی دو نفر هم اصلاً در کلاسها شرکت نکردند چون خانوادهها به لحاظ اقتصادی قدرت مالی خرید موبایل یا تبلت را نداشتند. بعضی هم قدرت خرید بستههای اینترنتی را نداشتند. یکی از شاگردهای خودم همیشه غایب بود و در امتحان هم شرکت نکرد. وقتی مدرسه پیگیری کرد فهمیدیم آدرس خانه هم اشتباه بوده. پدر و مادرش جواب پیامها را ندادند و حتی خود دانشآموز هم به پیامهای من پاسخ نداد.»
او از دانشآموزانی میگوید که در سالهای پیش فعال بودند و امسال هم به همان منوال پیگیر درس خواندن هستند اما مسأله او دانشآموزان متوسط و ضعیفی هستند که به نظر میرسد رها شدهاند: «یکسری از بچهها رها شدهاند. اگر سال دیگر هم به این منوال باشد خیلی افت شدید خواهیم داشت. این جدا شدن از مدرسه روی بسیاری از آنها تأثیر منفی گذاشته است.»
نمیتوان با قاطعیت گفت وضعیت به وجود آمده تنها به دانشآموزان مناطق محروم آسیب زده چون فقر مالی دیگر چیزی نیست که مختص به مناطق محروم کشور باشد. نیکپور معتقد است دولت و مجلس باید هر چه زودتر با تخصیص بودجه و برنامهریزی دقیق به فکر آموزش کودکان باشند: «تغییر دیدگاه دولتها به سمت خصوصیسازی این وضعیت را درست کرده است. خیرین هستند اما گستردگی این بیعدالتی آنقدر زیاد است که خیرین مدرسه ساز توانی برای رفع این همه مشکل ندارند. در ابتدای سال قرار بر این بود که خیرین برای فراهم کردن تبلت و گوشی کمک کنند اما به این فکر نکردیم که بودجه تأسیس مدارس چه خواهد شد.» او معتقد است تنها دولت میتواند در این زمینه کمک مؤثری بکند.

تاریخ شفاهی وزارت ارتباطات رونمایی شد
با حضور محمدجواد آذریجهرمی، نخستین جلد از مجموعه 10 جلدی تاریخ شفاهی وزارت ارتباطات پس از انقلاب اسلامی رونمایی شد
بهگزارش «ایران»، ظهر چهارشنبه و با حضور وزیر ارتباطات؛ احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر، محمود دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات و نصرالله جهانگرد، دستیار ویژه رئیسجمهوری در دولت الکترونیک، از نخستین جلد مجموعه ده جلدی تاریخ شفاهی وزارت ارتباطات در محل انتشارات خانه فرهنگ و هنر گویا رونمایی شد.
بر اساس این گزارش، جلد نخست این مجموعه که با ایده و اهتمام مرکز روابط عمومی وزارت ارتباطات به سرانجام رسیده است شامل فرازهایی از دانش و تجربیات مدیریتی مرتضی نبوی، سیدمحمد غرضی، محمدرضا عارف، رضا تقیپور، محمدحسن نامی و نصرالله جهانگرد در دوره سرپرستی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است که با مشارکت مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و انتشارات خانه فرهنگ و هنر گویا منتشر و وارد بازار شده است.
آذریجهرمی در آیین رونمایی تاریخ شفاهی وزارت ارتباطات گفت: از دو سال پیش و با پیشنهاد مرکز روابط عمومی، ایده تاریخ شفاهی را شروع کردیم چون معتقد بودیم دانش و تجربههای مدیریت وزرا و مدیران در دولتها راهگشای مسیر پیش روی ماست و وظیفه داریم بنیانهایی را که مدیران قبلی بنا نهادهاند تقویت کنیم و به ثمر برسانیم.
وزیر ارتباطات افزود: امروز در محوطه وزارت ارتباطات فضای بزرگی به نام باغ مشاهیر نامگذاری شده و برای هریک از وزیران و معاونان قبلی درختی به یادگار غرس شده است تا یاد و نام وزرا و معاونان سابق این وزارتخانه به یادگار ماندگار شود.
همچنین سیدجمال هادیان، رئیس روابط عمومی وزارت ارتباطات و مدیر پروژه تاریخ شفاهی ارتباطات، گفت: ضبط و تدوین تاریخ شفاهی از دو سال پیش آغاز شد و در مجموع ۴۵ وزیر و معاون وزیر شاغل بعد از انقلاب در ادوار مختلف روبهروی دوربین تاریخ شفاهی قرار گرفتند.
وی افزود: حاصل این تلاش دو ساله ده جلد کتاب و ۲۰ مستند تلویزیونی است که تا کنون یک جلد کتاب و3مستند منتشر شده است و بتدریج تمامی مجلدات و مستندهای تصویری منتشر خواهد شد.
بهگزارش «ایران»، ظهر چهارشنبه و با حضور وزیر ارتباطات؛ احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر، محمود دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات و نصرالله جهانگرد، دستیار ویژه رئیسجمهوری در دولت الکترونیک، از نخستین جلد مجموعه ده جلدی تاریخ شفاهی وزارت ارتباطات در محل انتشارات خانه فرهنگ و هنر گویا رونمایی شد.
بر اساس این گزارش، جلد نخست این مجموعه که با ایده و اهتمام مرکز روابط عمومی وزارت ارتباطات به سرانجام رسیده است شامل فرازهایی از دانش و تجربیات مدیریتی مرتضی نبوی، سیدمحمد غرضی، محمدرضا عارف، رضا تقیپور، محمدحسن نامی و نصرالله جهانگرد در دوره سرپرستی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است که با مشارکت مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و انتشارات خانه فرهنگ و هنر گویا منتشر و وارد بازار شده است.
آذریجهرمی در آیین رونمایی تاریخ شفاهی وزارت ارتباطات گفت: از دو سال پیش و با پیشنهاد مرکز روابط عمومی، ایده تاریخ شفاهی را شروع کردیم چون معتقد بودیم دانش و تجربههای مدیریت وزرا و مدیران در دولتها راهگشای مسیر پیش روی ماست و وظیفه داریم بنیانهایی را که مدیران قبلی بنا نهادهاند تقویت کنیم و به ثمر برسانیم.
وزیر ارتباطات افزود: امروز در محوطه وزارت ارتباطات فضای بزرگی به نام باغ مشاهیر نامگذاری شده و برای هریک از وزیران و معاونان قبلی درختی به یادگار غرس شده است تا یاد و نام وزرا و معاونان سابق این وزارتخانه به یادگار ماندگار شود.
همچنین سیدجمال هادیان، رئیس روابط عمومی وزارت ارتباطات و مدیر پروژه تاریخ شفاهی ارتباطات، گفت: ضبط و تدوین تاریخ شفاهی از دو سال پیش آغاز شد و در مجموع ۴۵ وزیر و معاون وزیر شاغل بعد از انقلاب در ادوار مختلف روبهروی دوربین تاریخ شفاهی قرار گرفتند.
وی افزود: حاصل این تلاش دو ساله ده جلد کتاب و ۲۰ مستند تلویزیونی است که تا کنون یک جلد کتاب و3مستند منتشر شده است و بتدریج تمامی مجلدات و مستندهای تصویری منتشر خواهد شد.

چرا پیام رسان های داخلی در جذب مخاطب موفق نبودند؟
سوسن صادقی
خبرنگار
«پیام رسان بومی بیسفون بعد از 8 سال فعالیت سرورهای خود را خاموش میکند. این پیام رسان داخلی در اطلاعیهای از پایان فعالیت خود خبر داد.» اما علت موفق و ناموفق بودن یک پیام رسان چیست؟ آیا فیلترینگ شبکههای خارجی راهی برای جذب کاربران به پیام رسانهای بومی است؟ کارشناسان شبکههای اجتماعی به سؤالهای «ایران» پاسخ میدهند.
یک استراتژی اشتباه
علیرضا یاری کارشناس شبکههای اجتماعی معتقد است فیلترینگ شبکههای اجتماعی خارجی استراتژی صحیحی برای جایگزین کردن پیام رسانهای داخلی نیست، بلکه باید استراتژی صحیحی برای پیام رسانهای داخلی تعریف و اجرا کنیم.یاری گفت: اگر پیامرسانی مدل تجاری خوبی نداشته باشد، نمیتواند در بازار موفقیت بهدست آورد و حمایتها تنها یک جنبه از کسب و کار را پوشش میدهد و تضمین کننده موفقیت پیام رسان نیست. بهعنوان مثال حمایتهای مالی مانند وام تنها یک دوره میتواند کسب و کاری مانند پیام رسان بومی را سرپا نگه دارد.
این کارشناس شبکههای اجتماعی دلیل دیگر موفق بودن پیام رسان را توجه کاربران به آن عنوان کرد و افزود: باید اذعان کرد که پیام رسانهای بومی با سیاستهای درستی از سوی حاکمیت حمایت نشدند و اعتماد مردم از پیام رسانهای بومی سلب شد پس کاربران نیاز به جلب اعتماد دارند تا از این طریق به سمت استفاده از پیام رسانهای بومی هدایت شوند.یاری افزود: از آنجایی که پیام رسانها سرویس رایگان هستند بنابراین باید مدل کسب و کاری خوبی برای آنها تعریف شود و در برخی از حوزهها مانند آموزش، بانک، اپراتورها و... قرار بگیرند و از این طریق کسب درآمد کنند تا بتوانند با جذب کاربران موفق شده و بتدریج راه خود را ادامه دهند. بهنظرم در وضعیت فعلی پیام رسانهای بومی نمیتوانند جایگزین پیام رسانهای خارجی و جهانی مانند واتساپ و... شوند.وی اعتقاد دارد برای موفقیت پیام رسانهای بومی، آنها باید مدل کسب و کاری خود را بازبینی کنند و به سمت بازارهای اختصاصی و ویژه بروند که خارجیها امکان ورود به آنها را در کشور ما ندارند و باید این بخشها را تقویت کرده و کاربران را با جلب اعتماد جذب کنند.
اقدام بعداز بحران
سهیل تقوی دیگر کارشناس شبکههای اجتماعی نیز گفت: فیلتر شبکههای خارجی هم حکایت مرغ و تخم مرغ دارد. برخی معتقدند که فیلتر در صورتی جواب میدهد که پیش از آن در زمان مناسب از کسب و کاری حمایت شود و جایگاه خود را پیدا کند و بعد رقیب خارجی را فیلتر کرد. بنابراین وقتی سرویس داخلی خوبی وجود ندارد معمولاً محصول خارجی را فیلتر نمیکنند.وی افزود: برخی عکس این را قبول دارند که ابتدا باید فیلتر کرد تا زمینه رشد برای داخلیها وجود داشته باشد البته این موضوع هم در کشور ما تنها در برخی از کسب و کارها جواب داد به عبارتی وقتی امریکا اجازه فعالیت آمازون، پلی گوگل و... را در کشور ما نداد، کسب و کارهایی مانند کافه بازار، دیجی کالا شکل گرفتند.تقوی اعتقاد دارد اینکه پیامرسانی و یا هر کسبوکاری نتواند در گردونه رقابت با داخلیها و خارجیها رشد کرده و سرویس خود را خاموش کند کاملاً طبیعی است این اتفاق در دنیا هم روی میدهد.
وی با اشاره به اینکه اگر پیامرسانی مستقل عمل کرد، هوشمندانه حمایت شد و توانست کاربر جذب کند و درآمدزا بود، میتوانیم بگوییم به موفقیت رسیده است، گفت: همیشه گفتهایم که اگر قرار است پیام رسان بومی و یا هر کسبوکاری از سوی حاکمیت حمایت شود باید هوشمندانه باشد. بهنظرم حمایتهایی که از پیام رسانها صورت گرفت و بارها به آن اشاره شد بسیار خام و ساده انگارانه بود و تنها با پرداخت وام نمیتوان از کسب وکاری حمایت کرد، چرا که یک کسب و کاری مانند پیام رسان بومی به هزینههای زیرساختی، نیروی انسانی، دانش فنی و... نیاز دارد و باید به تمام موارد توجه شود.
تقوی در ادامه گفت: از سوی دیگر نباید بازاریابی و درآمدزایی را فراموش کرد بارها تأکید کردیم که برای کمک به پیام رسانهای بومی نیاز است در آنها خدمات داخلی که در دست خارجیها نیست مانند خدمات الکترونیکی ارائه شود تا به کمک آن به بازارسازی برسند. هم اکنون برخی پیام رسانها با ارائه خدمات بانکی، ویدیو درخواستی و برخی سرگرمیها و دیگر خدمات توانستهاند تا حدودی جایگاه خود را در بین کاربران پیدا کنند.این کارشناس معتقد است پیام رسانهای بومی بجز بحثهای فنی که در آن مشکل دارند و به مرور با دانش شرکتهای دانش بنیان در حال رفع شدن است در زمینه بازاریابی و برندسازی نیز مشکل دارند و از سوی دیگر باید خدمات ابری مناسب، مراکز داده قوی و باکیفیت و قیمت مناسب و مسائل شبکه و... را نیز برای آنها بدرستی حل کرد.وی با اشاره به اینکه پیام رسانهای بومی باید نوآوری کنند، گفت: البته بیسفون در زمینه ایجاد کانال برای اولین بار در دنیا نوآوری کرد ولی از آنجایی که دولت و حاکمیت ایجاد کانال در این پیام رسان را منوط به دریافت مجوز کرد بنابراین با فرصت سوزی و حمایت نکردن بموقع از این نوآوری و همه گیر کردن آن، یک شبکه اجتماعی خارجی مانند تلگرام از آن ایده بهره برد و جهانی شد.
برش
خاموشی بیسفون
پیام رسان بومی «بیسفون» 8 سال پیش فعالیت خود را آغاز کرد. این پیام رسان کارهای توسعهای خود را بین سالهای 91 تا 93 انجام داد و در سال 93 در رویداد «الکام استارز» بهصورت رسمی از سوی شرکت تراشه سبز برای سیستم عاملهای اندروید و IOS رونمایی شد. این پیام رسان نه تنها دارای قابلیت چت خصوصی و گروهی بود، بلکه برای اولین بار «کانال» را برای پیام رسانهای بومی دردنیا ابداع کرد اما بهدلیل اینکه در گیر و دار دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، تلگرام زودتر از این شبکه اجتماعی ایجاد کانال را در شبکه خود قرار داد. این پیام رسان بومی با دو میلیون کاربر، نسخه دیگری بهنام «بیسفون پلاس» ارائه داد. پیام رسان بیسفون جزو پیام رسانهای منتخب حاکمیت برای توسعه بود و وام 5 میلیارد تومانی هم از منابع وجوه اداره شده وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را دریافت کرد. اما این پیام رسان دیگر در کافه بازار و گوگل پلی در دسترس نیست و قرار است بعد از 8 سال فعالیت سرورهای خود را درنیمه اسفندماه خاموش کند. در پی این اتفاق با «مهدی داوری» مدیرعامل تراشه سبز تماس گرفتیم تا از علت پایان فعالیت این پیام رسان بومی سؤال کنیم ولی مدیریت این پیام رسان بومی حاضر به گفتوگو نشد و اعلام کرد که در آینده و در اوضاع آرامتر در این باره سخن خواهد گفت.
خبرنگار
«پیام رسان بومی بیسفون بعد از 8 سال فعالیت سرورهای خود را خاموش میکند. این پیام رسان داخلی در اطلاعیهای از پایان فعالیت خود خبر داد.» اما علت موفق و ناموفق بودن یک پیام رسان چیست؟ آیا فیلترینگ شبکههای خارجی راهی برای جذب کاربران به پیام رسانهای بومی است؟ کارشناسان شبکههای اجتماعی به سؤالهای «ایران» پاسخ میدهند.
یک استراتژی اشتباه
علیرضا یاری کارشناس شبکههای اجتماعی معتقد است فیلترینگ شبکههای اجتماعی خارجی استراتژی صحیحی برای جایگزین کردن پیام رسانهای داخلی نیست، بلکه باید استراتژی صحیحی برای پیام رسانهای داخلی تعریف و اجرا کنیم.یاری گفت: اگر پیامرسانی مدل تجاری خوبی نداشته باشد، نمیتواند در بازار موفقیت بهدست آورد و حمایتها تنها یک جنبه از کسب و کار را پوشش میدهد و تضمین کننده موفقیت پیام رسان نیست. بهعنوان مثال حمایتهای مالی مانند وام تنها یک دوره میتواند کسب و کاری مانند پیام رسان بومی را سرپا نگه دارد.
این کارشناس شبکههای اجتماعی دلیل دیگر موفق بودن پیام رسان را توجه کاربران به آن عنوان کرد و افزود: باید اذعان کرد که پیام رسانهای بومی با سیاستهای درستی از سوی حاکمیت حمایت نشدند و اعتماد مردم از پیام رسانهای بومی سلب شد پس کاربران نیاز به جلب اعتماد دارند تا از این طریق به سمت استفاده از پیام رسانهای بومی هدایت شوند.یاری افزود: از آنجایی که پیام رسانها سرویس رایگان هستند بنابراین باید مدل کسب و کاری خوبی برای آنها تعریف شود و در برخی از حوزهها مانند آموزش، بانک، اپراتورها و... قرار بگیرند و از این طریق کسب درآمد کنند تا بتوانند با جذب کاربران موفق شده و بتدریج راه خود را ادامه دهند. بهنظرم در وضعیت فعلی پیام رسانهای بومی نمیتوانند جایگزین پیام رسانهای خارجی و جهانی مانند واتساپ و... شوند.وی اعتقاد دارد برای موفقیت پیام رسانهای بومی، آنها باید مدل کسب و کاری خود را بازبینی کنند و به سمت بازارهای اختصاصی و ویژه بروند که خارجیها امکان ورود به آنها را در کشور ما ندارند و باید این بخشها را تقویت کرده و کاربران را با جلب اعتماد جذب کنند.
اقدام بعداز بحران
سهیل تقوی دیگر کارشناس شبکههای اجتماعی نیز گفت: فیلتر شبکههای خارجی هم حکایت مرغ و تخم مرغ دارد. برخی معتقدند که فیلتر در صورتی جواب میدهد که پیش از آن در زمان مناسب از کسب و کاری حمایت شود و جایگاه خود را پیدا کند و بعد رقیب خارجی را فیلتر کرد. بنابراین وقتی سرویس داخلی خوبی وجود ندارد معمولاً محصول خارجی را فیلتر نمیکنند.وی افزود: برخی عکس این را قبول دارند که ابتدا باید فیلتر کرد تا زمینه رشد برای داخلیها وجود داشته باشد البته این موضوع هم در کشور ما تنها در برخی از کسب و کارها جواب داد به عبارتی وقتی امریکا اجازه فعالیت آمازون، پلی گوگل و... را در کشور ما نداد، کسب و کارهایی مانند کافه بازار، دیجی کالا شکل گرفتند.تقوی اعتقاد دارد اینکه پیامرسانی و یا هر کسبوکاری نتواند در گردونه رقابت با داخلیها و خارجیها رشد کرده و سرویس خود را خاموش کند کاملاً طبیعی است این اتفاق در دنیا هم روی میدهد.
وی با اشاره به اینکه اگر پیامرسانی مستقل عمل کرد، هوشمندانه حمایت شد و توانست کاربر جذب کند و درآمدزا بود، میتوانیم بگوییم به موفقیت رسیده است، گفت: همیشه گفتهایم که اگر قرار است پیام رسان بومی و یا هر کسبوکاری از سوی حاکمیت حمایت شود باید هوشمندانه باشد. بهنظرم حمایتهایی که از پیام رسانها صورت گرفت و بارها به آن اشاره شد بسیار خام و ساده انگارانه بود و تنها با پرداخت وام نمیتوان از کسب وکاری حمایت کرد، چرا که یک کسب و کاری مانند پیام رسان بومی به هزینههای زیرساختی، نیروی انسانی، دانش فنی و... نیاز دارد و باید به تمام موارد توجه شود.
تقوی در ادامه گفت: از سوی دیگر نباید بازاریابی و درآمدزایی را فراموش کرد بارها تأکید کردیم که برای کمک به پیام رسانهای بومی نیاز است در آنها خدمات داخلی که در دست خارجیها نیست مانند خدمات الکترونیکی ارائه شود تا به کمک آن به بازارسازی برسند. هم اکنون برخی پیام رسانها با ارائه خدمات بانکی، ویدیو درخواستی و برخی سرگرمیها و دیگر خدمات توانستهاند تا حدودی جایگاه خود را در بین کاربران پیدا کنند.این کارشناس معتقد است پیام رسانهای بومی بجز بحثهای فنی که در آن مشکل دارند و به مرور با دانش شرکتهای دانش بنیان در حال رفع شدن است در زمینه بازاریابی و برندسازی نیز مشکل دارند و از سوی دیگر باید خدمات ابری مناسب، مراکز داده قوی و باکیفیت و قیمت مناسب و مسائل شبکه و... را نیز برای آنها بدرستی حل کرد.وی با اشاره به اینکه پیام رسانهای بومی باید نوآوری کنند، گفت: البته بیسفون در زمینه ایجاد کانال برای اولین بار در دنیا نوآوری کرد ولی از آنجایی که دولت و حاکمیت ایجاد کانال در این پیام رسان را منوط به دریافت مجوز کرد بنابراین با فرصت سوزی و حمایت نکردن بموقع از این نوآوری و همه گیر کردن آن، یک شبکه اجتماعی خارجی مانند تلگرام از آن ایده بهره برد و جهانی شد.
برش
خاموشی بیسفون
پیام رسان بومی «بیسفون» 8 سال پیش فعالیت خود را آغاز کرد. این پیام رسان کارهای توسعهای خود را بین سالهای 91 تا 93 انجام داد و در سال 93 در رویداد «الکام استارز» بهصورت رسمی از سوی شرکت تراشه سبز برای سیستم عاملهای اندروید و IOS رونمایی شد. این پیام رسان نه تنها دارای قابلیت چت خصوصی و گروهی بود، بلکه برای اولین بار «کانال» را برای پیام رسانهای بومی دردنیا ابداع کرد اما بهدلیل اینکه در گیر و دار دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، تلگرام زودتر از این شبکه اجتماعی ایجاد کانال را در شبکه خود قرار داد. این پیام رسان بومی با دو میلیون کاربر، نسخه دیگری بهنام «بیسفون پلاس» ارائه داد. پیام رسان بیسفون جزو پیام رسانهای منتخب حاکمیت برای توسعه بود و وام 5 میلیارد تومانی هم از منابع وجوه اداره شده وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را دریافت کرد. اما این پیام رسان دیگر در کافه بازار و گوگل پلی در دسترس نیست و قرار است بعد از 8 سال فعالیت سرورهای خود را درنیمه اسفندماه خاموش کند. در پی این اتفاق با «مهدی داوری» مدیرعامل تراشه سبز تماس گرفتیم تا از علت پایان فعالیت این پیام رسان بومی سؤال کنیم ولی مدیریت این پیام رسان بومی حاضر به گفتوگو نشد و اعلام کرد که در آینده و در اوضاع آرامتر در این باره سخن خواهد گفت.

کتیبه ایلخانی بنای امامزاده یحیی باز هم ترک برداشت
زهرا کشوری
خبرنگار
سنگ قبر امامزاده یحیی ورامین در زمان ناصرالدین شاه قاجار دزدیده میشود و سر از موزه آرمیتاژ روسیه درمیآورد. همان زمان در سرقتی دیگر کاشیهای زرینفام آن به موزه لوور فرانسه میرود. کاشی بسیار نفیس محراب آن هم سهم موزه متروپولیتن نیویورک میشود. اواخر دوره قاجاریه نیز محراب زیبای آن در دستبردی دیگر به فیلادلفیا میرود. احمدشاه قاجار کاشیهای جدیدی را جایگزین آنچه که به لوور پاریس رفته میکند اما مشاهدات میدانی نشان میدهد بخشی از کاشیهای نصب شده توسط او در سالهای گذشته به سرقت رفته،اما مقصد آنها تاکنون مشخص نشده است. «ژیلا خدادادی» مسئول دفتر میراث فرهنگی ورامین به «ایران» میگوید: «در چند سال اخیر بنای امامزاده یحیی هم نگهبان داشته و هم دوربین مداربسته، بنابراین در این سالها سرقتی اتفاق نیفتاده است.»
ترکها با گچ پر شدهاند
ترکهای زیادی به جان بنای شاخص ایلخانی امامزاده افتاده که با گچ سفید آن را پر کردهاند. رد این گچکاری ناشیانه چون خط سفید نامرتبط روی کتیبه و بنا کشیده است.
این مرمت ناشیانه البته از افت ساختمان جلوگیری نکرده و ترکهای کتیبه و بنا بیشتر شده است. مشاهدات میدانی نشان میدهد هر لحظه ممکن است کتیبه ارزشمند آرامگاه فرو بریزد. این کتیبه از کنار در ورودی شروع میشود، داخل گنبدخانه را دور میزند و در سمت دیگر در ورودی تمام میشود.
محمدرضا تاجیک کارشناس ارشد تاریخ و پژوهشگر، مؤلف و ورامینشناس به «ایران» میگوید: «آرامگاه امامزاده یحیی یکی از چند اثر تاریخی دوره مغول است که همچنان در ورامین باقی مانده. بنای این امامزاده با شماره ۱۹۹ در تاریخ ۹ خرداد ۱۳۱۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت میرسد.» به گفته تاجیک اهمیت تاریخی این بقعه مرهون تزئینات گچبری و کتیبه برجسته آن است که به خط ثلث نگاشته شده. محراب کاشی گرانبهایی داشته که امروزه جز کتیبه تاریخی و گچبری، اثری از سایر ارائههای زینتی آن به چشم نمیخورد. ساختمان این بقعه از خارج به شکل مربع و از داخل به شکل هشت گوشه و در گوشهها و زوایا دارای طاقچه است. در داخل بقعه برخلاف منظر ساده و بیپیرایه بیرون آن، تزئینات گچبری زیبایی به چشم میخورد که نام «ابو محمد الحسن بن المرتضی بن حسین محمد بن الحسن بن ابی زید» و تاریخ محرم سال ۷۰۷ هجری بر کتیبه گچبری آن حک است. بنای این مقبره دارای گنبد بزرگ و آجری است که فاقد کاشیکاری بوده و در بدنه گنبد ۸ دریچه مشبک تعبیه است. این بقعه علاوه بر تزئینات گچبری زمانی محراب کاشیکاری بسیار نفیسی را در خود داشت که تاریخ آن به سال ۶۶۳ هجری قمری میرسد. سازنده آن شخصی به نام علی بن محمد بن ابی طاهر بود. این محراب در حال حاضر در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشود. او میگوید: «متأسفانه سنگقبر این مجموعه که دارای کاشیکاری زیبایی نیز بود به سرقت رفته و این سنگ قبر که تاریخ آن به سال ۷۵۰ هجری قمری میرسید اکنون در موزه آرمیتاژ نگهداری میشود.» به گفته تاجیک این سنگ قبر برای مقبره امامزاده یحیی(ع) ساخته شده بود و امضای دو نفر از کاشی سازهای معروف کاشان روی آن دیده میشود.
بنای آرامگاه در روستای کهنه گِل قرار دارد. این روستا در حال حاضر بخشی از شهر ورامین محسوب میشود.
پوشاندن ترکهای آرامگاه - که یکی از اثرهای شاخص دوره ایلخانی(مغولی) است - با گچ، سؤالاتی را در پی دارد. هر زائر یا گردشگر که وارد بنا میشود از خود میپرسد که چطور ترک افتاده به جان این بنای نفیس را با گچ پر کرده و بر سیمای آن چنین خط کج و معوجی انداختهاند؟ اسدپور رئیس اداره اوقاف و امور خیریه ورامین در گفتوگو با «ایران» کارشناسان میراث فرهنگی را مسئول پوشاندن ترکهای بنا با گچ میداند و میگوید: «اوقاف در مرمت آثار دخالت نمیکند.» ژیلا خدادادی مسئول دفتر میراث فرهنگی ورامین زمان مرمت این ترکها را اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ میداند. او میگوید: «مرمتکاران آن زمان به هر دلیلی سعی کردهاند ترکها را با گچ و ملات پر کنند.» به گفته خدادادی آن زمان به دلیل کمبود اعتبار و جلوگیری از پیشرفت ترکها این مرمت پذیرفته میشود.
البته ترکها پیشرفت میکند و بنا آسیب بیشتری میبیند. خدادادی میگوید: «۲۰ سال از این مرمت میگذرد و نم باعث افت بنا شده است.» او درباره سرقت کاشیهای قاجاری بنا هم میگوید: «ما هیچ سرقتی نداشتیم. پارسال در یک مورد تماس گرفتند و از جابهجایی دو تا سنگ قبر خبر دادند.» با وجود این عکس تهیه شده نشان میدهد که بخشی از کاشیهای احمدشاهی این بنای ایلخانی سر جایشان نیست. خدادادی میگوید: «این بنا نگهبان دارد و به صورت خانوادگی و با دوربین مداربسته نگهداری میشود.»
کهنه گل محل سکونت ترکان قزلباشی است که در زمان شاه عباس صفوی از دشت مغان به دشت ورامین میآیند. آنها در گذر زمان متولی آرامگاه میشوند. آیا میراث فرهنگی برنامهای برای مرمت این اثر شاخص دارد. پاسخ خدادادی به این سؤال مثبت است. او میگوید: «امسال بیش از ۳۰۰ میلیون تومان بودجه برای مرمت امامزاده اختصاص یافت و تا آخر سالجاری یا اوایل سال جدید مناقصه آن برگزارمیشود.»
ساخت سرویس بهداشتی توسط هیأت امنا
نصب دوربینهای مداربسته هرچند به حفاظت بیشتر بنا میانجامد اما تخریب بنا را هم در پی دارد. رد جای میخها و نصب قاب عکسها هم بر بدنه بنا هویدا است و از دیدهها دور نمیماند. به تازگی هیأت امنای آرامگاه با ساخت یک سکو و سرویس بهداشتی حریم بنا را هم مخدوش کرده است.
خدادادی میگوید: «با توجه به حضور زائران و بازماندگان اموات دفن شده در اطراف امامزاده، آرامگاه نیاز به سرویس بهداشتی دارد. سرویس بهداشتی پیشین متروکه شده است.» البته او اقدام جدید هیأت امنا را غیر استاندارد میداند و از دستور تخریب آن توسط دادستانی خبر میدهد.
خبرنگار
سنگ قبر امامزاده یحیی ورامین در زمان ناصرالدین شاه قاجار دزدیده میشود و سر از موزه آرمیتاژ روسیه درمیآورد. همان زمان در سرقتی دیگر کاشیهای زرینفام آن به موزه لوور فرانسه میرود. کاشی بسیار نفیس محراب آن هم سهم موزه متروپولیتن نیویورک میشود. اواخر دوره قاجاریه نیز محراب زیبای آن در دستبردی دیگر به فیلادلفیا میرود. احمدشاه قاجار کاشیهای جدیدی را جایگزین آنچه که به لوور پاریس رفته میکند اما مشاهدات میدانی نشان میدهد بخشی از کاشیهای نصب شده توسط او در سالهای گذشته به سرقت رفته،اما مقصد آنها تاکنون مشخص نشده است. «ژیلا خدادادی» مسئول دفتر میراث فرهنگی ورامین به «ایران» میگوید: «در چند سال اخیر بنای امامزاده یحیی هم نگهبان داشته و هم دوربین مداربسته، بنابراین در این سالها سرقتی اتفاق نیفتاده است.»
ترکها با گچ پر شدهاند
ترکهای زیادی به جان بنای شاخص ایلخانی امامزاده افتاده که با گچ سفید آن را پر کردهاند. رد این گچکاری ناشیانه چون خط سفید نامرتبط روی کتیبه و بنا کشیده است.
این مرمت ناشیانه البته از افت ساختمان جلوگیری نکرده و ترکهای کتیبه و بنا بیشتر شده است. مشاهدات میدانی نشان میدهد هر لحظه ممکن است کتیبه ارزشمند آرامگاه فرو بریزد. این کتیبه از کنار در ورودی شروع میشود، داخل گنبدخانه را دور میزند و در سمت دیگر در ورودی تمام میشود.
محمدرضا تاجیک کارشناس ارشد تاریخ و پژوهشگر، مؤلف و ورامینشناس به «ایران» میگوید: «آرامگاه امامزاده یحیی یکی از چند اثر تاریخی دوره مغول است که همچنان در ورامین باقی مانده. بنای این امامزاده با شماره ۱۹۹ در تاریخ ۹ خرداد ۱۳۱۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت میرسد.» به گفته تاجیک اهمیت تاریخی این بقعه مرهون تزئینات گچبری و کتیبه برجسته آن است که به خط ثلث نگاشته شده. محراب کاشی گرانبهایی داشته که امروزه جز کتیبه تاریخی و گچبری، اثری از سایر ارائههای زینتی آن به چشم نمیخورد. ساختمان این بقعه از خارج به شکل مربع و از داخل به شکل هشت گوشه و در گوشهها و زوایا دارای طاقچه است. در داخل بقعه برخلاف منظر ساده و بیپیرایه بیرون آن، تزئینات گچبری زیبایی به چشم میخورد که نام «ابو محمد الحسن بن المرتضی بن حسین محمد بن الحسن بن ابی زید» و تاریخ محرم سال ۷۰۷ هجری بر کتیبه گچبری آن حک است. بنای این مقبره دارای گنبد بزرگ و آجری است که فاقد کاشیکاری بوده و در بدنه گنبد ۸ دریچه مشبک تعبیه است. این بقعه علاوه بر تزئینات گچبری زمانی محراب کاشیکاری بسیار نفیسی را در خود داشت که تاریخ آن به سال ۶۶۳ هجری قمری میرسد. سازنده آن شخصی به نام علی بن محمد بن ابی طاهر بود. این محراب در حال حاضر در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشود. او میگوید: «متأسفانه سنگقبر این مجموعه که دارای کاشیکاری زیبایی نیز بود به سرقت رفته و این سنگ قبر که تاریخ آن به سال ۷۵۰ هجری قمری میرسید اکنون در موزه آرمیتاژ نگهداری میشود.» به گفته تاجیک این سنگ قبر برای مقبره امامزاده یحیی(ع) ساخته شده بود و امضای دو نفر از کاشی سازهای معروف کاشان روی آن دیده میشود.
بنای آرامگاه در روستای کهنه گِل قرار دارد. این روستا در حال حاضر بخشی از شهر ورامین محسوب میشود.
پوشاندن ترکهای آرامگاه - که یکی از اثرهای شاخص دوره ایلخانی(مغولی) است - با گچ، سؤالاتی را در پی دارد. هر زائر یا گردشگر که وارد بنا میشود از خود میپرسد که چطور ترک افتاده به جان این بنای نفیس را با گچ پر کرده و بر سیمای آن چنین خط کج و معوجی انداختهاند؟ اسدپور رئیس اداره اوقاف و امور خیریه ورامین در گفتوگو با «ایران» کارشناسان میراث فرهنگی را مسئول پوشاندن ترکهای بنا با گچ میداند و میگوید: «اوقاف در مرمت آثار دخالت نمیکند.» ژیلا خدادادی مسئول دفتر میراث فرهنگی ورامین زمان مرمت این ترکها را اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ میداند. او میگوید: «مرمتکاران آن زمان به هر دلیلی سعی کردهاند ترکها را با گچ و ملات پر کنند.» به گفته خدادادی آن زمان به دلیل کمبود اعتبار و جلوگیری از پیشرفت ترکها این مرمت پذیرفته میشود.
البته ترکها پیشرفت میکند و بنا آسیب بیشتری میبیند. خدادادی میگوید: «۲۰ سال از این مرمت میگذرد و نم باعث افت بنا شده است.» او درباره سرقت کاشیهای قاجاری بنا هم میگوید: «ما هیچ سرقتی نداشتیم. پارسال در یک مورد تماس گرفتند و از جابهجایی دو تا سنگ قبر خبر دادند.» با وجود این عکس تهیه شده نشان میدهد که بخشی از کاشیهای احمدشاهی این بنای ایلخانی سر جایشان نیست. خدادادی میگوید: «این بنا نگهبان دارد و به صورت خانوادگی و با دوربین مداربسته نگهداری میشود.»
کهنه گل محل سکونت ترکان قزلباشی است که در زمان شاه عباس صفوی از دشت مغان به دشت ورامین میآیند. آنها در گذر زمان متولی آرامگاه میشوند. آیا میراث فرهنگی برنامهای برای مرمت این اثر شاخص دارد. پاسخ خدادادی به این سؤال مثبت است. او میگوید: «امسال بیش از ۳۰۰ میلیون تومان بودجه برای مرمت امامزاده اختصاص یافت و تا آخر سالجاری یا اوایل سال جدید مناقصه آن برگزارمیشود.»
ساخت سرویس بهداشتی توسط هیأت امنا
نصب دوربینهای مداربسته هرچند به حفاظت بیشتر بنا میانجامد اما تخریب بنا را هم در پی دارد. رد جای میخها و نصب قاب عکسها هم بر بدنه بنا هویدا است و از دیدهها دور نمیماند. به تازگی هیأت امنای آرامگاه با ساخت یک سکو و سرویس بهداشتی حریم بنا را هم مخدوش کرده است.
خدادادی میگوید: «با توجه به حضور زائران و بازماندگان اموات دفن شده در اطراف امامزاده، آرامگاه نیاز به سرویس بهداشتی دارد. سرویس بهداشتی پیشین متروکه شده است.» البته او اقدام جدید هیأت امنا را غیر استاندارد میداند و از دستور تخریب آن توسط دادستانی خبر میدهد.

اولویت چشمناپوشیدنی دولت
علی ربیعی
دستیارارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
با گذشت یک ماه از تغییر دولت در امریکا سرانجام دولت بایدن با مشاهده مقاومت بینظیر مردم ایران در نپذیرفتن زورگویی و تحمل شدیدترین جنگ اقتصادی که یک ملت در زمان صلح به خود دیده از یک طرف و از طرف دیگر خویشتنداری و شکیبایی دولت در ایستادن بر حقوق ملت با زبان و راه دیپلماتیک، اکنون در آستانه کنار گذاشتن سیاست فشار حداکثری قرار گرفته است. هرچند هنوز برای قضاوت نهایی زود است اما امیدواری به اینکه عقلانیت بر تصمیمهای دولت ایالات متحده بازگردد در مقایسه با ماههای گذشته افزایش محسوسی نشان میدهد.لغو محدودیت تردد نمایندگان ما در مقر سازمان ملل متحد و بازپسگرفتن درخواست امریکای ترامپ از شورای امنیت مبنی بر بازگرداندن قطعنامههای تحریمی علیه ایران گامهای کوچک و نشانههایی ناکافی شاید از حسننیت امریکاست...
اما این قدمها برای راضی کردن مردمی که همچنان و بهرغم پایبندی به تعهدات و توافقهای بینالمللی متحمل سختترین مشقات معیشتی شدند و از حق طبیعی و قانونی خود از داشتن رفاه و ارتباطات تجاری بینالمللی و مهمتر از همه دسترسیهای عادلانه به امکانات بهداشتی و درمانی جهانی در عصر پاندمی ویروس کرونا محروم شدند، ناچیز و بشدت ناکافی است. از نگاه ایرانیان این واقعیتی انکارناپذیر است که حتی اگر همین امروز امریکا با لغو همه تحریمها به تعهدات خود بازگردد، زمان از دست رفته ملی و خسارتهای آن به آسانی جبران نخواهد شد. نزدیک به دو دهه بحرانسازی جعلی حول برنامههای صلحآمیز هستهای که محصول بدخواهی دشمنان ایران از توسعه و پیشرفت علمی مستقل بود، مردم و جامعه را دچار مشکلات زیادی کرد. به همین دلیل است که برداشتن سایه تحریمها از فراز ملت ایران که طی هزارهها سزاواری خود را برای داشتن زیست آزاد، مستقل و شرافتمندانه به اثبات رساندهاند اولویت چشمناپوشیدنی دولت تا آخرین روز کاری آن خواهد ماند. آن روزی که دولت با وجود فشارهای داخلی و خارجی برای خروج از برجام در پاسخ به خروج امریکای ترامپ از آن ایستاد میتوانست روزی را ببیند که حقانیت حقوقی ایران، زورگوترین رژیم جهان را در شورای امنیت و فراتر از آن در دادگاه لاهه متوقف کند.
دولت در سایه حمایت کاملی که مقام معظم رهبری از آن طی این سالها داشت در پیشبینی بازگشتناگزیر امریکا به برجام موفق بود. لازم به تکرار نیست که اگر جانفشانی احترامبرانگیز مردم در تحمل تهاجم غیرانسانی رژیم ترامپ نبود، موفقیت درخشان امروز وجود نمیداشت و سرزندگی برای تعقیب دیپلماسی حداکثری برای به صفر رساندن تنشها در روابط خارجی ما شکل نمیگرفت. اکنون نیز با اطمینان میتوانیم پیشبینی کنیم که بهرغم کش و قوسهای دیپلماتیک که مقدمه طبیعی در بازگشت همه طرفها به تعهدات و از جمله لغو تمامی تحریمها در آینده نزدیک است، ابتکارهای دیپلماتیک بهخوبی و تا رسیدن به نتیجه مطلوب عمل خواهند کرد. هرچند که در هفته جاری و براساس بند ششم قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، دولت موظف به توقف پروتکل الحاقی است اما این اقدام نه مغایر با پایبندی ما به برجام و نه مانعی برای پاسخهای مقتضی و متناسب ما به هرگونه اقدام امریکا در اثبات حسننیت در فرایند بازگشت طرفین به تعهدات است؛ بلکه حتی میتوانیم این اقدام را در فضای نوین ایجاد شده بخشی از فراز و فرود این فرایند مثبت بدانیم و به دولتهایی که علاقهمند به اعاده برجام و نگران پیامدهای این تصمیم هستند، اطمینان بدهیم که هیچ تغییر شگفتانگیز یا نیتی فنی فراتر از تعهدات حقوقی ما در برجام و تعهد اخلاقی و شرعی ما در فتوای ممنوعیت تسلیحات هستهای ندارد.
بهعلاوه، این اقدام همچنان بر اساس بند ۳۶ برجام که به هر کدام از طرفها حق میدهد در مقابل نقض تعهدات، بهطور جزئی یا کلی از انجام تعهدات خود سرباز بزنند، انجام میگیرد و مشابه با گامهای کاهش تعهد پیشین، بهسرعت و تنها در شرایطی که امریکا و اروپا انجام تعهداتشان را با لغو تحریمها از سر بگیرند، برگشتپذیر است. همانگونه که رئیسجمهوری و وزیر خارجه گفتند ما آمادهایم که به محض لغو تحریمها بلافاصله تمام تعهدات را براساس نص برجام از سر بگیریم.
از هر زاویهای که به مقطع کنونی نگاه کنیم، ما با سربلندی یکی از سختترین مراحل تاریخ متأخر را پشت سر گذاشتیم و اطمینان داریم که نوروز ۱۴۰۰ را با فضایی گشودهتر در اقتصاد و سلامت ملی و در موقعیتی ظفرمندانه در غلبه بر تحریم و کرونا آغاز خواهیم کرد. هیچ زمانی بهتر از امروز نمیتواند نشانه ثمربخشی وحدت ملی در برابر مصایب ناخواسته باشد و البته بدون تداوم اتحاد ملی نمیتوانیم این دستاورد را حفظ کنیم. این امید و اعتماد بهنفس شکوفا شده در حالی که انتخابات دیگری برای تعیین سرنوشت و برگزیدن گفتمانی در پیش داریم که بتواند از فرصتهای تاریخی ایجاد شده در مسیر توسعه، رفاه و پیشرفت ایران حمایت کند، نویدبخش آیندهای روشنتر است. آیندهای که با پشتوانه پیروزی بر کرونا و تحریم، با پشتیبانی مشارکت حداکثری مردم در صندوقهای رأی و با در پیش گرفتن موج تازهای از دیپلماسی حداکثری در فردای انتخابات، عقبافتادگیهای تحمیل شده در سه سال اخیر را با سرعتی بیش از قبل جبران کند.
دستیارارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
با گذشت یک ماه از تغییر دولت در امریکا سرانجام دولت بایدن با مشاهده مقاومت بینظیر مردم ایران در نپذیرفتن زورگویی و تحمل شدیدترین جنگ اقتصادی که یک ملت در زمان صلح به خود دیده از یک طرف و از طرف دیگر خویشتنداری و شکیبایی دولت در ایستادن بر حقوق ملت با زبان و راه دیپلماتیک، اکنون در آستانه کنار گذاشتن سیاست فشار حداکثری قرار گرفته است. هرچند هنوز برای قضاوت نهایی زود است اما امیدواری به اینکه عقلانیت بر تصمیمهای دولت ایالات متحده بازگردد در مقایسه با ماههای گذشته افزایش محسوسی نشان میدهد.لغو محدودیت تردد نمایندگان ما در مقر سازمان ملل متحد و بازپسگرفتن درخواست امریکای ترامپ از شورای امنیت مبنی بر بازگرداندن قطعنامههای تحریمی علیه ایران گامهای کوچک و نشانههایی ناکافی شاید از حسننیت امریکاست...
اما این قدمها برای راضی کردن مردمی که همچنان و بهرغم پایبندی به تعهدات و توافقهای بینالمللی متحمل سختترین مشقات معیشتی شدند و از حق طبیعی و قانونی خود از داشتن رفاه و ارتباطات تجاری بینالمللی و مهمتر از همه دسترسیهای عادلانه به امکانات بهداشتی و درمانی جهانی در عصر پاندمی ویروس کرونا محروم شدند، ناچیز و بشدت ناکافی است. از نگاه ایرانیان این واقعیتی انکارناپذیر است که حتی اگر همین امروز امریکا با لغو همه تحریمها به تعهدات خود بازگردد، زمان از دست رفته ملی و خسارتهای آن به آسانی جبران نخواهد شد. نزدیک به دو دهه بحرانسازی جعلی حول برنامههای صلحآمیز هستهای که محصول بدخواهی دشمنان ایران از توسعه و پیشرفت علمی مستقل بود، مردم و جامعه را دچار مشکلات زیادی کرد. به همین دلیل است که برداشتن سایه تحریمها از فراز ملت ایران که طی هزارهها سزاواری خود را برای داشتن زیست آزاد، مستقل و شرافتمندانه به اثبات رساندهاند اولویت چشمناپوشیدنی دولت تا آخرین روز کاری آن خواهد ماند. آن روزی که دولت با وجود فشارهای داخلی و خارجی برای خروج از برجام در پاسخ به خروج امریکای ترامپ از آن ایستاد میتوانست روزی را ببیند که حقانیت حقوقی ایران، زورگوترین رژیم جهان را در شورای امنیت و فراتر از آن در دادگاه لاهه متوقف کند.
دولت در سایه حمایت کاملی که مقام معظم رهبری از آن طی این سالها داشت در پیشبینی بازگشتناگزیر امریکا به برجام موفق بود. لازم به تکرار نیست که اگر جانفشانی احترامبرانگیز مردم در تحمل تهاجم غیرانسانی رژیم ترامپ نبود، موفقیت درخشان امروز وجود نمیداشت و سرزندگی برای تعقیب دیپلماسی حداکثری برای به صفر رساندن تنشها در روابط خارجی ما شکل نمیگرفت. اکنون نیز با اطمینان میتوانیم پیشبینی کنیم که بهرغم کش و قوسهای دیپلماتیک که مقدمه طبیعی در بازگشت همه طرفها به تعهدات و از جمله لغو تمامی تحریمها در آینده نزدیک است، ابتکارهای دیپلماتیک بهخوبی و تا رسیدن به نتیجه مطلوب عمل خواهند کرد. هرچند که در هفته جاری و براساس بند ششم قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، دولت موظف به توقف پروتکل الحاقی است اما این اقدام نه مغایر با پایبندی ما به برجام و نه مانعی برای پاسخهای مقتضی و متناسب ما به هرگونه اقدام امریکا در اثبات حسننیت در فرایند بازگشت طرفین به تعهدات است؛ بلکه حتی میتوانیم این اقدام را در فضای نوین ایجاد شده بخشی از فراز و فرود این فرایند مثبت بدانیم و به دولتهایی که علاقهمند به اعاده برجام و نگران پیامدهای این تصمیم هستند، اطمینان بدهیم که هیچ تغییر شگفتانگیز یا نیتی فنی فراتر از تعهدات حقوقی ما در برجام و تعهد اخلاقی و شرعی ما در فتوای ممنوعیت تسلیحات هستهای ندارد.
بهعلاوه، این اقدام همچنان بر اساس بند ۳۶ برجام که به هر کدام از طرفها حق میدهد در مقابل نقض تعهدات، بهطور جزئی یا کلی از انجام تعهدات خود سرباز بزنند، انجام میگیرد و مشابه با گامهای کاهش تعهد پیشین، بهسرعت و تنها در شرایطی که امریکا و اروپا انجام تعهداتشان را با لغو تحریمها از سر بگیرند، برگشتپذیر است. همانگونه که رئیسجمهوری و وزیر خارجه گفتند ما آمادهایم که به محض لغو تحریمها بلافاصله تمام تعهدات را براساس نص برجام از سر بگیریم.
از هر زاویهای که به مقطع کنونی نگاه کنیم، ما با سربلندی یکی از سختترین مراحل تاریخ متأخر را پشت سر گذاشتیم و اطمینان داریم که نوروز ۱۴۰۰ را با فضایی گشودهتر در اقتصاد و سلامت ملی و در موقعیتی ظفرمندانه در غلبه بر تحریم و کرونا آغاز خواهیم کرد. هیچ زمانی بهتر از امروز نمیتواند نشانه ثمربخشی وحدت ملی در برابر مصایب ناخواسته باشد و البته بدون تداوم اتحاد ملی نمیتوانیم این دستاورد را حفظ کنیم. این امید و اعتماد بهنفس شکوفا شده در حالی که انتخابات دیگری برای تعیین سرنوشت و برگزیدن گفتمانی در پیش داریم که بتواند از فرصتهای تاریخی ایجاد شده در مسیر توسعه، رفاه و پیشرفت ایران حمایت کند، نویدبخش آیندهای روشنتر است. آیندهای که با پشتوانه پیروزی بر کرونا و تحریم، با پشتیبانی مشارکت حداکثری مردم در صندوقهای رأی و با در پیش گرفتن موج تازهای از دیپلماسی حداکثری در فردای انتخابات، عقبافتادگیهای تحمیل شده در سه سال اخیر را با سرعتی بیش از قبل جبران کند.

نمای اقتصاد ایران در سال 99
علی دینی ترکمانی
اقتصاددان
درحالی که کمتر از یک ماه به پایان سال 1399 باقی مانده است، بررسی سیر حرکتی و تحولات اقتصاد ایران در این سال، اهمیت زیادی دارد.
اقتصاد ایران که از سال 1397 و پس از خروج امریکا از برجام درگیر نرخ رشد منفی اقتصادی شده بود، در سال جاری نیز با افزوده شدن شیوع کرونا همچنان با انقباض اقتصادی مواجه شد. در این سال کرونا باعث شد تا با افزایش هزینههای دولت، کسری بودجه بیش از آنچه پیشبینی میشد، افزایش یابد و به همین دلیل دولت برای جلوگیری از تأمین پولی کسری بودجه به انتشار اوراق بدهی و عرضه سهام خود روی آورد. این درحالی است که این اقدام باعث شد بازار سرمایه کشور نیز دستخوش تغییرات زیادی قرار گیرد به طوری که در ابتدای سال شاخص بورس با رشد غیرمعمولی مواجه شد، اما در اواسط سال جاری با ریزش شدیدی مواجه شد و بدین ترتیب سهامداران حقیقی نیز به معترضانی مانند مالباختگان مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز و بازنشستگان و معلمان که دنبال مطالبات خود هستند، افزوده شدند.رخداد مهم دیگری که در سال جاری قابل بررسی است، تحولات بازار ارز است. درحالی که نرخ ارز در دوره برجام به ثبات نسبی رسیده بود، اما با خروج امریکا از برجام و شیوع کرونا که به درآمدهای ارزی کشور آسیب زد، نرخ دلار از محدوده 17 تا 18 هزار تومان در مقطعی به 32 هزار تومان نیز رسید، اما با پیروزی بایدن و شکست ترامپ موج مثبتی در بازار ارز شکل گرفت که موجب شد نرخ دلار به کانال 21 هزار تومان بازگردد. با این حال تغییر شرایط سیاست خارجی و انجام نشدن فوری مذاکرات میان ایران و امریکا باعث شد دوباره نرخ دلار به 25 هزار تومان صعود کند. از آنجایی که نرخ ارز بر طیف وسیعی از کالاها تأثیر میگذارد رشد این نرخ باعث شده است تا سطح عمومی قیمتها نیز بالا رود، اما به دلیل چسبندگی قیمتها، کاهش مقطعی نرخ ارز تأثیر چندانی در کاهش قیمتها ندارد.
برهمین اساس در سال جاری با تورم شدیدی روبهرو هستیم و برخلاف پیشبینی و هدفگذاری بانک مرکزی، در بهمن ماه نرخ تورم سالانه به 34.2 درصد رسید و این در حالی است که نرخ تورم نقطهای به 50 درصد نزدیک شده است.
از سوی دیگر در سال جاری بازار مسکن نیز با تکانه شدیدی مواجه شد و در چندین مقطع با رشد شدیدی همراه بود. این در شرایطی است که مسکن سهم 35 درصدی از هزینههای خانوار ایرانی دارد. از سوی دیگر با توجه به سهم 30 درصدی مسکن در تورم کل رشد قیمت مسکن تأثیر زیادی در رشد نرخ تورم کشور داشته است.هرچند نوسانات نرخ ارز موضوعی طبیعی برای اقتصاد ایران قلمداد میشود، اما میتوان گفت غیرمترقبه ترین رخدادی که در اقتصاد امسال رخ داد، ریزش شدید بازار سهام بود. این شرایط نشان میدهد که اقتصاد ایران با پارادوکسهای زیادی روبهروست. زمانی که دولت میخواهد بدون افزایش تورم کسری بودجه خود را تأمین کند موجب ریزش بورس میشود که هزینههای اجتماعی آن به مراتب بالاتر از استقراض از بانک مرکزی برای تأمین کسری بودجه است.
درسال پیش رو نیز، شرایط اقتصاد ایران تا حدود زیادی به سیاست خارجی امریکا بستگی دارد. در صورتی که دولت امریکا گامهای مثبتی درخصوص ایران بردارد برای مثال با پرداخت وام صندوق بینالمللی پول موافقت کند که به نوعی یک امتیازدهی محسوب میشود، باعث میشود تا حداقل انتظارات تورمی فزاینده موجود در اقتصاد تاحدودی مهار شود.
علاوه براین با آغاز واکسیناسیون در ایران و سایر کشورها انتظار میرود تا در سال آینده، شاهد بهبود شرایط اقتصاد جهانی و همچنین بهبود تولید و کسب و کارها در ایران باشیم که درنتیجه آن رشد اقتصادی کشور به سمت مثبت شدن هدایت میشود. اما با این حال به دلیل رکود شدیدی که وجود دارد برای رسیدن به شرایط اقتصاد سال 1395، چندین سال باید انتظار کشید.
اقتصاددان
درحالی که کمتر از یک ماه به پایان سال 1399 باقی مانده است، بررسی سیر حرکتی و تحولات اقتصاد ایران در این سال، اهمیت زیادی دارد.
اقتصاد ایران که از سال 1397 و پس از خروج امریکا از برجام درگیر نرخ رشد منفی اقتصادی شده بود، در سال جاری نیز با افزوده شدن شیوع کرونا همچنان با انقباض اقتصادی مواجه شد. در این سال کرونا باعث شد تا با افزایش هزینههای دولت، کسری بودجه بیش از آنچه پیشبینی میشد، افزایش یابد و به همین دلیل دولت برای جلوگیری از تأمین پولی کسری بودجه به انتشار اوراق بدهی و عرضه سهام خود روی آورد. این درحالی است که این اقدام باعث شد بازار سرمایه کشور نیز دستخوش تغییرات زیادی قرار گیرد به طوری که در ابتدای سال شاخص بورس با رشد غیرمعمولی مواجه شد، اما در اواسط سال جاری با ریزش شدیدی مواجه شد و بدین ترتیب سهامداران حقیقی نیز به معترضانی مانند مالباختگان مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز و بازنشستگان و معلمان که دنبال مطالبات خود هستند، افزوده شدند.رخداد مهم دیگری که در سال جاری قابل بررسی است، تحولات بازار ارز است. درحالی که نرخ ارز در دوره برجام به ثبات نسبی رسیده بود، اما با خروج امریکا از برجام و شیوع کرونا که به درآمدهای ارزی کشور آسیب زد، نرخ دلار از محدوده 17 تا 18 هزار تومان در مقطعی به 32 هزار تومان نیز رسید، اما با پیروزی بایدن و شکست ترامپ موج مثبتی در بازار ارز شکل گرفت که موجب شد نرخ دلار به کانال 21 هزار تومان بازگردد. با این حال تغییر شرایط سیاست خارجی و انجام نشدن فوری مذاکرات میان ایران و امریکا باعث شد دوباره نرخ دلار به 25 هزار تومان صعود کند. از آنجایی که نرخ ارز بر طیف وسیعی از کالاها تأثیر میگذارد رشد این نرخ باعث شده است تا سطح عمومی قیمتها نیز بالا رود، اما به دلیل چسبندگی قیمتها، کاهش مقطعی نرخ ارز تأثیر چندانی در کاهش قیمتها ندارد.
برهمین اساس در سال جاری با تورم شدیدی روبهرو هستیم و برخلاف پیشبینی و هدفگذاری بانک مرکزی، در بهمن ماه نرخ تورم سالانه به 34.2 درصد رسید و این در حالی است که نرخ تورم نقطهای به 50 درصد نزدیک شده است.
از سوی دیگر در سال جاری بازار مسکن نیز با تکانه شدیدی مواجه شد و در چندین مقطع با رشد شدیدی همراه بود. این در شرایطی است که مسکن سهم 35 درصدی از هزینههای خانوار ایرانی دارد. از سوی دیگر با توجه به سهم 30 درصدی مسکن در تورم کل رشد قیمت مسکن تأثیر زیادی در رشد نرخ تورم کشور داشته است.هرچند نوسانات نرخ ارز موضوعی طبیعی برای اقتصاد ایران قلمداد میشود، اما میتوان گفت غیرمترقبه ترین رخدادی که در اقتصاد امسال رخ داد، ریزش شدید بازار سهام بود. این شرایط نشان میدهد که اقتصاد ایران با پارادوکسهای زیادی روبهروست. زمانی که دولت میخواهد بدون افزایش تورم کسری بودجه خود را تأمین کند موجب ریزش بورس میشود که هزینههای اجتماعی آن به مراتب بالاتر از استقراض از بانک مرکزی برای تأمین کسری بودجه است.
درسال پیش رو نیز، شرایط اقتصاد ایران تا حدود زیادی به سیاست خارجی امریکا بستگی دارد. در صورتی که دولت امریکا گامهای مثبتی درخصوص ایران بردارد برای مثال با پرداخت وام صندوق بینالمللی پول موافقت کند که به نوعی یک امتیازدهی محسوب میشود، باعث میشود تا حداقل انتظارات تورمی فزاینده موجود در اقتصاد تاحدودی مهار شود.
علاوه براین با آغاز واکسیناسیون در ایران و سایر کشورها انتظار میرود تا در سال آینده، شاهد بهبود شرایط اقتصاد جهانی و همچنین بهبود تولید و کسب و کارها در ایران باشیم که درنتیجه آن رشد اقتصادی کشور به سمت مثبت شدن هدایت میشود. اما با این حال به دلیل رکود شدیدی که وجود دارد برای رسیدن به شرایط اقتصاد سال 1395، چندین سال باید انتظار کشید.

تاریخ شفاهی برای فرهنگ شفاهی
سید جمال هادیان طبایی زواره
رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
سرانجام پس از دو سال تلاش، پروژه تاریخ شفاهی وزارت ارتباطات به ثمر نشست و نخستین جلد آن رونمایی شد. فرهنگ ما ایرانیان، فرهنگی عمدتاً شفاهی است و بسیاری از دانشها و تجربههای ارزشمند در طول زمان سینه به سینه منتقل شده و چون مکتوب و مستند نشده از میان رفته است.
تاریخ شفاهی گفتوگویی آگاهانه درباره گذشته، منبعی تحقیقی برای استفاده محققان و مستندی برای درک انتقادی از گذشته است؛ تاریخ شفاهی میتواند تمام سطوح انسانی و اجتماعی را در بر بگیرد و رویدادهای در حال فراموشی را به حافظه تاریخ بسپارد؛ در واقع گرانیگاه تاریخ شفاهی احیای حافظه جمعی است.
ویژگی برجسته تاریخ شفاهی در مقایسه با تاریخنگاری مبتنی بر اسناد و گزارشهای رسمی، ضبط و ترسیم فراز و فرودهای روانشناختی و ارائه تصویری کم و بیش زنده بر اساس تجربیات مستقیم و غیرمستقیم افراد است. ثبت این تجربهها در واقع تلاش برای تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح است. به عبارتی از این طریق دانستههای غیرمکتوب نهفته در ذهن مدیران، به دانشی آشکار و قابل استفاده دیگران تبدیل میشود. وقتی تجارب مدیریتی تدوین و مستندسازی شود میتوان برای آن کاربردهای مختلفی در آموزش، همآموزی و یادگیری سازمانی هم متصور بود.
امروزه تقریباً تمامی فعالیتها و فرایندها، مستلزم انجام کار دانشمحورند و به همین دلیل تمامی کارکنان باید به کارکنان دانشمحور تبدیل شوند و کار به جای آنکه به نیروی دستان کارکنان وابسته باشد، به دانش آنها متکی باشد و این، یعنی خلق، تسهیم و استفاده از دانش در فعالیتهای هر فرد در سازمانش. سازمانها برای موفقیت باید به سرمایههای فکری، بهعنوان سرمایه اصلی بنگرند و بر تولید و حفظ این سرمایهها تأکید کنند. برای بهینه کردن فرایند ثبت و ضبط تجارب، سازمانها و نهادها میتوانند در کنار انجام وظایف خود تاریخ شفاهی آن سازمان یا نهاد را تدوین کنند. همین اهمیت و ضرورت، وزارت ارتباطات در دولت دوازدهم را در کنار تمام وظایف حوزه توسعه زیرساختهای ارتباطی و مخابراتی بر آن داشت تا برای حفظ و انتقال دانشهای غیرمکتوب و تجربیات وزیران و مدیران پیشین این وزارتخانه، تدوین تاریخ شفاهی را آغاز کند تا ناگفتههای دوران حضور و فعالیتشان به زبانی ساده در قالب فیلم و کتاب برای مخاطبان ثبت و ضبط شود. تجارب و اقدامات ابتکاری و بومی فعالان این بخش، بویژه در دوران دفاع مقدس و در دوران تحریمهای ظالمانه بسیار ارزشمند و قابل ستایش و نقطه عطفی در صنعت مخابرات و فناوری ارتباطی کشور است.
در پروژه تاریخ شفاهی وزارت ارتباطات که به ایده و اهتمام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی این وزارتخانه به ثمر نشست ۴۵ نفر از پیشکسوتان و مدیران پیشین بخش ارتباطات، در ۲۰۶ جلسه و ۳۰۰ ساعت، مقابل دوربین تاریخ شفاهی قرار گرفتند و به انتقال تجربیات خود پرداختند. حاصل این مستندسازی ارزشمند ۲۰ مستند تلویزیونی و ده مجلد کتاب خواهد بود که بتدریج منتشر خواهد شد.
توجه به این نکته ضروری است که تاریخ شفاهی همیشه در جریان است و پایانپذیر نیست و اگر فهم درستی از ضرورت تدوین آن وجود داشته باشد، ضبط و ثبت بیطرفانه آن در همه ادوار ادامه خواهد یافت؛ بازنشستگی مدیران و کارکنان حرفهای هرگز به معنای توقف جریان دانش و تجربههای ارزشمند آنها در طول دوران خدمت نیست بلکه جریان ارتباط فکری این گنجینههای خرد و تجربه با سازمانشان از طریق حضور در تاریخ شفاهی همیشگی خواهد بود. به ثمر نشستن تاریخ شفاهی حوزه ارتباطات بهعنوان نخستین رویداد از این نوع در مجموعه دولت در کنار همه توفیقهای وزارت ارتباطات فعالیت موفقی است که باید به همه ارکان دولت تسری یابد.
رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
سرانجام پس از دو سال تلاش، پروژه تاریخ شفاهی وزارت ارتباطات به ثمر نشست و نخستین جلد آن رونمایی شد. فرهنگ ما ایرانیان، فرهنگی عمدتاً شفاهی است و بسیاری از دانشها و تجربههای ارزشمند در طول زمان سینه به سینه منتقل شده و چون مکتوب و مستند نشده از میان رفته است.
تاریخ شفاهی گفتوگویی آگاهانه درباره گذشته، منبعی تحقیقی برای استفاده محققان و مستندی برای درک انتقادی از گذشته است؛ تاریخ شفاهی میتواند تمام سطوح انسانی و اجتماعی را در بر بگیرد و رویدادهای در حال فراموشی را به حافظه تاریخ بسپارد؛ در واقع گرانیگاه تاریخ شفاهی احیای حافظه جمعی است.
ویژگی برجسته تاریخ شفاهی در مقایسه با تاریخنگاری مبتنی بر اسناد و گزارشهای رسمی، ضبط و ترسیم فراز و فرودهای روانشناختی و ارائه تصویری کم و بیش زنده بر اساس تجربیات مستقیم و غیرمستقیم افراد است. ثبت این تجربهها در واقع تلاش برای تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح است. به عبارتی از این طریق دانستههای غیرمکتوب نهفته در ذهن مدیران، به دانشی آشکار و قابل استفاده دیگران تبدیل میشود. وقتی تجارب مدیریتی تدوین و مستندسازی شود میتوان برای آن کاربردهای مختلفی در آموزش، همآموزی و یادگیری سازمانی هم متصور بود.
امروزه تقریباً تمامی فعالیتها و فرایندها، مستلزم انجام کار دانشمحورند و به همین دلیل تمامی کارکنان باید به کارکنان دانشمحور تبدیل شوند و کار به جای آنکه به نیروی دستان کارکنان وابسته باشد، به دانش آنها متکی باشد و این، یعنی خلق، تسهیم و استفاده از دانش در فعالیتهای هر فرد در سازمانش. سازمانها برای موفقیت باید به سرمایههای فکری، بهعنوان سرمایه اصلی بنگرند و بر تولید و حفظ این سرمایهها تأکید کنند. برای بهینه کردن فرایند ثبت و ضبط تجارب، سازمانها و نهادها میتوانند در کنار انجام وظایف خود تاریخ شفاهی آن سازمان یا نهاد را تدوین کنند. همین اهمیت و ضرورت، وزارت ارتباطات در دولت دوازدهم را در کنار تمام وظایف حوزه توسعه زیرساختهای ارتباطی و مخابراتی بر آن داشت تا برای حفظ و انتقال دانشهای غیرمکتوب و تجربیات وزیران و مدیران پیشین این وزارتخانه، تدوین تاریخ شفاهی را آغاز کند تا ناگفتههای دوران حضور و فعالیتشان به زبانی ساده در قالب فیلم و کتاب برای مخاطبان ثبت و ضبط شود. تجارب و اقدامات ابتکاری و بومی فعالان این بخش، بویژه در دوران دفاع مقدس و در دوران تحریمهای ظالمانه بسیار ارزشمند و قابل ستایش و نقطه عطفی در صنعت مخابرات و فناوری ارتباطی کشور است.
در پروژه تاریخ شفاهی وزارت ارتباطات که به ایده و اهتمام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی این وزارتخانه به ثمر نشست ۴۵ نفر از پیشکسوتان و مدیران پیشین بخش ارتباطات، در ۲۰۶ جلسه و ۳۰۰ ساعت، مقابل دوربین تاریخ شفاهی قرار گرفتند و به انتقال تجربیات خود پرداختند. حاصل این مستندسازی ارزشمند ۲۰ مستند تلویزیونی و ده مجلد کتاب خواهد بود که بتدریج منتشر خواهد شد.
توجه به این نکته ضروری است که تاریخ شفاهی همیشه در جریان است و پایانپذیر نیست و اگر فهم درستی از ضرورت تدوین آن وجود داشته باشد، ضبط و ثبت بیطرفانه آن در همه ادوار ادامه خواهد یافت؛ بازنشستگی مدیران و کارکنان حرفهای هرگز به معنای توقف جریان دانش و تجربههای ارزشمند آنها در طول دوران خدمت نیست بلکه جریان ارتباط فکری این گنجینههای خرد و تجربه با سازمانشان از طریق حضور در تاریخ شفاهی همیشگی خواهد بود. به ثمر نشستن تاریخ شفاهی حوزه ارتباطات بهعنوان نخستین رویداد از این نوع در مجموعه دولت در کنار همه توفیقهای وزارت ارتباطات فعالیت موفقی است که باید به همه ارکان دولت تسری یابد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
اداره کشور بدون درآمدهای نفتی از افتخارات دولت است
-
پایان باشکوه نیم فصل
-
عقب نشینی ازماشه شکست خورده
-
شبهای سرد و سخت پس از زلزله «سیسخت»
-
از انتخاب روحانی نه پشیمانیم نه توبه میکنیم
-
مریخنورد ناسا بر سطح مریخ فرود آمد
-
ناگفتههای اقتصاد مقاومتی
-
خط تولید واکسن روسی در ایران ایجاد میشود
-
خانه نشینی معلولان در روزهای کرونایی !
-
سهم ایران از نفت 60 دلاری
-
اهداف دیدار پاپ - آیت الله سیستانی
-
نگرش هنری امام گره گشاییهای زیادی داشت
-
حمله کرونا به سیستم آموزشی
-
تاریخ شفاهی وزارت ارتباطات رونمایی شد
-
چرا پیام رسان های داخلی در جذب مخاطب موفق نبودند؟
-
کتیبه ایلخانی بنای امامزاده یحیی باز هم ترک برداشت
-
اولویت چشمناپوشیدنی دولت
-
نمای اقتصاد ایران در سال 99
-
تاریخ شفاهی برای فرهنگ شفاهی

اخبارایران آنلاین