ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غنیترین کتابخانه روستایی چابهار بعد از 18 سال صاحب ساختمان شد
«بهار» خانه دوم کودکان «رمین»
یوسف حیدری
گزارش نویس
بچهها با صورت های آفتاب سوخته مقابل ساختمان جدید کتابخانه ایستادهاند؛ کتابخانهای در دل یک روستا که البته قرار است تا چند هفته دیگر افتتاح شود. اینجا روستای «رمین» در چابهار سیستان و بلوچستان است.
محمد تور ماهیگیری را محکم به دست گرفته است. از کنار ساختمان کتابخانه راهی دریا میشود تا با پدر و برادرانش به صید بروند. با دست کانکس کنار ساختمان کتابخانه را نشان میدهد و میگوید:«اینجا کتابخانه روستای ماست. کلی کتاب داخل آن است و من همه کتابها را خواندهام. هر روز بعد از مدرسه با شوق زیاد اینجا میآیم و کتاب امانت میگیرم.»
همه بچههای روستای رمین و روستاهای اطراف، اینجا را خانه دوم خودشان میدانند. محمد ادامه میدهد:« وقتی از صید برمیگردم اینجا میآیم تا کتاب جدید امانت بگیرم. من با این کتابها زندگی میکنم و میخواهم در آینده نویسنده شوم. شاید خیلی از بچههای شهرهای بزرگ از نزدیک نویسندههای کودک و نوجوان را ندیده باشند اما من و خیلی از بچههای روستا آنها را از نزدیک میبینیم. خیلی از آنها کتابهایشان را به کتابخانه ما هدیه میدهند و به اینجا سفر میکنند. قبل از آمدن آنها با بچهها کتابهایشان را میخوانیم و کنار هم درباره شان صحبت میکنیم.»
فاطمه روسری سوزن دوزی شده را جلو میکشد و کتابهای جدیدی را که امانت گرفته داخل کیف میگذارد. میگوید دختران روستا بیشتر وقتشان را کتاب میخوانند.
کتابخانه بهار سالها در خانه عبدالحکیم بهار، از اهالی روستا بود. او یکی از اتاقهای خانهاش را کتابخانه کرده بود. بعد از مدتی کتابخانه به این کانکس منتقل شد.
فاطمه میگوید:«به شوق کتاب خواندن در گرمای ظهر تابستان هم اینجا میآیم و کتاب میخوانم. حالا هم که با کمک مناطق آزاد و یک بنیاد خیریه ساختمان قشنگی برای کتابخانه ما ساختهاند. همه بچهها برای افتتاح آن لحظه شماری میکنند. دلم میخواهد از صبح تا شب داخل کتابخانه بنشینم و کتاب بخوانم.»
وقتی برای اولین بار کیهان بچهها را ورق میزد باور نمیکرد کتابی غیر از کتابهای درسی هم وجود داشته باشد. ساعتها صفحات آن را ورق زد و داستانهای آن را خواند. میگوید پیدا کردن کتاب غیردرسی مثل یک گنج بود و من آن روزها خوشبختترین کودک روستای رمین بودم.
اینها حرفهای عبدالحکیم بهاراست که سالهاست کتابخانه کوچک روستا را در یک اتاق خانهاش راهاندازی کرده است. او که کارمند اداره بهداشت است، این ایام به لبخند کودکان روستاهایی فکر میکند که قرار است روزهای آینده صاحب کتابخانه بزرگ شوند؛ روستاهایی که به دوستی کودک با کتاب مشهور هستند. «اگر سالهای قبل جنوب سیستان و بلوچستان را با محرومیت میشناختند، امروز به داشتن کتابخانههای روستایی آن را میشناسند. روستای رمین در چابهار و در کنار دریا صاحب یکی از بزرگترین کتابخانههای کودک و نوجوان در کشور است. ایده کتابخانه روستای رمین 18 سال قبل شکل گرفت. کتابخانه بهار در روستای رمین اولین کتابخانه در منطقه سیستان و بلوچستان است که در یک اتاق به راه افتاد. فکر نمیکردم یک روز این کتابخانه جان بگیرد و به این شکل دربیاید. اغلب ساکنان 8 هزار نفری روستای ما صیاد هستند. چند روستا هم اطراف رمین هستند که تقریباً 123 هزار نفر در آنها زندگی میکنند. دورانی که محصل بودم شرایط مثل امروز نبود. حتی کتاب به راحتی پیدا نمیشد. وقتی برای اولین بار کیهان بچهها را دست گرفتم چند بار آن را خواندم. از این که کتاب غیردرسی میخواندم لذت میبردم. این کتاب انگیزهای شد تا کتابهای غیردرسی را جمع کنم و بخوانم. آن روزها پیدا کردن کتاب خیلی سخت بود. حالا تصور کن در یک روستای دورافتاده و در استان محروم هم باشی که کمتر امکان دسترسی به کتاب دارید. هر کتابی که پیدا میکردم با همه وجود آن را حفظ میکردم. هر بار برای صیادی میرفتم با خودم کتاب میبردم تا بخوانم. بعد از اینکه در اداره بهداشت مشغول کار شدم، تصمیم گرفتم با کتابهایی که جمع کردهام کتابخانهای درست کنم و کتابها را در اختیار بچهها قرار دهم. جایی نداشتم و یکی از اتاقهای خانه روستاییام را خالی کردم و بعد از قفسهبندی، کتابها را آنجا قرار دادم. بچههای روستا از کتابخانه استقبال عجیبی کردند. روزهای اول کمی خجالت میکشیدند اما کم کم همه بچهها آمدند. از روز اول امانت گرفتن کتاب را یاد دادم و چرخه کتاب از همان جا شکل گرفت و ماندگار شد. با 300 جلد کتاب که از کودکی جمع کرده بودم، کتابخانه را راه انداختم. صندلی و نیمکت داخل اتاق قرار دادم تا بچهها بتوانند راحت کتاب بخوانند. بچهها از روستاهای اطراف وقتی شنیدند کتابخانه راه افتاده با خوشحالی به خانه ما میآمدند. کتابخانه به بچههای روستاهای جنوب سیستان و بلوچستان کمک کرد تا مهارتهای زندگی را بیاموزند.»
شوق بچههای روستاهای چابهار برای کتابخوانی و عضویت آنها در کتابخانه بهار باعث شد تا سال 94 در طرح روستاهای دوستدار کتاب که توسط اداره ارشاد برگزار می شد، روستای رمین بهعنوان یکی از 10 روستای نمونه در ترویج کتابخوانی معرفی شود.
عبدالحکیم بهار با اشاره به اینکه انتخاب روستای رمین باعث شد بچهها بیشتر انگیزه پیدا کنند، میگوید:«از شورایاری و دهیاری روستا خواستم جای مناسبی را برای کتابخانه در اختیار ما قرار دهند. آن اتاق دیگر جوابگوی بچههایی که به شوق کتابخوانی میآمدند، نبود. از طرف دیگر بچههایی که از کودکی با ذوق و شوق برای مطالعه کتاب میآمدند وقتی به سن نوجوانی میرسیدند کمتر سراغ کتابخانه می آمدند. دهیاری این زمین را که یک پارک متروکه بود برای تأسیس کتابخانه دراختیارم قرار داد. یک کانکس 50 متری در این زمین مستقر کردیم و کتابخانه به این کانکس کوچک منتقل شد. بچههایی که تا قبل از آن نمیآمدند با خوشحالی آمدند. در کنار کتابخوانی کارهای فرهنگی هم انجام میدادیم و نویسندگان بزرگ کودک و نوجوان از سراسر کشور را به روستا دعوت میکردیم. علی اصغر سید آبادی و شروین نادری از جمله نویسندگانی بودند که به روستای ما آمدند. حضور آنها در کتابخانه کانکسی روستا بسیار جالب بود. بچهها بخشی از کتاب آنها را میخواندند و با نویسندهها صحبت میکردند. حضور نویسندههای کودک و نوجوان در کتابخانه کانکسی روستا بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. به این ترتیب باشگاه کتابخوانی شکل گرفت و نویسندگان بزرگ کودک ونوجوان نیز عضو این باشگاه هستند. اوایل سال 98 پیگیر ساخت کتابخانه بزرگتر شدیم و با کمک بنیاد مجتهدی و مناطق آزاد فضایی با زیربنای 150 متر در کنار کانکس برای ساخت کتابخانه مهیا شد. خوشبختانه 90 درصد پروژه انجام شده و چند روز آینده با رنگ آمیزی آماده بهرهبرداری خواهد شد. در این کتابخانه دو مخزن کتاب کودک ونوجوان و بزرگسال با 12 هزار جلد آماده بهرهبرداری خواهد بود. همزمان هم در 27 روستا کتابخانه ساختهایم که این یک انقلاب فرهنگی در سیستان و بلوچستان است.
سرگذشت خیلی از کتابهای کتابخانه جالب است. ناشران و نویسندگانی همچون مصطفی رحماندوست و اسدالله شعبانی وقتی از ماجرای کتابخانه کانکسی روستا مطلع میشدند، بخشی از کتابهایشان را برای ما میفرستادند. به این ترتیب کتابهای ما از 300 جلد به 12 هزار جلد رسید. به جرأت میتوانم بگویم از نظر منابع، کتابخانه روستای رمین غنیترین کتابخانه در سیستان و بلوچستان است. سعی کردیم به روزترین و تازهترین کتابهای کودک ونوجوان را در کتابخانهمان داشته باشیم.»
گزارش نویس
بچهها با صورت های آفتاب سوخته مقابل ساختمان جدید کتابخانه ایستادهاند؛ کتابخانهای در دل یک روستا که البته قرار است تا چند هفته دیگر افتتاح شود. اینجا روستای «رمین» در چابهار سیستان و بلوچستان است.
محمد تور ماهیگیری را محکم به دست گرفته است. از کنار ساختمان کتابخانه راهی دریا میشود تا با پدر و برادرانش به صید بروند. با دست کانکس کنار ساختمان کتابخانه را نشان میدهد و میگوید:«اینجا کتابخانه روستای ماست. کلی کتاب داخل آن است و من همه کتابها را خواندهام. هر روز بعد از مدرسه با شوق زیاد اینجا میآیم و کتاب امانت میگیرم.»
همه بچههای روستای رمین و روستاهای اطراف، اینجا را خانه دوم خودشان میدانند. محمد ادامه میدهد:« وقتی از صید برمیگردم اینجا میآیم تا کتاب جدید امانت بگیرم. من با این کتابها زندگی میکنم و میخواهم در آینده نویسنده شوم. شاید خیلی از بچههای شهرهای بزرگ از نزدیک نویسندههای کودک و نوجوان را ندیده باشند اما من و خیلی از بچههای روستا آنها را از نزدیک میبینیم. خیلی از آنها کتابهایشان را به کتابخانه ما هدیه میدهند و به اینجا سفر میکنند. قبل از آمدن آنها با بچهها کتابهایشان را میخوانیم و کنار هم درباره شان صحبت میکنیم.»
فاطمه روسری سوزن دوزی شده را جلو میکشد و کتابهای جدیدی را که امانت گرفته داخل کیف میگذارد. میگوید دختران روستا بیشتر وقتشان را کتاب میخوانند.
کتابخانه بهار سالها در خانه عبدالحکیم بهار، از اهالی روستا بود. او یکی از اتاقهای خانهاش را کتابخانه کرده بود. بعد از مدتی کتابخانه به این کانکس منتقل شد.
فاطمه میگوید:«به شوق کتاب خواندن در گرمای ظهر تابستان هم اینجا میآیم و کتاب میخوانم. حالا هم که با کمک مناطق آزاد و یک بنیاد خیریه ساختمان قشنگی برای کتابخانه ما ساختهاند. همه بچهها برای افتتاح آن لحظه شماری میکنند. دلم میخواهد از صبح تا شب داخل کتابخانه بنشینم و کتاب بخوانم.»
وقتی برای اولین بار کیهان بچهها را ورق میزد باور نمیکرد کتابی غیر از کتابهای درسی هم وجود داشته باشد. ساعتها صفحات آن را ورق زد و داستانهای آن را خواند. میگوید پیدا کردن کتاب غیردرسی مثل یک گنج بود و من آن روزها خوشبختترین کودک روستای رمین بودم.
اینها حرفهای عبدالحکیم بهاراست که سالهاست کتابخانه کوچک روستا را در یک اتاق خانهاش راهاندازی کرده است. او که کارمند اداره بهداشت است، این ایام به لبخند کودکان روستاهایی فکر میکند که قرار است روزهای آینده صاحب کتابخانه بزرگ شوند؛ روستاهایی که به دوستی کودک با کتاب مشهور هستند. «اگر سالهای قبل جنوب سیستان و بلوچستان را با محرومیت میشناختند، امروز به داشتن کتابخانههای روستایی آن را میشناسند. روستای رمین در چابهار و در کنار دریا صاحب یکی از بزرگترین کتابخانههای کودک و نوجوان در کشور است. ایده کتابخانه روستای رمین 18 سال قبل شکل گرفت. کتابخانه بهار در روستای رمین اولین کتابخانه در منطقه سیستان و بلوچستان است که در یک اتاق به راه افتاد. فکر نمیکردم یک روز این کتابخانه جان بگیرد و به این شکل دربیاید. اغلب ساکنان 8 هزار نفری روستای ما صیاد هستند. چند روستا هم اطراف رمین هستند که تقریباً 123 هزار نفر در آنها زندگی میکنند. دورانی که محصل بودم شرایط مثل امروز نبود. حتی کتاب به راحتی پیدا نمیشد. وقتی برای اولین بار کیهان بچهها را دست گرفتم چند بار آن را خواندم. از این که کتاب غیردرسی میخواندم لذت میبردم. این کتاب انگیزهای شد تا کتابهای غیردرسی را جمع کنم و بخوانم. آن روزها پیدا کردن کتاب خیلی سخت بود. حالا تصور کن در یک روستای دورافتاده و در استان محروم هم باشی که کمتر امکان دسترسی به کتاب دارید. هر کتابی که پیدا میکردم با همه وجود آن را حفظ میکردم. هر بار برای صیادی میرفتم با خودم کتاب میبردم تا بخوانم. بعد از اینکه در اداره بهداشت مشغول کار شدم، تصمیم گرفتم با کتابهایی که جمع کردهام کتابخانهای درست کنم و کتابها را در اختیار بچهها قرار دهم. جایی نداشتم و یکی از اتاقهای خانه روستاییام را خالی کردم و بعد از قفسهبندی، کتابها را آنجا قرار دادم. بچههای روستا از کتابخانه استقبال عجیبی کردند. روزهای اول کمی خجالت میکشیدند اما کم کم همه بچهها آمدند. از روز اول امانت گرفتن کتاب را یاد دادم و چرخه کتاب از همان جا شکل گرفت و ماندگار شد. با 300 جلد کتاب که از کودکی جمع کرده بودم، کتابخانه را راه انداختم. صندلی و نیمکت داخل اتاق قرار دادم تا بچهها بتوانند راحت کتاب بخوانند. بچهها از روستاهای اطراف وقتی شنیدند کتابخانه راه افتاده با خوشحالی به خانه ما میآمدند. کتابخانه به بچههای روستاهای جنوب سیستان و بلوچستان کمک کرد تا مهارتهای زندگی را بیاموزند.»
شوق بچههای روستاهای چابهار برای کتابخوانی و عضویت آنها در کتابخانه بهار باعث شد تا سال 94 در طرح روستاهای دوستدار کتاب که توسط اداره ارشاد برگزار می شد، روستای رمین بهعنوان یکی از 10 روستای نمونه در ترویج کتابخوانی معرفی شود.
عبدالحکیم بهار با اشاره به اینکه انتخاب روستای رمین باعث شد بچهها بیشتر انگیزه پیدا کنند، میگوید:«از شورایاری و دهیاری روستا خواستم جای مناسبی را برای کتابخانه در اختیار ما قرار دهند. آن اتاق دیگر جوابگوی بچههایی که به شوق کتابخوانی میآمدند، نبود. از طرف دیگر بچههایی که از کودکی با ذوق و شوق برای مطالعه کتاب میآمدند وقتی به سن نوجوانی میرسیدند کمتر سراغ کتابخانه می آمدند. دهیاری این زمین را که یک پارک متروکه بود برای تأسیس کتابخانه دراختیارم قرار داد. یک کانکس 50 متری در این زمین مستقر کردیم و کتابخانه به این کانکس کوچک منتقل شد. بچههایی که تا قبل از آن نمیآمدند با خوشحالی آمدند. در کنار کتابخوانی کارهای فرهنگی هم انجام میدادیم و نویسندگان بزرگ کودک و نوجوان از سراسر کشور را به روستا دعوت میکردیم. علی اصغر سید آبادی و شروین نادری از جمله نویسندگانی بودند که به روستای ما آمدند. حضور آنها در کتابخانه کانکسی روستا بسیار جالب بود. بچهها بخشی از کتاب آنها را میخواندند و با نویسندهها صحبت میکردند. حضور نویسندههای کودک و نوجوان در کتابخانه کانکسی روستا بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت. به این ترتیب باشگاه کتابخوانی شکل گرفت و نویسندگان بزرگ کودک ونوجوان نیز عضو این باشگاه هستند. اوایل سال 98 پیگیر ساخت کتابخانه بزرگتر شدیم و با کمک بنیاد مجتهدی و مناطق آزاد فضایی با زیربنای 150 متر در کنار کانکس برای ساخت کتابخانه مهیا شد. خوشبختانه 90 درصد پروژه انجام شده و چند روز آینده با رنگ آمیزی آماده بهرهبرداری خواهد شد. در این کتابخانه دو مخزن کتاب کودک ونوجوان و بزرگسال با 12 هزار جلد آماده بهرهبرداری خواهد بود. همزمان هم در 27 روستا کتابخانه ساختهایم که این یک انقلاب فرهنگی در سیستان و بلوچستان است.
سرگذشت خیلی از کتابهای کتابخانه جالب است. ناشران و نویسندگانی همچون مصطفی رحماندوست و اسدالله شعبانی وقتی از ماجرای کتابخانه کانکسی روستا مطلع میشدند، بخشی از کتابهایشان را برای ما میفرستادند. به این ترتیب کتابهای ما از 300 جلد به 12 هزار جلد رسید. به جرأت میتوانم بگویم از نظر منابع، کتابخانه روستای رمین غنیترین کتابخانه در سیستان و بلوچستان است. سعی کردیم به روزترین و تازهترین کتابهای کودک ونوجوان را در کتابخانهمان داشته باشیم.»
3 عضو جدید کمیسیون ورزشکاران در گفت و گو با «ایران»:
صدای ورزشکاران هستیم
محمد محمدی سدهی/ انتخابات دومین دوره کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک جمعه برگزار و پس از شمارش آرا مشخص شد که صاحبان رأی بیشتر به قهرمانان و چهرههای موفق اقبال نشان دادهاند. ورزشکاران که غالباً با مشکلات معیشتی، شغلی، بیمهای و مواردی از این دست پس از دوران بازنشستگی مواجه هستند، امیدوارند با فعالیت منتخبین خود وضعیت بهتری در آینده داشته باشند. سؤال مهم این است که کمیسیون ورزشکاران که در دوره اول خروجی چندان قابلتوجهی نداشت، قرار است در این دوره چه گامهای مؤثری بردارد؟ به همین منظور خبرنگار «ایران» با بهداد سلیمی قهرمان نامآشنای وزنهبرداری، محمدرضاگرایی قهرمان المپیک و مسابقات جهانی و حمیده عباسعلی قهرمان کاراته، 3 عضو جدید این کمیسیون گفتوگویی انجام داده که نظرات آنها در ادامه میآید.
اعضای سابق علاقهای به کار کردن نداشتند
بهداد سلیمی با اشاره به اینکه کمیسیون ورزشکاران در دوره گذشته هیچ بازدهی نداشت، صحبتهایش را آغاز کرد: «این امیدواری وجود دارد که کمیسیون کنونی متفاوت از دوره گذشته باشد. در واقع دیگر شاهد انفعال کمیسیون نباشیم و حاصل آن اتفاقات خوبی برای ورزشکاران کشورمان باشد. کمیسیونها معمولاً نقش مشورتی دارند و ما صدای ورزشکاران هستیم. باید بتوانیم از حق و حقوق ورزشکارانی که تا به امروز گرفته نشده، دفاع کنیم.» این چهره موفق رشته وزنهبرداری اظهار داشت: «کمیسیون ورزشکاران میتواند به صورت مستقیم با مسئولان کمیته بینالمللی المپیک نامهنگاری و امتیازات خوبی برای ورزشکاران کسب کند. این کمیسیون باید بازوی ورزشکاران باشد. باید اتفاقاتی که شایسته ورزشکاران کشورمان است را با تدابیر این کمیسیون رقم بزنیم. من برای ریشهیابی مشکلات ورزشکاران برنامه دارم و یک پرسشنامهای را بین ورزشکاران پخش میکنم و اینگونه از درخواستها و نیازهای ورزشکاران آگاه خواهم شد و برای رفع آن تلاش خواهم کرد.» دارنده مدال طلای المپیک لندن افزود: «3 سال است که ورزش را به صورت حرفهای کنار گذاشتهام و در آن زمان دغدغه ورزشکاران شاید متفاوت بود، باید ببینیم امروز ورزشکارانمان چه دغدغههایی دارند و طبق همان دغدغه نیازهای شان را برطرف کنیم. ما باید با ورزشکاران تمامی رشتهها به صورت مستقیم در ارتباط باشیم و بدانیم نیازهایشان چیست و در راستای خواستههای آنها در حد توانمان گام برداریم. کمیسیون کنونی وزن خوبی دارد و چند ورزشکار عنواندار جزو اعضای این کمیسیون هستند.» سلیمی با تأکید بر اینکه در کمیته ملی المپیک دیدگاهها در خصوص کمیسیون ورزشکاران مثبت است، بیان داشت: «در دوره گذشته من هم عضو اعضای کمیسیون بودم اما عملاً اجازهای برای فعالیت به من داده نمیشد به این دلیل که اعضای سابق علاقهای به کار کردن نداشتند و این موضوع باعث دلسردی من شد. اما این دوره متفاوت است و همه برنامه دارند و مشخص است که خواستار اصلاح شرایط کمیسیون هستند. فاصله دوره گذشته کمیسیون با ورزشکاران زیاد بود.»
ورزشکاران نباید دغدغهای جز ورزش داشته باشند
محمدرضاگرایی به اهداف کمیسیون ورزشکاران اشاره کرد و گفت: «هدف از تشکیل کمیسیون ورزشکاران رفع دغدغه ورزشکاران است. من خودم ورزشکار هستم و از مشکلات شان باخبرم. مهمترین موضوع بحث اشتغال ورزشکاران و پیرو آن مشکلات مالی است که اکثر ورزشکاران با آن مواجه هستند و باید برای رفع این موضوع تلاش کنیم. ورزشکاران نباید دغدغهای بجز ورزش داشته باشند. ورزشکار باید با خیال آسوده ورزش کند و این برای ورزشکار حرفهای مهمترین موضوع است.» فرنگیکار طلایی ایران در المپیک توکیو درخصوص سؤالی مبنی بر اینکه کمیسیون چگونه میتواند مشکلات ورزشکاران را برطرف کند؟ پاسخ داد: «من برای بار اول عضو کمیسیون شدم و باید جلساتی در این خصوص برگزار و مشکلات بررسی شود. با مشورتی که با دوستان داشتیم جهت تسریع در پیگیری مشکلات ورزشکاران یک گروه واتساپی شامل 15 عضو این کمیسیون راهاندازی شده است. ما صدای ورزشکاران هستیم و باید این صدا را به گوش مسئولان برسانیم. البته نباید قولی بدهیم که نتوانیم به آن عمل کنیم.» گرایی بیان داشت: «در این میان نقش مسئولان ورزش برای حل مشکلات ورزشکاران بسیار مهم است و امیدواریم که گامهای کمیسیون رو به جلو باشد تا شاهد پیشرفت ورزش باشیم. ورزشکاران پای صندوق آمدند و مشارکت خوبی داشتند. باید پاسخ اعتماد و انتخاب آنها را بدهیم. ورزش کشور باید روند رو به جلو و مثبتی داشته باشد و باید تمامی اعضا با همفکری به این مهم برسیم. اگر دغدغهمان کار کردن باشد، نباید پشت در مسئولان ورزش بمانیم. در حال حاضر نفرات بزرگی در جمع کمیسیون ورزشکاران حضور دارند که وزن کمیسیون را بالا برده است. حضور در این کمیسیون کارم را سختتر میکند چرا که حالا نگاهها روی من بیشتر خواهد بود.»
هدفم فعالیت بیشتر بانوان در ورزش است
بدیهی است که حمیده عباسعلی بیشتر دغدغه ورزشکاران خانم را داشته باشد. این کاراته کا اظهار داشت: «یک کار گروهی انجام خواهد شد و هدف این کمیسیون بررسی و حل مشکلات ورزشکاران است. پس از آن ارائه راهکار برای حل مشکلات و در مرحله بعد راهکار مورد نظر کمیسیون به ریاست کمیته ملی المپیک خواهد رسید و از این طریق کارهای اجرایی توسط ریاست کمیته انجام خواهد شد. من یکی از اعضای بانوی این کمیسیون هستم و هدفم این است که به بانوان ورزشکار کمک کنم تا شاهد فعالیت بیشتر ورزش بانوان باشیم.» او در ادامه گفت: «یک ورزشکار زمانی که بیشتر در ورزش حرفهای فعالیت میکند، مشکلاتش بیشتر میشود. یکی از مسائل مهم ورزشکاران در خصوص مسائل مالی است. ورزشکاران حقوق ثابتی ندارند و اگر هم داشته باشند جوابگویشان نیست. مثلاً ورزشکاری که مدال طلای بازیهای آسیایی را میگیرد ماهانه 700 هزار تومان دریافت میکند. موضوع دیگر مسأله بیمه ورزشکاران است که ما سالهاست با این موضوع دست به گریبان هستیم. من سالهاست که بیمه ندارم و بارها از این ناحیه آسیب دیدهام.» دارنده مدال طلای بازیهای آسیایی 2014 اینچئون گفت: «مشکلات زیاد است و ما که سالهاست در این مسیر قرار داریم کاملاً از مشکلات آگاهی داریم. ما میدانیم که هم جنس خودمان برای رسیدن به جایگاههای بالاتر نباید با چه مشکلاتی مواجه شود. من در دوره اول کمیسیون ورزشکاران حضور داشتم البته خیلی دیر به جمع اعضا اضافه شدم اما متأسفانه برخی از نفرات به دلیل منافع شخصیشان در کمیسیون حاضر شدند و کار دنبال نمیشد. جلسات به صورت منظم برگزار نمیشد. ما صدای ورزشکاران هستیم و خوشبختانه در کمیسیون ورزشکاران رشتههای مختلف حضور دارند و این موضوع میتواند به اعضا کمک کند تا بیشتر در خصوص مشکلات آگاه شوند و برای رفع آن تلاش کنند.»
برش
15 عضو کمیسیون ورزشکاران انتخاب شدند
انتخابات کمیسیون ورزشکاران برگزار شد و پس از شمارش آرای اخذ شده از ورزشکاران واجد شرایط، اعضای این کمیسیون معرفی شدند. از 452 ورزشکاری که میتوانستند در رأیگیری شرکت کنند، 132 ورزشکار رأی خود را در صندوق انداختند. حسن تفتیان و افشین نوروزی به عنوان نماینده کمیسیون ورزشکاران بر روند شمارش آرا نظارت داشتند. گفتنی است 56 کاندیدا برای حضور در کمیسیون ورزشکاران ثبت نام کردند که در نهایت 15 نفر انتخاب شدند. رئیس کمیته ملی المپیک هم میتواند تا 4 نفر را در کمیسیون منصوب کند و البته هادی ساعی که عضو کمیسیون ورزشکاران شورای المپیک آسیاست، طبق آییننامه با حق رأی عضو این کمیسیون خواهد بود. بدین ترتیب سجاد گنجزاده(88 رأی)، حسن یزدانی(79 رأی)، ذبیحالله پورشیب (71 رأی)، احسان حدادی(67 رأی)، بهداد سلیمی (63 رأی)، امین بوداغی (61 رأی)، شهربانو منصوریان (60 رأی)، مجتبی عابدینی (59 رأی)، زهرا نعمتی (58 رأی)، فرزانه فصیحی (57 رأی)، حمیده عباسعلی (51 رأی)، مصطفی نودهی (49 رأی)، محمدرضا گرایی (46 رأی)، نجمه خدمتی (41 رأی) و حسین ساوه شمشکی (41 رأی)، 15 منتخب کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک شدند. طبق ماده 4 بند 2 آییننامه کمیسیون ورزشکاران حداکثر 3 ورزشکار از هر فدراسیون ورزشی که ورزشکاران آنها حداقل در یکی از 3 دوره اخیر بازیهای المپیک تابستانی یا زمستانی مدالآور بودند، میتوانند عضو کمیسیون باشند. سایر فدراسیونهای ورزشی المپیکی و غیرالمپیکی صرفاً میتوانند یک عضو داشته باشند.
اعضای سابق علاقهای به کار کردن نداشتند
بهداد سلیمی با اشاره به اینکه کمیسیون ورزشکاران در دوره گذشته هیچ بازدهی نداشت، صحبتهایش را آغاز کرد: «این امیدواری وجود دارد که کمیسیون کنونی متفاوت از دوره گذشته باشد. در واقع دیگر شاهد انفعال کمیسیون نباشیم و حاصل آن اتفاقات خوبی برای ورزشکاران کشورمان باشد. کمیسیونها معمولاً نقش مشورتی دارند و ما صدای ورزشکاران هستیم. باید بتوانیم از حق و حقوق ورزشکارانی که تا به امروز گرفته نشده، دفاع کنیم.» این چهره موفق رشته وزنهبرداری اظهار داشت: «کمیسیون ورزشکاران میتواند به صورت مستقیم با مسئولان کمیته بینالمللی المپیک نامهنگاری و امتیازات خوبی برای ورزشکاران کسب کند. این کمیسیون باید بازوی ورزشکاران باشد. باید اتفاقاتی که شایسته ورزشکاران کشورمان است را با تدابیر این کمیسیون رقم بزنیم. من برای ریشهیابی مشکلات ورزشکاران برنامه دارم و یک پرسشنامهای را بین ورزشکاران پخش میکنم و اینگونه از درخواستها و نیازهای ورزشکاران آگاه خواهم شد و برای رفع آن تلاش خواهم کرد.» دارنده مدال طلای المپیک لندن افزود: «3 سال است که ورزش را به صورت حرفهای کنار گذاشتهام و در آن زمان دغدغه ورزشکاران شاید متفاوت بود، باید ببینیم امروز ورزشکارانمان چه دغدغههایی دارند و طبق همان دغدغه نیازهای شان را برطرف کنیم. ما باید با ورزشکاران تمامی رشتهها به صورت مستقیم در ارتباط باشیم و بدانیم نیازهایشان چیست و در راستای خواستههای آنها در حد توانمان گام برداریم. کمیسیون کنونی وزن خوبی دارد و چند ورزشکار عنواندار جزو اعضای این کمیسیون هستند.» سلیمی با تأکید بر اینکه در کمیته ملی المپیک دیدگاهها در خصوص کمیسیون ورزشکاران مثبت است، بیان داشت: «در دوره گذشته من هم عضو اعضای کمیسیون بودم اما عملاً اجازهای برای فعالیت به من داده نمیشد به این دلیل که اعضای سابق علاقهای به کار کردن نداشتند و این موضوع باعث دلسردی من شد. اما این دوره متفاوت است و همه برنامه دارند و مشخص است که خواستار اصلاح شرایط کمیسیون هستند. فاصله دوره گذشته کمیسیون با ورزشکاران زیاد بود.»
ورزشکاران نباید دغدغهای جز ورزش داشته باشند
محمدرضاگرایی به اهداف کمیسیون ورزشکاران اشاره کرد و گفت: «هدف از تشکیل کمیسیون ورزشکاران رفع دغدغه ورزشکاران است. من خودم ورزشکار هستم و از مشکلات شان باخبرم. مهمترین موضوع بحث اشتغال ورزشکاران و پیرو آن مشکلات مالی است که اکثر ورزشکاران با آن مواجه هستند و باید برای رفع این موضوع تلاش کنیم. ورزشکاران نباید دغدغهای بجز ورزش داشته باشند. ورزشکار باید با خیال آسوده ورزش کند و این برای ورزشکار حرفهای مهمترین موضوع است.» فرنگیکار طلایی ایران در المپیک توکیو درخصوص سؤالی مبنی بر اینکه کمیسیون چگونه میتواند مشکلات ورزشکاران را برطرف کند؟ پاسخ داد: «من برای بار اول عضو کمیسیون شدم و باید جلساتی در این خصوص برگزار و مشکلات بررسی شود. با مشورتی که با دوستان داشتیم جهت تسریع در پیگیری مشکلات ورزشکاران یک گروه واتساپی شامل 15 عضو این کمیسیون راهاندازی شده است. ما صدای ورزشکاران هستیم و باید این صدا را به گوش مسئولان برسانیم. البته نباید قولی بدهیم که نتوانیم به آن عمل کنیم.» گرایی بیان داشت: «در این میان نقش مسئولان ورزش برای حل مشکلات ورزشکاران بسیار مهم است و امیدواریم که گامهای کمیسیون رو به جلو باشد تا شاهد پیشرفت ورزش باشیم. ورزشکاران پای صندوق آمدند و مشارکت خوبی داشتند. باید پاسخ اعتماد و انتخاب آنها را بدهیم. ورزش کشور باید روند رو به جلو و مثبتی داشته باشد و باید تمامی اعضا با همفکری به این مهم برسیم. اگر دغدغهمان کار کردن باشد، نباید پشت در مسئولان ورزش بمانیم. در حال حاضر نفرات بزرگی در جمع کمیسیون ورزشکاران حضور دارند که وزن کمیسیون را بالا برده است. حضور در این کمیسیون کارم را سختتر میکند چرا که حالا نگاهها روی من بیشتر خواهد بود.»
هدفم فعالیت بیشتر بانوان در ورزش است
بدیهی است که حمیده عباسعلی بیشتر دغدغه ورزشکاران خانم را داشته باشد. این کاراته کا اظهار داشت: «یک کار گروهی انجام خواهد شد و هدف این کمیسیون بررسی و حل مشکلات ورزشکاران است. پس از آن ارائه راهکار برای حل مشکلات و در مرحله بعد راهکار مورد نظر کمیسیون به ریاست کمیته ملی المپیک خواهد رسید و از این طریق کارهای اجرایی توسط ریاست کمیته انجام خواهد شد. من یکی از اعضای بانوی این کمیسیون هستم و هدفم این است که به بانوان ورزشکار کمک کنم تا شاهد فعالیت بیشتر ورزش بانوان باشیم.» او در ادامه گفت: «یک ورزشکار زمانی که بیشتر در ورزش حرفهای فعالیت میکند، مشکلاتش بیشتر میشود. یکی از مسائل مهم ورزشکاران در خصوص مسائل مالی است. ورزشکاران حقوق ثابتی ندارند و اگر هم داشته باشند جوابگویشان نیست. مثلاً ورزشکاری که مدال طلای بازیهای آسیایی را میگیرد ماهانه 700 هزار تومان دریافت میکند. موضوع دیگر مسأله بیمه ورزشکاران است که ما سالهاست با این موضوع دست به گریبان هستیم. من سالهاست که بیمه ندارم و بارها از این ناحیه آسیب دیدهام.» دارنده مدال طلای بازیهای آسیایی 2014 اینچئون گفت: «مشکلات زیاد است و ما که سالهاست در این مسیر قرار داریم کاملاً از مشکلات آگاهی داریم. ما میدانیم که هم جنس خودمان برای رسیدن به جایگاههای بالاتر نباید با چه مشکلاتی مواجه شود. من در دوره اول کمیسیون ورزشکاران حضور داشتم البته خیلی دیر به جمع اعضا اضافه شدم اما متأسفانه برخی از نفرات به دلیل منافع شخصیشان در کمیسیون حاضر شدند و کار دنبال نمیشد. جلسات به صورت منظم برگزار نمیشد. ما صدای ورزشکاران هستیم و خوشبختانه در کمیسیون ورزشکاران رشتههای مختلف حضور دارند و این موضوع میتواند به اعضا کمک کند تا بیشتر در خصوص مشکلات آگاه شوند و برای رفع آن تلاش کنند.»
برش
15 عضو کمیسیون ورزشکاران انتخاب شدند
انتخابات کمیسیون ورزشکاران برگزار شد و پس از شمارش آرای اخذ شده از ورزشکاران واجد شرایط، اعضای این کمیسیون معرفی شدند. از 452 ورزشکاری که میتوانستند در رأیگیری شرکت کنند، 132 ورزشکار رأی خود را در صندوق انداختند. حسن تفتیان و افشین نوروزی به عنوان نماینده کمیسیون ورزشکاران بر روند شمارش آرا نظارت داشتند. گفتنی است 56 کاندیدا برای حضور در کمیسیون ورزشکاران ثبت نام کردند که در نهایت 15 نفر انتخاب شدند. رئیس کمیته ملی المپیک هم میتواند تا 4 نفر را در کمیسیون منصوب کند و البته هادی ساعی که عضو کمیسیون ورزشکاران شورای المپیک آسیاست، طبق آییننامه با حق رأی عضو این کمیسیون خواهد بود. بدین ترتیب سجاد گنجزاده(88 رأی)، حسن یزدانی(79 رأی)، ذبیحالله پورشیب (71 رأی)، احسان حدادی(67 رأی)، بهداد سلیمی (63 رأی)، امین بوداغی (61 رأی)، شهربانو منصوریان (60 رأی)، مجتبی عابدینی (59 رأی)، زهرا نعمتی (58 رأی)، فرزانه فصیحی (57 رأی)، حمیده عباسعلی (51 رأی)، مصطفی نودهی (49 رأی)، محمدرضا گرایی (46 رأی)، نجمه خدمتی (41 رأی) و حسین ساوه شمشکی (41 رأی)، 15 منتخب کمیسیون ورزشکاران کمیته ملی المپیک شدند. طبق ماده 4 بند 2 آییننامه کمیسیون ورزشکاران حداکثر 3 ورزشکار از هر فدراسیون ورزشی که ورزشکاران آنها حداقل در یکی از 3 دوره اخیر بازیهای المپیک تابستانی یا زمستانی مدالآور بودند، میتوانند عضو کمیسیون باشند. سایر فدراسیونهای ورزشی المپیکی و غیرالمپیکی صرفاً میتوانند یک عضو داشته باشند.
«ایران» از اهداف و رویکرد تیم مذاکره کننده کشورمان در فصل جدید گفتوگوها با 1+4 گزارش میدهد
عملیات شکست تحریم
در تاریخ 18 اردیبهشت 1397 (8 مه 2018)، ایالات متحده از برجام که بین 1+5، اتحادیه اروپا و ایران منعقد شده بود خارج شد. در پی خروج امریکا، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که برجام را با اروپاییها ادامه خواهد داد. جمهوری اسلامی ایران، یکسال بعد از خروج امریکا از برجام به خاطر وعدههای اروپاییها در توافق ماند. اما در این مدت نهتنها کشورهای اروپایی عضو برجام به تعهدات 11 گانه خود عمل نکردند بلکه حتی از راهاندازی یک کانال مالی برای تسهیل تجارت ایران نیز عاجز بودند. تجربه آن یکسال بخوبی نشان داد که اروپا در حوزه سیاسی و اقتصادی استقلال ندارد؛ حقیقتی که بارها از زبان مقامات اروپایی بیان شده است.
ناتوانی اروپا در تأمین منافع ایران
در زمانی که شرکتهای اروپایی یکی پس از دیگری به بهانه خروج امریکا از برجام از ایران خارج شدند، اروپاییها به بهانه ناتوانی در اجبار شرکتهایشان به کار با ایران سکوت کردند. بعد از خروج امریکا از برجام، شرکتها سعی کردند از امریکا به نوعی معافیت تحریمی بگیرند، اما با واکنش منفی وزارت خزانهداری امریکا روبهرو شدند.اولین لغو قرارداد تجاری شرکتهای اروپایی با ایران توسط ایرباس در 22 اردیبهشت 1397 صورت گرفت که این شرکت پذیرفت قرارداد فروش هواپیما به ایران را لغو کند و تنها دو هواپیمای دیگر را تحویل بدهد. بعد از ایرباس در 28 اردیبهشت 1397 شرکت فولادسازی دانیلی ایتالیا بهدنبال خروج امریکا از برجام تلاش برای یافتن تأمینکننده مالی برای سفارشات ۱.۵میلیارد یورویی را که در ایران برنده شده بود، متوقف کرد. آلساندرو تریویلین، مدیرعامل شرکت دانیلی در اینباره گفت: «با خروج امریکا از توافق هستهای، بانکها بهدلیل نگرانی از تحریمهای ثانویه دیگر آماده تأمین مالی پروژههای ایرانی نیستند».به مرور زمان خروج شرکتهای اروپایی از اقتصاد ایران بهطور تصاعدی افزایش پیدا کرد و دو شرکت ژاپنی فعال در زمینه قطعات خودروسازی و یک شرکت بیمه به نام «سوئیسری» اعلام کردند از ایران خارج خواهند شد. شرکت توتال فرانسه نیز در تاریخ 29 اردیبهشت 1397 اعلام کرد که با اعمال تحریمهای امریکا علیه ایران، هرگونه همکاری با خطر از دست رفتن دسترسی به سیستمهای بانکی همراه است که توتال چنین ریسکی را نمیپذیرد.
در 14 خرداد 1397 خبرگزاری فرانسه از تصمیم شرکت پژو - سیتروئن برای خروج از ایران خبر داد؛ گروه پژو سیتروئن در بیانیهای تصریح کرد که فرایند تعلیق فعالیتهای مربوط به سرمایهگذاریهای مشترک خود در ایران را آغاز کرده و برای احترام به قانون تحریمهای امریکا بر ضد تهران تا ششم اوت (پانزدهم مرداد ماه سالجاری) ایران را ترک میکند.
در مقابل این حجم گسترده از خروج شرکتهای اروپایی از ایران، مقامات اروپا به جای حمایت و تقابل عملی با امریکا به دلیل خروج غیرقانونی از برجام، از عدم توانایی خود در مقابل تحریمهای امریکا گفتند. در همین راستا وزیر اقتصاد آلمان در 21 اردیبهشت 1397 ماه اعلام کرد که: «نمیتوانیم از شرکتها در برابر تحریمهای امریکا محافظت کنیم.»وی دلیل عدم توانایی برای حمایت از شرکتهای اروپایی را عدم وجود امکان حقوقی عنوان کرد و افزود: «ما آمادهایم با همه شرکتهای مربوطه در این باره صحبت کنیم که چگونه میتوانیم عواقب منفی این اقدام امریکا را حتیالامکان محدود کنیم».
فرصت اروپا برای جبران گذشته
با بازخوانی مناسبات بین ایران و اروپا مشخص شد که اروپا در حوزه سیاسی و اقتصادی استقلال و اراده لازم را برای تأمین منافع ایران نداشته و به دلیل قبلاً بیان شده دیگر اعتباری نیز در بین مردم و دولت ایران ندارد. برای همین اگر اروپاییها بخواهند نقش مؤثری در مذاکرات داشته باشند، باید بسیار تلاش کنند.
دولت سیزدهم با توجه به همین واقعیات بوده که سیاست خود را عدم گره زدن اقتصاد و سفره مردم به مذاکرات اعلام کرد و در این مسیر به دنبال تحقق اقتصاد مقاومتی است، در نتیجه تجربه گذشته را که با امید کاذب بخواهد معطل کشورهای اروپایی شود، تکرار نخواهد کرد. حال این اروپا است که برای احیای اعتبار از دست رفتهاش باید سخت تلاش کند.
کشورهای اروپایی باید این مسأله را بخوبی درک کنند که تجربه گذشته در اجرای توافق هستهای با دقت از سوی دولت سیزدهم بررسی شده است و دیگر خطای امید بستن به وعدههای غیرواقعی آنها را تکرار نمیکند.
اروپا به منظور نشان دادن جدیت خود در پیشرفت مذاکرات و همچنین احیای اعتبار خود نزد مردم ایران، باید با فاصله گرفتن از نقشی که ایالات متحده برای اروپا در نظر گرفته است، مسئولیت و لزوم هزینه دادن برای انجام تعهدات را بپذیرد. مواجهه فعالانه با تحریمهای امریکا موضوعی است که برای اروپا از نظر استقلال اقتصادی و آینده سیاسی خودشان نیز اهمیت دارد.
گروه سیاسی/ «رفع تحریمها»؛ این محور اصلی مذاکراتی است که قرار است از هشتم آذر ماه شروع شود. دیپلماتهای ایرانی به صراحت این را در حرفها و گفتههای خود تکرار میکنند. بهعنوان نمونه علی باقری در همین خصوص به فیگارو گفته است: «اولویت اساسی ایران این است که موضوع لغو تحریمهای غیر قانونی باید محور اصلی گفتوگوها در دور جدید باشد.» این مسأله بخوبی نشاندهنده رویکرد جدید ایران در قبال مذاکرات پیش رواست.
اما اهمیت یافتن این محور اصلی برای مذاکرات چیست؟ یکی از علل اصلی شکستهای پیدرپی مذاکرات وین در دولت قبل را میتوان در نداشتن دیدگاه مشترک به هدف مذاکرات دید. مسألهای که البته با سردرگمی تیم مذاکرهکننده وقت ایران مشکلات را بیشتر کرده بود. به همین سبب بارها در میانه مذاکرات مباحثی همچون لزوم عقب نشینی ایران در مسائل منطقهای و موشکی نیز به چشم میخورد. غریبآبادی سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمانهای بینالمللی که در مذاکرات وین حضور داشت بعدها فاش کرد که غربیها بهدنبال گنجاندن مسائل غیرهستهای در مذاکرات ناکام وین بودند. وی گفته بود: «در وین، امریکا و غربیها بهدنبال اهداف خاص خود بودند. این موضوع نشان داد که آنها همچنان به تفاهم هستهای بهعنوان پلی برای ورود به سایر موضوعات غیرمرتبط مانند مسائل منطقهای و موشکی نگاه میکنند. این سری، حتی فراتر رفتند و اصرار کردند که خواستهشان بهنوعی در متن گنجانده شود. هدفشان این است که از این طریق بلافاصله بعداز هر تفاهمی، سراغ این موضوعات بیایند و آن را جزئی لاینفک از تفاهم هستهای تلقی و زمینه را برای مداخلات خود در این حوزهها فراهم کنند و هرکجا هم که به اهداف خود نرسیدند، ایران را مقصر معرفیکرده و زمینه را برای اعمال فشار به بهانههای دیگر بر ایران فراهم کنند.»
اما سکانداران جدید دستگاه سیاست خارجی کشورمان تلاش دارند با رایزنیهای گسترده با مقامات کشورهای 1+4 این فهم مشترک را تثبیت کنند. تماسهای تلفنی امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان و سفرهای علی باقری معاون سیاسی این وزارتخانه و مسئول تیم مذاکرات جدید به فرانسه، آلمان، انگلیس و اسپانیا نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. دیپلماتهای ایرانی تلاش دارند در مرحله اول خروج یکجانبه و غیرقانونی امریکا از توافق 2015 را بهعنوان اصلیترین عامل سست شدن و سپس نابودی این توافقنامه معرفی کنند. با محکم شدن این گزاره میتوان امید داشت خواستههای ایران که رفع همه تحریمهاست بتواند در مسیر مذاکرات به نتیجه برسد و سایر کشورها ملزم به همکاری با ایران جهت برخورد با ناقض اصلی برجام شوند.
جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری که بر اساس 16 گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبندی کاملی به توافق داشته است اکنون با بدعهدی امریکا در موضع طلبکار، حقوق را پیگیری میکند. این مسأله در سایه افزایش قدرت غنیسازی کشورمان و دستیابی به بیش از 25 کیلوگرم اورانیوم 60درصد و 210کیلوگرم اورانیوم 20 درصد و همچنین محدود کردن اختیارات برجامی آژانس در کشورمان وزن بیشتری گرفته است تا جاییکه بارها کشورهای اروپایی و آژانس خروج ایران از این وضعیت انفعالی را مورد هجمه قرار داده و ناراحتی خود را ابراز داشتهاند. حرکت به سمت دیپلماسی رو بهجلو و کنار گذاشتن راهبرد صبر استراتژیک که نتوانست غرب را ملزم به احترام گذاشتن به حقوق ایران کند عملاً توپ را در زمین طرف مقابل انداخته است؛ اکنون آنها هستند که باید برای وضعیت پیش آمده پاسخی عملی و عینی داشته باشند.
دولت سیزدهم با همین پشتوانه قوی و شکست کارزار فشار حداکثری در موضعی جدید قرار گرفته و ابتکار عمل را در دست دارد. از اینرو تاریخ و زمان مذاکرات را مشخص کرده و تلاش دارد توافق مطلوب از منظر خود را به کرسی بنشاند. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان هفته گذشته در همین خصوص اعلام کرد که ایران آماده حصول یک توافق خوب است. امیرعبداللهیان در توئیتر خود نوشت: «این روزها دکتر باقری گفتوگوهای موفقی را در اروپا دنبال میکند. ما در میز مذاکرات وین آماده نیل به توافق خوب هستیم. بازگشت همه طرفها به تعهدات یک اصل مهم و راهگشاست»
اما این «توافق خوب» چه ویژگیهایی دارد؟
1.در مذاکرات جدید نه تنها جمهوری اسلامی ایران اجازه گفتوگو پیرامون مسائل موشکی و منطقهای خود را نخواهد داد که حتی گفتوگوی هستهای هم نخواهد داشت. ایران که خواستار عمل کردن طرف مقابل به تعهدات سال 2015 است، به مسائل هستهای ورود مجدد نخواهد کرد و اینگونه دست غربیها را در وارد کردن مسائل جدید به مذاکرات خواهد بست. علی باقری که چند روز قبل در دیدار با مدیرکل وزارت امور خارجه فرانسه مذاکره هستهای را رد کرده بود اکنون در مصاحبه با گاردین هر گونه مذاکره در خصوص مسائل دفاعی را رد کرد و گفت: «برجام، دارای چهارچوب روشنی است و سایر مسائل به آن مربوط نیستند. ما بر سر قابلیتهای دفاعی یا امنیتمان مذاکره نخواهیم کرد.»
2. امریکا بهعنوان ناقض توافقنامه در جایگاه متهم و حتی بیرون از گفتوگوها قرار دارد. دولت امریکا باید ضمن ابراز پشیمانی به جبران اشتباهات گذشته و پرداخت غرامت، خسارت و هزینه عدم النفع ایران را بپردازد و اعتمادسازی لازم را انجام دهد. این اتفاق تاکنون رخ نداده و حتی جوبایدن رئیسجمهوری امریکا با تمدید فرمان اجرایی برقراری وضعیت اضطراری ملی در مورد ایران نشان داده که قصدی برای اعتمادسازی هم ندارد.
3. امریکا ضمن اعتمادسازی باید دست از تقسیمبندی تحریمها برداشته و با رفع همه تحریمها، تحریمهای وضع شده در دولت اوباما و ترامپ را لغو کرده و اراده جدی خود برای جبران گذشته را نشان دهد. باقری در این مورد میگوید: «هدف اصلی ما رفع تحریمهای قانونی است که آنها با نقض قطعنامههای سازمان ملل بهملت ایران تحمیل کردهاند. هرتحریم در نقض برجام که توسط رئیسجمهوری اوباما یا رئیسجمهوری ترامپ وضع شده باید رفع شوند.»
4. رفع واقعی تحریمها نیاز به راستیآزمایی و گذشت زمان برای اثبات پذیر شدن دارد. از آنجایی که ایران یکبار با انجام تعهدات خود در گام اول متضرر شده و امریکا به تعهدات خود پایبند نبوده، ایران باید فرصت لازم برای راستیآزمایی داشته باشد و با خرید و فروش نفت و انتقال ارز به داخل کشور از اقدامات امریکا اطمینان حاصل کند. ایران برای شکلگیری بیطرفانه این کار نظارت یک گروه بیطرف برای راستی آزمایی را هم میتواند قبول داشته باشد. معاون سیاسی وزارت امور خارجه در این مورد معتقد است هر مذاکره و توافقی برای ایران مطلوب نیست: «ما به راستیآزمایی نیاز داریم و این موضوع، یکی از مسائلی است که هنوز نهایینشده باقی مانده است. فقط کافی نیست که خودکار روی توافق به گردش درآید.»
5. امریکاییها باید متعهد شوند که خروج دوباره از توافق را انجام نخواهند داد. از آنجایی که این بازیگر نقش مخربی در توافقنامههای بینالمللی داشته است امکان استفاده نابجا از مکانیزم ماشه را هم دارد و میتواند اینبار از فرصت حضور در توافقنامه به شکل موذیانهتری استفاده کند. امیرعبداللهیان بهصورت صریح در این خصوص گفته است: «اقدامات و قانونشکنیهای امریکا از جمله تحریمهای تازه این کشور ارائه تضمینهای عینی از سوی امریکا را به یک ضرورت غیرقابل چشمپوشی تبدیل کرده است»
روی میز قرار گرفتن خواستههای مشروع ایران و ترمینولوژی مواضع دولتمردان سیزدهم در خصوص مذاکرات نشاندهنده تغییرات جدی در رویکرد به پرونده توافق هستهای کشورمان است. دولتمردان با استفاده از واژههای «شروع مذاکرات»، «مذاکرات نتیجهمحور»، «مذاکره برای رفع تحریم» و «لزوم تضمین دادن امریکا» بهجای «ادامه مذاکرات» و «مذاکره برای احیای برجام» تغییر رویکرد مذاکرات را نشان دادهاند.
ناتوانی اروپا در تأمین منافع ایران
در زمانی که شرکتهای اروپایی یکی پس از دیگری به بهانه خروج امریکا از برجام از ایران خارج شدند، اروپاییها به بهانه ناتوانی در اجبار شرکتهایشان به کار با ایران سکوت کردند. بعد از خروج امریکا از برجام، شرکتها سعی کردند از امریکا به نوعی معافیت تحریمی بگیرند، اما با واکنش منفی وزارت خزانهداری امریکا روبهرو شدند.اولین لغو قرارداد تجاری شرکتهای اروپایی با ایران توسط ایرباس در 22 اردیبهشت 1397 صورت گرفت که این شرکت پذیرفت قرارداد فروش هواپیما به ایران را لغو کند و تنها دو هواپیمای دیگر را تحویل بدهد. بعد از ایرباس در 28 اردیبهشت 1397 شرکت فولادسازی دانیلی ایتالیا بهدنبال خروج امریکا از برجام تلاش برای یافتن تأمینکننده مالی برای سفارشات ۱.۵میلیارد یورویی را که در ایران برنده شده بود، متوقف کرد. آلساندرو تریویلین، مدیرعامل شرکت دانیلی در اینباره گفت: «با خروج امریکا از توافق هستهای، بانکها بهدلیل نگرانی از تحریمهای ثانویه دیگر آماده تأمین مالی پروژههای ایرانی نیستند».به مرور زمان خروج شرکتهای اروپایی از اقتصاد ایران بهطور تصاعدی افزایش پیدا کرد و دو شرکت ژاپنی فعال در زمینه قطعات خودروسازی و یک شرکت بیمه به نام «سوئیسری» اعلام کردند از ایران خارج خواهند شد. شرکت توتال فرانسه نیز در تاریخ 29 اردیبهشت 1397 اعلام کرد که با اعمال تحریمهای امریکا علیه ایران، هرگونه همکاری با خطر از دست رفتن دسترسی به سیستمهای بانکی همراه است که توتال چنین ریسکی را نمیپذیرد.
در 14 خرداد 1397 خبرگزاری فرانسه از تصمیم شرکت پژو - سیتروئن برای خروج از ایران خبر داد؛ گروه پژو سیتروئن در بیانیهای تصریح کرد که فرایند تعلیق فعالیتهای مربوط به سرمایهگذاریهای مشترک خود در ایران را آغاز کرده و برای احترام به قانون تحریمهای امریکا بر ضد تهران تا ششم اوت (پانزدهم مرداد ماه سالجاری) ایران را ترک میکند.
در مقابل این حجم گسترده از خروج شرکتهای اروپایی از ایران، مقامات اروپا به جای حمایت و تقابل عملی با امریکا به دلیل خروج غیرقانونی از برجام، از عدم توانایی خود در مقابل تحریمهای امریکا گفتند. در همین راستا وزیر اقتصاد آلمان در 21 اردیبهشت 1397 ماه اعلام کرد که: «نمیتوانیم از شرکتها در برابر تحریمهای امریکا محافظت کنیم.»وی دلیل عدم توانایی برای حمایت از شرکتهای اروپایی را عدم وجود امکان حقوقی عنوان کرد و افزود: «ما آمادهایم با همه شرکتهای مربوطه در این باره صحبت کنیم که چگونه میتوانیم عواقب منفی این اقدام امریکا را حتیالامکان محدود کنیم».
فرصت اروپا برای جبران گذشته
با بازخوانی مناسبات بین ایران و اروپا مشخص شد که اروپا در حوزه سیاسی و اقتصادی استقلال و اراده لازم را برای تأمین منافع ایران نداشته و به دلیل قبلاً بیان شده دیگر اعتباری نیز در بین مردم و دولت ایران ندارد. برای همین اگر اروپاییها بخواهند نقش مؤثری در مذاکرات داشته باشند، باید بسیار تلاش کنند.
دولت سیزدهم با توجه به همین واقعیات بوده که سیاست خود را عدم گره زدن اقتصاد و سفره مردم به مذاکرات اعلام کرد و در این مسیر به دنبال تحقق اقتصاد مقاومتی است، در نتیجه تجربه گذشته را که با امید کاذب بخواهد معطل کشورهای اروپایی شود، تکرار نخواهد کرد. حال این اروپا است که برای احیای اعتبار از دست رفتهاش باید سخت تلاش کند.
کشورهای اروپایی باید این مسأله را بخوبی درک کنند که تجربه گذشته در اجرای توافق هستهای با دقت از سوی دولت سیزدهم بررسی شده است و دیگر خطای امید بستن به وعدههای غیرواقعی آنها را تکرار نمیکند.
اروپا به منظور نشان دادن جدیت خود در پیشرفت مذاکرات و همچنین احیای اعتبار خود نزد مردم ایران، باید با فاصله گرفتن از نقشی که ایالات متحده برای اروپا در نظر گرفته است، مسئولیت و لزوم هزینه دادن برای انجام تعهدات را بپذیرد. مواجهه فعالانه با تحریمهای امریکا موضوعی است که برای اروپا از نظر استقلال اقتصادی و آینده سیاسی خودشان نیز اهمیت دارد.
گروه سیاسی/ «رفع تحریمها»؛ این محور اصلی مذاکراتی است که قرار است از هشتم آذر ماه شروع شود. دیپلماتهای ایرانی به صراحت این را در حرفها و گفتههای خود تکرار میکنند. بهعنوان نمونه علی باقری در همین خصوص به فیگارو گفته است: «اولویت اساسی ایران این است که موضوع لغو تحریمهای غیر قانونی باید محور اصلی گفتوگوها در دور جدید باشد.» این مسأله بخوبی نشاندهنده رویکرد جدید ایران در قبال مذاکرات پیش رواست.
اما اهمیت یافتن این محور اصلی برای مذاکرات چیست؟ یکی از علل اصلی شکستهای پیدرپی مذاکرات وین در دولت قبل را میتوان در نداشتن دیدگاه مشترک به هدف مذاکرات دید. مسألهای که البته با سردرگمی تیم مذاکرهکننده وقت ایران مشکلات را بیشتر کرده بود. به همین سبب بارها در میانه مذاکرات مباحثی همچون لزوم عقب نشینی ایران در مسائل منطقهای و موشکی نیز به چشم میخورد. غریبآبادی سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمانهای بینالمللی که در مذاکرات وین حضور داشت بعدها فاش کرد که غربیها بهدنبال گنجاندن مسائل غیرهستهای در مذاکرات ناکام وین بودند. وی گفته بود: «در وین، امریکا و غربیها بهدنبال اهداف خاص خود بودند. این موضوع نشان داد که آنها همچنان به تفاهم هستهای بهعنوان پلی برای ورود به سایر موضوعات غیرمرتبط مانند مسائل منطقهای و موشکی نگاه میکنند. این سری، حتی فراتر رفتند و اصرار کردند که خواستهشان بهنوعی در متن گنجانده شود. هدفشان این است که از این طریق بلافاصله بعداز هر تفاهمی، سراغ این موضوعات بیایند و آن را جزئی لاینفک از تفاهم هستهای تلقی و زمینه را برای مداخلات خود در این حوزهها فراهم کنند و هرکجا هم که به اهداف خود نرسیدند، ایران را مقصر معرفیکرده و زمینه را برای اعمال فشار به بهانههای دیگر بر ایران فراهم کنند.»
اما سکانداران جدید دستگاه سیاست خارجی کشورمان تلاش دارند با رایزنیهای گسترده با مقامات کشورهای 1+4 این فهم مشترک را تثبیت کنند. تماسهای تلفنی امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان و سفرهای علی باقری معاون سیاسی این وزارتخانه و مسئول تیم مذاکرات جدید به فرانسه، آلمان، انگلیس و اسپانیا نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. دیپلماتهای ایرانی تلاش دارند در مرحله اول خروج یکجانبه و غیرقانونی امریکا از توافق 2015 را بهعنوان اصلیترین عامل سست شدن و سپس نابودی این توافقنامه معرفی کنند. با محکم شدن این گزاره میتوان امید داشت خواستههای ایران که رفع همه تحریمهاست بتواند در مسیر مذاکرات به نتیجه برسد و سایر کشورها ملزم به همکاری با ایران جهت برخورد با ناقض اصلی برجام شوند.
جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری که بر اساس 16 گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبندی کاملی به توافق داشته است اکنون با بدعهدی امریکا در موضع طلبکار، حقوق را پیگیری میکند. این مسأله در سایه افزایش قدرت غنیسازی کشورمان و دستیابی به بیش از 25 کیلوگرم اورانیوم 60درصد و 210کیلوگرم اورانیوم 20 درصد و همچنین محدود کردن اختیارات برجامی آژانس در کشورمان وزن بیشتری گرفته است تا جاییکه بارها کشورهای اروپایی و آژانس خروج ایران از این وضعیت انفعالی را مورد هجمه قرار داده و ناراحتی خود را ابراز داشتهاند. حرکت به سمت دیپلماسی رو بهجلو و کنار گذاشتن راهبرد صبر استراتژیک که نتوانست غرب را ملزم به احترام گذاشتن به حقوق ایران کند عملاً توپ را در زمین طرف مقابل انداخته است؛ اکنون آنها هستند که باید برای وضعیت پیش آمده پاسخی عملی و عینی داشته باشند.
دولت سیزدهم با همین پشتوانه قوی و شکست کارزار فشار حداکثری در موضعی جدید قرار گرفته و ابتکار عمل را در دست دارد. از اینرو تاریخ و زمان مذاکرات را مشخص کرده و تلاش دارد توافق مطلوب از منظر خود را به کرسی بنشاند. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان هفته گذشته در همین خصوص اعلام کرد که ایران آماده حصول یک توافق خوب است. امیرعبداللهیان در توئیتر خود نوشت: «این روزها دکتر باقری گفتوگوهای موفقی را در اروپا دنبال میکند. ما در میز مذاکرات وین آماده نیل به توافق خوب هستیم. بازگشت همه طرفها به تعهدات یک اصل مهم و راهگشاست»
اما این «توافق خوب» چه ویژگیهایی دارد؟
1.در مذاکرات جدید نه تنها جمهوری اسلامی ایران اجازه گفتوگو پیرامون مسائل موشکی و منطقهای خود را نخواهد داد که حتی گفتوگوی هستهای هم نخواهد داشت. ایران که خواستار عمل کردن طرف مقابل به تعهدات سال 2015 است، به مسائل هستهای ورود مجدد نخواهد کرد و اینگونه دست غربیها را در وارد کردن مسائل جدید به مذاکرات خواهد بست. علی باقری که چند روز قبل در دیدار با مدیرکل وزارت امور خارجه فرانسه مذاکره هستهای را رد کرده بود اکنون در مصاحبه با گاردین هر گونه مذاکره در خصوص مسائل دفاعی را رد کرد و گفت: «برجام، دارای چهارچوب روشنی است و سایر مسائل به آن مربوط نیستند. ما بر سر قابلیتهای دفاعی یا امنیتمان مذاکره نخواهیم کرد.»
2. امریکا بهعنوان ناقض توافقنامه در جایگاه متهم و حتی بیرون از گفتوگوها قرار دارد. دولت امریکا باید ضمن ابراز پشیمانی به جبران اشتباهات گذشته و پرداخت غرامت، خسارت و هزینه عدم النفع ایران را بپردازد و اعتمادسازی لازم را انجام دهد. این اتفاق تاکنون رخ نداده و حتی جوبایدن رئیسجمهوری امریکا با تمدید فرمان اجرایی برقراری وضعیت اضطراری ملی در مورد ایران نشان داده که قصدی برای اعتمادسازی هم ندارد.
3. امریکا ضمن اعتمادسازی باید دست از تقسیمبندی تحریمها برداشته و با رفع همه تحریمها، تحریمهای وضع شده در دولت اوباما و ترامپ را لغو کرده و اراده جدی خود برای جبران گذشته را نشان دهد. باقری در این مورد میگوید: «هدف اصلی ما رفع تحریمهای قانونی است که آنها با نقض قطعنامههای سازمان ملل بهملت ایران تحمیل کردهاند. هرتحریم در نقض برجام که توسط رئیسجمهوری اوباما یا رئیسجمهوری ترامپ وضع شده باید رفع شوند.»
4. رفع واقعی تحریمها نیاز به راستیآزمایی و گذشت زمان برای اثبات پذیر شدن دارد. از آنجایی که ایران یکبار با انجام تعهدات خود در گام اول متضرر شده و امریکا به تعهدات خود پایبند نبوده، ایران باید فرصت لازم برای راستیآزمایی داشته باشد و با خرید و فروش نفت و انتقال ارز به داخل کشور از اقدامات امریکا اطمینان حاصل کند. ایران برای شکلگیری بیطرفانه این کار نظارت یک گروه بیطرف برای راستی آزمایی را هم میتواند قبول داشته باشد. معاون سیاسی وزارت امور خارجه در این مورد معتقد است هر مذاکره و توافقی برای ایران مطلوب نیست: «ما به راستیآزمایی نیاز داریم و این موضوع، یکی از مسائلی است که هنوز نهایینشده باقی مانده است. فقط کافی نیست که خودکار روی توافق به گردش درآید.»
5. امریکاییها باید متعهد شوند که خروج دوباره از توافق را انجام نخواهند داد. از آنجایی که این بازیگر نقش مخربی در توافقنامههای بینالمللی داشته است امکان استفاده نابجا از مکانیزم ماشه را هم دارد و میتواند اینبار از فرصت حضور در توافقنامه به شکل موذیانهتری استفاده کند. امیرعبداللهیان بهصورت صریح در این خصوص گفته است: «اقدامات و قانونشکنیهای امریکا از جمله تحریمهای تازه این کشور ارائه تضمینهای عینی از سوی امریکا را به یک ضرورت غیرقابل چشمپوشی تبدیل کرده است»
روی میز قرار گرفتن خواستههای مشروع ایران و ترمینولوژی مواضع دولتمردان سیزدهم در خصوص مذاکرات نشاندهنده تغییرات جدی در رویکرد به پرونده توافق هستهای کشورمان است. دولتمردان با استفاده از واژههای «شروع مذاکرات»، «مذاکرات نتیجهمحور»، «مذاکره برای رفع تحریم» و «لزوم تضمین دادن امریکا» بهجای «ادامه مذاکرات» و «مذاکره برای احیای برجام» تغییر رویکرد مذاکرات را نشان دادهاند.
پیشرویهای برق آسای انصارالله و ارتش یمن، مأرب و حدیده را در آستانه آزادسازی کامل قرار داد
یک گام تا فتح بزرگ
پیروزی هم پیمانان ایران در یمن به معنای شکست کامل عربستان در تحولات منطقه و تأثیر«میدان» بر پیشبرد «دیپلماسی» است
عماد هلالات: جنگ یمن در مراحل بسیار حساسی قرار دارد. ارتش و کمیتههای مردمی بعد از گذشت 7 سال از تجاوز ائتلاف سعودی، اکنون زمام امور میدانی را در دست گرفته و همزمان در سه استان استراتژیک و مهم در حال پاکسازی شهرها از وجود تروریستهای داعشی و القاعده و همچنین نیروهای منصور هادی هستند. استان البیضا بهطور کامل پاکسازی شده است و ارتش و کمیتههای مردمی وارد استان شبوه شدهاند. در استان مأرب هم نیروها، در آستانه ورود به این شهر مهم و راهبردی هستند، شهری که به گفته فرستاده امریکا در امور یمن؛ در صورت سقوط، آن را باید پیروزی محور مقاومت و انصارالله دانست و جنگ یمن به پایان خواهد رسید. شکست ائتلاف سعودی در جبهههای مختلف جنگ یمن و اختلاف بین نیروهای منصور هادی و ائتلاف جنوبی تحت حمایت عربستان باعث شده است که شکستهای دولت سعودی در یمن بیشتر و بیشتر شود. رؤیای تصرف صنعا که در اوایل حمله ائتلاف سعودی به یمن از آن سخن میگفتند، اکنون دیگر توانایی نگه داشتن شهرهای مرکزی و جنوبی یمن را ندارند. ارتش و کمیتههای مردمی بعد از 7 سال نبرد بیامان و نابرابر مقابل ارتش و مزدوران سعودی، توانستند وضعیت خود را بر دشمن غالب کنند. برای ارتش و کمیتههای مردمی که 7 سال در محاصره دریایی، زمینی و هوایی قرار گرفته است، چنین دستاوردهایی بینظیر است.
ژئوپلیتیک یمن به گونهای است که قرار گرفتن آن در نزدیکی تنگه باب المندب و اهمیت این گذرگاه که به کانال سوئز متصل میشود، تصرفهای شهرهای مرکزی و جنوبی بسیار اهمیت زیادی دارد. با توجه به عملیاتهای مختلف ارتش و کمیتههای مردمی با نام بهار پیروزی، اکنون در آستانه پاکسازی کامل مناطق مرکزی یمن و پیشروی به سمت جنوب این کشور هستند؛امری که با توجه به اختلافات زیاد بین دولت مستعفی منصور هادی و ائتلاف جنوبی، نبرد آینده برای پاکسازی یمن از وجود مزدوران و نیروهای سعودی و ائتلاف را ساده خواهد کرد.
ژئوپلیتیک مأرب
استان مأرب در مرکز کشور یمن قرار دارد. در شمال این استان، استان الجوف قرار دارد و در جنوب استان البیضا است. این استان ازغرب به صنعا پایتخت یمن، چسبیده است که اهمیت این استان، به عنوان شاهراه اتصالی استانهای یمن است. استان مأرب در ۱۷۳ کیلومتری شمال شرق صنعا قرار دارد و مساحت این استان حدود ۱۷۴۰۵ کیلومتر مربع است که شامل ۱۴ بخش میشود. ارتش و کمیتههای مردمی فتح مأرب را به عنوان پایان کار ائتلاف سعودی در این کشور میدانند، به همین دلیل عربستان سعودی تمام ابزارهای خود را برای جلوگیری از سقوط مأرب به کار گرفته که تاکنون بیفایده است. عربستان سعودی در طی دو هفته اخیر بیشترین بمبارانهای هوایی را در این استان داشته و حتی نیروهای خود را مورد هدف قرار داده است.
استان مأرب اهمیت راهبردی بالایی در یمن دارد. وجود ذخایر نفتی فراوان، این استان را تبدیل به رکن اقتصادی یمن کرده است. مأرب از منابع نفتی و گازی بسیاری برخوردار است و دارای نیروگاه تولید برق است. این استان تا سال ۲۰۱۴ میلادی به سایر استانهای یمن نیز برق، گاز و نفت صادر میکرد که با آغاز جنگ در یمن این روند با مشکل روبهرو شد.
نیروهای اشغالگر بعد از توقف تولید نفت در این استان، از سال ۲۰۱۹ تولید روزانه ۲۰ هزار بشکه نفت را آغاز کردهاند که حدود ۱۰ هزار بشکه در داخل یمن پالایش میشود و مابقی آن به خارج از کشور قاچاق میشود. همچنین بزرگترین میدان گاز طبیعی یمن با ذخیرهای بالغ بر ۹.۱۵ تریلیون متر مکعب در این استان قرار دارد. برخی ارزیابیها ذخیره گاز این میدان را بیش از ۱۵ تریلیون متر مکعب ارزیابی میکنند.بنابر گزارش منابع محلی پالایشگاه صافر که منبع تولید نفت و گاز استان مأرب است، سالانه بیش از ۷۰۰ هزار تن گاز و ۹ الی ۱۸ هزار بشکه نفت در روز تولید میکند. صافر دو خط لوله اصلی دارد که یکی از آنها از طریق صنعا و عبور از استان ذمار، نفت را به بندر راس عیسی در حدیده متصل میکند، و دیگری خط لوله انتقال گاز است که با عبور از استان شبوه به بندر بلحاف در سواحل جنوب یمن متصل شده است. همچنین دو خط لوله داخلی دیگر وجود دارد که یکی از آنها نفت را به صنعا منتقل میکند و دیگری گاز را به غرب شهر سیئون در استان حضرموت میرساند. کنترل شهر و استان مأرب به معنای کنترل حجم عظیم منابع زیرزمینی موجود در این بخش از یمن است و کنترل انرژی الکتریکی لازم برای اداره استانهای مختلف این کشور است.
آزادسازی مأرب به معنای تقویت قدرتمندانه مرزهای یمن متحد در مناطق شمالی این کشور است. این در حالی است که شورای انتقالی جنوب نیز مناطق شبوه، حضرموت، المهره، أبین و ارخبیل سقطری را در اختیار دارند. این موضوع باعث تضعیف قدرت منصور هادی شده و نیروهای مستقر وی در این مناطق را نیز به فرسایش میکشاند. آزادسازی کامل استان مأرب همچنین میتواند گزینه مذاکرات و سازشهای سیاسی را برای آزادسازی مناطق دیگر در دستور کار گروههای اشغالگر قرار دهد و آنها در محاسبات خود برای مقاومت در برابر نیروهای یمنی تجدید نظر کنند. همچنین از لحاظ فرهنگی و تاریخی به دلیل وجود سد تاریخی مأرب از اهمیت بالایی برخوردار است. اهمیت مأرب آنقدری بوده که نیروهای وابسته به منصور هادی، رئیس جمهور فراری یمن، این استان را مرکز حزب اخوانی خود (الاصلاح) قرار دادهاند. هادی که رؤیای تصرف صنعا را بههمراه همپیمان سعودی خود در سر میپروراند، میکوشد تا با تجهیزکردن ارتش خود در مأرب بهعنوان دروازه شرقی صنعا، هرچه زودتر به آن دست یابد. اما با آغاز عملیات آزادسازی مأرب توسط کمیتههای مردمی و ارتش یمن دیگر مأرب دروازه ورود به صنعا نیست و عربستان سعودی با پشتیبانی گروههای تروریستی داعش والقاعده و سلفیهای اخوانی سعی میکند که از ورود انصارالله به مأرب جلوگیری کند. نکته بسیار مهم در خصوص آزادسازی کامل استان مأرب توسط انصارالله، خروج منصور هادی و ائتلاف سعودی از آخرین منطقه مهم تحت کنترلشان در خاک یمن خواهد بود و پس از آن رهبران سعودی بایستی نقش خود در این کشور را در حد حضور نظامی در استانهای بیابانی شرقی نظیر المهره و حضرموت تعریف کرده و در هرگونه مذاکرات برای آتشبس و توقف حملات دوطرف، دست برتر میدانی با ارتش و نیروهای مردمی یمن است.
بنفشه غلامی/ در حالی که پیشروی نیروهای یمنی در مأرب ادامه دارد و خبرها حاکی از آن است که بزودی این استان بهطور کامل آزاد میشود، منابع یمنی خبر دادند، ارتش و کمیتههای مردمی یمن موفق شدهاند با پیشروی در 700 کیلومتر از مناطق ساحلی غرب یمن، تمام مناطق استان حدیده را بجز یک منطقه آزاد کنند. انتظار میرود طی روزهای آینده «خوخه» نیز به طور کامل آزاد شود.
به گزارش خبرگزاری «رویترز»، نیروهای ائتلاف تحت رهبری عربستان روز گذشته با اعتراف به شکست مقابل مقاومت یمن و ارتش این کشور خبر دادند، مجبور به عقبنشینی از تمامی مناطق بندری حدیده شدهاند. همچنین در بیانیهای که نیروهای تحت حمایت امارات منتشر کردهاند نیز تأکید شده که بجز منطقهای که مورد توافق دو طرف برای اعمال آتشبس است، دیگر منطقهای از استان حدیده در دست آنها نیست. به گزارش «المیادین»، در همین ارتباط دولت مستعفی «منصور هادی» هم بهطور رسمی خبر داد نیروهای ائتلاف تحت رهبری عربستان بدون اینکه به آنها اطلاع دهند یا هماهنگی خاصی با آنها داشته باشند، از دهها منطقه عملیاتی عقبنشینی کرده و منطقه را ترک گفتهاند. در همین حال مأموران سازمان ملل متحد خبر دادهاند که از نزدیک اوضاع در حدیده را زیر نظر دارند. از جمله مناطقی که طی 48 ساعت اخیر در حدیده آزاد شد، میتوان به منطقه کیلومتر ۱۶، «الصالح» در شمال شهر حدیده، مجتمع صنعتی-تجاری «اخوان ثابت» و منطقه «المنظر» در جنوب حدیده اشاره کرد.
کمک القاعده به عربستان
آزادسازی مناطق مختلف حدیده در حالی به دست آمده است که عربستان برای حفظ بقای خود در این منطقه، القاعده را نیز به یاری طلبیده بود. هرچند عربستان همواره تلاش کرده این همکاری را علنی نکند، دیروز سرکرده القاعده در شبه جزیره عربستان بهطور رسمی خبرداد در مناطق جنوبی یمن با عربستان همکاری دارد. بنابراین گزارش بخش رسانهای القاعده مصاحبهای با «خالد باطرفی» منتشر کرد که تأکید میکند نیروهای القاعده در 11 جبهه مبارزه با حوثیها استخدام شدهاند. وی در این مصاحبه ویدیویی تأکید میکند: «نقش القاعده در مبارزه با حوثیها کاملاً آشکار است و هیچ کس نمیتواند منکر آن شود.»
تداوم شکستهای عربستان در مأرب
بنابراین گزارش علاوه بر پیشرویهای چشمگیر ارتش یمن و مقاومت این کشور در حدیده، نیروهای مشترک عربستان و امارات اعتراف کردهاند، نیروهای انصارالله توانستهاند به طور کامل کنترل سه منطقه در استان شبوه در مجاورت مأرب را نیز به دست گیرند. نیروهای یمنی در چند روز گذشته توانستهاند مرکز منطقه الجبه در استان مأرب را نیز در حالی آزاد کنند که شیوخ و ریش سفیدها و مقامات این منطقه حمایت خود را از آنان اعلام کرده بودند. در همین حال روز گذشته سرتیپ «یحیی سریع»، سخنگوی نیروهای مسلح یمن خبر داد این نیروها موفق به سرنگونی یک فروند پهپاد امریکایی در مأرب شدهاند. این ششمین پهپاد از نوع اسکن ایگل بود که پدافند هوایی یمن در سالجاری میلادی توانسته آن را سرنگون کند.
اهمیت پیشرویهای اخیر در جنوب یمن
هرچند برخی تحلیلگران برآورد می کنند، عقبنشینیهای ائتلاف عربستان و نیروهای وابسته به امارات بهخاطر تلاش برای مقابله با سقوط مأرب است، اما واقعیت آن است که این عقبنشینیها بیش از آنکه تاکتیکی باشد، از سر اجبار بوده است. پیشرویهای نیروهای یمنی نه تنها باعث کاهش روحیه نیروهای وابسته به عربستان و امارات شده که امیدهای عربستان برای ادامه تسلط بر جنوب یمن را بر باد میدهد. بنابر گزارش «تسنیم»، آزادسازی مأرب ضربهای دوجانبه؛ یکی به دولت مستعفی «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهور فراری یمن است که دیگر تسلطی بر مناطق یمن نخواهد داشت و ضربه دیگر به عربستان است که آخرین مراکز تحت اشغالش در یمن را از دست خواهد داد. پیشرویهای نیروهای یمنی در حدیده نیز اهمیتی وافر دارد که همسنگ با پیشرویها در مأرب محسوب میشود. شهر حدیده در این استان، دومین بندر تجاری بزرگ یمن است و تسلط بر آن به دلیل داشتن توان صادرات و واردات یک دستاورد بزرگ برای نیروهای مقاومت یمن است.
نگـاه
عربستان و امارات بعد از درک کامل قدرت برتر انصارالله در جبهه نظامی، بهدلیل نگرانی از شکستهای بیشتر و سرافکندگیهای مداوم مقابل عموم ملت یمن در اقدامی پیشدستانه از جبهه حدیده عقبنشینی و مأرب را تخلیه کردند تا بتوانند ضمن تمرکز نیروهای خود در جنوب یمن برای حمایت از گذرگاه راهبردی «بابالمندب» و مقابله با تهاجم احتمالی انصارالله، از انفکاک و تضعیف روحیه در نیروهای مزدور خود در ساحل غربی جلوگیری کنند. از همینرو پیشرویها در مأرب و حدیده، دستاورد و پیروزی بزرگ ارتش و کمیتههای مردمی یمن از یکسو و پیروزی چشمگیر «جبهه مقاومت» از سوی دیگر محسوب میشود. ضمن اینکه این پیروزیها، حاوی این پیام است که این مردم یمن هستند که آینده خود را ترسیم و با هرگونه دخالت و تجاوز دشمنان به کشورشان مبارزه میکنند.
ژئوپلیتیک یمن به گونهای است که قرار گرفتن آن در نزدیکی تنگه باب المندب و اهمیت این گذرگاه که به کانال سوئز متصل میشود، تصرفهای شهرهای مرکزی و جنوبی بسیار اهمیت زیادی دارد. با توجه به عملیاتهای مختلف ارتش و کمیتههای مردمی با نام بهار پیروزی، اکنون در آستانه پاکسازی کامل مناطق مرکزی یمن و پیشروی به سمت جنوب این کشور هستند؛امری که با توجه به اختلافات زیاد بین دولت مستعفی منصور هادی و ائتلاف جنوبی، نبرد آینده برای پاکسازی یمن از وجود مزدوران و نیروهای سعودی و ائتلاف را ساده خواهد کرد.
ژئوپلیتیک مأرب
استان مأرب در مرکز کشور یمن قرار دارد. در شمال این استان، استان الجوف قرار دارد و در جنوب استان البیضا است. این استان ازغرب به صنعا پایتخت یمن، چسبیده است که اهمیت این استان، به عنوان شاهراه اتصالی استانهای یمن است. استان مأرب در ۱۷۳ کیلومتری شمال شرق صنعا قرار دارد و مساحت این استان حدود ۱۷۴۰۵ کیلومتر مربع است که شامل ۱۴ بخش میشود. ارتش و کمیتههای مردمی فتح مأرب را به عنوان پایان کار ائتلاف سعودی در این کشور میدانند، به همین دلیل عربستان سعودی تمام ابزارهای خود را برای جلوگیری از سقوط مأرب به کار گرفته که تاکنون بیفایده است. عربستان سعودی در طی دو هفته اخیر بیشترین بمبارانهای هوایی را در این استان داشته و حتی نیروهای خود را مورد هدف قرار داده است.
استان مأرب اهمیت راهبردی بالایی در یمن دارد. وجود ذخایر نفتی فراوان، این استان را تبدیل به رکن اقتصادی یمن کرده است. مأرب از منابع نفتی و گازی بسیاری برخوردار است و دارای نیروگاه تولید برق است. این استان تا سال ۲۰۱۴ میلادی به سایر استانهای یمن نیز برق، گاز و نفت صادر میکرد که با آغاز جنگ در یمن این روند با مشکل روبهرو شد.
نیروهای اشغالگر بعد از توقف تولید نفت در این استان، از سال ۲۰۱۹ تولید روزانه ۲۰ هزار بشکه نفت را آغاز کردهاند که حدود ۱۰ هزار بشکه در داخل یمن پالایش میشود و مابقی آن به خارج از کشور قاچاق میشود. همچنین بزرگترین میدان گاز طبیعی یمن با ذخیرهای بالغ بر ۹.۱۵ تریلیون متر مکعب در این استان قرار دارد. برخی ارزیابیها ذخیره گاز این میدان را بیش از ۱۵ تریلیون متر مکعب ارزیابی میکنند.بنابر گزارش منابع محلی پالایشگاه صافر که منبع تولید نفت و گاز استان مأرب است، سالانه بیش از ۷۰۰ هزار تن گاز و ۹ الی ۱۸ هزار بشکه نفت در روز تولید میکند. صافر دو خط لوله اصلی دارد که یکی از آنها از طریق صنعا و عبور از استان ذمار، نفت را به بندر راس عیسی در حدیده متصل میکند، و دیگری خط لوله انتقال گاز است که با عبور از استان شبوه به بندر بلحاف در سواحل جنوب یمن متصل شده است. همچنین دو خط لوله داخلی دیگر وجود دارد که یکی از آنها نفت را به صنعا منتقل میکند و دیگری گاز را به غرب شهر سیئون در استان حضرموت میرساند. کنترل شهر و استان مأرب به معنای کنترل حجم عظیم منابع زیرزمینی موجود در این بخش از یمن است و کنترل انرژی الکتریکی لازم برای اداره استانهای مختلف این کشور است.
آزادسازی مأرب به معنای تقویت قدرتمندانه مرزهای یمن متحد در مناطق شمالی این کشور است. این در حالی است که شورای انتقالی جنوب نیز مناطق شبوه، حضرموت، المهره، أبین و ارخبیل سقطری را در اختیار دارند. این موضوع باعث تضعیف قدرت منصور هادی شده و نیروهای مستقر وی در این مناطق را نیز به فرسایش میکشاند. آزادسازی کامل استان مأرب همچنین میتواند گزینه مذاکرات و سازشهای سیاسی را برای آزادسازی مناطق دیگر در دستور کار گروههای اشغالگر قرار دهد و آنها در محاسبات خود برای مقاومت در برابر نیروهای یمنی تجدید نظر کنند. همچنین از لحاظ فرهنگی و تاریخی به دلیل وجود سد تاریخی مأرب از اهمیت بالایی برخوردار است. اهمیت مأرب آنقدری بوده که نیروهای وابسته به منصور هادی، رئیس جمهور فراری یمن، این استان را مرکز حزب اخوانی خود (الاصلاح) قرار دادهاند. هادی که رؤیای تصرف صنعا را بههمراه همپیمان سعودی خود در سر میپروراند، میکوشد تا با تجهیزکردن ارتش خود در مأرب بهعنوان دروازه شرقی صنعا، هرچه زودتر به آن دست یابد. اما با آغاز عملیات آزادسازی مأرب توسط کمیتههای مردمی و ارتش یمن دیگر مأرب دروازه ورود به صنعا نیست و عربستان سعودی با پشتیبانی گروههای تروریستی داعش والقاعده و سلفیهای اخوانی سعی میکند که از ورود انصارالله به مأرب جلوگیری کند. نکته بسیار مهم در خصوص آزادسازی کامل استان مأرب توسط انصارالله، خروج منصور هادی و ائتلاف سعودی از آخرین منطقه مهم تحت کنترلشان در خاک یمن خواهد بود و پس از آن رهبران سعودی بایستی نقش خود در این کشور را در حد حضور نظامی در استانهای بیابانی شرقی نظیر المهره و حضرموت تعریف کرده و در هرگونه مذاکرات برای آتشبس و توقف حملات دوطرف، دست برتر میدانی با ارتش و نیروهای مردمی یمن است.
بنفشه غلامی/ در حالی که پیشروی نیروهای یمنی در مأرب ادامه دارد و خبرها حاکی از آن است که بزودی این استان بهطور کامل آزاد میشود، منابع یمنی خبر دادند، ارتش و کمیتههای مردمی یمن موفق شدهاند با پیشروی در 700 کیلومتر از مناطق ساحلی غرب یمن، تمام مناطق استان حدیده را بجز یک منطقه آزاد کنند. انتظار میرود طی روزهای آینده «خوخه» نیز به طور کامل آزاد شود.
به گزارش خبرگزاری «رویترز»، نیروهای ائتلاف تحت رهبری عربستان روز گذشته با اعتراف به شکست مقابل مقاومت یمن و ارتش این کشور خبر دادند، مجبور به عقبنشینی از تمامی مناطق بندری حدیده شدهاند. همچنین در بیانیهای که نیروهای تحت حمایت امارات منتشر کردهاند نیز تأکید شده که بجز منطقهای که مورد توافق دو طرف برای اعمال آتشبس است، دیگر منطقهای از استان حدیده در دست آنها نیست. به گزارش «المیادین»، در همین ارتباط دولت مستعفی «منصور هادی» هم بهطور رسمی خبر داد نیروهای ائتلاف تحت رهبری عربستان بدون اینکه به آنها اطلاع دهند یا هماهنگی خاصی با آنها داشته باشند، از دهها منطقه عملیاتی عقبنشینی کرده و منطقه را ترک گفتهاند. در همین حال مأموران سازمان ملل متحد خبر دادهاند که از نزدیک اوضاع در حدیده را زیر نظر دارند. از جمله مناطقی که طی 48 ساعت اخیر در حدیده آزاد شد، میتوان به منطقه کیلومتر ۱۶، «الصالح» در شمال شهر حدیده، مجتمع صنعتی-تجاری «اخوان ثابت» و منطقه «المنظر» در جنوب حدیده اشاره کرد.
کمک القاعده به عربستان
آزادسازی مناطق مختلف حدیده در حالی به دست آمده است که عربستان برای حفظ بقای خود در این منطقه، القاعده را نیز به یاری طلبیده بود. هرچند عربستان همواره تلاش کرده این همکاری را علنی نکند، دیروز سرکرده القاعده در شبه جزیره عربستان بهطور رسمی خبرداد در مناطق جنوبی یمن با عربستان همکاری دارد. بنابراین گزارش بخش رسانهای القاعده مصاحبهای با «خالد باطرفی» منتشر کرد که تأکید میکند نیروهای القاعده در 11 جبهه مبارزه با حوثیها استخدام شدهاند. وی در این مصاحبه ویدیویی تأکید میکند: «نقش القاعده در مبارزه با حوثیها کاملاً آشکار است و هیچ کس نمیتواند منکر آن شود.»
تداوم شکستهای عربستان در مأرب
بنابراین گزارش علاوه بر پیشرویهای چشمگیر ارتش یمن و مقاومت این کشور در حدیده، نیروهای مشترک عربستان و امارات اعتراف کردهاند، نیروهای انصارالله توانستهاند به طور کامل کنترل سه منطقه در استان شبوه در مجاورت مأرب را نیز به دست گیرند. نیروهای یمنی در چند روز گذشته توانستهاند مرکز منطقه الجبه در استان مأرب را نیز در حالی آزاد کنند که شیوخ و ریش سفیدها و مقامات این منطقه حمایت خود را از آنان اعلام کرده بودند. در همین حال روز گذشته سرتیپ «یحیی سریع»، سخنگوی نیروهای مسلح یمن خبر داد این نیروها موفق به سرنگونی یک فروند پهپاد امریکایی در مأرب شدهاند. این ششمین پهپاد از نوع اسکن ایگل بود که پدافند هوایی یمن در سالجاری میلادی توانسته آن را سرنگون کند.
اهمیت پیشرویهای اخیر در جنوب یمن
هرچند برخی تحلیلگران برآورد می کنند، عقبنشینیهای ائتلاف عربستان و نیروهای وابسته به امارات بهخاطر تلاش برای مقابله با سقوط مأرب است، اما واقعیت آن است که این عقبنشینیها بیش از آنکه تاکتیکی باشد، از سر اجبار بوده است. پیشرویهای نیروهای یمنی نه تنها باعث کاهش روحیه نیروهای وابسته به عربستان و امارات شده که امیدهای عربستان برای ادامه تسلط بر جنوب یمن را بر باد میدهد. بنابر گزارش «تسنیم»، آزادسازی مأرب ضربهای دوجانبه؛ یکی به دولت مستعفی «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهور فراری یمن است که دیگر تسلطی بر مناطق یمن نخواهد داشت و ضربه دیگر به عربستان است که آخرین مراکز تحت اشغالش در یمن را از دست خواهد داد. پیشرویهای نیروهای یمنی در حدیده نیز اهمیتی وافر دارد که همسنگ با پیشرویها در مأرب محسوب میشود. شهر حدیده در این استان، دومین بندر تجاری بزرگ یمن است و تسلط بر آن به دلیل داشتن توان صادرات و واردات یک دستاورد بزرگ برای نیروهای مقاومت یمن است.
نگـاه
عربستان و امارات بعد از درک کامل قدرت برتر انصارالله در جبهه نظامی، بهدلیل نگرانی از شکستهای بیشتر و سرافکندگیهای مداوم مقابل عموم ملت یمن در اقدامی پیشدستانه از جبهه حدیده عقبنشینی و مأرب را تخلیه کردند تا بتوانند ضمن تمرکز نیروهای خود در جنوب یمن برای حمایت از گذرگاه راهبردی «بابالمندب» و مقابله با تهاجم احتمالی انصارالله، از انفکاک و تضعیف روحیه در نیروهای مزدور خود در ساحل غربی جلوگیری کنند. از همینرو پیشرویها در مأرب و حدیده، دستاورد و پیروزی بزرگ ارتش و کمیتههای مردمی یمن از یکسو و پیروزی چشمگیر «جبهه مقاومت» از سوی دیگر محسوب میشود. ضمن اینکه این پیروزیها، حاوی این پیام است که این مردم یمن هستند که آینده خود را ترسیم و با هرگونه دخالت و تجاوز دشمنان به کشورشان مبارزه میکنند.
واکاوی تحولات میدانی اخیر در یمن
مأرب پل پیروزی
عماد هلالات: جنگ یمن در مراحل بسیار حساسی قرار دارد. ارتش و کمیتههای مردمی بعد از گذشت 7 سال از تجاوز ائتلاف سعودی، اکنون زمام امور میدانی را در دست گرفته و همزمان در سه استان استراتژیک و مهم در حال پاکسازی شهرها از وجود تروریستهای داعشی و القاعده و همچنین نیروهای منصور هادی هستند. استان البیضا بهطور کامل پاکسازی شده است و ارتش و کمیتههای مردمی وارد استان شبوه شدهاند. در استان مأرب هم نیروها، در آستانه ورود به این شهر مهم و راهبردی هستند، شهری که به گفته فرستاده امریکا در امور یمن؛ در صورت سقوط، آن را باید پیروزی محور مقاومت و انصارالله دانست و جنگ یمن به پایان خواهد رسید. شکست ائتلاف سعودی در جبهههای مختلف جنگ یمن و اختلاف بین نیروهای منصور هادی و ائتلاف جنوبی تحت حمایت عربستان باعث شده است که شکستهای دولت سعودی در یمن بیشتر و بیشتر شود. رؤیای تصرف صنعا که در اوایل حمله ائتلاف سعودی به یمن از آن سخن میگفتند، اکنون دیگر توانایی نگه داشتن شهرهای مرکزی و جنوبی یمن را ندارند. ارتش و کمیتههای مردمی بعد از 7 سال نبرد بیامان و نابرابر مقابل ارتش و مزدوران سعودی، توانستند وضعیت خود را بر دشمن غالب کنند. برای ارتش و کمیتههای مردمی که 7 سال در محاصره دریایی، زمینی و هوایی قرار گرفته است، چنین دستاوردهایی بینظیر است.
ژئوپلیتیک یمن به گونهای است که قرار گرفتن آن در نزدیکی تنگه باب المندب و اهمیت این گذرگاه که به کانال سوئز متصل میشود، تصرفهای شهرهای مرکزی و جنوبی بسیار اهمیت زیادی دارد. با توجه به عملیاتهای مختلف ارتش و کمیتههای مردمی با نام بهار پیروزی، اکنون در آستانه پاکسازی کامل مناطق مرکزی یمن و پیشروی به سمت جنوب این کشور هستند؛امری که با توجه به اختلافات زیاد بین دولت مستعفی منصور هادی و ائتلاف جنوبی، نبرد آینده برای پاکسازی یمن از وجود مزدوران و نیروهای سعودی و ائتلاف را ساده خواهد کرد.
ژئوپلیتیک مأرب
استان مأرب در مرکز کشور یمن قرار دارد. در شمال این استان، استان الجوف قرار دارد و در جنوب استان البیضا است. این استان ازغرب به صنعا پایتخت یمن، چسبیده است که اهمیت این استان، به عنوان شاهراه اتصالی استانهای یمن است. استان مأرب در ۱۷۳ کیلومتری شمال شرق صنعا قرار دارد و مساحت این استان حدود ۱۷۴۰۵ کیلومتر مربع است که شامل ۱۴ بخش میشود. ارتش و کمیتههای مردمی فتح مأرب را به عنوان پایان کار ائتلاف سعودی در این کشور میدانند، به همین دلیل عربستان سعودی تمام ابزارهای خود را برای جلوگیری از سقوط مأرب به کار گرفته که تاکنون بیفایده است. عربستان سعودی در طی دو هفته اخیر بیشترین بمبارانهای هوایی را در این استان داشته و حتی نیروهای خود را مورد هدف قرار داده است.
استان مأرب اهمیت راهبردی بالایی در یمن دارد. وجود ذخایر نفتی فراوان، این استان را تبدیل به رکن اقتصادی یمن کرده است. مأرب از منابع نفتی و گازی بسیاری برخوردار است و دارای نیروگاه تولید برق است. این استان تا سال ۲۰۱۴ میلادی به سایر استانهای یمن نیز برق، گاز و نفت صادر میکرد که با آغاز جنگ در یمن این روند با مشکل روبهرو شد.
نیروهای اشغالگر بعد از توقف تولید نفت در این استان، از سال ۲۰۱۹ تولید روزانه ۲۰ هزار بشکه نفت را آغاز کردهاند که حدود ۱۰ هزار بشکه در داخل یمن پالایش میشود و مابقی آن به خارج از کشور قاچاق میشود. همچنین بزرگترین میدان گاز طبیعی یمن با ذخیرهای بالغ بر ۹.۱۵ تریلیون متر مکعب در این استان قرار دارد. برخی ارزیابیها ذخیره گاز این میدان را بیش از ۱۵ تریلیون متر مکعب ارزیابی میکنند.بنابر گزارش منابع محلی پالایشگاه صافر که منبع تولید نفت و گاز استان مأرب است، سالانه بیش از ۷۰۰ هزار تن گاز و ۹ الی ۱۸ هزار بشکه نفت در روز تولید میکند. صافر دو خط لوله اصلی دارد که یکی از آنها از طریق صنعا و عبور از استان ذمار، نفت را به بندر راس عیسی در حدیده متصل میکند، و دیگری خط لوله انتقال گاز است که با عبور از استان شبوه به بندر بلحاف در سواحل جنوب یمن متصل شده است. همچنین دو خط لوله داخلی دیگر وجود دارد که یکی از آنها نفت را به صنعا منتقل میکند و دیگری گاز را به غرب شهر سیئون در استان حضرموت میرساند. کنترل شهر و استان مأرب به معنای کنترل حجم عظیم منابع زیرزمینی موجود در این بخش از یمن است و کنترل انرژی الکتریکی لازم برای اداره استانهای مختلف این کشور است.
آزادسازی مأرب به معنای تقویت قدرتمندانه مرزهای یمن متحد در مناطق شمالی این کشور است. این در حالی است که شورای انتقالی جنوب نیز مناطق شبوه، حضرموت، المهره، أبین و ارخبیل سقطری را در اختیار دارند. این موضوع باعث تضعیف قدرت منصور هادی شده و نیروهای مستقر وی در این مناطق را نیز به فرسایش میکشاند. آزادسازی کامل استان مأرب همچنین میتواند گزینه مذاکرات و سازشهای سیاسی را برای آزادسازی مناطق دیگر در دستور کار گروههای اشغالگر قرار دهد و آنها در محاسبات خود برای مقاومت در برابر نیروهای یمنی تجدید نظر کنند. همچنین از لحاظ فرهنگی و تاریخی به دلیل وجود سد تاریخی مأرب از اهمیت بالایی برخوردار است. اهمیت مأرب آنقدری بوده که نیروهای وابسته به منصور هادی، رئیس جمهور فراری یمن، این استان را مرکز حزب اخوانی خود (الاصلاح) قرار دادهاند. هادی که رؤیای تصرف صنعا را بههمراه همپیمان سعودی خود در سر میپروراند، میکوشد تا با تجهیزکردن ارتش خود در مأرب بهعنوان دروازه شرقی صنعا، هرچه زودتر به آن دست یابد. اما با آغاز عملیات آزادسازی مأرب توسط کمیتههای مردمی و ارتش یمن دیگر مأرب دروازه ورود به صنعا نیست و عربستان سعودی با پشتیبانی گروههای تروریستی داعش والقاعده و سلفیهای اخوانی سعی میکند که از ورود انصارالله به مأرب جلوگیری کند. نکته بسیار مهم در خصوص آزادسازی کامل استان مأرب توسط انصارالله، خروج منصور هادی و ائتلاف سعودی از آخرین منطقه مهم تحت کنترلشان در خاک یمن خواهد بود و پس از آن رهبران سعودی بایستی نقش خود در این کشور را در حد حضور نظامی در استانهای بیابانی شرقی نظیر المهره و حضرموت تعریف کرده و در هرگونه مذاکرات برای آتشبس و توقف حملات دوطرف، دست برتر میدانی با ارتش و نیروهای مردمی یمن است.
ژئوپلیتیک یمن به گونهای است که قرار گرفتن آن در نزدیکی تنگه باب المندب و اهمیت این گذرگاه که به کانال سوئز متصل میشود، تصرفهای شهرهای مرکزی و جنوبی بسیار اهمیت زیادی دارد. با توجه به عملیاتهای مختلف ارتش و کمیتههای مردمی با نام بهار پیروزی، اکنون در آستانه پاکسازی کامل مناطق مرکزی یمن و پیشروی به سمت جنوب این کشور هستند؛امری که با توجه به اختلافات زیاد بین دولت مستعفی منصور هادی و ائتلاف جنوبی، نبرد آینده برای پاکسازی یمن از وجود مزدوران و نیروهای سعودی و ائتلاف را ساده خواهد کرد.
ژئوپلیتیک مأرب
استان مأرب در مرکز کشور یمن قرار دارد. در شمال این استان، استان الجوف قرار دارد و در جنوب استان البیضا است. این استان ازغرب به صنعا پایتخت یمن، چسبیده است که اهمیت این استان، به عنوان شاهراه اتصالی استانهای یمن است. استان مأرب در ۱۷۳ کیلومتری شمال شرق صنعا قرار دارد و مساحت این استان حدود ۱۷۴۰۵ کیلومتر مربع است که شامل ۱۴ بخش میشود. ارتش و کمیتههای مردمی فتح مأرب را به عنوان پایان کار ائتلاف سعودی در این کشور میدانند، به همین دلیل عربستان سعودی تمام ابزارهای خود را برای جلوگیری از سقوط مأرب به کار گرفته که تاکنون بیفایده است. عربستان سعودی در طی دو هفته اخیر بیشترین بمبارانهای هوایی را در این استان داشته و حتی نیروهای خود را مورد هدف قرار داده است.
استان مأرب اهمیت راهبردی بالایی در یمن دارد. وجود ذخایر نفتی فراوان، این استان را تبدیل به رکن اقتصادی یمن کرده است. مأرب از منابع نفتی و گازی بسیاری برخوردار است و دارای نیروگاه تولید برق است. این استان تا سال ۲۰۱۴ میلادی به سایر استانهای یمن نیز برق، گاز و نفت صادر میکرد که با آغاز جنگ در یمن این روند با مشکل روبهرو شد.
نیروهای اشغالگر بعد از توقف تولید نفت در این استان، از سال ۲۰۱۹ تولید روزانه ۲۰ هزار بشکه نفت را آغاز کردهاند که حدود ۱۰ هزار بشکه در داخل یمن پالایش میشود و مابقی آن به خارج از کشور قاچاق میشود. همچنین بزرگترین میدان گاز طبیعی یمن با ذخیرهای بالغ بر ۹.۱۵ تریلیون متر مکعب در این استان قرار دارد. برخی ارزیابیها ذخیره گاز این میدان را بیش از ۱۵ تریلیون متر مکعب ارزیابی میکنند.بنابر گزارش منابع محلی پالایشگاه صافر که منبع تولید نفت و گاز استان مأرب است، سالانه بیش از ۷۰۰ هزار تن گاز و ۹ الی ۱۸ هزار بشکه نفت در روز تولید میکند. صافر دو خط لوله اصلی دارد که یکی از آنها از طریق صنعا و عبور از استان ذمار، نفت را به بندر راس عیسی در حدیده متصل میکند، و دیگری خط لوله انتقال گاز است که با عبور از استان شبوه به بندر بلحاف در سواحل جنوب یمن متصل شده است. همچنین دو خط لوله داخلی دیگر وجود دارد که یکی از آنها نفت را به صنعا منتقل میکند و دیگری گاز را به غرب شهر سیئون در استان حضرموت میرساند. کنترل شهر و استان مأرب به معنای کنترل حجم عظیم منابع زیرزمینی موجود در این بخش از یمن است و کنترل انرژی الکتریکی لازم برای اداره استانهای مختلف این کشور است.
آزادسازی مأرب به معنای تقویت قدرتمندانه مرزهای یمن متحد در مناطق شمالی این کشور است. این در حالی است که شورای انتقالی جنوب نیز مناطق شبوه، حضرموت، المهره، أبین و ارخبیل سقطری را در اختیار دارند. این موضوع باعث تضعیف قدرت منصور هادی شده و نیروهای مستقر وی در این مناطق را نیز به فرسایش میکشاند. آزادسازی کامل استان مأرب همچنین میتواند گزینه مذاکرات و سازشهای سیاسی را برای آزادسازی مناطق دیگر در دستور کار گروههای اشغالگر قرار دهد و آنها در محاسبات خود برای مقاومت در برابر نیروهای یمنی تجدید نظر کنند. همچنین از لحاظ فرهنگی و تاریخی به دلیل وجود سد تاریخی مأرب از اهمیت بالایی برخوردار است. اهمیت مأرب آنقدری بوده که نیروهای وابسته به منصور هادی، رئیس جمهور فراری یمن، این استان را مرکز حزب اخوانی خود (الاصلاح) قرار دادهاند. هادی که رؤیای تصرف صنعا را بههمراه همپیمان سعودی خود در سر میپروراند، میکوشد تا با تجهیزکردن ارتش خود در مأرب بهعنوان دروازه شرقی صنعا، هرچه زودتر به آن دست یابد. اما با آغاز عملیات آزادسازی مأرب توسط کمیتههای مردمی و ارتش یمن دیگر مأرب دروازه ورود به صنعا نیست و عربستان سعودی با پشتیبانی گروههای تروریستی داعش والقاعده و سلفیهای اخوانی سعی میکند که از ورود انصارالله به مأرب جلوگیری کند. نکته بسیار مهم در خصوص آزادسازی کامل استان مأرب توسط انصارالله، خروج منصور هادی و ائتلاف سعودی از آخرین منطقه مهم تحت کنترلشان در خاک یمن خواهد بود و پس از آن رهبران سعودی بایستی نقش خود در این کشور را در حد حضور نظامی در استانهای بیابانی شرقی نظیر المهره و حضرموت تعریف کرده و در هرگونه مذاکرات برای آتشبس و توقف حملات دوطرف، دست برتر میدانی با ارتش و نیروهای مردمی یمن است.
براساس اطلاعیه خودروسازان
قیمت خودرو به قبل بازگشت
گروه اقتصادی/شرکتهای خودروسازی قیمتهای خود را اصلاح کردند و قرار شد پولهای گرفته شده به مردم برگردانده شود. هفته گذشته شرکتهای خودروسازی نسبت به افزایش 15 تا 19 درصدی قیمت خودرو اقدام کردند و اولین گروهی که ازاین تصمیم متأثر شد، کسانی بودند که طبق دعوتنامههای صادر شده تا پایان ماه جاری باید خودروهای خود را تحویل میگرفتند.
افزایش قیمت خودرو گلایههای متعدد مردمی را باعث شد و این امر در مورد کسانی که خودرو با قیمتهای گذشته ثبتنام کرده بودند، بسیار شدیدتر بود، به همین جهت رئیس جمهوری در راستای حمایت از حقوق مصرفکنندگان و جلوگیری از رشد قیمتها، تصمیم گرفت موضوع افزایش قیمت خودروها را لغو و این امر را منوط به بررسیهای بیشتر ستاد تنظیم بازار کند. البته معلوم نیست که افزایش قیمت خودروها بهصورت کلی منتفی شد یا ستاد تنظیم بازار در جلسات آتی خود میخواهد درخواست شرکتهای خودروسازی را با توجه به مستندات و تورم بخشی مورد بازنگری قرار دهد.
از روزی که با افزایش قیمت خودرو، مخالفت شده است، قطعه سازان خواستار ورود ستاد تنظیم بازار به این مقوله شدند و اظهار میکنند که اگر قیمتها اصلاح نشود شرکتهای خودروساز با زیان انباشت بیشتری مواجه خواهند شد و این باعث میشود که میزان بدهی خودروسازان به قطعه سازان روند تصاعدی به خود بگیرد. طبق آخرین اعداد و ارقام به دست آمده مجموعه ایران خودرو 19 هزار میلیارد تومان و سایپا بیش از 8 هزار میلیارد تومان به شرکتهای قطعه ساز بدهی دارند. از آنجا که به قول مدیران خودروسازی، بخش قابل توجهی از خودروها با زیان در حال تولید است، باید دید که ستاد تنظیم بازار و وزارت صمت چه تصمیمی خواهند گرفت. در این میان برخی از کارشناسان از تصمیم ریاست جمهوری استقبال و تأکید کردند که برای کاهش ضرر و زیان و پرداخت بدهی قطعه سازان تنها راه افزایش قیمت نیست و لذا شرکتهای خودروساز با اتخاذ راهکارهای بهتر و بخصوص مدیریت هزینه و مدیریت منابع مالی میتوانند از مشکلات خود عبور کنند.
از طرفی آن دسته از فعالان اقتصادی که طرفدار اقتصاد آزاد هستند همچنان اصرار بر این امر دارند که هر گونه سیاست قیمتگذاری از سوی دولت اشتباه است و باعث میشود که این صنعت آسیب ببیند. به هر ترتیب با دستور لغو افزایش قیمت از سوی رئیسجمهوری و ابلاغ آن توسط وزیر صمت به شرکتهای خودروسازی، ایران خودرو و سایپا مکلف به برگرداندن پولی هستند که از مردم اخذ شده و اگر خودروسازی از این مهم امتناع کند، تخلف کرده است. بدین جهت گروه خودروسازی سایپا طی اطلاعیهای اعلام کرد براساس تصمیمات متخذه، مبنی بر توقف اجرای طرح اصلاح قیمتها، بهای همه محصولات این گروه به قبل بازگشته و هیچگونه افزایشی اعمال نخواهد شد. برهمین اساس تمامی دعوتنامههای تکمیلوجه مربوط به خودروهای موعد تحویل آبانماه با نرخهای قبل صادر خواهد شد.مبالغ اضافی نیز که توسط مشتریان پرداخت شده، طی هفتههای آتی به آنان بازگردانده خواهد شد.
ایرانخودرو هم در اطلاعیهای عنوان کرد، محصولات خودرو به نرخ فروش قبل از یکم آبانماه بازگشته است.
نـــــگاه
تأثیر روانی دربازار سهام
از همان روز چهارشنبه هفته قبل که رئیس جمهوری مصوبه خودروسازان برای افزایش قیمت خودرو را لغو کرد، کارشناسان کاهش شاخص بورس در روز گذشته را پیشبینی میکردند. درواقع جو روانی سنگینی که دربازار شکل گرفت، باعث افزایش عرضه و کاهش تقاضا شد. بدین ترتیب حتی شرکتهای ارزنده بازارهم با کاهش مواجه شدند. درحالی که رشد نرخ ارز در روز گذشته به عنوان یک متغیر مهم توانایی افزایش شاخص بورس را داشت، تمرکز برخی رسانهها بر لغو افزایش قیمت خودرو باعث شد تا شاخصهای بورس به رنگ قرمز درآید. برهمین اساس، روزگذشته شاخص کل بورس با کاهش 17 هزار و 302 واحدی به یک میلیون و 439 هزار و 177 واحدی عقبنشینی کرد. بررسی تأثیرگذارترین شرکتها دراین ریزش نشان میدهد که خودروییها جایی درمیان آنها ندارند. بدین ترتیب شرکتهای پتروشیمی خلیج فارس، فولاد مبارکه، شستا، پالایش نفت اصفهان، شیران، بانک ملت و گلگهر بیشترین تأثیر را درافت شاخص داشتند. این درحالی است که گروه بهمن و خگستر به عنوان نمادهای خودرویی به ترتیب جایگاه بیست و یکم و سی و هفتم را در ریزش شاخص داشتهاند، البته این دو شرکت در عرضه صدرنشین سایر نمادها بودند. به اعتقاد کارشناسان، اصلیترین دلیل ریزش 17 هزار واحدی شاخص در روزی که نرخ ارز رشد داشته است، جو روانی به وجود آمده تحت تأثیر لغو افزایش قیمت خودرو است که دولت با هدف حمایت از خریداران ابلاغ کرد.
افزایش قیمت خودرو گلایههای متعدد مردمی را باعث شد و این امر در مورد کسانی که خودرو با قیمتهای گذشته ثبتنام کرده بودند، بسیار شدیدتر بود، به همین جهت رئیس جمهوری در راستای حمایت از حقوق مصرفکنندگان و جلوگیری از رشد قیمتها، تصمیم گرفت موضوع افزایش قیمت خودروها را لغو و این امر را منوط به بررسیهای بیشتر ستاد تنظیم بازار کند. البته معلوم نیست که افزایش قیمت خودروها بهصورت کلی منتفی شد یا ستاد تنظیم بازار در جلسات آتی خود میخواهد درخواست شرکتهای خودروسازی را با توجه به مستندات و تورم بخشی مورد بازنگری قرار دهد.
از روزی که با افزایش قیمت خودرو، مخالفت شده است، قطعه سازان خواستار ورود ستاد تنظیم بازار به این مقوله شدند و اظهار میکنند که اگر قیمتها اصلاح نشود شرکتهای خودروساز با زیان انباشت بیشتری مواجه خواهند شد و این باعث میشود که میزان بدهی خودروسازان به قطعه سازان روند تصاعدی به خود بگیرد. طبق آخرین اعداد و ارقام به دست آمده مجموعه ایران خودرو 19 هزار میلیارد تومان و سایپا بیش از 8 هزار میلیارد تومان به شرکتهای قطعه ساز بدهی دارند. از آنجا که به قول مدیران خودروسازی، بخش قابل توجهی از خودروها با زیان در حال تولید است، باید دید که ستاد تنظیم بازار و وزارت صمت چه تصمیمی خواهند گرفت. در این میان برخی از کارشناسان از تصمیم ریاست جمهوری استقبال و تأکید کردند که برای کاهش ضرر و زیان و پرداخت بدهی قطعه سازان تنها راه افزایش قیمت نیست و لذا شرکتهای خودروساز با اتخاذ راهکارهای بهتر و بخصوص مدیریت هزینه و مدیریت منابع مالی میتوانند از مشکلات خود عبور کنند.
از طرفی آن دسته از فعالان اقتصادی که طرفدار اقتصاد آزاد هستند همچنان اصرار بر این امر دارند که هر گونه سیاست قیمتگذاری از سوی دولت اشتباه است و باعث میشود که این صنعت آسیب ببیند. به هر ترتیب با دستور لغو افزایش قیمت از سوی رئیسجمهوری و ابلاغ آن توسط وزیر صمت به شرکتهای خودروسازی، ایران خودرو و سایپا مکلف به برگرداندن پولی هستند که از مردم اخذ شده و اگر خودروسازی از این مهم امتناع کند، تخلف کرده است. بدین جهت گروه خودروسازی سایپا طی اطلاعیهای اعلام کرد براساس تصمیمات متخذه، مبنی بر توقف اجرای طرح اصلاح قیمتها، بهای همه محصولات این گروه به قبل بازگشته و هیچگونه افزایشی اعمال نخواهد شد. برهمین اساس تمامی دعوتنامههای تکمیلوجه مربوط به خودروهای موعد تحویل آبانماه با نرخهای قبل صادر خواهد شد.مبالغ اضافی نیز که توسط مشتریان پرداخت شده، طی هفتههای آتی به آنان بازگردانده خواهد شد.
ایرانخودرو هم در اطلاعیهای عنوان کرد، محصولات خودرو به نرخ فروش قبل از یکم آبانماه بازگشته است.
نـــــگاه
تأثیر روانی دربازار سهام
از همان روز چهارشنبه هفته قبل که رئیس جمهوری مصوبه خودروسازان برای افزایش قیمت خودرو را لغو کرد، کارشناسان کاهش شاخص بورس در روز گذشته را پیشبینی میکردند. درواقع جو روانی سنگینی که دربازار شکل گرفت، باعث افزایش عرضه و کاهش تقاضا شد. بدین ترتیب حتی شرکتهای ارزنده بازارهم با کاهش مواجه شدند. درحالی که رشد نرخ ارز در روز گذشته به عنوان یک متغیر مهم توانایی افزایش شاخص بورس را داشت، تمرکز برخی رسانهها بر لغو افزایش قیمت خودرو باعث شد تا شاخصهای بورس به رنگ قرمز درآید. برهمین اساس، روزگذشته شاخص کل بورس با کاهش 17 هزار و 302 واحدی به یک میلیون و 439 هزار و 177 واحدی عقبنشینی کرد. بررسی تأثیرگذارترین شرکتها دراین ریزش نشان میدهد که خودروییها جایی درمیان آنها ندارند. بدین ترتیب شرکتهای پتروشیمی خلیج فارس، فولاد مبارکه، شستا، پالایش نفت اصفهان، شیران، بانک ملت و گلگهر بیشترین تأثیر را درافت شاخص داشتند. این درحالی است که گروه بهمن و خگستر به عنوان نمادهای خودرویی به ترتیب جایگاه بیست و یکم و سی و هفتم را در ریزش شاخص داشتهاند، البته این دو شرکت در عرضه صدرنشین سایر نمادها بودند. به اعتقاد کارشناسان، اصلیترین دلیل ریزش 17 هزار واحدی شاخص در روزی که نرخ ارز رشد داشته است، جو روانی به وجود آمده تحت تأثیر لغو افزایش قیمت خودرو است که دولت با هدف حمایت از خریداران ابلاغ کرد.
رشد پایه پولی در شهریور کاهش یافت
بازگشت 6 هزار میلیارد تومان تنخواه بودجه به بانک مرکزی
گروه اقتصادی/ با گذشت 100 روز از آغاز بهکار دولت سیزدهم بررسی شاخصهای اقتصادی حکایت از کارنامهای قابل قبول دارد. در همین بازه زمانی و با اتکا به آمار متغیرهای پولی شهریور ماه 1400، حجم نقدینگی به 4067 هزار و 600 میلیارد تومان و حجم پایه پولی به 518 هزار و 920 میلیارد تومان رسیده است. رشد پایه پولی در این ماه نسبت به ماه قبل تنها 2 هزار و 890 میلیارد تومان بوده و با مقایسه رشد پایه پولی در ماههای قبل، مشخص میشود که رشد پایه پولی در شهریور ماه کاهش قابل توجهی نسبت به متوسط ماههای فروردین تا مرداد ماه داشته است. این بدان معناست که دولت در شهریور ماه بخشی از تنخواه بودجه سال 1400 را به بانک مرکزی پس داده است. در بخش داراییها و بدهیهای بانک مرکزی در شهریور ماه 1400، بدهی دولت به بانک مرکزی با 5 هزار و 970 میلیارد تومان کاهش از رقم 165 هزار و 550 میلیارد تومان در مرداد ماه به 159 هزار و 580 میلیارد تومان کاهش یافته است. بنابراین دولت سیزدهم نه تنها در شهریور ماه استقراضی از بانک مرکزی نداشته، بلکه بخشی از بدهی تنخواه بودجه را بازپرداخت کرده است.درواقع دولت سیزدهم در 6 ماه دوم سال باید 40 هزار و 660 میلیارد تومان از تنخواه بودجه را تسویه کند.
تحویل گزارش عملکرد بودجه 4 ماه زودتر
در همین راستا سید احسان خاندوزی، سخنگوی اقتصادی دولت نیز با بیان اینکه گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۹ کل کشور برای نخستین بار، ۴ ماه قبل از موعد مقرر قانونی توسط دیوان محاسبات تهیه و در ۳۱ شهریورماه سال ۱۴۰۰ به مجلس شورای اسلامی ارسال شد، گفت: علت موفقیت در این موضوع، تسریع وزارت اقتصاد در تنظیم صورتحساب عملکرد سالانه بودجه کل کشور و تصویب فوری آن در هیأت وزیران بود. وزیر اقتصاد افزود: بخش قابل توجهی از فرایند تهیه گزارش تفریغ بودجه، توسط وزارت اقتصاد و خزانهداری کل کشور صورت میپذیرد و چون امسال با همت وزارت اقتصاد این گزارش چند ماه زودتر از سالهای قبل تهیه و به دیوان محاسبات ارائه شد، این دیوان هم در تسریع در اجرای وظیفه قانونی خود نسبت به سالهای قبل موفق شد و گزارش تفریغ بودجه سال 1399 را در نیمه اول سال ارائه کرد که قطعاً آسیبشناسی آن نقش مهمی در تدوین لایحه بودجه سال آینده خواهد داشت.
ارتقای شفافیت و مبارزه با فساد
بهگزارش فارس، خاندوزی ادامه داد: اما امسال وزارت اقتصاد به منظور ارتقای شفافیت مالی و پاسخگویی مناسبتر درباره نحوه هزینه بودجه کشور، این گزارش را چند ماه زودتر تهیه و به دیوان محاسبات ارسال کرد. سخنگوی دولت تأکید کرد: این اقدام دولت جدید در راستای تحقق شعار مبارزه با فساد و شفافیت مالی است که مورد تأکید همه اعضای دولت خصوصاً رئیسجمهوری محترم بوده است. خاندوزی با بیان اینکه گزارش صورتحساب عملکرد سال 1399 بودجه کل کشور 3 ماه و نیم زودتر از مهلت مقرر در ماده 103 قانون محاسبات عمومی کشور و حتی 15 روز زودتر از موعد قانونی مقرر در جزء 3 بند «د» تبصره 20 قانون بودجه کشور به دیوان محاسبات ارائه شد، گفت: این اقدام در شرایطی انجام شد که کشور درگیر شیوع بیماری کرونا بود و کارمندان دولت به طور کامل در دستگاههای اجرایی حضور نداشتند.
تحویل گزارش عملکرد بودجه 4 ماه زودتر
در همین راستا سید احسان خاندوزی، سخنگوی اقتصادی دولت نیز با بیان اینکه گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۹ کل کشور برای نخستین بار، ۴ ماه قبل از موعد مقرر قانونی توسط دیوان محاسبات تهیه و در ۳۱ شهریورماه سال ۱۴۰۰ به مجلس شورای اسلامی ارسال شد، گفت: علت موفقیت در این موضوع، تسریع وزارت اقتصاد در تنظیم صورتحساب عملکرد سالانه بودجه کل کشور و تصویب فوری آن در هیأت وزیران بود. وزیر اقتصاد افزود: بخش قابل توجهی از فرایند تهیه گزارش تفریغ بودجه، توسط وزارت اقتصاد و خزانهداری کل کشور صورت میپذیرد و چون امسال با همت وزارت اقتصاد این گزارش چند ماه زودتر از سالهای قبل تهیه و به دیوان محاسبات ارائه شد، این دیوان هم در تسریع در اجرای وظیفه قانونی خود نسبت به سالهای قبل موفق شد و گزارش تفریغ بودجه سال 1399 را در نیمه اول سال ارائه کرد که قطعاً آسیبشناسی آن نقش مهمی در تدوین لایحه بودجه سال آینده خواهد داشت.
ارتقای شفافیت و مبارزه با فساد
بهگزارش فارس، خاندوزی ادامه داد: اما امسال وزارت اقتصاد به منظور ارتقای شفافیت مالی و پاسخگویی مناسبتر درباره نحوه هزینه بودجه کشور، این گزارش را چند ماه زودتر تهیه و به دیوان محاسبات ارسال کرد. سخنگوی دولت تأکید کرد: این اقدام دولت جدید در راستای تحقق شعار مبارزه با فساد و شفافیت مالی است که مورد تأکید همه اعضای دولت خصوصاً رئیسجمهوری محترم بوده است. خاندوزی با بیان اینکه گزارش صورتحساب عملکرد سال 1399 بودجه کل کشور 3 ماه و نیم زودتر از مهلت مقرر در ماده 103 قانون محاسبات عمومی کشور و حتی 15 روز زودتر از موعد قانونی مقرر در جزء 3 بند «د» تبصره 20 قانون بودجه کشور به دیوان محاسبات ارائه شد، گفت: این اقدام در شرایطی انجام شد که کشور درگیر شیوع بیماری کرونا بود و کارمندان دولت به طور کامل در دستگاههای اجرایی حضور نداشتند.
با مصوبه ستاد تنظیم بازار و به دستور معاون اول رئیسجمهوری
کرایه اضافی به مسافران تاکسیهای اینترنتی بازگردانده شد
میترا جلیلی- سوسن صادقی / بیش از دو هفته از بروز اختلال در سامانه سوخت کشور درنتیجه یک حمله سایبری میگذرد؛ اتفاقی که با اختلال و قطع روند سوختگیری با کارت هوشمند سوخت همراه بود و مشکلاتی برای مردم ایجاد کرد و البته تاکسیهای اینترنتی هم از آن تأثیر گرفتند. در دو روز ابتدایی اختلال، بهدلیل بههمخوردن نسبت عرضه و تقاضا، گاه هزینه سفر با تاکسیهای اینترنتی بهطرز عجیبی بالا رفت و همین موضوع نارضایتی کاربران این تاکسیها را بهدنبال داشت. این موضوع البته در ستاد تنظیم بازار مورد بررسی قرار گرفت و حالا «کاوه اشتهاردی»، دستیار معاون اول رئیس جمهوری ازجریمه شدن دو شرکت «اسنپ» و «تپسی» بهدلیل دریافت کرایه اضافی در روزهای اختلال در سامانه سوخت خبر میدهد.
تلاش ستاد تنظیم بازار
کاوه اشتهاردی دستیار معاون اول رئیس جمهوری در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «با مصوبه ستاد تنظیم بازار و به دستور معاون اول رئیسجمهوری ۲ شرکت تاکسی اینترنتی، کرایه اضافهای که همزمان با روزهای اختلال در سامانه سوخت از ۶۰۸ هزار نفر دریافت کرده بودند به حساب مسافران خود بازگرداندند. این جریمه از حساب اسنپ و تپسی پرداخت شده و ارتباطی به رانندگان ندارد».
توئیت دستیار معاون اول رئیس جمهوری نشان میدهد حالا دیگر مشکل مسافرانی که انتظار برگشت پول خود را میکشیدند و درنتیجه این اتفاق متضرر شده بودند، برطرف شده است. اما پرداخت این جریمه به چه شکل بوده و عملاً دو شرکت تاکسی اینترنتی اسنپ و تپسی علاوه بر بازگرداندن پول اضافی که در طول این بحران ازمسافران دریافت کرده بودند، چه اقدامات دیگری برای رفع مشکلات کاربران خود انجام دادهاند؟
افزایش سفر با تاکسیهای اینترنتی در یک بحران
یکی از مسئولان روابط عمومی شرکت تپسی در گفتوگو با «ایران» در اینباره گفت: در ساعتهای اولیه اختلال در سامانه جایگاههای سوخت کشور درنتیجه حمله سایبری، بهطور طبیعی تعداد درخواستهای سفر از سوی مسافران بشدت افزایش یافت چراکه مردم ترجیح دادند بهجای استفاده از خودروهای شخصی خود، به تاکسیهای اینترنتی روی آورند. این در حالی است که بهطور معمول تعداد سفر در روزهای سهشنبه و چهارشنبه بالاست و این اتفاق هم میزان درخواستهای سفر را بیش از پیش افزایش داد.
بهگفته وی، از آنجا که در روز سهشنبه 4 آبان، جایگاههای سوخت تا هنگام ظهر غیرفعال بودند، رانندگان شرکت هم امکان فعالیت نداشتند از اینرو تعادل سفر در این روز بهطور کامل از بین رفت و مشکلاتی ایجاد شد. این مسئول یادآور شد: قیمتهای سفر هم با الگوریتمهای هوشمند تعیین میشود و این بها، با چند معیار کاهش و افزایش دارد. بهعنوان مثال درصورت وجود ترافیک سنگین، بعد مسافت، شرایط جوی بد و شرایط [و مسیر] سفر نامناسب، الگوریتمهای هوشمند به طور اتوماتیک قیمتها را بالا میبرند از اینرو همزمان با اختلال در جایگاههای سوخت، قیمتها بشدت افزایش یافت. بههمین دلیل شرکت واردعمل شد و با خارج کردن الگوریتم هوشمند از مدار، تعیین قیمتها را بهصورت دستی انجام داد.
وی درباره بازگرداندن پول اضافی که مسافران در ساعات اولیه پرداخت کرده بودند نیز گفت: ما این مسافران را شناسایی کرده و از طریق پیامک به آنها اطلاع دادیم تا مابه التفاوت هزینه سفر در قالب اعتبار از سهم شرکت (نه راننده) به مسافران بازگردد و به این ترتیب مصوبه ستاد تنظیم بازار که به دستور معاون اول رئیسجمهوری، مبنی بر پرداخت کرایه اضافه بود اجرایی شد.
البته این مسئول روابط عمومی، تعداد و جزئیات و سهم مبلغ بازگردانده شده را به «ایران» اعلام نکرد و یادآور شد طبق توئیت کاوه اشتهاردی دستیار معاون اول رئیس جمهوری، مابهالتفاوت تمام سفرهایی که در آن بازه زمانی انجام گرفت، از سهم شرکت به مسافران برگردانده شده است.
این مسئول روابط عمومی همچنین از انجام کارهای تشویقی طی روزهای اختلال در سامانه جایگاههای سوخت خبر داد و افزود: با افزایش میزان درخواست سفر، به رانندگان اعلام کردیم که مابهالتفاوت قیمت سهمیه بنزین به آنها پرداخت خواهد شد تا فعالیت خود را با استفاده از بنزین آزاد ازسر بگیرند و بتوانیم به مسافران خدمترسانی کنیم که البته این کار انجام شد. از سوی دیگر برای اینکه رانندگان در تهیه سوخت خود و خدمترسانی به مسافران دچار مشکل نشوند بسرعت جایگاههای سوخت که در همان ابتدا فعال شده بودند را روی نقشه فعال کردیم تا مسافران منتظر نمانند.
یک تخفیف 20درصدی برای مسافران متضرر
مدیرعامل اسنپ نیز درباره اقدامات این سامانه در مدیریت بحران سوختگیری و نحوه پرداخت این جریمه، از ارائه کد تخفیف اسنپ به منظور همراهی با کاربرانش در سراسر کشور خبر داد. محمد خلج گفت: برای کاربرانی که روز سهشنبه (مورخ ۴ آبان ۱۴۰۰) از ساعات ۱۲ ظهر تا 7 عصر سفر داشتند، ۲۰ درصد تخفیف ارائه کردیم.
وی درباره ماجرای روز 4 آبان هم گفت: در پی اختلال سوختگیری در سراسر کشور، سیستم هوشمند قیمتگذاری اسنپ بهدلیل برهم خوردن توازن بین عرضه و تقاضای سفر در مواردی با افزایش قیمت ناگهانی مواجه شد. با وجود آنکه این اختلال، غیرقابل پیشبینی و خارج از کنترل اسنپ بود، اما این سامانه کد تخفیف ۲۰درصدی برای کاربرانش در سراسر کشور ارائه کرد.
مدیرعامل اسنپ همچنین در توضیح اقدامات اسنپ برای مدیریت بحران پیشآمده در بخش حملونقل کشور یادآور شد: در ساعات اولیه اختلال در سوختگیری، بواسطه در دسترس نبودن سوخت و طولانی شدن صفها در پمپبنزینها، ناوگان اسنپ بهطور محسوسی کاهش پیدا کرد. ازسوی دیگر میزان درخواستهای سفر افزایش چشمگیری یافت و درنتیجه، سیستم هوشمند قیمتگذاری اسنپ بهشکل طبیعی نسبت به تغییر فاکتورهای تعیین هزینه سفر، واکنش نشان داد. بههمین دلیل در بعضی از سفرها بهصورت موردی با افزایش قیمت مواجه شدیم و نخستین اقدام ما برای حل این مشکل، کنترل دستی قیمتها بود.
خلج همچنین از اختصاص بودجهای از منابع شرکت برای طرحهای تشویقی رانندگان به منظور رفع مشکلات کاربران یاد کرد و گفت: از این طریق توانستیم کاربران راننده بیشتری را به خدماترسانی ترغیب کنیم تا قیمتها زودتر به سطح متعادلی برسند و حملونقل شهروندان بخوبی انجام شود.
مدیرعامل اسنپ از طرح «معافیت از کمیسیون» این سامانه نیز بهعنوان یکی دیگر از اقدامات این شرکت یاد کرد و گفت با توجه به این که چهارشنبه ۵ آبان، روز کاری آخر هفته و همراه با پیک سفر بود و هنوز هم مشکل در سوختگیری ادامه داشت، برای کمک به ساماندهی حملونقل شهروندان، از کمیسیون شرکت گذشتیم و به این ترتیب از ساعت ۱۲ ظهر چهارشنبه تا ۱۲ شب، میزان کمیسیون دریافتی اسنپ در شهر تهران بیش از ۵۰ درصد کاهش یافت.
تلاش ستاد تنظیم بازار
کاوه اشتهاردی دستیار معاون اول رئیس جمهوری در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «با مصوبه ستاد تنظیم بازار و به دستور معاون اول رئیسجمهوری ۲ شرکت تاکسی اینترنتی، کرایه اضافهای که همزمان با روزهای اختلال در سامانه سوخت از ۶۰۸ هزار نفر دریافت کرده بودند به حساب مسافران خود بازگرداندند. این جریمه از حساب اسنپ و تپسی پرداخت شده و ارتباطی به رانندگان ندارد».
توئیت دستیار معاون اول رئیس جمهوری نشان میدهد حالا دیگر مشکل مسافرانی که انتظار برگشت پول خود را میکشیدند و درنتیجه این اتفاق متضرر شده بودند، برطرف شده است. اما پرداخت این جریمه به چه شکل بوده و عملاً دو شرکت تاکسی اینترنتی اسنپ و تپسی علاوه بر بازگرداندن پول اضافی که در طول این بحران ازمسافران دریافت کرده بودند، چه اقدامات دیگری برای رفع مشکلات کاربران خود انجام دادهاند؟
افزایش سفر با تاکسیهای اینترنتی در یک بحران
یکی از مسئولان روابط عمومی شرکت تپسی در گفتوگو با «ایران» در اینباره گفت: در ساعتهای اولیه اختلال در سامانه جایگاههای سوخت کشور درنتیجه حمله سایبری، بهطور طبیعی تعداد درخواستهای سفر از سوی مسافران بشدت افزایش یافت چراکه مردم ترجیح دادند بهجای استفاده از خودروهای شخصی خود، به تاکسیهای اینترنتی روی آورند. این در حالی است که بهطور معمول تعداد سفر در روزهای سهشنبه و چهارشنبه بالاست و این اتفاق هم میزان درخواستهای سفر را بیش از پیش افزایش داد.
بهگفته وی، از آنجا که در روز سهشنبه 4 آبان، جایگاههای سوخت تا هنگام ظهر غیرفعال بودند، رانندگان شرکت هم امکان فعالیت نداشتند از اینرو تعادل سفر در این روز بهطور کامل از بین رفت و مشکلاتی ایجاد شد. این مسئول یادآور شد: قیمتهای سفر هم با الگوریتمهای هوشمند تعیین میشود و این بها، با چند معیار کاهش و افزایش دارد. بهعنوان مثال درصورت وجود ترافیک سنگین، بعد مسافت، شرایط جوی بد و شرایط [و مسیر] سفر نامناسب، الگوریتمهای هوشمند به طور اتوماتیک قیمتها را بالا میبرند از اینرو همزمان با اختلال در جایگاههای سوخت، قیمتها بشدت افزایش یافت. بههمین دلیل شرکت واردعمل شد و با خارج کردن الگوریتم هوشمند از مدار، تعیین قیمتها را بهصورت دستی انجام داد.
وی درباره بازگرداندن پول اضافی که مسافران در ساعات اولیه پرداخت کرده بودند نیز گفت: ما این مسافران را شناسایی کرده و از طریق پیامک به آنها اطلاع دادیم تا مابه التفاوت هزینه سفر در قالب اعتبار از سهم شرکت (نه راننده) به مسافران بازگردد و به این ترتیب مصوبه ستاد تنظیم بازار که به دستور معاون اول رئیسجمهوری، مبنی بر پرداخت کرایه اضافه بود اجرایی شد.
البته این مسئول روابط عمومی، تعداد و جزئیات و سهم مبلغ بازگردانده شده را به «ایران» اعلام نکرد و یادآور شد طبق توئیت کاوه اشتهاردی دستیار معاون اول رئیس جمهوری، مابهالتفاوت تمام سفرهایی که در آن بازه زمانی انجام گرفت، از سهم شرکت به مسافران برگردانده شده است.
این مسئول روابط عمومی همچنین از انجام کارهای تشویقی طی روزهای اختلال در سامانه جایگاههای سوخت خبر داد و افزود: با افزایش میزان درخواست سفر، به رانندگان اعلام کردیم که مابهالتفاوت قیمت سهمیه بنزین به آنها پرداخت خواهد شد تا فعالیت خود را با استفاده از بنزین آزاد ازسر بگیرند و بتوانیم به مسافران خدمترسانی کنیم که البته این کار انجام شد. از سوی دیگر برای اینکه رانندگان در تهیه سوخت خود و خدمترسانی به مسافران دچار مشکل نشوند بسرعت جایگاههای سوخت که در همان ابتدا فعال شده بودند را روی نقشه فعال کردیم تا مسافران منتظر نمانند.
یک تخفیف 20درصدی برای مسافران متضرر
مدیرعامل اسنپ نیز درباره اقدامات این سامانه در مدیریت بحران سوختگیری و نحوه پرداخت این جریمه، از ارائه کد تخفیف اسنپ به منظور همراهی با کاربرانش در سراسر کشور خبر داد. محمد خلج گفت: برای کاربرانی که روز سهشنبه (مورخ ۴ آبان ۱۴۰۰) از ساعات ۱۲ ظهر تا 7 عصر سفر داشتند، ۲۰ درصد تخفیف ارائه کردیم.
وی درباره ماجرای روز 4 آبان هم گفت: در پی اختلال سوختگیری در سراسر کشور، سیستم هوشمند قیمتگذاری اسنپ بهدلیل برهم خوردن توازن بین عرضه و تقاضای سفر در مواردی با افزایش قیمت ناگهانی مواجه شد. با وجود آنکه این اختلال، غیرقابل پیشبینی و خارج از کنترل اسنپ بود، اما این سامانه کد تخفیف ۲۰درصدی برای کاربرانش در سراسر کشور ارائه کرد.
مدیرعامل اسنپ همچنین در توضیح اقدامات اسنپ برای مدیریت بحران پیشآمده در بخش حملونقل کشور یادآور شد: در ساعات اولیه اختلال در سوختگیری، بواسطه در دسترس نبودن سوخت و طولانی شدن صفها در پمپبنزینها، ناوگان اسنپ بهطور محسوسی کاهش پیدا کرد. ازسوی دیگر میزان درخواستهای سفر افزایش چشمگیری یافت و درنتیجه، سیستم هوشمند قیمتگذاری اسنپ بهشکل طبیعی نسبت به تغییر فاکتورهای تعیین هزینه سفر، واکنش نشان داد. بههمین دلیل در بعضی از سفرها بهصورت موردی با افزایش قیمت مواجه شدیم و نخستین اقدام ما برای حل این مشکل، کنترل دستی قیمتها بود.
خلج همچنین از اختصاص بودجهای از منابع شرکت برای طرحهای تشویقی رانندگان به منظور رفع مشکلات کاربران یاد کرد و گفت: از این طریق توانستیم کاربران راننده بیشتری را به خدماترسانی ترغیب کنیم تا قیمتها زودتر به سطح متعادلی برسند و حملونقل شهروندان بخوبی انجام شود.
مدیرعامل اسنپ از طرح «معافیت از کمیسیون» این سامانه نیز بهعنوان یکی دیگر از اقدامات این شرکت یاد کرد و گفت با توجه به این که چهارشنبه ۵ آبان، روز کاری آخر هفته و همراه با پیک سفر بود و هنوز هم مشکل در سوختگیری ادامه داشت، برای کمک به ساماندهی حملونقل شهروندان، از کمیسیون شرکت گذشتیم و به این ترتیب از ساعت ۱۲ ظهر چهارشنبه تا ۱۲ شب، میزان کمیسیون دریافتی اسنپ در شهر تهران بیش از ۵۰ درصد کاهش یافت.
مروری بر کارنامه صد روزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
فرهنگ در مسیر نوسازی
بیش از یکصد روز است که محمد مهدی اسماعیلی سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت سیزدهم است.او در این مدت ملاقاتهای متعددی با اهالی فرهنگ و هنر داشته و به نمایندگی از رئیس جمهوری به شهرستانهای بسیاری سفر کرده است. اسماعیلی طی این مدت با اشاره به دغدغههای مقام معظم رهبری نسبت به تهاجم فرهنگی و جنگ نرم در رابطه با فرهنگ عمومی به نکات و مسائل مهمی اشاره کرده و گفته است:«باید مراقبت کنیم تا دشمن از راه فرهنگی بنیانهای اخلاقی جامعه را تضعیف نکند.دشمنان از زمان پیروزی انقلاب اسلامی هیچوقت از این موضوع غافل نشده و با شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم به مبارزه و مقابله با اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی آمدهاند.» او ارتقای جدی وضعیت فرهنگ و هنر در سطح کشور را از مهمترین رویکردهای دولت سیزدهم برشمرد و در سخنرانی اخیر خود در نماز جمعه تهران گفت: «نگرش دولت مردمی بر این اصل استوار است که تمرکزگرایی را در برنامههای فرهنگی و هنری متوقف نماید و هنرمندان برای دیده شدن، ترقی و تعالی نیازی به حضور در مرکز نداشته باشند، بلکه هر هنرمند در شهر خود رشد یافته و برای شهر و استان خود افتخارآفرینی کند.»
از دیگر کارهای مهمی که مد نظر دولت بخصوص شخص رئیس جمهوری است، اتصال همه دستگاههای فرهنگی به وزارت فرهنگ است. اسماعیلی از بدو ورودش به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تأکید کرد:«آقای رئیسی دستور دادهاند همه دستگاههای دولتی که اعتبار و ساختار فرهنگی دارند به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متصل بشوند و این موضوع در حال تصویب است.»
همچنین از دیگر بحثهای مهم بخش فرهنگ، بحث افزایش سواد رسانهای در حوزه عمومی بود که اسماعیلی در سخنرانیاش در مراسم پدافند غیرعامل در این خصوص تصریح کرد: «اگر سواد رسانهای به عنوان یک راهکار در دستور کار نهادهای متولی حوزه فرهنگ، هنر و رسانه قرار بگیرد، حتماً شاهد یک جهش در فعالیتها خواهیم بود.»
تقویت اقتصاد هنر و کسب بازارهای جهانی
یکی از مهمترین و شاید اولین دیدارهای وزیر ارشاد با هنرمندان تجسمی بود. در آن دیدار وزیر فرهنگ به اعتلا و رشد اقتصاد فرهنگ و هنر توجه خاصی نشان داده و با بیان اینکه ظرفیتهای قابل توجهی در حوزه اقتصاد هنر وجود دارد، گفت: «ایران جزو کشورهای مطرح و دارای جایگاه بالا در تولید آثار هنری است، بنابراین در بخش اقتصاد هنر هم باید به این رتبه برسیم و تلاش ما بر این است که بازارهای جهانی را به دست بیاوریم. ما در هنر و اقتصاد هنر ظرفیتهای بسیار زیادی داریم و همانطور که میدانید جزو کشورهای مطرح و صاحب جایگاه بالا در تولید آثار هنری هستیم و از این رو در بخش اقتصاد هنر هم باید به این رتبه برسیم و تلاش ما براین است که بازارهای بینالمللی را به دست بیاوریم.»
حمایت از سینمای اصیل ایرانی- اسلامی
یکی دیگر از اقدامات وزیر فرهنگ در این مدت کوتاه راهاندازی شورای عالی سینما بود. او در این باره گفته: «با حضور رئیس جمهوری در حال راهاندازی شورای عالی سینما هستیم.» وزیر فرهنگ همچنین با رصد سینمای ایران وضعیت سینما را با اشکالاتی مواجه دانست که اهالی سینما باید کمک کنند تا این وضعیت تغییر پیدا کند. اسماعیلی در این خصوص تصریح کرد: «من مواجه هستم با انبوهی از فیلمهایی که در نوبت اکران هستند. من خودم را موظف میدانم که این فیلمها را تماشا کنم و میبینم که بعضیهایشان اشکالاتی دارد. قطعاً حوزه مدیریتی ما از آثاری که به فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی ما توجه دارند حمایت میکند.»
حمایت از اهالی تئاتر و مردمی شدن تئاتر
همچنین وزیر فرهنگ در این مدت به هنرمندان تئاتر قول داد تا همپای سینما به آنها توجه کند. چرا که هنرمندان تئاتر بیشترین آسیب را از کرونا دیدند. اسماعیلی در خصوص برنامههای حمایتیاش تصریح کرد:«از جشنوارهها و مدلهایی حمایت میکنیم که تئاتر را در دل تودههای مردم میبرد. اجرای بعضی از نمایشنامههای شکسپیر را هزاران بار دیدهایم. باید نمایشنامههای بومیتری مورد استفاده قرار گیرد و تئاتر مردمی بشود. به عنوان مثال الگوی تئاتر خیابانی مریوان میتواند در جاهای دیگر هم تکرار شود.» همچنین او قول داد تا جشنواره تئاتر کوتاه ارسباران سال آینده با گستره بینالمللی برگزار و دبیرخانه دائمی آن ایجاد شود.
تولید بیش از ٨٠ درصد کاغذ صنعت نشر
وزیر فرهنگ در راستای دغدغههای مردمیاش مسائل فرهنگی مردم را هم جزو امورات مهم تلقی و در سخنرانی اخیر خود در نماز جمعه درخصوص صنعت نشر کشور تصریح کرد: «در دولت کارگروه ویژهای به منظور رسیدگی به وضعیت صنعت نشر به ریاست معاون اول رئیس جمهوری شکل گرفته و امید است با رفع موانع موجود و حمایت از کارخانههای داخلی در یک سال و نیم آینده بیش از 80 درصد کاغذ مورد نیاز صنعت نشر در کشور تولید شود و با این اتفاق، کتاب و کتابخوانی را برای مردم ارزان کنیم.»
وزارت فرهنگ نگاه حمایتی به احیا و گسترش موسیقی اصیل و سنتی دارد
اسماعیلی همچنین توجه ویژهای به موسیقی اصیل نواحی و اقوام دارد. او معتقد است که موسیقی نواحی در بحران است و باید هرچه سریعتر راهحلی برای رفع مشکلات آن پیدا کنیم. او ابراز امیدواری کرد که تا انتهای آبان کنسرتها دوباره راه بیفتد.
از دیگر کارهای مهمی که مد نظر دولت بخصوص شخص رئیس جمهوری است، اتصال همه دستگاههای فرهنگی به وزارت فرهنگ است. اسماعیلی از بدو ورودش به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تأکید کرد:«آقای رئیسی دستور دادهاند همه دستگاههای دولتی که اعتبار و ساختار فرهنگی دارند به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متصل بشوند و این موضوع در حال تصویب است.»
همچنین از دیگر بحثهای مهم بخش فرهنگ، بحث افزایش سواد رسانهای در حوزه عمومی بود که اسماعیلی در سخنرانیاش در مراسم پدافند غیرعامل در این خصوص تصریح کرد: «اگر سواد رسانهای به عنوان یک راهکار در دستور کار نهادهای متولی حوزه فرهنگ، هنر و رسانه قرار بگیرد، حتماً شاهد یک جهش در فعالیتها خواهیم بود.»
تقویت اقتصاد هنر و کسب بازارهای جهانی
یکی از مهمترین و شاید اولین دیدارهای وزیر ارشاد با هنرمندان تجسمی بود. در آن دیدار وزیر فرهنگ به اعتلا و رشد اقتصاد فرهنگ و هنر توجه خاصی نشان داده و با بیان اینکه ظرفیتهای قابل توجهی در حوزه اقتصاد هنر وجود دارد، گفت: «ایران جزو کشورهای مطرح و دارای جایگاه بالا در تولید آثار هنری است، بنابراین در بخش اقتصاد هنر هم باید به این رتبه برسیم و تلاش ما بر این است که بازارهای جهانی را به دست بیاوریم. ما در هنر و اقتصاد هنر ظرفیتهای بسیار زیادی داریم و همانطور که میدانید جزو کشورهای مطرح و صاحب جایگاه بالا در تولید آثار هنری هستیم و از این رو در بخش اقتصاد هنر هم باید به این رتبه برسیم و تلاش ما براین است که بازارهای بینالمللی را به دست بیاوریم.»
حمایت از سینمای اصیل ایرانی- اسلامی
یکی دیگر از اقدامات وزیر فرهنگ در این مدت کوتاه راهاندازی شورای عالی سینما بود. او در این باره گفته: «با حضور رئیس جمهوری در حال راهاندازی شورای عالی سینما هستیم.» وزیر فرهنگ همچنین با رصد سینمای ایران وضعیت سینما را با اشکالاتی مواجه دانست که اهالی سینما باید کمک کنند تا این وضعیت تغییر پیدا کند. اسماعیلی در این خصوص تصریح کرد: «من مواجه هستم با انبوهی از فیلمهایی که در نوبت اکران هستند. من خودم را موظف میدانم که این فیلمها را تماشا کنم و میبینم که بعضیهایشان اشکالاتی دارد. قطعاً حوزه مدیریتی ما از آثاری که به فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی ما توجه دارند حمایت میکند.»
حمایت از اهالی تئاتر و مردمی شدن تئاتر
همچنین وزیر فرهنگ در این مدت به هنرمندان تئاتر قول داد تا همپای سینما به آنها توجه کند. چرا که هنرمندان تئاتر بیشترین آسیب را از کرونا دیدند. اسماعیلی در خصوص برنامههای حمایتیاش تصریح کرد:«از جشنوارهها و مدلهایی حمایت میکنیم که تئاتر را در دل تودههای مردم میبرد. اجرای بعضی از نمایشنامههای شکسپیر را هزاران بار دیدهایم. باید نمایشنامههای بومیتری مورد استفاده قرار گیرد و تئاتر مردمی بشود. به عنوان مثال الگوی تئاتر خیابانی مریوان میتواند در جاهای دیگر هم تکرار شود.» همچنین او قول داد تا جشنواره تئاتر کوتاه ارسباران سال آینده با گستره بینالمللی برگزار و دبیرخانه دائمی آن ایجاد شود.
تولید بیش از ٨٠ درصد کاغذ صنعت نشر
وزیر فرهنگ در راستای دغدغههای مردمیاش مسائل فرهنگی مردم را هم جزو امورات مهم تلقی و در سخنرانی اخیر خود در نماز جمعه درخصوص صنعت نشر کشور تصریح کرد: «در دولت کارگروه ویژهای به منظور رسیدگی به وضعیت صنعت نشر به ریاست معاون اول رئیس جمهوری شکل گرفته و امید است با رفع موانع موجود و حمایت از کارخانههای داخلی در یک سال و نیم آینده بیش از 80 درصد کاغذ مورد نیاز صنعت نشر در کشور تولید شود و با این اتفاق، کتاب و کتابخوانی را برای مردم ارزان کنیم.»
وزارت فرهنگ نگاه حمایتی به احیا و گسترش موسیقی اصیل و سنتی دارد
اسماعیلی همچنین توجه ویژهای به موسیقی اصیل نواحی و اقوام دارد. او معتقد است که موسیقی نواحی در بحران است و باید هرچه سریعتر راهحلی برای رفع مشکلات آن پیدا کنیم. او ابراز امیدواری کرد که تا انتهای آبان کنسرتها دوباره راه بیفتد.
بعد از شوک افزایش حملات هکری به نهادهای امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی صورت گرفت
استعفای دسته جمعی در موساد
گروه جهان/ بعد از شوک افزایش حملات هکری به نهادهای امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی، تلآویو با استعفای سه افسر ارشد موساد، بزرگترین نهاد امنیتی این رژیم در شوکی بیسابقه فرو رفت.
به گزارش سایت شبکه خبری «الجزیره»، رسانههای رژیم صهیونیستی خبر دادند، هر سه مقام مستعفی که دارای درجه سرلشکری بودند، پس از اعمال تغییرات موردنظر «دیوید بارنیا» که چند ماهی است بر کرسی ریاست موساد نشسته است، استعفای خود را اعلام کردند. طبق آنچه پایگاه خبری «اسرائیل 24» اعلام کرده، این سه نفر بر سه کرسی ریاست بخش فناوری، ریاست بخش مبارزه با تروریسم و ریاست اداره «مفرق» که در واقع دپارتمان مرکزی موساد است، تکیه زده بودند. البته بنابر اطلاعاتی که این پایگاه خبری به دست آورده احتمالاً به زودی استعفای نفر چهارمی هم به طور رسمی اعلام میشود. پست این نفر چهارم اعلام نشده اما گفته میشود او پستی حساس دارد و در «اتاق جنگ استراتژیک» این نهاد فعالیت دارد. بنابر گزارش «میدل ایست این 24»، تغییراتی که باعث استعفای این افراد شده، بهطور خاص بخشهای قدیمی موساد را هدف گرفته است. «بارنیا» در این سلسله تغییرات، فعالیت شماری از این بخشهای قدیمی را متوقف کرد و برخی از آنها را نیز با بخشهای دیگر ادغام کرد. او با این تغییرات تلاش کرده، بر شمار فعالیتها و عملیات موساد در زمینههای تکنولوژی و همچنین مقابله با حملات سایبری بیفزاید که نشانهای آشکار از آن است که تلآویو نگران از افزایش حملات سایبری است که بهطور مرتب نهادهای امنیتی و نظامی این رژیم را هدف گرفته است.
آنچه مسلم است، در نتیجه این تغییرات، شمار زیادی از افسران ارشد و یا غیر ارشد موساد پستهای خود را از دست خواهند داد و خانهنشین خواهند شد. امری که به اعتقاد کارشناسانی که خبرهای داخلی رژیم صهیونیستی را دنبال میکنند، میتواند تبدیل به بحرانی داخلی و استراتژیک برای این رژیم شود. زیرا تمامی افرادی که پستهای آنان بهخاطر این تغییرات به خطر میافتد، تبدیل به منتقدان درجه یک ریاست موساد شده و در نتیجه آن بزرگترین نهاد امنیتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی به شکافی بیسابقه مبتلا میشود که میتواند منجر به اختلالی جدی در کار موساد شود و این نهاد را تضعیف کند. رویدادی که از هماکنون با استعفای سه مقام ارشدی که یاد شد، کلید خورده است. زیرا همانطور که «میدل ایست این 24» نوشته است، حداقل دو نفر از سه نفری که استعفای آنها بهطور رسمی اعلام شده، کسانی بودند که به لحاظ چارتهای اداری و همینطور تجربه و تخصص خود میتوانستند گزینههای آتی ریاست موساد باشند. علاوه بر این تغییراتی که «بارنیا» در موساد اعمال کرده و همچنین استعفای این سه مقام ارشد، باعث شده تا بسیاری از کارکنان موساد، اعتقاد خود به ریاست این سازمان را از دست داده و او را رهبری تلقی کنند که باعث ایجاد بحران و تضعیف سازمان تحت نظرش شده است.
به گزارش سایت شبکه خبری «الجزیره»، رسانههای رژیم صهیونیستی خبر دادند، هر سه مقام مستعفی که دارای درجه سرلشکری بودند، پس از اعمال تغییرات موردنظر «دیوید بارنیا» که چند ماهی است بر کرسی ریاست موساد نشسته است، استعفای خود را اعلام کردند. طبق آنچه پایگاه خبری «اسرائیل 24» اعلام کرده، این سه نفر بر سه کرسی ریاست بخش فناوری، ریاست بخش مبارزه با تروریسم و ریاست اداره «مفرق» که در واقع دپارتمان مرکزی موساد است، تکیه زده بودند. البته بنابر اطلاعاتی که این پایگاه خبری به دست آورده احتمالاً به زودی استعفای نفر چهارمی هم به طور رسمی اعلام میشود. پست این نفر چهارم اعلام نشده اما گفته میشود او پستی حساس دارد و در «اتاق جنگ استراتژیک» این نهاد فعالیت دارد. بنابر گزارش «میدل ایست این 24»، تغییراتی که باعث استعفای این افراد شده، بهطور خاص بخشهای قدیمی موساد را هدف گرفته است. «بارنیا» در این سلسله تغییرات، فعالیت شماری از این بخشهای قدیمی را متوقف کرد و برخی از آنها را نیز با بخشهای دیگر ادغام کرد. او با این تغییرات تلاش کرده، بر شمار فعالیتها و عملیات موساد در زمینههای تکنولوژی و همچنین مقابله با حملات سایبری بیفزاید که نشانهای آشکار از آن است که تلآویو نگران از افزایش حملات سایبری است که بهطور مرتب نهادهای امنیتی و نظامی این رژیم را هدف گرفته است.
آنچه مسلم است، در نتیجه این تغییرات، شمار زیادی از افسران ارشد و یا غیر ارشد موساد پستهای خود را از دست خواهند داد و خانهنشین خواهند شد. امری که به اعتقاد کارشناسانی که خبرهای داخلی رژیم صهیونیستی را دنبال میکنند، میتواند تبدیل به بحرانی داخلی و استراتژیک برای این رژیم شود. زیرا تمامی افرادی که پستهای آنان بهخاطر این تغییرات به خطر میافتد، تبدیل به منتقدان درجه یک ریاست موساد شده و در نتیجه آن بزرگترین نهاد امنیتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی به شکافی بیسابقه مبتلا میشود که میتواند منجر به اختلالی جدی در کار موساد شود و این نهاد را تضعیف کند. رویدادی که از هماکنون با استعفای سه مقام ارشدی که یاد شد، کلید خورده است. زیرا همانطور که «میدل ایست این 24» نوشته است، حداقل دو نفر از سه نفری که استعفای آنها بهطور رسمی اعلام شده، کسانی بودند که به لحاظ چارتهای اداری و همینطور تجربه و تخصص خود میتوانستند گزینههای آتی ریاست موساد باشند. علاوه بر این تغییراتی که «بارنیا» در موساد اعمال کرده و همچنین استعفای این سه مقام ارشد، باعث شده تا بسیاری از کارکنان موساد، اعتقاد خود به ریاست این سازمان را از دست داده و او را رهبری تلقی کنند که باعث ایجاد بحران و تضعیف سازمان تحت نظرش شده است.
«ایران» از مسائل و مشکلات بین معلمان و دانش آموزان پس از بازگشایی مدارس گزارش می دهد
دردسرهای عظیم
هدی هاشمی
خبرنگار
«پسرم کلاس دوم بود که مدرسهها تعطیل شد. قرنطینه و تعطیلی مدارس شرایط روحی و روانیاش را بهم ریخت. کاملاً گوشه گیر شده، با کسی ارتباط برقرار نمیکند و اصلاً تمرکز درس خواندن هم ندارد. یک روز در هفته مدرسه میرود روزهای آموزش مجازی مدام در دست، دور خانه دنبالش میروم تا بلکه بنشیند و درس بخواند. اصلاً توجهی به درس و مشقش در این دو سال نداشت.»
این بخشی از حرفهای مادر یکی از دانشآموزان ابتدایی است. البته این روایت برای بسیاری از خانوادههایی که دانشآموزی دارند، آشناست. والدینی که دیگر از آموزش مجازی کلافه شدهاند. دردسرهای آموزش مجازی برای خانوادهها از یک طرف و مشکلات روحی و روانی که کرونا برای دانشآموزانشان بهوجود آورده است، از طرف دیگر موجب بروز مسائل بسیاری برای خانوادهها شده است. آن طور که دانشآموزان میگویند، دوری از مدرسه و همکلاسیها آنها را تنها کرده است. این روزها که دانشآموزان به مدرسه هم میروند برخی از معلمان بر این باورند که آنها بسیار گوشه گیر شدهاند و سخت با همکلاسی و معلم ارتباط برقرار میکنند این حرف فعالان حوزه کودک هم هست. آنها بر این باورند که قرنطینه موجب افسردگی دانشآموزان شده است. استرس بین کودکان افزایش پیدا کرده و آنها زودرنج و پرخاشگر شدهاند. همین مسائل موجب شده تا روانشناسان اعلام کنند که ما در این سال تحصیلی با نسل جدیدی از دانشآموزان روبهرو شویم. موضوعی که رضا ولدخوانی روانشناس حوزه کودکان و نوجوانان به مدیران مدارس پیشنهاد میدهد که بر اساس حال روحی دانشآموزانشان پروتکل بهداشت روان دانشآموزان را تهیه کنند.
او در این باره بیشتر توضیح میدهد: «در دو سال گذشته دانشآموزان به سبک خودشان آموزش دیدهاند. دانشآموزان آن نظم و انضباط مدرسه را در خانه نداشتند. ارتباطشان با همسالان قطع شد. درس و مشق را در فضای مجازی جدی نمیگرفتند و صبحها تا نزدیکی های ظهر خواب بودند و شبها هم بیشتر وقتشان را در شبکههای اجتماعی سپری میکردند. حتی درس خواندنشان هم متفاوت بود. آنها بر روی مبل نشسته بودند و گوشی به دست مطالب درسی را چک میکردند. نه از نظم و انضباط مدرسه خبری بود و نه از تذکر معلم و مدیر. حالا بعد از دو سال تحصیل اینچنینی این دانشآموزان قرار است به مدرسه بروند. خیلیهاشان با صبح بیدار شدن مشکل دارند و برخیهایشان هم بهخاطر شرایط قرنطینه عصبی و پرخاشگر شدهاند. معلمان و مدیران باید بدانند که دانشآموزان به شرایط قبل از کرونا برنمیگردند این دوران بهلحاظ روحی و روانی آنها را ویران کرده است پس آنها باید به فکر مشاوره دادن به دانشآموزان باشند. از نظر کار امسال معلمان و مدیران بسیار سخت است.»
بازگشت دانشآموزان به روزهای قبل از کرونا
چندی پیش مسئولان وزارت آموزش و پرورش اعلام کردند که تعطیلی مدارس و قرنطینه اجباری موجب شده تا یک افسردگی پنهان در جامعه اتفاق بیفتد. افسردگی پنهان ابتدا خانوادهها را درگیر کرده است. دانشآموز، پدر و مادر هر سه افسرده شدند و در وهله بعدی افسردگی معلمان است. برای همین وزارت آموزش و پرورش از مدیران مدارس خواسته است تا در روزهای اولیه بازگشایی با آرامش بیشتری با دانشآموزان و معلمان رفتار کنند. رضوانه حکیمزاده، معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در این باره به خبرنگار «ایران» میگوید: «آموزش غیرحضوری آسیبهای بسیاری به دانشآموزان وارد کرده است البته این آسیب فقط مخصوص دانشآموزان نیست و معلمان هم شرایط خوبی در دوران قرنطینه نداشتهاند. بر اساس بررسیهایی که ما انجام دادهایم دانشآموزان و معلمان درگیر مشکلات روحی و روانی بسیاری شدهاند. رشد اجتماعی دانشآموزان در این دو سال متوقف شده است و کودکان و نوجوانان انزواطلب شدهاند. ما به این نتیجه رسیدهایم که بهداشت روان دانشآموزان دچار مسائل بیشتری شده است برای همین تصمیم به بازگشایی مدارس کردهایم شواهد نشان میدهد بازگشایی مدارس تا اینجای کار در وضعیت روحی و روانی دانشآموزان تأثیر مثبتی داشته است، چرا که دانشآموزان در محیط مدرسه فقط درس نمیخوانند آنها روابط اجتماعی دارند با همسن و سالانشان ارتباط برقرار میکنند و با معلمان هم رابطه چهره به چهره دارند. البته ما هم در وزارت آموزش و پرورش برنامههایی برای پساکرونای دانشآموزان و بازگشت دانشآموزان به مدارس داریم. ما از مدیران مدارس خواستیم تعامل بیشتری با دانشآموزان و خانوادهها داشته باشند. خانوادهها را درباره مسائل روحی و روانی دانشآموزانشان آگاه کنند. خانوادهها باید بدانند در کنار افت تحصیلی باید توجه جدی به مسائل روحی دانشآموزانشان داشته باشند. اولویت اصلی وزارت آموزش و پرورش هم بازگشت دانشآموزان به روزهای قبل از کروناست.»
او تأکید میکند: «ایجاد ارتباط عاطفی برای دانشآموز پایه ابتدایی بسیار مهم است بویژه این ارتباط بین دانشآموزان اول، دوم و سوم دبستان ضروری است. یادگیری تنها از طریق واژگان و در فضای مجازی ممکن نیست، شنیدن صدای معلم و حرکات زبان بدن وی میتواند در یادگیری نقش بسزایی داشته باشد علاوه بر این دانشآموزان در این پایهها نظم و انضباط را یاد میگیرند. مسئولیت پذیر میشوند و تعامل و صبوری را آموزش میبینند این موضوع دو سال است که در مدارس تعطیل شده است.»
هم افت تحصیلی داریم هم مشکل ارتباطی
برخی از مدیران مدارس هم از تغییر رفتار دانشآموزان در این مدت بازگشاییها میگویند. نسرین چراغی مدیر مدرسه ابتدایی به این موضوع اشاره میکند و میگوید:«وزارت آموزش و پرورش سامانهای طراحی کرده است که در آن سامانه ما باید اطلاعات مدرسه را در زمینه پروتکلهای بهداشتی پاسخ دهیم. اگر تمامی شرایط را داشته باشیم درهای مدرسه باز میشود؛ از ما خواستند که بهصورت ترغیبی دانشآموزان را به مدرسه بکشانیم و این اتفاق در مدرسه ما افتاده. متأسفانه در این چند روز بازگشاییها ما به این نتیجه رسیدیم که دانشآموزان به لحاظ ارتباطی بسیار مشکل پیدا کردهاند. افت تحصیلی و مشکل ارتباط مسأله جدی این روزهای ما در بازگشاییها بوده است. دانشآموز نمیتواند با معلم و همکلاسی هایش ارتباط بگیرد برای همین ما در جلسهای که با معلمان داشتیم و معلمان هم اعلام کردند دانشآموزان عصبیتر و پرخاشگر شدند بنابراین در این جلسه از آنها خواستیم تا یک ساعت در هفته به موضوع مهارتهای زندگی در کلاس درس اختصاص دهند. امسال سال سختی برای دانشآموزان و خانوادههاست ما تمام تلاشمان را میکنیم تا بتوانیم شرایط را برای دانشآموزان عادی کنیم.»
خبرنگار
«پسرم کلاس دوم بود که مدرسهها تعطیل شد. قرنطینه و تعطیلی مدارس شرایط روحی و روانیاش را بهم ریخت. کاملاً گوشه گیر شده، با کسی ارتباط برقرار نمیکند و اصلاً تمرکز درس خواندن هم ندارد. یک روز در هفته مدرسه میرود روزهای آموزش مجازی مدام در دست، دور خانه دنبالش میروم تا بلکه بنشیند و درس بخواند. اصلاً توجهی به درس و مشقش در این دو سال نداشت.»
این بخشی از حرفهای مادر یکی از دانشآموزان ابتدایی است. البته این روایت برای بسیاری از خانوادههایی که دانشآموزی دارند، آشناست. والدینی که دیگر از آموزش مجازی کلافه شدهاند. دردسرهای آموزش مجازی برای خانوادهها از یک طرف و مشکلات روحی و روانی که کرونا برای دانشآموزانشان بهوجود آورده است، از طرف دیگر موجب بروز مسائل بسیاری برای خانوادهها شده است. آن طور که دانشآموزان میگویند، دوری از مدرسه و همکلاسیها آنها را تنها کرده است. این روزها که دانشآموزان به مدرسه هم میروند برخی از معلمان بر این باورند که آنها بسیار گوشه گیر شدهاند و سخت با همکلاسی و معلم ارتباط برقرار میکنند این حرف فعالان حوزه کودک هم هست. آنها بر این باورند که قرنطینه موجب افسردگی دانشآموزان شده است. استرس بین کودکان افزایش پیدا کرده و آنها زودرنج و پرخاشگر شدهاند. همین مسائل موجب شده تا روانشناسان اعلام کنند که ما در این سال تحصیلی با نسل جدیدی از دانشآموزان روبهرو شویم. موضوعی که رضا ولدخوانی روانشناس حوزه کودکان و نوجوانان به مدیران مدارس پیشنهاد میدهد که بر اساس حال روحی دانشآموزانشان پروتکل بهداشت روان دانشآموزان را تهیه کنند.
او در این باره بیشتر توضیح میدهد: «در دو سال گذشته دانشآموزان به سبک خودشان آموزش دیدهاند. دانشآموزان آن نظم و انضباط مدرسه را در خانه نداشتند. ارتباطشان با همسالان قطع شد. درس و مشق را در فضای مجازی جدی نمیگرفتند و صبحها تا نزدیکی های ظهر خواب بودند و شبها هم بیشتر وقتشان را در شبکههای اجتماعی سپری میکردند. حتی درس خواندنشان هم متفاوت بود. آنها بر روی مبل نشسته بودند و گوشی به دست مطالب درسی را چک میکردند. نه از نظم و انضباط مدرسه خبری بود و نه از تذکر معلم و مدیر. حالا بعد از دو سال تحصیل اینچنینی این دانشآموزان قرار است به مدرسه بروند. خیلیهاشان با صبح بیدار شدن مشکل دارند و برخیهایشان هم بهخاطر شرایط قرنطینه عصبی و پرخاشگر شدهاند. معلمان و مدیران باید بدانند که دانشآموزان به شرایط قبل از کرونا برنمیگردند این دوران بهلحاظ روحی و روانی آنها را ویران کرده است پس آنها باید به فکر مشاوره دادن به دانشآموزان باشند. از نظر کار امسال معلمان و مدیران بسیار سخت است.»
بازگشت دانشآموزان به روزهای قبل از کرونا
چندی پیش مسئولان وزارت آموزش و پرورش اعلام کردند که تعطیلی مدارس و قرنطینه اجباری موجب شده تا یک افسردگی پنهان در جامعه اتفاق بیفتد. افسردگی پنهان ابتدا خانوادهها را درگیر کرده است. دانشآموز، پدر و مادر هر سه افسرده شدند و در وهله بعدی افسردگی معلمان است. برای همین وزارت آموزش و پرورش از مدیران مدارس خواسته است تا در روزهای اولیه بازگشایی با آرامش بیشتری با دانشآموزان و معلمان رفتار کنند. رضوانه حکیمزاده، معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در این باره به خبرنگار «ایران» میگوید: «آموزش غیرحضوری آسیبهای بسیاری به دانشآموزان وارد کرده است البته این آسیب فقط مخصوص دانشآموزان نیست و معلمان هم شرایط خوبی در دوران قرنطینه نداشتهاند. بر اساس بررسیهایی که ما انجام دادهایم دانشآموزان و معلمان درگیر مشکلات روحی و روانی بسیاری شدهاند. رشد اجتماعی دانشآموزان در این دو سال متوقف شده است و کودکان و نوجوانان انزواطلب شدهاند. ما به این نتیجه رسیدهایم که بهداشت روان دانشآموزان دچار مسائل بیشتری شده است برای همین تصمیم به بازگشایی مدارس کردهایم شواهد نشان میدهد بازگشایی مدارس تا اینجای کار در وضعیت روحی و روانی دانشآموزان تأثیر مثبتی داشته است، چرا که دانشآموزان در محیط مدرسه فقط درس نمیخوانند آنها روابط اجتماعی دارند با همسن و سالانشان ارتباط برقرار میکنند و با معلمان هم رابطه چهره به چهره دارند. البته ما هم در وزارت آموزش و پرورش برنامههایی برای پساکرونای دانشآموزان و بازگشت دانشآموزان به مدارس داریم. ما از مدیران مدارس خواستیم تعامل بیشتری با دانشآموزان و خانوادهها داشته باشند. خانوادهها را درباره مسائل روحی و روانی دانشآموزانشان آگاه کنند. خانوادهها باید بدانند در کنار افت تحصیلی باید توجه جدی به مسائل روحی دانشآموزانشان داشته باشند. اولویت اصلی وزارت آموزش و پرورش هم بازگشت دانشآموزان به روزهای قبل از کروناست.»
او تأکید میکند: «ایجاد ارتباط عاطفی برای دانشآموز پایه ابتدایی بسیار مهم است بویژه این ارتباط بین دانشآموزان اول، دوم و سوم دبستان ضروری است. یادگیری تنها از طریق واژگان و در فضای مجازی ممکن نیست، شنیدن صدای معلم و حرکات زبان بدن وی میتواند در یادگیری نقش بسزایی داشته باشد علاوه بر این دانشآموزان در این پایهها نظم و انضباط را یاد میگیرند. مسئولیت پذیر میشوند و تعامل و صبوری را آموزش میبینند این موضوع دو سال است که در مدارس تعطیل شده است.»
هم افت تحصیلی داریم هم مشکل ارتباطی
برخی از مدیران مدارس هم از تغییر رفتار دانشآموزان در این مدت بازگشاییها میگویند. نسرین چراغی مدیر مدرسه ابتدایی به این موضوع اشاره میکند و میگوید:«وزارت آموزش و پرورش سامانهای طراحی کرده است که در آن سامانه ما باید اطلاعات مدرسه را در زمینه پروتکلهای بهداشتی پاسخ دهیم. اگر تمامی شرایط را داشته باشیم درهای مدرسه باز میشود؛ از ما خواستند که بهصورت ترغیبی دانشآموزان را به مدرسه بکشانیم و این اتفاق در مدرسه ما افتاده. متأسفانه در این چند روز بازگشاییها ما به این نتیجه رسیدیم که دانشآموزان به لحاظ ارتباطی بسیار مشکل پیدا کردهاند. افت تحصیلی و مشکل ارتباط مسأله جدی این روزهای ما در بازگشاییها بوده است. دانشآموز نمیتواند با معلم و همکلاسی هایش ارتباط بگیرد برای همین ما در جلسهای که با معلمان داشتیم و معلمان هم اعلام کردند دانشآموزان عصبیتر و پرخاشگر شدند بنابراین در این جلسه از آنها خواستیم تا یک ساعت در هفته به موضوع مهارتهای زندگی در کلاس درس اختصاص دهند. امسال سال سختی برای دانشآموزان و خانوادههاست ما تمام تلاشمان را میکنیم تا بتوانیم شرایط را برای دانشآموزان عادی کنیم.»
دُرنا برای نخستین بار میهمان کرمانیها شد
کرمان - رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش حفاظت محیط زیست استان گفت: گونه نادر پرنده درنای معمولی برای نخستین بار در شهرستان کهنوج استان کرمان مشاهده و تصویربرداری شده است.
«منصور پورسینا» گفت: حضور این پرنده برای نخستین بار توسط سرپرست اداره حفاظت محیط زیست شهرستان کهنوج مشاهده و تصویربرداری شده است. پورسینا عنوان کرد: این گونه زیبا و ارزشمند در گروه پرندگان در معرض خطر انقراض طبقهبندی میشود و یکی از سه گونه نادر، درنای مشاهده شده در ایران است که در مسیر مهاجرت خود به شهرستان کهنوج سفر کرده است.وی افزود: زیستگاه این پرنده زمینهای باز اطراف تالابها و آبگیرها، علفزارهای باتلاقی و زمینهای کشاورزی است و بیشتر از مواد گیاهی تغذیه میکند.
«منصور پورسینا» گفت: حضور این پرنده برای نخستین بار توسط سرپرست اداره حفاظت محیط زیست شهرستان کهنوج مشاهده و تصویربرداری شده است. پورسینا عنوان کرد: این گونه زیبا و ارزشمند در گروه پرندگان در معرض خطر انقراض طبقهبندی میشود و یکی از سه گونه نادر، درنای مشاهده شده در ایران است که در مسیر مهاجرت خود به شهرستان کهنوج سفر کرده است.وی افزود: زیستگاه این پرنده زمینهای باز اطراف تالابها و آبگیرها، علفزارهای باتلاقی و زمینهای کشاورزی است و بیشتر از مواد گیاهی تغذیه میکند.
دیپلماسی جدید ایران فرصتی برای احیای اعتبار از دست رفته اروپا
در تاریخ 18 اردیبهشت 1397 (8 مه 2018)، ایالات متحده از برجام که بین 1+5، اتحادیه اروپا و ایران منعقد شده بود خارج شد. در پی خروج امریکا، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که برجام را با اروپاییها ادامه خواهد داد. جمهوری اسلامی ایران، یکسال بعد از خروج امریکا از برجام به خاطر وعدههای اروپاییها در توافق ماند. اما در این مدت نهتنها کشورهای اروپایی عضو برجام به تعهدات 11 گانه خود عمل نکردند بلکه حتی از راهاندازی یک کانال مالی برای تسهیل تجارت ایران نیز عاجز بودند. تجربه آن یکسال بخوبی نشان داد که اروپا در حوزه سیاسی و اقتصادی استقلال ندارد؛ حقیقتی که بارها از زبان مقامات اروپایی بیان شده است.
ناتوانی اروپا در تأمین منافع ایران
در زمانی که شرکتهای اروپایی یکی پس از دیگری به بهانه خروج امریکا از برجام از ایران خارج شدند، اروپاییها به بهانه ناتوانی در اجبار شرکتهایشان به کار با ایران سکوت کردند. بعد از خروج امریکا از برجام، شرکتها سعی کردند از امریکا به نوعی معافیت تحریمی بگیرند، اما با واکنش منفی وزارت خزانهداری امریکا روبهرو شدند.اولین لغو قرارداد تجاری شرکتهای اروپایی با ایران توسط ایرباس در 22 اردیبهشت 1397 صورت گرفت که این شرکت پذیرفت قرارداد فروش هواپیما به ایران را لغو کند و تنها دو هواپیمای دیگر را تحویل بدهد. بعد از ایرباس در 28 اردیبهشت 1397 شرکت فولادسازی دانیلی ایتالیا بهدنبال خروج امریکا از برجام تلاش برای یافتن تأمینکننده مالی برای سفارشات ۱.۵میلیارد یورویی را که در ایران برنده شده بود، متوقف کرد. آلساندرو تریویلین، مدیرعامل شرکت دانیلی در اینباره گفت: «با خروج امریکا از توافق هستهای، بانکها بهدلیل نگرانی از تحریمهای ثانویه دیگر آماده تأمین مالی پروژههای ایرانی نیستند».به مرور زمان خروج شرکتهای اروپایی از اقتصاد ایران بهطور تصاعدی افزایش پیدا کرد و دو شرکت ژاپنی فعال در زمینه قطعات خودروسازی و یک شرکت بیمه به نام «سوئیسری» اعلام کردند از ایران خارج خواهند شد. شرکت توتال فرانسه نیز در تاریخ 29 اردیبهشت 1397 اعلام کرد که با اعمال تحریمهای امریکا علیه ایران، هرگونه همکاری با خطر از دست رفتن دسترسی به سیستمهای بانکی همراه است که توتال چنین ریسکی را نمیپذیرد.
در 14 خرداد 1397 خبرگزاری فرانسه از تصمیم شرکت پژو - سیتروئن برای خروج از ایران خبر داد؛ گروه پژو سیتروئن در بیانیهای تصریح کرد که فرایند تعلیق فعالیتهای مربوط به سرمایهگذاریهای مشترک خود در ایران را آغاز کرده و برای احترام به قانون تحریمهای امریکا بر ضد تهران تا ششم اوت (پانزدهم مرداد ماه سالجاری) ایران را ترک میکند.
در مقابل این حجم گسترده از خروج شرکتهای اروپایی از ایران، مقامات اروپا به جای حمایت و تقابل عملی با امریکا به دلیل خروج غیرقانونی از برجام، از عدم توانایی خود در مقابل تحریمهای امریکا گفتند. در همین راستا وزیر اقتصاد آلمان در 21 اردیبهشت 1397 ماه اعلام کرد که: «نمیتوانیم از شرکتها در برابر تحریمهای امریکا محافظت کنیم.»وی دلیل عدم توانایی برای حمایت از شرکتهای اروپایی را عدم وجود امکان حقوقی عنوان کرد و افزود: «ما آمادهایم با همه شرکتهای مربوطه در این باره صحبت کنیم که چگونه میتوانیم عواقب منفی این اقدام امریکا را حتیالامکان محدود کنیم».
فرصت اروپا برای جبران گذشته
با بازخوانی مناسبات بین ایران و اروپا مشخص شد که اروپا در حوزه سیاسی و اقتصادی استقلال و اراده لازم را برای تأمین منافع ایران نداشته و به دلیل قبلاً بیان شده دیگر اعتباری نیز در بین مردم و دولت ایران ندارد. برای همین اگر اروپاییها بخواهند نقش مؤثری در مذاکرات داشته باشند، باید بسیار تلاش کنند.
دولت سیزدهم با توجه به همین واقعیات بوده که سیاست خود را عدم گره زدن اقتصاد و سفره مردم به مذاکرات اعلام کرد و در این مسیر به دنبال تحقق اقتصاد مقاومتی است، در نتیجه تجربه گذشته را که با امید کاذب بخواهد معطل کشورهای اروپایی شود، تکرار نخواهد کرد. حال این اروپا است که برای احیای اعتبار از دست رفتهاش باید سخت تلاش کند.
کشورهای اروپایی باید این مسأله را بخوبی درک کنند که تجربه گذشته در اجرای توافق هستهای با دقت از سوی دولت سیزدهم بررسی شده است و دیگر خطای امید بستن به وعدههای غیرواقعی آنها را تکرار نمیکند.
اروپا به منظور نشان دادن جدیت خود در پیشرفت مذاکرات و همچنین احیای اعتبار خود نزد مردم ایران، باید با فاصله گرفتن از نقشی که ایالات متحده برای اروپا در نظر گرفته است، مسئولیت و لزوم هزینه دادن برای انجام تعهدات را بپذیرد. مواجهه فعالانه با تحریمهای امریکا موضوعی است که برای اروپا از نظر استقلال اقتصادی و آینده سیاسی خودشان نیز اهمیت دارد.
ناتوانی اروپا در تأمین منافع ایران
در زمانی که شرکتهای اروپایی یکی پس از دیگری به بهانه خروج امریکا از برجام از ایران خارج شدند، اروپاییها به بهانه ناتوانی در اجبار شرکتهایشان به کار با ایران سکوت کردند. بعد از خروج امریکا از برجام، شرکتها سعی کردند از امریکا به نوعی معافیت تحریمی بگیرند، اما با واکنش منفی وزارت خزانهداری امریکا روبهرو شدند.اولین لغو قرارداد تجاری شرکتهای اروپایی با ایران توسط ایرباس در 22 اردیبهشت 1397 صورت گرفت که این شرکت پذیرفت قرارداد فروش هواپیما به ایران را لغو کند و تنها دو هواپیمای دیگر را تحویل بدهد. بعد از ایرباس در 28 اردیبهشت 1397 شرکت فولادسازی دانیلی ایتالیا بهدنبال خروج امریکا از برجام تلاش برای یافتن تأمینکننده مالی برای سفارشات ۱.۵میلیارد یورویی را که در ایران برنده شده بود، متوقف کرد. آلساندرو تریویلین، مدیرعامل شرکت دانیلی در اینباره گفت: «با خروج امریکا از توافق هستهای، بانکها بهدلیل نگرانی از تحریمهای ثانویه دیگر آماده تأمین مالی پروژههای ایرانی نیستند».به مرور زمان خروج شرکتهای اروپایی از اقتصاد ایران بهطور تصاعدی افزایش پیدا کرد و دو شرکت ژاپنی فعال در زمینه قطعات خودروسازی و یک شرکت بیمه به نام «سوئیسری» اعلام کردند از ایران خارج خواهند شد. شرکت توتال فرانسه نیز در تاریخ 29 اردیبهشت 1397 اعلام کرد که با اعمال تحریمهای امریکا علیه ایران، هرگونه همکاری با خطر از دست رفتن دسترسی به سیستمهای بانکی همراه است که توتال چنین ریسکی را نمیپذیرد.
در 14 خرداد 1397 خبرگزاری فرانسه از تصمیم شرکت پژو - سیتروئن برای خروج از ایران خبر داد؛ گروه پژو سیتروئن در بیانیهای تصریح کرد که فرایند تعلیق فعالیتهای مربوط به سرمایهگذاریهای مشترک خود در ایران را آغاز کرده و برای احترام به قانون تحریمهای امریکا بر ضد تهران تا ششم اوت (پانزدهم مرداد ماه سالجاری) ایران را ترک میکند.
در مقابل این حجم گسترده از خروج شرکتهای اروپایی از ایران، مقامات اروپا به جای حمایت و تقابل عملی با امریکا به دلیل خروج غیرقانونی از برجام، از عدم توانایی خود در مقابل تحریمهای امریکا گفتند. در همین راستا وزیر اقتصاد آلمان در 21 اردیبهشت 1397 ماه اعلام کرد که: «نمیتوانیم از شرکتها در برابر تحریمهای امریکا محافظت کنیم.»وی دلیل عدم توانایی برای حمایت از شرکتهای اروپایی را عدم وجود امکان حقوقی عنوان کرد و افزود: «ما آمادهایم با همه شرکتهای مربوطه در این باره صحبت کنیم که چگونه میتوانیم عواقب منفی این اقدام امریکا را حتیالامکان محدود کنیم».
فرصت اروپا برای جبران گذشته
با بازخوانی مناسبات بین ایران و اروپا مشخص شد که اروپا در حوزه سیاسی و اقتصادی استقلال و اراده لازم را برای تأمین منافع ایران نداشته و به دلیل قبلاً بیان شده دیگر اعتباری نیز در بین مردم و دولت ایران ندارد. برای همین اگر اروپاییها بخواهند نقش مؤثری در مذاکرات داشته باشند، باید بسیار تلاش کنند.
دولت سیزدهم با توجه به همین واقعیات بوده که سیاست خود را عدم گره زدن اقتصاد و سفره مردم به مذاکرات اعلام کرد و در این مسیر به دنبال تحقق اقتصاد مقاومتی است، در نتیجه تجربه گذشته را که با امید کاذب بخواهد معطل کشورهای اروپایی شود، تکرار نخواهد کرد. حال این اروپا است که برای احیای اعتبار از دست رفتهاش باید سخت تلاش کند.
کشورهای اروپایی باید این مسأله را بخوبی درک کنند که تجربه گذشته در اجرای توافق هستهای با دقت از سوی دولت سیزدهم بررسی شده است و دیگر خطای امید بستن به وعدههای غیرواقعی آنها را تکرار نمیکند.
اروپا به منظور نشان دادن جدیت خود در پیشرفت مذاکرات و همچنین احیای اعتبار خود نزد مردم ایران، باید با فاصله گرفتن از نقشی که ایالات متحده برای اروپا در نظر گرفته است، مسئولیت و لزوم هزینه دادن برای انجام تعهدات را بپذیرد. مواجهه فعالانه با تحریمهای امریکا موضوعی است که برای اروپا از نظر استقلال اقتصادی و آینده سیاسی خودشان نیز اهمیت دارد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
ولادت حضرت امام حسن عسگری(ع) مبارک باد
-
«بهار» خانه دوم کودکان «رمین»
-
صدای ورزشکاران هستیم
-
عملیات شکست تحریم
-
یک گام تا فتح بزرگ
-
مأرب پل پیروزی
-
قیمت خودرو به قبل بازگشت
-
بازگشت 6 هزار میلیارد تومان تنخواه بودجه به بانک مرکزی
-
کرایه اضافی به مسافران تاکسیهای اینترنتی بازگردانده شد
-
فرهنگ در مسیر نوسازی
-
استعفای دسته جمعی در موساد
-
دردسرهای عظیم
-
دُرنا برای نخستین بار میهمان کرمانیها شد
-
دیپلماسی جدید ایران فرصتی برای احیای اعتبار از دست رفته اروپا
اخبارایران آنلاین