ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
حضرت زهرا(س):
هر کس عبادات و کارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحتها و برکات خود را براى او تقدیر مى نماید. (بحار: ج. ۶۷، ص. ۲۴۹، ح. ۲۵)
هر کس عبادات و کارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحتها و برکات خود را براى او تقدیر مى نماید. (بحار: ج. ۶۷، ص. ۲۴۹، ح. ۲۵)
بچهها نباید گرفتارِ گرفتاریهای ما شوند
رضی هیرمندی: وضعیت چاپ کتاب متأثر از شرایط جامعه است. من کتاب دارم، چون کار دیگری ندارم و سعی میکنم در حد امکانات خود، بهترین کتابهایی که به نظرم میرسد به دست بچهها برسانم، ما نمیتوانیم به بچهها کمک دیگری کنیم. ادبیات برای بچهها میتواند یک تکیهگاه روحی باشد و وسیله پرورش آنها برای اینکه یک زندگی سالم و متعادل داشته باشند. اهتمام برای دسترسی کودکان به ادبیات، یک مسأله جدی است.
معتقدم بچههای ما نباید گرفتار گرفتاریهای ما شوند. البته برخیها هم معتقد که باید بچهها را وارد صحنه مسائل کنیم اما من میگویم بچههای ما به استراحت و بازی نیاز دارند، به هنر احتیاج دارند و ما باید اینها را به آنها بدهیم و در این شریط کتاب معطل مانده است. معتقدم بچهها بیش از هر زمان دیگری به هنر نیاز دارند.
بخشی از صحبتهای این مترجم ادبیات کودک و نوجوان با ایسنا
معتقدم بچههای ما نباید گرفتار گرفتاریهای ما شوند. البته برخیها هم معتقد که باید بچهها را وارد صحنه مسائل کنیم اما من میگویم بچههای ما به استراحت و بازی نیاز دارند، به هنر احتیاج دارند و ما باید اینها را به آنها بدهیم و در این شریط کتاب معطل مانده است. معتقدم بچهها بیش از هر زمان دیگری به هنر نیاز دارند.
بخشی از صحبتهای این مترجم ادبیات کودک و نوجوان با ایسنا
روایت خانم آقای او
نوجوانی هم عجیب روزگاری استها
ریحانه ابراهیمزادگان
شاعر و طنزپرداز
والا ما با عیال همسایه حشر و نشری نداشتیم تا خودشان وعده کردند یکبار با آقا پسر نوجوانشان عصرانهای میهمانشان باشیم. تیشان فیشان کردیم به قاعده، برویم جهت تقدیم فیض میزبانی!
پشت در منتظر ماندیم آقای پسر نزول اجلال کند، آمد خانه خرابمان کرد. لباس ملون و معیوبی پوشیده بود ناسور. هی وراندازش میکردیم هی میگفتیم لابد باد سخریه -لودگی افتاده به سرش، دیدیم نه! به جد البسه گزین کرده. چه خوش خیال بودیم گفتیم بزرگ میشود غم لباس پوشیدنش از دلمان سبک میشود.
به ظنمان آقازاده همسایه قدری بزرگتر از آقا پسرمان بود. به ضرب زور و غر و پچپچه تهدید و نشگون والده، به هیأت آدمکهای بادیِ کنار دکان شوهرعمه آقای پسر، دستهایش را بین زمین و هوا، آلاخون والاخون رها کرده میآمد، گفتیم الانهاس تکه از کتف دربروند که الحمدلله العالم به کل خطره، به کرسی رسیده جلوس کرد. حال و احوالش جویا شدیم، یک صداهای مجهول و گنگی از منخرینش خارج شد، به حسنظن، شکر و امتنان استماع کردیم. دیدیم والده بخت برگشتهاش هی رنگ عوض میکند و سرخ و سفید میشود گفتیم جو را عوض کنیم. حاق سکوت جو، یک وزوزی از ماسماسک همراهش بیخ گوشش متفرق میشد پیجو شدیم چه استماع میکنی، قدری زل زد بهمان، پا شد ماسماسک را گرفت سمتمان، خوف کردیم رنگمان پرید. ماسماسک را گرفتیم یک نگاهی به اوضاع زار و نزار و چرک و چول درز و دورزهایش انداختیم دلآشوبه شدیم، همان دم گوشمان نگه داشتیم. بلانسبت شما گلاب به رویتان یک خوانندهای از مادر قهر کرده جلوس کرده بود آنور ماسماسک، به گمانم کمابیش فشاری هم به کلیههایش بود به تعجیل چرند و پرندی سرهم میکرد. ما با این هوش و ذکاوت و فهم و کمالات تا میآمدیم قبلی را بفهمیم، بعدی را هم نمیفهمیدیم! به سرگدا افتاده ماسماسک عودت دادیم.
عیال همسایه چایی نبات هم زد به خوردمان داد حالمان جا آمد. همینجور که چای نبات را جرعه جرعه مینوشیدیم از لبه فنجان، پسر عیال همسایه را میپاییدیم بفهمیم این چه جور جانوری است که عیال همسایه سقلمهای حواله پسرش کرد و گفت: با آقازاده خانمآقای او بروید اتاق، گپ بزنید و پیاس بازی کنید.
ما را میگویی؟ کانهو دانه ذرت ته دیگ داغ، ناغافل از جا پریدیم که: ای داد بیداد غذا روی اجاق مانده، چه حواسپرتی شدیمها! روزیتان بلند باشد چه خوش بودیم در جوارتان، نوبه بعد شما قدم رنجه بفرمایید منزل ما... و به تعجیل دوتا ماچ در هوا حوالهشان کردیم و کفشمان نوک پنجه انداخته آقایپسر را که مسحور وجنات نداشته پسر عیال همسایه شده بود پس سرمانکشان کشان بردیم و خودمان را انداختیم داخل خانه، در را سه قفله کردیم یک نفس راحت کشیدیم.
نوجوانی هم عجیب روزگاری استها! آقایپسر تازه وارد نوجوانی است، هنوز به قاعده از احوال و اعمال نوجوانی مستحضر نیستیم.هول و خوف افتاد به دلمان. گفتیم توی این ماسماسک وامانده پیجو شویم از احوالات نوجوانی سر در بیاوریم. به قلت چرخیدیم به کثرت دستمان آمد کارمان درآمده. غلط نکنیم این آدم فضاییها از یک سنی به بعد بچههای ما را میبرند، بچههای خودشان را جایگزین میکنند، ناغافل یکجوری ناشناخته و مجهول میشوند آدم از فهمشان درمانده میشود. فیالمثل، متصل بیم و توهم دارند احدی دوستشان ندارد، لاکن خودشان به نحو و سیاقی آدم را سیر میکنند، آدم خیال برش میدارد حکماً حساب و کتابی از جد و پدرجدشان به گردهمان مانده، بدهی داشتیم تسویه نکردیم، خونی از کس و کارشان به گردنمان است....
نه به سنجیدگی جوانی رسیدهاند بشود امورشان به خودشان سپرد، نه طفل صغیرند بشود امورشان را به عهده گرفت. به هیبت همان آدمک بادی دم دکان شوهرعمه آقای پسر، همینجور پا در هوا ماندهاند. مکتب میروند از دوست و غریبه هزار جور مطلب ناجور و قوس و قزح یاد میگیرند میآیند ماهواره و فیلترشکن مطالبه میکنند. میفرستیمشان تا سر کوچه، فکر و خیال امانمان میبرد که اگر گیر لات و قمهکش و نااهل افتاد چه؟ اگر زهرماری گذاشتند گوشه لبش گفتند: دود کن!» چه؟ اگر رفیق ناخلف و ناباب پیدا کرد چه؟در خانه نگهشان میداریم میچپند توی اتاقشان، درش مهر و موم میکنند آدم خوف میکند چه سر و سری دارند پشت درهای بسته.
با این اوضاع، پای تلویزیون هم نمیشود تنهایشان گذاشت، دو فقره بخش خبری ببینند ناغافل عجوزهای برهنه میپرد وسط، باسانسور بیسانسور، بچه بیوقت چشم و گوشش باز شده، سیاه بخت میشویم.
علی ایحال، نوجوانداری، کیاست و درایتی علیحدهای میطلبد که منفضلربی، خوبش را داریم. لاکن دلمان شور عیال همسایه را میزند، بلند شویم پنبهالکل ببریم بدهیم ماسماسک پسرشان طهارت بدهند گوش بچه عیب نکند، بپرسیم ببینیم خواننده مادرمرده آنقدر عجله داشت، نمیشد نوبه دیگری سر صبر بخواند لااقل بفهمیم چه میگوید؟
شاعر و طنزپرداز
والا ما با عیال همسایه حشر و نشری نداشتیم تا خودشان وعده کردند یکبار با آقا پسر نوجوانشان عصرانهای میهمانشان باشیم. تیشان فیشان کردیم به قاعده، برویم جهت تقدیم فیض میزبانی!
پشت در منتظر ماندیم آقای پسر نزول اجلال کند، آمد خانه خرابمان کرد. لباس ملون و معیوبی پوشیده بود ناسور. هی وراندازش میکردیم هی میگفتیم لابد باد سخریه -لودگی افتاده به سرش، دیدیم نه! به جد البسه گزین کرده. چه خوش خیال بودیم گفتیم بزرگ میشود غم لباس پوشیدنش از دلمان سبک میشود.
به ظنمان آقازاده همسایه قدری بزرگتر از آقا پسرمان بود. به ضرب زور و غر و پچپچه تهدید و نشگون والده، به هیأت آدمکهای بادیِ کنار دکان شوهرعمه آقای پسر، دستهایش را بین زمین و هوا، آلاخون والاخون رها کرده میآمد، گفتیم الانهاس تکه از کتف دربروند که الحمدلله العالم به کل خطره، به کرسی رسیده جلوس کرد. حال و احوالش جویا شدیم، یک صداهای مجهول و گنگی از منخرینش خارج شد، به حسنظن، شکر و امتنان استماع کردیم. دیدیم والده بخت برگشتهاش هی رنگ عوض میکند و سرخ و سفید میشود گفتیم جو را عوض کنیم. حاق سکوت جو، یک وزوزی از ماسماسک همراهش بیخ گوشش متفرق میشد پیجو شدیم چه استماع میکنی، قدری زل زد بهمان، پا شد ماسماسک را گرفت سمتمان، خوف کردیم رنگمان پرید. ماسماسک را گرفتیم یک نگاهی به اوضاع زار و نزار و چرک و چول درز و دورزهایش انداختیم دلآشوبه شدیم، همان دم گوشمان نگه داشتیم. بلانسبت شما گلاب به رویتان یک خوانندهای از مادر قهر کرده جلوس کرده بود آنور ماسماسک، به گمانم کمابیش فشاری هم به کلیههایش بود به تعجیل چرند و پرندی سرهم میکرد. ما با این هوش و ذکاوت و فهم و کمالات تا میآمدیم قبلی را بفهمیم، بعدی را هم نمیفهمیدیم! به سرگدا افتاده ماسماسک عودت دادیم.
عیال همسایه چایی نبات هم زد به خوردمان داد حالمان جا آمد. همینجور که چای نبات را جرعه جرعه مینوشیدیم از لبه فنجان، پسر عیال همسایه را میپاییدیم بفهمیم این چه جور جانوری است که عیال همسایه سقلمهای حواله پسرش کرد و گفت: با آقازاده خانمآقای او بروید اتاق، گپ بزنید و پیاس بازی کنید.
ما را میگویی؟ کانهو دانه ذرت ته دیگ داغ، ناغافل از جا پریدیم که: ای داد بیداد غذا روی اجاق مانده، چه حواسپرتی شدیمها! روزیتان بلند باشد چه خوش بودیم در جوارتان، نوبه بعد شما قدم رنجه بفرمایید منزل ما... و به تعجیل دوتا ماچ در هوا حوالهشان کردیم و کفشمان نوک پنجه انداخته آقایپسر را که مسحور وجنات نداشته پسر عیال همسایه شده بود پس سرمانکشان کشان بردیم و خودمان را انداختیم داخل خانه، در را سه قفله کردیم یک نفس راحت کشیدیم.
نوجوانی هم عجیب روزگاری استها! آقایپسر تازه وارد نوجوانی است، هنوز به قاعده از احوال و اعمال نوجوانی مستحضر نیستیم.هول و خوف افتاد به دلمان. گفتیم توی این ماسماسک وامانده پیجو شویم از احوالات نوجوانی سر در بیاوریم. به قلت چرخیدیم به کثرت دستمان آمد کارمان درآمده. غلط نکنیم این آدم فضاییها از یک سنی به بعد بچههای ما را میبرند، بچههای خودشان را جایگزین میکنند، ناغافل یکجوری ناشناخته و مجهول میشوند آدم از فهمشان درمانده میشود. فیالمثل، متصل بیم و توهم دارند احدی دوستشان ندارد، لاکن خودشان به نحو و سیاقی آدم را سیر میکنند، آدم خیال برش میدارد حکماً حساب و کتابی از جد و پدرجدشان به گردهمان مانده، بدهی داشتیم تسویه نکردیم، خونی از کس و کارشان به گردنمان است....
نه به سنجیدگی جوانی رسیدهاند بشود امورشان به خودشان سپرد، نه طفل صغیرند بشود امورشان را به عهده گرفت. به هیبت همان آدمک بادی دم دکان شوهرعمه آقای پسر، همینجور پا در هوا ماندهاند. مکتب میروند از دوست و غریبه هزار جور مطلب ناجور و قوس و قزح یاد میگیرند میآیند ماهواره و فیلترشکن مطالبه میکنند. میفرستیمشان تا سر کوچه، فکر و خیال امانمان میبرد که اگر گیر لات و قمهکش و نااهل افتاد چه؟ اگر زهرماری گذاشتند گوشه لبش گفتند: دود کن!» چه؟ اگر رفیق ناخلف و ناباب پیدا کرد چه؟در خانه نگهشان میداریم میچپند توی اتاقشان، درش مهر و موم میکنند آدم خوف میکند چه سر و سری دارند پشت درهای بسته.
با این اوضاع، پای تلویزیون هم نمیشود تنهایشان گذاشت، دو فقره بخش خبری ببینند ناغافل عجوزهای برهنه میپرد وسط، باسانسور بیسانسور، بچه بیوقت چشم و گوشش باز شده، سیاه بخت میشویم.
علی ایحال، نوجوانداری، کیاست و درایتی علیحدهای میطلبد که منفضلربی، خوبش را داریم. لاکن دلمان شور عیال همسایه را میزند، بلند شویم پنبهالکل ببریم بدهیم ماسماسک پسرشان طهارت بدهند گوش بچه عیب نکند، بپرسیم ببینیم خواننده مادرمرده آنقدر عجله داشت، نمیشد نوبه دیگری سر صبر بخواند لااقل بفهمیم چه میگوید؟
نغمههای شنیدنی موسیقی در«بوی کوچه باغها»
رضا مهدوی
نوازنده سنتور و مدرس موسیقی
مجموعه شنیدنی و خاطرهانگیز «بوی کوچه باغها» برخاسته از روح حاکم در موسیقی ریشهدارِ فرهنگی - هنری ایرانی سرشار از نغمههای لذیذ برای گوشها و برای تمامی دوران است و بسیارشنیدنی.
فضلالله توکل، زاده 14 آبان 1321 از پدری نظامی و مادری دبیر پیشه در عرصههای ریاضی و زبان فرانسه متولد شده و در فراگیری موسیقی از 6 سالگی حمایتهای پدربزرگش را به دنبال داشته است. توکل، از زندهیاد حسین تهرانی ریتم و ضرب را بسیار آموخت و سپس نزد زندهیادان بهادر نوذری و علی تجویدی به کلیت موسیقی ایرانی و ردیف موسیقی ملی و البته رموز آهنگسازی ویژه موسیقی ایرانی پرداخت، تا جایی که سال 1335 به عنوان نوازنده ارکستر رادیو مشغول به کار شد.
تمامی مجموعه شنیداری «بوی کوچه باغها» دارای دو شیار(تراک) است که در ابتدا تکنوازیهای شیرین و ملیح ویولن و سنتور برومند و توکل را در مایه اصفهان میشنویم و سپس در دستگاه شور که در تداوم سؤال و جوابهای عارفانهای است که گویی عاشق و معشوق، لیلی و مجنونوار به دنبال چرایی هستی از زندگانیاند و سرمستوار، برای هرچه نزدیکتر شدن به ذات هستی و لایتناهی طی طریق دارند... ضربههای جانانه و نرمینه مضرابهای مخملین سنتور، از فرهنگ سترگِ حاکی از زیرساختهای بنیادی در عین حال معاصر با سبک و سیاق فرهنگ سنتورنوازی ایران حکایت دارد و آن را از دیگر سرزمینهایی که به اشکال گوناگون از این ساز بهره میبرند، متفاوت، متمایز و منحصر میکند.
فضلالله توکل نهفقط به عنوان سنتورنواز برجسته، مبرز و خلاق، بلکه از فرازهای شخصیت هنری چندوجهی برخوردار است که به درستی با مفاهیم عمیق تاریخ، فرهنگ، هنر ایران و مشرق زمین آشنایی دارد و برای همین است که تاکنون توانسته در فن موسیقا و گونههای متفاوت در آهنگسازی و ملودیآفرینی، 70 عنوان ترانه و تصنیف در پهنه موسیقی ملی به نام خود ثبت کند و با خوانندگان مؤلف و شاخص همچون «غلامحسین بنان»، «حسین قوامی»، «اکبر گلپا»، «محمودی خوانساری» و دیگران مانا، برای نسلها هدیه بگذارد.
توانمندی پنجههای او در این آلبوم در کنار کوک دقیق، توصیفی است از اندیشهورزی هنرمندی که تحصیلات عالیه در رشته اقتصاد دارد و در کنار آن تکنوازی و دونوازیهای درخشانی در ارکسترها و دیگر کارهای جمعی از خود به یادگار گذارد و بیانگر این نکته که چه خوب است هنرمندان به غیر از درک درست از معارف هنری در زندگانی به دیگر وجوه علمی و اجتماعی عنایت ویژه داشته باشند تا بتوانند در همه سطوح مقبولیت عمومی بیابند.
در این اثر موسیقایی و بیکلام، قطعات ضربی و چهار مضراب و آهنگ ترانه با ویولن شخصیتمحور دکتر جهانشاه برومند، این مرد با مروت عرصه هنر و موسیقی از خطّه اصفهان که پیشینه اصلیاش پزشکی دندان است و از شاگردان زندهیادان عبدالحسینخان برازنده و پرویز خان یاحقی ِصدیقی پارسی و حبیباللهخان بدیعی است و به خوبی با ردیف موسیقی دستگاهی و آرشهکشی ویولن وطنی شده از سوی استاد بزرگ ابوالحسنخان صبا آشنایی یافته و هر چه مالش و زخمه بر سیمها میآورد، حاکی از استیلای پر جوهره هنر ناب ایران عزیز است. چرا که او فرزند ادیب است. ادب و ادبیت و نزاکت شرقی- ایرانی از رفتار و افکار و انگشتان این دو هنرمند آیینمدار در این مجموعه شنیداری پر محتوا سرریز است و گوشهای هوش اهل دل مشتاق را با موسیقی اصیل ایرانی سیراب میکند.
ناگفته نماند تنبک (ضرب) نوازی کل آثار را علیرضا توکل فرزند خلف موسیقی و پدر عهدهدار است که به زیبایی تمام وزن و ریتم و تمپو را گوشنوازانه و هنرمندانه رعایت میکند.
بوی کوچه باغها
همنوازی: فضلالله توکل و جهانشاه برومند
ناشر: شاخه طوبی
سال: 1381
نوازنده سنتور و مدرس موسیقی
مجموعه شنیدنی و خاطرهانگیز «بوی کوچه باغها» برخاسته از روح حاکم در موسیقی ریشهدارِ فرهنگی - هنری ایرانی سرشار از نغمههای لذیذ برای گوشها و برای تمامی دوران است و بسیارشنیدنی.
فضلالله توکل، زاده 14 آبان 1321 از پدری نظامی و مادری دبیر پیشه در عرصههای ریاضی و زبان فرانسه متولد شده و در فراگیری موسیقی از 6 سالگی حمایتهای پدربزرگش را به دنبال داشته است. توکل، از زندهیاد حسین تهرانی ریتم و ضرب را بسیار آموخت و سپس نزد زندهیادان بهادر نوذری و علی تجویدی به کلیت موسیقی ایرانی و ردیف موسیقی ملی و البته رموز آهنگسازی ویژه موسیقی ایرانی پرداخت، تا جایی که سال 1335 به عنوان نوازنده ارکستر رادیو مشغول به کار شد.
تمامی مجموعه شنیداری «بوی کوچه باغها» دارای دو شیار(تراک) است که در ابتدا تکنوازیهای شیرین و ملیح ویولن و سنتور برومند و توکل را در مایه اصفهان میشنویم و سپس در دستگاه شور که در تداوم سؤال و جوابهای عارفانهای است که گویی عاشق و معشوق، لیلی و مجنونوار به دنبال چرایی هستی از زندگانیاند و سرمستوار، برای هرچه نزدیکتر شدن به ذات هستی و لایتناهی طی طریق دارند... ضربههای جانانه و نرمینه مضرابهای مخملین سنتور، از فرهنگ سترگِ حاکی از زیرساختهای بنیادی در عین حال معاصر با سبک و سیاق فرهنگ سنتورنوازی ایران حکایت دارد و آن را از دیگر سرزمینهایی که به اشکال گوناگون از این ساز بهره میبرند، متفاوت، متمایز و منحصر میکند.
فضلالله توکل نهفقط به عنوان سنتورنواز برجسته، مبرز و خلاق، بلکه از فرازهای شخصیت هنری چندوجهی برخوردار است که به درستی با مفاهیم عمیق تاریخ، فرهنگ، هنر ایران و مشرق زمین آشنایی دارد و برای همین است که تاکنون توانسته در فن موسیقا و گونههای متفاوت در آهنگسازی و ملودیآفرینی، 70 عنوان ترانه و تصنیف در پهنه موسیقی ملی به نام خود ثبت کند و با خوانندگان مؤلف و شاخص همچون «غلامحسین بنان»، «حسین قوامی»، «اکبر گلپا»، «محمودی خوانساری» و دیگران مانا، برای نسلها هدیه بگذارد.
توانمندی پنجههای او در این آلبوم در کنار کوک دقیق، توصیفی است از اندیشهورزی هنرمندی که تحصیلات عالیه در رشته اقتصاد دارد و در کنار آن تکنوازی و دونوازیهای درخشانی در ارکسترها و دیگر کارهای جمعی از خود به یادگار گذارد و بیانگر این نکته که چه خوب است هنرمندان به غیر از درک درست از معارف هنری در زندگانی به دیگر وجوه علمی و اجتماعی عنایت ویژه داشته باشند تا بتوانند در همه سطوح مقبولیت عمومی بیابند.
در این اثر موسیقایی و بیکلام، قطعات ضربی و چهار مضراب و آهنگ ترانه با ویولن شخصیتمحور دکتر جهانشاه برومند، این مرد با مروت عرصه هنر و موسیقی از خطّه اصفهان که پیشینه اصلیاش پزشکی دندان است و از شاگردان زندهیادان عبدالحسینخان برازنده و پرویز خان یاحقی ِصدیقی پارسی و حبیباللهخان بدیعی است و به خوبی با ردیف موسیقی دستگاهی و آرشهکشی ویولن وطنی شده از سوی استاد بزرگ ابوالحسنخان صبا آشنایی یافته و هر چه مالش و زخمه بر سیمها میآورد، حاکی از استیلای پر جوهره هنر ناب ایران عزیز است. چرا که او فرزند ادیب است. ادب و ادبیت و نزاکت شرقی- ایرانی از رفتار و افکار و انگشتان این دو هنرمند آیینمدار در این مجموعه شنیداری پر محتوا سرریز است و گوشهای هوش اهل دل مشتاق را با موسیقی اصیل ایرانی سیراب میکند.
ناگفته نماند تنبک (ضرب) نوازی کل آثار را علیرضا توکل فرزند خلف موسیقی و پدر عهدهدار است که به زیبایی تمام وزن و ریتم و تمپو را گوشنوازانه و هنرمندانه رعایت میکند.
بوی کوچه باغها
همنوازی: فضلالله توکل و جهانشاه برومند
ناشر: شاخه طوبی
سال: 1381
برخی اشتباهات، سلامت خانواده را تهدید میکنند
مینا نبئی
روزنامهنگار
شبکه خانگی بهتازگی سریالی به نام «بیگناه» به کارگردانی مهران احمدی و تهیهکنندگی مصطفی کیایی به نمایش گذاشته است. در این سریال به موازات داستان اصلی که داستان عشق ناکام بهمن و فروغ است، ارتباطات میانفردی دیگر افراد خانواده بزرگی به نام فرشباف هم به تصویرکشیده میشود. برشی از این سریال روایت زندگی زوجی است به نام پروین و عطا، که دختر و داماد خانواده فرشباف هستند و دو فرزند نوجوان و جوان دارند. عطا، شخصیتی محبوب دارد و پدری همراه و رفیق و آسانگیر و خطاپوش برای فرزندانش معرفی میشود که نقطه مقابل همسر سختگیرش به نظر میرسد. در ابتدای سریال، دختر نوجوان خانواده، به نام سارینا، بیرضایت مادر به میهمانیای میرود که دوستانش به او قرص مخدر و روانگردان میدهند و در حالیکه چندان هوشیار نیست، او را جلوی خانه پدربزرگش رها میکنند.
چند روز بعد، که سارینا دوباره تصمیم به بیرون رفتن از خانه دارد، پروین مانع او میشود؛ اما او در لحظهای از غفلت مادر سوءاستفاده میکند و بیرون میرود. پروین او را تعقیب میکند و متوجه میشود که او با عطا به در خانه همان دوست رفته تا کولهپشتیاش را بگیرد. این همراهی پنهانی پدر با سارینا، سبب میشود پروین از هردو شاکی شود.
در همین اثنا، پسر خانواده در ماجرایی برای دختر مورد علاقهاش دست به فداکاری میزند و دچار ضربوشتم و جراحت میشود و میبینیم که پدر حمایتگرانه در کلانتری به سراغ او میرود؛ اما باز واقعیت را از پروین پنهان میکند و میگوید که دعوا کرده و این بار مادر در مقابل پسر قرار میگیرد.
در قسمتی دیگر، مدرسه سارینا احتمال مصرف قرص روانگردان را با والدینش مطرح میکند. پروین در غیاب سارینا تمام اتاق او را در جستوجوی قرص به هم میریزد؛ ولی موفق نمیشود. در صحنه بعد عطا، در حال سیگار کشیدن است و وقتی همکار خانمش از او میپرسد: «چرا در فکر هستید؟» میگوید: «من خیلی تنها هستم. این قرص را از اتاق سارینا پیدا کردم. نگذاشتم پروین، آن را ببیند.»
خواهرزاده پروین هم در این جریانات به او میگوید که بیجهت سخت میگیرد و رفتارش منطقی نیست؛ اما به نظر میرسد که علاوه بر سختگیریهای پروین، یک جای دیگر کار هم میلنگد.
پریسا عزیزی، روانشناس میگوید: روابط میانفردی سالم اعضای خانواده، نقش بسیار مؤثری در سلامت روان و بقا و انسجام خانواده دارد. اگر مشکلات با مذاکره حل نشود، تک تک افراد احساس تنهایی میکنند. در واقع والدین حتی اگر اختلاف عقیده دارند، این اختلاف را نباید در حضور بچهها آشکار کنند.
وی ادامه میدهد: در این سریال، تقابل سبک فرزندپروری سختگیرانه پروین، مادر خانواده با سبک سهلگیرانه عطا، پدر خانواده، سبب تمایل بچهها به سبک پدر شده و عطا نیز بهاشتباه بهجای همیاری با همسرش در حال همراهی با بچههاست و این موضوع، مادر را آشفته و روابط عاطفی این زوج را دچار خدشه و تنش میکند؛ از اینرو هر دو احساس تنهایی میکنند. روشن است که سبک فرزندپروری پدر و مادر این خانواده، هردو غلط است؛ به همین دلیل هم بچهها از اختلاف والدین سوءاستفاده میکنند و دچار اختلال در تربیت و گرفتار آسیبهای جدی میشوند؛ اما سبک سومی در فرزندپروری به نام سبک فرزندپروری مقتدرانه وجود دارد، که در آن هم مرز ادب و احترام حفظ میشود؛ هم صمیمیت و همفکری و گفتوگو و حلمسأله در بین همه اعضای خانواده وجود دارد.
عزیزی معتقد است، پدر خانواده با همراهی و همفکری با همسرش میتواند پاسخ آرامبخشی به نگرانیهای او بدهد؛ اما با پنهانکاریهای نادرست بیآنکه حقی برای شریک عاطفی خود در همفکری و حل مشکل قائل باشد، احتمالاً برای اینکه همسرش اذیت نشود، میخواهد بهتنهایی بار حل مسائل را به دوش بکشد و بهجای مشورت و همسویی با همسرش، به ائتلاف با بچهها یا هماندیشی با همکار غیرهمجنس خود دست میزند و خانم همکار را سوپاپ اطمینان تصور میکند. همه این اتفاقات میتواند خلأهای عاطفی و حس درک نشدن این زوج را از سوی شریک عاطفی خود و بستر را برای خیانت، فراهم کند.
روزنامهنگار
شبکه خانگی بهتازگی سریالی به نام «بیگناه» به کارگردانی مهران احمدی و تهیهکنندگی مصطفی کیایی به نمایش گذاشته است. در این سریال به موازات داستان اصلی که داستان عشق ناکام بهمن و فروغ است، ارتباطات میانفردی دیگر افراد خانواده بزرگی به نام فرشباف هم به تصویرکشیده میشود. برشی از این سریال روایت زندگی زوجی است به نام پروین و عطا، که دختر و داماد خانواده فرشباف هستند و دو فرزند نوجوان و جوان دارند. عطا، شخصیتی محبوب دارد و پدری همراه و رفیق و آسانگیر و خطاپوش برای فرزندانش معرفی میشود که نقطه مقابل همسر سختگیرش به نظر میرسد. در ابتدای سریال، دختر نوجوان خانواده، به نام سارینا، بیرضایت مادر به میهمانیای میرود که دوستانش به او قرص مخدر و روانگردان میدهند و در حالیکه چندان هوشیار نیست، او را جلوی خانه پدربزرگش رها میکنند.
چند روز بعد، که سارینا دوباره تصمیم به بیرون رفتن از خانه دارد، پروین مانع او میشود؛ اما او در لحظهای از غفلت مادر سوءاستفاده میکند و بیرون میرود. پروین او را تعقیب میکند و متوجه میشود که او با عطا به در خانه همان دوست رفته تا کولهپشتیاش را بگیرد. این همراهی پنهانی پدر با سارینا، سبب میشود پروین از هردو شاکی شود.
در همین اثنا، پسر خانواده در ماجرایی برای دختر مورد علاقهاش دست به فداکاری میزند و دچار ضربوشتم و جراحت میشود و میبینیم که پدر حمایتگرانه در کلانتری به سراغ او میرود؛ اما باز واقعیت را از پروین پنهان میکند و میگوید که دعوا کرده و این بار مادر در مقابل پسر قرار میگیرد.
در قسمتی دیگر، مدرسه سارینا احتمال مصرف قرص روانگردان را با والدینش مطرح میکند. پروین در غیاب سارینا تمام اتاق او را در جستوجوی قرص به هم میریزد؛ ولی موفق نمیشود. در صحنه بعد عطا، در حال سیگار کشیدن است و وقتی همکار خانمش از او میپرسد: «چرا در فکر هستید؟» میگوید: «من خیلی تنها هستم. این قرص را از اتاق سارینا پیدا کردم. نگذاشتم پروین، آن را ببیند.»
خواهرزاده پروین هم در این جریانات به او میگوید که بیجهت سخت میگیرد و رفتارش منطقی نیست؛ اما به نظر میرسد که علاوه بر سختگیریهای پروین، یک جای دیگر کار هم میلنگد.
پریسا عزیزی، روانشناس میگوید: روابط میانفردی سالم اعضای خانواده، نقش بسیار مؤثری در سلامت روان و بقا و انسجام خانواده دارد. اگر مشکلات با مذاکره حل نشود، تک تک افراد احساس تنهایی میکنند. در واقع والدین حتی اگر اختلاف عقیده دارند، این اختلاف را نباید در حضور بچهها آشکار کنند.
وی ادامه میدهد: در این سریال، تقابل سبک فرزندپروری سختگیرانه پروین، مادر خانواده با سبک سهلگیرانه عطا، پدر خانواده، سبب تمایل بچهها به سبک پدر شده و عطا نیز بهاشتباه بهجای همیاری با همسرش در حال همراهی با بچههاست و این موضوع، مادر را آشفته و روابط عاطفی این زوج را دچار خدشه و تنش میکند؛ از اینرو هر دو احساس تنهایی میکنند. روشن است که سبک فرزندپروری پدر و مادر این خانواده، هردو غلط است؛ به همین دلیل هم بچهها از اختلاف والدین سوءاستفاده میکنند و دچار اختلال در تربیت و گرفتار آسیبهای جدی میشوند؛ اما سبک سومی در فرزندپروری به نام سبک فرزندپروری مقتدرانه وجود دارد، که در آن هم مرز ادب و احترام حفظ میشود؛ هم صمیمیت و همفکری و گفتوگو و حلمسأله در بین همه اعضای خانواده وجود دارد.
عزیزی معتقد است، پدر خانواده با همراهی و همفکری با همسرش میتواند پاسخ آرامبخشی به نگرانیهای او بدهد؛ اما با پنهانکاریهای نادرست بیآنکه حقی برای شریک عاطفی خود در همفکری و حل مشکل قائل باشد، احتمالاً برای اینکه همسرش اذیت نشود، میخواهد بهتنهایی بار حل مسائل را به دوش بکشد و بهجای مشورت و همسویی با همسرش، به ائتلاف با بچهها یا هماندیشی با همکار غیرهمجنس خود دست میزند و خانم همکار را سوپاپ اطمینان تصور میکند. همه این اتفاقات میتواند خلأهای عاطفی و حس درک نشدن این زوج را از سوی شریک عاطفی خود و بستر را برای خیانت، فراهم کند.
به مناسبت سالروز وفات حضرت معصومه (س)
یاریگر برادر در امر امامت
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
حضرتفاطمه معصومه(س) یکی از زنان جهان اسلام است که از شأنی والا و قدسی برخوردار است. بانویی از تبار پاکان و صالحان و دارای آنچنان رتبهای از ملکات معنوی که او را در جوار عصمت نشانده و تالی معصوم کرده است. آن حضرت(س) در اوج تقوای الهی و آگاهیهای دینی، یکی از زبدگان عالم اسلام است که به قله کمال راه یافته و الگوی مسلمانی قلمداد میشود. او به لحاظ علم و دانش، همچنین ابهت و صلابت ایمانی از برتری ویژهای برخوردار و زبانزد بود. این ویژگیها سبب بود تا آن حضرت(س) چند حدیث کلیدی در موضوع امامت را با سلسله راویان آن به نقل از حضرت فاطمه(س) روایت کند. احادیثی که مکتب امامیه را در مقطعی خاص نشاطی تازه بخشید و بر استمرار رسالت محمدی(ص) از طریق خاندان رسول گرامی اسلام تأکید و توثیق داشت. در دوران هارونالرشید بر اثر دشمنی با میراثداران شریعت خاتم، استمرار حضور امامان پاک از خاندان رسول خدا با مشکل مواجه شد و با به وجود آمدن خلأهایی جدی، آموزههای دین با خطر تحریف مواجه شد. در این مقطع امام رضا(ع) که پس از پدرش امام موسی کاظم(ع) هدایت شیعیان را برعهده داشت به اقتضای شرایط و به ناچار بهشیوه غیبت ظاهری در مجامع عمومی روی آورده و از حضور در اجتماع، ایراد خطبه، دیدار با شیعیان و... اجتناب داشت. در چنین شرایطی حضرت معصومه(س) پاسخگوی مراجعان و عالمان دین بود؛ پاسخگویی که ضمن خرسندی و اقناع خاطر مراجعان، تعجب آنان را نیز برمیانگیخت. حضرت معصومه(س) در بستر مقابله دین حق و انحرافات دینی با غلبه کامل بر علوم قرآنی موجب روشنی چشم پیروان مکتب اسلام بود. از اینرو بایستی برای حضرت معصومه(س) ساحتی فراتر از یک زن معمولی درنظر آورده و از دوران و شخصیت وی سرسری عبور نکرد.
حضرت معصومه(س) شاخهای روئیده از درخت برومند اسلام با نقشآفرینی در یکی از بزنگاههای خطرخیز، سرنوشت مکتب را به گونهای رقم زد که اصالتهای دین خاتم در طول تاریخ استمرار یابد و یکسره دستخوش قلب و تحریف نشود. آن حضرت(س) با روایت احادیثی در وصایت امامت علی بن ابیطالب(ع) پس از رسول گرامی اسلام(ص)، تثبیت جایگاه غدیر در فرهنگ اسلامی، هشدارهایی به شیعیان جهت فراموش نکردن واقعه غدیر، تبیین جایگاه علی بن ابیطالب(ع) در اسلام و نسبت وی با رسول اسلام(ص) و بیان اهمیت دوستی اهل بیت رسول اکرم(ص) جامهای نو بر تن دین کرد و به اقتضای زمانه کاربستهای جدیدی پیش روی مفاهیم دینی گشود.
حضرت معصومه(س) در دورانی که برخی از مورخان از آن با عنوان دوران سکوت امامان یاد میکنند به تبیین حدود فرایض دینی پرداخت و رگههای اصیل شریعت محمدی(ص) را زنده و تازه نگه داشت، از اینرو عالمه و محدثه لقب یافت.
مأمون عباسی در سال 200 هجری قمری، با اجبار، حضرت رضا(ع) را به خراسان برد. یک سال بعد (سال 201) حضرت معصومه(س) به شوق دیدار برادرش حضرت رضا(ع) عازم خراسان شد. اما وقتی به ساوه رسیدند، حضرت معصومه(س) بیمار شد، لذا از ادامه مسیر بازمانده و با همراهان به جانب قم رهسپارگردید. در این شهر و درمنزل موسیبن خزرج یکی از پیروان مکتب تشیع، پس از 16 یا 17 روز رخت از جهان بربست و شیعیان را در سوگ خود نشاند.
دبیر گروه پایداری
حضرتفاطمه معصومه(س) یکی از زنان جهان اسلام است که از شأنی والا و قدسی برخوردار است. بانویی از تبار پاکان و صالحان و دارای آنچنان رتبهای از ملکات معنوی که او را در جوار عصمت نشانده و تالی معصوم کرده است. آن حضرت(س) در اوج تقوای الهی و آگاهیهای دینی، یکی از زبدگان عالم اسلام است که به قله کمال راه یافته و الگوی مسلمانی قلمداد میشود. او به لحاظ علم و دانش، همچنین ابهت و صلابت ایمانی از برتری ویژهای برخوردار و زبانزد بود. این ویژگیها سبب بود تا آن حضرت(س) چند حدیث کلیدی در موضوع امامت را با سلسله راویان آن به نقل از حضرت فاطمه(س) روایت کند. احادیثی که مکتب امامیه را در مقطعی خاص نشاطی تازه بخشید و بر استمرار رسالت محمدی(ص) از طریق خاندان رسول گرامی اسلام تأکید و توثیق داشت. در دوران هارونالرشید بر اثر دشمنی با میراثداران شریعت خاتم، استمرار حضور امامان پاک از خاندان رسول خدا با مشکل مواجه شد و با به وجود آمدن خلأهایی جدی، آموزههای دین با خطر تحریف مواجه شد. در این مقطع امام رضا(ع) که پس از پدرش امام موسی کاظم(ع) هدایت شیعیان را برعهده داشت به اقتضای شرایط و به ناچار بهشیوه غیبت ظاهری در مجامع عمومی روی آورده و از حضور در اجتماع، ایراد خطبه، دیدار با شیعیان و... اجتناب داشت. در چنین شرایطی حضرت معصومه(س) پاسخگوی مراجعان و عالمان دین بود؛ پاسخگویی که ضمن خرسندی و اقناع خاطر مراجعان، تعجب آنان را نیز برمیانگیخت. حضرت معصومه(س) در بستر مقابله دین حق و انحرافات دینی با غلبه کامل بر علوم قرآنی موجب روشنی چشم پیروان مکتب اسلام بود. از اینرو بایستی برای حضرت معصومه(س) ساحتی فراتر از یک زن معمولی درنظر آورده و از دوران و شخصیت وی سرسری عبور نکرد.
حضرت معصومه(س) شاخهای روئیده از درخت برومند اسلام با نقشآفرینی در یکی از بزنگاههای خطرخیز، سرنوشت مکتب را به گونهای رقم زد که اصالتهای دین خاتم در طول تاریخ استمرار یابد و یکسره دستخوش قلب و تحریف نشود. آن حضرت(س) با روایت احادیثی در وصایت امامت علی بن ابیطالب(ع) پس از رسول گرامی اسلام(ص)، تثبیت جایگاه غدیر در فرهنگ اسلامی، هشدارهایی به شیعیان جهت فراموش نکردن واقعه غدیر، تبیین جایگاه علی بن ابیطالب(ع) در اسلام و نسبت وی با رسول اسلام(ص) و بیان اهمیت دوستی اهل بیت رسول اکرم(ص) جامهای نو بر تن دین کرد و به اقتضای زمانه کاربستهای جدیدی پیش روی مفاهیم دینی گشود.
حضرت معصومه(س) در دورانی که برخی از مورخان از آن با عنوان دوران سکوت امامان یاد میکنند به تبیین حدود فرایض دینی پرداخت و رگههای اصیل شریعت محمدی(ص) را زنده و تازه نگه داشت، از اینرو عالمه و محدثه لقب یافت.
مأمون عباسی در سال 200 هجری قمری، با اجبار، حضرت رضا(ع) را به خراسان برد. یک سال بعد (سال 201) حضرت معصومه(س) به شوق دیدار برادرش حضرت رضا(ع) عازم خراسان شد. اما وقتی به ساوه رسیدند، حضرت معصومه(س) بیمار شد، لذا از ادامه مسیر بازمانده و با همراهان به جانب قم رهسپارگردید. در این شهر و درمنزل موسیبن خزرج یکی از پیروان مکتب تشیع، پس از 16 یا 17 روز رخت از جهان بربست و شیعیان را در سوگ خود نشاند.
عکس نوشت
خبرگزاری ایسنا گزارش تصویری از مراسم عروسی کرمانجیها منتشر کرده و در آن اشاره داشته «کرمانج» نام گروه بزرگی از مردم کرد است که به گویش کردی کرمانجی تکلم میکنند و در میان گروههای مختلف کرد از محبوبیت قابلتوجهی برخوردار هستند. «کرمانج» یا «کرمانجیها» رقص، لباس و آداب و رسوم مخصوص به خودشان را دارند. از رسوم مثالزدنی این گروه که زبانزد است، جشن عروسیشان است که عقیده دارند باید عالی برگزار شود. مردان و زنان «کرمانج» با لباسهای محلی زیبا به اجرای رقصهای سنتی و محلی میپردازند. لباسهایی که رنگها و نقشهای روی آنها ریشه در فرهنگ اقوام ایرانی دارد.
هنرمندان در فضای مجازی
فضای مجازی اهالی فرهنگ و هنر اشاره دارد به خبرهایی همچون حضور فیلم سینمایی «دِرب» پس از هفت سال در یک جشنواره بینالمللی پس از هفت سال و همچنین به تعویق افتادن جشنواره امیرجاهد. موضوع دیگر اینکه امروز (14 آبان) مصادف است با افتتاح نمایشگاه کتاب تهران.
نما و رسانه
مدیرعامل کمپانی سینمایی وارنر دیسکاوری به عنوان مالک حق تولید آثار سینمایی هری پاتر از تولید نسخههای جدید این اثر در صورت موافقت «جی.کی.رولینگ» به عنوان نویسنده این مجموعه آثار خبر داد. دیوید زاسلاو گفته است: ما قصد داریم تمرکزمان را روی حق امتیاز فرنچایزهای سینمایی بگذاریم. ما ۱۳ سال است که یک فیلم «سوپرمن» نداشتهایم. ۱۵ سال است که یک فیلم «هری پاتر» تولید نکردهایم. فیلم ابرقهرمانی دیسی و هری پاتر طی ۲۵ سال گذشته سودهای کلانی برای کمپانی وارنر به همراه آوردهاند. تهیه و تولید نسخههای جدید هری پاتر در صورت به توافق رسیدن با جی.کی.رولینگ بهعنوان نویسنده و خالق مجموعه داستانهای این شخصیت خواهد بود.
فیلم سینمایی دِرب به کارگردانی هادی محقق و تهیهکنندگی رضا محقق، پس از هفت سال غیبت سینمای ایران در سومین حضور جهانی خود به بخش مسابقه بینالملل چهل و چهارمین دوره جشنواره سه قاره در شهر نانت فرانسه راه یافت. این جشنواره پس از فستیوال کن، مهمترین جشنواره سینمایی فرانسه محسوب میشود. آخرین بار که فیلمی از سینمای ایران در بخش مسابقه جشنواره سه قاره نانت حضور داشته است به سال ۲۰۱۵ و فیلم ما در بهشت ساخته سینا عطاییان دنا برمیگردد. پخش بینالمللی فیلم برعهده علی قاسمی است. چهل و چهارمین دوره جشنواره سه قاره قرار است بین روزهای ۱۸ تا ۲۷ نوامبر (۲۷ آبان تا ۶ آذر) در شهر نانت کشور فرانسه برگزار شود.
نغمه و نوا
مهدی مساح بیدگلی دبیر اجرایی چهارمین جشنواره سراسری موسیقی امیرجاهد از به تعویق افتادن مرحله دوم داوری (اجرای صحنهای شرکتکنندگان چهارمین دوره جشنواره سراسری موسیقی امیرجاهد) در بخش دونوازی و گروهنوازی تا اطلاع ثانوی خبر داد. او بیان داشته: «با توجه به درخواست برخی شرکتکنندگان و به صلاحدید شورای سیاستگذاری، مسئولان و داوران جشنواره مقرر شد از آنجایی که هدف اصلی برگزاری جشنواره سراسری موسیقی امیرجاهد، کشف استعدادهای درخشان، حمایت از هنرمندان نسل جوان و فراهم کردن بستری مناسب جهت رشد و پیشرفت اصولی این سرمایههای ارزشمند کشور و همچنین دیده شدن آنها بوده است، تا زمان مساعد شدن شرایط کنونی کشور، برگزاری مرحله اجرای حضوری این بخش به تعویق بیفتد و مراسم اختتامیه دوره چهارم جشنواره سراسری موسیقی امیرجاهد متعاقباً اعلام خواهد شد. فراخوان دوره پنجم جشنواره از روز شنبه مورخ ۲۱ آبان ماه منتشر خواهد شد و ثبتنام متقاضیان در بخشهای تکنوازی، دونوازی و گروه نوازی آغاز میشود و تا ۱۵ اسفند ماه ادامه دارد.
تجسمی
با گذشت حدود یک ماه، چنین به نظر میرسد که درهای تعدادی از گالریها به روی بازدیدکنندگان باز شده است. گالری «شیرین» با نمایشگاه گروهی «چاپشده» دوباره درهای خود را به روی علاقهمندان به هنرهای تجسمی باز کرده است. بازشدن دوباره برخی گالریها درحالی اتفاق افتاده که برخی دیگر از این مکانهای فرهنگی و هنری مانند گالری «هما»، «گلستان» و «اثر» همچنان تعطیل هستند. «اینجا» یکی دیگر از گالریهایی است که فعالیت خود را همچنان ادامه میدهد. این مکان فرهنگی و هنری این روزها با نمایشگاه «زیر کلاه خود» آثاری از گیزلاوارگاسینایی را به نمایش گذاشته است. گالری «اعتماد» از تاریخ ۱۷ مهرماه با پایان یافتن نمایشگاه «گلستان» و گالری «پروژههای آران» نیز با پایان یافتن نمایشگاه انفرادی «مجمعالجزایر تنهایی» در تاریخ هشتم مهر ماه، هنوز میزبان نمایشگاه جدیدی نشدهاند اما در کنار گالریهای دیگری که فعال هستند، فرهنگسراهای مختلفی همچنان میزبان علاقهمندان به هنرهای تجسمی هستند. «نقش طبیعت»، «طبیعت امیدوار»، «دریاورد»، «هفت رنگ» و «آموزش، مهارت، اشتغال» از جمله نمایشگاههایی محسوب میشوند که در فرهنگسراها در حال برگزاری هستند. موزه هنرهای معاصر تهران که پیشتر با نمایشگاه «مینیمالیسم و کانسپچوال آرت» میزبان علاقهمندان به هنرهای تجسمی بود، از ۲۸ شهریور ماه با پایان یافتن این نمایشگاه تعطیل است و بهزودی میزبان نمایشگاه «از قهوهخانه تا سقاخانه» خواهد شد.
کتاب
امروز 14 آبان ماه مصادف است با افتتاح اولین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که تقریباً اوایل سال 60 برگزار شد. نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نمایشگاه کتابی است که در میانه اردیبهشت هر سال برگزار میشود. این نمایشگاه یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی در ایران است. نخستین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از ۱۴ تا ۲۲ آبان ماه سال ۱۳۶۶ در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران (در انتهای بزرگراه چمران) برگزار شد و تا سال ۱۳۸۵ برگزاری آن در همین مکان ادامه یافت و در سالهای بعد در مصلای تهران و برای دو دوره هم به میزبانی مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب برگزار شد.
مدیرعامل کمپانی سینمایی وارنر دیسکاوری به عنوان مالک حق تولید آثار سینمایی هری پاتر از تولید نسخههای جدید این اثر در صورت موافقت «جی.کی.رولینگ» به عنوان نویسنده این مجموعه آثار خبر داد. دیوید زاسلاو گفته است: ما قصد داریم تمرکزمان را روی حق امتیاز فرنچایزهای سینمایی بگذاریم. ما ۱۳ سال است که یک فیلم «سوپرمن» نداشتهایم. ۱۵ سال است که یک فیلم «هری پاتر» تولید نکردهایم. فیلم ابرقهرمانی دیسی و هری پاتر طی ۲۵ سال گذشته سودهای کلانی برای کمپانی وارنر به همراه آوردهاند. تهیه و تولید نسخههای جدید هری پاتر در صورت به توافق رسیدن با جی.کی.رولینگ بهعنوان نویسنده و خالق مجموعه داستانهای این شخصیت خواهد بود.
فیلم سینمایی دِرب به کارگردانی هادی محقق و تهیهکنندگی رضا محقق، پس از هفت سال غیبت سینمای ایران در سومین حضور جهانی خود به بخش مسابقه بینالملل چهل و چهارمین دوره جشنواره سه قاره در شهر نانت فرانسه راه یافت. این جشنواره پس از فستیوال کن، مهمترین جشنواره سینمایی فرانسه محسوب میشود. آخرین بار که فیلمی از سینمای ایران در بخش مسابقه جشنواره سه قاره نانت حضور داشته است به سال ۲۰۱۵ و فیلم ما در بهشت ساخته سینا عطاییان دنا برمیگردد. پخش بینالمللی فیلم برعهده علی قاسمی است. چهل و چهارمین دوره جشنواره سه قاره قرار است بین روزهای ۱۸ تا ۲۷ نوامبر (۲۷ آبان تا ۶ آذر) در شهر نانت کشور فرانسه برگزار شود.
نغمه و نوا
مهدی مساح بیدگلی دبیر اجرایی چهارمین جشنواره سراسری موسیقی امیرجاهد از به تعویق افتادن مرحله دوم داوری (اجرای صحنهای شرکتکنندگان چهارمین دوره جشنواره سراسری موسیقی امیرجاهد) در بخش دونوازی و گروهنوازی تا اطلاع ثانوی خبر داد. او بیان داشته: «با توجه به درخواست برخی شرکتکنندگان و به صلاحدید شورای سیاستگذاری، مسئولان و داوران جشنواره مقرر شد از آنجایی که هدف اصلی برگزاری جشنواره سراسری موسیقی امیرجاهد، کشف استعدادهای درخشان، حمایت از هنرمندان نسل جوان و فراهم کردن بستری مناسب جهت رشد و پیشرفت اصولی این سرمایههای ارزشمند کشور و همچنین دیده شدن آنها بوده است، تا زمان مساعد شدن شرایط کنونی کشور، برگزاری مرحله اجرای حضوری این بخش به تعویق بیفتد و مراسم اختتامیه دوره چهارم جشنواره سراسری موسیقی امیرجاهد متعاقباً اعلام خواهد شد. فراخوان دوره پنجم جشنواره از روز شنبه مورخ ۲۱ آبان ماه منتشر خواهد شد و ثبتنام متقاضیان در بخشهای تکنوازی، دونوازی و گروه نوازی آغاز میشود و تا ۱۵ اسفند ماه ادامه دارد.
تجسمی
با گذشت حدود یک ماه، چنین به نظر میرسد که درهای تعدادی از گالریها به روی بازدیدکنندگان باز شده است. گالری «شیرین» با نمایشگاه گروهی «چاپشده» دوباره درهای خود را به روی علاقهمندان به هنرهای تجسمی باز کرده است. بازشدن دوباره برخی گالریها درحالی اتفاق افتاده که برخی دیگر از این مکانهای فرهنگی و هنری مانند گالری «هما»، «گلستان» و «اثر» همچنان تعطیل هستند. «اینجا» یکی دیگر از گالریهایی است که فعالیت خود را همچنان ادامه میدهد. این مکان فرهنگی و هنری این روزها با نمایشگاه «زیر کلاه خود» آثاری از گیزلاوارگاسینایی را به نمایش گذاشته است. گالری «اعتماد» از تاریخ ۱۷ مهرماه با پایان یافتن نمایشگاه «گلستان» و گالری «پروژههای آران» نیز با پایان یافتن نمایشگاه انفرادی «مجمعالجزایر تنهایی» در تاریخ هشتم مهر ماه، هنوز میزبان نمایشگاه جدیدی نشدهاند اما در کنار گالریهای دیگری که فعال هستند، فرهنگسراهای مختلفی همچنان میزبان علاقهمندان به هنرهای تجسمی هستند. «نقش طبیعت»، «طبیعت امیدوار»، «دریاورد»، «هفت رنگ» و «آموزش، مهارت، اشتغال» از جمله نمایشگاههایی محسوب میشوند که در فرهنگسراها در حال برگزاری هستند. موزه هنرهای معاصر تهران که پیشتر با نمایشگاه «مینیمالیسم و کانسپچوال آرت» میزبان علاقهمندان به هنرهای تجسمی بود، از ۲۸ شهریور ماه با پایان یافتن این نمایشگاه تعطیل است و بهزودی میزبان نمایشگاه «از قهوهخانه تا سقاخانه» خواهد شد.
کتاب
امروز 14 آبان ماه مصادف است با افتتاح اولین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که تقریباً اوایل سال 60 برگزار شد. نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نمایشگاه کتابی است که در میانه اردیبهشت هر سال برگزار میشود. این نمایشگاه یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی در ایران است. نخستین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از ۱۴ تا ۲۲ آبان ماه سال ۱۳۶۶ در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران (در انتهای بزرگراه چمران) برگزار شد و تا سال ۱۳۸۵ برگزاری آن در همین مکان ادامه یافت و در سالهای بعد در مصلای تهران و برای دو دوره هم به میزبانی مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب برگزار شد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
بچهها نباید گرفتارِ گرفتاریهای ما شوند
-
نوجوانی هم عجیب روزگاری استها
-
نغمههای شنیدنی موسیقی در«بوی کوچه باغها»
-
برخی اشتباهات، سلامت خانواده را تهدید میکنند
-
یاریگر برادر در امر امامت
-
عکس نوشت
-
هنرمندان در فضای مجازی
اخبارایران آنلاین