ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
قال الصادق علیه السلام: هیچ بندهای نیست که خداوند به او نعمتی دهد و او آن را از جانب خدا بداند مگر آنکه، پیش از سپاسگویی او، خداوند بیامرزدش.
کافی(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 427، ح 8
اکبر عالمی: نباید سادهاندیشانه سمت برنامههای زنده رفت
کسی که میخواهد به تلویزیون برود و بر صندلی اجرا تکیه بزند و به اصطلاح مجری کارشناس شود، باید ابتدا مطالعه خود را ارتقا داده باشد و با معلوماتی که متناسب با بحث آماده کرده جلوی دوربین حاضر شود نه اینکه با خود بگوید به برنامه میروم «هرچه پیش آید خوش آید»
بخشی از گفتوگوی این کارشناس سینما و تلویزیون با مهر
مسعود کیمیایی: تئاتر سکوت نمیکند
از این نمایش زیاد شنیده بودم و حالا میبینم که ارزش داشت در کار حضور داشته باشم و از تماشای آن لذت ببرم. پس درود به تئاتر که همین طور مقتدرانه ساکت ننشسته و به راه خود ادامه میدهد. این تئاتر سکوت نمیکند.
کارگردان پیشکسوت به تماشای تئاتر «سهشنبههای لعنتی» نشست/ ایسنا
شهرام ناظری پا به هفتاد سالگی گذاشت
اصیل و تازه مثل موسیقی
حسن ناهید نوازنده نی
شهرام ناظری ۲۹ بهمنماه سال ۱۳۲۸ در کرمانشاه به دنیا آمد. ناظری از آغاز دهه پنجاه به نامی آشنا در عرصه موسیقی و آواز ایران تبدیل و اولین آلبومهایش بهصورت آلبومهایی مشترک با محمدرضا شجریان با محتوای میهنی و مضامینی نظیر آزادیخواهی اواخر دهه پنجاه توسط کانون چاووش منتشر شد. ناظری و شجریان بهعنوان دو هنرمند مشهور و محبوب ایرانی هستند که شهرت جهانی دارند. ناظری سال ۲۰۰۷، نشان لژیون دونور و سال ۲۰۱۴ «نشان شوالیه ملی لیاقت» فرانسه را دریافت کرد. نیویورک تایمز به او لقب «بلبل ایرانی» داده و کریستین ساینس مانیتور او را «لوچانو پاواروتی ایران» مینامد.
من از اوایل انقلاب با شهرام ناظری آشنا شدم و در رادیو هم همکار بودیم و به منزلش رفت و آمد داشتیم. نکته قابل توجهی که میتوان درباره او گفت این است که ناظری یک شبه به استاد آواز ایران و چهرهای سرشناس تبدیل نشد. تمایز او با دیگران، حاصل سالها تلاش و کوشش و پیگیری و دانش اوست و پشتوانه و کارنامه درخشانی که دارد و از طرفی محبوبیتی که تمام این سالها همراهش بوده گواه این مسأله است. به هر روی، ناظری نقش مهمی در موسیقی ایرانی دارد و از همان ابتدا و با همان آلبوم اول یعنی «مرا عاشق» قدمهای استواری برداشت و به چهرهای یگانه تبدیل شد. همکاری او با بزرگان موسیقی ایرانی از جمله محمدرضا لطفی، مشکاتیان و... نیز به تمایز و جلوه کارهای او بهلحاظ کمی و کیفی افزود. خود من با ناظری در جشنواره طوس که برنامه زنده بود همکاری داشتم و در این برنامه چهرههای شاخصی همچون مرحوم بهاری، حبیبالله صالحی، فریوسفی، بهناز ذاکری نیز حضور داشتند. فیلم این جشنواره را هنوز که هنوز است میبینم و تحت تأثیر قرار میگیرم. ناظری هنرمندی بسیار حرفهایست و کار کردن با او لذت بخش است. من سال 1368 با همکاری پایور دو کاست با ناظری کار کردیم که یک طرفش «دل شیدا» بود و یکطرفش «لیلی و مجنون». بسیار کار جالب و فاخری شد و جناب پایور هم طبق معمول وسواس و دقت فراوانی در ضبط و پخش آثار داشتند و نتیجه خوش درخشیدن این آلبومها بود و یک همکاری جذاب برای ما.
ناظری به ظرفیتسازی در آواز و موسیقی ایرانی بسیار کمک کرد و همانطور که در ابتدای این یادداشت به آن اشاره شد این ظرفیتسازی از ذوق و سواد و بینش شهرام ناظری میآمد و خلقالساعه نبود. او یکی از چهرههایی بود که توانست به آنها که مدعی بودند زمان و دوره موسیقی ایرانی تمام شده است نشان دهد که چنین ادعا و نظریهای از اساس باطل است و اگر هنرمندی بتواند با حفظ داشتهها و دانش خود در موسیقی ایرانی حرکتهای جدید و به روزی انجام دهد هیچ شکلی از هیچ هنر ناب و اصیلی از بین رفتنی نیست. ناظری هم متمایز بود و هدفش این بود که موسیقی اصیل ایرانی را توسعه و ترویج دهد و در این راه هم تا حد بسیار زیادی موفق بود و توانسته نام و نشان ماندگاری از خود به جای بگذارد. موسیقی که اصالت داشته باشد همانطور که گفته شد میرایی نخواهد داشت و هر دوره و هر نسل سینهبهسینه از گذشتگان خود میراثی میبرد و آن را به نسلهای بعدی واگذار میکند. من امروز هم جوانها و حتی کودکان و نوجوانهای با استعدادی میبینم که نه تنها با گذشته موسیقی ایرانی، غریبه نیستند بلکه بسیار به آن مسلط هستند و باید آنها را از جمله امیدهای موسیقی در سالهای اخیر دانست. اگر سری به کلاسهای موسیقی اصیل ایرانی که در جای جای ایران برگزار میشود بزنیم تصویری واقعی از این موضوع خواهیم دید و تمام اینها به لطف چهرهها و استادان شاخص و ماندگاری همچون شجریان و ناظری و عبادی و...است که اجازه ندادند این موسیقی حالت انجماد به خود بگیرد و همچنان مانند تمام دورههای گذشته مخاطب بسیار خود را داشته باشد و بسیاری از جوانها و کودکان و نوجوانها در پی یادگیری و ادامه آن باشند. امیدوارم شهرام ناظری در صحت و سلامت عمر بگذراند و همچنان شاهد خلق آثاری درخشان از او باشیم و از حضورش لذت ببریم.
برگزیدگان بخش «تجلی اراده ملی» معرفی شدند
باز هم «خورشید»
ایران آنلاین/ مراسم اختتامیه بخش «تجلی اراده ملی» جشنواره فیلم فجر در ایوان شمس برگزار شد و دستاندرکاران «روز صفر» که غیبتشان در مراسم اختتامیه خبرساز شده بود، در این مراسم که به اختتامیه دوم جشنواره فیلم فجر معروف است، حاضر شدند تا به این ترتیب بتوانیم بگوییم همه برگزیدگان در سالن حضور داشتند. البته دستاندرکاران «روز صفر» فقط یک جایزه در این مراسم دریافت کردند که آن هم از سمت بنیاد شهید به آنها اهدا شد.
در بخشی از این مراسم، حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی توضیح داد: «جشنواره فیلم فجر در کنار استعدادیابی که یکی از اهداف مهم آن است، میتواند با گزینش درست، اولویتها را به مولدان هر حوزه معرفی کند تا هدایتها در این زمینه صورت گیرد، استقبال از این بخش نشان داد که نهادها و سازمانها از ظرفیت سینماها با خبر هستند و از آن استفاده میکنند.»
انتظامی ادامه داد: «از هیأتهای داوری بخشهای مختلف تجلی اراده ملی تشکر میکنم و از دستگاهها و نهادها تقاضا میکنم تا اولویتهای خود را برای سینما زودتر اعلام کنند تا با توجه به اینکه تولیدات سینمایی سال آینده شروع نشده، سینماگران فرصت لازم برای پرداختن به این اولویتها را داشته باشند.»
حالا میتوانیم بنویسیم که سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر به پایانیترین ایستگاه رسید و ۱۲ سازمان، نهاد و تشکل کشور جوایز ویژهشان را به فیلمهای جشنواره اهدا کردند. این بخش از جشنواره که با نام «تجلی اراده ملی» شناخته میشود، در حقیقت فرصتی برای نهادها و سازمانهاست تا فیلمهای برگزیدهشان را داوری و انتخاب کنند. این مراسم در ساعت 19 با قرائت قرآن و پخش سرود ملی در تالار ایوان شمس آغاز شد و اجرای آن را محمد سلوکی برعهده داشت.
قوه قضاییه، سازمان زندانها، بنیاد شهید، وزارت بهداشت، وزارت کار، وزارت ورزش، فراکسیون جوانان مجلس، سازمان بهزیستی، مدیریت پسماند شهرداری، شرکت مترو تهران، شرکت بیمه و انجمن ویرایش و درستنویسی نهادهایی بودند که در این مراسم جوایز خود را اهدا کردند.
همانطور که انتظار میرفت، «خورشید» و نوجوانان فیلم بیشترین جوایز را از آن خود کردند و بهانههای متفاوتی برای این جوایز به زبان آمد. از جمله طرح آسیبهای اجتماعی، نگاه انسانی به کودکان کار، توجه به بازیافت پسماند و توجه به کودکان کار این موارد بودند.
پس از فیلم مجیدی، فیلمهای «خط باریک قرمز»، «آبادان یازده 60»، «پدران»، «آتابای»، «بیصدا حلزون» و «قصیده گاوه سفید» نیز جوایز پرتعدادی را از آن خود کردند. البته «روز بلوا» هم جایزهای از آن خود کرد که کارگردان آن لب به انتقاد گشود و گفت: «لباس رسمی به تنم نیست چرا که نمیخواستم به این جشن بیایم و تنها به خاطر احترام شرکت بیمه که هنوز از سینما حمایت میکند، حضور پیدا کردم. من این تندیس را به دبیرخانه برمیگردانم و لوح را با خود میبرم.»
در بخشی از این مراسم، حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی توضیح داد: «جشنواره فیلم فجر در کنار استعدادیابی که یکی از اهداف مهم آن است، میتواند با گزینش درست، اولویتها را به مولدان هر حوزه معرفی کند تا هدایتها در این زمینه صورت گیرد، استقبال از این بخش نشان داد که نهادها و سازمانها از ظرفیت سینماها با خبر هستند و از آن استفاده میکنند.»
انتظامی ادامه داد: «از هیأتهای داوری بخشهای مختلف تجلی اراده ملی تشکر میکنم و از دستگاهها و نهادها تقاضا میکنم تا اولویتهای خود را برای سینما زودتر اعلام کنند تا با توجه به اینکه تولیدات سینمایی سال آینده شروع نشده، سینماگران فرصت لازم برای پرداختن به این اولویتها را داشته باشند.»
حالا میتوانیم بنویسیم که سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر به پایانیترین ایستگاه رسید و ۱۲ سازمان، نهاد و تشکل کشور جوایز ویژهشان را به فیلمهای جشنواره اهدا کردند. این بخش از جشنواره که با نام «تجلی اراده ملی» شناخته میشود، در حقیقت فرصتی برای نهادها و سازمانهاست تا فیلمهای برگزیدهشان را داوری و انتخاب کنند. این مراسم در ساعت 19 با قرائت قرآن و پخش سرود ملی در تالار ایوان شمس آغاز شد و اجرای آن را محمد سلوکی برعهده داشت.
قوه قضاییه، سازمان زندانها، بنیاد شهید، وزارت بهداشت، وزارت کار، وزارت ورزش، فراکسیون جوانان مجلس، سازمان بهزیستی، مدیریت پسماند شهرداری، شرکت مترو تهران، شرکت بیمه و انجمن ویرایش و درستنویسی نهادهایی بودند که در این مراسم جوایز خود را اهدا کردند.
همانطور که انتظار میرفت، «خورشید» و نوجوانان فیلم بیشترین جوایز را از آن خود کردند و بهانههای متفاوتی برای این جوایز به زبان آمد. از جمله طرح آسیبهای اجتماعی، نگاه انسانی به کودکان کار، توجه به بازیافت پسماند و توجه به کودکان کار این موارد بودند.
پس از فیلم مجیدی، فیلمهای «خط باریک قرمز»، «آبادان یازده 60»، «پدران»، «آتابای»، «بیصدا حلزون» و «قصیده گاوه سفید» نیز جوایز پرتعدادی را از آن خود کردند. البته «روز بلوا» هم جایزهای از آن خود کرد که کارگردان آن لب به انتقاد گشود و گفت: «لباس رسمی به تنم نیست چرا که نمیخواستم به این جشن بیایم و تنها به خاطر احترام شرکت بیمه که هنوز از سینما حمایت میکند، حضور پیدا کردم. من این تندیس را به دبیرخانه برمیگردانم و لوح را با خود میبرم.»
عکس نوشت
نرگس آبیار، امروز در کشور پاکستان جایزه بخش بینالمللی زنان راهبر را در مراسمی ویژه دریافت میکند. جایزهای که از سوی کمپانی تلویزیونی و رسانهای hun network limited به او اهدا میشود و میتوان اسم آن را جایزه زنان برتر و موفق جهان اسلام گذاشت. این کمپانی که از سال 2004 فعالیت خود را آغاز کرده است، یکی از بزرگترین مجموعه شبکههای تلویزیونی در جنوب آسیا است و جوایزی که از سوی این کمپانی اهدا میشوند، در حقیقت نخستین دوره این جایزه است که مقامات کشوری و بانوی اول پاکستان نیز در آن حضور دارند. در این مراسم، از نرگس آبیار در بخش بینالملل و از فوزیا سعید، سیمین جمالی و جلیلا هایدر در بخش ملی پاکستان تقدیر خواهد شد. به این ترتیب، در فهرست موفقیتهای امسال آبیار، میتوان این جایزه را نیز بهعنوان یک اتفاق مهم درنظر گرفت. عکس: امید صالحی
همراه با دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر
متن پر رنگتر از حاشیه
آزاده سهرابی
خبرنگار
طبق روال سالهای گذشته، دوازدهمین دوره جشنواره هنرهای تجسمی فجر آبان ماه امسال فراخوان رسمی خود را اعلام کرد و طبق این فراخوان قرار بود نمایشگاه 23 تا 30 بهمن ماه در نمایشگاه بینالمللی تهران برگزار شود؛ اما اتفاقات دی ماه 98 در نهایت باعث شد زمان و مکان این رویداد تغییر کند و زمان برگزاری به 29بهمن تا 5اسفند تغییر کند و نمایشگاه به فرهنگستان هنر، مؤسسه صبا تغییر مکان دهد. این تنها تغییر این جشنواره نبود. زمان 20روزه تا یک ماهه برگزاری این رویداد، به یک جشنواره یک هفتهای تبدیل شد و حالا دومین تغییر مهم این رویداد را میتوان تجمیع تمام بخشهای این جشنواره در یک محل دانست. در حالی که سال گذشته مکان برپایی این رویداد در سطح شهران تهران پراکنده بود و مکانهایی مانند صبا، خانه هنرمندان، موزه امام علی(ع)، فرهنگسرای نیاوران و... هر بخش جشنواره را در خود جای میداد امسال جشنواره با در اختیارگرفتن تمام فضای مؤسسه فرهنگی هنری صبا 4 بخش مربوط به این جشنواره را در خود جای داده است.
از 29 بهمن ماه جشنواره در 4 بخش طوبای زرین، چارسوی هنر، چارخانه و بخش پژوهشی برگزار میشود و در مهمترین بخش یعنی نمایش آثار در مجموع900 اثر در 10رشته گرافیک، تصویرسازی، کارتون و کاریکاتور، خوشنویسی، نگارگری، عکاسی، نقاشی، هنرهای جدید، مجسمه و سرامیک چیدمان میشود که در بخش طوبای زرین ۴۴۸ اثر از ۳۳۸ هنرمند و در بخش چارسوی هنر ۳۴۰ اثر از ۳۸ گالری حضور دارند.
در این دوره از جشنواره رشتههای دهگانه هنرهای تجسمی در ادامه روندی که از سال گذشته آغاز شده بود به جشنواره بازگشت اما امسال رویکرد گفتوگوی هنرها شعار اصلی جشنواره شد تا بتواند به هدف نزدیکشدن به گفتمان روز هنرهای تجسمی در کشور که نگاهی بینارشتهایست نزدیکتر شود. این دوره با هدف حفظ احترام به مرزهای هنری و در عین حال تشویق هنرمندان به بیان رویکردهای معاصر در هنر که برداشتن مرز میان هنرهاست توجه جدی شده است.
در آغاز، هر رشته یک دبیر و سه داور داشت اما رویدادهای دی ماه 98 و سقوط هواپیمای اوکراینی و فضای سوگواری که در جامعه حاکم شد باعث شد به گفته هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی بسیاری از دبیران و داوران به این فکر کنند که در آن شرایط فکرکردن به جشن و جشنواره منطقی نیست و انصراف خود را از دبیری و داوری جشنواره اعلام کنند که به دنبال آن ابراهیم حقیقی دبیر جشنواره نیز با ذکر این موضوع که با وجود نبود دبیران و داوران دبیری جشنواره بیمعناست، استعفا دهد. با این حال مدیرکل هنرهای تجسمی این استعفا را نپذیرفت و در ادامه با توجه به حضور گسترده هنرمندان تجسمی در فراخوان این جشنواره و تعهدی که دبیر جشنواره، دبیران و داوران داشتند، اکثریت به جشنواره بازگشتند اما جشنواره تغییر دیگر خود را در پیش داشت. زمان جشنواره به بعد از برگزاری چهلم جانباختگان سقوط هواپیما موکول شود و به این ترتیب مکان جشنواره هم دیگر نمیتوانست جشنواره بینالمللی تهران باشد. از سوی دیگر حالا تغییرات دیگری هم در راه بود. دیگر از حضور هر دبیر برای هر بخش و داوران مجزا خبری نبود و یک شورای هنری تشکیل شد که با حضور دبیران و داورانی که به جشنواره بازگشته بودند، آثار را داوری کنند.
از طرف دیگر از سال گذشته با اضافه شدن بخش چارسوی هنر که به نمایش آثار گالریهای فعال تهران و شهرستانها اختصاص داشت بخش بازار هنر عملاً وارد جشنواره شد و جشنوارهای که تا دوره دهم تنها محل نمایش آثار بود، حالا بخش فروش هم داشت. در بخش گالریها تعیین قیمت آثار به عهده گالریدارهاست. امسال پس از تغییرات جدید، شورای سیاستگذاری جشنواره به این نتیجه رسید که حالا میتواند یک گام به جلو بردارد و در بخش طوبای زرین یا همان بخش مسابقه که عموماً جوانترها در آن شرکت میکنند (در کنار بخش چارسوی هنر که شاهد حضور آثار هنرمندان پیشکسوت و بنام تجسمی هستیم) نیز بنا به نظر شرکتکنندگان آثار برای فروش گذاشته شود. البته ساز و کار تغییر کرد و حالا قیمت پیشنهادی هنرمند صاحب اثر باید توسط شورای هنری تأیید شود. از سوی دیگر قرار بر این شده است تا به جای انتخاب نفرات اول در هر رشته و پرداخت هدیه نقدی، آثار برگزیده خریداری شود که به گفته مسئولان برای این مهم 300 میلیون تومان اعتبار در نظر گرفته شده است.
اما بخش چارخانه قرار است به گفتوگوی هنرعکاسی استانها اختصاص داده شود که طی آن به آثاری با «مضامین؛ بازسازى وقایع تاریخی»، «آیینهاى بومى» و «ویژگىهاى اقلیمى» بپردازد. امروز دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر افتتاح میشود؛ جشنوارهای که مانند باقی جشنواره فجر امسال از حاشیههایی عبور کرده اما از فردا مخاطبان هنرهای تجسمی فارغ از حواشی میتوانند در مؤسسه فرهنگی هنری صبا میان 900 اثر متنوع تجسمی چرخ بخورند، آثاری را خریداری کنند یا در جریان فضای هنری این عرصه قرار بگیرند.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#فرزانه_فصیحی
فرزانه فصیحی دونده ایرانی که به دختر باد معروف است در کاپ بینالمللی استانبول و در مسابقات دوی 60 متر رکورد 25/7 ثانیه را ثبت کرد و رکورد قبلی خودش را شکست. حالا و با این رکوردشکنی فصیحی را یکی از مدعیان قهرمانی جهان میدانند. با انتشار این خبر هشتگ فرزانه فصیحی را در شبکههای اجتماعی میدیدیم و با آن بسیاری از ایرانیها به او تبریک میگفتند و از رکوردی که ثبت کرده تعریف میکردند. خیلیها به مشکلاتی که فصیحی در جریان تمرینها و اعزامش به مسابقات داشته مینوشتند. فیلمی از لحظات پایانی این مسابقه مدام در شبکههای اجتماعی بازنشر میشد: «تبریک تبریک! فرزانه فصیحی در مسابقات استانبول رکورد دو ۶۰ متر ایران را دوباره شکست. ۷ ثانیه و ۲۵ صدم. حالا او مدعی مدال قهرمانی جهان است.»، «به احترام همتت، تمام قد میایستم و کلاه از سر بر میدارم....»، «یعنی قشنگ یک سطح از بقیه بهتر بود؛ فاصله نفر دوم تا هفتم تو مایههای دهسانت بود. بعد فرزانه فصیحی (نفر اول) با نفر دوم بیش از یک متر تو شصتمتر دویدن بود»، «اگه فرزانه فصیحی بره یه کشور دیگه تعجب نمیکنم آنقدر که ایشون رو اذیت کردن و با این همه افتخارآفرینی اونم با هزینه شخصی غیر از شهر خودش اصفهان هیچ جا ازش تقدیر نکردن. شمایی که دلتون برای کیمیا علیزاده کباب شده بود کی برای این ورزشکار مظلوم شهرستانی چیزی نوشتید. هیچ وقت...»، «تبریک به شیر زن ایرانی، فرزانه فصیحی. فرزانه فصیحی عالی بود دختر، با تموم محدودیتهایی که داشتی گل کاشتی»، «دویدن فرزانه فصیحی رو که دیدم، دلم گرفت. براش خوشحالم. اینجوریه که اعزام ورزشکاری که رکوردش خوبه با هزینه شخصی رو قبول نمیکنن، ولی لحظه آخر یکی رو حتی تو رکوردگیری شرکت نکرده و آخرین رکوردش مال 10 سال قبله و سی نمره زیر حداقل رکورد میزنه خودشون به تیم اضافه میکنن.»، «این فرزانه فصیحی شاهکاره شاهکااار.کیف کردم ازین سرعت و اعتماد به نفس. آفرین دختر»، «فرزانه فصیحی دختر شایسته ایران»، «این وسط فرزانه فصیحی رو هم یادمون نره که داره هی رکورد دو صد متر ایران رو نزدیک به گرفتن مدال جهانی میکنه...»، «فرزانه فصیحی خیلی ممنونم؛ ای کاش از سرعت و زحمتی که کشیدی درس بگیرم.»، «اسم فرزانه فصیحی رو گوگل کنید، ۷ ثانیه و ۲۵ صدم..»، «عاشق دخترهای شجاع و با ارادهایم که قوانین دنیا را به نفع خودشون خم میکنند وگرنه آدمهای قربانی که تقصیر را گردن زمین و زمان میندازن زیاد داریم»، «فرزانه فصیحی نامی که با سرعت و غیرت آمیخته شده و انشاءالله با همین فرمان میره که علاوه بر تاریخسازی، نماد دختران این سرزمین شود. دمت گرم دلاور»، «فرزانه فصیحی با هزینه شخصی اردوی صربستان و مسابقههای استانبول رو رفته و فدراسیون یک ریال هم کمکش نکرده.»، «هر وقت یکی از زنان دونده رو میبینم یاد اون مصاحبه با یکی از ملی پوشان که اگه اشتباه نکنم مریم طوسی بود میافتم. برای ترسیم شرایط سختی شون میگفت وزن کل لباسای حریف اندازه مقنعه ماست»، «البته اینکه فکرکنیم صدم زدن خیلی راحته اشتباهه. مثلاً تو۶ماه یهو نمیشه تو ۶۰ متر دو ثانیه ارتقا رکورد داشت ولی انشاءالله روند خوبش ادامه داشته باشه. مثلاً دوره قبل با 97/6 مدال طلا گرفتن وخیلی سخته مثلاً تا مسابقات ۲۰صدم بری بالا. تو یه سال بولت هم باشی نمیشه ۱۰ بار رکورد ارتقا داد.».
زندگی با صدای جنگندهها
دیروز ویدئویی در توئیتر منتشر شد که هم تلخ بود هم سرشار از زندگی. کاربری که این ویدئو را از یک پدر و دختر سوریهای بازنشر کرد دربارهاش نوشت: «پدر برای آرامش دادن به دخترش در زمان حمله جنگندهها به شهر ادلب بهش میگه وقتی صداشونو شنیدی باید بخندی.» دختر کوچک با حرف پدرش و با شنیدن صدای جنگندهها میخندد. این ویدئو و این واکنش دختر خیلیها را در توئیتر احساساتی کرد و دربارهاش نوشتند: «من رو بیاد فیلم ایتالیایی «زندگی زیباست» میاندازه. وقتی که آلمانها میخواستند یک پدر یهودی رو بکشند، که پدرش تا آخرین لحظه به پسرش وانمود کرد که این فقط یک بازی است.»، «من بچه غرب کشورم و ۸ سال جنگ رو با تمام وجودم حس کردم. وقتی هواپیماها میومدن و صدای وحشتناکشون رو میشنیدیم تنها کاری که میکردیم پناه بردن به سوراخی بود و در اون لحظه خندیدن آخرین چیزی بود که به ذهنمون میرسید»، «انگار اندیشه برای صلح، خواب و خیالست»، «چه غمی توی این فیلمه، دلم گرفت .لعنت به جنگ. فکر اینکه الان کجان و چه بلایی سرشون آمده حالمو بد کرده. آهای دولتمردان جهان، بدانید آه تمام مردم رنج کشیده که برای بازیهای سیاسی شما غرق در درد، غم، ترس و ماتماند گریبان شما را خواهد گرفت.»، «یاد خاطرات خودم تو ٨ سال جنگ افتادم، شبهاى بمباران و موشک زدن عراق، قطع برق و تو راه پلهها پناه گرفتن و دعا براى اینکه موشک و بمب توی سرت نخوره»، «راههای زیادی برای فرار از ترس و وحشت وجود ندارند. اما این پدر و دختر سوری، بهترین راه رو انتخاب کردهاند»، «پدر سوری در شهر ادلب به فرزندش میگه باید وقتی صدای هواپیما را شنیدی بخندی. برای نترسیدنش بچه هم گول میخورد ولی چند فریم بین ثانیه 7 و 8 هست که با کل ماجرا ناهمخوان است. جنگ دقیقاً همان چند فریم بین ثانیه7و8 و ترس چشمان دخترک است. همان ترس لعنتی غریزی».
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
اکبر عالمی: نباید سادهاندیشانه سمت برنامههای زنده رفت
-
مسعود کیمیایی: تئاتر سکوت نمیکند
-
اصیل و تازه مثل موسیقی
-
باز هم «خورشید»
-
عکس نوشت
-
متن پر رنگتر از حاشیه
-
شهروند مجـــازی
اخبارایران آنلاین