ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام جواد(ع): علم دوگونه است: علمی که شنیده شود و علمی که [علاوه بر شنیده شدن] تبعیت شود. علم شنیده شده تا زمانی که بدان عمل نشود، فایدهای ندارد.
بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۸۰
سیدعباس صالحی: اصلاح و به روزرسانی سندها اهمیت بسیاری دارد
باید بدانیم سندهایی که در شورای فرهنگ عمومی کشور مصوب شده در هر مجموعهای ساز و کار دبیرخانهای آن چگونه است و در چه نقطهای از استقرار قرار دارد. استقرار سندها در دبیرخانه دستگاه اصلی مرتبط از اهمیت زیادی برخوردار است و انتظار میرود دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور تحلیلی از وضع موجود این دبیرخانهها در دستگاههای مرتبط داشته باشد. به اتکای سندهای مصوب شده این شورا میتوان آنچه را بهعنوان اولویت و برنامه کوتاه مدت و بلندمدت است برنامهریزی کرد. نظام اصلاح و به روزرسانی سندها هم مهم است و باید برخی سندها را اصلاح
یا به روزرسانی کرد؛ باید برای توجه دستگاههای مرتبط و همکار به این سندها ایده داشته باشیم.
بخشی از گفتههای وزیر فرهنگ
در جلسه پیگیری اجرای سندهای مصوب شورای فرهنگ عمومی
یا به روزرسانی کرد؛ باید برای توجه دستگاههای مرتبط و همکار به این سندها ایده داشته باشیم.
بخشی از گفتههای وزیر فرهنگ
در جلسه پیگیری اجرای سندهای مصوب شورای فرهنگ عمومی
ما اهالی سینما هم در این کشور زندگی میکنیم
حبیب اسماعیلی
تهیهکننده سینما
ایام تعطیل جاده کرج و فشم و لواسان از اول صبح ترافیک است. رستورانها پر از مشتری است. به نظر میرسد فقط سالنهای سینما خطرناک است. در حالی که محیط سینما محیط امنتری است البته نه به این معنا که بیخطر باشد. این روزها دیگر در خانه خودتان هم نسبت به ویروس کرونا احساس خطر دارید. در دوره بازگشایی سالنهای سینما تمام پروتکلهای بهداشتی رعایت میشد مضاف بر اینکه انبوه تماشاگری نداشتیم. در یک سالن 200 نفره نهایتاً 5 نفر حضور داشتند. وقتی همه مشاغل فعالیت دارند توقع این است که به سینما هم به چشم برادر تنی نگاه شود. در دستهبندی مشاغل ستاد کرونا اما در حق سینما اجحاف شده است. رایزنی کانون پخشکنندگان سینمای ایران، کانون تهیهکنندگان و شورای صنفی نمایش با سازمان سینمایی نتیجه داد و چندی پیش این سازمان در نامهای از ستاد ملی مبارزه با کرونا درخواست کرد نسبت به جایگاه سینما در دستهبندی مشاغل تغییر ایجاد کرده و سینما از فهرست مشاغل گروه سه به گروه دو منتقل شود. منتظر تصمیم این ستاد هستیم.
اصرار به بازگشایی سالنهای سینما صرفاً بهخاطر تعلق خاطر ما به سینما نیست. خیلی از مشاغل ضرر کردهاند و سینما هم جزئی از همین مشاغل است. مسأله این است که ارتباط قطع شده مخاطب با سالنهای سینما به این زودی پیوند نمیخورد. باید سالها تلاش کرد تا دوباره مخاطب را با سینما آشتی داد. ضمن اینکه تعطیلی سالنهای سینما با ایجاد بیکاری همراه است. یک ماه دیگر کرونا در ایران یکساله میشود. مدیران پخش و دفاتر سینمایی در این ماهها تلاش کردند پرسنل خود را با چنگ و دندان حفظ کنند و بیمههایشان را پرداخت کنند اما اگر شرایط بههمین شکل ادامه یابد دیگر توانی برای ادامه فعالیت باقی نمیماند. همین که در سالنهای سینما باز باشد، چراغهایش روشن شود، تک وتوک صندلیها پر شود و تماشاگر آمد و شد داشته باشد، این آب باریکه، شاید کفاف دستمزدها را بدهد. در شرایط امروز سینمادارها، به همین هم قانع هستند.
سالن سینما مانند هر محل عرضهای اما خوراک میخواهد. خبر بازگشایی یک سوپرمارکت بزرگ در محله شما وقتی معنا دارد که چیزی برای عرضه داشته باشد. فروشگاه خالی از محصول، بود و نبودش فرقی ندارد. سینما هم بدون فیلم زنده نیست. کسی برای دیدن سالن نمایش به سینما نمیآید. سینما فیلم خوب میخواهد. اکران فیلم خوب، نیازمند جلب رضایت صاحبان فیلم است و رضایت صاحبان فیلم در گرو بازگشت سرمایه. بارها در جلسات با مدیران سینمایی درخواست کردیم که از فیلمهای خوب در اکران حمایت شود. فیلمهای پرمخاطب مشخص است و ما پیشنهادی نمیدهیم. چیدمان اکران نوروزی نشان داد که شناخت مؤلفههای فروش کار سختی نیست. درخواستمان هم واقعبینانه و با آگاهی از مشکلات مالی دولت است. قرار نیست کل هزینه فیلم تضمین شود. حداقل 40 درصد را ضمانت کنند تا صاحبان فیلم به اکران آن رغبت کنند. فیلم خوب با خودش تماشاگر هم میآورد. آمدن تماشاگر به سالن سینما آگاهی میخواهد. اطلاعرسانی میخواهد. غیر از رسانههای مکتوب و فضای مجازی که در این ایام پرتلاش همراه سینما بودند، تلویزیون و شهرداری کمکاری کردند. نه تنها از فیلمها حمایت نشد بلکه بیمهری هم شد. در حالی که در برخی از اطلاعیههای ستاد ملی مبارزه با کرونا منعی برای فعالیت سینما اعلام نشده بود سینماها در اخبار شبانگاهی تلویزیونی جزو مشاغل تعطیل اعلام میشد. وقتی از تلویزیون نه فیلمی تبلیغ میشود و در اخبارش هم اعلام میشود که سالنهای سینما تعطیل است مردم چگونه از وضعیت فعالیت سینماها خبردار شوند. این زنجیره با حلقه اطلاعرسانی تلویزیون و شهرداری تکمیل میشود. شهرداری تابلوهای تبلیغاتی بیشتری در اختیار فیلمها قرار بدهد و صداوسیما اگر با برخی فیلمها مشکل دارد حداقل اطلاعرسانی درستی از وضعیت فعالیت سینماها داشته باشد. حمایت کند. ما اهالی سینما در این کشور زندگی میکنیم، دشمن نیستیم.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#مازوت_نسوزانید
آلودگی هوا که هر روز بیشتر میشود این روزها از مهمترین دغدغههای مردم است و بازتابش را در شبکههای اجتماعی هم میبینیم. ساکنان شهرهای بزرگ مرتب از حال و روز شهرشان و خودشان مینویسند و از وقتی سوزاندن مازوت در نیروگاهها قطعی شده، درخواست میکنند این مسأله متوقف شود. حرفهای عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست که در مصاحبهای گفته بود: «قبول ندارم مصرف مازوت به دلیل کمبود گاز است. بازتاب زیادی داشت و خیلیها دربارهاش نوشتند: «چند تا ماسک بزنیم که آلودگی هوا، کووید و حال به همخوردگی رو با هم پوشش بده، با چشمهایی که داره میسوزه چه کنیم؟ راستی این صبح اصلاً شبیه صبح نیست»، «کارخونهها مازوت میریزن تو هوا، مردم سردرد میشن و پریشون احوال، تو مترو با هم بحث میکنن. راننده مترو با عصبانیت ترمز میزنه، مردم همونجوری که دارن بحث میکنن پرتاب میشن به در و دیوار قطار.»، «مرگ فقط برای ما در عناصر رؤیتپذیر انگار معنا دارد، برای همین با اینکه همه میدانیم که آلودگی هوا چقدر کشنده است، اما نمیترسیم. شاید چون آلودگی خودش را به عنوان سکته و ایست قلبی جا میزند.»، «تقریباً میتونم بگم مزخرفترین تیتر رسانهها در روزهای آلودگی هوا اینه: تمام مقصران آلودگی هوا. خب؟ مقصران رو میدونم، اما چرا تمکین نمیکنن؟»، «یه ذره دیگه از آلودگی هوا شکایت کنید و فشار بیاریم، شورای شهر تهران اسم یه خیابون رو به «بیدود» تغییر میده.»، «تهدید به نامهنویسی، اوج تلاش این عضو شورای شهر بود.»، «نتیجه آزمایش انسانی دی ماه ۱۳۹۹: ایرانیها با آلودگی مازوت هم نمردن»، «هر روز که از خونه میام بیرون درصد کمتری از خیابون رو میتونم ببینم.»، «به نظرتون واکسن ضد مازوت تولید کنند یا واکسن آنتی مازوت بخریم؟»، «اگه تهران رو یک ماه هم تعطیل کنید و هیچکس هم خودروی شخصی بیرون نیاره، وضعیت آلودگی هوا تغییر چندانی نخواهد کرد. مشکل جای دیگهست.»، «هنوز تصمیمی برای تعطیلی تهران اتخاذ نشده و ما هنوز مازوت به بدن تزریق میکنیم. ما هنوز زندهایم، حتی با کرونا حتی با مازوت.»، «سردرد و سرگیجه، سوزش و آبریزش شدید چشم و حالت تهوع. حال و احوال هر روزم شده! این وضعیت هواست که برای تهران درست کردین؟ نسوزون اون مازوت لعنتی رو»، «تهران در حال خفه شدنه. آلودگی هوا به سطح وحشتناکی رسیده و داخل آپارتمانهای دربسته هم چشمها میسوزه.»
کرونا ادامه دارد
آمار مبتلایان و قربانیان کرونا در ایران بسیار کمتر شده اما این باعث نشده نگرانی مردم دربارهاش کم شود. همچنان هر روز نوشتههایی درباره کرونا و ترس از آن یا درباره واکسن این بیماری در شبکههای اجتماعی میخوانیم: «دیشب خواب دیدم کرونا تموم شده دیگه ماسک لازم نیست بزنیم و همه چی مثل قبل شده! اینقدر توی خواب خوشحال بودم که اصلاً دلم نمیخواست بیدار بشم.»، «بنابه اعلام رسمی وزارت بهداشت تنها چهار شهر ساری، سوادکوه، آمل و رامسر در وضعیت قرمز هستند. باتوجه به مدل رفتاری سفرها، به نظر میرسه توقف سفرهای بین شهری تأثیر قابل توجهی روی پیک شیوع کرونا نداره. همچون داستان آلودگی هوای تهران و میزان تأثیر مازوت»، «وسواس عجیبی نسبت به دست دادن پیدا کردم؛ روزی هزار جا دستمو میزنم و خیلی عادیه برام، ولی به محض اینکه با کسی مواجه میشم که اقدام به دست دادن به شیوه قبل کرونا میکنه، تمرکزمو از دست میدم و تا دستمو نشورم یا الکل نزنم، آروم و قرار نمیگیرم و به حالت عادی برنمیگردم.»، «امیدوارم این آپدیتهایی که کرونا میده بیرون مثل آپدیتهایی باشه که واتس آپ میده. بی اثر و بی حاصل»، «ضد واکسنهای عزیز صبر کنید هر وقت کسی به شما بفرمایید زد بعد اعتراض کنید. فعلاً که نه خبری از واکسن خارجی هست نه داخلی»، «مشکلم الان با بیمارا یا دانشجواییه که یه بار کرونا ولی از نوع سبکش گرفتن! دیگه قشنگ شل و ول رفتار میکنن و حتی تو بخش ماسکم نمیزنن یا الکی میزنن! ناقل بودن و دیگرانو بیمار کردن خیلی بدتر از مریض شدنِ خود آدمه. یه ذره به فکر بقیه هم باشین توروخدا»، «یه موقعی قرار بود هوا که گرم میشه کرونا خودش بره»، «چه نکته دقیقی گفت سخنگوی ستاد کرونا: اگر بگویند یک ایرانی رئیس ناسا شده یا در آلمان فناوری اختراع کرده باور میکنیم اما اگر این فناوری در ایران اختراع شود، بسیاری باور نمیکنند، در حالی که واکسن سازی در انستیتو پاستور ایران ١٠٠ سال قدمت دارد. به امید ریشهکن شدن ویروس خودتحقیری»، «سهم ما هم از واکسن کرونا خوندن اخبار تزریقش تو بقیه کشورهاست.»
ماجرای بیپایان دغدغه حفاظت از محیط زیست
نلی محجوب
فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان
بحث محیط زیست دهههاست که بحث اساسی دنیاست. ماجرا از 1970 و برگزاری کنفرانس استکهلم تاکنون دغدغه آفرین بوده است. کاهش آلودگیهای زیست محیطی، بازیافت زبالهها، حفاظت از گونههای در حال انقراض و... مسائلی است که گاه به مناقشههای سیاسی تبدیل میشود و گاه به حقی که از شهروندان سلب شده است. مثل همین روزهای ما در کلانشهرها که مثل زندگی در اتاق گاز است و داستانی پر آب چشم و سرفه و نفس تنگی.
مسألهای که سالهای سال مردم و دولت با آن دست به گریبان هستند و هنوز از پس آن بر نیامدهاند. دولتها در همه شهرهای آلوده جهان دلایلی گوناگون برای معضلات دارند و بخشی از آن را برگردن شهروندان میاندازند که بماند تا زمانی که کسی از پس آن برآید. از طرفی بحث تخریب جنگلها، ساخت جادهها، خشک شدن تالابها، شکار گونههای مختلف مخصوصاً گونههای در حال انقراض و از بین رفتن آنها و... مسأله بسیاری از کشورهاست.
قطعاً نقش نهادها، سازمانها و ارگانهای دولتی قابل چشم پوشی نیست اما ما هم بهعنوان شهروند صاحب حق وظایفی در مورد سرزمینمان داریم و بهترین سن برای آموزش و ایجاد این مسئولیتپذیری دوران کودکی و نوجوانی است. بخشی از این آشنایی عمومی است و بخشی دیگر از آن میتواند آموزشهای بومی هر منطقه با توجه به نیازها، فرهنگ و حساسیتهای قومی باشد. حس تعلق و ایجاد حساسیت و مسئولیتپذیری قطعاً باید در سطح کلان در کشور صورت بگیرد تا نسلی ساخته بشود که بتواند در حفظ محیط زیست کشورش نقش ایفا کند و در آن سهیم باشد. شناخت گونههای گیاهی و جانوری بومی قطعاً لازم است اما جایش خالی است. مثل گوزن زرد و گاندو، مثل خرس سیاه و... اینکه به فرزندانمان بیاموزیم آلودگی محیط زیست چگونه اتفاق میافتد و چه راهکاری باید داشته باشیم به حفرهای خالی بدل شده است. هنوز نتوانستیم تفکیک زباله از خانهها را یاد بگیریم. ما هنوز نتوانستیم حس مسئولیتپذیری در کودکان و نوجوانان و وظایف آنها را برای حفظ و نگهداری از مسائل محیط زیست آموزش بدهیم و آنها را دغدغهمند کنیم که قطعاً آموزش و پرورش میتواند نقش عمدهای در این آموزش داشته باشد، مخصوصاً که بچهها این روزها زمان بیشتری در خانه هستند و دبیران و آموزگاران میتوانند با ارائه موضوعات تحقیقی و مطالعاتی نقش بسیار مهمی بازی کنند.
باید باور داشته باشیم که اگر بچهها را علاقهمند کنیم قطعاً آنها با خلاقیتشان و با هم میتوانند کارهای مهمی در محلههای شهری و روستایی انجام دهند. کافی است اطلاعات اولیه و پایه را یاد بگیرند و به آنها فرصت بدهیم و کنارشان باشیم. پس ایجاد علاقه در موضوعات مورد توجه و علاقه بچهها میتواند راهی باشد در ایجاد انگیزه و مسئولیت پذیری. از جمله کتابهایی که میتواند در این مبحث برای بچههایی که به حیوانات علاقهمند هستند جذاب باشد سه کتابی است که علی گلشن آن را گردآوری کرده و کانون پرورش فکری منتشر کرده است با نامهای: سگسانان و کفتارها، گربهسانان، خرسها و دیگر گوشتخواران؛ که میتواند بهعنوان کتاب مرجع استفاده شود و عکسهای آن قطعاً لذت مطالعه آن را چند برابر میکند.
همینطور دانشنامه محیط زیست به کوشش زنده یاد هنریک مجنونیان، بهرام حسنزاده کیابی و شکوه حاج نصرالله که کانون پرورش فکری آن را به چاپ رسانده است. این کتاب نیز با هدف آگاهی دادن به نوجوانان و جوانان برای حفظ و حراست از طبیعت و منابع زنده منحصربه فرد سرزمینمان بهعنوان حقوق بین نسلها گردآوری و نوشته شده است. با آموزش کودکانمان شاید لقمه هوایی پاک، خاک و آبی سالم و پاک نصیب نسلهای دیگر شود.
بازیگری با روش ادراک درست
هنوز و همیشه بازیگری یکی از آن شاخههای هنری است که بسیاری شیفته و فریفتهاش هستند و بازیگر شدن و برای بازیگرها، بازیگر بهتری شدن یک هدف غایی است که نمیشود بسادگی از کنارش گذشت. به همین دلیل است که جویندگان و پویندگان این راه، از هیچ علم و مطالعهای خود را بینیاز نمیبینند و کتابهای بازیگری با متدهای مختلف هم یکی از کتابهای پرتیراژ و مخاطبی است که همیشه خوانندگان خاص خود را دارد. یکی از این کتابها که بتازگی منتشر شده، کتابی است با عنوان «بازیگری در 36 کارگاه» به قلم پوریا عبدی و با مقدمههایی از رویا افشار و ابوالفضل جلیلی که انتشارات نظامالملک آن را منتشر کرده است. در واقع عنوان علمی این کتاب «بازیگری ادراکگرا» است و همانطور که از نامش پیداست، شیوهای از بازیگری را روایت میکند که مبتنی بر ادراک بازیگر است. در این شیوه که برای اولین بار مطرح میشود؛ بازیگر متکی بر علم خویش است. علمی که بر تواناییهای بدنی، بیانی و تحلیلی، همچنین مهارتهای وابسته به تخیل، خلاقیت و شناخت متن نمایشی توجه دارد. به عبارتی بازیگر در این شیوه، قبل از انجام هر عملی، نسبت به آن آگاهی کاملی خواهد داشت. بازیگری ادراکگرا شاید در موارد محدودی به سایر مکاتبِ آموزش بازیگری شباهت داشته باشد اما از نظر فکری و بینشی، متفاوت از بسیاری شیوههای آموزش بازیگری خواهد بود. به بیان سادهتر این شیوه، نوعی طرز فکر شناختگرایانه نسبت به بازیگری است. این کتاب همانطور که از اسمش هم پیداست شامل ۳۶ کارگاه عملی بازیگری است که در هر کارگاه، تمریناتی مدرن و کاربردی پیرامون موضوع مورد بحث ارائه میشود. این آموزشها صرفاً در حوزه فیزیک بازیگر خلاصه نمیشوند و تحلیل درام را نیز در حیطه آموزشهای خود قرار میدهد. البته در مقوله تمرینات فیزیکی، فیلم آموزشی نیز ارائه شده تا مخاطب بتواند با مطالعه کتاب یک کارگاه حرفهای آموزش بازیگری را لمس کند. میتوان گفت «بازیگری در 36 کارگاه» به نوبه خود اولین کتاب آموزش بازیگری ایرانی است که شامل کارگاههای مدون بازیگری، به همراه فیلم آموزشی است و میتواند برای علاقهمندان به بازیگری، همچنین استادان این رشته کتابی مفید واقع شود.
به نام تاریخ
15 دی
در دویست و نود و یکمین روز از سال از چهرههای فرهنگی و هنری ایران و جهان یاد میکنیم که تاریخ تولد یا درگذشتشان امروز ثبت شده است.
تولدها
بهرام صادقی: نویسنده معاصر ایران سال 1315 در چنین روزی به دنیا آمد. بهرام صادقی ابتدا شعر میگفت و پیش از دوران دانشگاه توانست تعدادی از اشعارش را در مجلههای آن زمان چاپ کند. پس از قبولی در دانشگاه و در رشته پزشکی و همزمان با تحصیل شروع به نوشتن داستان کرد و داستانهایش در مجلههای ادبی منتشر شدند. «ملکوت» اولین و تنها داستان بلند صادقی وقتی 25 ساله بود منتشر شد و منتقدانی آن را با «بوف کور» صادق هدایت مقایسه کردند. پس از آن در سال 1349 مجموعه داستان «سنگر و قمقمههای خالی» را منتشر کرد و با اینکه تنها آثار چاپ شدهاش همین دو اثر بودند بهعنوان یکی از نویسندگان مطرح معاصر شناخته میشود. بهرام صادقی سال 1363 درگذشت.
نازنین بیاتی: بازیگر جوان سینمای ایران امروز 31 ساله میشود. نازنین بیاتی در رشته تئاتر تحصیل کرده و اولین تجربه سینمایی اش فیلم «دربند» در سال 1391 بود که برایش نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد و جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را از انجمن منتقدان سینما گرفت. پس از آن در فیلمهای «مردن به وقت شهریور»، «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه»، «فرشتهها با هم میآیند»، «طعم شیرین خیال»، «رخ دیوانه»، «مادری»، «رفتن»، «مغزهای کوچک زنگ زده»، «ژن خوک»، «دینامیت»، «سگ بند» و «جوجه تیغی» بازی کرد. نازنین بیاتی در نمایشهای «خانهای در انتهای خیابان بهار»، «دی روز»، «خروس لاری» و «عروس مردگان» هم بازی کرده است.
سالروز تولد خسرو شهراز بازیگر و کارگردان، اسد صادقی کارگردان، شهین علیزاده بازیگر، رابرت دوال بازیگر و کارگردان امریکایی، زهرا طاهری شاعر، حسین کی قبادی داستان نویس، مریم باستانی شاعر، محمدرضا مهدیزاده شاعر و میلاد میرباستانی شاعر هم امروز است.
درگذشت ها
سلیمان امیرقاسمی: خواننده قدیمی ایران که به نام «سلیم خان» هم مشهور است سال 1349 در چنین روزی درگذشت. سلیمان امیرقاسمی متولد سال 1263 و شاگرد عیسی آقاباشی خواننده بود و با دوستی و معاشرت با نوازندگان و خوانندگان بزرگ آن زمان مانند میرزا غلامرضا شیرازی و علیخان نایب السلطنه از آنها هم موسیقی آموخت. در سالهای 1305 و 1307 آثاری با صدای امیرقاسمی روی صفحات گرامافون ضبط و با نام سلیم خان منتشر شدند. او هر روز در منزلش بزمهای موسیقی با حضور استادانی مانند ادیب خوانساری، ابوالحسن صبا و حسین طاهرزاده برگزار میکرد و به شاگردانش هم آموزش آواز ایرانی میداد که رامبد صدیف خواننده مطرح موسیقی ایرانی یکی از شاگردان اوست. چند سال پیش آلبومی از آوازهای سلیمان امیرقاسمی منتشر شد.
آلبر کامو: نویسنده «بیگانه» و «طاعون» سال 1960 در چنین روزی درگذشت. آلبر کامو سال 1913 در الجزایر که مستعمره فرانسه بود به دنیا آمد و ابتدا بهعنوان خبرنگار کار میکرد و در طول سالها در روزنامههای مختلف و بعدها در نشریهای که خودش تأسیس کرد مقالههایی علیه استعمارگران مینوشت. «بیگانه» بهعنوان یکی از مشهورترین آثار کامو سال 1942 همراه مجموعهای از مقالات فلسفی او با عنوان «افسانه سیزیف» منتشر شد و 5 سال بعد رمان «طاعون» را نوشت. داستانهای «سقوط»، «مرگ خوش» و «آدم اول» و نمایشنامههای «کالیگولا»، «سوءتفاهم»، «حکومت نظامی» و «دادگستران» از دیگر آثار کامو هستند. او سال 1957 بهدلیل نوشتن آثار ادبی که به مشکلات وجدان بشری میپردازد برنده جایزه نوبل ادبیات شد و آثارش او را بهعنوان یکی از نویسندگان قرن بیستم میلادی مطرح کردند.
تی. اس. الیوت: شاعر و نمایشنامه نویس امریکایی سال 1965 درگذشت. تی. اس. الیوت سال 1888 به دنیا آمده بود و در رشته فلسفه تحصیل کرد و از جوانی هم شعر میسرود و هم نمایشنامههای مختلف مینوشت و منتشر میکرد. البته اشعار منتشر شده او زیاد نیستند اما اولین مجموعه شعرش در سال 1917 با نام «پرافراک و دیگر ملاحظات» منتشر شد و به گفته منتقدان ادبی سبک بیان و قافیهپردازی او به شعر انگلیسی جان تازهای بخشید. «سرزمین هرز»، «کوکتیل پارتی»، «سرزمین بیحاصل»، «چهارشنبه خاکستر»، «چهار کوارتت»، «منشی رازدار» و «سیاستمدار مهتر» و نمایشنامه «قتل در کلیسای جامع» آثاری است که از تی. اس. الیوت منتشر شده است. او سال 1948 برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
سیروس غنی تاریخ نگار و جمشید الوندی فیلمبردار هم در چنین روزی درگذشتند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
سیدعباس صالحی: اصلاح و به روزرسانی سندها اهمیت بسیاری دارد
-
ما اهالی سینما هم در این کشور زندگی میکنیم
-
شهروند مجـــازی
-
ماجرای بیپایان دغدغه حفاظت از محیط زیست
-
بازیگری با روش ادراک درست
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین