تحریم ظریف برای تضعیف قدرت نرم ایران
این تحریم نشان میدهد امریکاییها از موفقیت دیپلماسی ایران بخصوص کارکرد شخص آقای ظریف در روابط بینالملل ناراضی هستند و در مقابل دیپلماسی ایران شکست خوردهاند بنابراین درصدد تحریم این عنصر قدرت ایران برآمدهاند. پیشتر شاهد بودیم ترامپ صراحتاً اعتراف کرد که جان کری، وزیر خارجه سابق امریکا نتوانست در خلال مذاکرات هستهای و در مذاکره مستقیم با ظریف از عهده مذاکره مؤثر برای امریکا بربیاید. این در حالی است که در ادامه آن دیپلماسی ایران بویژه طی ماههای گذشته و در بحبوحه اوجگیری تنشها و اجرای راهبرد فشار حداکثری امریکا وزنه مؤثری برای مقابله با آن بوده است.
از این رو به نظر میرسد دولت امریکا دچار یک بنبست راهبردی شده و در حالی که از مؤلفههای فشار و تهدید علیه ایران در بالاترین سطح ممکن بهره میگیرد، برای خنثی کردن و از کار انداختن دیپلماسی ایران و سکاندار آن نیزتلاش میکند تا با توجه به شکستهای دیپلماتیک پیاپی، این نقطه قوت و مزیت نسبی ایران را خنثی کنند.
- یکی دیگر از دلایل تضعیف قدرت دیپلماتیک ایران از سوی امریکا بهرهگیری از سیاست دیپلماسی اجبار از طریق کشاندن جمهوری اسلامی به تسلیم یا مذاکره تحت فشار است. امریکاییها میکوشند با تحریم وزیر خارجه ایران، آن را به مذاکره تحت فشار ناچار کنند تا در نهایت با تضعیف قدرت چانهزنی و دیپلماتیک آن، به اهداف و خواستههای یکجانبه خود دست یابند.
از این منظر نمیتوان تحریم رئیس دستگاه دیپلماسی را به بسته شدن کامل درهای دیپلماسی تعبیر کرد بلکه میتوان آن را اقدامی در جهت تشدید فشارها برای مهیا کردن زمینههای مذاکره با تهران از طریق قرار دادن آن در موقعیت ضعف مطلق تلقی کرد.
فارغ از همه اهداف پیدا و پنهانی که دولت امریکا از تحریم وزیر امور خارجه ایران دنبال میکند، تحریم وزیر خارجه ایران به طور مشخص فراتر از تحریم دیپلماسی، تحریم فرآیند صلح و حامیان آن نیز به شمار میآید زیرا وزیر خارجه ایران در سالهای اخیر بیشترین تلاشها را در حوزه دیپلماسی برای برقراری صلح و امنیت در منطقه و جهان داشته است چنان که نامزد جایزه صلح نوبل هم شده است بنابراین این بار تحریم ایشان به بیانی تحریم صلح در عرصه بینالمللی هم ارزیابی میشود و میتواند به مخدوش شدن بیش از پیش جایگاه بینالمللی امریکا منجر شود.
از این رو به نظر میرسد دولت امریکا دچار یک بنبست راهبردی شده و در حالی که از مؤلفههای فشار و تهدید علیه ایران در بالاترین سطح ممکن بهره میگیرد، برای خنثی کردن و از کار انداختن دیپلماسی ایران و سکاندار آن نیزتلاش میکند تا با توجه به شکستهای دیپلماتیک پیاپی، این نقطه قوت و مزیت نسبی ایران را خنثی کنند.
- یکی دیگر از دلایل تضعیف قدرت دیپلماتیک ایران از سوی امریکا بهرهگیری از سیاست دیپلماسی اجبار از طریق کشاندن جمهوری اسلامی به تسلیم یا مذاکره تحت فشار است. امریکاییها میکوشند با تحریم وزیر خارجه ایران، آن را به مذاکره تحت فشار ناچار کنند تا در نهایت با تضعیف قدرت چانهزنی و دیپلماتیک آن، به اهداف و خواستههای یکجانبه خود دست یابند.
از این منظر نمیتوان تحریم رئیس دستگاه دیپلماسی را به بسته شدن کامل درهای دیپلماسی تعبیر کرد بلکه میتوان آن را اقدامی در جهت تشدید فشارها برای مهیا کردن زمینههای مذاکره با تهران از طریق قرار دادن آن در موقعیت ضعف مطلق تلقی کرد.
فارغ از همه اهداف پیدا و پنهانی که دولت امریکا از تحریم وزیر امور خارجه ایران دنبال میکند، تحریم وزیر خارجه ایران به طور مشخص فراتر از تحریم دیپلماسی، تحریم فرآیند صلح و حامیان آن نیز به شمار میآید زیرا وزیر خارجه ایران در سالهای اخیر بیشترین تلاشها را در حوزه دیپلماسی برای برقراری صلح و امنیت در منطقه و جهان داشته است چنان که نامزد جایزه صلح نوبل هم شده است بنابراین این بار تحریم ایشان به بیانی تحریم صلح در عرصه بینالمللی هم ارزیابی میشود و میتواند به مخدوش شدن بیش از پیش جایگاه بینالمللی امریکا منجر شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه