فیلم «قصیده گاو سفید»

بسپار به سمت تاریک ذهن تماشاگر





خسرو نقیبی
به سیاق فیلم پیشین بهتاش صناعی‌ها، این یکی هم دیر شروع می‌شود. بعد از یک ورودی کوبنده که فکر می‌کنی قرار است یک داستان تلاش برای جلوگیری از قصاص ببینی، داستان یک سال جلوتر می‌رود تا با زنی روبه‌رو باشیم بعد از قصاص همسر. پرده نخست هم از آن معرفی شخصیت زن می‌شود و اگر سینمای اجتماعی ایران را بشناسی خودت را آماده می‌کنی برای یک ملودرام پر اشک و آه از مصیبت‌هایی که قرار است بر سر زن بیاید، اما باز هم پیش‌داوری به اشتباه می‌رود. برگ برنده درست اینجا رو می‌شود. مثل آن فیلم قبلی که پیرمرد در ترکیب با دو جوان قصه سفری پیش‌بینی‌نشده را در شهر آغاز می‌کرد و موقعیت‌هایی تجربه‌ نشده پیش چشم تماشاگر می‌آورد، اینجا هم باز «داستان افزوده» است که مخاطب را روی صندلی نگه می‌دارد. چیزی شبیه «مرگ و دوشیزه»؛ اما در موقعیت بالعکس. اگر آنجا مظلوم ظالم را می‌یافت و گیرش می‌انداخت و همه گذشته را دوباره ترسیم می‌کرد، اینجا ظلم‌کرده است که خودش پا پیش می‌گذارد از سر پشیمانی. با این تفاوت که بازی «مرگ و دوشیزه» در خفا پیش می‌رود. ظالم هر روز خودش را مجازات می‌کند بی‌آنکه ذره‌ای از بار گناهش کم کند. فکر می‌کند کمک می‌کند اما گناه آنقدر سنگین است که با هیچ حلالی نمی‌شود آن را پاک کرد. اینجاست که سؤال تماشاگر دائم بزرگ‌تر می‌شود.
واکنش زن، آن دم که بفهمد، چه خواهد بود؟ هر سکانسی که می‌گذرد موقعیت هولناک‌تر می‌شود و این خطر اصلی پرده آخر است. دادن جوابی درخور به این هولناکی انباشت شده. عقوبت این رابطه شوم، که می‌توانست وقتی دیگر زیباترین چیز جهان باشد، اما سنگ‌بنایش روی خون بنا شده. خالقان این داستان آن لحظه مواجهه را درست یافته‌اند، در اجرا هم به بهترین شکل درش آورده‌اند اما این مواجهه به نظرشان کافی نرسیده؛ پس ادامه داده‌اند. برای من، «قصیده گاو سفید» در ماشین مَرد و در تنهایی زن وقتی حقیقت را می‌شنود تمام می‌شود. گاهی وقت‌ها، اینکه پایان را ندانی، در بی‌خبری از آن تصمیم هولناک خودت تصور کنی که چه خواهد شد، خیلی درست‌تر از پایان قطعی‌ است. این از معدود فیلم‌های این سال‌هاست که نیاز به «پایان باز» دارد اما خالقان تصمیم گرفته‌اند به یک پایان محتوم برسند، که تکلیف همه‌چیز را روشن کنند، که چیزی را برای آن ور تخریب‌گر و ترسناک مغز تماشاگر باقی نگذارند. آنها حق دارند چنین انتخابی کنند، من هم حق دارم بگویم داستانی که می‌توانست از بهترین فیلم‌های سال باشد و حتی متریال لازم هم برای آن گرفته شده، حالا در حد یک فیلم «صرفاً» خوب باقی مانده است. حیف.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7272/16/535118/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها