فاصله زیاد ورزش همگانی با ورزش قهرمانی
هادی ساعی
فوق لیسانس تربیت بدنی
حوزه ورزش به دو دسته تقسیم میشود؛ ورزش همگانی و ورزش قهرمانی، گرچه هدف هر دو سلامتی روح و روان است اما تفاوتهای زیاد و فاصله عمیقی بین ورزش همگانی و ورزش قهرمانی بخصوص در کشور ما وجود دارد. ورزش همگانی و قهرمانی دو مقوله جدا از هم است و امکانات هرکدام از آنها توسط ارگانهای خاص فراهم میشود. متولی ورزش همگانی شهرداریها هستند و در بخش قهرمانی هم 2 بخش کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش بهعنوان متولی شناخته میشوند و تمامی مسئولیتها برعهده این ارگان هاست، البته در اکثر کشورها کمیته ملی المپیک متولی ورزش قهرمانی است و وزارتخانهای بهعنوان وزارت ورزش ندارند اما در کشور ما به دلیل وجود این 2 ارگان، وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک مسئولیت رسیدگی به ورزش قهرمانی برعهده اینهاست؛ در حال حاضر نحوه رسیدگی به ورزش همگانی در کلانشهرها مناسب است، در مقطعی حتی شهر تهران بهعنوان پایتخت کشورمان هم از این نظر فقیر بود اما با رسیدگی شهرداری تهران فضای سبز و اماکن دیگر ورزشی در کلانشهر تهران احداث و این موضوع باعث شد که این مشکل تا حد زیادی برطرف شود و وضعیت ورزش همگانی در پایتخت به شرایط نرمالی که دیگر شهرهای دنیا دارند، بازگردد. البته این ضعف در شهرهای کوچک و حتی برخی از کلانشهرهای کشورمان کاملاً مشهود است و مانع انجام ورزش همگانی در این شهرها شده است؛ بزرگترین ضعف کشور ما در ورزش همگانی سخت افزاری است. البته این ضعف در ورزش قهرمانی هم وجود دارد و ما در امکانات ورزشی در این دو حوزه بسیار فقیر هستیم؛ شاخصی که ورزش قهرمانی با آن سنجیده میشود، موفقیت در المپیک و بازیهای آسیایی است که هر 4 سال یک بار برگزار میشود. البته کشور ما بنا به مسائلی خاص و به دلیل حضور استعدادهای بسیار زیاد در بخش ورزش قهرمانی در اکثر یا بهتر بگوییم در تمامی رشتههای ورزشی، با وجود فقر در امکانات ورزشی پیشرفتهای خوبی داشته و کسب جایگاههای خوب در المپیک و بازیهای آسیایی نسبت به کشورهای توسعه یافته گواه این موضوع است که گاهی اوقات این موضوع باعث شده تا مشکلات دیده نشوند و به همان شیوه کارها انجام شود. ما در حوزه ورزش قهرمانی خلأهای زیادی داریم که یکی از آنها عدم رسیدگی به استعدادها در سنین پایینتر و عدم تربیت نیروی مدیریتی است؛ با نگاه به فدراسیونهای ورزشی میتوان به این موضوع توجه داشت که استعدادهای زیادی در رشتههای ورزشی به هدر میروند و هیچ برنامهای برای هدایت این استعدادها وجود ندارد. علاوه بر این مدیران ما تخصص ورزشی ندارند و اکثر آنها سیاسی هستند و به یکباره وارد ورزش میشوند و هیچ سررشتهای از علم ورزشی ندارند. البته نمیتوان این مدیران را ناکارآمد دانست و از میان این مدیران سیاسی افرادی هم هستند که برای شناخت فضای ورزش نیاز به زمان دارند و با گذشت زمان به شرایط مطلوب میرسند اما در مجموع ضعف مدیریتی در ورزش کاملاً مشهود است. ورزش همگانی و قهرمانی در کشورهای اروپایی به صورت سیستماتیک انجام میشود اما در کشور ما شرایط به این گونه نیست و تفاوتهای زیادی در این دو حوزه وجود دارد. فاصله ورزش همگانی با ورزش قهرمانی در کشور ما زیاد است. البته در این بین در برخی از ارگانها همچون وزارت ورزش، بخشی با هدف اعتلای ورزش همگانی به نام مدیرکل دفتر توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش وجود دارد اما رسیدگی به این بخش اصلاً کافی نیست؛ راه حل مشکلات در این دو حوزه اقتصاد است که متأسفانه علم اقتصاد در ورزش ما وجود ندارد و این موضوع هم به ضعف مدیران ورزشی بازمی گردد. بحث مدیریت در ورزش بسیار مهم است که کشورهای دیگر به آن اهمیت فراوان میدهند و افرادی در این حوزه مدیریت میکنند که آموزههای لازم را دیده باشند؛ در کشور ما هم ورزشکاران نامداری حضور دارند که در رشته تربیت بدنی به مدارک بالایی دست یافتند اما هیچگاه میدانی برای خودنمایی این افراد در اختیار آنها قرار نگرفته و نمیگیرد و از تخصص آنها در حوزه ورزش استفاده نمیشود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه