شماری از کارکنان کنونی و سابق کاخ سفید از دلایل پذیرش کار با ترامپ و تجربه آن سخن گفتند
بازی با گوی آتشین
پیتر نیکلاس
مترجم: بنفشه غلامی
کسانی که در 4 سال گذشته در کاخ سفید برای «دونالد ترامپ» کار کردهاند، معمولاً با دو سرنوشت محتوم روبه رو بوده اند: یا قادر نبودهاند وفاداری کامل خود را به وی ثابت کنند و اخراج شدهاند یا شاید بدتر از آن، اخراج نشدهاند و طغیان و آشوبهای مختلف را تحمل کردهاند و یک روز دیگر در سمت خود باقی ماندهاند و خود را حتی به شاید تفرقه انگیزترین رئیس جمهوری امریکا نزدیکتر کردهاند.
یقیناً همه کسانی که برای ترامپ چه در داخل کاخ سفید و چه خارج از آن کار کردند، از شرایط کار با او خبر داشتند و میدانستند باید به رئیس جمهوری پاسخگو باشند که قبلاً در عالم سیاست آزموده نشده است. آنها میدانستند که قرار نیست با دوایت آیزنهاور کار کنند. اما آیا کار کردن با چنین آدمی ارزشش را داشته است؟ از شماری از کسانی که مقام ارشد دولت ترامپ، وکلای معتبر و کارمندان رئیس جمهوری امریکا بودند و برخی به او در انتخابات 2020 رأی دادند و برخی مورد حملات او قرار گرفتند، این سؤال را پرسیدم و آنها با توجیه های مختلف گفتند تجربه خوبی داشتند.
هرچند بسیاری از جمهوریخواهان با توجه به این مسأله، حاضر نشدند با ترامپ کار کنند اما کسانی هم بودند که این کار را کردند و برای انتخاب خود توجیههای مختلفی داشتند. افسانههای زیادی پیرامون دفتر ریاست جمهوری امریکا وجود دارد. بسیاری اتاق بیضی کاخ سفید را محل پیروزی در جنگها و نجات اقتصاد میدانند و بنابراین نمیتوانند در برابر پیشنهاد همکاری هر رئیس جمهوری منتخبی مقاومت کنند.
«جان کلی»، دومین رئیس ستاد کاخ سفید ترامپ که بیش از سه نفر دیگری که این شغل را در دوره ترامپ داشتهاند، بر کرسی آن نشسته بود، میگوید: «اغلب کسانی که در کاخ سفید کار میکردند، افراد لایق و شایستهای بودند که تمام تلاش خود را میکردند تا بهترینها را برای مردم امریکا انجام دهند. اما آنها متأسفانه هزینه زیادی در ازای آینده شغلی خود پرداختند. در حالی که مستحق چنین چیزی نبودند. آنها لیاقت بیشتر از این را داشتند زیرا تلاش کردند تا مانع خروج قطار کشور از ریل شوند». «کلی» که یک ژنرال بازنشسته امریکایی است و بهخاطر وخیم شدن روابطش با ترامپ مجبور به ترک پست خود شد، همچنین میگوید: «فضای کار کردن با ترامپ طوری بود که همیشه احساس میکردید همه چیز باید توسط رئیس تنظیم شود. به طور معمول همه تلاش میکردند این فضا را تحمل کنند. اما گاه دیگر نمیتوانستند.»
بسیاری از کسانی هم که با آنها در مورد کار کردن با ترامپ صحبت کردم، به این نکته اشاره میکردند که آنها برای این مرد نبود که کار میکردند، بلکه برای مردم مشغول خدمت بودند. (البته ترامپ اغلب علاقهمند است این دو مسأله را همسو با یکدیگر ببیند و منافع شخصی خود را به منافع ملی گره بزند). «تای کاب» که از وکلای برجسته کاخ سفید در دوره ترامپ بود و مسئولیت رسیدگی به تحقیقات رابرت مولر درباره روابط کمپین ترامپ با روسیه در انتخابات 2016 را برعهده داشت، یکی از این افراد است. او میگوید: «من چه آن موقع و چه اکنون، این ایمان را داشتم که در حال خدمت به کشورم هستم. بنابراین هیچ مشکلی با کاری که داشتم انجام میدادم، نداشتم. البته اغلب وقتی مردم میفهمیدند در حال انجام چه کاری هستم، واکنشی خصمانه نشان میدادند. به نظرم این درست نیست که فکر کنیم همه دموکراتها خوب و همه جمهوریخواهان بد هستند. من برای هر دو حزب کار کرده ام. هر دوی آنها معنی کشور را برای من دارند.»
برخی از کسانی هم که کار کردن با ترامپ را انتخاب کردند، استدلال میکنند که اگر این کار را نمیکردند و ترامپ را تحریم میکردند، باعث ضربه به امریکا میشدند. «جان بولتون» یکی از آنها است. «بولتون» که سال گذشته بهعنوان مشارو امنیت ملی ترامپ از پست خود اخراج شد و اکنون از منتقدان صریح وی است، میگوید بابت انتخابی که کرده است، متأسف نیست. زیرا معتقد است، بهخاطر کشورش خود را در برابر یک رئیس جمهوری بیادب سنگر کرده بوده است. او میگوید: «ترامپ زمانی که برنده انتخابات شد، اصلاً برای این کار آمادگی نداشت و 20 ژانویه وقتی وارد کاخ سفید شد، به سختی خود را برای کاری که باید انجام میداد، آماده کرده بود». «بولتون» سپس می گوید کار روی مسأله امنیت ملی تحت نظر ترامپ واقعاً مهم بود، زیرا «در معرض خطرات ترامپ بودیم. البته این به آن معنا نیست که در موفقیت رکورد زدیم. نه ما فقط توانستیم مانع آسیبهای بیشتر شده و آن را کنترل کنیم.»
شماری از کسانی که با ترامپ کار کردند، دلایلی پیچیدهتر هم برای انتخاب خود دارند. یکی از آنها «اندرو مک کیب» است که از مقامات ارشد اف بیآی بود و روی پرونده روس گیت کار میکرد. او میگوید: «همیشه کار کردن در کاخ سفید و در کنار رئیس جمهوری جذاب بوده است. حتی اگر این رئیس جمهوری فردی به حقارت دونالد ترامپ بوده است.»
«آنتونی اسکاراموچی» یکی دیگر از کسانی بود که همزمان با پیروزی ترامپ بهخاطر اینکه او میخواست از غرایز خود در استخدام اطرافیانش تبعیت کند، وارد دنیای دونالد شد، اما تنها 11 روز بعد از آن در تابستان 2017 بعد از دیدار و گفتوگویی با خبرنگار مجله نیویورکر، با هجمه ترامپ مواجه شد. «اسکاراموچی» روابطش با ترامپ را پر فراز و نشیب توصیف میکند و میگوید: «خب او یک پسر بد و ناخوشایند است که احتمالاً دیگر نباید با او همکاری داشته باشم. اما اگر دنبال این هستید که بدانید چه چیز میتواند باعث دوست داشتن او و همکاری با او شود، باید بگویم او شخصیتی دو گانه دارد. از یک طرف شاید جذاب به نظر برسد، اما از طرف دیگر خطرناک و بدخواه است.» «اسکاراموچی» با این حال معتقد است که از کار کردن در کاخ سفید پشیمان نیست. زیرا در کار کردن با ترامپ فهمیده است که آدمی نیست که بخواهد دیگر در پست دولتی در واشنگتن کار کند و اگر به کاخ سفید نمیرفت، این شناخت را از خودش پیدا نمیکرد.
اما به جز اینها من خودم هم بهعنوان خبرنگار بارها از خودم پرسیدم که آیا ارزشش را داشت که 4 سال درباره ترامپ فکر کنم، تحقیق کنم و بنویسم؟ خب برای من هم این تجربه جالبی بود. سال 2018 من و همکارانم در وال استریت ژورنال در اتاق بیضی کاخ سفید به دیدار ترامپ رفتیم تا با او مصاحبه کنیم. ضبطهای خبرنگاری ما روی میز رزولوت (میز کار رئیس جمهوری امریکا) پهن بود. بعد از مصاحبه ما رفتیم و گزارشهای خود را نوشتیم درباره اینکه ترامپ گفته است «من رابطه خوبی با کیم جونگ اون دارم». فردای آن روز از کاخ سفید گفته شد، ترامپ این حرف را نزده است. صداهای ضبط شده را ارائه دادیم و اصرار کردیم که او این حرف را زده است. اما کاخ سفید نسخهای از صداهای ضبط شده در اتاق بیضی را ارائه داد که در آن اصلاً روابط بین امریکا و کره شمالی نامشخص بود و حرفی از روابط ترامپ و اون در آن وجود نداشت. اینها نیز تجربیات طاقت فرسایی بود که در عالم پوشش خبری کاخ سفید وجود داشت.
منبع: The Atlantic
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه