سلامتی عزیزانمان را فدای دورهم نشینی‌ها نکنیم


اسماعیل آذر
شاعر، استاد دانشگاه و مجری برنامه‌های ادبی
گفته‌اند که روزی ابوسعید ابوالخیر در حجره خویش نشسته بود به تنها. یکی از یاران اندر آمد. پرسید: «شیخ تنهایی؟» شیخ گفت: «نی. اکنون که تو آمدی تنها شدم.» این یکی- دو سطر حکایت بعضی از ما آدم هاست؛ گاهی درون برخی آنقدر بزرگ است که گویی فراتر از یک نفر، بلکه هزار نفر است. آنهایی که اندرونی مملو از عشق و آرامش دارند بنا به ضرورت زمانه‌شان می‌توانند گاهی به دور از جمع، اما به یاد عزیزان خود باشند؛ اگرچه در جمع بودن هم بخشی از ضروریات زندگی است اما نه آنقدر حیاتی که بابتش جان‌مان را به خطر بیندازیم. بنابراین می‌توان به تنهایی شب یلدا را برگزار کرد. به نوبه خود معتقدم اگر این شب یلدا یا نوروز آینده دور هم جمع نشویم هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد؛ جان و سلامتی عزیزانمان اهمیتی فراتر از دلتنگی‌های موقت و فقدان دورهمی‌های این ماه‌ها را دارد. حالا بماند که تکنولوژی‌های ارتباطی هم به یاری‌مان آمده‌اند و می‌توانیم براحتی حتی امشب، شب یلدا، دیداری تصویری یا حتی گفت و شنودی تلفنی با بستگان‌مان داشته باشیم و بخشی از این دلتنگی‌ها را جبران کنیم.
دور هم جمع شدن‌ها حال خوبی به ارمغان می‌آورد اما نه آنقدری که خودمان یا اعضای خانواده‌مان اسیر رفت و آمد به بیمارستان شویم یا از آن بدتر اینکه داغدار عزیزانمان شویم. اما یکی از آیین‌های زیبای یلدا که حتی امکان برپایی اش به تنهایی یا با همان جمع چند نفره خانواده‌مان هم هست تفأل زدن به دیوان حافظ است. البته تفأل زدن در روزگار قدیم تنها خاص دیوان حافظ نبوده و تاریخچه دیرینه‌ای دارد. به‌عنوان مثال اهالی روستایی در خوی رسم جالبی برای تفأل زدن دارند؛ رخت‌های شسته‌شان را روی طناب پهن می‌کنند و صبر می‌کنند تا روز بعد. اگر صبح بیدار شوند و ببینند که یکی از رخت‌ها زمین افتاده مبنا را بر این می‌گذارند که سالی سرد و همراه با یخبندان در پیش دارند. بعضی از همدانی‌ها شیوه دیگری برای تفأل دارند؛ خانواده که کنار هم جمع می‌شوند پارچه می‌آورند؛ هر کسی نیت کرده و سوزنی به پارچه می‌زند. بعد هم یکی از حاضران شعری می‌خواند و آنها که نیت کرده‌اند شعر مذکور را با توجه به نیت خود معنی می‌کنند.
روزهای نوروز هم شکل دیگری از تفأل زدن باب بوده، مردم سر راهی فال گوش می‌نشستند و به صدای اولین رهگذران گوش می‌دادند و شنیده‌ها را خوب یا بد تفأل خود می‌دانستند. تفأل زدن برخاسته از کنجکاوی انسان‌ها و میل آنان به اطلاع از آینده است؛ حالا کاری به درستی یا نادرستی اش ندارم. پیش از آن، ایرانیان مراسم شب یلدا را با برپایی دو سفره برگزار می‌کردند؛ یکی از این دو سفره «میزد» بوده، سفره‌ای مملو از انواع خشکبار. فراهم کردن تنقلات آن کار راحتی هم به حساب نمی‌آمده چراکه به‌عنوان نمونه جمع‌آوری مقداری انجیر خشک نیازمند صرف زمان زیادی بوده است.
سفره دیگر «زو» نام داشته که دربردارنده انواع و اقسام شربت‌ها برای پذیرانی از میهمانان شب یلدا بوده است. آنان دور هم جمع می‌شدند و قصه می‌گفتند تا شب یلدا را بگذرانند و از نحسی اش در امان بمانند. البته آن زمان هنوز بحث تفأل به حافظ در میان نبوده و تفأل زدن به دیوان حافظ متعلق به 600 سال اخیر و بعد از اسلام است؛ رسمی که هم تحت تأثیر شخصیت خود حافظ و هم اشعار او که اغلب ماهیتی دینی دارند شکل گرفته است. غزل‌های حافظ به گونه‌ای است که می‌توان معنی‌های مختلفی از آن برداشت کرد و همین مسأله مخاطب را بیشتر به تفأل زدن ترغیب می‌کند، چراکه می‌تواند شعرهای دیوان او را متناسب با نیت خود معنی کند.
 



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7521/20/563760/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها