شاخصههای موفقیت یک سیاستگذار اقتصادی
کریم اسلاملوئیان
استاد اقتصاد دانشگاه شیراز
میزان موفقیت سیاستگذار پولی در یک کشور برای مهار تورم و ثبات قیمتها بستگی به اعتبار سیاستگذار پولی دارد. براساس بررسیها این اعتبار به دلیل رفتار دولتها در ایران طی سالیان متمادی ضربه خورده و متأسفانه به اندازه کافی زیاد نیست؛در نتیجه برای بازسازی آن نیاز به انجام اقداماتی مانند ارتقای کیفیت نهادی داریم امّا همان طور که برخی اقتصاددانان گفتهاند 4 عامل شفافیت، استقلال نسبی بانک مرکزی، رفتار صادقانه سیاستگذار پولی و سابقه وی در مبارزه با تورم بهعنوان عوامل کلیدی ایجاد اعتبار برای یک سیاستگذار معرفی میشود. براساس تحقیقات انجام شده در ایران، افزایش و بیثباتی نرخ ارز یکی از عوامل کلیدی افزایش تورم است. به نظر میرسد که در شرایط کنونی اگر بانک مرکزی هدفگذاری نرخ ارز را در یک منطقه هدف به گونهای که خود این محدوده قابل تعدیل باشد قرار دهد بتواند به ثبات نرخ ارز کمک کند. این هدفگذاری میتواند شکلگیری انتظارات تورمی را نیز تحت تأثیر قرار دهد، اگرچه افزایش نرخ ارز درایران باعث افزایش نرخ تورم میشود امّا تحقیقات نشان دادهاند که اعتبار سیاستگذار در هدفگذاری تورم نیز میتواند به نوبه خود رفتار نرخ ارز آتی را توضیح دهد. به عبارت دیگر انتظارات مردم در مورد تورم کوتاه مدت و بلندمدت که خود تحت تأثیر اعتبار سیاستگذار پولی است میتواند بر نرخ ارز اثرگذار باشد و از این کانال نرخ تورم فعلی را افزایش دهد. یکی از عواملی که میتواند به اعتمادسازی کمک کند این است که یک قاعده سیاست پولی انعطاف پذیر بر اساس هدفگذاری نرخ سود طراحی و اعمال کند. به عبارت دیگر یکی از الزمات کاهش نرخ تورم و کسب اعتبار این است که سیاستگذار پولی از رفتار صلاحدیدی پرهیز کند و در این شرایط از یک قاعده پولی منعطف تبعیت کند، البته جلب اعتماد مردم میتواند نرخ تورم انتظاری و در نتیجه تورم را کاهش دهد. اگر سیاستگذار پولی بتواند به مردم و فعالان اقتصادی ثابت کند که به قاعده سیاستی اعلامی خود پایبند است نقش مهمی در کاهش نرخ تورم و ثبات قیمتها از طریق افزایش اعتماد میان جامعه و سیاستگذار پولی دارد. حرکتی که بانک مرکزی ایران با اعلام اهداف تورمی خود در حال حاضر شروع کرده باید با افزایش ارتباط خود با مردم از طریق «توضیح برنامهها و اهداف» «اقناع جمعی»، «افزایش پاسخگویی و شفافیت» و «همچنین تعهد به یک قاعده انعطافپذیر» کامل شود تا بتدریج اطمینان و اعتماد به سیاست پولی که طی سال های طولانی از دست رفته تا حدی بازگردد. برای کاهش نرخ تورم یا لااقل جلوگیری از افزایش بیشتر آن، نکته بسیار مهم این است که دولت کسری بودجه خود را در شرایط کرونا و تحریم از روشهایی مانند انتشار اوراق تأمین کند و سراغ قرض از بانک مرکزی نرود، البته این به این معنا نیست که انتشار اوراق بدون هزینه اقتصادی و سیاسی است اما اثر تخریبی آن بر اقتصاد کمتر از قرض از بانک مرکزی و ایجاد تورم از این طریق است.
یکی دیگر از راههای کاهش نرخ تورم و نزدیک کردن آن به نرخ هدفگذاری شده جلوگیری از برداشت دولت از منابع صندوق توسعه ملی است که امکان دسترسی به آنها نبوده و در نتیجه حداقل در کوتاه مدت تا زمانی که این منابع در خارج کشور محبوس هستند مانند قرض از بانک مرکزی عمل میکند و باعث افزایش پایه پولی میشود؛ در این راستا یکی از وظایف مهم حکومت کمک به آزاد کردن این منابع و انتقال آن به کشوراست که میتواند در کاهش نرخ تورم و نرخ ارز مؤثر باشد.
نکته دیگری که میتواند به کاهش نرخ تورم کمک کند وجود ثبات سیاسی و پرهیز از تنشهای داخلی است؛ بدون شک بیثباتی و تنشهای سیاسی در داخل هر کشور میتواند منجر به افزایش نااطمینانی اقتصادی و درنتیجه کاهش سرمایهگذاری و تولید و افزایش و بیثباتی قیمتها شود. افزایش بهرهوری به طور قطع باعث کاهش تورم است؛ اما این سیاست زمان بر است و در بلند مدت اثر آن دیده میشود و در کوتاه مدت اثر کمی دارد.
استاد اقتصاد دانشگاه شیراز
میزان موفقیت سیاستگذار پولی در یک کشور برای مهار تورم و ثبات قیمتها بستگی به اعتبار سیاستگذار پولی دارد. براساس بررسیها این اعتبار به دلیل رفتار دولتها در ایران طی سالیان متمادی ضربه خورده و متأسفانه به اندازه کافی زیاد نیست؛در نتیجه برای بازسازی آن نیاز به انجام اقداماتی مانند ارتقای کیفیت نهادی داریم امّا همان طور که برخی اقتصاددانان گفتهاند 4 عامل شفافیت، استقلال نسبی بانک مرکزی، رفتار صادقانه سیاستگذار پولی و سابقه وی در مبارزه با تورم بهعنوان عوامل کلیدی ایجاد اعتبار برای یک سیاستگذار معرفی میشود. براساس تحقیقات انجام شده در ایران، افزایش و بیثباتی نرخ ارز یکی از عوامل کلیدی افزایش تورم است. به نظر میرسد که در شرایط کنونی اگر بانک مرکزی هدفگذاری نرخ ارز را در یک منطقه هدف به گونهای که خود این محدوده قابل تعدیل باشد قرار دهد بتواند به ثبات نرخ ارز کمک کند. این هدفگذاری میتواند شکلگیری انتظارات تورمی را نیز تحت تأثیر قرار دهد، اگرچه افزایش نرخ ارز درایران باعث افزایش نرخ تورم میشود امّا تحقیقات نشان دادهاند که اعتبار سیاستگذار در هدفگذاری تورم نیز میتواند به نوبه خود رفتار نرخ ارز آتی را توضیح دهد. به عبارت دیگر انتظارات مردم در مورد تورم کوتاه مدت و بلندمدت که خود تحت تأثیر اعتبار سیاستگذار پولی است میتواند بر نرخ ارز اثرگذار باشد و از این کانال نرخ تورم فعلی را افزایش دهد. یکی از عواملی که میتواند به اعتمادسازی کمک کند این است که یک قاعده سیاست پولی انعطاف پذیر بر اساس هدفگذاری نرخ سود طراحی و اعمال کند. به عبارت دیگر یکی از الزمات کاهش نرخ تورم و کسب اعتبار این است که سیاستگذار پولی از رفتار صلاحدیدی پرهیز کند و در این شرایط از یک قاعده پولی منعطف تبعیت کند، البته جلب اعتماد مردم میتواند نرخ تورم انتظاری و در نتیجه تورم را کاهش دهد. اگر سیاستگذار پولی بتواند به مردم و فعالان اقتصادی ثابت کند که به قاعده سیاستی اعلامی خود پایبند است نقش مهمی در کاهش نرخ تورم و ثبات قیمتها از طریق افزایش اعتماد میان جامعه و سیاستگذار پولی دارد. حرکتی که بانک مرکزی ایران با اعلام اهداف تورمی خود در حال حاضر شروع کرده باید با افزایش ارتباط خود با مردم از طریق «توضیح برنامهها و اهداف» «اقناع جمعی»، «افزایش پاسخگویی و شفافیت» و «همچنین تعهد به یک قاعده انعطافپذیر» کامل شود تا بتدریج اطمینان و اعتماد به سیاست پولی که طی سال های طولانی از دست رفته تا حدی بازگردد. برای کاهش نرخ تورم یا لااقل جلوگیری از افزایش بیشتر آن، نکته بسیار مهم این است که دولت کسری بودجه خود را در شرایط کرونا و تحریم از روشهایی مانند انتشار اوراق تأمین کند و سراغ قرض از بانک مرکزی نرود، البته این به این معنا نیست که انتشار اوراق بدون هزینه اقتصادی و سیاسی است اما اثر تخریبی آن بر اقتصاد کمتر از قرض از بانک مرکزی و ایجاد تورم از این طریق است.
یکی دیگر از راههای کاهش نرخ تورم و نزدیک کردن آن به نرخ هدفگذاری شده جلوگیری از برداشت دولت از منابع صندوق توسعه ملی است که امکان دسترسی به آنها نبوده و در نتیجه حداقل در کوتاه مدت تا زمانی که این منابع در خارج کشور محبوس هستند مانند قرض از بانک مرکزی عمل میکند و باعث افزایش پایه پولی میشود؛ در این راستا یکی از وظایف مهم حکومت کمک به آزاد کردن این منابع و انتقال آن به کشوراست که میتواند در کاهش نرخ تورم و نرخ ارز مؤثر باشد.
نکته دیگری که میتواند به کاهش نرخ تورم کمک کند وجود ثبات سیاسی و پرهیز از تنشهای داخلی است؛ بدون شک بیثباتی و تنشهای سیاسی در داخل هر کشور میتواند منجر به افزایش نااطمینانی اقتصادی و درنتیجه کاهش سرمایهگذاری و تولید و افزایش و بیثباتی قیمتها شود. افزایش بهرهوری به طور قطع باعث کاهش تورم است؛ اما این سیاست زمان بر است و در بلند مدت اثر آن دیده میشود و در کوتاه مدت اثر کمی دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه