درباره اهمیت خودآگاهی/1
صادق و مطمئن در پناه خودآگاهی
آزاده سهرابی
روانشناس
می گفت: آرزوم اینه شبیه خواهر بزرگترم بودم. قشنگ احساساتش رو بیان میکنه و از پس جوابهایی که دیگران بهش میدن هم برمیاد. کوه اعتماد به نفسه، مثلاً یک ماه پیش قرار بود پدرم یک پولی را بین ما خواهرها و برادرم تقسیم کند اما ما میدانستیم قبلاً خیلی به برادرم کمک کرده بود و یکی از زمینهایش را فروخته بود تا پولش را به برادرم بدهد. من حق میدهم پدرم بخواهد مال خودش را هرطور بخواهد هزینه کند ولی وقتی صحبت این موضوع شد خواهرم جلوی همه ما به پدرم گفت به نظرم شما دارید بین ما تفاوت میگذارید و این احساس خوبی به من نمیدهد، ولی خیلی دوست دارم شما توضیح بدهید چرا فکر میکنید بعضی از بچههایتان بیشتر به کمک تان نیاز دارند و بعضی کمتر.
میگفت: بعد از اینکه خواهرم خیلی خونسرد حرفش را زد، پدرم کمی فکر کرد و گفت من دلایل خودم را دارم که شاید نتوانم همه آن را به شما بگویم ولی اگر شما احساس میکنید تبعیضی قائل میشوم بدانید من همه شما را به یک اندازه دوست دارم. بعد پدرم دیگر حرفی نزد ولی یک هفته قبل که آن پول را تقسیم کرد دیدیم که به همه برادرها و خواهرها یکسان پول را تقسیم کرده و داده است. نکته مهم این است که نه برادرم ناراحت شد نه خواهرم دیگر ناراحت است ولی من هنوز احساس بدی دارم.
احساس بدش برای این بود که از یک طرف احساس میکرد خواهرش پدرش را تحت فشار گذاشته باشد و از طرف دیگر احساس میکرد یک فرد دیگری انگار حقش را گرفته است .
یکی از راههای پیشگیری از بروز مشکلات روانی و رفتاری ارتقای ظرفیت روان شناختی است که از طریق آموزش مهارتهای زندگی به دست میآید. اگر فردی میخواهد به ابراز احساسات با جرأت مندی برسد و عزت نفس را تجربه کند قبلش باید مهارت خودآگاهی داشته باشد.مهارتهای زندگی مجموعهای از توانایی هاست که باعث میشود رفتار فرد مؤثر باشد و با چالشهای زندگی فردی و اجتماعی به شکل مؤثری مقابله کند. اگر هرکس خودش را بهتر و عمیقتر بشناسد بداند چه تواناییهای بالقوه و بالفعلی دارد، احساساتش چیست، باورها و ارزشها در زندگی اش شامل چه چیزهایی است، از قوتها و ضعفهایش ارزیابی واقع بینانه داشته باشد، آسیبهای موجود در ناهشیارش را حل و فصل کرده باشد در این صورت میتواند استقلال و اعتماد به نفس را در خود رشد بدهد و دیگران را نیز بهتر درک کند و بپذیرد چون رفتار دیگران هم برایش قابل پیشبینیتر است. در واقع خودآگاهی فهم احساس ما و تأثیر آن بر دیگری است. آدمهای خودآگاه صادق و مطمئن هستند و متواضعانه سخن میگویند. در همین مثال خواهر این فرد بدون آنکه پدر را با خشم خطاب قرار دهد درباره احساس تبعیضی که تجربه کرده بود سخن گفت و متواضعانه و صادقانه از پدر خواست دلیلی اگر وجود دارد با آنها به اشتراک بگذارد. اما فرد گوینده این روایت نه حرفش را زد و نه در نهایت احساس خوشایندی از عمل پدر و خواهرش داشت. مهمتر اینکه اصلاً دسترسی به احساس واقعیاش نداشت و در یک تناقض گیر افتاده بود که از یکسو به خواهر حسادت میکرد و از سوی دیگر رفتار خواهر را تأیید نمیکرد. خودآگاهی ما را از شر این دوگانگیها نجات میدهد. این هفته درباره ابعاد خودآگاهی و دسترسی به آن مینویسم.
روانشناس
می گفت: آرزوم اینه شبیه خواهر بزرگترم بودم. قشنگ احساساتش رو بیان میکنه و از پس جوابهایی که دیگران بهش میدن هم برمیاد. کوه اعتماد به نفسه، مثلاً یک ماه پیش قرار بود پدرم یک پولی را بین ما خواهرها و برادرم تقسیم کند اما ما میدانستیم قبلاً خیلی به برادرم کمک کرده بود و یکی از زمینهایش را فروخته بود تا پولش را به برادرم بدهد. من حق میدهم پدرم بخواهد مال خودش را هرطور بخواهد هزینه کند ولی وقتی صحبت این موضوع شد خواهرم جلوی همه ما به پدرم گفت به نظرم شما دارید بین ما تفاوت میگذارید و این احساس خوبی به من نمیدهد، ولی خیلی دوست دارم شما توضیح بدهید چرا فکر میکنید بعضی از بچههایتان بیشتر به کمک تان نیاز دارند و بعضی کمتر.
میگفت: بعد از اینکه خواهرم خیلی خونسرد حرفش را زد، پدرم کمی فکر کرد و گفت من دلایل خودم را دارم که شاید نتوانم همه آن را به شما بگویم ولی اگر شما احساس میکنید تبعیضی قائل میشوم بدانید من همه شما را به یک اندازه دوست دارم. بعد پدرم دیگر حرفی نزد ولی یک هفته قبل که آن پول را تقسیم کرد دیدیم که به همه برادرها و خواهرها یکسان پول را تقسیم کرده و داده است. نکته مهم این است که نه برادرم ناراحت شد نه خواهرم دیگر ناراحت است ولی من هنوز احساس بدی دارم.
احساس بدش برای این بود که از یک طرف احساس میکرد خواهرش پدرش را تحت فشار گذاشته باشد و از طرف دیگر احساس میکرد یک فرد دیگری انگار حقش را گرفته است .
یکی از راههای پیشگیری از بروز مشکلات روانی و رفتاری ارتقای ظرفیت روان شناختی است که از طریق آموزش مهارتهای زندگی به دست میآید. اگر فردی میخواهد به ابراز احساسات با جرأت مندی برسد و عزت نفس را تجربه کند قبلش باید مهارت خودآگاهی داشته باشد.مهارتهای زندگی مجموعهای از توانایی هاست که باعث میشود رفتار فرد مؤثر باشد و با چالشهای زندگی فردی و اجتماعی به شکل مؤثری مقابله کند. اگر هرکس خودش را بهتر و عمیقتر بشناسد بداند چه تواناییهای بالقوه و بالفعلی دارد، احساساتش چیست، باورها و ارزشها در زندگی اش شامل چه چیزهایی است، از قوتها و ضعفهایش ارزیابی واقع بینانه داشته باشد، آسیبهای موجود در ناهشیارش را حل و فصل کرده باشد در این صورت میتواند استقلال و اعتماد به نفس را در خود رشد بدهد و دیگران را نیز بهتر درک کند و بپذیرد چون رفتار دیگران هم برایش قابل پیشبینیتر است. در واقع خودآگاهی فهم احساس ما و تأثیر آن بر دیگری است. آدمهای خودآگاه صادق و مطمئن هستند و متواضعانه سخن میگویند. در همین مثال خواهر این فرد بدون آنکه پدر را با خشم خطاب قرار دهد درباره احساس تبعیضی که تجربه کرده بود سخن گفت و متواضعانه و صادقانه از پدر خواست دلیلی اگر وجود دارد با آنها به اشتراک بگذارد. اما فرد گوینده این روایت نه حرفش را زد و نه در نهایت احساس خوشایندی از عمل پدر و خواهرش داشت. مهمتر اینکه اصلاً دسترسی به احساس واقعیاش نداشت و در یک تناقض گیر افتاده بود که از یکسو به خواهر حسادت میکرد و از سوی دیگر رفتار خواهر را تأیید نمیکرد. خودآگاهی ما را از شر این دوگانگیها نجات میدهد. این هفته درباره ابعاد خودآگاهی و دسترسی به آن مینویسم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه