ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مصطفی هاشمیطبا در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
مسئولان مشکلات کشور را به مردم بگویند
رضوانه رضایی پور
خبرنگار
خطر کاهش اعتماد عمومی چقدر در کشور ما جدی است؟ این موضوع یکی از بحثهای همیشگی بوده و تاکنون راهی پیش روی مسئولان برای حل این مشکل گذاشته نشده است. از همین رو نه تنها از این خطر کاسته نشده بلکه با اتفاقاتی که در چند ماه گذشته در کشور رخ داده، تهدید بیشتری به سراغ ما آمده است.
در فاصله چند هفته مانده تا انتخابات، مصطفی هاشمی طبا در بیان راه حل رفع این خطر معتقد است که مسئولان باید واقعیتهای کشور را با مردم در میان بگذارند. او اگرچه انجام چنین کاری را از سوی مسئولان غیرممکن میداند اما با این حال درخواستش از مسئولان این است که یک صدای واحد را در سخن با مردم در پیش گرفته و وعدههایی را مطرح کنند که شدنی است.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
نگرانی ناشی از کاهش اعتماد عمومی با توجه به اتفاقاتی که در چند وقت اخیر در کشور رخ داده، چقدر جدی است و آیا میتوان گفت که اعتماد از دست رفته قابل بازگشت است؟
بله این بازگشت، میتواند اتفاق بیفتد به شرطی که مسئولان کشور واقعگرا باشند. واقعیتها را با مردم در میان بگذارند. مشکلات را بگویند و مسائل را بازگو کنند. مثلاً من بارها از زبان مسئولان رده بالای کشور، بخصوص آنهایی که مخالف دولت هستند یا افرادی که میخواهند جایگاه فعلی خود را حفظ کنند، شنیدم که میگویند برجام باعث بدبختی ما شده است. اتفاقاً برجام امکانات خوبی را بهکشور بازگرداند و خروج امریکا از آن باعث ایجاد همه این مشکلات شد. این نوع گفتار از سوی مخالفان و به تبع آن دفاع دولت و مسئولان دولتی از اقدامات خود در برجام و بعد حملاتی که بشدت از طرف بعضیها از تریبون های نمازجمعه و در کلیپهای ساختگی مطرح شده مردم را بدون اعتماد کرده است. مردم واقعاً نمیدانند در این آشفته بازار چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ. مسئولان باید علت مسائل به وجود آمده را بگویند و به اشتباهات خود اعتراف کنند. اما متأسفانه این کار انجام نمیشود. جالب است که همه هم در سخنرانیهای خود حکم میدهند. میگویند این کار بشود، آن کار نشود. انگار باید فرد دیگری این کارها را انجام دهد. خود مسئولان کاری را که باید خود انجام بدهند در سخنرانیهای خود میگویند که «باید بشود». «باید بشود؟»، چه کسی باید انجام دهد؟ خود شما مسئول این کار هستید، شما باید انجام دهید. شما این کار را به چه کسی حواله میدهید؟ طبیعی است که در این حالت به اعتماد مردم خدشه وارد میشود.
در این میان بحث ردصلاحیتها هم به میان آمده است. این موضوع چقدر در کاهش بیشتر اعتماد عمومی تأثیرگذار بوده؟
در ماجرای رد صلاحیتها بهتر این بود که دلایل این تصمیم با نظر خود داوطلبان اعلام شود. اگر کسی سوء استفاده مالی کرده، دادگاه باید ثابت کند. نمیشود که به صرف یک اطلاعیه یا گزارش بهدست آمده، یک نفر را محکوم کنند. اگر عملکرد دادگاهها را قبول داریم پس فقط رأی آنان هم، باید موجب محرومیت افراد از حقوق خودشان شود. نمیشود که اعضای شورای نگهبان قضاوت جزایی بکنند. اعضای این شورا ممکن است که بگویند ما تا این حد متوجه شدهایم که فلان فرد صلاحیت ندارد. برای این عدم صلاحیت باید جرمی ثابت شده در دادگاه وجود داشته باشد.
اگر این شرایط ایجاد شود مردم هم قبول میکنند و منصف هم هستند. اگر بدانند کسی اشتباهی کرده و به اشتباه خود واقف است، چرا قبول نکنند؟ بگویند سیاستهای کشور همین است. اصلاً بیایند سیاستهای کشور را تشریح کنند. نمیشود که سیاستهایی داشته باشیم و اتفاقاتی هم که ناشی از اجرای همین سیاستها است، رخ دهد و بعد بیاییم و بگوییم که این دو هیچ ربطی به هم نداشتهاند. بخصوص الان که امریکا ما را تحریم کرده بجای اینکه همه در برابر این کشور حرف واحد داشته باشند به محکوم کردن همدیگر در داخل کشور مشغول هستند. این مسائل وجود دارد و باید اصلاح شود تا مشکلات حل شود.
فقط از تلاش برای حل مشکلات میگویند اما گفتار درمانی هم دیگر جواب نمیدهد...
چه کسی باید انجام دهد. همین مسئولان باید انجام دهند. نمیشود که مرتب بگویند این کار بشود آن کار نشود. مثالهای زیادی وجود دارد ولی نمیخواهم چیزی بگویم. باید بگویند که مشکلات مملکت ناشی از چیست و مردم خودشان را برای چه اتفاقاتی آماده کنند. در بحبوحه محاصره اقتصادی و تحریم قرار داریم، آنوقت همه میگویند معیشت بهتر. تحقق معیشت بهتر شرایط دارد. وقتی ما نمیتوانیم نفت بفروشیم چرا از معیشت بهتر میگوییم.
شکاف پیش آمده بین مردم و حاکمیت چگونه قابل است؟
حاکمیت باید با صداقت جلو بیاید. مسائل و مشکلات را بگوید. همصدا هم باید باشند. اگر قرار باشد رئیس دولت یک حرفی بزند، رئیس مجلس حرف دیگری و رئیس قوه قضائیه و ائمه جمعه هم حرف دیگری، این شکاف بیشتر هم خواهد شد. مردم هم اعتماد خود را از دست میدهند. وقتی مسئولان هم فکر و هم صدا باشند و مسائل را بین خود حل کنند، مردم هم به آنان اعتماد پیدا میکنند. مردم ایران علاقهمند به مملکت هستند. دوست دارند که مسئولانشان موفق باشند، ولی وقتی همه چیز بهصورت مبهم برای مردم بیان میشود و بجای اینکه معیشت بهتر شود بدتر میشود آنوقت انتظار چه چیزی را باید از مردم داشت؟ مردم ممکن است که حرف نزنند و چیزی از بیاعتمادی نگویند اما در باطن اعتماد خود را نسبت به مسئولان از دست دادهاند.
زمان زیادی تا برگزاری انتخابات باقی نمانده. در این فرصت چه باید کرد؟
مردم هم ایران را دوست دارند و هم نمیخواهند که جلوی خارجیها کوتاه بیایند. اما به هر حال مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد و نباید این را هم به حساب مسئولان بگذاریم. مردم به نظام و کشورشان علاقه دارند و نمیخواهند کشور تضعیف شود.
خبرنگار
خطر کاهش اعتماد عمومی چقدر در کشور ما جدی است؟ این موضوع یکی از بحثهای همیشگی بوده و تاکنون راهی پیش روی مسئولان برای حل این مشکل گذاشته نشده است. از همین رو نه تنها از این خطر کاسته نشده بلکه با اتفاقاتی که در چند ماه گذشته در کشور رخ داده، تهدید بیشتری به سراغ ما آمده است.
در فاصله چند هفته مانده تا انتخابات، مصطفی هاشمی طبا در بیان راه حل رفع این خطر معتقد است که مسئولان باید واقعیتهای کشور را با مردم در میان بگذارند. او اگرچه انجام چنین کاری را از سوی مسئولان غیرممکن میداند اما با این حال درخواستش از مسئولان این است که یک صدای واحد را در سخن با مردم در پیش گرفته و وعدههایی را مطرح کنند که شدنی است.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
نگرانی ناشی از کاهش اعتماد عمومی با توجه به اتفاقاتی که در چند وقت اخیر در کشور رخ داده، چقدر جدی است و آیا میتوان گفت که اعتماد از دست رفته قابل بازگشت است؟
بله این بازگشت، میتواند اتفاق بیفتد به شرطی که مسئولان کشور واقعگرا باشند. واقعیتها را با مردم در میان بگذارند. مشکلات را بگویند و مسائل را بازگو کنند. مثلاً من بارها از زبان مسئولان رده بالای کشور، بخصوص آنهایی که مخالف دولت هستند یا افرادی که میخواهند جایگاه فعلی خود را حفظ کنند، شنیدم که میگویند برجام باعث بدبختی ما شده است. اتفاقاً برجام امکانات خوبی را بهکشور بازگرداند و خروج امریکا از آن باعث ایجاد همه این مشکلات شد. این نوع گفتار از سوی مخالفان و به تبع آن دفاع دولت و مسئولان دولتی از اقدامات خود در برجام و بعد حملاتی که بشدت از طرف بعضیها از تریبون های نمازجمعه و در کلیپهای ساختگی مطرح شده مردم را بدون اعتماد کرده است. مردم واقعاً نمیدانند در این آشفته بازار چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ. مسئولان باید علت مسائل به وجود آمده را بگویند و به اشتباهات خود اعتراف کنند. اما متأسفانه این کار انجام نمیشود. جالب است که همه هم در سخنرانیهای خود حکم میدهند. میگویند این کار بشود، آن کار نشود. انگار باید فرد دیگری این کارها را انجام دهد. خود مسئولان کاری را که باید خود انجام بدهند در سخنرانیهای خود میگویند که «باید بشود». «باید بشود؟»، چه کسی باید انجام دهد؟ خود شما مسئول این کار هستید، شما باید انجام دهید. شما این کار را به چه کسی حواله میدهید؟ طبیعی است که در این حالت به اعتماد مردم خدشه وارد میشود.
در این میان بحث ردصلاحیتها هم به میان آمده است. این موضوع چقدر در کاهش بیشتر اعتماد عمومی تأثیرگذار بوده؟
در ماجرای رد صلاحیتها بهتر این بود که دلایل این تصمیم با نظر خود داوطلبان اعلام شود. اگر کسی سوء استفاده مالی کرده، دادگاه باید ثابت کند. نمیشود که به صرف یک اطلاعیه یا گزارش بهدست آمده، یک نفر را محکوم کنند. اگر عملکرد دادگاهها را قبول داریم پس فقط رأی آنان هم، باید موجب محرومیت افراد از حقوق خودشان شود. نمیشود که اعضای شورای نگهبان قضاوت جزایی بکنند. اعضای این شورا ممکن است که بگویند ما تا این حد متوجه شدهایم که فلان فرد صلاحیت ندارد. برای این عدم صلاحیت باید جرمی ثابت شده در دادگاه وجود داشته باشد.
اگر این شرایط ایجاد شود مردم هم قبول میکنند و منصف هم هستند. اگر بدانند کسی اشتباهی کرده و به اشتباه خود واقف است، چرا قبول نکنند؟ بگویند سیاستهای کشور همین است. اصلاً بیایند سیاستهای کشور را تشریح کنند. نمیشود که سیاستهایی داشته باشیم و اتفاقاتی هم که ناشی از اجرای همین سیاستها است، رخ دهد و بعد بیاییم و بگوییم که این دو هیچ ربطی به هم نداشتهاند. بخصوص الان که امریکا ما را تحریم کرده بجای اینکه همه در برابر این کشور حرف واحد داشته باشند به محکوم کردن همدیگر در داخل کشور مشغول هستند. این مسائل وجود دارد و باید اصلاح شود تا مشکلات حل شود.
فقط از تلاش برای حل مشکلات میگویند اما گفتار درمانی هم دیگر جواب نمیدهد...
چه کسی باید انجام دهد. همین مسئولان باید انجام دهند. نمیشود که مرتب بگویند این کار بشود آن کار نشود. مثالهای زیادی وجود دارد ولی نمیخواهم چیزی بگویم. باید بگویند که مشکلات مملکت ناشی از چیست و مردم خودشان را برای چه اتفاقاتی آماده کنند. در بحبوحه محاصره اقتصادی و تحریم قرار داریم، آنوقت همه میگویند معیشت بهتر. تحقق معیشت بهتر شرایط دارد. وقتی ما نمیتوانیم نفت بفروشیم چرا از معیشت بهتر میگوییم.
شکاف پیش آمده بین مردم و حاکمیت چگونه قابل است؟
حاکمیت باید با صداقت جلو بیاید. مسائل و مشکلات را بگوید. همصدا هم باید باشند. اگر قرار باشد رئیس دولت یک حرفی بزند، رئیس مجلس حرف دیگری و رئیس قوه قضائیه و ائمه جمعه هم حرف دیگری، این شکاف بیشتر هم خواهد شد. مردم هم اعتماد خود را از دست میدهند. وقتی مسئولان هم فکر و هم صدا باشند و مسائل را بین خود حل کنند، مردم هم به آنان اعتماد پیدا میکنند. مردم ایران علاقهمند به مملکت هستند. دوست دارند که مسئولانشان موفق باشند، ولی وقتی همه چیز بهصورت مبهم برای مردم بیان میشود و بجای اینکه معیشت بهتر شود بدتر میشود آنوقت انتظار چه چیزی را باید از مردم داشت؟ مردم ممکن است که حرف نزنند و چیزی از بیاعتمادی نگویند اما در باطن اعتماد خود را نسبت به مسئولان از دست دادهاند.
زمان زیادی تا برگزاری انتخابات باقی نمانده. در این فرصت چه باید کرد؟
مردم هم ایران را دوست دارند و هم نمیخواهند که جلوی خارجیها کوتاه بیایند. اما به هر حال مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد و نباید این را هم به حساب مسئولان بگذاریم. مردم به نظام و کشورشان علاقه دارند و نمیخواهند کشور تضعیف شود.
شهردار تهران در مجمع جهانی شهری در ابوظبی اعلام کرد
ایجاد یک زیست بوم نوآوری شهری در برنامه <تهران نوآور>
شهردار تهران در اولین روز از دهمین دوره مجمع جهانی شهری در ابوظبی پایتخت امارات با اشاره به ظرفیتها، فرصتها و تهدیدهای شهرها، بر نقش «نوآوری» در اداره شهر تأکید کرد.
پیروز حناچی در این مراسم با اشاره به عدم صدور ویزا برای همه اعضای هیأت ایرانی گفت: تقویت حیات چندفرهنگی، مدارا و به رسمیتشناسی هویتها و بسط صلح و دوستی در جهان، از جمله آرمانهای بنیادین در حیات شهری است که میزبان اصلی این رویداد یعنی سازمان ملل متحد نیز مطابق بندهای 2 و 3 ماده یک منشور ملل متحد بر آن تأکید بسیاری دارد. متأسفانه دولت میزبان این رویداد این آرمان را پاس نداشته است. میزبان ما در اقدامی غیر قابل دفاع، اجازه برپایی غرفههای متعلق به ایران را نداده و از صدور ویزا برای برخی اعضای هیأت ایرانی خودداری نموده است. وی افزود: در حالی که شهرداریها، بهعنوان یک نهاد عمومی، نتیجه مستقیم دموکراسیاند و ایجاد محدودیت برای آنها مقابله با دموکراسی است با وجود این هیأت ایرانی، جهت استفاده از همه امکانهای گفتوگو در این رویداد حاضر شده و من بهعنوان نماینده مردم تهران، ضمن ارسال پیام صلح و دوستی شهروندان تهرانی به همه شهروندان شهرهای شرکتکننده در این نشست، اعتراض خود را نسبت به این اقدامات اعلام میکنم. شهردار تهران با بیان اینکه امروزه، شهرها مهمترین کالبد تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند، گفت: بیش از 50 درصد جمعیت جهان، امروزه در شهرها زندگی میکنند و 80 درصد از GDP جهان، امروز در شهرها تولید میشود. وی افزود: شهر تهران نیز به تنهایی پذیرای 11 درصد از جمعیت ایران و تولیدکننده 21 درصد از GDP کشور است؛ شهری چند فرهنگی که حاصل مهاجرت شهروندان ایرانی در دورههای مختلف به شهر تهران است. اداره چنین حجمی از جمعیت در یک شهر چندفرهنگی، جز از طریق «نوآوری» مداوم در حوزههای مختلف ممکن نیست.
گفتوگو با محمود اسلامیان عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال:
اسکوچیچ ایرانیزه شده است
محمد محمدی سدهی
خبرنگار
پس از مدتها انتظار بالاخره تکلیف نیمکت تیم ملی فوتبال مشخص شد و فدراسیون فوتبال ظهر پنجشنبه به یکباره نام دراگان اسکوچیچ را به عنوان جایگزین ویلموتس اعلام کرد. معرفی سرمربی پیشین تیم صنعت نفت آبادان باعث شد تعدادی از مربیان وطنی موضع بگیرند و این انتخاب را انتخابی نامناسب قلمداد کنند. گرچه برخی از کارشناسان هم معتقدند حالا که این مربی کروات به عنوان سرمربی انتخاب شده، وظیفه اهالی فوتبال حمایت و کمک به اسکوچیچ است تا تیم ملی وضعیت بهتری برای صعود از مرحله مقدماتی انتخابی جام جهانی 2022 به دست آورد.
محمود اسلامیان در گفتوگو با خبرنگار«ایران»، به مسیری که فدراسیون طی کرد تا به اسکوچیچ رسید، اشاره کرد: «یحیی گلمحمدی، علی دایی و امیر قلعهنویی جزو گزینههای ایرانی سرمربیگری تیم ملی بودند که اعضای هیأت رئیسه، قلعهنویی را به عنوان گزینه اصلی درنظر گرفتند و مذاکرات با این مربی آغاز شد. مذاکرات فدراسیون با سرمربی سپاهان خیلی خوب پیش رفت تا اینکه باشگاه سپاهان مانع این انتقال شد. خود قلعهنویی هم به دلیل تعهدی که به سپاهان داشت، در نهایت تصمیم گرفت که با سپاهان ادامه دهد. البته دراگان اسکوچیچ هم یکی از گزینهها بود چرا که فدراسیون تأکید داشت سرمربی جدید از خارج نیاید. او چند سال است که در ایران حضور دارد و در واقع ایرانیزه شده است. قرارداد اسکوچیچ 200 هزار دلار است که به صورت ریالی پرداخت خواهد شد. او از نظر فنی مربی خوبی است و با تیم بدون مهره صنعت نفت نتایج خوبی کسب کرد و علاوه بر این، در مربیگری سوابق زیادی دارد. اسکوچیچ در ایران هم سابقه خوبی دارد و فوتبال ایران را میشناسد. از طرفی تیم ملی ایران، تیم قدرتمندی است و برای هر مربی فرصتی است که خود را نشان دهد.»
این عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال درخصوص سؤالی مبنی بر اینکه آیا اسکوچیچ بهترین گزینه هدایت تیم ملی فوتبال بود، بیان داشت: «شرایط فدراسیون فوتبال مناسب نیست و به خاطر تحریمها، محدودیتهای زیادی دارد. در چنین شرایطی اسکوچیچ انتخاب شد. به هر حال اسکوچیچ هم اکنون به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شده و همه باید از او حمایت کنیم. نقد کردن خدمتی به فوتبال نمیکند. گرچه این طور نیست که تمام مربیان داخلی نسبت به انتخاب اسکوچیچ معترض باشند. یحیی گلمحمدی و امیر قلعهنویی جزو مربیانی هستند که انتخاب اسکوچیچ را انتخاب درست میدانند. اگر فدراسیون امکانات و پول داشته باشد، میتواند بهترین مربیان را به ایران بیاورد اما متأسفانه در حال حاضر شرایط فدراسیون فوتبال این گونه نیست و مجبور بود که گزینههای دم دستی را به عنوان سرمربی انتخاب کند.»
او صحبتهایش را با اشاره به مشکلات مالی فدراسیون ادامه داد: «متأسفانه حق پخش فوتبال پرداخت نمیشود و پولهای فدراسیون هم به دلیل تحریمها توسط فیفا بلوکه شده است. واقعاً فدراسیون در شرایط مالی خوبی قرار ندارد و در این شرایط نمیتوانستیم انتخاب ایدهآلی داشته باشیم. منتقدان باید شرایط را بسنجند، آنها میدانند که فدراسیون محدودیتهایی دارد و براساس محدودیتها، این انتخاب را انجام داده است. تیم ملی فوتبال ما شرایط سختی دارد و در حال حاضر باید کمک کنیم تا فوتبالمان به جام جهانی 2022 صعود کند.»
محمود اسلامیان در پاسخ به این سؤال که آیا تیم ملی میتواند به جام جهانی صعود کند، افزود: «من معتقدم که فوتبال ما پتانسیل بالایی دارد. زمانی کیروش به من میگفت که اگر فلان بازیکن مریض شود، من هم مریض میشوم. این صحبت کیروش به خاطر محدودیت بازیکن بود اما در شرایط فعلی تیم ملی در تمامی پستها چند بازیکن بسیار خوب دارد. تیم ملی دیدارهای خود را در خانه برگزار خواهد کرد و با حمایت هواداران میتوانیم به جام جهانی 2022 صعود کنیم.»
عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال درخصوص شرایط مبهم تیمهای ایرانی برای میزبانی در لیگ قهرمانان آسیا اظهار داشت: «لابیهای زیادی در کنفدراسیون فوتبال آسیا وجود دارد که موجب میشود AFC به ضرر فوتبال ایران تصمیم بگیرد. علاوه بر این افرادی در داخل کشور هستند که کمک میکنند تا شرایط به سود فوتبال ایران رقم نخورد. متأسفانه این یک برخورد ورزشی نیست و پشت این موضوع لابیهای سیاسی وجود دارد، لابیهایی که به ورزش ایران ضربه میزند. در چنین شرایطی مسئولان باید با تدبیر مشکلات را مرتفع کنند.»
بازتاب
سلطانیفر: قرارداد اسکوچیچ بلندمدت است
مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان روز شنبه در جمع خبرنگاران درباره انتخاب اسکوچیچ گفت: «انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با اختیار کامل از سوی فدراسیون فوتبال صورت گرفته و قرارداد او بلند مدت و برای راهیابی به جام جهانی است. فدراسیون فوتبال بعد از انتخاب سرمربی تیم ملی باید بسرعت روند آماده سازی و برنامه ریزی مفصل و مؤثر برای ششمین صعود ایران به جام جهانی را دنبال کند.»
خبرنگار
پس از مدتها انتظار بالاخره تکلیف نیمکت تیم ملی فوتبال مشخص شد و فدراسیون فوتبال ظهر پنجشنبه به یکباره نام دراگان اسکوچیچ را به عنوان جایگزین ویلموتس اعلام کرد. معرفی سرمربی پیشین تیم صنعت نفت آبادان باعث شد تعدادی از مربیان وطنی موضع بگیرند و این انتخاب را انتخابی نامناسب قلمداد کنند. گرچه برخی از کارشناسان هم معتقدند حالا که این مربی کروات به عنوان سرمربی انتخاب شده، وظیفه اهالی فوتبال حمایت و کمک به اسکوچیچ است تا تیم ملی وضعیت بهتری برای صعود از مرحله مقدماتی انتخابی جام جهانی 2022 به دست آورد.
محمود اسلامیان در گفتوگو با خبرنگار«ایران»، به مسیری که فدراسیون طی کرد تا به اسکوچیچ رسید، اشاره کرد: «یحیی گلمحمدی، علی دایی و امیر قلعهنویی جزو گزینههای ایرانی سرمربیگری تیم ملی بودند که اعضای هیأت رئیسه، قلعهنویی را به عنوان گزینه اصلی درنظر گرفتند و مذاکرات با این مربی آغاز شد. مذاکرات فدراسیون با سرمربی سپاهان خیلی خوب پیش رفت تا اینکه باشگاه سپاهان مانع این انتقال شد. خود قلعهنویی هم به دلیل تعهدی که به سپاهان داشت، در نهایت تصمیم گرفت که با سپاهان ادامه دهد. البته دراگان اسکوچیچ هم یکی از گزینهها بود چرا که فدراسیون تأکید داشت سرمربی جدید از خارج نیاید. او چند سال است که در ایران حضور دارد و در واقع ایرانیزه شده است. قرارداد اسکوچیچ 200 هزار دلار است که به صورت ریالی پرداخت خواهد شد. او از نظر فنی مربی خوبی است و با تیم بدون مهره صنعت نفت نتایج خوبی کسب کرد و علاوه بر این، در مربیگری سوابق زیادی دارد. اسکوچیچ در ایران هم سابقه خوبی دارد و فوتبال ایران را میشناسد. از طرفی تیم ملی ایران، تیم قدرتمندی است و برای هر مربی فرصتی است که خود را نشان دهد.»
این عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال درخصوص سؤالی مبنی بر اینکه آیا اسکوچیچ بهترین گزینه هدایت تیم ملی فوتبال بود، بیان داشت: «شرایط فدراسیون فوتبال مناسب نیست و به خاطر تحریمها، محدودیتهای زیادی دارد. در چنین شرایطی اسکوچیچ انتخاب شد. به هر حال اسکوچیچ هم اکنون به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شده و همه باید از او حمایت کنیم. نقد کردن خدمتی به فوتبال نمیکند. گرچه این طور نیست که تمام مربیان داخلی نسبت به انتخاب اسکوچیچ معترض باشند. یحیی گلمحمدی و امیر قلعهنویی جزو مربیانی هستند که انتخاب اسکوچیچ را انتخاب درست میدانند. اگر فدراسیون امکانات و پول داشته باشد، میتواند بهترین مربیان را به ایران بیاورد اما متأسفانه در حال حاضر شرایط فدراسیون فوتبال این گونه نیست و مجبور بود که گزینههای دم دستی را به عنوان سرمربی انتخاب کند.»
او صحبتهایش را با اشاره به مشکلات مالی فدراسیون ادامه داد: «متأسفانه حق پخش فوتبال پرداخت نمیشود و پولهای فدراسیون هم به دلیل تحریمها توسط فیفا بلوکه شده است. واقعاً فدراسیون در شرایط مالی خوبی قرار ندارد و در این شرایط نمیتوانستیم انتخاب ایدهآلی داشته باشیم. منتقدان باید شرایط را بسنجند، آنها میدانند که فدراسیون محدودیتهایی دارد و براساس محدودیتها، این انتخاب را انجام داده است. تیم ملی فوتبال ما شرایط سختی دارد و در حال حاضر باید کمک کنیم تا فوتبالمان به جام جهانی 2022 صعود کند.»
محمود اسلامیان در پاسخ به این سؤال که آیا تیم ملی میتواند به جام جهانی صعود کند، افزود: «من معتقدم که فوتبال ما پتانسیل بالایی دارد. زمانی کیروش به من میگفت که اگر فلان بازیکن مریض شود، من هم مریض میشوم. این صحبت کیروش به خاطر محدودیت بازیکن بود اما در شرایط فعلی تیم ملی در تمامی پستها چند بازیکن بسیار خوب دارد. تیم ملی دیدارهای خود را در خانه برگزار خواهد کرد و با حمایت هواداران میتوانیم به جام جهانی 2022 صعود کنیم.»
عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال درخصوص شرایط مبهم تیمهای ایرانی برای میزبانی در لیگ قهرمانان آسیا اظهار داشت: «لابیهای زیادی در کنفدراسیون فوتبال آسیا وجود دارد که موجب میشود AFC به ضرر فوتبال ایران تصمیم بگیرد. علاوه بر این افرادی در داخل کشور هستند که کمک میکنند تا شرایط به سود فوتبال ایران رقم نخورد. متأسفانه این یک برخورد ورزشی نیست و پشت این موضوع لابیهای سیاسی وجود دارد، لابیهایی که به ورزش ایران ضربه میزند. در چنین شرایطی مسئولان باید با تدبیر مشکلات را مرتفع کنند.»
بازتاب
سلطانیفر: قرارداد اسکوچیچ بلندمدت است
مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان روز شنبه در جمع خبرنگاران درباره انتخاب اسکوچیچ گفت: «انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با اختیار کامل از سوی فدراسیون فوتبال صورت گرفته و قرارداد او بلند مدت و برای راهیابی به جام جهانی است. فدراسیون فوتبال بعد از انتخاب سرمربی تیم ملی باید بسرعت روند آماده سازی و برنامه ریزی مفصل و مؤثر برای ششمین صعود ایران به جام جهانی را دنبال کند.»
نگاهی به فیلمسازی و حاشیههای «خروج» ابراهیم حاتمی کیا
دورهام نگذشته است
نگار مفید
خبرنگار
نشست خبری فیلم «خروج» تبدیل به یکی از پرحاشیهترین نشستهای جشنواره فیلم فجر شد. آنان که فیلم را پیش از نمایش فیلم در سینمای رسانه دیده بودند، نقدهای تند و تیزی درباره فیلم نوشته بودند که باعث شد تا ابراهیم حاتمیکیا با خشمی از پیش شکلگرفته قدم به پردیس سینمایی ملت بگذارد. آنهایی که فیلم را دیده بودند، از شباهت یکی از شخصیتهای اصلی فیلم که بهعنوان مشاور رئیس جمهوری در فیلم حضور دارد با حسامالدین آشنا صحبت میکردند و همین مسأله باعث شد تا از کنایه حاتمیکیا به حسامالدین آشنا خبردار شویم. بههمین دلیل حضور حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری در نشست خبری فیلم یکی از حواشی جذاب این نشست را رقم زد. از سوی دیگر، سؤالات خبرنگاران حاتمیکیا را به مرز عصبانیتی شدید رساند. تا جایی که در این نشست گفت: «گناه ما چیست که فیلم میسازیم؟ چرا دادگاه تشکیل میشود؟ چرا جنس نوشتهها و واکنشها دادگاهی شدهاست. این چه زبان بیحیایی برای من سرباز است؟ چرا بیحیا میشویم؟ به من میگویند دههات گذشته؛ جمله خودم را به خودم پس میدهید؟ روزی که علی حاتمی رفت آیا جایش پر شد؟ ما کنار برویم؟ لذت میبرید از این رفتار؟ از این ور و آن ور این واکنشها وجود دارد.» حاتمیکیا در پاسخ به سؤالی دیگر دوباره خشم خود را بروز داد و گفت: «من از این فضا دلخورم. «خروج» بیستمین فیلم من است و من بیست بار این بالا آمدهام. چرا سال به سال سختتر میشود چرا فضا را این شکلی کردید که مثل فشار قبر است. انصاف کنید عمرم را بابت هر فیلم میگذارم برای هیچ فیلمی کم فروشی نکردهام. بهنظر ساده میآید تراکتور را میان خیابان بیندازید ولی چرا اینگونه با بیحیایی حرف میزنید. چرا به من گیر میدهید؟ این اشکال بزرگ است، از کنار هم بودن افتخار کنید ما سربازان فرهنگی این نظام هستیم.» او که سینما را مسأله خودش عنوان کرد، با عصبیت به یکی از روزنامهنگاران پاسخ داد؛ «چرا میگویید این فیلم حاتمیکیایی نیست؟»
ابراهیم حاتمیکیا، فیلمسازی «دلی» است، مثل قهرمان فیلمهایش که فعالیتهایشان را «دلی» انجام میدهند و همان اندازه که از دل برآید گاهی هم به دل مینشینند و گاهی دیگر نه. گاهی بیننده را بهدنبال خود میکشانند و گاهی دیگر نه. این دلی بودن که برای کارگردان ارزشی ویژه دارد، به شکل عجیبی موضع مخاطب و منتقد نسبت به کارگردان را دستخوش تغییر میکند و اجازه نمیدهد تا به شکل پیشبینیشدهای نسبت به او واکنش نشان دهند و از قضا، به همین دلیل است که هر فیلم تازه از او، اهمیت ویژهای پیدا میکند. آیا این فیلم به دل ما مینشیند؟ آیا قهرمانش ما را بهدنبال خود میکشاند؟ آیا ما نسبت به حرفهای کارگردان کارکشته همراه هستیم؟ آیا حرف حاتمیکیا، حرف ماست؟ لذتی که دوستان از یکسان بودن حرفهایشان با کارگردان یاغی و تکرو سینمای ایران میبرند، باعث میشود تا او را در چارچوبی خارج از واقعیت بسنجند. تا کارگردان را به سمتی ببرند که حرفهای آنها را بزند و نه حرفهای خودش را. از قضا در نشست خبری «خروج» که فریاد حاتمیکیا به آسمان رفت، دقیق و واضح توضیح داد که دنبالهرو نخواهد شد. انتظاری غیر از این هم نمیتوان داشت، حاتمیکیا هیچوقت دنبالهرو نبوده و دنبالهرو نخواهد شد. اما برچسب تغییر به او زدن، آنچنان او را عاصی کرده که فریادش به آسمان بلند شد. او معتقد است که سرباز این نظام است و برای این پرچمداری هم حاضر است هر هزینهای متقبل شود اما به هیچوجه حاضر نیست از ارزشهایش کوتاه بیاید. از این جهت شبیه یک شوخی بزرگ است که بگوییم این حاتمیکیا دیگر آن حاتمیکیای سابق نیست. چرا که در داستانهای روایتشده از سوی او، همیشه یک قهرمان، به جای تن دادن به بروکراسی موجود در کشور، ترجیح میدهد یک تنه به جنگ مشکل برود. این بروکراسی به مبارزه طلبیده شده، گاهی با دل و جان مخاطب همراه است و گاهی دیگر نه و بیانصافی است اگر بگوییم کارگردان در دولتهای مختلف حرفش را تغییر داده است، چون به هیچوجه نمیتوان چنین گفت.
در «خروج» هم قهرمانی تلاش میکند به تنهایی مشکل خود را حل کند. افرادی در این راه همراه او میشوند و افرادی دیگر از کمک کردن به او سر باز میزنند. داستان «خروج» چه تفاوتی با «آژانس شیشهای» دارد؟ مهمترین تفاوت در آشنایی کارگردان با فضای شهری است و عملاً ناتوانیاش در به تصویر کشیدن فضای روستایی که کار بیننده را برای ارتباط برقرار کردن با «خروج» سخت کرده است. تا جایی که در برخی از لحظات، فیلم تا یک کمیک استریپ تلویزیونی تنزل پیدا میکند.
شعارزدگی فیلم «خروج» هم همان حاتمیکیایی است که میشناسیم، شبیه «به نام پدر» که شعارزدگیاش گاهی تا مرز جنون مخاطب پیش میرفت، با این تفاوت که «به نام پدر» در زمانهای که تفاوت نسلها و پرسشگری تبدیل به دغدغه کارگردان شده بود شکل گرفت و حالا دغدغه کارگردان دیگر یکسویه نیست. دیگر نمیگوید که فقط نسل ما جنگیدهاند و نسل تازه پرمدعا بر جا ماندهاند. حالا نسل تازه هم در حال جنگ است. از این جهت میتوان نگاه حاتمیکیا را تعدیلشدهتر از فیلمهای پیشین دید.
اما بههر روش و با هر رویکردی که بخواهیم کارگردان را به بحث بگذاریم، برچسب تغییر به او چسباندن، به هیچ وجه صحت ندارد. شاید بتوان گفت که او، در دولتهای آزادتر، انتقادهای تندتری به زبان آورده و در دولتهایی بستهتر، به گونهای دیگر باورهایش را به تصویر کشیده است یا حتی سکوت اختیار کرده است. بههر حال حاتمیکیایی که از سال 84 تا 92 فقط سه فیلم ساخت و سومین فیلمش در آن زمان همچنان فرصت نمایش پیدا نکرده است، از سال 92 تا امروز هر دو سال یکبار فیلم ساخته و فرصت به زبان آوردن دغدغههایش روی پرده سینما را داشته است.
نکته جالب اینجاست که انتقاد حاتمیکیا در نشست خبری فیلم تازهاش، نه متوجه دولت بود و نه متوجه مسئولان. او نگاه آشفتهاش نسبت به دولت را در «خروج» نشان داده بود، واکنشش نسبت به جشنواره را پیش از این به زبان آورده بود. تازهترین انتقاد حاتمیکیا، آنچه دلشکستگی میخواند و بهعنوان فشار اول قبر از آن یاد میکند، متوجه رسانههاست. رسانههایی که این روزها هر کسی از راه میرسد به اهالیاش میتازد و آنها را به باد انتقاد میگیرد. حرفش چندان هم بیراه نیست. به هر حال شیطنت اهالی رسانه است که معتقدند دولت نسبت به این فیلم تازه واکنش نشان میدهد، آنهم در حالی که حسامالدین آشنا درباره شباهت مشاور رئیس جمهوری «خروج» به خودش گفت: «حاتمیکیا بزرگتر از این حرفهاست که به کسی طعنه بزند، من هم این موضوع را به خودم نگرفتم.»
با وجود این هیجانانگیزترین بخش حاشیههای «خروج» زمانی اتفاق میافتد که اینبار روزنامهنگاران و منتقدان شناختهشده هر دو جناح نسبت به فیلم واکنش نشان دادهاند و هر دو گروه انتقادهای تند و تیزی نسبت به فیلم به زبان آوردهاند. دلیل آن را هم میتوان در سرگشتگی حاتمیکیا در روایت داستان فیلمش جستوجو کرد که هر دو گروه دلایل خود را برای انتقاد نسبت به فیلم دارند. انگار هیچکس حاتمیکیای سرگشته را دوست ندارد. حاتمیکیایی که انگیزهای برای توجیه رفتار قهرمان جنگیاش هم ندارد، او متهم است که گردانی به جنگ برده و نفر برگشته. حالا آن یک نفر، تنها، ناخوش، با مرگ فرزندش انگیزهای میگیرد و به میدان بازمیگردد. اما تغییر حاتمیکیا و قهرمانهایش محال است، حاتمیکیا همان است که بود؛ کمی سرگشتهتر، کمی آشفتهتر.
شاید بهترین راه برای مواجهه با حاتمیکیای «خروج»، جدا کردن نقد فیلم از نقد کارگردان باشد و برای این فاصلهگذاری، نمیتوان در دل هیاهوی جشنواره فیلم فجر کاری از پیش برد. «خروج» داستان نشانههاست، نشانههایی که گاهی خوش نشستهاند و گاهی نه. نشانههایی که در دل رنگها، نماهای باز و لباسهای شخصیتهای خود را نشان میدهد. حتی میتوان گفت نشانههایی که حاتمیکیا از فضای دیجیتال و گوشیهای هوشمند به دل فیلمش راه میدهد، گوشهای از سرگشتگی کارگردان نسبت به شرایط امروز است و میتوان صراحت و رکگویی بازیگر نقش قهرمان فیلم را هم درنظر گرفت. با این تفاوت که فرامرز قریبیان دیگر حوصلهای برای مبارزه با سینما ندارد و از سینما خداحافظی میکند و ابراهیم حاتمیکیا، با روحیه جنگندهاش همچنان میماند و به مبارزه ادامه میدهد، تا فیلم از دل برآمدهای دیگر و جنجالهایی تازهتر.
رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و نیروی پدافند هوایی ارتش:
باید قوی شویم تا جنگ نشود
با استفاده از شرایط تحریم می توان اقتصاد کشور را از وابستگی به نفت نجات داد
حضرت آیتالله خامنهای فرمانده کل قوا صبح دیروز (شنبه) در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و نیروی پدافند هوایی ارتش، واقعه ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ را نتیجه اطمینان امام خمینی(ره) و مبارزان به وعده الهی دانستند و گفتند: اگر تفکر تخلفناپذیر بودن وعده الهی در جامعه حاکم شود و مسئولان هوشیارانه عمل کنند، تهدیدها به فرصت تبدیل خواهد شد و تحریم میتواند عامل نجات کشور از وابستگی به نفت و حل بسیاری از مشکلات شود.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی دراین دیدار که در چهل و یکمین سالروز بیعت تاریخی همافران نیروی هوایی با امام خمینی(ره) در ۱۹ بهمن ۵۷ برگزار شد، این واقعه را یک حادثه فراموش نشدنی و اعجاب برانگیز و دارای درسها و عبرتهایی خواندند و افزودند: در دوران رژیم گذشته، نیروی هوایی ارتش یکی از نزدیکترین نیروها به مرکز قدرت و امریکا بود اما رژیم طاغوت، ضربه را از همین نیرو خورد که هیچگاه تصور آن را نمیکرد.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: براساس آیات قرآنی، خداوند از جایی بهدشمن ضربه میزند که هیچگاه انتظار آن را ندارد و مؤمنین نیز از ناحیهای تقویت و حمایت میشوند که انتظار آن را نداشتهاند که در فرهنگ دینی، «رزق لا یحتَسَب» یا همان رزقی که در محاسبات مادی جایی نداشته است، نامیده میشود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آیات قرآنی که صراحتاً و مؤکداً از نصرت یاریکنندگان دین خدا یاد شده است، افزودند: باید به این وعدههای الهی اطمینان داشت و با امید به آینده به حرکت رو بهجلو با قدرت ادامه داد.
حضرت آیتالله خامنه ای تأکید کردند: اگر چنین تفکر و روحیهای درهر مجموعه و جامعه ایمانی حاکم شود، افراد آن مجموعه با عزم راسخ، تهدیدها را به فرصت تبدیل خواهند کرد. همانگونه که نیروی هوایی باوجود تحریمهای امریکا، اکنون علاوه بر تعمیر و بازسازی جنگندهها و هواپیماها، طراحی و ساخت جنگنده را نیز انجام داده است. ایشان رمز موفقیت و پیشرفت نیروی هوایی را تبدیل تهدید به فرصت، قطع امید از بیگانگان و تکیه بر تواناییها و ظرفیتهای داخلی برشمردند و افزودند: این موضوع قابل تعمیم به کل کشور است و میتوان باوجود تحریمها که یک حرکت جنایتکارانه است، برای کشور فرصت های زیادی را بهوجود آورد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اگر مسئولان هوشیارانه عمل کنند میتوان با استفاده از شرایط تحریم، اقتصاد کشور را از وابستگی به نفت که عامل مهم بسیاری از مشکلات است، نجات داد. حضرت آیتالله خامنهای گفتند: البته برخی افراد با هوش در داخل هیأت حاکمه امریکا متوجه این موضوع هستند و گفتهاند نباید بگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند و به همین دلیل باید مسیری را باز بگذاریم تا اقتصاد ایران بهکلی از پول نفت جدا نشود که مسئولان بخصوص مسئولان اقتصادی باید دراین خصوص هوشیار باشند.
ایشان با اشاره به پیچیدهتر شدن ابزارها و شیوههای دشمنان خاطرنشان کردند: در مقابل، شیوهها و روشهای جمهوری اسلامی نیز پیچیدهتر از گذشته شده است بهگونهای که اکنون در بخشهای گوناگون کشور، روشها و کارهای کاملاً منطقی، پیچیده و پیش روندهای در جریان است که تأمینکننده عمق راهبردی کشور است و دشمن را زمینگیر کرده است. ایشان با تأکید بر لزوم قوی شدن کشور در همه جهات بویژه در زمینه دفاعی گفتند: ما بهدنبال تهدید هیچ کشور و ملتی نیستیم بلکه بهدنبال حفظ امنیت کشور و جلوگیری از تهدید هستیم.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ضعیف بودن، دشمن را تشویق به اقدام خواهد کرد، افزودند: برای آنکه جنگ نشود و برای آنکه تهدید تمام شود، باید قوی شد.
حضرت آیت الله خامنه ای، نیروهای مسلح بویژه نیروی هوایی ارتش، نیروی هوافضای سپاه و سازمان صنایع دفاع را به تلاش برای تقویت بنیه دفاعی در ابعاد مختلف، دقت در پیش بردن کارهای مهم و حداکثر استفاده از ظرفیتها و استعدادها توصیه کردند و گفتند: اگر رؤسای قبلی امریکا مسیر شیطانی این رژیم را در زیر پوشش هایی دنبال میکردند، امروز انحراف، جنگافروزی، فتنهسازی و طمع امریکاییها به داشتههای دیگران، علنی و بدون پوشش است و این مسیر باطل دشمنان ملت ایران قطعاً محکوم به شکست است.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، امیر سرتیپ نصیرزاده فرمانده نیروی هوایی ارتش با بیان گزارشی از پیشرفت برنامههای این نیرو در ابعاد «ارتقای توان رزم»، «پشتیبانی، فنی و قطعهسازی» و «پویایی سازمان و ارتقای کیفیت نیروی انسانی» گفت: طراحی و ساخت پهپاد، مهمات هوشمند و هواپیمای با سرنشین، تعمیرات موتور و قطعات هواپیما، کمک به مناطق سیلزده از طریق پرواز هواپیماهای ترابری و راهاندازی آمبولانس هوایی کشور با تجهیز یک هواپیما به امکانات پیشرفته پزشکی از جمله فعالیتهای نیروی هوایی بوده است.
قرارداد طرح توسعه میدانهای پارسی و پرنج امضا شد
درآمدزایی 6 میلیارد دلاری با 121 میلیون بشکه نفت جدید
گروه اقتصادی
اواسط مهرماه سالجاری بود که وزیر نفت به استان البرز رفت و از کارخانههای یک گروه صنعتی کشور دیدار کرد. آن روز، وزیر نفت گفت که این گروه صنعتی میتواند به بخشهای هایتک صنعت نفت وارد شود. بویژه در آن بخشهایی که ازدیاد برداشت از میادین مدنظر است و نیاز به تکنولوژیهای پیشرفته داریم. روز گذشته این اتفاق افتاد و قرارداد طرح بهبود بازیافت، افزایش تولید و بهرهبرداری از میدانهای پارسی و پرنج میان شرکت ملی نفت ایران و مپنا امضا شد. حالا پیمانکار داخلی میخواهد با 10 سال کار در این دو میدان 6 میلیارد دلار درآمد و ثروت کشور را افزایش دهد.
این موضوع را وزیر نفت در آیین امضای قرارداد میدانهای پارسیوپرنج، چنین بیان کرد: «۱۲۱ میلیون بشکه افزایش برداشت از میدان پرنج و پارسی در طول مدت قرارداد برداشت خواهد شد. رقم بزرگی است، یعنی بهطور ناخالص ۶ میلیارد دلار با قیمت ۵۰ دلاری درآمد یا ثروت در کشور ایجاد خواهد شد.»
این پنجمین قراردادی است که از نوع الگوی جدید قراردادهای نفتی در این سالها امضا شده است؛ نخستین قرارداد فاز ۱۱ پارس جنوبی، دومین آبان و پایدار غرب، سومین سپهر و جفیر، چهارمین پایدار شرق، چشمهخوش و دالپری بوده است.
اما بیژن زنگنه میگوید: «این قرارداد از نوع الگوی جدید قراردادهای نفتی است و کمی هم خوزستانی شده است. نکته مهم در این قرارداد پس از موضوع فناوری بهدلیل پیچیدگی میدان، سرمایهگذاری و تأمین مالی است. یکی از تفاوتهای این قرارداد با بقیه قراردادهای آیپیسی نیز این است که مدت قرارداد میدانهای پارسی و پرنج ۱۰ سال است و پیمانکار در اجرای این پروژه به نحوی از بهرهبرداری پشتیبانی میکند و در بهرهبرداری حضور مستقیم ندارد.» هدف از این قرارداد، افزایش تولید روزانه میدانهای پارسی و پرنج از ۵۲ هزار بشکه فعلی به ۸۵ هزار بشکه است. میدان نفتی پارسی در منطقه دزفول جنوبی و در ۱۲۵ کیلومتری شهر اهواز واقع شده است. این میدان در سال ۱۳۴۳ کشف و بهرهبرداری از آن در سال ۱۳۴۵ با تولید روزانه ۷ هزار و ۴۰۰ بشکه آغاز شد و تاکنون ۸۹ حلقه چاه در آن حفاری شده است. میدان پرنج نیز در میان میدانهای کرنج و پارسی، در امتداد جنوب شرق-شمال غرب در ۷۵ کیلومتری شهر بهبهان و ۴۰ کیلومتری رامهرمز قرار گرفته است. بهرهبرداری از این میدان از سال ۱۳۸۶ آغاز شد و تاکنون ۱۱ حلقه چاه در آن حفاری شده است.
وی با اشاره به اینکه پس از بحث فناوری که از نظر من مهمترین موضوع در توسعه میدانهای نفتی است موضوع تأمین مالی نیز اهمیت دارد، میگوید: «اکنون باید موضوع تأمین مالی این طرح حل شده باشد.» وزیر نفت بیان میکند: «اصل مبلغ این قرارداد ۸۷۶ میلیون دلار است که با موارد جانبی سرمایهگذاری به ۱.۳ میلیارد دلار میرسد. دوره این قرارداد ۱۰ ساله است، اما دوره اجرای آن کمتر است و زودتر به تولید میرسد. بازپرداخت سرمایهگذاری این طرح از محل حداکثر ۵۰ درصد از افزایش درآمدهای حاصل از اجرای طرح است.» بهگفته زنگنه یکی از راههای تأمین مالی استفاده از صندوق توسعه ملی است؛ اما اکنون باید به منابعی به جز این صندوق فکر کنیم، با توجه به وضعیت اقتصادی کشور از منابع دیگر مانند بازار سرمایه استفاده شود. این قرارداد میتواند بهعنوان ضمانت در بورس پذیرفته شود اما شرکتهای ایرانی باید خودشان با بورس وارد مذاکره شوند.
تدارک قراردادی برای میدان شادگان
به گزارش ایسنا، وزیر نفت در حاشیه این مراسم به موضوعات دیگری نیز اشاره کرد. زنگنه درباره اینکه آیا قرارداد مشابه با این نوع قرارداد باز هم امضا خواهد شد، تصریح میکند: «مذاکره با شرکتهای ایرانی برای توسعه میدان شادگان نیز در حال انجام است.» وی درباره سهمیه بنزین نوروزی هم برای چندمین بار در هفتههای اخیر پاسخ میدهد: «این موضوع در حیطه وظایف ما نیست و هر وقت به ما ابلاغ کردند ما آن را اجرا میکنیم، اما فعلاً پیشنهادی مطرح نیست.»
برش
9 قرارداد جدید در راه است
مسعود کرباسیان، معاون وزیر نفت در آیین امضای قرارداد توسعه میدانهای پارسی و پرنج، از امضای 9 قرارداد دیگر تا پایان سال خبر داد و گفت: در اجرای طرح نگهداشت و افزایش توان تولید نفت، تاکنون ۱۰ قرارداد امضا شده و ۹ قرارداد دیگر نیز تا پایان سال امضا خواهد شد که در مسیر اجرای قراردادهای امضاشده، ۱۵ دکل حفاری فعال و حتی برخی چاهها عملیاتی شدهاند. بهگفته وی، بیش از ۸۰ درصد کالاهای سفارشگذاریشده در طرح نگهداشت و افزایش تولید نفت، کالاهای ساخت داخل هستند که این موضوع نشاندهنده رویکرد حمایتی وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران از توان داخلی است.
دستور ترامپ برای حمله به خودروی شهید قاسم سلیمانی محور جنجالی هشتمین مناظره دموکراتها؛
ترور سردار اشتباه بود
ندا آکیش
خبرنگار
هشتمین مناظره انتخاباتی 7 کاندیدای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری امریکا جمعه شب به وقت محلی در شهر منچستر ایالت نیوهمپشایر برگزار و پاسخ کاندیداها به یک سؤال درباره ترور سردار شهید قاسم سلیمانی جنجال برانگیز شد.
به گزارش سایت دِ فدرالیست، پیت بوتیجیج، برنی سندرز و جو بایدن، سه نفر از کاندیدای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری 2020 امریکا، اقدام دونالد ترامپ در ترور سردار شهید قاسم سلیمانی را محکوم کردند. در بخشی از این مناظره جنجالی، مجری از کاندیداها سؤال کرد: «اگر رئیس جمهوری بودید، فرمان ترور سردار سلیمانی را صادر میکردید؟» پیت بوتیجیج، شهردار سابق 34 ساله شهر «ساوتبند» ایالت ایندیانا و پیروز نخستین انتخابات درون حزبی دموکرات ها در ایالت آیووا، نخستین کسی بود که به این سؤال پاسخ منفی داد. او گفت، دستور چنین حملهای را نمیداد زیرا از کجا معلوم که سردار سلیمانی برای امریکا واقعاً یک تهدید امنیتی جدی و فوری بوده است. این کاندیدای دموکرات افزود: «در شرایطی که الان ما هستیم هیچ دلیل و مدرکی وجود ندارد که نشان دهد با این تصمیم ترامپ کشور ما امنتر شده است.» پاسخ برنی سندرز، سناتور ایالت ورمونت و کسی که در آیووا با فاصله بسیار کم از بوتیجیج دوم شد، شفافتر و صریحتر از بوتیجیج بود. او با استفاده از واژه «ترور» برای اقدام ترامپ علیه سلیمانی، گفت: شما نمیتوانی همین طور این طرف و آن طرف بروی و بگویی تو آدم بدی هستی پس ما تو را ترور میکنیم و سپس این کار را بکنی. اگر این طور شود، در واقع مروج بینظمی بینالمللی میشوی.
پاسخ جو بایدن، معاون باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق امریکا که در نظرسنجیهای سراسری، کاندیدای پیشتاز حزب دموکرات است، هم بسیار صریح بود. او گفت: نه. به این دلیل دستور حمله [ترور سردار سلیمانی] را نمیدادم که هنوز هم هیچ مدرکی وجود ندارد که از سوی او [سردار سلیمانی] تهدید فوری [برای امریکا] وجود داشت. بایدن همچنین تأکید کرد، باراک اوباما و جورج بوش، دو رئیس جمهوری سابق امریکا یکی از حزب دموکرات و یکی از حزب جمهوریخواه با اینکه فرمانده کل قوا بودند، دستور چنین تروری را ندادند و او هم اگر فرمانده کل قوا بود، مانند آنها عمل میکرد و چنین دستوری نمی داد.
انتقام سخت از شاهدان
این انتقادهای صریح کاندیداهای پیشتاز دموکرات از عملکرد ترامپ در ترور سردار سلیمانی در حالی است که رئیس جمهور امریکا روز جمعه هم اقدامهای جنجالی جدید انجام داد و دو تن از مقامات ارشد کاخ سفید را که در جریان استیضاح او در مجلس نمایندگان حاضر شده و شهادت داده بودند، اخراج کرد. الکساندر ویندمن، کارشناس ارشد شورای امنیت ملی امریکا در امور اوکراین که یکی از شاهدان کلیدی تحقیقات استیضاح ترامپ بود، یکی از این اخراجیهاست که روز جمعه مأموران حراست کاخ سفید او را از کاخ سفید بیرون کردند. وکیل ویندمن درباره علت اخراج موکلش از کاخ سفید گفت: «او به این دلیل اخراج شد که حقیقت را گفته بود.» برادر ویندمن هم که در کاخ سفید به عنوان وکیل ارشد در کمیته امنیت ملی کار میکرد، روز جمعه اخراج شد.
گوردون ساندلند، سفیر امریکا در اتحادیه اروپا هم دومین مقام عالی اخراجی است. او بالاترین مقام وزارت خارجه امریکا بود که در جریان تحقیقات استیضاح دو بار به کنگره رفت و علیه ترامپ شهادتهای جنجالی ارائه کرد و گفت که ترامپ شخصاً در جریان فعالیتهای رودی جولیانی، وکیل شخصیاش بود و جولیانی با شخص ترامپ درباره چگونه ترغیب کردن رئیس جمهوری اوکراین برای تحقیقات علیه جو بایدن و پسرش صحبت کرده بود. به گزارش سی ان ان، یکی از مشاوران ترامپ ضمن تأیید این اخراجها گفت: اخراج ها این پیام را میدهد که موضعگیری علیه رئیس جمهوری قابل تحمل نخواهد بود.
رئیس دفتر ترامپ در لیست اخراجیها
علاوه بر این دو نفر، برخی رسانههای امریکا از برکناری احتمالی میک مولوینی، رئیس دفتر ترامپ در آینده نزدیک خبر میدهند. او در اکتبر 2019 در یک کنفرانس خبری به خبرنگاران درباره گروکشی سیاسی ترامپ در ماجرای اوکراین گفته بود: «ما هر روز این کار را میکنیم» اما پس از آنکه متوجه شد ترامپ بشدت از این اظهارات خشمگین شده، در بیانیهای اعلام کرد: «هیچ گروکشی در قضیه اوکراین وجود نداشته است.» رئیس دفتر ترامپ البته روز جمعه به اخبار رسانههای امریکا درباره احتمال اخراجش در آینده نزدیک واکنش نشان داد و گفت، چنین چیزی نیست و رابطهاش با ترامپ خوب است.
نماینده کارگران از ایمن نبودن محیط های کار در ایران می گوید:
جان کارگران کف دستشان است
پرستو رفیعی
خبرنگار
گزارشهای مراجع رسمی نشان میدهد مرگ و میر ناشی از حوادث کار روبه افزایش است به طوری که آمارهای ارائه شده از سوی مسئولان سازمان پزشکی قانونی کشور بیانگر آن است مرگ و میر کارگران در 9 ماهه نخست سال 98 در مقایسه با زمان مشابه در سال گذشته افزایش 8.5 درصدی داشته است. این درحالی است که مسئولان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی معتقدند نه تنها نرخ تعداد مرگ و میر کارگران در هنگام کار افزایش نیافته بلکه 1.5 درصد هم کاهش داشته است! در شرایطی که در بسیاری از کشورهای جهان تلاش میشود با اقدامات پیشگیرانه از افزایش مرگ و میر کارگران در هنگام کار جلوگیری کنند در کشور ما هنوز بر سر آمارهای این حوادث اتفاق نظر وجود ندارد.
دکتر حامد نائیجی مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پزشکی قانونی کشور در گفتوگو با «ایران» میگوید: در 9 ماهه نخست سال 98 تعداد معاینات مربوط به مصدومین حوادث کار 21896 نفر بوده است که از میان آنها 20851 نفر مرد و 1045 نفر زن هستند. این آمار در سال گذشته در زمان مشابه 21649 نفر بوده است. این تفاوت نشان میدهد در سالجاری با افزایش 1.1 درصدی مواجه شدهایم.
وی ادامه میدهد: تعداد مرگ و میر ناشی از حوادث کار نیز در 9 ماهه نخست سالجاری 1363 نفر بوده که در میان آنها 1357 نفر مرد و 6 نفر زن دیده شده است. اما در سال گذشته در همین محدوده زمانی ما با 1256 کشته شده در حوادث کار مواجه بودیم که این به معنای رشد 8.5 درصدی در این زمینه است.
دکتر نائیجی در ادامه با اشاره به عمدهترین علت مرگ و میر کارگران میگوید: سقوط از بلندی مهمترین علت فوت کارگران به حساب میآید که توانسته جان 560 کارگر که همگی مرد هستند را بگیرد. پساز آن اصابت جسم سخت با 346 قربانی رتبه دوم را به خود اختصاص داده که در میان آنها 344 مرد و 2 نفر زن دیده میشود. در نهایت، رتبه سوم مربوط به مرگ و میر ناشی از برق گرفتگی است که 203 قربانی داشته است.
مدیر کل روابط عمومی سازمان پزشکی قانونی با اشاره به اینکه در ردهبندی استانها از نظر بیشترین تعداد مرگ و میر، تهران رتبه اول را دارد میافزاید: تهران با 339 قربانی رتبه نخست و مازندران با 82 نفر و خراسان رضوی با 77 نفررتبههای دوم و سوم را به خود اختصاص دادهاند.
بهگفته وی، چهار محال بختیاری با 4 مورد مرگ و کهگیلویه و بویر احمد با 8 مورد و خراسان جنوبی با 11 مورد مرگ و میر کارگران خود را در فهرست استانهایی قرار دادهاند که کمترین میزان تلفات کارگران را به ثبت رساندهاند.
این درحالی است که دکتر علی مظفری، مدیرکل بازرسی کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی آمار دیگری را ارائه میدهد. وی در گفتوگو با «ایران» میگوید: در 9 ماهه نخست سالجاری نرخ حوادث منجر به فوت 1.5 درصد کاهش یافته، همچنین آمارها نشان میدهد نرخ آسیبهای شغلی نیز 11 درصد کاهش داشته است.
وی دلیل این تفاوت را تفاوت در شاخصهای ارزیابی حوادث هنگام کار اعلام میکند و میافزاید: برای ارزیابی و بهدست آوردن آمار حوادث هنگام کار نیازمند تعاریف آماری مشخص و استفاده از شاخصهای استاندارد معینی هستیم. سازمان بینالمللی کار، این شاخصها را اعلام کرده و همه کشورهای عضو، موظفند از این شاخصها برای پایش آمار حوادث استفاده کنند.
او با تأکید بر اینکه ضریب تکرار و شدت حادثه و همچنین ضریب وقوع یا شیوع حادثه، شاخصهای ارزیابی به شمار میآیند، ادامه میدهد: ضرب تعداد کل حوادث در مدت زمان معین در عدد 100000 تقسیم بر تعداد کل کارگران، وضعیت شیوع حوادث در کشور را نشان میدهد. در واقع برای بهدست آوردن آمار دقیق باید رابطه کارگری و کارفرمایی در هنگام حادثه مدنظر قرار گیرد و در صورت عدم وجود این ارتباط نباید جزو آمار محاسبه شود.
دکتر مظفری با بیان اینکه آنچه در سازمان پزشکی قانونی اعلام میشود عدد مطلق است میگوید: طبق آمار سازمان بین المللی کار، 2780000 نفر در سال بهدلیل مشکلات ناشی از کار جان خود را از دست میدهند که از این تعداد 2400000 نفر صرفاً بهدلیل بیماریهای شغلی جان خود را از دست میدهند.
صرفنظر از تفاوت آمارها توجه به این نکته مهم است که حتی یک مورد مرگ انسان ناشی از حوادث کار آسیب رسان است دکتر مظفری در پاسخ به این سؤال که برای کاهش این آمارها چه باید کرد اظهارمی دارد: برای کاهش تلفات هنگام کار نیازمند یک زنجیره برای ارتقای ایمنی هستیم. وجود تجهیزات استاندارد مهمترین رکن ایمنی به شمار میآید. کشور ما در این زمینه نیازمند نوساز ی و بازسازی است. رکن بعدی نظارت است البته اگر نتوانیم از تجهیزات به روز، استاندارد و ایمن استفاده کنیم بهدلیل اینکه ذات فرآیند کار ایمن نیست قویترین نظارتها هم مانع بروز خطر نخواهد شد.
وی توضیح میدهد: سالانه بیش از 400 هزار بازرسی ادواری از سطح کارگاههای کشور انجام میشود البته کارگاههای پرمخاطره بیش از سایر کارگاهها رصد میشوند. طبق ماده 85 و 95 قانون کار، کارفرما مکلف به ایجاد ایمنی در محیط کار است. از اینرو بازرسها در بررسیهای ادواری اگر با موردی خلاف قانون مواجه شوند کارفرما را برای اجرای قانون 176 قانون کار معرفی میکنند.
علی خدایی، نماینده کارگران درشورای عالی کار هم در واکنش به افزایش آمار تلفات کارگری به«ایران» میگوید: متأسفانه این آمار بشدت نگرانکننده است اما از آن بدتر این است که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی آن را نمیپذیرد و همواره و در همه دورهها با تأکید بر اینکه آمار مرگ و میر ناشی از حوادث کار در ایران درحال کاهش است، آماری به مراتب کمتر را اعلام میکند.
نماینده کارگران در شورای عالی کار تأکید میکند: وزارت کار که باید حامی حقوق کارگران باشد با انکار این واقعیت اعلام میکند آمار مرگ و میر کارگران ما در این حوزه بسیار پایینتر از استاندارد آسیا است. در حقیقت ریشه این مشکل و ناتوانی در حل آن همین دیدگاه و نپذیرفتن واقعیتها است.
وی اضافه میکند: من بهعنوان فعال این حوزه، معتقدم که حتی یک حادثه هم نباید اتفاق بیفتد. برخی از کارگران به دلیل نبود ایمنی در کارگاه ها جانشان را کف دستشان گرفته اند. لذا معتقدم حتی اگر تعداد مرگ و میر ما در این حوزه در محدوده استاندارد باشد بازهم باید تلاش کنیم که حتی از بروز یک حادثه هم پیشگیری کنیم.
نماینده کارگران در شورای عالی کار با بیان اینکه عدم توجه جدی از طرف مسئولان مهمترین عامل افزایش تعداد مرگ و میر کارگران به شمار میآید اظهار میکند: اگر از سوی مسئولان توجه کافی صورت بگیرد بهدلیل وجود بودجه و امکانات کافی میتوان راهکارهایی را در نظر گرفت تا میزان شیوع این دسته از حوادث کاهش یابد.
خدایی میافزاید: از میان دیگر عوامل مهم، میتوان به نبود ابزار و لوازم مناسب برای مشاغل ساختمانی و معدنی و همچنین ضعف بازرسی و نداشتن نظارت دقیق اشاره کرد. دومین دلیل، پایین بودن دستمزد بهصورت خاص است. در واقع در برخی مشاغل سخت و خطرناک، استفاده از نیروی کار به جای ماشینآلات بهدلیل مقرون به صرفه بودن بیشتر مورد توجه کارفرمایان قرار میگیرد این درحالی است که باید برای حفظ امنیت جان کارگران از ماشینآلات و ابرازهای صنعتی هرچند گران استفاده کرد.
خدایی با تأکید بر اهمیت آموزش میافزاید: نبود آموزش کافی و ساماندهی نیروی کار عامل مهم دیگر در مرگ و میر کارگران است. متأسفانه در مشاغل تخصصی که بروز حادثه به وفور وجود دارد نیروی کار بدون آموزش به کار گرفته میشود که این امر به افزایش نرخ مرگ منجر میشود.
ششمین دوره انتخاب پایتخت کتاب ایران و روستاها و عشایر دوستدار کتاب به کار خود پایان داد
شیرازپایتخت کتاب در سال 99
مریم شهبازی
خبرنگار
شیرازیها در حالی موفق به کسب عنوان ششمین پایتخت کتاب ایران برای سال 1399 شدند که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین اختتامیه این رویداد فرهنگی از برپایی چنین برنامههایی بهعنوان راهکاری مهم در دستیابی به اطلس فرهنگی کشورمان یاد کرد؛ او این گفته را با اتکا به ارسال طرحها و برنامههای بیش از هفت هزار شهر و روستا عنوان کرد.
عصر روز گذشته سالن همایشهای کتابخانه ملی میزبانی حاضران در آیین اختتامیه ششمین پایتخت کتاب ایران و همچنین ششمین جشنواره روستاهای دوستدار کتاب را به عهده داشت؛ در این مراسم که با حضور جمعی از مسئولان فرهنگی و اهالی کتاب برگزار شد سید عباس صالحی گفت:«گوهر ایران فرهنگ و کانون فرهنگ نیز کتاب است، از همین رو اگر خواهان تمدنها و دولتهایی مقتدر باشیم این مسأله جز با کتاب و کتابخوانی امکانپذیر نیست.»
وزیر ارشاد ضمن تأکید بر اینکه کتاب عیار و حافظه تمدن هاست از ضرورت تولید کتابهایی با کیفیت و از همه مهمتر فراهم آوردن شرایطی برای مطالعه آنها گفت و ادامه داد:«با توجه به جایگاه کتابخوانی امیدوارم در گام دوم انقلاب بیش از گذشته توفیق اهتمام به کتابخوانی بیابیم.»
ادامه گفتههای عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به مواردی از نتیجه پیمایشی بود که سال گذشته با بررسی مصرفهای فرهنگی خانوادههای ایرانی و از جمله میزان توجه آنان بهکتابخوانی انجام شده است.
صالحی با ذکر این نکته که توجه به نتایج چنین بررسیهایی نکات خوبی در انجام برنامهریزیها در اختیارمان میگذارد، گفت:«بر این اساس متوجه شدیم نیمی از مخاطبان هدف این بررسی، کتابخوان هستند؛ مخاطبانی که 15 سال به بالا را شامل میشوند و میانگین مطالعه در آنها حدود 7/3 ساعت عنوان شده است. البته توجه به این بررسیها در شرایطی نتیجهبخش خواهد بود که دست به بررسی نتایج با توجه به متغیرهای مختلفی از جمله سن، جنس، میزان تحصیلات و حتی شرایط اقتصادی افراد بزنیم.»
او با اتکا براین مسأله که میانگین مطالعه هفتگی در میان مخاطبان 15 تا 25 سال 9/3 ساعت عنوان شده، تأکید کرد:«از جمله نتایجی که این پیمایش برای برنامه ریزان فرهنگی بویژه در حوزه کتاب بهدنبال داشته این است که بحث کتابخوانی در سنین پایین تحت تأثیر تحصیل قرار میگیرد. مسألهای که اگر خواهان هدایت مسیر کتابخوانی به سوی افزایش علاقهمندی مردم به مطالعه هستیم باید به آن توجه کنیم و این راه را با متغیرهای مؤثر ارتقا ببخشیم.»
وزیر ارشاد در بخش دیگری از سخنان خود از ضرورت تلاش برای ایجاد تنوع موضوعی در علایق جامعه کتابخوان گفت و تصریح کرد:«همانقدر که شاهد اثرگذاری مسائل اقتصادی در میزان کتابخوانی اقشار مختلف هستیم باید توجه کرد که اگر بتوانیم جامعه کتابخوان را به سوی مطالعه موضوعات مختلف سوق بدهیم تأثیر مثبتی در چرخه اقتصادی نشر ایجاد خواهیم کرد.»
او برپایی چنین رویدادها و جشنوارههایی را راهی مناسب برای دستیابی به اهداف برنامه ریزان فرهنگی در راستای بهبود وضعیت کتابخوانی و حتی چرخه اقتصادی نشر عنوان کرد و گفت:«برپایی این دو رویداد فرهنگی موجب شکلگیری جریان همافزایی، مشارکتگرایی نهادی ملی، استانی، منطقه و حتی روستایی برای گسترش فرهنگ کتابخوانی شده است که نمیتوان اهمیت آن را نادیده گرفت. بر همین اساس هم امسال در ششمین دورهای که از برپایی نخستین دوره رویدادهای انتخاب پایتخت کتاب ایران و همچنین روستاها و عشایر دوستدار کتاب میگذرد شاهد مشارکت بیش از هفت هزار شهر و روستا و ارسال طرحهای آنان بودهایم.» به گفته صالحی برپایی این دو رویداد فرصتی برای حضور ایدهها و از سویی شکلگیری حلقههای عملیاتی و اقدامی ایجاد کرده است.آنچنان که میتوان امیدوار شد به مرور شاهد نفوذ ایدههای فکری برای کتابخوانی از سراسر کشور به سوی پایتخت و فراهم شدن فرصتی برای تبدیل آنها به برنامههای فرهنگی باشیم.
بخشهای پایانی گفتههای صالحی با اشاره او به اطلاع ظرفیتهای بالقوه و بالفعل مناطقی از کشور همراه شد که تا به امروز اطلاع کمتری از آنها در دست بوده است، او تأکید کرد:«هماکنون از وجود حدود هفت هزار نقطه فرهنگی در کشورمان مطلع شده ایم، این مسأله به ما درباره اطلاع از جغرافیایی فرهنگیمان کمک میکند و بر این اساس قادر به بهرهگیری از ظرفیتهایی خواهیم بود که عرصه کتابخوانی به ما معرفی کرده است.»
در بخش دیگری از این برنامه ابراهیم حیدری، مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین دبیر انتخاب پایتخت کتاب ایران و همچنین جشنواره روستاها و عشایر دوستدار کتاب نیز به ذکر گزارشی از عملکرد دبیرخانه این دو رویداد پرداخت.
علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور و همچنین از اعضای هیأت داوری این دو جشنواره نیز نکاتی درباره ضرورت ادامه برپایی چنین برنامههایی گفت و از انجام برنامههای ویژه کتابخوانی در شهرهایی اظهار امیدواری کرد که به مرحله نیمه نهایی داوری راه یافتهاند ولی عنوان برگزیده کسب نکردهاند و این مسأله را نشانی بر گسترش فرهنگ کتابخوانی دانست.
اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی هم از دیگر سخنرانان این مراسم بود، او نیز توسعه همه جانبه کشور را در گرو افزایش سرانه مطالعه و تلاش برای برنامهریزیهای کلان فرهنگی عنوان کرد. به گفته بروجردی برپایی چنین جشنوارههایی فرصتی برای افزایش مشارکت عمومی و همچنین حمایت سازمانها و مسئولان است.
در پایان آیین اختتامیه ضمن اعلام اینکه شیراز برای سال 1399 موفق به کسب عنوان پایتخت کتاب ایران شده اسامی روستاها و عشایر دوستدار کتاب که در این دوره در زمره برگزیدگان قرار گرفتهاند نیز خوانده شد. علاوه بر شیراز که عنوان برگزیده این دوره را کسب کرد، شهرهای اِوز، بم، شهرری و رفسنجان که به مرحله نهایی داوری راه پیدا کرده بودند نیز بهعنوان شهرهای خلاق کتابخوانی معرفی شدند.
روایت معلم روستا از راه اندازی کلبه کتاب در دشتیاری سیستان و بلوچستان
شبهای روشن کودکان پیرسهراب
مریم طالشی
گزارش نویس
عصرهای پنجشنبه بعد از نماز مغرب، همان وقتی است که بچههای «پیرسهراب» سر از پا نمیشناسند برای اینکه خودشان را به اتاقکی برسانند که حالا دیگر اسمش «کلبه کتاب ماهکان» است و وعدهگاه کودکان روستا برای دورهمیهای هفتگی. ماهکان یعنی ماه کوچک؛ به معنای شب روشن و نورانی هم هست و نامی رایج در منطقه بلوچستان؛ البته یافتن راه درست و گمراه نشدن را هم از معنی آن برداشت میکنند. حالا کلبه کتاب ماهکان، در حکم غروبهای روشن بچههای پیرسهراب است که شوق خواندن در چشمهای درخشانشان موج می زند و میل دانستن در دلشان.
چند عکس در صفحه اینستاگرام آقای معلم بهانهای شد برای گفتوگو. عبدالرحیم بلوچ متولد 1371 معلم روستای پیرسهراب، ایده پرداز و مجری طرح کلبه کتاب است. گرچه خودش میگوید ایده را خود بچهها با شوقشان به آموختن خلق کردهاند.
عبدالرحیم، اهل روستای صفرزایی منطقه دشتیاری شهرستان چابهار است و معلم مقطع دبستان روستای پیرسهراب که مرکز دهستانی به همین نام است. فارغالتحصیل تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان است و از سال 95 در روستا مشغول خدمت است: «از همان موقع برای بچهها قصه میگفتم و کتاب داستان برایشان میخواندم اما اصل فعالیت کلبه کتاب، شهریور 97 بود. ایده کلبه کتاب به ذهنم رسید چون شور و شوق بچهها را میدیدم و دلم میخواست بتوانم برای این همه علاقه و اشتیاقشان کاری بکنم. من قبل از راهاندازی کلبه کتاب هم فعالیتهای فرهنگی در روستا داشتم. بعد از تعطیلی مدرسه و حتی تابستانها که تعطیل بود هم میآمدم روستا و با بچهها بودم و فعالیتهای فرهنگی و تفریحی داشتیم. با هم کتاب میخواندیم و بازی میکردیم. در آن مدت میدیدم بچهها چقدر به کتابخوانی علاقه دارند اما جایی برای این کار نداشتیم.»
آقا معلم مکث میکند. به او گفتهام دو سال پیش پیرسهراب آمدهام. میگوید: «روستا را هم که آمدهاید و دیدهاید، امکانات ندارد. نه جایی داشتیم، نه کتابی. یکی از اهالی که ماجرا را فهمید اتاقی در اختیارمان قرار داد برای راهاندازی کلبه کتاب و با کمک دیگران هم تعدادی کتاب جمع کردیم. اوایل که شروع کردیم فقط 20 جلد کتاب داشتیم یعنی از صفر شروع کردیم. نمیدانم قصه سوپ میخ را شنیدهاید یا نه؟ کار ما مثل همان قصه است. آدم اگر کاری را بخواهد بکند، از صفر هم میتواند شروع کند و موفق شود.»
قصه سوپ میخ را نشنیدهام اما دلم میخواهد پیدا کنم و بخوانمش، مثل بچههای روستا که با شنیدن اسم داستانها، هیجان خواندن به جانشان میافتد و رهایشان نمیکند: «خوشبختانه در این مدت تعداد بیشتری کتاب جمع کردیم و توانستیم دورهمیهای کلبه کتاب را به طور منظم هر آخر هفته برگزار کنیم که بچهها جمع شوند دور هم و کتاب بخوانند و قصه تعریف کنند و شعر بخوانند. نمایش کارتون و فیلم هم داریم که البته امکاناتمان خیلی کم است برای این کار. یکی از کارهایی که در دورهمیهای کلبه کتاب انجام میدهیم این است که یک قصه میخوانم و از بچهها میخواهم درباره آن نقاشی بکشند یا اینکه برعکس، یک نقاشی را نشانشان میدهم و میگویم برایش قصه درست کنید. البته آخر هفتهها بجز کتابخوانی، فعالیتهای دیگری هم داریم. برنامه معمولاً از صبح شروع میشود. برنامههای تفریحی مال صبح است. مثلاً وانت میگیریم و بچهها را جمع میکنیم و میبریم استخر یا میبریم فوتبال بازی کنند. عصرها هم که در کلبه کتاب جمع میشویم.»
بلوچ از حمایتها میگوید که بیشتر مردمی بوده: «بعضیها کتاب فرستادند و حمایت کردند. البته باز هم نیاز به کتاب داریم. الآن بچههایی برای کتابهای کنکور و کمک آموزشی مراجعه میکنند که ما نداریم که اگر آن دسته کتابها را هم داشته باشیم خوب است اما باز بهرحال بیشترین نیازمان برای کتابهای کودک و نوجوان است و بخصوص در زمینه اطلاعات عمومی چون بچهها خیلی ذوق و شوق دانستن دارند. من صفحه را از طریق اینستاگرام معرفی کردم و سعی کردم به دیگران بشناسانم. الآن خیلی کمبود داریم چون هنوز ابتدای راه هستیم. مثلاً به دستگاه تایپ و تکثیر رنگی برای ارائه و تولید محتوای مناسب برای بچهها نیاز داریم، همینطور میز و صندلی میخواهیم تا بچهها مجبور نشوند ساعتها روی زمین بنشینند. همینطور یک آبسردکن و نورافکن برای دورهمیهای کلبه کتاب. خیلی دلم میخواهد ویدئو پروژکتور و کامپیوتر یا لپ تاپ برای پخش و نمایش انیمیشن یا فیلم در دورهمیها داشته باشیم.» اینها رؤیاهای آقا معلم است و شما که دارید الآن این گزارش را میخوانید، شاید فکر کنید چندان بزرگ نیست و اصلاً شاید رؤیا به حساب نیاید اما برای بچههای پیرسهراب همینها حکم رؤیا را دارد.
او از گروه «دست یاری به دشتیاری» نام میبرد که از جمله گروههایی بودند که بهشان کمک کردند و باز نام حسین علیمرادی که دیگر در دل مردم منطقه دشتیاری جاودانه شده است. همان جوان خیّری که کارهای ماندگاری در این خطه کرد و با تصادف شدیدی در جادههای هول انگیز منطقه، در نهایت جانش را هم در این راه گذاشت. روستای پیرسهراب مرکز دهستان است و هم بچههای خود روستا به دورهمیها میآیند و هم بچههای روستاهای اطراف. پیرسهراب حدود 220 دانشآموز مقطع دبستان دارد و در دورهمیهای کلبه کتاب بین 70 تا 80 دانشآموز شرکت میکنند. بیشترین بچههای شرکتکننده هم در همین رده سنی دبستان هستند؛ هم پسر و هم دختر: «دخترها خیلی ذوق و شوق بیشتری نشان میدهند و علاقه دارند و خیلی هم بیشتر در فعالیتها حضور دارند. خیلی کارها را هم البته پسرها انجام میدهند مثلاً درتمیز کردن اتاق و جابهجایی وسایل کمک میکنند. در کل بچهها همه کارها را با همکاری هم انجام میدهند.»
بچهها ذوق و شوق یاد گرفتن دارند اما این باعث نمیشود جلوی ترک تحصیلشان گرفته شود و نکته غم انگیز ماجرا همینجاست: «یکی از مشکلات عمده روستاهای دشتیاری، ترک تحصیل بچههاست که بیشتر به دو دلیل اتفاق میافتد. خیلی از بچهها و بخصوص دخترها بیشتر بهخاطر نبودن سرویس و مشکل رفت و آمد بعد از مقطع دبستان ترک تحصیل میکنند. مشکل دیگری که وجود دارد این است که بعضی بچهها شناسنامه ندارند و به خاطر همین تحصیل را دیگر ادامه نمیدهند.
البته مشکل فرهنگی هم هست یعنی برخی هنوز با ادامه تحصیل فرزندانشان و بویژه دخترها مخالفت میکنند. بچههایی هم هستند که به خاطر اوضاع بد معیشتی خانواده، مجبورند درس را رها کنند و سراغ کار بروند. وضعیت مدارس دشتیاری هم خیلی خوب نیست. الآن دبستان روستای پیرسهراب، یک ساختمان خیلی قدیمی است که قبلاً ژاندارمری بوده و الآن بهعنوان دبستان از آن استفاده میشود. به هرحال هرکس باید در حدی که میتواند کمک کند و من هم هدفم این بود که کتابخوانی را بین بچهها ترویج کنم. فرهنگ کتابخوانی البته هنوز بین خانوادهها چندان جا نیفتاده اما میبینم که خانوادهها همکاری دارند و از اینکه بچههایشان در این طرح شرکت کنند استقبال میکنند و حتی هیچ مخالفتی برای حضور دخترها ندارند.»
بلوچ از مشکل دیگری که گریبانگیر مدارس دشتیاری است میگوید و آن کمبود معلم است: «من خودم اهل اینجا هستم و بعد از تمام شدن درسم برگشتم که اینجا خدمت کنم و جای دیگر هم نمیروم چون خانه و زندگیام اینجاست، کجا بروم؟! اینجا ولی خیلیها غیربومی هستند و میآیند از سهمیه اینجا استفاده میکنند و استخدام میشوند و بعد یک سال برمیگردند شهر خودشان و به خاطر همین ما همیشه کمبود معلم داریم.»
چشمهایم را میبندم و بچهها را تصور میکنم. از روی عکسهایشان که آقا معلم برایم فرستاده، میتوانم تصویر کاملی را در ذهنم بسازم. نشستهاند و دارند با ذوق به قصه گوش میدهند. چند نفرشان دستها را زیر چانه زدهاند و قیافهشان خیلی بامزه شده است. یاد یکی از دخترهای روستا میافتم که دو سال پیش دیده بودمش. یک کتاب داستان تکهپاره داشت که بارها خوانده بود و دلش میخواست آن را دوباره برایم بخواند. چشمهای عسلیاش در پس زمینه پوست تیره، شبیه ماه درخشان شب بود؛ شبیه ماهکان.
ایران جشنواره
هر روز 4 صفحه همراه روزنامه و 16 صفحه در سالن های نمایش فیلم و اجرای تئاتر
امین ابراهیمی، کارگردان نمایش «قزل حصار» در گفتوگو با «ایران»:
این تئاتر حرف طبقه محروم را میزند
- بهنام بهزادی در گفتوگو با «ایران» از تجربه نمایش «من میترسم» در جشنواره فیلم فجر میگوید: از معیارهایم عقبنشینی نکردهام
13تا 16
- بهنام بهزادی در گفتوگو با «ایران» از تجربه نمایش «من میترسم» در جشنواره فیلم فجر میگوید: از معیارهایم عقبنشینی نکردهام
13تا 16
ابزارهای نوین قدرت در عرصه بینالملل
مهدی ذاکریان
صاحبنظر مسائل بینالملل
دولتها در عرصه روابط بینالملل و بر پایه اصول علم سیاست سعی میکنند به منابع قدرت دسترسی پیدا کنند. بررسی تاریخ روابط بینالملل نشان میدهد که منبع قدرت بهصورت کلاسیک در دو بعد خلاصه میشد؛ یک، قدرت نظامی و دو، ثروت مادی.
الف. قدرت نظامی، بر اساس مختصاتهای نیروهای نظامی کشور ارزیابی شده و چنانچه هر کشوری در تاریخ روابط بینالملل از ارتش نیرومند و سرباز بیشتری بهرهمند بود، در نظام بینالملل قدرتمندتر به شمار آمده و به آن عنوان ابرقدرت یا امپراطوری اطلاق میشد. با این همه، قدرتمندان خردمند در کنار قدرت نظامی سعی میکردند بهگونهای عمل کنند که نیروی نظامی آنان ماندگاری و نفوذ بیشتری داشته باشد. مبتکران قدرت در ایران باستان، معتقد بودند اگر نفوذ سرزمینی ایران همراه با مدارا و فرهنگ ایرانی افزایش پیدا کند و از شرق تا هند و از غرب تا دریای مدیترانه و یونان و در جنوب تا مصر پیش رود قدرت کشور ماندگار خواهد شد.
ب. قدرت مادی، صاحبنظران و صاحبان قدرت بعدها کوشیدند از منابع دیگر قدرت نیزاستفاده کنند که شامل قدرت اقتصادی، ثروت طلا و پول بود. این منبع در به استثمار کشیدن سایر ملتها مؤثر بود.
دو منبع قدرت کلاسیک زور و زر همچنان دارای اعتبارند. یعنی هم ثروت و هم شمشیر هر دو در روابط بینالملل مؤثر است. اما آنچه بر ماندگاری و مشروعیت قدرت تأثیرگذار است، بحث نفوذ است، یعنی اگر شما میخواهید قوی باشید و قوی بمانید، نوع حضور شما باید مبتنی بر نفوذ هم باشد.
هم اینک مؤلفههای قدرت در تحولات جاری بینالملل از بعد نظامی فراتر رفته و وجوه دیگری به آن افزوده شده است. تقویت قدرت درونی کشور که پیشتر دربرگیرنده قدرت کلاسیک و شامل قدرت نظامی و ثروت بود، اینک ناظر به ابزارهای نوین قدرت است. علاوه بر قدرت نظامی، مؤلفههایی چون توان اقتصادی، دیپلماسی قوی، قدرت نرم مبتنی بر نفوذ و قدرت متکی بر پشتوانه مردمی مهم میشود. اقتصاد از موئلفههای اساسی تقویت قدرت ملی در جهان پیچیده کنونی است و در آن شکوفایی اقتصاد، تولید ملی وصادرات صنعت از مهمترین شاخصههای آن بهشمار میآید.
افزون بر توان نظامی و اقتصادی که ابزارهای چانه زنی و امتیازگیری در عرصه مبادلات بینالمللی را برای کشور فراهم میکند، حوزه نفوذ معنوی کشور در فضای منطقهای و جهانی مورد توجه قرار گرفته است. این مؤلفه نفوذ در نظام جمهوری اسلامی در وجه نظامی خود از سوی یکی از نوابغ نظامی ایران، شهید سردار قاسم سلیمانی مورد پیگیری قرار گرفت. ایشان کوشید از نفوذ معنوی ایران برای گسترش قدرت ایران استفاده کند و این نفوذ تا دریای مدیترانه، صحرای سینا در غزه و افغانستان و کشمیر پیش رفت. همزمان با این حوزه نفوذ، دیپلماسی جمهوری اسلامی هم بویژه در سالهای اخیر و در بحبوحه جدال دیپلماتیک بر سر برنامههای هستهای ایران که به برجام انجامید، در سطحی گسترده مورد پیگیری قرار گرفت. تا جایی که مطابق آنچه گفته میشود که «حقیقت چیزی است که دشمنان به آن اعتراف میکنند»، ترامپ که دشمن سرسخت مردم ایران است، بارها اعلام کرد که دیپلماتهای ایران از جمله آقای ظریف سر ما کلاه گذاشتند و آنها مذاکرهکنندههای خوبی هستند.
علاوه بر دیپلماسی، مؤلفه دیگر قدرت کشور، «قدرت نرم» است. یعنی واداشتن دیگران به خواستن آنچه شما میخواهید. شما بتوانید از فرهنگ، ادبیات، سینما، موسیقی، ورزش و ابزارهای اینچنینی استفاده کنید تا به خواستههای خود برسید. امروزه کشورها به این ابزار روی آوردهاند و از آن استفاده میکنند. در کنار آن، قدرت هوشمند به این معناست که کشور، آمیزهای از دو مؤلفه قدرت سخت و نرم را به کار گرفته و در فضاهایی از قدرت سخت و در برخی از موقعیتها نیز از قدرت نرم استفاده میکند. به باور من در روابط بینالملل قدرت نویی هم وجود دارد که متکی به بهرهگیری از حمایت مردمی است.
اگر یک نظام سیاسی میکوشد جلوی فشار نظامی یا اقتصادی و تحریمهای کشورهای متخاصمی چون امریکا ایستادگی کند، منبع قدرت آن باید مردم باشد؛ یعنی مردم پشتیبان و تأییدکننده یک نظام سیاسی باشند و به آن مشروعیت مردمی ببخشند.
اتفاقاً یکی از دستاوردهای دولت کنونی جمهوری اسلامی این بود که در دو انتخابات، مردم بهصورت جدی وارد صحنه شدند و رأی بالایی دادند و این حضور گسترده اعتبار زیادی به دولت داد. یا در زمانی که فشارهای حداکثری ناشی از تحریمها و تروریسم اقتصادی امریکا و فشارهای منطقهای بر ایران وارد شد، این حمایت در حضور عظیم مردم در تشییع جنازه شهید سلیمانی بازتاب یافت.
رویدادی که طیفهای سیاسی مختلفی در آن حضور یافتند و این وحدت ملی و جلوه مشروعیت سیاسی باعث شد که کشورهای مخالف جمهوری اسلامی چون امریکا و عربستان و رژیم اسرائیل شگفت زده شوند. این چنین بود که قدرت نفوذ ایران به موازات اقدام تلافی جویانه نظامی علیه پایگاه امریکایی «عین الاسد» تأثیرگذار بود.
بیتردید افزایش توان و تقویت کنشگری کشورها در عرصه بینالملل ممکن نیست مگر آنکه کشور، تقویت همه مؤلفههای قدرت را در دستور کار خود قرار دهد که نتیجه مستقیم آن، افزایش توان چانه زنی و بازیگری در عرصه بینالملل است.
صاحبنظر مسائل بینالملل
دولتها در عرصه روابط بینالملل و بر پایه اصول علم سیاست سعی میکنند به منابع قدرت دسترسی پیدا کنند. بررسی تاریخ روابط بینالملل نشان میدهد که منبع قدرت بهصورت کلاسیک در دو بعد خلاصه میشد؛ یک، قدرت نظامی و دو، ثروت مادی.
الف. قدرت نظامی، بر اساس مختصاتهای نیروهای نظامی کشور ارزیابی شده و چنانچه هر کشوری در تاریخ روابط بینالملل از ارتش نیرومند و سرباز بیشتری بهرهمند بود، در نظام بینالملل قدرتمندتر به شمار آمده و به آن عنوان ابرقدرت یا امپراطوری اطلاق میشد. با این همه، قدرتمندان خردمند در کنار قدرت نظامی سعی میکردند بهگونهای عمل کنند که نیروی نظامی آنان ماندگاری و نفوذ بیشتری داشته باشد. مبتکران قدرت در ایران باستان، معتقد بودند اگر نفوذ سرزمینی ایران همراه با مدارا و فرهنگ ایرانی افزایش پیدا کند و از شرق تا هند و از غرب تا دریای مدیترانه و یونان و در جنوب تا مصر پیش رود قدرت کشور ماندگار خواهد شد.
ب. قدرت مادی، صاحبنظران و صاحبان قدرت بعدها کوشیدند از منابع دیگر قدرت نیزاستفاده کنند که شامل قدرت اقتصادی، ثروت طلا و پول بود. این منبع در به استثمار کشیدن سایر ملتها مؤثر بود.
دو منبع قدرت کلاسیک زور و زر همچنان دارای اعتبارند. یعنی هم ثروت و هم شمشیر هر دو در روابط بینالملل مؤثر است. اما آنچه بر ماندگاری و مشروعیت قدرت تأثیرگذار است، بحث نفوذ است، یعنی اگر شما میخواهید قوی باشید و قوی بمانید، نوع حضور شما باید مبتنی بر نفوذ هم باشد.
هم اینک مؤلفههای قدرت در تحولات جاری بینالملل از بعد نظامی فراتر رفته و وجوه دیگری به آن افزوده شده است. تقویت قدرت درونی کشور که پیشتر دربرگیرنده قدرت کلاسیک و شامل قدرت نظامی و ثروت بود، اینک ناظر به ابزارهای نوین قدرت است. علاوه بر قدرت نظامی، مؤلفههایی چون توان اقتصادی، دیپلماسی قوی، قدرت نرم مبتنی بر نفوذ و قدرت متکی بر پشتوانه مردمی مهم میشود. اقتصاد از موئلفههای اساسی تقویت قدرت ملی در جهان پیچیده کنونی است و در آن شکوفایی اقتصاد، تولید ملی وصادرات صنعت از مهمترین شاخصههای آن بهشمار میآید.
افزون بر توان نظامی و اقتصادی که ابزارهای چانه زنی و امتیازگیری در عرصه مبادلات بینالمللی را برای کشور فراهم میکند، حوزه نفوذ معنوی کشور در فضای منطقهای و جهانی مورد توجه قرار گرفته است. این مؤلفه نفوذ در نظام جمهوری اسلامی در وجه نظامی خود از سوی یکی از نوابغ نظامی ایران، شهید سردار قاسم سلیمانی مورد پیگیری قرار گرفت. ایشان کوشید از نفوذ معنوی ایران برای گسترش قدرت ایران استفاده کند و این نفوذ تا دریای مدیترانه، صحرای سینا در غزه و افغانستان و کشمیر پیش رفت. همزمان با این حوزه نفوذ، دیپلماسی جمهوری اسلامی هم بویژه در سالهای اخیر و در بحبوحه جدال دیپلماتیک بر سر برنامههای هستهای ایران که به برجام انجامید، در سطحی گسترده مورد پیگیری قرار گرفت. تا جایی که مطابق آنچه گفته میشود که «حقیقت چیزی است که دشمنان به آن اعتراف میکنند»، ترامپ که دشمن سرسخت مردم ایران است، بارها اعلام کرد که دیپلماتهای ایران از جمله آقای ظریف سر ما کلاه گذاشتند و آنها مذاکرهکنندههای خوبی هستند.
علاوه بر دیپلماسی، مؤلفه دیگر قدرت کشور، «قدرت نرم» است. یعنی واداشتن دیگران به خواستن آنچه شما میخواهید. شما بتوانید از فرهنگ، ادبیات، سینما، موسیقی، ورزش و ابزارهای اینچنینی استفاده کنید تا به خواستههای خود برسید. امروزه کشورها به این ابزار روی آوردهاند و از آن استفاده میکنند. در کنار آن، قدرت هوشمند به این معناست که کشور، آمیزهای از دو مؤلفه قدرت سخت و نرم را به کار گرفته و در فضاهایی از قدرت سخت و در برخی از موقعیتها نیز از قدرت نرم استفاده میکند. به باور من در روابط بینالملل قدرت نویی هم وجود دارد که متکی به بهرهگیری از حمایت مردمی است.
اگر یک نظام سیاسی میکوشد جلوی فشار نظامی یا اقتصادی و تحریمهای کشورهای متخاصمی چون امریکا ایستادگی کند، منبع قدرت آن باید مردم باشد؛ یعنی مردم پشتیبان و تأییدکننده یک نظام سیاسی باشند و به آن مشروعیت مردمی ببخشند.
اتفاقاً یکی از دستاوردهای دولت کنونی جمهوری اسلامی این بود که در دو انتخابات، مردم بهصورت جدی وارد صحنه شدند و رأی بالایی دادند و این حضور گسترده اعتبار زیادی به دولت داد. یا در زمانی که فشارهای حداکثری ناشی از تحریمها و تروریسم اقتصادی امریکا و فشارهای منطقهای بر ایران وارد شد، این حمایت در حضور عظیم مردم در تشییع جنازه شهید سلیمانی بازتاب یافت.
رویدادی که طیفهای سیاسی مختلفی در آن حضور یافتند و این وحدت ملی و جلوه مشروعیت سیاسی باعث شد که کشورهای مخالف جمهوری اسلامی چون امریکا و عربستان و رژیم اسرائیل شگفت زده شوند. این چنین بود که قدرت نفوذ ایران به موازات اقدام تلافی جویانه نظامی علیه پایگاه امریکایی «عین الاسد» تأثیرگذار بود.
بیتردید افزایش توان و تقویت کنشگری کشورها در عرصه بینالملل ممکن نیست مگر آنکه کشور، تقویت همه مؤلفههای قدرت را در دستور کار خود قرار دهد که نتیجه مستقیم آن، افزایش توان چانه زنی و بازیگری در عرصه بینالملل است.
پادزهر پایههای مالیاتی جدید
وحید محمودی
اقتصاددان
بودجهای که هر ساله دولت تدوین و به مجلس ارسال میکند باید در هر دو طرف هزینه و درآمد متوازن و کارکرد توسعهای داشته باشد. درواقع بودجه و تمام بخشهای آن باید در راستای پیشرفت کشور و حل مشکلات اقتصادی کشور باشد.
با بررسی ارقام و اعداد بودجه دو نوع تفسیر میتوان داشت، تفسیر نخست همان است که سند مالی بودجه برنامهای برای رشد و توسعه کشور ارائه کند و تفسیر دیگر این است که هزینه و درآمد بودجه تنها برای تنظیم یک سال مالی انجام شود.
این در حالی است که انتظار این است که بودجه کارکرد توسعهای داشته باشد و برای مشکلات و خلأهای اقتصاد برنامه داشته باشد. دربخش درآمدهای بودجه 194 هزار میلیارد تومان سهم مالیات است که درمقایسه با سایر درآمدها عدد بزرگ و قابل توجهی است. زمانی که بخشی از بنگاههای اقتصادی هماکنون با مشکلات متعددی روبهرو هستند طبیعتاً افزایش فشار مالیات بر دوش آنها باعث تشدید مشکلات آنها میشود. بنابراین در تنظیم مالیاتها باید حال و شرایط بنگاهها و فعالان اقتصادی رعایت شود.
با این حال دریافت مالیات امری ضروری و قابل قبول است که در تمام دنیا از آن استفاده میشود. درهمین راستا یکی از تمهیدات مهم دراین زمینه افزایش پایههای مالیاتی جدید برای بخشهایی است که فرار مالیاتی دارند. براساس برآوردهای صورت گرفته هماکنون بین 30 تا 60 هزار میلیارد تومان حجم فرار مالیاتی در اقتصاد ایران است که اگر حاکمیت اراده کند و بتواند پایههای مالیاتی جدید را گسترش بدهد آثار مثبت بسیاری دارد. با این اقدام میتوان پایههای مالیاتی جدید را بهسمت بنگاههای بزرگی که مالیات نمیپردازند یا سهم واقعی خود را نمیپردازند و همچنین برخی از مشاغل مانند پزشکان و وکلا و... هدایت کرد تا ضمن افزایش درآمدهای مالیاتی عدالت مالیاتی نیز اجرا شود.
بهطور قطع از طریق پایههای مالیاتی جدید میتوان بخش عمده فرار مالیاتی را از بین برد. اما نباید با توسل به روشهای سلبی مالیات را از مردم دریافت کرد. چرا که این مسیر صوابی نیست و باعث فشار بر اقشار
کم درآمد جامعه خواهد شد.
البته دولت در کنار مالیات درآمدهای دیگری را در قالب بودجه خود تعریف کرده است که باید به گونهای اجرا شود که حداقل آثار تورمی را درپی داشته باشد. یکی از این درآمدها فروش اموال مازاد دولت است که از رقم 4.4 هزار میلیارد تومان سالجاری به 40.5 هزار میلیارد تومان در سال آینده افزایش یافته است.همچنین استفاده 30 هزار میلیارد تومانی از منابع صندوق توسعه ملی یا فروش 80 هزار میلیارد تومان اوراق دولتی نیز از جمله محلهای درآمدی دولت در بودجه 99 است که نحوه اجرای آنها اهمیت زیادی دارد چرا که همین طرحها آثار مالیاتی برای بنگاههای اقتصادی خواهد داشت.
درمجموع به نظر میرسد با بزرگتر شدن کیک اقتصاد و با مشارکت بخش خصوصی و تعاونی شاهد رشد و رونق تولید و به تبع آن افزایش درآمدهای مالیاتی خواهیم بود. بنابراین یکی از مهمترین روشها اجرای برنامههای متنوع در راستای رونق تولید است.
اگر بهدنبال افزایش درآمدهای مالیاتی هستیم باید بسترهای تغییر در شرایط اقتصاد کلان را فراهم کنیم تا از این مسیر بنگاههای بیشتری وارد رونق شوند. بخصوص بنگاههای کوچک و متوسط که سهم بالایی در اشتغالزایی و درآمدزایی دارند. به طوری که اقتصاد کشور از طریق بنگاههای کوچک و متوسط موفق به فقرزدایی و ایجاد اشتغال میشود.
در پایان یکی از موضوعات مهمی که باید به آن توجه ویژه داشت موضوع تحریم است که باعث واگرایی هزینه و درآمد دولت شده است. محدودیتهای تحریم از یک سود درآمدهای دولت را کاهش میدهد و از سوی دیگر هزینههای دولت نیز بالا میرود و با پدیده واگرایی هزینه و درآمد دولت مواجه میشویم.
اقتصاددان
بودجهای که هر ساله دولت تدوین و به مجلس ارسال میکند باید در هر دو طرف هزینه و درآمد متوازن و کارکرد توسعهای داشته باشد. درواقع بودجه و تمام بخشهای آن باید در راستای پیشرفت کشور و حل مشکلات اقتصادی کشور باشد.
با بررسی ارقام و اعداد بودجه دو نوع تفسیر میتوان داشت، تفسیر نخست همان است که سند مالی بودجه برنامهای برای رشد و توسعه کشور ارائه کند و تفسیر دیگر این است که هزینه و درآمد بودجه تنها برای تنظیم یک سال مالی انجام شود.
این در حالی است که انتظار این است که بودجه کارکرد توسعهای داشته باشد و برای مشکلات و خلأهای اقتصاد برنامه داشته باشد. دربخش درآمدهای بودجه 194 هزار میلیارد تومان سهم مالیات است که درمقایسه با سایر درآمدها عدد بزرگ و قابل توجهی است. زمانی که بخشی از بنگاههای اقتصادی هماکنون با مشکلات متعددی روبهرو هستند طبیعتاً افزایش فشار مالیات بر دوش آنها باعث تشدید مشکلات آنها میشود. بنابراین در تنظیم مالیاتها باید حال و شرایط بنگاهها و فعالان اقتصادی رعایت شود.
با این حال دریافت مالیات امری ضروری و قابل قبول است که در تمام دنیا از آن استفاده میشود. درهمین راستا یکی از تمهیدات مهم دراین زمینه افزایش پایههای مالیاتی جدید برای بخشهایی است که فرار مالیاتی دارند. براساس برآوردهای صورت گرفته هماکنون بین 30 تا 60 هزار میلیارد تومان حجم فرار مالیاتی در اقتصاد ایران است که اگر حاکمیت اراده کند و بتواند پایههای مالیاتی جدید را گسترش بدهد آثار مثبت بسیاری دارد. با این اقدام میتوان پایههای مالیاتی جدید را بهسمت بنگاههای بزرگی که مالیات نمیپردازند یا سهم واقعی خود را نمیپردازند و همچنین برخی از مشاغل مانند پزشکان و وکلا و... هدایت کرد تا ضمن افزایش درآمدهای مالیاتی عدالت مالیاتی نیز اجرا شود.
بهطور قطع از طریق پایههای مالیاتی جدید میتوان بخش عمده فرار مالیاتی را از بین برد. اما نباید با توسل به روشهای سلبی مالیات را از مردم دریافت کرد. چرا که این مسیر صوابی نیست و باعث فشار بر اقشار
کم درآمد جامعه خواهد شد.
البته دولت در کنار مالیات درآمدهای دیگری را در قالب بودجه خود تعریف کرده است که باید به گونهای اجرا شود که حداقل آثار تورمی را درپی داشته باشد. یکی از این درآمدها فروش اموال مازاد دولت است که از رقم 4.4 هزار میلیارد تومان سالجاری به 40.5 هزار میلیارد تومان در سال آینده افزایش یافته است.همچنین استفاده 30 هزار میلیارد تومانی از منابع صندوق توسعه ملی یا فروش 80 هزار میلیارد تومان اوراق دولتی نیز از جمله محلهای درآمدی دولت در بودجه 99 است که نحوه اجرای آنها اهمیت زیادی دارد چرا که همین طرحها آثار مالیاتی برای بنگاههای اقتصادی خواهد داشت.
درمجموع به نظر میرسد با بزرگتر شدن کیک اقتصاد و با مشارکت بخش خصوصی و تعاونی شاهد رشد و رونق تولید و به تبع آن افزایش درآمدهای مالیاتی خواهیم بود. بنابراین یکی از مهمترین روشها اجرای برنامههای متنوع در راستای رونق تولید است.
اگر بهدنبال افزایش درآمدهای مالیاتی هستیم باید بسترهای تغییر در شرایط اقتصاد کلان را فراهم کنیم تا از این مسیر بنگاههای بیشتری وارد رونق شوند. بخصوص بنگاههای کوچک و متوسط که سهم بالایی در اشتغالزایی و درآمدزایی دارند. به طوری که اقتصاد کشور از طریق بنگاههای کوچک و متوسط موفق به فقرزدایی و ایجاد اشتغال میشود.
در پایان یکی از موضوعات مهمی که باید به آن توجه ویژه داشت موضوع تحریم است که باعث واگرایی هزینه و درآمد دولت شده است. محدودیتهای تحریم از یک سود درآمدهای دولت را کاهش میدهد و از سوی دیگر هزینههای دولت نیز بالا میرود و با پدیده واگرایی هزینه و درآمد دولت مواجه میشویم.
دمای هوای برخی شهرها به منفی 18 درجه می رسد
بعد از چند روز افزایش دما از ابتدای این هفته با کاهش ناگهانی دما در اکثر نقاط کشور مواجه هستیم بهطوری که دمای هوا در برخی شهرها به منفی 18 درجه سانتیگراد میرسد. «حیدر مطاعی»، معاون راهداری سازمان راهداری و حمل ونقل جادهای کشور در گفتوگو با «ایران» با اشاره به اینکه در بیشتر مراکز استانها از جمله زنجان، همدان، اردبیل و تبریز تا روز سهشنبه این هفته شاهد کاهش دمای هوا از 12 تا 18 درجه زیرصفر هستیم، ادامه داد: در این مدت در گردنهها و جادههای این استانها برودت هوا و کولاک شدیدتر پیشبینی میشود؛ از اینرو از رانندگان تقاضا داریم از سفرها و تردد غیر ضروری در جادهها پرهیز کنند و در صورت تردد حتماً به تجهیزات اولیه مانند زنجیر چرخ و باک پر از سوخت مجهز باشند. سازمان هواشناسی کشور نیز با صدور اخطاریهای نسبت به بارش برف، وزش باد شدید، کولاک برف و کاهش محسوس دما در بیشتر مناطق کشور هشدار داد.
«فریبا گودرزی»، کارشناس سازمان هواشناسی در گفتوگو با «ایران» اظهار داشت: از ساعات پایانی امروز(20 بهمن ماه) در برخی نقاط شمال غرب، غرب، دامنههای زاگرس مرکزی از جمله استانهای البرز، قزوین، سمنان و تهران بارشها آغاز میشود که این سامانه بارشی در ارتفاعات به شکل برف خواهد بود. البته روز دوشنبه فعالیت این سامانه گسترده خواهد شد و انتظار میرود شاهد نشست برف در معابر نیز باشیم، از اینرو مدیران شهری باید آمادگی لازم برای پیشگیری از حوادث احتمالی را داشته باشند.
کارشناس سازمان هواشناسی افزود: بهدلیل تشدید فعالیت این سامانه تا پایان امروز(20بهمن ماه)، بارش برف، وزش باد شدید، کولاک برف، کاهش محسوس دمای هوا و یخبندان در مناطق مرتفع استانهای گیلان، مازندران و گلستان وجود دارد و ارتفاع برف در این مناطق حداکثر بین ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر خواهد بود. طی روز دوشنبه (۲۱ بهمن ماه) بارش برف در گیلان حداکثر بین ۳۰ تا ۷۰ سانتیمتر و در ارتفاعات این استان حداکثر تا ۱۱۰ سانتیمتر خواهد بود. همچنین طی این روز در جنوب آذربایجان غربی، غرب زنجان و شرق کردستان نیز شاهد بارش برف خواهیم بود.
وی خاطرنشان کرد: با ورود توده هوای سرد به کشور طی امروز و فردا دمای هوا در بیشتر مناطق بین ۸ تا ۱۵ درجه کاهش مییابد. همچنین تا روز سهشنبه در بیشتر مناطق کشور وزش باد شدید رخ خواهد داد و دریای خزر و خلیج فارس هم در این مدت مواج و طوفانی خواهد بود.
کشاورزان مراقب یخ زدگی باشند
در همین حال، بهدنبال کاهش شدید دمای هوا در روزهای پیش رو، «مسعود حقیقت» رئیس سازمان هواشناسی کشاورزی به کشاورزان و باغداران شمال توصیه کرد: اگر درحال برداشت محصول مرکبات هستند با توجه به کاهش شدید دمای هوا هرچه سریعتر نسبت به برداشت محصول خود اقدام کنند. همچنین گلخانهداران استانهای شمالی در جریان باشند که در 48 ساعت آینده بادهای شدیدی در راه است و آنان نیز لازم است سازههای گلخانهای خود را بررسی کنند تا متحمل زیان نشوند. حقیقت، به کشاورزان استانهای جنوبی چون خوزستان و بوشهر، توصیه کرد: در برداشت محصولات صیفی، سبزی، گوجه فرنگی و بادمجان، خیار و کدو تعجیل کنند. همچنین در این چند روزه به علت کاهش شدید دمای هوانباید از کود «ازته» که خودش باعث کاهش شدید دمای هوا میشود در مزارع گندم، جو وکلزا استفاده شود.
«فریبا گودرزی»، کارشناس سازمان هواشناسی در گفتوگو با «ایران» اظهار داشت: از ساعات پایانی امروز(20 بهمن ماه) در برخی نقاط شمال غرب، غرب، دامنههای زاگرس مرکزی از جمله استانهای البرز، قزوین، سمنان و تهران بارشها آغاز میشود که این سامانه بارشی در ارتفاعات به شکل برف خواهد بود. البته روز دوشنبه فعالیت این سامانه گسترده خواهد شد و انتظار میرود شاهد نشست برف در معابر نیز باشیم، از اینرو مدیران شهری باید آمادگی لازم برای پیشگیری از حوادث احتمالی را داشته باشند.
کارشناس سازمان هواشناسی افزود: بهدلیل تشدید فعالیت این سامانه تا پایان امروز(20بهمن ماه)، بارش برف، وزش باد شدید، کولاک برف، کاهش محسوس دمای هوا و یخبندان در مناطق مرتفع استانهای گیلان، مازندران و گلستان وجود دارد و ارتفاع برف در این مناطق حداکثر بین ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر خواهد بود. طی روز دوشنبه (۲۱ بهمن ماه) بارش برف در گیلان حداکثر بین ۳۰ تا ۷۰ سانتیمتر و در ارتفاعات این استان حداکثر تا ۱۱۰ سانتیمتر خواهد بود. همچنین طی این روز در جنوب آذربایجان غربی، غرب زنجان و شرق کردستان نیز شاهد بارش برف خواهیم بود.
وی خاطرنشان کرد: با ورود توده هوای سرد به کشور طی امروز و فردا دمای هوا در بیشتر مناطق بین ۸ تا ۱۵ درجه کاهش مییابد. همچنین تا روز سهشنبه در بیشتر مناطق کشور وزش باد شدید رخ خواهد داد و دریای خزر و خلیج فارس هم در این مدت مواج و طوفانی خواهد بود.
کشاورزان مراقب یخ زدگی باشند
در همین حال، بهدنبال کاهش شدید دمای هوا در روزهای پیش رو، «مسعود حقیقت» رئیس سازمان هواشناسی کشاورزی به کشاورزان و باغداران شمال توصیه کرد: اگر درحال برداشت محصول مرکبات هستند با توجه به کاهش شدید دمای هوا هرچه سریعتر نسبت به برداشت محصول خود اقدام کنند. همچنین گلخانهداران استانهای شمالی در جریان باشند که در 48 ساعت آینده بادهای شدیدی در راه است و آنان نیز لازم است سازههای گلخانهای خود را بررسی کنند تا متحمل زیان نشوند. حقیقت، به کشاورزان استانهای جنوبی چون خوزستان و بوشهر، توصیه کرد: در برداشت محصولات صیفی، سبزی، گوجه فرنگی و بادمجان، خیار و کدو تعجیل کنند. همچنین در این چند روزه به علت کاهش شدید دمای هوانباید از کود «ازته» که خودش باعث کاهش شدید دمای هوا میشود در مزارع گندم، جو وکلزا استفاده شود.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جــوابیه
پاسخ به پیام درج شده در تاریخ 20 آذر 98 با عنوان چرایی عدم انعقاد بیمه تکمیلی جدید
ماهیت سؤال نشان میدهد که در این زمینه انتقادی بهبیمه وارد نیست چرا که تعهد بیمهگر زمانی محقق میشود که بیمهگذار نسبت به انعقاد قرارداد اقدام میکند، در این مورد خاص سازمان متبوع شخص سؤالکننده باید برای تمدید قرارداد بیمه تکمیلی برای کارکنان خود اقدام کند.
مصطفی زندی / مدیرکل روابطعمومی و امور بینالملل
نظــــــــر مـــــردم
سگهای ولگرد استان مازندران/ مهرداد نیکو: سگهای ولگرد در شهرهای مختلف استان مازندران بسیار زیاد شده است. از مسئولین مربوطه خواهشمندیم فکری به حال این قضیه کنند.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جــوابیه
پاسخ به پیام درج شده در تاریخ 20 آذر 98 با عنوان چرایی عدم انعقاد بیمه تکمیلی جدید
ماهیت سؤال نشان میدهد که در این زمینه انتقادی بهبیمه وارد نیست چرا که تعهد بیمهگر زمانی محقق میشود که بیمهگذار نسبت به انعقاد قرارداد اقدام میکند، در این مورد خاص سازمان متبوع شخص سؤالکننده باید برای تمدید قرارداد بیمه تکمیلی برای کارکنان خود اقدام کند.
مصطفی زندی / مدیرکل روابطعمومی و امور بینالملل
نظــــــــر مـــــردم
سگهای ولگرد استان مازندران/ مهرداد نیکو: سگهای ولگرد در شهرهای مختلف استان مازندران بسیار زیاد شده است. از مسئولین مربوطه خواهشمندیم فکری به حال این قضیه کنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
مسئولان مشکلات کشور را به مردم بگویند
-
ایجاد یک زیست بوم نوآوری شهری در برنامه <تهران نوآور>
-
اسکوچیچ ایرانیزه شده است
-
دورهام نگذشته است
-
باید قوی شویم تا جنگ نشود
-
درآمدزایی 6 میلیارد دلاری با 121 میلیون بشکه نفت جدید
-
ترور سردار اشتباه بود
-
جان کارگران کف دستشان است
-
شیرازپایتخت کتاب در سال 99
-
شبهای روشن کودکان پیرسهراب
-
ایران جشنواره
-
ابزارهای نوین قدرت در عرصه بینالملل
-
پادزهر پایههای مالیاتی جدید
-
دمای هوای برخی شهرها به منفی 18 درجه می رسد
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین