
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سخن روز
حضرت زهرا سلام الله علیها:
خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد و نماز را برای دوری از تکبر و خودخواهی.
الاحتجاج علی اهل اللجاج (طبرسی)، ج1، ص99

سید جمال ساداتیان: بنگاه های اقتصادی از فرهنگ و هنر حمایت نمیکنند
چند سالی است که این گله میان اهالی سینما وجود دارد که هیچ بنگاه اقتصادی را نمیبینیم که از حوزه فرهنگ حمایت کند و همه تمرکزشان روی حوزههای اقتصادی و کشاورزی است که ۱۰۰ درصد مطمئن هستند گردش اقتصادی و مالی قابل قبولی برایشان دارد، به همین دلیل چون فرهنگ برای اقتصاددانها کمی ناشناخته است این جلسه برگزار شد تا دو طرف خود را به هم معرفی کنند و ما به عنوان نمایندهای از جمع هنرمندان بگوییم در این حوزه پتانسیل برای جذب سرمایههای خارج از حوزه هنر وجود دارد و تأکید کنیم اگر سینما بزرگ شود، تأثیر آن در حوزه اقتصاد فرهنگی کشور چقدر میتواند باشد.
تهیه کننده سینما درباره برگزاری جلسه تهیه کنندگان با نمایندگان و کارشناسان
سازمان فرابورس - ایران صحبت کرد./ ایسنا

یا هنرمند باش یا کاسب
حمیدرضا ششجوانی
پژوهشگر اقتصاد فرهنگ و هنر و عضو انجمن بینالمللی مطالعات بازار هنر TIAMSA
مسائلی مانند توقع مردم از هنرمندان برای ارائه هنر بهصورت رایگان پیش زمینه تاریخی و اقتصادی و اجتماعی دارد که در هم تنیده است. تصویر ما از هنرمند در طول تاریخ تغییر کرده و از قرن 20 به این سو تحت تأثیر انگارههای اروپایی قرار گرفتیم و تصویر هنرمند بوهمی انگاره غالب شده است. هنرمند بوهمی بیتوجه به پول است و فقیر و آشفته مینماید. اسطوره همنشینی جنون و هنر هم از همین جا میآید.
آلفرد شوتس پدیدارشناس اجتماعی میگوید مردم افراد را برحسب نقشی که دارند دستهبندی و سنخ هر فردی را مشخص کنند. وقتی میگوییم «معلم» ویژگیهایی در ذهنمان شکل میگیرد که سنخ اجتماعی این افراد را تشکیل میدهد. در مورد هنرمندان هم همین اتفاق میافتد و مردم نسبت به آنها یک انگاره ذهنی دارند. ویژگیهایی که در فرهنگ ما با سنخ هنرمند همراه شده، فقر بوده است. مردم هنرمند را کسی میپندارند که فداکارانه خودش را صرف هنرش میکند و به چیز دیگری نمیپردازد. در این سنخبندی هنر اسطورههایی هم هست مثلاً اینکه هنر مقدس است و شایسته نیست با پول و تجارت آلودهاش کنی. اگر هنرمند به چیز دیگری خصوصاً پول بیندیشد و عمل کند از سنخ ایدهآلیاش بیرون میزند. مردم میگویند تو هنرمند آرمانی مد نظر ما نیستی.در سنخ ایدهآلی که مردم از هنرمندان در ذهنشان دارند و خود هنرمندان هم در طول تاریخ این را تقویت کردهاند نان خوردن از هنر مناسب شأن هنرمند نیست چرا که هنرمند نباید انگیزهای غیر از خدمت به هنر داشته باشد.
ساختار بازار هنر هم در این مسأله دخیل است. بازار هنر بر اساس مفهوم «برنده صاحب همه چیز» کار میکند. دنیای هنر آبگیری است که هرچه بزرگتر باشد بازار ماهی بزرگتری از آن صید میکند. این خاصیت دنیای هنر است. اندکی از هنرمندان صاحب پول و در آمد بسیار میشوند و بسیاری از آنها چیزی گیرشان نمیآید. مطابق تحقیقات ما در
90 درصد اوقات معدل درآمد هنرمندان از راه هنر کمتر از معدل درآمد کارمندان دولت است و هنرمندان از راههای دیگری غیر از هنر زندگیشان را میگذرانند. یا شغلهای دیگری دارند یا پیشینه مالی قوی دارند. در اساس جامعه ساز و کاری ایجاد کرده که براساس آن هنرمند باید فداکار بماند و به هنرش با صرف وقت زیاد در کارش یارانه بدهد. ویژگی دیگر هنر این است که کالای شبه عمومی است. هرچقدر مردم از کالای عمومی استفاده کنند چیزی از آن کم نمیشود. هرچقدر مردم تابلویی را تماشا کنند از سهم دیگران کم نمیشود. ضمن اینکه کالای عمومی ویژگی دیگری هم دارد که کسی نمیتواند دیگران را از مصرفش منع کند. ضمن اینکه کالای عمومی استفاده رایگان دارد و کسی برایش پولی نمیپردازد. حالا میگوییم هنر کالای شبه عمومی است که میتوانی موانعی برایش ایجاد و مثلاً اعلام کنی که برای تماشای آن باید بلیت تهیه کنید اما اگر جامعه به رایگان بودن هنر عادت کرده باشد وقتی میگوییم برای آن باید پولی بپردازید این مسأله را تحمل نمیکند.
مردم تصویر شبکههای اجتماعی را از هنرمندان میبینند اما تصویر برندهها نه بازنده ها. در رویدادی مانند حراج تهران یک تابلوی نقاشی 3 میلیارد تومان فروخته میشود یا یک بازیگر برای اجرای یک تئاتر 800 میلیون تومان دستمزد میگیرد اما نکته این است که 100 هنرمند در حراج تهران آثارشان بخوبی فروخته می شود و بقیه هنرمندان که تعدادشان بسیار زیاد است چنین امکانی ندارند و بر اساس ساخت بازار هنر نمیتوانند و نباید داشته باشند. در غیر این صورت چرخ تجارت هنر نمیچرخد و سرمایهگذاری در آن بیمعنی میشود. اما آن 100 هنرمند در شبکههای اجتماعی همیشه مقابل دید مردم هستند و مردم بقیه هنرمندان را بدرستی نمیبینند.
هنر جزو خدمات حضوری است و خدمات حضوری در شرایط تحریم بسیار آسیب دیدند. تحریم بیشتر از هرکسی هنرمند را آزار میدهد و پس از تحریم، کرونا تقریباً معاش هنرمندان را تعطیل کرد. هنرمندی که تنها کار هنر میکرد اکنون با تنگنای جدی معاش مواجه است و این مسأله بسیاری از هنرمندان را آزار میدهد چون خدمات دیگری مانند آموزش هنر هم که مشغول آن بودند بهدلیل شیوع بیماری کرونا تعطیل شده است. در این شرایط یک راه بیشتر برای هنرمند باقی نمیماند که فعالیتهایش را در بستر دیجیتال عرضه کند و کلاسهای آنلاین برگزار کند و خدماتش را بهصورت آنلاین ارائه دهد. حال در این شرایط اگر هنرمندی تصمیم گرفت هنرش را آنلاین عرضه کند این خدمات باید رایگان باشد؟

عهد الوفاق در عصر جدید
مهدی شفیعی
مدیرعامل مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران
روزنامه الوفاق یکى از نشریات مؤسسه فرهنگى مطبوعاتى ایران وارد بیست و سومین سال فعالیت خود شد. تولد «الوفاق» در سال ۱۳۷۶ با ایام ولادت حضرت رسول اکرم صلىالله علیه و آله و سلم (مظهر صبر و رحمت) مصادف بود و اکنون پس از گذشت ۲۳ سال، سالگرد این تولد، مقارن با ایام مبارک ماه ذیالحجه و اعیاد قربان (مظهر عدالت و مهرورزى) و غدیر خم (عید برادری و برابری) است.
براساس نام و هویت الوفاق، برادرى و دوستى، و وفاق هدف اصلى این روزنامه است؛ برادرى میان مسلمانان و میان مردم منطقه و جهان. زیرا طبق تعالیم اسلامى، تفرقهافکنى از برنامههاى شیطان است و ایجاد برادرى، مهرورزى و وحدت، گام نهادن در راه خداوند متعال.بنا به فرموده بنیانگذار جمهورى اسلامى «دعوت به اسلام، دعوت به وحدت است». براین اساس روزنامه الوفاق در نزدیک به یک ربع قرن فعالیت خود نقش مؤثری در وحدت میان ملتهای منطقه داشته و با فعالیتهای رسانهای خود در منطقه و جهان اسلام بازوی فکری مهمی در دیپلماسی رسانهای بوده است که در این مسیر کمک شایان توجهی به اهداف نظام از جمله برادری و وحدت میان مسلمانان منطقه و نیز مقابله با اخبار یکسویه و گاه جعلی و تفرقهبرانگیز نظام سلطه داشته است.
روزنامه الوفاق برای تعداد زیادی از مخاطبان و مراکز تصمیمگیری در منطقه و کشورهای عربی شناخته شده است. این روزنامه پل ارتباطی مهم ایران با جهان عرب است؛ بهواقع دریچه مهم رسانهای با جغرافیای وسیع عربزبانان که تا آفریقا نیز گسترده شده و چه ابزاری بهتر از روزنامهای عرب زبان برای ارتباط و شناخت بیواسطه آنان از واقعیات حیات اجتماعی - سیاسی - دیپلماسی و فرهنگی ایران. اهمیت این روزنامه در این است که در تهاجم سوء رسانهای برخی کشورهای منطقه علیه ایران، میتواند ارتباط مستقیمی با مخاطبان عربزبان بگیرد و پیام مودت و وفاق و برادری ایران با همسایگان و دیگر کشورهای منطقه را ارسال کند.
حالا بعد از نزدیک به ربع قرن تلاش مسیری را طی میکند که بتواند با مخاطب خود در منطقه و جهان اسلام ارتباط جدیتری داشته باشد و از راههای گوناگون در تعامل باشد. این روزنامه به همین منظور و برای آینده خود، تلاش برای حفظ مرجعیت و تقویت بخشهای آنلاین را متصور است.
در این سالها الوفاق علاوه بر پیشرفت در حوزه رسانه توانسته است در حوزه فضای مجازی نیز به افزایش مخاطبان روزنامه کمک کند و مکمل مؤثری در راستای اهداف مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران و رسانههایش برای تقویت ارتباط و اطلاعرسانی به مخاطبان باشد.
امید است روزنامه الوفاق در سال پیش روی خود با تدارک برنامههای جدیتر و متنوعتر طیف وسیعتری از مخاطبان را در محیط شبکههای اجتماعی و بهصورت آنلاین پوشش دهد و در دوره جدید فعالیت خود مؤثرتر و پرنفوذتر باشد. جا دارد از فعالیتهای چنددهه روزنامهنگاری آقای مصیب نعیمی که از سرمایههای گرانسنگ رسانهای ایران و منطقه هستند تشکر و قدردانی داشته باشم. همچنین موفقیتهای این سالهای الوفاق به همت همکاران عزیز روزنامه محقق شده است و این رسانه مهم خانواده مؤسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران توانسته است بین مخاطبان در کشورهای عربی به دلیل همین تلاشها شناسا باشد.
بیست و سومین سالروز تولد روزنامه الوفاق را به کارکنان پر تلاش رسانه مؤسسه فرهنگی -مطبوعاتی ایران و مخاطبان ارجمندش تبریک عرض میکنم.

#کرونا_را_جدی_بگیریم
یگانه خدامی
آمار کرونا انگار قصد ندارد کمتر شود. همچنان تعداد روزانه مبتلاها و قربانیان در ایران بالاست و شرایط هیچ استانی خوب نیست. کاربران زیادی این روزها با هشتگ کرونا را جدی بگیریم، درباره نزدیک بودن این بیماری به همه و خطراتش می نویسند. از درگیری خود و خانوادهشان با کرونا، خستگی کادر درمان، انتقاد از برگزاری کنکور و مراسم مختلف در این شرایط و دلیل اجرا شدن طرح ترافیک در تهران که روزهای سختی را میگذراند: «مگه اصل اول پروتکلهای جهانی این نبود که از هر تجمعی اجتناب کنید؟ چی شد که تبدیلش کردیم به «برگزاری تجمعات با رعایت پروتکلها؟»، «سؤالی که پیش میاد اینه که دقیقاً چند هزار نفر دیگه باید بمیرن تا شما بفهمید که نباید عروسی و مهمونی بگیرید و برید، نباید سفر کنید، نباید جاهای شلوغ برید، باید ماسک بزنید، و البته اشتباهاتتونو توجیه نکنید؟!»، «کنکور کرونایی! در حالی که قرارشده با رعایت پروتکلهای بهداشتی کنکورهای سراسری بزودی برگزار شود، ولی اگر زیرساخت لازم برای درست عملی شدنش وجود نداشته باشه... احتمالاً با موج عظیمی از داوطلبهای کنکوری آلوده به کرونا مواجه خواهیم شد»، «چرا این آمار پایین نمیاد؟! امروز 212 مرگ بر اثر کرونا مجموعاً تا حالا
15 هزار و 912 نفر بر اثر کرونا فوت شدن»، «میگن اگه کنکور برگزار شه، از هر سه نفر فرد حاضر احتمال اینکه یک تا دو نفر کرونا بگیره هست حالا با این اوصاف شما حساب کنید هر کدوم از اون یک تا دو نفر چطوری میتونن ویروس رو توی خونوادشون پخش کنن»، «برای بار دوم مبتلا شدم. احتمالاً پلن اینه که کادر درمان تموم شن»، «هر ۳۷ثانیه یک مبتلا داریم و هر ۷دقیقه یک نفر را از دست میدهیم»، «به نظر میرسه ما نمیتونیم کرونا رو شکست بدیم. ته تهش یه مساوی عزتمندانه یا شکست با اختلاف کم بخوریمم باز چیزی از ارزشهامون کم نمیشه»، «اگر من ماسک بزنم یعنی جون هموطن و همنوعم برام عزیز و مهمه اگه تو ماسک بزنی یعنی جون من برات ارزش داره پس با هم ثابت کنیم وجود همدیگه رو دوست داریم و به کسانی که ندارند دوستانه تذکر بدیم»، «ستاد مقابله با کرونای تهران بر لغو طرح ترافیک اصرار دارد، اما شهرداری تهران تمکین نمیکند! این در حالی هست که مترو و اتوبوس جزو مکانهای پر خطره...»، «جناب شهردار ممکن است دلیل مخالفت خود را با لغو طرح ترافیک اعلام کنید؟ مگر نظر ستاد ملی مبارزه با کرونا این نیست؟»، «نصف آمار فوتیها از تهرانه و کسی به روی خودش نمیاره! بارها گفتند تصمیم ستاد مقابله با کرونا لازم الاجراست، ولی دیروز استاندار تهران گفتند ستاد مقابله با کرونای استان میخواد طرح ترافیک رو لغو کنه اما شهرداری پایتخت نمیزاره»، «عزیزم نمیخوای طرح ترافیک رو برداری ملت این طور توی مترو و اتوبوس پرپر نشن؟»، «212 نفر طی 24 ساعت گذشته جان خودشون رو بر اثر کرونا از دست دادند. حالا اصرار به برگزاری خیلی چیزها از جمله کنکور داشته باشید.»

توحید محور اصلاح جامعه
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
امام محمدباقر(ع) برترین شخصیت جهان اسلام درعصر خود بود و مسلمانان در بزرگداشت واعتراف به فضل و کمال حضرتش اتفاق نظر داشتند. از اینرو وقتی درآستانه برگزاری یکصد وسومین مناسک حج پس از فتح مکه او را میان خود نیافتند کنجکاو شدند تا بدانند، آشکارترین پرچم برافراشته خاندان نبوت که مقصود ومراد عالمان واندیشمندان بلاد اسلامی ومورد تکریم وتقدیر آنان بود، چرا همچون سالهای قبل کنارشان نیست! غافل از آنکه همین پایگاه اجتماعی امام باقر(ع) خشم وغضب امویان را برانگیخته وموجب گشته تا آنان دست به جنایت دیگری بیالایند وحضرتش را به شهادت برسانند. نفوذ فراگیرامام باقر(ع) منزلت رهبری امت را به جایگاه خود بازگردانده وتعالیم مکتب را نیز از ورای یک قرن تغییر ومسخ شدگی به مسیری کشاند که میتوانست در برابر هجوم عناصر بیگانه ومنحرف، از خود مقاومت نشان دهد و در درازمدت اصالتهای مکتب حفظ واستمراریابد. کوشش امام باقر(ع) که در تأسیس دانشگاه بزرگ اسلامی با صدها دانش پژوه وجویای علم از سراسر بلاد اسلامی تجلی داشت، ضمن معرفی و صیانت از رسالت محمدی(ص) ناسازگاری خط خلافت با خط رسالت را مینمایاند، امری که خلفای اموی بر آن حساس بوده و میدانستند درصورت تداوم، مشروعیت آنان برای استقرار در جایگاه رهبری مسلمانان بهعنوان خلیفه مسلمین را به چالش خواهد کشید. با روی کار آمدن امویان انحراف از اصول اسلام آغاز و بتدریج شدت گرفت، در این میان عرصه فکر وعقیده نصیب بیشتری برده وآسیب فراوانی دید، تا آنجا که مکاتب اعتقادی متعددی در فضای فکری جوامع اسلامی ایجادوهر کدام با پیروانی متعصب تبدیل به جریانی فکری که با اصول روشن مکتب اسلام درتزاحم بود، شدند. این جریانات بدعتهای بیشماری را که با کتاب وسنت پیامبر اسلام منافات داشت رواج داده و باب شک و شبهه پیرامون عقاید اصیل مکتب نبوی را گشودند. حکومتگران نیز نقش بزرگی در گسترش اینگونه افکار داشته و بهعنوان ابزاری در جهت تحکیم پایههای خلافت خود از آن استفاده میکردند. آنان با نادیده گرفتن معیار دانش وتقوی، خلافت را در فرزندان خود موروثی کرده وهمه پستهای مهم را به افراد متملق و نزدیکان خود سپردند، همچنین با ایجاد ترس و طمع درافراد بانفوذ وصاحبان رأی ونظر، آنان را نیز با خود همراه ساختند. در چنین شرایطی امام محمد باقر(ع) برای اصلاح اموروعبور دادن جامعه از بحران فکری، به مقابله با تقلید کورکورانه و سطحی نگری برخاست و افکارعمومی را به سمت اندیشههای ناب ومفاهیم اصیل اسلامی سوق داد. آن حضرت همزمان با نقد اندیشههای انحرافی، جامعه را با تعالیم اسلام آشنا و به اصل محوری توحید توجه میداد، زیرا در مجموعه تعالیم اسلام عبودیت خالصانه پروردگار یکتا و پرهیز از شرک درهرکیفیتی میتواند عامل مهمی در اصلاح اندیشه وعمل بوده وبشریت را به سعادت حیات دنیایی و پس از آن برساند. از اینرو آن حضرت پیروی از عقاید انحرافی و بدعتها از جمله غلو در حق بزرگان دین را مصداق شرک دانسته ومی فرماید: «نه علی(ع) را پایینتر ازآنچه خدا برایش قرار داده بیاورید ونه او را بالاتر از مقامی که خداوند برایش قرار داده ببرید.» همچنین خطاب به پیروان وباورمندان میفرماید: «ای گروه شیعه، همواره ازگروه میانه باشید که تندروان به سمت شما برگردند و کندروان به شما برسند.»

فقیر و غنی به روایت مرادی کرمانی
نوشتههای هوشنگ مرادی کرمانی چندان سن و سال سرشان نمیشود، از دانشآموزی که تازه به دنیای نوجوانی قدم گذاشته تا پیرمرد یا پیرزنی 80 ساله میتوانند مخاطب کتابهای او باشند، نکتهای که درباره داستان «آبانبار» هم صادق است؛ کتابی متفاوت از دیگر نوشتههای این نویسنده معاصر که اوایل دهه نود با همکاری نشر معین منتشرشده و بارها تجدید چاپ شده. اما عمدهترین تفاوت این کتاب با دیگر نوشتههای مرادی کرمانی را شاید بتوان در تلاش او برای بهره گرفتن از نثری دانست که در آن ردپایی از واژههای ادبیات کهن و حتی حکایتهای قدیمی دیده میشود. اما چرا آبانبار کتاب خوبی بویژه برای نوجوانان است؟ شاید بخشی از پاسخ این سؤال را بتوان در تصویری جستوجو کرد که مرادی کرمانی در این داستان از زندگی نسلهای گذشته ارائه کرده. روزگاری که هنوز خبری از دنیای مدرن و وسایل برآمده از آن نبوده و بویژه در مناطق کویری آبانبارها اهمیت بسیاری داشتهاند. بخش مهمی از خانههای روزگار دور که هنوز هم ردپایی از آنها در شهرهایی همچون کرمان و یزد دیده میشود، هرچند که دیگر کاربردی ندارند و تنها فایدهشان جلب توریست و گردشگر است. با آبانبار، فرصت برای مخاطبان نسل جدید فراهم میشود تا با سبک و سیاق زندگی گذشته آشنا شوند. اما نکته جالبتوجه درباره این داستان حضور همچنان برقرار بخشی از روزگار کودکی خود مرادی کرمانی در ماجرای کتاب است که دوره زمانی آن شاید نهایت به 70سال قبل بازگردد. ماجرا از مکتب خانه و پسربچههایی شروع میشود که شیخی در تلاش است تا به آنان درس زندگی بدهد و البته بازهم موضوع فقیر و غنی در میان است. شخصیتهای اصلی کتاب را نوجوانان تشکیل میدهند، الماس که از خانوادهای متمول است و پدرش حامی بخشی از مخارج مکتب و عماد که خانوادهای فقیر دارد.عماد هنوز درکی از ثروت و تأثیر آن ندارد، منتهی متوجه شده الماس غذاهایی میآورد که فرق دارد، روزی برای گرفتن لقمهای حلوا از الماس حاضر به انجام کاری میشود که بخش عمده داستان بر محور آن میچرخد. آبانبار را که بخوانید نهتنها از یکی دیگر از نوشتههای این نویسنده معاصر لذت بردهاید بلکه فرصتی برای آشنایی با بخشی از فرهنگ شهرها و روستاهای توابع کرمان قدیم هم پیدا میکنید.

به نام تاریخ
7 مرداد
در روز جشن باستانی مردادگان باید از کارگردان بزرگی یاد کنیم که امروز سالروز تولد اوست. از مسعود کیمیایی. در کنار هنرمندان و چهرههای فرهنگی دیگری که امروز به دنیا آمده یا درگذشتهاند.
تولدها
مسعود کیمیایی: کارگردانی که فیلم «قیصر» او یکی از شناخته شدهترین و محبوبترین فیلمهای سینمای ایران است سال 1320 به دنیا آمد. نام او با فیلمهایی چون سرب، تیغ و ابریشم، ردپای گرگ، شهرت یافت، اعتراض و سلطان گره خورده و در صفحات فرهنگی امروز روزنامه ایران دربارهاش میخوانید.
رحیم نوروزی: بازیگر سینما و تلویزیون که بازی اش در سریال «پس از باران» همچنان ماندگار است امروز 53 ساله میشود. رحیم نوروزی با حضور در کلاسهای بازیگری بهروز بقایی و بهزاد عشقی این هنر را آغاز و با بازی در نمایشنامههای اکبر رادی بهصورت جدی بازیگری را دنبال کرد. «پس از باران» و نقش فرخ، رحیم نوروزی را به شهرت رساند و پس از آن در فیلمها، تئاترها و سریالهای بسیاری بازی کرد. نمایشهایی چون «افرا یا روز میگذرد» به کارگردانی بهرام بیضایی، «یک صبح ناگهان»، «مرگ فروشنده»، «عشق و عالیجناب»، سریالهایی مانند «خانهای در تاریکی»، «کلانتر»، «شهریار»، «مدار صفر درجه»، «روز حسرت»، «سالهای برف و بنفشه»، «معمای شاه» و «وارش» و فیلمهایی مانند «تب»، «دوزخ، برزخ، بهشت»، «در مسیر باران» و «یک گزارش واقعی». رحیم نوروزی نویسنده و کارگردان نمایشهای «شما خانمی با مانتوی آبی ندیدید؟» و «میرم روزنامه بخرم» هم بوده است.
سالروز تولد ابراهیم مطیعی نمایشنامه نویس، شیوا مسعودی پژوهشگر تئاتر و کارگردان، احمد مینایی نویسنده و کارگردان و بازیگر، آناهیتا افشار بازیگر، نوید فرح مرزی چهرهپرداز و طراح صحنه، محمد دائم کار هنرمند نقاشی روی سفال، محمد آتشی شاعر، مهدی بهرامی داستاننویس، حافظ عظیمی شاعر و باد باتیکر فیلمساز امریکایی هم امروز است.
درگذشتها
مدیا کاشیگر: مترجم، نویسنده و شاعر کشورمان سال 96 در چنین روزی درگذشت. مدیا کاشیگر متولد سال 1335 بود و تحصیلات متوسطه را در کشور فرانسه به پایان رسانده بود. در دانشگاه در رشته معماری و اقتصاد پذیرفته شد اما تحصیل را نیمه تمام گذاشت و به جای آن شعر و ترجمه را جدیتر دنبال کرد. او که از بنیانگذاران جایزه احمد محمود و عضو هیأت امنای این جایزه بود خودش قصههایی را با نامهای «وقتی مینا از خواب بیدار شد» و «خاطرهای فراموش شده از فردا» منتشر کرد و مجموعه شعری هم بهنام «سونات برفی در رِ مینور» داشت. آثاری از ولادیمیر مایاکوفسکی، فرناندو آرابال، اوژن یونسکو، آلبر کامو، آنتوان
دو سنت اگزوپری و پل ریکور با ترجمه مدیا کاشیگر در ایران منتشر شد و شناخته شدهترین ترجمه او «ابر شلوارپوش» مایاکوفسکی است.
عبدالله فرادی: امروز 24 سال از درگذشت یکی از استادان بنام خوشنویسی ایران میگذرد. عبدالله فرادی که از استادان انجمن خوشنویسان ایران بود در سال 1306 به دنیا آمده بود. پدرش اهل قلم بود و به فرزندانش توصیه میکرد خط را به قاعده و خوش بنویسند. عبدالله فرادی این توصیه را جدیتر دنبال کرد و در کنار تحصیل در رشتههای الهیات و معارف اسلامی و زبان و ادبیات فارسی و البته زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه سوربن فرانسه خوشنویسی را که از کلاس چهارم ابتدایی آغاز کرده بود جدیتر آموخت. عماد طاهری ملقب به عمادالشریعه، علی مخصوص، علی آقاحسینی، علی اکبرخان کاوه استادانی بودند که او نزد آنها خوشنویسی را یادگرفت و در نهایت سال 1323 شاگرد سیدحسن میرخانی شد. فرادی پس از بازنشستگی از مشاغل حقوقی نسخه شناسی را در دانشگاه تهران و طراحی حروف را در دانشگاه آزاد تدریس کرد و البته یکی از استادان انجمن خوشنویسان ایران بود. کتابت و خوشنویسی «داستان زال و رودابه»، «شرح نهج البلاغه»، «فرمان مالک اشتر»، «مرقع قند پارسی» و «مقدمه گنجینه هنر» از آثار اوست. ضمن اینکه بسیاری از کتیبههای مساجد کشور با خط او نوشته شدهاند.
آنتونیو ویوالدی: یکی از مشهورترین آهنگسازان دوران باروک در سال 1741 در چنین روزی درگدشت. آنتونیو لوچو ویوالدی که به نواختن ویولن هم شهرت دارد سال 1678 در ایتالیا به دنیا آمد و از پدرش ویولن را یاد گرفت. با آموزشهای پدر و تلاش خودش استاد ویولن پرورشگاهی در ونیز ایتالیا شد و بسیاری از کنسرتوها و قطعات مذهبی را برای کودکان این پرورشگاه تصنیف کرد و در این سالها بسیاری از قطعات خود را هم نوشت. در سال 1705 اولین مجموعه از آثارش را با نام «اپوس یک» منتشر کرد و پس از آن کارش را ادامه داد. در سال 1713 مدیر اپرا شد و مدتی پس از آغاز کارش تصنیف یازده «آریا» که توسط او رهبری میشد بسیار موفق اجرا شد. نقطه اوج کار ویوالدی کنسرتوهای «چهار فصل» بود که حدود سالهای 1720 میلادی آنها را نوشت. کنسرتوهایی که جنبشی نو در ادراک موسیقی به وجود آوردند و در آن آواز پرندگان، صدای تندبادها، آواز چوپانها و بسیاری از نواهای طبیعت و زندگی مردم را به نمایش گذاشت.
یوهان سباستیان باخ آهنگساز آلمانی، بهروز ثروتیان پژوهشگر ادبی و مصحح و ایرن زازیانس بازیگر هم در چنین روزی درگذشتند.

عکس نوشت
امروز تابلوهای نقاشی سهگانه بنکسی با هدف جمعآوری کمک مالی برای بیمارستانی در «بیتلحم» به مزایده گذاشته می شود.
انتطار می رود این سه تابلو نقاشی رنگ روغن که به بحران مهاجرت اشاره دارند و به «منظره دریای مدیترانه» شناخته میشوند به قیمت ۸۰۰ هزار الی ۱/۲ میلیون پوند به فروش برسند. قرار است این سه اثر در جریان حراجی ساتبیز در کنار خودنگارهای از«رامبرانت» به فروش گذاشته شوند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
سید جمال ساداتیان: بنگاه های اقتصادی از فرهنگ و هنر حمایت نمیکنند
-
یا هنرمند باش یا کاسب
-
عهد الوفاق در عصر جدید
-
#کرونا_را_جدی_بگیریم
-
توحید محور اصلاح جامعه
-
فقیر و غنی به روایت مرادی کرمانی
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت

اخبارایران آنلاین