ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سفیر اسبق ایران در روسیه و مذاکره کننده ارشد ایران در توافقنامه اوراسیا، علل ناکامی رابطه اقتصادی ایران و روسیه را بررسی کردند
روابط با روسیه معطل اراده بود
گروه اقتصادی/زمانی که سفیر اسبق ایران را راهی روسیه میکردند، وزارت امور خارجه او را با تصویری غیرواقعی و این مبنا که «روسها نمیخواهند در مسائل سیاسی، اقتصادی و امنیتی با ما همکاری کنند و همیشه دنبال کلاهبرداری و بازی کردن با کارت ما هستند» روانه کرد و آقای سفیر رفت و دید نه تنها چنین تصوری درست نیست بلکه زمینههای بسیار مناسبی بویژه در عرصه مبادلات تجاری و اقتصادی برای همکاری با این کشور وجود دارد. این تجربه رضا سجادی، سفیر اسبق ایران در روسیه است که در میزگردی با موضوع «فرصتهای اقتصادی پیش رو در همکاری با روسیه» بیان میکند. مشروح این نشست را که با حضور رضا سجادی، سفیر اسبق ایران در روسیه و میرهادی سیدی مشاور امور بینالملل سازمان توسعه و تجارت و مذاکره کننده موافقتنامه تجاری ایران و اتحادیه اوراسیا در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار شد، در ادامه میخوانید.
وضعیت تعاملات و روابط ایران و روسیه را در شرایط فعلی چطور میبینید و زمینههای همکاری ایران و روسیه را چطور میبینید؟
سجادی: یکی از بزرگترین مشکلات فراروی همکاری ایران و روسیه این است که در سالهایی که حکومت کمونیستی شوروی حاکم بوده تقریباً ارتباطات بسیار محدودی با روسیه داشتیم. شناخت بازرگانان و اقتصاددانهای ما از روسیه بسیار کم است. مشکل دیگری که فراروی ما بوده این است که در آن سالها که ما نتوانستیم شناخت درستی از روسیه پیدا کنیم، برعکس با سیستم قوی و حرفهای غرب در تعامل بودیم. در نتیجه همه عادات و رویههای اقتصادی ما مبتنی بر واردات از غرب شکل گرفته است. در بازرگانی و تجارت مسأله سابقه و ارتباطات گذشته خیلی مهم است و چون این رابطهها نهادینه شده بود، در نتیجه نمیتوانستیم براحتی شاهد تغییر آن باشیم؛ تا وقتی که غرب یک تحریم همه جانبه علیه ما را شروع نکرد این رابطه کماکان ادامه پیدا کرد و ما وابسته خرید از خارج بودیم و زمانی که تحریمها شروع شد کم کم دو زمینه اتفاق افتاد. یک زمینه گرایش اقتصادی به سمت شرق شامل روسیه، چین و هند و دوم گرایش به درونیسازی نیازهای داخل؛ فایده دیگر تحریم این بود که مجموعههای داخلی تقویت شدند و شرکتها و سازمانهای دولتی مجبور شدند که از توانمندیهای داخل نیز استفاده کنند. به مرور زمان که حال و هوای صرف تعامل با غرب متوقف شده آرام آرام همکاری با شرق و بخصوص روسیه شروع شده است؛ متأسفانه سازمانهای دولتی ما خیلی از بخشهای خصوصی عقبتر هستند. هنوز شاهدیم که وزارت نفت هیچگونه آمادگی همکاری با روسیه ندارد. بانک مرکزی اساساً روسیه را دشمن خود تلقی میکند و هنوز در فضای جنگ سرد هست و خود را طرفدار امریکا دانسته و روسها را شوروی میبیند و کارشکنی میکند و راهگشایی نمیکند. ما تا مدتی با این مشکل روبهرو خواهیم بود ولی وضعیت تبادلات اقتصادی بهتر از گذشته شده و امیدواریم با شناخت بهتر ظرفیتهای خود و ظرفیتهای روسیه، ورود کنیم و این یک تا دو میلیارد دلاری که در حال حاضر از روسیه مواد اولیه خریداری می شود و شامل چوب، مواد شیمیایی و برخی از فلزات است؛ تبدیل شود به روابط دو جانبه که در آن صنایع هایتک جمهوری اسلامی، صنایع داروسازی، محصولات مبتنی بر تکنولوژی نانو و موضوعاتی از این دست وارد چرخه اقتصادی شود و بتوانیم با روسها در این زمینهها همکاری کنیم. این چشمانداز کلی است که به نظر میآید از خرید مواد اولیه شروع شده، مقداری پیش رفته و بعد بهدلیل نبودن شرایط در دستگاههای دولتی ما و دستگاههای دولتی روسیه تقریباً بحث تحریم، کاهش پیدا کرده ولی با توسعه تحریم اوضاع به سمت مناسب تری میرود. امروزه مقدار صادرات قابل توجهی در زمینه گل و گیاه داریم. مؤسسات زیادی در شمال کشور تشکیل شده که اینها صرفاً تولید برای صادرات میکنند. در بخشهای هایتک مثل تولید کاتالیزورها زمینههایی فراهم شده، شرکتهایی تأسیس شدند که فقط برای روسیه تولید میکنند و آرام آرام در آینده نزدیک شرایط رو به بهبودی خواهد رفت.
آقای سیدی، شما زمینه همکاری میان طرفین را چگونه می بینید؟
سیدی: در پاسخ به سؤال شما با توجه به اینکه من مذاکرهکننده موافقتنامه تجارت ایران و اتحادیه اوراسیا بودم از همین موافقتنامه آغاز میکنم؛ موافقتنامهای که بعد از دو سال و نیم مذاکره با اتحادیه اقتصادی اوراسیا منعقد کردیم و بیش از دو سال است که اجرایی شده است. اتحادیه اقتصادی اوراسیا متشکل از روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، ارمنستان و بلاروس است. طبعاً بار اصلی اقتصادی و سیاسی این اتحادیه معطوف به توان اقتصادی و تجاری روسیه است. قریب به ۷۰ تا ۸۰ درصد وزن اقتصادی اوراسیا مربوط به روسیه است و این موافقتنامه منعقد شده تا بتواند تجارت ما را با اتحادیه اوراسیا خصوصاً روسیه تسهیل کند. موافقتنامههای تجاری با کاهش یا حذف تعرفههای گمرکی بین دو طرف توافق زمینه را برای شکلگیری تجارت بیشتر آماده میکنند. در دنیا طبق آماری که سازمان جهانی تجارت داده، از کل صادرات ایران بیش از ۵۰ درصد صادرات به مقصد کشورهایی صادر میشود که پیشتر چنین توافقهایی را منعقد کردهاند و به این صورت صادرات سهل و کم هزینه شده است. این ۵۰ درصد میانگین جهانی است و در عین حال برخی از کشورها بیشتر از ۵۰ درصد را ترجیحی یا تجارت آزاد پوشش میدهند. به این معنی که تجارت نامههای متعددی دارند که زمینه ساز چنین تجارتی است. به طور مثال ترکیه بیش از ۲۰ موافقتنامه تجارت آزاد دارد. در موافقتنامههای تجارت آزاد تعرفه برای اغلب کالاها صفر میشود. این امر، تجار آن کشور را در موقعیت بهتری در بازار قرار میدهد و قدرت رقابت بالاتری به آنها میدهد. این میانگین ۵۰ درصد را باید در جهان معیار قرار دهیم، ما در ایران توافقهای خیلی محدودی داریم و بین ۴ تا ۵ درصد صادرات ما تحت پوشش توافقهای ماست. قبلاً امتیاز گرفتیم و تجار میتوانند صادرات سهل تری با آنها داشته باشند. وقتی این ۵ درصد را با ۵۰ درصد مقایسه میکنیم میبینیم که ما یک شکاف بزرگی از این حیث با میانگین جهانی داریم. در این شرایط ما با اتحادیه اقتصادی اوراسیا که ۵ کشور هستند یک موافقتنامه منعقد کردیم و فعلاً این موافقتنامه تجارت ترجیحی است که اثرات مثبتی داشته است. در سال اول ۸۲ درصد صادرات ما در اقلام تحت پوشش موافقتنامه افزایش پیدا کرده است و این افزایش در سال دوم نیز با درصدهای متفاوتی ادامه دارد. امیدواریم این موافقتنامه بتواند بسترسازی لازم را برای افزایش تعاملهای دو طرف فراهم بیاورد. این موافقتنامه چون ترجیحی است یعنی اینکه اقلام محدودی تحت پوشش آن هستند، تعرفههای آن کمی تا قسمتی کاهش پیدا میکند اما در حال مذاکره هستیم این را تبدیل به موافقتنامه تجارت آزاد کنیم. در موافقتنامه تجارت آزاد تقریباً حدود ۸۰ درصد کالاها تعرفه آنها به صفر میرسد. این میتواند تأثیر بسیار مهمی در افزایش تعاملات تجاری، اقتصادی، سرمایه گذاری، فناوری و از این قبیل داشته باشد. ما قصد عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا نداریم و صرفاً کاری که اکنون انجام میدهیم در حد موافقتنامه تجاری است که با آنها منعقد کردیم که فعلاً بهصورت ترجیحی است و بزودی با اتمام مذاکرات به تجارت آزاد تبدیل میشود. این کار امکان خیلی خوبی را فراهم خواهد کرد که تجار ما بتوانند از این شرایط استفاده کنند و دستکم تعاملات تجاری بتواند بین دو طرف افزایش پیدا کند.
نقش این موافقتنامه در شرایط تحریمی سختی که کشور در آن است، چیست و چه فرصتهایی را میتواند پیش روی ما بگذارد و اینکه این موافقتنامهها چه فرصتهای اجرایی را میتواند پیش روی کشور قرار دهد؟
سیدی: موافقتنامهها عمدتاً مبتنی بر مقررات بینالمللی هستند. شاید مستقیماً بگوییم که یک موافقتنامهای این امکان را دارد که امور مربوط به تحریم را تحت پوشش قرار دهد و راه حلی برای آن در دل توافق ببیند، نباید اینطوری نگاه کنیم؛ موافقتنامهها چنین ظرفیتی ندارند اما نکتهای که وجود دارد این است که طبیعتاً تعاملات اقتصادی و تجاری بالاتر و گستردهتر و تجارت با وسعت بیشتر زمینه لازم را فراهم می کند تا کشوری مثل ایران بخشی از نیازمندیهایش را در چهارچوب این توافقها تأمین کند. اگر در مواردی معضلاتی را تحریم ایجاد کند اما بواسطه شکلگیری مناسباتی که در دل این توافقها ایجاد میشود، فراهم کردن برخی از اقلام ازاین تعاملهای گستردهتر سهلتر میشود؛ لیکن نمیشود در یک موافقتنامهای، فصلی به آن اضافه کرد و بعد در آن موارد تحریمی را گنجاند و کمک کرد دو طرف از تحریم بتوانند بواسطه این توافقنامه مستقیماً رها شوند، اما بهصورت غیرمستقیم طبعاً کمککننده است. موافقتنامهها گرچه تا حد زیادی به تجارت تمرکز میکنند ولی همه توافقها چون تجارت باب اول توافق هاست، به محض اینکه بتواند بیشتر شود و شکل بگیرد و گسترش پیدا کند، جهات دیگر تعاملها مثل سرمایهگذاری مشترک، تولید مشترک یا افزایش تعاملهای گردشگری و از این قبیل را میتواند ایجاد کند. ما امیدواریم که این موافقتنامه فعلی و موافقتنامه های آتی که در دست مذاکره است با حذف تعرفه فیمابین دو طرف بتواند این ظرفیت را برای افزایش تجارت ایجاد کند.
جناب سجادی با توجه به سابقهای که از روابط ایران و روسیه فرمودید، به طور کلی الان فرصتهای تجاری متقابلی که بین دو کشور ایران و روسیه وجود دارد، چیست و ما چه اندازه از این فرصتها استفاده کردیم؟
سجادی: نکتهای که در مورد روسها و سرمایهگذاری خارجی آنها وجود دارد این است که روسها بهدلیل منابع عظیم طبیعی مثل گاز، نفت، چوب، فلزات و... که دارند، دارای سرمایههای زیادی هستند و بنا به دلایلی طی سالهای گذشته اینها بخشهای زیادی از سرمایه خود را به خارج از کشور برده و تبدیل به یک کشور سرمایهگذار جدی شدهاند. اگر ما بتوانیم شرایط مناسب برای سرمایهگذاری روسها در ایران عرضه کنیم، تصور میکنم با سیل عظیمی از سرمایهگذاران روسی مواجه خواهیم شد، چون روابط سیاسی دو کشور خیلی خوب است و مسیر بین ما و روسیه نزدیک است. از طرف دیگر ایران کشوری با توانمندی سرمایهپذیری بالا مثلاً در بخش معاون است و ما با برخورداری از قابلیتهای فناورانه در بعضی از زمینهها مثل داروسازی، صنعت بیوتکنولوژی و صنعت نانوتکنولوژی ظرفیتهای خوبی برای سرمایهگذاری در روسیه داریم اما باید مثل تجارت، پشتوانه توافقهای دولتی را داشته باشد که سرمایه گذاریهای طرفین تضمین شود.
با توجه به فرصتهایی که پیش رو است، چه موانعی سبب شده تا این مسأله تاکنون اتفاق نیفتد؟
سجادی: ارتباطات اقتصادی زمانی میتواند شکل بگیرد که شیوههای مناسبی در راستای تشویق و ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری و کار بازرگانی وجود داشته باشد. یکی از این شیوهها همین توافقهای بازرگانی است. در گذشته این توافقها وجود نداشت، نرخ مالیات بالا بود و نرخهای ترجیحی نیز نبود. مسأله بانک، بیمه و حملونقل مسائل مهمی هستند که در تجارت بخصوص نقش مهمی ایفا میکنند. اکنون تقریباً سیستم بانکی تعریف شدهای بین ایران و روسیه نداریم. اگرچه مرتب بانک مرکزی ما شعار اینکه امکان تبادلات با پولهای ملی را فراهم میکند ولی عملاً در ۵ سالی که من در روسیه بودم یک گام مثبت در جهت ایجاد ظرفیت تبادل پول وجود نداشت. ما مواردی داشتیم که به تجار روسی ۲۵ هزار دلار بدهکار بودیم و بانک مرکزی ما میلیاردها دلار به روسیه و به اروپا میبرد اما این طلب کم تاجر روسی را انجام نمیداد. البته بانک ملی آنجا یک شعبهای زده و مسائل را ظرف یکی، دو سال اخیر تا حدی حل کرد اما در کل اراده ایجاد تسهیلات و تشویقهای مناسب و انجام تبادلات اقتصادی وجود ندارد. روسیه کشوری است که در سال ۴۰ میلیون تن مازاد بر مصرف خود گندم تولید میکند. این فرصت خیلی خوبی است. ما سالانه بین ۳ تا ۶ میلیون تن گندم وارد میکنیم.
به جای اینکه از برزیل و امریکا گندم وارد کنیم، میتوانیم از روسیه گندم خود را وارد کنیم که هزینه کمتر و شرایط بهتر و روابط سیاسی تقویت شود. اما کشتیهای روسی در بنادر ایرانی لنگر می اندازند، یک هفته تا دو ماه صبر میکنند و آخر بانک مرکزی پول آنها را نمیپردازد و مجبور میشوند برگردند پس چون ضرر میکنند دیگر حاضر نمیشوند با جمهوری اسلامی کار کنند. اراده طرف ایرانی به اندازه کافی نیست و در سالهای گذشته فقط در انتظار برداشته شدن تحریمها بودند که بتوانند روابط با غرب را دوباره احیا کنند اما روسها به دلایل مختلف از جمله اینکه نمیخواهند وابسته اقتصادی به ترکیه باشند بهشدت علاقهمندند که با ایران در حوزههای اقتصادی همکاری داشته باشند. البته این خواست دولت است. بخش خصوصی روسیه نیز تمایلات زیادی به غرب دارد و مشکلات ناشی از این تمایلات همواره وجود دارد اما مانعی سر راه نمیشود. اگر ما نیز همت کنیم و ساختارها و حمایتهای مناسب را در باب صادرات ایجاد کنیم، روسها نیز استقبال میکنند. در مورد حضور ایران در CIS از قبل به من میگفتند که روسها خیلی علاقهمند نیستند ایران در کشورهای CIS حضور پیدا کند. من که به روسیه رفتم دیدم که وزارت امور خارجه روسیه میگوید آیا برای ما مناسبتر است که ایران باشد یا امریکا؟ طبیعی است که ما ترجیح میدهیم روابط ایران سبب تثبیت تجارت در این کشورها شود و کشورهای CIS روابطی دیرینه و فرهنگی با ایران دارند و نگرانی از حضور ایران نداریم. حتی دیدم که تصوری که در وزارت امور خارجه است، تصور غلطی بوده و ناشی از تصورات ذهنی بعضی از کارشناسان کم اطلاع است و ترسی در ایرانیها افتاده که روسها نمیخواهند در مسائل سیاسی، اقتصادی و امنیتی با ما همکاری کنند و همیشه دنبال کلاهبرداری و بازی کردن با کارت ما هستند. من چنین تصوری ندارم و در اقتصاد زمینههای بسیار مناسبی دیدم.
ادامه در صفحه 8
وضعیت تعاملات و روابط ایران و روسیه را در شرایط فعلی چطور میبینید و زمینههای همکاری ایران و روسیه را چطور میبینید؟
سجادی: یکی از بزرگترین مشکلات فراروی همکاری ایران و روسیه این است که در سالهایی که حکومت کمونیستی شوروی حاکم بوده تقریباً ارتباطات بسیار محدودی با روسیه داشتیم. شناخت بازرگانان و اقتصاددانهای ما از روسیه بسیار کم است. مشکل دیگری که فراروی ما بوده این است که در آن سالها که ما نتوانستیم شناخت درستی از روسیه پیدا کنیم، برعکس با سیستم قوی و حرفهای غرب در تعامل بودیم. در نتیجه همه عادات و رویههای اقتصادی ما مبتنی بر واردات از غرب شکل گرفته است. در بازرگانی و تجارت مسأله سابقه و ارتباطات گذشته خیلی مهم است و چون این رابطهها نهادینه شده بود، در نتیجه نمیتوانستیم براحتی شاهد تغییر آن باشیم؛ تا وقتی که غرب یک تحریم همه جانبه علیه ما را شروع نکرد این رابطه کماکان ادامه پیدا کرد و ما وابسته خرید از خارج بودیم و زمانی که تحریمها شروع شد کم کم دو زمینه اتفاق افتاد. یک زمینه گرایش اقتصادی به سمت شرق شامل روسیه، چین و هند و دوم گرایش به درونیسازی نیازهای داخل؛ فایده دیگر تحریم این بود که مجموعههای داخلی تقویت شدند و شرکتها و سازمانهای دولتی مجبور شدند که از توانمندیهای داخل نیز استفاده کنند. به مرور زمان که حال و هوای صرف تعامل با غرب متوقف شده آرام آرام همکاری با شرق و بخصوص روسیه شروع شده است؛ متأسفانه سازمانهای دولتی ما خیلی از بخشهای خصوصی عقبتر هستند. هنوز شاهدیم که وزارت نفت هیچگونه آمادگی همکاری با روسیه ندارد. بانک مرکزی اساساً روسیه را دشمن خود تلقی میکند و هنوز در فضای جنگ سرد هست و خود را طرفدار امریکا دانسته و روسها را شوروی میبیند و کارشکنی میکند و راهگشایی نمیکند. ما تا مدتی با این مشکل روبهرو خواهیم بود ولی وضعیت تبادلات اقتصادی بهتر از گذشته شده و امیدواریم با شناخت بهتر ظرفیتهای خود و ظرفیتهای روسیه، ورود کنیم و این یک تا دو میلیارد دلاری که در حال حاضر از روسیه مواد اولیه خریداری می شود و شامل چوب، مواد شیمیایی و برخی از فلزات است؛ تبدیل شود به روابط دو جانبه که در آن صنایع هایتک جمهوری اسلامی، صنایع داروسازی، محصولات مبتنی بر تکنولوژی نانو و موضوعاتی از این دست وارد چرخه اقتصادی شود و بتوانیم با روسها در این زمینهها همکاری کنیم. این چشمانداز کلی است که به نظر میآید از خرید مواد اولیه شروع شده، مقداری پیش رفته و بعد بهدلیل نبودن شرایط در دستگاههای دولتی ما و دستگاههای دولتی روسیه تقریباً بحث تحریم، کاهش پیدا کرده ولی با توسعه تحریم اوضاع به سمت مناسب تری میرود. امروزه مقدار صادرات قابل توجهی در زمینه گل و گیاه داریم. مؤسسات زیادی در شمال کشور تشکیل شده که اینها صرفاً تولید برای صادرات میکنند. در بخشهای هایتک مثل تولید کاتالیزورها زمینههایی فراهم شده، شرکتهایی تأسیس شدند که فقط برای روسیه تولید میکنند و آرام آرام در آینده نزدیک شرایط رو به بهبودی خواهد رفت.
آقای سیدی، شما زمینه همکاری میان طرفین را چگونه می بینید؟
سیدی: در پاسخ به سؤال شما با توجه به اینکه من مذاکرهکننده موافقتنامه تجارت ایران و اتحادیه اوراسیا بودم از همین موافقتنامه آغاز میکنم؛ موافقتنامهای که بعد از دو سال و نیم مذاکره با اتحادیه اقتصادی اوراسیا منعقد کردیم و بیش از دو سال است که اجرایی شده است. اتحادیه اقتصادی اوراسیا متشکل از روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، ارمنستان و بلاروس است. طبعاً بار اصلی اقتصادی و سیاسی این اتحادیه معطوف به توان اقتصادی و تجاری روسیه است. قریب به ۷۰ تا ۸۰ درصد وزن اقتصادی اوراسیا مربوط به روسیه است و این موافقتنامه منعقد شده تا بتواند تجارت ما را با اتحادیه اوراسیا خصوصاً روسیه تسهیل کند. موافقتنامههای تجاری با کاهش یا حذف تعرفههای گمرکی بین دو طرف توافق زمینه را برای شکلگیری تجارت بیشتر آماده میکنند. در دنیا طبق آماری که سازمان جهانی تجارت داده، از کل صادرات ایران بیش از ۵۰ درصد صادرات به مقصد کشورهایی صادر میشود که پیشتر چنین توافقهایی را منعقد کردهاند و به این صورت صادرات سهل و کم هزینه شده است. این ۵۰ درصد میانگین جهانی است و در عین حال برخی از کشورها بیشتر از ۵۰ درصد را ترجیحی یا تجارت آزاد پوشش میدهند. به این معنی که تجارت نامههای متعددی دارند که زمینه ساز چنین تجارتی است. به طور مثال ترکیه بیش از ۲۰ موافقتنامه تجارت آزاد دارد. در موافقتنامههای تجارت آزاد تعرفه برای اغلب کالاها صفر میشود. این امر، تجار آن کشور را در موقعیت بهتری در بازار قرار میدهد و قدرت رقابت بالاتری به آنها میدهد. این میانگین ۵۰ درصد را باید در جهان معیار قرار دهیم، ما در ایران توافقهای خیلی محدودی داریم و بین ۴ تا ۵ درصد صادرات ما تحت پوشش توافقهای ماست. قبلاً امتیاز گرفتیم و تجار میتوانند صادرات سهل تری با آنها داشته باشند. وقتی این ۵ درصد را با ۵۰ درصد مقایسه میکنیم میبینیم که ما یک شکاف بزرگی از این حیث با میانگین جهانی داریم. در این شرایط ما با اتحادیه اقتصادی اوراسیا که ۵ کشور هستند یک موافقتنامه منعقد کردیم و فعلاً این موافقتنامه تجارت ترجیحی است که اثرات مثبتی داشته است. در سال اول ۸۲ درصد صادرات ما در اقلام تحت پوشش موافقتنامه افزایش پیدا کرده است و این افزایش در سال دوم نیز با درصدهای متفاوتی ادامه دارد. امیدواریم این موافقتنامه بتواند بسترسازی لازم را برای افزایش تعاملهای دو طرف فراهم بیاورد. این موافقتنامه چون ترجیحی است یعنی اینکه اقلام محدودی تحت پوشش آن هستند، تعرفههای آن کمی تا قسمتی کاهش پیدا میکند اما در حال مذاکره هستیم این را تبدیل به موافقتنامه تجارت آزاد کنیم. در موافقتنامه تجارت آزاد تقریباً حدود ۸۰ درصد کالاها تعرفه آنها به صفر میرسد. این میتواند تأثیر بسیار مهمی در افزایش تعاملات تجاری، اقتصادی، سرمایه گذاری، فناوری و از این قبیل داشته باشد. ما قصد عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا نداریم و صرفاً کاری که اکنون انجام میدهیم در حد موافقتنامه تجاری است که با آنها منعقد کردیم که فعلاً بهصورت ترجیحی است و بزودی با اتمام مذاکرات به تجارت آزاد تبدیل میشود. این کار امکان خیلی خوبی را فراهم خواهد کرد که تجار ما بتوانند از این شرایط استفاده کنند و دستکم تعاملات تجاری بتواند بین دو طرف افزایش پیدا کند.
نقش این موافقتنامه در شرایط تحریمی سختی که کشور در آن است، چیست و چه فرصتهایی را میتواند پیش روی ما بگذارد و اینکه این موافقتنامهها چه فرصتهای اجرایی را میتواند پیش روی کشور قرار دهد؟
سیدی: موافقتنامهها عمدتاً مبتنی بر مقررات بینالمللی هستند. شاید مستقیماً بگوییم که یک موافقتنامهای این امکان را دارد که امور مربوط به تحریم را تحت پوشش قرار دهد و راه حلی برای آن در دل توافق ببیند، نباید اینطوری نگاه کنیم؛ موافقتنامهها چنین ظرفیتی ندارند اما نکتهای که وجود دارد این است که طبیعتاً تعاملات اقتصادی و تجاری بالاتر و گستردهتر و تجارت با وسعت بیشتر زمینه لازم را فراهم می کند تا کشوری مثل ایران بخشی از نیازمندیهایش را در چهارچوب این توافقها تأمین کند. اگر در مواردی معضلاتی را تحریم ایجاد کند اما بواسطه شکلگیری مناسباتی که در دل این توافقها ایجاد میشود، فراهم کردن برخی از اقلام ازاین تعاملهای گستردهتر سهلتر میشود؛ لیکن نمیشود در یک موافقتنامهای، فصلی به آن اضافه کرد و بعد در آن موارد تحریمی را گنجاند و کمک کرد دو طرف از تحریم بتوانند بواسطه این توافقنامه مستقیماً رها شوند، اما بهصورت غیرمستقیم طبعاً کمککننده است. موافقتنامهها گرچه تا حد زیادی به تجارت تمرکز میکنند ولی همه توافقها چون تجارت باب اول توافق هاست، به محض اینکه بتواند بیشتر شود و شکل بگیرد و گسترش پیدا کند، جهات دیگر تعاملها مثل سرمایهگذاری مشترک، تولید مشترک یا افزایش تعاملهای گردشگری و از این قبیل را میتواند ایجاد کند. ما امیدواریم که این موافقتنامه فعلی و موافقتنامه های آتی که در دست مذاکره است با حذف تعرفه فیمابین دو طرف بتواند این ظرفیت را برای افزایش تجارت ایجاد کند.
جناب سجادی با توجه به سابقهای که از روابط ایران و روسیه فرمودید، به طور کلی الان فرصتهای تجاری متقابلی که بین دو کشور ایران و روسیه وجود دارد، چیست و ما چه اندازه از این فرصتها استفاده کردیم؟
سجادی: نکتهای که در مورد روسها و سرمایهگذاری خارجی آنها وجود دارد این است که روسها بهدلیل منابع عظیم طبیعی مثل گاز، نفت، چوب، فلزات و... که دارند، دارای سرمایههای زیادی هستند و بنا به دلایلی طی سالهای گذشته اینها بخشهای زیادی از سرمایه خود را به خارج از کشور برده و تبدیل به یک کشور سرمایهگذار جدی شدهاند. اگر ما بتوانیم شرایط مناسب برای سرمایهگذاری روسها در ایران عرضه کنیم، تصور میکنم با سیل عظیمی از سرمایهگذاران روسی مواجه خواهیم شد، چون روابط سیاسی دو کشور خیلی خوب است و مسیر بین ما و روسیه نزدیک است. از طرف دیگر ایران کشوری با توانمندی سرمایهپذیری بالا مثلاً در بخش معاون است و ما با برخورداری از قابلیتهای فناورانه در بعضی از زمینهها مثل داروسازی، صنعت بیوتکنولوژی و صنعت نانوتکنولوژی ظرفیتهای خوبی برای سرمایهگذاری در روسیه داریم اما باید مثل تجارت، پشتوانه توافقهای دولتی را داشته باشد که سرمایه گذاریهای طرفین تضمین شود.
با توجه به فرصتهایی که پیش رو است، چه موانعی سبب شده تا این مسأله تاکنون اتفاق نیفتد؟
سجادی: ارتباطات اقتصادی زمانی میتواند شکل بگیرد که شیوههای مناسبی در راستای تشویق و ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری و کار بازرگانی وجود داشته باشد. یکی از این شیوهها همین توافقهای بازرگانی است. در گذشته این توافقها وجود نداشت، نرخ مالیات بالا بود و نرخهای ترجیحی نیز نبود. مسأله بانک، بیمه و حملونقل مسائل مهمی هستند که در تجارت بخصوص نقش مهمی ایفا میکنند. اکنون تقریباً سیستم بانکی تعریف شدهای بین ایران و روسیه نداریم. اگرچه مرتب بانک مرکزی ما شعار اینکه امکان تبادلات با پولهای ملی را فراهم میکند ولی عملاً در ۵ سالی که من در روسیه بودم یک گام مثبت در جهت ایجاد ظرفیت تبادل پول وجود نداشت. ما مواردی داشتیم که به تجار روسی ۲۵ هزار دلار بدهکار بودیم و بانک مرکزی ما میلیاردها دلار به روسیه و به اروپا میبرد اما این طلب کم تاجر روسی را انجام نمیداد. البته بانک ملی آنجا یک شعبهای زده و مسائل را ظرف یکی، دو سال اخیر تا حدی حل کرد اما در کل اراده ایجاد تسهیلات و تشویقهای مناسب و انجام تبادلات اقتصادی وجود ندارد. روسیه کشوری است که در سال ۴۰ میلیون تن مازاد بر مصرف خود گندم تولید میکند. این فرصت خیلی خوبی است. ما سالانه بین ۳ تا ۶ میلیون تن گندم وارد میکنیم.
به جای اینکه از برزیل و امریکا گندم وارد کنیم، میتوانیم از روسیه گندم خود را وارد کنیم که هزینه کمتر و شرایط بهتر و روابط سیاسی تقویت شود. اما کشتیهای روسی در بنادر ایرانی لنگر می اندازند، یک هفته تا دو ماه صبر میکنند و آخر بانک مرکزی پول آنها را نمیپردازد و مجبور میشوند برگردند پس چون ضرر میکنند دیگر حاضر نمیشوند با جمهوری اسلامی کار کنند. اراده طرف ایرانی به اندازه کافی نیست و در سالهای گذشته فقط در انتظار برداشته شدن تحریمها بودند که بتوانند روابط با غرب را دوباره احیا کنند اما روسها به دلایل مختلف از جمله اینکه نمیخواهند وابسته اقتصادی به ترکیه باشند بهشدت علاقهمندند که با ایران در حوزههای اقتصادی همکاری داشته باشند. البته این خواست دولت است. بخش خصوصی روسیه نیز تمایلات زیادی به غرب دارد و مشکلات ناشی از این تمایلات همواره وجود دارد اما مانعی سر راه نمیشود. اگر ما نیز همت کنیم و ساختارها و حمایتهای مناسب را در باب صادرات ایجاد کنیم، روسها نیز استقبال میکنند. در مورد حضور ایران در CIS از قبل به من میگفتند که روسها خیلی علاقهمند نیستند ایران در کشورهای CIS حضور پیدا کند. من که به روسیه رفتم دیدم که وزارت امور خارجه روسیه میگوید آیا برای ما مناسبتر است که ایران باشد یا امریکا؟ طبیعی است که ما ترجیح میدهیم روابط ایران سبب تثبیت تجارت در این کشورها شود و کشورهای CIS روابطی دیرینه و فرهنگی با ایران دارند و نگرانی از حضور ایران نداریم. حتی دیدم که تصوری که در وزارت امور خارجه است، تصور غلطی بوده و ناشی از تصورات ذهنی بعضی از کارشناسان کم اطلاع است و ترسی در ایرانیها افتاده که روسها نمیخواهند در مسائل سیاسی، اقتصادی و امنیتی با ما همکاری کنند و همیشه دنبال کلاهبرداری و بازی کردن با کارت ما هستند. من چنین تصوری ندارم و در اقتصاد زمینههای بسیار مناسبی دیدم.
ادامه در صفحه 8
آقای همتی مغلطه میکند
عبدالمجید شیخی
کارشناس اقتصادی
آنچه این روزها در دیالوگهای پینگ پنگی آقای همتی، رئیس اسبق بانک مرکزی و مسئولان دولت سیزدهم رد و بدل میشود حاکی از مغلطه آقای همتی است چراکه رویکرد تحلیلگران اقتصادی این نیست که آمار رسمی را زیر سؤال ببرند. البته که آمار رسمی با تأخیر منتشر میشود و پیش از اظهارنظر میبایست صبر کرد تا به دادههای موثق دسترسی یافت. بویژه آنکه در علم اقتصاد معمولاً گفته میشود آثار و نتایج متغیرها با وقفه خود را نشان میدهد. با این توضیح آنچه آقای همتی بهعنوان اضافه برداشت از منظر آماری مطرح کرده دارای صبغه قابل تأمل در دولت قبل است. چراکه آقای روحانی دایم شعار میدادند که دولت از بانک مرکزی استقراض نمیکند ولی در عمل برداشتهای دولت از بانکها رشد کرد و تبدیل به یک رویه شد. از سال 97 هم شدت یافت. در حالیکه طی چند ماه اخیر که دولت جدید بر سر کار آمده اتفاقی در این زمینه نیفتاده است تا آقای همتی آن را کشف کرده باشند. ایشان به مسألهای اشاره میکنند که در زمان مدیریت خودشان وجود داشته اما در آن برهه زمانی بنا به مصلحت سکوت کردند و الان در جایگاه منتقد دولت جدید همان مسأله گذشته را باز تعریف میکنند.
مشخصاً در پاسخ به ادعای ایشان که معتقدند آمار درآمدهای نفتی مربوط افزایش قیمت نفت است نه اقدامات دولت سیزدهم، باید گفت صحبت از افزایش صادرات و برگشت درآمد ناشی از آن است و هرگز سخنی مبنی بر افزایش قیمت نفت مطرح نشد.
این مهم نتیجه باز شدن درهای تجارت با کشورهای همسایه است. اقداماتی که منجر به گشایش موانع صادرات نفت و برداشته شدن موانع برگشت ارز شده و از توان دولت قبل خارج بود والا صادرات را پشت مرزها نگه نمیداشت. الان سخن از اقتدار سرمایهگذاری، توانمندی و دیپلماسی قوی است که در نهایت منجر به افزایش صادرات و به تبع آن افزایش درآمدهای نفتی شده است. موضوع قابل اثباتی که با شک و شبهه و لاپوشانی قابل کتمان نخواهد بود.
کارشناس اقتصادی
آنچه این روزها در دیالوگهای پینگ پنگی آقای همتی، رئیس اسبق بانک مرکزی و مسئولان دولت سیزدهم رد و بدل میشود حاکی از مغلطه آقای همتی است چراکه رویکرد تحلیلگران اقتصادی این نیست که آمار رسمی را زیر سؤال ببرند. البته که آمار رسمی با تأخیر منتشر میشود و پیش از اظهارنظر میبایست صبر کرد تا به دادههای موثق دسترسی یافت. بویژه آنکه در علم اقتصاد معمولاً گفته میشود آثار و نتایج متغیرها با وقفه خود را نشان میدهد. با این توضیح آنچه آقای همتی بهعنوان اضافه برداشت از منظر آماری مطرح کرده دارای صبغه قابل تأمل در دولت قبل است. چراکه آقای روحانی دایم شعار میدادند که دولت از بانک مرکزی استقراض نمیکند ولی در عمل برداشتهای دولت از بانکها رشد کرد و تبدیل به یک رویه شد. از سال 97 هم شدت یافت. در حالیکه طی چند ماه اخیر که دولت جدید بر سر کار آمده اتفاقی در این زمینه نیفتاده است تا آقای همتی آن را کشف کرده باشند. ایشان به مسألهای اشاره میکنند که در زمان مدیریت خودشان وجود داشته اما در آن برهه زمانی بنا به مصلحت سکوت کردند و الان در جایگاه منتقد دولت جدید همان مسأله گذشته را باز تعریف میکنند.
مشخصاً در پاسخ به ادعای ایشان که معتقدند آمار درآمدهای نفتی مربوط افزایش قیمت نفت است نه اقدامات دولت سیزدهم، باید گفت صحبت از افزایش صادرات و برگشت درآمد ناشی از آن است و هرگز سخنی مبنی بر افزایش قیمت نفت مطرح نشد.
این مهم نتیجه باز شدن درهای تجارت با کشورهای همسایه است. اقداماتی که منجر به گشایش موانع صادرات نفت و برداشته شدن موانع برگشت ارز شده و از توان دولت قبل خارج بود والا صادرات را پشت مرزها نگه نمیداشت. الان سخن از اقتدار سرمایهگذاری، توانمندی و دیپلماسی قوی است که در نهایت منجر به افزایش صادرات و به تبع آن افزایش درآمدهای نفتی شده است. موضوع قابل اثباتی که با شک و شبهه و لاپوشانی قابل کتمان نخواهد بود.
عملکرد کمیسیون اقتصادی و حاشیهسازی به جای حل مشکل
به بهانه درخواست مکتوب سازمان بورس از مجلس جهت انتشار فیلم کامل نشست کمیسیون اقتصادی با وزیر اقتصاد، حواشی اخیر پیرامون بازار سرمایه و عملکرد کمیسیون اقتصادی ریشهیابی شد. بررسی ها نشان می دهد، طی یک ماه اخیر عملکرد کمیسیون اقتصادی مجلس موجب شکلگیری حواشی متعددی در میان فعالان بازار سرمایه شده است. موضوعی که اعتراض روابط عمومی سازمان بورس نسبت به انتشار فیلم تقطیع شده را بهدنبال داشت. موضوع دیگر دعوت این کمیسیون از فهرست ۶۰ نفره فعالان بازار سرمایه جهت مشورت است که خود این موضوع موجب شکلگیری اعتراض بسیاری از فعالان بازار حتی افرادی که در این لیست بودند، شده است و در مواردی به تحریم جلسه و تهدید به تحصن در مقابل مجلس منتج شده است.
همچنین تحرکاتی که در کمیسیون اقتصادی دیده شده در ماههای اخیر عمدتاً از جنس حاشیهسازی و پرداختن به موضوعات فرعی بوده است.
از انتشار پیشنویس تصویب نشده اصلاح قانون بازار که موجب شکلگیری یک موج اعتراضی و موج سواری رسانهها علیه دولت شد تا انتشار فیلم تقطیع شده جلسه به ظاهر محرمانه که در آن رئیس سازمان بورس نسبت به زیان سهامداران بیتفاوت جلوه داده شده و اخیراً هم دعوت ۶۰ نفر از فعالان بازار سرمایه به مجلس که در میان آنها افراد سیگنال فروش و دارای پروندههای محکومیت قضایی با جرم اخلال در بازار جای گرفتهاند، تعجب بسیار دارد!
در این فهرست اسامی به چشم میخورد که خود مسبب بروز وضعیت فعلی بازار سرمایه بودند و کاسبی ایشان در زیان مردم تعریف شده بود.
ضروری است کمیسیون اقتصادی توضیحات لازم از جلسهای که در آن بیش از 60 نفر قرار است اظهارنظر کنند، ارائه نماید. آیا این جلسه خروجی کاربردی و مشخصی خواهد داشت؟ و آیا افرادی از این جمع که سابقه فعالیت روشنی جز اداره کانالهای بورسی و سیگنال فروشی نداشتهاند، گزینه مناسبی برای همفکری هستند؟ آیا حواشی حضور این افراد و جنجال سازیهای رسانهای بعدی آن مورد توجه مجلس قرار گرفته است؟
در سه سال گذشته که شاهد رشد تند و ریزش شدید بازار سرمایه بودیم و عملکرد کمیسیون اقتصادی مجلس چه در موضوع نظارت پیش از بروز بحران و چه در موضوع وضع قوانین حمایتی در حین بحران و چه در اتخاذ راهکارهای حمایتی پس از بحران تقریباً هیچ بوده است. همه این موارد یک سؤال را پررنگ میکند که واقعاً کمیسیون اقتصادی در موضوع بازار سرمایه که مهمترین مسأله کشور است اکنون دقیقاً مشغول چه کاری است؟
همچنین تحرکاتی که در کمیسیون اقتصادی دیده شده در ماههای اخیر عمدتاً از جنس حاشیهسازی و پرداختن به موضوعات فرعی بوده است.
از انتشار پیشنویس تصویب نشده اصلاح قانون بازار که موجب شکلگیری یک موج اعتراضی و موج سواری رسانهها علیه دولت شد تا انتشار فیلم تقطیع شده جلسه به ظاهر محرمانه که در آن رئیس سازمان بورس نسبت به زیان سهامداران بیتفاوت جلوه داده شده و اخیراً هم دعوت ۶۰ نفر از فعالان بازار سرمایه به مجلس که در میان آنها افراد سیگنال فروش و دارای پروندههای محکومیت قضایی با جرم اخلال در بازار جای گرفتهاند، تعجب بسیار دارد!
در این فهرست اسامی به چشم میخورد که خود مسبب بروز وضعیت فعلی بازار سرمایه بودند و کاسبی ایشان در زیان مردم تعریف شده بود.
ضروری است کمیسیون اقتصادی توضیحات لازم از جلسهای که در آن بیش از 60 نفر قرار است اظهارنظر کنند، ارائه نماید. آیا این جلسه خروجی کاربردی و مشخصی خواهد داشت؟ و آیا افرادی از این جمع که سابقه فعالیت روشنی جز اداره کانالهای بورسی و سیگنال فروشی نداشتهاند، گزینه مناسبی برای همفکری هستند؟ آیا حواشی حضور این افراد و جنجال سازیهای رسانهای بعدی آن مورد توجه مجلس قرار گرفته است؟
در سه سال گذشته که شاهد رشد تند و ریزش شدید بازار سرمایه بودیم و عملکرد کمیسیون اقتصادی مجلس چه در موضوع نظارت پیش از بروز بحران و چه در موضوع وضع قوانین حمایتی در حین بحران و چه در اتخاذ راهکارهای حمایتی پس از بحران تقریباً هیچ بوده است. همه این موارد یک سؤال را پررنگ میکند که واقعاً کمیسیون اقتصادی در موضوع بازار سرمایه که مهمترین مسأله کشور است اکنون دقیقاً مشغول چه کاری است؟
مصرف گاز بخش خانگی و تجاری از ۶۲۰ میلیون مترمکعب گذشت
مصرف گاز بخش خانگی و تجاری همزمان با کاهش شدید دمای هوا در کشور از ۶۲۰ میلیون مترمکعب در روز گذشت.
به گزارش شانا، مقدار گاز مصرفی در بخشهای نیروگاهی، صنایع عمده، خانگی و تجاری روز سهشنبه، ۲۸ دیماه به ۸۱۸.۹ میلیون مترمکعب رسید و با کاهش شدید دمای هوا در کشور، مصرف گاز در بخش خانگی و تجاری رقم ۶۲۶.۱ میلیون مترمکعب را ثبت کرد. همچنین ۹۴.۵ میلیون مترمکعب گاز در اختیار نیروگاهها قرار گرفت.
سهم صنایع عمده در مقدار گاز مصرفی دیروز ۹۸.۳ میلیون مترمکعب بود که به تفکیک ۶.۸ میلیون مترمکعب به کارخانههای سیمان، ۱۹.۴ میلیون مترمکعب به بخش فولاد، ۵۲.۶ میلیون مترمکعب به بخش پتروشیمی و ۱۹.۵میلیون مترمکعب به پالایشگاهها، تلمبهخانهها، بخش مس و آلومینیوم کشور اختصاص یافت.
به گزارش شانا، مقدار گاز مصرفی در بخشهای نیروگاهی، صنایع عمده، خانگی و تجاری روز سهشنبه، ۲۸ دیماه به ۸۱۸.۹ میلیون مترمکعب رسید و با کاهش شدید دمای هوا در کشور، مصرف گاز در بخش خانگی و تجاری رقم ۶۲۶.۱ میلیون مترمکعب را ثبت کرد. همچنین ۹۴.۵ میلیون مترمکعب گاز در اختیار نیروگاهها قرار گرفت.
سهم صنایع عمده در مقدار گاز مصرفی دیروز ۹۸.۳ میلیون مترمکعب بود که به تفکیک ۶.۸ میلیون مترمکعب به کارخانههای سیمان، ۱۹.۴ میلیون مترمکعب به بخش فولاد، ۵۲.۶ میلیون مترمکعب به بخش پتروشیمی و ۱۹.۵میلیون مترمکعب به پالایشگاهها، تلمبهخانهها، بخش مس و آلومینیوم کشور اختصاص یافت.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
روابط با روسیه معطل اراده بود
-
آقای همتی مغلطه میکند
-
عملکرد کمیسیون اقتصادی و حاشیهسازی به جای حل مشکل
-
مصرف گاز بخش خانگی و تجاری از ۶۲۰ میلیون مترمکعب گذشت
اخبارایران آنلاین