ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دورنــما
الفاتو کوتیدیانو(ایتالیا)
موضعگیریها در مناقشه اوکراین نشان میدهد ناتو در برابر زلنسکی ایستاده و به دنبال کریمه است. همین امر نیز سبب شده است که مذاکرات صلح هرگز به نتیجهای نرسد. در این میان استولتنبرگ مسئولیت ساکت کردن کییف را دارد تا این روند طی شود. بواقع نبرد میان مسکو و واشنگتن در جریان است.
کویت تایمز(کویت)
حزب «شین فین»، جناح سیاسی سابق «ارتش جمهوریخواه ایرلند» نخستین پیروزی خود در انتخابات مجمع ایرلند شمالی را به دست آورد تا تحلیلگران، آن را به عنوان یک عصر جدید برای این منطقه که خواهان مذاکره درباره یک ایرلند متحد است، تعبیر کنند. «میشله اونیل» رهبر این حزب این پیروزی را لحظهای تاریخی خواند و حزبش را تهدیدی بالقوه برای دولت دانست.
حریت دیلی نیوز(ترکیه)
تحریم نفت روسیه در میان سران اروپا شکاف عمیقی به وجود آورده است. به طوری که پس از اظهارات «اورسلا فون درلاین» درباره دشوار بودن اجرای این تحریم برای 27 کشور اتحادیه اروپا، «ویکتور اوربان»، نخستوزیر مجارستان از موضع رئیس کمیسیون اروپا انتقاد و اعلام کرد او خواسته یا ناخواسته بر عملکرد سران اتحادیه اروپا خلل وارد کرده است.
عربستان با مشارکت «جارد کوشنر» در استارتآپهای اسرائیلی سرمایهگذاری میکند
پول نفت عربستان در جیب صهیونیست ها
لاله مهرزاد/ «جارد کوشنر»، داماد «دونالد ترامپ» که در دوره رئیس جمهور سابق امریکا تلاش زیادی صروف عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با تل آویو کرد، هنوز هم دست از تلاشهایش برنداشته و در این مسیر در نقش رابط مخفی ظاهر شده و قصد دارد از طریق صندوق سرمایهگذاری خود در عربستان اموالی را که متعلق به صندوق سرمایهگذاری دولتی ریاض است در سرزمینهای اشغالی فلسطین، سرمایهگذاری کند. و البته عربستان نیز اجازه داده است تا این سرمایهگذاری غیرمستقیم انجام شود.
به گزارش روزنامه «وال استریت ژورنال»، به گفته افراد نزدیک به این طرح، «جارد کوشنر» تصمیم دارد دست به سرمایهگذاری عظیمی در استارتآپهای اسرائیلی بزند و از همین رو میخواهد از 3 میلیارد دلاری که در صندوق سرمایهگذاری خود در عربستان دارد، استفاده کند که 2 میلیارد دلار از سرمایههای خود در این صندوق را از طریق صندوق سرمایهگذاری دولتی عربستان به دست آورده است. بنا بر این گزارش، صندوق سرمایهگذاری عربستان نیز اجازه داده است اموال آن در صندوق سرمایهگذاری کوشنر در این کشور با نام «شرکای وابسته» (Affinity Partners)، در سرزمینهای اشغالی فلسطین صرف شوند. این نخستین بار است که حکومت عربستان اجازه سرمایهگذاری در شرکتهای اسرائیلی را صادر میکند و از همین رو ناظران معتقدند، این میتواند نشانهای از گرم شدن روابط ریاض و تل آویو تحت هدایت «جارد کوشنر» و علاقهمندی «محمد بن سلمان» باشد.
این ناظران تأکید کردهاند که این سرمایهگذاری حتی اگر به روابط دیپلماتیک بین عربستان و اسرائیل منجر نشود، موجب رشد روابط تجاری آنان خواهد شد. بویژه که عربستان در یکی دو سال اخیر در نتیجه جنگی که در یمن به راه انداخته، دچار بحران اقتصادی قابل توجهی شده و خواهان به دست آوردن سودهای اقتصادی بیشتر و در هر زمینهای است؛ چیزی که پیشتر در پروژههای بلندپروازانه «بن سلمان» در شمال دریای سرخ نیز دیده و تأکید شده بود که در این پروژه برخی از مسائل مذهبی نادیده گرفته شدهاند.
ضمن اینکه به نوشته «وال استریت ژورنال»، سرمایهگذاری با واسطه عربستان در اسرائیل میتواند در بلندمدت به عادیسازی روابط ریاض با تل آویو کمک کند. این در حالی است که هرچند ریاض هماکنون نیز در خفا روابطی با تل آویو دارد اما حداقل در ظاهر داعیه حمایت از مردم فلسطین را دارد و تأکید کرده، عادیسازی روابط با تل آویو مشروط به پذیرش طرح صلح عربی و تشکیل کشوری فلسطینی به پایتختی قدس شرقی است.
با این حال عادیسازی روابط با عربستان برای تل آویو اهمیتی بسزا دارد و آن را در حکم یک برگ برنده برای خود میبیند، طوری که سران و سیاستمداران این رژیم بارها از اهمیت آن برای خود سخن گفتهاند. در جدیدترین نمونه، همین هفته پیش «اسحاق هرتزوگ»، رئیس این رژیم از تمایل خود برای سفر به عربستان و پیوستن ریاض به توافقنامه ابراهیم (عادیسازی روابط) سخن گفت و تأکید کرد: «سعودیها باید به توافقنامه ابراهیم بپیوندند.»
او و بسیاری از صهیونیستها چشم امید خود در این خصوص را به «جارد کوشنر» دوختهاند که نقش بسیار برجستهای در توافقنامه ابراهیم و عادیسازی روابط تلآویو با برخی کشورهای عربی داشته است. او همچنین در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» روابط مستحکمی با «محمد بن سلمان» برقرار کرد. همین روابط نیز برای او تبدیل به کلیدی برای حل معمای عادیسازی روابط با عربستان شد و «کوشنر» سراغ صندوق سرمایهگذاری خود رفت تا با شکستن تعهد قبلی ریاض درباره منع هرگونه روابط با تلآویو، باب روابط تجاری بین دو طرف را بگشاید. به اعتقاد نویسندگان مقاله «وال استریت ژورنال» در این خصوص، گشوده شدن باب روابط تجاری میتواند در آیندهای نهچندان دور پای مشاغل اسرائیلی به بازارهای عربستان را باز کند.
در همین ارتباط «کوشنر» چندی پیش در مصاحبهای با تأکید بر اینکه تغییرات تاریخی منطقهای را آغاز کرده است، گفته بود: «اگر بتوانیم اسرائیلیها و مسلمانان را وادار کنیم تا با هم تجارت کنند، آنگاه مردم روی منافع مشترک و ارزشهای مشترک متمرکز خواهند شد.»
«وال استریت ژورنال» در حالی دست به این افشاگری زده است که سخنگوی صندوق سرمایهگذاری دولتی در عربستان تا عصر دیروز در این ارتباط سکوت کرده و دفتر رسانهای او نیز حاضر به پاسخگویی در خصوص آن نشده بود.
به گزارش روزنامه «وال استریت ژورنال»، به گفته افراد نزدیک به این طرح، «جارد کوشنر» تصمیم دارد دست به سرمایهگذاری عظیمی در استارتآپهای اسرائیلی بزند و از همین رو میخواهد از 3 میلیارد دلاری که در صندوق سرمایهگذاری خود در عربستان دارد، استفاده کند که 2 میلیارد دلار از سرمایههای خود در این صندوق را از طریق صندوق سرمایهگذاری دولتی عربستان به دست آورده است. بنا بر این گزارش، صندوق سرمایهگذاری عربستان نیز اجازه داده است اموال آن در صندوق سرمایهگذاری کوشنر در این کشور با نام «شرکای وابسته» (Affinity Partners)، در سرزمینهای اشغالی فلسطین صرف شوند. این نخستین بار است که حکومت عربستان اجازه سرمایهگذاری در شرکتهای اسرائیلی را صادر میکند و از همین رو ناظران معتقدند، این میتواند نشانهای از گرم شدن روابط ریاض و تل آویو تحت هدایت «جارد کوشنر» و علاقهمندی «محمد بن سلمان» باشد.
این ناظران تأکید کردهاند که این سرمایهگذاری حتی اگر به روابط دیپلماتیک بین عربستان و اسرائیل منجر نشود، موجب رشد روابط تجاری آنان خواهد شد. بویژه که عربستان در یکی دو سال اخیر در نتیجه جنگی که در یمن به راه انداخته، دچار بحران اقتصادی قابل توجهی شده و خواهان به دست آوردن سودهای اقتصادی بیشتر و در هر زمینهای است؛ چیزی که پیشتر در پروژههای بلندپروازانه «بن سلمان» در شمال دریای سرخ نیز دیده و تأکید شده بود که در این پروژه برخی از مسائل مذهبی نادیده گرفته شدهاند.
ضمن اینکه به نوشته «وال استریت ژورنال»، سرمایهگذاری با واسطه عربستان در اسرائیل میتواند در بلندمدت به عادیسازی روابط ریاض با تل آویو کمک کند. این در حالی است که هرچند ریاض هماکنون نیز در خفا روابطی با تل آویو دارد اما حداقل در ظاهر داعیه حمایت از مردم فلسطین را دارد و تأکید کرده، عادیسازی روابط با تل آویو مشروط به پذیرش طرح صلح عربی و تشکیل کشوری فلسطینی به پایتختی قدس شرقی است.
با این حال عادیسازی روابط با عربستان برای تل آویو اهمیتی بسزا دارد و آن را در حکم یک برگ برنده برای خود میبیند، طوری که سران و سیاستمداران این رژیم بارها از اهمیت آن برای خود سخن گفتهاند. در جدیدترین نمونه، همین هفته پیش «اسحاق هرتزوگ»، رئیس این رژیم از تمایل خود برای سفر به عربستان و پیوستن ریاض به توافقنامه ابراهیم (عادیسازی روابط) سخن گفت و تأکید کرد: «سعودیها باید به توافقنامه ابراهیم بپیوندند.»
او و بسیاری از صهیونیستها چشم امید خود در این خصوص را به «جارد کوشنر» دوختهاند که نقش بسیار برجستهای در توافقنامه ابراهیم و عادیسازی روابط تلآویو با برخی کشورهای عربی داشته است. او همچنین در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» روابط مستحکمی با «محمد بن سلمان» برقرار کرد. همین روابط نیز برای او تبدیل به کلیدی برای حل معمای عادیسازی روابط با عربستان شد و «کوشنر» سراغ صندوق سرمایهگذاری خود رفت تا با شکستن تعهد قبلی ریاض درباره منع هرگونه روابط با تلآویو، باب روابط تجاری بین دو طرف را بگشاید. به اعتقاد نویسندگان مقاله «وال استریت ژورنال» در این خصوص، گشوده شدن باب روابط تجاری میتواند در آیندهای نهچندان دور پای مشاغل اسرائیلی به بازارهای عربستان را باز کند.
در همین ارتباط «کوشنر» چندی پیش در مصاحبهای با تأکید بر اینکه تغییرات تاریخی منطقهای را آغاز کرده است، گفته بود: «اگر بتوانیم اسرائیلیها و مسلمانان را وادار کنیم تا با هم تجارت کنند، آنگاه مردم روی منافع مشترک و ارزشهای مشترک متمرکز خواهند شد.»
«وال استریت ژورنال» در حالی دست به این افشاگری زده است که سخنگوی صندوق سرمایهگذاری دولتی در عربستان تا عصر دیروز در این ارتباط سکوت کرده و دفتر رسانهای او نیز حاضر به پاسخگویی در خصوص آن نشده بود.
دوخط خبر
افق نیوز: شاخه خراسان داعش مدعی شد، حمله موشکی روز شنبه به خاک تاجیکستان توسط این گروه انجام شده است. پیش از این، ادعاهای مشابهی نیز در مورد حمله به خاک ازبکستان منتشر شده بود.
اسکای نیوز: به دنبال رویارویی مسلحانه در غرب طرابلس در روزهای گذشته، کارشناسان سیاسی و نظامی در لیبی نسبت به خطر جابهجایی شبه نظامیان در غرب بویژه پایتخت و وقوع درگیری نظامی گسترده هشدار دادهاند.
ال اکونومیستا: هراس و نگرانیها از وقوع یک جنگ هستهای یا یک بیماری همهگیر جدید سبب شده تا صدها هزار نفر در اروپا تصمیم به خرید پناهگاه بگیرند. تقاضای شدید برای این سازههای ساخته شده از آهن و بتن در شماری کشورهای اروپایی بویژه از زمان حمله روسیه به اوکراین افزایش یافته است.
عربی 21: پس از هشدار رئیس جمهور تونس نسبت به سیاست زمین سوخته در پی آتشسوزیهای گسترده در این کشور، احتمال درگیری میان تونسیها به ویژه موافقان و مخالفان رئیس جمهور این کشور افزایش یافت.
اسکای نیوز: به دنبال رویارویی مسلحانه در غرب طرابلس در روزهای گذشته، کارشناسان سیاسی و نظامی در لیبی نسبت به خطر جابهجایی شبه نظامیان در غرب بویژه پایتخت و وقوع درگیری نظامی گسترده هشدار دادهاند.
ال اکونومیستا: هراس و نگرانیها از وقوع یک جنگ هستهای یا یک بیماری همهگیر جدید سبب شده تا صدها هزار نفر در اروپا تصمیم به خرید پناهگاه بگیرند. تقاضای شدید برای این سازههای ساخته شده از آهن و بتن در شماری کشورهای اروپایی بویژه از زمان حمله روسیه به اوکراین افزایش یافته است.
عربی 21: پس از هشدار رئیس جمهور تونس نسبت به سیاست زمین سوخته در پی آتشسوزیهای گسترده در این کشور، احتمال درگیری میان تونسیها به ویژه موافقان و مخالفان رئیس جمهور این کشور افزایش یافت.
توصیه راسموسن به فنلاند و سوئد:
تا پوتین مشغول است، به ناتو بپیوندید
دبیرکل سابق ناتو به فنلاند و سوئد توصیه کرد، هر چه زودتر به عضویت ناتو درآیند. به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، آندرس فوگ راسموسن، دبیرکل سابق ناتو گفت: درباره سوئد و فنلاند، فکر میکنم پنجره فرصتی برای عضویت این دو کشور (در ناتو) باز شده است، دقیقاً همین حالا، چون ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه جای دیگری مشغول است. امریکا انتظار دارد که سوئد درخواست رسمی عضویت کامل در ناتو را تا اواخر ماه ژوئن (اوایل تیر) ارائه کند، در حالی که فنلاند ممکن است در همین ماه میلادی جاری در این مورد تصمیمگیری کند. وی در حالی این توصیه را مطرح کرد که به گزارش ایرنا، «اولگ استپانوف» سفیر روسیه در کانادا به خبرگزاری اسپوتنیک گفته است: پیوستن فنلاند و سوئد به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی( ناتو) برای امنیت این دو کشور و امنیت اروپا امری مضر بهشمار میرود و این دو کشور پس از چنین اقدامی در جایگاهی قرار میگیرند که مجبور میشوند با روسیه همچون یک دشمن رفتار کنند. متقابلاً، روسها باید تصور خود را از کشورهایی که قبلاً بیطرف بودند به عنوان تهدید جدید تحت پرچم ناتو تغییر دهند. در چنین شرایطی میتوان وضعیت غیرهستهای بودن منطقه بالتیک را فراموش کرد. وی تأکید کرد که گسترش ناتو بویژه مسأله پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو فقط تنشها را تشدید خواهد کرد. بنابراین رأیدهندگان در فنلاند و سوئد و نمایندگان منتخب آنها یک بار دیگر بررسی و ارزیابی کنند که آیا فریبهای ناتو ارزشش را دارد یا خیر.
گفتوگوی «ایران» با اصغر زارعی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل غرب آسیا درباره مهمترین عوامل انتخابات پارلمانی لبنان
«امنیت»، عامل سرنوشت ساز در رأی لبنانی ها
حسین فاطمی – هرچه به زمان برگزاری انتخابات پارلمانی ۲۵ اردیبهشت/ ۱۵ مه نزدیک میشویم به نظر میرسد برخی تحلیلها و گمانهزنیها در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و منطقهای از تأثیر فضای امنیتی لبنان بر آینده این انتخابات خبر میدهد. خصوصاً که تنشهای داخلی فزاینده طی ماههای اخیر شرایط سیاسی – اجتماعی لبنان را بهشدت شکننده کرده است. از اینرو «ایران» در گفتوگویی با اصغر زارعی، استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد مسائل غرب آسیا به بررسی تأثیر پارامتر امنیت و فضای امنیتی لبنان بر رقابتهای سیاسی انتخاباتی پرداخته است که در ادامه میخوانید.
بعد از انفجار بندر بیروت در ۱۴ مرداد ۱۳۹۹/ ۴ آگوست ۲۰۲۰ شاهد هستیم لبنان در یک فضای امنیتی یا بهتر بگوییم فضای «امنیت زده» به سر میبرد. به باور شما وزن این پارامتر در سمت و سوهای انتخابات پارلمانی پیشرو چیست؟
به هر حال علاوه بر رقابتهای سیاسی و سایه سنگین بحران اقتصادی بیشک لبنان همواره در یک فضای امنیتی بهسر برده است، اما برخلاف سؤال شما من معتقدم این فضای امنیتی تنها به انفجار بندر بیروت و برهه ۶۴۲ روزه تا به امروز محدود نمیشود، هر چند که آن اتفاق در تشدید فضای امنیتی لبنان اثر خود را داشته است، اما به هر حال در تاریخ معاصر لبنان نقاط عطف فراوانی وجود داشته است که سبب شده این کشور همواره با شدت و ضعف به سمت یک فضای امنیتی پیش رود. در این بین نکته بسیار مهمی که نباید فراموش کرد این است که به هر حال منافع طیفی از جریانهای سیاسی و شخصیتهای لبنانی که آن هم متأثر از منافع بازیگران منطقهای در خاورمیانه و بازیگران فرامنطقهای است، سبب شده، دامن زدن به فضای امنیتی در لبنان و سوق دادن این کشور به سمت یک فضای امنیت زده یک سناریو برای به هرج و مرج کشاندن لبنان باشد.
به چه دلیل؟
طبیعی است. چرا که هر چه فضای لبنان در آستانه تحولات مهمی مانند انتخابات پارلمانی به سمت هرج و مرج، آشوب، اعتراض و فضای امنیتی یا امنیت زده کشیده شود، برخی احزاب، شخصیتها و جریانهای سیاسی به موازات کشورهای منطقهای و فرامنطقهای براحتی میتوانند روی تحولات سیاسی، اقتصادی و سایر شئونات لبنان اثر خود را داشته باشند و در نهایت این کشور را در مسیر و ریلگذاری مدنظر خود قرار دهند.
به نقاط عطف تاریخ معاصر لبنان اشاره داشتید که سبب امنیتی شدن فضای این کشور و حتی امنیت زده شدن لبنان شده است. مشخصاً علاوه بر انفجار بندر بیروت چه تحولات دیگری به این فضای امنیتی و امنیت زده لبنان دامن زده است؟
اگرچه من هم در راستای سؤال شما معتقدم انفجار بندر بیروت در تابستان سال ۹۹ شرایط و فضای امنیتی برای لبنان ایجاد کرد که دامنه آن به انتخابات پارلمانی ۲۵ اردیبهشت هم کشیده شده است، اما به باور من بزرگترین نقطه عطف ورود لبنان به یک فضای امنیتی در تاریخ معاصر این کشور به زمستان سال ۲۰۰۵ و ترور رفیق حریری، نخستوزیر وقت لبنان باز میگردد.
چرا چنین باوری دارید؟
چون بعد از این عملیات تروریستی و حذف نخستوزیر وقت لبنان، این کشور عملاً وارد یک فضای امنیتی یا بهتر بگوییم امنیت زده شد و به دنبال آن فضای سیاسی و اجتماعی این کشور هم یک فضای دوپاره را تجربه کرد که یا در تقابل و یا در حمایت از محور مقاومت و مشخصاً حزبالله برآمدند. این فضای دوپاره تاکنون در لبنان جریان داشته و خواهد داشت. به هر حال در آن سال فضای امنیتی روی فضای سیاسی و دیپلماتیک هم اثر گذاشت تا جایی که ترور حریری کار را به صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه سوریه و بخشی از محور مقاومت در لبنان کشاند.
اتفاقاً علاوه بر صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه سوریه و حزبالله، دوپاره شدن فضای سیاسی لبنان هم ناظر به دو جریان ۸ مارس و ۱۴ مارس بعد از فضای امنیتی ناشی از ترور رفیق حریری بود. با این اوصاف اساساً این فضای امنیتی چگونه رقابتهای سیاسی در آستانه انتخابات پارلمانی پیش رو در لبنان را تحتالشعاع قرار داده است؟
ابتدا به ساکن جا دارد این نکته کالبدشکافی شود که چطور فضای امنیتی سال ۲۰۰۵ علیه محور مقاومت تعدیل شد. این مهم به جنگ ۳۳ روزه در تابستان سال ۲۰۰۶ بازمیگردد. پیروزی حزبالله و در کل محور مقاومت در این جنگ عملاً توازن امنیتی، نظامی، دفاعی، اطلاعاتی و به دنبالش موازنه سیاسی و دیپلماتیک را در لبنان و کل منطقه خاورمیانه به کلی تغییر داد. همین مسأله نقطه آغازی بر افزایش وزن سیاسی محور مقاومت و بعدها جریان ۸ مارس در انتخابات پارلمانی شد و اکثریت کرسیهای پارلمانی را به این جناح بخشید؛ رویهای که همچنان ادامه دارد و به نظر میرسد، در انتخابات پیشرو هم تکرار شود. لذا این میزان از وزن امنیت قطعاً در وهله اول سیاست و دیپلماسی را تحتالشعاع قرار میدهد، کما اینکه فضای امنیتی و امنیت زده متأثر از ترور رفیق حریری هم به شکلگیری دو ائتلاف ۸ مارس و ۱۴ مارس منجر شد. پس بدیهی است سایه سنگین فضای امنیتی در آستانه انتخابات پارلمانی ۲۵ اردیبهشت هم جدی باشد. به هر حال علاوه بر مسأله انفجار بندر بیروت ما شاهد اعتراضات گاه و بیگاه در شهرها و مناطق مختلف لبنان هستیم که طی ماههای اخیر اوج گرفته بود. اگرچه این اعتراضات با پوسته و ظاهر بحران اقتصادی، معیشتی و نبود سوخت شکل میگیرد، اما با خط دهی سیاسی به خصوص موج سواری علیه حزبالله و محور مقاومت گاهی به سمت ایجاد یک فضای امنیتی سوق داده میشود تا در چنین فضایی برخی جریانهای سیاسی داخلی لبنان به موازات نفوذ کشورهای منطقهای و فرامنطقهای بتوانند لبنان را در مسیر مدنظر خود قرار دهند. اکنون که این کشور خود را برای انتخابات پارلمانی آماده میکند و بعد از انتخابات قرار است رئیس جمهور و نخستوزیر جدید تعیین شود، اهمیتش برای کشورهای منطقهای بخصوص عربستان سعودی و کشورهای فرامنطقهای مانند فرانسه و ایالات متحده امریکا دوچندان خواهد بود ولی چون به نظر میرسد آرایش سیاسی فضای انتخاباتی قدری به سمت جریان 8 مارس سنگینی می کند نباید سناریوی ایجاد یک فضای امنیتی، چه قبل از انتخابات، چه در حین برگزاری انتخابات و یا بعد از آن را از نظر دور داشت.
یعنی شما وقوع یک اعتراض سراسری یا انفجار، ترور و... را در آستانه انتخابات پارلمانی پیش رو در لبنان محتمل میدانید؟
ببینید لبنان در طول تاریخ ثابت کرده است که میتواند آبستن هر سناریو، تحول و اتفاق غیرقابل پیشبینی باشد. بنابراین نمیتوان هیچ چیزی را در لبنان غیرمنتظره دانست. این کشور، کشور شگفتیهای سیاسی است اما اگر بخواهم کوتاه و مختصر به این سؤال شما جواب بدهم به هر میزان که شاهد برتری نسبی کرسیهای ۸ مارس و محور مقاومت باشیم، به همان میزان امکان بروز درگیری، تنش، اعتراض، اغتشاش و ناآرامی در لبنان نیز وجود دارد تا در نهایت پارلمان و کابینه آتی لبنان به نام جریان ۸ مارس و محور مقاومت رقم نخورد. بهویژه که سایه برتری کرسیهای پارلمانی جریان ۸ مارس و محور مقاومت آنقدر سنگین است که برخی احتمال نخستوزیری فردی از خانواده عمر کرامی (نخستوزیر فقید لبنان نزدیک به محور مقاومت) را جدی میدانند، هر چند که فعلاً برای این گمانهزنیها بسیار زود است.
بعد از انفجار بندر بیروت در ۱۴ مرداد ۱۳۹۹/ ۴ آگوست ۲۰۲۰ شاهد هستیم لبنان در یک فضای امنیتی یا بهتر بگوییم فضای «امنیت زده» به سر میبرد. به باور شما وزن این پارامتر در سمت و سوهای انتخابات پارلمانی پیشرو چیست؟
به هر حال علاوه بر رقابتهای سیاسی و سایه سنگین بحران اقتصادی بیشک لبنان همواره در یک فضای امنیتی بهسر برده است، اما برخلاف سؤال شما من معتقدم این فضای امنیتی تنها به انفجار بندر بیروت و برهه ۶۴۲ روزه تا به امروز محدود نمیشود، هر چند که آن اتفاق در تشدید فضای امنیتی لبنان اثر خود را داشته است، اما به هر حال در تاریخ معاصر لبنان نقاط عطف فراوانی وجود داشته است که سبب شده این کشور همواره با شدت و ضعف به سمت یک فضای امنیتی پیش رود. در این بین نکته بسیار مهمی که نباید فراموش کرد این است که به هر حال منافع طیفی از جریانهای سیاسی و شخصیتهای لبنانی که آن هم متأثر از منافع بازیگران منطقهای در خاورمیانه و بازیگران فرامنطقهای است، سبب شده، دامن زدن به فضای امنیتی در لبنان و سوق دادن این کشور به سمت یک فضای امنیت زده یک سناریو برای به هرج و مرج کشاندن لبنان باشد.
به چه دلیل؟
طبیعی است. چرا که هر چه فضای لبنان در آستانه تحولات مهمی مانند انتخابات پارلمانی به سمت هرج و مرج، آشوب، اعتراض و فضای امنیتی یا امنیت زده کشیده شود، برخی احزاب، شخصیتها و جریانهای سیاسی به موازات کشورهای منطقهای و فرامنطقهای براحتی میتوانند روی تحولات سیاسی، اقتصادی و سایر شئونات لبنان اثر خود را داشته باشند و در نهایت این کشور را در مسیر و ریلگذاری مدنظر خود قرار دهند.
به نقاط عطف تاریخ معاصر لبنان اشاره داشتید که سبب امنیتی شدن فضای این کشور و حتی امنیت زده شدن لبنان شده است. مشخصاً علاوه بر انفجار بندر بیروت چه تحولات دیگری به این فضای امنیتی و امنیت زده لبنان دامن زده است؟
اگرچه من هم در راستای سؤال شما معتقدم انفجار بندر بیروت در تابستان سال ۹۹ شرایط و فضای امنیتی برای لبنان ایجاد کرد که دامنه آن به انتخابات پارلمانی ۲۵ اردیبهشت هم کشیده شده است، اما به باور من بزرگترین نقطه عطف ورود لبنان به یک فضای امنیتی در تاریخ معاصر این کشور به زمستان سال ۲۰۰۵ و ترور رفیق حریری، نخستوزیر وقت لبنان باز میگردد.
چرا چنین باوری دارید؟
چون بعد از این عملیات تروریستی و حذف نخستوزیر وقت لبنان، این کشور عملاً وارد یک فضای امنیتی یا بهتر بگوییم امنیت زده شد و به دنبال آن فضای سیاسی و اجتماعی این کشور هم یک فضای دوپاره را تجربه کرد که یا در تقابل و یا در حمایت از محور مقاومت و مشخصاً حزبالله برآمدند. این فضای دوپاره تاکنون در لبنان جریان داشته و خواهد داشت. به هر حال در آن سال فضای امنیتی روی فضای سیاسی و دیپلماتیک هم اثر گذاشت تا جایی که ترور حریری کار را به صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه سوریه و بخشی از محور مقاومت در لبنان کشاند.
اتفاقاً علاوه بر صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه سوریه و حزبالله، دوپاره شدن فضای سیاسی لبنان هم ناظر به دو جریان ۸ مارس و ۱۴ مارس بعد از فضای امنیتی ناشی از ترور رفیق حریری بود. با این اوصاف اساساً این فضای امنیتی چگونه رقابتهای سیاسی در آستانه انتخابات پارلمانی پیش رو در لبنان را تحتالشعاع قرار داده است؟
ابتدا به ساکن جا دارد این نکته کالبدشکافی شود که چطور فضای امنیتی سال ۲۰۰۵ علیه محور مقاومت تعدیل شد. این مهم به جنگ ۳۳ روزه در تابستان سال ۲۰۰۶ بازمیگردد. پیروزی حزبالله و در کل محور مقاومت در این جنگ عملاً توازن امنیتی، نظامی، دفاعی، اطلاعاتی و به دنبالش موازنه سیاسی و دیپلماتیک را در لبنان و کل منطقه خاورمیانه به کلی تغییر داد. همین مسأله نقطه آغازی بر افزایش وزن سیاسی محور مقاومت و بعدها جریان ۸ مارس در انتخابات پارلمانی شد و اکثریت کرسیهای پارلمانی را به این جناح بخشید؛ رویهای که همچنان ادامه دارد و به نظر میرسد، در انتخابات پیشرو هم تکرار شود. لذا این میزان از وزن امنیت قطعاً در وهله اول سیاست و دیپلماسی را تحتالشعاع قرار میدهد، کما اینکه فضای امنیتی و امنیت زده متأثر از ترور رفیق حریری هم به شکلگیری دو ائتلاف ۸ مارس و ۱۴ مارس منجر شد. پس بدیهی است سایه سنگین فضای امنیتی در آستانه انتخابات پارلمانی ۲۵ اردیبهشت هم جدی باشد. به هر حال علاوه بر مسأله انفجار بندر بیروت ما شاهد اعتراضات گاه و بیگاه در شهرها و مناطق مختلف لبنان هستیم که طی ماههای اخیر اوج گرفته بود. اگرچه این اعتراضات با پوسته و ظاهر بحران اقتصادی، معیشتی و نبود سوخت شکل میگیرد، اما با خط دهی سیاسی به خصوص موج سواری علیه حزبالله و محور مقاومت گاهی به سمت ایجاد یک فضای امنیتی سوق داده میشود تا در چنین فضایی برخی جریانهای سیاسی داخلی لبنان به موازات نفوذ کشورهای منطقهای و فرامنطقهای بتوانند لبنان را در مسیر مدنظر خود قرار دهند. اکنون که این کشور خود را برای انتخابات پارلمانی آماده میکند و بعد از انتخابات قرار است رئیس جمهور و نخستوزیر جدید تعیین شود، اهمیتش برای کشورهای منطقهای بخصوص عربستان سعودی و کشورهای فرامنطقهای مانند فرانسه و ایالات متحده امریکا دوچندان خواهد بود ولی چون به نظر میرسد آرایش سیاسی فضای انتخاباتی قدری به سمت جریان 8 مارس سنگینی می کند نباید سناریوی ایجاد یک فضای امنیتی، چه قبل از انتخابات، چه در حین برگزاری انتخابات و یا بعد از آن را از نظر دور داشت.
یعنی شما وقوع یک اعتراض سراسری یا انفجار، ترور و... را در آستانه انتخابات پارلمانی پیش رو در لبنان محتمل میدانید؟
ببینید لبنان در طول تاریخ ثابت کرده است که میتواند آبستن هر سناریو، تحول و اتفاق غیرقابل پیشبینی باشد. بنابراین نمیتوان هیچ چیزی را در لبنان غیرمنتظره دانست. این کشور، کشور شگفتیهای سیاسی است اما اگر بخواهم کوتاه و مختصر به این سؤال شما جواب بدهم به هر میزان که شاهد برتری نسبی کرسیهای ۸ مارس و محور مقاومت باشیم، به همان میزان امکان بروز درگیری، تنش، اعتراض، اغتشاش و ناآرامی در لبنان نیز وجود دارد تا در نهایت پارلمان و کابینه آتی لبنان به نام جریان ۸ مارس و محور مقاومت رقم نخورد. بهویژه که سایه برتری کرسیهای پارلمانی جریان ۸ مارس و محور مقاومت آنقدر سنگین است که برخی احتمال نخستوزیری فردی از خانواده عمر کرامی (نخستوزیر فقید لبنان نزدیک به محور مقاومت) را جدی میدانند، هر چند که فعلاً برای این گمانهزنیها بسیار زود است.
محبوبترین رئیس جمهور تاریخ برزیل نامزدیاش برای ریاست جمهوری را اعلام کرد
ورود پرقدرت «داسیلوا» به صحنه رقابت با «بولسونارو»
زهره صفاری/ «لوییز ایناسیو لولا داسیلوا»، محبوبترین رئیس جمهور تاریخ برزیل سرانجام به گمانهزنیها پایان داد و در جمع هواداران خود به طور رسمی نامزدیاش در انتخابات ماه اکتبر و رقابت با «ژائر بولسونارو» را اعلام کرد.
به گزارش «فرانس پرس»، سیاستمدار 76 ساله کاریزماتیک برزیل در حالی کمپینهای انتخاباتیاش را از دیروز آغاز کرد که همچنان تا تبلیغات رسمی کاندیداهای ریاست جمهوری برزیل بیش از سه ماه زمان باقی مانده است. «داسیلوا» که به اذعان خود و هوادارانش در سال 2018 با توطئه راستهای افراطی، به اتهام فساد فرصتهای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری را از دست داد، بنا دارد امسال با شعار «برای برزیل متحد شویم»، وارد انتخابات شود. او در سخنرانی خود نیز از هوادارانش خواست برای شکست رئیس جمهور راست افراطی به میدان بیایند. نظرسنجیها حاکی از آن است که این حضور پر سروصدا با حمایت و استقبال مردمی همراه است. به نوشته «گاردین»، شانس «داسیلوا» برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری برزیل بسیار بالا است. به طوری که براساس آخرین آمارها پس از اعلام رسمی کاندیداتوری نامزد چپهای برزیل، بخت پیروزی «ژائر بولسونارو» در دور اول 13 درصد و برای دور دوم 20 درصد کاهش را نشان میداد. این ششمین بار است که «داسیلوا» وارد رقابت انتخاباتی میشود. «داسیلوا» در این کمپین خطاب به هوادارانش گفت: «ما آمادهایم تا نه تنها برای پیروزی در انتخابات 2 اکتبر بلکه برای بازسازی دوباره برزیل که مأموریتی بهمراتب سختتر است، وارد عمل شویم. چالش برانگیزترین فرصت کشور با غلبه بر تفاوتها و حرکت در مسیری جایگزین برای شکست دولت خودکامه به دست خواهد آمد.» در این میان تحلیلگران معتقدند، گرچه «داسیلوا» پرقدرت وارد میدان شده است اما رقیبش «ژائر بولسونارو» نیز براحتی حاضر به پذیرش شکست نخواهد بود. «گوستاوو ریبیرو»، تحلیلگر سیاسی برزیل به «الجزیره» گفت: «بولسونارو هر کاری برای پیش افتادن از لولا خواهد کرد. بدون شک او از حضور پررنگش در فضای مجازی نیز برای تبلیغات بسیار بهره میگیرد. همانطور که بسیاری از مهرههای برزیلی نیز در شبکههای مجازی که مربوط به «بولسونارو» بودند معرفی شده و توانستند وارد عرصه سیاسی شوند.» در این میان «بولسونارو» نیز بارها بهصراحت اعلام کرده است که هرگز بدون دردسر قدرت را ترک نخواهد کرد. «کریستوفر ساباتینی»، کارشناس ارشد چتم هاوس در حوزه امریکای لاتین به «سیانان» گفت: «اگر «داسیلوا» بتواند رقابت انتخاباتی را ببرد، بزرگترین فرصت را خواهد داشت تا کشور را از فروپاشی و «بولسوناریسمو»، ایدئولوژی که رئیس جمهور فعلی به نام خود زده است نجات دهد. اما بدون شک شرایط مانند تجربه دو دوره قبلیاش نخواهد بود. چراکه «بولسوناریسمو» از دل یک حزب محافظه کار بیرون نیامده بلکه دیدگاهی برآمده از اوانجلیسها است که بسیار افراطی و به عبارتی ناقض هر گونه اصول دموکراتیک محسوب میشوند.»
«لولا داسیلوا» که از بنیانگذاران حزب کارگر به شمار میرود، در سال 2011 بعد از دو دوره ریاست جمهوری به رغم محبوبیت 90 درصدی در میان مردم برزیل به خاطر بیماری و پس از آن اتهام پولشویی و فساد مجبور به کنارهگیری از قدرت شد. روند قانونی رسیدگی به پرونده داسیلوا در سال 2018 آغاز شد و او را با محکومیتی 12 ساله روبهرو کرد. این حکم در سال 2021 شکسته شد و با رأی تبرئه دادگاه برزیل برای «داسیلوا» مسیر او برای بازگشت به عرصه سیاسی بار دیگر هموار شد.
به گزارش «فرانس پرس»، سیاستمدار 76 ساله کاریزماتیک برزیل در حالی کمپینهای انتخاباتیاش را از دیروز آغاز کرد که همچنان تا تبلیغات رسمی کاندیداهای ریاست جمهوری برزیل بیش از سه ماه زمان باقی مانده است. «داسیلوا» که به اذعان خود و هوادارانش در سال 2018 با توطئه راستهای افراطی، به اتهام فساد فرصتهای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری را از دست داد، بنا دارد امسال با شعار «برای برزیل متحد شویم»، وارد انتخابات شود. او در سخنرانی خود نیز از هوادارانش خواست برای شکست رئیس جمهور راست افراطی به میدان بیایند. نظرسنجیها حاکی از آن است که این حضور پر سروصدا با حمایت و استقبال مردمی همراه است. به نوشته «گاردین»، شانس «داسیلوا» برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری برزیل بسیار بالا است. به طوری که براساس آخرین آمارها پس از اعلام رسمی کاندیداتوری نامزد چپهای برزیل، بخت پیروزی «ژائر بولسونارو» در دور اول 13 درصد و برای دور دوم 20 درصد کاهش را نشان میداد. این ششمین بار است که «داسیلوا» وارد رقابت انتخاباتی میشود. «داسیلوا» در این کمپین خطاب به هوادارانش گفت: «ما آمادهایم تا نه تنها برای پیروزی در انتخابات 2 اکتبر بلکه برای بازسازی دوباره برزیل که مأموریتی بهمراتب سختتر است، وارد عمل شویم. چالش برانگیزترین فرصت کشور با غلبه بر تفاوتها و حرکت در مسیری جایگزین برای شکست دولت خودکامه به دست خواهد آمد.» در این میان تحلیلگران معتقدند، گرچه «داسیلوا» پرقدرت وارد میدان شده است اما رقیبش «ژائر بولسونارو» نیز براحتی حاضر به پذیرش شکست نخواهد بود. «گوستاوو ریبیرو»، تحلیلگر سیاسی برزیل به «الجزیره» گفت: «بولسونارو هر کاری برای پیش افتادن از لولا خواهد کرد. بدون شک او از حضور پررنگش در فضای مجازی نیز برای تبلیغات بسیار بهره میگیرد. همانطور که بسیاری از مهرههای برزیلی نیز در شبکههای مجازی که مربوط به «بولسونارو» بودند معرفی شده و توانستند وارد عرصه سیاسی شوند.» در این میان «بولسونارو» نیز بارها بهصراحت اعلام کرده است که هرگز بدون دردسر قدرت را ترک نخواهد کرد. «کریستوفر ساباتینی»، کارشناس ارشد چتم هاوس در حوزه امریکای لاتین به «سیانان» گفت: «اگر «داسیلوا» بتواند رقابت انتخاباتی را ببرد، بزرگترین فرصت را خواهد داشت تا کشور را از فروپاشی و «بولسوناریسمو»، ایدئولوژی که رئیس جمهور فعلی به نام خود زده است نجات دهد. اما بدون شک شرایط مانند تجربه دو دوره قبلیاش نخواهد بود. چراکه «بولسوناریسمو» از دل یک حزب محافظه کار بیرون نیامده بلکه دیدگاهی برآمده از اوانجلیسها است که بسیار افراطی و به عبارتی ناقض هر گونه اصول دموکراتیک محسوب میشوند.»
«لولا داسیلوا» که از بنیانگذاران حزب کارگر به شمار میرود، در سال 2011 بعد از دو دوره ریاست جمهوری به رغم محبوبیت 90 درصدی در میان مردم برزیل به خاطر بیماری و پس از آن اتهام پولشویی و فساد مجبور به کنارهگیری از قدرت شد. روند قانونی رسیدگی به پرونده داسیلوا در سال 2018 آغاز شد و او را با محکومیتی 12 ساله روبهرو کرد. این حکم در سال 2021 شکسته شد و با رأی تبرئه دادگاه برزیل برای «داسیلوا» مسیر او برای بازگشت به عرصه سیاسی بار دیگر هموار شد.
تلآویو مدعی دستگیری عاملان عملیات إلعاد شد
رسانههای رژیم صهیونیستی مدعی شدند دو جوان فلسطینی عامل عملیات إلعاد دستگیر شدند. به گزارش خبرگزاری فارس، رسانههای عبری به نقل از ارتش رژیم صهیونیستی خبر دادند، دو نوجوان فلسطینی عامل عملیات إلعاد که به کشته شدن 3 صهیونیست منجر شد، در جنگلی در فاصله ۵۰۰ متری محل عملیات دستگیر شدند. این در حالی است که انتقادها از نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی افزایش پیدا کرده و صهیونیستهای افراطی و شهرکنشینان این سؤال را مطرح میکنند که چگونه این نیروها نمیتوانند مانع چنین عملیاتی شده یا نوجوانانی را که با دست خالی دست به این اقدامات میزنند با فاصله دستگیر میکنند. در همین ارتباط ایسنا به نقل از «عربی 21» نوشته است، عملیاتهای پیاپی فلسطینیها بیانگر این موضوع است که سرویس امنیت داخلی اسرائیل (شاباک)، هنوز نتوانسته روشی را ابداع کند که به او اجازه ورود به مغز یک جوان خشمگین فلسطینی را بدهد که سابقه امنیتی نداشته اما سلاح در اختیار دارد و میداند که اسرائیلیها شبکههای اجتماعی را زیر نظر دارند. این نارضایتیها در حالی است که از ماه مارس تاکنون 20 صهیونیست در عملیاتهای استشهادی مختلف فلسطینیان کشته شدهاند. عملیاتهای استشهادی در سرزمینهای اشغالی از زمانی آغاز شد که رژیم صهیونیستی در همسویی با شهرکنشینان بر حملات خود به مسلمانان در مسجدالاقصی افزود. در همین ارتباط دیروز نیز روزنامه عبری یدیعوت آحارونوت فاش کرد که یکی از عاملان عملیات إلعاد وصیتنامهای از خود به جا گذاشته که در آن اعلام کرده، انگیزه و دلیل اصلی او و دوستش برای انجام این عملیات، انتقام از حوادث مسجدالاقصی و تجاوزهای صهیونیستها به بیتالمقدس بوده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دورنــما
-
پول نفت عربستان در جیب صهیونیست ها
-
دوخط خبر
-
تا پوتین مشغول است، به ناتو بپیوندید
-
«امنیت»، عامل سرنوشت ساز در رأی لبنانی ها
-
ورود پرقدرت «داسیلوا» به صحنه رقابت با «بولسونارو»
-
تلآویو مدعی دستگیری عاملان عملیات إلعاد شد
اخبارایران آنلاین