
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رسانه های غربی به دنبال خلع سلاح فرهنگی
حمیده امینی فرد
خبرنگار
جلال آل احمد در جایی از کتاب غربزدگیاش مینویسد: «غربزدگی میگویم همچون وبازدگی و اگر به مذاق خوشایند نیست، بگوییم همچون سرمازدگی یا گرمازدگی. اما نه، دستکم چیزی است در حدود سن زدگی».... ما اما چه سرمازده بنامیمش یا گرمازده همچنان گرفتار درد مزمنی هستیم که هر آنچه سالها دربارهاش گفته یا شنیده شده، علاج مرض نبوده است.
ما! منظور نه اکثریت جامعه ایرانی که آن دسته معدودی که همچنان هویت خودشان را در گرو تأیید گروهی میبینند که اسمش «جهان دیگری» است. برای این دسته همچنان مرغ همسایه غاز است و خود تحقیری و انکار هر آنچه دارند، شبیه عادتی شده که هرچقدر هم تلاش کنند چون از درون باورش نداشته و ندارند، نمیتوانند ترکش کنند! خیلیها تلاش میکنند تا علتهای زمینهای را حذف کنند، غربزدگی عدهای را به ضعف درونیشان ربط میدهند و در مقابل برخیها تلاش میکنند تا یادآوری کنند این مشکلات ساختاری کشور است که مجالی برای پرداختن به هویت و باور ارزشهای درونی نمیدهد! واقعیت، اما ترکیبی از هر دو عامل است. خود تحقیری نه بدون علت ظاهر میشود و نه بدون ابزارهای بیرونی. حالا غربزدگی شکل جدیدی به خود گرفته است. خودش را در قالب ابزارهای رسانهای جدید نشان میدهد که با دستکاری واقعیت، هر آنچه را در باور و ذهن ایرانی جا خوش کرده دروغ و بیریشه جلوه میدهد و در نهایت با سلطه فکری و ذهنی، شکل نویی از بردگی مدرن رسانهای را در قالب «خوددلسوز پنداری» عرضه میکند. نتیجه، اما هرچه باشد به نفع جامعه ایرانی نیست، چراکه در نهایت به برخوردها و حرکتهایی منجر میشود که فرد حتی وطن و ریشه و هویت خود را انکار میکند.
مسأله از دست دادن خویشتن فرهنگی جدید نیست
سجاد صفار هرندی، پژوهشگر اجتماعی معتقد است که مسأله خودباختگی و از دست دادن خویشتن فرهنگی و تمدنی نه مسأله جدیدی است و نه مسألهای که فقط مبتلا به جامعه ایرانی باشد. او به «ایران» میگوید: «همه اقوام و ملل و تمدنهایی که در شعاع تأثیر تمدن و پیکره مدرن غربی قرار گرفتهاند، مسأله خودباختگی را تجربه کردهاند. موجی که در دهه 1960 (1340) در کشور به راه افتاد و شاخصه آن هم روشنفکرانی مثل آل احمد، مطهری و شریعتی بودند و به نوعی میتوان گفت آنها نرمافزار انقلاب فرهنگی را فراهم کردند و همینطور در بسیاری از کشورهای دیگر هم مبارزان، متفکران و روشنفکرانی در جهت این مسأله قلم زدند. همه اینها نشان میدهد، خودباختگی یک زخم کهنه است. این مسأله دارای پیشینه و ریشه تاریخی است و البته فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشته است.»
او ادامه میدهد: «در دورهای با پیروزی انقلاب اسلامی این احساس را پیدا کردیم که به شکل تاریخی این مسأله حل و فصل شده است، اما گذشت زمان و فعل و انفعالات و پیروزی و شکستها در ادامه نشان داد که اینطور نیست. مسأله غرب زدگی و خودباختگی فرهنگی در برابر غرب بعد از انقلاب هم بازتولید شده و نیروها و فضای جدیدی خلق کرده است، به طوری که در تحولات سه دهه اخیر هم یک بازیگر جدی بوده است. البته این جریان عمومی و با غلبه اکثریت نیست، در مقابل اکثریت و بخش غالب جامعه که اتکا به نیروی درونی دارند، موافق تداوم این جریان نیستند. بنابراین یک نگاه اقلیتی است، اما از آنجا که تحت سیطره تبلیغاتی، سازماندهی و حمایت غربیها هستند، قدرت این را دارند تا فضای جامعه را متأثر کنند.»
صفار هرندی با بیان اینکه «قدرت» خودش را در وجوه و عرصههای مختلف بازتولید و بازآفرینی میکند، میگوید: «یعنی بصیرتی وجود دارد که البته بخش وسیعی از بزرگان علوم اجتماعی معاصر هم به آن دست پیدا کردهاند و آن اینکه قدرت مادی خود را در قدرت ایدئولوژیک بازسازی کرده و بسط پیدا میکند. تعامل و رابطه با غرب هم به نوعی رابطه فرادستی و فرودستی است، رابطه قدرت و مقاومت است، بویژه در جنبههای مادی. در این مسأله بخشهایی از جامعه که تماس و پیوند بیشتری از نظر منافع با سلطه غرب دارند، بواسطه ضعفهای درونی و ناکامیها، در مواجهه با غرب در معادلات به نوعی احساس یگانگی با دیگری (غربی ها) میکنند. همانطور که میدانیم ویژگی هر نوع رابطهای کم و بیش مبتنی بر شیفتگی و دلدادگی است. بخشهایی از جامعه ما در تمدن غربی به سطوحی دست پیدا کردهاند که بهواسطه آن، غرب با چشم آنها میبیند و با دست آنها عمل میکند... و این به نوعی یگانه شدن و یکی شدن است. البته بخشهایی به ضعفهای درون ساختاری بر میگردد و نمیتوان منکر آن شد، اگر ما قدرتمند و توانمند شویم در پاسخگویی به نیازهایمان از نظر تولید ثروت، قدرت و علم و دانش طبیعتاً شرایط و موقعیت فرودستی از بین رفته و به دنبال آن این نوع شیفتگی هم از بین میرود. رهبری هم به همین علت تأکید ویژه بر تولید قدرت ملی و ایجاد یک ایران قوی داشته و دارند، چراکه این مسأله همان چشم اسفندیار و به نوعی پاشنه آشیل ما است.»
اربابهای جدید رسانهای
گفتمان پسا استعماری اگرچه سالها تلاش کرد تا آنچه را که زمانی به گفتمان شرقشناسی معروف بود (و مردمان و سرزمین شرق در نگاه ناظر غربی را حقیر و بیمایه نشان میداد) از فضای استعمارزده به استعمار زدوده ببرد، اما هنوز هم ادبیات فرادست و فرودست در شکل و شمایل جدید دیده شده و تلاش میکند تا این احساس ضعف و از خودباختگی تداوم یابد.
سید مهدی ناظمی قرهباغ، مدرس دانشگاه و عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی با بیان اینکه برخی افراد همیشه نسبت به قدرت هژمونی (سلطه) احساس بردگی دارند، به «ایران» میگوید: «هماکنون این قدرت برتر خودش را در چشم رسانه نشان میدهد. در واقع رسانه عدهای را در وضع بردگی قرار میدهد که فرد در این حالت از گفتوگو معاف است. اتفاقی که در این مدت افتاده هم همین است. بهخاطر کمکاری و برخی مسائل تاریخی، هماکنون بردگی رسانهای رخ داده است. تا یک جایی بستر این بردگی رسانهای، مسائل واقعی و ساختاری است، اما از جایی به بعد تفسیری روی آن واقعیت اجتماعی اتفاق میافتد و آن تفسیر، حس بردگی کامل و یا پذیرش بیچون و چراست که ما شکلی از آن را در شبکههای مجازی میبینیم. متأسفانه هماکنون این شبکهها ابزار این بردگی شدهاند تا عدهای را به این نقطه برسانند که تنها راه نجات شما، تبعیت بیچون و چرا از ابرقدرتهاست. در این شرایط صحبت از احترام و عزت و هویت برای این افراد فایدهمند نیست، چراکه از نظر هویتی در تقابل با یکدیگر قرار دارند. ممکن است فرد شناسنامه ایرانی داشته و فارسی حرف بزند، اما هویت واژگون دارد.»
او ادامه میدهد: «براین اساس هویت انسان از این فرد سلب شده و به موجود بردهای تبدیل شده که ارباب هرچه بگوید، تأیید میکند. البته زمینههای واقعی زیادی در کشور وجود دارد، اگرچه این مسأله محدود به کشور ما نیست، اما در کشورهای دیگر منجر به از خودباختگی و بیهویتی نمیشود. نمیتوان فقط به زمینهها اشاره کرد، چون رابطه علت و معلولی نیست و اتفاقی که در جریان است راهاندازی یک پروژه رسانهای علیه کشور ماست که شما در کشورهای دیگر نمیبینید و این طبیعی است. شما هرکجا خلاف مناسبات سرمایهداری اقدام کنید، سریع علیه شما موضع گرفته و برنامهریزی میکنند. اما در بعضی کشورها که در منافع همسو و همفکر هستند این جریان به راه نمیافتد مگر اینکه بحران شدید اقتصادی و اجتماعی یا سیاسی رخ دهد و مناسبات را برهم بزند.»
در چنین شرایطی چه باید کرد؟چگونه میتوان معادلات فرادستی و فرودستی را که در نهایت منجر به از خودباختگی و بیهویتی میشود برهم زد؟ ناظمی به این پرسش اینطور پاسخ میدهد: «راهحل اساسی که بتوان به شکل اغراقآمیز مسأله را حل کرد وجود ندارد. چون محصول انباشت سالهای متمادی است. راه تعدیل آن این است که ما رسانه را جدی بگیریم و تصمیم داشته باشیم در رسانه، اصولی و حرفهای کار کنیم، نه سلیقهای و بافشار و تسلط دیگران! در عین حال میتوانیم زمینههای پیدایش این مشکلات را پیدا کرده و تلاش کنیم تا رفع شود. باید فضا به شکل منطقی و نه احساسی مدیریت شود، تا زمانیکه فضا عقلانی نباشد، اصلاحی صورت نمیگیرد.»
خبرنگار
جلال آل احمد در جایی از کتاب غربزدگیاش مینویسد: «غربزدگی میگویم همچون وبازدگی و اگر به مذاق خوشایند نیست، بگوییم همچون سرمازدگی یا گرمازدگی. اما نه، دستکم چیزی است در حدود سن زدگی».... ما اما چه سرمازده بنامیمش یا گرمازده همچنان گرفتار درد مزمنی هستیم که هر آنچه سالها دربارهاش گفته یا شنیده شده، علاج مرض نبوده است.
ما! منظور نه اکثریت جامعه ایرانی که آن دسته معدودی که همچنان هویت خودشان را در گرو تأیید گروهی میبینند که اسمش «جهان دیگری» است. برای این دسته همچنان مرغ همسایه غاز است و خود تحقیری و انکار هر آنچه دارند، شبیه عادتی شده که هرچقدر هم تلاش کنند چون از درون باورش نداشته و ندارند، نمیتوانند ترکش کنند! خیلیها تلاش میکنند تا علتهای زمینهای را حذف کنند، غربزدگی عدهای را به ضعف درونیشان ربط میدهند و در مقابل برخیها تلاش میکنند تا یادآوری کنند این مشکلات ساختاری کشور است که مجالی برای پرداختن به هویت و باور ارزشهای درونی نمیدهد! واقعیت، اما ترکیبی از هر دو عامل است. خود تحقیری نه بدون علت ظاهر میشود و نه بدون ابزارهای بیرونی. حالا غربزدگی شکل جدیدی به خود گرفته است. خودش را در قالب ابزارهای رسانهای جدید نشان میدهد که با دستکاری واقعیت، هر آنچه را در باور و ذهن ایرانی جا خوش کرده دروغ و بیریشه جلوه میدهد و در نهایت با سلطه فکری و ذهنی، شکل نویی از بردگی مدرن رسانهای را در قالب «خوددلسوز پنداری» عرضه میکند. نتیجه، اما هرچه باشد به نفع جامعه ایرانی نیست، چراکه در نهایت به برخوردها و حرکتهایی منجر میشود که فرد حتی وطن و ریشه و هویت خود را انکار میکند.
مسأله از دست دادن خویشتن فرهنگی جدید نیست
سجاد صفار هرندی، پژوهشگر اجتماعی معتقد است که مسأله خودباختگی و از دست دادن خویشتن فرهنگی و تمدنی نه مسأله جدیدی است و نه مسألهای که فقط مبتلا به جامعه ایرانی باشد. او به «ایران» میگوید: «همه اقوام و ملل و تمدنهایی که در شعاع تأثیر تمدن و پیکره مدرن غربی قرار گرفتهاند، مسأله خودباختگی را تجربه کردهاند. موجی که در دهه 1960 (1340) در کشور به راه افتاد و شاخصه آن هم روشنفکرانی مثل آل احمد، مطهری و شریعتی بودند و به نوعی میتوان گفت آنها نرمافزار انقلاب فرهنگی را فراهم کردند و همینطور در بسیاری از کشورهای دیگر هم مبارزان، متفکران و روشنفکرانی در جهت این مسأله قلم زدند. همه اینها نشان میدهد، خودباختگی یک زخم کهنه است. این مسأله دارای پیشینه و ریشه تاریخی است و البته فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشته است.»
او ادامه میدهد: «در دورهای با پیروزی انقلاب اسلامی این احساس را پیدا کردیم که به شکل تاریخی این مسأله حل و فصل شده است، اما گذشت زمان و فعل و انفعالات و پیروزی و شکستها در ادامه نشان داد که اینطور نیست. مسأله غرب زدگی و خودباختگی فرهنگی در برابر غرب بعد از انقلاب هم بازتولید شده و نیروها و فضای جدیدی خلق کرده است، به طوری که در تحولات سه دهه اخیر هم یک بازیگر جدی بوده است. البته این جریان عمومی و با غلبه اکثریت نیست، در مقابل اکثریت و بخش غالب جامعه که اتکا به نیروی درونی دارند، موافق تداوم این جریان نیستند. بنابراین یک نگاه اقلیتی است، اما از آنجا که تحت سیطره تبلیغاتی، سازماندهی و حمایت غربیها هستند، قدرت این را دارند تا فضای جامعه را متأثر کنند.»
صفار هرندی با بیان اینکه «قدرت» خودش را در وجوه و عرصههای مختلف بازتولید و بازآفرینی میکند، میگوید: «یعنی بصیرتی وجود دارد که البته بخش وسیعی از بزرگان علوم اجتماعی معاصر هم به آن دست پیدا کردهاند و آن اینکه قدرت مادی خود را در قدرت ایدئولوژیک بازسازی کرده و بسط پیدا میکند. تعامل و رابطه با غرب هم به نوعی رابطه فرادستی و فرودستی است، رابطه قدرت و مقاومت است، بویژه در جنبههای مادی. در این مسأله بخشهایی از جامعه که تماس و پیوند بیشتری از نظر منافع با سلطه غرب دارند، بواسطه ضعفهای درونی و ناکامیها، در مواجهه با غرب در معادلات به نوعی احساس یگانگی با دیگری (غربی ها) میکنند. همانطور که میدانیم ویژگی هر نوع رابطهای کم و بیش مبتنی بر شیفتگی و دلدادگی است. بخشهایی از جامعه ما در تمدن غربی به سطوحی دست پیدا کردهاند که بهواسطه آن، غرب با چشم آنها میبیند و با دست آنها عمل میکند... و این به نوعی یگانه شدن و یکی شدن است. البته بخشهایی به ضعفهای درون ساختاری بر میگردد و نمیتوان منکر آن شد، اگر ما قدرتمند و توانمند شویم در پاسخگویی به نیازهایمان از نظر تولید ثروت، قدرت و علم و دانش طبیعتاً شرایط و موقعیت فرودستی از بین رفته و به دنبال آن این نوع شیفتگی هم از بین میرود. رهبری هم به همین علت تأکید ویژه بر تولید قدرت ملی و ایجاد یک ایران قوی داشته و دارند، چراکه این مسأله همان چشم اسفندیار و به نوعی پاشنه آشیل ما است.»
اربابهای جدید رسانهای
گفتمان پسا استعماری اگرچه سالها تلاش کرد تا آنچه را که زمانی به گفتمان شرقشناسی معروف بود (و مردمان و سرزمین شرق در نگاه ناظر غربی را حقیر و بیمایه نشان میداد) از فضای استعمارزده به استعمار زدوده ببرد، اما هنوز هم ادبیات فرادست و فرودست در شکل و شمایل جدید دیده شده و تلاش میکند تا این احساس ضعف و از خودباختگی تداوم یابد.
سید مهدی ناظمی قرهباغ، مدرس دانشگاه و عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی با بیان اینکه برخی افراد همیشه نسبت به قدرت هژمونی (سلطه) احساس بردگی دارند، به «ایران» میگوید: «هماکنون این قدرت برتر خودش را در چشم رسانه نشان میدهد. در واقع رسانه عدهای را در وضع بردگی قرار میدهد که فرد در این حالت از گفتوگو معاف است. اتفاقی که در این مدت افتاده هم همین است. بهخاطر کمکاری و برخی مسائل تاریخی، هماکنون بردگی رسانهای رخ داده است. تا یک جایی بستر این بردگی رسانهای، مسائل واقعی و ساختاری است، اما از جایی به بعد تفسیری روی آن واقعیت اجتماعی اتفاق میافتد و آن تفسیر، حس بردگی کامل و یا پذیرش بیچون و چراست که ما شکلی از آن را در شبکههای مجازی میبینیم. متأسفانه هماکنون این شبکهها ابزار این بردگی شدهاند تا عدهای را به این نقطه برسانند که تنها راه نجات شما، تبعیت بیچون و چرا از ابرقدرتهاست. در این شرایط صحبت از احترام و عزت و هویت برای این افراد فایدهمند نیست، چراکه از نظر هویتی در تقابل با یکدیگر قرار دارند. ممکن است فرد شناسنامه ایرانی داشته و فارسی حرف بزند، اما هویت واژگون دارد.»
او ادامه میدهد: «براین اساس هویت انسان از این فرد سلب شده و به موجود بردهای تبدیل شده که ارباب هرچه بگوید، تأیید میکند. البته زمینههای واقعی زیادی در کشور وجود دارد، اگرچه این مسأله محدود به کشور ما نیست، اما در کشورهای دیگر منجر به از خودباختگی و بیهویتی نمیشود. نمیتوان فقط به زمینهها اشاره کرد، چون رابطه علت و معلولی نیست و اتفاقی که در جریان است راهاندازی یک پروژه رسانهای علیه کشور ماست که شما در کشورهای دیگر نمیبینید و این طبیعی است. شما هرکجا خلاف مناسبات سرمایهداری اقدام کنید، سریع علیه شما موضع گرفته و برنامهریزی میکنند. اما در بعضی کشورها که در منافع همسو و همفکر هستند این جریان به راه نمیافتد مگر اینکه بحران شدید اقتصادی و اجتماعی یا سیاسی رخ دهد و مناسبات را برهم بزند.»
در چنین شرایطی چه باید کرد؟چگونه میتوان معادلات فرادستی و فرودستی را که در نهایت منجر به از خودباختگی و بیهویتی میشود برهم زد؟ ناظمی به این پرسش اینطور پاسخ میدهد: «راهحل اساسی که بتوان به شکل اغراقآمیز مسأله را حل کرد وجود ندارد. چون محصول انباشت سالهای متمادی است. راه تعدیل آن این است که ما رسانه را جدی بگیریم و تصمیم داشته باشیم در رسانه، اصولی و حرفهای کار کنیم، نه سلیقهای و بافشار و تسلط دیگران! در عین حال میتوانیم زمینههای پیدایش این مشکلات را پیدا کرده و تلاش کنیم تا رفع شود. باید فضا به شکل منطقی و نه احساسی مدیریت شود، تا زمانیکه فضا عقلانی نباشد، اصلاحی صورت نمیگیرد.»

قانون و مصوبه فراوان، اجرا سلیقهای
سمیه افشینفر
خبرنگار
بخشی از افراد هر جامعهای را افراد دارای معلولیت تشکیل میدهند. آنها بخشی از اعضای جامعه هستند که شناسایی نیازها و توانمندیهایشان وظیفه تک تک افراد جامعه است و به وجود آوردن بستری مناسب برای بروز این استعدادها و توانمندیها به عهده دولتهاست. برای همین است که در روز جهانی معلولان رئیس دولت نیز با نخبههای معلول دیداری داشت و سخنان دلگرم کنندهای به آنها گفت. شعار امسال روز جهانی افراد دارای معلولیت که «راه حلهای تحول آفرین برای توسعه فراگیر؛ نقش نوآوری در ایجاد جهانی دسترسپذیر و برابر» نامیده شده به موضوع دسترس پذیری تأکید ویژهای شده است. رئیس جمهور نیز در مراسم گرامیداشت روز جهانی معلولان بر ضرورت ایجاد فرصتهای اجتماعی برابر برای افراد دارای معلولیت تأکید کرد و گفت: «همه سازمانها مسئولند نهایت تلاش خود را برای ایجاد فرصتهای شغلی و زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای معلولان بهکار گیرند و این کار را وظیفه بدانند؛ نه لطف.»
در همین راستا مراسم امضای تفاهمنامه همکاری مشترک سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور و سازمان بهزیستی نیز صبح روز شنبه برگزار شد. در این نشست علی محمد قادری، رئیس سازمان بهزیستی کشور در پاسخ به این سؤال «ایران» که با وجود گذشت حدود 5 سال از تصویب قانون حمایت از حقوق معلولان هنوز جامعه افراد دارای معلولیت معتقدند که این قانون در اجرا کُند عمل میکند و در بسیاری از حوزهها جوابگوی خواستههای افراد دارای معلولیت نیست آیا سازمان بهزیستی به وظایف خود برای اجرای بهتر این قانون عمل میکند، گفت: قانون در عالیترین سطح به رشته تحریر درآمده است و در پاسخ به نیاز به اعمال نظارت مؤثر بر اجرای مفاد قانون حمایت از حقوق معلولان کمیته هماهنگی و نظارت بر اجرای این قانون به ریاست معاون اول رئیس جمهور و عضویت کلیه وزرا و مسئولان دستگاههای اجرایی دارای تکلیف در قانون پیشبینی شده است که در سالهای اخیر اقدام به برگزاری جلسات متعدد در راستای هماهنگی و نظارت بر اجرای قانون کرده است.
خداوند را شاکریم با اینکه زمان زیادی از عمر دولت سیزدهم نگذشته تاکنون دو بار جلسات این کمیته با حضور معاون اول محترم رئیس جمهور، وزرا، نمایندگان محترم کمیسیونهای اجتماعی و بهداشت مجلس و افرادی که به هر نحو در این قانون مسئولیت دارند برگزار شده است. در این جلسات نکاتی مطرح شد که منتج به تحریر 22 بند در صورتجلسات کمیته بود که به همه افراد و دستگاههای مسئول ارسال شده است. از بعد از برگزاری این دو جلسه تاکنون حداقل 6 جلسه با حضور دکتر سرشار معاون آقای دکتر مخبر برگزار شده است و همه دستگاهها هم آمدهاند.
پیگیری مشکلات جامعه معلولان در حال انجام است
رئیس سازمان بهزیستی کشور در ادامه با اشاره به اهمیت پاسخگویی دستگاهها در اجرای قانون تأکید کرد: در بحث الزام دستگاهها به پاسخگویی حتی پا را فراتر از قانون گذاشتهایم و گفت وگوهایی با دستگاهها و مسئولان مربوطه داشتهایم و پیگیری را در آن جلسات برای دوستان تبیین کردهایم. البته مقرر شده تا یک سری از این نتایج اعلام شود. در موضوعات فرهنگی، مسائل مربوط به وزارت راه و شهرسازی و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که همه مجموعههایی بودند که در حوزه قانون با آنها به لحاظ عدم پاسخگویی درگیر بودیم که آمدند و تکالیف خودشان را پیگیری کردند برخی از پاسخها قانع کننده بود در برخی اوقات هم اقداماتی انجام داده بودند اما هیچ پاسخی به ما نداده بودند و در بخشی هم مشکلاتی داشتند مثل ماده 5 تبصره دو که در مورد حمل و نقل افراد معلول است. گفتند خصوصی شدهاند و مشکلاتی دارند و نمیتوانند خدمات بدهند که موضوعاتی از این دست را ما در کمیسیون اصل 90 مجلس مطرح کردیم و تاکنون سه جلسه در کمیسیون اصل 90 برگزار شده است. خصوصاً در حوزه حمل و نقل ریلی مذاکرات مفصلی بوده است.
وی ادامه داد: ما در عالیترین سطوح در حال پیگیری مطالبات جامعه هدف هستیم و نتیجه آن جلسه فاخر گرامیداشت روز جهانی افراد دارای معلولیت با حضور رئیس جمهور محترم و انبوهی ازنخبگان دارای معلولیت بود. همه این موارد به ما نوید امیدآفرینی میدهد و سازمان بهزیستی به عنوان یک سازمان متولی و پیشرو در حال پیگیری وظایف کاری خود است و ما لحظه به لحظه خبرهای مربوط به اجرایی شدن این قانون را اعلام میکنیم. رئیس سازمان بهزیستی کشور در پاسخ به سؤال دیگر «ایران» درخصوص چگونگی نظارت سازمان بهزیستی بر عملکرد شبکههای ملی معلولان که توسط خود سازمان بهزیستی ایجاد شدهاند، گفت: قانون، سازمان بهزیستی را مکلف به ایجاد شبکههای ملی کرده بود و شبکههای ملی منبعث از روح قانون هستند. امروز ارتباط بسیار خوبی از عالیترین سطوح تا سطح مدیران استانی بین سازمان و شبکههای ملی برقرار است اما زمان زیادی از اجرایی شدن این قانون نمیگذرد. باید زیرساختهایی ایجاد شده باشد تا شبکههای ملی بتوانند پیگیریهایی داشته باشند. به هر حال این یک کار صنفی است و عزیران در شبکهها هم پیگیر هستند که مشکلات خودشان را بگویند و تبیین کنند و ما هم تحلیل میکنیم و انشاءالله وقتی که نیاز به مطالبهگری و پرسشگری بود ما پیگیری میکنیم. بنابراین شبکههای ملی معلولان بازوی سازمان بهزیستی در اجرای صحیح و هر چه بهتر قانون هستند. حتماً این روند همکاری ادامه پیدا میکند و انشاءالله سال به سال شاهد بهرهوری و خروجی بهتر قوانین برای زندگی مطلوب این افراد باشیم.
دسترسپذیری از حرف تا عمل
کامران عاروان، مدیرعامل جامعه معلولین ایران و رئیس هیأت مدیره شبکه ملی تشکلهای مردم نهاد معلولان جسمی و حرکتی در گفتوگو با «ایران» بحث دسترسپذیری و مناسبسازی را بستر اصلی حضور و مشارکت معلولان در جامعه میداند و میگوید: وقتی از دسترس پذیری حرف میزنیم یعنی در همه جنبههای زندگی، افراد دارای معلولیت همانند سایر شهروندان در جامعه دیده شوند و بتوانند همانند همه از حقوق شهروندی خود استفاده کنند. متأسفانه یکی از معضلات ما مسائل فرهنگی در جامعه است. هنوز بسیاری از افراد در جامعه، معلولان را نمیبینند. متأسفانه عدم توجه به مقوله دسترس پذیری باعث افزایش چالشهایمان در زندگی میشود. تصور کنیم زوج دارای معلولیتی به دنبال خانه باشند طبعاً باید به دنبال ساختمانی باشند که آسانسور داشته باشد یا واحدهایی که در طبقه اول ساختمان است و گرنه به مشکل میخورند یا در داخل ساختمان اگر کلید و پریزها از حد استاندارد بالاتر باشند باز هم مشکلزاست. بسیاری از افراد دارای معلولیت متأسفانه امکان استفاده از مراکز تفریحی یا ورزشی را به دلیل عدم مناسبسازیهای مناسب ندارند. مبنای معماری ما پله محوری است در حالی که در دنیا این پله محوری منسوخ شده و در معماری جدید میگویند باید بنایی بسازیم که همه افراد بتوانند از همه فضاها استفاده کنند. رفت و آمد در سطح شهر هم مشکلات زیادی برای افراد معلول دارد سامانه حمل و نقل معلولان نمیتواند به همه افراد معلول خدمات ارائه دهد. معلولی که نمیتواند از پیادهروی پر از چاله، کوچه و خیابان محل زندگیاش براحتی عبور کند و از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کند، چگونه قادر خواهد بود به تحصیل یا اشتغال بپردازد؟!
مدیر عامل جامعه معلولین ایران در ادامه با تأکید بر ضرورت فرهنگسازی برای حل مشکلات معلولان در کشور میگوید: مشکلات بسیار زیادی فرهنگی است و باید برای حل آنها حرکتهای جهادی و فرهنگی انجام شود؛ مثلاً وزارت راه و شهرسازی کتاب استانداردهای دسترسپذیری را تهیه کرده یا در قوانین شهرداریها ضوابط و مقرراتی تدوین شده است اما تا زمانی که این ضوابط از طریق رسانهها به اطلاع مردم نرسد و همه به این باور نرسیم که افراد معلول هم مانند ما شهروندان این جامعه هستند قادر به حل مشکلات نیستیم.
عاروان با اشاره به اینکه با وجود قوانین و مقررات و مصوبههای مختلف در زمینه معلولان متأسفانه در بحث نظارت و اجرا دچار ضعفهای جدی هستیم میگوید: با وجود این همه قوانین و مقررات متأسفانه برخی از مسئولان بر اساس سلایق شخصی خودشان عمل میکنند و همین باعث میشود تا کار درست و استاندارد انجام نشود. متأسفانه برنامههای طولانی مدت و چندین ساله ارائه میکنند در حالی که نیازمند کار جهادی و سریعالسیر هستیم تا هر چه سریعتر گلوگاههای حیاتی در زندگی افراد دارای معلولیت را برای دسترسی راحتتر آنها به زندگی شهروندی هموار کنیم.
خبرنگار
بخشی از افراد هر جامعهای را افراد دارای معلولیت تشکیل میدهند. آنها بخشی از اعضای جامعه هستند که شناسایی نیازها و توانمندیهایشان وظیفه تک تک افراد جامعه است و به وجود آوردن بستری مناسب برای بروز این استعدادها و توانمندیها به عهده دولتهاست. برای همین است که در روز جهانی معلولان رئیس دولت نیز با نخبههای معلول دیداری داشت و سخنان دلگرم کنندهای به آنها گفت. شعار امسال روز جهانی افراد دارای معلولیت که «راه حلهای تحول آفرین برای توسعه فراگیر؛ نقش نوآوری در ایجاد جهانی دسترسپذیر و برابر» نامیده شده به موضوع دسترس پذیری تأکید ویژهای شده است. رئیس جمهور نیز در مراسم گرامیداشت روز جهانی معلولان بر ضرورت ایجاد فرصتهای اجتماعی برابر برای افراد دارای معلولیت تأکید کرد و گفت: «همه سازمانها مسئولند نهایت تلاش خود را برای ایجاد فرصتهای شغلی و زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای معلولان بهکار گیرند و این کار را وظیفه بدانند؛ نه لطف.»
در همین راستا مراسم امضای تفاهمنامه همکاری مشترک سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور و سازمان بهزیستی نیز صبح روز شنبه برگزار شد. در این نشست علی محمد قادری، رئیس سازمان بهزیستی کشور در پاسخ به این سؤال «ایران» که با وجود گذشت حدود 5 سال از تصویب قانون حمایت از حقوق معلولان هنوز جامعه افراد دارای معلولیت معتقدند که این قانون در اجرا کُند عمل میکند و در بسیاری از حوزهها جوابگوی خواستههای افراد دارای معلولیت نیست آیا سازمان بهزیستی به وظایف خود برای اجرای بهتر این قانون عمل میکند، گفت: قانون در عالیترین سطح به رشته تحریر درآمده است و در پاسخ به نیاز به اعمال نظارت مؤثر بر اجرای مفاد قانون حمایت از حقوق معلولان کمیته هماهنگی و نظارت بر اجرای این قانون به ریاست معاون اول رئیس جمهور و عضویت کلیه وزرا و مسئولان دستگاههای اجرایی دارای تکلیف در قانون پیشبینی شده است که در سالهای اخیر اقدام به برگزاری جلسات متعدد در راستای هماهنگی و نظارت بر اجرای قانون کرده است.
خداوند را شاکریم با اینکه زمان زیادی از عمر دولت سیزدهم نگذشته تاکنون دو بار جلسات این کمیته با حضور معاون اول محترم رئیس جمهور، وزرا، نمایندگان محترم کمیسیونهای اجتماعی و بهداشت مجلس و افرادی که به هر نحو در این قانون مسئولیت دارند برگزار شده است. در این جلسات نکاتی مطرح شد که منتج به تحریر 22 بند در صورتجلسات کمیته بود که به همه افراد و دستگاههای مسئول ارسال شده است. از بعد از برگزاری این دو جلسه تاکنون حداقل 6 جلسه با حضور دکتر سرشار معاون آقای دکتر مخبر برگزار شده است و همه دستگاهها هم آمدهاند.
پیگیری مشکلات جامعه معلولان در حال انجام است
رئیس سازمان بهزیستی کشور در ادامه با اشاره به اهمیت پاسخگویی دستگاهها در اجرای قانون تأکید کرد: در بحث الزام دستگاهها به پاسخگویی حتی پا را فراتر از قانون گذاشتهایم و گفت وگوهایی با دستگاهها و مسئولان مربوطه داشتهایم و پیگیری را در آن جلسات برای دوستان تبیین کردهایم. البته مقرر شده تا یک سری از این نتایج اعلام شود. در موضوعات فرهنگی، مسائل مربوط به وزارت راه و شهرسازی و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که همه مجموعههایی بودند که در حوزه قانون با آنها به لحاظ عدم پاسخگویی درگیر بودیم که آمدند و تکالیف خودشان را پیگیری کردند برخی از پاسخها قانع کننده بود در برخی اوقات هم اقداماتی انجام داده بودند اما هیچ پاسخی به ما نداده بودند و در بخشی هم مشکلاتی داشتند مثل ماده 5 تبصره دو که در مورد حمل و نقل افراد معلول است. گفتند خصوصی شدهاند و مشکلاتی دارند و نمیتوانند خدمات بدهند که موضوعاتی از این دست را ما در کمیسیون اصل 90 مجلس مطرح کردیم و تاکنون سه جلسه در کمیسیون اصل 90 برگزار شده است. خصوصاً در حوزه حمل و نقل ریلی مذاکرات مفصلی بوده است.
وی ادامه داد: ما در عالیترین سطوح در حال پیگیری مطالبات جامعه هدف هستیم و نتیجه آن جلسه فاخر گرامیداشت روز جهانی افراد دارای معلولیت با حضور رئیس جمهور محترم و انبوهی ازنخبگان دارای معلولیت بود. همه این موارد به ما نوید امیدآفرینی میدهد و سازمان بهزیستی به عنوان یک سازمان متولی و پیشرو در حال پیگیری وظایف کاری خود است و ما لحظه به لحظه خبرهای مربوط به اجرایی شدن این قانون را اعلام میکنیم. رئیس سازمان بهزیستی کشور در پاسخ به سؤال دیگر «ایران» درخصوص چگونگی نظارت سازمان بهزیستی بر عملکرد شبکههای ملی معلولان که توسط خود سازمان بهزیستی ایجاد شدهاند، گفت: قانون، سازمان بهزیستی را مکلف به ایجاد شبکههای ملی کرده بود و شبکههای ملی منبعث از روح قانون هستند. امروز ارتباط بسیار خوبی از عالیترین سطوح تا سطح مدیران استانی بین سازمان و شبکههای ملی برقرار است اما زمان زیادی از اجرایی شدن این قانون نمیگذرد. باید زیرساختهایی ایجاد شده باشد تا شبکههای ملی بتوانند پیگیریهایی داشته باشند. به هر حال این یک کار صنفی است و عزیران در شبکهها هم پیگیر هستند که مشکلات خودشان را بگویند و تبیین کنند و ما هم تحلیل میکنیم و انشاءالله وقتی که نیاز به مطالبهگری و پرسشگری بود ما پیگیری میکنیم. بنابراین شبکههای ملی معلولان بازوی سازمان بهزیستی در اجرای صحیح و هر چه بهتر قانون هستند. حتماً این روند همکاری ادامه پیدا میکند و انشاءالله سال به سال شاهد بهرهوری و خروجی بهتر قوانین برای زندگی مطلوب این افراد باشیم.
دسترسپذیری از حرف تا عمل
کامران عاروان، مدیرعامل جامعه معلولین ایران و رئیس هیأت مدیره شبکه ملی تشکلهای مردم نهاد معلولان جسمی و حرکتی در گفتوگو با «ایران» بحث دسترسپذیری و مناسبسازی را بستر اصلی حضور و مشارکت معلولان در جامعه میداند و میگوید: وقتی از دسترس پذیری حرف میزنیم یعنی در همه جنبههای زندگی، افراد دارای معلولیت همانند سایر شهروندان در جامعه دیده شوند و بتوانند همانند همه از حقوق شهروندی خود استفاده کنند. متأسفانه یکی از معضلات ما مسائل فرهنگی در جامعه است. هنوز بسیاری از افراد در جامعه، معلولان را نمیبینند. متأسفانه عدم توجه به مقوله دسترس پذیری باعث افزایش چالشهایمان در زندگی میشود. تصور کنیم زوج دارای معلولیتی به دنبال خانه باشند طبعاً باید به دنبال ساختمانی باشند که آسانسور داشته باشد یا واحدهایی که در طبقه اول ساختمان است و گرنه به مشکل میخورند یا در داخل ساختمان اگر کلید و پریزها از حد استاندارد بالاتر باشند باز هم مشکلزاست. بسیاری از افراد دارای معلولیت متأسفانه امکان استفاده از مراکز تفریحی یا ورزشی را به دلیل عدم مناسبسازیهای مناسب ندارند. مبنای معماری ما پله محوری است در حالی که در دنیا این پله محوری منسوخ شده و در معماری جدید میگویند باید بنایی بسازیم که همه افراد بتوانند از همه فضاها استفاده کنند. رفت و آمد در سطح شهر هم مشکلات زیادی برای افراد معلول دارد سامانه حمل و نقل معلولان نمیتواند به همه افراد معلول خدمات ارائه دهد. معلولی که نمیتواند از پیادهروی پر از چاله، کوچه و خیابان محل زندگیاش براحتی عبور کند و از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کند، چگونه قادر خواهد بود به تحصیل یا اشتغال بپردازد؟!
مدیر عامل جامعه معلولین ایران در ادامه با تأکید بر ضرورت فرهنگسازی برای حل مشکلات معلولان در کشور میگوید: مشکلات بسیار زیادی فرهنگی است و باید برای حل آنها حرکتهای جهادی و فرهنگی انجام شود؛ مثلاً وزارت راه و شهرسازی کتاب استانداردهای دسترسپذیری را تهیه کرده یا در قوانین شهرداریها ضوابط و مقرراتی تدوین شده است اما تا زمانی که این ضوابط از طریق رسانهها به اطلاع مردم نرسد و همه به این باور نرسیم که افراد معلول هم مانند ما شهروندان این جامعه هستند قادر به حل مشکلات نیستیم.
عاروان با اشاره به اینکه با وجود قوانین و مقررات و مصوبههای مختلف در زمینه معلولان متأسفانه در بحث نظارت و اجرا دچار ضعفهای جدی هستیم میگوید: با وجود این همه قوانین و مقررات متأسفانه برخی از مسئولان بر اساس سلایق شخصی خودشان عمل میکنند و همین باعث میشود تا کار درست و استاندارد انجام نشود. متأسفانه برنامههای طولانی مدت و چندین ساله ارائه میکنند در حالی که نیازمند کار جهادی و سریعالسیر هستیم تا هر چه سریعتر گلوگاههای حیاتی در زندگی افراد دارای معلولیت را برای دسترسی راحتتر آنها به زندگی شهروندی هموار کنیم.

اخبـــــار
تسویه مطالبات داروخانهها در طرح دارویار تا پایان آبان ماه
معاون درمان سازمان تأمیناجتماعی با تأکید بر همراهی کامل و مؤثر این سازمان در اجرای طرح دارویار، اعلام کرد: مطالبات داروخانههای طرف قرارداد سازمان تأمیناجتماعی تا پایان شهریور ماه بهطور کامل تسویه و مابهالتفاوت مطالبات داروخانهها در طرح دارویار تا پایان آبان، پرداخت شد. مهدی اسلامی، معاون درمان این سازمان در مورد پرداخت مطالبات داروخانههای طرف قرارداد این سازمان گفت: پس از اجرای طرح دارویار و برمبنای یک تفاهمنامه بین سازمانهای درگیر اجرای این طرح، مقرر شده مابهالتفاوت قیمت ارز در مورد داروهای مشمول این طرح، از سوی سازمان برنامه و بودجه تأمین و در اختیار بیمهها قرار گرفته و از طریق سازمانهای بیمهگر به داروخانهها پرداخت شود. به این ترتیب مطالبات داروخانهها از سازمان تأمیناجتماعی در واقع دو بخش دارد، بخشی مربوط به مطالبات عادی داروخانهها و بخشی نیز مربوط به مابهالتفاوت قیمت دارو در اجرای طرح دارویار.
اسلامی افزود: کلیه مطالبات داروخانههای سرپایی و مستقل طرف قرارداد سازمان تأمیناجتماعی تا پایان شهریورماه تسویه شده و در چند روز اخیر نیز مابهالتفاوت مطالبات مربوط به اجرای طرح دارویار تا پایان آبان ماه به شکل کامل تسویه و پرداخت شده است. وی با تأکید براینکه برای پرداخت بهموقع و کامل مطالبات و بهبود وضعیت نقدینگی داروخانهها، باید تمام بندهای تفاهمنامه بهصورت کامل اجرا شود، گفت: با وجود مشکلات نقدینگی که در سازمان تأمیناجتماعی وجود دارد، این سازمان خود را متعهد به همکاری کامل و مؤثر با طرح دارویار میداند و امیدواریم با تأمین و پرداخت بموقع تعهدات سازمان برنامه و بودجه، این طرح که از طرحهای مهم دولت سیزدهم برای صیانت از مردم در بخش سلامت است و مجری اصلی آن نیز سازمان غذا و دارو است و سازمانهای بیمهگر در آن نقش انتقالدهنده مبالغ مربوط به مابهالتفاوت نرخ ارز به داروخانهها را برعهده دارند، با موفقیت کامل اجرا شود.
سازمان جهانی بهداشت:
جهان به پایان مرحله اضطراری همهگیری کرونا نزدیک است
سازمان جهانی بهداشت (WHO) روز جمعه اعلام کرد که جهان به پایان مرحله اضطراری همهگیری کووید۱۹ «بسیار نزدیکتر» است. با این حال این سازمان همچنین هشدار داد که سویه اُمیکرون هنوز هم به طور گسترده در سراسر جهان در گردش است و همچنان باعث مرگ و میر قابل توجهی میشود. «تدورس آدهانوم قبریسوس»، دبیر کل سازمان جهانی بهداشت در یک نشست خبری گفت: ما بسیار به پایان مرحله اضطراری همهگیری کووید۱۹ نزدیکتر هستیم اما هنوز به طور کامل به آن نرسیدهایم.
دلیل این امر آن است که سویه اُمیکرون به طور قابل توجهی از سویه دلتا قابل انتقالتر است و به دلیل شدت انتقال، همچنان باعث مرگ و میر قابل توجهی نیز در جهان میشود. آمارهای سازمان جهانی بهداشت نشان میدهد که تعداد مرگ و میرهای کرونایی هفتگی گزارش شده به این سازمان طی پنج هفته گذشته اندکی کاهش یافته است با این حال در هفته گذشته بیش از ۸۵۰۰ نفر جان خود را بر اثر عوارض ابتلا به کووید۱۹ از دست دادند. قبریسوس در این باره گفت: این تعداد مرگ و میر کرونایی تقریباً سه سال پس از همهگیری این بیماری قابل قبول نیست، زیرا ما ابزارهای زیادی برای جلوگیری از ابتلا به عفونت و نجات جان انسانها داریم.
همچنین سازمان جهانی بهداشت تخمین میزند که حداقل ۹۰ درصد از جمعیت جهان در حال حاضر به دلیل ابتلای قبلی یا واکسیناسیون تا حدودی نسبت به سارس-کوو-۲ مصونیت دارند.
به گزارش خبرگزاری شینهوا، مقامات سازمان جهانی بهداشت همچنین اعلام کردند که ما هنوز به هدف واکسیناسیون ۱۰۰ درصدی افراد بالای ۶۰ سال، افراد با بیماریهای زمینهای، نقص ایمنی و کارکنان بهداشتی نرسیدهایم و این چیزی است که ما میخواهیم دولتها روی آن تمرکز کنند.
رشد بیش از ۱۰ درصدی شاخص اهدای خون
سخنگوی سازمان انتقال خون ایران ضمن تشریح وضعیت اهدای خون در کشور طی هشت ماه گذشته، از رشد ۱۰.۵۵ درصدی شاخص اهدای خون طی این مدت خبر داد.
دکتر عباس صداقت درباره وضعیت ذخایر خون و فرآوردههای آن طی هشت ماهه سال ۱۴۰۱، به ایسنا گفت: بر اساس گزارشهای جمعآوری شده در سازمان انتقال خون ایران، در هشت ماهه ابتدایی سالجاری حدود یک میلیون و ۸۶۰ هزار نفر از مردم کشورمان به مراکز اهدای خون سراسر کشور مراجعه کردهاند که از این تعداد، حدود یک میلیون و ۴۹۵ هزار نفر موفق به اهدای خون شدهاند. وی افزود: بر این اساس با همراهی و مسئولیت هموطنان نوعدوست و اهداکنندگان همیشه همراه، سازمان انتقال خون ایران توانسته است در هشت ماهه نخست سالجاری، حدود چهار میلیون و پانصد هزار واحد محصولات و فرآوردههای خون مورد نیاز مراکز درمانی کشور را فرآوری و تأمین کند. بر این اساس شبکه ملی خونرسانی کشور در زمینه شاخص اهدای خون حدود ۱۰.۵۵ درصد رشد را نسبت به مدت مشابه در سال گذشته داشته است.
سخنگوی سازمان انتقال خون ایران همچنین گفت: در هشت ماه اول سالجاری حدود ۲۳۲ هزار نفر از اهداکنندگان خون، اهداکننده بار اول بودهاند که حدود ۱۶ درصد از کل موارد اهدای خون را طی این مدت شامل میشوند. بر همین اساس در همین بازه زمانی حدود ۸۴ درصد از اهداکنندگان را، اهداکنندگان مستمر و باسابقه تشکیل دادهاند.
دبیر ستاد جوانی جمعیت کشور خبر داد
کاهش ۷۰ درصدی نرخ باروری در ایران ظرف دو دهه
دبیر ستاد جوانی جمعیت کشور با تأکید بر اینکه روند کاهش جمعیت جوان در کشور ایران سرعت بالایی دارد، گفت: ظرف دو دهه در ایران نرخ باروری ۷۰ درصد کاهش پیدا کرده است که این آمار در تاریخ بشر بینظیر است.
حسین مروتی ۱۲ آذرماه در اولین جشنواره جوانی جمعیت در شهرکرد با اشاره به اینکه جمعیت ایران در حال حاضر بالغ بر ۸۵ میلیون نفر است، اظهار کرد: این جمعیت قابل توجه است، اما باید پرسید چرا اکنون سیاستگذاریها در کشور به سمت افزایش و جوانی جمعیت است، باید گفت امروز بیشتر بحث ساختار جمعیتی مورد توجه قرار گرفته، زیرا در حال حرکت به سمت سالمندی جمعیت هستیم.
دبیر ستاد جوانی جمعیت کشور افزود: در حال حاضر از هر ۱۰ نفر یک نفر در کشور بالای ۶۰ سال سن دارد که پیشبینی میشود در ۳۰ سال آینده از هر چهار نفر یک نفر سن بالای ۶۰ سال داشته باشد. دبیر ستاد جوانی جمعیت کشور بیان کرد: کاهش نرخ باروری در جهان نیز دچار تغییر شده است، برای مثال در کشورهای امریکایی نرخ باروری زنان از ۸ به دو فرزند ظرف ۳۰۰ سال طول کشید، اما در ایران این کاهش ظرف دو دهه اتفاق افتاده است. وی با اشاره به اینکه مقوله جوانی جمعیت یک مسأله ملی است، یادآور شد: با جمعیت سالخورده نمیتوان کشور را مدیریت کرد، در کشورهای پیشرفته هیچ برنامه رسمی برای کنترل جمعیت اجرا نشده است و در کاهش جمعیت مسائل فرهنگی و اجتماعی دخیل بود، کاهش جمعیت جوان بر مؤلفه قدرت تأثیرگذار است.
معاون درمان سازمان تأمیناجتماعی با تأکید بر همراهی کامل و مؤثر این سازمان در اجرای طرح دارویار، اعلام کرد: مطالبات داروخانههای طرف قرارداد سازمان تأمیناجتماعی تا پایان شهریور ماه بهطور کامل تسویه و مابهالتفاوت مطالبات داروخانهها در طرح دارویار تا پایان آبان، پرداخت شد. مهدی اسلامی، معاون درمان این سازمان در مورد پرداخت مطالبات داروخانههای طرف قرارداد این سازمان گفت: پس از اجرای طرح دارویار و برمبنای یک تفاهمنامه بین سازمانهای درگیر اجرای این طرح، مقرر شده مابهالتفاوت قیمت ارز در مورد داروهای مشمول این طرح، از سوی سازمان برنامه و بودجه تأمین و در اختیار بیمهها قرار گرفته و از طریق سازمانهای بیمهگر به داروخانهها پرداخت شود. به این ترتیب مطالبات داروخانهها از سازمان تأمیناجتماعی در واقع دو بخش دارد، بخشی مربوط به مطالبات عادی داروخانهها و بخشی نیز مربوط به مابهالتفاوت قیمت دارو در اجرای طرح دارویار.
اسلامی افزود: کلیه مطالبات داروخانههای سرپایی و مستقل طرف قرارداد سازمان تأمیناجتماعی تا پایان شهریورماه تسویه شده و در چند روز اخیر نیز مابهالتفاوت مطالبات مربوط به اجرای طرح دارویار تا پایان آبان ماه به شکل کامل تسویه و پرداخت شده است. وی با تأکید براینکه برای پرداخت بهموقع و کامل مطالبات و بهبود وضعیت نقدینگی داروخانهها، باید تمام بندهای تفاهمنامه بهصورت کامل اجرا شود، گفت: با وجود مشکلات نقدینگی که در سازمان تأمیناجتماعی وجود دارد، این سازمان خود را متعهد به همکاری کامل و مؤثر با طرح دارویار میداند و امیدواریم با تأمین و پرداخت بموقع تعهدات سازمان برنامه و بودجه، این طرح که از طرحهای مهم دولت سیزدهم برای صیانت از مردم در بخش سلامت است و مجری اصلی آن نیز سازمان غذا و دارو است و سازمانهای بیمهگر در آن نقش انتقالدهنده مبالغ مربوط به مابهالتفاوت نرخ ارز به داروخانهها را برعهده دارند، با موفقیت کامل اجرا شود.
سازمان جهانی بهداشت:
جهان به پایان مرحله اضطراری همهگیری کرونا نزدیک است
سازمان جهانی بهداشت (WHO) روز جمعه اعلام کرد که جهان به پایان مرحله اضطراری همهگیری کووید۱۹ «بسیار نزدیکتر» است. با این حال این سازمان همچنین هشدار داد که سویه اُمیکرون هنوز هم به طور گسترده در سراسر جهان در گردش است و همچنان باعث مرگ و میر قابل توجهی میشود. «تدورس آدهانوم قبریسوس»، دبیر کل سازمان جهانی بهداشت در یک نشست خبری گفت: ما بسیار به پایان مرحله اضطراری همهگیری کووید۱۹ نزدیکتر هستیم اما هنوز به طور کامل به آن نرسیدهایم.
دلیل این امر آن است که سویه اُمیکرون به طور قابل توجهی از سویه دلتا قابل انتقالتر است و به دلیل شدت انتقال، همچنان باعث مرگ و میر قابل توجهی نیز در جهان میشود. آمارهای سازمان جهانی بهداشت نشان میدهد که تعداد مرگ و میرهای کرونایی هفتگی گزارش شده به این سازمان طی پنج هفته گذشته اندکی کاهش یافته است با این حال در هفته گذشته بیش از ۸۵۰۰ نفر جان خود را بر اثر عوارض ابتلا به کووید۱۹ از دست دادند. قبریسوس در این باره گفت: این تعداد مرگ و میر کرونایی تقریباً سه سال پس از همهگیری این بیماری قابل قبول نیست، زیرا ما ابزارهای زیادی برای جلوگیری از ابتلا به عفونت و نجات جان انسانها داریم.
همچنین سازمان جهانی بهداشت تخمین میزند که حداقل ۹۰ درصد از جمعیت جهان در حال حاضر به دلیل ابتلای قبلی یا واکسیناسیون تا حدودی نسبت به سارس-کوو-۲ مصونیت دارند.
به گزارش خبرگزاری شینهوا، مقامات سازمان جهانی بهداشت همچنین اعلام کردند که ما هنوز به هدف واکسیناسیون ۱۰۰ درصدی افراد بالای ۶۰ سال، افراد با بیماریهای زمینهای، نقص ایمنی و کارکنان بهداشتی نرسیدهایم و این چیزی است که ما میخواهیم دولتها روی آن تمرکز کنند.
رشد بیش از ۱۰ درصدی شاخص اهدای خون
سخنگوی سازمان انتقال خون ایران ضمن تشریح وضعیت اهدای خون در کشور طی هشت ماه گذشته، از رشد ۱۰.۵۵ درصدی شاخص اهدای خون طی این مدت خبر داد.
دکتر عباس صداقت درباره وضعیت ذخایر خون و فرآوردههای آن طی هشت ماهه سال ۱۴۰۱، به ایسنا گفت: بر اساس گزارشهای جمعآوری شده در سازمان انتقال خون ایران، در هشت ماهه ابتدایی سالجاری حدود یک میلیون و ۸۶۰ هزار نفر از مردم کشورمان به مراکز اهدای خون سراسر کشور مراجعه کردهاند که از این تعداد، حدود یک میلیون و ۴۹۵ هزار نفر موفق به اهدای خون شدهاند. وی افزود: بر این اساس با همراهی و مسئولیت هموطنان نوعدوست و اهداکنندگان همیشه همراه، سازمان انتقال خون ایران توانسته است در هشت ماهه نخست سالجاری، حدود چهار میلیون و پانصد هزار واحد محصولات و فرآوردههای خون مورد نیاز مراکز درمانی کشور را فرآوری و تأمین کند. بر این اساس شبکه ملی خونرسانی کشور در زمینه شاخص اهدای خون حدود ۱۰.۵۵ درصد رشد را نسبت به مدت مشابه در سال گذشته داشته است.
سخنگوی سازمان انتقال خون ایران همچنین گفت: در هشت ماه اول سالجاری حدود ۲۳۲ هزار نفر از اهداکنندگان خون، اهداکننده بار اول بودهاند که حدود ۱۶ درصد از کل موارد اهدای خون را طی این مدت شامل میشوند. بر همین اساس در همین بازه زمانی حدود ۸۴ درصد از اهداکنندگان را، اهداکنندگان مستمر و باسابقه تشکیل دادهاند.
دبیر ستاد جوانی جمعیت کشور خبر داد
کاهش ۷۰ درصدی نرخ باروری در ایران ظرف دو دهه
دبیر ستاد جوانی جمعیت کشور با تأکید بر اینکه روند کاهش جمعیت جوان در کشور ایران سرعت بالایی دارد، گفت: ظرف دو دهه در ایران نرخ باروری ۷۰ درصد کاهش پیدا کرده است که این آمار در تاریخ بشر بینظیر است.
حسین مروتی ۱۲ آذرماه در اولین جشنواره جوانی جمعیت در شهرکرد با اشاره به اینکه جمعیت ایران در حال حاضر بالغ بر ۸۵ میلیون نفر است، اظهار کرد: این جمعیت قابل توجه است، اما باید پرسید چرا اکنون سیاستگذاریها در کشور به سمت افزایش و جوانی جمعیت است، باید گفت امروز بیشتر بحث ساختار جمعیتی مورد توجه قرار گرفته، زیرا در حال حرکت به سمت سالمندی جمعیت هستیم.
دبیر ستاد جوانی جمعیت کشور افزود: در حال حاضر از هر ۱۰ نفر یک نفر در کشور بالای ۶۰ سال سن دارد که پیشبینی میشود در ۳۰ سال آینده از هر چهار نفر یک نفر سن بالای ۶۰ سال داشته باشد. دبیر ستاد جوانی جمعیت کشور بیان کرد: کاهش نرخ باروری در جهان نیز دچار تغییر شده است، برای مثال در کشورهای امریکایی نرخ باروری زنان از ۸ به دو فرزند ظرف ۳۰۰ سال طول کشید، اما در ایران این کاهش ظرف دو دهه اتفاق افتاده است. وی با اشاره به اینکه مقوله جوانی جمعیت یک مسأله ملی است، یادآور شد: با جمعیت سالخورده نمیتوان کشور را مدیریت کرد، در کشورهای پیشرفته هیچ برنامه رسمی برای کنترل جمعیت اجرا نشده است و در کاهش جمعیت مسائل فرهنگی و اجتماعی دخیل بود، کاهش جمعیت جوان بر مؤلفه قدرت تأثیرگذار است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
رسانه های غربی به دنبال خلع سلاح فرهنگی
-
قانون و مصوبه فراوان، اجرا سلیقهای
-
اخبـــــار

اخبارایران آنلاین