
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دورنـــما
لوموند دیپلماتیک (فرانسه):
کرونا نشان داد، زمان تغییر برای خیلی چیزها فرا رسیده است. برای مثال عرضه برخی کالاها و خدمات باید فراتراز قوانین موجود در بازارها باشد. واگذاری ظرفیت ها برای مراقبت از زندگی مان به دیگران حماقت است. پس باید یاد بگیریم برهمه چیزکنترل داشته باشیم.
اکونومیست (بریتانیا):
بیماری کرونا ما را در برابر انتخاب های دشوار قرار داده است. انتخاب بین مرگ، زندگی و اقتصاد. همان انتخابی که نمونه اش را در بیمارستان های ایتالیا دیدیم، وقتی در کمبود تجهیزات باید تصمیم می گرفتند، امکانات درمانی را به چه کسی بدهند.
فارن پالیسی (امریکا):
ویروس کرونا آن جهانی شدنی که همه ما دهه ها بود می شناختیم، کشت و نابود کرد. این ویروس در واقع موهبتی برای کسانی بود که حامی ملی گرایی و ناسیونالیسم هستند و احتمالاً تأثیری طولانی مدت برای اقتصاد آزاد و بازارها خواهد داشت.

از نفرت از ویروس تا نفرت از یک ملت
گروه جهان/ «نفرت» واژه ای آشنا برای همه مردم جهان است. از نخستین روزهایی که بشر توانست با استفاده از ابزار ابتدایی نقش هایی را بر دیوارهای غارها بکشد، این حس وجود داشته است و می توان آنها را در این نقاشیها مشاهده کرد. اما این واژه در سالهای اخیر کاربردی فراتر یافته است. رفتارهای اسلام ستیزانه، رفتارهای ضد سیاهان و مهاجرستیزیها همه ریشه در حس نفرت دارند؛ حسی که گاه باعث می شود مردم عادی مشابه تروریست ها، دست به ترور شخصیتی انسان هایی از یک نژاد و یا مذهب بزنند. کووید 19 نیز باعث نفرت از نوعی جدید شده است: نفرت از آسیایی تبارها.
به گزارش سایت شبکه خبری الجزیره، یکی از این آسیایی تبارها «جیگ» است؛ جوانی 26 ساله و اهل شانگهای که از یک ماه پیش شروع به انتشار ویدئوی خاطرات روزانه خود در شبکه های اجتماعی درباره شیوع ویروس کووید 19 کرده است. هدف او نمایش زندگی در زادگاهش در زمان اوج شیوع این ویروس در چین بود. اولین ویدئوی او را بیش از 60 هزار نفر در فیسبوک دیدند و برای او پیامهای تشکرآمیز گذاشتند و حمایت خود را از او اعلام کردند. اما ماجرا در پستهای بعدی عوض شد و او شاهد سوءرفتارهایی از سوی برخی کاربران بود. او هر روز پیامهایی را می دید که در آنها آسیایی ها مسخره می شدند و با بدترین الحان چین را مسئول وضعیت جهان می دانستند. «جیگ» می گوید: «هیچ وقت انتظار این پست ها را نداشتم. الان به آنها عادت کرده ام اما خب... نژادپرستی اصلاً خوب نیست.»
این فقط «جیگ» نیست که در معرض چنین مسأله ای قرار گرفته است. در هفته های گذشته بارها گزارش های زیادی منتشر شد که از برخوردهای نژادپرستانه در خیابانهای استرالیا، هند و بریتانیا علیه آسیایی ها خبر می دادند. در ایالات متحده نیز انجمن «گزارشهای حرکات ناشی از نفرت» می گوید از زمان تأسیس این انجمن در اواخر ماه مارس بیش از هزار و 100 مورد آزار و اذیت ضدآسیایی را ثبت کرده است. در شبکه های اجتماعی، میزان سوءاستفاده آشکارتر و بیشتر از این هم هست.
شبکه الجزیره اخیراً تحقیقی روی بیش از 10 هزار پست توئیتری انجام داده که در آنها از عبارت «کونگ فلو» استفاده شده بود. این عبارت، عبارتی است که یکی از مقام های کاخ سفید بیان کرده و تلاش کرده بود با استفاده از آن چین را متهم به انتشار ویروس کرونا کند. اغلب این پست ها حاوی توهین هایی نسبت به چینی ها بود.
در شبکه اجتماعی تیک تاک هم سری پست هایی با عنوان «چین_کرونا ویروس» مشخص شده بودند که حاوی فیلم هایی ضد مردم چین و فرهنگشان بودند. برخی از فیلم ها به شکل ظریفی از این طرز نژادپرستی ابراز تأسف می کردند. اما برخی دیگر ساکت ننشسته و تلاش می کردند این وضعیت را تغییر دهند و آشکارا رئیس جمهوری امریکا را هدف می گرفتند و توضیح می دادند که چرا او ویروس کووید 19 را ویروس چینی نامیده است.
نفرت از آسیایی تبارها در اینستاگرام هم قابل مشاهده است. مطابق تحقیقات الجزیره 72 هزار پست اینستاگرامی با هشتگ #WuhanVirus و 10 هزار پست با هشتگ #KungFlu وجود دارد که همگی نژادپرستانه هستند. این در حالی است که اگرچه اولین موارد ویروس کرونا در ووهان چین گزارش شد اما سازمان بهداشت جهانی تعمداً از نام کووید 19 استفاده می کند تا باعث کوچکترین توهینی به هیچ گروه قومی یا ملیتی نشود.
در همین ارتباط سخنگوی شرکت فیسبوک می گوید: نژاد پرستی و رفتار ناهنجار در فیسبوک یا اینستاگرام مورد تأیید نیست و به همین دلیل هرگاه متوجه آنها شویم، آنها را حذف می کنیم و کسانی را که مرتباً دستورالعمل های ما را نادیده بگیرند، به کل حذف می کنیم. حتی از مردم خواسته ایم مواردی از این دست را گزارش دهند.
توئیتر نیز اعلام کرده است که همین سیاست را در پیش گرفته اما معتقد است مبارزه با این گونه رفتارها یک همت جهانی را طلب می کند. در این میان فقط شبکه تیک تاک پاسخی برای وجود چنین پست هایی در این شبکه نداشت.
این یافته ها تأکید می کنند که آنچه در رسانه های اجتماعی ظاهر میشود، اغلب بازتابی از آن چیزی است که در دنیای واقعی اتفاق می افتد. با این حال ، سیاستمداران و فعالان به الجزیره گفتند که اعتقاد دارند هنوز پلتفرمهای بیشتری برای مقابله با نژادپرستی آنلاین وجود دارد.
سارا اوئن ، عضو پارلمان بریتانیا در همین ارتباط می گوید: « بسیاری از سایت های رسانه های اجتماعی در گذشته به طور کافی با نژادپرستی و یا هر نوع سوءاستفاده ای برخورد نکرده اند.» او که خود یک انگلیسی چینی است، تأکید می کند: «بعد از انتشار ویروس کرونا، ما هدف اتهاماتی نظیر اینکه همه ما چیزهای عجیب و غریب می خوریم، بودیم. اما واقعیت این است که نباید ویروس را به یک قومیت نسبت داد.» این همان چیزی است که رئیس جمهوری امریکا نادیده گرفت و ویروس را ویروس چینی نامید. «جینگ» ، وبلاگ نویس چینی می گوید از زمانی که ترامپ از این اصطلاح استفاده کرد، بیشتر شاهد توهین ها در شبکه های اجتماعی هستیم.
نخست وزیر اسپانیا با خواندن شعر «بنی آدم اعضای یک پیکرند» از سعدی:
قدرت ما جایی است که روی کمک یکدیگر حساب کنیم
پدرو سانچز، نخست وزیر اسپانیا که کشورش در هفته های اخیر خود را در اتحادیه اروپا در تنهایی مطلق احساس می کند و انتظار کمکی را که از شرکای اروپایی اش داشت، برآورده نشده دید، با خواندن شعر «بنی آدم اعضای یک پیکرند» از «سعدی شیرازی»، شاعر ایرانی، از قدرت جهانی برای مقابله با مشکلات گفت و خواهان اتحاد جامعه جهانی در مقابل ویروس کرونا شد. وی تأکید کرد که این شعر نتیجه میگیرد که اگر درد دیگران بر روی شما اثر نگذارد، سزاوار نیستید که خود را انسان بنامید. کل بشریت امروز یک بدن واحد است که از سوی این بیماری مورد تهدید قرار گرفته است. این شعر «سعدی شیرازی» بر ورودی سازمان ملل نیز حک شده است. بنا بر اعلام وزارت بهداشت اسپانیا، شمار مبتلایان به ویروس کرونا در این کشور تا ظهر دیروز به بیش از 130 هزار نفر رسید و بیش از 12 هزار نفر هم در این کشور جان خود را بخاطر این بیماری از دست دادند. این کشور پس از ایتالیا همچنان رتبه دوم مرگ و میر جهانی مبتلایان به کرونا را دارد. این در حالی است که آمار مبتلایان به ویروس کرونا در جهان تا ظهر دیروز بیش از یک میلیون 213 هزار نفر اعلام شده و آمار قربانیان جهانی نیز بیش از 65 هزار نفر بود.
به گزارش سایت شبکه خبری الجزیره، یکی از این آسیایی تبارها «جیگ» است؛ جوانی 26 ساله و اهل شانگهای که از یک ماه پیش شروع به انتشار ویدئوی خاطرات روزانه خود در شبکه های اجتماعی درباره شیوع ویروس کووید 19 کرده است. هدف او نمایش زندگی در زادگاهش در زمان اوج شیوع این ویروس در چین بود. اولین ویدئوی او را بیش از 60 هزار نفر در فیسبوک دیدند و برای او پیامهای تشکرآمیز گذاشتند و حمایت خود را از او اعلام کردند. اما ماجرا در پستهای بعدی عوض شد و او شاهد سوءرفتارهایی از سوی برخی کاربران بود. او هر روز پیامهایی را می دید که در آنها آسیایی ها مسخره می شدند و با بدترین الحان چین را مسئول وضعیت جهان می دانستند. «جیگ» می گوید: «هیچ وقت انتظار این پست ها را نداشتم. الان به آنها عادت کرده ام اما خب... نژادپرستی اصلاً خوب نیست.»
این فقط «جیگ» نیست که در معرض چنین مسأله ای قرار گرفته است. در هفته های گذشته بارها گزارش های زیادی منتشر شد که از برخوردهای نژادپرستانه در خیابانهای استرالیا، هند و بریتانیا علیه آسیایی ها خبر می دادند. در ایالات متحده نیز انجمن «گزارشهای حرکات ناشی از نفرت» می گوید از زمان تأسیس این انجمن در اواخر ماه مارس بیش از هزار و 100 مورد آزار و اذیت ضدآسیایی را ثبت کرده است. در شبکه های اجتماعی، میزان سوءاستفاده آشکارتر و بیشتر از این هم هست.
شبکه الجزیره اخیراً تحقیقی روی بیش از 10 هزار پست توئیتری انجام داده که در آنها از عبارت «کونگ فلو» استفاده شده بود. این عبارت، عبارتی است که یکی از مقام های کاخ سفید بیان کرده و تلاش کرده بود با استفاده از آن چین را متهم به انتشار ویروس کرونا کند. اغلب این پست ها حاوی توهین هایی نسبت به چینی ها بود.
در شبکه اجتماعی تیک تاک هم سری پست هایی با عنوان «چین_کرونا ویروس» مشخص شده بودند که حاوی فیلم هایی ضد مردم چین و فرهنگشان بودند. برخی از فیلم ها به شکل ظریفی از این طرز نژادپرستی ابراز تأسف می کردند. اما برخی دیگر ساکت ننشسته و تلاش می کردند این وضعیت را تغییر دهند و آشکارا رئیس جمهوری امریکا را هدف می گرفتند و توضیح می دادند که چرا او ویروس کووید 19 را ویروس چینی نامیده است.
نفرت از آسیایی تبارها در اینستاگرام هم قابل مشاهده است. مطابق تحقیقات الجزیره 72 هزار پست اینستاگرامی با هشتگ #WuhanVirus و 10 هزار پست با هشتگ #KungFlu وجود دارد که همگی نژادپرستانه هستند. این در حالی است که اگرچه اولین موارد ویروس کرونا در ووهان چین گزارش شد اما سازمان بهداشت جهانی تعمداً از نام کووید 19 استفاده می کند تا باعث کوچکترین توهینی به هیچ گروه قومی یا ملیتی نشود.
در همین ارتباط سخنگوی شرکت فیسبوک می گوید: نژاد پرستی و رفتار ناهنجار در فیسبوک یا اینستاگرام مورد تأیید نیست و به همین دلیل هرگاه متوجه آنها شویم، آنها را حذف می کنیم و کسانی را که مرتباً دستورالعمل های ما را نادیده بگیرند، به کل حذف می کنیم. حتی از مردم خواسته ایم مواردی از این دست را گزارش دهند.
توئیتر نیز اعلام کرده است که همین سیاست را در پیش گرفته اما معتقد است مبارزه با این گونه رفتارها یک همت جهانی را طلب می کند. در این میان فقط شبکه تیک تاک پاسخی برای وجود چنین پست هایی در این شبکه نداشت.
این یافته ها تأکید می کنند که آنچه در رسانه های اجتماعی ظاهر میشود، اغلب بازتابی از آن چیزی است که در دنیای واقعی اتفاق می افتد. با این حال ، سیاستمداران و فعالان به الجزیره گفتند که اعتقاد دارند هنوز پلتفرمهای بیشتری برای مقابله با نژادپرستی آنلاین وجود دارد.
سارا اوئن ، عضو پارلمان بریتانیا در همین ارتباط می گوید: « بسیاری از سایت های رسانه های اجتماعی در گذشته به طور کافی با نژادپرستی و یا هر نوع سوءاستفاده ای برخورد نکرده اند.» او که خود یک انگلیسی چینی است، تأکید می کند: «بعد از انتشار ویروس کرونا، ما هدف اتهاماتی نظیر اینکه همه ما چیزهای عجیب و غریب می خوریم، بودیم. اما واقعیت این است که نباید ویروس را به یک قومیت نسبت داد.» این همان چیزی است که رئیس جمهوری امریکا نادیده گرفت و ویروس را ویروس چینی نامید. «جینگ» ، وبلاگ نویس چینی می گوید از زمانی که ترامپ از این اصطلاح استفاده کرد، بیشتر شاهد توهین ها در شبکه های اجتماعی هستیم.
نخست وزیر اسپانیا با خواندن شعر «بنی آدم اعضای یک پیکرند» از سعدی:
قدرت ما جایی است که روی کمک یکدیگر حساب کنیم
پدرو سانچز، نخست وزیر اسپانیا که کشورش در هفته های اخیر خود را در اتحادیه اروپا در تنهایی مطلق احساس می کند و انتظار کمکی را که از شرکای اروپایی اش داشت، برآورده نشده دید، با خواندن شعر «بنی آدم اعضای یک پیکرند» از «سعدی شیرازی»، شاعر ایرانی، از قدرت جهانی برای مقابله با مشکلات گفت و خواهان اتحاد جامعه جهانی در مقابل ویروس کرونا شد. وی تأکید کرد که این شعر نتیجه میگیرد که اگر درد دیگران بر روی شما اثر نگذارد، سزاوار نیستید که خود را انسان بنامید. کل بشریت امروز یک بدن واحد است که از سوی این بیماری مورد تهدید قرار گرفته است. این شعر «سعدی شیرازی» بر ورودی سازمان ملل نیز حک شده است. بنا بر اعلام وزارت بهداشت اسپانیا، شمار مبتلایان به ویروس کرونا در این کشور تا ظهر دیروز به بیش از 130 هزار نفر رسید و بیش از 12 هزار نفر هم در این کشور جان خود را بخاطر این بیماری از دست دادند. این کشور پس از ایتالیا همچنان رتبه دوم مرگ و میر جهانی مبتلایان به کرونا را دارد. این در حالی است که آمار مبتلایان به ویروس کرونا در جهان تا ظهر دیروز بیش از یک میلیون 213 هزار نفر اعلام شده و آمار قربانیان جهانی نیز بیش از 65 هزار نفر بود.

رهبری یکی «چپگرا تر از کوربین» در حزب کارگر
«کی یر استارمر» کار خود را با تأکید بر ارزش های حزبی آغاز کرد
ندا آکیش / «کی یر استارمر»، وزیر سابق دولت در سایه انگلیس با رأی 56.2 درصدی اعضای حزب کارگر انگلیس به عنوان رئیس جدید این حزب انتخاب شد و به دوران حکمرانی 5 ساله جرمی کوربین، رهبر سابق حزب اپوزیسیون کارگر پایان داد. او که خود را حتی چپگراتر از کوربین می داند، در انتخابات درون حزبی توانست دو رقیب مطرح خود به نام های «ربکا لانگ بیلی» و «لیسا ناندی» را کنار بزند و در مرحله نخست به پیروزی برسد.
به گزارش گاردین، در انتخابات درون حزبی حزب کارگر انگلیس فاصله آرای 56.2 درصدی «استارمر» با آرای 28 درصدی «لانگ بیلی» و 16 درصدی «ناندی»، دو رقیب جدی خود آنقدر زیاد بود که باعث شد، انتخابات در دور نخست با پیروزی قاطع او به پایان برسد. در این انتخابات همچنین آنگلا راینر با 53 درصد آرا به عنوان معاون استارمر انتخاب شد. این انتخابات در شرایطی برگزار شد که جهان و انگلیس با بحران جدی شیوع ویروس کرونا روبه رو هستند و استارمر هم در نطق پس از پیروزی خود اعلام کرد، اولویت فوری او در حال حاضر پاسخ به فراخوان بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس برای همکاری تمام احزاب در جهت رویارویی با همه گیری ویروس کرونا است. او در این نطق گفت، پیروزیاش در زمانی رخ داده که «شرایط زندگی عادی نیست و هرگز در طول حیات ما چنین شرایطی حاکم نبوده است.»
پیروزی استارمر در واقع پایان دوره 5 ساله رهبری جرمی کوربین بر حزب کارگر انگلیس است. در دوره 5 ساله رهبری کوربین بر حزب کارگر این حزب به شدت به سمت چپ گرایش پیدا کرده بود و لانگ بیلی، رقیب انتخاباتی استارمر هم یکی از حامیان سرسخت کوربین بود که اگر به پیروزی می رسید، حزب کارگر به روند چپگرایانه کوربینی خود ادامه می داد اما معلوم نیست استارمر تا چه اندازه گرایش به چپ داشته باشد. البته استارمر خودش پس از پیروزی به حامیان جرمی کوربین قول داد که از گرایش های چپگرایانه حزب خیلی فاصله نگیرد و به سیاست های ضدریاضتی کوربین پایبند باشد. کوربین سال گذشته میلادی پس از شکست سنگین حزبش در انتخابات سراسری زودهنگام، از رهبری حزب کارگر کناره گیری کرد اما به حامیانش قول داد، در صورتی که رهبر جدید حزب انتخاب شود، حاضر است در دولت در سایه رهبر جدید ایفای نقش کند.
حامیان کوربین هم با استقبال از پیروزی استارمر، این پیروزی را به او و معاونش تبریک گفتند.
اگرچه بحران شیوع ویروس کرونا در انگلیس و در سراسر جهان بسیار جدی و ناراحت کننده است اما میتواند برای استارمر یک فرصت باشد زیرا این شانس را به او می دهد که به عنوان رهبر یک حزب اپوزیسیون به جای آنکه با دولت بر سر برگزیت وارد چالش شود، بر مقابله با ویروس کرونا متمرکز شود و توانایی های خود را نشان دهد. بویژه اینکه بوریس جانسون قبل از اعلام نتایج انتخابات حزب کارگر برای رهبران تمام احزاب اپوزیسیون انگلیس نامه نوشته و از آنها خواسته بود، به مسئولیت خود به عنوان رهبران احزاب عمل کنند و با کار گروهی در وضعیت اضطراری ملی به مقابله با ویروس کرونا بشتابند.
استارمر هم پس از پیروزی با صدور بیانیه ای به این درخواست پاسخ مثبت داد اما گفت، اگر در عملکرد دولت در این زمینه اشتباهاتی یا کوتاهی های ببینیم، دولت را به چالش خواهیم کشید.
آنگلا راینر، معاون استارمر هم گفت: راه دراز و دشواری پیش رو داریم و باید برای رویارویی با این بحران و ترسیم آینده ای بهتر برای شهروندانمان با هم متحد شویم. او افزود: در ماه های اخیر اوضاع در کشور ما به طرز هولناکی تغییر کرد اما ارزش های ما نه تنها تغییر نکرده بلکه از هر زمان دیگری مهمتر شده است.
به گزارش گاردین، در انتخابات درون حزبی حزب کارگر انگلیس فاصله آرای 56.2 درصدی «استارمر» با آرای 28 درصدی «لانگ بیلی» و 16 درصدی «ناندی»، دو رقیب جدی خود آنقدر زیاد بود که باعث شد، انتخابات در دور نخست با پیروزی قاطع او به پایان برسد. در این انتخابات همچنین آنگلا راینر با 53 درصد آرا به عنوان معاون استارمر انتخاب شد. این انتخابات در شرایطی برگزار شد که جهان و انگلیس با بحران جدی شیوع ویروس کرونا روبه رو هستند و استارمر هم در نطق پس از پیروزی خود اعلام کرد، اولویت فوری او در حال حاضر پاسخ به فراخوان بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس برای همکاری تمام احزاب در جهت رویارویی با همه گیری ویروس کرونا است. او در این نطق گفت، پیروزیاش در زمانی رخ داده که «شرایط زندگی عادی نیست و هرگز در طول حیات ما چنین شرایطی حاکم نبوده است.»
پیروزی استارمر در واقع پایان دوره 5 ساله رهبری جرمی کوربین بر حزب کارگر انگلیس است. در دوره 5 ساله رهبری کوربین بر حزب کارگر این حزب به شدت به سمت چپ گرایش پیدا کرده بود و لانگ بیلی، رقیب انتخاباتی استارمر هم یکی از حامیان سرسخت کوربین بود که اگر به پیروزی می رسید، حزب کارگر به روند چپگرایانه کوربینی خود ادامه می داد اما معلوم نیست استارمر تا چه اندازه گرایش به چپ داشته باشد. البته استارمر خودش پس از پیروزی به حامیان جرمی کوربین قول داد که از گرایش های چپگرایانه حزب خیلی فاصله نگیرد و به سیاست های ضدریاضتی کوربین پایبند باشد. کوربین سال گذشته میلادی پس از شکست سنگین حزبش در انتخابات سراسری زودهنگام، از رهبری حزب کارگر کناره گیری کرد اما به حامیانش قول داد، در صورتی که رهبر جدید حزب انتخاب شود، حاضر است در دولت در سایه رهبر جدید ایفای نقش کند.
حامیان کوربین هم با استقبال از پیروزی استارمر، این پیروزی را به او و معاونش تبریک گفتند.
اگرچه بحران شیوع ویروس کرونا در انگلیس و در سراسر جهان بسیار جدی و ناراحت کننده است اما میتواند برای استارمر یک فرصت باشد زیرا این شانس را به او می دهد که به عنوان رهبر یک حزب اپوزیسیون به جای آنکه با دولت بر سر برگزیت وارد چالش شود، بر مقابله با ویروس کرونا متمرکز شود و توانایی های خود را نشان دهد. بویژه اینکه بوریس جانسون قبل از اعلام نتایج انتخابات حزب کارگر برای رهبران تمام احزاب اپوزیسیون انگلیس نامه نوشته و از آنها خواسته بود، به مسئولیت خود به عنوان رهبران احزاب عمل کنند و با کار گروهی در وضعیت اضطراری ملی به مقابله با ویروس کرونا بشتابند.
استارمر هم پس از پیروزی با صدور بیانیه ای به این درخواست پاسخ مثبت داد اما گفت، اگر در عملکرد دولت در این زمینه اشتباهاتی یا کوتاهی های ببینیم، دولت را به چالش خواهیم کشید.
آنگلا راینر، معاون استارمر هم گفت: راه دراز و دشواری پیش رو داریم و باید برای رویارویی با این بحران و ترسیم آینده ای بهتر برای شهروندانمان با هم متحد شویم. او افزود: در ماه های اخیر اوضاع در کشور ما به طرز هولناکی تغییر کرد اما ارزش های ما نه تنها تغییر نکرده بلکه از هر زمان دیگری مهمتر شده است.

دستگیری رهبرداعش افغانستان و 19 تروریست دیگر
گروه جهان / سازمان اطلاعات ملی افغانستان با صدور بیانیه ای اعلام کرد، نیروهای امنیتی افغانستان موفق به دستگیری «عبدالله اوروکزای»ملقب به «اسلم فاروقی»، رهبر شاخه داعش در افغانستان و 19 نفر دیگر از تروریست های این گروه شده اند که در میان این 19 تروریست «قاری زاهد» ملقب به«معاذ» و «سیف الله» ملقب به «ابوطلحه پاکستانی»، دو مقام عالی رتبه داعش افغانستان دیده می شود.
به گزارش الجزیره، این دستگیریها پس از آن رخ داد که داعش شاخه افغانستان مسئولیت حمله تروریستی روز چهارشنبه در مجتمع مذهبی متعلق به اقلیت سیک ها در کابل را برعهده گرفت. در این حمله تروریستی 27 نفر از جمله یک تبعه هندی کشته شدند. یک مقام امنیتی و اطلاعاتی افغانستان ضمن تأیید خبر دستگیری ها با بیان این مطلب که این تروریست ها «ارتباطات قوی با دستگاه های اطلاعاتی منطقه ای» داشتند، به طور تلویحی انگشت اتهام را به سوی پاکستان گرفت.
فاروقی رهبر داعش در افغانستان از سال 2015 درافغانستان و پاکستان نقش های متعددی دراین گروه داشت و در سال 2018 پس از آنکه ابوسعید بوجاری، رهبر سابق داعش افغانستان به هلاکت رسید، او به عنوان رهبر جدید ایفای نقش کرد. قاری زاهد هم مسئول نظامی داعش درافغانستان و سیف الله مسئول جلب و جذب افراد در بخش های مختلف داعش در ننگرهار افغانستان بود. داعش افغانستان در ماه های اخیر به خاطرعملیات های مداوم نیروهای امریکا و نیروهای طالبان عملیات های تروریستی خود را کاهش داده بودند و حتی در نوامبر 2019 مقامات افغان از شکست کامل داعش در ولایت ننگرهار، یکی از مقرهای این گروه، خبر دادند اما در روزهای اخیر که به موجب توافق امریکا – طالبان عملیات های نظامی امریکا و طالبان در افغانستان کاهش یافته و درگیری های سیاسی داخلی در این کشور بین عبدالله عبدالله و اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان بالا گرفته، داعش افغانستان فرصت را غنیمت شمرده و دست به عملیات تروریستی زده است.

حملات مرگبار انصارالله علیه ائتلاف سعودی
جنبش انصارالله یمن از کشته و زخمی شدن بیش از ۸۰ نفر از نیروهای ائتلاف متجاوزعربی به رهبری عربستان سعودی در جریان پیشروی دراستان مأرب خبر داد.
به گزارش ایسنا، خبرگزاری «الصحافه» یمن به نقل از انصارالله اعلام کرد، طی درگیریها دراستان مأرب در شمال شرق یمن بیش از ۸۰ نیروی ائتلاف عربی از جمله دو فرمانده آنها کشته و زخمی شدند.
طبق گزارش این خبرگزاری، نیروهای انصارالله و گروههای وابسته به آن توانستند پیشروی گسترده نیروهای ائتلاف عربی ضد یمن به سمت کوه کوفل در منطقه صراوح واقع در استان مأرب را دفع کنند و در این درگیریها بیش از ۸۰ نفر از نیروهای این ائتلاف متجاوز کشته و زخمی شدند که از جمله کشتهها حمید المسوری، فرمانده لشکر ۳۱۰ و رئیس این عملیات و خالد الجماعی، فرمانده لشکر ۷۲ ائتلاف عربی بودند.
پیشتر نیروهای وابسته به دولت مستعفی یمن (که از سال ۲۰۱۵ تحت حمایت ائتلاف متجاوز عربی هستند) مدعی شده بود، در کمین این نیروها در جبهه صراوح در غرب مأرب، بیش از ۲۵ نفر از نیروهای انصارالله کشته و تعداد دیگری از آنها نیز زخمی شدند.

یک رهایافته از کرونا از تجربه خود گفت
گروه جهان/ «مهم نیست چند سال یا چه مذهب و نژادی دارید، هیچ کس در برابر کرونا مصون نیست.»
«تریشا پارکس» 28 ساله در حالی که بحران سخت «کووید-19» را پشت سرگذاشته و دوره نقاهت را سپری می کند، برای اینکه دیگران را متوجه خطر پیش رویشان کند، از آنچه بر او گذشته و تجربه سختش در نبرد با این دشمن نامرئی می گوید.
به گزارش «WALB»، این زن آلبانیایی که پس از شرکت در مراسم مذهبی کلیسای محل زندگی اش به «کووید-19» مبتلا شد، درباره علایم بیماری اش گفت:«من پیش از این آنفلوانزا گرفته بودم اما باید اعتراف کنم که گرچه علایم این بیماری شبیه آنفلوانزا است اما شاید 10 برابر سخت تر از آن است. انگار یک تراکتور روی سینه شما قرار دارد. حتی از عهده انجام کارهای ساده مثل صحبت کردن برنمی آیید. از مردم می خواهم این ویروس را جدی بگیرند، هیچ کس در برابر آن مصون نیست.» «تریشا» که به گفته خودش از یکقدمی مرگ برگشته، ادامه داد: «همه چیز از یک حال تهوع شروع شد. هیچ غذایی از گلویم پایین نمی رفت. انگار حشره ای در شکمم بود. 4 روز از مراسم کلیسا می گذشت و من هنوز منتظر نتیجه تست بودم که احساس کردم تمام بدنم داغ شده است. تب سنج هم درجه بالایی را نشان می داد. از طرفی درد هم بی وقفه ادامه داشت و در شکم و کمرم می پیچید و بی تابم کرده بود. هر لحظه دمای بدنم بالاتر می رفت و همزمان سرفه، فرصت نفس کشیدن نمی داد. آنقدر سرفه کرده بودم که حس می کردم قلبم هر آن ممکن است از سینه ام بیرون بیاید . 6 روز گذشته بود. همه خانه دور سرم می چرخید. تلفن را برداشتم اما نفسم بالا نمی آمد که صحبت کنم. اوضاع من خیلی وخیم بود که همسرم بموقع مرا به بیمارستان رساند و از یکقدمی مرگ برگشتم.»
این زن حالا تنها آرزویش در آغوش کشیدن فرزندانش است:«به گفته تیم درمان وقتی به بیمارستان رسیدم ضربان قلبم به 156 رسیده و به شدت تب داشتم. انگار همه بدنم قفل شده بود و سه نفر همزمان سعی داشتند مرا به زندگی برگردانند. یک روز بعد با کمک دستگاه اکسیژن می توانستم نفس بکشم و به همین خاطر تصمیم گرفتم ویدیویی در فیس بوک بگذارم تا شاید حال و روزم تلنگری برای دیگران باشد و تجربه ام به دردشان بخورد.»
وی که می گوید زندگی اش را مدیون کادر درمانی بیمارستان است، افزود: «من از کادر درمانی سپاسگزارم. آنها با یک برنامه منظم مرا نجات دادند. حالا می توانم به خانه بروم اما بخاطر خانواده ام باید خیلی مراقب باشم و بدتر اینکه چندین روز دیگر برای در آغوش کشیدن آنها باید صبر کنم.»

رهایی از زندگیهای مصرفزده
ادامــــه از صفحه اول
شهرها هویت جمعی و تعاملی خود را از دست داده و ارتباطات جمعی به ارتباطات شخصی و خانوادگی تقلیل یافته است. البته خانه یا به تعبیر قرآن «مسکن» که محل ذاتی آسایش و آرامش است عزلتکده نیست بلکه اتفاقاً مأمن انسانهاست اما به صورت طبیعی نه به صورت بالاجبار و شبانهروزی. بهم خوردن تعادل طبیعی حیات انسان قطعاً مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. نقش فرهنگ، فرهنگمداران و رسانهها در تقلیل این بحران بیشک مؤثر خواهد بود.
2. اما بحران کرونا چه تأثیری در ساختار و نظام زندگی انسان بر جای خواهد گذاشت؟ بعید میدانم انسان، نظام و ساختار به آن خو گرفته را در حوزه مصرف و دنیاگرایی تغییر دهد. دقیقاً از این رو که کرونا را یک عارضه موقتی میداند و میپندارد. تبلیغات دولتها و نظامهای حکومتی هم دقیقاً بر پایه همین معنا شکل گرفته است. دولتها حتی برای آن، زمان پایان متصور میشوند و این اعلام پایان که محتمل با هدف امیدبخشی صورت میگیرد و البته کار درستی هم هست سبب عدم جدی انگاشتن آن توسط بشر خواهد شد. به ویژه با توجه به اینکه بشر امید دارد علم و دانش به کمک او شتافته و هر چه زودتر این بیماری را ریشهکن کند.
3. ظرف دویست سال گذشته نظام مصرفی حاکم بر حیات انسان معاصر چنان در رگ و پی زندگی او ریشه دوانیده که بعید است یک بحران عام و جهانی با زمانی نهایت شش ماهه بتواند این نوع زندگی را تغییر دهد. به هر حال این بیماری یک عارضه است و گرچه عارضهای جدی است اما به هر حال ماهیتاً عارضه است و عوارض در اندیشه فلسفی کاملاً ناپایدارند و گذرا. به عبارتی اعراض در فلسفه قادر به تغییر ذات نیستند گرچه در مواردی مؤثرند. به این اعتبار، امیدواریم بشر به بازتعریفی از نسبت خود با خدا، طبیعت و همنوعان خود برسد. اما تأکید میکنم هم اصل عارضه موقتی است (گرچه در ذات خود پیامهای مهمی برای بشر دارد) هم سبک زندگی بشر به دلیل رسوب یافتن و سخت شدن از یک سو و نیز مورد حمایت ساختار به شدت سرمایهزده جهان امروز (تحت سیطره کارتل ها و خدایگان ثروت و قدرت) از دیگر سو، بتواند تغییری کلی در بینش و منش انسان پدید آورد. اما به هر حال یک حادثه و واقعه بسیار نادر جهانی است که باید به شدت مورد توجه و تأمل دقیق الهیون، فلاسفه، جامعهشناسان، مُصلحان اجتماعی و به ویژه رسانهها قرار گیرد. این گروه نخبه که میتوانند نقش بسیار جدیتری در دوران پساکرونا به عهده داشته باشند، باید به مسئولیت عظیم اجتماعی و انسانی خود توجه تام و تمامی داشته باشند. بشر منتظر است این گروه نقش بنیادی خود را ایفا نمایند و انسان را از سلطه بلامنازع فرهنگ مصرفی و سلبریتیساز و تقلیل اندیشهورزی به نازلترین مسائل بشری که در حوزه رسانهها و فضای مجازی به شدت تبلیغ میشود رها سازد. رسانههای سطحیگرا، مخاطب خود را سطحی و مصرفگرا بار میآورند و او را از تأمل و توجه به مسائل جدی وعمیقتر حیات بازمیدارند. این معنا قطعاً درغیبت مصلحان، فلاسفه، جامعهشناسان و انسانشناسان صورت میپذیرد.
4. کرونا باید این درس مهم را برای بشرامروز داشته باشد که انسان علیرغم غرور و نخوت بیش از اندازهاش که ناشی از قدرت صوری تکنولوژی امروزی است، به شدت آسیبپذیر است. درک این آسیبپذیری و تقلیل و کاهش نخوت و غرورش میتواند به حیات او تعادل ببخشد. باید به عنوان انسان دریابیم و دراین نکته جدیتر و عمیقتر بیندیشیم که همه چیزعالم، مطلقاً دردست ما نیست. کرونا به تمامی این معنا را نشان داد. باید به آنچه درپَس این حیات نیز جریان دارد مؤمن باشیم یا دست کم به عنوان یک عامل پنهان مؤثر در حیات ما روی آن تأمل و تفکر کنیم هستی انسان در ایجاد تعادل میان طبیعت و مابعدالطبیعه، میان وراء و ماوراء است. حذف آنچه در پس حیات جاری است یا انکار و نادیده گرفتن آن، تعادل حیات را بهم زده و ویران خواهد ساخت. دلیل اثبات معنای فوق، دلیلی برون انسانی نیست، کاملاً درون انسانی است. انسان خود دلیل اثبات این مدعاست کافی است به درون خود مراجعه کنیم. حتی آنانی که نمیخواهند دراین بازنگری به دین توجه کنند و آن را مقتدی شمارند، باید به هماهنگی و تطبیق خود با طبیعت توجه کنند. همان که سنت یا Tradition به معنای حقیقی خود برآن تأکید دارد؛ زیستن بر وفق و مدار فطرت و طبیعت. دراین صورت ریزههایی حقیر چون کرونا نمیتوانند کیان و حیات انسان را تهدید کنند. انسان به شدت برونگرای امروز نیاز دارد در دوران پساکرونا، زمانی نیز برای خود بگذارد برای تأمل و تفکر درخویشتن. انسان پساکرونایی باید بتواند خود را از چرخه نابودگر مصرف برای تولید و تولید برای مصرف آن هم در سطح نازل رها ساخته و نجات بخشد. از مصرفزدگی خود بکاهد و اندکی نیز برای خود و خالق خود زمان بگذارد.
شهرها هویت جمعی و تعاملی خود را از دست داده و ارتباطات جمعی به ارتباطات شخصی و خانوادگی تقلیل یافته است. البته خانه یا به تعبیر قرآن «مسکن» که محل ذاتی آسایش و آرامش است عزلتکده نیست بلکه اتفاقاً مأمن انسانهاست اما به صورت طبیعی نه به صورت بالاجبار و شبانهروزی. بهم خوردن تعادل طبیعی حیات انسان قطعاً مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. نقش فرهنگ، فرهنگمداران و رسانهها در تقلیل این بحران بیشک مؤثر خواهد بود.
2. اما بحران کرونا چه تأثیری در ساختار و نظام زندگی انسان بر جای خواهد گذاشت؟ بعید میدانم انسان، نظام و ساختار به آن خو گرفته را در حوزه مصرف و دنیاگرایی تغییر دهد. دقیقاً از این رو که کرونا را یک عارضه موقتی میداند و میپندارد. تبلیغات دولتها و نظامهای حکومتی هم دقیقاً بر پایه همین معنا شکل گرفته است. دولتها حتی برای آن، زمان پایان متصور میشوند و این اعلام پایان که محتمل با هدف امیدبخشی صورت میگیرد و البته کار درستی هم هست سبب عدم جدی انگاشتن آن توسط بشر خواهد شد. به ویژه با توجه به اینکه بشر امید دارد علم و دانش به کمک او شتافته و هر چه زودتر این بیماری را ریشهکن کند.
3. ظرف دویست سال گذشته نظام مصرفی حاکم بر حیات انسان معاصر چنان در رگ و پی زندگی او ریشه دوانیده که بعید است یک بحران عام و جهانی با زمانی نهایت شش ماهه بتواند این نوع زندگی را تغییر دهد. به هر حال این بیماری یک عارضه است و گرچه عارضهای جدی است اما به هر حال ماهیتاً عارضه است و عوارض در اندیشه فلسفی کاملاً ناپایدارند و گذرا. به عبارتی اعراض در فلسفه قادر به تغییر ذات نیستند گرچه در مواردی مؤثرند. به این اعتبار، امیدواریم بشر به بازتعریفی از نسبت خود با خدا، طبیعت و همنوعان خود برسد. اما تأکید میکنم هم اصل عارضه موقتی است (گرچه در ذات خود پیامهای مهمی برای بشر دارد) هم سبک زندگی بشر به دلیل رسوب یافتن و سخت شدن از یک سو و نیز مورد حمایت ساختار به شدت سرمایهزده جهان امروز (تحت سیطره کارتل ها و خدایگان ثروت و قدرت) از دیگر سو، بتواند تغییری کلی در بینش و منش انسان پدید آورد. اما به هر حال یک حادثه و واقعه بسیار نادر جهانی است که باید به شدت مورد توجه و تأمل دقیق الهیون، فلاسفه، جامعهشناسان، مُصلحان اجتماعی و به ویژه رسانهها قرار گیرد. این گروه نخبه که میتوانند نقش بسیار جدیتری در دوران پساکرونا به عهده داشته باشند، باید به مسئولیت عظیم اجتماعی و انسانی خود توجه تام و تمامی داشته باشند. بشر منتظر است این گروه نقش بنیادی خود را ایفا نمایند و انسان را از سلطه بلامنازع فرهنگ مصرفی و سلبریتیساز و تقلیل اندیشهورزی به نازلترین مسائل بشری که در حوزه رسانهها و فضای مجازی به شدت تبلیغ میشود رها سازد. رسانههای سطحیگرا، مخاطب خود را سطحی و مصرفگرا بار میآورند و او را از تأمل و توجه به مسائل جدی وعمیقتر حیات بازمیدارند. این معنا قطعاً درغیبت مصلحان، فلاسفه، جامعهشناسان و انسانشناسان صورت میپذیرد.
4. کرونا باید این درس مهم را برای بشرامروز داشته باشد که انسان علیرغم غرور و نخوت بیش از اندازهاش که ناشی از قدرت صوری تکنولوژی امروزی است، به شدت آسیبپذیر است. درک این آسیبپذیری و تقلیل و کاهش نخوت و غرورش میتواند به حیات او تعادل ببخشد. باید به عنوان انسان دریابیم و دراین نکته جدیتر و عمیقتر بیندیشیم که همه چیزعالم، مطلقاً دردست ما نیست. کرونا به تمامی این معنا را نشان داد. باید به آنچه درپَس این حیات نیز جریان دارد مؤمن باشیم یا دست کم به عنوان یک عامل پنهان مؤثر در حیات ما روی آن تأمل و تفکر کنیم هستی انسان در ایجاد تعادل میان طبیعت و مابعدالطبیعه، میان وراء و ماوراء است. حذف آنچه در پس حیات جاری است یا انکار و نادیده گرفتن آن، تعادل حیات را بهم زده و ویران خواهد ساخت. دلیل اثبات معنای فوق، دلیلی برون انسانی نیست، کاملاً درون انسانی است. انسان خود دلیل اثبات این مدعاست کافی است به درون خود مراجعه کنیم. حتی آنانی که نمیخواهند دراین بازنگری به دین توجه کنند و آن را مقتدی شمارند، باید به هماهنگی و تطبیق خود با طبیعت توجه کنند. همان که سنت یا Tradition به معنای حقیقی خود برآن تأکید دارد؛ زیستن بر وفق و مدار فطرت و طبیعت. دراین صورت ریزههایی حقیر چون کرونا نمیتوانند کیان و حیات انسان را تهدید کنند. انسان به شدت برونگرای امروز نیاز دارد در دوران پساکرونا، زمانی نیز برای خود بگذارد برای تأمل و تفکر درخویشتن. انسان پساکرونایی باید بتواند خود را از چرخه نابودگر مصرف برای تولید و تولید برای مصرف آن هم در سطح نازل رها ساخته و نجات بخشد. از مصرفزدگی خود بکاهد و اندکی نیز برای خود و خالق خود زمان بگذارد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دورنـــما
-
از نفرت از ویروس تا نفرت از یک ملت
-
رهبری یکی «چپگرا تر از کوربین» در حزب کارگر
-
دستگیری رهبرداعش افغانستان و 19 تروریست دیگر
-
حملات مرگبار انصارالله علیه ائتلاف سعودی
-
یک رهایافته از کرونا از تجربه خود گفت
-
رهایی از زندگیهای مصرفزده

اخبارایران آنلاین