ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیسجمهوری در مراسم بهرهبرداری از ۳ طرح بزرگ و ملی وزارت جهاد کشاورزی:
در محصولات استراتژیک مثل گندم امسال هم خودکفا خواهیم بود
گروه اقتصادی/ رئیسجمهوری در پانزدهمین هفته از افتتاح طرحهای مهم ملی در حوزههای مختلف با شعار «تدبیر و امید برای جهش تولید»، دستور آغاز سه پروژه بزرگ و ملی وزارت جهاد کشاورزی را با سرمایهگذاری ۳ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان صادر کرد. بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی پنجشنبه هفته گذشته در مراسمی ۸۱۵ پروژه پویش ملی «# جهاد برای- جهش تولید» را در قالب برنامه بزرگ و کشوری «تدبیر و امید برای جهش تولید» افتتاح کرد.
رئیس جمهوری ضمن دستور آغاز بهرهبرداری رسمی از طرحهای ملی وزارت جهاد کشاورزی در استانهای یزد، هرمزگان و لرستان اظهار داشت: افتتاح طرحهایی که با بهرهبرداری از آنها بهرهوری از آب و خاک در کشوری مثل ایران که در اقلیم خشک و نیمهخشک قرار دارد، طبیعتاً باعث خشنودی و رضایتمندی مردم و دولت میشود.
افزایش تولید بدون افزایش سطح زیر کشت
روحانی گفت: برای من و برای مردم، افتتاح در بخش کشاورزی لذت خاصی دارد؛ در این بخش است که مردم احساس میکنند حیات و زندگی و سلامت آنها در سایه تلاش کشاورزان تأمین میشود و برای ما که کشوری هستیم که در یک سرزمین خشک و نیمهخشک قرار گرفتیم بسیار مهم است که الگوهای کشت و متد آبیاریمان را از حالت سنتی به صنعتی برگردانیم؛ با آنچه در گذشته بهعنوان سنتها در میان بوده قادر نخواهیم بود نیازمندیهای کشاورزیمان را تأمین کنیم.
رئیس جمهوری افزود: در استانهای یزد، هرمزگان و لرستان بهوسیله گلخانه، اراضی شیبدار و طرحهای آب و خاک حرکت بسیار خوب و پرنشاطی شروع شده است؛ در آغاز دولت یازدهم محصولات کشاورزی ما 97 میلیون تُن بود، در سال 92 محصولات کشور در بخش کشاورزی مجموعاً 97 میلیون تُن بوده و امروز محصولات کشاورزی حدود 130 میلیون تُن است؛ این به معنای آن است که امروز در محصولات کشاورزی 32 درصد محصول بیشتری را در اختیار داریم و به جای 97 میلیون تن، 130 میلیون تن محصولات کشاورزی به مردم عرضه میشود. روحانی با اشاره به اینکه کار بزرگی در راندمان آب و در شاخص بهرهوری انجام گرفته است، گفت: برای اینکه تولید از 97 میلیون تن به 130 میلیون تن افزایش پیدا کند، تقریباً زمین بیشتری زیر کشت قرار نگرفته و عمدتاً نحوه کشت و آبیاری را تغییر دادیم و این بسیار مهم است. البته وقتی برای آب آشامیدنی، مردم را از سد بینیاز میکنیم و آب سد را برای کشاورزی آزاد میکنیم، موجب یک تحول بسیار بزرگ در کشاورزی استان خواهد بود.
بهرهوری در مصرف آب
به گفته رئیس جمهوری، راندمان آب در آغاز دولت یازدهم 39 درصد بوده و امروز راندمان آب 45 درصد است و پیشرفت قابل ملاحظه ای است؛ شاخص بهرهوری بسیار مهم است که از یک مترمکعب آب چقدر محصول برداشت میکنیم. در آغاز دولت یازدهم محصول ما زیر یک کیلو بوده است؛ یعنی به ازای هر یک مترمکعب آب 920، 930 گرم محصول بوده و امروز محصول 1450 گرم است؛ یعنی تقریباً به 1.5 کیلو نزدیک میشویم و این به معنای آن است که بدرستی از آب استفاده میکنیم.
روحانی در خصوص محصولاتی که آب زیادی مصرف میکنند، گفت: برخی از محصولات آب زیاد مصرف میکند و باید برای آن فکر و طراحی کنیم که چه مقدار تولید آن ضرورت دارد؛ برخی از آنها صیفیجات است که به کشورهای همسایه صادر میکنیم که این محاسبات دیگری میخواهد، اما در صرفهجویی آب کار بزرگی شده است؛ از 8.6 میلیارد مترمکعب امروز صرفهجویی به 14میلیارد مترمکعب رسیده است؛ بنابراین در مسیر درست علمی حرکت میکنیم.
توجه به کشت گلخانهای
رئیس جمهوری گفت: یکی از بخشهایی که برای ما بسیار مهم است، بخش گلخانه است؛ در بخش گلخانه گرما، سرما، هواهای مختلف و اصول مختلف خیلی زیاد تأثیرگذار نیست و تقریباً در چهار فصل میتوانیم با آب کم محصول داشته باشیم؛ گاهی میتوانیم خاک نباشد، هیدروپونیک(آب کشت) باشد و کار دیگری را انجام دهیم. بسیار مهم است برخی از محصولاتی که بسیاری از آنها صادراتی بوده و میتواند به کشورهای همسایه صادر شود و ارز آور است را از طریق گلخانه آماده کنیم. روحانی افزود: کل کشت گلخانهای در سال 92، 8 هزار هکتار بوده و امروز این 8 هزار به 18هزار و 500 رسیده است و کمکم در گلخانه به 19 هزار هکتار میرسیم. برنامه دولت این است تا پایان دولت دوازدهم سطح کشت گلخانهای به 23 هزار هکتار برسد و میبینیم که دولت، بیش از آنچه در 30 سال گذشته گلخانه بوده، در طول همین هفت سال گلخانه ایجاد کرده است؛ در 30 سال گذشته گلخانه ما 8 هزار هکتار بوده و امروز بیش از دو برابر یعنی بیش از 16هزار و الان 18هزار و 500 هکتار کشت گلخانهای داریم. وی خاطرنشان کرد: در دولت یازدهم توانستیم حدود 300 هزار هکتار زمین کشاورزی را با آبیاری مدرن تجهیز کنیم؛ در خوزستان و ایلام 46هزار هکتار، در سیستان و بلوچستان که البته مقدار زیادی افتتاح شده و مقداری هم در ماههای آینده افتتاح خواهد شد و طرحهای دیگری که در ماههای آینده افتتاح خواهد شد؛ حدود 18 هزار هکتار در مناطق گرمسیری داریم که امسال این 18هزار هکتار افتتاح خواهد شد؛ فاز دومی را برای خوزستان و ایلام طراحی کردیم که حدود 50 هزار هکتار است که آن را در این دولت دنبال میکنیم. درگلستان برای طرح زهکشی برنامه ما 80 هزار هکتار است که بخش بزرگ آن اجرا شده و بخش دیگری از آن باید اجرا شود که یکی از طرحهای مهم دولت است؛ اگر طرح زهکشی نبود، خسارت سیل در گلستان چند برابر بود؛ تمام طرحهایی که دولت یازدهم برای زهکشی انجام داده بود، تبدیل به کانال آب شد و سیلاب را به دریا عبور میداد و این باعث شد که تا حد زیادی شهرهای گلستان کمتر خسارت دیدند؛ اینها کانالهایی است که در روز مبادا، در روز سیل و گرفتاری هم به کانال آبی تبدیل میشود و میتواند آب را از سطح به سمت عمق، به سمت دریا ببرد و موجب نجات کشور شود.
به گفته روحانی، پنج طرح عمده و مهم آب و خاک افتتاح شد و البته عملیات اجرایی طرحهای زیادی هم آغاز میشود که آنها هم بسیار مهم است که یا تا پایان این دولت یا در دولت بعدی به افتتاح میرسد.
رئیس جمهوری گفت: یکی از نکاتی که در روز اولِ شروع به کار وزیر کشاورزی به ایشان تأکید کردم، طراحی مناسبتر برای استفاده از دیم است؛ یک بخش از دیم، همین اراضی شیبدار است؛ اتفاقاً در بعضی از مناطق، اراضی شیبدار وضع بارندگی مناسبی دارد و گاهی 400 ، 500 ، 550 میلیمتر بارندگی داریم و بسیاری از درخت های میوه با 400 به بالا میتواند سازگار باشد؛ یعنی تمام این اراضی شیبدار آنجایی که سرمای شدید نباشد، اگر 400 میلیمتر در سال بارندگی دارد میتوانیم زیتون بکاریم؛ درخت زیتون آنجایی که خیلی سرما نباشد عمل میآید و میتواند محصول دهد و همه آنها میتواند بهصورت دیم باشد. این همه نیازی که به روغن داریم، این همه نیازی که برای محصولات داریم؛ البته گفته شد، خیلی از محصولات مانند بادام، گردو و انگور هست که در اراضی شیبدار بعضی با آب بسیار کم بعضی هم بدون آب و بهصورت دیم کامل میتواند محصولات کافی را در اختیار قرار دهد.
گسترش کشت فراسرزمینی
روحانی افزود: بعضی از موارد از کشت فراسرزمینی باید استفاده کنیم؛ باید برویم در کشورهای همسایه و حتی در کشورها و قارههای دیگر زمین مفید را در اختیار بگیریم، اجاره کنیم، بخریم، کشاورزی کنیم و محصول آن را بیاوریم؛ که البته در چند کشور در دولت یازدهم و دوازدهم اقدام کردیم و باز هم این اقدام را باید انجام بدهیم. همچنین در کنار بهرهوری درست از آب، بهرهوری درست از خاک را باید انجام بدهیم؛ استفاده از خاک، تنوع محصولی که در خاک استفاده میشود برای اینکه خاک بماند و پرثمر باشد، کود و بذری که استفاده میکنیم، همگی بسیار مهم هستند.
رئیس جمهوری در پایان گفت: امروز در شرایط کرونا قرار داریم، در شرایطی که بسیاری از کشورها از ترسشان محصولات کشاورزی خود را انبار میکنند و نمیفروشند؛ بنابراین برای ما محصولات کشاورزی بسیار مهم است؛ خوشبختانه در محصولات استراتژیک مثل گندم امسال هم باز خودکفا خواهیم بود و امیدواریم در محصولات دیگر هم امسال بتوانیم تلاش بیشتری را انجام بدهیم و همانطور که تاکنون کشاورزان عزیز توانستند ایران را سرسبز کنند و نیازمندیهای ملت را حداکثر تأمین کنند، شاهد آن باشیم در سالی که پیش رو داریم و سال آینده با محصولات بیشتر کشاورزی، با استفاده بهتر از آب و خاک شاهد تحول مثبت دیگری در محصولات کشاورزی باشیم.
برش
بهرهبرداری از ۸۰۹ طرح و شهرک گلخانهای به مساحت ۴۷۳ هکتار در سراسر کشور، بهرهبرداری از ۵ طرح آب و خاک به مساحت ۷۳ هزار و ۵۰۰ هکتار و بهرهبرداری از ۱۶ هزار و ۸۰۰ هکتار طرح توسعه باغهای دیم در اراضی شیبدار در سراسر کشور با دستور رئیس جمهوری آغاز شد.این ۸۱۵ پروژه با مجموع اعتبار ۳ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان اجرا و با بهرهبرداری از آنها برای ۱۰ هزار و ۳۴۰ نفر اشتغال پایدار ایجاد میشود.
گزارش «ایران» از زوایای پنهان مزاحمت و رهگیری جنگنده های امریکایی علیه هواپیمای مسافربری ایرانی
تروریسم امریکایی در آسمان
ایران به «ایکائو» شکایت کرد / پیام تهران به دبیرکل سازمان ملل و سفارت سوئیس
گروه سیاسی/ پرواز خطرناک دو فروند هواپیمای جنگی امریکایی برفراز آسمان سوریه، هواپیمای مسافربری ایران را در معرض تهدیدی جدی قرار داد و مصداق تروریسم دولتی آمریکا در آسمان شد. ساعات پایانی پنجشنبه شب هواپیمای مسافربری ماهان که در حال عزیمت از تهران به سمت بیروت بود، با پرواز موازی و تعمدی دو «اف 15 امریکایی» در مسیر پروازی خود مجبور به کاهش ارتفاع فوری شد. بنا به روایت منابع آگاه، پرواز ۱۱۵۲هواپیمای ماهان در مسیر خود به سمت فرودگاه بیروت بوده که جنگندههای مهاجم به آن نزدیک شده و خلبان مجبور شده است سرعت هواپیما را به صورت ناگهانی کاهش دهد که این مسأله باعث زخمی شدن شماری از سرنشینان این هواپیما شده است. در شرایطی که نخستین گمانهها از اسرائیلی بودن دو هواپیمای مزاحم حکایت میکرد که با پنهان شدن عمدی در پشت هواپیمای ماهان، قصد داشتند پدافند هوایی سوریه را مجبور به شلیک به این هواپیما کنند، منابع خبری به نقل از کاپیتان پرواز اعلام کردند که هواپیماهای متخاصم، امریکایی بودهاند. خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) نیز به نقل از منابع خود در شرکت هواپیمایی این کشور گزارش داد که «هواپیماهایی که احتمال داده میشود وابسته به ائتلاف به رهبری امریکاست، هواپیمای مسافربری ایران را در آسمان سوریه رهگیری کرده است.» به گفته این منابع رهگیری و ایجاد مزاحمت در منطقه «التَنف» سوریه (واقع در مثلث مرزی اردن-عراق-سوریه) رخ داده است. این منطقه چند سالی است که در اشغال نیروهای امریکا قرار دارد و این کشور چند پایگاه و فرودگاه نظامی در آنجا احداث کرده است. حساسیت این اقدام تهدیدآمیز که میتوانست به وقوع فاجعهای بینجامد، سبب شد ایران در نخستین دقایق نسبت به آنچه در حال رخ دادن بود، اعلام موضع کرده و برای بازگرداندن هواپیمای یاد شده به ایران تصمیمگیری کند.
در همین چارچوب، سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه ضمن تأکید بر بررسی ابعاد وقوع این ماجرا هشدار داد در صورتی که هر حادثهای برای هواپیمای ایرانی در مسیر برگشت اتفاق افتد، تهران، امریکا را مسئول خواهد شناخت. سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین از تماس فوری مجید تخت روانچی، نماینده ایران در سازمان ملل با آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل خبر داد و گفت که در این گفتوگو تأکید شده است که چنانچه هر حادثهای در مسیر برگشت برای این هواپیما اتفاق افتد، جمهوری اسلامی ایران، امریکا را مسئول آن خواهد شناخت. این پیام همچنین به سفیر سوئیس در تهران نیز داده شده است. با این حل هواپیمای ایرانی ماهان بامداد جمعه بعد از تخلیه مسافران بدون مشکل خاصی به تهران برگشت.
سخنگوی سنتکام: اقدام جنگندههای امریکا حرفهای بود
ساعتی پس از آنکه ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد جنگندهای که برای هواپیمای ایرانی مزاحمت ایجاد کرده اسرائیلی نبوده است، یک مقام امریکایی نسبت به این ماجرا واکنش نشان داد. به گزارش ایسنا، بر اساس ادعای سخنگوی سازمان تروریستی فرماندهی مرکزی امریکا (سنتکام)، دو جنگنده امریکایی اقدام به پرواز قانونی و همیشگی خود در حریم پایگاه نظامی التنف (در خاک سوریه) همزمان با عبور هواپیمای مسافربری ایرانی بر فراز منطقه کردند. «بیل اوربان» در این باره به رویترز گفت: «جنگنده اف-۱۵ در مأموریت هوایی روتین خود در مجاورت پایگاه التنف در سوریه به بازرسی بصری هواپیمای مسافربری ماهان ایران و در فاصلهای ایمن در حدود هزار متری از این هواپیما پرداخت.» وی در ادامه گفت که بازرسی بصری با هدف اطمینان یافتن از امنیت پرسنل نیروهای ائتلاف در پایگاه التنف صورت گرفت و زمانی که خلبان اف-۱۵ هواپیما را به عنوان هواپیمای مسافربری ماهان ایر شناسایی کرد، اف -۱۵ به صورت امن اقدام به فاصله گرفتن از هواپیما کرد. سخنگوی سنتکام مدعی شد که مزاحمت جنگندههای این کشور برای هواپیمای مسافربری ایرانی حرفهای بوده و بر اساس معیارهای بینالمللی صورت گرفته است.
نقض آشکار امنیت هوانوردی
با وجود ادعای مقامهای نظامی امریکا مبنی بر حرفهای بودن اقدام جنگندههای امریکایی، شماری از نهادها و مسئولان ایرانی پیگیری قانونی نقض امنیتی هواپیمای مسافربری ایران را در دستور کار قرار دادند. سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه در موضعی دیگر ادعای سخنگوی سنتکام مبنی بر اینکه «جنگنده های آمریکایی در مأموریت هوایی روتین خود در مجاورت پایگاه التنف در سوریه اقدام به بازرسی بصری هواپیمای مسافربری ماهان از فاصلهای ایمن کرده اند» را مضحک دانسته و هشدار داد: « جمهوری اسلامی ایران هیچ حرکت خصمانه ای علیه ملت ایران را بی پاسخ نخواهد گذارد و در زمان خود به هر حرکت نابخردانه ای واکنش قاطع و مناسب نشان خواهد داد.» سازمان هواپیمایی کشوری ایران هم در بیانیهای که بلافاصله بعد از این رویداد صادر کرد، اقدام هواپیماهای جنگنده امریکایی را مصداق بارز نقض حقوق بینالملل و مقررات و استانداردهای هوانوردی دانست و مراتب اعتراض جدی خود را رسماً به شورای سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری (ایکائو) ارائه کرد و خواستار رسیدگی فوری به موضوع شد. سازمان هواپیمایی همچنین اعلام کرد که در پی وقوع این رویداد، بر اساس مفاد ضمیمه ۱۳ پیمان شیکاگو ضمن برقراری تماس با طرف سوری، خواستار بررسی سریع و دقیق رویداد شده و تیم فنی بررسی سوانح ایران نیز از دقایق اولیه پس از ورود هواپیمای ماهان به فرودگاه امام خمینی، بررسی فنی رویداد را آغاز کرده است. محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی نیز اقدام اخیر جنگندههای امریکایی را اقدامی تروریستی و یک تخلف آشکار و نقض کنوانسیون بینالمللی شیکاگو خواند و با اشاره به گفتوگوها و مذاکرات صورت گرفته با وزیر امور خارجه، رئیس جمهوری و دیگر مسئولان دولت گفت: «وزارت امور خارجه هم پیگیریهای خودش را ادامه میدهد و به صورت یکپارچه این مسأله را دنبال میکند. مهم این است که اعتراض خود را شدیداً اعلام کنیم و این موضوع توسط نماینده دائم ما در ایکائو در کانادا پیگیری شده و نامهای برای تشکیل جلسه فوری و محکومیت امریکا به ایکائو تحویل دادهایم.» وی درباره وضعیت و حال مصدومان پرواز ۱۱۵۲ شرکت هواپیمایی ماهان گفت: «تعدادی از مسافران و چهار خدمه این پرواز در جریان این حرکت تروریستی آسیب دیدند که مسافران پس از رسیدن به مقصد تحت مراقبت و درمان قرار گرفتند. چهار مهماندار و خدمه این پرواز نیز پس از بازگشت به کشور و در تهران در بیمارستان تحت درمان هستند. البته حال این مصدومان مساعد است.»
ظریف: قانون شکنان باید متوقف شوند
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کورمان هم در صفحه توئیتر خود با اشاره به حضور غیرقانونی نظامیان امریکا در منطقه «التنف» واقع در شرق سوریه، نوشت: «امریکا به صورت غیرقانونی سرزمین یک کشور دیگر را اشغال میکند و سپس به پرواز مسافربری برنامهریزی شده، تعرض میکند - جان مسافران غیرنظامی بیگناه آن را به خطر میاندازد - به بهانه اینکه از نیروهای اشغالگر خود حفاظت کند.»
وی در ادامه افزود: «این گستاخی برای انباشتن بیقانونی روی بیقانونی است. قانونشکنان باید قبل از اینکه فاجعه درست شود، متوقف شوند.»
لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیس جمهور هم در واکنش به اقدام اخیر علیه هواپیمای ایرانی گفت: «رفتار هواپیماهای جنگنده در قبال پرواز ۱۱۵۲ هواپیمایی ماهان و ایجاد مزاحمت برای یک هواپیمای مسافربری آن هم در خاک کشور ثالث، نقض آشکار امنیت هوانوردی، تخلف از اصل آزادی پرواز هواپیماهای غیرنظامی و به علاوه در مغایرت با مواد ۳ مکرر و ۴۴ پیمان هواپیمایی کشوری بینالمللی (کنوانسیون شیکاگو) و ضمیمههای مربوطه و کنوانسیون مونترال ۱۹۷۱ و نیز زیر پا گذاشتن اصول مسلم حقوق بینالملل است.»
وی ادامه داد: «توضیحاتی که تاکنون ارائه شده، غیرموجه و فاقد وجه اقناعی است لذا اقدامات صورت گرفته توسط این جنگندهها موجب مسئولیت بینالمللی دولت متبوع آنها بوده و قابلیت تعقیب حقوقی را از جمله در شورای ایکائو و دادگاه دادگستری بینالمللی به دنبال خواهد داشت.» نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد هم اعلام کرد علاوه بر گفتوگوی تلفنی نماینده ایران در سازمان ملل بزودی طی نامهای به شورای امنیت و دبیرکل سازمان ملل متحد مراتب اعتراض خود را از تهدید هواپیمای مسافربری ماهان اعلام میدارد. سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم درتوئیتر نوشت: «از سقوط ایرباس در خلیجفارس تا ایجاد هراس در مسافران ماهان! تروریسم دولتی امریکایی در هوا و زمین و دریا ادامه دارد.» «حسامالدین آشنا»، مشاور رئیس جمهوری نیز درباره مزاحمت جنگندههای امریکایی برای هواپیمای مسافربری ایران در حساب توئیتری خود نوشت: «کسی که جان رهبرانش را دوست دارد، با جان مسافران ما بازی نمیکند.»
همچنین شماری از نمایندگان مجلس نسبت به اقدام تهدیدآمیز امریکا واکنش نشان دادند. «اردشیر مطهری» نماینده گرمسار در مجلس گفت: «با تهاجم به هواپیمای مسافربری ایرانی میخواهند ایران را تحریک کنند، اما خبر ندارند ایرانیها فقط موشکهای خوبی نمیسازند، بلکه شطرنجبازان خوبی هم هستند.» وی ادامه داد: «منتظر انتقام سخت باشید، اما زمان و مکانش با ماست. ایران میداند چه میکند.» ولی اسماعیلی، دیگر نماینده مجلس هم در توئیتر خود با بیان اینکه «این اقدام وحشیانه و ایجاد رعب و وحشت میان مسافران ایرانی بیشک بی پاسخ نخواهد ماند»، خاطرنشان کرد: «عاملان این تهاجم منتظر سیلی محور مقاومت باشند و امریکاییها سریعتر منطقه را ترک کنند.»
جنبش جهاد اسلامی: ایران حق تلافی دارد
در واکنشهای خارجی معترضانه به اقدام امریکا، جنبش حماس تعرض جنگنده امریکایی به هواپیمای مسافربری ایرانی و ایجاد خطر برای مسافران آن را محکوم کرد. حماس با اشاره به اینکه هدف قرار دادن غیر نظامیان به این شکل نشان دهنده مفهوم تروریسم است که در قانون بینالمللی آمده است، اعلام کرد: «این تجاوز امریکا در راستای خدمت به پروژه صهیونیستی در منطقه است و منافع ملتهای منطقه را تهدید میکند. باید تمام تواناییهای امت اسلامی را برای مقابله با پروژه صهیونیستی مورد حمایت دولت امریکا به کار بگیریم.» از سوی دیگر جنبش جهاد اسلامی نیز ضمن اشاره به اینکه «این حادثه تروریستی نشان دهنده اهداف خصمانه امریکا و نقش این کشور در تهدید امنیت منطقه است»، گفت: «جمهوری اسلامی ایران حق دارد هرگونه اقدامی برای پاسخ به این تعرض تروریستی را اتخاذ کند.»
اینها در حالی است که اقدام جنگندههای امریکایی در ایجاد مزاحمت برای هواپیمای مسافربری ایران در آسمان سوریه در رسانههای بینالمللی هم بازتاب گستردهای داشت. چنان که «الجزیره» اشاره کرده است: «این اتفاق در بحبوحه تنش تهران و واشنگتن رخ داد که از زمان خروج امریکا از توافق هستهای و اعمال مجدد تحریمهای علیه ایران تشدید شده است.»
رسانه غربی «ایندیپندنت» نیز با اشاره به اینکه بعضی مسافران زخمی شده و ترسیده بودند، آورده که این اتفاق در حالی رخ داد که امریکا و متحدانشان در ماههای پایانی دولت دونالد ترامپ تحرکات خود را علیه ایران تشدید کردهاند.
تحلیل
هواپیماهای امریکایی به دنبال چه بودند؟
پایگاه خبری «نور نیوز» هم در همین باره نوشته است: «اگرچه ایرباس ماهان پساز تخلیه مسافرانش در فرودگاه بیروت، عازم جمهوری اسلامی شد و ساعاتی بعد در فرودگاه امام خمینی(ره) به زمین نشست، اما هنوز هدف از این رفتار تحریکآمیز از سوی تروریستهای امریکایی بدرستی مشخص نیست و شبهاتی در این خصوص مطرح است. یکی از فرضیات قابل اتکا در خصوص این اقدام خطرناک جنگندههای امریکایی قصد آنها برای اجرای«عملیات سوتر» است.
اگرچه هنوز قطعی نیست اما با توجه به سابقه چنین رفتاری از سوی جنگندههای امریکایی و صهیونیستی، بهنظر میرسد که جنگندههای امریکایی با خباثت تمام عمداً اقدام به پرواز در نزدیکی هواپیمای مسافربری ایران کردهاند تا پدافند هوایی سوریه به اشتباه آن را ساقط کند. به بیان دقیقتر؛ شواهد امر نشان میدهد که قصد امریکاییها پنهان شدن در پشت هواپیمای مسافربری یا انجام «عملیات سوتر» بوده است تا پدافند سوریه هواپیمای ایرانی را هدف قرار دهد. این نمونه همان عملیاتی است که جنگندههای اسرائیلی در مورد هواپیمای ایلیوشین ۲۰ روسی انجام دادند و با فریب سامانه پدافندی سوریه موجب هدف قرار گرفته شدن آن شدند. البته در این مورد، خلبان ایرانی ایرباس ماهان با مهارت، ذکاوت و تصمیم درست در کاهش سریع ارتفاع موجب شد تا هواپیمای ایرانی هدف پدافند سوریه قرار نگیرد و نقشه شوم امریکاییها نقش بر آب شود. در ادامه این مطلب آمده: در هر صورت؛ رفتار هواپیماهای جنگنده در قبال پرواز 1152 هواپیمایی ماهان و ایجاد مزاحمت برای یک هواپیمای مسافربری آن هم در آسمان کشور ثالث، نه تنها بهعنوان یک اقدام تروریستی نزد افکار عمومی جهانی محکوم است بلکه نقض آشکار امنیت هوانوردی و تخلف از اصل آزادی پرواز هواپیماهای غیرنظامی مطابق کنوانسیون 1944 شیکاگو است.بدیهی است همچنانکه سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان نیز اعلام کرد؛ پس از بررسی جزئیات این حادثه و تکمیل اطلاعات، اقدامات لازم سیاسی و حقوقی به عمل خواهد آمد. نویسنده افزود: به نظر میرسد؛ دولت ترامپ زیر فشار مضاعف افکار عمومی داخلی بهدلیل ناتوانی در مهار بحرانهایی چون شیوع کرونا، اعتراضات ضدنژادپرستی، بیکاری گسترده و روزافزون، شکست تجاری در رقابتهای بینالمللی بویژه در مواجهه با چین و... دچار نوعی سردرگمی خطرناک در تصمیمگیریهای مهم شده است.اظهارات و اقدامات این روزهای ترامپ، پمپئو و مشاوران کاخ سفید بیش آنکه نتیجه عقلانیت راهبردی باشد از خطا در برآورد و اعوجاج در اقدام خبر میدهد و میتواند موقعیت متزلزل ترامپ در داخل امریکا و عرصه بینالملل را بیشازپیش با چالشهای شکننده روبهرو کند.
در همین چارچوب، سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه ضمن تأکید بر بررسی ابعاد وقوع این ماجرا هشدار داد در صورتی که هر حادثهای برای هواپیمای ایرانی در مسیر برگشت اتفاق افتد، تهران، امریکا را مسئول خواهد شناخت. سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین از تماس فوری مجید تخت روانچی، نماینده ایران در سازمان ملل با آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل خبر داد و گفت که در این گفتوگو تأکید شده است که چنانچه هر حادثهای در مسیر برگشت برای این هواپیما اتفاق افتد، جمهوری اسلامی ایران، امریکا را مسئول آن خواهد شناخت. این پیام همچنین به سفیر سوئیس در تهران نیز داده شده است. با این حل هواپیمای ایرانی ماهان بامداد جمعه بعد از تخلیه مسافران بدون مشکل خاصی به تهران برگشت.
سخنگوی سنتکام: اقدام جنگندههای امریکا حرفهای بود
ساعتی پس از آنکه ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد جنگندهای که برای هواپیمای ایرانی مزاحمت ایجاد کرده اسرائیلی نبوده است، یک مقام امریکایی نسبت به این ماجرا واکنش نشان داد. به گزارش ایسنا، بر اساس ادعای سخنگوی سازمان تروریستی فرماندهی مرکزی امریکا (سنتکام)، دو جنگنده امریکایی اقدام به پرواز قانونی و همیشگی خود در حریم پایگاه نظامی التنف (در خاک سوریه) همزمان با عبور هواپیمای مسافربری ایرانی بر فراز منطقه کردند. «بیل اوربان» در این باره به رویترز گفت: «جنگنده اف-۱۵ در مأموریت هوایی روتین خود در مجاورت پایگاه التنف در سوریه به بازرسی بصری هواپیمای مسافربری ماهان ایران و در فاصلهای ایمن در حدود هزار متری از این هواپیما پرداخت.» وی در ادامه گفت که بازرسی بصری با هدف اطمینان یافتن از امنیت پرسنل نیروهای ائتلاف در پایگاه التنف صورت گرفت و زمانی که خلبان اف-۱۵ هواپیما را به عنوان هواپیمای مسافربری ماهان ایر شناسایی کرد، اف -۱۵ به صورت امن اقدام به فاصله گرفتن از هواپیما کرد. سخنگوی سنتکام مدعی شد که مزاحمت جنگندههای این کشور برای هواپیمای مسافربری ایرانی حرفهای بوده و بر اساس معیارهای بینالمللی صورت گرفته است.
نقض آشکار امنیت هوانوردی
با وجود ادعای مقامهای نظامی امریکا مبنی بر حرفهای بودن اقدام جنگندههای امریکایی، شماری از نهادها و مسئولان ایرانی پیگیری قانونی نقض امنیتی هواپیمای مسافربری ایران را در دستور کار قرار دادند. سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه در موضعی دیگر ادعای سخنگوی سنتکام مبنی بر اینکه «جنگنده های آمریکایی در مأموریت هوایی روتین خود در مجاورت پایگاه التنف در سوریه اقدام به بازرسی بصری هواپیمای مسافربری ماهان از فاصلهای ایمن کرده اند» را مضحک دانسته و هشدار داد: « جمهوری اسلامی ایران هیچ حرکت خصمانه ای علیه ملت ایران را بی پاسخ نخواهد گذارد و در زمان خود به هر حرکت نابخردانه ای واکنش قاطع و مناسب نشان خواهد داد.» سازمان هواپیمایی کشوری ایران هم در بیانیهای که بلافاصله بعد از این رویداد صادر کرد، اقدام هواپیماهای جنگنده امریکایی را مصداق بارز نقض حقوق بینالملل و مقررات و استانداردهای هوانوردی دانست و مراتب اعتراض جدی خود را رسماً به شورای سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری (ایکائو) ارائه کرد و خواستار رسیدگی فوری به موضوع شد. سازمان هواپیمایی همچنین اعلام کرد که در پی وقوع این رویداد، بر اساس مفاد ضمیمه ۱۳ پیمان شیکاگو ضمن برقراری تماس با طرف سوری، خواستار بررسی سریع و دقیق رویداد شده و تیم فنی بررسی سوانح ایران نیز از دقایق اولیه پس از ورود هواپیمای ماهان به فرودگاه امام خمینی، بررسی فنی رویداد را آغاز کرده است. محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی نیز اقدام اخیر جنگندههای امریکایی را اقدامی تروریستی و یک تخلف آشکار و نقض کنوانسیون بینالمللی شیکاگو خواند و با اشاره به گفتوگوها و مذاکرات صورت گرفته با وزیر امور خارجه، رئیس جمهوری و دیگر مسئولان دولت گفت: «وزارت امور خارجه هم پیگیریهای خودش را ادامه میدهد و به صورت یکپارچه این مسأله را دنبال میکند. مهم این است که اعتراض خود را شدیداً اعلام کنیم و این موضوع توسط نماینده دائم ما در ایکائو در کانادا پیگیری شده و نامهای برای تشکیل جلسه فوری و محکومیت امریکا به ایکائو تحویل دادهایم.» وی درباره وضعیت و حال مصدومان پرواز ۱۱۵۲ شرکت هواپیمایی ماهان گفت: «تعدادی از مسافران و چهار خدمه این پرواز در جریان این حرکت تروریستی آسیب دیدند که مسافران پس از رسیدن به مقصد تحت مراقبت و درمان قرار گرفتند. چهار مهماندار و خدمه این پرواز نیز پس از بازگشت به کشور و در تهران در بیمارستان تحت درمان هستند. البته حال این مصدومان مساعد است.»
ظریف: قانون شکنان باید متوقف شوند
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کورمان هم در صفحه توئیتر خود با اشاره به حضور غیرقانونی نظامیان امریکا در منطقه «التنف» واقع در شرق سوریه، نوشت: «امریکا به صورت غیرقانونی سرزمین یک کشور دیگر را اشغال میکند و سپس به پرواز مسافربری برنامهریزی شده، تعرض میکند - جان مسافران غیرنظامی بیگناه آن را به خطر میاندازد - به بهانه اینکه از نیروهای اشغالگر خود حفاظت کند.»
وی در ادامه افزود: «این گستاخی برای انباشتن بیقانونی روی بیقانونی است. قانونشکنان باید قبل از اینکه فاجعه درست شود، متوقف شوند.»
لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیس جمهور هم در واکنش به اقدام اخیر علیه هواپیمای ایرانی گفت: «رفتار هواپیماهای جنگنده در قبال پرواز ۱۱۵۲ هواپیمایی ماهان و ایجاد مزاحمت برای یک هواپیمای مسافربری آن هم در خاک کشور ثالث، نقض آشکار امنیت هوانوردی، تخلف از اصل آزادی پرواز هواپیماهای غیرنظامی و به علاوه در مغایرت با مواد ۳ مکرر و ۴۴ پیمان هواپیمایی کشوری بینالمللی (کنوانسیون شیکاگو) و ضمیمههای مربوطه و کنوانسیون مونترال ۱۹۷۱ و نیز زیر پا گذاشتن اصول مسلم حقوق بینالملل است.»
وی ادامه داد: «توضیحاتی که تاکنون ارائه شده، غیرموجه و فاقد وجه اقناعی است لذا اقدامات صورت گرفته توسط این جنگندهها موجب مسئولیت بینالمللی دولت متبوع آنها بوده و قابلیت تعقیب حقوقی را از جمله در شورای ایکائو و دادگاه دادگستری بینالمللی به دنبال خواهد داشت.» نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد هم اعلام کرد علاوه بر گفتوگوی تلفنی نماینده ایران در سازمان ملل بزودی طی نامهای به شورای امنیت و دبیرکل سازمان ملل متحد مراتب اعتراض خود را از تهدید هواپیمای مسافربری ماهان اعلام میدارد. سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم درتوئیتر نوشت: «از سقوط ایرباس در خلیجفارس تا ایجاد هراس در مسافران ماهان! تروریسم دولتی امریکایی در هوا و زمین و دریا ادامه دارد.» «حسامالدین آشنا»، مشاور رئیس جمهوری نیز درباره مزاحمت جنگندههای امریکایی برای هواپیمای مسافربری ایران در حساب توئیتری خود نوشت: «کسی که جان رهبرانش را دوست دارد، با جان مسافران ما بازی نمیکند.»
همچنین شماری از نمایندگان مجلس نسبت به اقدام تهدیدآمیز امریکا واکنش نشان دادند. «اردشیر مطهری» نماینده گرمسار در مجلس گفت: «با تهاجم به هواپیمای مسافربری ایرانی میخواهند ایران را تحریک کنند، اما خبر ندارند ایرانیها فقط موشکهای خوبی نمیسازند، بلکه شطرنجبازان خوبی هم هستند.» وی ادامه داد: «منتظر انتقام سخت باشید، اما زمان و مکانش با ماست. ایران میداند چه میکند.» ولی اسماعیلی، دیگر نماینده مجلس هم در توئیتر خود با بیان اینکه «این اقدام وحشیانه و ایجاد رعب و وحشت میان مسافران ایرانی بیشک بی پاسخ نخواهد ماند»، خاطرنشان کرد: «عاملان این تهاجم منتظر سیلی محور مقاومت باشند و امریکاییها سریعتر منطقه را ترک کنند.»
جنبش جهاد اسلامی: ایران حق تلافی دارد
در واکنشهای خارجی معترضانه به اقدام امریکا، جنبش حماس تعرض جنگنده امریکایی به هواپیمای مسافربری ایرانی و ایجاد خطر برای مسافران آن را محکوم کرد. حماس با اشاره به اینکه هدف قرار دادن غیر نظامیان به این شکل نشان دهنده مفهوم تروریسم است که در قانون بینالمللی آمده است، اعلام کرد: «این تجاوز امریکا در راستای خدمت به پروژه صهیونیستی در منطقه است و منافع ملتهای منطقه را تهدید میکند. باید تمام تواناییهای امت اسلامی را برای مقابله با پروژه صهیونیستی مورد حمایت دولت امریکا به کار بگیریم.» از سوی دیگر جنبش جهاد اسلامی نیز ضمن اشاره به اینکه «این حادثه تروریستی نشان دهنده اهداف خصمانه امریکا و نقش این کشور در تهدید امنیت منطقه است»، گفت: «جمهوری اسلامی ایران حق دارد هرگونه اقدامی برای پاسخ به این تعرض تروریستی را اتخاذ کند.»
اینها در حالی است که اقدام جنگندههای امریکایی در ایجاد مزاحمت برای هواپیمای مسافربری ایران در آسمان سوریه در رسانههای بینالمللی هم بازتاب گستردهای داشت. چنان که «الجزیره» اشاره کرده است: «این اتفاق در بحبوحه تنش تهران و واشنگتن رخ داد که از زمان خروج امریکا از توافق هستهای و اعمال مجدد تحریمهای علیه ایران تشدید شده است.»
رسانه غربی «ایندیپندنت» نیز با اشاره به اینکه بعضی مسافران زخمی شده و ترسیده بودند، آورده که این اتفاق در حالی رخ داد که امریکا و متحدانشان در ماههای پایانی دولت دونالد ترامپ تحرکات خود را علیه ایران تشدید کردهاند.
تحلیل
هواپیماهای امریکایی به دنبال چه بودند؟
پایگاه خبری «نور نیوز» هم در همین باره نوشته است: «اگرچه ایرباس ماهان پساز تخلیه مسافرانش در فرودگاه بیروت، عازم جمهوری اسلامی شد و ساعاتی بعد در فرودگاه امام خمینی(ره) به زمین نشست، اما هنوز هدف از این رفتار تحریکآمیز از سوی تروریستهای امریکایی بدرستی مشخص نیست و شبهاتی در این خصوص مطرح است. یکی از فرضیات قابل اتکا در خصوص این اقدام خطرناک جنگندههای امریکایی قصد آنها برای اجرای«عملیات سوتر» است.
اگرچه هنوز قطعی نیست اما با توجه به سابقه چنین رفتاری از سوی جنگندههای امریکایی و صهیونیستی، بهنظر میرسد که جنگندههای امریکایی با خباثت تمام عمداً اقدام به پرواز در نزدیکی هواپیمای مسافربری ایران کردهاند تا پدافند هوایی سوریه به اشتباه آن را ساقط کند. به بیان دقیقتر؛ شواهد امر نشان میدهد که قصد امریکاییها پنهان شدن در پشت هواپیمای مسافربری یا انجام «عملیات سوتر» بوده است تا پدافند سوریه هواپیمای ایرانی را هدف قرار دهد. این نمونه همان عملیاتی است که جنگندههای اسرائیلی در مورد هواپیمای ایلیوشین ۲۰ روسی انجام دادند و با فریب سامانه پدافندی سوریه موجب هدف قرار گرفته شدن آن شدند. البته در این مورد، خلبان ایرانی ایرباس ماهان با مهارت، ذکاوت و تصمیم درست در کاهش سریع ارتفاع موجب شد تا هواپیمای ایرانی هدف پدافند سوریه قرار نگیرد و نقشه شوم امریکاییها نقش بر آب شود. در ادامه این مطلب آمده: در هر صورت؛ رفتار هواپیماهای جنگنده در قبال پرواز 1152 هواپیمایی ماهان و ایجاد مزاحمت برای یک هواپیمای مسافربری آن هم در آسمان کشور ثالث، نه تنها بهعنوان یک اقدام تروریستی نزد افکار عمومی جهانی محکوم است بلکه نقض آشکار امنیت هوانوردی و تخلف از اصل آزادی پرواز هواپیماهای غیرنظامی مطابق کنوانسیون 1944 شیکاگو است.بدیهی است همچنانکه سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان نیز اعلام کرد؛ پس از بررسی جزئیات این حادثه و تکمیل اطلاعات، اقدامات لازم سیاسی و حقوقی به عمل خواهد آمد. نویسنده افزود: به نظر میرسد؛ دولت ترامپ زیر فشار مضاعف افکار عمومی داخلی بهدلیل ناتوانی در مهار بحرانهایی چون شیوع کرونا، اعتراضات ضدنژادپرستی، بیکاری گسترده و روزافزون، شکست تجاری در رقابتهای بینالمللی بویژه در مواجهه با چین و... دچار نوعی سردرگمی خطرناک در تصمیمگیریهای مهم شده است.اظهارات و اقدامات این روزهای ترامپ، پمپئو و مشاوران کاخ سفید بیش آنکه نتیجه عقلانیت راهبردی باشد از خطا در برآورد و اعوجاج در اقدام خبر میدهد و میتواند موقعیت متزلزل ترامپ در داخل امریکا و عرصه بینالملل را بیشازپیش با چالشهای شکننده روبهرو کند.
فرشاد مؤمنی در گفت و گو با «ایران» پاسخ داد
قوای قضاییه و مقننه به دولت در اقتصاد کمک کنند
مرجان اسلامی فر
خبرنگار
زمانی که دولت یازدهم فعالیت خود را آغاز کرد خیلی از کارشناسان پیش ینی کردند که دولت با شرایط سختی فعالیت خواهد کرد چرا که دولت گذشته سیاست هایی را اتخاذ کرده و منابع مالی بردوش دولت جدید گذاشته است که برای اصلاح آن باید حداقل 8 سال کار کرد؛ نمونه بارز آن پرداخت یارانه نقدی بود. دولت یازدهم به امید برجام و اصلاحات، فعالیت خود را آغاز کرد اما با خروج امریکا از برجام و فشار بیشتر تحریم ها بر اقتصاد ایران، روز به روز اقتصاد ضعیف شد به گونه ای که فروش نفت به پایین ترین سطح خود رسیده است علاوه بر این شیوع بیماری کرونا نیز اقتصاد را دچار مشکلاتی بیشتری کرد.
فرشاد مؤمنی، رئیس مؤسسه دین و اقتصاد و صاحبنظراقتصادی شرایط به وجود آمده را متفاوت از دیگران برای ما ترسیم کرد و گفت: قوای مجریه، مقننه و قضائیه از یکدیگر جدا نیستند و تمام قوا باید با هم همکاری کنند تا صدای بخش تولید، محرومان و منافع ملی شنیده شود. او می گوید: فروپاشی اقتصاد مثل زلزله یا سیل نیست که همه چیز را نابود کند؛ این به معنای پس افتادگی بیشتر است. به معنی انحطاطی است که در آن مرتباً کیفیت زندگی مردم بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرد.
در ادامه، مصاحبه وی با روزنامه ایران می آید:
***
چه فرصت هایی برای دولت فراهم است تا وضعیت اقتصادی را سر و سامان و بتواند بهبود بهتری به اوضاع دهد ؟
ما در شرایط کنونی یک امتیاز بزرگ و منحصر به فرد داریم که آن در کل ساختار قدرت، اصل تنوع و تعداد بیشاز حد زیاد چالشها، گرفتاریها و بحرانها به رسمیت شناخته شده است.
این مسألهای است که در اقتصاد سیاسی ایران به ندرت پیش میآید، در اقتصاد سیاسی رانتی، گرایش مسلط به تکذیب و انکار واقعیتها و مشکلات است اما در شرایط کنونی این امر یک نعمت بزرگ است که دیگر هیچ مقام مسئول کلیدی و مهم کشور اصل وجود چالشها را انکار نمیکند. این یک موقعیت و فرصت مناسب است که باید قدر آن را دانست و از آن برای برون رفت از مشکلات کمک گرفت.
در این ماجرا ما یک سلسله مسائل بنیادی و اولیه داریم که ایجاد محدودیت میکند، لذا ابتدا باید در مورد این موضوعات فکر کنیم. بهعنوان مثال در ماجرای برخورد خشن، قهرآمیز و خارج از ضوابط که با وزیر امور خارجه در مجلس شورای اسلامی شد از جنبه اندیشه حکومتی نشان میداد که در سطح ذهن تعدادی از نمایندگان مجلس، گویی قوه مجریه، مقننه و قضائیه هر کدام یک جزیره مجزا هستند. اگر چنین بینشی حاکم باشد از ظرفیت ایجاد شده نمیتوان به نحو بایسته استفاده کرد و طبیعتاً وقتی که قوه مجریه از مسئولان قوه مقننه چنین برخوردی را میبیند بهطور متناسب آن قوه هم واکنشهایی نشان میدهد که در واقع بیشتر منافع جزیرهای را در نظر میگیرند و محور قرار میدهند.
در دولت احمدینژاد هم چنین تجربهای را داشتیم، در دوره پایانی مسئولیت او چنین شکافی بین مجلس و دولت البته در سطوحی پایینتر از آنچه اکنون مشاهده میکنیم، پدیدار شد. بنابراین واکنش آن دولت این بود که به سمت رویههای ظاهرسازانه و تعویق اندازانه بحران تمایل نشان داد.
منظور از به تعویق انداختن بحران در اقتصاد سیاسی این است که اگر دولتی برای ظاهرسازی، خود شیرینی و خرید محبوبیت به هزینه ملت و توسعه ملی متمایل شود، اقداماتی که انجام میدهد دولت بعدی را به گروگان اقدامات خود میگیرد. این جمله بدان معنا است که دولت با اقدامات دوپینگی و بهصورت ضد توسعهای تلاش میکند درآمد کسب کند و آن درآمد را در ماههای پایانی مسئولیت خود چه در قالب پرداخت حقوق به حقوق بگیران و چه سایر روشها تزریق کند.
ولیکن این یک مسأله حیاتی است که باید بهصورت ویژه مورد توجه اکید فراکسیونهای تأثیرگذار و پرقدرت مجلس جدید قرار گیرد؛ یعنی اینطور نباشد چون ما در آستانه یک دوره سیاسی دیگر هستیم و در یک فاصله نه چندان دور با انتخابات ریاست جمهوری سروکار پیدا خواهیم کرد، برخی از نمایندگان مجلس به سمت ژستهای رادیکال و برخوردهای شعاری تمایل نشان دهند و تصورشان این باشد که مردم در اثر این نوع برخوردها با مسئولان فعلی قوه مجریه مرزبندی پیدا میکنند.
در این میان توصیه شما چیست؟
آنهایی که مسئولیت اداره کل کشور
و دغدغه بقای نظام جمهوری اسلامی ایران دارند، باید این هوشمندی را تذکر دهند که اگر شماها(نمایندگان مجلس) هم به سهم خودتان این انگیزه (افزایش رانت) را ایجاد کنید، ما مسائل خیلی حادی پیدا خواهیم کرد. از سویی باید تأکید کنم که مردم در تجربههای عملی و مواجهههای روزمره خودشان، اصلاً سهم جناحها را از یکدیگر تفکیک نمیکنند، بلکه داوری هایشان درباره برآیند کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین نمیشود ژست دلسوزی برای نظام جمهوری اسلامی گرفت و بعد با اقدامات نسنجیده، احساسی وشعاری مردم را در کلیات آن دچار تردید و چالش کرد.
ریزه کاریهایی از این دست خیلی زیاد است و به گمانم ما باید خیلی دقت خود را در این زمینه بیشتر کنیم چرا که این احتمال وجود دارد که کوچکترین خطا یا سهلانگاری که در این حوزه پدید بیاید میتواند کشور را در معرض هزینههای غیرقابل جبرانی قرار دهد.
به نظر می رسد در شرایط فعلی تصمیم گیری برای اقتصاد با چالش های زیادی مواجه شده است ؟
در مواجهه با شرایط بحرانی اقتصاد ایران از نظر اخلاقی و انصاف درست نیست که تیغ تیز حملهها منحصراً معطوف به یک قوه شود و سهم و نقش سایر قوا در آن دیده نشود و اگر سران قوا صمیمانه و صادقانه دور هم مینشینند و همفکری میکنند بنابراین به همان اندازه که نقش ایفا میشود در شنیده شدن صدای آنها، نظرات آنها و مطالبههای آنها، همه باید بدانند که به صورت عینی تمام کارهایی که توسط قوه مجریه عملیاتی میشود، سایر قوا هم در آن نقش دارند.
ما این را از نظر اصولی در ساختار قانون اساسی پذیرفتیم و از نظر عینی هم به اعتبار این اختیاراتی که به سران قوا داده شده است بهصورت عریان تری به نمایش گذاشته میشود و نمایندگان گرامی مجلس باید به این نکته توجه کنند که بویژه در دو الی سه سال اخیر تقریباً هیچ مسأله مهم و حیاتی در حیطه اقتصادی کشور به تصویب نرسیده است که امضای سران قوای دیگر را نداشته باشد.
بنابراین ما از نظر طرز برخورد نیاز به این داریم که کل ارکان قدرت آموزش ببینند و متذکر شوند به اینکه تفکیکی میان قوا وجود ندارد و همه مسئول هستند و راه نجات کشور هم از مسیر همدلی و صدق ورزی میگذرد، نباید نقایص و کاستیهای موجود ابزار برخوردهای فرصت طلبانه برای آنهایی شود که انگیزههای انتخاباتی دارند.
آنها باید بدانند که چه چیزهای را در حال قربانی کردن هستند، اگر خدایی نکرده چنین چیزی به نظرشان برسد. مسأله بسیار مهم دیگری که در نهایت خضوع و ادب چند بار با خطاب قرار دادن رهبر معظم انقلاب مورد توجه قرار دادیم این است که با وجود تغییراتی که در سطح سران قوا طی سالهای اخیر پدیدار شده یک ویژگی مشترک همچنان حفظ شده و آن این است که با همه ویژگیهایی که میتوانیم برای سران قوا از نظر توانمندیها و صلاحیتها در نظر بگیریم اما ویژگی مشترک هر سه آنها چه اکنون و چه گذشته این بوده است که به هیچ وجه صلاحیت تخصصی در حیطه اقتصادی ندارند بههمین خاطر این نکته حیاتی را برجسته کردم که آن اختیاراتی که به جلسه سران قوا داده شده است از نظر به رسمیت شناخته شدن مسائل حاد و بحرانی در حیطه اقتصاد قابل دفاع است اما از نظر کیفیت خروجی این جلسه از نظر کارشناسی مناقشههای بسیار جدی وجود دارد.
لذا پیشنهاد مشخص من این است که سران قوای مجریه، مقننه و قضائیه به اعتبار جایگاه حقوقی خود حتماً در شورای راهبردی تصمیمگیری درباره مسائل حیاتی کشور در حیطه اقتصاد حضور داشته باشند واشخاص حقیقی صاحب صلاحیت که اشتهار به صلاحیت علمی، پاکدامنی مالی و فارغ از هر گونه جناحبندی هستند (افرادی که مسائل را ملی میبینند) به جلسات سران سه قوا اضافه شوند.
معتقدم که اکثریت شورای راهبردی باید از اهل علم باشند؛ اینگونه نباشد که شخصیتهای حقوقی فاقد ظرفیتهای کارشناسی بایسته بتوانند تصمیمات کارشناسی را وتو کنند.
به گواه آنچه در دو، سه سال گذشته مشاهده میکنیم عملاً تصمیمات اتخاذ شده نشان داده و با آن منطق دهها مؤسسه تحقیقاتی زیرمجموعه وزارت علوم و نهاد ریاست جمهوری و سایر بخشها وجود دارد ولی تصمیماتی که گرفته میشود به هیچ وجه بایسته شرایط فعلی نیست وجنبههای بسیار حیاتی و مهمی را نادیده میگیرند و این بههیچ وجه نافی حسن نیت و دلسوزی آنها نیست.
این نشان دهنده آن است که به هر حال گسستها و کاستیهایی در پیوند بین مجموعههای پژوهشی زیر نظر قوا با کانونها اصلی تصمیمگیری وجود دارد. حال تا زمانی که این تنگنا برطرف شود به نظر من شورایی باید تشکیل شود که اکثریت آن افراد اهل علم با ویژگیهای مطرح شده باشند.
آخرین نکتهای که در نهایت خضوع مطرح میکنم این است که بویژه از زمان خروج امریکا از برجام که شرایط ایران با سرعت بیشتری به سمت پیچیده شدن و بهم ریختگی حرکت کرده ما شاهد این هستیم که صدای توسعه ملی، صدای منافع ملی، صدای تولیدکنندگان و صدای محرومان و مستضعفان در تصمیمات اتخاذ شده در مواجهه با مسأله سقوط قیمت نفت و بازگشت تحریمها و شکلگیری غیر مترقبه شیوع کرونا رسا نیست و تصمیماتی که اتخاذ میشود نباید خدای نکرده بهصورت غیرمتعارفی منافع بلندمدت ملی را قربانی گذران روزمره امور جاری کند. این مسأله بسیار حیاتی و مهمی است که باید درباره آن چارهسازی شود.
در این باره چه پیشنهادی دارید؟ آیا میتوان از چنین معضلی فاصله گرفت؟
پیشنهاد میکنم، تا زمانی که بستری فراهم شود که ما با توفق بنیه کارشناسی نسبت به سایر ملاحظههای دیگر در تصمیمگیری سران قوا برسیم، سران قوا پیشنویس تصمیمات اقتصادی خود را قبل از اینکه به تصمیمگیری نهایی منجر شود بهصورت انتشار عمومی یا خصوصی در اختیار مؤسسههای پژوهشی و افراد صاحب صلاحیت قرار دهند وبا سازوکاری که تمهید میشود مقید باشند که اگر به این ارزیابیهای کارشناسی انتقاد دارند، آن انتقادها به زبان علم و از طریق گزارشهای کارشناسی پیوست آن تصمیمات شکل نهایی به خود بگیرد در غیر اینصورت اگر نقدها و توصیههای کارشناسی قبل از اعلام نهایی تصمیمات محرز شد که درست است باید در چارچوب آن سازوکار تمهید و نسبت به آن اقدام شود، اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد همه سود خواهند برد.
ریشه تصمیمهای به روز گرفتن در دولت چیست؟ این تصمیمها ناشی از محدودیت منابع مالی یا تحت فشار قرار گرفتن از سوی جناحهای مختلف است؟
در حال حاضر زمان مناسب برای مطرح کردن آن ریشهها لااقل در سطح عمومی نیست، چون ما در آستانه یک سیکل سیاسی جدید قرار داریم لذا ممکن است آن ریشه یابیها ابزار دست فرصت طلبان سیاسی برای به رخ کشیدن شود. ما باید اصل کاستی و نقص را به رسمیت بشناسیم و در چارچوب مقدورات کشور راهی برای آن پیدا کنیم. واقعیت این است با وجود نیتهای سوءای که ممکن است نباشد تصمیمهای اتخاذ شده به طرز غیرمتعارفی به سمت منافع غیرمولدها بوده است.
مسئولان گرامی کشور با قاطعیت میتوانستند بگویند که چنین نیتی نداشتند؛ نیت خوب برای تصمیمگیری خوب لازم است اما به هیچ وجه کافی نیست. صرفنظر از آن ریشهها اکنون میفهمیم که کیفیت تصمیم گیریهای اتخاذ شده هیچ تناسبی با بایستههای شرایط کنونی کشور ندارد، بدین جهت این امر باید حل شود.
چرا این امر باعث بحران میشود؟
برای اینکه انباشت ثروت در مسیری اتفاق افتاده که ثروتهای انباشته شده جدید، درصدی که نصیب گروههای با علایق تولیدی میشود بسیار ناچیز شده است و کشور را در سراشیبی خطرناکی قرار میدهد. بنابراین این هم یک حیطه مهم و حیاتی است که ارزش آن را دارد که موضوع گفتوگوهای ملی جدی قرار گیرد.
با کمال تأسف تمایلی برای بهرسمیت شناختن این دو نقطه عطف تا به امروز مشاهده نشده است لذا صمیمانه هشدار میدهم، نادیده گرفتن کارکردهای منفی دو نقطه عطف یاد شده را منتفی نمیکند.
از سویی با وجود تذکرات پرشماری که در مورد چشم اندازهای بسیار نگرانکننده دامن زدن افراطی به حباب بورس داده میشود تا این لحظه از سوی ساختار قدرت تمایل معنیداری برای بازنگری و اصلاح این اتفاق مشاهده نشده است.
اگر نمایندگان مجلس میخواهند کاری انجام دهند توصیه میکنم بر منابع جمعآوری شده از بورس تمرکز داشته باشند تا معلوم شود که منابع مالی آن صرف چه چیزی شده است؟
آیا وضعیت فعلی اقتصاد کشور را بحرانی میبینید؟ یا اعتقاد دارید کشور با بحران فاصله دارد؟
خاضعانه از سیاستگذاران کلیدی تقاضا میکنیم که حواسشون باشد بحران اقتصادی مثل سیل و زلزله نیست، نباید منتظر عواقب عینی بود. وقتی این موارد ظاهر شود دیگر راه برگشتی وجود دارد.
اما با توجه به نقطه عطفی که در سال 97، 98 رخ داد و چشمانداز اینکه از جهاتی بسیار نگرانکننده تری با نقطه عطفهای در سال 99 هم روبهرو شویم به اندازه کافی برای اهل علم هشداردهنده است.
موضوعی که میتوانیم از مقامات کشور تقاضا کنیم این است که هشدارهای اهل علم را قبل از شرایط غیرقابل برگشت به رسمیت بشناسند و تمهیدات لازم را تدارک ببینند.
چرا در تمام دولتها در دوره دوم فعالیتشان شاهد تنش و بحرانهای اقتصادی هستیم؟ چه اتفاقی رخ میدهد که در این دوره همه مخالف دولت میشوند؟
وقتی که اساس ساختار نهادی کشور برخلاقیت و تولید فناورانه استوار باشد میان ملاحظههای معطوف به حداکثرسازی منفعت شخصی و منافع ملی هم راستایی ایجاد میشود. این جزئیات مبسوطی دارد که وجوه نظری و کارکردی آن در کتاب عدالت اجتماعی آزادی و توسعه در ایران امروز در سال 96 منتشر شده است.
اما وقتی که مناسبات بیش از آنکه بر خلاقیت، مشارکت، همدلی، اعتماد و تولید محوری باشد، بر اساس رانت باشد در چارچوب مناسبات معطوف به رانت همکاری جای خود را به ستیز و حذف میدهد. بنابراین این ستیز و حذف، جلوههای پیدا میکند که از یک طرف آنهایی که در حال جدا شدن از کانونهای توزیع رانت هستند به سمت یک رفتارهای خاص هدایت میکند و آنهایی که پیشبینی میکنند که بزودی جایگزین شدند را به سمت رفتارهای دیگری متمایل میکند که در این معرکه، منافع ملی و فرودستان، قربانی میشوند و بنیه تولیدی کشور به سمت اضمحلال میرود و کشور با انبوه بحرانها مواجه میشود.
وقتی که رانت ناشی از سیاستهای نادرست غلبه بر رانت نفتی پیدا کرده است مشکلات ناشی از این ناحیه میتواند چشم اندازهای بسیار نگرانکنندهای داشته باشد؛ راه حل اصولی این است که ما یک مرزبندی بنیادی با مناسبات مشوق رانت ایجاد کنیم و هیچ چیزی به اندازه سیاستهای تورم زا در این زمینه نقش آفرینی بحران ساز نمیکند.
آیا در مدت باقی مانده از عمر دولت دوازدهم میتوان مشکلات را حل کرد؟
پیشنهاد مشخص من این است که حکومت و سیاستگذاران، سیاستهای تورم زا را بهعنوان خط قرمز تلقی کنندو تمایلی به سیاستهای تورم زا نشان ندهند این یک قاعده کلیدی است. آنچه تا به امروز شاهدش بودیم حاکی از این است که در تصمیم گیریها به این مهم توجه نشده است و دائم و به سمت سیاستهای تورم زای جدید حرکت کردیم.
دامن زدن به تب بورس، افزایش نرخ ارز، افزایش نرخ بهره، افزایش هزینههای تولید و مواردی از این قبیل همگی باید بر محور خصلت تورم زایی و تشدیدکنندگی مناسبات رانتی مورد ارزیابی مجدد و بازنگری بنیادی قرار گیرد در غیر این صورت مسیر منتهی به انحطاط میتواند سرعت و شتاب غیر قابل کنترلی به خود بگیرد.
دولت نقش و مسئولیتاش بویژه در شرایط کنونی از سایر قوای دیگر بیشتر است و خوشنامی و خرید محبوبیت را باید در این چارچوب جستوجو کند که هم راستایی با منافع درازمدت ملی داشته باشد. امیدوار هستیم که سایر قوا هم در این زمینه مشوق قوه مجربه باشند نه اینکه احساس گسستگی، تضاد منافع و ستیز ایجاد کنند.
نخستین نماز در بنای تاریخی استانبول اقامه شد
نماز جمعه در «ایاصوفیه» پس از 86 سال
زهره صفاری / بنای 1500 ساله تاریخی «ایاصوفیه» که در دورههای مختلف، کلیسا، مسجد و موزه بوده است، ظهر دیروز، پس از 86 سال میزبان صدها مرد، زن و کودک مسلمان ترکیهای بود که در صفوف فاصلهگذاری شده به اقامه نماز جمعه ایستادند تا این بنا دیگر بار خاطرات دوره عثمانی را در خود مرور کند. بهگزارش شبکه خبری «الجزیره»، «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری ترکیه که اوایل ماه جاری میلادی به پشتوانه حکم دادگاه اجرایی کشورش، با فرمانی جنجالی «ایاصوفیه» را بهطور رسمی مسجد و عبادتگاه مسلمانان اعلام کرد، در حالی دیروز به صف نمازگزاران پیوست که در هفتههای گذشته نظارت کاملی بر روند تدارک این بنا برای مراسم تاریخی ظهر جمعه داشت. دیروز در کنار او که برای رعایت پروتکلهای بهداشتی ماسک زده بود، وزیرانش نیز دیده شدند. اقامه نماز جمعه دیروز استانبول پس از آن آغاز شد که رجب طیب اردوغان سوره فاتحه و بخش هایی از سوره بقره را قرائت کرد. در حالی که بهگفته عالیترین مقام مذهبی ترکیه، برای رعایت فاصلهگذاری اجتماعی مسجد ظرفیت پذیرش 700 تا 1000 نمازگزار را دارد، میدانهای اطراف نیز برای اقامه نماز مهیا شد. بهگزارش رسانهها، ظهر دیروز صحن مسجد به انتخاب اردوغان با فرشهای فیروزهای پوشانده و پردهای روی نمادهای مسیحیان کشیده شده بود. «علی یرلیکایا»، فرماندار شهر استانبول ضمن تأیید مسدود شدن همه معابر و خیابانهای منتهی به مسجد ایاصوفیه از شامگاه پنجشنبه و استقرار 736 کادر درمان، 101 آمبولانس و بالگرد امدادی در محل، در پیامی از نمازگزاران خواسته بود تا ماسک و سجاده همراه داشته و با صبوری و درک بالا در برگزاری هر چه بهتر مراسم کمک کنند. گفته میشود بازدید از این بنای تاریخی که در سال 2019 بیش از 3 میلیون و 700 بازدیدکننده داشته است، از این پس به جز در ساعات عبادی مسلمانان برای همه امکانپذیر و رایگان خواهد بود. مرکز بزرگ مذهبی «دیانت» ترکیه بهعنوان متولی جدید مسجد «ایاصوفیه»، سه امام جماعت و 5 مؤذن برای آن برگزیده است. رئیس جمهوری ترکیه از سال گذشته در حالی زمزمههای این تغییر را به راه انداخته بود که تغییر کاربری این بنا به موزه را اشتباهی بزرگ میدانست. حالا نیز گرچه فرمان او مورد انتقاد شدید امریکا، اتحادیه اروپا، روسیه، یونسکو، یونان و جمعی از رهبران مسیحی نقاط دیگر جهان قرار گرفته، خطاب به همه مخالفان این تغییر را حق تاریخی و حاکمیتی کشورش عنوان کرده است. اما برخلاف همه مخالفتهای خارجی مردم ترکیه از این رویداد راضی هستند و معتقدند کاری است که باید انجام میشد. بهگزارش رویترز دیروز از هرگوشه ایاصوفیه و محوطه اطراف آن صدای مردمی شنیده میشد که
«الله اکبر» گویان در سایه درختان منتظر اقامه نماز بودند. سیت کولاک، یکی از نمازگزارانی که برای اقامه نماز به ایاصوفیه آمده بود، گفت:«ما امروز به اشتیاق و آرزوی 86 ساله خود رسیدیم. از اردوغان و دادگاه که چنین تصمیمی را گرفتند، تشکر میکنیم.» لطیف اوزار، پرستار 42 ساله هم گفت: «این اقدام و نمازی که در اینجا اقامه میکنیم باعث غرور و افتخار ماست.» اردوغان در طول حکومت 17 ساله خود، رعایت موازین اسلامی در کشورش را که در تاریخ نوین خود گرایش به سکولاریسم داشته، لحاظ کرده است. تا پیش از حکومت او ترکیه در مسیری که آتاتورک برای آن تعیین کرده بود، از جمله ممنوعیت حجاب و تعالیم دینی، حرکت میکرد. اکنون نیز اقدام اردوغان در تبدیل ایاصوفیه به مسجد باعث افزایش محبوبیت او بین مردم ترکیه شده است. این در حالی است که در چند سال اخیر محبوبیت وی بهخاطر برخی سیاستهای خارجی و بویژه داخلیاش تنزل کرده بود.
«الله اکبر» گویان در سایه درختان منتظر اقامه نماز بودند. سیت کولاک، یکی از نمازگزارانی که برای اقامه نماز به ایاصوفیه آمده بود، گفت:«ما امروز به اشتیاق و آرزوی 86 ساله خود رسیدیم. از اردوغان و دادگاه که چنین تصمیمی را گرفتند، تشکر میکنیم.» لطیف اوزار، پرستار 42 ساله هم گفت: «این اقدام و نمازی که در اینجا اقامه میکنیم باعث غرور و افتخار ماست.» اردوغان در طول حکومت 17 ساله خود، رعایت موازین اسلامی در کشورش را که در تاریخ نوین خود گرایش به سکولاریسم داشته، لحاظ کرده است. تا پیش از حکومت او ترکیه در مسیری که آتاتورک برای آن تعیین کرده بود، از جمله ممنوعیت حجاب و تعالیم دینی، حرکت میکرد. اکنون نیز اقدام اردوغان در تبدیل ایاصوفیه به مسجد باعث افزایش محبوبیت او بین مردم ترکیه شده است. این در حالی است که در چند سال اخیر محبوبیت وی بهخاطر برخی سیاستهای خارجی و بویژه داخلیاش تنزل کرده بود.
درآمدزایی چشمگیر روستاییان در اولین روستای بورسی ایران
تالار بورس «مال استریت» زیر درخت کنار
پریسا عظیمی
«مال ملا» در 4 کیلومتری شهر لنده واقع دراستان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. مانند بسیاری دیگر از روستاهای ایران فعالیتهای روزمره مردم کشاورزی و دامداری است اما علاوه بر آن در بازار بورس هم به خرید و فروش سهام مشغولند. روستایی که برخی به شوخی آن را «مال استریت» (متأثر از نام «وال استریت»، نام خیابانی در محله منهتن و مهد مهمترین مراکز اقتصادی امریکاست) مینامند. مال ملاییها اعتقاد دارند بورس شغل دوم و درآمد اول آنها شده است. نکته جالب فعالیت بورسی روستاییان مال ملا، جمع شدن آنها در سایهسار درخت «کنار» پیری است که زیر آن به تبادل اطلاعات بورسی خود مشغول میشوند و از این درخت میتوان به عنوان خاصترین تالار بورس دنیا یاد کرد.«جعفر محمدی»، دهیار ۳۵ ساله این روستا که ۱۱سال است دهیار مال ملاست؛ به خبرنگار ما میگوید: مردم روستا از سال ۹۲ به کمک یکی از اهالی که کارمند بانک بود، با بازار بورس آشنا شدند و با اطلاعات و آموزشهایی که وی به مردم میداد، کم کم علاقهمند به سرمایهگذاری در این بازار شدند. وی اطلاعات اولیه بورس را به مردم میداد و آنها نیز از این اطلاعات استقبال میکردند و کم کم وارد این کار شدند و امسال هم مشارکت مردم روستا به دلیل سوددهی خوبی که در بازار بورس اتفاق افتاد، بیشتر بود تا حدی که اکنون حدود ۸۵ درصد اهالی از سرمایهگذاران بازار بورس هستند.
نه سن میشناسد نه جنس. از دختر بچه 8 ساله تا پیرزن 80 ساله همه بورسیاند. اهالی مال ملا چند سالی قبل از آنکه تب بورس همه ایران را بگیرد و همه عضو سامانه سجام شوند، با بورس آشنا شده بودند.
«مال ملا» در 4 کیلومتری شهر لنده واقع دراستان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. مانند بسیاری دیگر از روستاهای ایران فعالیتهای روزمره مردم کشاورزی و دامداری است اما علاوه بر آن در بازار بورس هم به خرید و فروش سهام مشغولند. روستایی که برخی به شوخی آن را «مال استریت» (متأثر از نام «وال استریت»، نام خیابانی در محله منهتن و مهد مهمترین مراکز اقتصادی امریکاست) مینامند. مال ملاییها اعتقاد دارند بورس شغل دوم و درآمد اول آنها شده است. نکته جالب فعالیت بورسی روستاییان مال ملا، جمع شدن آنها در سایهسار درخت «کنار» پیری است که زیر آن به تبادل اطلاعات بورسی خود مشغول میشوند و از این درخت میتوان به عنوان خاصترین تالار بورس دنیا یاد کرد.
«جعفر محمدی»، دهیار ۳۵ ساله این روستا که ۱۱سال است دهیار مال ملاست؛ به خبرنگار ما میگوید: مردم روستا از سال ۹۲ به کمک یکی از اهالی که کارمند بانک بود، با بازار بورس آشنا شدند و با اطلاعات و آموزشهایی که وی به مردم میداد، کم کم علاقهمند به سرمایهگذاری در این بازار شدند. وی اطلاعات اولیه بورس را به مردم میداد و آنها نیز از این اطلاعات استقبال میکردند و کم کم وارد این کار شدند و امسال هم مشارکت مردم روستا به دلیل سوددهی خوبی که در بازار بورس اتفاق افتاد، بیشتر بود تا حدی که اکنون حدود ۸۵ درصد اهالی از سرمایهگذاران بازار بورس هستند.
محمدی میافزاید: روستای مال ملا ۳۵ خانوار و ۵۱۳ نفر جمعیت دارد که اکنون از هر خانوار دو تا سه نفر در بازار بورس فعالیت میکند.
به گفته وی، نداشتن اینترنت پرسرعت یکی از دردسرهایی است که در کار خرید و فروش سهام مردم روستا مشکلاتی را ایجاد کرده است.
وی در عین حال این نکته را هم یادآور میشود که اهالی روستا در کنار خرید و فروش سهام، کار کشاورزی و دامداری را رها نکردهاند و معتقد است با سرمایهگذاری در بورس کارشان رونق بیشتری هم پیدا کرده است.
دهیار مال ملا اظهار میدارد: قبلاً که از کنار جمع اهالی روستا گذر میکردیم، صحبتها بر سر گاو و گوسفند و مرغ و خروس و این چیزها بود اما الان که از کنار کوچکترین جمعها میگذریم، میبینیم که مردم در مورد بورس و داد و ستد و اینکه کدام سهام را بخریم بهتر است و سود بیشتری دارد، صحبت میکنند.
کمک بورس به کشاورزی
«علی محمدی»، از اهالی روستای مال ملاست که مدتی است از سهامداران بازار بورس شده و سود خوبی هم به دست آورده است. وی که کشاورزی هم میکند، به خبرنگار ما میگوید: در گذشته اگر در کار کشاورزی خسارتی به ما وارد میشد، به دلیل مشکلات مالی نمیتوانستیم خسارت را جبران کنیم اما اکنون با استفاده از سود سهام میتوانیم با خرید تجهیزات و مواد لازم مانند کود و سم و... خسارت وارده را جبران کنیم. در واقع با دانشی که در این زمینه پیدا کردیم، کار کشاورزی و دامداریمان هم رونق بهتری گرفته است.
به گفته یکی دیگر از اهالی این روستا، عدهای با ۵۰ و ۱۰۰ میلیون تومان وارد بازار بورس شدند اما الان سرمایه بالای یک میلیارد تومان دارند و به سود خوبی دست پیدا کردند. در کنار خرید و فروش سهام، دامداری و کشاورزی را هم دارند اما در بورس نیز فعالیت میکنند.
وی میگوید: نخبگان روستا مردم را آموزش میدهند و سعی میکنند بهترین سهامها را برای آنها انتخاب کنند تا در کمترین زمان به بیشترین سود برسند.
نکته حائزاهمیت برای فعالان بازار بورس روستای مال ملا این است که روستایشان از زیرساختهای ارتباطی بیبهره مانده است. آنها میگویند: فعالیت در این زمینه اینترنت پرسرعت میخواهد اما از آن بیبهره اند و این مسأله باعث شده که در کارشان وقفه ایجاد شود. به خاطر همین مجبورند صبح زود با موتور و ماشین به نزدیکترین مکانی بروند که با روستایشان 3 کیلومتر فاصله دارد تا بتوانند بموقع و سروقت به خرید و فروش سهامهایشان بپردازند تا از بازار بورس عقب نمانند.
به دنبال صحبتهای اهالی روستای مال ملا درخصوص نداشتن اینترنت پرسرعت در روستایشان به سراغ «سید محمدهادی امیری»، مدیر مخابرات منطقه کهگیلویه و بویراحمد رفتیم. وی به محض شنیدن مشکلات اینترنتی این روستا، این نوید را به اهالی «مال ملا » داد که تا پایان مردادماه اینترنت پرسرعت برای مردم این روستا فعال خواهد شد.
وی البته ذکر این نکته را هم حائزاهمیت دانست که این کار در صورتی محقق خواهد شد که تکنولوژیهایی را که لازم است در این رابطه داشته باشیم و بتوانیم آنها را تهیه کنیم زیرا مسأله تحریمها باعث شده که برخی از تکنولوژیها و تجهیزات بموقع وارد کشور نشود.
مدیر مخابرات منطقه کهگیلویه و بویراحمد به این موضوع که اهالی روستای مال ملا در حال حاضر بیش از ۱۰۰ شماره تلفن خانگی دارند که پوشش تلفن همراه اول را نیز دارد، اشاره و تصریح میکند: به محض تأمین تکنولوژی از طریق شرکت همراه اول نسبت به تأمین ارتباط اینترنت «3G» و «4G» برای مردم روستا اقدام خواهیم کرد. تمام تلاش ما این است که همه روستاهای بالای ۲۰ خانوار استان را تا پایان امسال به اینترنت «3G » و «4G» مجهز کنیم.
«مال ملا» در 4 کیلومتری شهر لنده واقع دراستان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. مانند بسیاری دیگر از روستاهای ایران فعالیتهای روزمره مردم کشاورزی و دامداری است اما علاوه بر آن در بازار بورس هم به خرید و فروش سهام مشغولند. روستایی که برخی به شوخی آن را «مال استریت» (متأثر از نام «وال استریت»، نام خیابانی در محله منهتن و مهد مهمترین مراکز اقتصادی امریکاست) مینامند. مال ملاییها اعتقاد دارند بورس شغل دوم و درآمد اول آنها شده است. نکته جالب فعالیت بورسی روستاییان مال ملا، جمع شدن آنها در سایهسار درخت «کنار» پیری است که زیر آن به تبادل اطلاعات بورسی خود مشغول میشوند و از این درخت میتوان به عنوان خاصترین تالار بورس دنیا یاد کرد.«جعفر محمدی»، دهیار ۳۵ ساله این روستا که ۱۱سال است دهیار مال ملاست؛ به خبرنگار ما میگوید: مردم روستا از سال ۹۲ به کمک یکی از اهالی که کارمند بانک بود، با بازار بورس آشنا شدند و با اطلاعات و آموزشهایی که وی به مردم میداد، کم کم علاقهمند به سرمایهگذاری در این بازار شدند. وی اطلاعات اولیه بورس را به مردم میداد و آنها نیز از این اطلاعات استقبال میکردند و کم کم وارد این کار شدند و امسال هم مشارکت مردم روستا به دلیل سوددهی خوبی که در بازار بورس اتفاق افتاد، بیشتر بود تا حدی که اکنون حدود ۸۵ درصد اهالی از سرمایهگذاران بازار بورس هستند.
نه سن میشناسد نه جنس. از دختر بچه 8 ساله تا پیرزن 80 ساله همه بورسیاند. اهالی مال ملا چند سالی قبل از آنکه تب بورس همه ایران را بگیرد و همه عضو سامانه سجام شوند، با بورس آشنا شده بودند.
«مال ملا» در 4 کیلومتری شهر لنده واقع دراستان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. مانند بسیاری دیگر از روستاهای ایران فعالیتهای روزمره مردم کشاورزی و دامداری است اما علاوه بر آن در بازار بورس هم به خرید و فروش سهام مشغولند. روستایی که برخی به شوخی آن را «مال استریت» (متأثر از نام «وال استریت»، نام خیابانی در محله منهتن و مهد مهمترین مراکز اقتصادی امریکاست) مینامند. مال ملاییها اعتقاد دارند بورس شغل دوم و درآمد اول آنها شده است. نکته جالب فعالیت بورسی روستاییان مال ملا، جمع شدن آنها در سایهسار درخت «کنار» پیری است که زیر آن به تبادل اطلاعات بورسی خود مشغول میشوند و از این درخت میتوان به عنوان خاصترین تالار بورس دنیا یاد کرد.
«جعفر محمدی»، دهیار ۳۵ ساله این روستا که ۱۱سال است دهیار مال ملاست؛ به خبرنگار ما میگوید: مردم روستا از سال ۹۲ به کمک یکی از اهالی که کارمند بانک بود، با بازار بورس آشنا شدند و با اطلاعات و آموزشهایی که وی به مردم میداد، کم کم علاقهمند به سرمایهگذاری در این بازار شدند. وی اطلاعات اولیه بورس را به مردم میداد و آنها نیز از این اطلاعات استقبال میکردند و کم کم وارد این کار شدند و امسال هم مشارکت مردم روستا به دلیل سوددهی خوبی که در بازار بورس اتفاق افتاد، بیشتر بود تا حدی که اکنون حدود ۸۵ درصد اهالی از سرمایهگذاران بازار بورس هستند.
محمدی میافزاید: روستای مال ملا ۳۵ خانوار و ۵۱۳ نفر جمعیت دارد که اکنون از هر خانوار دو تا سه نفر در بازار بورس فعالیت میکند.
به گفته وی، نداشتن اینترنت پرسرعت یکی از دردسرهایی است که در کار خرید و فروش سهام مردم روستا مشکلاتی را ایجاد کرده است.
وی در عین حال این نکته را هم یادآور میشود که اهالی روستا در کنار خرید و فروش سهام، کار کشاورزی و دامداری را رها نکردهاند و معتقد است با سرمایهگذاری در بورس کارشان رونق بیشتری هم پیدا کرده است.
دهیار مال ملا اظهار میدارد: قبلاً که از کنار جمع اهالی روستا گذر میکردیم، صحبتها بر سر گاو و گوسفند و مرغ و خروس و این چیزها بود اما الان که از کنار کوچکترین جمعها میگذریم، میبینیم که مردم در مورد بورس و داد و ستد و اینکه کدام سهام را بخریم بهتر است و سود بیشتری دارد، صحبت میکنند.
کمک بورس به کشاورزی
«علی محمدی»، از اهالی روستای مال ملاست که مدتی است از سهامداران بازار بورس شده و سود خوبی هم به دست آورده است. وی که کشاورزی هم میکند، به خبرنگار ما میگوید: در گذشته اگر در کار کشاورزی خسارتی به ما وارد میشد، به دلیل مشکلات مالی نمیتوانستیم خسارت را جبران کنیم اما اکنون با استفاده از سود سهام میتوانیم با خرید تجهیزات و مواد لازم مانند کود و سم و... خسارت وارده را جبران کنیم. در واقع با دانشی که در این زمینه پیدا کردیم، کار کشاورزی و دامداریمان هم رونق بهتری گرفته است.
به گفته یکی دیگر از اهالی این روستا، عدهای با ۵۰ و ۱۰۰ میلیون تومان وارد بازار بورس شدند اما الان سرمایه بالای یک میلیارد تومان دارند و به سود خوبی دست پیدا کردند. در کنار خرید و فروش سهام، دامداری و کشاورزی را هم دارند اما در بورس نیز فعالیت میکنند.
وی میگوید: نخبگان روستا مردم را آموزش میدهند و سعی میکنند بهترین سهامها را برای آنها انتخاب کنند تا در کمترین زمان به بیشترین سود برسند.
نکته حائزاهمیت برای فعالان بازار بورس روستای مال ملا این است که روستایشان از زیرساختهای ارتباطی بیبهره مانده است. آنها میگویند: فعالیت در این زمینه اینترنت پرسرعت میخواهد اما از آن بیبهره اند و این مسأله باعث شده که در کارشان وقفه ایجاد شود. به خاطر همین مجبورند صبح زود با موتور و ماشین به نزدیکترین مکانی بروند که با روستایشان 3 کیلومتر فاصله دارد تا بتوانند بموقع و سروقت به خرید و فروش سهامهایشان بپردازند تا از بازار بورس عقب نمانند.
به دنبال صحبتهای اهالی روستای مال ملا درخصوص نداشتن اینترنت پرسرعت در روستایشان به سراغ «سید محمدهادی امیری»، مدیر مخابرات منطقه کهگیلویه و بویراحمد رفتیم. وی به محض شنیدن مشکلات اینترنتی این روستا، این نوید را به اهالی «مال ملا » داد که تا پایان مردادماه اینترنت پرسرعت برای مردم این روستا فعال خواهد شد.
وی البته ذکر این نکته را هم حائزاهمیت دانست که این کار در صورتی محقق خواهد شد که تکنولوژیهایی را که لازم است در این رابطه داشته باشیم و بتوانیم آنها را تهیه کنیم زیرا مسأله تحریمها باعث شده که برخی از تکنولوژیها و تجهیزات بموقع وارد کشور نشود.
مدیر مخابرات منطقه کهگیلویه و بویراحمد به این موضوع که اهالی روستای مال ملا در حال حاضر بیش از ۱۰۰ شماره تلفن خانگی دارند که پوشش تلفن همراه اول را نیز دارد، اشاره و تصریح میکند: به محض تأمین تکنولوژی از طریق شرکت همراه اول نسبت به تأمین ارتباط اینترنت «3G» و «4G» برای مردم روستا اقدام خواهیم کرد. تمام تلاش ما این است که همه روستاهای بالای ۲۰ خانوار استان را تا پایان امسال به اینترنت «3G » و «4G» مجهز کنیم.
روایت ایران از ۱۵ هفته پنجشنبههای افتتاح و آغاز عملیات اجرایی طرحهای مختلف از سوی رئیس جمهوری
80طرح ملی در سال 99 کلید خورد
- با افتتاح این طرح ها برای بیش از ۴۰ هزار نفر شغل ایجاد شده است
گروه اقتصادی/ باوجود تحریم و فشارهای داخلی و خارجی که روی دوش دولت دوازدهم وجود دارد، در یکسال پایانی دولت در بخشهای صنعت، راه و شهرسازی، نیرو و کشاورزی اتفاقهای مثبتی رخ داده است؛ بهگونهای که حتی طرحهای مسکوت مانده سالهای گذشته هم به مرحله بهرهبرداری رسید و طبق آخرین ارزیابیها برای 40 هزار نفر شغل جدید ایجاد شده است.
دولت روحانی باوجود اینکه کشور سختترین روزهای اقتصادی خود را سپری میکند، توانست در 15 هفته اخیر بیش از صدها طرح ملی را فعال کند. این دستاورد در وضعیتی محقق شده است که اکثر کشورهای درگیر با شیوع ویروس کرونا هیچ طرح جدیدی را وارد چرخه اقتصاد خود نکردند.
پویش پنجشنبههای افتتاح طرحهای ملی از 28 فروردین با افتتاح 4 طرح بزرگ در حوزه آب و برق در استان تهران کلید خورد و پنجشنبه دوم مردادماه با افتتاح 809 طرح و شهرک گلخانهای، بهرهبرداری از بیش از 16 هزار هکتار باغ و 5 طرح آب و خاک به 15 هفتگی خود رسید؛ البته در هفتههای دیگر هم این پویش ادامه خواهد داشت و آنگونه که رئیس جمهوری وعده داده است تا سال 1400 و تا آخرین هفته کاری دولت، پروژههای جدید ملی به گردونه اقتصاد کشور اضافه میشوند.
بررسی کارنامه 15 هفتهای دولت روحانی نشان میدهد که در حوزههای نیرو، نفت، راه و شهرسازی، ارتباطات و ورزش افتتاح یا عملیات احداث پروژهها شروع شده است. همچنین دولت صدها پروژه و چندین هزار هکتار اراضی کشاورزی، گلخانهای و باغی بخصوص در مناطق محروم افتتاح کرده است. باوجود تحریمهای شدید و مشکلات اقتصادی دولت دوازدهم در سه سال گذشته چندین هزار میلیارد تومان اعتبار برای توسعه کشور و افتتاح و بهرهبرداری از پروژههای ملی سرمایهگذاری شده است، چرا که دولت اعتقاد دارد توسعه و اجرای عملیات عمرانی بهصورت متوازن باید در اولویت فعالیتهای دولت باشد؛ بدین جهت نیمی از استانهای کشور شاهد افتتاح طرحهای ملی دولت بودند.
طی 15 هفته اخیر استانهای تهران، هرمزگان، اصفهان، سیستان و بلوچستان، فارس، بوشهر، ایلام، قزوین، مازندران، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کرمان تجربه افتتاح پروژههای ملی را در شرایط شیوع ویروس کرونا داشتند.
در استان هرمزگان بیش از 4 طرح ملی افتتاح شده است که مهمترین آنها آغاز عملیات اجرایی طرح عظیم ملی احداث خط لوله انتقال نفت گوره-جاسک، واحد شماره یک نیروگاه سیکل ترکیبی قشم با ظرفیت 175 مگاوات، سامانه نمکزدایی (آب شیرینکن) بندرعباس و طرح آبرسانی به شهرستان بشاگرد و روستاهای اطراف بوده است.
اصفهان هم با افتتاح طرح بومیسازی اجزا و قطعات لوازم خانگی و واحد تولید گلوکز و نشاسته شهدینه آران هشت بهشت، توانست جایگاهی در طرحهای ملی داشته باشد.
سیستانوبلوچستان هم که جزو مناطق کم برخوردار کشور است با 5 طرح توانست به سمت توسعه حرکت کند. یکی از پروژه های مهم این استان که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب بود، احیای کارخانه بافت بلوچ و افتتاح خط تولید نخ پنبهای بود که این طرح با موفقیت عملیاتی شد. احیای اراضی دشت سیستان به مساحت 46 هزار هکتار و بهرهبرداری از 32 هزار هکتار، بهرهبرداری از 802 پروژه از طرح سیستمهای نوین آبیاری و عملیات آب و خاک، عملیات مالچ پاشی در ۳ هزار و ۵۰۰ هکتار و عملیات پخش آب در ۱۴ هزار هکتار و پخش سیلاب گوهر کوه در ۱۰۰هزار مترمکعب از دیگر پروژههای افتتاحی بود. افتتاح مجتمع ورزشی سردار دلاور شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، بیمارستان و ترمینال جدید فرودگاه لامرد، مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب (سالکو) وطرح توسعه تولید آهن اسفنجی و گندله پاسارگاد و فاز اول طرح آبرسانی به کلانشهر شیراز و تصفیهخانه شیراز هم از پروژههای ملی هستند که طی 15 هفته اخیر به بهرهبرداری رسیدند.
بوشهر هم طی هفتههای اخیر با سه پروژه در افتتاح طرحهای ملی سهیم بود. آغاز عملیات اجرایی احداث خط لوله انتقال نفت گوره-جاسک، آغاز عملیات نصب پایه سکو و اجرای طرح توسعه فاز ۱۱ منطقه پارس جنوبی و افتتاح واحد شماره یک بخش بخار سیکل ترکیبی نیروگاه عسلویه بخشی از پروژهها بوده است.
ایلام توانست در 4 پروژه نقش آفرین در اقتصاد ملی باشد. در این میان میتوان به 85 کیلومتر پروژه بزرگراهی ۲۰ کیلومتر راه اصلی ایلام، آغاز عملیات اجرایی طرح اتصال ایلام به شبکه ریلی کشور، آغاز پروژه آزادراه نجف اشرف و افتتاح سد مخزنی شهدای ایلام (گلال) و بهرهبرداری از دهها پروژه حوزه کشاورزی و آب اشاره کرد.
بهرهبرداری رسمی ازخط دوم راهآهن کرج- قزوین به طول ۱۰۴ کیلومتر هم از پروژههایی بود که در استان قزوین به مرحله بهرهبرداری رسید.
مازندران هم در پروژههای راه و شهرسازی سهم زیادی داشته است بهگونهای که طی 15 هفته اخیر احداث ۳۵۴ واحد مسکن مهر مازندران، 16 کیلومتر بزرگراه، آغاز عملیات اجرایی آزادراه قائمشهر- ساری و آغاز عملیات باند دوم محور دزدبن به مرزنآباد دردستور کار قرار گرفت. فاز اول واحد تولید کنسانتره سنگ آهن صنایع معدنی فولاد سنگان، واحد تولید گندله آهن شرکت توسعه فراگیر سناباد و پروژه زیرساخت ابری شبکه ملی اطلاعات از پروژههای هستند که در خراسان رضوی و در طرحهای ملی سهیم بودند.
آذربایجان شرقی هم با یک سهم توانست پروژه زیرساخت ابری شبکه ملی اطلاعات را به سرانجام برساند.
آذربایجان غربی با افتتاح مجتمع پتروشیمی میاندوآب و سد اشنویه توانست خودش را در لیست طرحهای ملی قرار دهد.
در استان کرمان طرحهای مهمی مطرح شد که از جمله آن طرح توسعه ذوب مس آندی خاتون آباد، طرح احداث انبار کنسانتره مس، طرح احداث کارخانه اسید خاتون آباد و طرح احداث کارخانه تولید اکسیژن مس خاتون آباد بود. تهران هم از افتتاح طرحهای ملی بینصیب نبود؛ در تهران بخش بخار نیروگاه سیکل ترکیبی پرند، فاز دوم تصفیه خانه فاضلاب اسلامشهر و فاز اول تصفیه خانه فاضلاب ملارد، تصفیه خانه فاضلاب مسکن مهر صفادشت و پروژه زیرساخت ابری شبکه ملی اطلاعات تهران اجرایی شد.
کارشناسان حوزه فاوا در گفتوگو با «ایران»:
نسل پنجم تلفن همراه، رشد اقتصاد دیجیتال را رقم میزند
سوسن صادقی
خبرنگار
رئیس جمهوری اول مرداد ماه در جلسه هیأت دولت از راهاندازی نسل پنجم تلفن همراه در تهران خبر داد و اعلام کرد «این نسل بتدریج گسترش مییابد و نسل پنج، فقط یک ابزار ارتباطی نیست و در کنار هوش مصنوعی سکوی پرش اقتصاد دیجیتال ایران است»، اما نسل پنجم ارتباطی چقدر میتواند در پیشبرد اقتصاد دیجیتال مؤثر واقع شود؟ با راهاندازی 5G چه تحولی را در کشور شاهد خواهیم بود؟ به جز بحث زیرساختی چه بسترهای دیگری باید در کشور مهیا شود تا بتوان در اقتصاد دیجیتال موفق عمل کرد؟ کارشناسان حوزه فاوا به سؤالات روزنامه ایران پاسخ میدهند.
5G عامل شکل گیری کسب و کارهای جدید
«با راهاندازی 5G نه تنها پهنای باند و بهدنبال آن آمار کاربران تلفن همراه افزایش مییابد، بلکه منجر به رشد اقتصادی در کشور میشود بنابراین هرچه پهنای باند افزایش یابد، رشد اقتصادی بخصوص در کشورهای در حال توسعه مانند ایران بیشتر خواهد شد.» محمدرضا قدوسی مشاور کسب و کارهای اینترنتی و نوپا با بیان مطلب فوق به «ایران» گفت: طبق گزارشی که بانک جهانی در سال 2016 منتشر کرد، پهنای باند تأثیر مستقیمی بر رشد اقتصادی کشورهای دنیا دارد. یعنی رابطه بین پهنای باند و رشد اقتصادی کشورها کاملاً مشخص است و این رابطه در کشورهای در حال توسعه نیز بیشتر میشود. این مشاور کسب و کارهای نوپا در ادامه به گزارش سال گذشته کالج سلطنتی لندن اشاره کرد و گفت: طبق این گزارش از هر 10 درصد افزایش پهنای باند تلفن همراه که 5G هم در این حوزه قرار میگیرد، منجر به رشد اقتصادی 8 دهم درصدی میشود و تقریباً یک درصد رشد اقتصادی تولید ناخالص ملی کشورها را نیز افزایش میدهد. این موضوع در کشورهای در حال توسعه نیز بیشتر خواهد بود و میتوان 1.2 درصد رشد را برای این کشورها تخمین زد. حال که ما در کشور در حال تبدیل 4G به 5G هستیم با افزایش چند 10 برابری سرعت پهنای باند روبهرو خواهیم شد و این میتواند یکی از ارکان رشد اقتصادی در سال 1400 باشد.
وی درباره اینکه 5G در حوزه کسب و کار دیجیتالی چقدر تحول ایجاد خواهد کرد نیز گفت: در اجلاس داووس 2020 که چند ماه پیش از کرونا برگزار شد، ادعایی مطرح شد مبنی بر اینکه پایه و اساس انقلاب صنعتی چهارم 5G است و این ادعای درستی است. اگر ما انقلاب صنعتی سوم را مبتنی بر دادهها و بر مبنای اینترنت خانگی، 3G و 4G بدانیم؛ 5G قرار است زیربنای تحول اقتصادی انقلاب صنعتی چهارم را برپا کند. وی افزود: به عبارتی وقتی 4G از سال 93 و 94 وارد کشور شد و در تلفن همراه مردم جای گرفت، ما شاهد کسب و کارهای اینترنتی مانند تاکسیهای آنلاین، شبکههای اجتماعی، سامانههای آنلاین فیلم، خریدهای اینترنتی و... بودیم. مهمتر از همه پرداختهای اینترنتی کشور شکل گرفت و حتی موجب دگردیسی و تحول دیجیتال در بانکهای کشور شد، بهطوری که بانک ها به جای افزایش شعب خود، در زمینه بانکداری الکترونیک با هم رقابت میکنند. این کارشناس اعتقاد دارد، طبق گزارش گارتنر 5G روی حوزههای خرده فروشی، سلامتی، پزشکی از راه دور و خودروهای خودران بسیار مؤثر خواهد بود و نه تنها در کسب سود، بلکه در مدلهای کسب و کاری جدید تحول ایجاد خواهد کرد و کسب و کارهای قبلی به شکلهای دیگری فعالیت خواهند کرد و تفاوت جدی با بخش سنتی مشاهده خواهد شد.
قدوسی در ادامه گفت: از سوی دیگر 5G قرار است بهسمت دیگری حرکت کند و ضمن ایجاد تسهیل در کسب و کارهایی که بر بستر 4G ایجاد شده، کمک کند تا ما هیچ وقت احساس عدم اتصال نکنیم. بهعبارتی از این به بعد باید Conectivity یا اتصال را در تمام عرصههای زندگی خود و تمام دستگاههایی که داریم ، احساس کنیم و همه دیتاها را یکجا و یکپارچه داشته باشیم.
این کارشناس کسب و کارهای نوپا از اینکه ایران جزو اولین کشورهایی است که در حال راهاندازی 5G است، ابراز خرسندی کرد و گفت: راهاندازی این فناوری بین کشورها رقابت ایجاد میکند بنابراین اگر این فناوری را به خوبی پیادهسازی کنیم، میتوانیم با کشورهای درجه اول در یک سطح در حال رقابت باشیم و این رقابت میتواند در حوزه فناوری خوب باشد. وی با اشاره به اینکه پیشبینی میشود تا 10 سال آینده دوسوم مردم دنیا از 5G استفاده کنند، افزود: پس عاقلانه است که این فناوری را بهصورت زودهنگام راهاندازی و استفاده کنیم تا بتوانیم جزو کشورهای پیشگام در این حوزه باشیم.
قدوسی گفت: این فناوری در 5 تا 10 سال آینده منجر به کاهش مصرف و همچنین کاهش میزان جابهجایی افراد به میزان 15 درصد نیز خواهد شد و بهدلیل الکترونیکی شدن کسب و کارها، صنایع و به طور کلی حکومت میتواند مشکلات و مخاطرات جوامع را کاهش دهد. این کارشناس معتقد است بعد از برداشتن گام اول که همانا راهاندازی پایلوت آن همزمان با کشورهای توسعه یافته است، بهتر است راه ورود ابزارهای آن برای استفاده همگانی مردم که همانا واردات تلفن همراه 5G است را در کشور فراهم کنیم چون، وقتی کسب و کارهای این فناوری شکل میگیرد که مردم بهصورت همگانی از تلفن همراه 5G استفاده کنند تا راهاندازی کسب و کارها بر این بستر مقرون به صرفه و اقتصادی باشد.
ورود 5G به حوزه اقتصاد
نازنین موسوی مدیر بخش 5G گروه طیف (کانون تفکر مخابرات ایران) نیز اعتقاد دارد که 5G در ادامه نسلهای قبلی یعنی 3G و 4G است و قرار است نه تنها سرویس باکیفیت و با سرعت بالا و با حداقل تأخیر ارائه دهد، بلکه تفاوت عمده آن با نسلهای قبلی این است که وارد حوزه تجارت، اقتصاد، صنایع و کسب و کارها میشود و به اقتصاد دیجیتالی سرعت میبخشد.
موسوی به «ایران» گفت: مشتریان نسلهای قبلی بیشتر (B2C (Business to Consumer یعنی مصرفکننده و تولیدکننده بود ولی 5G قرار است بحث جدیدی باز کرده و به حوزههای
(B2B (Business to Business تولیدکننده با تولیدکننده و
(B2G (Business to Government یعنی تولیدکننده با دولت نیز خدمات ارائه دهد.
وی با اشاره به اینکه این روزها از انقلاب صنعتی چهارم زیاد نام برده میشود، افزود: انقلاب صنعتی چهارم یعنی هوشمندسازی و استفاده از ساز و کارهای هوشمندسازی مانند روباتیک هوشمند، پردازشهای ابری و... است و برای این کار نیاز به برقراری ارتباط قوی و باکیفیت و با سرعت بالا بین شبکه مهندسان و روباتیکها وجود دارد تا فعالیتهای هوشمندسازی به درستی و با تأخیر بسیار اندک انجام شود و این کارها را 5G فراهم میکند. مدیربخش5G گروه طیف در ادامه گفت: 5G بسیار فناوری کاربردی برای اقتصاد دیجیتالی است و هماکنون در کره جنوبی و چین بهصورت پایلوت در حوزههای حملونقل (خودرو خودران)، پزشکی از راه دور، سرگرمی و رسانه و... در حال اجراست و البته کشور ما نیز در زمینه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در حوزه حملونقل، پزشکی و... قدمهایی را برداشته است.
اما این کارشناس، راهاندازی زیرساخت 5G را کافی ندانست و افزود: برای موفقیت در این حوزه باید تعاملات بین بخشی قوی را شکل داد چون در این فناوری فقط وزارت ارتباطات نقش ندارد و برای توسعه شبکه 5G نیاز است تمام فعالان این فناوری یعنی وزارتخانههای صمت، بهداشت، شهرداری و... درگیر آن شوند.
موسوی در ادامه گفت: البته از آنجایی که نقشه راه پیادهسازی این فناوری از سوی سازمان رگولاتوری تدوین شده است بنابراین کمیتههای مختلفی نیز تعریف شده تا فعالان و ذینفعان با هم درباره خط مشی آن گفتوگو کنند تا بتوان با تعاملات بین بخشی اکوسیستم 5G را تشکیل داد و بهسمت اقتصاد دیجیتالی حرکت کرد که بههمین دلیل برای حرکت به سمت این هدف باید بازیگران آن با یکدیگر تعامل داشته باشند.
5G نسل ارتباطی کاربردی
«5G فقط تغییر تکنولوژی و عبور از نسل قدیمی یعنی 4G نیست و علاوه بر افزایش سرعت و کیفیت ارتباطی بحث کاربردهای این فناوری نیز مطرح است.» مهدی روحانینژاد مدیر فروم اینترنت اشیا با بیان مطلب فوق به «ایران» گفت: همانطور که رئیس جمهوری نیز به آن اشاره کردند، 5G در کنار بحث هایی مانند هوش مصنوعی و اینترنت اشیا معنا مییابد و کشور را به سمت هوشمندسازی پیش میبرد بههمین دلیل حرکت بهسمت هوشمندسازی نقطه متمایزکننده این نسل ارتباطی با نسلهای پیشین آن است.
مدیر فروم اینترنت اشیا با بیان اینکه شعار کنفرانس جهانی سال گذشته 5G نیز «هوشمندی در ارتباط» بود، افزود: اگر فقط هدف تغییر تکنولوژی و حرکت از 4G به 5G باشد، دیدگاه ناقصی خواهد بود، چرا که هوشمندی است که اقتصاد دیجیتالی را به وجود میآورد بنابراین باید مدیریتی شکل بگیرد که با پیادهسازی 5G بتوان بهسمت هوشمندسازی و بهدنبال آن به سمت اقتصاد دیجیتالی حرکت کرد.
وی افزود: همگانی شدن 5G چندسالی طول خواهد کشید و اکنون طبق نقشه راهی که در سازمان رگولاتوری تدوین شده، قرار است تا پایلوت آن در پژوهشگاه ارتباطات با کمک بخش خصوصی در کشور راهاندازی شود. هدف بعدی نیز این است که تا سال 1403 تجاریسازی شود بنابراین از همین امروز فرصت داریم تا هوشمندسازی را مدیریت کنیم.
روحانینژاد در ادامه گفت: با آمدن5G تحول بزرگی ایجاد میشود از اینرو وقتی لوازم آن را پیاده سازی کنیم و ارائه دهیم مردم نیز علاقهمند میشوند، چرا که نه تنها هزینههای آنها را کاهش میدهد، بلکه میتواند بهرهوری آنها را در زندگی عادی و کاریشان متحول کند.
آخرین مأموریت آتش نشان فداکار
گروه حوادث/ یکی از مأموران آتشنشانی تهران هنگام خاموش کردن آتش مغازه لوازم خانگی در خیابان شوش بشدت مصدوم شد و در بیمارستان جان باخت.
بهگزارش پایگاه خبری ۱۲۵، ساعت 20:35 پنجشنبه آتشسوزی در یک واحد مغازه در خیابان شوش خیابان صابونیان به سامانه ۱۲۵ آتشنشانی تهران اعلام شد که بیدرنگ با هماهنگی ستاد فرماندهی سازمان آتشنشانی تهران نیروهای آتشنشانی سه ایستگاه بههمراه خودروهای پشتیبانی در مدت زمان کمتر از ۴ دقیقه به محل آتشسوزی رسیده و مشغول عملیات شدند.
جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران در مورد جزئیات این حادثه گفت: محل آتشسوزی یک سرا(گاراژ) بود که این مغازه با کاربری عرضه و فروش لوازم خانگی در آن قرار داشت. مغازه هایی که از پشت بام آن دود خارج می شد شناسایی و در اتوماتیک آن با ابزار باز شد.ملکی ادامه داد: حجم بسیار زیادی از دود و حرارت پس از باز شدن در مغازه بیرون زد ولی آتشنشانان برای مهار آتش بسرعت وارد مغازه شدند و مشخص شد محل آتش در زیر زمین بوده است. در این مغازه یک چاهک مخصوص بالابر به عمق 3 الی 4 متر وجود داشت که یکی از آتشنشان ها به نام مرتضی حیدری بهدلیل شدت دود و حرارت متوجه این چاه نشد و به داخل آن سقوط کرد. با توجه به وضعیت جسمانی شدید و وخیمی که این آتشنشان داشت وی تحویل عوامل اورژانس شد و به بیمارستان انتقال یافت اما ساعتی بعد بر اثر شدت مصدومیت جان باخت. آتش مغازه نیز دقایقی بعد خاموش شد و پساز ایمنسازی محل، آتشنشانها محل را ترک کردند.
بهگزارش پایگاه خبری ۱۲۵، ساعت 20:35 پنجشنبه آتشسوزی در یک واحد مغازه در خیابان شوش خیابان صابونیان به سامانه ۱۲۵ آتشنشانی تهران اعلام شد که بیدرنگ با هماهنگی ستاد فرماندهی سازمان آتشنشانی تهران نیروهای آتشنشانی سه ایستگاه بههمراه خودروهای پشتیبانی در مدت زمان کمتر از ۴ دقیقه به محل آتشسوزی رسیده و مشغول عملیات شدند.
جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران در مورد جزئیات این حادثه گفت: محل آتشسوزی یک سرا(گاراژ) بود که این مغازه با کاربری عرضه و فروش لوازم خانگی در آن قرار داشت. مغازه هایی که از پشت بام آن دود خارج می شد شناسایی و در اتوماتیک آن با ابزار باز شد.ملکی ادامه داد: حجم بسیار زیادی از دود و حرارت پس از باز شدن در مغازه بیرون زد ولی آتشنشانان برای مهار آتش بسرعت وارد مغازه شدند و مشخص شد محل آتش در زیر زمین بوده است. در این مغازه یک چاهک مخصوص بالابر به عمق 3 الی 4 متر وجود داشت که یکی از آتشنشان ها به نام مرتضی حیدری بهدلیل شدت دود و حرارت متوجه این چاه نشد و به داخل آن سقوط کرد. با توجه به وضعیت جسمانی شدید و وخیمی که این آتشنشان داشت وی تحویل عوامل اورژانس شد و به بیمارستان انتقال یافت اما ساعتی بعد بر اثر شدت مصدومیت جان باخت. آتش مغازه نیز دقایقی بعد خاموش شد و پساز ایمنسازی محل، آتشنشانها محل را ترک کردند.
«ایران» از چگونگی صرف هزینههای مراسم ختم جانباختگان کرونا گزارش میدهد
از نذر ماسک برای نیازمندان تا ساخت بیمارستان
مهسا قویقلب
خبرنگار
این روزها با اوج گرفتن شیوع ویروس کرونا در کشور، خیلی از خانوادهها ی جان باختگان حتی از برگزاری مراسم تشییع ساده هم محروم شدهاند، چه برسد به اینکه مراسم ختم، سوم، هفتم یا چهلم بگیرند. برخی از آنها به دلیل اینکه نمیتوانند مجلس ختم برگزار کنند هزینههای این مراسم را صرف امور خیر کردند و برخی دیگر هم در اقدامی خداپسندانه هزینه مراسم ختم عزیزشان را برای خرید ماسک و مواد ضدعفونی کننده برای نیازمندان و ساخت درمانگاه و بیمارستان در مناطق محروم اختصاص میدهند.
کمک به ساخت درمانگاه
نرگس، دختر مجردی بود که حدود ۳۲ سال سن داشت. از ۱۸ سالگی کار میکرد و این اواخر برای خودش آپارتمان کوچکی خریده بود، اما بیماری کرونا امانش نداد تا از زندگی لذت ببرد. اواخر اسفند ماه بود که دچار ضعف و بیحالی شد و به خیال اینکه یک سرماخوردگی ساده است شروع به خوددرمانی کرد، اما وقتی فهمید که به بیماری کرونا مبتلا شده که دیگر کار از کار گذشته بود و به ناچار در یکی از بیمارستانهای پایتخت بستری شد. یک روز تماسی با مادرش گرفت و گفت که مرا به آیسییو میبرند، فکر نمیکنم دیگر بتوانم تو را ببینم. بعد از چند روز به دستگاه ونتیلاتور (دستگاه تنفس مصنوعی) وصل شد و در نهایت بیست روز بعد فوت کرد. خانواده نرگس، هنگام خاکسپاری در بهشت زهرا(س) فقط میتوانستند از دور پیکر جگرگوشهشان را نگاه کنند. هیچ مراسمی گرفته نشد، نه ختمی و نه سوم و هفتمی. نرگس در روزهای آخر عمر خود وصیت کرده بود که آپارتمان کوچکش به همراه یک دستگاه گوشی موبایلی را که داشت بفروشند. نرگس اصالتاً اهل همدان بود، میدانست که درمانگاهی در حال ساخت در همدان وجود دارد. به همین خاطر وصیت کرد همه پولی را که از فروش آپارتمان و گوشی موبایل به دست میآید، صرف کمک به ساخت آن درمانگاه در همدان شود.
خرید ماسک و مواد ضدعفونیکننده برای نیازمندان
کیوان کارمند یکی از بانکها حدود ۴۰ سال سن داشت. متأهل بود و پسر شش سالهای داشت. یک ماه پیش به کرونا مبتلا شد، علیرغم اینکه تب و لرزهای مکرر داشت، همچنان برای دادن آزمایش مقاومت میکرد. روزی که به بیمارستان رفت، نمیتوانست روی پاهایش بایستد؛ در طول روز از طریق موبایل با خانوادهاش در بیمارستان صحبت میکرد. به پسرش مانی کوچولو قول داده بود که آخر هفته به خانه برمیگردد و او را به گردش میبرد، اما افسوس که آخر هفته رسید و مانی کوچولو و مادرش غریبانه در گوشهای شاهد خاکسپاری عزیزشان بودند. خانواده کیوان هم مثل بقیه خانوادههایی که بر اثر کرونا یا به دلایل دیگر عزیزشان را از دست داده بودند، نتوانستند هیچ مراسم ترحیمی بگیرند. از آن جایی که کیوان به دلیل کرونا فوت شده بود، فامیل و دوستان هم به دیدار آنها نمیآمدند. پدر کیوان در گفتوگو با «ایران» میگوید: از اینکه نمیتوانیم برای فرزندمان مجلس ختمی بگیریم ناراحتیم اما چارهای نداریم چون هرگونه تجمعی میتواند خیلیها را به این بیماری مبتلا کند و ما حاضر نیستیم کسی دچار بیماری و یا مشکلی شود، به همین خاطر تلفنی به اقوام و آشنایان اطلاع دادیم که کل هزینههای مراسم اعم از مسجد، پذیرایی، اتوبوس و... صرف خرید ماسک و مواد ضدعفونی کننده میشود و بین افراد بیبضاعت و نیازمند با رعایت پروتکلهای بهداشتی توزیع خواهد شد. خوشبختانه این کار مورد استقبال اکثر فامیل و دوستان قرار گرفت و برخی اقوام نیز خودشان اعلام کردند که جداگانه این کار را برای خیرات انجام میدهند.
شیرخوارگاهها را دریابیم
زینب ۵۴ سال سن داشت، کرونا گرفت و با سردرد بدی که نشان از سکته داشت او را راهی بیمارستان کردند. متأسفانه بعد از چند روز جدال با مرگ در حالی که پزشکان اعلام کردند دچار مرگ مغزی شده جانش را تسلیم کرد و در نهایت با اجازه خانواده، در بیمارستان مسیح دانشوری تمام اعضای بدن او را که سالم بودند، اهدا کردند. خانواده زینب هم نتوانستند مراسم بگیرند، برادرش در گفتوگو با «ایران» میگوید: خواهرم همیشه در همه مراسم ختم فامیل سنگ تمام میگذاشت، اما بیماری کرونا اجازه نداد تا ما بتوانیم مراسمی در شأن او برگزار کنیم، حتی این بیماری لعنتی نگذاشت برای گرامیداشت یاد عزیزمان یک جعبه خرما پخش کنیم. او درباره صرف هزینههای مراسم ختم میافزاید: خانواده بخصوص پسرهایش پیشنهاد کردند که کل خرج مراسم را به شیرخوارگاه کودکان یتیم بدهیم چرا که خودش هم در دوران حیاتش بارها برای شیرخوارگاه کودکان نذر و خیرات کرده بود به همین خاطر ما هم کل هزینه مراسم ختم اعم سوم، هفتم و چهلم را یکجا به شیرخوارگاهی در تهران دادیم. من فکر میکنم حالا که کرونا اجازه سوگواری جمعی را نمیدهد بهتر است برای شادی جانباختگان کرونا خانوادههای آنها برای شادی روح عزیزشان از طریق خیرات و بخشش به هموطنان نیازمند کمک کنند.
هزینههای عزاداری را به سمت آبادانی در مناطق محروم ببریم
سعید معدنی، جامعهشناس، با اشاره به اینکه فرهنگ عزاداری در کشور ما بیشتر برای تسلی دادن خانوادههای بازمانده بوده است، به «ایران» میگوید: در طول تاریخ در زمانهای گذشته، گرفتن مراسم مفصل عزاداری برای متوفی بیشتر بین ثروتمندان باب بوده، این در حالی است که در افرادی که وضعیت مالی پایینتری داشتند، مراسم نیز بسیار ساده تر بود و فامیل برای تسلی دادن بازماندهها، به دیدار آنها میآمدند. اما خانواده افراد پولدار مراسم عزا هم مجللتر بود، اما در چند دهه اخیر شاهد بودیم که چشم و همچشمیها درخصوص گرفتن مراسم ختم، هفتم و چهلم زیاد شده بود و همه میخواستند در اینکه مراسمی در شأن خانواده داشته باشند، از بقیه پیشی بگیرند. نکته اینجاست که با آمدن کرونا داستان به کلی عوض شد.
این جامعهشناس در ادامه میافزاید: در این روزهایی که کرونا شیوع پیدا کرده، تجمع کردن برای همه ممنوع است و دیگر ثروتمند و فقیر نمیشناسد، اما همه این افراد سعی دارند هزینههایی را که قبلاً صرف مراسم مختلف میکردند به سوی خیرات عمومی هدایت کنند. اگرچه این نکته مثبت است اما نباید فراموش کرد که حضور دیگران در مراسم تشییع و ختم سبب تسلای بازماندگان میشد و کمک میکرد تا خانواده متوفی از انکار مرگ عزیز خود به باور فقدان او برسند. به گفته او، این قضیه میتواند خلأها و آسیبهای روانی زیادی وارد کند، اما چارهای نیست و فعلاً از گرفتن مراسم و ایجاد هرنوع تجمعی منع شدهایم. درخصوص صرف هزینههای سنگینی که قبلاً برای ختم و عزاداریها گرفته میشد، مبحث پیچیده اجتماعی به میان میآید. در این حوزه، همه از گرفتن تاج گلهای آنچنانی و با تعداد زیاد برای متوفی گلایه داشتند، اما قضیه به همین گل گرفتنها و خرما و حلوا خریدنها ختم نمیشود، بلکه مشکل اینجاست که همین عدم تهیه تاج گلها اشتغالهایی را تعطیل کرده است. به عنوان مثال گلخانهها و گلفروشیها تحت تأثیر این قضیه قرار گرفتند، دولت و متولیان امر باید در نظر داشته باشند که مشاغلی در این حوزه تحت تأثیر قرار گرفته، اما نکته اینجاست که همه هزینههای ناشی از عزاداریها را صاحب عزا برعهده نداشت بلکه بخشی از آن را فامیل برعهده داشتند. مانند تهیه گل و در نهایت خانواده متوفی سعی میکرد، حتی اگر توان مالی پایینی داشت با همه نداری، بتواند مراسم ختم درخوری را تدارک ببیند. اینچنین مراسم و آیینهای قدیمی در کشور ما هم ریشههای روانشناختی، جامعهشناختی دارد و هم ابعاد اقتصادی را در بر میگیرند. اما حالا که همه اقشار از گرفتن چنین مراسمی منع شدهاند، کمکم باید یاد بگیریم هزینههایی را که از برگزار نشدن مراسم باقی میماند، صرف افراد نیازمند کنیم. هرچند، تضمینی وجود ندارد که خانواده متوفی قطعاً چنین هزینههایی کند اما این امر صرفاً اخلاقی و اعتقادی است و لازم است که بهتدریج در جامعه جا بیفتد. باید به سمتی حرکت کنیم که از خود سؤال کنیم، آیا میخواهیم خودمان را مطرح کنیم یا جامعه درست شود؟ چقدر خوب است که این هزینهها به جای اینکه صرف شام و ناهار دادن به افرادی شود شکمشان سیر است، به سمت روستاها و مناطق محروم سوق پیدا کند. تکمیل ساخت یک مدرسه روستایی قطعاً تأثیر و ماندگاری بسیار بیشتری دارد تا برگزاری مراسمی که تا پیش از این، برای متوفی گرفته میشد.
خبرنگار
این روزها با اوج گرفتن شیوع ویروس کرونا در کشور، خیلی از خانوادهها ی جان باختگان حتی از برگزاری مراسم تشییع ساده هم محروم شدهاند، چه برسد به اینکه مراسم ختم، سوم، هفتم یا چهلم بگیرند. برخی از آنها به دلیل اینکه نمیتوانند مجلس ختم برگزار کنند هزینههای این مراسم را صرف امور خیر کردند و برخی دیگر هم در اقدامی خداپسندانه هزینه مراسم ختم عزیزشان را برای خرید ماسک و مواد ضدعفونی کننده برای نیازمندان و ساخت درمانگاه و بیمارستان در مناطق محروم اختصاص میدهند.
کمک به ساخت درمانگاه
نرگس، دختر مجردی بود که حدود ۳۲ سال سن داشت. از ۱۸ سالگی کار میکرد و این اواخر برای خودش آپارتمان کوچکی خریده بود، اما بیماری کرونا امانش نداد تا از زندگی لذت ببرد. اواخر اسفند ماه بود که دچار ضعف و بیحالی شد و به خیال اینکه یک سرماخوردگی ساده است شروع به خوددرمانی کرد، اما وقتی فهمید که به بیماری کرونا مبتلا شده که دیگر کار از کار گذشته بود و به ناچار در یکی از بیمارستانهای پایتخت بستری شد. یک روز تماسی با مادرش گرفت و گفت که مرا به آیسییو میبرند، فکر نمیکنم دیگر بتوانم تو را ببینم. بعد از چند روز به دستگاه ونتیلاتور (دستگاه تنفس مصنوعی) وصل شد و در نهایت بیست روز بعد فوت کرد. خانواده نرگس، هنگام خاکسپاری در بهشت زهرا(س) فقط میتوانستند از دور پیکر جگرگوشهشان را نگاه کنند. هیچ مراسمی گرفته نشد، نه ختمی و نه سوم و هفتمی. نرگس در روزهای آخر عمر خود وصیت کرده بود که آپارتمان کوچکش به همراه یک دستگاه گوشی موبایلی را که داشت بفروشند. نرگس اصالتاً اهل همدان بود، میدانست که درمانگاهی در حال ساخت در همدان وجود دارد. به همین خاطر وصیت کرد همه پولی را که از فروش آپارتمان و گوشی موبایل به دست میآید، صرف کمک به ساخت آن درمانگاه در همدان شود.
خرید ماسک و مواد ضدعفونیکننده برای نیازمندان
کیوان کارمند یکی از بانکها حدود ۴۰ سال سن داشت. متأهل بود و پسر شش سالهای داشت. یک ماه پیش به کرونا مبتلا شد، علیرغم اینکه تب و لرزهای مکرر داشت، همچنان برای دادن آزمایش مقاومت میکرد. روزی که به بیمارستان رفت، نمیتوانست روی پاهایش بایستد؛ در طول روز از طریق موبایل با خانوادهاش در بیمارستان صحبت میکرد. به پسرش مانی کوچولو قول داده بود که آخر هفته به خانه برمیگردد و او را به گردش میبرد، اما افسوس که آخر هفته رسید و مانی کوچولو و مادرش غریبانه در گوشهای شاهد خاکسپاری عزیزشان بودند. خانواده کیوان هم مثل بقیه خانوادههایی که بر اثر کرونا یا به دلایل دیگر عزیزشان را از دست داده بودند، نتوانستند هیچ مراسم ترحیمی بگیرند. از آن جایی که کیوان به دلیل کرونا فوت شده بود، فامیل و دوستان هم به دیدار آنها نمیآمدند. پدر کیوان در گفتوگو با «ایران» میگوید: از اینکه نمیتوانیم برای فرزندمان مجلس ختمی بگیریم ناراحتیم اما چارهای نداریم چون هرگونه تجمعی میتواند خیلیها را به این بیماری مبتلا کند و ما حاضر نیستیم کسی دچار بیماری و یا مشکلی شود، به همین خاطر تلفنی به اقوام و آشنایان اطلاع دادیم که کل هزینههای مراسم اعم از مسجد، پذیرایی، اتوبوس و... صرف خرید ماسک و مواد ضدعفونی کننده میشود و بین افراد بیبضاعت و نیازمند با رعایت پروتکلهای بهداشتی توزیع خواهد شد. خوشبختانه این کار مورد استقبال اکثر فامیل و دوستان قرار گرفت و برخی اقوام نیز خودشان اعلام کردند که جداگانه این کار را برای خیرات انجام میدهند.
شیرخوارگاهها را دریابیم
زینب ۵۴ سال سن داشت، کرونا گرفت و با سردرد بدی که نشان از سکته داشت او را راهی بیمارستان کردند. متأسفانه بعد از چند روز جدال با مرگ در حالی که پزشکان اعلام کردند دچار مرگ مغزی شده جانش را تسلیم کرد و در نهایت با اجازه خانواده، در بیمارستان مسیح دانشوری تمام اعضای بدن او را که سالم بودند، اهدا کردند. خانواده زینب هم نتوانستند مراسم بگیرند، برادرش در گفتوگو با «ایران» میگوید: خواهرم همیشه در همه مراسم ختم فامیل سنگ تمام میگذاشت، اما بیماری کرونا اجازه نداد تا ما بتوانیم مراسمی در شأن او برگزار کنیم، حتی این بیماری لعنتی نگذاشت برای گرامیداشت یاد عزیزمان یک جعبه خرما پخش کنیم. او درباره صرف هزینههای مراسم ختم میافزاید: خانواده بخصوص پسرهایش پیشنهاد کردند که کل خرج مراسم را به شیرخوارگاه کودکان یتیم بدهیم چرا که خودش هم در دوران حیاتش بارها برای شیرخوارگاه کودکان نذر و خیرات کرده بود به همین خاطر ما هم کل هزینه مراسم ختم اعم سوم، هفتم و چهلم را یکجا به شیرخوارگاهی در تهران دادیم. من فکر میکنم حالا که کرونا اجازه سوگواری جمعی را نمیدهد بهتر است برای شادی جانباختگان کرونا خانوادههای آنها برای شادی روح عزیزشان از طریق خیرات و بخشش به هموطنان نیازمند کمک کنند.
هزینههای عزاداری را به سمت آبادانی در مناطق محروم ببریم
سعید معدنی، جامعهشناس، با اشاره به اینکه فرهنگ عزاداری در کشور ما بیشتر برای تسلی دادن خانوادههای بازمانده بوده است، به «ایران» میگوید: در طول تاریخ در زمانهای گذشته، گرفتن مراسم مفصل عزاداری برای متوفی بیشتر بین ثروتمندان باب بوده، این در حالی است که در افرادی که وضعیت مالی پایینتری داشتند، مراسم نیز بسیار ساده تر بود و فامیل برای تسلی دادن بازماندهها، به دیدار آنها میآمدند. اما خانواده افراد پولدار مراسم عزا هم مجللتر بود، اما در چند دهه اخیر شاهد بودیم که چشم و همچشمیها درخصوص گرفتن مراسم ختم، هفتم و چهلم زیاد شده بود و همه میخواستند در اینکه مراسمی در شأن خانواده داشته باشند، از بقیه پیشی بگیرند. نکته اینجاست که با آمدن کرونا داستان به کلی عوض شد.
این جامعهشناس در ادامه میافزاید: در این روزهایی که کرونا شیوع پیدا کرده، تجمع کردن برای همه ممنوع است و دیگر ثروتمند و فقیر نمیشناسد، اما همه این افراد سعی دارند هزینههایی را که قبلاً صرف مراسم مختلف میکردند به سوی خیرات عمومی هدایت کنند. اگرچه این نکته مثبت است اما نباید فراموش کرد که حضور دیگران در مراسم تشییع و ختم سبب تسلای بازماندگان میشد و کمک میکرد تا خانواده متوفی از انکار مرگ عزیز خود به باور فقدان او برسند. به گفته او، این قضیه میتواند خلأها و آسیبهای روانی زیادی وارد کند، اما چارهای نیست و فعلاً از گرفتن مراسم و ایجاد هرنوع تجمعی منع شدهایم. درخصوص صرف هزینههای سنگینی که قبلاً برای ختم و عزاداریها گرفته میشد، مبحث پیچیده اجتماعی به میان میآید. در این حوزه، همه از گرفتن تاج گلهای آنچنانی و با تعداد زیاد برای متوفی گلایه داشتند، اما قضیه به همین گل گرفتنها و خرما و حلوا خریدنها ختم نمیشود، بلکه مشکل اینجاست که همین عدم تهیه تاج گلها اشتغالهایی را تعطیل کرده است. به عنوان مثال گلخانهها و گلفروشیها تحت تأثیر این قضیه قرار گرفتند، دولت و متولیان امر باید در نظر داشته باشند که مشاغلی در این حوزه تحت تأثیر قرار گرفته، اما نکته اینجاست که همه هزینههای ناشی از عزاداریها را صاحب عزا برعهده نداشت بلکه بخشی از آن را فامیل برعهده داشتند. مانند تهیه گل و در نهایت خانواده متوفی سعی میکرد، حتی اگر توان مالی پایینی داشت با همه نداری، بتواند مراسم ختم درخوری را تدارک ببیند. اینچنین مراسم و آیینهای قدیمی در کشور ما هم ریشههای روانشناختی، جامعهشناختی دارد و هم ابعاد اقتصادی را در بر میگیرند. اما حالا که همه اقشار از گرفتن چنین مراسمی منع شدهاند، کمکم باید یاد بگیریم هزینههایی را که از برگزار نشدن مراسم باقی میماند، صرف افراد نیازمند کنیم. هرچند، تضمینی وجود ندارد که خانواده متوفی قطعاً چنین هزینههایی کند اما این امر صرفاً اخلاقی و اعتقادی است و لازم است که بهتدریج در جامعه جا بیفتد. باید به سمتی حرکت کنیم که از خود سؤال کنیم، آیا میخواهیم خودمان را مطرح کنیم یا جامعه درست شود؟ چقدر خوب است که این هزینهها به جای اینکه صرف شام و ناهار دادن به افرادی شود شکمشان سیر است، به سمت روستاها و مناطق محروم سوق پیدا کند. تکمیل ساخت یک مدرسه روستایی قطعاً تأثیر و ماندگاری بسیار بیشتری دارد تا برگزاری مراسمی که تا پیش از این، برای متوفی گرفته میشد.
مدیرعامل شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی در گفتوگو با «ایران»:
فرودگاهها بهخاطر کرونا زیان بالایی دیدند
سهیلا یادگاری
خبرنگار
شیوع کرونا در جهان، نخستین اثراتش را بر فعالیت ایرلاینها گذاشت. با کاهش و لغو سفرها، بسیاری از پروازها در سراسرجهان به حالت تعلیق درآمد و به همین دلیل کاهش درآمدهای بخش هوایی در این شرایط چشمگیر است. تأثیر کرونا بر صنعت هوایی کشور چگونه بوده و کدام فرودگاهها بیشتر از این شرایط متضرر شده اند؟ بیشترین پروازهایی که در این مدت لغو یا کاهش داشته، مربوط به کدام استانها است؟ سیاوش امیرمکری، مدیرعامل شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی به این پرسشها و سؤالات دیگر در مورد وضعیت پروازها پاسخ داده است.
شیوع کرونا شاید تأثیر کمتری برپروازهای پرتقاضا داشته باشد اما پروازهای هفتگی یا بین استانی چقدر از این شرایط متضرر شده است؟
در زمان اوج شیوع کرونا در ابتدای سال 99 پروازهای مسافری بیش از 80 درصد کاهش یافت و اما با کمتر شدن بیماری و افزایش پروازها در برخی از فرودگاههای بزرگ مانند مهرآباد، مشهد و اصفهان، ترافیک آنها به حدود 60 درصد از میزان نشست و برخاست سال گذشته بازگشتند اما متأسفانه با شیوع مجدد این بیماری، شاهد کاهش ترافیک در سفرهای داخلی هستیم.
در فرودگاه مهرآباد نشست و برخاست هواپیماها در سه ماهه ابتدای سال 99 نسبت به مدت مشابه سال قبل 41 درصد کاهش، اعزام و پذیرش مسافر 53 درصد کاهش و ارسال و پذیرش بار و پست 55 درصد کاهش دارد. در فرودگاه شهید هاشمینژاد مشهد میزان نشست و برخاست هواپیما در سه ماهه ابتدایی امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل 66 درصد کاهش، اعزام و پذیرش مسافر 75 درصد کاهش و ارسال و پذیرش بار و پست 80 درصد کاهش داشته است.
همچنین در فرودگاه شیراز نشست و برخاست هواپیماها 54 درصد کاهش، اعزام و پذیرش مسافر 61 درصد کاهش و ارسال و پذیرش بار و پست 69 درصد کاهش داشته است.در فرودگاه امام خمینی(ره) در سه ماهه ابتدایی امسال میزان نشست و برخاست هواپیماها 89 درصد کاهش، اعزام و پذیرش مسافر 96 درصد کاهش و ارسال و پذیرش بار و پست نیز 81 درصد کاهش داشته است.
اما بیشترین سهم نشست و برخاست فرودگاهها در خردادماه 1399 مربوط به فرودگاه مهرآباد با 35.52 درصد است.
از سوی دیگر، در روند عادی بهرهبرداری از فرودگاههای کشور، افزایش رشد سالانه حداقل در حدود 5 درصد پیشبینی شده بود که متأسفانه با شروع کرونا نه تنها رشد پیشبینی شده محقق نشد، بلکه منجر به کاهش بسیار زیاد فعالیت فرودگاهها و بعضاً عدم بهرهبرداری از زیرساختهای ایجاد شده در دوران شیوع کرونا شد که این امر خسارت های بسیار زیادی را به شرکت تحمیل کرد. عملکرد فرودگاه های تحت مدیریت شرکت نیز بر اساس میزان شیوع کرونا و وضعیت شهرهایی که فرودگاه در آن واقع شدهاند، از نظر سطح هشدار متغیر بوده است.
طی چند سال اخیر فرودگاههای شهرهای کوچک، مانند فرودگاه رامسرراهاندازی شد، یا پروازهای بین استانی افزایش یافت. وضعیت پروازی این استانها بهخاطر کرونا چه تغییراتی کرده است؟
در این ایام در فرودگاههایی که طی سالهای اخیر راهاندازی شدهاند و همچنین فرودگاههای کوچکتر، مسافران بسیار کمی تردد کردند و اکثر ایرلاینها پروازهای خود را در این مسیرها لغو کردهاند. بهطور نمونه، با وجود سطح هشدار بالا و قرمز بودن شرایط طی ماههای اسفند 98و فروردین 1399 تعداد پروازهای داخلی فرودگاه رامسر عملاً به صفر رسید و پروازهای فرودگاه رشت در مسیر تردد به تبریز درکل ابطال و در مسیر مشهد هم بسیار محدود انجام پذیرفت. با کاهش تدریجی سطح هشدار این استانها در اردیبهشت و خرداد ماه، عملیات پروازی روند افزایشی یافته و با شیب ملایم در حال گذر به شرایط ثبات قابل اطمینان است.
بهطور کلی، در سه ماهه نخست امسال نسبت به سه ماهه نخست سال قبل در تعداد پرواز در حدود 51 درصد و در اعزام و پذیرش مسافر در حدود 64 درصد کاهش داشتهایم.
بهخاطر شیوع کرونا، فرودگاهی در کشور تعطیل شده است؟
شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران نه تنها در این مدت فرودگاهی را تعطیل نکرده است، بلکه تمام تمهیدات لازم را به منظور پذیرش مسافران و ایرلاینها با رعایت موازین اعلامی از سوی وزارت بهداشت در این شرایط خاص در دستور کار خود قرار داده است. لازم به ذکر است در مواقعی شرکتهای هواپیمایی بهدلیل کاهش تعداد مسافر در برخی از مسیرها، اقدام به لغو پروازها کردهاند.
شیوع کرونا چقدر از درآمد فرودگاههای کشور کاسته است؟
تأثیر مستقیم کرونا روی پروازهای عبوری بهعنوان منبع اصلی درآمدهای شرکت، به گونهای بوده است که تعداد پروازهای عبوری که قبل از کرونا به حدود 700 پرواز روزانه نیز میرسید در شرایط کرونا به نازلترین سطح خود در طول تاریخ شرکت (حدود 130 پرواز) رسید. در نتیجه این شرایط، درآمدهای متناظر با این فعالیت با کاهش حدود 80 درصدی درآمدهای عبوری و حدود 70 درصد درآمدهای ناشی از پروازهای داخلی نزول کرد که این امر با توجه به روند رو به بهبود، بتدریج در حال افزایش است و در حال حاضر تعداد پروازهای عبوری به حدود 260 پرواز در روز رسیده است.
برنامههای ارتقای فرودگاهها در این شرایط چگونه پیش میرود؟
ارائه سرویسهای عملیاتی با وجود کرونا بدون وقفه دنبال میشود. نصب سوئیچینگ مهرآباد، 28 پروژه عمرانی در فرودگاهها و ساخت سایت رادار «تنگ ریز» شیراز، از نمونههای این اقدامات است. با کاهش پروازها عملیات عمرانی در برخی از فرودگاهها سرعت گرفته است. بهطور کلی شیوع کرونا باعث کاهش تقاضای سفرهای هوایی، کاهش فرکانس پروازی شرکتهای هواپیمایی و در نتیجه کاهش استفاده از امکانات و زیرساختهای فرودگاهی شده است.
برای کاهش اثرات این بحران پیشبینی نشده، برنامه ای دارید؟
برای مقابله با چنین شرایط بحرانی بیسابقه و پیشبینی نشده، شرکت در قالب دو برنامه کوتاه مدت که شامل؛ ایجاد امکانات و شرایط لازم برای ضدعفونی کردن اماکن، بررسی دمای بدن و تب مسافران و کارکنان، رعایت فاصله فیزیکی، استقرار تجهیزات و دستگاههای ضدعفونی دست کارکنان و مسافران، بهکارگیری جداکنندههای نایلونی، تعطیلی اماکن، تسهیلات و امکانات غیر ضروری، ایجاد محدودیت برای دسترسی به بخشهای بلااستفاده ترمینالها، انجام تستهای پزشکی و تمهیدات لازم برای آزمایش کرونا و ارائه دستورالعملها و ضوابط راهنما و در برنامه بلند مدت موضوعاتی از قبیل ترویج فرهنگ سلامتی و رعایت بهداشت، گسترش و استفاده از سیستمهای اتوماسیون و حذف نیروی انسانی و تعاملات نزدیک بین مسافران و پرسنل از طریق ابزارهای(Touch Less)، برقراری تعامل پایدار با وزارت بهداشت و مسئولان مربوطه، تعیین و بازتعریف نقشها و مسئولیتهای واحدها و سازمانهای مختلف، بازتعریف قراردادهای بهرهبرداری از اماکن فرودگاهی، بازطراحی جریان حرکت مسافر در ترمینالهای مسافری در دستور کار شرکت قرار دارد.
بیشترین ضرر و زیان و کاهش مسافر یا پرواز مربوط به کدام فرودگاه است؟
فرودگاههایی که تعداد پرواز کمی در هفته داشتند، با ابطال پروازها، بیشتر متضرر شدهاند. البته این اثر بر فرودگاههای بزرگ ملموس است. به طور کلی عملکرد همه فرودگاهها با توجه به شرایط ناشی از کرونا با ضرر و زیان مواجه بوده است ولی با توجه به شرایط، بیشترین ضرر اقتصادی به فرودگاههایی وارد آمده است که دارای پرواز بینالمللی بودهاند، به طوری که عملاً بهرهبرداری از ترمینالهای بینالمللی امکان پذیر نبوده و حصول منابع درآمدهای مستقیم ناشی از پروازهای بینالمللی و درآمدهای غیرمستقیم مربوط به واگذاری اماکن و محلها از قبیل پارکینگ، CIP و... به حداقل رسیده است.
واکنش متفاوت محمدرضا اصلانی به نمایش «شطرنج باد» در کن
سر باز کردن زخمهای کهنه
نرگس عاشوری
خبرنگار
فیلم «شطرنج باد» ساخته محمدرضا اصلانی در حالی قرار است در بخش کلاسیکهای جشنواره فیلم کن 2020 به نمایش دربیاید که سازنده آن شنیدن این خبر را سر باز کردن زخمهای کهنه عنوان میکند. این شاعر، سینماگر و هنرپژوه به این بهانه در گفتوگو با «ایران» از جای خالی تحلیل، تئوری و نظریه در هنر ایران و به تبع آن حذف از تاریخ هنر جهان گفته است.
فیلم «شطرنج باد» سالها دچار درک نشدگی بود. شاید به این دلیل که شما با اقیانوسی از خرد با داشتههایتان فیلمی ساختید که درک آن با پیشینه اندک مخاطب سخت بود.
از کوزه همان برون تراود که در اوست. نه کسی میتواند ادعا کند که در کوزه من آب یا سرکه است و نه میتوان کوزهها را به یک محتوای مشترک محدود کرد. از سوی دیگر توقعی هم نمیتوان از مخاطب داشت. آنچه در کوزه وجودش هست بیرون میتراود. ما که فاشیست نیستیم بگوییم در کوزه تو حتماً باید عسل باشد. این توقع، توقع بیجایی است. اشکال بزرگ اما این است که در تفکر سنتزده، متفاوت بودن پذیرفته نیست. حال این سنت میتواند حتی سنت مدرن مثل سینمای هالیوود باشد. ملت سنتزده هر چیزی را تبدیل به سنت میکند، شابلون و برچسب میسازد و از هر آنچه با آن همخوانی ندارد دچار آشفتگی میشود. از سوی دیگر خیلیها خودشان را معیار و محور شناخت جهان قرار میدهند که البته این معضل صرفاً مختص ایران نیست و مشکل تمام جهان است. به همین جهت مدام دچار سوءتفاهم بین الاذهانی میشویم. این موضوع امری طبیعی و در عین حال تأسفبار است. «شطرنج باد» در زمانه خود کاری مدرن بود. زمان را میشکست و برای اولین بار به جای فلشبک، فلش فوروارد عرضه شده بود. این که در پلان آخر تصویر و زمان قصه از فضای تاریخی به شهر مدرن و روزمره کشیده میشود برای آن زمان شوکآور بود، چرا که تا آن زمان فیلم تاریخی، تاریخی بود و فیلم روزمره، روزمره. تداخلی نداشتند اما در این فیلم تداخل زمانها به نحو دیگری مطرح شد. بخشی از جامعه سینمایی آن دوره نمیخواست سینمای دیگرگونی وارد سینمای ایران شود و این مقابله صرفاً سلیقهای نبود بلکه رویکرد سیاسی هم داشت. همه این مسائل باعث شد «شطرنج باد» به یک جنجال تبدیل شود تا به یک فهم یا حتی پذیرش. شرایط آنقدر بد بود که اگر به خودم اطمینان نداشتم، خودکشی میکردم. زمان نمایش فیلم در جشنواره تهران توطئههایی علیه فیلم شکل گرفت. در اتفاقی بیسابقه چند پرده پس و پیش نمایش داده شد و درجه لنز پرژکتور به یک سوم تقلیل پیدا کرد. فیلم آنقدر تاریک شده بود وقتی خودم فیلم را دیدم وحشت کردم.
در حالی که فیلمبرداری و نور از امتیازهای فیلم است که متناسب همان دوران است.
بله، خود هوشنگ بهارلو هم دچار قبض روح شده بود. داشت سکته میکرد. به او حق میدادم. این توطئه در شب دوم هم داشت اتفاق میافتاد. با اینکه همه چیز را چک کرده بودم، دقایقی قبل از نمایش برای اطمینان تصمیم گرفتم همه چیز را دوباره بررسی کنم و باز متوجه شدم که تمام حلقهها پس و پیش شده و درجه لنز تغییر کرده است. گفتند تصادفی است اما چرا فقط این فیلم دچار چنین سرنوشتی شد. نه یک بار بلکه سه بار و آن هم در جشنوارهای که از منظمترین جشنوارههای جهانی بود و در همین چند دوره به جشنواره درجه یک تبدیل شد. فیلم برای هیأت داوران هم در چنین وضعیتی نمایش داده شد. در واقع به نوعی فیلم را از داوری خارج کردند و بعد از آن هم به داوری دیگری سپرده نشد و خاموش ماند. فقط فحشها سرجای خودش تثبیت شده ماند. هنوز هم کسانی از آن دوران میگویند ما که فیلمی ندیدیم، فقط تاریکی بود. حتی فکر نمیکنند که این فیلم را جای دیگر و یک بار دیگر ببینند که آیا تاریک بوده یا نه. نمیخواهند بدانند. کسی را که خواب است میشود بیدار کرد اما آن که خود را به خواب زده، نمیشود بیدار کرد. یک عده از روی غرض ورزی و یک عده هم از سر درک نشدن گفتند با فیلم معوجی مواجه هستیم. چون اینکه از یک ساختمان و زمان تاریخی به زمان روز و مدرن بیایی برایشان شوکهکننده بود، پیش خودشان گفتند کارگردان نفهمیده و فضای شهر به روز است. برایم عجیب است به این فکر نکردند که فرضاً کارگردان نفهمیده، مانیتور و فیلمبردار و بازیگرانی که یک سال در این پروژه کار کردند هم به این به زعم آنها اشتباه پی نبرده است. واقعاً این سادهلوحی حیرتآور است. هنر مدرن در زمان خودش با همین مشکل مواجه میشود. در مورد واگنر، پازولینی، روسیلینی و ... هم واکنشها متفاوت بود. «پرستش بهار» اثر ایگور استراوینسکى هنگامى که نخستین بار در تئاتر شانزه لیزه به نمایش درآمد جارو جنجال عجیبى برپا شد و کار به فحاشی کشید. این موضوع در همه جا وجود دارد اما در عین حال در ایران وضعیت بدتر است. همگرایی عجیبی در نفی یک کار جدید وجود دارد. همه متحد هستند. تنها کسی که درباره این فیلم پافشاری و کشف دوباره کرد سعید عقیقی بود. او خیلی به گردن فیلم حق دارد. نگاتیو فیلم سالها در گوشه پرتی افتاده بود، آفتاب خورده بود و زیر دست و پا مانده بود. به هر حال جهان ما همین است. خود ما زیر دست و پا له شدیم و این امر چنان روزمره شده که تبدیل به امر طبیعی و عادت شده است. وقتی نگاتیوها در اختیارم قرار گرفت با مجوز سازمان سینمایی، به فرانسه با سرپرستی دخترم فرستادم. نه برای اینکه دیده شود. فرستادم چون شرایط نگهداریاش را نداشتم. با گذشت 40 سال دیده شدن فیلم برای من منتفی است، فیلم باید در زمان خودش دیده میشد، تأثیر میگرفت یا تأثیر میداد.
پس از خبر اکران فیلم «شطرنج باد» در جشنواره کن برخی صاحبنظران از جای خالی تاریخ سینما در دانشگاه و امکان دسترسی به آرشیو تاریخ سینمای ایران برای پژوهشگران نوشتند.
بله، همین بی اعتناییها باعث شده که با وجود تاریخ 100 ساله سینمای ایران، وقتی تاریخ سینمای جهان را ورق میزنیم اسمی از تاریخ سینمای ایران نیست. چرا؟ در حالی که از اواخر دهه 30 تا 55 دوره درخشان و پیشرو سینما را داریم. ما اولین کسانی هستیم که سینمای مستند دراماتیک را در ایران شکل دادیم، از فیلم رهنما گرفته تا انور و فروغ و حتی گلستان که سابقه سینمای کلاسیک انگلیسی را دارد اما در عین حال یک امر دراماتیک زبانی و روایت شکل گرفته است. در دهه 90 بیبیسی کبادهکش سینمای دراماتیک میشود و ما از تاریخ حذف میشویم. یک تحلیل و نقد درست از این فیلمها نیست. انگار نه انگار که ساخته شدند. فحش خوردند اما تحلیل نشدند. تئوریزه نشدند. سینمایی که تئوری صادر نمیکند جایی در تاریخ سینما ندارد. سینمای گدار، برسون، درایر و حتی سینمای اسکورسیزی و بخشی از سینمای هالیوود و شوروی فقط به خاطر پیشرو بودن جاودانه نشدند اگر این فیلمهای پیشرو تحلیل و تئوریزه نمیشد مسأله ایجاد نمیکرد. در مجامع زبانی است که سینما تبدیل به تاریخ میشود. سینمایی که تئوری تولید نمیکند به تاریخ تبدیل نمیشود اگر نه سینمای ایتالیا بعد از جنگ جهانی با چیچو و فرانکو مطرح میشد چون فروش یک فیلمشان برابر با تمام فیلمهای روسلینی است اما سینمای ایتالیا با روسلینی و «رم شهر بیدفاع» شروع میشود. فیلمهای تجاری پرفروش هم باید ساخته شود اما آنها صرفاً جزو آمار تولید هستند نه خود سینما. این اتفاق فقط مختص امثال «شطرنج باد» نیست در دهه 60 و 70 و 80 هم اتفاقهای مشابه میافتد اما همگی خاموشاند. به همین خاطر ما در تاریخ سینما جایی نداریم. ما باید به شکل تئوری سینمای ایران را در جهان مطرح کنیم. اگر کسی چیزی به جهان مدرن اضافه نکند سهمی از تاریخ نخواهد داشت. ما سهممان را از تاریخ از دست دادهایم در حالی که در نقاشی هم پیشرو بودیم اما هیچکس درباره آن صحبت نکرد. در دوره قاجار امثال محمودخان ملک الشعرا را داریم که من فیلم «شطرنج باد» را با الگوبرداری از نقاشی «استنساخ» او ساختم. در نورپردازی هم از آن الگوبرداری کردیم. این نقاشی اکسپرسیونیستی 80 سال از اکسپرسیونیسم آلمان جلوتر است. اما چه کسی درباره آن حرف زده؟ من به اینکه دوره قاجار به لحاظ سیاسی بد بوده کاری ندارم اما این دوره که فقط دوره قاجاریه نیست، دوره ملت ماست. چرا ملت ما را تحقیر میکنید و میگویید دوره انحطاط است. ما در خوشنویسی آکستراسیون را اختراع و به جهان عرضه کردیم. 120 سال جلوتر از آکستراسیون اروپا. آیا این عقب افتادگی یک ملت است؟ با وجود حکومتهای فاسد، ما ملت پیشرویی در فرهنگ بودهایم. چه کسی اینها را گفته و مطرح کرده. ملت که فقط دولتها نیستند. ما در هر دوره امری مدرن شکل دادیم. بدتر از دوره مغولها که نداریم اما درخشانترین دوره رنسانس فرهنگیمان در همین دوره است. چرا دائم خودمان را به عقب افتادگی متهم میکنیم. کمی به خودمان بیاییم. امروز دیده شدن فیلم «شطرنج باد» بیش از اینکه خوشایند باشد فقط زخم کهنه من را باز کرده است. نمیتوانم بگویم خوشحالم. تمام چیزهایی که سعی کردم فراموش کنم و نبینم دوباره رو آمده است. تلخ است. تلخ.
تحلیلگرهایی که به جای خالی آنها اشاره کردید چقدر در تربیت سلیقه مخاطب میتوانستند نقش داشته باشند؟ همیشه برای حمایت از فیلمهای مصطلح شده به فیلمهای فرهنگی، تقصیرها متوجه مخاطب است که با اثر ارتباط نمیگیرد، جای اکران ندارد و ...
ناقد واسط بین هنر و جامعه است. ناقد به ارزش آثار و رخدادهای هنر پی میبرد. چه کسی میتواند تأثیر اندیشههای جان راسکین را نادیده بگیرد. شارل بودلر در کیهان شعری، خود پیشرو است اما اوست که با تحلیلش هنر رئالیسم را از دست هنر استودیویی رنسانی نجات میدهد و جامعه را با آن مواجه میکند. اینکه مخاطب نمیفهمد توهین به مردم است. نفهمیدن فحش است. چطور فهم خودتان را به ملت منتسب میکنید. چرا آنقدر این تفکر غلط را تکرار کردهایم که به رگ غیرت مخاطب هم برنمیخورد و نفهمیدن افتخار شده است. حیرت آور است. به واقع خبر اکران «شطرنج باد» زخمهای کهنه من را باز کرد. اگر نه این روزها در خلوت خودم متمرکز بر نگارگری ایران بودم. فارغ از کرونا و دلار و غوغای جهان. آنقدر به خلوت رانده شدهایم که فکر میکنیم جهان به ما ربطی ندارد.
برش
فیلم «شطرنج باد» به کارگردانی محمدرضا اصلانی در سال 1355 ساخته شد. این فیلم درباره خانواده ای اشرافی است که خانم بزرگ، بزرگ خانواده فوت میکند، حال برسر تصاحب ثروت خانوادگی ماجراهایی پیش میآید. دراین فیلم که تصویربرداری آن برعهده هوشنگ بهارلو است، محمدعلی کشاورز، اکبر زنجانپور، حمید طاعتی، فخری خوروش، شهره آغداشلو، آنیک شفرازیان، جواد جوادی و شهرام گلچین بازی دارند. تهیه کننده «شطرنج باد» بهمن فرمانآرا است و تدوین آن برعهده عباس گنجوی بوده است.
گفتوگو با محمد میری، هافبک نساجی که از فاصله 40 متری به استقلال گل زد
مدافعمان به زبان گیلکی گفت <جان تی مار نزن>
- گل دوم ما صد درصد سالم بود
- استقلال باید از این یک امتیاز راضی باشد
محمد محمدی سدهی
خبرنگار
نخستین روز از هفته بیست و ششم مسابقات لیگ برتر فوتبال روز پنجشنبه برگزار شد و در یکی از مهمترین مسابقات این هفته تیمهای استقلال تهران و نساجی مازندران در ورزشگاه آزادی به مصاف همدیگر رفتند که این دیدار در نهایت با تساوی یک بر یک به پایان رسید. یکی از مهمترین اتفاقات این دیدار شوت زیبای بازیکن شماره 19 نساجی بود که منجر شد تا گل تساوی نساجیها به ثمر برسد. در دقیقه 42 بازی، درست 3 دقیقه بعد از گل استقلال، محمد میری از فاصله 40 متری با ضربهای دیدنی تور دروازه حسینی و استقلال را به لرزه درآورد.
محمد میری، هافبک تیم نساجی در خصوص دیدار با استقلال به خبرنگار «ایران» گفت: «بازی خوبی مقابل استقلال برگزار کردیم و این تیم را خیلی خوب آنالیز کرده بودیم. نقاط ضعف و قوت استقلال را بخوبی میدانستیم و با بازی خوبی که مقابل آنها انجام دادیم به موقعیتهای زیادی دست یافتیم. اگر از موقعیتهایمان بخوبی استفاده میکردیم، میتوانستیم با اختلاف چندگل استقلال را شکست دهیم.»
او در خصوص گل زیبایی که بهثمر رساند، افزود: «یک هفتهای بود که در تمرینات به شوت زدن از راه دور اصرار داشتم و در تمرینات دائماً شوت میزدم. آخر تمرینها با گلرها تمرین شوت از راه دور میزدم. یک بار علیرضا حقیقی، دروازه بانمان من را بغل کرد و گفت «داداش این شوتها را در بازیها بزن، خیلی خوب میزنی، چرا در بازیها این شوتها را نمیزنی لامصب؟». برعکس مجتبی ممشلی، مدافع تیممان دائماً به من میگفت؛ نزن، نزن.»
هافبک نساجی ادامه داد: «همان لحظه هم زمانی که دارم شوت میزنم ممشلی قهر میکند و برمیگردد عقب. صدای مجتبی بیژن، مدافعمان هم میآید که به زبان گیلکی میگوید: «جانتی مار نزن. (جان مادرت نزن). بیژن فکرش را نمیکرد که آن توپ تبدیل به گل شود اما خدا را شکر در تمرینات شوت هایم خوب بود و روز بازی هم این اتفاق افتاد و توپم به تور دروازه چسبید. فکر میکنم گلم یکی از گلهای زیبای لیگ برتر باشد.»
میری با اشاره به صحنه گل دوم نساجی که از سوی داور بازی آفساید اعلام شد، بیان داشت: «گل دوم ما صد درصد سالم بود و به هیچ وجه آفساید نبود. علاوه بر این در صحنه دیگری که 3 بازیکن ما با 3 بازیکن استقلال در پشت محوطه جریمه استقلال به وجود آمد و داور اعلام آفساید کرد، من در آفساید نبودم و فکر میکنم که داور بازی به اشتباه در آن صحنه پرچم زد. تصمیمات داور بازی در چند صحنه اشتباه بود. استقلال باید از این یک امتیاز راضی باشد.»
او با اشاره به این موضوع که پیش از برگزاری مسابقه با استقلال حاشیههایی به وجود آمد، افزود: «محمود فکری، سرمربی تیممان در نشست خبری پیش از بازی با استقلال اعلام داشت که هر نتیجهای رقم بخورد خوشحال میشوم. این صحبتها باعث ایجاد حاشیههایی شد و هیچ کس فکرش را نمیکرد که این صحبتها تا این حد حاشیه ساز شود و از حرفهای او برداشت بدی شود. فکری پاکترین مربی است.»
پس از پایان بازی شوت هافبک نساجی باعث تمجید کاربران در فضای مجازی شد و در خصوص این گل که از فاصله دور به ثمر رسید جوکهایی ساخته شد. میری در این خصوص بیان داشت: «بعد از گلم پیامهای جالبی در فضای مجازی خواندم و یکی از پیامها این بود که «بهخاطر کرونا فیروزکوه بسته شد و از همان جا شوت زدن» این را خیلی دوست داشتم و چند دقیقه به این جوک خندیدم. یکی دیگر هم این بود که گفتند «سال بعد نساجی به تهران نمیآید و از همان قائمشهر گل میزنن» این هم خیلی جالب بود.»
هافبک شماره 19 نساجی در دقیقه 90 بازی مصدوم و به بیمارستان منتقل شد. او در این خصوص بیان داشت: «از ناحیه لگن مصدوم شدم و چند ساعتی در بیمارستان بودم. در حال حاضر شرایطم بهتر است اما احتمالاً چند بازی را از دست میدهم.»
او در خصوص شرایط نساجی افزود: «در حال حاضر نساجی در رده نهم جدول لیگ قرار دارد و با آمدن محمود فکری قطعاً شرایمان بهتر خواهد شد. ما پیش از بازی با استقلال شرایط خوبی داشتیم و تراکتور را شکست داده بودیم و استقلال را هم متوقف کردیم و در مقابل سپاهان هم به تساوی 2 بر 2 دست یافتیم و تنها از پرسپولیس یک بر صفر شکست خوردیم. انشاءالله فصل بعد شرایطمان بهتر خواهد شد. در سالجاری و با وحود کرونا شرایطمان خوب بود و در زمان تعویق مسابقات هم نساجی تمرینات اش را بهصورت مجازی برگزار میکرد. به این دلیل با آمادگی کامل در مسابقات حضور یافتیم.»
عبور چین و امریکا از نبرد لفظی با فرمان بسته شدن 2 کنسولگری
عقاب و اژدها پنجه در پنجه شدند
ندا آکیش
خبرنگار
از بیش از 4 دهه قبل که چین و امریکا روابط دیپلماتیک خود را عادی سازی کردند تا به امروز هرگز این روابط تا این اندازه و تقریباً در تمام بخشها از تجارت گرفته تا تکنولوژی، دفاعی، حقوق بشر و... پرتنش نشده بود که دولت امریکا از چین بخواهد کنسولگری خود را در شهر هیوستون تعطیل کند و در اقدامی متقابل و تلافی جویانه دولت چین به امریکا دستور بدهد کنسولگری خود در شهر سیچوان در جنوب غربی چین را ببندد.
به گزارش الجزیره، وزارت خارجه چین روز جمعه با اعلام رسمی درخواست پکن از واشنگتن برای تعطیلی کنسولگریاش در شهر سیچوان اعلام کرد: این اقدام پاسخ قانونی و لازم به اقدامات بی دلیل ایالات متحده امریکا بود. شرایط کنونی حاکم بر روابط چین و امریکا آن چیزی نیست که برای چین خوشایند باشد و امریکا مسئول تمام این اتفاقات است. ما یک بار دیگر ایالات متحده امریکا را ترغیب میکنیم فوری از تصمیمات اشتباه خود برگردد و شرایط لازم برای بازگرداندن روابط دوجانبه به مسیر گذشته را مهیا کند. اگرچه در بیانیه وزارت خارجه چین قید نشده بود که کنسولگری امریکا در سیچوان تا چه زمانی باید تعطیل شود اما روزنامه گلوبال تایمز چین که ارگان رسمی دولت پکن است، نوشت، این کنسولگری باید تا 72 ساعت آینده یعنی تا روز دوشنبه تعطیل شود. سهشنبه گذشته هم امریکا به چین 72 ساعت فرصت داده بود کنسولگری خود در شهر هیوستون تگزاس را ببندد. علاوه بر این، مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا روز پنجشنبه در یک سخنرانی آتشین علیه چین در کتابخانه نیکسون در کالیفرنیا گفت، واشنگتن و متحدانش باید «شیوههای خلاقانهتر و تهاجمیتر» اتخاذ کنند تا حزب حاکم کمونیست چین را برای تغییر مسیرش تحت فشار قرار دهند. پمپئو همچنین گفت، پرزیدنت نیکسون یکبار گفته بود میترسد که با گشودن حزب حاکم چین به روی جهان یک «فرانکشتاین» ایجاد کرده باشد که حالا میبینیم این ترس به حقیقت پیوسته است. سخنانی که بی پاسخ نماند و دیروز وزارت امور خارجه چین آنها را نشانگر بی توجهی وزیر خارجه امریکا به واقعیتها و تعصب ایدئولوژیک او دانست و از او خواست از «ذهنیت جنگ سرد» دور شود.
البته به عقیده برخی تحلیلگران بینالمللی و امریکایی، تشدید تنشهای چین و امریکا و رسیدن روابط دو کشور به مرحله جنگ سرد یک دلیل مهم دارد و آن نزدیک بودن انتخابات امریکا است. به گزارش نیویورک تایمز، اورویل شل، مدیر اندیشکده «ایشین سوسایتی» میگوید: ترامپ به خاطر ناکامیهایی که در مقابله با همهگیری ویروس کرونا و مهار جنبش ضدنژادپرستی جان سیاهان ارزش دارد، درصدد است با هولناک نشان دادن تهدید چین، امریکاییها را قانع کند که به فکر امنیت آنها و کشورشان است و در مقابل «دشمنی» که هر لحظه ممکن است امنیتشان را تهدید کند، تمام قد ایستاده است. ترامپ و دولتش با همین منظور هرکاری میکنند که خشم دولت چین را برانگیزند تا واکنشی نشان دهد و امریکاییها قانع شوند که دشمن واقعی است نه فرضی.
بنابر تازهترین نظرسنجیها، محبوبیت ترامپ 15 درصد کمتر از جو بایدن، رقیب دموکراتش است و در سیاست داخلی شرایط متزلزلی دارد تا جایی که کنوانسیون جمهوریخواهان در فلوریدا را به بهانه گسترش همهگیری ویروس کرونا لغو کرد. مشاوران ترامپ اما دریافتند که کنوانسیون جمهوریخواهان بعید است پرجمعیت و پرشور برگزار شود از این رو، احتمالاً به او توصیه کردند که نشست را لغو و به زمانی مناسبتر موکول کند. به گزارش سیانان، علت لغو کنوانسیون جمهوریخواهان این است که حتی در میان مقامات جمهوریخواه هم نارضایتیهای جدی از عملکرد ترامپ وجود دارد. اینکه در ماههای منتهی به انتخابات ترامپ با عملکردش اعتراضهای ضدنژادپرستی در امریکا را آنقدر حاد کرده که پورتلند و دیگر شهرها ملتهب شدهاند و با اعزام نیروهای ضدشورش به مناطق ناآرام که دست به دستگیریهای گسترده زدهاند، ایالات متحده امریکا را از نظر نقض حقوق بشر در کانون توجه رسانههای جهان قرار داده است، به هیچ وجه خوشایند جمهوریخواهان نیست.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را میشنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
نصب کنتور آب برای هر واحد آپارتمان/ آقای شریفینیا از همدان: از وزیر نیرو خواهشمندم طرحی را پیشنهاد بدهید که در آپارتمانها کنتور آب هر واحد جدا باشد تا مقدار مصرف هر واحد مشخص باشد تا حقی از کسی ضایع نشود.
کمک به پرستاران زحمتکش/ آقای منوچهر امندی: افسر بازنشسته هستم و 85 سال سن دارم. همسایهای دارم که پرستار است و بنده خدا از بس ماسک روی صورتش بوده زخم شده. من و دیگر افسران بازنشسته حاضریم از حقوقمان کم کنند و به این پرستاران زحمتکش که شبانه روز جان و عمرشان را برای خدمت به مردم گذاشتند اختصاص دهند.
فعال کردن کشت پنبه در بخش کشاورزی/ آقای صابر: پنبه را در علم کشاورزی طلای سفید نامگذاری کردند و 5 الی 10 رشته صنعتی را فعال میکند. مانند روغن کشی، صنایع ریسندگی و صنایع شیمیایی، صنایع دستمال کاغذی و پوشک و کنجاله و غیره. اگر این رشته فعال شود، میتوان افراد بسیاری را شاغل کرد و در 9 استان ظاهراً میتوان پنبه کاشت و از آن بهره برد و کشاورزی را فعال کرد.
جاماندگان سهام عدالت/ آقای سلیمان بلغار: سهام عدالت برای جاماندگان در انتظار تصویب است و منتظر تصویب مجلس شورای اسلامی هستیم. 10 میلیون نفر تعداد کمی نیست که قرار شود درباره آن تفکر و تأمل زیاد شود.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
نصب کنتور آب برای هر واحد آپارتمان/ آقای شریفینیا از همدان: از وزیر نیرو خواهشمندم طرحی را پیشنهاد بدهید که در آپارتمانها کنتور آب هر واحد جدا باشد تا مقدار مصرف هر واحد مشخص باشد تا حقی از کسی ضایع نشود.
کمک به پرستاران زحمتکش/ آقای منوچهر امندی: افسر بازنشسته هستم و 85 سال سن دارم. همسایهای دارم که پرستار است و بنده خدا از بس ماسک روی صورتش بوده زخم شده. من و دیگر افسران بازنشسته حاضریم از حقوقمان کم کنند و به این پرستاران زحمتکش که شبانه روز جان و عمرشان را برای خدمت به مردم گذاشتند اختصاص دهند.
فعال کردن کشت پنبه در بخش کشاورزی/ آقای صابر: پنبه را در علم کشاورزی طلای سفید نامگذاری کردند و 5 الی 10 رشته صنعتی را فعال میکند. مانند روغن کشی، صنایع ریسندگی و صنایع شیمیایی، صنایع دستمال کاغذی و پوشک و کنجاله و غیره. اگر این رشته فعال شود، میتوان افراد بسیاری را شاغل کرد و در 9 استان ظاهراً میتوان پنبه کاشت و از آن بهره برد و کشاورزی را فعال کرد.
جاماندگان سهام عدالت/ آقای سلیمان بلغار: سهام عدالت برای جاماندگان در انتظار تصویب است و منتظر تصویب مجلس شورای اسلامی هستیم. 10 میلیون نفر تعداد کمی نیست که قرار شود درباره آن تفکر و تأمل زیاد شود.
جاده ابریشم نوین
علی ربیعی
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
ایــن روزهـــا آنقــدر درگیر مسائل داخلی اقتصادی و فشارهای خارجی هستیم که به بعضی مســائل منطقهای پراهمیت برای ایران و آینده ایران کمتر میپردازیم. به نظر من نگاه همسایگی و اســـتراتـــژیک به کشورهای پیرامونی یکی از سیاستهای قابل توجه برای ایران امروز و فرداست. تحریمها به ما نشان داد که در مهمترین مسائل بینالمللی و مقاومتهای بزرگ تابآوری ما باید از مجرای همکاری با همسایگان بگذرد. هر کدام از همسایگان میتوانند یک عمق استراتژیک برای ما به حساب آیند. بنابراین باید گفتوگوهای بینالمللی از گفتوگو با همسایگان و...
تفاهمهای بزرگ بینالمللی از طریق گفتوگوهای منطقهای و با همسایگان شروع شود. ما نیازمند آن هستیم که برنامه جامع اقدام مشترک با منطقه داشته باشیم. خوشبختانه شرایط جغرافیایی ما به نحوی است که با توجه به تنوع قومی و فرهنگی موجود در کشور هر یک از همسایگان ما تبدیل به عمق فرهنگی سرزمینی شدهاند. ۴۰۰ میلیون جمعیت پیرامونی ماست و این از یک ظرفیت عظیم اقتصادی و اجتماعی و انسانی حکایت دارد. چنانکه زندگی بدون نفت نیز با همسایگان میسر است.
هفته گذشته شاهد ترافیک سفرهای دیپلماتیک با کشورهای همسایه بودیم. عباس عراقچی به افغانستان رفت تا حسن نیت و اراده ایران را برای ایستادن در کنار ملت و دولت افغانستان نشان دهد. روابط ایران و این همسایه شرقی در ماههای گذشته اسیر تبلیغاتی بود که سعی در جدا کردن این برادری گسستناپذیر داشت. ما متعهد به نگهداری از مناسبات دوستانه با افغانستان و حمایت از مسیر توسعه، آشتی ملی و حفظ همه دستاوردهایی هستیم که مردم افغانستان دههها برای دست یافتن به آن رنج برده و کوشیدهاند. دیدار محمدجواد ظریف از عراق و سپس سفر نخستوزیر عراق به ایران، تأکید دیگری بر اهمیت اصل «همسایگی خوب» در بالاترین اولویت سیاست خارجی دولت بود. در میان همسایگان شمالی، سفر وزیر امور خارجه به روسیه به منظور هماهنگ کردن سیاستها در جهت اهداف مشترک، مصداق دیگری از نگرش منطقهای ایران در چهار جهت جغرافیای همسایگی است. در چارچوب همین پارادایم نوین است که باید قرارداد همکاری ۲۵ ساله ایران و چین را بازخوانی کرد. شاید هنوز برای شماری از مردم، این سند همکاری، نشانهای از غلتیدن ایران به جانب شرق ژئوپولیتیکی باشد. اما چنین روایتی بدون درنظر گرفتن آمادگی ایران برای انعقاد قراردادهای مشابه به منظور ترسیم نقشه راه همکاریهای بلند مدت با همه کشورهایی که صداقت و اراده آنها اثبات شده، گمراهکننده خواهد بود. علت فقدان این قبیل اسناد همکاری بلند مدت با دیگر کشورها، بیمیلی ایران نیست بلکه ناتوانی دیگران در ریسکپذیری به منظور ساختن نظمهای منطقهای جدید در دنیای پسا تکقطبی است. نباید از یاد ببریم که فلسفه وجودی برجام نیز بحرانزدایی از محیط استراتژیک ایران و عادیسازی زمینههایی بود که میتوانستیم ساختمان سیاست خارجی جدید ایران مطابق با مقتضیات قرن بیست و یکم را بر روی آن بنا کنیم. این پارادایم، رشته تسبیحی است که تمام عناصر سیاست خارجی مبتنی بر تعامل سازنده با جهان را از غرب تا شرق ژئوپولیتیکی پیوند میدهد.
در روزگاری نه چندان نزدیک یک رژیم متخاصم در افغانستان حاکم بود. در روزگاری نه چندان دور یک دیکتاتور در عراق همزمان با کشتار وسیع مردم خود طولانیترین نبرد بعد از جنگ دوم جهانی را به ایران تحمیل کرد و در همان زمان از چین موشکهای کرم ابریشم را برای اداره بخشی از آن جنگ خونین خریداری میکردیم. خوشبختانه امروز نزدیکترین روابط با ترکیه را تجربه میکنیم. امروز یک دولت دوست در افغانستان، این ملت بزرگ را رهبری میکند؛ عراق سرنوشت خود را به دست گرفته است. دیروز شکوه اولین نماز جمعه در مسجد ایاصوفیه هم من را بیاختیار به یاد اولین نماز جمعه ما به امامت آیتالله طالقانی انداخت. مسجد ایاصوفیه هم پر از یادگارهای ایرانی و فارسی است و این قدرت معنایی ایران با منابع فرهنگی مشترک در سطح همه همسایگان و منطقه میتواند تجلی یابد. مناسبات تاریخی با ایران را به دورانی طلایی رسانده و چین، جاده ابریشم را به هدف اعتلای دوباره آسیا در اقتصاد و ارتباطات جهانی گسترانده است. جاده ابریشم نوین، رشته پیونددهندهای از جنس جغرافیا و فرهنگ کهن با عناصری نو از اقتصاد و فناوری است که از چین تا افغانستان و عراق و تا اروپای مدیترانهای پیش میرود. قرن بیستم به پایان رسیده و قرن جدید، نگاه جدیدی هم میطلبد. ما قصد نداریم که با جاماندن در تاریخ، آینده پرشتاب را از دست بدهیم. نخستین گام در این بازآرایی ژئوپولیتیکی، تضمین همسایگی خوب و ارائه چشمانداز مشترکی از توسعه، امنیت و صلح برای همه است و این همان مقصودی است که در مفهوم «منطقه قویتر بهجای قویترین در منطقه» تعقیب شده است. ما از همه همسایگان دور و نزدیک میخواهیم که به قرن جدید بپیوندند، ایدههای منسوخ را کنار بگذارند و آماده سرمایهگذاری برای آینده فرزندان ما در این زیستگاه مشترک منطقهای باشند. همسایگان دورتر ما در اروپا میتوانند به این لوکوموتیو توسعه ملحق شوند؛ البته اگر اعتماد به نفس خود را بازبیابند و در برابر نیروهای واپسگرای جهان تکقطبی که با خطرناکترین شیوههای ممکن، میکوشند راه را بر توفان تغییرات گریزناپذیر سد کنند، بایستند. حفظ برجام، مهمترین آزمون آنهاست. ایران منتظر آنها نخواهد ماند اما اگر بخواهند، ایران را آماده برای همکاری و مشارکت در مسیر ساختن دنیای بهتر خواهند دید.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
ایــن روزهـــا آنقــدر درگیر مسائل داخلی اقتصادی و فشارهای خارجی هستیم که به بعضی مســائل منطقهای پراهمیت برای ایران و آینده ایران کمتر میپردازیم. به نظر من نگاه همسایگی و اســـتراتـــژیک به کشورهای پیرامونی یکی از سیاستهای قابل توجه برای ایران امروز و فرداست. تحریمها به ما نشان داد که در مهمترین مسائل بینالمللی و مقاومتهای بزرگ تابآوری ما باید از مجرای همکاری با همسایگان بگذرد. هر کدام از همسایگان میتوانند یک عمق استراتژیک برای ما به حساب آیند. بنابراین باید گفتوگوهای بینالمللی از گفتوگو با همسایگان و...
تفاهمهای بزرگ بینالمللی از طریق گفتوگوهای منطقهای و با همسایگان شروع شود. ما نیازمند آن هستیم که برنامه جامع اقدام مشترک با منطقه داشته باشیم. خوشبختانه شرایط جغرافیایی ما به نحوی است که با توجه به تنوع قومی و فرهنگی موجود در کشور هر یک از همسایگان ما تبدیل به عمق فرهنگی سرزمینی شدهاند. ۴۰۰ میلیون جمعیت پیرامونی ماست و این از یک ظرفیت عظیم اقتصادی و اجتماعی و انسانی حکایت دارد. چنانکه زندگی بدون نفت نیز با همسایگان میسر است.
هفته گذشته شاهد ترافیک سفرهای دیپلماتیک با کشورهای همسایه بودیم. عباس عراقچی به افغانستان رفت تا حسن نیت و اراده ایران را برای ایستادن در کنار ملت و دولت افغانستان نشان دهد. روابط ایران و این همسایه شرقی در ماههای گذشته اسیر تبلیغاتی بود که سعی در جدا کردن این برادری گسستناپذیر داشت. ما متعهد به نگهداری از مناسبات دوستانه با افغانستان و حمایت از مسیر توسعه، آشتی ملی و حفظ همه دستاوردهایی هستیم که مردم افغانستان دههها برای دست یافتن به آن رنج برده و کوشیدهاند. دیدار محمدجواد ظریف از عراق و سپس سفر نخستوزیر عراق به ایران، تأکید دیگری بر اهمیت اصل «همسایگی خوب» در بالاترین اولویت سیاست خارجی دولت بود. در میان همسایگان شمالی، سفر وزیر امور خارجه به روسیه به منظور هماهنگ کردن سیاستها در جهت اهداف مشترک، مصداق دیگری از نگرش منطقهای ایران در چهار جهت جغرافیای همسایگی است. در چارچوب همین پارادایم نوین است که باید قرارداد همکاری ۲۵ ساله ایران و چین را بازخوانی کرد. شاید هنوز برای شماری از مردم، این سند همکاری، نشانهای از غلتیدن ایران به جانب شرق ژئوپولیتیکی باشد. اما چنین روایتی بدون درنظر گرفتن آمادگی ایران برای انعقاد قراردادهای مشابه به منظور ترسیم نقشه راه همکاریهای بلند مدت با همه کشورهایی که صداقت و اراده آنها اثبات شده، گمراهکننده خواهد بود. علت فقدان این قبیل اسناد همکاری بلند مدت با دیگر کشورها، بیمیلی ایران نیست بلکه ناتوانی دیگران در ریسکپذیری به منظور ساختن نظمهای منطقهای جدید در دنیای پسا تکقطبی است. نباید از یاد ببریم که فلسفه وجودی برجام نیز بحرانزدایی از محیط استراتژیک ایران و عادیسازی زمینههایی بود که میتوانستیم ساختمان سیاست خارجی جدید ایران مطابق با مقتضیات قرن بیست و یکم را بر روی آن بنا کنیم. این پارادایم، رشته تسبیحی است که تمام عناصر سیاست خارجی مبتنی بر تعامل سازنده با جهان را از غرب تا شرق ژئوپولیتیکی پیوند میدهد.
در روزگاری نه چندان نزدیک یک رژیم متخاصم در افغانستان حاکم بود. در روزگاری نه چندان دور یک دیکتاتور در عراق همزمان با کشتار وسیع مردم خود طولانیترین نبرد بعد از جنگ دوم جهانی را به ایران تحمیل کرد و در همان زمان از چین موشکهای کرم ابریشم را برای اداره بخشی از آن جنگ خونین خریداری میکردیم. خوشبختانه امروز نزدیکترین روابط با ترکیه را تجربه میکنیم. امروز یک دولت دوست در افغانستان، این ملت بزرگ را رهبری میکند؛ عراق سرنوشت خود را به دست گرفته است. دیروز شکوه اولین نماز جمعه در مسجد ایاصوفیه هم من را بیاختیار به یاد اولین نماز جمعه ما به امامت آیتالله طالقانی انداخت. مسجد ایاصوفیه هم پر از یادگارهای ایرانی و فارسی است و این قدرت معنایی ایران با منابع فرهنگی مشترک در سطح همه همسایگان و منطقه میتواند تجلی یابد. مناسبات تاریخی با ایران را به دورانی طلایی رسانده و چین، جاده ابریشم را به هدف اعتلای دوباره آسیا در اقتصاد و ارتباطات جهانی گسترانده است. جاده ابریشم نوین، رشته پیونددهندهای از جنس جغرافیا و فرهنگ کهن با عناصری نو از اقتصاد و فناوری است که از چین تا افغانستان و عراق و تا اروپای مدیترانهای پیش میرود. قرن بیستم به پایان رسیده و قرن جدید، نگاه جدیدی هم میطلبد. ما قصد نداریم که با جاماندن در تاریخ، آینده پرشتاب را از دست بدهیم. نخستین گام در این بازآرایی ژئوپولیتیکی، تضمین همسایگی خوب و ارائه چشمانداز مشترکی از توسعه، امنیت و صلح برای همه است و این همان مقصودی است که در مفهوم «منطقه قویتر بهجای قویترین در منطقه» تعقیب شده است. ما از همه همسایگان دور و نزدیک میخواهیم که به قرن جدید بپیوندند، ایدههای منسوخ را کنار بگذارند و آماده سرمایهگذاری برای آینده فرزندان ما در این زیستگاه مشترک منطقهای باشند. همسایگان دورتر ما در اروپا میتوانند به این لوکوموتیو توسعه ملحق شوند؛ البته اگر اعتماد به نفس خود را بازبیابند و در برابر نیروهای واپسگرای جهان تکقطبی که با خطرناکترین شیوههای ممکن، میکوشند راه را بر توفان تغییرات گریزناپذیر سد کنند، بایستند. حفظ برجام، مهمترین آزمون آنهاست. ایران منتظر آنها نخواهد ماند اما اگر بخواهند، ایران را آماده برای همکاری و مشارکت در مسیر ساختن دنیای بهتر خواهند دید.
اقتصاد دیجیتال آینده اقتصاد دنیا است
محمد جواد آذری جهرمی
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات
بارها مطالبی در خصوص اهمیت اقتصاد دیجیتال و لزوم سرمایه گذاری در آن را احتمالاً خواندهاید و بنده هم قصد بیان مجدد آنها را ندارم چون بر کسی پوشیده نیست که آینده اقتصاد دنیا، اقتصاد دیجیتال است و برای کشوری با مختصات سیاسی و اقتصادی ایران، این یک فرصت استثنایی است. اکنون با افتخار اعلام میکنم که موفق شدیم با تلاشهای جوانان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، اولین شبکه نسل پنجم شبکه سیار را در ایران راهاندازی کنیم. با این اقدام، ایران جزو معدود کشورهای دارای این فناوری قرار گرفت.
اولین پایلوت به دلیل پژوهشی بودن و به پاس احترام به دانشگاهیان، در مرکز تحقیقات وزارت ارتباطات راهاندازی شد و محدودهی دانشگاه تهران را پوشش میدهد. ممکن است برخی انتقاد کنند که تنها گوشیهایی که با قیمت بالای ارز خریداری می شوند و گرانقیمت هستند امکان دسترسی به 5G را فراهم میکنند و این اقدام نوآورانه وزارت ارتباطات لاکچری است! یا برای عموم مردم عزیز خیلی ملموس نباشد اما بگذارید خاطرهای را در این باره نقل کنم تا اینرسی همیشگی برخی دربرابر رشد فناوری را با هم مرور کنیم: آبان۹۳، وقتی اولین شبکه نسل چهارم در مشهد راهاندازی شد، واکنشهای بسیاری مشابه الان ایجاد شد که گوشیهای گرانقیمت تنها از 4G پشتیبانی میکنند، سیمکارتها باید تعویض شوند و موقعی که هنوز 3G در کشور به طور کامل توسعه نیافته است چرا سراغ نسلهای بالاتر میروید؟ اما با گذشت سالها بسیاری از همان دوستان منتقد میگویند چرا سرعت بالاتری فراهم نمیکنید و برای شهر ما هم باید 4G راه اندازی کنید!
مقاومت در برابر رشد فناوری و نوآوری همواره وجود داشته است: از زمان سقراط و جام شوکران او گالیله و فشارهایی که بر وی به خاطر نظریه گردش زمین به دور خورشید آوردند، تا قرنهای معاصر که در برابر رشد فناوری و ارتباطات مقاومتهایی میشود. اما پس از مدتی که رشد اقتصادی و اجتماعی بر پایه نوآوری و فناوریهای نوین شکل میگیرد چارهای جز همراهی با فناوری و استفاده حداکثری از منافع آن و جذب حواشی مضر آن باقی نمیماند.
در سالهای اخیر، رشد و فراگیری بسیاری از استارتاپها و کسبوکارها بر پایه زیرساختها و دسترسی به ارتباطات و شبکه ملی اطلاعات بوده است. اگر 3G و 4G را در ایران راهاندازی نمیکردیم، امروزه هیچ تاکسی اینترنتی یا فروشگاه اینترنتی در ایران نداشتیم که مردم بتوانند براحتی و با چند کلیک امور شهروندی خود را انجام دهند. این ظرفیت منجر به شکوفایی استعدادها و فراهم شدن بستری برای کارآفرینی و اشتغال بسیاری از جوانان شد به طوری که صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات جزو معدود حوزههایی بود که رشد اقتصادی مثبت در سال گذشته داشتند، در حالی که رشد اقتصادی کشور منفی بود و بسیاری از صنایع سنتی رشد اقتصادی منفی را تجربه کردهاند.
امروزه بیش از ۸۰درصد روستاها به لطف طرح USO، به اینترنت پرسرعت 3G و 4G دسترسی دارند و خدمات بسیاری از دولت الکترونیک همچون آموزش الکترونیک و سلامت الکترونیک در مناطق روستایی قابل ارایه است. اگر این توسعه ارتباطات صورت نمیگرفت، در ایام شیوع کرونا امکان تأمین نیازهای عمومی مردم همچون خرید اینترنتی و … فراهم نبود.
حال 5G که نسبت به نسلهای قبل سرعت بسیار بالاتر، نرخ نفوذ و پوشش کارآمدتر و هزینههای مقرون به صرفه تری دارد، میتواند بستری برای فناوریهای پیشرفتهای همچون اینترنت اشیاء (IOT) باشد و فرصت استثنایی و بینظیری برای اقتصاد دیجیتال ایران فراهم کند. نسل پنجم ارتباطات سیار تا چند سال آینده در ایران به صورت کامل و فراگیر راهاندازی خواهد شد و امروز ما آن را بنا نهادیم، همان طور که گذشتگان برای ما تلفن همراه و 3G و 4G را به یادگار گذاشتهاند و ما آنها را تکمیل کردهایم. امیدوارم آیندگان هم با قدرت بتوانند این راه را ادامه دهند.
چند نکته درباره اقدام تحریک آمیز امریکا
یکی از دقیقترین و مهمترین کنوانسیونهای جهانی، مربوط به هوانوردی است.
کنوانسیونی که اگر چه فقط یک قرن از تصویب آن میگذرد ولی به علت رشد سریع هواپیما به عنوان یک وسیله مهم و در ضمن بسیار حساس حمل و نقل اهمیت این کنوانسیون و پایبندی کشورها به آن بیش از پیش شد و ایکائو نیز به عنوان نهاد ویژه سازمان ملل متحد وظیفه استانداردسازی را برای مدیریت خطوط هوایی و مقررات پروازی به عهده دارد. هواپیما وسیله امنی برای حمل و نقل است به شرطی که ضوابط جهانی آن رعایت شود. جالب اینکه بخشی از مقررات برای هواپیماهای نظامی و غیر نظامی یکسان اجرا میشود. این مقررات چنان سفت و سخت است که همه کشورها باید به آن تن دهند. زیرا هواپیماها در مسیرهای بینالمللی تردد میکنند و امنیت آنها باید از طریق یک نهاد فراکشوری تأمین شود.
متأسفانه قدرتهای جهانی بنا به ملاحظات گوناگون همیشه خود را دارای حق دانستهاند که به نام امنیت بخشی از این مقررات را نادیده بگیرند و حتی با این کار خود جهان را در خطر قرار دهند. در سال ۱۳۶۲، با سقوط بوئینگ 747 کره جنوبی از طرف هواپیماهای جنگی اتحاد جماهیر شوروی، حدود 270 نفر کشته شدند. گر چه آن هواپیما مسیر اشتباهی را رفته و وارد حریم ممنوعه اتحاد جماهیر شوروی گردیده بود. هر چند خلبان آن هواپیما اخطارهای کافی دریافت کرد، ولی در نهایت از طرف جنگندههای شوروی ساقط شد، زیرا گمان بردند که مأموریت نظامی دارد. با این حال همه میدانند که غربیها برای چنین اقدامی تبلیغات شدیدی را علیه شوروی سابق به راه انداختند، هر چند طرفین در اوج جنگ سرد بودند. چند سال بعد هواپیمای ایرباس ایرانی در خلیج فارس از سوی یک ناو امریکایی با موشک زده و ساقط و کلیه سرنشینان آن شهید شدند. ولی امریکاییها هیچگاه حاضر نشدند که به صورت علنی مسئولیت این جنایت را به عهده بگیرند، البته در نهایت مجبور شدند که خسارت هواپیما و مسافران را بدهند ولی همزمان به فرمانده ناو نیز مدال شجاعت دادند. اکنون هواپیمای جنگی آنان در یک کشور ثالث و بدون اجازه حضور در حریم هوایی این کشور، قصد مزاحمت برای یک هواپیمای مسافربری ایران را داشته که در نهایت موجب بروز مشکل برای هواپیما و مصدومیت تعدادی از مسافران شده است.
مسأله این است که آیا سازمان هوانوردی بینالمللی میتواند یک رسیدگی بیطرفانه و قاطع نسبت به این رفتار تحریکآمیز امریکا بنماید؟ گر چه حق شکایت برای ایران وجود دارد و قطعاً ایران به صورت حقوقی و سیاسی این مسأله را دنبال خواهد کرد. البته از جهانیان و سازمان های بین المللی انتظار می رود که دربرابر این اقدام تحریک آمیز واکنش مناسب نشان دهند، نکته دیگر این که بعید است خلبانان جنگنده امریکایی بدون دستور یا اجازه فرماندهان بالاتر خود چنین اقدام تحریکآمیزی را مرتکب شده باشند. زیرا اشتباه گرفتن هواپیمای مسافربری تقریباً غیرممکن است و هواپیمای ایرانی نیز در خط سیر قانونی خود در حال حرکت بوده است. بنابراین به نظر میرسد که فرماندهان نظامی امریکایی به تبع دستورات مقامات سیاسی ایالات متحده از این طریق قصد تحریک ایران را داشتهاند و دارند و یا شاید قصد تکرار اتفاق سال 1367 را دارند که 32 سال پیش در همین روزها آن جنایت را مرتکب شدند. واقعیت این است که ترامپ به دلیل مسائل داخلی خود که شانس پیروزی دوباره او را به شدت کاهش داده و امریکا را درگیر یک وضعیت خجالتبار نموده، درصدد است که با ایجاد بحران خارجی بر بیکفایتیهای داخلی خود سرپوش بگذارد.
کنوانسیونی که اگر چه فقط یک قرن از تصویب آن میگذرد ولی به علت رشد سریع هواپیما به عنوان یک وسیله مهم و در ضمن بسیار حساس حمل و نقل اهمیت این کنوانسیون و پایبندی کشورها به آن بیش از پیش شد و ایکائو نیز به عنوان نهاد ویژه سازمان ملل متحد وظیفه استانداردسازی را برای مدیریت خطوط هوایی و مقررات پروازی به عهده دارد. هواپیما وسیله امنی برای حمل و نقل است به شرطی که ضوابط جهانی آن رعایت شود. جالب اینکه بخشی از مقررات برای هواپیماهای نظامی و غیر نظامی یکسان اجرا میشود. این مقررات چنان سفت و سخت است که همه کشورها باید به آن تن دهند. زیرا هواپیماها در مسیرهای بینالمللی تردد میکنند و امنیت آنها باید از طریق یک نهاد فراکشوری تأمین شود.
متأسفانه قدرتهای جهانی بنا به ملاحظات گوناگون همیشه خود را دارای حق دانستهاند که به نام امنیت بخشی از این مقررات را نادیده بگیرند و حتی با این کار خود جهان را در خطر قرار دهند. در سال ۱۳۶۲، با سقوط بوئینگ 747 کره جنوبی از طرف هواپیماهای جنگی اتحاد جماهیر شوروی، حدود 270 نفر کشته شدند. گر چه آن هواپیما مسیر اشتباهی را رفته و وارد حریم ممنوعه اتحاد جماهیر شوروی گردیده بود. هر چند خلبان آن هواپیما اخطارهای کافی دریافت کرد، ولی در نهایت از طرف جنگندههای شوروی ساقط شد، زیرا گمان بردند که مأموریت نظامی دارد. با این حال همه میدانند که غربیها برای چنین اقدامی تبلیغات شدیدی را علیه شوروی سابق به راه انداختند، هر چند طرفین در اوج جنگ سرد بودند. چند سال بعد هواپیمای ایرباس ایرانی در خلیج فارس از سوی یک ناو امریکایی با موشک زده و ساقط و کلیه سرنشینان آن شهید شدند. ولی امریکاییها هیچگاه حاضر نشدند که به صورت علنی مسئولیت این جنایت را به عهده بگیرند، البته در نهایت مجبور شدند که خسارت هواپیما و مسافران را بدهند ولی همزمان به فرمانده ناو نیز مدال شجاعت دادند. اکنون هواپیمای جنگی آنان در یک کشور ثالث و بدون اجازه حضور در حریم هوایی این کشور، قصد مزاحمت برای یک هواپیمای مسافربری ایران را داشته که در نهایت موجب بروز مشکل برای هواپیما و مصدومیت تعدادی از مسافران شده است.
مسأله این است که آیا سازمان هوانوردی بینالمللی میتواند یک رسیدگی بیطرفانه و قاطع نسبت به این رفتار تحریکآمیز امریکا بنماید؟ گر چه حق شکایت برای ایران وجود دارد و قطعاً ایران به صورت حقوقی و سیاسی این مسأله را دنبال خواهد کرد. البته از جهانیان و سازمان های بین المللی انتظار می رود که دربرابر این اقدام تحریک آمیز واکنش مناسب نشان دهند، نکته دیگر این که بعید است خلبانان جنگنده امریکایی بدون دستور یا اجازه فرماندهان بالاتر خود چنین اقدام تحریکآمیزی را مرتکب شده باشند. زیرا اشتباه گرفتن هواپیمای مسافربری تقریباً غیرممکن است و هواپیمای ایرانی نیز در خط سیر قانونی خود در حال حرکت بوده است. بنابراین به نظر میرسد که فرماندهان نظامی امریکایی به تبع دستورات مقامات سیاسی ایالات متحده از این طریق قصد تحریک ایران را داشتهاند و دارند و یا شاید قصد تکرار اتفاق سال 1367 را دارند که 32 سال پیش در همین روزها آن جنایت را مرتکب شدند. واقعیت این است که ترامپ به دلیل مسائل داخلی خود که شانس پیروزی دوباره او را به شدت کاهش داده و امریکا را درگیر یک وضعیت خجالتبار نموده، درصدد است که با ایجاد بحران خارجی بر بیکفایتیهای داخلی خود سرپوش بگذارد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
در محصولات استراتژیک مثل گندم امسال هم خودکفا خواهیم بود
-
تروریسم امریکایی در آسمان
-
قوای قضاییه و مقننه به دولت در اقتصاد کمک کنند
-
نماز جمعه در «ایاصوفیه» پس از 86 سال
-
تالار بورس «مال استریت» زیر درخت کنار
-
80طرح ملی در سال 99 کلید خورد
-
نسل پنجم تلفن همراه، رشد اقتصاد دیجیتال را رقم میزند
-
آخرین مأموریت آتش نشان فداکار
-
از نذر ماسک برای نیازمندان تا ساخت بیمارستان
-
فرودگاهها بهخاطر کرونا زیان بالایی دیدند
-
سر باز کردن زخمهای کهنه
-
مدافعمان به زبان گیلکی گفت <جان تی مار نزن>
-
عقاب و اژدها پنجه در پنجه شدند
-
سلام ایران
-
جاده ابریشم نوین
-
اقتصاد دیجیتال آینده اقتصاد دنیا است
-
چند نکته درباره اقدام تحریک آمیز امریکا
اخبارایران آنلاین