ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نمایندگان مجلس کلیات طرح سیاسی اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری را تصویب کردند
به نام معیشت به کام سیاست
گروه سیاسی/ در روزی که کلیات طرح سیاسی اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری، در مجلس تصویب شد، الیاس نادران از نمایندگان اقتصادی در نطق میان دستور خود خروجی اقتصادی مجلس یازدهم را تقریبا هیچ دانست و گفت: «مزین شدن این مجلس به مجلس امید و انتظار و اینکه یکی از انقلابیترین و قویترین مجالس پس از انقلاب است، حکایت از انتظاراتی دارد که به اعتقاد بنده هنوز به مقصد نرسیده است.» این عضو کمیسیون برنامه و بودجه خطاب به همکاران خود پرسید: «چرا پس از گذشت بیش از پنج ماه خروجی قابل اعتنایی در حوزه اقتصادی و اجتماعی نداریم بجز طرح معیشت که در حال بررسی است.» همزمان سید کاظم دلخوش نماینده دیگر مجلس با بیان اینکه بخش زیادی از مشکلات کشور مربوط به تحریمها است و اینکه ما نمیتوانیم از منابعی که در بودجه کشور درنظر گرفته شده است، بهدرستی استفاده کنیم، در پاسخ به این سؤال ایلنا که راهکارهای مجلس برای برونرفت از شرایط کنونی چیست، گفت: «مجلس که راهکار خاصی ندارد.» پیش از این سید غنی نظری نماینده خلخال هم در تذکری گفته بود: «انتظار میرود اصلاح ساختار اقتصادی و مرتفع کردن دغدغههای اقتصادی مردم در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گیرد. وظیفه مجلس شورای اسلامی است که در این حوزه با جدیت ورود کند. امروز بعد از ۱۵ روز تعطیلی مجلس دستوراتی مطرح شده است که دردی را از جامعه دوا نمیکند. مجلس شورای اسلامی باید با جدیت مسائل اقتصادی را دنبال کند.» علیرضا پاک فطرت، نماینده شیراز هم پیش از این در صحن علنی مجلس گفته بود: «برای بهتر شدن اوضاع اقتصادی کشور چه پیشنهاد راهگشایی داریم؟ باید طوری مجلس را هدایت کنیم که به مشکلات اصلی مردم رسیدگی شود. عدم ثبات اقتصادی در بازار مشکل اصلی امروز جامعه میباشد. طرحهای دوفوریتی کم بازده باید کنار رفته و حل دغدغه مردم باید در دستور کار قرار گیرد.»
این خود انتقادیهای درون بهارستان که از یک سو نشان از بی برنامگی مجلس و از سوی دیگر بی توجهی یا ناتوانی در ورود به مسائل مهم و اقتصادی است، در حالی مطرح میشود که وعده اصلی و محور اصلی برنامههای شورای ائتلاف اصولگرایان و نامزدهای اصولگرا قبل از انتخابات سروسامان دادن به آنچه خودشان وضعیت نابسامان اقتصادی میخواندند بود. چنانکه احسان خاندوزی یکی از چهرههای اقتصادی مجلس یازدهم 30 بهمن ماه 98 و قبل از انتخابات در گفت و گو با تسنیم درباره اولویتهای مجلس یازدهم به مواردی همچون رفع انحصارها و طبقه صاحب رانت، اصلاح قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار، اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم بهنحوی که امکان سفتهبازیهای اقتصادی را محدود کند، هدایت نقدینگی و راغب کردن سرمایهگذاران به حوزه تولید، اصلاح ساختار بودجه، اصلاح قانون پولی و مالی، اصلاح قوانینی که منجر به فساد در حوزه بانکی شود و... اشاره کرده بود.
خاندوزی یکی از نقدهای وارده بر مجلس را هم تورم قوانین دانسته بود. حالا در شرایطی که به گفته محمدرضا پور ابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در همین عمر کوتاه 5 ماهه نزدیک به 400 طرح از سوی نمایندگان آماده شده، معلوم نیست حاصل این دغدغههای معیشتی و اقتصادی نمایندگان و نظارتهای میدانی و غیر میدانی آنها چه آورده مشخصی برای اقتصاد کشور و سفرههای زندگی مردم داشته است؟ پاسخ الیاس نادران به این سؤال بجز همان طرح پرداخت یارانه به مردم برای تأمین کالاهای اساسی هیچ است که البته این طرح هم پیشبینی میشود به دلیل نداشتن تأمین مالی در شورای نگهبان رد شود. بماند که بذل و بخششهای صدقهای و در حقیقت فروش اموال دولت و توزیع آن در میان مردم را نمیشود طرح اقتصادی و متناسب با شعارهای اصولگرایان دانست. با این حال هر چه نمایندگان در تحقق وعدههای اقتصادی خود ناکام بودهاند اما به نظر میرسد در ورود به حوزههای سیاسی که اتفاقاً نشانی از آنها در برنامههای انتخاباتیشان نبود، تمایل بیشتری دارند چنان که در همین مدت کوتاه 3 طرح انتخاباتی آماده کرده اند و کلیات یکی از آنها یعنی طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری دیروز به تصویب مجلس رسید. در حقیقت حکایت اصولگرایان مجلس یازدهم را میتوان در این یک جمله خلاصه کرد؛ «به نام معیشت به کام سیاست.» مضاف بر اینکه همین طرحهای سیاسی هم با حرف و حدیثهای بسیاری روبهرو بوده و انتقادات زیادی حتی از سوی فعالان سیاسی همفکر بیرون مجلس را نیز به دنبال داشته است. آنچه روز گذشته به تصویب نمایندگان رسید، طرحی سیاسی است که در صورت تبدیل شدن به قانون، دست بخش نظارتی انتخابات را بازتر میکند و شرایط نامزدها و انتخاب مردم را سختتر.
یکی از محورهای مخالفان طرح در خود مجلس هم اتفاقاً تأکید بر همین نکته بود که الان زمان مناسبی برای پرداختن به این طرح نیست چنانکه احمد نادری نماینده تهران گفت: «در شرایطی که ملت درگیر سفره نان خودشان هستند و برای حل مشکل به مجلس چشم دوخته آیا اولویت مجلس انقلابی این است که بندهایی به قانون انتخابات ریاست جمهوری اضافه و یا از آن کم کند؟» او با بیان اینکه این طرح شائبه مهندسی کردن انتخابات به نفع افراد خاصی توسط مجلس را ایجاد میکند، تأکید کرد که چرا باید مجلس انقلابی به این موضوع دامن بزند. سید کاظم دلخوش نماینده مخالف دیگر طرح هم خواستار توجه مجلس به مشکلات اقتصادی به عنوان مشکل اصلی مردم به جای بررسی این طرح های سیاسی شد.
مخالفت دولت با طرح مجلس
این در حالی است که دولت در پی ابلاغ سیاستهای کلی انتخابات از سوی رهبر معظم انقلاب، لایحه جامع انتخابات را آماده و تحویل مجلس دهم داده که در نوبت رسیدگی قرار نگرفته است. حالا این انتظار بود که نمایندگان همان لایحه دولت را مورد بررسی قرار میدادند که این کار را انجام ندادند. علی ربیعی سخنگوی دولت پیش از این مخالفت دولت با این طرح را اعلام کرده بود و دیروز هم محمدجواد کولیوند، معاون پارلمانی وزیر کشور به نمایندگان یادآور شد که دولت در نامهای به مجلس اعلام کرده که لایحه جامع انتخابات از ضروریات است. در نهایت کلیات این طرح به رأی گذاشته شد و با ١۶٠ رأی موافق، ۷۲ رأی مخالف و ۸ رأی ممتنع از مجموع ۲۴۴ نماینده حاضر به تصویب رسید. امیرحسین قاضیزاده هاشمی که اداره جلسه را برعهده داشت اعلام کرد که این طرح برای بررسی جزئیات «دوشوری» میشود و به کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها ارجاع خواهد شد تا جزئیات آن در این کمیسیون مجدداً مورد بررسی قرار گیرد. حالا امیدهای منتقدان به بررسی جزئیات طرح در کمیسیون است تا ایرادات آن برطرف شود.
جزئیات بحث برانگیز طرح مجلس
یکی از موارد بحث برانگیز طرح مجلسیها تعیین حد نصاب حداقل 45 و حداکثر 70 سال برای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است که با انتقادهایی روبهرو شده است. از جمله محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دیروز در اینستاگرام با انتقاد از آنچه عدم گردش و انتقال قدرت بین نسلهای انقلاب خواند، نوشت: «محدود کردن سن ۴۵ سال در رقابت انتخابات ۱۴۰۰ اشتباه بزرگی است.» از موارد دیگری که محل انتقاد بوده تعبیه شرایطی کیفی برای نامزدها است که به گفته منتقدان قابل ارزیابی کمی نیست. مثلاً در شرایط احراز رجل مذهبی آمده است: «بهرهمندی از اطلاعات لازم در حوزه اعتقادات و اصول دین و مذهب در حد اثبات حقانیت دین اسلام و مذهب تشیّع یا احساس مسئولیت نسبت به امور دینی مردم و ترویج ارزشهای دینی و انقلابی در جامعه، از جمله اعتقاد عملی به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر و بزرگداشت شعائر دینی.» در شرایط رجل سیاسی هم از جمله آمده است: «داشتن مواضع روشن و عملکرد شفاف راجع به جریانهای غربگرا و واگرا و طرفداران نظام سلطه در کشور و تهدیدات و فتنههای بعد از انقلاب اسلامی، شناخت و آگاهی عمیق نسبت به امور داخلی، منطقه ای و بینالمللی و نیز قدرت تحلیل مسائل جاری و آتی مبتنی بر مبانی و معیارهای انقلابی از قبیل حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور، عدم تعهد و گرایش به قدرتهای سلطهگر، حمایت از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین و دفاع از حقوق همه مسلمانان، سابقه تلاش همهجانبه در تأمین و حفظ حقوق شهروندی و آزادیهای قانونی و مشروع، وحدت ملی و تقویت آن، مصالح نظام اسلامی، منافع ملی و ترجیح آن بر منافع شخصی، گروهی، قومی و حزبی.»
در ماده دیگری از طرح، نامزدها ملزم به ارائه مکتوب برنامههای خود شدهاند: «داوطلبان ریاستجمهوری موظفند هنگام ثبتنام، برنامه مکتوب خود را در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ارائه نمایند. برنامه مزبور باید بهنحوی تنظیم شود که از لحاظ کمی و کیفی قابل ارزیابی باشد.» همچنین طرح یاد شده تأکید کرده: «داوطلبان ریاست جمهوری موظفند برای هر یک از حوزههای «فرهنگی-اجتماعی»، «سیاسی»، «اقتصادی»، «بینالمللی» و «امنیتی- دفاعی» هرکدام حداقل یک نفر (مجموعاً ۵ نفر) به عنوان مشاور هنگام ثبتنام معرفی نمایند. درصورت درخواست داوطلبان ریاست جمهوری، ارزیابی برنامه آنها از طریق مصاحبه با مشاوران موضوع این ماده توسط شورای نگهبان انجام میپذیرد.» این طرح که تأکید کرده نامزدها باید برنامه مکتوب خود را تنظیم کنند، اشاره نکرده که این برنامه چگونه از سوی شورای نگهبان مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد. آیا اگر شورای نگهبان برنامه یاد شده را نپسندید به منزله رد صلاحیت نامزد خواهد بود؟ پیش از این عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در گفتوگو با «ایران» در این باره گفته بود که برنامه نامزدها میتواند توسط کارشناسانی در شورای نگهبان مورد ارزیابی قرار گیرد.
نامه اعتراضی خانه احزاب به قالیباف
با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری، خانه احزاب در نامهای به رئیس مجلس با ذکر اصلاحات و پیشنهاداتی از محمدباقر قالیباف خواست تا این موارد را در بررسی طرح لحاظ کند. در این نامه آمده است: مهمترین اشکالات وارده به طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری از منظر کمیته حقوقی و انتخابات خانه احزاب ایران در سه بعد مغایرت با قانون اساسی، اشکالات عمده از منظر سیاسی، اجتماعی و حقوقی و مغایرت با سایر قوانین است که از جمله اشکالات در بعد اشکالات عمده از منظر سیاسی، اجتماعی و حقوقی میتوان به نادیده گرفتن شأن و جایگاه ریاست جمهوری و تضعیف جمهوریت نظام، نادیده انگاشتن جایگاه احزاب و نهادهای مدنی، بیتوجهی به میزان مشارکت مردم، نادیده گرفتن نقش زنان و شورای نگهبان ناظر انتخابات یا ستاد اجرایی و یا قاضی اشاره کرد. در ادامه این نامه آمده است: جایگاه ریاست جمهوری که طبق قانون اساسی بعد از رهبری بالاترین مقام در کشور است، اما براساس طرح مذکور، رئیس جمهوری منتخب مردم عملاً نوعی موجود منفعل است که با مفهوم «جمهوریت» و «سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان» فاصله زیادی خواهد داشت. کمیته مشترک حقوقی و انتخابات خانه احزاب ایران درباره بی توجهی به مشارکت مردم در طرح اصلاح قانون انتخابات تأکید کرد متأسفانه در این طرح به اندازهای بر قیود و شروط داوطلبان انتخابات اضافه شده است که بشدت موجب افزایش سختگیری و محدودیت بیشتر در تأیید صلاحیت داوطلبان خواهد بود و عملاً موجب کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات خواهد شد. این کمیته همچنین خواستار گنجاندن تعبیر اعم از زنان و مردان در عبارت «رجل مذهبی سیاسی» شده است تا نقش زنان هم برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دیده شود.
بازخوانی یک پرونده تاریخی سیاسی در آستانه انتخابات امریکا
ماجرای مک فارلین چه بود؟
گروه سیاسی/ همچون بسیاری از مسائل و رویدادهای تاریخ جمهوری اسلامی ایران، ماجرای سفر مک فارلین، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری وقت امریکا به ایران و مبادله سلاح در قبال آزادسازی گروگانهای امریکایی در لبنان، همچنان محل بحث و گفتوگو است. سفر مخفیانه مک فارلین به تهران در 1365 و در بحبوحه جنگ تحمیلی انجام شد. روز گذشته به همت انجمن اندیشه و قلم، نشستی به صورت حضوری و مجازی در کتابخانه ملی برگزار شد. هرچند این انجمن عنوان «بازخوانی ماجرای مک فارلین؛ آزادی گروگانها در برابر تأمین تسلیحات» را برای این همایش انتخاب کرد، اما محسن هاشمی رفسنجانی، فرزند آیتالله رفسنجانی فرمانده وقت جنگ، عباس سلیمی نمین، تاریخ پژوه، سردار حسین علایی نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه، مجید تفرشی و جعفرشیرعلی نیا هریک از زوایای مختلف، ابعاد، دلایل وقوع این رویداد و پیامد سیاسی و نظامی آن برای ایران و امریکا را تشریح کردند.
محسن هاشمی: ماجرای مک فارلین به نفع ایران تمام شد
به گزارش «ایران»، محسن هاشمی سفر مک فارلین به تهران را صرفاً با هدف به دست آوردن تسلیحات مدرن برای مقابله با دشمن دانست و گفت: ایران با همان تسلیحات توانست 80 هواپیمای دشمن را سرنگون کند. او با اشاره به اهمیت آزادسازی گروگانهای امریکایی در لبنان، اضافه کرد: این کار کاملاً زیر نظر سپاه انجام شده و محسن رضایی کاملاً در جریان بود.او با بیان اینکه در شرایط سخت جنگی این حرکت کاملاً به نفع ایران بود و کسانی که این سفر را افشا کردند منافع ایران را به خطر انداختند، ادامه داد: آیتالله منتظری و امام خمینی نیز این اقدام را تأیید کرده بودند و نباید این قسمت از تاریخ را تحریف کرد. محسن هاشمی، ماجرای مک فارلین را یک رسوایی برای امریکا دانست و گفت: امروز پس از سی سال باز هم گروهی میخواهند بهدلیل منافع جناحی، تاریخ را تحریف کنند که برخلاف نظر صریح مقام معظم رهبری است.
سلیمی نمین: امریکا به دنبال بیاعتبار کردن ایران بود
عباس سلیمی نمین، پژوهشگر تاریخ معاصر هم با بیان اینکه امریکا با دخالت دادن اسرائیل در هیأت مک فارلین، دنبال بیآبرو کردن جمهوری اسلامی ایران در پرچمداری ضدیت با صهیونیسم در منطقه بود، اظهار کرد: پایان دادن به مسأله مک فارلین از درایت و مدیریت امام بود که باعث شد تبعات این مسأله به داخل خود امریکا برگردد که امام در این زمینه حتی جلوی یک اعمال حق مجلس وقت، یعنی بررسی ماجرا در صحن علنی را گرفتند. این فعال سیاسی اصولگرا، یکی از دلایل شکلگیری مذاکرات مک فارلین را، تلاش هاشمی رفسنجانی برای پایان دادن به جنگ، برخلاف نظر امام دانست و افزود: آقای هاشمی میدانست که بدون ارتباط با امریکاییها نمیتوانند مسأله جنگ را حل کنند، یعنی امریکاییها را به خود خوشبین کنند یا بابهایی باز کنند که موضع امریکاییها را در این زمینه تعدیل کند. سلیمی نمین، با بیان اینکه امریکاییها با شرکت دادن مشاور نخستوزیر وقت اسرائیل در هیأت مک فارلین، به دنبال بیاعتبار کردن جمهوری اسلامی ایران بودند، اضافه کرد: بحث مک فارلین را باید از این زاویه در نظر گرفت که سیاست هاشمی رفسنجانی در جنگ با سیاست امام متفاوت بوده است، همچنین محور دیگری که باید بررسی شود، بازکردن باب مراوداتی با امریکاییها در مسأله گروگانهای این کشور است.
حسین علایی: تسلیحات امریکایی در جنگ استفاده نشد
حسین علایی، نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران نیز در سخنان خود با بیان اینکه علاوه بر مطالعه اسناد تاریخی، درباره این ماجرا با محسن کنگرلو مشاور وقت امنیت ملی نخست وزیر، وردی نژاد، محسن رضایی و محسن رفیقدوست صحبت کرده است، اظهار کرد: اساساً مسأله مبادله سلاح با امریکاییها از سوی محسن کنگرلو شروع شد، نه با هاشمی رفسنجانی، که هدف از آن نیز تأمین قطعات مورد نیاز برای ارتش بود که تجهیزات آن امریکایی بود.
علایی با اشاره به اینکه کنگرلو به پیشنهاد میرحسین موسوی، نخست وزیر، موضوع را با هاشمی مطرح میکند که فرمانده جنگ بود، افزود: بنابراین، این هاشمی نبود که دنبال امریکاییها برود تا جنگ را تمام کند، بلکه موضوع به ایشان ارجاع شد و ایشان سعی کرد موضوع را مدیریت کند، مضافاً اینکه این استراتژی خوبی است که هر مسئولی در هر زمانی از هر فرصتی مقابل دشمنان استفاده کند. علایی با بیان اینکه امریکایی ها از سال 64 دنبال آزادی گروگانهای خود در لبنان بودند، اضافه کرد: کنگرلو گفت از لحظه اول که مذاکرات شروع شد تا آخرین لحظه، امام در جریان بود. بنابراین اگر استراتژی هاشمی بود، امام تأیید کردند و قبول داشتند، کلیات را امام و سران قوا در جریان بودند، تنها کسی که در جریان نبود، آیتالله منتظری قائم مقام رهبری بود و اتفاقاً کاش ایشان در جریان میبود و مسأله افشا شدن آن اتفاق نمیافتاد. این فرمانده سپاه در دفاع مقدس، تأثیر تسلیحات گرفته شده از این مذاکرات را در زمان جنگ در سال 65 کاملاً رد کرد و آن را بی تأثیر دانست و در پاسخ به سلیمی نمین که استراتژی هاشمی در این مذاکرات را پایان جنگ میدانست، افزود: امام بعد از فتح خرمشهر گفتند نیروها از مرزها عبور نکنند و این یعنی که امام میخواستند جنگ را تمام کنند. او با بیان اینکه امام همیشه دنبال خاتمه جنگ بود، گفت: قرار نبود بجنگیم تا نابود شویم، بلکه میخواستیم بجنگیم تا پیروز شویم. بنابراین اگر آقای هاشمی در سال 62 به باوری مبنی بر پایان دادن به جنگ رسیده بود، باید به او آفرین گفت. آیا این خوب است که سال 65 بیش از 40 هزار شهید داشته باشیم، اما هیچ دستاوردی نداشته باشیم؟ بعد بگوییم امام گفت جنگ جنگ تا پیروزی. یعنی همین طوری باید بجنگیم؟ بنابراین جنگ را باید خاتمه داد، همانطور که امروز در رابطه با امریکا هم باید راه حلی پیدا کرد، یعنی باید از تجربه مک فارلین استفاده کرد و راهی برای حل مسأله امریکا پیدا کرد.
شیرعلینیا: هدف امریکا تداوم جنگ بود
جعفر شیرعلینیا، پژوهشگر دفاع مقدس مسأله مذاکرات مک فارلین را از این زاویه ارزیابی کرد که اسرائیلیها، به دنبال طولانیتر شدن جنگ بودند تا از این طریق، دو دشمن آنان یعنی ایران و صدام، تضعیف شوند. او با بیان اینکه ماجرای خرید سلاح در ماجرای مک فارلین، بیسابقه بود و حتی تا امروز هم سابقه نداشته که سه کشور ایران، امریکا و اسرائیل در سطح کلان کشور خود با هم درگیر و در ارتباط باشند، گفت: مسأله خرید سلاح از سوی ایران در سال 64 جدی میشود، زیرا در این سال و اساساً بعد از عملیات خرمشهر ایران در شرایط خیلی سخت قرار میگیرد، پشتسر هم شکست میخورد تا جایی که توازن به سمت عراق تغییر میکند. شیرعلینیا با اشاره به اینکه بنبست سال 64 میتوانست زمینهساز پایان دادن به جنگ باشد، افزود: اما یکی از محوریترین کشورهای مخالف پایان جنگ و تداوم آن اسرائیل بوده است، و استراتژی این کشور این بود که دو کشور ایران و عراق به عنوان دو کشور دشمن اسرائیل توان هم را تقلیل بدهند و برای همین میخواهند از طریق مذاکرات مک فارلین این امیدواری را در ایران به وجود بیاورند که میتواند به پیروزی دست یابد تا از این طریق جنگ بیشتر تداوم یابد.
تفرشی: مک فارلین، مسألهای ذو ابعاد
مجید تفرشی، تاریخ پژوه هم ابتدا این مسأله را از جنبه تاریخی و روایت تاریخی بررسی کرد، به این معنی که به باور او، بررسی اسناد و مطالب مطرح شده درباره ماجرای مک فارلین نشان میدهد که ایرانی اهمیت بسیار کمتری نسبت به ثبت وقایع تاریخی از خود نشان میدهد. او گفت: در مورد ایرانیها افرادی که در این زمینه خاطرات نوشتند، یا خاطرات واقعی را ننوشتند یا افرادی که خاطره گفتند، روایتهایشان خواسته و ناخواسته تغییر کرده است و با واقعیت سازگاری ندارد، اما در جناح امریکا گفتوگوهای زیادی در این باره انجام شده، کتابهای زیادی نوشته شده و اتفاقاً مسأله نبود خاطرات شفاهی در بخش ایرانی، باعث شده است تا روایت امریکایی از این ماجرا غالب شود. تفرشی با طرح این سؤال که آیا این مذاکرات مسألهای موقتی برای مبادله سلاح بود یا تغییر پارادایم و رویکرد دو کشور ایران و امریکا نسبت یه یکدیگر؟ اضافه کرد: در هر دو طرف ایرانی و امریکایی هر دوی این دیدگاهها وجود داشت. یعنی در هر دو کشور کسانی بودند که این موضوع مذاکرات را مقطعی میدیدند و بعضیهای دیگر مسألهای برای تغییرات راهبردی مناسبات ایران و امریکا میدانستند. او تأکید کرد که امریکا میخواست از این طریق پول کمک به مخالفان دولت نیکاراگوئه را تأمین و گروگانهای خود را در لبنان آزاد کند و از سوی دیگر، ایران هم برای تغییر موازنه جنگ به سلاح نیاز داشت.
محسن هاشمی: ماجرای مک فارلین به نفع ایران تمام شد
به گزارش «ایران»، محسن هاشمی سفر مک فارلین به تهران را صرفاً با هدف به دست آوردن تسلیحات مدرن برای مقابله با دشمن دانست و گفت: ایران با همان تسلیحات توانست 80 هواپیمای دشمن را سرنگون کند. او با اشاره به اهمیت آزادسازی گروگانهای امریکایی در لبنان، اضافه کرد: این کار کاملاً زیر نظر سپاه انجام شده و محسن رضایی کاملاً در جریان بود.او با بیان اینکه در شرایط سخت جنگی این حرکت کاملاً به نفع ایران بود و کسانی که این سفر را افشا کردند منافع ایران را به خطر انداختند، ادامه داد: آیتالله منتظری و امام خمینی نیز این اقدام را تأیید کرده بودند و نباید این قسمت از تاریخ را تحریف کرد. محسن هاشمی، ماجرای مک فارلین را یک رسوایی برای امریکا دانست و گفت: امروز پس از سی سال باز هم گروهی میخواهند بهدلیل منافع جناحی، تاریخ را تحریف کنند که برخلاف نظر صریح مقام معظم رهبری است.
سلیمی نمین: امریکا به دنبال بیاعتبار کردن ایران بود
عباس سلیمی نمین، پژوهشگر تاریخ معاصر هم با بیان اینکه امریکا با دخالت دادن اسرائیل در هیأت مک فارلین، دنبال بیآبرو کردن جمهوری اسلامی ایران در پرچمداری ضدیت با صهیونیسم در منطقه بود، اظهار کرد: پایان دادن به مسأله مک فارلین از درایت و مدیریت امام بود که باعث شد تبعات این مسأله به داخل خود امریکا برگردد که امام در این زمینه حتی جلوی یک اعمال حق مجلس وقت، یعنی بررسی ماجرا در صحن علنی را گرفتند. این فعال سیاسی اصولگرا، یکی از دلایل شکلگیری مذاکرات مک فارلین را، تلاش هاشمی رفسنجانی برای پایان دادن به جنگ، برخلاف نظر امام دانست و افزود: آقای هاشمی میدانست که بدون ارتباط با امریکاییها نمیتوانند مسأله جنگ را حل کنند، یعنی امریکاییها را به خود خوشبین کنند یا بابهایی باز کنند که موضع امریکاییها را در این زمینه تعدیل کند. سلیمی نمین، با بیان اینکه امریکاییها با شرکت دادن مشاور نخستوزیر وقت اسرائیل در هیأت مک فارلین، به دنبال بیاعتبار کردن جمهوری اسلامی ایران بودند، اضافه کرد: بحث مک فارلین را باید از این زاویه در نظر گرفت که سیاست هاشمی رفسنجانی در جنگ با سیاست امام متفاوت بوده است، همچنین محور دیگری که باید بررسی شود، بازکردن باب مراوداتی با امریکاییها در مسأله گروگانهای این کشور است.
حسین علایی: تسلیحات امریکایی در جنگ استفاده نشد
حسین علایی، نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران نیز در سخنان خود با بیان اینکه علاوه بر مطالعه اسناد تاریخی، درباره این ماجرا با محسن کنگرلو مشاور وقت امنیت ملی نخست وزیر، وردی نژاد، محسن رضایی و محسن رفیقدوست صحبت کرده است، اظهار کرد: اساساً مسأله مبادله سلاح با امریکاییها از سوی محسن کنگرلو شروع شد، نه با هاشمی رفسنجانی، که هدف از آن نیز تأمین قطعات مورد نیاز برای ارتش بود که تجهیزات آن امریکایی بود.
علایی با اشاره به اینکه کنگرلو به پیشنهاد میرحسین موسوی، نخست وزیر، موضوع را با هاشمی مطرح میکند که فرمانده جنگ بود، افزود: بنابراین، این هاشمی نبود که دنبال امریکاییها برود تا جنگ را تمام کند، بلکه موضوع به ایشان ارجاع شد و ایشان سعی کرد موضوع را مدیریت کند، مضافاً اینکه این استراتژی خوبی است که هر مسئولی در هر زمانی از هر فرصتی مقابل دشمنان استفاده کند. علایی با بیان اینکه امریکایی ها از سال 64 دنبال آزادی گروگانهای خود در لبنان بودند، اضافه کرد: کنگرلو گفت از لحظه اول که مذاکرات شروع شد تا آخرین لحظه، امام در جریان بود. بنابراین اگر استراتژی هاشمی بود، امام تأیید کردند و قبول داشتند، کلیات را امام و سران قوا در جریان بودند، تنها کسی که در جریان نبود، آیتالله منتظری قائم مقام رهبری بود و اتفاقاً کاش ایشان در جریان میبود و مسأله افشا شدن آن اتفاق نمیافتاد. این فرمانده سپاه در دفاع مقدس، تأثیر تسلیحات گرفته شده از این مذاکرات را در زمان جنگ در سال 65 کاملاً رد کرد و آن را بی تأثیر دانست و در پاسخ به سلیمی نمین که استراتژی هاشمی در این مذاکرات را پایان جنگ میدانست، افزود: امام بعد از فتح خرمشهر گفتند نیروها از مرزها عبور نکنند و این یعنی که امام میخواستند جنگ را تمام کنند. او با بیان اینکه امام همیشه دنبال خاتمه جنگ بود، گفت: قرار نبود بجنگیم تا نابود شویم، بلکه میخواستیم بجنگیم تا پیروز شویم. بنابراین اگر آقای هاشمی در سال 62 به باوری مبنی بر پایان دادن به جنگ رسیده بود، باید به او آفرین گفت. آیا این خوب است که سال 65 بیش از 40 هزار شهید داشته باشیم، اما هیچ دستاوردی نداشته باشیم؟ بعد بگوییم امام گفت جنگ جنگ تا پیروزی. یعنی همین طوری باید بجنگیم؟ بنابراین جنگ را باید خاتمه داد، همانطور که امروز در رابطه با امریکا هم باید راه حلی پیدا کرد، یعنی باید از تجربه مک فارلین استفاده کرد و راهی برای حل مسأله امریکا پیدا کرد.
شیرعلینیا: هدف امریکا تداوم جنگ بود
جعفر شیرعلینیا، پژوهشگر دفاع مقدس مسأله مذاکرات مک فارلین را از این زاویه ارزیابی کرد که اسرائیلیها، به دنبال طولانیتر شدن جنگ بودند تا از این طریق، دو دشمن آنان یعنی ایران و صدام، تضعیف شوند. او با بیان اینکه ماجرای خرید سلاح در ماجرای مک فارلین، بیسابقه بود و حتی تا امروز هم سابقه نداشته که سه کشور ایران، امریکا و اسرائیل در سطح کلان کشور خود با هم درگیر و در ارتباط باشند، گفت: مسأله خرید سلاح از سوی ایران در سال 64 جدی میشود، زیرا در این سال و اساساً بعد از عملیات خرمشهر ایران در شرایط خیلی سخت قرار میگیرد، پشتسر هم شکست میخورد تا جایی که توازن به سمت عراق تغییر میکند. شیرعلینیا با اشاره به اینکه بنبست سال 64 میتوانست زمینهساز پایان دادن به جنگ باشد، افزود: اما یکی از محوریترین کشورهای مخالف پایان جنگ و تداوم آن اسرائیل بوده است، و استراتژی این کشور این بود که دو کشور ایران و عراق به عنوان دو کشور دشمن اسرائیل توان هم را تقلیل بدهند و برای همین میخواهند از طریق مذاکرات مک فارلین این امیدواری را در ایران به وجود بیاورند که میتواند به پیروزی دست یابد تا از این طریق جنگ بیشتر تداوم یابد.
تفرشی: مک فارلین، مسألهای ذو ابعاد
مجید تفرشی، تاریخ پژوه هم ابتدا این مسأله را از جنبه تاریخی و روایت تاریخی بررسی کرد، به این معنی که به باور او، بررسی اسناد و مطالب مطرح شده درباره ماجرای مک فارلین نشان میدهد که ایرانی اهمیت بسیار کمتری نسبت به ثبت وقایع تاریخی از خود نشان میدهد. او گفت: در مورد ایرانیها افرادی که در این زمینه خاطرات نوشتند، یا خاطرات واقعی را ننوشتند یا افرادی که خاطره گفتند، روایتهایشان خواسته و ناخواسته تغییر کرده است و با واقعیت سازگاری ندارد، اما در جناح امریکا گفتوگوهای زیادی در این باره انجام شده، کتابهای زیادی نوشته شده و اتفاقاً مسأله نبود خاطرات شفاهی در بخش ایرانی، باعث شده است تا روایت امریکایی از این ماجرا غالب شود. تفرشی با طرح این سؤال که آیا این مذاکرات مسألهای موقتی برای مبادله سلاح بود یا تغییر پارادایم و رویکرد دو کشور ایران و امریکا نسبت یه یکدیگر؟ اضافه کرد: در هر دو طرف ایرانی و امریکایی هر دوی این دیدگاهها وجود داشت. یعنی در هر دو کشور کسانی بودند که این موضوع مذاکرات را مقطعی میدیدند و بعضیهای دیگر مسألهای برای تغییرات راهبردی مناسبات ایران و امریکا میدانستند. او تأکید کرد که امریکا میخواست از این طریق پول کمک به مخالفان دولت نیکاراگوئه را تأمین و گروگانهای خود را در لبنان آزاد کند و از سوی دیگر، ایران هم برای تغییر موازنه جنگ به سلاح نیاز داشت.
با حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی انجام شد
حجتالاسلام سیداحمد خاتمی جانشین آیت الله یزدی در شورای نگهبان شد
بهدنبال کنارهگیری آیتالله محمد یزدی از عضویت شورای نگهبان به علت عوارض جسمی و کهولت، حضرت آیتالله خامنهای در حکمی، حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد خاتمی را به عضویت شورای نگهبان منصوب کردند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن حکم رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج سیداحمد خاتمی دامت توفیقاته با عنایت به اینکه جناب آیتالله آقای حاج شیخ محمد یزدی دامبقائه پس از سالها حضور ارزنده در مسئولیتهای گوناگون جمهوری اسلامی و عضویت در شورای نگهبان بخاطر عوارض جسمی و کهولت از آن شورای محترم کنارهگیری کردهاند، با تشکر از ایشان جنابعالی را به عضویت در شورای نگهبان منصوب می کنم و مزید توفیقات آن شورا و شخص جنابعالی را از خداوند مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای / ۱۱ آبان ۱۳۹۹
رهبر انقلاب اسلامی روز ولادت پیامبر اعظم(ص) سخنرانی میکنند
رهبر معظم انقلاب اسلامی روز سهشنبه ۱۳ آبان مصادف با هفدهم ربیع الاول سالروز ولادت حضرت رسول اکرم(ص) و حضرت امام جعفر صادق(ع) ساعت ۱۰:۳۰ صبح به صورت تلویزیونی سخنرانی خواهند کرد. به گزارش ایرنا، این سخنرانی به صورت زنده از شبکه یک سیما، شبکه خبر و رادیو ایران پخش خواهد شد.
ترامپ و تنش های اجتماعی در انتخابات
ادامه از صفحه اول
بویژه که در روزهای اخیر شاهد بودند که چگونه مردان چرم پوش و خالکوبی شده حامی ترامپ، به حامیان حزب دموکرات حمله کردهاند. این مردان کسانی هستند که فاقد بینش سیاسی هستند و تنها به افکار افراطی ترامپ توجه دارند. تا زمانی که اینگونه اشخاص با حمایتهای خود به نوعی لمپنیسم در دایره حاکمیت کشور خود دامن زنند، انتظار می رود، روال هرج و مرج کنونی در امریکا نیز همچنان ادامه یابد. این مشابه همان چیزی است که در زمان هیتلر هم دیدیم که چگونه این اشخاص در مقام قدرت دست به سوء استفاده زده و از هیچ قانون شکنی عبور نکردند. ترامپ خود را نماینده جامعه لمپنی امریکا می داند. زیرا در این محیط بالیده است. او شومن نمایشهای جعلی کشتی کچ بوده و در اینگونه برنامهها مشارکت داشته است. طبیعی است که چنین فردی حامیان خود را در میان همین طیف افراد دارد. اما در نقطه مقابل گروه فکور امریکایی هستند که نگران هستند، اگر در انتخابات هم پیروز شوند، با مقاومت کسانی مواجه شوند که با سلاحی که در دست دارند، بخواهند فضا را ناامن کنند. البته این به آن معنا نیست که شاهد حملات گسترده در امریکا پس از انتخابات باشیم. زیرا در این کشور ارتش و نیروهای امنیتی کار خود را فارغ از این گرایشها انجام میدهند. اما به هر حال این گروهها نیز در صورت شکست ترامپ براحتی دست از تلاشهای خود برنخواهند داشت. از همین رو اکنون اغلب مردم امریکا نگران هستند که اگر ترامپ دیگر بار انتخاب شود، آینده آنها به کجا خواهد رفت. علت حضور آنها در رأیگیری پیش از موعد هم همین دست نگرانیها بود.
بویژه که در روزهای اخیر شاهد بودند که چگونه مردان چرم پوش و خالکوبی شده حامی ترامپ، به حامیان حزب دموکرات حمله کردهاند. این مردان کسانی هستند که فاقد بینش سیاسی هستند و تنها به افکار افراطی ترامپ توجه دارند. تا زمانی که اینگونه اشخاص با حمایتهای خود به نوعی لمپنیسم در دایره حاکمیت کشور خود دامن زنند، انتظار می رود، روال هرج و مرج کنونی در امریکا نیز همچنان ادامه یابد. این مشابه همان چیزی است که در زمان هیتلر هم دیدیم که چگونه این اشخاص در مقام قدرت دست به سوء استفاده زده و از هیچ قانون شکنی عبور نکردند. ترامپ خود را نماینده جامعه لمپنی امریکا می داند. زیرا در این محیط بالیده است. او شومن نمایشهای جعلی کشتی کچ بوده و در اینگونه برنامهها مشارکت داشته است. طبیعی است که چنین فردی حامیان خود را در میان همین طیف افراد دارد. اما در نقطه مقابل گروه فکور امریکایی هستند که نگران هستند، اگر در انتخابات هم پیروز شوند، با مقاومت کسانی مواجه شوند که با سلاحی که در دست دارند، بخواهند فضا را ناامن کنند. البته این به آن معنا نیست که شاهد حملات گسترده در امریکا پس از انتخابات باشیم. زیرا در این کشور ارتش و نیروهای امنیتی کار خود را فارغ از این گرایشها انجام میدهند. اما به هر حال این گروهها نیز در صورت شکست ترامپ براحتی دست از تلاشهای خود برنخواهند داشت. از همین رو اکنون اغلب مردم امریکا نگران هستند که اگر ترامپ دیگر بار انتخاب شود، آینده آنها به کجا خواهد رفت. علت حضور آنها در رأیگیری پیش از موعد هم همین دست نگرانیها بود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
به نام معیشت به کام سیاست
-
ماجرای مک فارلین چه بود؟
-
حجتالاسلام سیداحمد خاتمی جانشین آیت الله یزدی در شورای نگهبان شد
-
ترامپ و تنش های اجتماعی در انتخابات
اخبارایران آنلاین