ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بررسی برخی ابعاد شخصیتی و سلوک فکری شهید مرتضی آوینی به مناسبت سالگرد شهادتش
شهید فرهنگپرداز
دکتر محمدرضا سنگری
مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی
به اعتبار آثاری که از شهید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم، به یادگار مانده، میتوان از او با عنوان یک اندیشهورز، نظریهپرداز و هنرمند متعهد سخن گفت. آثار او، ترجمان و گواه شخصیت، طرز تفکر و نگاهی است که نسبت به انسان امروز و به شکل ویژه به انقلاب اسلامی و پدیدهای به نام دفاع مقدس دارد. وجودش کاملاً با جنگ آمیخته بود و تمام لحظههای آن را زیست کرده بود و همدم و همراه رزمندگان بود. عینیترین و واقعیترین تصاویر از دفاع مقدس را میتوان در آثار و بهطور مشخص در مستند «روایت فتح» او دید.
بحق میتوان از شهید آوینی با عنوان یک نظریهپرداز سخن گفت، چون آرا و دیدگاههایش از یک اندیشه روشن و درخشان خبر میداد، شاید در این مجال نتوان به همه ابعاد مختلف تفکر او پرداخت، اما ذکر سه نکته درباره ابعاد شخصیتی و سلوک فکری مرتضی آوینی ضروری است.
1نخست آنکه، آوینی دوگانه زیست بود؛ یعنی هم دوره پیش از انقلاب را دیده و درک کرده بود و به همه ضعفها و کاستیهای آن روزگار واقف بود و هم عصر انقلاب را کاملاً زیسته و تجربه کرده بود، البته ضلع سومی را هم میتوان برای منشور فکری او در نظر گرفت و آن ،این است که او با جهان امروز ما کاملاً آشنا بود. کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» او، شناخت دقیقاش نسبت به تمدن غرب را بازگو میکند. شهید آوینی در طول زندگی خود هم در زمینه تمدن غرب و هم در زمینه هنر غرب مطالعه داشت ،بخصوص هنر سینما و تئاتر را بخوبی میشناخت و از نقاط ضعف و قوت آن آگاه بود. از همان نقاط ضعف و قوت هم بهره میگرفت تا بتواند اثر شاخص و درخشانی همچون «روایت فتح» را تولید کند.
2از دیگر ویژگیهای فکری شهید آوینی که از قضا میتواند برای امروز ما راهگشا باشد و تصویر روشنی از تفکر انقلابی و اسلامی را روشن کند، پیوندی است که او بین «دین» و «ملیت» برقرار میکرد، درست برخلاف کسانی که ملیت را در برابر دین یا دین را در برابر ملیت قرار میدهند؛ به گونهای که گویی لازمه دینداری خط کشیدن روی ملیت است ،یا لازمه ملیگرایی، کنار گذاشتن دین است. اما در اندیشه شهید آوینی، این دو یعنی «ملیت» و «دین» دو بال هویتی ما هستند و پیوسته و توأمان در کنار هم قرار میگیرند.
شهید آوینی اما از این هم فراتر میرود و معتقد است که ایرانیان دین اسلام را خیلی بهتر از اعراب درک، فهم و حفظ کرده و انتشار دادهاند. به تعبیر دیگر، آوینی معتقد است که طرح دین توسط ایرانیان صورت گرفته است. به این اعتبار، او ایرانیان را بزرگترین خدمتگزار دین پیامبر اکرم(ص) و فرهنگ قرآنی میداند. این نگرش، نگاهی روشن، دقیق و درست در آن زمان بود. این همان دیدگاهی است که روزگاری استاد شهید مرتضی مطهری هم مطرح کرد؛ ایشان در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» به این امر میپردازند و به خدماتی که اسلام و ایران متقابلاً به هم داشتهاند به شکل مبسوطی اشاره میکنند.
3مسأله دیگری که باید مورد توجه باشد، نگاه و برخورد ایشان با پدیدههای نو است. اغلب وقتی پدیدهای نو مطرح میشود طیفی از سنتگرایان افراطی، در برابر آن قرار گرفته و نسبت به آن موضع میگیرند و آن را نفی میکنند و وقتی با آن پدیده آشتی میکنند که دیگر نسل جوان از آن گذر کرده است. شهید آوینی بر این باور بود که به جای ستیز و انفعال در برابر رسانههای جدید بهتر است که فعالانه با آنها مواجه شویم تا بتوانیم از ظرفیتهای آن بهره بگیریم. استاد شهید مرتضی مطهری نیز در خصوص مواجهه فعالانه با پدیدههای نوین اشاره میکند که روزگاری، سنتگرایان حتی در مقابل بلندگو و میکروفن هم میایستادند و آن را ابزار شیطان میدانستند. واقعیت این است که هنرِ بهرهگیری از پدیدههای نو بسیار حائز اهمیت است. ایشان در آن روزگار معتقد بودند که در افتادن با امور نوینی همچون ماهواره و جهان دیجیتال راه به جایی نخواهد برد و به جای درافتادن با پدیدههای نو، بهتر است فعالانه با آنها مواجه شویم و بتوانیم از توان و امکان آنها بهره بگیریم، چرا که اساساً ممانعت، حرصبرانگیز است؛ وقتی ممانعت ایجاد کنیم، اتفاقاً انگیزه و کنجکاوی افراد را برای تجربه آن امر ممنوعه برمیانگیزیم.
جهان شهید آوینی، یک جهان وسیع و گسترده است. اگر بر دوازده کتابی که مجموعه آثار وی به شمار میآید همچون فتح خون(روایت محرم)، آینه جادو(سه جلد شامل مقالات، گفتوگوها و نقدها و سخنرانیهای سینمایی)، رستاخیز جان(ادبیات، فرهنگ، رسانه)، آغازی بر یک پایان(انقلاب اسلامی و پایان انتظار)، حلزونهای خانهبهدوش(جریانروشنفکری و انقلاب اسلامی)، توسعه و مبانی تمدن غرب(پیشرفت اقتصادی یا تکامل فرهنگی)، گنجینه آسمانی(گفتار متن فیلمهای روایت فتح)، نسیم حیات(گفتار متن فیلمهای مستند)، نامهای به یک دوست قدیمی و... تأملی داشته باشیم به تلاش بیوقفه شهید آوینی برای به همه جا سرک کشیدن، شناختن و شناساندن پی میبریم. او پیوسته و دردمندانه میکوشید برای انسان امروز، راهی باز کرده و انسان را به خودشناسی برساند.
مصطفی عقاد، فیلمساز فقید سوری و کارگردان فیلم مشهور «پیام» (The Message) درباره پیامبر اسلام(ص)، معتقد است که بزرگترین روایتگر و مستندپرداز روزگار ما، کسی جز شهید آوینی نیست، اما متأسفانه این تلقی و شناخت را کمتر در درون کشورمان شاهد هستیم. به عبارتی، کمتر وجه مستندنگاری و مستندسازی شهید آوینی را محل تأملمان قرار دادهایم. شهید آوینی، آنچنان به کارش ایمان داشت که حتی برای ضبط تصاویر گاهی دوربین او تا خط مقدم پیش میرفت و لحظهها را ضبط و ثبت میکرد. اگر شهید آوینی در این مسیر قدم نمیگذاشت، شاید ما امروز بخشی از تاریخ دفاع مقدس را از دست داده بودیم. بنابراین، او را باید شهید فرهنگپرداز، شهید نظریهپرداز، شهید هنرمند و اندیشهورز دانست. بنابراین، مهمترین درسی که امروز میتوان از شهید آوینی گرفت، این است که «بهنگام» در صحنه حضور داشته باشیم و این درس بزرگی برای ما است. رهبر معظم انقلاب نیز بر این نکته تذکر دادهاند و آن «حضور بهنگام در صحنه» یا به قول هایدگر «هر آن بودگی» است. هایدگر «هر آن بودگی» را هنر بزرگ انسانها میداند، یعنی آنجایی که باید باشی، حاضر باشی؛ دیر وارد نشوی.
درس دوم، برخورد دردمندانه و درکمندانه با مسائل است. شهید آوینی درکمندی دردمند بود و این ویژگی است که ما امروز به آن نیاز داریم. اگر کسی این گونه باشد، به قضاوت و داوریهایی که در مورد او میشود وقعی نمیگذارد و دیگر، دیده شدن یا دیده نشدن برایش چندان موضوعیتی نخواهد داشت. متأسفانه امروز در حوزه هنر افراد پیوسته برای دیده شدن تلاش میکنند، این در حالی است که اتفاقاً دیدن نشدن باعث دیده شدن میشود. وقتی خود را پنهان کردی، آشکار میشوی و اتفاقاً وقتی سعی میکنی که در چشمها و نظرها بنشینی و دیگران از تو بنویسند و بگویند، گم میشوی. این هنر شهید آوینی بود که بدون اینکه جایی برای خود باز کند و تلاشی برای دیده شدن صورت دهد، دیده شد و خداوند او را در قلبها، چشمها و دلها نشاند.
پرداختن و حرف زدن از شهید آوینی را نباید مناسبتی دید و صرفاً به روز شهادت ایشان بسنده کرد؛ جای آن دارد که رسانهها، فرصتسازی کنند و ابعاد شخصیتی و سلوک فکری شهید آوینی را به جامعه معرفی کنند.
نیم نگاه
شهید آوینی، آنچنان به کارش ایمان داشت که حتی برای ضبط تصاویر گاهی دوربین او تا خط مقدم پیش میرفت و لحظهها را ضبط و ثبت میکرد. اگر شهید آوینی در این مسیر قدم نمیگذاشت، شاید ما امروز بخشی از تاریخ دفاع مقدس را از دست داده بودیم. بنابراین، او را باید شهید فرهنگپرداز، شهید نظریهپرداز، شهید هنرمند و اندیشهورز دانست. بنابراین، مهمترین درسی که امروز میتوان از شهید آوینی گرفت، این است که «بهنگام» در صحنه حضور داشته باشیم و این درس بزرگی برای ما است. رهبر معظم انقلاب نیز بر این نکته تذکر دادهاند و آن «حضور بهنگام در صحنه» یا به قول هایدگر «هر آن بودگی» است. هایدگر «هر آن بودگی» را هنر بزرگ انسانها میداند، یعنی آنجایی که باید باشی، حاضر باشی؛ دیر وارد نشوی.
مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی
به اعتبار آثاری که از شهید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم، به یادگار مانده، میتوان از او با عنوان یک اندیشهورز، نظریهپرداز و هنرمند متعهد سخن گفت. آثار او، ترجمان و گواه شخصیت، طرز تفکر و نگاهی است که نسبت به انسان امروز و به شکل ویژه به انقلاب اسلامی و پدیدهای به نام دفاع مقدس دارد. وجودش کاملاً با جنگ آمیخته بود و تمام لحظههای آن را زیست کرده بود و همدم و همراه رزمندگان بود. عینیترین و واقعیترین تصاویر از دفاع مقدس را میتوان در آثار و بهطور مشخص در مستند «روایت فتح» او دید.
بحق میتوان از شهید آوینی با عنوان یک نظریهپرداز سخن گفت، چون آرا و دیدگاههایش از یک اندیشه روشن و درخشان خبر میداد، شاید در این مجال نتوان به همه ابعاد مختلف تفکر او پرداخت، اما ذکر سه نکته درباره ابعاد شخصیتی و سلوک فکری مرتضی آوینی ضروری است.
1نخست آنکه، آوینی دوگانه زیست بود؛ یعنی هم دوره پیش از انقلاب را دیده و درک کرده بود و به همه ضعفها و کاستیهای آن روزگار واقف بود و هم عصر انقلاب را کاملاً زیسته و تجربه کرده بود، البته ضلع سومی را هم میتوان برای منشور فکری او در نظر گرفت و آن ،این است که او با جهان امروز ما کاملاً آشنا بود. کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» او، شناخت دقیقاش نسبت به تمدن غرب را بازگو میکند. شهید آوینی در طول زندگی خود هم در زمینه تمدن غرب و هم در زمینه هنر غرب مطالعه داشت ،بخصوص هنر سینما و تئاتر را بخوبی میشناخت و از نقاط ضعف و قوت آن آگاه بود. از همان نقاط ضعف و قوت هم بهره میگرفت تا بتواند اثر شاخص و درخشانی همچون «روایت فتح» را تولید کند.
2از دیگر ویژگیهای فکری شهید آوینی که از قضا میتواند برای امروز ما راهگشا باشد و تصویر روشنی از تفکر انقلابی و اسلامی را روشن کند، پیوندی است که او بین «دین» و «ملیت» برقرار میکرد، درست برخلاف کسانی که ملیت را در برابر دین یا دین را در برابر ملیت قرار میدهند؛ به گونهای که گویی لازمه دینداری خط کشیدن روی ملیت است ،یا لازمه ملیگرایی، کنار گذاشتن دین است. اما در اندیشه شهید آوینی، این دو یعنی «ملیت» و «دین» دو بال هویتی ما هستند و پیوسته و توأمان در کنار هم قرار میگیرند.
شهید آوینی اما از این هم فراتر میرود و معتقد است که ایرانیان دین اسلام را خیلی بهتر از اعراب درک، فهم و حفظ کرده و انتشار دادهاند. به تعبیر دیگر، آوینی معتقد است که طرح دین توسط ایرانیان صورت گرفته است. به این اعتبار، او ایرانیان را بزرگترین خدمتگزار دین پیامبر اکرم(ص) و فرهنگ قرآنی میداند. این نگرش، نگاهی روشن، دقیق و درست در آن زمان بود. این همان دیدگاهی است که روزگاری استاد شهید مرتضی مطهری هم مطرح کرد؛ ایشان در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» به این امر میپردازند و به خدماتی که اسلام و ایران متقابلاً به هم داشتهاند به شکل مبسوطی اشاره میکنند.
3مسأله دیگری که باید مورد توجه باشد، نگاه و برخورد ایشان با پدیدههای نو است. اغلب وقتی پدیدهای نو مطرح میشود طیفی از سنتگرایان افراطی، در برابر آن قرار گرفته و نسبت به آن موضع میگیرند و آن را نفی میکنند و وقتی با آن پدیده آشتی میکنند که دیگر نسل جوان از آن گذر کرده است. شهید آوینی بر این باور بود که به جای ستیز و انفعال در برابر رسانههای جدید بهتر است که فعالانه با آنها مواجه شویم تا بتوانیم از ظرفیتهای آن بهره بگیریم. استاد شهید مرتضی مطهری نیز در خصوص مواجهه فعالانه با پدیدههای نوین اشاره میکند که روزگاری، سنتگرایان حتی در مقابل بلندگو و میکروفن هم میایستادند و آن را ابزار شیطان میدانستند. واقعیت این است که هنرِ بهرهگیری از پدیدههای نو بسیار حائز اهمیت است. ایشان در آن روزگار معتقد بودند که در افتادن با امور نوینی همچون ماهواره و جهان دیجیتال راه به جایی نخواهد برد و به جای درافتادن با پدیدههای نو، بهتر است فعالانه با آنها مواجه شویم و بتوانیم از توان و امکان آنها بهره بگیریم، چرا که اساساً ممانعت، حرصبرانگیز است؛ وقتی ممانعت ایجاد کنیم، اتفاقاً انگیزه و کنجکاوی افراد را برای تجربه آن امر ممنوعه برمیانگیزیم.
جهان شهید آوینی، یک جهان وسیع و گسترده است. اگر بر دوازده کتابی که مجموعه آثار وی به شمار میآید همچون فتح خون(روایت محرم)، آینه جادو(سه جلد شامل مقالات، گفتوگوها و نقدها و سخنرانیهای سینمایی)، رستاخیز جان(ادبیات، فرهنگ، رسانه)، آغازی بر یک پایان(انقلاب اسلامی و پایان انتظار)، حلزونهای خانهبهدوش(جریانروشنفکری و انقلاب اسلامی)، توسعه و مبانی تمدن غرب(پیشرفت اقتصادی یا تکامل فرهنگی)، گنجینه آسمانی(گفتار متن فیلمهای روایت فتح)، نسیم حیات(گفتار متن فیلمهای مستند)، نامهای به یک دوست قدیمی و... تأملی داشته باشیم به تلاش بیوقفه شهید آوینی برای به همه جا سرک کشیدن، شناختن و شناساندن پی میبریم. او پیوسته و دردمندانه میکوشید برای انسان امروز، راهی باز کرده و انسان را به خودشناسی برساند.
مصطفی عقاد، فیلمساز فقید سوری و کارگردان فیلم مشهور «پیام» (The Message) درباره پیامبر اسلام(ص)، معتقد است که بزرگترین روایتگر و مستندپرداز روزگار ما، کسی جز شهید آوینی نیست، اما متأسفانه این تلقی و شناخت را کمتر در درون کشورمان شاهد هستیم. به عبارتی، کمتر وجه مستندنگاری و مستندسازی شهید آوینی را محل تأملمان قرار دادهایم. شهید آوینی، آنچنان به کارش ایمان داشت که حتی برای ضبط تصاویر گاهی دوربین او تا خط مقدم پیش میرفت و لحظهها را ضبط و ثبت میکرد. اگر شهید آوینی در این مسیر قدم نمیگذاشت، شاید ما امروز بخشی از تاریخ دفاع مقدس را از دست داده بودیم. بنابراین، او را باید شهید فرهنگپرداز، شهید نظریهپرداز، شهید هنرمند و اندیشهورز دانست. بنابراین، مهمترین درسی که امروز میتوان از شهید آوینی گرفت، این است که «بهنگام» در صحنه حضور داشته باشیم و این درس بزرگی برای ما است. رهبر معظم انقلاب نیز بر این نکته تذکر دادهاند و آن «حضور بهنگام در صحنه» یا به قول هایدگر «هر آن بودگی» است. هایدگر «هر آن بودگی» را هنر بزرگ انسانها میداند، یعنی آنجایی که باید باشی، حاضر باشی؛ دیر وارد نشوی.
درس دوم، برخورد دردمندانه و درکمندانه با مسائل است. شهید آوینی درکمندی دردمند بود و این ویژگی است که ما امروز به آن نیاز داریم. اگر کسی این گونه باشد، به قضاوت و داوریهایی که در مورد او میشود وقعی نمیگذارد و دیگر، دیده شدن یا دیده نشدن برایش چندان موضوعیتی نخواهد داشت. متأسفانه امروز در حوزه هنر افراد پیوسته برای دیده شدن تلاش میکنند، این در حالی است که اتفاقاً دیدن نشدن باعث دیده شدن میشود. وقتی خود را پنهان کردی، آشکار میشوی و اتفاقاً وقتی سعی میکنی که در چشمها و نظرها بنشینی و دیگران از تو بنویسند و بگویند، گم میشوی. این هنر شهید آوینی بود که بدون اینکه جایی برای خود باز کند و تلاشی برای دیده شدن صورت دهد، دیده شد و خداوند او را در قلبها، چشمها و دلها نشاند.
پرداختن و حرف زدن از شهید آوینی را نباید مناسبتی دید و صرفاً به روز شهادت ایشان بسنده کرد؛ جای آن دارد که رسانهها، فرصتسازی کنند و ابعاد شخصیتی و سلوک فکری شهید آوینی را به جامعه معرفی کنند.
نیم نگاه
شهید آوینی، آنچنان به کارش ایمان داشت که حتی برای ضبط تصاویر گاهی دوربین او تا خط مقدم پیش میرفت و لحظهها را ضبط و ثبت میکرد. اگر شهید آوینی در این مسیر قدم نمیگذاشت، شاید ما امروز بخشی از تاریخ دفاع مقدس را از دست داده بودیم. بنابراین، او را باید شهید فرهنگپرداز، شهید نظریهپرداز، شهید هنرمند و اندیشهورز دانست. بنابراین، مهمترین درسی که امروز میتوان از شهید آوینی گرفت، این است که «بهنگام» در صحنه حضور داشته باشیم و این درس بزرگی برای ما است. رهبر معظم انقلاب نیز بر این نکته تذکر دادهاند و آن «حضور بهنگام در صحنه» یا به قول هایدگر «هر آن بودگی» است. هایدگر «هر آن بودگی» را هنر بزرگ انسانها میداند، یعنی آنجایی که باید باشی، حاضر باشی؛ دیر وارد نشوی.
حکم محرومیت 6 جلسه ای گل محمدی باعث کشمکش جدید سرخابی ها شد
دربی بیانیهنویسها
گروه ورزشی/ در حالی به اختتامیه لیگ بیست و یکم برتر نزدیک میشویم که ترکشهای دربی 98 با رأی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال بیش از پیش به پرسپولیس اصابت کرد. تیمی که با 6 امتیاز اختلاف رقابت سختی با رقیب دیرینه خود استقلال برای قهرمانی دارد. دو تیم پرسپولیس و استقلال (پنجشنبه) در روز تعطیلی مطبوعات به مصاف هم رفتند. دیداری که مثل اکثر دربیها با حواشی همراه بود و از حرکات یحیی گلمحمدی پیشبینی میشد که کمیته انضباطی رأی سنگینی علیه سرمربی عصبانی سرخها صادر کند. او در این دیدار بعد از گل استقلال، شال خود را به زمین کوبید و بر سینه داور و ناظر بازی زد. پس از این اتفاقات سرمربی سرخها به کمیته انضباطی رفت تا درخصوص اتفاقات این دیدار توضیح دهد. اما روز پنجشنبه رأی کمیته انضباطی فدراسیون درخصوص گلمحمدی صادر و براساس این رأی، سرمربی پرسپولیس به دلیل بدرفتاری در قبال مقام رسمی مسابقه به پرداخت یک میلیارد ریال جریمه نقدی و 6 جلسه محرومیت از همراهی تیم در مسابقات لیگ برتر که دو جلسه آن به مدت یک سال تعلیقی است، محکوم شد. البته در ادامه رأی کمیته انضباطی آمده است که این رأی قابل تجدید نظرخواهی است. پس از اعلام رأی، باشگاه پرسپولیس اعلام کرد که طی نامهای، اعتراض و درخواست تجدید نظرخواهی خود را به کمیته استیناف این فدراسیون ارسال خواهد کرد.
محرومیت یک جلسهای مربی استقلال
در دیگر بخش آرای مربوط به این بازی بهزاد غلامپور، مربی استقلال به دلیل بدرفتاری در قبال بازیکن حریف به یک جلسه محرومیت از همراهی تیم در لیگ برتر و پرداخت 200 میلیون ریال محکوم شد. همچنین باشگاه استقلال به دلیل مسئولیت تضامنی در قبال رفتار اعضا به پرداخت 200 میلیون ریال محکوم شد. گفتنی است کمیته انضباطی اعلام کرد که کلیه آرای مرتبط با این مسابقه به جز محرومیت سرمربی پرسپولیس قطعی است.
اعتراض باشگاه استقلال به آرای انضباطی دربی
امسال سال عجیبی برای فوتبال ایران است چرا که اکثر تیمها در این فصل به بیانیهنویسی علیه یکدیگر روی آوردند و جالب اینجاست که پس از رأی محرومیت یحیی، باشگاه استقلال در بیانیهای نسبت به آرای کمیته انضباطی اعتراض کرد. در بخشی از متن بیانیه باشگاه استقلال آمده است: «باورکردنی نیست که بند ب ماده ۵۴ آییننامه انضباطی فدراسیون فقط به 15 تیم لیگ برتر اختصاص دارد و مربی یک تیم حق دارد که به سینه داور بکوبد، ضربه شدیدتری به سینه جلال مرادی ناظر دربی بزند و فحاشی کند و به جای 6 ماه، 4 جلسه محروم شود. کمیته انضباطی در حالی به بند الف از ماده ۵۴ استناد کرده که بدرفتاریهای بند ب مقابل دیدگان میلیونها نفر (مشت زدن به مقام رسمی مسابقه) انجام شده و سؤال اینجاست که چرا از محرومیت «حداقل شش ماهه» استفاده نشده؟ سرمربی پرسپولیس پس از بدرفتاری در بازی با گلگهر نیز محروم شد و حال کمیته انضباطی پاسخ دهد چرا از بند ۹۲ آییننامه انضباطی مبنی بر تکرار تخلف که از عوامل مشدده مجازات است، استفاده نکرده و محرومیت ایشان به جای حداقل شش ماه، به چهار جلسه ختم شده است؟» همچنین در بیانیه باشگاه استقلال آمده است که از تأخیر کمیته انضباطی فدراسیون مشخص بود که مانند تمامی این سالها تنها یک تیم از حاشیه امنیت برخوردار است و این قدرت را دارد که برتر از هر قانون و آییننامهای باشد.
معاون پرسپولیس: دفاع ما از سرمربی نجیبی است که ادامه دهنده راه «دهداری»ها ست
پس از بیانیه استقلال نوبت به پرسپولیس رسید و حسین دوام، معاون حقوقی باشگاه پرسپولیس در گفتوگو با برنامه ورزشگاه در مورد اعتراض پرسپولیس به حکم کمیته انضباطی اظهار داشت: «اعتراض ما در مورد دفاع از مظلومیت یک مربی نجیب و اصیل است که ادامهدهنده راه مرحوم دهداریها و منصور امیرآصفیها است.» او در ادامه این گونه نسبت به بیانیه باشگاه استقلال واکنش نشان داد: «باشگاه استقلال در بیانیهای که پس از صدور این حکم صادر کرده حتی روی مادهای که به آن استناد کرده، مسلط نیست. بند 1 ماده 54 صراحت دارد اما در بیانیه باشگاه استقلال که بیشتر حالت تحریکآمیز داشته و نشر اکاذیب تلقی میشود، به شرایطی اشاره شده که گلمحمدی را از فوتبال منزوی میکند. به این موضوع اعتراض داریم که چرا داور در جلسه کمیته انضباطی حضور نداشت تا همه چیز کنکاش و کارشناسی شود. ما اعتقاد داریم باید روی 6-5 موضوع بررسی شود. حداقل 6 ماه محرومیتی که باشگاه استقلال در بیانیهاش به آن اشاره میکند مربوط به مواردی مثل ضربه زدن با مشت، لگد یا آرنج است. دیدیم که مربی رقیب در جریان بازی وارد زمین شد و همین زمان تأخیری جزو همان کارهایی است که سرمربیاش انجام داد. مواردی داریم که حتی وزیر ورزش در مورد اردوی استقلال در دوبی آنها را یادآوری کرد و گفت شرمآور است که آنها را مطرح کنم.»
معاون استقلال: اعضای کمیته انضباطی به چاقو خوردن تهدید شدند!
پس از اظهارات معاون حقوقی باشگاه پرسپولیس نوبت به فرشید سمیعی، معاون حقوقی باشگاه استقلال در گفتوگو با برنامه ورزشگاه اظهار داشت: «اساس اختلاف نظر ما در مورد رأی کمیته انضباطی از لحاظ حقوقی این است که آیا حرکت مربی محترم پرسپولیس بدرفتاری بود یا حمله به سوی داور؟ آیا طبق تصاویری که ما در تلویزیون میبینیم گلمحمدی فقط اعتراض ساده میکند و بدرفتاری کرده، داور و مسئول مسابقه را بد مورد خطاب قرار میدهد، یا به سوی داور حمله میکند. گلمحمدی با ضربه سنگین به سینه جلال مرادی کوبید، اما آقایان میگوید او داور را هل نداد و بازیکنی را نزد.» وی درخصوص ماجرای اردوی استقلال در دبی حاضر به پاسخگویی نشد و عنوان کرد: «کمیته انضباطی باید به حدی مورد حمایت باشد که رسانه یک باشگاه به خود اجازه ندهد هواداران آن باشگاه را تحریک کند. کاری نکنند هزاران نفر با شماره تلفن اعضای کمیته انضباطی تماس گرفته و او را از طریق فضای مجازی تخریب یا تهدید به چاقو زدن کنند. شاید اگر من هم جای آقایان بودم همین رأی را میدادم.»
مسئولان باشگاههای استقلال و پرسپولیس به کمیته اخلاق فراخوانده شدند
اما به دنبال صدور بیانیههای متعدد از سوی باشگاههای پرسپولیس و استقلال پس از صدور احکام انضباطی و رفتارهای تحریکآمیز این 2 باشگاه در فضای رسانهای و مجازی که میتواند منجر به تشویش اذهان عمومی شود، مدیران عامل و مسئولین رسانهای و روابط عمومی این 2 باشگاه به کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال دعوت شدند و میبایست طبق ابلاغ صورت گرفته روز شنبه به دفتر کمیته اخلاق مراجعه کنند.
چگونه به بیانیههای توهینآمیز پایان دهیم؟
پس از این اتفاقات محمدجواد پاینده، سرپرست روابط عمومى فدراسیون فوتبال در توئیتر خود نوشت: «ورود قاطع کمیته اخلاق میتواند به رویکرد صدور بیانیههای توهینآمیز برخی باشگاهها پایان دهد. خشم و فحاشی جاری در فضای مجازی که جایگزین کریهای جذاب و نمکین دهههای گذشته شده خروجی همین گفتمان سرشار از دشمنی و نفرت پراکنی است که فرهنگ هواداری فوتبال ایران را به بی راهه میبرد.»
بــــرش
بیانیه تند باشگاه پرسپولیس با چاشنی تهدید
در پی احکام صادره از سوی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، باشگاه پرسپولیس با صدور بیانیهای تند موضع خود را اعلام کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: «آفتاب آمد دلیل آفتاب. گلمحمدی نه داور را هل داد و نه بازیکن حریف را ضرب و شتم کرد. با وجود این عذرخواهی کرد و ۶ جلسه هم محروم شد! تأسفبار است که دیگران به سبک و سیاق دیگری عمل میکنند. تمام ارکان فوتبال را مداوم متهم میکنند و اصلاً مشمول چنین محرومیتی نمیشوند! عجبا که این ۶ جلسه محرومیت چه تقارن جالبی دارد؛ که به نظر پرسپولیس این روزها همه مصیبتها را میکشد تا قهرمانیهای پیاپیاش به این عدد نرسد.» باشگاه پرسپولیس در بخش دیگری از این بیانیه نوشت: «چه شد به ماجرای بازی گلگهر و استقلال ورود نشد در حالی که روزها قبل از دربی اتفاق افتاد؟ اگر رسیدگی و عدالت اجرا میشد آیا سرمربی تیم رقیب اصلاً میتوانست در دربی روی نیمکت بنشیند؟ راستی چه میشود که مربی تیم خاص میتواند در جریان همان دربی، به بازیکن پرسپولیس حمله کند و حداقل حکم ممکن را بگیرد؟ بهزاد غلامپور یک بار به فرشاد فرجی سیلی زد و این بار هم مهدی ترابی را هل داد، آیا طبق ماده ۹۲ تکرار تخلف، مجازاتش یک جلسه است؟» باشگاه پرسپولیس همچنین نوشت: «سؤال مهم ما این است؛ ماجرای اردوی کذایی و معروف در دوبی چه بود که وزیر ورزش هم در یک مقطع از اتفاقات اردو ابراز شرم کرد؟ به صراحت اعلام میکنیم اگر با خاطیان آن پرونده برخورد نشود مستنداتی را در اختیار مراجع قضایی میگذاریم که خواب را از خوشگذرانها بگیرد. چه شد که سرمربی همین تیم در صفحه رسمی خود در اینستاگرام انواع و اقسام تهمتها را به آقای سیدعلی داور دربی زد و از ویلا و مدرسه فوتبال و کار در شهرداری و ویزای اسپانیا و... حرف زد اما هیچ اتفاقی برایش نیفتاد؟ این تهمتها چند جلسه محرومیت داشت؟ این روزها یک تیم مورد حمایت مصونیت دارد و یک تیم هم پرسپولیس است که هیچ محدودیتی برای اقدام علیه آن وجود ندارد و مشکل همان عدد ۶ است. با این رأی همه چیز عیان شد.»
محرومیت یک جلسهای مربی استقلال
در دیگر بخش آرای مربوط به این بازی بهزاد غلامپور، مربی استقلال به دلیل بدرفتاری در قبال بازیکن حریف به یک جلسه محرومیت از همراهی تیم در لیگ برتر و پرداخت 200 میلیون ریال محکوم شد. همچنین باشگاه استقلال به دلیل مسئولیت تضامنی در قبال رفتار اعضا به پرداخت 200 میلیون ریال محکوم شد. گفتنی است کمیته انضباطی اعلام کرد که کلیه آرای مرتبط با این مسابقه به جز محرومیت سرمربی پرسپولیس قطعی است.
اعتراض باشگاه استقلال به آرای انضباطی دربی
امسال سال عجیبی برای فوتبال ایران است چرا که اکثر تیمها در این فصل به بیانیهنویسی علیه یکدیگر روی آوردند و جالب اینجاست که پس از رأی محرومیت یحیی، باشگاه استقلال در بیانیهای نسبت به آرای کمیته انضباطی اعتراض کرد. در بخشی از متن بیانیه باشگاه استقلال آمده است: «باورکردنی نیست که بند ب ماده ۵۴ آییننامه انضباطی فدراسیون فقط به 15 تیم لیگ برتر اختصاص دارد و مربی یک تیم حق دارد که به سینه داور بکوبد، ضربه شدیدتری به سینه جلال مرادی ناظر دربی بزند و فحاشی کند و به جای 6 ماه، 4 جلسه محروم شود. کمیته انضباطی در حالی به بند الف از ماده ۵۴ استناد کرده که بدرفتاریهای بند ب مقابل دیدگان میلیونها نفر (مشت زدن به مقام رسمی مسابقه) انجام شده و سؤال اینجاست که چرا از محرومیت «حداقل شش ماهه» استفاده نشده؟ سرمربی پرسپولیس پس از بدرفتاری در بازی با گلگهر نیز محروم شد و حال کمیته انضباطی پاسخ دهد چرا از بند ۹۲ آییننامه انضباطی مبنی بر تکرار تخلف که از عوامل مشدده مجازات است، استفاده نکرده و محرومیت ایشان به جای حداقل شش ماه، به چهار جلسه ختم شده است؟» همچنین در بیانیه باشگاه استقلال آمده است که از تأخیر کمیته انضباطی فدراسیون مشخص بود که مانند تمامی این سالها تنها یک تیم از حاشیه امنیت برخوردار است و این قدرت را دارد که برتر از هر قانون و آییننامهای باشد.
معاون پرسپولیس: دفاع ما از سرمربی نجیبی است که ادامه دهنده راه «دهداری»ها ست
پس از بیانیه استقلال نوبت به پرسپولیس رسید و حسین دوام، معاون حقوقی باشگاه پرسپولیس در گفتوگو با برنامه ورزشگاه در مورد اعتراض پرسپولیس به حکم کمیته انضباطی اظهار داشت: «اعتراض ما در مورد دفاع از مظلومیت یک مربی نجیب و اصیل است که ادامهدهنده راه مرحوم دهداریها و منصور امیرآصفیها است.» او در ادامه این گونه نسبت به بیانیه باشگاه استقلال واکنش نشان داد: «باشگاه استقلال در بیانیهای که پس از صدور این حکم صادر کرده حتی روی مادهای که به آن استناد کرده، مسلط نیست. بند 1 ماده 54 صراحت دارد اما در بیانیه باشگاه استقلال که بیشتر حالت تحریکآمیز داشته و نشر اکاذیب تلقی میشود، به شرایطی اشاره شده که گلمحمدی را از فوتبال منزوی میکند. به این موضوع اعتراض داریم که چرا داور در جلسه کمیته انضباطی حضور نداشت تا همه چیز کنکاش و کارشناسی شود. ما اعتقاد داریم باید روی 6-5 موضوع بررسی شود. حداقل 6 ماه محرومیتی که باشگاه استقلال در بیانیهاش به آن اشاره میکند مربوط به مواردی مثل ضربه زدن با مشت، لگد یا آرنج است. دیدیم که مربی رقیب در جریان بازی وارد زمین شد و همین زمان تأخیری جزو همان کارهایی است که سرمربیاش انجام داد. مواردی داریم که حتی وزیر ورزش در مورد اردوی استقلال در دوبی آنها را یادآوری کرد و گفت شرمآور است که آنها را مطرح کنم.»
معاون استقلال: اعضای کمیته انضباطی به چاقو خوردن تهدید شدند!
پس از اظهارات معاون حقوقی باشگاه پرسپولیس نوبت به فرشید سمیعی، معاون حقوقی باشگاه استقلال در گفتوگو با برنامه ورزشگاه اظهار داشت: «اساس اختلاف نظر ما در مورد رأی کمیته انضباطی از لحاظ حقوقی این است که آیا حرکت مربی محترم پرسپولیس بدرفتاری بود یا حمله به سوی داور؟ آیا طبق تصاویری که ما در تلویزیون میبینیم گلمحمدی فقط اعتراض ساده میکند و بدرفتاری کرده، داور و مسئول مسابقه را بد مورد خطاب قرار میدهد، یا به سوی داور حمله میکند. گلمحمدی با ضربه سنگین به سینه جلال مرادی کوبید، اما آقایان میگوید او داور را هل نداد و بازیکنی را نزد.» وی درخصوص ماجرای اردوی استقلال در دبی حاضر به پاسخگویی نشد و عنوان کرد: «کمیته انضباطی باید به حدی مورد حمایت باشد که رسانه یک باشگاه به خود اجازه ندهد هواداران آن باشگاه را تحریک کند. کاری نکنند هزاران نفر با شماره تلفن اعضای کمیته انضباطی تماس گرفته و او را از طریق فضای مجازی تخریب یا تهدید به چاقو زدن کنند. شاید اگر من هم جای آقایان بودم همین رأی را میدادم.»
مسئولان باشگاههای استقلال و پرسپولیس به کمیته اخلاق فراخوانده شدند
اما به دنبال صدور بیانیههای متعدد از سوی باشگاههای پرسپولیس و استقلال پس از صدور احکام انضباطی و رفتارهای تحریکآمیز این 2 باشگاه در فضای رسانهای و مجازی که میتواند منجر به تشویش اذهان عمومی شود، مدیران عامل و مسئولین رسانهای و روابط عمومی این 2 باشگاه به کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال دعوت شدند و میبایست طبق ابلاغ صورت گرفته روز شنبه به دفتر کمیته اخلاق مراجعه کنند.
چگونه به بیانیههای توهینآمیز پایان دهیم؟
پس از این اتفاقات محمدجواد پاینده، سرپرست روابط عمومى فدراسیون فوتبال در توئیتر خود نوشت: «ورود قاطع کمیته اخلاق میتواند به رویکرد صدور بیانیههای توهینآمیز برخی باشگاهها پایان دهد. خشم و فحاشی جاری در فضای مجازی که جایگزین کریهای جذاب و نمکین دهههای گذشته شده خروجی همین گفتمان سرشار از دشمنی و نفرت پراکنی است که فرهنگ هواداری فوتبال ایران را به بی راهه میبرد.»
بــــرش
بیانیه تند باشگاه پرسپولیس با چاشنی تهدید
در پی احکام صادره از سوی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال، باشگاه پرسپولیس با صدور بیانیهای تند موضع خود را اعلام کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: «آفتاب آمد دلیل آفتاب. گلمحمدی نه داور را هل داد و نه بازیکن حریف را ضرب و شتم کرد. با وجود این عذرخواهی کرد و ۶ جلسه هم محروم شد! تأسفبار است که دیگران به سبک و سیاق دیگری عمل میکنند. تمام ارکان فوتبال را مداوم متهم میکنند و اصلاً مشمول چنین محرومیتی نمیشوند! عجبا که این ۶ جلسه محرومیت چه تقارن جالبی دارد؛ که به نظر پرسپولیس این روزها همه مصیبتها را میکشد تا قهرمانیهای پیاپیاش به این عدد نرسد.» باشگاه پرسپولیس در بخش دیگری از این بیانیه نوشت: «چه شد به ماجرای بازی گلگهر و استقلال ورود نشد در حالی که روزها قبل از دربی اتفاق افتاد؟ اگر رسیدگی و عدالت اجرا میشد آیا سرمربی تیم رقیب اصلاً میتوانست در دربی روی نیمکت بنشیند؟ راستی چه میشود که مربی تیم خاص میتواند در جریان همان دربی، به بازیکن پرسپولیس حمله کند و حداقل حکم ممکن را بگیرد؟ بهزاد غلامپور یک بار به فرشاد فرجی سیلی زد و این بار هم مهدی ترابی را هل داد، آیا طبق ماده ۹۲ تکرار تخلف، مجازاتش یک جلسه است؟» باشگاه پرسپولیس همچنین نوشت: «سؤال مهم ما این است؛ ماجرای اردوی کذایی و معروف در دوبی چه بود که وزیر ورزش هم در یک مقطع از اتفاقات اردو ابراز شرم کرد؟ به صراحت اعلام میکنیم اگر با خاطیان آن پرونده برخورد نشود مستنداتی را در اختیار مراجع قضایی میگذاریم که خواب را از خوشگذرانها بگیرد. چه شد که سرمربی همین تیم در صفحه رسمی خود در اینستاگرام انواع و اقسام تهمتها را به آقای سیدعلی داور دربی زد و از ویلا و مدرسه فوتبال و کار در شهرداری و ویزای اسپانیا و... حرف زد اما هیچ اتفاقی برایش نیفتاد؟ این تهمتها چند جلسه محرومیت داشت؟ این روزها یک تیم مورد حمایت مصونیت دارد و یک تیم هم پرسپولیس است که هیچ محدودیتی برای اقدام علیه آن وجود ندارد و مشکل همان عدد ۶ است. با این رأی همه چیز عیان شد.»
«ایران» از چرایی سکوت وزارت نفت در برابر فشار منتقدان ضد منافع ملی و ادامه دهندگان تحریمهای امریکایی گزارش میدهد
افشای نقشه جنگ ممنوع !
جزئیات اسناد نفتی امضا شده با شرکت های خارجی به دلیل حفظ منافع، محرمانه است، اما برای نهادهای نظارتی کاملاً شفاف است
با توجه به تدابیر دولت سیزدهم برای شکستن حلقه تحریم و رساندن سطح فروش نفت به میزان قبل تحریم، جریانات و افرادی که امروز به بهانه های واهی به دنبال افشای قراردادهای نفتی هستند، در واقع ادامه دهنده راه جریان تحریم هستند
جزئیات اسناد نفتی امضا شده با شرکت های خارجی بخاطر حفظ منافع محرمانه است، اما برای نهادهای نظارتی کاملاً شفاف است
گروه اقتصادی -در ماههای اخیر صادرات نفت خام ایران با 40 درصد افزایش به ارقامی بیش از یک میلیون بشکه در روز رسیده است. در همین حال، در دولت سیزدهم، صادرات میعانات گازی ۳ تا ۴ برابر شده و از رقم ۶۰ هزار بشکه در روز، به رقم ۲۳۰ تا ۲۴۰ هزار بشکه در روز در ماههای پایانی سال رسیده است. آنطور که وزیر نفت میگوید، این افزایش صادرات و همینطور جهش قیمت نفت موجب شده که در سال 1400 میزان درآمدهای نفتی کشور بیش از 2،5 برابر افزایش داشته باشد. این درحالی است که در دولت سیزدهم، دشمن نه تنها هیچگونه تخفیفی در تحریمهای خود برای فروش نفت نداد، بلکه شرایط بدتر هم شد. به طوری که دیگر امریکاییها سراغ کشتیهای ایران میرفتند و چندین بار برای توقیف نفتکشهای ایران تلاش کردند. در کنار این موضوع، طی ماههای اخیر ظرفیت تولید نفت احیا شد و به رقم پیش از تحریمها یعنی بیش از سه میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسید و قرار است که در سالجاری به 4 میلیون بشکه نیز برسد تا کشور ظرفیت تولید کافی برای افزایش صادرات نفت در اولین فرصت داشته باشد. در 7 ماه نخست دولت سیزدهم بیش از ۵۵ قرارداد و تفاهمنامه به ارزش ۱۶،۵ میلیارد دلار با شرکتهای داخلی و خارجی امضا شده که برخی از این قراردادها برای توسعه میادین نفتی و گازی است.
این ارقام آن بخش از شرایط صنعت نفت ایران را در ماههای اخیر به تصویر میکشد که میتوان در وضعیت جنگ اقتصادی بازگو کرد. به عبارت دیگر، اعلام جزئیات بیشتر در خصوص وضعیت صنعت نفت که نوک پیکان تحریم آن را نشانه گرفته است، نه تنها شفافسازی محسوب نمیشود؛ بلکه به نوعی فاش کردن نقشه خنثیسازی تحریمهاست. اما در روزهای اخیر برخی از رسانههای ضد منافع ملی سعی کردهاند که با پافشاری بر این موضوع، حلقه محاصره اقتصادی ملت ایران را تنگتر کنند و راههای خنثیسازی تحریمها را برملا کنند. اتفاقی که در دولت قبل رخ داد و نتیجه آن، این شد که صادرات نفت کشور به روزی 200 هزار بشکه در روز سقوط کرد و برخی در دولت قبل میگفتند «اگر کسی بتواند 200 هزار بشکه نفت بفروشد او را وزیر نفت میکنیم.» حتی در پایان دولت دوازدهم، وزیر نفت سابق، پیشبینی کرده بود که این میزان صادرات هم کاهش پیدا خواهد کرد.
افشای راههای دور زدن تحریم در دولت قبل
یک مقام آگاه در وزارت نفت که تمایلی به ذکر نام خود در این گزارش نداشت، به «ایران» میگوید: «در دولت قبل فروپاشی کل شبکه دور زدن تحریمهای قبلی را به دست خودمان در کشور رقم زدیم و به همین دلیل حتی قبل از خروج امریکا از برجام و زمانی که فشارهای امریکا روی مبادی ارزی ایران شروع شد، با جهش بسیار بیش از گذشته در خصوص قیمت ارز مواجه شدیم. چراکه دیگر شبکه مالی و ارزی برای نقل و انتقالات پول حاصل از فروش نفت و درآمدها نداشتیم و از ابتدا مجبور شدیم این شبکهها را ایجاد کنیم که هم زمان گرفت و هم چون روشها قبلاً افشا شده بود، کار بسیار سختتر از گذشته بود و کارآمدی گذشته را هم نداشت.»
در اینباره، مدیر اسبق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران نیز در مصاحبهای با خبرگزاری مهر در تاریخ بهمن 1398 گفته بود: «ما خودمان شبکه صرافی را افشا کردیم.»
سیدمحسن قمصری توضیح داده بود: «در طول سه دهه فعالیت در امور بینالملل، با انواع و اقسام تحریمها مواجه بودم. سال به سال تحریمها تکمیلتر شده، هر بخشی را که ما میتوانستیم دور بزنیم مسدود کردند، راههایی را که تحریمها را دور میزدیم بستند، روز به روز آن را سخت کردند، اما در عمل بانک مرکزی ما چه کرده است؟! یک شبکه بانکی به نام صرافیها داشتیم که اطلاعات این شبکه را تحت عنوان FIU افشا کردیم و این راه را هم به دست خودمان بستیم. باید بپذیریم قصدی برای تکمیلِ عملیات دفاع و پاتک اقتصادی نداریم و فرماندهی هم که مسئولیت این کار را بر عهده داشته باشد عملاً وجود ندارد. این شرایط کار را برای مدیران خط مقدم سخت کرده است.» در همین حال، برخی از مدیران دولت دوازدهم از جمله وزیر نفت در سالهای پایانی دولت به صورت رسمی عنوان کرده بودند که صادرات نفت ایران چگونه انجام میشود و صدا و سیما نیز در یک گزارش ویژه روش صادرات را برملا کرد. بیژن زنگنه در گزارشی به مجلسیها گفته بود: «ما هر چه صادر میکنیم به اسم ایران نیست. چند بار تغییر میکند. حتی سندها هم تغییر میکند، مشخصات هم همینطور. صادرات مویرگی انجام میشود.»
قراردادهای مخفی در شرایط تحریم
عدهای انتقاد میکنند که دولت سیزدهم میگوید 16،5 میلیارد دلار قرارداد و تفاهم با داخلیها و خارجیها برای توسعه صنعت نفت امضا کرده است اما جزئیات را بیان نکرده و نمیتوان به ارقام اعلامی اعتماد کرد. جواد اوجی، وزیر نفت در مورد این قراردادها و تفاهمنامهها گفته است: «در دولت سیزدهم بیش از ۵۵ قرارداد و تفاهمنامه امضا کردیم، 16،5 میلیارد دلار با شرکتهای داخلی و خارجی امضا شده که هم در بحث توسعه میدانهای نفتی و گازی مشترک، هم بحث جمعآوری گازهای مشعل بوده است. ۲۸ مورد از این قراردادها مربوط به جمعآوری گازهای همراه نفت و مشعل بوده که قرار است تا پایان این دولت تعیین تکلیف شود. در بحث احداث خطوط انتقال فرآوردههای نفتی نیز قراردادهایی امضا شد تا تردد تانکرها در جادهها کم و انتقال فرآورده از جنوب کشور تا شمال کشور با خط لوله انتقال انجام شود. در بحث احداث مخازن ذخیرهسازی گاز طبیعی، تکمیل زنجیره پتروشیمی و احداث پتروپالایشگاهی نیز قراردادهایی امضا شد و نخستین واحد پتروپالایشگاهی توسط خود وزارت نفت به ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکه در استان هرمزگان در بهار امسال کلنگزنی خواهد شد.»
او از توضیح بیشتر در خصوص این قراردادهای امضا شده اجتناب کرده و گفته است: «در شرایط تحریمی طبیعی است اسامی شرکتها اعلام نشود. تنها برای اینکه عدهای دست از انتقاد بردارند، هرگز این رویه را تغییر نخواهیم داد و اسامی شرکتها و جزئیات قراردادها را افشا نخواهیم کرد. شاید آنها ناراضی هستند که هشت سال کشور را معطل امثال شرکت فرانسوی توتال کردند، اما اکنون میبینند شرکتهای بزرگ دیگری آمدهاند و در مجموع چند برابر وعده بیعمل توتال، حاضر به سرمایهگذاری شدهاند و قرارداد هم امضا کردهاند. بیشک از این پس هم در همه قراردادهای نفتی، همین رویه ما خواهد بود و به هیچ عنوان انتظار انتشار جزئیات قراردادها و اسامی شرکتها را نداشته باشید. منتقدان میتوانند روند پیشرفت پروژهها را نقد کنند، صرف انتشار اسامی شرکتها جز اینکه راه را برای تحریم باز میکند، چه فایدهای دارد.»
نظارت 3 قوه بر تفاهمنامهها و قراردادهای نفتی
بررسیهای «ایران» نشان میدهد که بیش از 10 قرارداد امضا شده با شرکتهای خارجی بوده است؛ نظیر شرکتهای روسی و در سفر اخیر رئیس جمهور به مسکو. اما اعلام جزئیات این قراردادها منافع ملی را در معرض خطر قرار میدهد، چراکه ممکن است منجر به توقف همکاریهای بینالمللی شود. این رویکرد در دولتهای قبل نیز بوده است. به طوری که بررسیهای خبرنگار ما نشان میدهد در دولت قبل قراردادهای معدود کوچک و متوسطی با چینیها در حوزههای مختلف مثل پالایش منعقد شده بود که به دلیل ترس از تحریم شدن هیچ نوع اطلاعاتی از آنها منتشر نشد و حتی کسی از انعقاد این قراردادها اطلاعی نداشت. بهطور طبیعی شرکتهایی که فعالیت بینالمللی دارند، چه از کشورهایی که ممکن است رابطه خوبی با امریکا داشته باشند و چه آنهایی که رابطه و رفاقتی با امریکا ندارند، به دلیل نگرانی از سابقه جرایم سنگین چند میلیارد دلاری و تحریمهای امریکا حاضر نیستند با ایران همکاری علنی داشته باشند؛ اما شرایط سرمایهگذاری در حوزه استراتژیک انرژی آنها را ترغیب میکند تا برای سرمایهگذاری وارد ایران شوند.
البته همه آنچه به عنوان عدد قرارداد و تفاهمنامه سرمایهگذاری از سوی وزیر نفت اعلام میشود، مربوط به شرکتهای خارجی نیست. همینطور همه آنها نیز مربوط به توسعه میادین نفت و گاز نیست. اگرچه توسعه میادین بیشترین سهم را دارد. همانطور که وزیر نفت عنوان کرده است، بخشی از این اسناد امضا شده مربوط به جمعآوری گازهای همراه با شرکتهای داخلی است، برخی مربوط به سرمایهگذاری در حوزه انتقال، تجارت و ذخیرهسازی گاز است، بخشی مربوط به حوزه پالایش و پخش و خطوط لوله انتقال فرآوردههای نفتی و امثال این موارد است. حتی بسیاری از آنها پیش از این اطلاعرسانی و مراسم امضای قرارداد و تفاهمنامهها در حضور خبرنگاران انجام شده است. با این حال، بخشی از قراردادها و تفاهمنامهها با شرکتهای معتبر خارجی برای توسعه میادین نفت و گاز منعقد شده که به دلیل درخواست آن شرکتها و نگرانی از تحریم اعلام نشده است. مانند همان قراردادها و تفاهمنامههایی که با شرکتهای روسی در سفر رئیس جمهور به روسیه امضا شد ولی امکان اشاره به جزئیات آنها تا زمان برداشته شدن تحریم و حتی در دوره پس از آن -با توجه به امکان برگشت پذیری تحریم ها- وجود ندارد. با وجود این، باید توجه داشت که نهادهای نظارتی از سه قوه به طور کامل روی این قراردادها نظارت دارند و مصوبات آنها هم در شورای اقتصاد اخذ و ثبت میشود و برای نهادهای نظارتی کاملاً شفاف است.
ادامه و بسط دهندگان تحریمهای خارجی
آنطور که وزیر نفت میگوید یکی از مصادیق افزایش صادرات نفت نیز که از طریق احیای بازارهای از دست رفته، به دست آوردن بازارهای جدید و بازاریابی قوی رقم خورده است، همین میزان درآمدهای نفتی است.
اوجی میگوید: «ما مقاصد و بازارها و شیوههای فروش نفت در دولت سیزدهم را که هرگز فاش نخواهیم کرد، اما نتیجه رویکرد وزارت نفت در دوره جدید را باید در بودجه دید. منتقدان را به آمار وزیر اقتصاد ارجاع میدهم که همین چند روز پیش با اعلام واریز بیش از ۱۹۰ هزار میلیارد تومان درآمدهای صادرات نفت خام و میعانات به خزانه در سال ۱۴۰۰ و مقایسه آن با رقم ۱۷ هزار میلیارد تومانی در سال ۱۳۹۹، آن را نشانهای از این دانست که در شرایط سخت تحریم هم میتوان از ظرفیت دیپلماسی اقتصادی و همت مدیریت جهادی برای جهش صادرات استفاده کرد.» اما در خصوص افزایش صادرات نفت، لازم به ذکر است که فقط وزیر نفت و مقامات کشور نیستند که از افزایش صادرات نفت ایران خبر میدهند. در هفتههای اخیر منابع ثانویه و شرکتهای ردیابی نفتکشها اعلام کردند که «صادرات نفت ایران به بالاترین میزان از زمان اعمال تحریمهای امریکا رسیده و ازمرز یک میلیون بشکه در روز عبور کرده است.»
با این حال وزارت نفت دولت سیزدهم از اعلام آمار رسمی در شرایط جنگی خودداری میکند و معتقد است که راه شکستن حلقه تحریم و رساندن سطح فروش نفت به میزان قبل از تحریم را بدون پاسخ به دشمنان منافع ملی ادامه خواهد داد. دشمنانی که با ملاحظه خروج دولت از حالت انفعال و انتظار برای بازگشت غربیها، در قالب منتقدان دولت امروز در فضای رسانهای بویژه فضای مجازی فعالیت میکنند و به دنبال افشای جزئیات و توقف فعالیتها هستند؛ کسانی که در واقع ادامه دهندگان و بسط دهندگان جریان تحریم هستند.
جزئیات اسناد نفتی امضا شده با شرکت های خارجی بخاطر حفظ منافع محرمانه است، اما برای نهادهای نظارتی کاملاً شفاف است
گروه اقتصادی -در ماههای اخیر صادرات نفت خام ایران با 40 درصد افزایش به ارقامی بیش از یک میلیون بشکه در روز رسیده است. در همین حال، در دولت سیزدهم، صادرات میعانات گازی ۳ تا ۴ برابر شده و از رقم ۶۰ هزار بشکه در روز، به رقم ۲۳۰ تا ۲۴۰ هزار بشکه در روز در ماههای پایانی سال رسیده است. آنطور که وزیر نفت میگوید، این افزایش صادرات و همینطور جهش قیمت نفت موجب شده که در سال 1400 میزان درآمدهای نفتی کشور بیش از 2،5 برابر افزایش داشته باشد. این درحالی است که در دولت سیزدهم، دشمن نه تنها هیچگونه تخفیفی در تحریمهای خود برای فروش نفت نداد، بلکه شرایط بدتر هم شد. به طوری که دیگر امریکاییها سراغ کشتیهای ایران میرفتند و چندین بار برای توقیف نفتکشهای ایران تلاش کردند. در کنار این موضوع، طی ماههای اخیر ظرفیت تولید نفت احیا شد و به رقم پیش از تحریمها یعنی بیش از سه میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسید و قرار است که در سالجاری به 4 میلیون بشکه نیز برسد تا کشور ظرفیت تولید کافی برای افزایش صادرات نفت در اولین فرصت داشته باشد. در 7 ماه نخست دولت سیزدهم بیش از ۵۵ قرارداد و تفاهمنامه به ارزش ۱۶،۵ میلیارد دلار با شرکتهای داخلی و خارجی امضا شده که برخی از این قراردادها برای توسعه میادین نفتی و گازی است.
این ارقام آن بخش از شرایط صنعت نفت ایران را در ماههای اخیر به تصویر میکشد که میتوان در وضعیت جنگ اقتصادی بازگو کرد. به عبارت دیگر، اعلام جزئیات بیشتر در خصوص وضعیت صنعت نفت که نوک پیکان تحریم آن را نشانه گرفته است، نه تنها شفافسازی محسوب نمیشود؛ بلکه به نوعی فاش کردن نقشه خنثیسازی تحریمهاست. اما در روزهای اخیر برخی از رسانههای ضد منافع ملی سعی کردهاند که با پافشاری بر این موضوع، حلقه محاصره اقتصادی ملت ایران را تنگتر کنند و راههای خنثیسازی تحریمها را برملا کنند. اتفاقی که در دولت قبل رخ داد و نتیجه آن، این شد که صادرات نفت کشور به روزی 200 هزار بشکه در روز سقوط کرد و برخی در دولت قبل میگفتند «اگر کسی بتواند 200 هزار بشکه نفت بفروشد او را وزیر نفت میکنیم.» حتی در پایان دولت دوازدهم، وزیر نفت سابق، پیشبینی کرده بود که این میزان صادرات هم کاهش پیدا خواهد کرد.
افشای راههای دور زدن تحریم در دولت قبل
یک مقام آگاه در وزارت نفت که تمایلی به ذکر نام خود در این گزارش نداشت، به «ایران» میگوید: «در دولت قبل فروپاشی کل شبکه دور زدن تحریمهای قبلی را به دست خودمان در کشور رقم زدیم و به همین دلیل حتی قبل از خروج امریکا از برجام و زمانی که فشارهای امریکا روی مبادی ارزی ایران شروع شد، با جهش بسیار بیش از گذشته در خصوص قیمت ارز مواجه شدیم. چراکه دیگر شبکه مالی و ارزی برای نقل و انتقالات پول حاصل از فروش نفت و درآمدها نداشتیم و از ابتدا مجبور شدیم این شبکهها را ایجاد کنیم که هم زمان گرفت و هم چون روشها قبلاً افشا شده بود، کار بسیار سختتر از گذشته بود و کارآمدی گذشته را هم نداشت.»
در اینباره، مدیر اسبق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران نیز در مصاحبهای با خبرگزاری مهر در تاریخ بهمن 1398 گفته بود: «ما خودمان شبکه صرافی را افشا کردیم.»
سیدمحسن قمصری توضیح داده بود: «در طول سه دهه فعالیت در امور بینالملل، با انواع و اقسام تحریمها مواجه بودم. سال به سال تحریمها تکمیلتر شده، هر بخشی را که ما میتوانستیم دور بزنیم مسدود کردند، راههایی را که تحریمها را دور میزدیم بستند، روز به روز آن را سخت کردند، اما در عمل بانک مرکزی ما چه کرده است؟! یک شبکه بانکی به نام صرافیها داشتیم که اطلاعات این شبکه را تحت عنوان FIU افشا کردیم و این راه را هم به دست خودمان بستیم. باید بپذیریم قصدی برای تکمیلِ عملیات دفاع و پاتک اقتصادی نداریم و فرماندهی هم که مسئولیت این کار را بر عهده داشته باشد عملاً وجود ندارد. این شرایط کار را برای مدیران خط مقدم سخت کرده است.» در همین حال، برخی از مدیران دولت دوازدهم از جمله وزیر نفت در سالهای پایانی دولت به صورت رسمی عنوان کرده بودند که صادرات نفت ایران چگونه انجام میشود و صدا و سیما نیز در یک گزارش ویژه روش صادرات را برملا کرد. بیژن زنگنه در گزارشی به مجلسیها گفته بود: «ما هر چه صادر میکنیم به اسم ایران نیست. چند بار تغییر میکند. حتی سندها هم تغییر میکند، مشخصات هم همینطور. صادرات مویرگی انجام میشود.»
قراردادهای مخفی در شرایط تحریم
عدهای انتقاد میکنند که دولت سیزدهم میگوید 16،5 میلیارد دلار قرارداد و تفاهم با داخلیها و خارجیها برای توسعه صنعت نفت امضا کرده است اما جزئیات را بیان نکرده و نمیتوان به ارقام اعلامی اعتماد کرد. جواد اوجی، وزیر نفت در مورد این قراردادها و تفاهمنامهها گفته است: «در دولت سیزدهم بیش از ۵۵ قرارداد و تفاهمنامه امضا کردیم، 16،5 میلیارد دلار با شرکتهای داخلی و خارجی امضا شده که هم در بحث توسعه میدانهای نفتی و گازی مشترک، هم بحث جمعآوری گازهای مشعل بوده است. ۲۸ مورد از این قراردادها مربوط به جمعآوری گازهای همراه نفت و مشعل بوده که قرار است تا پایان این دولت تعیین تکلیف شود. در بحث احداث خطوط انتقال فرآوردههای نفتی نیز قراردادهایی امضا شد تا تردد تانکرها در جادهها کم و انتقال فرآورده از جنوب کشور تا شمال کشور با خط لوله انتقال انجام شود. در بحث احداث مخازن ذخیرهسازی گاز طبیعی، تکمیل زنجیره پتروشیمی و احداث پتروپالایشگاهی نیز قراردادهایی امضا شد و نخستین واحد پتروپالایشگاهی توسط خود وزارت نفت به ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکه در استان هرمزگان در بهار امسال کلنگزنی خواهد شد.»
او از توضیح بیشتر در خصوص این قراردادهای امضا شده اجتناب کرده و گفته است: «در شرایط تحریمی طبیعی است اسامی شرکتها اعلام نشود. تنها برای اینکه عدهای دست از انتقاد بردارند، هرگز این رویه را تغییر نخواهیم داد و اسامی شرکتها و جزئیات قراردادها را افشا نخواهیم کرد. شاید آنها ناراضی هستند که هشت سال کشور را معطل امثال شرکت فرانسوی توتال کردند، اما اکنون میبینند شرکتهای بزرگ دیگری آمدهاند و در مجموع چند برابر وعده بیعمل توتال، حاضر به سرمایهگذاری شدهاند و قرارداد هم امضا کردهاند. بیشک از این پس هم در همه قراردادهای نفتی، همین رویه ما خواهد بود و به هیچ عنوان انتظار انتشار جزئیات قراردادها و اسامی شرکتها را نداشته باشید. منتقدان میتوانند روند پیشرفت پروژهها را نقد کنند، صرف انتشار اسامی شرکتها جز اینکه راه را برای تحریم باز میکند، چه فایدهای دارد.»
نظارت 3 قوه بر تفاهمنامهها و قراردادهای نفتی
بررسیهای «ایران» نشان میدهد که بیش از 10 قرارداد امضا شده با شرکتهای خارجی بوده است؛ نظیر شرکتهای روسی و در سفر اخیر رئیس جمهور به مسکو. اما اعلام جزئیات این قراردادها منافع ملی را در معرض خطر قرار میدهد، چراکه ممکن است منجر به توقف همکاریهای بینالمللی شود. این رویکرد در دولتهای قبل نیز بوده است. به طوری که بررسیهای خبرنگار ما نشان میدهد در دولت قبل قراردادهای معدود کوچک و متوسطی با چینیها در حوزههای مختلف مثل پالایش منعقد شده بود که به دلیل ترس از تحریم شدن هیچ نوع اطلاعاتی از آنها منتشر نشد و حتی کسی از انعقاد این قراردادها اطلاعی نداشت. بهطور طبیعی شرکتهایی که فعالیت بینالمللی دارند، چه از کشورهایی که ممکن است رابطه خوبی با امریکا داشته باشند و چه آنهایی که رابطه و رفاقتی با امریکا ندارند، به دلیل نگرانی از سابقه جرایم سنگین چند میلیارد دلاری و تحریمهای امریکا حاضر نیستند با ایران همکاری علنی داشته باشند؛ اما شرایط سرمایهگذاری در حوزه استراتژیک انرژی آنها را ترغیب میکند تا برای سرمایهگذاری وارد ایران شوند.
البته همه آنچه به عنوان عدد قرارداد و تفاهمنامه سرمایهگذاری از سوی وزیر نفت اعلام میشود، مربوط به شرکتهای خارجی نیست. همینطور همه آنها نیز مربوط به توسعه میادین نفت و گاز نیست. اگرچه توسعه میادین بیشترین سهم را دارد. همانطور که وزیر نفت عنوان کرده است، بخشی از این اسناد امضا شده مربوط به جمعآوری گازهای همراه با شرکتهای داخلی است، برخی مربوط به سرمایهگذاری در حوزه انتقال، تجارت و ذخیرهسازی گاز است، بخشی مربوط به حوزه پالایش و پخش و خطوط لوله انتقال فرآوردههای نفتی و امثال این موارد است. حتی بسیاری از آنها پیش از این اطلاعرسانی و مراسم امضای قرارداد و تفاهمنامهها در حضور خبرنگاران انجام شده است. با این حال، بخشی از قراردادها و تفاهمنامهها با شرکتهای معتبر خارجی برای توسعه میادین نفت و گاز منعقد شده که به دلیل درخواست آن شرکتها و نگرانی از تحریم اعلام نشده است. مانند همان قراردادها و تفاهمنامههایی که با شرکتهای روسی در سفر رئیس جمهور به روسیه امضا شد ولی امکان اشاره به جزئیات آنها تا زمان برداشته شدن تحریم و حتی در دوره پس از آن -با توجه به امکان برگشت پذیری تحریم ها- وجود ندارد. با وجود این، باید توجه داشت که نهادهای نظارتی از سه قوه به طور کامل روی این قراردادها نظارت دارند و مصوبات آنها هم در شورای اقتصاد اخذ و ثبت میشود و برای نهادهای نظارتی کاملاً شفاف است.
ادامه و بسط دهندگان تحریمهای خارجی
آنطور که وزیر نفت میگوید یکی از مصادیق افزایش صادرات نفت نیز که از طریق احیای بازارهای از دست رفته، به دست آوردن بازارهای جدید و بازاریابی قوی رقم خورده است، همین میزان درآمدهای نفتی است.
اوجی میگوید: «ما مقاصد و بازارها و شیوههای فروش نفت در دولت سیزدهم را که هرگز فاش نخواهیم کرد، اما نتیجه رویکرد وزارت نفت در دوره جدید را باید در بودجه دید. منتقدان را به آمار وزیر اقتصاد ارجاع میدهم که همین چند روز پیش با اعلام واریز بیش از ۱۹۰ هزار میلیارد تومان درآمدهای صادرات نفت خام و میعانات به خزانه در سال ۱۴۰۰ و مقایسه آن با رقم ۱۷ هزار میلیارد تومانی در سال ۱۳۹۹، آن را نشانهای از این دانست که در شرایط سخت تحریم هم میتوان از ظرفیت دیپلماسی اقتصادی و همت مدیریت جهادی برای جهش صادرات استفاده کرد.» اما در خصوص افزایش صادرات نفت، لازم به ذکر است که فقط وزیر نفت و مقامات کشور نیستند که از افزایش صادرات نفت ایران خبر میدهند. در هفتههای اخیر منابع ثانویه و شرکتهای ردیابی نفتکشها اعلام کردند که «صادرات نفت ایران به بالاترین میزان از زمان اعمال تحریمهای امریکا رسیده و ازمرز یک میلیون بشکه در روز عبور کرده است.»
با این حال وزارت نفت دولت سیزدهم از اعلام آمار رسمی در شرایط جنگی خودداری میکند و معتقد است که راه شکستن حلقه تحریم و رساندن سطح فروش نفت به میزان قبل از تحریم را بدون پاسخ به دشمنان منافع ملی ادامه خواهد داد. دشمنانی که با ملاحظه خروج دولت از حالت انفعال و انتظار برای بازگشت غربیها، در قالب منتقدان دولت امروز در فضای رسانهای بویژه فضای مجازی فعالیت میکنند و به دنبال افشای جزئیات و توقف فعالیتها هستند؛ کسانی که در واقع ادامه دهندگان و بسط دهندگان جریان تحریم هستند.
رئیس جمهور در نوزدهمین سفر استانی خود با مترو راهی مرکز استان البرز شد
خدمت بدون توقف
آیتالله رئیسی: بنابر مصوبه مجلس به دنبال ساماندهی ارز ترجیحی در اوایل امسال بدون ایجاد مشکل و شوک اقتصادی هستیم
2 و 6
چهارمین مبارز شهادتطلب فلسطینی «درهای جهنم» را بر صهیونیستها گشود
حکومت نظامی در سرزمین های اشغالی با دستور مقاومت
بنفشه غلامی/ «رعد فتحی حازم»، از دردکشیدگان سیستم آپارتایدی رژیم صهیونیستی در اردوگاههای جنین، در ششمین روز ماه رمضان، وعده مقاومت برای باز کردن درهای جهنم به روی تل آویو را عملی کرد و در بزرگترین تیراندازی در قلب رژیم صهیونیستی، دو صهیونیست را کشته و 13 نفر از آنان را مجروح کرد. او پس از این عملیات با غفلت نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی از صحنه تیراندازی خارج شد و ساعتی بعد در محله شهر قدیمی یافا، در محاصره نظامیان اسرائیلی به شهادت رسید. «فتحی حازم» چهارمین مبارز فلسطینی است که در هفتههای اخیر در عملیات استشهادی باعث وحشت و هراس تل آویو شده است.
به گزارش سایت شبکه خبری «المیادین»، «فتحی حازم» اندکی مانده به ساعت 9 شب به وقت تل آویو وارد خیابان «دیزنگوف» شد که یکی از بزرگترین خیابانهای تل آویو است و به خاطر مرکز خرید واقع شده در آن، پرتردد است. او با به استهزا گرفتن توان امنیتی رژیم صهیونیستی که با وجود پرتردد بودن این مکان، در صحنه تیراندازی حضور پررنگی نداشتند، به کافه «ایلکا» در این خیابان رفت و به سمت اسرائیلیهایی که در این مکان بودند، تیراندازی کرد و پس از آن نیز با استفاده از غفلت نیروهای امنیتی از محل تیراندازی خارج شد. به گزارش «تایمز اسرائیل»، تازه اندکی بعد از خروج «فتحی حازم» از محل عملیات بود که خیابان پر شد از آمبولانسهایی که تلاش میکردند 15 مجروح این عملیات را که 2 نفر از آنان در بیمارستان درگذشتند، به بیمارستان منتقل کنند. همزمان با این آمبولانسها صدها نیروی امنیتی نیز به محل عملیات اعزام شدند. به گزارش «المیادین»، در این شب بیش از هزار نظامی و نیروی امنیتی رژیم صهیونیستی در سراسر
تل آویو مستقر شدند. این نیروهای امنیتی به طور خاص سه ساختمان را که احتمال میدادند «فتحی حازم» در آنها باشد، محاصره کردند. اما در هر سه مورد متوجه شدند اشتباه کردهاند و وی در این ساختمانها حضور ندارد.
به نوشته سایت شبکه خبری «العالم» در همین شب به جز این عملیات در دو نقطه دیگر تل آویو نیز عملیاتهای مشابهی توسط دو مبارز دیگر فلسطینی رخ داد که تلفاتی بر جا نگذاشت. بنا بر این گزارشها، یکی از این دو عملیات تیراندازی بود و در مورد دیگر نیز صدای انفجاری به گوش رسید که رسانههای اسرائیلی مدعی شدند حاصل انفجار یک نارنجک دست ساز بوده است. عملیات فلسطینیان در قلب رژیم صهیونیستی در حالی رخ داد که پیشتر صالح العاروری، رئیس دفتر سیاسی حماس در گفتوگو با المیادین تأکید کرده بود: «رژیم صهیونیستی با ممانعت از ورود نمازگزاران به مسجدالاقصی در ماه مبارک رمضان درهای جهنم را به روی خود خواهد گشود.»
فرار از خیابان
بعد از عملیات «رعد فتحی حازم» تل آویو تبدیل به شهری پرهرج و مرج شد که در آن اسرائیلیها تلاش میکردند، با بازگشت به خانه از در معرض قرار گرفتن در عملیات مشابهی فرار کنند. به نوشته رسانههای رژیم صهیونیستی، تل آویو از زمان تأسیس خود تاکنون، کمتر شاهد چنین هرج و مرجی بوده است و آخرین باری که در آن عملیاتی انجام شد، سال 2016 بود که در کافهای در همین خیابان «دیزنگوف» یک فلسطینی به سمت کسانی که در کافه بودند، تیراندازی کرد و چند روز بعد در محاصره نظامیان اسرائیلی به شهادت رسید. در آن حمله نیز 2 نفر کشته شده و شماری زخمی شده بودند. در عملیات پنجشنبه شب نیز که شباهتهای بسیاری به عملیات 2016 دارد، نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی شامل نیروهای ویژه تکاوری نیروی هوایی رژیم صهیونیستی (شلداگ) و یگان تکاوران ستاد کل فرماندهی و عملیات ارتش این رژیم (سایرت متکل) به تعقیب «فتحی حازم»، 29 ساله که از ساکنان یکی از اردوگاههای جنین است، پرداختند و در نهایت بیش از 4 ساعت بعد از عملیات، «فتحی حازم»، در شهر «یافا» در محاصره صدها نظامی صهیونیست قرار گرفت و بعد از مقاومتی نفسگیر مقابل آنان به شهادت رسید.
واکنشها به عملیات فتحی حازم
این حمله در خارج از مرزهای سرزمینهای اشغالی نیز با نگرانی حامیان تل آویو پیگیری شد. نمایندگان اروپا و امریکا در حالی این عملیات استشهادی را همچون همیشه محکوم کردند که در داخل سرزمینهای اشغالی مردم و گروههای فلسطینی از آن استقبال کرده و آن را ستودند. «مشیر النصری»، از مقامات جنبش حماس این عملیات را پاسخ طبیعی مقاومت به جنایات رژیم صهیونیستی مقابل مردم فلسطین توصیف کرد. به گزارش خبرگزاری فارس در همین ارتباط، «داوود شهاب» یکی از سران جنبش جهاد اسلامی در فلسطین نیز تأکید کرد که این عملیاتها شدت خشم روزافزون ملت فلسطین در قبال سیاستهای خصمانه رژیم اشغالگر در حق اسرا را نشان میدهد. وی تصریح کرد: «رژیم اشغالگر بهای قلدری و گستاخی خود را خواهد داد.» به گزارش سایت شبکه خبری «العالم»، «احمد جلالجل» عضو هیأت اقدام ملی فلسطین نیز گفت: این، صرفاً شکستی امنیتی نیست بلکه شکستی در پی شکستی دیگر است. این عملیات واکنش به چیزی است که بنی گانتس وزیر جنگ اسرائیل درباره عملیات «شکست امواج» مطرح کرد و گفت، نیروهای امنیتی این رژیم مانع عملیاتهای فلسطینیان میشوند. در همین حال مردم فلسطین با پخش شیرینی و شکلات در خیابانها خوشحالی خود را از این عملیات ابراز کردند.
حزب الله لبنان نیز در بیانیه ای عملیات قهرمانانه «رعد فتحی حازم» را نشانه ضعف رژیم صهیونیستی و شکست شرم آور آن در مقابل تنها یک مبارز فلسطینی دانست.
یأس رسانههای اسرائیلی از امنیت
به نوشته رسانههای اسرائیلی، عملیات «رعد فتحی حازم» بعد از فرار بزرگ اسرای فلسطینی از بزرگترین زندان امنیتی رژیم صهیونیستی، بزرگترین ضربهای است که تاکنون از جانب مبارزان فلسطینی که دست به عملیات استشهادی میزنند، بر پیکر امنیت رژیم صهیونیستی وارد شده است. تحلیلگران رسانهای این رژیم نیز با تأکید بر اینکه تنها کاری که اکنون از دست «نفتالی بنت»، نخستوزیر رژیم برمیآید، ستایش کشته شدن مردی است که این عملیات را انجام داده بود، نوشتند، شهرک نشینان اسرائیل در حال پس دادن تاوان بیکفایتی مقامات این رژیم هستند. صبح دیروز، ساعتی پس از انتشار این تحلیلها، «نفتالی بنت» ساعتی بعد از برگزاری نشست امنیتی ویژه همان طور که رسانهها پیشبینی کرده بودند، نتوانست کاری بیش از ستایش صدها نیروی امنیتی انجام دهد که توانسته بودند، یک فلسطینی در محاصره را از پای در آورند. او همچنین به اسرائیلیها وعده داد که نیروهای امنیتی برای رفع نگرانیهای آنان به حالت آماده باش در آمدهاند تا از تکرار چنین عملیاتی جلوگیری کنند.
عملیات شهید «رعد فتحی حازم» در حالی انجام شد که از آغاز ماه مبارک رمضان به این سو، سرکوب و حملات نظامیان رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان افزایش چشمگیری یافته است. آنان در یک هفتهای که از آغاز ماه رمضان در فلسطین میگذرد، به سرکوب فلسطینیان در جنین، العیساویه، باب العامود و بیت اللحم پرداخته و تاکنون 33 جوان فلسطینی را به اسارت گرفتهاند.
به گزارش سایت شبکه خبری «المیادین»، «فتحی حازم» اندکی مانده به ساعت 9 شب به وقت تل آویو وارد خیابان «دیزنگوف» شد که یکی از بزرگترین خیابانهای تل آویو است و به خاطر مرکز خرید واقع شده در آن، پرتردد است. او با به استهزا گرفتن توان امنیتی رژیم صهیونیستی که با وجود پرتردد بودن این مکان، در صحنه تیراندازی حضور پررنگی نداشتند، به کافه «ایلکا» در این خیابان رفت و به سمت اسرائیلیهایی که در این مکان بودند، تیراندازی کرد و پس از آن نیز با استفاده از غفلت نیروهای امنیتی از محل تیراندازی خارج شد. به گزارش «تایمز اسرائیل»، تازه اندکی بعد از خروج «فتحی حازم» از محل عملیات بود که خیابان پر شد از آمبولانسهایی که تلاش میکردند 15 مجروح این عملیات را که 2 نفر از آنان در بیمارستان درگذشتند، به بیمارستان منتقل کنند. همزمان با این آمبولانسها صدها نیروی امنیتی نیز به محل عملیات اعزام شدند. به گزارش «المیادین»، در این شب بیش از هزار نظامی و نیروی امنیتی رژیم صهیونیستی در سراسر
تل آویو مستقر شدند. این نیروهای امنیتی به طور خاص سه ساختمان را که احتمال میدادند «فتحی حازم» در آنها باشد، محاصره کردند. اما در هر سه مورد متوجه شدند اشتباه کردهاند و وی در این ساختمانها حضور ندارد.
به نوشته سایت شبکه خبری «العالم» در همین شب به جز این عملیات در دو نقطه دیگر تل آویو نیز عملیاتهای مشابهی توسط دو مبارز دیگر فلسطینی رخ داد که تلفاتی بر جا نگذاشت. بنا بر این گزارشها، یکی از این دو عملیات تیراندازی بود و در مورد دیگر نیز صدای انفجاری به گوش رسید که رسانههای اسرائیلی مدعی شدند حاصل انفجار یک نارنجک دست ساز بوده است. عملیات فلسطینیان در قلب رژیم صهیونیستی در حالی رخ داد که پیشتر صالح العاروری، رئیس دفتر سیاسی حماس در گفتوگو با المیادین تأکید کرده بود: «رژیم صهیونیستی با ممانعت از ورود نمازگزاران به مسجدالاقصی در ماه مبارک رمضان درهای جهنم را به روی خود خواهد گشود.»
فرار از خیابان
بعد از عملیات «رعد فتحی حازم» تل آویو تبدیل به شهری پرهرج و مرج شد که در آن اسرائیلیها تلاش میکردند، با بازگشت به خانه از در معرض قرار گرفتن در عملیات مشابهی فرار کنند. به نوشته رسانههای رژیم صهیونیستی، تل آویو از زمان تأسیس خود تاکنون، کمتر شاهد چنین هرج و مرجی بوده است و آخرین باری که در آن عملیاتی انجام شد، سال 2016 بود که در کافهای در همین خیابان «دیزنگوف» یک فلسطینی به سمت کسانی که در کافه بودند، تیراندازی کرد و چند روز بعد در محاصره نظامیان اسرائیلی به شهادت رسید. در آن حمله نیز 2 نفر کشته شده و شماری زخمی شده بودند. در عملیات پنجشنبه شب نیز که شباهتهای بسیاری به عملیات 2016 دارد، نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی شامل نیروهای ویژه تکاوری نیروی هوایی رژیم صهیونیستی (شلداگ) و یگان تکاوران ستاد کل فرماندهی و عملیات ارتش این رژیم (سایرت متکل) به تعقیب «فتحی حازم»، 29 ساله که از ساکنان یکی از اردوگاههای جنین است، پرداختند و در نهایت بیش از 4 ساعت بعد از عملیات، «فتحی حازم»، در شهر «یافا» در محاصره صدها نظامی صهیونیست قرار گرفت و بعد از مقاومتی نفسگیر مقابل آنان به شهادت رسید.
واکنشها به عملیات فتحی حازم
این حمله در خارج از مرزهای سرزمینهای اشغالی نیز با نگرانی حامیان تل آویو پیگیری شد. نمایندگان اروپا و امریکا در حالی این عملیات استشهادی را همچون همیشه محکوم کردند که در داخل سرزمینهای اشغالی مردم و گروههای فلسطینی از آن استقبال کرده و آن را ستودند. «مشیر النصری»، از مقامات جنبش حماس این عملیات را پاسخ طبیعی مقاومت به جنایات رژیم صهیونیستی مقابل مردم فلسطین توصیف کرد. به گزارش خبرگزاری فارس در همین ارتباط، «داوود شهاب» یکی از سران جنبش جهاد اسلامی در فلسطین نیز تأکید کرد که این عملیاتها شدت خشم روزافزون ملت فلسطین در قبال سیاستهای خصمانه رژیم اشغالگر در حق اسرا را نشان میدهد. وی تصریح کرد: «رژیم اشغالگر بهای قلدری و گستاخی خود را خواهد داد.» به گزارش سایت شبکه خبری «العالم»، «احمد جلالجل» عضو هیأت اقدام ملی فلسطین نیز گفت: این، صرفاً شکستی امنیتی نیست بلکه شکستی در پی شکستی دیگر است. این عملیات واکنش به چیزی است که بنی گانتس وزیر جنگ اسرائیل درباره عملیات «شکست امواج» مطرح کرد و گفت، نیروهای امنیتی این رژیم مانع عملیاتهای فلسطینیان میشوند. در همین حال مردم فلسطین با پخش شیرینی و شکلات در خیابانها خوشحالی خود را از این عملیات ابراز کردند.
حزب الله لبنان نیز در بیانیه ای عملیات قهرمانانه «رعد فتحی حازم» را نشانه ضعف رژیم صهیونیستی و شکست شرم آور آن در مقابل تنها یک مبارز فلسطینی دانست.
یأس رسانههای اسرائیلی از امنیت
به نوشته رسانههای اسرائیلی، عملیات «رعد فتحی حازم» بعد از فرار بزرگ اسرای فلسطینی از بزرگترین زندان امنیتی رژیم صهیونیستی، بزرگترین ضربهای است که تاکنون از جانب مبارزان فلسطینی که دست به عملیات استشهادی میزنند، بر پیکر امنیت رژیم صهیونیستی وارد شده است. تحلیلگران رسانهای این رژیم نیز با تأکید بر اینکه تنها کاری که اکنون از دست «نفتالی بنت»، نخستوزیر رژیم برمیآید، ستایش کشته شدن مردی است که این عملیات را انجام داده بود، نوشتند، شهرک نشینان اسرائیل در حال پس دادن تاوان بیکفایتی مقامات این رژیم هستند. صبح دیروز، ساعتی پس از انتشار این تحلیلها، «نفتالی بنت» ساعتی بعد از برگزاری نشست امنیتی ویژه همان طور که رسانهها پیشبینی کرده بودند، نتوانست کاری بیش از ستایش صدها نیروی امنیتی انجام دهد که توانسته بودند، یک فلسطینی در محاصره را از پای در آورند. او همچنین به اسرائیلیها وعده داد که نیروهای امنیتی برای رفع نگرانیهای آنان به حالت آماده باش در آمدهاند تا از تکرار چنین عملیاتی جلوگیری کنند.
عملیات شهید «رعد فتحی حازم» در حالی انجام شد که از آغاز ماه مبارک رمضان به این سو، سرکوب و حملات نظامیان رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان افزایش چشمگیری یافته است. آنان در یک هفتهای که از آغاز ماه رمضان در فلسطین میگذرد، به سرکوب فلسطینیان در جنین، العیساویه، باب العامود و بیت اللحم پرداخته و تاکنون 33 جوان فلسطینی را به اسارت گرفتهاند.
«ایران» از شاخصهای توزیع درآمد و برابری گزارش میدهد
اقتصاد مفلوک دهه 90
دهه 1390 یکی از پرماجراترین دههها در اقتصاد ایران است. در این دهه
فراز و نشیبهای بسیاری در شاخصهای کلان اقتصادی و رفاه و زندگی مردم رخ داد، به طوری که رهبر معظم انقلاب با اشاره به وضعیت نامناسب دراین دهه خواستار بررسی و درس آموزی ازآن شد.
در میان تمام شاخصهایی که در اقتصاد ایران طی این دهه میتوان بررسی کرد، شاخصهای رفاه و توزیع درآمد از اهمیت بالایی برخوردار است. این شاخصها نشان میدهد که نتیجه سیاستهای اقتصادی دولتها تا چه حد توانسته تأثیر مثبتی بر زندگی مردم داشته باشد. این درحالی است که بررسی این شاخصها در این دهه حاکی از وخیمتر شدن شرایط برای مردم است. نگاهی به روند شاخص فلاکت که مجموع نرخ تورم و بیکاری است گویای این وضعیت است. ضمن اینکه ضریب جینی نیز همین شرایط را تأیید میکند.
بررسی روند این شاخصهای مهم نشان از گره خوردن زندگی و معاش مردم به آن سوی مرزهاست. در سالهایی که برجام به امضا رسیده بود، شاهد بهبود این شاخصها هستیم، اما به محض اینکه امریکا از این توافق خارج شد و دوباره تحریمها جان گرفت، به سرعت روند نزولی این شاخصها نیز بازگشت. بدین ترتیب به جای تکیه و تمرکز برداشتهها و ظرفیتهای بی مثال داخلی، اقتصاد ایران به تصمیمگیری کشورهایی که در میز مذاکرات هستهای مقابل ایران مینشستند، گره زده شده بود و بر همین اساس با هر تصمیم آنها نوسانی بزرگ در اقتصاد ایران حادث شد که به صورت مستقیم بر زندگی مردم اثر داشت. اما دولت سیزدهم از همان ابتدا بر اینکه نباید اقتصاد را به مذاکرات گره زد، تأکید کرد و استفاده از ظرفیتهای مغفول داخلی و منطقهای را در دستور کار خود قرار داد، نگاهی به همین هفت ماهی که از عمر دولت سیزدهم میگذرد، آثار مثبت خود را در رکوردشکنی صادرات نفتی و غیرنفتی نشان داده است.
رکوردزنی شاخص فلاکت
برای بررسی شرایط اقتصادی و رفاهی مردم، شاخص فلاکت که مجموع نرخ تورم و بیکاری است، بخوبی وضعیت اقتصادی کشور را در دهه 1390 نشان میدهد. براساس اطلاعات ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، درسال 1391 شاخص فلاکت 41،6 درصد بود که این رقم درسال 1392 به عنوان نخستین سال فعالیت دولت یازدهم به 43،2 درصد رسیده است. ازسال 1393 به دنبال نزولی شدن نرخ تورم تا چند سال شاخص فلاکت را کاهشی کرد، به طوری که درسال 1393 این شاخص به 25،2 درصد، در سال 1394 به 22،1 درصد و در سال 1395 به 19،3 درصد رسید. اما از سال 1396 دوباره روند صعودی به این شاخص بازگشت. با صعودی شدن نرخ تورم شاخص فلاکت به 20،3 درصد بازگشت که درسال 1397 با یک جهش قابل توجه به 38،9 درصد رسید. در این سال با عبور نرخ تورم از مرز 26 درصد و نرخ بیکاری از 12 درصد، شاخص فلاکت نیز رو به افزایش گذاشت. در سال 1398 نیز با تداوم این روند شاخص فلاکت به 45،5 درصد رسید. اطلاعات مرکز آمار ایران نشان میدهد که در سال 1399 نیز این شاخص عدد 46 درصد را نشان میدهد که نقطه اوج دهه 1390 محسوب میشود. طبق اعلام مرکز آمار ایران، شاخص فلاکت درسه فصل ابتدایی سال گذشته نیز نکات مهمی را روایت میکند. در فصل بهار سال گذشته شاخص فلاکت به 51،8 درصد رسید که این رقم در فصل تابستان به 55،4 درصد رسید که یک رکورد به شمار میرود. اما در نخستین فصل کاری دولت سیزدهم این شاخص به 52،3 درصد عقبنشینی کرد و پیشبینی میشود با روند نزولی نرخ تورم و همچنین تک رقمی ماندن نرخ بیکاری، در فصول و سالهای آینده باید منتظر شاخص فلاکتی به مراتب پایینتر از آنچه در دهه 1390 اتفاق افتاد باشیم.
افزایش شکاف میان فقیر و غنی
شاخص دیگری که روایتگر وضعیت اقتصادی و رفاهی مردم در دهه 1390 محسوب میشود، ضریب جینی است. ضریب جینی شاخص نابرابری درآمد است که از منحنی لورنز به دست میآید و هر سال توسط مرکز آمار ایران برای کل کشور و استانها محاسبه و اعلام میشود. درصورتی که توزیع درآمد کامل برابر باشد این ضریب مساوی صفر و در صورتی که توزیع درآمد کامل نابرابر باشد، این ضریب مساوی یک است هرچه این ضریب کوچکتر باشد بیانگر آن است که درآمد، عادلانهتر توزیع شده است. گزارش مرکز آمار ایران از این ضریب در دهه 1390 نشان دهنده نابرابری بیشتر در هر سال است. در سال 1391 این ضریب عدد 0،3659 را نشان میدهد که در سال 1392 در نخستین سال فعالیت دولت یازدهم به 0،3650 رسیده است و از آن سال به بعد به صورت مداوم ضریب جینی از برابری فاصله گرفته است. براساس این گزارش، در سال 1393 ضریب جینی به 0،3788 رسیده و درسال 1394 عدد 0،3851 را نشان میدهد. درسال 1395 نیز ضریب جینی به 0،3900 میرسد و درسال 1396 به 0،3981 افزایش مییابد. درمیان هشت سال فعالیت دولتهای یازدهم و دوازدهم، سال 1397 بدترین سال از نظر نابرابری است. دراین سال ضریب جینی با رسیدن به عدد 0،4093 نابرابرترین رقم درکل دهه 1390 بوده است. هرچند درسال 1398 ضریب جینی با رسیدن به عدد 0،3992 اندکی بهبود مییابد، اما درسال 1399 دوباره با یک جهش به سوی نابرابرتر شدن به 0،4006 میرسد.
نابرابری عیان
علاوه بر شاخص ضریب جینی، شاخصهای دیگری برای مطالعه میزان نابرابری در دورههای زمانی مختلف وجود دارد که یکی از آنها نسبت هزینه 10، 20 یا 40 درصد ثروتمندترین به فقیرترینهاست.
براساس گزارش مرکز آمار ایران در سال 1391 نسبت هزینه 20 درصد ثروتمندترین به 20 درصد فقیرترین جامعه 6،65 برابر بوده است به عبارت دیگر20 درصد ثروتمندترین بیش از 6 برابر افراد فقیر هزینه میکردهاند که این نسبت درسال 1392 به 6،57 برابر کاهش یافته است. اما با صعودی شدن این شاخص در سال 1393 این نسبت به 7،26 برابر و در سال 1394 به 7،40 برابر رسیده است.
با ادامه این روند درسال 1395 نسبت هزینه 20 درصد ثروتمندترین به 20 درصد فقیرترین به 7،61 برابر افزایش یافته است و درسال 1396 این نسبت به 8 برابر رسیده است، رقمی که درسال 1397 به 8،26 برابر افزایش یافته است. پس از یک افت اندک درسال 1398 که این نسبت را به 7،97 برابر رسانده دوباره درسال 1399 هزینه 20 درصد ثروتمندترین به 20 درصد فقیرترین به 8،13 برابر رسیده است.
افزایش تعداد کسانی که زیر یک دلار درآمد دارند
برای ملموستر شدن شاخصها، مرکز آمار ایران درصد کسانی که زیر یک یا دو دلار در روز درآمد دارند را نیز اعلام کرده است. طبق این گزارش، سهم کسانی که روزانه کمتر از یک دلار در سال 1391 درآمد داشتهاند، 3 صدم درصد بوده که این سهم در سال 1398 به 8 صدم درصد و در سال 1399 به 11 صدم درصد افزایش یافته است. همچنین درصد کسانی که کمتر از دو دلار درآمد داشتهاند نیز روند مشابهی را روایت میکند؛ به طوری که سهم این افراد درسال 1391 برابر با 93 هزارم درصد بوده که در سال 1398 به 83 صدم درصد رسیده است و درسال 1399 با یک جهش قابل توجه به 1،06 درصد رسیده است. ارقامی که نشان میدهد درآمد افراد دراین دهه بشدت افت کرده و تکافوی هزینههای روزافزون آنها را به دلیل رشد تورم نداده است.
فراز و نشیبهای بسیاری در شاخصهای کلان اقتصادی و رفاه و زندگی مردم رخ داد، به طوری که رهبر معظم انقلاب با اشاره به وضعیت نامناسب دراین دهه خواستار بررسی و درس آموزی ازآن شد.
در میان تمام شاخصهایی که در اقتصاد ایران طی این دهه میتوان بررسی کرد، شاخصهای رفاه و توزیع درآمد از اهمیت بالایی برخوردار است. این شاخصها نشان میدهد که نتیجه سیاستهای اقتصادی دولتها تا چه حد توانسته تأثیر مثبتی بر زندگی مردم داشته باشد. این درحالی است که بررسی این شاخصها در این دهه حاکی از وخیمتر شدن شرایط برای مردم است. نگاهی به روند شاخص فلاکت که مجموع نرخ تورم و بیکاری است گویای این وضعیت است. ضمن اینکه ضریب جینی نیز همین شرایط را تأیید میکند.
بررسی روند این شاخصهای مهم نشان از گره خوردن زندگی و معاش مردم به آن سوی مرزهاست. در سالهایی که برجام به امضا رسیده بود، شاهد بهبود این شاخصها هستیم، اما به محض اینکه امریکا از این توافق خارج شد و دوباره تحریمها جان گرفت، به سرعت روند نزولی این شاخصها نیز بازگشت. بدین ترتیب به جای تکیه و تمرکز برداشتهها و ظرفیتهای بی مثال داخلی، اقتصاد ایران به تصمیمگیری کشورهایی که در میز مذاکرات هستهای مقابل ایران مینشستند، گره زده شده بود و بر همین اساس با هر تصمیم آنها نوسانی بزرگ در اقتصاد ایران حادث شد که به صورت مستقیم بر زندگی مردم اثر داشت. اما دولت سیزدهم از همان ابتدا بر اینکه نباید اقتصاد را به مذاکرات گره زد، تأکید کرد و استفاده از ظرفیتهای مغفول داخلی و منطقهای را در دستور کار خود قرار داد، نگاهی به همین هفت ماهی که از عمر دولت سیزدهم میگذرد، آثار مثبت خود را در رکوردشکنی صادرات نفتی و غیرنفتی نشان داده است.
رکوردزنی شاخص فلاکت
برای بررسی شرایط اقتصادی و رفاهی مردم، شاخص فلاکت که مجموع نرخ تورم و بیکاری است، بخوبی وضعیت اقتصادی کشور را در دهه 1390 نشان میدهد. براساس اطلاعات ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، درسال 1391 شاخص فلاکت 41،6 درصد بود که این رقم درسال 1392 به عنوان نخستین سال فعالیت دولت یازدهم به 43،2 درصد رسیده است. ازسال 1393 به دنبال نزولی شدن نرخ تورم تا چند سال شاخص فلاکت را کاهشی کرد، به طوری که درسال 1393 این شاخص به 25،2 درصد، در سال 1394 به 22،1 درصد و در سال 1395 به 19،3 درصد رسید. اما از سال 1396 دوباره روند صعودی به این شاخص بازگشت. با صعودی شدن نرخ تورم شاخص فلاکت به 20،3 درصد بازگشت که درسال 1397 با یک جهش قابل توجه به 38،9 درصد رسید. در این سال با عبور نرخ تورم از مرز 26 درصد و نرخ بیکاری از 12 درصد، شاخص فلاکت نیز رو به افزایش گذاشت. در سال 1398 نیز با تداوم این روند شاخص فلاکت به 45،5 درصد رسید. اطلاعات مرکز آمار ایران نشان میدهد که در سال 1399 نیز این شاخص عدد 46 درصد را نشان میدهد که نقطه اوج دهه 1390 محسوب میشود. طبق اعلام مرکز آمار ایران، شاخص فلاکت درسه فصل ابتدایی سال گذشته نیز نکات مهمی را روایت میکند. در فصل بهار سال گذشته شاخص فلاکت به 51،8 درصد رسید که این رقم در فصل تابستان به 55،4 درصد رسید که یک رکورد به شمار میرود. اما در نخستین فصل کاری دولت سیزدهم این شاخص به 52،3 درصد عقبنشینی کرد و پیشبینی میشود با روند نزولی نرخ تورم و همچنین تک رقمی ماندن نرخ بیکاری، در فصول و سالهای آینده باید منتظر شاخص فلاکتی به مراتب پایینتر از آنچه در دهه 1390 اتفاق افتاد باشیم.
افزایش شکاف میان فقیر و غنی
شاخص دیگری که روایتگر وضعیت اقتصادی و رفاهی مردم در دهه 1390 محسوب میشود، ضریب جینی است. ضریب جینی شاخص نابرابری درآمد است که از منحنی لورنز به دست میآید و هر سال توسط مرکز آمار ایران برای کل کشور و استانها محاسبه و اعلام میشود. درصورتی که توزیع درآمد کامل برابر باشد این ضریب مساوی صفر و در صورتی که توزیع درآمد کامل نابرابر باشد، این ضریب مساوی یک است هرچه این ضریب کوچکتر باشد بیانگر آن است که درآمد، عادلانهتر توزیع شده است. گزارش مرکز آمار ایران از این ضریب در دهه 1390 نشان دهنده نابرابری بیشتر در هر سال است. در سال 1391 این ضریب عدد 0،3659 را نشان میدهد که در سال 1392 در نخستین سال فعالیت دولت یازدهم به 0،3650 رسیده است و از آن سال به بعد به صورت مداوم ضریب جینی از برابری فاصله گرفته است. براساس این گزارش، در سال 1393 ضریب جینی به 0،3788 رسیده و درسال 1394 عدد 0،3851 را نشان میدهد. درسال 1395 نیز ضریب جینی به 0،3900 میرسد و درسال 1396 به 0،3981 افزایش مییابد. درمیان هشت سال فعالیت دولتهای یازدهم و دوازدهم، سال 1397 بدترین سال از نظر نابرابری است. دراین سال ضریب جینی با رسیدن به عدد 0،4093 نابرابرترین رقم درکل دهه 1390 بوده است. هرچند درسال 1398 ضریب جینی با رسیدن به عدد 0،3992 اندکی بهبود مییابد، اما درسال 1399 دوباره با یک جهش به سوی نابرابرتر شدن به 0،4006 میرسد.
نابرابری عیان
علاوه بر شاخص ضریب جینی، شاخصهای دیگری برای مطالعه میزان نابرابری در دورههای زمانی مختلف وجود دارد که یکی از آنها نسبت هزینه 10، 20 یا 40 درصد ثروتمندترین به فقیرترینهاست.
براساس گزارش مرکز آمار ایران در سال 1391 نسبت هزینه 20 درصد ثروتمندترین به 20 درصد فقیرترین جامعه 6،65 برابر بوده است به عبارت دیگر20 درصد ثروتمندترین بیش از 6 برابر افراد فقیر هزینه میکردهاند که این نسبت درسال 1392 به 6،57 برابر کاهش یافته است. اما با صعودی شدن این شاخص در سال 1393 این نسبت به 7،26 برابر و در سال 1394 به 7،40 برابر رسیده است.
با ادامه این روند درسال 1395 نسبت هزینه 20 درصد ثروتمندترین به 20 درصد فقیرترین به 7،61 برابر افزایش یافته است و درسال 1396 این نسبت به 8 برابر رسیده است، رقمی که درسال 1397 به 8،26 برابر افزایش یافته است. پس از یک افت اندک درسال 1398 که این نسبت را به 7،97 برابر رسانده دوباره درسال 1399 هزینه 20 درصد ثروتمندترین به 20 درصد فقیرترین به 8،13 برابر رسیده است.
افزایش تعداد کسانی که زیر یک دلار درآمد دارند
برای ملموستر شدن شاخصها، مرکز آمار ایران درصد کسانی که زیر یک یا دو دلار در روز درآمد دارند را نیز اعلام کرده است. طبق این گزارش، سهم کسانی که روزانه کمتر از یک دلار در سال 1391 درآمد داشتهاند، 3 صدم درصد بوده که این سهم در سال 1398 به 8 صدم درصد و در سال 1399 به 11 صدم درصد افزایش یافته است. همچنین درصد کسانی که کمتر از دو دلار درآمد داشتهاند نیز روند مشابهی را روایت میکند؛ به طوری که سهم این افراد درسال 1391 برابر با 93 هزارم درصد بوده که در سال 1398 به 83 صدم درصد رسیده است و درسال 1399 با یک جهش قابل توجه به 1،06 درصد رسیده است. ارقامی که نشان میدهد درآمد افراد دراین دهه بشدت افت کرده و تکافوی هزینههای روزافزون آنها را به دلیل رشد تورم نداده است.
گزارش «ایران» از استانهای پیشرو در اشتغال دانشبنیان
گذر از تولید کارخانهای
توسعه تولید دانشبنیان، ظرفیتهای تازه اشتغال برای جوانان خلاق و تحصیلکرده در سراسر کشور ایجاد میکند
حمیرا حیدریان
خبرنگار
شعار «تولید؛ دانشبنیان، اشتغال آفرین» خط مشی عبور از تولید کارخانهای به تولید متکی به دانش و فناوری بومی را مشخص میکند و کشور را به سمت و سویی سوق میدهد که بتوان سهم اقتصاد دانشبنیان را در اقتصاد کلان افزایش داد؛ در واقع، تولید و اقتصاد دانشبنیان یک ظرفیت بینظیر برای اشتغال قشر تحصیلکرده و دانشگاهی است و با سرمایه گذاریهای محدود نسبت به کارخانهها میتوان اشتغال بیشتری ایجاد کرد.
حمایت از نوآوری و شرکتهای دانشبنیان با هدف افزایش سهم فناوری در اقتصاد کشور و بازارسازی مناسب برای آن یکی از سیاستهای راهبردی دولت در سال های گذشته و نیز پیشرو بوده است، بهطوری که در زمان حاضر بیش از یک هزار شرکت خلاق، ۶ هزار استارتاپ و هزاران شرکت فناور در کشور فعالیت میکنند و پنج هزار و ۳۰۰ واحد از میان آنها بهطور رسمی بهعنوان شرکت دانشبنیان ثبت شدهاند. در این میان برخی استانها از این ظرفیتها بهره بیشتر بردهاند، به طوری که سهم استان اصفهان یک دهم حوزه دانش پایه و دانشبنیان کشور است و در این زمینه پس از پایتخت در رتبه دوم کشور قرار دارد. نقش کسب و کارهای دانشبنیان در اقتصاد اصفهان حدود سه درصد است که این آمار نسبت به متوسط کشور رقم بالایی را نشان میدهد. از سوی دیگر فعالیتهای پارک علم و فناوری استان کرمان به گفته استاندار آن، درمقایسه با دیگر پارکهای کشور طی دوسال گذشته نشان میدهد که تنها گردش مالی سه شرکت در مجموعه این پارک، بیش از گردش مالی تمام شرکتهای پارک علم و فناوری درسطح کشور است که این امر رشد علمی و فناورانه در استان کرمان را نشان میدهد. خراسان رضوی نیز با دارا بودن 360 شرکت دانشبنیان و فناوری توانسته در سال های اخیر 10 هزارنفر وارد بازار کار کند؛ ارقامی که با کمی اختلاف دیگر استانها را در ردههای بعدی قرار میدهد. مسیری که به گفته کارشناسان اگر علم و فناوری را به طور مشترک به کار گرفته شود اقتصاد کشور شاهد تحولی عظیم خواهد بود.
صادرات 5/15 میلیون دلاری شرکتهای دانشبنیان کرمان در سال 1400
رئیس پارک علم و فناوری استان کرمان در گفتوگو با «ایران» با اشاره به اینکه پارک علم و فناوری کرمان بهعنوان مرجع توسعه فناوری و دانشبنیان در کرمان میتواند جهت حمایت و سرمایهگذاری روی طرحهای مطرح فعالیت گستردهتری نسبت به قبل داشته باشد، گفت: در کل استان 61 شرکت دانشبنیان در حال فعالیت هستند که از این تعداد 36 شرکت در پارک علم و فناوری استان در حال فعالیت هستند و 2 شرکت دیگر نیز تا ماه دیگر به این مجموعه اضافه خواهند شد.دکتر محمدرضا سپهوند با بیان اینکه در کل استان بالغ بر 276 شرکت دانشبنیان و فناوری وجود دارد، افزود: لفظ دانشبنیان بهتر است با فناوری توأم باشد چرا که علم در کنار فناوری میتواند گامهای توسعه را بیش از پیش رقم بزند. کما اینکه سند توسعه فناوری آماده و نقشه اکوسیستم نیز تنظیم شده است و تنها باید منتظر باشیم تا هر یک از شرکتهای دانشبنیان کار خود را خوب نشان دهند.
وی با تأکید بر تبیین شعار سال و اهمیت جایگاه پارک علم و فناوری در اجرایی کردن آن اظهار داشت: پارک علم و فناوری کرمان بهعنوان بازوی اجرایی در استان پهناور کرمان در بحث توسعه واحدهای فناور و دانشبنیان و ارتقای اکوسیستم فناوری باید تلاش خود را مضاعف کند. با توجه به نامگذاری سال توسط رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) به «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» زمینه دانشبنیان شدن محصولات واحدهای فناور و اشتغالزایی سرعت بیشتری خواهد گرفت.
این مسئول با تأکید بر اینکه باید شاهد سیاستگذاری در جهت تسهیل سرمایه گذاری شرکتهای دانشبنیان و فناوری باشیم، بیان داشت: در سال ۱۴۰۱ به طور قطع در هر شهرستان، یک مرکز رشد فعال برای تحقق شعار سال و آشکار شدن پتانسیلها و استعدادهای انسانی خواهیم داشت اما تحقق این شعار در بحث تولید و اشتغال موضوعی نیست که یک شبه اتفاق بیفتد، بنابراین لازمه آن اتخاذ سیاستگذاری صحیح و علمی و توسعه زیرساختهاست.
سپهوند توسعه دانشبنیانها و شرکت های فناوری را راهی برای توسعه اقتصادی کشور و ایجاد بستر مناسب برای افزایش اشتغالزایی عنوان و خاطرنشان کرد: یکی از راههای توسعه شرکتهای دانشبنیان و فناوری تسهیل امور در دریافت مجوزها و تسهیلات وام است که با اختصاص اعتبارات مناسب از سوی استانداری و دولت میتوانیم شاهد رشد همه جانبه در بحث تولید و اشتغال باشیم.
وی در پاسخ به این سؤال که شرکتهای دانشبنیان در استان کرمان بیشتر در چه شاخههایی فعال هستند، عنوان کرد: استان کرمان با توجه به داشتن معادن مس و سنگ آهن، بیشترین شرکتهای دانشبنیان را در این زمینه دارد که فعال بوده و تأمین کننده نیازهای آنها هستند. همچنین در حوزه کشاورزی بعد از استان سیستان و بلوچستان بیشترین اراضی کشاورزی را تحت پوشش دارد که به نوعی در این زمینه نیز قطب کشاورزی محسوب میشود که شرکتهای دانشبنیان نیز در این زمینه فعالیت خوبی دارند.همچنین (هایتک) نیز از دیگر فعالیتهای شرکتهای دانش بنیان در استان است، در خصوص گردشگری نیز این شرکتها فعالیت دارند اما هنوز فعالیت بهصورت گسترده نیست و در زمینه صنایع پزشکی، تجهیزات پزشکی و دارو نیز این شرکتها فعالیت خوبی داشتهاند.
سپهوند در پاسخ به این سؤال که میزان صادرات و ایجاد اشتغال شرکتهای دانشبنیان و فناوری در سال گذشته چه ارقامی را رقم زده است، گفت: یک هزار و 42 میلیارد تومان گردش مالی شرکتهای دانشبنیان و فناوری در پارک علم و فناوری استان کرمان در سال گذشته بوده است. همچنین 15 میلیون و 440هزار دلار صادرات شرکتهای دانش بنیان در سال 1400 بوده است. در خصوص میزان اشتغال ایجاد شده در سال 1399 تعداد یک هزار و 782 نفر از سوی این شرکتها جذب شدهاند که این رقم در سال 1400 به 2 هزار و 350 نفر افزایش یافت که امیدواریم با توسعه زیرساختها و تأمین اعتبارات لازم فضای بیشتری برای جذب نیروهای متخصص، مخترعان و کادر علمی رقم بخورد.
600 شرکت دانشبنیان اصفهان و رشد 10 برابری صادرات برای رتبه دومی ها
رئیس شهرک علمی و تحقیقاتی استان اصفهان نیز در گفتوگو با «ایران» با بیان اینکه صنایع و شرکتهای بزرگ، جریان اصلی اقتصاد و حرکت به سمت فناوری در کشور به شمار میآیند بنابراین برای تحقق تولید دانشبنیان ضروری است که طرحهای توسعه این واحدهای بزرگ صنعتی دارای پیوست فناوری با همکاری یک یا چند پارک علم و فناوری باشد.
جعفر قیصری با اشاره به شعار «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» افزود: این شعار در واقع خط مشی عبور از تولید کارخانهای به تولید متکی به دانش و فناوری بومی را مشخص میکند و کشور را به این سمت و سو سوق میدهد تا بتوان سهم اقتصاد دانشبنیان را در اقتصاد کلان افزایش داد و تولید و اقتصاد دانشبنیان یک ظرفیت بینظیر برای اشتغال قشر تحصیلکرده و دانشگاهی است و با سرمایه گذاریهای محدود نسبت به کارخانهها میتوان اشتغال بیشتری ایجاد کرد.
وی با تأکید بر اینکه نزدیک به ۶۰۰ شرکت دانشبنیان در استان اصفهان وجود دارد، خاطرنشان کرد: نیمی از آنها حدود ۳۰۰ شرکت در شهرک علمی- تحقیقاتی اصفهان قرار دارند ضمن اینکه در این شهرک در مجموع ۵۰۰ شرکت فناور و دانشبنیان وجود دارد. شرکتهای فناور نیز به نوعی دانشبنیان اند؛ فناوری دارند و براساس توسعه فناوری کار میکنند و برای این شرکتها از سوی معاونت علمی ریاست جمهوری مجوز داده میشود. بضاعت استان اصفهان یک دهم حوزه دانش پایه و دانشبنیان کشور است و در این زمینه پس از پایتخت در رتبه دوم کشور قرار دارد. دانشبنیان اشارهای است به شرکتهایی که در حوزه به کارگیری علم، دانش و فناوری کار میکنند. دانشبنیان بودن به یک محصول تعلق میگیرد اما هر فعالیتی را که بر پایه علم و دانش باشد میتوان در زمره مجموعه دستاوردهای کشور در این حوزه قلمداد کرد.
قیصری با اشاره به اینکه اصفهان ظرفیت بسیار بینظیری در زمینه شرکتهای دانشبنیان و فناور دارد، عنوان کرد: این شرکتها گردش مالی بسیار خوبی دارند. ضمن اینکه بزرگترین پارک علم و فناوری کشور نیز هم اکنون در مجموعه شهرک علمی - تحقیقاتی اصفهان است و تجربه و پایهگذاری پارکهای علم و فناوری در اصفهان بوده است.
این مسئول با تأکید بر اینکه اشتغال در حوزه صنایع و تولیدات باید متکی به فناوری شود، مطرح کرد: درحقیقت باید اشتغالزایی که انتظار داریم از صنایع و کارخانههای عادی انجام شود توسط شرکتهای دانشبنیان و فناور تأمین شود. وی استان اصفهان را دارای ظرفیتها و تجربه بسیار مفید در زمینه فناوری و شرکتهای دانشبنیان دانست و گفت: این شرکتها گردش مالی بسیار خوبی دارند، به طوری که درآمد حاصل از تولید و صادرات محصولات شرکتهای دانشبنیان اصفهان در سال 1400 نسبت به سال 1399، 5/3 برابر شده و به بیش از پنج هزار میلیارد تومان رسیده است و صادرات خارجی این شرکتها درسال گذشته به ۵۴ میلیون دلار رسید که این عدد به نسبت خوبی است.
همچنین 3درصد صادرات استان اصفهان در سال گذشته از تولیدات شرکتهای فناور و دانشبنیان بود که اگر صادرات فلزی استان را در نظر نگیریم، تولیدات دانشبنیان در سال گذشته حدود ۱۰ درصد از صادرات غیرفلزی را به خود اختصاص دادند. این همان ظرفیتی است که در استان اصفهان وجود دارد.
قیصری گفت: طی 3 سال اخیر، فروش شرکتهای دانشبنیان شهرک علمی و تحقیقاتی 5/10 برابر شده است. در صادرات نیز در بازه زمانی 3 سال اخیر، شاهد رشد نزدیک به 10 برابر بودهایم. بعبارتی یعنی از 7/4 میلیون دلار به 54 میلیون دلار در سال گذشته رسیدهایم. باید این افق را برای سه سال آینده ترسیم کنیم که بین ۶ تا ۱۰ برابر دیگر رشد اقتصاد دانشبنیانی استان را ارتقا دهیم که اگر محقق شود به ۲۰ درصد از اقتصاد استان خواهیم رسید و این عدد قابل ملاحظه خواهد بود.
وی به شاخصترین تولیدات فناوریهای شرکتهای دانشبنیان شهرک علمی - تحقیقاتی اصفهان اشاره کرد و افزود: در زمینه تجهیزات پزشکی، شتاب دهندههای خطی (پرتو درمانی بیماران سرطانی)، دستگاه ایکس کامپیوتری، سی تی اسکنها و انواع دیگر از جمله ترمیم زخم و پوستهایی که دچار عوارض سوختگی و تصادف میشوند (این دستگاه اکنون مجوز صادرات اروپایی گرفته است و صادر میشود) گام های خوبی برداشته شده است. همچنین انواع ماشینآلات صنعتی و کشاورزی و دامداری، تجهیزات هیدرولیکی و سیستمهای مکانیکی که در صنایع نفت، گاز، فولاد و دفاعی کاربرد دارند، تجهیزات آب و تصفیه پساب و فاضلاب و نیز نانوفناوری، الکترونیک IT و ICT، دستگاههای فرآوری میوه که صادر میشود و ۸۰ شرکت داریم که تجهیزات نفتی تولید میکنند. قیصری گام بعدی را اجرای طرحهای توسعهای و فناوریهای جدید با استفاده از ظرفیت شرکتهای فناور دانست و اضافه کرد: در زمان حاضر حدود ۴۸ پارک علم و فناوری در کشور فعال است و شرکتها و واحدهای صنعتی بزرگ میتوانند طرحهای توسعهای خود را با بهرهگیری از توانمندیهای آنها اجرا و برای خدمات پشتیبانی و تأمین تجهیزات نیز از طریق آنها اقدام کنند.
وی با بیان اینکه در دهههای گذشته، صنایع کشورمان بیشتر مبتنی بر خریداری، واردات و نصب ماشین آلات، تجهیزات و فناوری بود، تصریح کرد: این کار در جایگاه خود دارای نقاط قوتی مانند ایجاد ارزش افزوده و اشتغال است اما پس از مدتی، دیگر امکان پیشرفت و رقابت ندارد.
قیصری با اشاره به اینکه ما امروزه با چالشهایی در زمینه کیفیت و مصرف انرژی، مواد اولیه و آلایندههای هوا مواجه هستیم، خاطرنشان کرد: در زمینه تجهیزات و مواد اولیه هم در برخی موارد گلوگاههای اساسی داریم بهطوری که هرگاه تحریمها شدت پیدا میکند تعدادی از صنایع دچار مشکل میشوند. به منظور رفع این مسائل و چالشها باید به سمت تولید مبتنی بر دانش بومی و فناوریهای جدید حرکت کنیم.
خبرنگار
شعار «تولید؛ دانشبنیان، اشتغال آفرین» خط مشی عبور از تولید کارخانهای به تولید متکی به دانش و فناوری بومی را مشخص میکند و کشور را به سمت و سویی سوق میدهد که بتوان سهم اقتصاد دانشبنیان را در اقتصاد کلان افزایش داد؛ در واقع، تولید و اقتصاد دانشبنیان یک ظرفیت بینظیر برای اشتغال قشر تحصیلکرده و دانشگاهی است و با سرمایه گذاریهای محدود نسبت به کارخانهها میتوان اشتغال بیشتری ایجاد کرد.
حمایت از نوآوری و شرکتهای دانشبنیان با هدف افزایش سهم فناوری در اقتصاد کشور و بازارسازی مناسب برای آن یکی از سیاستهای راهبردی دولت در سال های گذشته و نیز پیشرو بوده است، بهطوری که در زمان حاضر بیش از یک هزار شرکت خلاق، ۶ هزار استارتاپ و هزاران شرکت فناور در کشور فعالیت میکنند و پنج هزار و ۳۰۰ واحد از میان آنها بهطور رسمی بهعنوان شرکت دانشبنیان ثبت شدهاند. در این میان برخی استانها از این ظرفیتها بهره بیشتر بردهاند، به طوری که سهم استان اصفهان یک دهم حوزه دانش پایه و دانشبنیان کشور است و در این زمینه پس از پایتخت در رتبه دوم کشور قرار دارد. نقش کسب و کارهای دانشبنیان در اقتصاد اصفهان حدود سه درصد است که این آمار نسبت به متوسط کشور رقم بالایی را نشان میدهد. از سوی دیگر فعالیتهای پارک علم و فناوری استان کرمان به گفته استاندار آن، درمقایسه با دیگر پارکهای کشور طی دوسال گذشته نشان میدهد که تنها گردش مالی سه شرکت در مجموعه این پارک، بیش از گردش مالی تمام شرکتهای پارک علم و فناوری درسطح کشور است که این امر رشد علمی و فناورانه در استان کرمان را نشان میدهد. خراسان رضوی نیز با دارا بودن 360 شرکت دانشبنیان و فناوری توانسته در سال های اخیر 10 هزارنفر وارد بازار کار کند؛ ارقامی که با کمی اختلاف دیگر استانها را در ردههای بعدی قرار میدهد. مسیری که به گفته کارشناسان اگر علم و فناوری را به طور مشترک به کار گرفته شود اقتصاد کشور شاهد تحولی عظیم خواهد بود.
صادرات 5/15 میلیون دلاری شرکتهای دانشبنیان کرمان در سال 1400
رئیس پارک علم و فناوری استان کرمان در گفتوگو با «ایران» با اشاره به اینکه پارک علم و فناوری کرمان بهعنوان مرجع توسعه فناوری و دانشبنیان در کرمان میتواند جهت حمایت و سرمایهگذاری روی طرحهای مطرح فعالیت گستردهتری نسبت به قبل داشته باشد، گفت: در کل استان 61 شرکت دانشبنیان در حال فعالیت هستند که از این تعداد 36 شرکت در پارک علم و فناوری استان در حال فعالیت هستند و 2 شرکت دیگر نیز تا ماه دیگر به این مجموعه اضافه خواهند شد.دکتر محمدرضا سپهوند با بیان اینکه در کل استان بالغ بر 276 شرکت دانشبنیان و فناوری وجود دارد، افزود: لفظ دانشبنیان بهتر است با فناوری توأم باشد چرا که علم در کنار فناوری میتواند گامهای توسعه را بیش از پیش رقم بزند. کما اینکه سند توسعه فناوری آماده و نقشه اکوسیستم نیز تنظیم شده است و تنها باید منتظر باشیم تا هر یک از شرکتهای دانشبنیان کار خود را خوب نشان دهند.
وی با تأکید بر تبیین شعار سال و اهمیت جایگاه پارک علم و فناوری در اجرایی کردن آن اظهار داشت: پارک علم و فناوری کرمان بهعنوان بازوی اجرایی در استان پهناور کرمان در بحث توسعه واحدهای فناور و دانشبنیان و ارتقای اکوسیستم فناوری باید تلاش خود را مضاعف کند. با توجه به نامگذاری سال توسط رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) به «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» زمینه دانشبنیان شدن محصولات واحدهای فناور و اشتغالزایی سرعت بیشتری خواهد گرفت.
این مسئول با تأکید بر اینکه باید شاهد سیاستگذاری در جهت تسهیل سرمایه گذاری شرکتهای دانشبنیان و فناوری باشیم، بیان داشت: در سال ۱۴۰۱ به طور قطع در هر شهرستان، یک مرکز رشد فعال برای تحقق شعار سال و آشکار شدن پتانسیلها و استعدادهای انسانی خواهیم داشت اما تحقق این شعار در بحث تولید و اشتغال موضوعی نیست که یک شبه اتفاق بیفتد، بنابراین لازمه آن اتخاذ سیاستگذاری صحیح و علمی و توسعه زیرساختهاست.
سپهوند توسعه دانشبنیانها و شرکت های فناوری را راهی برای توسعه اقتصادی کشور و ایجاد بستر مناسب برای افزایش اشتغالزایی عنوان و خاطرنشان کرد: یکی از راههای توسعه شرکتهای دانشبنیان و فناوری تسهیل امور در دریافت مجوزها و تسهیلات وام است که با اختصاص اعتبارات مناسب از سوی استانداری و دولت میتوانیم شاهد رشد همه جانبه در بحث تولید و اشتغال باشیم.
وی در پاسخ به این سؤال که شرکتهای دانشبنیان در استان کرمان بیشتر در چه شاخههایی فعال هستند، عنوان کرد: استان کرمان با توجه به داشتن معادن مس و سنگ آهن، بیشترین شرکتهای دانشبنیان را در این زمینه دارد که فعال بوده و تأمین کننده نیازهای آنها هستند. همچنین در حوزه کشاورزی بعد از استان سیستان و بلوچستان بیشترین اراضی کشاورزی را تحت پوشش دارد که به نوعی در این زمینه نیز قطب کشاورزی محسوب میشود که شرکتهای دانشبنیان نیز در این زمینه فعالیت خوبی دارند.همچنین (هایتک) نیز از دیگر فعالیتهای شرکتهای دانش بنیان در استان است، در خصوص گردشگری نیز این شرکتها فعالیت دارند اما هنوز فعالیت بهصورت گسترده نیست و در زمینه صنایع پزشکی، تجهیزات پزشکی و دارو نیز این شرکتها فعالیت خوبی داشتهاند.
سپهوند در پاسخ به این سؤال که میزان صادرات و ایجاد اشتغال شرکتهای دانشبنیان و فناوری در سال گذشته چه ارقامی را رقم زده است، گفت: یک هزار و 42 میلیارد تومان گردش مالی شرکتهای دانشبنیان و فناوری در پارک علم و فناوری استان کرمان در سال گذشته بوده است. همچنین 15 میلیون و 440هزار دلار صادرات شرکتهای دانش بنیان در سال 1400 بوده است. در خصوص میزان اشتغال ایجاد شده در سال 1399 تعداد یک هزار و 782 نفر از سوی این شرکتها جذب شدهاند که این رقم در سال 1400 به 2 هزار و 350 نفر افزایش یافت که امیدواریم با توسعه زیرساختها و تأمین اعتبارات لازم فضای بیشتری برای جذب نیروهای متخصص، مخترعان و کادر علمی رقم بخورد.
600 شرکت دانشبنیان اصفهان و رشد 10 برابری صادرات برای رتبه دومی ها
رئیس شهرک علمی و تحقیقاتی استان اصفهان نیز در گفتوگو با «ایران» با بیان اینکه صنایع و شرکتهای بزرگ، جریان اصلی اقتصاد و حرکت به سمت فناوری در کشور به شمار میآیند بنابراین برای تحقق تولید دانشبنیان ضروری است که طرحهای توسعه این واحدهای بزرگ صنعتی دارای پیوست فناوری با همکاری یک یا چند پارک علم و فناوری باشد.
جعفر قیصری با اشاره به شعار «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» افزود: این شعار در واقع خط مشی عبور از تولید کارخانهای به تولید متکی به دانش و فناوری بومی را مشخص میکند و کشور را به این سمت و سو سوق میدهد تا بتوان سهم اقتصاد دانشبنیان را در اقتصاد کلان افزایش داد و تولید و اقتصاد دانشبنیان یک ظرفیت بینظیر برای اشتغال قشر تحصیلکرده و دانشگاهی است و با سرمایه گذاریهای محدود نسبت به کارخانهها میتوان اشتغال بیشتری ایجاد کرد.
وی با تأکید بر اینکه نزدیک به ۶۰۰ شرکت دانشبنیان در استان اصفهان وجود دارد، خاطرنشان کرد: نیمی از آنها حدود ۳۰۰ شرکت در شهرک علمی- تحقیقاتی اصفهان قرار دارند ضمن اینکه در این شهرک در مجموع ۵۰۰ شرکت فناور و دانشبنیان وجود دارد. شرکتهای فناور نیز به نوعی دانشبنیان اند؛ فناوری دارند و براساس توسعه فناوری کار میکنند و برای این شرکتها از سوی معاونت علمی ریاست جمهوری مجوز داده میشود. بضاعت استان اصفهان یک دهم حوزه دانش پایه و دانشبنیان کشور است و در این زمینه پس از پایتخت در رتبه دوم کشور قرار دارد. دانشبنیان اشارهای است به شرکتهایی که در حوزه به کارگیری علم، دانش و فناوری کار میکنند. دانشبنیان بودن به یک محصول تعلق میگیرد اما هر فعالیتی را که بر پایه علم و دانش باشد میتوان در زمره مجموعه دستاوردهای کشور در این حوزه قلمداد کرد.
قیصری با اشاره به اینکه اصفهان ظرفیت بسیار بینظیری در زمینه شرکتهای دانشبنیان و فناور دارد، عنوان کرد: این شرکتها گردش مالی بسیار خوبی دارند. ضمن اینکه بزرگترین پارک علم و فناوری کشور نیز هم اکنون در مجموعه شهرک علمی - تحقیقاتی اصفهان است و تجربه و پایهگذاری پارکهای علم و فناوری در اصفهان بوده است.
این مسئول با تأکید بر اینکه اشتغال در حوزه صنایع و تولیدات باید متکی به فناوری شود، مطرح کرد: درحقیقت باید اشتغالزایی که انتظار داریم از صنایع و کارخانههای عادی انجام شود توسط شرکتهای دانشبنیان و فناور تأمین شود. وی استان اصفهان را دارای ظرفیتها و تجربه بسیار مفید در زمینه فناوری و شرکتهای دانشبنیان دانست و گفت: این شرکتها گردش مالی بسیار خوبی دارند، به طوری که درآمد حاصل از تولید و صادرات محصولات شرکتهای دانشبنیان اصفهان در سال 1400 نسبت به سال 1399، 5/3 برابر شده و به بیش از پنج هزار میلیارد تومان رسیده است و صادرات خارجی این شرکتها درسال گذشته به ۵۴ میلیون دلار رسید که این عدد به نسبت خوبی است.
همچنین 3درصد صادرات استان اصفهان در سال گذشته از تولیدات شرکتهای فناور و دانشبنیان بود که اگر صادرات فلزی استان را در نظر نگیریم، تولیدات دانشبنیان در سال گذشته حدود ۱۰ درصد از صادرات غیرفلزی را به خود اختصاص دادند. این همان ظرفیتی است که در استان اصفهان وجود دارد.
قیصری گفت: طی 3 سال اخیر، فروش شرکتهای دانشبنیان شهرک علمی و تحقیقاتی 5/10 برابر شده است. در صادرات نیز در بازه زمانی 3 سال اخیر، شاهد رشد نزدیک به 10 برابر بودهایم. بعبارتی یعنی از 7/4 میلیون دلار به 54 میلیون دلار در سال گذشته رسیدهایم. باید این افق را برای سه سال آینده ترسیم کنیم که بین ۶ تا ۱۰ برابر دیگر رشد اقتصاد دانشبنیانی استان را ارتقا دهیم که اگر محقق شود به ۲۰ درصد از اقتصاد استان خواهیم رسید و این عدد قابل ملاحظه خواهد بود.
وی به شاخصترین تولیدات فناوریهای شرکتهای دانشبنیان شهرک علمی - تحقیقاتی اصفهان اشاره کرد و افزود: در زمینه تجهیزات پزشکی، شتاب دهندههای خطی (پرتو درمانی بیماران سرطانی)، دستگاه ایکس کامپیوتری، سی تی اسکنها و انواع دیگر از جمله ترمیم زخم و پوستهایی که دچار عوارض سوختگی و تصادف میشوند (این دستگاه اکنون مجوز صادرات اروپایی گرفته است و صادر میشود) گام های خوبی برداشته شده است. همچنین انواع ماشینآلات صنعتی و کشاورزی و دامداری، تجهیزات هیدرولیکی و سیستمهای مکانیکی که در صنایع نفت، گاز، فولاد و دفاعی کاربرد دارند، تجهیزات آب و تصفیه پساب و فاضلاب و نیز نانوفناوری، الکترونیک IT و ICT، دستگاههای فرآوری میوه که صادر میشود و ۸۰ شرکت داریم که تجهیزات نفتی تولید میکنند. قیصری گام بعدی را اجرای طرحهای توسعهای و فناوریهای جدید با استفاده از ظرفیت شرکتهای فناور دانست و اضافه کرد: در زمان حاضر حدود ۴۸ پارک علم و فناوری در کشور فعال است و شرکتها و واحدهای صنعتی بزرگ میتوانند طرحهای توسعهای خود را با بهرهگیری از توانمندیهای آنها اجرا و برای خدمات پشتیبانی و تأمین تجهیزات نیز از طریق آنها اقدام کنند.
وی با بیان اینکه در دهههای گذشته، صنایع کشورمان بیشتر مبتنی بر خریداری، واردات و نصب ماشین آلات، تجهیزات و فناوری بود، تصریح کرد: این کار در جایگاه خود دارای نقاط قوتی مانند ایجاد ارزش افزوده و اشتغال است اما پس از مدتی، دیگر امکان پیشرفت و رقابت ندارد.
قیصری با اشاره به اینکه ما امروزه با چالشهایی در زمینه کیفیت و مصرف انرژی، مواد اولیه و آلایندههای هوا مواجه هستیم، خاطرنشان کرد: در زمینه تجهیزات و مواد اولیه هم در برخی موارد گلوگاههای اساسی داریم بهطوری که هرگاه تحریمها شدت پیدا میکند تعدادی از صنایع دچار مشکل میشوند. به منظور رفع این مسائل و چالشها باید به سمت تولید مبتنی بر دانش بومی و فناوریهای جدید حرکت کنیم.
«ایران» از حاشیهسازیهای یک نماینده مجلس برای عبدالملکی گزارش میدهد
اتهامزنی به وزیر کار از نمای نزدیک
موسوی لارگانی با اتهام پولپاشی در رسانهها به عبدالملکی گفته: «مگر میشود بدون پولپاشی، خبرگزاریها خبرت را کار کنند.» بعداً اما فایل صوتی سراسر اتهامزنی او با اصرار پسرش در رسانهها پخش شد
گروه اقتصادی/هفته گذشته سیدناصر موسویلارگانی، نماینده فلاورجان در مجلس، در نطقی جنجالی عملکرد وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزیر صمت را زیر سؤال برد و ادعاهایی علیه حجتالله عبدالملکی مطرح کرد که البته پیش از آن هم از هر تریبونی که ممکن بود بویژه صفحه توئیترش این ادعاها را مطرح و حالا تکرار مکررات کرده است. موسوی لارگانی در نطقی که از تریبون مجلس قرائت کرد مدعی شد: پستفروشی بهعنوان حقالسکوت و تقسیم غنایم برای تأمین هزینههای مادی و معنوی نامزدی وزیر در انتخابات آینده، دو راهبرد اصلی آقای عبدالملکی است که حجت را بر جمعی از نمایندگان تمام کرده که ایشان شایستگی حضور در دولت مردمی را ندارند.
البته موسوی لارگانی در حالی مدعی است که مجلس درباره عدم شایستگی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به توافق رسیده است که از ابتدای شروع به کار دولت سیزدهم تا کنون او خود تقریباً تنها صدای مخالف وزیر در مجلس بوده که با طرح ادعاهای جنجالی سعی در حاشیهسازی برای عبدالملکی داشته است.
ادعای پولپاشی در رسانهها
یکی از نخستین اتهامهایی که نماینده مردم فلاورجان به عبدالملکی زده بود به پیش از رأی اعتماد باز میگردد و با انتساب سخنانی به وزیر پیشنهادی حتی در تذکری آیین نامهای در صحن مجلس گفت: عبدالملکی در جایی گفته است که برای جایگاه این وزارتخانه در کشور کسی بهتر از وی وجود ندارد و همچنین تأکید کرده که اگر رأی نیاورد، وزیر بعدی را هم خودش انتخاب میکند.
او در عین حال وزیر پیشنهادی را متهم کرد که در اکثر رسانهها نیز پولپاشی کردند تا رسانهها هم بگویند که او دروغ گفته است.
این اظهارات موسوی لارگانی البته در همان زمان با واکنش سایر نمایندگان مواجه شد و برای نمونه روحالله ایزدخواه مخالفت خود را علیه اظهارات وی مطرح کردند و تعداد زیادی از نمایندگان جهت اعتراض به اظهارات نماینده فلاورجان دور میز وی حلقه زدند. ایزدخواه همان زمان از لارگانی خواست اگر سند دارد، منتشر کند؛ چرا تهمت می زند؟
حجتالاسلام جواد نیکبین، نماینده کاشمر هم بعد از نشست علنی در پاسخ به این ادعا توضیح داد: از آقای موسوی لارگانی خواستیم در خصوص حرف منتسب به آقای عبدالملکی و همچنین موضوع پول پاشی در رسانهها، مدارک یا شواهد خود را ارائه کند ولی ایشان هیچ مدرکی ارائه نکردند و بیان کردند که «مگر میشود بدون پولپاشی، خبرگزاریها خبرت را کار کنند»!
یک فایل صوتی از جلسهای داخلی
پیش از این در دیماه سال گذشته بود که با انتشار فایل صوتی و متن جلسه کمیسیون اجتماعی با وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اتهامات متعدد نماینده فلاورجان به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و طرح ادعای تخلفات آشکار در انتصابات منتشر شد. او در این فایل صوتی که بعدها نایب رئیس کمیسیون اجتماعی گفت از سوی خود لارگانی منتشر شده، گفته بود: «برخی از افرادی که از سوی عبدالملکی پست گرفتند، از سوی سازمانهای امنیتی رد شده بودند و نهادهای امنیتی وزیر را از انتصاب آنها منع کرده بودند، اما چون وزیر نمیتوانسته برایشان پست بزند، آنها را بهعنوان سرپرست منصوب کرده است.»
این فایل صوتی 8 دقیقهای که در آن زمان با ارتباط گیری پسر موسوی لارگانی با رسانهها منتشر و به اصطلاح وایرال شد و این موضوع تاحدی غیر معمول بود تا جایی که یکی از رسانهها با انتشار این فایل صوتی نوشت که آن را به درخواست فرزند موسوی لارگانی (نماینده مجلس) منتشر میکند.
نکته مهم در این ماجرا روال غیرمعمولی است که این نماینده مجلس در پیگیری طرح سؤال خود از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دنبال میکند. او در آبان ماه گذشته و در همان یکی، دو ماه نخستی که حجتالله عبدالملکی کار خود را در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی آغاز کرده بود این طرح سؤال را کلید زد که «چرا اکثر انتصابات معاونان و مدیران وزارتخانه و رؤسای سازمان ها از افراد خارج از وزارتخانه هستند؟» طرح سؤالی که هرچند اعلام وصول آن به بهمن ماه سال گذشته باز میگردد اما بارها در این مورد و با همین محورها چه از تریبون مجلس و چه توئیتر این اتهامزنیها کلید خورده و تکرار شده است.
تلاش مخالف وزیر کار برای جریانسازی توئیتری
موسوی لارگانی در نطق اخیر خود مدعی شده است:«آقای عبدالملکی وزارت کار را با یک شرکت خصوصی اشتباه گرفتهاند و به مدد توئیتر و اینستاگرام و شبکه سه، هر روز در حال اجرای یک فیلم جدید برای ملت هستند.»
ناگفته نماند که لارگانی هم سعی میکند چهرهای توئیتری داشته باشد. وی در جریان رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی کار در توئیتی نوشت: «توسعه کارآفرینی، اجرای اصل۴۳ قانون اساسی و اداره وزارتخانه با حدود 100هزار میلیارد تومان گردش مالی و دارای کانونهای بحرانساز نظیر معضلات کارگری، شستا، صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی، امیر تکاور میخواهد نه یک تئوریپرداز صرف. مجلس در رأی اعتماد این ضعفها را در نظر میگیرد.» او چندی بعد در توئیت دیگری نوشت: «آقایان وزرا! به حرمت رئیس جمهور، باهمتی که صرف کاریابی اقربا و فرمانبران کارنابلد شده اعتماد ملت را ترمیم کنید.» ادامه توئیتهای او علیه وزیر کار این بود: «مردم با یک میلیون تومان نمیتوانند یک کیسه برنج بخرند آنگاه وزیر مدعی با ترکیبی از انتصابات رانتی و مفسده انگیز، میخواهد با همین رقم شغل ایجاد کند. نتیجه اینکه این فرد وزیر مردم نیست و رویکردش با اهداف و بیانات امامین انقلاب انحراف دارد.»
او علاوه بر چند توئیت دیگر علیه وزیر کار، در اسفند ماه هم در رشته توئیتی مدعی شده بود: «تعدیل کارمندان مجرب و باسابقه در صندوق بازنشستگی فولاد، لاستیک بارز، کشتیرانی و... در راستای سیاستهای اشتغالزایی و حفظ اشتغال موجود وزیر تعاون است؟! احتمالاً اخراجیها ملزم شدهاند از محل مبلغ تسویه حساب، با یک میلیون تومان کارآفرین شوند!!! در مقابل در شرکت دخانیات با بیش از۲۰۰۰ نیروی مازاد ستادی، با دستور وزیر(برای حفظ صندلی) تا الان ۲۶۶نیروی ستادی دیگر سفارشی تحمیل شدهاند.عدالت اقتضا میکند جذب براساس شایستگی باشد نه براساس رانت.»
همه توئیتها در رسانهها بازنشر داده میشد در حالی که لارگانی معتقد بود «مگر میشود بدون پولپاشی، خبرگزاریها خبرت را کار کنند!»
اتهامزنی درباره سفری که به خرج شرکتها بود
موسوی لارگانی در نطق اخیر خود همچنین گفته بود: «آخرین شاهکارهای این تیم، سفر پرهزینه مدیران وزارتخانه به روسیه در شرایط معیشتی سخت ملت است.»
این در حالی است که پیش از آن معاون امور اقتصادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره سفر هیأت تجاری ایران به روسیه توضیحاتی داده و این ادعاها را رد کرده بود. احمد خانینوذری اعلام کرده بود: به دعوت وزارت صمت، ۷۵ نفر از مدیران شرکتهای خصوصی و دولتی برای مذاکرات تجاری رو در رو B۲B و با هدف توسعه تجارت به روسیه سفر میکنند. از شرکتهای وابسته به صندوقهای ذیل وزارت کار نیز ۱۱ نفر (از هر شرکت یک نفر) در حوزههایی چون لبنیات، پتروشیمی و دارو حضور دارند که هزینه سفر برعهده شرکتها است.
از ادعای مبارزه با فساد تا حرکت عملی
البته در این میان نکته قابل توجه دیگری هم وجود دارد و آن اینکه موسوی لارگانی خود در جریان تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه به وجود فساد در این مجموعه اذعان داشته و گفته بود که «اسناد معتبری از وجود فساد در تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه به دستمان رسیده است.» او حتی از انتصابهای فرمایشی در دولت قبل و حقوقهای نجومی در این مجموعه پرده برداشته بود و حرکت وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اقدامی عملی در راستای مقابله با همین مفاسد بوده است.
حجتالله عبدالملکی در روز رأی اعتمادش طی نامهای به مجلس که در صحن علنی هم قرائت شد، تأکید کرده بود: تا کی گوشهای بنشینیم و بگوییم که فلان جا را مافیا دست گرفتهاند؟ با وجود یک دولت و مجلس انقلابی، کم کاری پذیرفته نیست. این روزها کسانی که منافعشان به خطر افتاده، دروغ پراکنی میکنند چرا که بنده پای ریشه کن کردن فساد از این مجموعهها خواهم ایستاد. تا روز آخری که بنده مدیریت میکنم، دستگاه انتصابات برای شایسته گزینی کار خواهد کرد. اگر مدیری که من منصوب کردم، دست از پا خطا کند، فساد کند یا ناکارآمدی او ثابت شود، بلافاصله برکنار خواهد شد.»
حالا اما موسوی لارگانی در نطق جنجالی خود که در ادامه ادعاهای توئیتری اش مطرح شده، میگوید: «چرا باید هر منتقدی را ابتدا با پول و پست بفریبید و اگر منتقد بر انتقاد ناصحانهاش مصر بود، آنگاه انواع تهمت را نثارش کنید؟ این با کدام سیره امامین انقلاب و رئیسجمهور مکتبی سازگار است؟»
افت و خیزهای روابط یک نماینده با وزرایی در حد رئیس جمهور
افت و خیزهای روابط سید ناصر موسوی لارگانی با وزرای تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ادوار گذشته هم البته وجود داشته؛ او در سال 97 و چند ماهی بعد از تصدی محمد شریعتمداری بر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بعد از دیداری که با وی داشت با دفاع از عملکرد او و تأکید بر اینکه بسیاری از مشکلات در همین 4 ماهه تصدی او بر وزارتخانه حل شده، گفت: آقای شریعتمداری هنگامی که معاون اجرایی رئیس جمهور، وزیر بازرگانی و وزیر صنعت، معدن و تجارت بودند و چه الان که در این وزارتخانه هستند، حقیقتاً آنچه را در توانشان بوده، انجام دادند.
او یک سال بعد اما نظرش تغییر کرد و با انتقاد از انتصابهای این وزارتخانه و مجموعههای اقتصادی زیر مجموعه آن گفت: براساس عملکردی که از آقای شریعتمداری در وزارت کار مشاهده میکنم تفاوت آنچنانی در عملکرد وی با عملکرد آقای ربیعی (وزیر تعاون وقت) نمیبینم. کارها و روشهایی که آقای ربیعی و برنامههایی که وی در این وزارتخانه دنبال میکرد هماکنون از سوی آقای شریعتمداری دنبال میشود و به نظرم تحولی در این وزارتخانه ایجاد نشده است.
در ارتباط با علی ربیعی هم او در سال 93 طرح سؤالی از وزیر وقت داشت که چرا تلاشی برای ارتقای بخش تعاون انجام نداده است؛ سؤالی که البته حواشی هم بهدنبال داشت او در جریان طرح سؤال خود در کمیسیون از پاسخهای وزیر در کمیسیون قانع نشد اما با همان توضیحات در صحن علنی قانع شد چون ربیعی قول داده بود تا پایان همان سال بخش تعاون را به جایگاه اصلیاش ارتقا دهد. در همان زمان محمدرضا پورابراهیمی از این رویه غیرشفاف در طرح سؤال انتقاد کرد و گفت که چرا یک نماینده در کمیسیون از پاسخ قانع نمیشود اما در صحن با همان توضیحات قانع میشود. ناگفته نماند که تعاون نه تنها در آن سال که در هیچ یک از سالهای بعد هم ارتقا نیافت و دیگر اعتراضی از سوی نمایندهای که آن روزها دغدغه تعاون داشت هم شنیده نشد.
اما این ضعف عملکردها که موسوی لارگانی گه گاهی به آنها اذعان داشت بارها از سوی نمایندگان با استناد به انتصابهای رانتی و رویههای فسادزا در ادوار مختلف این وزارتخانه مورد اعتراض قرار گرفته بود. برای نمونه مصادیقی از آن در نامهای که ۲۰ مهرماه سال 99 از سوی علی خضریان، نماینده تهران در مجلس منتشر شد، به روشنی دیده میشد. در این نامه تأکید شده بود که: مدارکی به دست بنده رسیده که نشان میدهد شماری از اعضای ستاد انتخاباتی آقای حسن روحانی با دستور معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی (محمد کبیری، معاون تعاون وزیر کار) در شرکتهای زیر مجموعه شستا به کار گرفته شدهاند. این در حالی است که آمارها نشان میدهد حدود ۳۰ درصد از جوانان کشور بیکار هستند که بسیاری از این جوانان تحصیلکرده و متخصص، میتوانستند واجد شرایط جذب در برخی شرکتهای دولتی باشند.
حالا اما موسوی لارگانی از تغییر همین مدیران برآشفته شده و از انتصابهای خارج از این وزارتخانه با هیاهوی بسیار انتقاد میکند. او حتی در نطق مخالفت خود با عبدالملکی زمانی که وزیر پیشنهادی بود، مطرح کرده بود که در گذشته وزرایی در حد رئیس جمهور برای این وزارتخانه معرفی و انتخاب شده بودند!
تشریح چندباره روند انتصابات از سوی وزیر کار
حاشیهسازی برای انتصابها در وزارت کار در حالی است که وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی پیش از این روند انتصابها در این وزارتخانه را تشریح کرده و جزئیات آن را اعلام کرده بود. عبدالملکی در گفتوگویی که در بهمن ماه گذشته با روزنامه ایران داشت، تأکید کرد: زمانی که با انتصابهای گذشته و جریانها برخورد کردیم افرادی که دسترسی به رسانه داشتند اطلاعات درست و غلط را به مخاطبان ارائه کردند و نقاط قوت این دولت را بهعنوان نقاط ضعف مطرح کردند.
وی به صراحت گفته بود: وزارت کار در دولت سیزدهم به هیچ عنوان حتی یک مورد انتصاب فامیلی نداشته است این در حالی است که بعضی از افراد فهرستهایی با انتصابهای فامیلی از این وزارتخانه را منتشر کردند که برای دولت قبل بوده است.
عبدالملکی با بیان اینکه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت سیزدهم ۳۵۰ انتصاب انجام داده، گفت: این افراد بر اساس پنج معیار انقلابی، کارآمدی، فساد ستیزی، دستپاکی و مردمی بودن مدنظر رئیسجمهور انتصاب شدند. آیتالله رئیسی از همه اعضای دولت تعهد و امضا گرفتند که در انتصابها این ملاک و معیارها باید در نظر گرفته شود.
البته بهدنبال حاشیهسازیهایی که برای وزارت کار انجام شده بود، در بهمن ماه گذشته سخنگوی دولت هم به صراحت اعلام کرد که اخبار منتشره درباره انتصابات وزارت کار صحیح نیست.
علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت در پاسخ به خبرنگار ایسنا، در خصوص حواشی مطرح شده در رسانهها مبنی بر اینکه «رئیس جمهور به وزیر کار در خصوص انتصابات این وزارتخانه تذکر دادهاند.»، ضمن تکذیب این موضوع حتی از تقدیر رئیس جمهور از وزیر کار خبر داد و گفت: «اتفاقاً اخیراً در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت ایشان طرح ساماندهی وضعیت موجود صندوقهای بازنشستگی را ارائه کردند که مورد تقدیر رئیس جمهور قرار گرفت.»
گفتنی است حجتالله عبدالملکی از ابتدای حضورش در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی چهار کلان پروژه و برنامه تحولی را در دستور کار قرار داده که عبارتند از اصلاح نظام بازنشستگی و تأمین اجتماعی، تحول در نظام مدیریت واحدهای اقتصادی تابع این وزارتخانه، زیستبوم ملی، اشتغال و رفع فقر مطلق.
در اسفند ماه گذشته نیز این وزارتخانه با برگزاری نمایشگاه دستاوردهای 6 ماهه، خود را ملزم دانست که درباره جزئیات هر یک از این برنامهها و میزان پیشرفت آن به مردم و رسانهها گزارش دهد.
گروه اقتصادی/هفته گذشته سیدناصر موسویلارگانی، نماینده فلاورجان در مجلس، در نطقی جنجالی عملکرد وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزیر صمت را زیر سؤال برد و ادعاهایی علیه حجتالله عبدالملکی مطرح کرد که البته پیش از آن هم از هر تریبونی که ممکن بود بویژه صفحه توئیترش این ادعاها را مطرح و حالا تکرار مکررات کرده است. موسوی لارگانی در نطقی که از تریبون مجلس قرائت کرد مدعی شد: پستفروشی بهعنوان حقالسکوت و تقسیم غنایم برای تأمین هزینههای مادی و معنوی نامزدی وزیر در انتخابات آینده، دو راهبرد اصلی آقای عبدالملکی است که حجت را بر جمعی از نمایندگان تمام کرده که ایشان شایستگی حضور در دولت مردمی را ندارند.
البته موسوی لارگانی در حالی مدعی است که مجلس درباره عدم شایستگی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به توافق رسیده است که از ابتدای شروع به کار دولت سیزدهم تا کنون او خود تقریباً تنها صدای مخالف وزیر در مجلس بوده که با طرح ادعاهای جنجالی سعی در حاشیهسازی برای عبدالملکی داشته است.
ادعای پولپاشی در رسانهها
یکی از نخستین اتهامهایی که نماینده مردم فلاورجان به عبدالملکی زده بود به پیش از رأی اعتماد باز میگردد و با انتساب سخنانی به وزیر پیشنهادی حتی در تذکری آیین نامهای در صحن مجلس گفت: عبدالملکی در جایی گفته است که برای جایگاه این وزارتخانه در کشور کسی بهتر از وی وجود ندارد و همچنین تأکید کرده که اگر رأی نیاورد، وزیر بعدی را هم خودش انتخاب میکند.
او در عین حال وزیر پیشنهادی را متهم کرد که در اکثر رسانهها نیز پولپاشی کردند تا رسانهها هم بگویند که او دروغ گفته است.
این اظهارات موسوی لارگانی البته در همان زمان با واکنش سایر نمایندگان مواجه شد و برای نمونه روحالله ایزدخواه مخالفت خود را علیه اظهارات وی مطرح کردند و تعداد زیادی از نمایندگان جهت اعتراض به اظهارات نماینده فلاورجان دور میز وی حلقه زدند. ایزدخواه همان زمان از لارگانی خواست اگر سند دارد، منتشر کند؛ چرا تهمت می زند؟
حجتالاسلام جواد نیکبین، نماینده کاشمر هم بعد از نشست علنی در پاسخ به این ادعا توضیح داد: از آقای موسوی لارگانی خواستیم در خصوص حرف منتسب به آقای عبدالملکی و همچنین موضوع پول پاشی در رسانهها، مدارک یا شواهد خود را ارائه کند ولی ایشان هیچ مدرکی ارائه نکردند و بیان کردند که «مگر میشود بدون پولپاشی، خبرگزاریها خبرت را کار کنند»!
یک فایل صوتی از جلسهای داخلی
پیش از این در دیماه سال گذشته بود که با انتشار فایل صوتی و متن جلسه کمیسیون اجتماعی با وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اتهامات متعدد نماینده فلاورجان به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و طرح ادعای تخلفات آشکار در انتصابات منتشر شد. او در این فایل صوتی که بعدها نایب رئیس کمیسیون اجتماعی گفت از سوی خود لارگانی منتشر شده، گفته بود: «برخی از افرادی که از سوی عبدالملکی پست گرفتند، از سوی سازمانهای امنیتی رد شده بودند و نهادهای امنیتی وزیر را از انتصاب آنها منع کرده بودند، اما چون وزیر نمیتوانسته برایشان پست بزند، آنها را بهعنوان سرپرست منصوب کرده است.»
این فایل صوتی 8 دقیقهای که در آن زمان با ارتباط گیری پسر موسوی لارگانی با رسانهها منتشر و به اصطلاح وایرال شد و این موضوع تاحدی غیر معمول بود تا جایی که یکی از رسانهها با انتشار این فایل صوتی نوشت که آن را به درخواست فرزند موسوی لارگانی (نماینده مجلس) منتشر میکند.
نکته مهم در این ماجرا روال غیرمعمولی است که این نماینده مجلس در پیگیری طرح سؤال خود از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دنبال میکند. او در آبان ماه گذشته و در همان یکی، دو ماه نخستی که حجتالله عبدالملکی کار خود را در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی آغاز کرده بود این طرح سؤال را کلید زد که «چرا اکثر انتصابات معاونان و مدیران وزارتخانه و رؤسای سازمان ها از افراد خارج از وزارتخانه هستند؟» طرح سؤالی که هرچند اعلام وصول آن به بهمن ماه سال گذشته باز میگردد اما بارها در این مورد و با همین محورها چه از تریبون مجلس و چه توئیتر این اتهامزنیها کلید خورده و تکرار شده است.
تلاش مخالف وزیر کار برای جریانسازی توئیتری
موسوی لارگانی در نطق اخیر خود مدعی شده است:«آقای عبدالملکی وزارت کار را با یک شرکت خصوصی اشتباه گرفتهاند و به مدد توئیتر و اینستاگرام و شبکه سه، هر روز در حال اجرای یک فیلم جدید برای ملت هستند.»
ناگفته نماند که لارگانی هم سعی میکند چهرهای توئیتری داشته باشد. وی در جریان رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی کار در توئیتی نوشت: «توسعه کارآفرینی، اجرای اصل۴۳ قانون اساسی و اداره وزارتخانه با حدود 100هزار میلیارد تومان گردش مالی و دارای کانونهای بحرانساز نظیر معضلات کارگری، شستا، صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی، امیر تکاور میخواهد نه یک تئوریپرداز صرف. مجلس در رأی اعتماد این ضعفها را در نظر میگیرد.» او چندی بعد در توئیت دیگری نوشت: «آقایان وزرا! به حرمت رئیس جمهور، باهمتی که صرف کاریابی اقربا و فرمانبران کارنابلد شده اعتماد ملت را ترمیم کنید.» ادامه توئیتهای او علیه وزیر کار این بود: «مردم با یک میلیون تومان نمیتوانند یک کیسه برنج بخرند آنگاه وزیر مدعی با ترکیبی از انتصابات رانتی و مفسده انگیز، میخواهد با همین رقم شغل ایجاد کند. نتیجه اینکه این فرد وزیر مردم نیست و رویکردش با اهداف و بیانات امامین انقلاب انحراف دارد.»
او علاوه بر چند توئیت دیگر علیه وزیر کار، در اسفند ماه هم در رشته توئیتی مدعی شده بود: «تعدیل کارمندان مجرب و باسابقه در صندوق بازنشستگی فولاد، لاستیک بارز، کشتیرانی و... در راستای سیاستهای اشتغالزایی و حفظ اشتغال موجود وزیر تعاون است؟! احتمالاً اخراجیها ملزم شدهاند از محل مبلغ تسویه حساب، با یک میلیون تومان کارآفرین شوند!!! در مقابل در شرکت دخانیات با بیش از۲۰۰۰ نیروی مازاد ستادی، با دستور وزیر(برای حفظ صندلی) تا الان ۲۶۶نیروی ستادی دیگر سفارشی تحمیل شدهاند.عدالت اقتضا میکند جذب براساس شایستگی باشد نه براساس رانت.»
همه توئیتها در رسانهها بازنشر داده میشد در حالی که لارگانی معتقد بود «مگر میشود بدون پولپاشی، خبرگزاریها خبرت را کار کنند!»
اتهامزنی درباره سفری که به خرج شرکتها بود
موسوی لارگانی در نطق اخیر خود همچنین گفته بود: «آخرین شاهکارهای این تیم، سفر پرهزینه مدیران وزارتخانه به روسیه در شرایط معیشتی سخت ملت است.»
این در حالی است که پیش از آن معاون امور اقتصادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره سفر هیأت تجاری ایران به روسیه توضیحاتی داده و این ادعاها را رد کرده بود. احمد خانینوذری اعلام کرده بود: به دعوت وزارت صمت، ۷۵ نفر از مدیران شرکتهای خصوصی و دولتی برای مذاکرات تجاری رو در رو B۲B و با هدف توسعه تجارت به روسیه سفر میکنند. از شرکتهای وابسته به صندوقهای ذیل وزارت کار نیز ۱۱ نفر (از هر شرکت یک نفر) در حوزههایی چون لبنیات، پتروشیمی و دارو حضور دارند که هزینه سفر برعهده شرکتها است.
از ادعای مبارزه با فساد تا حرکت عملی
البته در این میان نکته قابل توجه دیگری هم وجود دارد و آن اینکه موسوی لارگانی خود در جریان تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه به وجود فساد در این مجموعه اذعان داشته و گفته بود که «اسناد معتبری از وجود فساد در تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه به دستمان رسیده است.» او حتی از انتصابهای فرمایشی در دولت قبل و حقوقهای نجومی در این مجموعه پرده برداشته بود و حرکت وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اقدامی عملی در راستای مقابله با همین مفاسد بوده است.
حجتالله عبدالملکی در روز رأی اعتمادش طی نامهای به مجلس که در صحن علنی هم قرائت شد، تأکید کرده بود: تا کی گوشهای بنشینیم و بگوییم که فلان جا را مافیا دست گرفتهاند؟ با وجود یک دولت و مجلس انقلابی، کم کاری پذیرفته نیست. این روزها کسانی که منافعشان به خطر افتاده، دروغ پراکنی میکنند چرا که بنده پای ریشه کن کردن فساد از این مجموعهها خواهم ایستاد. تا روز آخری که بنده مدیریت میکنم، دستگاه انتصابات برای شایسته گزینی کار خواهد کرد. اگر مدیری که من منصوب کردم، دست از پا خطا کند، فساد کند یا ناکارآمدی او ثابت شود، بلافاصله برکنار خواهد شد.»
حالا اما موسوی لارگانی در نطق جنجالی خود که در ادامه ادعاهای توئیتری اش مطرح شده، میگوید: «چرا باید هر منتقدی را ابتدا با پول و پست بفریبید و اگر منتقد بر انتقاد ناصحانهاش مصر بود، آنگاه انواع تهمت را نثارش کنید؟ این با کدام سیره امامین انقلاب و رئیسجمهور مکتبی سازگار است؟»
افت و خیزهای روابط یک نماینده با وزرایی در حد رئیس جمهور
افت و خیزهای روابط سید ناصر موسوی لارگانی با وزرای تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ادوار گذشته هم البته وجود داشته؛ او در سال 97 و چند ماهی بعد از تصدی محمد شریعتمداری بر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بعد از دیداری که با وی داشت با دفاع از عملکرد او و تأکید بر اینکه بسیاری از مشکلات در همین 4 ماهه تصدی او بر وزارتخانه حل شده، گفت: آقای شریعتمداری هنگامی که معاون اجرایی رئیس جمهور، وزیر بازرگانی و وزیر صنعت، معدن و تجارت بودند و چه الان که در این وزارتخانه هستند، حقیقتاً آنچه را در توانشان بوده، انجام دادند.
او یک سال بعد اما نظرش تغییر کرد و با انتقاد از انتصابهای این وزارتخانه و مجموعههای اقتصادی زیر مجموعه آن گفت: براساس عملکردی که از آقای شریعتمداری در وزارت کار مشاهده میکنم تفاوت آنچنانی در عملکرد وی با عملکرد آقای ربیعی (وزیر تعاون وقت) نمیبینم. کارها و روشهایی که آقای ربیعی و برنامههایی که وی در این وزارتخانه دنبال میکرد هماکنون از سوی آقای شریعتمداری دنبال میشود و به نظرم تحولی در این وزارتخانه ایجاد نشده است.
در ارتباط با علی ربیعی هم او در سال 93 طرح سؤالی از وزیر وقت داشت که چرا تلاشی برای ارتقای بخش تعاون انجام نداده است؛ سؤالی که البته حواشی هم بهدنبال داشت او در جریان طرح سؤال خود در کمیسیون از پاسخهای وزیر در کمیسیون قانع نشد اما با همان توضیحات در صحن علنی قانع شد چون ربیعی قول داده بود تا پایان همان سال بخش تعاون را به جایگاه اصلیاش ارتقا دهد. در همان زمان محمدرضا پورابراهیمی از این رویه غیرشفاف در طرح سؤال انتقاد کرد و گفت که چرا یک نماینده در کمیسیون از پاسخ قانع نمیشود اما در صحن با همان توضیحات قانع میشود. ناگفته نماند که تعاون نه تنها در آن سال که در هیچ یک از سالهای بعد هم ارتقا نیافت و دیگر اعتراضی از سوی نمایندهای که آن روزها دغدغه تعاون داشت هم شنیده نشد.
اما این ضعف عملکردها که موسوی لارگانی گه گاهی به آنها اذعان داشت بارها از سوی نمایندگان با استناد به انتصابهای رانتی و رویههای فسادزا در ادوار مختلف این وزارتخانه مورد اعتراض قرار گرفته بود. برای نمونه مصادیقی از آن در نامهای که ۲۰ مهرماه سال 99 از سوی علی خضریان، نماینده تهران در مجلس منتشر شد، به روشنی دیده میشد. در این نامه تأکید شده بود که: مدارکی به دست بنده رسیده که نشان میدهد شماری از اعضای ستاد انتخاباتی آقای حسن روحانی با دستور معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی (محمد کبیری، معاون تعاون وزیر کار) در شرکتهای زیر مجموعه شستا به کار گرفته شدهاند. این در حالی است که آمارها نشان میدهد حدود ۳۰ درصد از جوانان کشور بیکار هستند که بسیاری از این جوانان تحصیلکرده و متخصص، میتوانستند واجد شرایط جذب در برخی شرکتهای دولتی باشند.
حالا اما موسوی لارگانی از تغییر همین مدیران برآشفته شده و از انتصابهای خارج از این وزارتخانه با هیاهوی بسیار انتقاد میکند. او حتی در نطق مخالفت خود با عبدالملکی زمانی که وزیر پیشنهادی بود، مطرح کرده بود که در گذشته وزرایی در حد رئیس جمهور برای این وزارتخانه معرفی و انتخاب شده بودند!
تشریح چندباره روند انتصابات از سوی وزیر کار
حاشیهسازی برای انتصابها در وزارت کار در حالی است که وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی پیش از این روند انتصابها در این وزارتخانه را تشریح کرده و جزئیات آن را اعلام کرده بود. عبدالملکی در گفتوگویی که در بهمن ماه گذشته با روزنامه ایران داشت، تأکید کرد: زمانی که با انتصابهای گذشته و جریانها برخورد کردیم افرادی که دسترسی به رسانه داشتند اطلاعات درست و غلط را به مخاطبان ارائه کردند و نقاط قوت این دولت را بهعنوان نقاط ضعف مطرح کردند.
وی به صراحت گفته بود: وزارت کار در دولت سیزدهم به هیچ عنوان حتی یک مورد انتصاب فامیلی نداشته است این در حالی است که بعضی از افراد فهرستهایی با انتصابهای فامیلی از این وزارتخانه را منتشر کردند که برای دولت قبل بوده است.
عبدالملکی با بیان اینکه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت سیزدهم ۳۵۰ انتصاب انجام داده، گفت: این افراد بر اساس پنج معیار انقلابی، کارآمدی، فساد ستیزی، دستپاکی و مردمی بودن مدنظر رئیسجمهور انتصاب شدند. آیتالله رئیسی از همه اعضای دولت تعهد و امضا گرفتند که در انتصابها این ملاک و معیارها باید در نظر گرفته شود.
البته بهدنبال حاشیهسازیهایی که برای وزارت کار انجام شده بود، در بهمن ماه گذشته سخنگوی دولت هم به صراحت اعلام کرد که اخبار منتشره درباره انتصابات وزارت کار صحیح نیست.
علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت در پاسخ به خبرنگار ایسنا، در خصوص حواشی مطرح شده در رسانهها مبنی بر اینکه «رئیس جمهور به وزیر کار در خصوص انتصابات این وزارتخانه تذکر دادهاند.»، ضمن تکذیب این موضوع حتی از تقدیر رئیس جمهور از وزیر کار خبر داد و گفت: «اتفاقاً اخیراً در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت ایشان طرح ساماندهی وضعیت موجود صندوقهای بازنشستگی را ارائه کردند که مورد تقدیر رئیس جمهور قرار گرفت.»
گفتنی است حجتالله عبدالملکی از ابتدای حضورش در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی چهار کلان پروژه و برنامه تحولی را در دستور کار قرار داده که عبارتند از اصلاح نظام بازنشستگی و تأمین اجتماعی، تحول در نظام مدیریت واحدهای اقتصادی تابع این وزارتخانه، زیستبوم ملی، اشتغال و رفع فقر مطلق.
در اسفند ماه گذشته نیز این وزارتخانه با برگزاری نمایشگاه دستاوردهای 6 ماهه، خود را ملزم دانست که درباره جزئیات هر یک از این برنامهها و میزان پیشرفت آن به مردم و رسانهها گزارش دهد.
امریکا و تروئیکای اروپایی در بیانیهای آمادگی خود را برای سناریوهای دیگر در خصوص ایران اعلام کردند
بازی تکراری اروپا و امریکا در مذاکرات
گروه سیاسی/ اگرچه در تبیین فلسفه برگزاری مذاکرات احیای برجام چیزی روشنتر و سادهتر از درک علت و معلول نیست اما ظاهراً دولتمردان امریکا ترجیح میدهند در موضعگیری پیرامون آخرین تحولات مذاکرات برجام، جای این دو را عوض کنند و بر واقعیت عهدشکنی خود در این توافق بینالمللی خطی از فراموشی نقش کنند. از فحوای بیانیه جدید وزارت خارجه امریکا که درست در سالروز آغاز مذاکرات احیای برجام در وین و بعد از دیدار وزیر خارجه این کشور با وزرای خارجه سه کشور اروپایی طرف برجام در بروکسل منتشر شد، چنین برمیآید که از دید واشنگتن آنچه که اکنون اهمیت دارد، آسوده کردن خاطر خود از ملاحظات ادعایی درباره ایران است و نه توجه به مختصات یک مذاکرات دوسویه که مبتنی بر تحقق خواستههای دو طرف گفتوگو باشد. درست در بحبوحه روزهایی که همه چشمها به واشنگتن دوخته شده تا مقامهای این کشور درباره موضوعات اختلافی باقی مانده تصمیمگیری کنند، «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه امریکا راهی بروکسل شده است تا با «لیز تراس» وزیر خارجه انگلیس، «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه و «آنالنا بائربوک» وزیر خارجه آلمان درباره آلترناتیو برجام گفتوگو کنند. وزارت خارجه امریکا در بیانیهای که پس از این دیدار منتشر کرده است با اعلام اینکه «بلینکن» و همتایانش در تروئیکای اروپایی، آمادگی خود را برای سناریوهای دیگر در مورد ایران، در صورت لزوم اعلام کردند، توافق کردند که راه حل دیپلماتیک بهترین نتیجه برای مذاکرات هستهای ایران است.
در چنین شرایطی است که باید پرسید از دید تروئیکای اروپایی، این کشورها در فرایند پس از خروج یکجانبه امریکا از برجام چه نقشی داشته و چه اندازه در فقدان یک سازوکار قابل اعتنا برای جبران مافات ضرر و زیانهای تهران سهم داشتهاند؟ و آیا اساساً این کشورها که دریافتهاند وقفه مذاکرات وین، دلیلی جز تعلل امریکا در گرفتن تصمیم آخر ندارد، برای خود نقشی فراتر از یک ابزار سیاسی به منظور پروپیمان کردن بیانیههای ادعایی واشنگتن علیه ایران متصور نیستند؟
پیشتر و به درستی، همه طرفها گفته بودند که جنگ راهحل نیست و مذاکره و گفتوگو تنها راه چاره است اما پس از تلاشهای کمسابقه ایران در ارائه ابتکار عمل برای باز کردن گره مذاکراتی که هدف بازگشت طرف خطاکار به توافق و قرار دادن آن در مسیر اجرا را دنبال میکرد، اروپاییها به جای جبران گذشته و به جای فشار بر امریکا برای تصمیمگیری هرچه سریعتر، از چیزی حرف میزنند به عنوان سناریوهای دیگر در مورد ایران!
میتوان بدون آنکه از گذشته برجام و خودسریهای واشنگتن درباره این توافق سخنی به زبان آورد، راهحل دیپلماتیک را بهترین راهکار برای رفع ملاحظات کشورهای جامعه بینالمللی دانست اما اینکه هر سه کشور اروپایی، انفعال خود در مسیر احیای توافق و تبدیل شدن به ابزار دست ماجراجوییهای امریکا را در چنین سطحی به نمایش جهانی بگذارند، جز ابراز تأسف و یادآوری تبعات امنیتی این سستی کار دیگری نمیتوان کرد.
خط و نشان قانونگذاران امریکایی
خبرهایی که از محافل سیاسی امریکا بویژه از کنگره این کشور درباره مذاکرات شنیده میشود از عمیقتر شدن شکاف سیاستمداران امریکایی درباره رویکرد کاخ سفید نسبت به برجام حکایت دارد، طی ماههای گذشته بارها شماری از نمایندگان جمهوریخواه تلاشهای جدی در مخالفت با واشنگتن برای بازگشت به برجام از خود نشان دادهاند. چهارشنبه هفته گذشته بود که در مسیر این تلاشها 18 نفر از نمایندگان دموکرات هم با جمهوریخواهان همصدا شدند و با صدور بیانیهای ضمن ابراز مخالفت با احیای برجام از دولت امریکا خواستند که به توافق طولانیتر و قویتری با ایران دست یابد. آنها از بایدن خواستند که از پذیرش آنچه از سوی ایران مطرح شده، خودداری کند. پیداست در چنین فضایی، دولتمردان امریکایی پس از ماهها مذاکره و در حالی که پیشنهادات ایران مورد قبول سایر طرفها قرار دارد، همچنان در تصمیمگیری نهایی مردد هستند و حتی میکوشند کشورهای اروپایی را به چارهجویی برای یافتن آلترناتیو برجام ترغیب کنند. این چنین است که وزیر خارجه امریکا در گفتوگوی اخیر خود با «انبیسی» به رغم آنکه ادعا میکند به نفع کشورش است که به تعهدات توافق بازگردد، میگوید: «بابت به نتیجه رسیدن مذاکرات وین خوشبین نیست.»
هشدار پکن
چین از جمله کشورهایی بود که به بیانیه ادعایی امریکا و تروئیکای اروپایی درباره برجام واکنش نشان داد. «ژائو لیجیان»، سخنگوی وزارت خارجه چین در کنفرانسی خبری با اشاره به بیانیه وزارت خارجه امریکا در پی دیدار بلینکن با همتایان تروئیکای اروپایی و ورود مذاکرات احیای برجام به مرحله نهایی گفت: «تنها چند مورد حل نشده باقی مانده است. امریکا به عنوان باعث و بانی بحران هستهای ایران باید هرچه سریعتر تصمیمات سیاسی بگیرد و بهطور فعال به نگرانیهای قانونی طرف ایرانی پاسخ دهد.»
ادامه تبادل پیام
ایران اعلام کرد که رد و بدل پیام میان تهران و واشنگتن برای حل موضوعات اختلافی باقی مانده همچنان ادامه دارد. این را حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در گفتوگوی تلفنی اخیر خود با «پیتر سیارتو»، همتای مجارستانیاش مطرح کرد. امیرعبداللهیان در این تماس تلفنی گفت: «با توجه به ابتکارات ایران، پیشرفتهای مهمی در مذاکرات حاصل شده است اما همچنان برخی موضوعات مهم بین ایران و امریکا باقی مانده که از طریق مذاکرهکننده اتحادیه اروپا تبادل پیام در مورد آنها ادامه دارد.» وزیر امور خارجه همچنین در گفتوگوی تلفنی دیگری با «نیکلا سلاکوویچ»، وزیر خارجه صربستان با بیان اینکه ایران برای رسیدن به یک توافق خوب، قوی و پایدار مصمم است، گفت: «امریکا باید به جای زیادهخواهی، ایجاد کندی و مانع در مسیر کار با رویکردی واقعبینانه رفتار کند.»
بــــرش
یک توضیح درباره اخبار نادرست و جهتدار
محمدرضا غائبی، سرپرست نمایندگی دائم ایران در سازمانهای بینالمللی در وین در پی انتشار گزارش چند روز پیش «رافائل گروسی»، مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد راستیآزمایی اجرای برجام در کشورمان و به دنبال انتشار برخی اخبار غیردقیق، نادرست و جهتدار از سوی برخی رسانههای خارجی اعلام کرد: «این یک گزارش بهروزرسانی فنی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در زمینه نظارت بر اجرای برجام وفق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است که آخرین تحولات و همچنین اطلاعات فنی جدید در ارتباط با فعالیتهای هستهای ایران را به اطلاع اعضای این سازمان میرساند.»
سرپرست نمایندگی کشورمان افزود: «در این گزارش اعلام شده است متعاقب اینکه ایران در نوزدهم ژانویه به آژانس اطلاع داد که قصد دارد به جای کرج در مکان جدیدی در اصفهان به تولید لولههای روتور سانتریفیوژ بپردازد، بازرسان آژانس نیز در ۲۲ ژانویه تمهیدات لازم خود در کرج را اعمال کردند و دوربینهای نظارتی را برچیدند و تولید لولههای روتور سانتریفیوژ در این مکان متوقف شد، در ۲۴ ژانویه دوربینهای نظارتی آژانس در اصفهان نصب شد بدون اینکه دسترسی به اطلاعات حافظه آنها داشته باشند و تا زمانی که ایران مجدداً به اجرای برجام برنگردد اطلاعات مربوطه در اختیار آژانس قرار نخواهد گرفت و نزد ایران ذخیره میشود.» وی ادامه داد: «به همین دلیل آژانس اعلام کرده نمیتواند تأیید کند آیا تولید اجزای سانتریفیوژ در اصفهان آغاز شده است یا نه. همچنین اعلام شده است ایران در چهارم آوریل به آژانس اطلاع داده است که تمامی ماشینهای مربوط به تولید سانتریفیوژ در کرج را به نطنز منتقل کرده و همان روز بازرسان آژانس راستیآزمایی کردند که تمامی آنها غیرفعال هستند.»
در چنین شرایطی است که باید پرسید از دید تروئیکای اروپایی، این کشورها در فرایند پس از خروج یکجانبه امریکا از برجام چه نقشی داشته و چه اندازه در فقدان یک سازوکار قابل اعتنا برای جبران مافات ضرر و زیانهای تهران سهم داشتهاند؟ و آیا اساساً این کشورها که دریافتهاند وقفه مذاکرات وین، دلیلی جز تعلل امریکا در گرفتن تصمیم آخر ندارد، برای خود نقشی فراتر از یک ابزار سیاسی به منظور پروپیمان کردن بیانیههای ادعایی واشنگتن علیه ایران متصور نیستند؟
پیشتر و به درستی، همه طرفها گفته بودند که جنگ راهحل نیست و مذاکره و گفتوگو تنها راه چاره است اما پس از تلاشهای کمسابقه ایران در ارائه ابتکار عمل برای باز کردن گره مذاکراتی که هدف بازگشت طرف خطاکار به توافق و قرار دادن آن در مسیر اجرا را دنبال میکرد، اروپاییها به جای جبران گذشته و به جای فشار بر امریکا برای تصمیمگیری هرچه سریعتر، از چیزی حرف میزنند به عنوان سناریوهای دیگر در مورد ایران!
میتوان بدون آنکه از گذشته برجام و خودسریهای واشنگتن درباره این توافق سخنی به زبان آورد، راهحل دیپلماتیک را بهترین راهکار برای رفع ملاحظات کشورهای جامعه بینالمللی دانست اما اینکه هر سه کشور اروپایی، انفعال خود در مسیر احیای توافق و تبدیل شدن به ابزار دست ماجراجوییهای امریکا را در چنین سطحی به نمایش جهانی بگذارند، جز ابراز تأسف و یادآوری تبعات امنیتی این سستی کار دیگری نمیتوان کرد.
خط و نشان قانونگذاران امریکایی
خبرهایی که از محافل سیاسی امریکا بویژه از کنگره این کشور درباره مذاکرات شنیده میشود از عمیقتر شدن شکاف سیاستمداران امریکایی درباره رویکرد کاخ سفید نسبت به برجام حکایت دارد، طی ماههای گذشته بارها شماری از نمایندگان جمهوریخواه تلاشهای جدی در مخالفت با واشنگتن برای بازگشت به برجام از خود نشان دادهاند. چهارشنبه هفته گذشته بود که در مسیر این تلاشها 18 نفر از نمایندگان دموکرات هم با جمهوریخواهان همصدا شدند و با صدور بیانیهای ضمن ابراز مخالفت با احیای برجام از دولت امریکا خواستند که به توافق طولانیتر و قویتری با ایران دست یابد. آنها از بایدن خواستند که از پذیرش آنچه از سوی ایران مطرح شده، خودداری کند. پیداست در چنین فضایی، دولتمردان امریکایی پس از ماهها مذاکره و در حالی که پیشنهادات ایران مورد قبول سایر طرفها قرار دارد، همچنان در تصمیمگیری نهایی مردد هستند و حتی میکوشند کشورهای اروپایی را به چارهجویی برای یافتن آلترناتیو برجام ترغیب کنند. این چنین است که وزیر خارجه امریکا در گفتوگوی اخیر خود با «انبیسی» به رغم آنکه ادعا میکند به نفع کشورش است که به تعهدات توافق بازگردد، میگوید: «بابت به نتیجه رسیدن مذاکرات وین خوشبین نیست.»
هشدار پکن
چین از جمله کشورهایی بود که به بیانیه ادعایی امریکا و تروئیکای اروپایی درباره برجام واکنش نشان داد. «ژائو لیجیان»، سخنگوی وزارت خارجه چین در کنفرانسی خبری با اشاره به بیانیه وزارت خارجه امریکا در پی دیدار بلینکن با همتایان تروئیکای اروپایی و ورود مذاکرات احیای برجام به مرحله نهایی گفت: «تنها چند مورد حل نشده باقی مانده است. امریکا به عنوان باعث و بانی بحران هستهای ایران باید هرچه سریعتر تصمیمات سیاسی بگیرد و بهطور فعال به نگرانیهای قانونی طرف ایرانی پاسخ دهد.»
ادامه تبادل پیام
ایران اعلام کرد که رد و بدل پیام میان تهران و واشنگتن برای حل موضوعات اختلافی باقی مانده همچنان ادامه دارد. این را حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در گفتوگوی تلفنی اخیر خود با «پیتر سیارتو»، همتای مجارستانیاش مطرح کرد. امیرعبداللهیان در این تماس تلفنی گفت: «با توجه به ابتکارات ایران، پیشرفتهای مهمی در مذاکرات حاصل شده است اما همچنان برخی موضوعات مهم بین ایران و امریکا باقی مانده که از طریق مذاکرهکننده اتحادیه اروپا تبادل پیام در مورد آنها ادامه دارد.» وزیر امور خارجه همچنین در گفتوگوی تلفنی دیگری با «نیکلا سلاکوویچ»، وزیر خارجه صربستان با بیان اینکه ایران برای رسیدن به یک توافق خوب، قوی و پایدار مصمم است، گفت: «امریکا باید به جای زیادهخواهی، ایجاد کندی و مانع در مسیر کار با رویکردی واقعبینانه رفتار کند.»
بــــرش
یک توضیح درباره اخبار نادرست و جهتدار
محمدرضا غائبی، سرپرست نمایندگی دائم ایران در سازمانهای بینالمللی در وین در پی انتشار گزارش چند روز پیش «رافائل گروسی»، مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد راستیآزمایی اجرای برجام در کشورمان و به دنبال انتشار برخی اخبار غیردقیق، نادرست و جهتدار از سوی برخی رسانههای خارجی اعلام کرد: «این یک گزارش بهروزرسانی فنی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در زمینه نظارت بر اجرای برجام وفق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است که آخرین تحولات و همچنین اطلاعات فنی جدید در ارتباط با فعالیتهای هستهای ایران را به اطلاع اعضای این سازمان میرساند.»
سرپرست نمایندگی کشورمان افزود: «در این گزارش اعلام شده است متعاقب اینکه ایران در نوزدهم ژانویه به آژانس اطلاع داد که قصد دارد به جای کرج در مکان جدیدی در اصفهان به تولید لولههای روتور سانتریفیوژ بپردازد، بازرسان آژانس نیز در ۲۲ ژانویه تمهیدات لازم خود در کرج را اعمال کردند و دوربینهای نظارتی را برچیدند و تولید لولههای روتور سانتریفیوژ در این مکان متوقف شد، در ۲۴ ژانویه دوربینهای نظارتی آژانس در اصفهان نصب شد بدون اینکه دسترسی به اطلاعات حافظه آنها داشته باشند و تا زمانی که ایران مجدداً به اجرای برجام برنگردد اطلاعات مربوطه در اختیار آژانس قرار نخواهد گرفت و نزد ایران ذخیره میشود.» وی ادامه داد: «به همین دلیل آژانس اعلام کرده نمیتواند تأیید کند آیا تولید اجزای سانتریفیوژ در اصفهان آغاز شده است یا نه. همچنین اعلام شده است ایران در چهارم آوریل به آژانس اطلاع داده است که تمامی ماشینهای مربوط به تولید سانتریفیوژ در کرج را به نطنز منتقل کرده و همان روز بازرسان آژانس راستیآزمایی کردند که تمامی آنها غیرفعال هستند.»
«ایران» تازهترین آمار رسمی تحولات ملکی پایتخت را تحلیل کرد
رد پای سفتهبازهای مسکن در مناطق شمالی تهران
گروه اقتصادی: ریشهیابی رشد 6 درصدی متوسط قیمت مسکن در شهر تهران در آخرین ماه از سال گذشته -اسفند1400- از شناسایی ردپای سفته بازها در بازار معاملات املاک مسکونی پایتخت خبر میدهد.
هفته گذشته، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، با انتشار تازهترین گزارش مربوط به تحولات بازار معاملات مسکن شهر تهران در اسفند ماه 1400 اعلام کرد: متوسط قیمت هر مترمربع مسکن در پایتخت در آخرین ماه از سال گذشته از مرز 35 میلیون تومان عبور کرده و هر مترمربع واحد مسکونی در این ماه به طور متوسط با قیمت 35 میلیون و100 هزار تومان معامله شده است. این در حالی است که این میزان نسبت به ماه قبل یعنی بهمن ماه با رشد 6.3 درصدی همراه شده است.
تورم ماهانه 6.3 درصدی قیمت خانه تنها ظرف مدت یک ماه - فاصله ابتدای اسفند تا انتهای آن- نرخ رشد شدید قیمت مسکن محسوب میشود. این نرخ رشد ماهانه پیشتر در دوره جهش قیمت در بازار معاملات مسکن مشاهده میشد. این در حالی است که از ابتدای سال 1400 تا پایان بهمن ماه نه تنها متوسط رشد ماهانه قیمت مسکن از یک درصد فراتر نرفت بلکه در برخی از ماههای سال حتی قیمت مسکن با کاهش نیز همراه شد. در بیشترین حالت، متوسط قیمت مسکن در سال 1400 در یک ماه نسبت به ماه قبل حدود 3 درصد رشد کرد.
رشد بیش از 6 درصدی متوسط قیمت مسکن در شهر تهران در اسفند ماه در حالی رخ داده است که برخی سناریوی بازگشت جهش به بازار ملک را مطرح میکنند و برخی دیگر معتقدند این افزایش قابل توجه تنها مربوط به اسفندماه بهعنوان یک ماه خاص بازار مسکن بوده است و انتظارهایی از بابت بازگشت قیمت به سطح متعارف در ماههای پیش رو را عنوان میکنند.
تحقیقات میدانی خبرنگار «ایران» از منشأ افزایش قیمت مسکن در اسفند ماه با رد سناریوی اول یعنی سناریوی بازگشت جهش قیمت به بازار ملک، سناریوی دوم را محتملتر نشان میدهد. آن طور که مشاوران املاک و فعالان بازار معاملات مسکن در مناطق مختلف شهر تهران اظهار میکنند هیچ افزایش قیمتی در کار نیست و جوسازی برخی سفتهبازها و افراد فرصت طلب در بازار ملک منجر به این افزایش قیمت در معاملات شده است.
یک شاهد مهم این ماجرا مربوط به افت نزدیک به 20 درصدی تعداد معاملات خرید مسکن در تهران در اسفند ماه نسبت به بهمن ماه است. رشد بیش از 6 درصدی متوسط قیمت مسکن در تهران در شرایطی اتفاق افتاده است که تعداد معاملات خرید مسکن در این ماه نسبت به ماه قبل حدود 20 درصد کم شده است. این موضوع یک پیام مهم برای بازار مسکن به همراه دارد که ضمن رد سناریوی بازگشت جهش به بازار ملک، انتظار برای بازگشت وضعیت بازار به حالت ثبات و کاهش قیمت را تقویت میکند.
روایت مشاوران املاک از علت گرانی اسفند
بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد قیمت مسکن در اسفند ماه عملاً گران نشد. مشاوران املاک افزایش بیش از 6 درصدی متوسط قیمت مسکن در این ماه را ناشی از معاملات گران در بازار میدانند. به گفته آنها هیچ اتفاق خاصی در بازار مسکن و سایر بازارهای تأثیرگذار بر این بازار در اسفند ماه رخ نداده است که قیمت مسکن را افزایش دهد بلکه این گرانی «مقطعی» چند علت مهم دارد.
اولین علت مربوط به «مشاهده ردپای برخی از سفته بازهای ملکی در بازار اسفند ماه» که همان بازار شب عید معاملات مسکن است، مربوط میشود. از آنجا که جاماندگان خرید مسکن در طول سال معمولاً عزم خود را برای خرید در شب عید و تا قبل از اتمام سال جزم میکنند و سعی دارند تا قبل از تعیین نرخهای جدید در بازار سال بعد اقدام به خرید مسکن کنند، برخی از سفتهبازها از این ویژگی بازار مسکن اسفند سوءاستفاده کردند.
مشاوران املاک در این باره به «ایران» اعلام کردند: بخش عمده عرضه مسکن در این ماه از سوی سفته بازها انجام شد؛ افرادی که طی سه ماه اخیر اقدام به خرید مسکن با انگیزه فروش با قیمت بالاتر در شب عید و اسفندماه کرده بودند. اینها با جوسازی و ایجاد نگرانی از بابت افزایش قیمت مسکن در سال بعد در خریداران سعی کردند واحدهای خود را با قیمت گرانتر به بازار عرضه کنند و به فروش برسانند. برخی از افرادی که این جوسازیها را باور کردند نیز با قیمتهای بالا خرید کردند و نتیجه در آمار رسمی خود را در شکل افزایش بیش از 6 درصدی قیمت مسکن در اسفند ماه در مقایسه با بهمن نشان داد.
مصـــرفکننـدههــا گـرانفروشی را پسزدند
بنا بر اعلام آنها این وضعیت در حالی در بازار مسکن اسفند به وقوع پیوست که آمار مربوط به تعداد معاملات و همچنین رفتار متقاضیان مسکن نشان میدهد تعداد بسیاری از متقاضیان نیز این جوسازی را باور نکرده و اقدام به خرید نکردند. چرا که معاملات خرید مسکن در این ماه 20 درصد افت کرد. درحالی که در هر سال در اسفند ماه بهدلیل قرار گرفتن در زمان اوج خرید و فروشهای ملکی در شب عید، حجم معاملات افزایش مییابد. از سوی دیگر در سه ماه قبل از اسفند ماه با وجود ثبات نسبی قیمت، حجم معاملات به میزان چشمگیری افزایش یافته بود.
مشاوران املاک همچنین یک علت مهم جوسازی سفتهبازها برای گرانفروشی ملکی در اسفند ماه را واقف بودن آنها به روند کاهشی قیمت مسکن اعلام میکنند. آنها اعلام کردند: سفتهبازها چون میدانند قیمت مسکن در مسیر ثبات و کاهش قرار گرفته است تلاش کردند تا از فرصت شب عید استفاده کرده و با این دلیل تراشی برای متقاضیان که سال بعد قیمت مسکن مشمول تورم خواهد شد بتوانند از آخرین فرصت برای کسب منفعت بیشتر استفاده کنند. البته تعداد قابل توجهی از متقاضیان مسکن این جوسازیها را نپذیرفته و ترجیح دادند تا در فضای سال جدید که به احتمال زیاد فضایی آرام و با ثبات در بازار مسکن است، اقدام به
خرید کنند.
دلیل رد فرضیه بازگشت جهش
ردپای سفته بازها در معاملات مسکن اسفند ماه در مناطق شمال شهر بیش از مناطق مصرفی و جنوبی تهران مشاهده میشود. تورم ماهانه بیشتر در مناطق شمالی نسبت به مناطق جنوبی، سناریوی احتمال قوی برای بازگشت به عقب قیمت مسکن در ماههای پیش رو را تقویت میکند. چرا که همواره این مناطق بیشتر مورد توجه سفته بازها بوده است و هر زمان که سفته بازی در بازار افزایش مییابد تعداد معاملات و نرخ رشد قیمت در این مناطق نیز بیشتر خواهد بود.
محاسبات صورت گرفته از تحولات بازار مسکن در مناطق 22 گانه شهر تهران نشان میدهد در منطقه یک شهر تهران که لوکسترین و گرانترین منطقه تهران است قیمت مسکن به طور متوسط در اسفند ماه نسبت به بهمن ماه 10 درصد رشد داشته است و در منطقه 2 نیز این میزان رشد نزدیک به 12 درصد بوده است. در حالی که در مناطق جنوبی و مصرفی، تورم ماهانه به مراتب کمتر از این میزان بوده است و به طور متوسط تورم کمتر از 3 درصدی به ثبت رسیده است. حتی در منطقه 19 شهر تهران متوسط قیمت مسکن در اسفند در مقایسه با بهمن ماه 11 درصد کاهش داشته است.
این موضوع نشان میدهد اثر تورم شدید در مناطق شمالی که اتفاقاً کانون تحرک سفتهبازها و سرمایهگذاران کلان محسوب میشود در آمار مربوط به تورم ماهانه مسکن کل شهر تهران منعکس شده است. از اینرو نمیتوان نتیجهگیری کرد که بازار مسکن وارد جهش قیمت شده است، چرا که در دوره جهش همه مناطق بهصورت تقریباً یکدست با رشد شدید قیمت مواجه
خواهند شد.
از سوی دیگر تورم ماهانه 6 درصدی تنها در یک ماه خاص یعنی اسفند ماه به ثبت رسیده است در حالی که در تمام ماههای دیگر سال 1400 بازار با ریزنوسان جزئی، ثبات یا کاهش قیمت همراه بوده است، بنابراین تغییرات قیمت تنها در یک ماه هر چه که باشد نمیتواند مبنای طرح فرضیه بازگشت جهش قیمت به بازار ملک قرار گیرد.
هفته گذشته، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، با انتشار تازهترین گزارش مربوط به تحولات بازار معاملات مسکن شهر تهران در اسفند ماه 1400 اعلام کرد: متوسط قیمت هر مترمربع مسکن در پایتخت در آخرین ماه از سال گذشته از مرز 35 میلیون تومان عبور کرده و هر مترمربع واحد مسکونی در این ماه به طور متوسط با قیمت 35 میلیون و100 هزار تومان معامله شده است. این در حالی است که این میزان نسبت به ماه قبل یعنی بهمن ماه با رشد 6.3 درصدی همراه شده است.
تورم ماهانه 6.3 درصدی قیمت خانه تنها ظرف مدت یک ماه - فاصله ابتدای اسفند تا انتهای آن- نرخ رشد شدید قیمت مسکن محسوب میشود. این نرخ رشد ماهانه پیشتر در دوره جهش قیمت در بازار معاملات مسکن مشاهده میشد. این در حالی است که از ابتدای سال 1400 تا پایان بهمن ماه نه تنها متوسط رشد ماهانه قیمت مسکن از یک درصد فراتر نرفت بلکه در برخی از ماههای سال حتی قیمت مسکن با کاهش نیز همراه شد. در بیشترین حالت، متوسط قیمت مسکن در سال 1400 در یک ماه نسبت به ماه قبل حدود 3 درصد رشد کرد.
رشد بیش از 6 درصدی متوسط قیمت مسکن در شهر تهران در اسفند ماه در حالی رخ داده است که برخی سناریوی بازگشت جهش به بازار ملک را مطرح میکنند و برخی دیگر معتقدند این افزایش قابل توجه تنها مربوط به اسفندماه بهعنوان یک ماه خاص بازار مسکن بوده است و انتظارهایی از بابت بازگشت قیمت به سطح متعارف در ماههای پیش رو را عنوان میکنند.
تحقیقات میدانی خبرنگار «ایران» از منشأ افزایش قیمت مسکن در اسفند ماه با رد سناریوی اول یعنی سناریوی بازگشت جهش قیمت به بازار ملک، سناریوی دوم را محتملتر نشان میدهد. آن طور که مشاوران املاک و فعالان بازار معاملات مسکن در مناطق مختلف شهر تهران اظهار میکنند هیچ افزایش قیمتی در کار نیست و جوسازی برخی سفتهبازها و افراد فرصت طلب در بازار ملک منجر به این افزایش قیمت در معاملات شده است.
یک شاهد مهم این ماجرا مربوط به افت نزدیک به 20 درصدی تعداد معاملات خرید مسکن در تهران در اسفند ماه نسبت به بهمن ماه است. رشد بیش از 6 درصدی متوسط قیمت مسکن در تهران در شرایطی اتفاق افتاده است که تعداد معاملات خرید مسکن در این ماه نسبت به ماه قبل حدود 20 درصد کم شده است. این موضوع یک پیام مهم برای بازار مسکن به همراه دارد که ضمن رد سناریوی بازگشت جهش به بازار ملک، انتظار برای بازگشت وضعیت بازار به حالت ثبات و کاهش قیمت را تقویت میکند.
روایت مشاوران املاک از علت گرانی اسفند
بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد قیمت مسکن در اسفند ماه عملاً گران نشد. مشاوران املاک افزایش بیش از 6 درصدی متوسط قیمت مسکن در این ماه را ناشی از معاملات گران در بازار میدانند. به گفته آنها هیچ اتفاق خاصی در بازار مسکن و سایر بازارهای تأثیرگذار بر این بازار در اسفند ماه رخ نداده است که قیمت مسکن را افزایش دهد بلکه این گرانی «مقطعی» چند علت مهم دارد.
اولین علت مربوط به «مشاهده ردپای برخی از سفته بازهای ملکی در بازار اسفند ماه» که همان بازار شب عید معاملات مسکن است، مربوط میشود. از آنجا که جاماندگان خرید مسکن در طول سال معمولاً عزم خود را برای خرید در شب عید و تا قبل از اتمام سال جزم میکنند و سعی دارند تا قبل از تعیین نرخهای جدید در بازار سال بعد اقدام به خرید مسکن کنند، برخی از سفتهبازها از این ویژگی بازار مسکن اسفند سوءاستفاده کردند.
مشاوران املاک در این باره به «ایران» اعلام کردند: بخش عمده عرضه مسکن در این ماه از سوی سفته بازها انجام شد؛ افرادی که طی سه ماه اخیر اقدام به خرید مسکن با انگیزه فروش با قیمت بالاتر در شب عید و اسفندماه کرده بودند. اینها با جوسازی و ایجاد نگرانی از بابت افزایش قیمت مسکن در سال بعد در خریداران سعی کردند واحدهای خود را با قیمت گرانتر به بازار عرضه کنند و به فروش برسانند. برخی از افرادی که این جوسازیها را باور کردند نیز با قیمتهای بالا خرید کردند و نتیجه در آمار رسمی خود را در شکل افزایش بیش از 6 درصدی قیمت مسکن در اسفند ماه در مقایسه با بهمن نشان داد.
مصـــرفکننـدههــا گـرانفروشی را پسزدند
بنا بر اعلام آنها این وضعیت در حالی در بازار مسکن اسفند به وقوع پیوست که آمار مربوط به تعداد معاملات و همچنین رفتار متقاضیان مسکن نشان میدهد تعداد بسیاری از متقاضیان نیز این جوسازی را باور نکرده و اقدام به خرید نکردند. چرا که معاملات خرید مسکن در این ماه 20 درصد افت کرد. درحالی که در هر سال در اسفند ماه بهدلیل قرار گرفتن در زمان اوج خرید و فروشهای ملکی در شب عید، حجم معاملات افزایش مییابد. از سوی دیگر در سه ماه قبل از اسفند ماه با وجود ثبات نسبی قیمت، حجم معاملات به میزان چشمگیری افزایش یافته بود.
مشاوران املاک همچنین یک علت مهم جوسازی سفتهبازها برای گرانفروشی ملکی در اسفند ماه را واقف بودن آنها به روند کاهشی قیمت مسکن اعلام میکنند. آنها اعلام کردند: سفتهبازها چون میدانند قیمت مسکن در مسیر ثبات و کاهش قرار گرفته است تلاش کردند تا از فرصت شب عید استفاده کرده و با این دلیل تراشی برای متقاضیان که سال بعد قیمت مسکن مشمول تورم خواهد شد بتوانند از آخرین فرصت برای کسب منفعت بیشتر استفاده کنند. البته تعداد قابل توجهی از متقاضیان مسکن این جوسازیها را نپذیرفته و ترجیح دادند تا در فضای سال جدید که به احتمال زیاد فضایی آرام و با ثبات در بازار مسکن است، اقدام به
خرید کنند.
دلیل رد فرضیه بازگشت جهش
ردپای سفته بازها در معاملات مسکن اسفند ماه در مناطق شمال شهر بیش از مناطق مصرفی و جنوبی تهران مشاهده میشود. تورم ماهانه بیشتر در مناطق شمالی نسبت به مناطق جنوبی، سناریوی احتمال قوی برای بازگشت به عقب قیمت مسکن در ماههای پیش رو را تقویت میکند. چرا که همواره این مناطق بیشتر مورد توجه سفته بازها بوده است و هر زمان که سفته بازی در بازار افزایش مییابد تعداد معاملات و نرخ رشد قیمت در این مناطق نیز بیشتر خواهد بود.
محاسبات صورت گرفته از تحولات بازار مسکن در مناطق 22 گانه شهر تهران نشان میدهد در منطقه یک شهر تهران که لوکسترین و گرانترین منطقه تهران است قیمت مسکن به طور متوسط در اسفند ماه نسبت به بهمن ماه 10 درصد رشد داشته است و در منطقه 2 نیز این میزان رشد نزدیک به 12 درصد بوده است. در حالی که در مناطق جنوبی و مصرفی، تورم ماهانه به مراتب کمتر از این میزان بوده است و به طور متوسط تورم کمتر از 3 درصدی به ثبت رسیده است. حتی در منطقه 19 شهر تهران متوسط قیمت مسکن در اسفند در مقایسه با بهمن ماه 11 درصد کاهش داشته است.
این موضوع نشان میدهد اثر تورم شدید در مناطق شمالی که اتفاقاً کانون تحرک سفتهبازها و سرمایهگذاران کلان محسوب میشود در آمار مربوط به تورم ماهانه مسکن کل شهر تهران منعکس شده است. از اینرو نمیتوان نتیجهگیری کرد که بازار مسکن وارد جهش قیمت شده است، چرا که در دوره جهش همه مناطق بهصورت تقریباً یکدست با رشد شدید قیمت مواجه
خواهند شد.
از سوی دیگر تورم ماهانه 6 درصدی تنها در یک ماه خاص یعنی اسفند ماه به ثبت رسیده است در حالی که در تمام ماههای دیگر سال 1400 بازار با ریزنوسان جزئی، ثبات یا کاهش قیمت همراه بوده است، بنابراین تغییرات قیمت تنها در یک ماه هر چه که باشد نمیتواند مبنای طرح فرضیه بازگشت جهش قیمت به بازار ملک قرار گیرد.
گزارش «ایران» از علت گرد و غباری که از روز گذشته تهران را دربر گرفت و به مرز خطر برد
نفس پایتخت گرفت
مهسا قوی قلب
خبرنگار
روز گذشته پایتختنشینان کیفیت هوا در شرایط خطرناک را تجربه کردند. شرایطی که پیشبینی شده امروز هم تداوم داشته باشد اما با بارش باران از شرایط خطر عبور کند. گرد و غبار و وزش باد شدید توصیه به ماندن در خانهها کرد و تهران در وضعیت نارنجی قرار گرفت. میانگین کیفیت هوای پایتخت به ۴۷۵ رسید و در دقایقی آن را رد کرد و در هیچ یک از ایستگاههای سنجش کیفیت،هوای تهران در شرایط قابل قبول قرار نداشت. در برخی مناطق مثل 2، 6، 7، 22، 9، 13 وضعیت بدتر از دیگر مناطق بود و وضعیت بسیار خطرناک گزارش شد. شاخص کیفیت هوا (AQI) به پنج دسته اصلی تقسیمبندی میشود. بر اساس این تقسیمبندی از عدد صفر تا ۵۰ هوا «پاک»، از ۵۱ تا ۱۰۰ هوا «قابل قبول (سالم) یا متوسط»، از ۱۰۱ تا ۱۵۰ هوا «ناسالم برای گروههای حساس»، از ۱۵۱ تا ۲۰۰ هوا «ناسالم برای همه گروهها»، از ۲۰۱ تا ۳۰۰ هوا «بسیار ناسالم» و از ۳۰۱ تا ۵۰۰ شرایط کیفی هوا «خطرناک» است.
سازمان هواشناسی در این شرایط جوی اجتناب از تردد غیرضروری را توصیه میکند و برای روز گذشته و امروز این توصیه از سوی مسئولان وزارت بهداشت نیز ارائه شد. عباس شاهسونی رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت ضمن هشدار نسبت به آلودگی شدید هوا در نقاطی از کشور که دچار طوفان و گرد و غبار شدهاند، گفت: با توجه به تداوم این شرایط جوی تا 20 فروردین در مناطقی از جمله تهران، خوزستان و... وزارت بهداشت درخواست میکند تا مدارس (۲۰ فروردین) به صورت غیرحضوری و مجازی فعال باشند.به گفته او، به علت ورود گرد و غبار به تهران و شهرهای غربی و شمال غربی کشور، افرادی که شامل گروههای سالمندان، بیماران قلبی- عروقی، کودکان و... حساس شمرده میشوند، باید احتیاط کنند.
بر اساس دستورالعمل توصیه شده مبتلایان به بیماریهای ریوی، قلبی، سالمندان و کودکان از منزل خارج نشوند و فعالیتهای خود را به حداقل برسانند. سایر افراد نیز میبایست از فعالیتهای طولانی و سنگین و ورزش در خارج از منزل خودداری کنند. همچنین تعطیلی فعالیتهای ورزشی در فضای باز تا پایان امروز نیز الزامی است.اینها در حالی است که این آلودگی و گرد و غبار تکنیسینهای اورژانس را نیز به خیابانهای تهران کشاند. یحیی صالح طبری، سرپرست مرکز اورژانس تهران گفت: وزش باد شدید همراه با گرد و خاک، آلودگی هوای پایتخت را در وضعیت اضطرار و خطرناک قرار داد که بی درنگ تکنیسینهای اورژانس در آماده باش کامل قرار گرفتند. اتوبوس آمبولانسهای اورژانس در میادین تجریش، انقلاب، آزادی، امام حسین (ع)، امام خمینی(ره) مستقر و مشغول خدمترسانی هستند.
یکی دیگر از موضوعات نیز تعیین تکلیف وضعیت مدارسی که تازه بعد از تعطیلات بازگشایی شدهاند برای امروز بود که با وجود توصیه وزارت بهداشت عصر روز گذشته قرار بر تصمیمگیری در این باره شد. در این شرایط جوی شکستن درختان فرسوده و نهالها، احتمال آسیب رسیدن به سازههای موقت و سست و پوشش گلخانهها، خطر سقوط اجسام و تابلوهای تبلیغاتی، کاهش میدان دید، خطر برخورد صاعقه و احتمال بارش تگرگ دور از انتظار نیست که شهرداری نیز برای همین منظور در آمادهباش قرار گرفت.پیش از این در هفته اول فروردین نیز پایتخت سه روز شاهد طوفانها و وزش باد شدید بود هر چند آن روزها خبری از گرد و غبار نبود و چیزی که حالا نگران کننده است نه وزش باد و طوفان که گرد و غبار و آلودگی هواست که به نظر میرسد این شرایط در فصل بهار تکرار هم خواهد شد.
مبدأ گرد و غبار تهران کشور عراق است
صادق ضیائیان، رئیس مرکز ملی پیشگیری و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا در گفتوگو با «ایران» درباره علت وضعیت هوای تهران و گسترش ریزگردها در پایتخت اظهار داشت: این شرایط پیش آمده برای استان تهران دو علت دارد که یک علت آن در مورد نفوذ گرد و خاک از کشورهای همسایه است. عمده این گرد و خاکها از کشور عراق و بخشی از آن از کشور سوریه است ولی اکثراً از کشور عراق وارد کشور ما شده است. علت دوم گرد و خاک ناشی از باد شدید به صورت محلی است که موجب تشدید گرد و خاک در تهران شده است.
وی در ادامه توضیح داد: اوج وجود گرد و غبار در هوای تهران روز جمعه ۱۹ فروردین بوده ولی انتظار میرود امروز ۲۰ فروردین گرد وغبار نسبت به دیروز یک مقدار کاهش پیدا کند ولی کماکان وجود دارد. به طور کلی اما از روز یکشنبه وضعیت بهتر خواهد شد.
رئیس مرکز ملی پیشگیری و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا در پاسخ به این سؤال که گرد و غبار در کدام یک از مناطق کشور شدت داشته است، گفت: روز جمعه بیشتر نوار غربی، شرقی و شمال غرب درگیر این وضعیت هوایی بودهاند. همچنین استانهای ساحلی نیز این وضعیت را داشتهاند. برای هوای امروز شنبه ۲۰ فروردین هم انتظار میرود در بخشهایی از استانهای مرکزی وجود گرد و غبار را شاهد باشیم اما بیشترین میزان آن در استان خوزستان و کرمانشاه است.
وی درباره اینکه در استان تهران کدام مناطق گرد و غبار بیشتری داشتند، گفت: اغلب مناطق تهران درگیر این آلودگی هوا هستند اما برای بررسی دقیق آن میتوان به سامانه پایش آلودگی هوا در شهرداری مراجعه کرد.
ضیائیان در پاسخ به این سؤال که آیا گرد و خاک موجود در پایتخت به طوفانی که در ایام عید تهران را درنوردید مربوط میشود یا خیر، گفت: خیر این موضوع به طوفان تهران مربوط نمیشود اما در عین حال هم امسال و هم سال گذشته با مشکل خشکسالی مواجه بودهایم. به طور کلی در اطراف شهر تهران زمینهای خشک و وضعیت آب و هوایی خشکی وجود دارد به گونهای که با کوچکترین ورزش باد شرایط گرد و خاک را بویژه برای تهران ایجاد خواهد کرد.
رئیس مرکز ملی پیشگیری و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا اظهار داشت: کشور ما سال گذشته سال خشکی را پشت سر گذاشت، از طرف دیگر امسال بارش بهارهای نداشتیم. همچنین زمینهای اطراف شهر کانونهای مستعد برای گرد و خاک هستند بنابر این این وضعیت شکل خواهد گرفت.
تکرار دوباره آلودگی هوای پایتخت در فروردین، با نبود بارش
بهزاد اشجعی، کارشناس آلودگی هوا با اشاره به اینکه آلودگی هوا در این فصل از سال بیشتر از نوع آلودگی ذرات طبیعی است، به «ایران» گفت: برخی، آلودگی این روزها را با آلودگی هوای زمستان اشتباه میگیرند، این در حالی است که آلودگی هوا در فصل زمستان منشأ انسانی دارد و ناشی از وارونگی دما است اما در فصل بهار افزایش گرد و غبار منشأ طبیعی دارد و خاک و گیاهان به واسطه باد مسببان اصلی آلودگی هوا هستند. سایز ذرات هم به نسبت بزرگتر هستند و خطرات کمتری دارند، با این همه برای بیماران تنفسی و بیماریهای مرتبط با آن میتواند بسیار خطرناک باشد.
به گفته عضو سابق کارگروه ملی کاهش آلودگی هوای کلانشهرها، معمولاً در فصل بهار با چنین پدیدهای مواجه میشویم اما امسال شدت آن بسیار بیشتر است. در سالهای قبل در فروردین ماه شاخص 100 تا 150 را از این جنس داشتیم اما امسال هم بر تعداد و هم بر شدت آن افزوده شده و شاخص لحظهای در روز گذشته روی 500 ایستاد، این اتفاق در چندین سال اخیر بی سابقه بوده است. وی گفت: آلودگی هوای این روزهای تهران، به شدت باد ربطی ندارد زیرا در سالهای قبل با همین جهت باد مواجه بودیم اما شدت آلودگی هوا به این وسعت نبود. در حال حاضر شاخص «غبارناکی» و گرد و غبار اطراف تهران منشأ آلودگی هوا هستند و از دلایل اصلی آن هم کم آبی و خشکسالی است و سال به سال هم وضعیت وخیمتر میشود، بدین معنا که هر ساله ممکن است بر تعداد روزهای آلوده پایتخت افزوده شود.اشجعی در ادامه علاوه بر پایتخت، به کلانشهرهای دیگر که درگیر مسأله آلودگی هوا هستند، اشاره کرده و توضیح داد: کلانشهرهایی که ویژگیهایی شبیه تهران دارند و اطراف آنها را زمینهای بایر فراگرفته در عین حال هم بارندگی در آنها به ندرت اتفاق میافتد، درگیر پدیده آلودگی هوا حتی در سایر فصول سال نیز هستند، به عنوان مثال شهرهای جنوبی که اطراف آنها زمین بایر زیاد است، در این فصل سال به نسبت پایتخت روزهای آلوده بسیار بیشتری را تجربه میکنند.این کارشناس آلودگی هوا با تأکید بر اینکه جنوب و غرب تهران پتانسیل گرد و غبار را دارد، اظهار میکند، در حال حاضر جهت باد از غرب به شرق است و در کل در فصل بهار به دلیل کاهش بارندگی و افزایش سرعت باد این پدیده ایجاد میشود، با توجه به موارد یاد شده، ممکن است در روزهای آتی باز هم آلودگی هوا داشته باشیم.
خبرنگار
روز گذشته پایتختنشینان کیفیت هوا در شرایط خطرناک را تجربه کردند. شرایطی که پیشبینی شده امروز هم تداوم داشته باشد اما با بارش باران از شرایط خطر عبور کند. گرد و غبار و وزش باد شدید توصیه به ماندن در خانهها کرد و تهران در وضعیت نارنجی قرار گرفت. میانگین کیفیت هوای پایتخت به ۴۷۵ رسید و در دقایقی آن را رد کرد و در هیچ یک از ایستگاههای سنجش کیفیت،هوای تهران در شرایط قابل قبول قرار نداشت. در برخی مناطق مثل 2، 6، 7، 22، 9، 13 وضعیت بدتر از دیگر مناطق بود و وضعیت بسیار خطرناک گزارش شد. شاخص کیفیت هوا (AQI) به پنج دسته اصلی تقسیمبندی میشود. بر اساس این تقسیمبندی از عدد صفر تا ۵۰ هوا «پاک»، از ۵۱ تا ۱۰۰ هوا «قابل قبول (سالم) یا متوسط»، از ۱۰۱ تا ۱۵۰ هوا «ناسالم برای گروههای حساس»، از ۱۵۱ تا ۲۰۰ هوا «ناسالم برای همه گروهها»، از ۲۰۱ تا ۳۰۰ هوا «بسیار ناسالم» و از ۳۰۱ تا ۵۰۰ شرایط کیفی هوا «خطرناک» است.
سازمان هواشناسی در این شرایط جوی اجتناب از تردد غیرضروری را توصیه میکند و برای روز گذشته و امروز این توصیه از سوی مسئولان وزارت بهداشت نیز ارائه شد. عباس شاهسونی رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت ضمن هشدار نسبت به آلودگی شدید هوا در نقاطی از کشور که دچار طوفان و گرد و غبار شدهاند، گفت: با توجه به تداوم این شرایط جوی تا 20 فروردین در مناطقی از جمله تهران، خوزستان و... وزارت بهداشت درخواست میکند تا مدارس (۲۰ فروردین) به صورت غیرحضوری و مجازی فعال باشند.به گفته او، به علت ورود گرد و غبار به تهران و شهرهای غربی و شمال غربی کشور، افرادی که شامل گروههای سالمندان، بیماران قلبی- عروقی، کودکان و... حساس شمرده میشوند، باید احتیاط کنند.
بر اساس دستورالعمل توصیه شده مبتلایان به بیماریهای ریوی، قلبی، سالمندان و کودکان از منزل خارج نشوند و فعالیتهای خود را به حداقل برسانند. سایر افراد نیز میبایست از فعالیتهای طولانی و سنگین و ورزش در خارج از منزل خودداری کنند. همچنین تعطیلی فعالیتهای ورزشی در فضای باز تا پایان امروز نیز الزامی است.اینها در حالی است که این آلودگی و گرد و غبار تکنیسینهای اورژانس را نیز به خیابانهای تهران کشاند. یحیی صالح طبری، سرپرست مرکز اورژانس تهران گفت: وزش باد شدید همراه با گرد و خاک، آلودگی هوای پایتخت را در وضعیت اضطرار و خطرناک قرار داد که بی درنگ تکنیسینهای اورژانس در آماده باش کامل قرار گرفتند. اتوبوس آمبولانسهای اورژانس در میادین تجریش، انقلاب، آزادی، امام حسین (ع)، امام خمینی(ره) مستقر و مشغول خدمترسانی هستند.
یکی دیگر از موضوعات نیز تعیین تکلیف وضعیت مدارسی که تازه بعد از تعطیلات بازگشایی شدهاند برای امروز بود که با وجود توصیه وزارت بهداشت عصر روز گذشته قرار بر تصمیمگیری در این باره شد. در این شرایط جوی شکستن درختان فرسوده و نهالها، احتمال آسیب رسیدن به سازههای موقت و سست و پوشش گلخانهها، خطر سقوط اجسام و تابلوهای تبلیغاتی، کاهش میدان دید، خطر برخورد صاعقه و احتمال بارش تگرگ دور از انتظار نیست که شهرداری نیز برای همین منظور در آمادهباش قرار گرفت.پیش از این در هفته اول فروردین نیز پایتخت سه روز شاهد طوفانها و وزش باد شدید بود هر چند آن روزها خبری از گرد و غبار نبود و چیزی که حالا نگران کننده است نه وزش باد و طوفان که گرد و غبار و آلودگی هواست که به نظر میرسد این شرایط در فصل بهار تکرار هم خواهد شد.
مبدأ گرد و غبار تهران کشور عراق است
صادق ضیائیان، رئیس مرکز ملی پیشگیری و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا در گفتوگو با «ایران» درباره علت وضعیت هوای تهران و گسترش ریزگردها در پایتخت اظهار داشت: این شرایط پیش آمده برای استان تهران دو علت دارد که یک علت آن در مورد نفوذ گرد و خاک از کشورهای همسایه است. عمده این گرد و خاکها از کشور عراق و بخشی از آن از کشور سوریه است ولی اکثراً از کشور عراق وارد کشور ما شده است. علت دوم گرد و خاک ناشی از باد شدید به صورت محلی است که موجب تشدید گرد و خاک در تهران شده است.
وی در ادامه توضیح داد: اوج وجود گرد و غبار در هوای تهران روز جمعه ۱۹ فروردین بوده ولی انتظار میرود امروز ۲۰ فروردین گرد وغبار نسبت به دیروز یک مقدار کاهش پیدا کند ولی کماکان وجود دارد. به طور کلی اما از روز یکشنبه وضعیت بهتر خواهد شد.
رئیس مرکز ملی پیشگیری و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا در پاسخ به این سؤال که گرد و غبار در کدام یک از مناطق کشور شدت داشته است، گفت: روز جمعه بیشتر نوار غربی، شرقی و شمال غرب درگیر این وضعیت هوایی بودهاند. همچنین استانهای ساحلی نیز این وضعیت را داشتهاند. برای هوای امروز شنبه ۲۰ فروردین هم انتظار میرود در بخشهایی از استانهای مرکزی وجود گرد و غبار را شاهد باشیم اما بیشترین میزان آن در استان خوزستان و کرمانشاه است.
وی درباره اینکه در استان تهران کدام مناطق گرد و غبار بیشتری داشتند، گفت: اغلب مناطق تهران درگیر این آلودگی هوا هستند اما برای بررسی دقیق آن میتوان به سامانه پایش آلودگی هوا در شهرداری مراجعه کرد.
ضیائیان در پاسخ به این سؤال که آیا گرد و خاک موجود در پایتخت به طوفانی که در ایام عید تهران را درنوردید مربوط میشود یا خیر، گفت: خیر این موضوع به طوفان تهران مربوط نمیشود اما در عین حال هم امسال و هم سال گذشته با مشکل خشکسالی مواجه بودهایم. به طور کلی در اطراف شهر تهران زمینهای خشک و وضعیت آب و هوایی خشکی وجود دارد به گونهای که با کوچکترین ورزش باد شرایط گرد و خاک را بویژه برای تهران ایجاد خواهد کرد.
رئیس مرکز ملی پیشگیری و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا اظهار داشت: کشور ما سال گذشته سال خشکی را پشت سر گذاشت، از طرف دیگر امسال بارش بهارهای نداشتیم. همچنین زمینهای اطراف شهر کانونهای مستعد برای گرد و خاک هستند بنابر این این وضعیت شکل خواهد گرفت.
تکرار دوباره آلودگی هوای پایتخت در فروردین، با نبود بارش
بهزاد اشجعی، کارشناس آلودگی هوا با اشاره به اینکه آلودگی هوا در این فصل از سال بیشتر از نوع آلودگی ذرات طبیعی است، به «ایران» گفت: برخی، آلودگی این روزها را با آلودگی هوای زمستان اشتباه میگیرند، این در حالی است که آلودگی هوا در فصل زمستان منشأ انسانی دارد و ناشی از وارونگی دما است اما در فصل بهار افزایش گرد و غبار منشأ طبیعی دارد و خاک و گیاهان به واسطه باد مسببان اصلی آلودگی هوا هستند. سایز ذرات هم به نسبت بزرگتر هستند و خطرات کمتری دارند، با این همه برای بیماران تنفسی و بیماریهای مرتبط با آن میتواند بسیار خطرناک باشد.
به گفته عضو سابق کارگروه ملی کاهش آلودگی هوای کلانشهرها، معمولاً در فصل بهار با چنین پدیدهای مواجه میشویم اما امسال شدت آن بسیار بیشتر است. در سالهای قبل در فروردین ماه شاخص 100 تا 150 را از این جنس داشتیم اما امسال هم بر تعداد و هم بر شدت آن افزوده شده و شاخص لحظهای در روز گذشته روی 500 ایستاد، این اتفاق در چندین سال اخیر بی سابقه بوده است. وی گفت: آلودگی هوای این روزهای تهران، به شدت باد ربطی ندارد زیرا در سالهای قبل با همین جهت باد مواجه بودیم اما شدت آلودگی هوا به این وسعت نبود. در حال حاضر شاخص «غبارناکی» و گرد و غبار اطراف تهران منشأ آلودگی هوا هستند و از دلایل اصلی آن هم کم آبی و خشکسالی است و سال به سال هم وضعیت وخیمتر میشود، بدین معنا که هر ساله ممکن است بر تعداد روزهای آلوده پایتخت افزوده شود.اشجعی در ادامه علاوه بر پایتخت، به کلانشهرهای دیگر که درگیر مسأله آلودگی هوا هستند، اشاره کرده و توضیح داد: کلانشهرهایی که ویژگیهایی شبیه تهران دارند و اطراف آنها را زمینهای بایر فراگرفته در عین حال هم بارندگی در آنها به ندرت اتفاق میافتد، درگیر پدیده آلودگی هوا حتی در سایر فصول سال نیز هستند، به عنوان مثال شهرهای جنوبی که اطراف آنها زمین بایر زیاد است، در این فصل سال به نسبت پایتخت روزهای آلوده بسیار بیشتری را تجربه میکنند.این کارشناس آلودگی هوا با تأکید بر اینکه جنوب و غرب تهران پتانسیل گرد و غبار را دارد، اظهار میکند، در حال حاضر جهت باد از غرب به شرق است و در کل در فصل بهار به دلیل کاهش بارندگی و افزایش سرعت باد این پدیده ایجاد میشود، با توجه به موارد یاد شده، ممکن است در روزهای آتی باز هم آلودگی هوا داشته باشیم.
شهیدان رمضان در حرم امام رئوف آرام گرفتند
گروه سیاسی: با شهادت حجتالاسلام محمدصادق دارایی، تعداد شهیدان حادثه تروریستی حرم مطهر رضوی به دو نفر رسید. روز سهشنبه و همزمان با سومین روز ماه مبارک رمضان، سه طلبه حاضر در صحن پیامبر اعظم(ص) حرم مطهر رضوی، از سوی فردی تکفیری، با ضربات چاقو مورد حمله قرار گرفتند که یک نفر از روحانیون بـه علت شدت جراحات وارده در همان لحظه جان خود را از دست داد و ۲ نفر دیگر از جمله شهید دارایی، به بیمارستان منتقـل شـدند. ضارب این سه روحانی که به همراه همدستانش، در لحظه اولیه پس از حادثه دستگیر شد، بهنام عبداللطیف مرادی ۲۱ ساله و ازبکتبار است که یک سال پیش بهصورت غیرقانونی از مرز پاکستان وارد ایران شده و سپس در مشهد اقامت گزید. او که دارای تفکرات تکفیری است شیعیان را رافضی و مجوس میداند و معتقد است باید خون آنان ریخته شود، ساعت ۱۳ روز سهشنبه ۱۶ فروردین با همراه داشتن یک چاقوی نسبتاً بزرگ وارد حرم رضوی(ع) میشود و ...
در صحن پیامبر اعظم(ص) منتظر میماند تا به افرادی که در لباس روحانیت هستند حمله کند. او ساعت ۱۴ و ۱۶ دقیقه به سمت سه روحانی حمله کرده و با ضربات چاقو آنها را مورد ضربه قرار داد. ۶ متهم به همکاری با او، از جمله دو برادر عبداللطیف مرادی نیز از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شدهاند که تحقیقات از آنها ادامه دارد. پرونده این حادثه از همان ساعات اولیه در دادسرای خراسان رضوی تشکیل شد و بازپرس ویژه قتل تحقیقات اولیه خود را آغاز کرد.
مشهد مقدس پس از این حادثه دردناک به سوگ نشست و حضور معنادار مردم در تشییع پیکر دو شهید طلبه را به نمایش گذاشت. روز پنجشنبه و پیش از آنکه خبر شهادت دومین طلبه مضروب حادثه حرم رضوی اعلام شود، پیکر شهید حجتالاسلام محمد اصلانی با حضور اقشار مختلف مردم و مسئولان از میدان شهدای مشهد به سمت حرم مطهر امام رضا(ع) تشییع شد. شرکت کنندگان در طول این مسیر شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر آل سعود سر دادند. پس از اقامه نماز از سوی آیتالله علم الهدی نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی، پیکر شهید اصلانی به سمت محل تدفین واقع در جوار شهدای حادثه عاشورای حرم رضوی در سال ۷۳ منتقل شد تا این شهید رمضان حرم رضوی هم در کنار این شهدا آرام گیرد. جمیله علمالهدی همسر رئیس جمهور در جریان شرکت در مراسم تشییع پیکر شهید حجتالاسلام اصلانی، از خانواده این شهید گرانقدر دلجویی کرد.
آیین تشییع پیکر شهید محمدصادق دارایی دومین شهید رمضان هم روز جمعه با حضور پرشور مردم روزهدار مشهد برگزار شد. این مراسم صبح دیروز از مهدیه مشهد به سمت حرم مطهر رضوی آغاز شد و پیکر این طلبه جهادگر در آغوش حرم امام رئوف و در جوار شهید اصلانی آرام گرفت. شهید دارایی، از روز سهشنبه در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان امدادی شهید کامیاب مشهد بود و به گفته دکتر مسعود خانی مدیر این بیمارستان، عمل سختی را پشت سر گذاشت. اما در نهایت بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربات متعدد چاقو، دعوت حق را لبیک گفت.
حجتالاسلام احمد مروی تولیت آستان قدس رضوی در دیدار خانواده شهید حجتالاسلام محمدصادق دارایی، دومین طلبه شهید جنایت عناصر تکفیری در حرم مطهر رضوی، با بیان اینکه جرم این جهادگر شهید تنها محبت نسبت به اهل بیت(ع) بود، شهیدان اصلانی و دارایی، شهید سلیمانی و شهدای مدافع حرم را شهیدان راه اهل بیت(ع) خواند و گفت: این روزها جزو سختترین ایام زندگی بنده است؛ در این مدت همواره جویای حال این شهید بودم و تأکید کردم هرگونه امکانات پزشکی که مورد نیاز است، برای وی تأمین خواهیم کرد و خدا میداند اگر برادرم بود از این بیشتر کاری نمیتوانستم انجام دهم.
در صحن پیامبر اعظم(ص) منتظر میماند تا به افرادی که در لباس روحانیت هستند حمله کند. او ساعت ۱۴ و ۱۶ دقیقه به سمت سه روحانی حمله کرده و با ضربات چاقو آنها را مورد ضربه قرار داد. ۶ متهم به همکاری با او، از جمله دو برادر عبداللطیف مرادی نیز از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شدهاند که تحقیقات از آنها ادامه دارد. پرونده این حادثه از همان ساعات اولیه در دادسرای خراسان رضوی تشکیل شد و بازپرس ویژه قتل تحقیقات اولیه خود را آغاز کرد.
مشهد مقدس پس از این حادثه دردناک به سوگ نشست و حضور معنادار مردم در تشییع پیکر دو شهید طلبه را به نمایش گذاشت. روز پنجشنبه و پیش از آنکه خبر شهادت دومین طلبه مضروب حادثه حرم رضوی اعلام شود، پیکر شهید حجتالاسلام محمد اصلانی با حضور اقشار مختلف مردم و مسئولان از میدان شهدای مشهد به سمت حرم مطهر امام رضا(ع) تشییع شد. شرکت کنندگان در طول این مسیر شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر آل سعود سر دادند. پس از اقامه نماز از سوی آیتالله علم الهدی نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی، پیکر شهید اصلانی به سمت محل تدفین واقع در جوار شهدای حادثه عاشورای حرم رضوی در سال ۷۳ منتقل شد تا این شهید رمضان حرم رضوی هم در کنار این شهدا آرام گیرد. جمیله علمالهدی همسر رئیس جمهور در جریان شرکت در مراسم تشییع پیکر شهید حجتالاسلام اصلانی، از خانواده این شهید گرانقدر دلجویی کرد.
آیین تشییع پیکر شهید محمدصادق دارایی دومین شهید رمضان هم روز جمعه با حضور پرشور مردم روزهدار مشهد برگزار شد. این مراسم صبح دیروز از مهدیه مشهد به سمت حرم مطهر رضوی آغاز شد و پیکر این طلبه جهادگر در آغوش حرم امام رئوف و در جوار شهید اصلانی آرام گرفت. شهید دارایی، از روز سهشنبه در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان امدادی شهید کامیاب مشهد بود و به گفته دکتر مسعود خانی مدیر این بیمارستان، عمل سختی را پشت سر گذاشت. اما در نهایت بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربات متعدد چاقو، دعوت حق را لبیک گفت.
حجتالاسلام احمد مروی تولیت آستان قدس رضوی در دیدار خانواده شهید حجتالاسلام محمدصادق دارایی، دومین طلبه شهید جنایت عناصر تکفیری در حرم مطهر رضوی، با بیان اینکه جرم این جهادگر شهید تنها محبت نسبت به اهل بیت(ع) بود، شهیدان اصلانی و دارایی، شهید سلیمانی و شهدای مدافع حرم را شهیدان راه اهل بیت(ع) خواند و گفت: این روزها جزو سختترین ایام زندگی بنده است؛ در این مدت همواره جویای حال این شهید بودم و تأکید کردم هرگونه امکانات پزشکی که مورد نیاز است، برای وی تأمین خواهیم کرد و خدا میداند اگر برادرم بود از این بیشتر کاری نمیتوانستم انجام دهم.
شهادت اتفاقی نیست!
کمیل نقیپور
سردبیر
ماجرای شهادت دو روحانی در حرم امام رضا (ع) توسط یک عامل تکفیری از جنبههای مختلف قابل بررسی است. هر چند در ساعتهای ابتدایی انتشار خبر، برخی رسانههای ضدانقلاب انگیزههای متفاوتی را برای این جنایت برمیشمردند اما با اعلام این خبر که عامل حمله به روحانیون، از عوامل تکفیری و از اتباعی بوده که به صورت غیرقانونی از مرزهای شرقی وارد کشور شده، سمت و سوی تحلیلها تغییر پیدا کرد. با این حال این اتفاق ناگوار دارای جنبههایی است که در ادامه به آن اشاره میشود.
اول آنکه طراحی عملیات در حرم امام رضا(ع) خود دارای پیام است. مهاجم میتوانست با ریسک کمتری روحانیون را در بیرون از حرم امام رضا (ع) مورد حمله قرار دهد اما با مخفی کردن چاقو یا دستیابی به چاقویجاساز شده توسط سایر اعضای باند احتمالی با خطر بیشتری این عملیات تروریستی را انجام داد. حرم امام رضا (ع) برای شیعیان و حتی برای اهل سنت ایران دارای حرمت و احترام است. حداقل میتوان این گونه نتیجه گرفت انتخاب این مکان برای انجام حمله تروریستی با نیت هتک حرمت به اماکن مقدس ایرانیان و در راستای افکار و عقاید وهمآلود وهابیت درباره شرک خواندن توسل به اهل بیت (ع) و عدم جواز زیارت امامان شیعه بوده است.
نکته دوم آنکه انتخاب هدف اقدام تروریستی، انتخاب کور نبوده و فرد تروریست یا اعضای احتمالی باند تروریستی، پس از شناسایی روحانیون دست به چنین جنایتی زدهاند، بویژه آنکه فرد تروریست پس از انجام مضروب کردن روحانی سوم کار خود را تمام شده تلقی میکرد و به سمت فرد دیگری حمله نکرد. نکته قابل تأمل آنکه هر سه روحانی مورد هدف، از فعالین فرهنگی و از جهادگرانی بودند که در حاشیه مشهد در حال خدمترسانی به مردم مستضعف شیعه و سنی منطقه بودند، آن گونه که برخی از اهالی آن منطقه و خانواده شهدا گفتهاند تمام تلاش این سه روحانی زدودن فقر و انجام اقدامات فرهنگی بوده است بویژه آنکه در نتیجه اقدامات آنان، گروههای شیعه و سنی برهم زننده وحدت، مجال ظهور و بروز تفکرات خود را پیدا نکرده بودند. طبیعتاً اقدامات آنان تأثیرگذار بوده است که این سه روحانی به عنوان هدف ترور انتخاب میشوند و در نهایت در حرم امام رضا (ع) و با لبهای روزه به شهادت میرسند.
نکته دیگر سرمایهگذاری گسترده دشمنان برای جذب و شست و شوی مغزی عدهای به منظور انجام عملیاتهای تروریستی است. پخش فیلمهای مربوط به اظهارات عامل تروریستی مشهد در رد برخی عقاید شیعه بیانگر آن است که عوامل سرویسهای خارجی دشمنان همچنان با دروغ و تحریف عقاید شیعیان، از تفکرات وهابی برای دستیابی به اهداف ضدامنیتی خود استفاده میکنند. نکته مهم در این رابطه جمعیت هدف سرویسهای امنیتی دشمن برای جذب و ساماندهی افراد در گروههای تروریستی است بویژه آنکه عامل تروریستی مشهد پس از ورود غیرقانونی به ایران چندسالی در کشور نیز ساکن بوده است، همین امر تمرکز بیشتر نهادهای متولی را میطلبد.
نکته آخر اینکه حجتالاسلام اصلانی و حجتالاسلام دارایی هر چند مظلومانه به شهادت رسیدند اما خون آنان گواه این حقیقت است که روحانیت راستین و انقلابی در راه خدمت به مردم ایران از جان و آبروی خود میگذرد و مزد تلاش خود را از خداوند میگیرد.
سردبیر
ماجرای شهادت دو روحانی در حرم امام رضا (ع) توسط یک عامل تکفیری از جنبههای مختلف قابل بررسی است. هر چند در ساعتهای ابتدایی انتشار خبر، برخی رسانههای ضدانقلاب انگیزههای متفاوتی را برای این جنایت برمیشمردند اما با اعلام این خبر که عامل حمله به روحانیون، از عوامل تکفیری و از اتباعی بوده که به صورت غیرقانونی از مرزهای شرقی وارد کشور شده، سمت و سوی تحلیلها تغییر پیدا کرد. با این حال این اتفاق ناگوار دارای جنبههایی است که در ادامه به آن اشاره میشود.
اول آنکه طراحی عملیات در حرم امام رضا(ع) خود دارای پیام است. مهاجم میتوانست با ریسک کمتری روحانیون را در بیرون از حرم امام رضا (ع) مورد حمله قرار دهد اما با مخفی کردن چاقو یا دستیابی به چاقویجاساز شده توسط سایر اعضای باند احتمالی با خطر بیشتری این عملیات تروریستی را انجام داد. حرم امام رضا (ع) برای شیعیان و حتی برای اهل سنت ایران دارای حرمت و احترام است. حداقل میتوان این گونه نتیجه گرفت انتخاب این مکان برای انجام حمله تروریستی با نیت هتک حرمت به اماکن مقدس ایرانیان و در راستای افکار و عقاید وهمآلود وهابیت درباره شرک خواندن توسل به اهل بیت (ع) و عدم جواز زیارت امامان شیعه بوده است.
نکته دوم آنکه انتخاب هدف اقدام تروریستی، انتخاب کور نبوده و فرد تروریست یا اعضای احتمالی باند تروریستی، پس از شناسایی روحانیون دست به چنین جنایتی زدهاند، بویژه آنکه فرد تروریست پس از انجام مضروب کردن روحانی سوم کار خود را تمام شده تلقی میکرد و به سمت فرد دیگری حمله نکرد. نکته قابل تأمل آنکه هر سه روحانی مورد هدف، از فعالین فرهنگی و از جهادگرانی بودند که در حاشیه مشهد در حال خدمترسانی به مردم مستضعف شیعه و سنی منطقه بودند، آن گونه که برخی از اهالی آن منطقه و خانواده شهدا گفتهاند تمام تلاش این سه روحانی زدودن فقر و انجام اقدامات فرهنگی بوده است بویژه آنکه در نتیجه اقدامات آنان، گروههای شیعه و سنی برهم زننده وحدت، مجال ظهور و بروز تفکرات خود را پیدا نکرده بودند. طبیعتاً اقدامات آنان تأثیرگذار بوده است که این سه روحانی به عنوان هدف ترور انتخاب میشوند و در نهایت در حرم امام رضا (ع) و با لبهای روزه به شهادت میرسند.
نکته دیگر سرمایهگذاری گسترده دشمنان برای جذب و شست و شوی مغزی عدهای به منظور انجام عملیاتهای تروریستی است. پخش فیلمهای مربوط به اظهارات عامل تروریستی مشهد در رد برخی عقاید شیعه بیانگر آن است که عوامل سرویسهای خارجی دشمنان همچنان با دروغ و تحریف عقاید شیعیان، از تفکرات وهابی برای دستیابی به اهداف ضدامنیتی خود استفاده میکنند. نکته مهم در این رابطه جمعیت هدف سرویسهای امنیتی دشمن برای جذب و ساماندهی افراد در گروههای تروریستی است بویژه آنکه عامل تروریستی مشهد پس از ورود غیرقانونی به ایران چندسالی در کشور نیز ساکن بوده است، همین امر تمرکز بیشتر نهادهای متولی را میطلبد.
نکته آخر اینکه حجتالاسلام اصلانی و حجتالاسلام دارایی هر چند مظلومانه به شهادت رسیدند اما خون آنان گواه این حقیقت است که روحانیت راستین و انقلابی در راه خدمت به مردم ایران از جان و آبروی خود میگذرد و مزد تلاش خود را از خداوند میگیرد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
شهید فرهنگپرداز
-
دربی بیانیهنویسها
-
افشای نقشه جنگ ممنوع !
-
خدمت بدون توقف
-
حکومت نظامی در سرزمین های اشغالی با دستور مقاومت
-
اقتصاد مفلوک دهه 90
-
گذر از تولید کارخانهای
-
اتهامزنی به وزیر کار از نمای نزدیک
-
بازی تکراری اروپا و امریکا در مذاکرات
-
رد پای سفتهبازهای مسکن در مناطق شمالی تهران
-
نفس پایتخت گرفت
-
شهیدان رمضان در حرم امام رئوف آرام گرفتند
-
شهادت اتفاقی نیست!
اخبارایران آنلاین