ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام موسی کاظم (ع):
بر شما باد به خموشی که کم گویی، حکمت بزرگی است.
بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۲۱
سید مجتبی حسینی: ارکسترملی مثل هر پدیده فرهنگی دیگری با فراز و فرود همراه بوده است
از تشکیل ارکستر ملی ایران ۲۲ سال میگذرد و در این ۲۲ سال طبیعتاً فراز و فرودهای مختلفی را در فعالیت ها و برنامههای ارکستر ملی ایران می توان دید. در واقع فعالیتهای این ارکستر مثل هر پدیده فرهنگی دیگری با فراز و فرود همراه بوده است.حدود دو سال پیش، بنیاد رودکی برای ایجاد شوراهای ارکسترها و برنامه ریزی برای ارکسترها تمهیداتی اندیشید، اما متأسفانه شیوع بیماری کرونا موجب شد مدتی فعالیت اجرایی این ارکستر ملی ایران و ارکستر سمفونیک تهران کمتر شود و آثار این دو ارکستر کمتر شنیده شود. البته هر دو ارکستر در این مدت فعال بودند و تمرینات و اجراهایی را دنبال کردند. معاون امور هنری عنوان کرد: اجرای ارکستر ملی ایران در سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر متفاوت است و این اجرای ارکستر ملی ایران میتواند برای بسیاری از سؤالاتی که در مورد فرایند فعالیت ارکستر بیان میشد، پاسخی ارائه کند.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از ضبط اجرای ارکستر ملی ایران
در سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر بازدید کرد.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از ضبط اجرای ارکستر ملی ایران
در سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر بازدید کرد.
آیا جشنواره موسیقی فجر بین المللی است؟
اردوان جعفریان
مدیر بخش بینالملل سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر
عنوان بینالمللی برای یک جشنواره باید با خصوصیات یک جشنواره بینالمللی تعریف و اجرا شود، چرا که سالهاست به دلایل مختلف ازجمله فشارهای اقتصادی و سیاسی، کشورما توان اجرای یک جشنواره بینالمللی را ندارد؛ البته در دورههای مختلف مدیران جشنواره به فراخور سیاستگذاری وسلیقه آن برهه زمانی، ازخارج از کشور هنرمندان شاخصی را به ایران دعوت کردند اما ساختار یک جشنواره بینالمللی و اجرایهای ما با آنچه که دردنیا مصطلح است واتفاق میافتد بسیار متفاوت است. با نگاه به اساسنامه جشنواره موسیقی فجرمتوجه خواهید شد این جشنواره در ذات خود به شکل فعلی نمیتواند بینالمللی باشد چرا که برای برگزاری یک جشنواره بینالمللی درسطح منطقه، باید چندین برابرکل بودجه جشنواره هزینه شود که این مورد ازعهده برگزارکنندگان خارج است. از سویی در اساسنامه فعلی بخش بینالملل بهعنوان بخش جنبی دیده میشود و کسر کوچکی از اجراها مختص هنرمندان بینالملل است؛ از سوی دیگراگراسپانسرو بخش خصوصی هدایت اجرای آن را داشته باشند شرایط قطعاً متفاوت خواهد بود، بهرحال اسپانسرها به حضوردر برنامههای دولتی معمولاً رغبتی نشان نمیدهند واین موضوع تقریباً درکل دنیا هم مرسوم بوده است. نکته دیگر اینکه ما نمیتوانیم میزبان بخش بزرگی از موسیقی دنیا مانند ژانرهایی که مورد قبول سیاستهای فرهنگی کشورما نیست باشیم. با وجود مسائلی از این دست نمیتوان به جشنواره موسیقی فجر عنوان بینالمللی اطلاق کرد چرا که طبیعتاً فاکتورهای برگزاری یک جشنواره جهانی سطح یک در آن تعریف نمیشود.
نکته دیگر اینکه در بسیاری از دورهها تصمیمسازی در بخش بینالملل مبتنی بر مؤلفههای حرفهای شکل نگرفته است و حضور بسیاری از گروهها از کشورهای همسایه تنها بهدلیل قرابت و اشتراکات با موسیقی مقامی و سنتی ایران با حوزههای ایران فرهنگی و یا معادلات سیاسی انجام پذیرفته است. کمیته بینالملل جشنواره از سال گذشته تلاش کرد بخشی از این معادلات را تغییر دهد. بر این اساس در این دوره از جشنواره تفاهمنامه همکاری جشنواره بینالمللی موسیقی فجر و جشنواره موسیقی بارسلون اسپانیا را به امضا رساندیم که عقد این قرار داد به مدت دو سال است و براین اساس رایزنیهایی برای دعوت از هنرمندان خارجی برای حضور در بخش بینالملل سیوششمین جشنواره موسیقی فجر صورت گرفت وامسال تلاش شد تا جشنواره بهعنوان درگاه تبادل موسیقایی شناخته شود. امیدواریم این همکاریها با دیگر جشنوارههای تخصصی هم تداوم یابد تا نسل جوان و پویای حوزه موسیقی بتواند متقابلاً در جشنوارههای خارجی شرکت کنند.
همانطور که میدانید بهطورمعمول برگزاری جشنوارهها میتواند روابطهایی با سازمانها و نهادهای حوزه فرهنگ برقرار کند و براین اساس بخش عمدهای از بودجه جشنواره از خارج از جشنواره تأمین شد و البته در سالهای گذشته هم بخشی از این بودجه در همکاری با این نهادهای فرهنگی اتفاق افتاد. اما امسال کسر بزرگتری را پوشش دادیم بهدلیل اینکه همکاریهای طولانی مدتتری را متصور بودهایم. اما این همکاریها میبایست دوطرفه بوده تا بتواند تداوم داشته باشد. امسال تلاش کردیم با نهادهای بیرونی مورد تأیید کشور، این تفاهمنامه انجام بگیرد تا اجراهای با کیفیت تری را شاهد باشیم. امیدواریم در سالهای آینده تعاملات بیشتری شکل بگیرد چرا که هر قدر این تعاملات بیشترباشد کیفیت جشنواره بواسطه هنرمندانی که شرکت میکنند بالاترخواهد رفت، مضاف به اینکه افزایش اعتبار فنی جشنواره باعث میشود هنرمندان خارجی بیشتر از شرایط فعلی، مشتاق شرکت در جشنواره فجر باشند و این نکته بسیار مهمی است.
موضوع دیگرهزینه ضبط اجراهای بخش بینالملل است که چند برابر معادل آن در داخل کشور است اما بااین اوصاف توانستهایم با توافقهایی، ضبطهای با کیفیتی انجام دهیم که بهعنوان یک حافظه تصویری به یادگار خواهد ماند. ازدیدگاه من جشنواره موسیقی فجر را باید پلی دانست که از آن بهعنوان یک درگاه فرهنگی معرفی میشود نه یک وارد کننده صرف.این همکاریها میبایست دوطرفه بوده تا بتواند رشد بهتری داشته باشد و براین اساس اجراهای مناسبی هم به جشنواره دعوت خواهند شد. بهعنوان مثال، امسال تلاش کردیم با نهادهای بیرونی مورد تأیید کشور، این تفاهمنامه انجام بگیرد تا اجراهای با کیفیت تری را شاهد باشیم. امیدواریم در سالهای آینده تعاملات بیشتری شکل بگیرد چرا که هر قدر این تعاملات بیشترباشد کیفیت جشنواره بواسطه هنرمندانی که شرکت میکنند بالاترخواهد رفت، مضاف به اینکه افزایش اعتبار جشنواره باعث میشود هنرمندان با دستمزدهای کمتری شرکت کنند و این نکته بسیار مهمی است.
نکته آخر اینکه بخش بینالملل جشنواره موسیقی فجر پتانسیل تبدیل شدن به یک جشنواره مستقل را دارد که امید است این مورد در سالهای آینده مورد توجه دست اندرکاران و تصمیم سازان قرار گیرد.
#آذری_جهرمی
یگانه خدامی
پس از پیروزی پر گل تیم پرسپولیس مقابل گل گهر سیرجان محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات در یک استوری اینستاگرامی برای استقلالیها کری خواند و باخت ۶-۰ استقلال مقابل پرسپولیس را یادآوری کرد. این استوری جنجالی شد و خیلیها آن را توهین به هواداران استقلال دانستند و خواستار عذرخواهی وزیر جوان شدند هرچند که بعضیها هم میگفتند او هم حق کری خواندن فوتبالی دارد. حرفهای آذری جهرمی درباره درخواست عذرخواهی استقلالیها هم بازتاب زیادی داشت: «آذری جهرمی: عذرخواهی نمیکنم، تفکر شما کهنه است. بشدت با این حرف وزیر ارتباطات موافقم. در مقام شهروند حق داشته و داره هوادار باشه و برای رقیب کری بخونه! تو رو خدا استقلال و پرسپولیس رو دیگه جزو مقدسات تون نبرید»، مغلطه میکنین با ژست روشنفکری احمقانه. کسی منکر حق آذریجهرمی نیست؛ پرسپولیسیه، کری میخوونه؛ میتونست عکسش باشه. مسأله اینه که این بابا با این نگاه و شدت علاقه به پرسپولیس (که من استقلالی این علاقه و این کری رو خوب میفهمم) تو تصمیمهایی که درباره استقلال گرفته میشه نقش داره!»، «چرا باید به آذری جهرمی حمله کنید؟ فوتبال و کری خونی! چه فرقی میکنه وزیر کری بخونه یا یکی دیگه. من استقلالیام، آقای وزیر جوان فعلاً نوش جونتون. دمتم گرم که فوتبالی هستی»، «واکنش مسئولان استقلالی به استوری آذری جهرمی فقط برای منحرف کردن افکار و جو هواداراشون از حاشیههای استقلاله»، «ابراز علاقه سیاستمداران به تیمهای ورزشی در دنیا یک امر عادی است. اوباما، مرکل، جیمز کامرون، پوتین و خیلی دیگه از سیاستمداران سرشناس دنیا بارها علاقه خود به تیمهای مختلف را ابراز کردهاند:، «بابام میگه اگه استقلال دیگه هیچوقت قهرمان نشه حتی منحلش کنن من بازم هوادارش میمونم و خوشحالم جوونیم با قهرمانیا و افتخاراتش گذشت حالا هرکی هرچی میخواد بگه، وزیر و وکیل و نماینده هم واسم مهم نیست. این حرف منم هست جناب وزیر»، «آذری جهرمی باید از هوادار استقلال از پرافتخارترین تیم ایران، از تنها تیم دوستاره ایران عذرخواهی کنه»، «آذری جهرمی یه خبطی کرد، هوادارا دارن از خجالتش در میان. آقایون شما لازم نیست جوابشو بدین شما به فکر چیزای مهمتری باشین. با این نتایج و نحوه بازی، پشت کری خونی پنهان نَشین»، «خلیلزاده رئیس هیأت مدیره باشگاه استقلال در تماس تلفنی وزیر ارتباطات را به حمله رسانهای تهدید کرد. آذری جهرمی گفت: مگر من تاریخ را رقم زدم که استقلال ۶ گل بخورد؟ من بهعنوان جایگاه شخصیم از پرسپولیس حمایت میکنم هیچ عذرخواهی هم نخواهم کرد»، «بحث کری خوندن وزیر نیست، که ایشونم آدمه و حق داره طرفدار باشه. بحث اینه که یه عمره داریم بهش میگیم اپراتورها دارن از ما دزدی میکنن، سرویسها ناعادلانه است، سرعت اینترنت کمه، قطعی اینترنت پدرمون رو درآورده و... ولی ایشون همه مسائل رو به هیچ حساب میکنن.»
پس از پیروزی پر گل تیم پرسپولیس مقابل گل گهر سیرجان محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات در یک استوری اینستاگرامی برای استقلالیها کری خواند و باخت ۶-۰ استقلال مقابل پرسپولیس را یادآوری کرد. این استوری جنجالی شد و خیلیها آن را توهین به هواداران استقلال دانستند و خواستار عذرخواهی وزیر جوان شدند هرچند که بعضیها هم میگفتند او هم حق کری خواندن فوتبالی دارد. حرفهای آذری جهرمی درباره درخواست عذرخواهی استقلالیها هم بازتاب زیادی داشت: «آذری جهرمی: عذرخواهی نمیکنم، تفکر شما کهنه است. بشدت با این حرف وزیر ارتباطات موافقم. در مقام شهروند حق داشته و داره هوادار باشه و برای رقیب کری بخونه! تو رو خدا استقلال و پرسپولیس رو دیگه جزو مقدسات تون نبرید»، مغلطه میکنین با ژست روشنفکری احمقانه. کسی منکر حق آذریجهرمی نیست؛ پرسپولیسیه، کری میخوونه؛ میتونست عکسش باشه. مسأله اینه که این بابا با این نگاه و شدت علاقه به پرسپولیس (که من استقلالی این علاقه و این کری رو خوب میفهمم) تو تصمیمهایی که درباره استقلال گرفته میشه نقش داره!»، «چرا باید به آذری جهرمی حمله کنید؟ فوتبال و کری خونی! چه فرقی میکنه وزیر کری بخونه یا یکی دیگه. من استقلالیام، آقای وزیر جوان فعلاً نوش جونتون. دمتم گرم که فوتبالی هستی»، «واکنش مسئولان استقلالی به استوری آذری جهرمی فقط برای منحرف کردن افکار و جو هواداراشون از حاشیههای استقلاله»، «ابراز علاقه سیاستمداران به تیمهای ورزشی در دنیا یک امر عادی است. اوباما، مرکل، جیمز کامرون، پوتین و خیلی دیگه از سیاستمداران سرشناس دنیا بارها علاقه خود به تیمهای مختلف را ابراز کردهاند:، «بابام میگه اگه استقلال دیگه هیچوقت قهرمان نشه حتی منحلش کنن من بازم هوادارش میمونم و خوشحالم جوونیم با قهرمانیا و افتخاراتش گذشت حالا هرکی هرچی میخواد بگه، وزیر و وکیل و نماینده هم واسم مهم نیست. این حرف منم هست جناب وزیر»، «آذری جهرمی باید از هوادار استقلال از پرافتخارترین تیم ایران، از تنها تیم دوستاره ایران عذرخواهی کنه»، «آذری جهرمی یه خبطی کرد، هوادارا دارن از خجالتش در میان. آقایون شما لازم نیست جوابشو بدین شما به فکر چیزای مهمتری باشین. با این نتایج و نحوه بازی، پشت کری خونی پنهان نَشین»، «خلیلزاده رئیس هیأت مدیره باشگاه استقلال در تماس تلفنی وزیر ارتباطات را به حمله رسانهای تهدید کرد. آذری جهرمی گفت: مگر من تاریخ را رقم زدم که استقلال ۶ گل بخورد؟ من بهعنوان جایگاه شخصیم از پرسپولیس حمایت میکنم هیچ عذرخواهی هم نخواهم کرد»، «بحث کری خوندن وزیر نیست، که ایشونم آدمه و حق داره طرفدار باشه. بحث اینه که یه عمره داریم بهش میگیم اپراتورها دارن از ما دزدی میکنن، سرویسها ناعادلانه است، سرعت اینترنت کمه، قطعی اینترنت پدرمون رو درآورده و... ولی ایشون همه مسائل رو به هیچ حساب میکنن.»
نکونوشتی برای پویش اهدای کتاب به دوستانی ندیده و نشناخته
«برسد به دست خواننده»
ارمغان بهداروند
نویسنده و شاعر
این روزها، به تمامی، روز مباداست. روزی که فکر نمیکردیم به چشم ببینیم وُ به ترس، تجربهاش کنیم. روزی که مرگ، بیمضایقه، زندگی را میبلعد. روزی که هر کدامِ از ما جزیرهای شدهایم در دوردست یکدیگر وُ خوشحالیم لااقل از اینکه هنوز هستیم و دورادور میتوانیم مراقب هم باشیم. یکی از این مراقبتها در روزگار ترس و تنهایی؛ دعوت به خواندن است، دعوت به دانایی. ضیافتِ مجللی که متولدِ همین روز مباداست. آدمهایی را در خاطر بیاوریم که به جای نام و نامخانوادگی در «فرستنده» و «گیرنده» خلاصه شدهاند و بیهیچ «ربطی»، به یکدیگر «مربوط» میشوند و به خلق جامعهای نو میکوشند. این جامعه غیرتکلیفی، با تمرکز بر توزیع دوستانه کتاب بر اساس مشارکت افراد در این پویش و همرسانی آدرسهای پستی خود و دیگران، تلاش میکنند کتاب از چرخه زندگی در روزگار کرونا خارج نشود و این تبادلاتِ حرکت به سمت مطالعات فانتزی شبکههای اجتماعی را که به تقطیع آثار و تقلیل آنها به سطرها و بندها منتهی شده است، متوقف نماید. ناگفته پیداست در وضعیت دشوار اقتصادی پشت سر وُ پیش رو، این پویش به اندک بضاعت خود میتواند گرهگشا باشد و فرصت وُ فضیلتی محسوب شود. شاید کتاب نتواند این روزها «التیام» باشد اما در روزهای اضطرار و اضطراب همین دلخوشیهای اندک و چشمروشنیهای غافلگیرکننده میتواند چنان نشاط بخش و شادیآفرین واقع شود که سهمی در ارتقای سطح امیدِ به زندگی؛ به هر اندازه داشته باشد.
این پویش شاید به ابتکار چند شهروند شروع شده و ادامه پیدا کرده است اما میتواند با مشارکت نهادهای نشر و خیرخواهان فرهنگی، بسط یابد و مؤید مسئولیتپذیری شهروندان حقیقی و حقوقی روزگار کرونا تلقی شود. این نیکاندیشی البته باید خود را از ابتلای به کتابهای زرد و مصایب احتمالی مراقبت نماید و مهمتر آنکه بیش و پیش از همه سطوح سنی، کودکان و نوجوانانی را پیش چشم داشته باشیم که به ناگزیر در این روزها، اوقات بیشتری را از دست میدهند. انتخاب آگاهانه کتاب و گزینش متنوع آن، باید پیوست این حرکت دستهجمعی باشد. دلم میخواهد آرزو کنم که سرعت شیوع این پویش بر سرعت شیوع کرونا پیشی بگیرد و مردمان به ناگزیر در رنج و تنهایی، بیحساب و با کتاب به یکدیگر منتسب شوند. لطفاً روی پاکت پستی خود بنویسیم: «برسد به دست خواننده» و به یاد بیاوریم که: دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش...
پرسشنامهای برای آقای نخستوزیر
شبهه کردن در مشهورات و بازاندیشی در مسلمات، بنیان شکوفایی دانش است مادام که از عطشی حق گرایانه و حقیقت طلبانه تراویده باشد. لذت بیرقیب «کشف» دو جا نصیب آدمی میشود: وقتی که در چشمهای سیاه مجهولات مطلق خیره میشود تا حقیقتی را اول بار بیابد و رونمایی کند؛ و وقتی که پنجه در پنجه یقینیات و قطعیات میافکند تا حقیقتهای مشکوک را افشا نماید. هردو شجاعتی شایان میطلبند اما چه بسا دومی بیشتر؛ هردو لذتی بیحساب دارند اما چه بسا دومی بیشتر؛ و هردو از ضرورتی علمی و اخلاقی برخوردارند اما چه بسا دومی بیشتر. اصل اول در منطق اکتشافهای علمی، شجاعت در ستیز با تاریکیهای جهل است. اما جنگاورانی هم هستند که با نورهای تصنعی جدال میکنند. این دسته اخیر، جسارت تشکیک در یقینیات را دارند و میخواهند علم را از شبه علم، نور را از شبه نور و واقعیت را از شبه واقعیت نجات دهند. زنده یاد دکتر محمد مصدق، از نامدارترین رجال تاریخ معاصر و بلکه سراسر تاریخ ایران است. او اکنون فقط یک «واقعیت تاریخی» برای وجدان جمعی ایرانیان نیست بلکه زانو به زانوی اسطورههای ملی این سرزمین نشسته است. همین همنشینی، گاه باعث بوده است که در عدسی تحقیقات دقیق علمی جا نگیرد. چه بسا لازم باشد این چهره نامدار را از قاب یک «اسطوره» بیرون آورد و غبارروبی کرد و سیمای اصیلش را در غیاب مشهورات و مسلّمات ویقینیات، دوباره کشف کرد. این، فقط میتواند یک کشف دوباره باشد نه یک محاکمه جدید؛ نه یک اصرار ایدئولوژیک در قدیس نمایی یا رسواسازی. یک «حدس و ابطال» است؛ یک فروافتادن سیب روی سر پژوهشگرتاریخ، تا رازهای قدرت جاذبه مصدق را دوباره بررسی و محاسبه کند. «مصدق 1322 – 1332» که چندی پیش به بازار نشر درآمد و به حکم خوشامد اهل فرهنگ، اکنون به چاپ دوم رسیده میکوشد در قالب یک گفتوگوی بلند با فریدون مجلسی، برشی دهساله از حیات سیاسی مصدق را نه با نگاهی تلسکوپی بلکه با نگرشی میکروسکوپی بررسی کند. محمد صادقی که بانی این گفتوگوست اسناد گوناگونی را ردیف و بازآرایی کرده و از دل آنها پرسشهایی سامان داده است که در بسیاری موارد، به مراتب طولانیتر و تفصیلیتر از پاسخها است. صادقی تصریح میکند که در این گفتوگو در پی «بازخوانی تحلیلی و انتقادی» کنش سیاسی مصدق در این دوره بسیار مهم دهساله است؛ دورهای که مصدق تجربه حضور در مجالس چهاردهم و شانزدهم را پیدا میکند و به نخستوزیری میرسد. کتاب، آشکارا سویهای انتقادی (به معنای کانتی) دارد. انگار صادقی در رجوع به منابع و تدوین پرسشنامه و مجلسی در پرکردن پاسخنامه، بیش از هر چیز نظر به آن داشتهاند که منطق پنهان تصمیمات و اقدامات مصدق را در سایه «شرایط پیشینی و زمینهای»اش تحلیل کنند و جرأت دانستن و نقد کردن داشته باشند. همین اصرار و التزام است که کتاب حاضر را باوجود رگههای تند و غلیظ انتقادیاش، از آثار ایدئولوژیک و کینه ورزانه متمایز میکند. «مصدق 1322 – 1332»، چه بسا برای برخی دلدادگان نخستوزیر اسطورهای ایران، خالی از دلخوری نباشد اما باید آن را در شمار بازاندیشیهای صادقانه در مشهورات و مسلّمات تاریخ معاصر دانست.
مصدق 1322 – 1332
گفتوگوی محمد صادقی با فریدون مجلسی
نشر پایان
مصدق 1322 – 1332
گفتوگوی محمد صادقی با فریدون مجلسی
نشر پایان
به نام تاریخ
3 اسفند
21 فوریه از سوی یونسکو بهعنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری شده است. نامگذاری این روز پس از تظاهرات دانشجویان بنگلادش (که در آن زمان پاکستان شرقی نام داشت) برای ملی کردن زبان بنگالی بهعنوان دومین زبان پاکستان و برای کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شد.
تولدها
سیاوش طهمورث: بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون سال 1323 در چنین روزی به دنیا آمد. سیاوش طهمورث در رشته تئاتر تحصیل کرد و سال 1361 با بازی در مجموعه «همشهری» وارد تلویزیون شد و پس از آن در سریال «شاهکار» و تله تئاتر «دستهای آلوده» بازی کرد. سال 1363 در فیلم «آن سفر کرده» بازی کرد و پس از آن او را در فیلمهای «کنار برکه ها»، «تشکیلات»، «اجاره نشینها»، «چشمهایش»، «مسافر ری»، «فراری»، «خانهای در شن»، «رستگاری در هشت و بیست دقیقه»، «تسویه حساب»، «کیمیا و خاک»، «افسونگر»، «معکوس» و «غلامرضا تختی» دیدیم. طهمورث بیشتر با نقشهای منفی تلویزیونیاش شناخته میشود و حضور در سریال «گرگها» در سال 1366 او را به شهرت رساند. «در پناه تو»، «شلیک نهایی»، «شبحی در تاریکی»، «وکلای جوان»، «به سوی افتخار»، «فکر پلید»، «حجر بن عدی»، «معصومیت از دست رفته»، «زیر تیغ»، «بانو» و «معمای شاه» دیگر سریالهایی است که با بازی او دیدیم.
احمد عربانی: یکی از کاریکاتوریستهای مشهور ایران سال 1326 در چنین روزی متولد شد. احمد عربانی سال 1347 همکاری با مجله توفیق را آغاز کرد و پس از توقیف این مجله در سال 1351 به دعوت کامبیز درم بخش به مجله کاریکاتور رفت. او سال 1352 با ورود به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخت انیمیشن را هم آغاز کرد و «تبر» در سال 1359 اولین انیمیشن مستقل اوست. او انیمیشنهای «گنج» و «نقلی و گلهای آفتابگردان» را هم ساخته است. عربانی در این سالها با مجلههای فکاهیون و گلآقا همکاری کرده و بسیاری از آثارش در نشریهها و روزنامههای مختلف منتشر شدهاند.
سوفی ترنر بازیگر انگلیسی، آلن ریکمن بازیگر انگلیسی، اندرس سگوبیا گیتاریست اسپانیایی، سام پکین پا فیلمساز امریکایی، مارگارت فون تروتا فیلمساز آلمانی، تیزیانو فرو خواننده ایتالیایی، مژگان امیری شاعر، حامد بشارتی شاعر، مصطفی خلیلی فرد شاعر و مهدی کردفیروزجایی داستان نویس هم متولد امروز هستند.
درگذشتها
ابوالحسن اقبال آذر: خواننده موسیقی اصیل ایرانی سال 1349 درگذشت. ابوالحسن اقبال آذر سال 1242 متولد شد و پس از آموختن ردیفهای موسیقی تعزیه خوانی را آغاز کرد. او بارها همراه گروه تعزیه قزوین در تکیه دولت تهران تعزیه خوانی کرد و پس از آن خوانندگی را آغاز کرد. ابوالحسن اقبال آذر یکی از قویترین صداهای آواز ایرانی را داشت و خوانندگی او نمونهای از شیوه آوازی مکتب قزوین بود. او سال 1293 همراه درویش خان، حسین طاهرزاده و عبدالله دوامی برای پر کردن صفحه به تفلیس رفت و کنسرتهایش با استقبال زیادی مواجه شد. پس از آن اقبال آذر کنسرتهایی در تهران و آذربایجان اجرا کرد که تمام درآمدهای آن را صرف امور خیریه میکرد. تعدادی از صفحات او اکنون در آرشیو صداوسیما قرار دارد.
میخائیل شولوخوف: نویسنده مشهور روس سال 1984 در چنین روزی درگذشت. میخائیل شولوخوف متولد 1905 بود و پس از حضور در ارتش سرخ و جنگهای مختلف نویسندگی را آغاز کرد که نشانههای این جنگها را در آثار او میتوان دید. «دن آرام» مشهورترین رمان اوست که نوشتنش از 1928 تا 1940 یعنی 12 سال طول کشید و برای این رمان جایزه نوبل ادبیات را در سال 1965 برنده شد. «آنها برای سرزمین پدریشان جنگیدند»، «زمین نوآباد»، «سرنوشت یک انسان»، «علم کین»، «کره اسب» و «جبهه جنوب» دیگر آثار میخائیل شولوخوف است. او جوایز استالین و لنین را هم در سالهای 1941 و 1960 به دست آورد.
یدالله ثمره: امروز سالروز درگذشت یدالله ثمره است. او متولد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۱۱در کرمان است. ثمره از برجستهترین زبانشناسان ایرانی است. استاد بازنشسته دانشگاه تهران، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و اولین رئیس انجمن زبانشناسی ایران بود و در حوزه آواشناسی و واجشناسی تخصص داشت. وی چندین کتاب در زمینه آموزش زبان فارسی تألیف کرد. یکی از برجستهترین آثار او، کتاب آواشناسی زبان فارسی: آواها و ساخت آوائی هجا بود که توسط مرکز نشر دانشگاهی به چاپ رسید. ثمره در سال 97 زمانی که 86 سال داشت درگذشت.
عکس نوشت
چند گروه خارجی در سیوششمین جشنواره موسیقی فجر حضور دارند که دیشب گروه رسیتال پیانو موریتس ارنست از کشور آلمان کارش را اجرا کرد.
موریتس ارنست، پیانیست آلمانی دراین اجرا واریاسیونهای گلدبرگ ساخته یوهان سباستین باخ را نواخت. پیش از این و یک شب قبل از اجرای ارنست، اجرای دوئت سان موس از اتریش با حضور فیلیپ ارزموس نوازنده گیتار الکترونیک و کلمنس زاینیتسا نوازنده ویولنسل مورد توجه قرار گرفت.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
سید مجتبی حسینی: ارکسترملی مثل هر پدیده فرهنگی دیگری با فراز و فرود همراه بوده است
-
آیا جشنواره موسیقی فجر بین المللی است؟
-
#آذری_جهرمی
-
«برسد به دست خواننده»
-
پرسشنامهای برای آقای نخستوزیر
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین