ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیتالله رئیسی در همایش بزرگداشت سالروز وحدت حوزه و دانشگاه تأکید کرد
روشنفکران مخاطرات پیش رو را بهموقع بیان کنند
گروه سیاسی/ ششمین همایش بزرگداشت سالروز وحدت حوزه و دانشگاه، روز گذشته با حضور و سخنرانی رئیس جمهور در مدرسه عالی شهید مطهری تهران برگزار شد. آیتالله رئیسی در این مراسم که رئیس دفتر مقام معظم رهبری، وزیر علوم و چهرههای حوزوی و دانشگاهی حضور داشتند، شناخت و رفع نیازهای جامعه انسانی معاصر را اصلیترین مأموریت حوزه و دانشگاه دانست و تأکید کرد: شناخت این نیازها در گرو آن است که حوزه و دانشگاه از مردم، در میان مردم و با مردم باشند و با شناسایی و تدوین نظام مسائل جامعه برای رفع مسائل بر اساس اصول علمی محکم و غنی اسلامی راهکار ارائه دهند.
سه مأموریت حوزه و دانشگاه
رئیس جمهور، با گرامیداشت یاد شهید مفتح، این مناسبت را بهانه خوبی برای بازنگری در اهداف، روشها و بایدها و نبایدهای علمآموزی و معرفتافزایی در حوزه و دانشگاه توصیف کرد و با مهم دانستن شناخت صحیح وضع موجود و وضع مطلوب و تلاش برای کم کردن فاصله بین آنها، سه مأموریت و رسالت اصلی برای حوزه و دانشگاه را
۱-علم و پیشرفت ۲- تربیت انسانهای فرهیخته و ۳- مساله شناسی و حل مسأله عنوان کرد. رئیس جمهور حوزه را مرکز شناخت و آموختن قولالله و دانشگاه را مرکز شناخت و آموختن فعلالله دانست و افزود: فارغ از اینکه این علم در حوزه آموخته شده باشد یا دانشگاه، باید نافع و نجاتبخش انسان باشد و فراگیرنده آن بداند که عالم محضر خداست.
حوزه و دانشگاه در میان مردم باشند
آیتالله رئیسی شناخت و رفع نیازهای انسان و جامعه انسانی معاصر را اصلیترین مأموریت حوزه و دانشگاه دانست و تأکید کرد: شناخت این نیازها در گرو آن است که حوزه و دانشگاه از مردم، در میان مردم و با مردم باشند و حوزه و دانشگاه بهعنوان دو بازوی علمی کشور باید با شناسایی و تدوین نظام مسائل جامعه برای رفع مشکلات و مسائل موجود بر اساس اصول علمی محکم و غنی اسلامی راهکار ارائه دهند.
رئیس جمهور شناسایی به موقع مخاطـــــرات پیــــش روی جامعـــــه و شجاعت در دادن هشدارهای بهموقع را از ویژگیهای روشنفکران واقعی دانست و تأکید کرد: روشنفکران و عالمان دینی و دانشگاهی باید در مسیر تبیین حقایق بدون ترس از هجمهها، همانند مرزبانان مرزهای جغرافیایی کشور، برای صیانت از ابتلای جامعه به ابهام و دروغ، از خودگذشتگی و ایثار کنند.
علم آموزی و بصیرت افزایی؛ ویژگی حوزه انقلابی
آیتالله رئیسی علمآموزی و بصیرتافزایی و تلاش برای اجرای عدالت را از ویژگیهای حوزه انقلابی دانست و گفت: نیروهای انقلابی برآمده از حوزه بر مبنای منطق، تدبیر و عقلانیت هم خوب درس میخوانند و هم در عرصه اجتماعی برای شناخت و رفع مسائل حضور مؤثر و سازندهای دارند که نمونه آن را در وقایع اخیر شاهد بودیم که طلاب و دانشجویان بابصیرت و انقلابی که در ایام عادی خوب درس میخواندند، در هنگام خطر و مواجهه با ضرورت در عرصه اجتماعی نیز حضور جدی داشتند و شهادت برخی از طلاب و دانشجویان دلیل صدق این مدعی است.
بــــرش
گسترش همکاری کشورهای همسو، راه خنثی کردن فشار جبهه استکبار
برنامه همکاریهای جامع ایران و نیکاراگوئه امضا شد
«دنیس مونکادا» وزیر خارجه نیکاراگوئه روز گذشته با سفر به تهران با رئیس جمهور کشورمان دیدار کرد. آیتالله رئیسی در این دیدار ظرفیتهای فراوان ایران و کشورهای منطقه امریکای لاتین را بستر مناسبی برای توسعه روابط فیمابین دانست. رئیس جمهور با اشاره به روابط خوب دوجانبه ایران و نیکاراگوئه و همکاریهای مثبت و سازنده دو کشور در نهادها و سازمانهای بینالمللی، مقاومت در برابر دشمنیها و فشارهای استکبار بویژه امریکا را از عوامل تعمیق روابط و همکاریهای دو کشور دانست. آیتالله رئیسی با تقبیح سوءاستفاده امریکا و غرب از ابزارهایی نظیر حقوق بشر علیه کشورهای مستقل و مقاوم، از شکست محاسباتی امریکا در طراحیهای جدید علیه کشورها و ملتهای مبارز و مقاوم گفت و تصریح کرد که گسترش همکاری بین کشورهای همسو یکی از راههای خنثی کردن فشار جبهه استکبار است. همچنین پیش از این دیدار، برنامه همکاریهای جامع دولت جمهوری اسلامی ایران و جمهوری نیکاراگوئه میان وزرای خارجه دوکشور امضا شد.
سه مأموریت حوزه و دانشگاه
رئیس جمهور، با گرامیداشت یاد شهید مفتح، این مناسبت را بهانه خوبی برای بازنگری در اهداف، روشها و بایدها و نبایدهای علمآموزی و معرفتافزایی در حوزه و دانشگاه توصیف کرد و با مهم دانستن شناخت صحیح وضع موجود و وضع مطلوب و تلاش برای کم کردن فاصله بین آنها، سه مأموریت و رسالت اصلی برای حوزه و دانشگاه را
۱-علم و پیشرفت ۲- تربیت انسانهای فرهیخته و ۳- مساله شناسی و حل مسأله عنوان کرد. رئیس جمهور حوزه را مرکز شناخت و آموختن قولالله و دانشگاه را مرکز شناخت و آموختن فعلالله دانست و افزود: فارغ از اینکه این علم در حوزه آموخته شده باشد یا دانشگاه، باید نافع و نجاتبخش انسان باشد و فراگیرنده آن بداند که عالم محضر خداست.
حوزه و دانشگاه در میان مردم باشند
آیتالله رئیسی شناخت و رفع نیازهای انسان و جامعه انسانی معاصر را اصلیترین مأموریت حوزه و دانشگاه دانست و تأکید کرد: شناخت این نیازها در گرو آن است که حوزه و دانشگاه از مردم، در میان مردم و با مردم باشند و حوزه و دانشگاه بهعنوان دو بازوی علمی کشور باید با شناسایی و تدوین نظام مسائل جامعه برای رفع مشکلات و مسائل موجود بر اساس اصول علمی محکم و غنی اسلامی راهکار ارائه دهند.
رئیس جمهور شناسایی به موقع مخاطـــــرات پیــــش روی جامعـــــه و شجاعت در دادن هشدارهای بهموقع را از ویژگیهای روشنفکران واقعی دانست و تأکید کرد: روشنفکران و عالمان دینی و دانشگاهی باید در مسیر تبیین حقایق بدون ترس از هجمهها، همانند مرزبانان مرزهای جغرافیایی کشور، برای صیانت از ابتلای جامعه به ابهام و دروغ، از خودگذشتگی و ایثار کنند.
علم آموزی و بصیرت افزایی؛ ویژگی حوزه انقلابی
آیتالله رئیسی علمآموزی و بصیرتافزایی و تلاش برای اجرای عدالت را از ویژگیهای حوزه انقلابی دانست و گفت: نیروهای انقلابی برآمده از حوزه بر مبنای منطق، تدبیر و عقلانیت هم خوب درس میخوانند و هم در عرصه اجتماعی برای شناخت و رفع مسائل حضور مؤثر و سازندهای دارند که نمونه آن را در وقایع اخیر شاهد بودیم که طلاب و دانشجویان بابصیرت و انقلابی که در ایام عادی خوب درس میخواندند، در هنگام خطر و مواجهه با ضرورت در عرصه اجتماعی نیز حضور جدی داشتند و شهادت برخی از طلاب و دانشجویان دلیل صدق این مدعی است.
بــــرش
گسترش همکاری کشورهای همسو، راه خنثی کردن فشار جبهه استکبار
برنامه همکاریهای جامع ایران و نیکاراگوئه امضا شد
«دنیس مونکادا» وزیر خارجه نیکاراگوئه روز گذشته با سفر به تهران با رئیس جمهور کشورمان دیدار کرد. آیتالله رئیسی در این دیدار ظرفیتهای فراوان ایران و کشورهای منطقه امریکای لاتین را بستر مناسبی برای توسعه روابط فیمابین دانست. رئیس جمهور با اشاره به روابط خوب دوجانبه ایران و نیکاراگوئه و همکاریهای مثبت و سازنده دو کشور در نهادها و سازمانهای بینالمللی، مقاومت در برابر دشمنیها و فشارهای استکبار بویژه امریکا را از عوامل تعمیق روابط و همکاریهای دو کشور دانست. آیتالله رئیسی با تقبیح سوءاستفاده امریکا و غرب از ابزارهایی نظیر حقوق بشر علیه کشورهای مستقل و مقاوم، از شکست محاسباتی امریکا در طراحیهای جدید علیه کشورها و ملتهای مبارز و مقاوم گفت و تصریح کرد که گسترش همکاری بین کشورهای همسو یکی از راههای خنثی کردن فشار جبهه استکبار است. همچنین پیش از این دیدار، برنامه همکاریهای جامع دولت جمهوری اسلامی ایران و جمهوری نیکاراگوئه میان وزرای خارجه دوکشور امضا شد.
«ایران» اظهارات رسانهای اخیر برخی منتقدان دولت را بررسی میکند
حملههای جناحی با هدف سرپوش بر کارنامه خالی
گروه سیاسی/ محسن هاشمی در یادداشت کوتاه خود در شماره دیروز روزنامه شرق، ذیل پوشش نقد، واقعیاتی را نیز از جبهه منتقدان دولت نمایانگر کرد: جناحبازی با چاشنی کارنامه غیرقابل دفاع خود. عضو حزب کارگزاران سازندگی و مدیرعامل خیلی پیشتر مترو تهران، با ادعاهایی که مقدمه و مؤخرهاش اصلاً ارتباطی با هم نداشت، نسبتهایی را به دولت روا داشت.
البته به دلیل بی ربط بودن مقدمه و مؤخره، بالاخره معلوم نشد که چرا از دولت شروع کرد و چرا به نهادهای بیرون از دولت رسید و اصلاً چرا این دو نهاد کاملاً متفاوت را یک کاسه کرد؟ و مهمتر از همه کارگزارانیهایی که خود را پیشقراول تکنوکراسی و آمارگرایی در کشور قلمداد میکنند، چطور چشم خود را بر واقعیتهای میدانی و آمارهای رسمی بسته، همچنان دلبسته طرح و بیان سخنان غیرمستند هستند؟ به نظر میرسد این فقره را هم باید در ادامه مسیر گذشته، یعنی حمله به رقیب باهدف دورکردن اذهان از ارائه کارنامه خود دانست، البته کارنامه خالی که زمینهساز رویگردانی مردم از این جریان سیاسی در دو انتخابات گذشته شد.
یک کاسه کردن دولت و دیگر نهادها
محسن هاشمی یادداشت خود در «شرق» را با کنایه به مسأله پیشرفت در گفتارهای آیتالله رئیسی آغاز کرد، اما جز همین کنایه و بخشی درباره مسکن، سایر مطالب او درباره نهادی خارج از دولت بود. همین امر، سست بودن پایههای استدلال این چهره سیاسی را روشن میکند و بویژه نشان میدهد کار ژورنالیستی او تا چه حد ضعیف بوده است. به عبارت دیگر محسن هاشمی در یادداشت خود با عنوان «پیشرفت یا پیشرفت نمایی» قصد داشت برنامه و کارنامه دولت را زیر سؤال ببرد، اما ناچار شد نهادهای دیگر را هم اضافه کند تا شاید بتواند یک جمعبندی قابل قبول به مخاطبان خود ارائه کند. البته استقبال گسترده رسانههای خارجی مانند بیبیسی فارسی، نشان داد که از قضا، مخاطب اصلی، پیام را دریافت کرده است. باوجود این، از این چهره کارگزارانی انتظار میرفت در راستای ادعای خود، مبنی بر سیطره و تبحر تکنوکراتیک خود، گزارشها و آمارها از دولت را بررسی میکرد.
16 ماه بزرگتر است یا 30 سال؟
نویسنده به اصطلاح فنسالار، ادعا کرده است که این متن را با تکیه بر تجربه 30 سال کار اجرایی خود تنظیم و منتشر کرده است. از این رو چه بسا مخاطبان او انتظار داشتند که کارنامه 30 ساله خود را مرور و بررسی کند که چه گرهای از مشکلات کشور گشوده است. یا اگر حافظه او یاری نمیکرده است، مدت زیادی از تجربه 8 ساله دولتهای یازدهم و دوازدهم که از قضا محسن هاشمی حامی
پروپاقرص آن بود، زمان زیادی نگذشته است. از این رو، میتوانست به جای آن 30 سال، از این 8 سال استفاده کند و در این یادداشت گزارشی از کارهای انجام شده به مردم ارائه کند. اما محسن هاشمی، نه به 30 سال اشاره کرد و نه به 8 سال، بلکه گویا به نظر او 16 ماه عمر دولت سیزدهم، خیلی بیشتر از اعداد و تاریخهای مورد اشاره بوده است و شاید به همین دلیل بود که او انتظار داشت همه چالشهای بارشده بر کشور در آن سالها، در این مدت حل شده باشد.
از رئیس جمهور پشت میز تا
رئیس جمهور در میدان
محسن هاشمی به اصلیترین راهبرد و محوریترین چشمانداز دولت و ملت تاخته است: پیشرفت. او ادعا کرده است که «اگر کسی نگاههای کارشناسی در موضوعات تخصصی را مطالعه کند، خوشبینانهترین فرضش این خواهد بود که مدیران زیرمجموعه آقای رئیسی و سایر مسئولان کشور، گزارشهای فریبندهای به مسئولان بالاتر میدهند و برای آنها فرضهای نادرست ایجاد میکنند که نتیجهاش این تصور از پیشرفت میشود.» واقعیت کاملاً عکس ادعای محسن هاشمی است. زیرا در دولت، ایرانیان با رئیس جمهوری مواجه نیستند که همچون سابق یا از دفتر خود امور اجرایی کشور را مدیریت کند یا صرفاً به بازدیدهای مصنوعی بسنده کند. چه از هفته نخست فعالیت دولت انقلابی که در اوج کرونا رئیس جمهور به داروخانه 29 فروردین مراجعه کرد و چه در آخرین سفر به خراسان جنوبی که آیتالله رئیسی از کارخانجات نقاط مرزی کشور بازدید کرد، این شخص رئیس جمهور است که در میدان حضور دارد و دولتمردان دنبالهرو رئیس دولت هستند. براساس همین فعالیت میدانی و حضور بی واسطه با مردم است که آیتالله رئیسی توانسته است یکی از معضلات باقی مانده از گذشته را حل کند و آن بازسازی جایگاه رئیس جمهور در میان مردم است؛ رئیس جمهور به عنوان عالیترین مقام اجرایی که همواره دغدغه مردم بویژه در دوردستترین نقاط کشور را دنبال میکند.
گوشهای از دستاوردهای دولت
محسن هاشمی در این یادداشت، ندید که طرح آبرسانی غدیر در خوزستان در مدت کمی افتتاح شد، آن هم درحالی که با 10 درصد پیشرفت فیزیکی به دولت سیزدهم تحویل داده شد. اما او آمارها و دستاوردهای دیگری را هم ندید. اینکه کشور با روزانه 700 فوتی کرونا به روزهای مستمر و متعدد بدون فوتی رسیده است، آن هم نه به واسطه امضای FATF بلکه به واسطه همت و غیرت دولتمردان، پیشرفت است یا پیشرفت نمایی؟ عملیات اجرایی ۴۸ پروژه بزرگ صنعتی کشور با اعتباری معادل ۱۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری که بهمن ماه سال گذشته آغاز شد را در کدام دسته میتوان طبقهبندی کرد؟ یا امضای تفاهمنامه مشارکت تأمین مالی برای احداث پتروپالایشگاه شهید سلیمانی با مجموع سرمایهگذاری ۱۱.۱ میلیارد دلار و تفاهمنامه مشارکت تأمین مالی برای احداث پالایشگاه نفت خام مروارید مکران با مجموع سرمایهگذاری ۶.۷ میلیارد دلار نمونه دیگری است. نمونههای متعدد دیگری چه به لحاظ راهبردی و چه به لحاظ کیفی و کمی از این دست زیاد است اگرچه رسانههایی که تریبون چهرههای منتقد دولت هستند، هیچ گاه به خاطر منافع جناحی حاضر به پوشش شایسته دستاوردهای این دولت نبوده و نیستند و این چهرهها به «ندیدن» عادت کردهاند.
البته به دلیل بی ربط بودن مقدمه و مؤخره، بالاخره معلوم نشد که چرا از دولت شروع کرد و چرا به نهادهای بیرون از دولت رسید و اصلاً چرا این دو نهاد کاملاً متفاوت را یک کاسه کرد؟ و مهمتر از همه کارگزارانیهایی که خود را پیشقراول تکنوکراسی و آمارگرایی در کشور قلمداد میکنند، چطور چشم خود را بر واقعیتهای میدانی و آمارهای رسمی بسته، همچنان دلبسته طرح و بیان سخنان غیرمستند هستند؟ به نظر میرسد این فقره را هم باید در ادامه مسیر گذشته، یعنی حمله به رقیب باهدف دورکردن اذهان از ارائه کارنامه خود دانست، البته کارنامه خالی که زمینهساز رویگردانی مردم از این جریان سیاسی در دو انتخابات گذشته شد.
یک کاسه کردن دولت و دیگر نهادها
محسن هاشمی یادداشت خود در «شرق» را با کنایه به مسأله پیشرفت در گفتارهای آیتالله رئیسی آغاز کرد، اما جز همین کنایه و بخشی درباره مسکن، سایر مطالب او درباره نهادی خارج از دولت بود. همین امر، سست بودن پایههای استدلال این چهره سیاسی را روشن میکند و بویژه نشان میدهد کار ژورنالیستی او تا چه حد ضعیف بوده است. به عبارت دیگر محسن هاشمی در یادداشت خود با عنوان «پیشرفت یا پیشرفت نمایی» قصد داشت برنامه و کارنامه دولت را زیر سؤال ببرد، اما ناچار شد نهادهای دیگر را هم اضافه کند تا شاید بتواند یک جمعبندی قابل قبول به مخاطبان خود ارائه کند. البته استقبال گسترده رسانههای خارجی مانند بیبیسی فارسی، نشان داد که از قضا، مخاطب اصلی، پیام را دریافت کرده است. باوجود این، از این چهره کارگزارانی انتظار میرفت در راستای ادعای خود، مبنی بر سیطره و تبحر تکنوکراتیک خود، گزارشها و آمارها از دولت را بررسی میکرد.
16 ماه بزرگتر است یا 30 سال؟
نویسنده به اصطلاح فنسالار، ادعا کرده است که این متن را با تکیه بر تجربه 30 سال کار اجرایی خود تنظیم و منتشر کرده است. از این رو چه بسا مخاطبان او انتظار داشتند که کارنامه 30 ساله خود را مرور و بررسی کند که چه گرهای از مشکلات کشور گشوده است. یا اگر حافظه او یاری نمیکرده است، مدت زیادی از تجربه 8 ساله دولتهای یازدهم و دوازدهم که از قضا محسن هاشمی حامی
پروپاقرص آن بود، زمان زیادی نگذشته است. از این رو، میتوانست به جای آن 30 سال، از این 8 سال استفاده کند و در این یادداشت گزارشی از کارهای انجام شده به مردم ارائه کند. اما محسن هاشمی، نه به 30 سال اشاره کرد و نه به 8 سال، بلکه گویا به نظر او 16 ماه عمر دولت سیزدهم، خیلی بیشتر از اعداد و تاریخهای مورد اشاره بوده است و شاید به همین دلیل بود که او انتظار داشت همه چالشهای بارشده بر کشور در آن سالها، در این مدت حل شده باشد.
از رئیس جمهور پشت میز تا
رئیس جمهور در میدان
محسن هاشمی به اصلیترین راهبرد و محوریترین چشمانداز دولت و ملت تاخته است: پیشرفت. او ادعا کرده است که «اگر کسی نگاههای کارشناسی در موضوعات تخصصی را مطالعه کند، خوشبینانهترین فرضش این خواهد بود که مدیران زیرمجموعه آقای رئیسی و سایر مسئولان کشور، گزارشهای فریبندهای به مسئولان بالاتر میدهند و برای آنها فرضهای نادرست ایجاد میکنند که نتیجهاش این تصور از پیشرفت میشود.» واقعیت کاملاً عکس ادعای محسن هاشمی است. زیرا در دولت، ایرانیان با رئیس جمهوری مواجه نیستند که همچون سابق یا از دفتر خود امور اجرایی کشور را مدیریت کند یا صرفاً به بازدیدهای مصنوعی بسنده کند. چه از هفته نخست فعالیت دولت انقلابی که در اوج کرونا رئیس جمهور به داروخانه 29 فروردین مراجعه کرد و چه در آخرین سفر به خراسان جنوبی که آیتالله رئیسی از کارخانجات نقاط مرزی کشور بازدید کرد، این شخص رئیس جمهور است که در میدان حضور دارد و دولتمردان دنبالهرو رئیس دولت هستند. براساس همین فعالیت میدانی و حضور بی واسطه با مردم است که آیتالله رئیسی توانسته است یکی از معضلات باقی مانده از گذشته را حل کند و آن بازسازی جایگاه رئیس جمهور در میان مردم است؛ رئیس جمهور به عنوان عالیترین مقام اجرایی که همواره دغدغه مردم بویژه در دوردستترین نقاط کشور را دنبال میکند.
گوشهای از دستاوردهای دولت
محسن هاشمی در این یادداشت، ندید که طرح آبرسانی غدیر در خوزستان در مدت کمی افتتاح شد، آن هم درحالی که با 10 درصد پیشرفت فیزیکی به دولت سیزدهم تحویل داده شد. اما او آمارها و دستاوردهای دیگری را هم ندید. اینکه کشور با روزانه 700 فوتی کرونا به روزهای مستمر و متعدد بدون فوتی رسیده است، آن هم نه به واسطه امضای FATF بلکه به واسطه همت و غیرت دولتمردان، پیشرفت است یا پیشرفت نمایی؟ عملیات اجرایی ۴۸ پروژه بزرگ صنعتی کشور با اعتباری معادل ۱۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری که بهمن ماه سال گذشته آغاز شد را در کدام دسته میتوان طبقهبندی کرد؟ یا امضای تفاهمنامه مشارکت تأمین مالی برای احداث پتروپالایشگاه شهید سلیمانی با مجموع سرمایهگذاری ۱۱.۱ میلیارد دلار و تفاهمنامه مشارکت تأمین مالی برای احداث پالایشگاه نفت خام مروارید مکران با مجموع سرمایهگذاری ۶.۷ میلیارد دلار نمونه دیگری است. نمونههای متعدد دیگری چه به لحاظ راهبردی و چه به لحاظ کیفی و کمی از این دست زیاد است اگرچه رسانههایی که تریبون چهرههای منتقد دولت هستند، هیچ گاه به خاطر منافع جناحی حاضر به پوشش شایسته دستاوردهای این دولت نبوده و نیستند و این چهرهها به «ندیدن» عادت کردهاند.
«ایران» به بهانه ادعای جدید مقام امریکایی بررسی میکند
بازآفرینی فشار حداکثری در «حوزه نرم»
گروه سیاسی/ نماینده امریکا در سازمان ملل با اشاره به اینکه لغو عضویت ایران از کمیسیون مقام زن پیامی برای تهران دارد، ادعا کرد موضوع «توافق هستهای» جدای از «مسأله اعتراضات» در داخل ایران است؛ ادعایی که روز گذشته از سوی لیندا توماس گرینفیلد، نماینده امریکا در سازمان ملل در گفتوگو با شبکه الجزیره مطرح شد که در مقایسه با اظهارات ضدونقیض مقامات دولت جو بایدن در قبال ایران، از چند منظر قابل بررسی است چراکه پیش از این، دولت امریکا مدعی شده بود مسأله هستهای از دستور کار آنها خارج شده و این دولت در قبال ایران بر روی اغتشاشات که آن را «اعتراضات» مینامد، تمرکز کرده است.
واقعیت یک جنگ ترکیبی
در نشست اخیر کمیسیون مقام زن سازمان ملل، قطعنامه حذف ایران از این کمیسیون با ۲۹ رأی موافق، ۸ رأی مخالف و ۱۶ رأی ممتنع به تصویب رسید؛ نشستی که با زمینهچینی دولت امریکا برای بهرهگیری از هر گونه ظرفیت سیاسی ممکن علیه ایران برگزار شد. مسألهای که نگرانی بسیاری از دولتهای عضو سازمان ملل را نیز در پی داشت. نماینده برخی کشورهای حاضر در این نشست این رفتار امریکا را فاقد وجاهت قانونی و زمینهساز شکلگیری «سنت خطرناک» دانستند، اما این تنها پروژه دنبالشده با محوریت امریکا علیه ایران نبوده است. طرح اتهام «مشارکت در جنگ اوکراین» با ادعای فروش پهپاد به روسیه به منظور استفاده علیه اهداف غیرنظامی و همچنین استمرار اتهامات سیاسی در پرونده هستهای، از دیگر پروژههایی است که دولت جو بایدن به موازات هدایت آشوبهای ایران در پی گرفته است، اما این پروژهها دارای وجوه مشترکی با یکدیگر هستند.
پروژههای تعویق مسئولیت
سیاست فشار حداکثری علیه ایران که در دولت ترامپ پیگیری شد، به اعتراف مقامات ارشد کاخسفید در دولت بایدن «به شکست انجامید» اما بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند بایدن نه تنها برخلاف وعدههای خود این سیاست را کنار نگذاشته بلکه آن را در قالبی جدید بازآفرینی کرده است. شواهد این ادعا نیز به نوع مواجهه دولت بایدن با مسائل مربوط به ایران دریافت میشود.
دولتمردان جدید امریکا طی دو سال اخیر با سنگاندازی در مسیر انجام تعهدات خود در قالب توافق هستهای به خوبی توانستند از وعده بازگشت به برجام شانه خالی کنند. این فرار از مسئولیت بینالمللی اما مرهون همراهی دولتهای اروپایی با امریکا بوده است. تفاوت محسوس مواضع مطالبهگرانه چین و روسیه در برابر مواضع سه کشور اروپایی عضو برجام، این مهم را به خوبی نشان میدهد.
از سوی دیگر با شروع بحران اوکراین و حمله نظامی روسیه به این کشور، اروپا به میدان اصلی مقابله روسیه و امریکا تبدیل شده است. دولتهای مطرح اروپایی در نهایت با ناچاری، سیاستهای امریکا در قبال این بحران را پیگیری کردند. اتهام مشارکت ایران در جنگ اوکراین در ادامه با طراحی امریکاییها و تکرار این ادعا از سوی مقامات اروپایی توانست همچنان ضرورت بازگشت امریکا به تعهدات هستهای را به تعویق بیندازد.
آشوبها و مدیریت ایران
با وقوع حادثه مرگ مهسا امینی و شکلگیری اغتشاشات در ایران، فرصت مناسبی برای اجرای یک پروژه گسترده دیگر علیه جمهوری اسلامی به وجود آمد، چه آنکه این فرصت به دلیل داخلی بودن مسأله آشوبها، سرمایه اطلاعاتی و لجستیکی امریکا را به میدان آورد تا چه از طریق پشتیبانی اطلاعاتی و سیاسی و چه از طریق آموزش نظامی به اپوزیسیون مسلح کرد در نزدیکی مرزهای ایران، زمینهساز ناامنی، درگیری افکارعمومی و از همه مهمتر ضربه به اقتصاد در حال بازتولید ایران بزند چراکه دولت جدید در جمهوری اسلامی برخلاف دولت قبل، دیگر بر روی مسأله هستهای بهعنوان «راه نجات» سرمایهگذاری نکرده و برخلاف خواست غرب، با تکیه بر ظرفیتهای تجاری داخلی و خارجی بویژه با همسایگان و قدرتهای اقتصادی نظیر چین، روسیه و هند توانست خود را از «چاه بحران وابستگی» نجات دهد.
فصل مشترک فشارها
اما فصل مشترک پروژههای اعمالی، «ایرانهراسی» و «مشروعیتزدایی از وجهه بینالمللی» ایران است. چنانچه ایران با تغییر ریل سیاست خارجی «غربمحور» به «فرصتمحور» و تعدیل روشهای رفع نیاز و توسعهگرایی، سعی کرد خود را از دام ساختگی غرب در پرونده دور کند، چه آنکه پیگیری سیاست «نگاه به شرق» و سیاست «همسایگی»، آلترناتیوهای موفقی برای ایران بودند.
همین مسأله باعث شد جنگ روانی در ابعاد مختلف به نمایش گذاشته شود. بالا بردن هزینه همکاری با ایران در میان کشورهای منطقه با «ایرانهراسی» و در میان سایر کشورها با اتهام «مشارکت در جنگ اوکراین» و حالا با تبلیغات گسترده با ادعای «نقض حقوقبشر بویژه زنان» از جمله طراحیهایی بود که اگرچه توانست برای مصارف داخلی در امریکا کارساز باشد اما آنچنان که بزرگنمایی شد، نتوانست به اهداف خود دست یابد.
آیا امریکا موفق شد؟
مواضع اصولی ایران درباره جنگ اوکراین و دعوت از مقامات اوکراینی برای مذاکره بر سر اتهامات و ارسال هیأت مذاکره به لهستان، مواردی نبود که امپراطوری تبلیغاتی غرب بتواند به راحتی به انکار آن بپردازد.
از سوی دیگر آرای دولتهای مشارکتکننده در قطعنامههای اخیر حقوق بشری علیه ایران، نشانگر آن است که علاوه بر آنکه همسایگان ایران و اغلب کشورهای آسیایی و آفریقایی مخالف اعمال فشارها هستند، نهایتاً آمارهای اعلامی از آرای امریکا، کشورهای همپیمان با او و دولتهای وابسته کوچک، تجاوز نکرده است؛ مسألهای که شکست سنگینی برای چندین ماه پروژه تبلیغاتی علیه ایران محسوب میشود. اگرچه پرواضح است که تقویت دیپلماسی عمومی حتی در میان جوامع غربی یک ضرورت ویژه محسوب میشود، اما آرای ممتنع برخی کشورهای منطقه که سابقاً روابط حسنهای با ایران نداشتند، محک خوبی بر کارکرد نهایی چندین ماه تلاش دولت امریکا در اعمال فشار حداکثری در «حوزه نرم» است؛ سیاستی آزموده که دولت بایدن در حال آزمودن مجدد آن است.
واقعیت یک جنگ ترکیبی
در نشست اخیر کمیسیون مقام زن سازمان ملل، قطعنامه حذف ایران از این کمیسیون با ۲۹ رأی موافق، ۸ رأی مخالف و ۱۶ رأی ممتنع به تصویب رسید؛ نشستی که با زمینهچینی دولت امریکا برای بهرهگیری از هر گونه ظرفیت سیاسی ممکن علیه ایران برگزار شد. مسألهای که نگرانی بسیاری از دولتهای عضو سازمان ملل را نیز در پی داشت. نماینده برخی کشورهای حاضر در این نشست این رفتار امریکا را فاقد وجاهت قانونی و زمینهساز شکلگیری «سنت خطرناک» دانستند، اما این تنها پروژه دنبالشده با محوریت امریکا علیه ایران نبوده است. طرح اتهام «مشارکت در جنگ اوکراین» با ادعای فروش پهپاد به روسیه به منظور استفاده علیه اهداف غیرنظامی و همچنین استمرار اتهامات سیاسی در پرونده هستهای، از دیگر پروژههایی است که دولت جو بایدن به موازات هدایت آشوبهای ایران در پی گرفته است، اما این پروژهها دارای وجوه مشترکی با یکدیگر هستند.
پروژههای تعویق مسئولیت
سیاست فشار حداکثری علیه ایران که در دولت ترامپ پیگیری شد، به اعتراف مقامات ارشد کاخسفید در دولت بایدن «به شکست انجامید» اما بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند بایدن نه تنها برخلاف وعدههای خود این سیاست را کنار نگذاشته بلکه آن را در قالبی جدید بازآفرینی کرده است. شواهد این ادعا نیز به نوع مواجهه دولت بایدن با مسائل مربوط به ایران دریافت میشود.
دولتمردان جدید امریکا طی دو سال اخیر با سنگاندازی در مسیر انجام تعهدات خود در قالب توافق هستهای به خوبی توانستند از وعده بازگشت به برجام شانه خالی کنند. این فرار از مسئولیت بینالمللی اما مرهون همراهی دولتهای اروپایی با امریکا بوده است. تفاوت محسوس مواضع مطالبهگرانه چین و روسیه در برابر مواضع سه کشور اروپایی عضو برجام، این مهم را به خوبی نشان میدهد.
از سوی دیگر با شروع بحران اوکراین و حمله نظامی روسیه به این کشور، اروپا به میدان اصلی مقابله روسیه و امریکا تبدیل شده است. دولتهای مطرح اروپایی در نهایت با ناچاری، سیاستهای امریکا در قبال این بحران را پیگیری کردند. اتهام مشارکت ایران در جنگ اوکراین در ادامه با طراحی امریکاییها و تکرار این ادعا از سوی مقامات اروپایی توانست همچنان ضرورت بازگشت امریکا به تعهدات هستهای را به تعویق بیندازد.
آشوبها و مدیریت ایران
با وقوع حادثه مرگ مهسا امینی و شکلگیری اغتشاشات در ایران، فرصت مناسبی برای اجرای یک پروژه گسترده دیگر علیه جمهوری اسلامی به وجود آمد، چه آنکه این فرصت به دلیل داخلی بودن مسأله آشوبها، سرمایه اطلاعاتی و لجستیکی امریکا را به میدان آورد تا چه از طریق پشتیبانی اطلاعاتی و سیاسی و چه از طریق آموزش نظامی به اپوزیسیون مسلح کرد در نزدیکی مرزهای ایران، زمینهساز ناامنی، درگیری افکارعمومی و از همه مهمتر ضربه به اقتصاد در حال بازتولید ایران بزند چراکه دولت جدید در جمهوری اسلامی برخلاف دولت قبل، دیگر بر روی مسأله هستهای بهعنوان «راه نجات» سرمایهگذاری نکرده و برخلاف خواست غرب، با تکیه بر ظرفیتهای تجاری داخلی و خارجی بویژه با همسایگان و قدرتهای اقتصادی نظیر چین، روسیه و هند توانست خود را از «چاه بحران وابستگی» نجات دهد.
فصل مشترک فشارها
اما فصل مشترک پروژههای اعمالی، «ایرانهراسی» و «مشروعیتزدایی از وجهه بینالمللی» ایران است. چنانچه ایران با تغییر ریل سیاست خارجی «غربمحور» به «فرصتمحور» و تعدیل روشهای رفع نیاز و توسعهگرایی، سعی کرد خود را از دام ساختگی غرب در پرونده دور کند، چه آنکه پیگیری سیاست «نگاه به شرق» و سیاست «همسایگی»، آلترناتیوهای موفقی برای ایران بودند.
همین مسأله باعث شد جنگ روانی در ابعاد مختلف به نمایش گذاشته شود. بالا بردن هزینه همکاری با ایران در میان کشورهای منطقه با «ایرانهراسی» و در میان سایر کشورها با اتهام «مشارکت در جنگ اوکراین» و حالا با تبلیغات گسترده با ادعای «نقض حقوقبشر بویژه زنان» از جمله طراحیهایی بود که اگرچه توانست برای مصارف داخلی در امریکا کارساز باشد اما آنچنان که بزرگنمایی شد، نتوانست به اهداف خود دست یابد.
آیا امریکا موفق شد؟
مواضع اصولی ایران درباره جنگ اوکراین و دعوت از مقامات اوکراینی برای مذاکره بر سر اتهامات و ارسال هیأت مذاکره به لهستان، مواردی نبود که امپراطوری تبلیغاتی غرب بتواند به راحتی به انکار آن بپردازد.
از سوی دیگر آرای دولتهای مشارکتکننده در قطعنامههای اخیر حقوق بشری علیه ایران، نشانگر آن است که علاوه بر آنکه همسایگان ایران و اغلب کشورهای آسیایی و آفریقایی مخالف اعمال فشارها هستند، نهایتاً آمارهای اعلامی از آرای امریکا، کشورهای همپیمان با او و دولتهای وابسته کوچک، تجاوز نکرده است؛ مسألهای که شکست سنگینی برای چندین ماه پروژه تبلیغاتی علیه ایران محسوب میشود. اگرچه پرواضح است که تقویت دیپلماسی عمومی حتی در میان جوامع غربی یک ضرورت ویژه محسوب میشود، اما آرای ممتنع برخی کشورهای منطقه که سابقاً روابط حسنهای با ایران نداشتند، محک خوبی بر کارکرد نهایی چندین ماه تلاش دولت امریکا در اعمال فشار حداکثری در «حوزه نرم» است؛ سیاستی آزموده که دولت بایدن در حال آزمودن مجدد آن است.
اخبــــار
با پایان مأموریت امینیان صورت گرفت
انتصاب کاظمی قمی به عنوان سفیر ایران در کابل
گروه سیاسی/ حسن کاظمی قمی بهعنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان معرفی شد. به گزارش ایرنا، بنا بر اعلام عباس بدریفر، رایزن سفارت ایران در کابل، با توجه به اینکه مأموریت 3 ساله بهادر امینیان بهعنوان سفیر پیشین در افغانستان به پایان رسیده، کاظمی قمی به عنوان سفیر ایران در این کشور معرفی شده است. کاظمی قمی از ابتدای آغاز بهکار دولت سیزدهم بهعنوان نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان فعالیت داشت. کاظمی قمی نخستین سفیر ایران در عراق بعد از سقوط حکومت بعث بود؛ وی دارای لیسانس اقتصاد و مدرک کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک است. او پیشتر نیز سرکنسولی کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در شهر هرات افغانستان را بهعهده داشت. از جمله اقدامات مهم وی میتوان به سرپرستی هیأت ایرانی در ۲ دور اول مذاکرات هیأتهای ایرانی و امریکایی درباره عراق اشاره کرد که در دفتر کار نوری المالکی انجام شد.
کمک برای تشکیل دولت فراگیر
کاظمی قمی در آبان ماه سال گذشته از سوی رئیسجمهور بهعنوان نماینده ویژه در امور افغانستان منصوب شد. وی همان زمان درخصوص اقدام رئیسجمهور در انتصاب نماینده ویژه افغانستان، از نگاه راهبردی دولت سیزدهم به موضوع افغانستان سخن گفت و استفاده از همه ظرفیتهای منطقهای و بینالمللی برای ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان و ایجاد دولت فراگیر در این کشور و برنامهریزی برای اجرای نقشه راه همهجانبه در خصوص افغانستان را از برنامههای خود برشمرده بود. نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان مردادماه امسال، در آستانه یکسالگی فرار نیروهای امریکایی از این کشور و حاکم شدن طالبان، رویکرد ایران را در قبال طالبان و مسائل افغانستان تشریح کرد و گفت: جمهوری اسلامی، سیاست تعاملی با طالبان را بر پایه حمایت از مردم افغانستان دنبال کرده است اما تا زمانی که دولت مشارکتی و فراگیری شکل نگیرد، دولتی را به رسمیت نمیشناسد. مشارکت فعال در کنفرانسهای بینالمللی پیرامون وضعیت افغانستان و میزبانی نشستهای مختلف بین گروههای سیاسی افغانستانی با مقامات طالبان در ایران ازجمله اقداماتی بود که تهران به منظور کمک به حل مناقشات سیاسی کشور همسایه خود طی ماههای اخیر انجام داده است.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات خبر داد
۲ ماهواره ایرانی در صف پرتاب به فضا
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرد که تا پایان امسال حداقل دو ماهواره به فضا پرتاب خواهد شد و ماهوارههای دیگری هم در صف پرتاب هستند. عیسی زارعپور در گفتوگو با ایرنا، درباره آخرین وضعیت پرتاب ماهواره ناهید ۱ و ۲ گفت: این دو ماهواره در حال آماده شدن هستند که تا پایان سال پرتابهایی خواهیم داشت. سری ماهوارههای «ناهید» ماهوارههای مخابراتی هستند که در کشور توسط پژوهشگاه فضایی ساخته شدهاند؛ ماهواره ناهید یک، بهمن سال ۱۳۹۵ در مراسم روز فناوری فضایی رونمایی شد. این ماهواره برای اولین بار در کشور، در پژوهشکده سامانههای ماهواره پژوهشگاه فضایی ایران به کارفرمایی سازمان فضایی ایران طراحی و ساخته شده و مأموریتهای آن در راستای دستیابی به فناوری طراحی و ساخت ماهواره مخابراتی زمین آهنگ، مطرح و در یک ماهواره پیادهسازی شده است.
ماهواره «ناهید ۲» جزو ماهوارههای با فناوری ارتباط مخابراتی و مجهز به تراستر و دارای توان انجام مانورها و اصلاحات مداری نیز هست و میتواند یک گام مهم در مسیر ساخت منظومههای مخابراتی ارتفاع پایین به حساب آید. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات این را هم گفت که ماهوارههای دیگری در صف پرتاب هستند. زارعپور به برنامه طراحی و ساخت ماهوارههای تحقیقاتی و عملیاتی اشاره کرد و گفت: یکی از برنامههای این وزارتخانه این است که تا پایان سال حداقل دو پرتاب ماهوارهای داشته باشیم که در این زمینه اطلاعرسانی خواهیم کرد.
اسلامی با تشریح آخرین دستاوردهای سازمان انرژی اتمی خبر داد
آغاز عملیات اجرایی ساخت راکتور تحقیقاتی جدید
رئیس سازمان انرژی اتمی از آغاز عملیات اجرایی راکتور تحقیقاتی جدید خبر داد و گفت: این راکتور مکمل و جایگزین راکتور تهران خواهد شد. به گزارش صدا و سیما، محمد اسلامی در تشریح آخرین دستاوردهای سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه این راکتور ۱۰ مگاواتی تحقیقاتی، مقیاسی بیشتر و کارایی و عملکردی بهتر نسبت به راکتور تهران خواهد داشت، افزود: این راکتور پوشش دهنده دامنه بزرگی از فعالیتها خواهد بود که در آن آزمایش سوخت هم پیشبینی شده است.
وی همچنین با یادآوری اینکه پروژه اجرایی مرکز «تترا» از چهار سال پیش شتاب گرفته است، آن را بزرگترین مرکز تولید رادیوداروی منطقه توصیف کرد و ادامه داد: با راهاندازی این مرکز میتوانیم ظرفیت بزرگتر و گستردهتر داشته باشیم و فرایند تحقیقات، آموزش، پژوهش و تولید رادیودارو را از طریق استفاده از راکتور جدید، با ظرفیت بالاتری پشتیبانی کنیم. معاون رئیس جمهور با تأکید بر باور دانشمندان همکار سازمان انرژی اتمی به توانایی بومیسازی فناوری، گفت: برای ما مهم است که همه اجزای فرایند تبدیل ایده به محصول را بشناسیم و روی آن ظرفیتسازی کنیم؛ فرایندی که میتواند علم و دانش را به نوآوری و سپس به سیستم و سامانه تبدیل کند و در نهایت به زنجیره ارزشی برساند که بتواند به معنای واقعی کلمه اقتصاد دانشبنیان را پدیدار کند و تأثیراتش را در زندگی مردم به وجود آورد.
همچنین به گزارش ایسنا، اسلامی فقدان سند چشمانداز و کمی کردن اهداف کیفی و راهبردی را از حلقههای مفقوده شناسایی شده در سازمان انرژی اتمی ایران دانست و اظهار داشت: بحمدالله اکنون سازمان دارای سند جامع با چشمانداز و افق ۲۰ ساله است و همه ارکان و حدود ۴۰ شرکت تابعه و وابسته، تکلیف معین و نوشتهشدهای در اختیار دارند و به سمت آن در حال حرکت هستند.
رئیس سازمان انرژی اتمی تبدیل شدن به یکی از قطبهای سازنده نیروگاههای اتمی در جهان را از هدفگذاریهای کلان این سازمان اعلام کرد و با اشاره به ظرفیتسازیهای انجام شده در راستای تحقق این هدف علی رغم عملیات تروریستی و خرابکاریهای صنعتی که علیه این سازمان در بیش از دو دهه اخیر انجام شده و به آن چهرهای امنیتی داده است، گفت: با وجود این ما سیاست نوآوری و درهای باز را مدنظر قرار داده و آن را اعلام کردهایم.
انتصاب کاظمی قمی به عنوان سفیر ایران در کابل
گروه سیاسی/ حسن کاظمی قمی بهعنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان معرفی شد. به گزارش ایرنا، بنا بر اعلام عباس بدریفر، رایزن سفارت ایران در کابل، با توجه به اینکه مأموریت 3 ساله بهادر امینیان بهعنوان سفیر پیشین در افغانستان به پایان رسیده، کاظمی قمی به عنوان سفیر ایران در این کشور معرفی شده است. کاظمی قمی از ابتدای آغاز بهکار دولت سیزدهم بهعنوان نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان فعالیت داشت. کاظمی قمی نخستین سفیر ایران در عراق بعد از سقوط حکومت بعث بود؛ وی دارای لیسانس اقتصاد و مدرک کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک است. او پیشتر نیز سرکنسولی کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در شهر هرات افغانستان را بهعهده داشت. از جمله اقدامات مهم وی میتوان به سرپرستی هیأت ایرانی در ۲ دور اول مذاکرات هیأتهای ایرانی و امریکایی درباره عراق اشاره کرد که در دفتر کار نوری المالکی انجام شد.
کمک برای تشکیل دولت فراگیر
کاظمی قمی در آبان ماه سال گذشته از سوی رئیسجمهور بهعنوان نماینده ویژه در امور افغانستان منصوب شد. وی همان زمان درخصوص اقدام رئیسجمهور در انتصاب نماینده ویژه افغانستان، از نگاه راهبردی دولت سیزدهم به موضوع افغانستان سخن گفت و استفاده از همه ظرفیتهای منطقهای و بینالمللی برای ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان و ایجاد دولت فراگیر در این کشور و برنامهریزی برای اجرای نقشه راه همهجانبه در خصوص افغانستان را از برنامههای خود برشمرده بود. نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان مردادماه امسال، در آستانه یکسالگی فرار نیروهای امریکایی از این کشور و حاکم شدن طالبان، رویکرد ایران را در قبال طالبان و مسائل افغانستان تشریح کرد و گفت: جمهوری اسلامی، سیاست تعاملی با طالبان را بر پایه حمایت از مردم افغانستان دنبال کرده است اما تا زمانی که دولت مشارکتی و فراگیری شکل نگیرد، دولتی را به رسمیت نمیشناسد. مشارکت فعال در کنفرانسهای بینالمللی پیرامون وضعیت افغانستان و میزبانی نشستهای مختلف بین گروههای سیاسی افغانستانی با مقامات طالبان در ایران ازجمله اقداماتی بود که تهران به منظور کمک به حل مناقشات سیاسی کشور همسایه خود طی ماههای اخیر انجام داده است.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات خبر داد
۲ ماهواره ایرانی در صف پرتاب به فضا
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرد که تا پایان امسال حداقل دو ماهواره به فضا پرتاب خواهد شد و ماهوارههای دیگری هم در صف پرتاب هستند. عیسی زارعپور در گفتوگو با ایرنا، درباره آخرین وضعیت پرتاب ماهواره ناهید ۱ و ۲ گفت: این دو ماهواره در حال آماده شدن هستند که تا پایان سال پرتابهایی خواهیم داشت. سری ماهوارههای «ناهید» ماهوارههای مخابراتی هستند که در کشور توسط پژوهشگاه فضایی ساخته شدهاند؛ ماهواره ناهید یک، بهمن سال ۱۳۹۵ در مراسم روز فناوری فضایی رونمایی شد. این ماهواره برای اولین بار در کشور، در پژوهشکده سامانههای ماهواره پژوهشگاه فضایی ایران به کارفرمایی سازمان فضایی ایران طراحی و ساخته شده و مأموریتهای آن در راستای دستیابی به فناوری طراحی و ساخت ماهواره مخابراتی زمین آهنگ، مطرح و در یک ماهواره پیادهسازی شده است.
ماهواره «ناهید ۲» جزو ماهوارههای با فناوری ارتباط مخابراتی و مجهز به تراستر و دارای توان انجام مانورها و اصلاحات مداری نیز هست و میتواند یک گام مهم در مسیر ساخت منظومههای مخابراتی ارتفاع پایین به حساب آید. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات این را هم گفت که ماهوارههای دیگری در صف پرتاب هستند. زارعپور به برنامه طراحی و ساخت ماهوارههای تحقیقاتی و عملیاتی اشاره کرد و گفت: یکی از برنامههای این وزارتخانه این است که تا پایان سال حداقل دو پرتاب ماهوارهای داشته باشیم که در این زمینه اطلاعرسانی خواهیم کرد.
اسلامی با تشریح آخرین دستاوردهای سازمان انرژی اتمی خبر داد
آغاز عملیات اجرایی ساخت راکتور تحقیقاتی جدید
رئیس سازمان انرژی اتمی از آغاز عملیات اجرایی راکتور تحقیقاتی جدید خبر داد و گفت: این راکتور مکمل و جایگزین راکتور تهران خواهد شد. به گزارش صدا و سیما، محمد اسلامی در تشریح آخرین دستاوردهای سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه این راکتور ۱۰ مگاواتی تحقیقاتی، مقیاسی بیشتر و کارایی و عملکردی بهتر نسبت به راکتور تهران خواهد داشت، افزود: این راکتور پوشش دهنده دامنه بزرگی از فعالیتها خواهد بود که در آن آزمایش سوخت هم پیشبینی شده است.
وی همچنین با یادآوری اینکه پروژه اجرایی مرکز «تترا» از چهار سال پیش شتاب گرفته است، آن را بزرگترین مرکز تولید رادیوداروی منطقه توصیف کرد و ادامه داد: با راهاندازی این مرکز میتوانیم ظرفیت بزرگتر و گستردهتر داشته باشیم و فرایند تحقیقات، آموزش، پژوهش و تولید رادیودارو را از طریق استفاده از راکتور جدید، با ظرفیت بالاتری پشتیبانی کنیم. معاون رئیس جمهور با تأکید بر باور دانشمندان همکار سازمان انرژی اتمی به توانایی بومیسازی فناوری، گفت: برای ما مهم است که همه اجزای فرایند تبدیل ایده به محصول را بشناسیم و روی آن ظرفیتسازی کنیم؛ فرایندی که میتواند علم و دانش را به نوآوری و سپس به سیستم و سامانه تبدیل کند و در نهایت به زنجیره ارزشی برساند که بتواند به معنای واقعی کلمه اقتصاد دانشبنیان را پدیدار کند و تأثیراتش را در زندگی مردم به وجود آورد.
همچنین به گزارش ایسنا، اسلامی فقدان سند چشمانداز و کمی کردن اهداف کیفی و راهبردی را از حلقههای مفقوده شناسایی شده در سازمان انرژی اتمی ایران دانست و اظهار داشت: بحمدالله اکنون سازمان دارای سند جامع با چشمانداز و افق ۲۰ ساله است و همه ارکان و حدود ۴۰ شرکت تابعه و وابسته، تکلیف معین و نوشتهشدهای در اختیار دارند و به سمت آن در حال حرکت هستند.
رئیس سازمان انرژی اتمی تبدیل شدن به یکی از قطبهای سازنده نیروگاههای اتمی در جهان را از هدفگذاریهای کلان این سازمان اعلام کرد و با اشاره به ظرفیتسازیهای انجام شده در راستای تحقق این هدف علی رغم عملیات تروریستی و خرابکاریهای صنعتی که علیه این سازمان در بیش از دو دهه اخیر انجام شده و به آن چهرهای امنیتی داده است، گفت: با وجود این ما سیاست نوآوری و درهای باز را مدنظر قرار داده و آن را اعلام کردهایم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
روشنفکران مخاطرات پیش رو را بهموقع بیان کنند
-
حملههای جناحی با هدف سرپوش بر کارنامه خالی
-
بازآفرینی فشار حداکثری در «حوزه نرم»
-
اخبــــار
اخبارایران آنلاین