ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با رویکرد تشویق مردم برای خرید اثر هنری، نمایشگاه مجازی صد اثر صد هنرمند در حال برگزاری است
فروش خوب 62 اثر در 2 روز
مریم سادات گوشه
خبرنگار
گالری گلستان از جمله گالریهایی است که وقتی کرونا هم آمد فعالیتش را نه تنها محدود نکرد، بلکه با توجه به شرایط و فاصلهگذاری اجتماعی 2 نمایشگاه و یک مسابقه جهانی هم با موضوع قرنطینه برگزار کرد. دقیقاً دوازدهم فروردین ماه امسال بود که فراخوان نمایشگاه نقاشی با عنوان قرنطینه را برای کودکان زیر 10 سال منتشر کرد و از همه کودکان دنیا خواست که در این نمایشگاه با موضوع کرونا شرکت کنند. در این مسابقه فرشید مثقالی، کامبیز درم بخش و تارا بهبهانی داوری کردند. در اوایل خرداد ماه نمایشگاه آنلاین آثار کرونایی ابراهیم حقیقی منتشر شد و حالا بعد از روزهای پرکار این گالری، بیست و هشتمین دوره نمایشگاه «صد اثر صد هنرمند»، بهصورت مجازی از دهم مرداد ماه تا اول مهر ماه در حال برگزاری است.
رویکرد اصلی نمایشگاه صد اثر، صد هنرمند از بدو تأسیس، تشویق مردم به خرید اثر هنری است و از حدود یک دهه پیش که قیمت آثار هنری جهشی ناگهانی داشت، تلاش شده با تعدیل قیمتها این امر مهم را فرهنگسازی کند.
این نمایشگاه با ارائه ۳۰۶ اثر هنری در سایت گالری گلستان با موفقیتی چشمگیر کار خود را آغاز کرده است و فروش قابل توجه ۶۲ اثر جوانان و پیشکسوتان در دو روز نخست گواه استقبال خریداران از این آثار است. در میان آثار فروخته شده تنها دو اثر به پیشکسوتان اختصاص دارد؛ دو اثر زنده یادان پرویز کلانتری و رضا مافی و همه ۶۰ اثر به فروش رسیده دیگر، متعلق به جوانان
با استعدادی است که برخیشان برای نخستین بار در صد اثر کارهایشان ارائه میشود. لیلی گلستان مدیر گالری گلستان و طراح این رویداد که همیشه کیفیت بالا و قیمت مناسب را دو شاخص مهم ارائه اثر در «صد اثر صد هنرمند» میخواند، این بار نیز با آثاری خوب و با قیمتهایی که طبقه متوسط علاقهمند به خرید اثر هنری را راضی نگاه میدارد، این نمایشگاه را دایر کرده است؛ اغلب آثار یک تا پنج میلیون تومان قیمتگذاری شدهاند و چه به لحاظ فرم و چه محتوا بسیار متنوعاند.
گرانترین اثر نمایشگاه روی کاری از پروانه اعتمادی قیمتگذاری شده است، یک کار پاستل روی مقوا با ابعاد ۴۰ در ۶۰ سانتیمتر که ۸۵ میلیون تومان برآورد شده است؛ اما دو کاری که به فروش رسیدهاند، اثر پرویز کلانتری با تکنیک اکرلیک روی بوم با ابعاد ۲۴ در ۲۹ سانتیمتر ۶۰ میلیون تومان و اثر خط رضا مافی در ابعاد ۲۲ در ۱۸ سانتیمتر ۲۵ میلیون تومان است. قیمت آثار نامهای شناخته شده دیگر عبارتاند از:مهدی سحابی ۳۰ میلیون تومان، ناصر اویسی ۳۵ میلیون تومان، فرامرز پیلارام ۲۷ میلیون تومان، ابراهیم حقیقی ۳۰ میلیون، حجت شکیبا ۱۵ میلیون تومان و آثار نسل میانی هنرمندان هم اینگونه قیمتگذاری شدهاند عبدی اسبقی، که روزنامه آیکون تصویری نقاشیهایش است یک کار ۸۰ در ۶۰ سانتیمتری اکرلیک روی بوم ۱۶ میلیون تومان، اثری از شهره مهران ۱۵ میلیون تومان، کاری از سمیرا علیخانزاده ۶۵ میلیون، آرمان یعقوبپور ۱۶ میلیون، بهمن نیکو ۸ میلیون و...
بیست و هشتمین «صد اثر صد هنرمند» که دهم مرداد آغاز شده است تا مهرماه در سایت گالری گلستان ادامه خواهد داشت.
خوب و بد خطنگهداری جوانهای تئاتری در روزهایی همچنان کرونایی
انتحار یا ریسکپذیری
محسن بوالحسنی
خبرنگار
درست از اواسط اسفندماه و با ورود و شیوع ویروس کرونا در ایران، سالنها و مراکز فرهنگی فعالیتشان متوقف شد و تئاتریها و سینماییها وارد یک دوره عجیب خاموشی شدند. در این چندماه آسیبهای بسیاری متوجه تمام حوزههای هنری علیالخصوص آنها که حیاتشان به صحنه و حضور تماشاگر وابسته بود رسید و در میان همه این حوزهها و ژانرها، تئاتر وضعیتی به مراتب نگرانکنندهتر داشت. در همین صفحه چندین گزارش درباره وضعیت تئاتر ایران در این روزهای کرونایی منتشر کردیم و با اهل تئاتر از کارگردان تا بازیگر و سالندار حرف زدیم و سعی کردیم صدایشان باشیم اما تا امروز که روزهای آخر نیمه اول مرداد را سپری میکنیم و قریب به 6 ماه از تعطیلی و حالا بهتر است بگوییم بیرمقی تئاتر را پشت سر گذاشته و میگذاریم یک موضوع حائز اهمیت به چشم میخورد که شاید کمتر به آن توجه کردیم. مسأله اینجاست که یادم میآید همان روزهای اول تعطیلی سالنهای نمایش، یکی از دوستان کارگردان من را به گروهی در واتساپ وصل کرد که جمعی از کارگردانهای جوان آنجا جمع بودند و بحث، بحث هماندیشی بود و این سؤال را به شور و مشورت گذاشته بودند که «خب! حالا چه کنیم؟» از همان اول هم قصد نداشتند مغلوب باشند پس بهصورت مجازی دور هم جمع شده بودند تا فکرهایشان را روی هم بریزند تا راهی پیدا کنند که این روزگار عسرت، آنقدرها هم در آسیب و خسران نگذرد. یکی بحث ضرورت آموزش در فضای مجازی را مطرح میکرد، یکی از بسترسازی برای تئاتر آنلاین حرف میزد و آن دیگریها هم هر کدام ایدهای داشتند. کارهای خوبی هم انجام دادند. روی فضای مجازی نمایشنامهخوانی کردند، کتاب معرفی کردند، از آموزشهای تئاتری مایه گذاشتند و بسیاری کارهای دیگر تا اینکه تیرماه ابلاغیه آمد که سالنها با شرایطی خاص بازگشایی شوند. باز هم جوانترها خطنگهدار شدند و صابون این ریسک را به تن مالیدند و ریسک حضور روی صحنه را به جان خریدند آن هم در شرایطی که میدانستند خبری از سالنهای آنچنان پررونق گذشته نیست. زمانی که تئاتر آنلاین هم زمزمهاش به گوش رسید هیچکس جز همین جوانهای ریسکپذیر حاضر نشد پابهعرصه بگذارد تا اینکه رضا بیات نمایش عروسکی «افسانه پری دریایی» را در تالار هنر روی صحنه برد و همزمان بهصورت آنلاین از تیوال پخش کرد.
بیش از پیش مجازی شدن
حسین جمالی مؤسس گروه تئاتری «نیست» همیشه تلاش دارد در آثارش تلفیقی از داستانهای ایرانی با داستانهای خارجی پیش روی مخاطب بگذارد از جمله کارگردانهایی است که بحث پژوهش برایش مهم است و این حوزه را در کنار تئاتر پیش میبرد و با اعضای گروه خود کارهایی که در همین حوزه به تحقیق و پژوهش گذاشتهاند را در قالب یک کار تیمی روی صحنه میبرد. از نمایشهایی که جمالی روی صحنه برد و مورد توجه قرار گرفت «مجلس انتقامجویی هملت»، «مجلس شبیه لیر بیچاره» و «رومئو و ژولیت» است که هر سه از آخرین کارهای اوست و کرونا فرصت بسیاری از او و تیمش گرفت اما به گفته خودش مغلوب شرایط نشد. جمالی در گفتوگو با «ایران» ضمن مرور هر آنچه در ششماه بر تئاتر گذشت میگوید: «صحنههای تئاتر و سالنهای نمایش جز اولین قربانیان کرونا بودند.گروههای بسیاری که نمایش آماده داشتند یا روی صحنه بودند تمام شور و اشتیاقی که ماهها هنگام تمرین بهجانشان نشسته بود را به بغض تبدیل کردند و به خانههاشان رفتند. بسیاری از هنرمندان فعال تئاتر منتظر ماندند تا خبرهای خوبی شنیده شود و همین انتظارهای هر روزه، یکنوع بلاتکلیفی و سردرگمی بین اهالی تئاتر به وجود آورد.» کارگردان «مجلس انتقامجویی هملت» درباره تجربههایی که در این دوره شد میگوید: «راستش عدهای از تئاتریها حرف و بحث تئاتر آنلاین را مطرح کردند اما این نظریه و فکر به اجرایش خیلی زود از هیجان تهی شد. مخالفان میگویند ارزش تئاتر
-بلا منازعه- به رودررویی مخاطب و هنرمندان است. با اینهمه گستردگی توانمندی مهارتهای نمایشی بسترهای تازهای برای شناخت و ارتباط پیشنهاد داد که زمان مشخص میکند کدام ارزش ماندگاری دارد و کدام نه.» او درباره چالشهای مجازی شدن تئاتر، حداقل در چنین روزهایی و بهعنوان یک آموزه تجربی هم میگوید: «نکته اینجاست که بیش از پیش مجازی شدن اولین تحفه کرونا برای ما بود. انسان در شرایط سکون و بیحرکتی بیمار میشود و تئاتر هم هنر حرکت است و همیشه توسط اهلش بقای خود را حفظ کرده و در برابر موانع و مخالفتها همیشه پیروز بوده است. ترس از دیدهنشدن و نبودن، نگرانی اصلی اهالی این حوزه است و خود این مسأله یک آسیب رفتاری است.» او نقبی هم به وضعیت و شرایط بد اقتصادی حوزه تئاتر میزند و در این شرایط از میدان داری و ریسکپذیری جوانها میگوید و معتقد است هنرمندان باسابقهکمتر ریسک کردند و هر کس دلیل و توجیهی داشت تا آنچنان پا به راه نگذارد. جمالی میگوید: «شرایط اقتصادی و کرونا این بار با هم متحد شدند تا تئاتر روی پا نشود. تئاتریهای باسابقه تصمیم گرفتند فعلاً با وجود این خطرات (بیماری و و شرایط نابسامان و نامشخص اقتصادی) نمایشی را روی صحنه نبرند اما جوانترها از اولین فرصت استفاده کردند تا کور سوی روشن تئاتر حتی کمنور و پتپتکنان روشن بماند و تئاتر بتواند در شرایط دشوار این دوران دوباره نفس بکشد.» از جمالی میپرسم اگر بخواهیم حضور جوانها را در این چند ماه اخیر در عرصه تئاتر ارزیابی کنیم و عملکردشان را مرور کنیم به چه مؤلفههایی میرسیم؟ او میگوید: «راستش عاطل و باطل گشتن برای تئاتریها مرگ است. پس من و دوستان هنرمند و جوان سعی کردیم با هم همفکری کنیم و ببینیم چه میشود کرد. مثلاً با خودم گفتم میشود از این فرصت استفاده کرد و با پژوهش و کار اجرایی در زمینه بنیان بیمار تئاتر انجام داد یا شرایط اقتصادی تئاتر را مورد تحلیل و واکاوی قرارداد و با متخصصان اقتصاد و هنر دربارهاش به گفتوگو نشست. یا اینکه فکری به حال روایتهای تازه و بیانهای روزآمد کرد. ما فکر کردیم که این روزها میتوانیم فکر کنیم و ایدهپردازی کنیم که چطور از صحنهسازیهای کهنه در نمایش بیرون بیاییم و بهطور کلی طرحی نو دراندازیم. وقتی هم که در تیرماه سالنها بازگشایی شد باز این جوانترها بودند که ریسک هر خطری را به جان خریدند شاید چون آنها هنوز به عاشقهایی خسته تبدیل نشدهاند و نمیخواهند بپذیرند قضا و قدرها و حتی ناملایمات و سختیها را.» تئاتریها در هر پرسش و پاسخی در نهایت و درلابهلای هر سؤالی پای وضعیت معیشت و اقتصاد را وسط میکشند و حق هم دارند. همان که گفتیم شرایط، شرایط مناسبی نیست. کارگردان نمایش «چل گیس» صحبتهایش را اینطور جمعبندی میکند: «شاید کمی بدبینانه باشد اما من معتقدم ما جرأت تغییر نداریم و دائماً از تکرار الگوهای کهنه لذت میبریم. کافی است به عملکرد چندماه گذشته کشورهای دیگر در حوزه تئاترنگاه کنیم. در کشورهای توسعهیافته کارگردانها، تهیهکنندگان و مؤسسههای مطرح تئاتری بهخاطر بضاعت مالی و گردش مالی خوبی که دارند صندوقی تشکیل میدهند تا هنرمندان تئاتر که سرمایههای پرورش اندیشههای تازه و نیروی انسانی هنرهای نمایشی هستند بتوانند در روزهایی این چنین سخت با آرامش زندگیشان را بگذرانند، مطالعه و پژوهش کنند و ایدههای تازهشان را بعد از سربهنیست شدن این ویروس روی صحنه بیاورند؛ اما اینجا وقتی تئاترها هنوز فعال بودند هم انگار تعطیل بود. با اینحال اینروزها دلم قرص میشود وقتی میبینم تازه نفسهایی در تئاتر هستند که نمیگذارند روزهای بدون تئاتر پایدار باشد.»
شبیه عملیات انتحاری
کارگردان نمایشهایی مثل «درباره تصویرت از من تجدید نظر کن» و «لندن، رم، تهران، آمستردام» اما به این موضوع از زاویهای دیگر نگاه میکند. دشتآرای معتقد است باید در تعریف عناوین و فعالیت و جملهها با احتیاط بیشتری عمل کرد. او عقیده دارد اگر پیشکسوتها یا هنرمندان باسابقه کمتر اهل ریسک کردن و کار روی صحنه بردن در چنین روزها و شرایطی هستند یکی از دلایلش اتفاق سن و سال آنهاست و خطرهایی که برایشان وجود دارد و بهدرستی تصمیم میگیرند که بسیاریشان حتی برای حفظ جان خود از خانه بیرون نیایند و بهبهانه چراغ تئاتر را روشن نگه داشتن جان خود و دیگران را به مخاطره نیندازند. او در گفتوگو با «ایران» زاویه دید خود را اینطور تشریح میکند: «بهعقیده من، اول باید ببینیم وقتی میگوییم جوانها ریسک میکنند و این روزها کار روی صحنه میبرند منظورمان چه جوانهایی هستند. برخی هنرمندان نوجو طبیعی است که مترصد فرصتی هستند تا کار خود را ارائه دهند یا کسانی که مدتها در انتظار اجرا بودند حالا فرصتی برایشان فراهم شده اما این نمیتواند ملاک مناسبی باشد که بگوییم ریسک میکنند و... واقعاً شرایط در حال حاضر آنقدر گنگ و پیچیده است که آدم نمیداند حتی روشن نگاه داشتن چراغ تئاتر به هر قیمتی معقول است یا شبیه عملیات انتحاری است.» دشتآرای مسأله اصلی را نبود یک اتاق فکر ایدهپرداز در مرکز هنرهای نمایشی میداند و معتقد است باید این اتاق فکر و ایدهپردازی همان اول تشکیل میشد و از هنرمندان دعوت میکردند و نظراتشان را میشنیدند و به یک ایده عملیاتی اجرایی برای چنین روزهایی میرسیدند. او میگوید: «ما سازمانی داریم که متولی اصلی تئاتر است و در تمام دنیا هم مؤسسههای خصوصی یا غیرخصوصی برای چنین روزگاری سریع وارد شور و مشورت میشوند و ایدههای خلاقانهای روی میز میگذارند. عقل سلیم هم میگوید ما باید چنین اتاقهای فکری داشته باشیم و بستری ایجاد کنیم که ایده خلاقانهای شکل بگیرد که آن ایده مشارکت همه، چه پیر و جوان را در بر بگیرد.» دشتآرای بسیاری از اجراهایی که در تیرماه بهصورت جستهگریخته و با شرایط و مسائل بسیار روی صحنه رفتند را شبیه یک عملیات انتحاری میداند و میگوید: «برخی به خودشان بمب وصل میکنند و خود را منفجر میکنند و هم به دیگری و هم به خود آسیب میزنند. باید دید چنین کارهایی چیزی به تئاتر اضافه میکند یا جریانی را راه میاندازد یا نه. به نظر من که اینطور نبوده است.» کارگردان نمایش«رد پای صورتی» هم در نهایت به عوارض خانهنشینی هنرمندان اشاره میکند و معتقد است این خانه نشینی عوارض و آسیبهای بسیاری داشته و دارد که باید بهصورت جدی به آن توجه شود. او میگوید: «مشکل اینجاست که در بزنگاههایی اینچنین ما نمیتوانیم سریع فکر و ساختار معمول را عوض کنیم و سریع با تشکیل اتاق فکر ایدههایی را عملیاتی کنیم و از این رهگذر کمی خیالمان راحت باشد که تهدیدی را به فرصت تبدیل میکنیم. در نهایت من ایراد اصلی را متوجه کسانی میدانم که نشستهاند و فقط نگاه میکنند و جوانترهایی به هر دلیلی کارهایی میکنند که هنوز نمیدانیم این کارها چقدر دیده میشود، چقدر مفید است و چقدر در ادامه به روشن بودن چراغ تئاتر کمک میکند. به عقیده من صرف اینکه سالن تماشاخانهای روشن شود، بهمعنی روشن شدن چراغ تئاتر نیست. چنین کاری به ایدههای خلاق نیاز دارد و حمایت، نه حرکتهای انتحاری که معلوم نیست چگونه و چطور باید آن را برداشتن قدمهای بزرگ در دل این روزها لقب داد.»
سینمای جهان، آلن پارکر را هم از دست داد
راوی غیرمتعارفترین داستانها خاموش شد
وصال روحانی
خبرنگار
آلن پارکر، سینماگر برجسته انگلیسی و خالق کارهای تحسین شدهای مثل «قطار اکسپرس نیمه شب» محصول 1978 و «میسیسیپی در آتش» محصول 1988 جمعه شب در جنوب لندن و در 76 سالگی بر اثر کسالتی که هنوز چند و چون آن به درستی اعلام نشده، چشم از جهان فرو بست.
یکی از ویژهترین استعدادهای فیلمسازی 50 سال اخیر دنیا به واقع فقط دو کار عمده برای سینمای بریتانیا ساخت که «باگزی مالون» (1976) و نسخه تصویری آلبوم «دیوار» گروه موسیقی پینگ فلوید (1982) بودند و با وجود این، به سبب شهرت فراوانش در آن سوی مرزها و همکاریهای پرشمارش با هالیوود در سال 1998 به پست مهم ریاست انستیتوی فیلم بریتانیا (BFI) منصوب شد و از هر فرصتی برای انتقاد شدید از سیاستگذاریهای سینمایی در کشور زادگاهش سود جست و اکثر فیلمهای بریتانیایی را فاقد جذابیتهای لازم و بدون کشش برای عوام توصیف میکرد.
پارکر ژانرهای مختلف سینمایی را تجربه کرد و فیلم مشهور و موزیکال و
پر سروصدای «شهرت» محصول 1980 که پیرامون زندگی و برنامههای یک گروه جوان موسیقی در شهر نیویورک بود، از پیامدهای بارز چنین رویکردی به حساب میآید. پارکر در سال 1984 «بردی» را رو کرد که براساس رمانی از ویلیام وارتون ساخته شد و درباره پسری بود که دائماً به زندگی در کنار موجودات غیرمتعارف و حتی ماوراءالطبیعه فکر میکرد. «قلب فرشتهای» در سال 1987 با بازی میکی رورک و رابرت دونیرو در نقشهای اصلی تمی جنایی داشت اما از روابطی
غیر عادی و خطرناک شکل میگرفت که فقط در فیلمهای پارکر میشد آن را سراغ گرفت. به جبران آن، پارکر در سال 1988 «میسیسیپی در آتش» را روانه بازار کرد که با بازی جین دواکمن در نقش اصلی، ستیزهای خونبار تبعیض نژادی را در ایالات جنوبی امریکا به تصویر میکشید و کاندیدای چندین جایزه اسکار شد و بسیار بیشتر از کارهای قبلی او توانست عوام را جذب خود کند.
با این مدیران نمیشود کار کرد
کار در هالیوود طبعاً پارکر را بیش از پیش به سوی فیلمهایی از این قبیل سوق داد و موزیکال «اویتا» درباره زندگی اوا پرون همسر خوان پرون رئیس جمهوری نظامی پیشین آرژانتین در سال 1996 نیز پیامد چنین الزامی بود، هر چه بود تمهای موزیکال جزئی تقریباً ثابت از فیلمهای او بودند و حتی در «باگزی مالون» که مضمون گانگستری ملایم و مفرحی داشت، آواهای پل ویلیامز پرطرفدار بود که داستان را دیکته و ماجراها را تشریح میکرد. پارکر که کارش را با ساخت فیلمهای کوتاه تبلیغاتی تلویزیونی شروع کرد و خودش همیشه میگفت تنها راه ورودش به عرصه ساخت فیلمهای بلند، تدوین و ارائه همین آثار کوتاه بوده، در عمل با پایمردی در این زمینه راه نسلهای بعدی سینماگران بریتانیایی را هم برای اوجگیری و کوچ به هالیوود هموار کرد و آدریان لین، هیو هاوسون و برادران اسکات (ریدلی و تونی) از آن قبیل بودند که مثل پارکر ابتدا تیزرهای بازرگانی کوتاه ساختند و سپس دستشان به مصادیق بزرگتر و تشکیلات هالیوودی گره خورد، پارکر بیشتر از 14 فیلم بلند نساخت زیرا معتقد بود قدرت مدیران اجرایی استودیوها به حدی رسیده که آزادی عمل و حیطه اختیارات کارگردانان را بسیار کاهش داده و عصر کارگردان محوری بجز برای عدهای معدود مانند وودی آلن و استیون اسپیلبرگ پایان یافته است. فیلمهای او کاندیدای جوایز متعددی شدند و برخی را هم بردند اما اسکار و گلدن گلوب هرگز توسط خود او صید نشدند و به این بسنده کرد که جایزه خدمات تمام عمر را از اتحادیه کارگردانان بریتانیا در سال 1998 دریافت دارد و چهار سال بعد از آن نشان شوالیهگری و عنوان «sir» را هم از دولت بریتانیا بگیرد.
جلوی رویت را به دقت ببین
پارکر در سال 2003 در یک جلسه عمومی انستیتوی فیلم بریتانیا که مبنای اصلی آن بحث درباره فیلم آخرش («زندگی دیوید گیل» با بازی کوین اسپیسی در نقش اصلی) بود، خطاب به حضار گفت: «اولین وظیفه یک کارگردان پیدا کردن جادو در روابط انسانها و انتقال این احساس به بینندههای آثارش از طرق مختلف است/ اشتباه ما کارگردانها این است که چنان اسیر افکار خویش برای یافتن این جادو هستیم که فراموش میکنیم گاهی اشیا و چیزهایی روبهروی چشممان از افکار داخل مغزمان رازگونهتر و جذابتر است.» این اتهام به پارکر بارها وارد شد که بسیاری از مضامین فیلمهایش عامهپسند و قابل لمس نیستند اما او ذاتاً نمیخواست که چنین باشد و جنجالهای برخاسته از موضوعات غیرمتعارف برخی فیلمهایش منجمله «خاکستر آنجلا» محصول 1999 و پیرامون حقوق پایمال شده و آزادیهای نادیده گرفته شده در سرزمین ایرلند بر شدت این قضیه میافزود. با این حال پارکر فیلمسازی بود که بر عصر و زمانه خود تأثیری شگرف گذاشت و بیگمان نسلهای بعدی هنر سینما و دوستداران وی نیز سالها از این اندیشهها تغذیه و ارتزاق خواهند کرد. پارکر در حالی وداعی ابدی با هنر دوستان داشت که پنج فرزند و 7 نوه از خود بهجا گذاشت که هیچیک بهطور خاص در سینما ندرخشیدهاند.
خط خبر
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با دبیر و شورای مدیران جشنواره تئاتر مقاومت دیدار و گفتوگو کرد. سید مجتبی حسینی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این جلسه گفت: «ملت ما همیشه در همه صحنهها ابتکار عمل مثالزدنی از خود نشان داده و توانستهاست از سختترین مشکلات و صعبالعبورترین راهها به سلامت گذر کند. جشنواره تئاتر مقاومت باید این غیرت و حمیّت ملی را در صحنه تئاتر، با بیان اثربخش و زیبای هنر به جامعه ارائه دهد.» در این دیدار قادر آشنا، مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی با قدردانی از زحمات دستاندرکاران و بانیان این جشنواره مهم ملی، بر لزوم همکاری اداره کل هنرهای نمایشی با جریان تئاتر مقاومت در کشور تأکید کرد. نامزدهای نخستین جایزه سرو ویژه تقدیر از فعالان حوزه تئاتر مقاومت هم دیروز معرفی شدند./ایسنا
پیکر خسرو سینایی (کارگردان سینمای ایران) در قطعه هنرمندان و بدون مراسم تشییع به خاک سپرده شد. با توجه به شرایط موجود و دوران پیک کرونا، تدفین پیکر کارگردان «عروس آتش» بدونم مراسم رسمی در کنار محمدعلی کشاورز انجام شد. / خبر آنلاین
فیلم «سرکوب» ساخته رضا گوران در جشنواره فیلم یونیورسال در جمع پنج نامزد جایزه بهترین فیلم بلند خارجی قرار گرفت. این فیلم که تاکنون در بخش مسابقه جوایز آسیا-پاسیفیک در استرالیا و جشنوارههای فیلم ایرانی در استرالیا، سیروس در کانادا و آسیا-پاسیفیک در ماکائوی چین شرکت کرده است، در نخستین حضورش در ایالات متحده، در جشنواره فیلم یونیورسال، نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی شد. مجموعهای از ۹ فیلم کوتاه، داستانی و مستند ایرانی در جشنواره فیلم مستقل یونیورسال امریکا به روی پرده می روند./ایلنا
سریال «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) در یک نظرسنجی به عنوان بهترین سریال قرن بیست و یکم انتخاب شد. در این فهرست سریالهای محبوب برکینگ بد، چرنوبیل، استرنجر تینگز، دکتر هو و شرلوک نیز حضور داشتند که همگی در پنج ردیف اول جای گرفتند./ایرنا
فراخوان نخستین جشنواره عکاسی «پلاک ۱۱۰» با موضوع عکاسی سردرهای نوشتاری یا تصویری با مضامین امام علی(ع) روز یکشنبه در آستانه عیدسعید غدیر اعلام شد. این جشنواره در دو بخش عکاسی حرفهای و عکاسی با تلفن همراه برگزار میشود و حضور همه علاقهمندان بزرگسال در آن آزاد است. شرکتکنندگان در بخش آزاد و حرفهای از ۱۸ مرداد تا ۳۰ مهرماه مهلت دارند حداکثر پنج عکس سیاه و سفید یا رنگی به صورت پانوراما و تکنیک «HDR» از طریق شماره واتس اپ ۰۹۰۲۵۸۰۰۳۸۸ و نشانی پست الکترونیک Golestan.farhangsara@gmail.com به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند./ایرنا
نمایندگان مجلس شورای اسلامی ناظران مجلس در شورای نظارت بر عملکرد سازمان صدا و سیما را انتخاب کردند. بیژن نوباوه وطن نماینده مردم تهران و احسان قاضیزاده هاشمی نماینده مردم مشهد در مجلس به ترتیب با ۱۴۲ و ۱۱۴ رأی از مجموع ۲۲۰ رأی اخذ شده به عنوان ناظران مجلس در شورای نظارت بر صداوسیما انتخاب شدند./تسنیم
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
فروش خوب 62 اثر در 2 روز
-
انتحار یا ریسکپذیری
-
راوی غیرمتعارفترین داستانها خاموش شد
-
خط خبر
اخبارایران آنلاین