دور پنجم مذاکرات ایران و عربستان که قرار بود چهارشنبه هفته جاری برگزار شود، تعلیق شد
سعودی در باتلاق خودساخته
گروه سیاسی/ پنجمین دور مذاکرات تهران و ریاض که بنا به اعلام فؤاد حسین، وزیر خارجه عراق قرار بود چهارشنبه هفته جاری در بغداد برگزار شود، روز گذشته بر اساس تصمیم تهران معلق شد؛ تصمیمی که به نظر میرسد در پرتو سیاستهای کجدار و مریز ریاض و ماجراجوییهای تمامنشدنی بن سلمان، ولیعهد سعودی در منطقه و نسبت به ایران، اتخاذ شده است.
رابطه دیپلماتیک ایران و عربستان در دی ماه ۱۳۹۴ و پس از حکم مقامهای سعودی به اعدام «شیخ نمر باقر النمر»، روحانی شیعه متوقف شد و در ماههای اخیر در حالی که تصور میشد ارادهای برای ترمیم این رابطه شکل گرفته است، مذاکراتی در سطوح بالای دو کشور آغاز شد.
تهران و ریاض در شرایطی طی ماههای اخیر دور تازهای از گفتوگوها را آغاز کردهاند که گرچه راهکار کاستن از تنشها در رابطه دوجانبه و مسائل منطقه را جستوجو میکند، اما مقامهای سعودی در عمل نشان دادهاند نیت جدی برای دست کشیدن از سیاست غیریتسازی و تقابلجویی با ایران ندارند. آن هم در شرایطی که تقریباً این واقعیت نمایان شده که ریاض به واسطه سیاستهای تقابلجویانه خود در منطقه حاصلی جز شکست و ناکامی را تجربه نکرده است.
سعودی در باتلاق تکیه به غرب
روی خوش به مداخله کشورهای صاحب قدرت خارج از منطقه که همواره منافع خود را به واسطه فراهم آمدن زمینه رقابتهای تسلیحاتی و به جیب زدن دلارهای نفتی در تقویت اختلافات و تنشهای این منطقه یافتهاند، صفبندیهای کاذب و ایجاد گسلهای تنشزا در منطقه از جمله رفتارهای ماجراجویانه ولیعهد سعودی بوده که در سالهای اخیر تا پای خوشرقصی در بازار شناور نفت هم پیش رفته و امنیت انرژی و منطقه را گروگان همپیمانی پوشالی ریاض و واشنگتن کرده است.
این قرابت، داروی توهمزایی بود که بر تندی مواضع و اظهارات مقامات عربستان از جمله محمد بن سلمان علیه ایران میافزود، و در راستای منافع شرکای غربی برآورد میشد. در چنین شرایطی نتیجه اعتماد به نفس بیپشتوانه ریاض چیزی نبود جز حرکات ایضایی که بعضاً به افتضاحی در سیاست بینالملل تبدیل شد.
تحریم همهجانبه قطر و تلاش برای تبدیل تنشهای داخلی کشورهای درگیر بحران به نمایشی علیه ایران از جمله این اقدامات بود. شاید در همراهی عربستان با امریکا برای تشدید تحریمهای نفتی ایران، تنها میشد به دلایلی همچون کمک دونالد ترامپ به بن سلمان برای عبور از رسوایی قتل وحشیانه جمال خاشقجی، اجبار سعد حریری به استعفا و دستگیریهای خودسرانه شاهزادگان آل سعود و تجار ثروتمند ساکن عربستان سعودی استناد کرد، اما حالا مشخص شده که زمینگیر شدن ریاض در جدالهای فرسایشی منطقه با اتکا بر سلاحهای امریکایی، انگلیسی و فرانسوی، نتیجه توهم قدرت و بلندپروازیهای ولیعهد ماجراجویی است که حالا باید برای ناکامیهای خود چارهاندیشی کند.
خاصه آنکه به نظر میرسید با مجبور شدن امریکا به ترک منطقه، دیگر سعودیها نمیتوانستند در پیگیری سیاست بحرانساز خود به رهبران خود در واشنگتن دل خوش کنند.
تداوم یک سیاست شکستخورده
در حالی که به نظر میرسید عربستان باید به ضرورت، بر رویکرد منطقهای خود ملاحظهای دوباره داشته باشد، خبر رسیده که این کشور حکم اعدام 81 نفر را در یک روز به اتهام تروریسم و عقاید انحرافی صادر کرده است که نیمی از آنها شیعیان بودهاند. درست در بحبوحه چنین فضای پرتنشی، ریاض در رویارویی با ایرانی که در زمین منطقه دست بالا را پیدا کرده و در آستانه حل چالشهای فراروی برجام قرار گرفته است، واکنشی در امتداد سیاست خارجی ماجراجویانهاش بروز داده است.
حمایت عربستان از مواضع امریکا در مذاکرات هستهای، طرح ادعاهایی پیرامون لزوم مشارکت کشورهای عربی در مذاکرات احیای برجام، تکرار اتهاماتی درباره ماهیت فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران و همچنین رایزنی با مقامهای غربی پیرامون مذاکرات وین با هدف ایجاد فشار جهت توجه به ملاحظات ادعایی این کشور در توافق احتمالی از جمله اقداماتی بوده که سعودیها با هدف تحت تأثیر قرار دادن تحولات مربوط به ایران در دستور کار خود قرار دادهاند.
اقداماتی که سمت و سوی آن چندان فارغ از رویکردی نیست که مقامهای رژیم صهیونیستی نیز نسبت به مذاکرات و در قبال ایران در پیش گرفتهاند و تاکنون هم از آن طرفی نبستهاند.مجموع این تحولات نشان میدهد که چرا تهران به رغم مواضع اعلامی عربستان برای ضرورت گفتوگو با ایران و از سر گذراندن تجربه چندین دور مذاکره به میزبانی بغداد، تصمیم به تعلیق مذاکرات گرفته است.
به نظر میرسد تنها با زدوده شدن توهم و حاکم شدن عقلانیت بر رهبران سعودی و درک واقعیات تحولات منطقه میتوان امیدوار بود که اراده عربستان برای ترمیم رابطه با تهران پدیدار شود؛ خاصه آنکه این طرف سعودی است که برای نجات خود از باتلاق خودساخته در منطقه، نیازمند گفتوگو با ایران است.
رابطه دیپلماتیک ایران و عربستان در دی ماه ۱۳۹۴ و پس از حکم مقامهای سعودی به اعدام «شیخ نمر باقر النمر»، روحانی شیعه متوقف شد و در ماههای اخیر در حالی که تصور میشد ارادهای برای ترمیم این رابطه شکل گرفته است، مذاکراتی در سطوح بالای دو کشور آغاز شد.
تهران و ریاض در شرایطی طی ماههای اخیر دور تازهای از گفتوگوها را آغاز کردهاند که گرچه راهکار کاستن از تنشها در رابطه دوجانبه و مسائل منطقه را جستوجو میکند، اما مقامهای سعودی در عمل نشان دادهاند نیت جدی برای دست کشیدن از سیاست غیریتسازی و تقابلجویی با ایران ندارند. آن هم در شرایطی که تقریباً این واقعیت نمایان شده که ریاض به واسطه سیاستهای تقابلجویانه خود در منطقه حاصلی جز شکست و ناکامی را تجربه نکرده است.
سعودی در باتلاق تکیه به غرب
روی خوش به مداخله کشورهای صاحب قدرت خارج از منطقه که همواره منافع خود را به واسطه فراهم آمدن زمینه رقابتهای تسلیحاتی و به جیب زدن دلارهای نفتی در تقویت اختلافات و تنشهای این منطقه یافتهاند، صفبندیهای کاذب و ایجاد گسلهای تنشزا در منطقه از جمله رفتارهای ماجراجویانه ولیعهد سعودی بوده که در سالهای اخیر تا پای خوشرقصی در بازار شناور نفت هم پیش رفته و امنیت انرژی و منطقه را گروگان همپیمانی پوشالی ریاض و واشنگتن کرده است.
این قرابت، داروی توهمزایی بود که بر تندی مواضع و اظهارات مقامات عربستان از جمله محمد بن سلمان علیه ایران میافزود، و در راستای منافع شرکای غربی برآورد میشد. در چنین شرایطی نتیجه اعتماد به نفس بیپشتوانه ریاض چیزی نبود جز حرکات ایضایی که بعضاً به افتضاحی در سیاست بینالملل تبدیل شد.
تحریم همهجانبه قطر و تلاش برای تبدیل تنشهای داخلی کشورهای درگیر بحران به نمایشی علیه ایران از جمله این اقدامات بود. شاید در همراهی عربستان با امریکا برای تشدید تحریمهای نفتی ایران، تنها میشد به دلایلی همچون کمک دونالد ترامپ به بن سلمان برای عبور از رسوایی قتل وحشیانه جمال خاشقجی، اجبار سعد حریری به استعفا و دستگیریهای خودسرانه شاهزادگان آل سعود و تجار ثروتمند ساکن عربستان سعودی استناد کرد، اما حالا مشخص شده که زمینگیر شدن ریاض در جدالهای فرسایشی منطقه با اتکا بر سلاحهای امریکایی، انگلیسی و فرانسوی، نتیجه توهم قدرت و بلندپروازیهای ولیعهد ماجراجویی است که حالا باید برای ناکامیهای خود چارهاندیشی کند.
خاصه آنکه به نظر میرسید با مجبور شدن امریکا به ترک منطقه، دیگر سعودیها نمیتوانستند در پیگیری سیاست بحرانساز خود به رهبران خود در واشنگتن دل خوش کنند.
تداوم یک سیاست شکستخورده
در حالی که به نظر میرسید عربستان باید به ضرورت، بر رویکرد منطقهای خود ملاحظهای دوباره داشته باشد، خبر رسیده که این کشور حکم اعدام 81 نفر را در یک روز به اتهام تروریسم و عقاید انحرافی صادر کرده است که نیمی از آنها شیعیان بودهاند. درست در بحبوحه چنین فضای پرتنشی، ریاض در رویارویی با ایرانی که در زمین منطقه دست بالا را پیدا کرده و در آستانه حل چالشهای فراروی برجام قرار گرفته است، واکنشی در امتداد سیاست خارجی ماجراجویانهاش بروز داده است.
حمایت عربستان از مواضع امریکا در مذاکرات هستهای، طرح ادعاهایی پیرامون لزوم مشارکت کشورهای عربی در مذاکرات احیای برجام، تکرار اتهاماتی درباره ماهیت فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران و همچنین رایزنی با مقامهای غربی پیرامون مذاکرات وین با هدف ایجاد فشار جهت توجه به ملاحظات ادعایی این کشور در توافق احتمالی از جمله اقداماتی بوده که سعودیها با هدف تحت تأثیر قرار دادن تحولات مربوط به ایران در دستور کار خود قرار دادهاند.
اقداماتی که سمت و سوی آن چندان فارغ از رویکردی نیست که مقامهای رژیم صهیونیستی نیز نسبت به مذاکرات و در قبال ایران در پیش گرفتهاند و تاکنون هم از آن طرفی نبستهاند.مجموع این تحولات نشان میدهد که چرا تهران به رغم مواضع اعلامی عربستان برای ضرورت گفتوگو با ایران و از سر گذراندن تجربه چندین دور مذاکره به میزبانی بغداد، تصمیم به تعلیق مذاکرات گرفته است.
به نظر میرسد تنها با زدوده شدن توهم و حاکم شدن عقلانیت بر رهبران سعودی و درک واقعیات تحولات منطقه میتوان امیدوار بود که اراده عربستان برای ترمیم رابطه با تهران پدیدار شود؛ خاصه آنکه این طرف سعودی است که برای نجات خود از باتلاق خودساخته در منطقه، نیازمند گفتوگو با ایران است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه