بررسی چرایی پاسخ ایران به جنایت رژیم صهیونیستی در سوریه

موشک جواب موشک


عماد هلالات  
پژوهشگر
حوزه روابط بین‌الملل
تـــحــــولات و رویــــــــداد‌های مختلف کنونی جهان به گونه‌ای است که می‌توان آنها را در یک به هم پیوستگی تحلیل کرد. رویداد‌ها و تحولاتی که هرچند در مناطق و جغرافیای مختلف به وقوع می‌پیوندد، اما یک پیوستگی به هم دارند که نشان دهنده آن است که نمی‌توان آنها را جدا از یکدیگر واکاوی کرد. بر این اساس تحولات جاری منطقه غرب آسیا را نمی‌توان جدا از تحولات و رویداد‌های جاری در ساحت بین‌الملل بررسی و واکاوی کرد. در مورد پاسخ جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی هم این گزاره صادق است. رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا تنها کشوری است که دارای زراد خانه‌های هسته‌ای است و صهیونیست‌ها همواره برای حفظ برتری هسته‌ای خود نسبت به کشورهای این منطقه تلاش می‌کنند. عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی از جمله اردن و مصر و در سال‌های اخیر با کشورهای حوزه خلیج فارس، اطمینان کامل را به صهیونیست‌ها داده است که این رژیم‌ها هیچ‌گونه خطری در حوزه هسته‌ای برای صهیونیست‌ها ندارند و تنها ایران هسته‌ای معضل بزرگ رژیم صهیونیستی است.رژیم صهیونیستی در چهارچوب دکترین امنیتی خود، سیاست هسته‌ای را نیز گنجانده است و مطابق آن استفاده از تسلیحات هسته‌ای در صورت به خطر افتادن موجودیت خود را ضروری می‌داند. در این راستا، سران رژیم صهیونیستی برنامه هسته‌ای ایران را غیرصلح‌آمیز می‌دانند و همواره تلاش کرده‌اند برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را نیز در راستای اهداف نظامی و در نتیجه تحقق حذف اسرائیل از نقشه جغرافیا جلوه دهد. از نگاه صهیونیست‌ها که مبنای شکل‌گیری دکترین امنیتی خود را بقای اسرائیل می‌دانند، علاوه بر تلاش برای ترغیب جامعه بین‌الملل به تحریم اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک ایران، همواره تهدید به حمالت پیشدستانه علیه تأسیسات هسته‌ای آن کرده‌اند.
با آغاز گفت‌و‌گوهای ایران و غرب برای حل و فصل برنامه هسته ایران، رژیم صهیونیستی همواره به‌عنوان مانع بزرگ محقق شدن مذاکرات هسته‌ای نقش ایفا می‌کرد. این رژیم حتی اختلاف نظرهایی با تنها متحد اصلی خود یعنی امریکا، درباره برنامه هسته‌ای ایران دارد و راهکار دیپلماتیک برای پایان دادن به برنامه هسته‌ای ایران را همواره غیر سودمند می‌داند. با روی کار آمدن دولت فعلی جمهوری اسلامی و پیروی نکردن از سیاست‌های غلط دولت قبلی، صهیونیست‌ها به تکاپوی بیشتری نسبت به برنامه هسته‌ای ایران افتادند.صهیونیست‌ها از یک طرف با رویکرد جدی ایران در مذاکرات هسته‌ای جاری در وین متعجب هستند و گمان نمی‌کردند که دولت فعلی ایران و تیم فعلی حاضر در مذاکرات، قدرت چانه زنی بالایی داشته باشد. از سوی دیگر صهیونیست‌ها از پیشرفت مجدد برنامه هسته‌ای ایران بیمناک هستند، بخصوص آنکه تغییر دولت و عدم اجازه به آژانس برای بازرسی‌های مجدد، باعث شده است که صهیونیست‌ها نسبت به غنی‌سازی ایران تا 60 درصد به وحشت بیفتند. مسأله‌ای که باعث شده است این رژیم دو استراتژی را در برابر برنامه هسته‌ای ایران به کار بگیرد؛ مذاکره با امریکا و کشور‌های اروپایی برای عدم قبول پیش‌نویس‌های ایران و شکست مذاکرات (سفر رئیس موساد و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به امریکا در همین راستا است).
تهدید به خرابکاری‌های هسته‌ای و هدف قرار دادن گروه‌های محور مقاومت و نیروهای ایرانی در سوریه
صهیونیست‌ها استراتژی‌های بالا را دستور کار خود برای به شکست کشاندن مذاکرات هسته‌ای قرار داده‌اند. با آغاز مذاکرات هسته‌ای در آذرماه، وزیر جنگ و رئیس دستگاه موساد سفر دو روزه به ایالات متحده داشته و در این سفر به‌دنبال متقاعد کردن امریکایی ها برای عدم باج دادن به جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته‌ای بودند. در این سفر صهیونیست‌ها ادعا کرده بودند که اطلاعات جدیدی از برنامه هسته‌ای ایران دارند، اطلاعاتی که باعث می‌شود امریکایی‌ها در مذاکره با ایران تجدید نظر کنند. هرچند بعد از این گفت‌و‌گوها امریکایی‌ها سخن از تمام گزینه‌های روی میز می‌کردند، اما باز هم دیپلماسی را تنها گزینه پیش رو برای حل و فصل برنامه هسته‌ای ایران می‌دانند.حال با شکست استراتژی اول صهیونیست‌ها در مذاکرات هسته‌ای، این رژیم، استراتژی دوم خود را به کار گرفت و با این استراتژی و با چراغ سبز ایالات متحده (عامل خارجی)در تاریخ 16 اسفند سال‌جاری پایگاه تیفور سوریه مقر حضور مستشاران ایرانی را هدف قرار داد. این درحالی است که بعد از پاسخ جمهوری اسلامی به حمله رژیم صهیونیستی در سال 1397، دولت صهیونیستی، هیچ گاه به خود اجازه تعدی به منافع ایران در سوریه را نداشت. در نتیجه می‌توان گفت بین تحولات جاری بین‌الملل بخصوص بحران اوکراین، مذاکرات هسته‌ای و حمله صهیونیست‌ها به پایگاه تیفور یک پیوستگی وجود دارد. صهیونیست‌ها گمان می‌کردند که با توجه به درگیری کشورهای مختلف در بحران اوکراین و مذاکرات هسته‌ای، جمهوری اسلامی همانند قبل، راهبرد صبر استراتژیک را به کار خواهد گرفت و هیچ پاسخی به جنایات صهیونیست‌ها نخواهد داد. حال سؤال اصلی این است که با وجود بحران در نظام بین‌الملل و مذاکرات هسته‌ای چرا جمهوری اسلامی در کوتاه‌ترین زمان ممکن و درجای مناسب پاسخ رژیم صهیونیستی را داد؟
برای پاسخ به این سؤال باید واکنش جمهوری اسلامی را در سه سطح تحلیل و ارزیابی کرد؛
سطح تحلیل اول(داخلی): طبق ارزیابی‌های صورت گرفته و از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور نسبتاً از یک ثبات نسبی برخوردار است. طبق نظر سنجی‌های معتبر صورت گرفته در داخل و خارج دولت منتخب در بین مردم از رضایت مطلوبی برخوردار است و سطح اعتماد مردم به دولت نسبت به سال‌های گذشته و دولت قبل بسیار افزایش پیدا کرده است. بین تمامی نهادها و ارگان‌های نظام با دولت هماهنگی وجود دارد و بازخورد این هماهنگی در داخل بسیار مشهود است. این امر باعث شده است که هر گونه رفتار و کنش و واکنش جمهوری اسلامی در ساحت منطقه‌ای و بین‌المللی همراه با یک پشتوانه مردمی باشد.سطح تحلیل دوم (منطقه‌ای): در حوزه منطقه‌ای از زمان روی کار آمدن دولت فعلی، با شعار اولویت دادن به همسایگان، روابط ایران با کشورهای همسایه در شرایط بسیار مطلوبی قرار دارد. عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، سفر رئیس جمهور به روسیه، سفر رئیس جمهور به قطر و سفرهای مختلف وزیر امور خارجه به کشورهای همسایه گواه این امر است. مدیریت بحران افغانستان توسط جمهوری اسلامی، پیشروی‌های انصارالله در یمن و تثبیت موقعیت خود، ثبات نسبی دولت بشار اسد، افزایش چشمگیر قدرت مقاومت فلسطین بخصوص در طول جنگ 11 روزه اخیر، مسأله خروج امریکا از منطقه و... همه و همه باعث شده است که در سطح منطقه‌ای جمهوری اسلامی در شرایط مطلوبی قرار بگیرد و کنش و واکنش و رفتارهای آن در سطح منطقه همراه با پشتوانه باشد.
سطح تحلیل سوم (بین‌الملل): دردولت سیزدهم موضوع مذاکرات هسته‌ای به‌عنوان یک مسأله ثانویه انگاشته می‌شد و خنثی‌سازی تحریم در صدر کار دولت سیزدهم قرار گرفت. این امر باعث شد که یک تغییر رویکرد در جمهوری اسلامی نسبت به دولت قبل ایجاد شود. از سویی دیگر دولت مذاکرات هسته‌ای در وین را به‌صورت جدی دنبال می‌کرد و به‌دنبال این است که رفع تحریم‌ها صورت بگیرد. روابط ایران در ساحت بین‌الملل توازنی بین شرق و غرب برقرار کرده است و هرچند روابط ایران با روسیه و چین گسترده شده است (که البته دلیل آن را می‌توان در بدعهدی غربی‌ها ارزیابی کرد) اما ایران به‌دنبال توازن در روابط خود است.تحولات جاری در نظام بین‌الملل هم حاکی از یک پیچ تاریخی جهانی است. در این پیچ تاریخی دیگر ایالات متحده به‌عنوان هژمون نظام بین‌الملل ایفای نقش نخواهد کرد و قدرت‌های مختلف دیگر در یک نظام چند قطبی نقش‌آفرینی می‌کنند، تحول معنایی جدید در حال شکل‌گیری است که ایران در بخشی از این پیچ تاریخی جهان قرار دارد.در نتیجه می‌توان گفت برآیند سه سطح تحلیل این است که ایران در شرایطی قرار گرفته است که بر سر مسائل امنیتی خود هیچ گونه مماشاتی نخواهد کرد و با هرگونه عامل ناامنی برای منافع در جغرافیای مختلف پاسخ خواهد داد. امری که در تحولات اخیر قره باغ و برگزاری رزمایش اقتدار خود را نشان داد. حمله بامداد یکشنبه به پایگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی در اقلیم کردستان را هم باید در همین راستا تحلیل کرد و این می‌تواند پیامی برای تمامی کشورهای منطقه و مذاکرات هسته‌ای باشد که ایران مسائل امنیتی خود را جداگانه از هر مسأله‌ای دیگر حل و فصل خواهد کرد.
سخن پایانی
تحولات نظام بین‌الملل به گونه‌ای است که نشان از دگرگونی در ساحت قدرت‌های مادی و معنوی دارد که طبیعتاً تحولات به مناطق مختلف هم سرریز خواهد کرد. رژیم صهیونیستی به‌دنبال این بود که با استفاده از تحولات پیش آمده، استراتژی‌های خود را علیه ایران پیاده‌سازی کند. اما پاسخ جمهوری اسلامی به گونه‌ای بود که محاسبات غلط رژیم صهیونیستی را نشان داد. همچنین این پیام را به طرف‌های غربی و ایالات متحده رساند که در ایران بر سر پاسخ به هرگونه ناامنی و جنایتی یک اتفاق نظر وجود دارد.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7872/3/606887/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها