گزارش «ایران» از روند هدایت تحصیلی نامتوازن و نمرهگرایی در سیستم آموزشی کشور
تحصیل ناموزون
اکرم رضایی ثانی
خبرنگار
با روند اجرای مصوبه کنکور 1402 و اهمیت سوابق تحصیلی گمانه زنیها برای استقبال از مدارس سمپاد که ذیل مدارس دولتی قرار میگیرند و مدارس غیردولتی جهت ورود آسانتر به دانشگاههای برتر کشور و همچنین کسب نمرات بالا و تأثیر قطعی آن در کنکور وجود دارد. البته که راه یافتن به مدارس سمپاد و حتی مدارس غیردولتی خاص، قواعد خاص خود را دارد و دانشآموزان پایه ششم باید از سد آزمون ورودی آن بگذرند، اما این نمره در دوران تحصیل است که زین پس میتواند نقش بسزایی در پذیرش داوطلبان در کنکور داشته باشد. نکته قابل توجه این است که چندین سال قبل، بهدلیل کاهش استرس کودکان، اهمیت پیدا کردن رسالت مدرسه که تربیت و پرورش در کنار آموزش و یادگیری است و انگ نخوردن به کودکان بابت نمرات و دوری از حافظه محوری، نمرهها از 6 پایه ابتدایی حذف و ارزشیابی کیفی و توصیفی به این امید که نمرهگرایی در مدرسه افت کند اولویت آموزش و پرورش شد. اما عدم تسری این سیاست به دورههای بعدی در حال حاضر یک دوپارگی را در سیستم آموزشی ایجاد کرده است. هدایت تحصیلی اولین فرایند نمره گرایی سیستم آموزشی بعد از دوره دبستان است. هدایت تحصیلی که قرار بود بیشتر رغبت دانشآموزان و استعداد آنها را برای ورود به رشتههای تجربی، ریاضی، انسانی، فنی و حرفهای و... و در نهایت انتخاب شغل بسنجد و به دوش بکشد، عملاً طی سالهای اخیر تنها ملاک خود را نمره گذاشته است. آزمونهای رغبت سنجش و نظر مشاوران مدارس تقریباً در هدایت تحصیلی نقشی ندارد و استعدادیابی نیز در هیچ بخشی از کارنامه تحصیلی دانشآموزان بهصورت جدی درج نمیشود که مبنا قرار بگیرد. این در حالی است که قرار بود طرح شهاب که شناسایی و هدایت استعدادهای دانشآموزان است به هدایت تحصیلی وصل شود. آنچه در عمل در حال رخ دادن است این است که دانشآموزانی که 6 سال ارزشیابی کیفی توصیفی شدهاند و خبری از نمره ندارند در متوسطه اول برای رسیدن به رشتههای پرطرفدار باید نمرات بالا بگیرند و حالا برای رسیدن به رشتههای مطلوب دانشگاهی نیز باید در متوسطه دوم هم دنبال 25 صدم نمره باشند. از اینها گذشته سالهاست مشکلات هدایت تحصیلی و نبود ظرفیت یا شکایتهای دانشآموزانی که پشت صف رشتههای مورد علاقهشان مهر برگشت به سمت هدایت اجباری میخورند، مطرح میشود و این مشکلات تا هفتهها پس از شروع سال تحصیلی نیز ادامه دارد.
دکتر عزت الله فولادی از کارشناسان عالی وزارت آموزش و پرورش که سوابق مختلفی از جمله معاون دفتر مطالعات و استانداردسازی منابع پرورشی، سرپرست دفتر مشاوره تربیتی، معاون دفتر امورمناطق کمتر توسعهیافته وعشایر کشور و همچنین مدیر کمیسیون راهبری تحول بنیادین شورای عالی آموزش وپرورش را در کارنامه خود دارد در گفتوگو با «ایران» بیان می کند: اگر بر اصطلاح هدایت دقیق شویم، موضوع عمیق و حساس است، شناخت و اطلاعات کافی برای هدایت یک فرد به سوی آیندهای دور مسؤلیت سترگی است. اصولاً هدایت خاستگاه دینی دارد و از سوی خداوند اعمال میشود(این واژه بار معنایی گسترده و مستقیمی دارد)، اما در راهنمایی و مشاوره بهعنوان دانشی یاورانه، مشاور با محدودیتهای انسانی خویش به مراجعان کمک میکند تا خود مسیر بهتری را برگزینند. از آنجا که بعضاً دانشآموختگان در جایگاه متناسب با رشته تحصیلی خود قرار نمیگیرند در فرایندهای شغلی، اجتماعی و مدیریتی کشور با چالش کارآمدی مواجه هستیم. به تعبیر دیگر آنها در جایگاههایی قرار میگیرند که به مبانی حرفهای مشاغل اشراف و توجه کافی ندارند و این فرایند خسارتهای مادی و معنوی را برای کشور به دنبال دارد؛ باید راهنمایی و مشاوره تحصیلی و شغلی بهویژه مشاوره مدرسه را جدی گرفت.
فولادی میگوید: در حال حاضر هدایت تحصیلی مبتنی بر نمره و محدودیتهاست که موجب اجبار میشود نه اینکه مشاور مشکلی داشته باشد. حرفه مشاوره مدرسه به دانشآموز یا هر فرد دیگری(مثلاً والدین) کمک میکند تا او با آگاهی و شناخت بیشتر تصمیم بگیرد. طبق نگاه شهید بهشتی انتخاب باید آگاهانه و آزادانه باشد البته این با محدودیتهای منابع ما تعارض پیدا میکند. از طرف دیگر باید وزارت آموزش و پرورش سیاستهای توزیع متوازن شاخهها و رشتهها را تهیه کند و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش برساند ولی ما طی این سالها میبینیم که چنین کاری انجام نشده است.
مفهوم مشاوره در مقطع متوسطه اول کمرنگ شده است
فولادی در واکنش به ضرورت تغییر در روند هدایت تحصیلی با توجه به مصوبه کنکور 1402 بیان میکند: با توجه به سابقه اجرای چند دهه کنکور و آسیبهای آن، با کلیت مصوبه جدید کنکور موافق هستم اما نقدی هم به آن دارم؛ ما به صراحت تکلیف قانونی در نقشه جامع علمی کشور داریم؛ باید رشتههای تحصیلی هم در درون آموزش وپرورش و هم در دانشگاهها متناسبسازی شود. با توجه به آمار افت تحصیلی و تغییر رشته در دانشگاهها، چرا فقط به سنجش دانشجو برای کنکور پرداختیم؟ از منظر هدایت تحصیلی معتقدم که هدایت تحصیلی بهخوبی اتفاق نمیافتد، زیرا تلاش این است که داوطلبان صرفاً نمره قبولی برای یک رشته را کسب کنند و به آن رشته بروند، اینکه آیا به آن علاقه دارند و یا استعداد آن را دارند یا نه عموماً مطرح نمیشود در حالی که علاقه و استعداد میتواند مسیر تحصیلی و شغلی فرد را جذابتر و پایدارتر کند. آیا الان که تعداد قابل توجهی از رتبههای برتر کنکور به مدارس سمپاد تعلق دارد، مأموریت مدارس تیزهوشان انجام شده است؟ آیا آنهایی که رتبه برتر هستند تمام مهارتهایی را که در سند تحول بنیادین به آن اشاره شده، دارا هستند؟
فولادی ادامه میدهد: تا یکی دو سال پیش، بیش از 50 هزار میلیارد گردش مالی کنکور تخمین زده میشد ولی الان پیشبینی بنده این است که با توجه به هزینهها و توسعه مؤسسات کنکور از مدارس ابتدایی تا متوسطه و تا دورهها و رشتههای دانشگاهها(درگیرکردن برخی معلمان و استادان، انواع و اقسام کتابها، درسنامهها، کلاسها و شگردهای گوناگون) قلمروشان را به گستره نظام آموزشی کشور توسعه دادهاند و میتوان گفت، حدود دویست هزار میلیارد گردش مالی کنکور است! بنابراین، جمعیت قابل توجهی از کنکور و هر شکلی از آن ارتزاق میکنند و طبیعتاً تحول نظام آموزشی کشور در هر سطحی با تعارض منافع مواجه میشود.
وجود ضعفها به خاطر عدم توجه به برنامههای تحولی است
فولادی متخصص مشاوره توضیح داد: اگر ضعفی وجود دارد به این دلیل است که ما به اسناد قانونی و تحولی وفادار نیستیم. نقشه جامع علمی کشور برای تحقق اهداف چشماندازه ۲۰ ساله کشور تهیه و تصویب شده و در اینجا به صراحت تکالیفی هم بر دوش وزارت آموزش و پرورش و هم وزارت علوم و سایر وزارتخانهها گذاشته است که به آن عمل نشده است. به صراحت در نقشه جامع علمی کشور تکلیف درباره ارتقای نظام مشاوره و استعدادیابی و هدایت تحصیلی کشور وجود دارد و نوع نگاهها به اجراییسازی سند تحول بنیادین و اسناد تحولی متأسفانه، نگاه تک راهکاری است نه نگاه بنیادی و یکپارچه!
مدیر سابق کمیسیون راهبری تحول بنیادین خاطرنشان کرد: درباره انتقال هدایت تحصیلی به پایه نهم، معتقدم نوجوانان ما در این سن به بلوغ عاطفی، شناختی و رغبت برای انتخاب رشته تحصیلی به رشد لازم نرسیدهاند که بتوانند انتخاب کاملی انجام دهند این رویه باید اصلاح شود یا باید تلاش کرد راهنمایی و مشاوره به طور دقیق و فرایندی از دوره ابتدایی با استانداردهای علمی طرحریزی و اجرا شود. هر چند معتقدم وجود تعدد شاخهها و رشتههای تحصیلی در آموزش و پرورش با توجه به تغییرات گسترده اجتماعی- شغلی، کارکرد خود را از دست داده و باید طرحی نو درانداخت.
خبرنگار
با روند اجرای مصوبه کنکور 1402 و اهمیت سوابق تحصیلی گمانه زنیها برای استقبال از مدارس سمپاد که ذیل مدارس دولتی قرار میگیرند و مدارس غیردولتی جهت ورود آسانتر به دانشگاههای برتر کشور و همچنین کسب نمرات بالا و تأثیر قطعی آن در کنکور وجود دارد. البته که راه یافتن به مدارس سمپاد و حتی مدارس غیردولتی خاص، قواعد خاص خود را دارد و دانشآموزان پایه ششم باید از سد آزمون ورودی آن بگذرند، اما این نمره در دوران تحصیل است که زین پس میتواند نقش بسزایی در پذیرش داوطلبان در کنکور داشته باشد. نکته قابل توجه این است که چندین سال قبل، بهدلیل کاهش استرس کودکان، اهمیت پیدا کردن رسالت مدرسه که تربیت و پرورش در کنار آموزش و یادگیری است و انگ نخوردن به کودکان بابت نمرات و دوری از حافظه محوری، نمرهها از 6 پایه ابتدایی حذف و ارزشیابی کیفی و توصیفی به این امید که نمرهگرایی در مدرسه افت کند اولویت آموزش و پرورش شد. اما عدم تسری این سیاست به دورههای بعدی در حال حاضر یک دوپارگی را در سیستم آموزشی ایجاد کرده است. هدایت تحصیلی اولین فرایند نمره گرایی سیستم آموزشی بعد از دوره دبستان است. هدایت تحصیلی که قرار بود بیشتر رغبت دانشآموزان و استعداد آنها را برای ورود به رشتههای تجربی، ریاضی، انسانی، فنی و حرفهای و... و در نهایت انتخاب شغل بسنجد و به دوش بکشد، عملاً طی سالهای اخیر تنها ملاک خود را نمره گذاشته است. آزمونهای رغبت سنجش و نظر مشاوران مدارس تقریباً در هدایت تحصیلی نقشی ندارد و استعدادیابی نیز در هیچ بخشی از کارنامه تحصیلی دانشآموزان بهصورت جدی درج نمیشود که مبنا قرار بگیرد. این در حالی است که قرار بود طرح شهاب که شناسایی و هدایت استعدادهای دانشآموزان است به هدایت تحصیلی وصل شود. آنچه در عمل در حال رخ دادن است این است که دانشآموزانی که 6 سال ارزشیابی کیفی توصیفی شدهاند و خبری از نمره ندارند در متوسطه اول برای رسیدن به رشتههای پرطرفدار باید نمرات بالا بگیرند و حالا برای رسیدن به رشتههای مطلوب دانشگاهی نیز باید در متوسطه دوم هم دنبال 25 صدم نمره باشند. از اینها گذشته سالهاست مشکلات هدایت تحصیلی و نبود ظرفیت یا شکایتهای دانشآموزانی که پشت صف رشتههای مورد علاقهشان مهر برگشت به سمت هدایت اجباری میخورند، مطرح میشود و این مشکلات تا هفتهها پس از شروع سال تحصیلی نیز ادامه دارد.
دکتر عزت الله فولادی از کارشناسان عالی وزارت آموزش و پرورش که سوابق مختلفی از جمله معاون دفتر مطالعات و استانداردسازی منابع پرورشی، سرپرست دفتر مشاوره تربیتی، معاون دفتر امورمناطق کمتر توسعهیافته وعشایر کشور و همچنین مدیر کمیسیون راهبری تحول بنیادین شورای عالی آموزش وپرورش را در کارنامه خود دارد در گفتوگو با «ایران» بیان می کند: اگر بر اصطلاح هدایت دقیق شویم، موضوع عمیق و حساس است، شناخت و اطلاعات کافی برای هدایت یک فرد به سوی آیندهای دور مسؤلیت سترگی است. اصولاً هدایت خاستگاه دینی دارد و از سوی خداوند اعمال میشود(این واژه بار معنایی گسترده و مستقیمی دارد)، اما در راهنمایی و مشاوره بهعنوان دانشی یاورانه، مشاور با محدودیتهای انسانی خویش به مراجعان کمک میکند تا خود مسیر بهتری را برگزینند. از آنجا که بعضاً دانشآموختگان در جایگاه متناسب با رشته تحصیلی خود قرار نمیگیرند در فرایندهای شغلی، اجتماعی و مدیریتی کشور با چالش کارآمدی مواجه هستیم. به تعبیر دیگر آنها در جایگاههایی قرار میگیرند که به مبانی حرفهای مشاغل اشراف و توجه کافی ندارند و این فرایند خسارتهای مادی و معنوی را برای کشور به دنبال دارد؛ باید راهنمایی و مشاوره تحصیلی و شغلی بهویژه مشاوره مدرسه را جدی گرفت.
فولادی میگوید: در حال حاضر هدایت تحصیلی مبتنی بر نمره و محدودیتهاست که موجب اجبار میشود نه اینکه مشاور مشکلی داشته باشد. حرفه مشاوره مدرسه به دانشآموز یا هر فرد دیگری(مثلاً والدین) کمک میکند تا او با آگاهی و شناخت بیشتر تصمیم بگیرد. طبق نگاه شهید بهشتی انتخاب باید آگاهانه و آزادانه باشد البته این با محدودیتهای منابع ما تعارض پیدا میکند. از طرف دیگر باید وزارت آموزش و پرورش سیاستهای توزیع متوازن شاخهها و رشتهها را تهیه کند و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش برساند ولی ما طی این سالها میبینیم که چنین کاری انجام نشده است.
مفهوم مشاوره در مقطع متوسطه اول کمرنگ شده است
فولادی در واکنش به ضرورت تغییر در روند هدایت تحصیلی با توجه به مصوبه کنکور 1402 بیان میکند: با توجه به سابقه اجرای چند دهه کنکور و آسیبهای آن، با کلیت مصوبه جدید کنکور موافق هستم اما نقدی هم به آن دارم؛ ما به صراحت تکلیف قانونی در نقشه جامع علمی کشور داریم؛ باید رشتههای تحصیلی هم در درون آموزش وپرورش و هم در دانشگاهها متناسبسازی شود. با توجه به آمار افت تحصیلی و تغییر رشته در دانشگاهها، چرا فقط به سنجش دانشجو برای کنکور پرداختیم؟ از منظر هدایت تحصیلی معتقدم که هدایت تحصیلی بهخوبی اتفاق نمیافتد، زیرا تلاش این است که داوطلبان صرفاً نمره قبولی برای یک رشته را کسب کنند و به آن رشته بروند، اینکه آیا به آن علاقه دارند و یا استعداد آن را دارند یا نه عموماً مطرح نمیشود در حالی که علاقه و استعداد میتواند مسیر تحصیلی و شغلی فرد را جذابتر و پایدارتر کند. آیا الان که تعداد قابل توجهی از رتبههای برتر کنکور به مدارس سمپاد تعلق دارد، مأموریت مدارس تیزهوشان انجام شده است؟ آیا آنهایی که رتبه برتر هستند تمام مهارتهایی را که در سند تحول بنیادین به آن اشاره شده، دارا هستند؟
فولادی ادامه میدهد: تا یکی دو سال پیش، بیش از 50 هزار میلیارد گردش مالی کنکور تخمین زده میشد ولی الان پیشبینی بنده این است که با توجه به هزینهها و توسعه مؤسسات کنکور از مدارس ابتدایی تا متوسطه و تا دورهها و رشتههای دانشگاهها(درگیرکردن برخی معلمان و استادان، انواع و اقسام کتابها، درسنامهها، کلاسها و شگردهای گوناگون) قلمروشان را به گستره نظام آموزشی کشور توسعه دادهاند و میتوان گفت، حدود دویست هزار میلیارد گردش مالی کنکور است! بنابراین، جمعیت قابل توجهی از کنکور و هر شکلی از آن ارتزاق میکنند و طبیعتاً تحول نظام آموزشی کشور در هر سطحی با تعارض منافع مواجه میشود.
وجود ضعفها به خاطر عدم توجه به برنامههای تحولی است
فولادی متخصص مشاوره توضیح داد: اگر ضعفی وجود دارد به این دلیل است که ما به اسناد قانونی و تحولی وفادار نیستیم. نقشه جامع علمی کشور برای تحقق اهداف چشماندازه ۲۰ ساله کشور تهیه و تصویب شده و در اینجا به صراحت تکالیفی هم بر دوش وزارت آموزش و پرورش و هم وزارت علوم و سایر وزارتخانهها گذاشته است که به آن عمل نشده است. به صراحت در نقشه جامع علمی کشور تکلیف درباره ارتقای نظام مشاوره و استعدادیابی و هدایت تحصیلی کشور وجود دارد و نوع نگاهها به اجراییسازی سند تحول بنیادین و اسناد تحولی متأسفانه، نگاه تک راهکاری است نه نگاه بنیادی و یکپارچه!
مدیر سابق کمیسیون راهبری تحول بنیادین خاطرنشان کرد: درباره انتقال هدایت تحصیلی به پایه نهم، معتقدم نوجوانان ما در این سن به بلوغ عاطفی، شناختی و رغبت برای انتخاب رشته تحصیلی به رشد لازم نرسیدهاند که بتوانند انتخاب کاملی انجام دهند این رویه باید اصلاح شود یا باید تلاش کرد راهنمایی و مشاوره به طور دقیق و فرایندی از دوره ابتدایی با استانداردهای علمی طرحریزی و اجرا شود. هر چند معتقدم وجود تعدد شاخهها و رشتههای تحصیلی در آموزش و پرورش با توجه به تغییرات گسترده اجتماعی- شغلی، کارکرد خود را از دست داده و باید طرحی نو درانداخت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه