ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مأموریت روحانی به سازمان برنامه و بودجه
طراحی بسته حمایتی برای مشاغل آسیبدیده از تعطیلی فراگیر
گروه اقتصادی | بر اساس تصمیمی که دیروز در ستاد هماهنگی اقتصادی دولت گرفته شد، رئیس سازمان برنامه و بوجه مأمور شد تا برای آن دسته از اقشار کمبرخورداری که در اثر تعطیلی کسب و کارشان در زمان اعمال محدودیتها دچار آسیب خواهند شد، اقدامات حمایتی دولت را طراحی و برای تصویب و اعلام آن در جلسه روز شنبه ستاد ملی کرونا اعلام کند.
بهگزارش ایرنا، علیرضا معزی معاون ارتباطات و اطلاعرسانی رئیس جمهوری دیروز در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس جمهوری امروز (دیروز) به سازمان برنامه و بودجه مأموریت داد برای آن دسته از اقشار کمبرخورداری که در اثر تعطیلی کسب و کارشان در زمان اعمال محدودیتها دچار آسیب خواهند شد، اقدامات حمایتی دولت را طراحی و برای تصویب و اعلام آن در جلسه روز شنبه ستاد ملی کرونا اعلام کند.
حسن روحانی در نشست یکصد و هشتاد و دومین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی گفت: بیتردید در مسیر اجرای این محدودیتها افراد کمبرخوردار با مشکلاتی روبهرو خواهند شد. از اینرو با وجود همه مشکلات و مضایقی که همه مردم شریف از آنها آگاهند، دولت تصمیم گرفته است برای گروههای هدف و اقشار آسیبپذیر که در اثر تعطیلی کسب و کار آنان دچار آسیب خواهند شد، اقدامات حمایتی را در نظر بگیرد. وی همچنین گفت: «وضعیت اقتصادی کشور تا ماههای آینده بهبود پیدا میکند و برای آسیبدیدگان تعطیلیها اقدامات حمایتی در نظر میگیریم.» حسن روحانی بر اولویت تدوین لایحه بودجه بر اساس واقعیتهای اقتصادی و در عین حال تداوم برنامههای توسعه کشور، رشد و رونق تولید و ایجاد گشایش در معیشت مردم و اقشار کم برخوردار باشد تاکید کرد و ادامه داد، ادامه داد: «مقاومت ملت ایران در بیش از دو سال و نیم جنگ اقتصادی بیسابقه با دشمنان قسم خورده به ثمر نشسته است و زمینههای بهبود در شرایط اقتصادی مردم فراهم شده است و با وجود لطمات و صدمات سختی که به اقتصاد کشور وارد شد، دولت با حمایت و همکاری مردم اجازه نداد تحریمکنندگان به اهداف شوم خود برسند.»
رئیس جمهوری اظهارداشت: «با عنایت به اهداف لایحه بودجه سال آینده و با برنامهریزیهایی که انجام شده، با امیدواری میتوانیم اعلام کنیم وضعیت اقتصادی کشور رو به بهبودی و رونق قرار خواهد گرفت.»
موضوع بهتر شدن وضعیت اقتصادی کشور از سوی خیلی از کارشناسان مطرح شده است. کارشناسان عنوان میکنند که چهار دلیل باعث شده که بتوان به آینده اقتصادی ایران خوشبین بود. اولین نکته باور ملی و توجه به تولیدات داخلی است. در حالی که در هیچ دورهای به تولیدات داخلی پرداخته نمیشد در شرایط تحریمی تولیدکنندگان میزان داخلیسازی محصولات خود را افزایش دادند. دومین موضوع حذف یک فرد ظالم از صحنه اقتصادی دنیا است؛ با تغییر رئیس جمهوری امریکا جهان به سمت آرامش خواهد رفت و تنشها کاسته میشود. سومین نکتهای که میتوان به آن اشاره کرد ثبات قیمت ارز است؛ از زمانی که ارز از نوسانهای گذشته خود فاصله گرفته است بازار دیگر هیاهو و تنش گذشته را ندارد. چهارمین موضوع که اهمیت زیادی دارد و باید در ماههای آینده هم دنبال شود افزایش عمق همکاری دستگاههای اجرایی و بخصوص بانک مرکزی با فعالان بخش خصوصی است.
عمر تحریمها زیاد نیست
محمد امیرزاده عضو اتاق بازرگانی ایران درباره اینکه آیا اقتصاد کشور در ماههای آینده شرایط خوبی خواهد داشت به «ایران» گفت: ارزیابیها نشان میدهد که بهسمت ثبات اقتصادی در حال حرکت هستیم؛ به هر ترتیب باید قبول کرد که عمر تحریمها نمیتواند زیاد باشد و بعد از مدتی کمرنگ میشود. اگر دستگاههای اجرایی میزان همکاریهای خود را افزایش دهند خیلی از مشکلات حل خواهد شد و حتی میتوان به سمت توسعه و رشد اقتصادی حرکت کرد.»
او ادامه داد: «ایران پتانسیلهای زیادی دارد که بعضاً مورد توجه قرار نمیگیرد. برای اینکه بتوان در مسیر توسعه اقتصادی قرار گرفت بهترین نکته این است از پتانسیلهای موجود به بهترین شکل بهره برد و شرایطی فراهم کرد که بخش خصوصی در فضای اقتصادی جایگاه بهتری پیدا کند.»
اقدام حمایتی جدید برای مشاغل
رئیــــــــــــس جمهـــــــوری در یکصدوهشتادودومین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی پس از گزارش کارگروه اقتصادی کرونا در خصوص وضعیت اقتصادی و مشکلاتی که در اثر تعطیلیها برای برخی از مشاغل و کسب و کارها در دور جدید اعمال محدودیتهای شدید ایجاد خواهد شد، با اشاره به ضرورت اعمال این محدودیتها با هدف حفظ جان و سلامت مردم گفت: «بیتردید در مسیر اجرای این محدودیتها افراد کم برخوردار با مشکلاتی روبهرو خواهند شد از اینرو با وجود همه مشکلات و مضایقی که همه مردم شریف از آنها آگاه هستند، دولت تصمیم گرفته است برای گروههای هدف و اقشار آسیب پذیر که در اثر تعطیلی کسب و کار آنان دچار آسیب خواهد شد، اقدامات حمایتی را در نظر بگیرد.»
بنا بر مصوبه ستاد ملی کرونا 150 شهر کشور که 25 شهر آن جزو کلانشهرها محسوب میشوند از روز شنبه اول آذر ماه به مدت دو هفته تعطیلی فراگیر دارند. یعنی اینکه به جز مشاغل درجه یک که شامل مشاغلی که جزو فوریتهای اضطراری و تأمین کالاهای مورد نیاز مردم و نیز مراکز درمانی هستند، بقیه مشاغل تعطیل خواهند شد.
یکی از مشکلاتی که دولت تاکنون در خصوص تعطیلی با آن دست به گریبان بود حل مشکلات اقتصادی واحدهایی بود که تعطیل میشد. دولت روحانی در تعطیلیهای کرونایی که در نیمه اول امسال رخ داد بالغ بر 50 هزار میلیارد تومان تسهیلات کرونایی با نرخ بازگشت 12 درصد در نظر گرفت. اکنون با تعطیلی فراگیر 150 شهر در واقع بخشی از اقتصاد کشور تعطیل خواهد شد. نمودار بالا زیر تولید ناخالص داخلی روزانه هر استان را نشان میدهد:
بودجه در یک قدمی مجلس
در پایان یکصد و هشتاد ودومین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه با اشاره به اینکه لایحه بودجه سال 1400 با توجه به حکم قانونی مبنی بر تحویل آن تا 15 آذر ماه به مجلس، آماده شده است، گفت: «21 تبصرهای که باید همراه با جداول بودجه تهیه شود، در اختیار وزرا قرار گرفت تا نظرات خودشان را حداکثر تا پایان هفته به سازمان برنامه و بودجه اعلام کنند.»
وی افزود: «مواردی که لازم است برای آنها تأمین نظر شود یا جلسات مشترکی با دستگاهها برگزار شود، نیز تا پایان هفته انجام خواهد شد تا هفته آینده تبصرههای الحاقی به ماده واحده نیز در دولت مورد بررسی قرار گیرد و به گونهای برنامهریزی شده که بتوانیم قبل از 15 آذر لایحه بودجه سال 1400 را به مجلس تقدیم کنیم.»
نوبخت اظهار داشت: «این لایحه هم از سیاستهای کلی مربوط به اقتصاد مقاومتی و هم از برنامه اصلاح ساختار بودجهریزی تبعیت میکند. سازمان برنامه و بودجه حسب نظر مقام معظم رهبری، برنامه اصلاح ساختار را در سال 1397 آماده و تقدیم شورای عالی هماهنگی اقتصادی کرد، اما از آنجا که این برنامه در شورا تصویب نشد، نهایتاً مجلس شورای اسلامی باید این برنامه را بررسی و تصویب کند.»
وی با بیان اینکه از نظر سازمان برنامه و بودجه، برنامه اصلاح ساختار بودجه آماده است و مجلس میتواند نسبت به تصویب آن اقدام کند، تصریح کرد: «هیچ عذری برای سازمان برنامه و بودجه و مجلس در خصوص اعمال برنامه اصلاح ساختار بودجه در بررسی لایحه بودجه وجود ندارد، چرا که این برنامه اکنون آماده بوده و در اختیار مجلس قرار گرفته و فقط نیاز به تصویب دارد.»
رئیس سازمان برنامه و بودجه با اشاره به اینکه مجلس در نظر داشت تعدادی از موارد مرتبط با برنامه اصلاح ساختار را در همین لایحه هم بگنجانیم، خاطرنشان کرد: «نمایندگان آن را بهصورت یک طرح قانونی به مجلس تقدیم کردند که قرار است بررسی آن آغاز شود. سازمان برنامه و بودجه بر اساس مواردی که میدانست مورد نظر نمایندگان مجلس است، اصلاحات لازم را در لایحه انجام داد و امیدوارم آنچه برای بودجه سال 1400 در نظر گرفتیم با اعمال نظر نمایندگان مجلس منقّح و کامل شده تا بتوانیم از اول سال 1400 آن را به نحو شایسته اجرا کنیم.» در این میان سیدحمید پورمحمدی معاون رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور روز گذشته در مجلس با بیان اینکه لایحه بودجه سال 1400، ١٢ آذر ماه تقدیم مجلس میشود، گفت: «اصلاح ساختار بودجه دستور رهبر معظم انقلاب به سران قوا بود از اینرو سازمان برنامه و بودجه کلیتی از اصلاح ساختار و برنامه زمانی آن را تقدیم سران قوا کرد، مجلس هم در همین راستا طرحی را در دستورکار قرار داده است.» وی یادآور شد: «اصلاح ساختار به معنای درآمدهای پایدار، نظام یارانه پنهان به هم ریخته، انرژی شفاف، مالیات شفاف، دارایی دولت را مولد کردن، انجام اصلاحات نهادی و ایجاد ثبات اقتصادی است.»
بهگزارش ایرنا، علیرضا معزی معاون ارتباطات و اطلاعرسانی رئیس جمهوری دیروز در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس جمهوری امروز (دیروز) به سازمان برنامه و بودجه مأموریت داد برای آن دسته از اقشار کمبرخورداری که در اثر تعطیلی کسب و کارشان در زمان اعمال محدودیتها دچار آسیب خواهند شد، اقدامات حمایتی دولت را طراحی و برای تصویب و اعلام آن در جلسه روز شنبه ستاد ملی کرونا اعلام کند.
حسن روحانی در نشست یکصد و هشتاد و دومین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی گفت: بیتردید در مسیر اجرای این محدودیتها افراد کمبرخوردار با مشکلاتی روبهرو خواهند شد. از اینرو با وجود همه مشکلات و مضایقی که همه مردم شریف از آنها آگاهند، دولت تصمیم گرفته است برای گروههای هدف و اقشار آسیبپذیر که در اثر تعطیلی کسب و کار آنان دچار آسیب خواهند شد، اقدامات حمایتی را در نظر بگیرد. وی همچنین گفت: «وضعیت اقتصادی کشور تا ماههای آینده بهبود پیدا میکند و برای آسیبدیدگان تعطیلیها اقدامات حمایتی در نظر میگیریم.» حسن روحانی بر اولویت تدوین لایحه بودجه بر اساس واقعیتهای اقتصادی و در عین حال تداوم برنامههای توسعه کشور، رشد و رونق تولید و ایجاد گشایش در معیشت مردم و اقشار کم برخوردار باشد تاکید کرد و ادامه داد، ادامه داد: «مقاومت ملت ایران در بیش از دو سال و نیم جنگ اقتصادی بیسابقه با دشمنان قسم خورده به ثمر نشسته است و زمینههای بهبود در شرایط اقتصادی مردم فراهم شده است و با وجود لطمات و صدمات سختی که به اقتصاد کشور وارد شد، دولت با حمایت و همکاری مردم اجازه نداد تحریمکنندگان به اهداف شوم خود برسند.»
رئیس جمهوری اظهارداشت: «با عنایت به اهداف لایحه بودجه سال آینده و با برنامهریزیهایی که انجام شده، با امیدواری میتوانیم اعلام کنیم وضعیت اقتصادی کشور رو به بهبودی و رونق قرار خواهد گرفت.»
موضوع بهتر شدن وضعیت اقتصادی کشور از سوی خیلی از کارشناسان مطرح شده است. کارشناسان عنوان میکنند که چهار دلیل باعث شده که بتوان به آینده اقتصادی ایران خوشبین بود. اولین نکته باور ملی و توجه به تولیدات داخلی است. در حالی که در هیچ دورهای به تولیدات داخلی پرداخته نمیشد در شرایط تحریمی تولیدکنندگان میزان داخلیسازی محصولات خود را افزایش دادند. دومین موضوع حذف یک فرد ظالم از صحنه اقتصادی دنیا است؛ با تغییر رئیس جمهوری امریکا جهان به سمت آرامش خواهد رفت و تنشها کاسته میشود. سومین نکتهای که میتوان به آن اشاره کرد ثبات قیمت ارز است؛ از زمانی که ارز از نوسانهای گذشته خود فاصله گرفته است بازار دیگر هیاهو و تنش گذشته را ندارد. چهارمین موضوع که اهمیت زیادی دارد و باید در ماههای آینده هم دنبال شود افزایش عمق همکاری دستگاههای اجرایی و بخصوص بانک مرکزی با فعالان بخش خصوصی است.
عمر تحریمها زیاد نیست
محمد امیرزاده عضو اتاق بازرگانی ایران درباره اینکه آیا اقتصاد کشور در ماههای آینده شرایط خوبی خواهد داشت به «ایران» گفت: ارزیابیها نشان میدهد که بهسمت ثبات اقتصادی در حال حرکت هستیم؛ به هر ترتیب باید قبول کرد که عمر تحریمها نمیتواند زیاد باشد و بعد از مدتی کمرنگ میشود. اگر دستگاههای اجرایی میزان همکاریهای خود را افزایش دهند خیلی از مشکلات حل خواهد شد و حتی میتوان به سمت توسعه و رشد اقتصادی حرکت کرد.»
او ادامه داد: «ایران پتانسیلهای زیادی دارد که بعضاً مورد توجه قرار نمیگیرد. برای اینکه بتوان در مسیر توسعه اقتصادی قرار گرفت بهترین نکته این است از پتانسیلهای موجود به بهترین شکل بهره برد و شرایطی فراهم کرد که بخش خصوصی در فضای اقتصادی جایگاه بهتری پیدا کند.»
اقدام حمایتی جدید برای مشاغل
رئیــــــــــــس جمهـــــــوری در یکصدوهشتادودومین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی پس از گزارش کارگروه اقتصادی کرونا در خصوص وضعیت اقتصادی و مشکلاتی که در اثر تعطیلیها برای برخی از مشاغل و کسب و کارها در دور جدید اعمال محدودیتهای شدید ایجاد خواهد شد، با اشاره به ضرورت اعمال این محدودیتها با هدف حفظ جان و سلامت مردم گفت: «بیتردید در مسیر اجرای این محدودیتها افراد کم برخوردار با مشکلاتی روبهرو خواهند شد از اینرو با وجود همه مشکلات و مضایقی که همه مردم شریف از آنها آگاه هستند، دولت تصمیم گرفته است برای گروههای هدف و اقشار آسیب پذیر که در اثر تعطیلی کسب و کار آنان دچار آسیب خواهد شد، اقدامات حمایتی را در نظر بگیرد.»
بنا بر مصوبه ستاد ملی کرونا 150 شهر کشور که 25 شهر آن جزو کلانشهرها محسوب میشوند از روز شنبه اول آذر ماه به مدت دو هفته تعطیلی فراگیر دارند. یعنی اینکه به جز مشاغل درجه یک که شامل مشاغلی که جزو فوریتهای اضطراری و تأمین کالاهای مورد نیاز مردم و نیز مراکز درمانی هستند، بقیه مشاغل تعطیل خواهند شد.
یکی از مشکلاتی که دولت تاکنون در خصوص تعطیلی با آن دست به گریبان بود حل مشکلات اقتصادی واحدهایی بود که تعطیل میشد. دولت روحانی در تعطیلیهای کرونایی که در نیمه اول امسال رخ داد بالغ بر 50 هزار میلیارد تومان تسهیلات کرونایی با نرخ بازگشت 12 درصد در نظر گرفت. اکنون با تعطیلی فراگیر 150 شهر در واقع بخشی از اقتصاد کشور تعطیل خواهد شد. نمودار بالا زیر تولید ناخالص داخلی روزانه هر استان را نشان میدهد:
بودجه در یک قدمی مجلس
در پایان یکصد و هشتاد ودومین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه با اشاره به اینکه لایحه بودجه سال 1400 با توجه به حکم قانونی مبنی بر تحویل آن تا 15 آذر ماه به مجلس، آماده شده است، گفت: «21 تبصرهای که باید همراه با جداول بودجه تهیه شود، در اختیار وزرا قرار گرفت تا نظرات خودشان را حداکثر تا پایان هفته به سازمان برنامه و بودجه اعلام کنند.»
وی افزود: «مواردی که لازم است برای آنها تأمین نظر شود یا جلسات مشترکی با دستگاهها برگزار شود، نیز تا پایان هفته انجام خواهد شد تا هفته آینده تبصرههای الحاقی به ماده واحده نیز در دولت مورد بررسی قرار گیرد و به گونهای برنامهریزی شده که بتوانیم قبل از 15 آذر لایحه بودجه سال 1400 را به مجلس تقدیم کنیم.»
نوبخت اظهار داشت: «این لایحه هم از سیاستهای کلی مربوط به اقتصاد مقاومتی و هم از برنامه اصلاح ساختار بودجهریزی تبعیت میکند. سازمان برنامه و بودجه حسب نظر مقام معظم رهبری، برنامه اصلاح ساختار را در سال 1397 آماده و تقدیم شورای عالی هماهنگی اقتصادی کرد، اما از آنجا که این برنامه در شورا تصویب نشد، نهایتاً مجلس شورای اسلامی باید این برنامه را بررسی و تصویب کند.»
وی با بیان اینکه از نظر سازمان برنامه و بودجه، برنامه اصلاح ساختار بودجه آماده است و مجلس میتواند نسبت به تصویب آن اقدام کند، تصریح کرد: «هیچ عذری برای سازمان برنامه و بودجه و مجلس در خصوص اعمال برنامه اصلاح ساختار بودجه در بررسی لایحه بودجه وجود ندارد، چرا که این برنامه اکنون آماده بوده و در اختیار مجلس قرار گرفته و فقط نیاز به تصویب دارد.»
رئیس سازمان برنامه و بودجه با اشاره به اینکه مجلس در نظر داشت تعدادی از موارد مرتبط با برنامه اصلاح ساختار را در همین لایحه هم بگنجانیم، خاطرنشان کرد: «نمایندگان آن را بهصورت یک طرح قانونی به مجلس تقدیم کردند که قرار است بررسی آن آغاز شود. سازمان برنامه و بودجه بر اساس مواردی که میدانست مورد نظر نمایندگان مجلس است، اصلاحات لازم را در لایحه انجام داد و امیدوارم آنچه برای بودجه سال 1400 در نظر گرفتیم با اعمال نظر نمایندگان مجلس منقّح و کامل شده تا بتوانیم از اول سال 1400 آن را به نحو شایسته اجرا کنیم.» در این میان سیدحمید پورمحمدی معاون رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور روز گذشته در مجلس با بیان اینکه لایحه بودجه سال 1400، ١٢ آذر ماه تقدیم مجلس میشود، گفت: «اصلاح ساختار بودجه دستور رهبر معظم انقلاب به سران قوا بود از اینرو سازمان برنامه و بودجه کلیتی از اصلاح ساختار و برنامه زمانی آن را تقدیم سران قوا کرد، مجلس هم در همین راستا طرحی را در دستورکار قرار داده است.» وی یادآور شد: «اصلاح ساختار به معنای درآمدهای پایدار، نظام یارانه پنهان به هم ریخته، انرژی شفاف، مالیات شفاف، دارایی دولت را مولد کردن، انجام اصلاحات نهادی و ایجاد ثبات اقتصادی است.»
گزارش وزیر اقتصاد درپاسخ به نطق رئیس مجلس
نباید مردم را دلسرد کرد
فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد و دارایی در نامه ای به رئیس مجلس درباره نطق وی جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در روز یکشنبه مورخ 25 آبان ماه، درخصوص ضرورت اهتمام بیشتر برای ارتقای کیفیت سیاست گذاری های اقتصادی کشور و بهبود شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم بهبود محسوس شرایط حاکم بر اقتصاد ایران، در گرو حصول به درک مشترک، ارتقاء تعامل و همکاری تمامی ارکان حاکمیت در راستای بهره گیری حداکثری از توانمندی های کشور، امیدبخشی و پرهیز از دلسرد نمودن مردم از ادامه مسیر، بهره گیری هوشمندانه از فرصت های موجود در فضای بین المللی در راستای حداکثر نمودن منافع ملی و بهبود شرایط اقتصاد کشور و معیشت آحاد جامعه می باشد. متن نامه بدین شرح است؛
برادر ارجمند جناب آقای دکتر قالیباف، رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
باسلام و احترام
فراز و فرودهای چهاردهه پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به ما آموخته است که حفظ وحدت و همدلی ارکان مختلف حاکمیت به پشتوانه گسترده مردمی ذیل هدایت داهیانه رهبری معظم انقلاب اسلامی همواره عامل اصلی گذار از بزنگاه ها و بحران های برنامه ریزی شده از سوی دشمنان این مرز و بوم بوده است و دفاع مقدس جلوه کامل این واقعیت خدشه ناپذیر است.
بر این باوریم که، مباحث مطروحه در سخنان جنابعالی در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در روز یکشنبه مورخ 25 آبان ماه، درخصوص ضرورت اهتمام بیشتر برای ارتقای کیفیت سیاستگذاریهای اقتصادی کشور و بهبود شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم، همراستا با دغدغه ها و اولویت های کلیدی دولت و به تبع آن وزارت امور اقتصادی و دارایی بوده است.
همانگونه که مستحضرید، همزمانی و همافزایی پیامدهای ناشی از تشدید تحریمهای ظالمانه ذیل جنگ تحمیلی اقتصادی نظام سلطه علیه مردم شریف و عزیز ایران، با بروز حوادث و رویدادهای غیرمترقبه همچون وقوع سیل و زلزله در دو سال گذشته و نیز پیامدهای وسیع و دامنه دار ناشی از شیوع ویروس کرونا در سال جاری، منجر به بروز شوکهای برونزای عدیده بر اقتصاد کشور شد.
بدیهی است در این شرایط، عبور سرافرازانه از مشکلاتی که دشمن قسم خورده تاریخ ایران در فراروی مدیران کشور در تأمین مالی اقتصاد و دولت قرار داده است و همچنین به حداقل رساندن مشکلات و مضایق معیشتی آحاد مردم، میتواند جالب توجه باشد.
در این راستا وزارت امور اقتصادی و دارایی با تمرکز بر ارتقای توان تامین مالی اثربخش و کم هزینه اقتصاد کشور، رسالت خود را در طراحی مسیرهای منعطف و بهینه برای مواجه با این شرایط پیچیده قرار داد. بر این اساس کلیه فرآیندهای سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرایی در اقتصاد کشور، با رعایت منویات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، با لحاظ استمرار فضای تحریمی پایه گذاری گردید. به نحوی که عملاً مختصات فضای سیاستگذاری اقتصادی بر دو مولفه
«حداکثر تکیه بر ظرفیت های موجود داخلی و بهره گیری بموقع از فرصتهای بیرونی» و «تعدیل پیامدهای ناشی از تشدید تحریم های ظالمانه علیه مردم ایران» استوار است.
نظر به اینکه در فرمایشات جنابعالی اشاره ضمنی به عملکرد این وزارت در شرایط کنونی اقتصاد شده است، لازم میدانم به صورت گذرا، به اهم اقدامات این وزارت در جهت عبور از فشارهای حداکثری دشمن و حداقل رساندن تبعات منفی آن اشاره کنم:
تعدیل ناترازی منابع و مصارف بودجه از طریق وصول بیشتر درآمدهای مالیاتی و اصلاح ساختار مالیات ستانی: در این خصوص با توجه به اهمیت تحقق درآمدهای پیشبینیشده مالیاتی، مساعی وزارت متبوع بر این مهم استوار گردید تا بدون فشار آوردن به اقشار متوسط و پایین درآمدی و با رویکرد حمایت همهجانبه از تولید و سرمایهگذاری، از طریق توسعه منابع جدیدی مالیاتی، کاهش فرار مالیاتی و همچنین ارائه مشوقهای جذاب و ضابطهمند برای وصول مالیاتهای معوق مطابق قوانین و اختیارات، وصول مالیات های پیش بینی شده بهصورت کامل تحقق یابد. درنتیجه اعمال اینگونه از سیاستها، پس از چهارده سال، تحقق 102 درصدی وصول درآمدهای مالیاتی در سال 1398 و رشد 29 درصدی آن نسبت به عملکرد سال 1397 بوقوع پیوست. همچنین در هفتماهه ابتدایی سال جاری، وصول 100% درآمدهای مالیاتی پیشبینیشده برای این هفت ماهه با رعایت همه ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی محقق شده است. چنانچه ملاحظه میشود امر فوق در جهت تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی بوده و نشانگر جایگزینی رو به رشد درآمدهای پایدار مالیاتی بهجای درآمدهای نفتی است.
افزایش سهم انتشار اوراق مالی اسلامی در تأمین مالی دولت: انتشار اوراق مالی اسلامی به عنوان یکی از راهکارهای نوین دولت در مسیر جبران ناترازی ناشی از عدم تحقق منابع پیش بینی شده در قانون بودجه کل کشور است. هرچند بهره گیری از ظرفیت انتشار اوراق به عنوان راهکار سهل الوصول و دارای بار مالی مستقیم اجتناب ناپذیر در آینده در کنار سایر انتخاب ها سیاستی دیگر از جمله اعمال اصلاحات و ساماندهی هزینه های بودجه ای از طریق ارتقای نظارت مالی و بهبود عملکرد خزانه داری کشور، افزایش ظرفیت درآمدهای مالیاتی، تسهیل و افزایش میزان واگذاری اموال، دارایی ها و باقیمانده سهام دولت مورد استفاده قرار گرفته است. از این رو این راهکار، بخشی از ناترازی بودجه دولت را پوشش داد. بهنحویکه تا نیمه آبان ماه سال جاری، در مجموع بیش از 110 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی دولتی به فروش رسیده است. در این خصوص راهبرد وزارت متبوع در مسیر توسعه بازار بدهی با لحاظ آثار و پیامدهای ناشی از انتشار اوراق در افق میان مدت و بلندمدت و پرهیز از تحمیل بار مالی ناشی از انتشار اوراق در کوتاه مدت و نیز تأکید جدی بر اصل پایداری بدهی ها می باشد. بدیهی است در این میان حسن رفتار دولت در بازپرداخت به موقع اصل و فرع تعهدات ناشی از انتشار اوراق مالی اسلامی در سررسید منجر به حفظ درجه اعتباری اوراق بدهی بهعنوان معتبرترین سند مالی کشور، یکی از مهمترین دستاوردهای دولت و وزارت متبوع در سخت ترین برهه اقتصادی کشور قلمداد می شود.
توسعه و تعمیق بازار سرمایه به منظور تأمین مالی اقتصاد کشور و نیز حمایت از منافع سهامداران: اصلاح ساختار اقتصادی کشور و انتقال از یک «اقتصاد نفتی با نظام تأمین مالی بانکمحور» به یک «اقتصاد مالیاتمحور با نظام تأمین مالی بانک و بازار سرمایهمحور» مستلزم تغییر رویکردها در حوزههای مختلف بالاخص سیاستگذاری در بازارهای پولی و مالی است. در هر اقتصادی، با پیشرفت ابزارهای مالی، سهم بازار سرمایه از میزان تأمین مالی افزایش مییابد. بر این اساس تلاش شد تا بازار سرمایه در مسیر توسعه و تعمیق به سوی جایگاهی قابل توجه حرکت کند نتیجه این اقدامات منجر به افزایش سهم بازار سرمایه از تأمین مالی سرمایهگذاری در اقتصاد از 5% در سال 1396 به 9% در سال 1398 گردید. در همین رابطه ارزش تأمین مالی بازار سرمایه برای اقتصاد کشور از 125 هزار میلیارد تومان در سال 1397 به بیش از 320 هزار میلیارد تومان در شش ماهه ابتدایی سال جاری رسیده است که نشان از افزایش قابلتوجه نقش بازار سرمایه در تامین مالی اقتصاد دارد.
از سوی دیگر اقدامات عدیده ای با هدف اصلاحات ساختاری و نهادی و ریلگذاری جدید در مسیر توسعه بازار سرمایه و صیانت از حقوق سهامداران و ناکام گذاشتن برنامههای دشمن در مسیر تامین مالی اقتصاد صورت پذیرفت که آخرین آن ابلاغ آییننامه حفظ ثبات بازار سرمایه و صیانت از حقوق سرمایهگذاران با اولویت تسهیل نقد شوندگی در بازار سرمایه از مسیر روشهای مختلف از جمله بازارگردانی است. لازم به ذکر است، در حال حاضر 250 شرکت بورسی از ظرفیت بازارگردانی استفاده می نماید، امری که در گذشته بازار سرمایه مغفول مانده بود.
تحول در ســـــــــاختار و رویه های واگذاری ذیل فرآیند خصوصی سازی
با عارضهیابی خصوصیسازی در سنوات گذشته، ارائه راهکارهای جدید درخصوص روش واگذاری با تأکید بر اصول شفافیت و رقابت در دستور کار قرار گرفت. ماحصل این رویکرد در هفتماهه ابتدای سال جاری، فروش حدود 33 هزار میلیارد تومان سهام یا دارائی دولت به عموم متقاضیان بود. شایان ذکراست برای نخستین بار با هدف شفافیت حداکثری و ایجاد فرصت برابر برای آحاد مردم با هر میزان سرمایه، واگذاری باقیمانده سهام دولت در قالب صندوقهای قابل معامله در بازار سرمایه(ETF) در قالب دو صندوق دارا یکم و پالایش یکم با مشارکت حدود 5 میلیون نفر و پذیره نویسی بالغ بر 18.5 هزار میلیارد تومان انجام پذیرفت.
هر چند تحریمهای تحمیلی ظالمانه از طریق افزایش نااطمینانی و ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذاری و تأمین مالی خارجی درکشور را تحت تأثیر قرارداد و در بسیاری از حوزهها امکان استفاده از تمامی ظرفیتهای امکانپذیر را سلب نمود. با اینوجود اقدامات متعددی برای جلب سرمایهگذاری خارجی و حمایت از آنها به انجام رسید. این اقدامات سبب شد تا همزمان با تشدید تحریمهای امریکا، در هفتماهه سال جاری 3750 میلیون دلار برای 102 طرح مصوب گردد. این اعداد بیانگر سه برابر شدن جلب سرمایه گذاری خارجی در طی این دوره نسبت به دوره مشابه در سال 1397 (قبل از اعمال تحریم های یکجانبه امریکا) است. پیچیدگیهای ایجادشده ناشی از تحریمها و محدودیتهای تجاری و ارزی ناشی از آن باعث بروز اثرات نامطلوب در فرآیندهای تجاری و فشار بر زنجیره تولید گردید. به همین منظور در جهت تسهیل تجارت و روان سازی موتور محرکه تولید کشور گمرک ج.ا.ا با تعامل با سایر نهادهای سیاستگذار ذیربط اقدام به راهبری شرایط ایجادشده با استفاده از اصلاح مقرات و دستورالعملها و همچنین تبیین مقررات جدید نمود. در این ارتباط ضمن تمرکز بر هوشمند سازی امور گمرکی از طرق مختلف و با رویکرد تبدیل نظارت پیشینی بر نظارت پسینی، ترخیص محمولههای مواد اولیه و کالاهای موردنیاز بویژه صنایع دارویی با حداقل اسناد، موافقت با درخواستهای حمل یکسره اقلام مربوط به واحدهای تولیدی، انجام تشریفات ترخیص کالای واحدهای تولیدی بهصورت شبانهروزی، بررسی ارزش اقلام وارده توسط واحدهای تولیدی پس از ترخیص کالا از گمرک در دستور کار قرار گرفت. این اقدامات سبب شد تا زمان ترخیص از سه ماه در سال 1397 به 3 روز در سال جاری کاهش یابد.
بهبود محیط کسب و کار یکی از مهمترین و کمهزینهترین راهبردهای تحقق رونق اقتصادی است. در این رابطه در دو سال اخیر میتوان به صدور بیش از چهارصد هزار مجوز بهصورت الکترونیکی از درگاه ملی مجوزهای کشور در هفتماهه سال جاری و افزایش 30 برابری آن نسبت به دوره مشابه در سال 1397، کاهش 46 روزه زمان صدور مجوزهای درخواستی از طریق درگاه ملی مجوزهای کشور از
56 روز در تیرماه 1398 به 10 روز در شهریور 1399، شفافسازی شرایط، ضوابط و مدارک بیش از 1400 عنوان مجوز رسمی دستگاههای اجرایی کشور و بیش از 68000 عنوان مجوز صنفی بر روی درگاه ملی مجوزهای کشور، راهاندازی پنجره واحد فیزیکی شروع کسبوکار در تهران و 4 استان دیگر و کاهش 70 روزه زمان شروع کسبوکار از این طریق، اشاره نمود.
در خاتمه یادآور می شود، که علیرغم اقدامات صورت گرفته در مجموعه دستگاههای اجرایی اقتصادی کشور و تلاشهای مجدانه همکاران اینجانب در وزارت امور اقتصادی و دارایی، شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی موجود فاصله معنی داری با شرایط درخور شایستگی های مردم شریف ایران با اهداف پیش بینی شده دولت دارد. لیکن تحلیل منصفانه از برنامه ها و اقدامات مخرب و فشار حداکثری دشمن و شرایط فعلی کشور، گواه این واقعیت است که مجموعه اقدامات دولت توانسته است در مواجهه با شدیدترین تحریم های تجربه شده در سطح بین المللی به تاب آوری اقتصاد ملی تا آنجا منتهی شده که طی ماه های اخیر ضمن عدم اجماع از سوی جامعه جهانی برای استمرار شرایط تحریمی، در خصوص عدم اثربخشی این کارزار حداکثری از سوی تحریم کنندگان اعتراف شده است.
در پایان موکداً اشاره میشود، بهبود محسوس شرایط حاکم بر اقتصاد ایران، در گرو حصول به درک مشترک، ارتقاء تعامل و همکاری تمامی ارکان حاکمیت در راستای بهره گیری حداکثری از توانمندی های کشور، امید بخشی و پرهیز از دلسرد نمودن مردم از ادامه مسیر، بهره گیری هوشمندانه از فرصت های موجود در فضای بین المللی در راستای حداکثر نمودن منافع ملی و بهبود شرایط اقتصاد کشور و معیشت آحاد جامعه می باشد.
برادر ارجمند جناب آقای دکتر قالیباف، رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
باسلام و احترام
فراز و فرودهای چهاردهه پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به ما آموخته است که حفظ وحدت و همدلی ارکان مختلف حاکمیت به پشتوانه گسترده مردمی ذیل هدایت داهیانه رهبری معظم انقلاب اسلامی همواره عامل اصلی گذار از بزنگاه ها و بحران های برنامه ریزی شده از سوی دشمنان این مرز و بوم بوده است و دفاع مقدس جلوه کامل این واقعیت خدشه ناپذیر است.
بر این باوریم که، مباحث مطروحه در سخنان جنابعالی در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در روز یکشنبه مورخ 25 آبان ماه، درخصوص ضرورت اهتمام بیشتر برای ارتقای کیفیت سیاستگذاریهای اقتصادی کشور و بهبود شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم، همراستا با دغدغه ها و اولویت های کلیدی دولت و به تبع آن وزارت امور اقتصادی و دارایی بوده است.
همانگونه که مستحضرید، همزمانی و همافزایی پیامدهای ناشی از تشدید تحریمهای ظالمانه ذیل جنگ تحمیلی اقتصادی نظام سلطه علیه مردم شریف و عزیز ایران، با بروز حوادث و رویدادهای غیرمترقبه همچون وقوع سیل و زلزله در دو سال گذشته و نیز پیامدهای وسیع و دامنه دار ناشی از شیوع ویروس کرونا در سال جاری، منجر به بروز شوکهای برونزای عدیده بر اقتصاد کشور شد.
بدیهی است در این شرایط، عبور سرافرازانه از مشکلاتی که دشمن قسم خورده تاریخ ایران در فراروی مدیران کشور در تأمین مالی اقتصاد و دولت قرار داده است و همچنین به حداقل رساندن مشکلات و مضایق معیشتی آحاد مردم، میتواند جالب توجه باشد.
در این راستا وزارت امور اقتصادی و دارایی با تمرکز بر ارتقای توان تامین مالی اثربخش و کم هزینه اقتصاد کشور، رسالت خود را در طراحی مسیرهای منعطف و بهینه برای مواجه با این شرایط پیچیده قرار داد. بر این اساس کلیه فرآیندهای سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرایی در اقتصاد کشور، با رعایت منویات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، با لحاظ استمرار فضای تحریمی پایه گذاری گردید. به نحوی که عملاً مختصات فضای سیاستگذاری اقتصادی بر دو مولفه
«حداکثر تکیه بر ظرفیت های موجود داخلی و بهره گیری بموقع از فرصتهای بیرونی» و «تعدیل پیامدهای ناشی از تشدید تحریم های ظالمانه علیه مردم ایران» استوار است.
نظر به اینکه در فرمایشات جنابعالی اشاره ضمنی به عملکرد این وزارت در شرایط کنونی اقتصاد شده است، لازم میدانم به صورت گذرا، به اهم اقدامات این وزارت در جهت عبور از فشارهای حداکثری دشمن و حداقل رساندن تبعات منفی آن اشاره کنم:
تعدیل ناترازی منابع و مصارف بودجه از طریق وصول بیشتر درآمدهای مالیاتی و اصلاح ساختار مالیات ستانی: در این خصوص با توجه به اهمیت تحقق درآمدهای پیشبینیشده مالیاتی، مساعی وزارت متبوع بر این مهم استوار گردید تا بدون فشار آوردن به اقشار متوسط و پایین درآمدی و با رویکرد حمایت همهجانبه از تولید و سرمایهگذاری، از طریق توسعه منابع جدیدی مالیاتی، کاهش فرار مالیاتی و همچنین ارائه مشوقهای جذاب و ضابطهمند برای وصول مالیاتهای معوق مطابق قوانین و اختیارات، وصول مالیات های پیش بینی شده بهصورت کامل تحقق یابد. درنتیجه اعمال اینگونه از سیاستها، پس از چهارده سال، تحقق 102 درصدی وصول درآمدهای مالیاتی در سال 1398 و رشد 29 درصدی آن نسبت به عملکرد سال 1397 بوقوع پیوست. همچنین در هفتماهه ابتدایی سال جاری، وصول 100% درآمدهای مالیاتی پیشبینیشده برای این هفت ماهه با رعایت همه ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی محقق شده است. چنانچه ملاحظه میشود امر فوق در جهت تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی بوده و نشانگر جایگزینی رو به رشد درآمدهای پایدار مالیاتی بهجای درآمدهای نفتی است.
افزایش سهم انتشار اوراق مالی اسلامی در تأمین مالی دولت: انتشار اوراق مالی اسلامی به عنوان یکی از راهکارهای نوین دولت در مسیر جبران ناترازی ناشی از عدم تحقق منابع پیش بینی شده در قانون بودجه کل کشور است. هرچند بهره گیری از ظرفیت انتشار اوراق به عنوان راهکار سهل الوصول و دارای بار مالی مستقیم اجتناب ناپذیر در آینده در کنار سایر انتخاب ها سیاستی دیگر از جمله اعمال اصلاحات و ساماندهی هزینه های بودجه ای از طریق ارتقای نظارت مالی و بهبود عملکرد خزانه داری کشور، افزایش ظرفیت درآمدهای مالیاتی، تسهیل و افزایش میزان واگذاری اموال، دارایی ها و باقیمانده سهام دولت مورد استفاده قرار گرفته است. از این رو این راهکار، بخشی از ناترازی بودجه دولت را پوشش داد. بهنحویکه تا نیمه آبان ماه سال جاری، در مجموع بیش از 110 هزار میلیارد تومان اوراق بدهی دولتی به فروش رسیده است. در این خصوص راهبرد وزارت متبوع در مسیر توسعه بازار بدهی با لحاظ آثار و پیامدهای ناشی از انتشار اوراق در افق میان مدت و بلندمدت و پرهیز از تحمیل بار مالی ناشی از انتشار اوراق در کوتاه مدت و نیز تأکید جدی بر اصل پایداری بدهی ها می باشد. بدیهی است در این میان حسن رفتار دولت در بازپرداخت به موقع اصل و فرع تعهدات ناشی از انتشار اوراق مالی اسلامی در سررسید منجر به حفظ درجه اعتباری اوراق بدهی بهعنوان معتبرترین سند مالی کشور، یکی از مهمترین دستاوردهای دولت و وزارت متبوع در سخت ترین برهه اقتصادی کشور قلمداد می شود.
توسعه و تعمیق بازار سرمایه به منظور تأمین مالی اقتصاد کشور و نیز حمایت از منافع سهامداران: اصلاح ساختار اقتصادی کشور و انتقال از یک «اقتصاد نفتی با نظام تأمین مالی بانکمحور» به یک «اقتصاد مالیاتمحور با نظام تأمین مالی بانک و بازار سرمایهمحور» مستلزم تغییر رویکردها در حوزههای مختلف بالاخص سیاستگذاری در بازارهای پولی و مالی است. در هر اقتصادی، با پیشرفت ابزارهای مالی، سهم بازار سرمایه از میزان تأمین مالی افزایش مییابد. بر این اساس تلاش شد تا بازار سرمایه در مسیر توسعه و تعمیق به سوی جایگاهی قابل توجه حرکت کند نتیجه این اقدامات منجر به افزایش سهم بازار سرمایه از تأمین مالی سرمایهگذاری در اقتصاد از 5% در سال 1396 به 9% در سال 1398 گردید. در همین رابطه ارزش تأمین مالی بازار سرمایه برای اقتصاد کشور از 125 هزار میلیارد تومان در سال 1397 به بیش از 320 هزار میلیارد تومان در شش ماهه ابتدایی سال جاری رسیده است که نشان از افزایش قابلتوجه نقش بازار سرمایه در تامین مالی اقتصاد دارد.
از سوی دیگر اقدامات عدیده ای با هدف اصلاحات ساختاری و نهادی و ریلگذاری جدید در مسیر توسعه بازار سرمایه و صیانت از حقوق سهامداران و ناکام گذاشتن برنامههای دشمن در مسیر تامین مالی اقتصاد صورت پذیرفت که آخرین آن ابلاغ آییننامه حفظ ثبات بازار سرمایه و صیانت از حقوق سرمایهگذاران با اولویت تسهیل نقد شوندگی در بازار سرمایه از مسیر روشهای مختلف از جمله بازارگردانی است. لازم به ذکر است، در حال حاضر 250 شرکت بورسی از ظرفیت بازارگردانی استفاده می نماید، امری که در گذشته بازار سرمایه مغفول مانده بود.
تحول در ســـــــــاختار و رویه های واگذاری ذیل فرآیند خصوصی سازی
با عارضهیابی خصوصیسازی در سنوات گذشته، ارائه راهکارهای جدید درخصوص روش واگذاری با تأکید بر اصول شفافیت و رقابت در دستور کار قرار گرفت. ماحصل این رویکرد در هفتماهه ابتدای سال جاری، فروش حدود 33 هزار میلیارد تومان سهام یا دارائی دولت به عموم متقاضیان بود. شایان ذکراست برای نخستین بار با هدف شفافیت حداکثری و ایجاد فرصت برابر برای آحاد مردم با هر میزان سرمایه، واگذاری باقیمانده سهام دولت در قالب صندوقهای قابل معامله در بازار سرمایه(ETF) در قالب دو صندوق دارا یکم و پالایش یکم با مشارکت حدود 5 میلیون نفر و پذیره نویسی بالغ بر 18.5 هزار میلیارد تومان انجام پذیرفت.
هر چند تحریمهای تحمیلی ظالمانه از طریق افزایش نااطمینانی و ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذاری و تأمین مالی خارجی درکشور را تحت تأثیر قرارداد و در بسیاری از حوزهها امکان استفاده از تمامی ظرفیتهای امکانپذیر را سلب نمود. با اینوجود اقدامات متعددی برای جلب سرمایهگذاری خارجی و حمایت از آنها به انجام رسید. این اقدامات سبب شد تا همزمان با تشدید تحریمهای امریکا، در هفتماهه سال جاری 3750 میلیون دلار برای 102 طرح مصوب گردد. این اعداد بیانگر سه برابر شدن جلب سرمایه گذاری خارجی در طی این دوره نسبت به دوره مشابه در سال 1397 (قبل از اعمال تحریم های یکجانبه امریکا) است. پیچیدگیهای ایجادشده ناشی از تحریمها و محدودیتهای تجاری و ارزی ناشی از آن باعث بروز اثرات نامطلوب در فرآیندهای تجاری و فشار بر زنجیره تولید گردید. به همین منظور در جهت تسهیل تجارت و روان سازی موتور محرکه تولید کشور گمرک ج.ا.ا با تعامل با سایر نهادهای سیاستگذار ذیربط اقدام به راهبری شرایط ایجادشده با استفاده از اصلاح مقرات و دستورالعملها و همچنین تبیین مقررات جدید نمود. در این ارتباط ضمن تمرکز بر هوشمند سازی امور گمرکی از طرق مختلف و با رویکرد تبدیل نظارت پیشینی بر نظارت پسینی، ترخیص محمولههای مواد اولیه و کالاهای موردنیاز بویژه صنایع دارویی با حداقل اسناد، موافقت با درخواستهای حمل یکسره اقلام مربوط به واحدهای تولیدی، انجام تشریفات ترخیص کالای واحدهای تولیدی بهصورت شبانهروزی، بررسی ارزش اقلام وارده توسط واحدهای تولیدی پس از ترخیص کالا از گمرک در دستور کار قرار گرفت. این اقدامات سبب شد تا زمان ترخیص از سه ماه در سال 1397 به 3 روز در سال جاری کاهش یابد.
بهبود محیط کسب و کار یکی از مهمترین و کمهزینهترین راهبردهای تحقق رونق اقتصادی است. در این رابطه در دو سال اخیر میتوان به صدور بیش از چهارصد هزار مجوز بهصورت الکترونیکی از درگاه ملی مجوزهای کشور در هفتماهه سال جاری و افزایش 30 برابری آن نسبت به دوره مشابه در سال 1397، کاهش 46 روزه زمان صدور مجوزهای درخواستی از طریق درگاه ملی مجوزهای کشور از
56 روز در تیرماه 1398 به 10 روز در شهریور 1399، شفافسازی شرایط، ضوابط و مدارک بیش از 1400 عنوان مجوز رسمی دستگاههای اجرایی کشور و بیش از 68000 عنوان مجوز صنفی بر روی درگاه ملی مجوزهای کشور، راهاندازی پنجره واحد فیزیکی شروع کسبوکار در تهران و 4 استان دیگر و کاهش 70 روزه زمان شروع کسبوکار از این طریق، اشاره نمود.
در خاتمه یادآور می شود، که علیرغم اقدامات صورت گرفته در مجموعه دستگاههای اجرایی اقتصادی کشور و تلاشهای مجدانه همکاران اینجانب در وزارت امور اقتصادی و دارایی، شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی موجود فاصله معنی داری با شرایط درخور شایستگی های مردم شریف ایران با اهداف پیش بینی شده دولت دارد. لیکن تحلیل منصفانه از برنامه ها و اقدامات مخرب و فشار حداکثری دشمن و شرایط فعلی کشور، گواه این واقعیت است که مجموعه اقدامات دولت توانسته است در مواجهه با شدیدترین تحریم های تجربه شده در سطح بین المللی به تاب آوری اقتصاد ملی تا آنجا منتهی شده که طی ماه های اخیر ضمن عدم اجماع از سوی جامعه جهانی برای استمرار شرایط تحریمی، در خصوص عدم اثربخشی این کارزار حداکثری از سوی تحریم کنندگان اعتراف شده است.
در پایان موکداً اشاره میشود، بهبود محسوس شرایط حاکم بر اقتصاد ایران، در گرو حصول به درک مشترک، ارتقاء تعامل و همکاری تمامی ارکان حاکمیت در راستای بهره گیری حداکثری از توانمندی های کشور، امید بخشی و پرهیز از دلسرد نمودن مردم از ادامه مسیر، بهره گیری هوشمندانه از فرصت های موجود در فضای بین المللی در راستای حداکثر نمودن منافع ملی و بهبود شرایط اقتصاد کشور و معیشت آحاد جامعه می باشد.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در گفت وگو با روزنامه «ایران» از انتخابات امریکا، بایدن، ترامپ و وضعیت برجام می گوید
لغو تحریمها و بازگشت ایران به تعهدات زمانبر نیست
- اگر آقای بایدن بخواهد تعهدات امریکا را اجرا کند، ما هم میتوانیم فوراً به تعهدات برجامی خود به صورت کامل برگردیم
- ما مخالف مذاکره نبودیم و نیستیم، مذاکره هم در چارچوب 1+5 امکان پذیر است
- ما حاضریم گفت و گو کنیم که امریکا چگونه میتواند وارد برجام شود
- از داخل پیام های غلط برای امریکاییها میفرستند
- شرایط در چند ماه آینده بهتر خواهد شد
- بایدن می تواند با سه فرمان اجرایی همه تحریمها را لغو کند
همه پیش بینی می کردند که ترامپ به این راحتی دست از سر کاخ سفید برندارد
جامعه امریکا بعد از جنگ داخلی هیچ گاه به اندازه امروز دو قطبی نبوده است
بایدن با یک شرایط معمول و سنتی به کاخ سفید نخواهد رفت
شکست آقای ترامپ در داخل امریکا بر اساس سیاست خارجی نبود
با پیروزی آقای بایدن سیاست خارجی امریکا دستخوش تغییراتی خواهد بود
اروپاییان نباید اجازه دهند که مصالح و آینده آنها در واشنگتن تعیین شود
در دوره آقای بایدن، رابطه معقول تری میان اروپا و امریکا وجود خواهد داشت. امریکا یکجانبهگرایی کمتری را اتخاذ میکند چون این کشور هیچگاه این رویکرد را 100 در صد کنار نگذاشته است
سیاست آقای ترامپ در خروج از برجام و فشار حداکثری او بر ایران، شکست خورد
ما در شکست دادن امریکا پیروز شدیم اما نسبت به اینکه اقتصاد کشور با تحریمهای ترامپ ضرر کرد، حتماً اینگونه است
بایدن با یک امتیاز بسیار منفی میآید که این نتیجه دستاوردهای مهم هستهای ایران در دوران آقای ترامپ بوده است
چه دولت آقای ترامپ و چه دولت آقای بایدن متعهد به اصل 25 منشور هستند. اصل 25 منشور ملل متحد دولت امریکا را موظف به اجرای تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد میکند
امریکا با خروج از برجام فقط امتیازات عضویت در برجام را از دست داد
اینکه آقای بایدن میخواهد به برجام برگردد خیلی هم خوب است، یک قسمت آن اجرای تعهداتشان به عنوان عضو ملل متحد است؛ باید تحریمها را بردارند، باید اقدامات تخریبی را که آقای ترامپ انجام داده و برخلاف قطعنامه 2231 بوده متوقف کنند
کسی که می تواند شرط بگذارد ایران است. ایران باید راضی بشود و بقیه 1+4 باید راضی شوند که امریکا به برجام برگردد
امریکا گزینه دیگری ندارد. گزینه امریکا بازگشت است
امریکاست که باید برگردد به میز توافق
امریکا وظایف خود را طبق قطعنامه 2231 انجام دهد ما هم تعهداتمان را طبق برجام انجام می دهیم. این نه نیازی به مذاکره دارد و نه شرط، این کار شدنی است
آقای بایدن نمی خواهد میراث یاغی گری آقای ترامپ را با خود حمل کند
برخی جناح های سیاسی به خاطر نگرانی های سیاسی داخلی که به نظر من کاملا بیمورد است، نگران این هستند که مذاکرات الان شروع شود
هدف همگی ما باید کاهش فشار بر مردم ایران و آرامش در جهان و جلوگیری از پروژه تندروهای صهیونیست برای امنیتی سازی شرایط در منطقه باشد
نباید دچار یک گرفتاری ادراکی شویم که آقای ترامپ و بایدن یکی هستند، نه؛ حتماً یکی نیستند
پیش بینی من این است که شرایط به لطف خدا و با ادامه مقاومت و درک خوب مردم ایران بسیار بهتر خواهد شد
ما نباید بپذیریم. امریکا برای بهانه جویی جهت عدم اجرای تعهدات بینالمللیاش نمیتواند متوسل به مقررات داخلی شود. هیچ کشوری در دنیا نمیتواند از ابزار داخلی استفاده کند که تعهدات بین المللی خود را انجام ندهد
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
گفت و گویم با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه دو هفته بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا و درست در شرایطی انجام شد که گمانه زنیهای متعددی درباره پیامد تحولات داخلی امریکا و امکان سامان بخشیدن به موضوعات مهم بینالمللی که به واسطه ماجراجوییهای دونالد ترامپ دستخوش تغییراتی جدی شده بود، مطرح است. ظریف در این گفت و گو با تشریح رویداد انتخاباتی امریکا از دلایل شکست ترامپ سخن میگوید و با اشاره به شناخت دیرینهاش از جوبایدن، رئیس جمهور منتخب امریکا، چشم انداز رویکرد احتمالی دولت او به ویژه در زمینه بازگشت به پیمانهای بینالمللی از جمله اجرای برجام را ترسیم می کند. در حالی که برخی جریانهای داخلی از امکان رفع تحریمها با توجه به روند تحریمهای همه جانبه ترامپ، ابراز دلسردی میکنند و از ترجیح حفظ وضع موجود سخن میگویند، وزیر امور خارجه ایران برداشتن یگ گام از سوی دولت بایدن و آن هم رفع تحریمها را برای حفظ برجام چاره ساز میداند. امیدواری ظریف در این گفت و گو از وقوع اتفاقات مثبت و زودهنگامی در زمینه رفع تحریمها خبر داده است. با هم این گفت و گو را میخوانیم.
انتخابات ریاست جمهوری امریکا برگزار شد و چنان که نظرسنجیها و پیشبینیها حکایت میکرد، آقای ترامپ در یک رقابت نزدیک از آقای جو بایدن شکست خورد. تحولات مربوط به این رقابت را چگونه ارزیابی میکنید؟
تحولات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری امریکا تقریباً با تنشی که از قبل هم قابل پیشبینی بود، جریان دارد و این انتخابات برخلاف سایر انتخابات پیشین در امریکا نشاندهنده یک انتقال بی سروصدای قدرت نیست. این ویژگی هم در شخصیت آقای ترامپ وجود داشته و هست که حاضر است هر کاری کند تا دوباره به قدرت برسد.
ما حتی امروز هم در نیویورک تایمز خواندیم که آقای ترامپ برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری برنامه داشته که حتی به ایران هم حمله کند. ایشان همه اقدامات و سیاستهایی را که بعد از نوامبر 2016 (که انتخابات قبلی را برنده شد) در برنامه خود قرار داد، بر این اساس تنظیم کرده بود که چگونه دوباره انتخاب شود. بنابراین همه پیشبینی میکردند که ایشان به این راحتی دست از سر کاخ سفید برندارد. از سوی دیگر، بر اساس همه تحلیلها اگر فشار شدید کرونا هم نبود، احتمال بسیاری وجود داشت که کماکان رأی بیاورد؛ ولی مجموعهای از شرایط داخلی باعث شد وی شکست بخورد. در همین چارچوب طرح چند نکته بعد از انتخابات امریکا ضروری است؛ یکی شکاف عجیبی است که در جامعه امریکا اتفاق افتاده است. شاید جامعه امریکا بعد از جنگ داخلی هیچگاه به اندازه امروز دوقطبی نبوده و این دوقطبی کاملاً مشخص و پرخشونت و پرتنش است. بر اساس آنچه آمار نشان میدهد طرفداران آقای ترامپ در ماههای گذشته بیشترین خرید سلاح در امریکا را داشتهاند و این اتفاق بویژه در مناطقی که به طور سنتی طرفدار جمهوریخواهان بوده است، صورت گرفته است.
من نمیگویم فردا در امریکا جنگ میشود. اما امریکا فضای بسیار پرتنشی دارد و روش آقای ترامپ کنترل تنش نیست بلکه دامن زدن به تشنج و تنش است و این روش در همه توئیتهای ایشان بعد از اعلام نتایج مشهود بود. البته همه میدانستند که آقای ترامپ در روز اول رأی بیشتری خواهد آورد زیرا به طور معمول و بر اساس سنت رأی دادن در امریکا، جمهوریخواهان و مخصوصاً طرفداران آقای ترامپ رأی حضوری میدهند و دموکراتها و خصوصاً اقلیتها به دلیل وجود برخی تبعیضهای نهادینه شده و خشونتهای سیستمی، ترجیح میدهند به وسیله پست و زودتر رأی دهند. به عنوان مثال، آقای فرید زکریا پیشبینی کرده بود که آقای ترامپ حتماً در شب اول رأی بالاتری خواهد داشت اما میزان رأی بتدریج تغییر خواهد کرد. حتی یک رهبر خارجی همان شب به آقای ترامپ تبریک هم گفت. آقای ترامپ هم تمام تلاش خود را کرد و هنوز هم اقدامات خود را از مسیرهای حقوقی و دادگاهها انجام میدهد که جلوی شکست خود را بگیرد.
این مسأله شرایط پیچیدهای را برای امریکا ایجاد کرده که یکی از نتایج آن این است که در فاصله هفتاد و چند روز از انتخابات تا روز تحلیف که معمولاً به عنوان فاصله انتقال قدرت در نظر گرفته میشود و رئیس جمهوری منتخب میتواند با یک تیم بسیار گستردهای اقدامات مربوط به فرآیند انتقال قدرت را انجام دهد، کار انتقال از آقای ترامپ به آقای بایدن با سهولت انجام نخواهد شد. الان گفته میشود تیم انتقالی آقای بایدن شامل 500 نفر هستند که اقدامات خود را برای تحویل کارها تا 20 ژانویه آغاز کردهاند تا انتقال قدرت بی دردسر صورت گیرد. اما بسیار واضح است که این اتفاق رخ نخواهد داد. برای آغاز این فرآیند تاکنون دو هفته زمان از دست رفته است و در 70 روز این 2 هفته زمان زیادی است. بنابراین اگر با این فرض که مزاحمتهای آقای ترامپ متوقف شود و انتخاب آقای بایدن به عنوان رئیس جمهوری قطعی شود، ایشان با یک شرایط معمول و سنتی به کاخ سفید نخواهد رفت.
آقای بیل برنز به عنوان یک دیپلمات باسابقه امریکا ماه گذشته در مقالهای پیشبینی کرده بود که در صورت پیروزی آقای بایدن، آقای ترامپ برای انتقال قدرت همراهی نخواهد کرد. بنابراین آنچه امروز مشاهده میکنیم یک اتفاق غیرقابل تصور و غیرقابل پیشبینی نبوده است. آقای ترامپ با توجه به ویژگیهای شخصیاش و پایگاه داخلیای که در چهار سال گذشته برای خود درست کرده است، یک گفتمان تفرقه را در داخل امریکا دنبال کرده است، یعنی همان کاری که در دنیا انجام داد. بنابراین به نظر میرسد امریکا دوران پرتنشی را در داخل خود خواهد داشت.
یکی از وجوه رویکرد سیاست خارجی ما، رفتار خارجی دولت آقای ترامپ بود. آنچه دولت ترامپ در عرصه خارجی انجام داد برای همه دنیا و از جمله ایران دارای اهمیت بود، به خاطر به چالش کشیدن خیلی از پیمانها. این دیدگاه شکل گرفته که دنیا با دموکراتها بهتر میتواند کنار بیاید و به رویکردی که بر مبنای تفاهم باشد اقبال بیشتری نشان میدهد. آقای بایدن قبل از انتخابات وعده بازگشت به خیلی از پیمانهایی را که ترامپ از آنها بیرون آمده بود، مطرح کرد. فکر میکنید چه تفاوت معناداری بین این دو از این نظر وجود دارد؟
در این رابطه چند نکته وجود دارد. ما باید این واقعیت را بپذیریم که شکست آقای ترامپ در داخل امریکا بر اساس سیاست خارجی نبود. یعنی ایشان به دلیل مسائل داخلی از جمله مسائل اقتصادی و شیوع کرونا شکست خورد. از طرف دیگر آقای ترامپ یک شخصیت قانون گریز داشت و سوءاستفادههای زیادی از سمت خود داشت و این هم دلیل دیگری برای شکست ایشان است.
متاسفانه کمتر شاهد بودیم که سیاست خارجی بسیار خطرناک آقای ترامپ در دنیا نقش زیادی در شکست داخلی او داشته باشد و این یک نکته قابل توجه درباره جهتگیری جامعه امریکا است و باید برای کل دنیا هم زنگ خطری باشد و متوجه باشند که جامعه امریکا به سمت تندروی گرایش نشان داده است. نکته دوم این است که سیاست خارجی آقای ترامپ یکی از ناموفقترین سیاستهای خارجی امریکا در تاریخ بود و این کشور را به یک عنصر یاغی تبدیل کرد. امریکا در مقام یک کشور قدرتمند به نحوی عمل کرد که بسیاری صرفاً به خاطر اجبار و ترس از قلدری او حرف این کشور را گوش میکردند. مثل یک قلدر چاقوکشی که سر کوچه میایستد و هر کسی از جلوی او رد میشود، سعی میکند طوری برود که به او نخورد و ممکن است دستی هم روی سینه بگذارد که خودش را نجات دهد. امریکا مخصوصاً در این چند سال این گونه رفتار کرد.
اما تردیدی وجود ندارد که محققان داخل و خارج امریکا، آقای پمپئو را بدترین وزیر خارجه امریکا میدانند. در یکی از جدیدترین مقالاتی که در روزنامههای امریکایی منتشر شد، مجدداً آقای پمپئو بدترین وزیر خارجه این کشور توصیف شده است. با در نظر گرفتن این شرایط، اروپاییها باید از دوران آقای ترامپ درس گرفته باشند و با توجه به اینکه سیاست خارجی از موضوعات مهم انتخاباتی امریکا نبود، نباید اجازه دهند که مصالح و آینده آنها در واشنگتن تعیین شود. اروپاییها باید بدانند که اگر اجازه دهند به جای اینکه پایتختهای خودشان سیاست خارجی و روابط بینالمللی خودشان را تعیین کند، این کار را واشنگتن انجام دهد آینده خوبی نخواهند داشت.
به طور طبیعی در دوره آقای بایدن، رابطه معقولتری میان اروپا و امریکا وجود خواهد داشت. امریکا یکجانبهگرایی کمتری را اتخاذ میکند چون این کشور هیچگاه این رویکرد را صد درصد کنار نگذاشته است.
از سوی دیگر مسأله تحولات جهانی هم مطرح است که کرونا آنها را تشدید کرده و آن حرکت قدرت از غرب به شرق است. این واقعیتی است که قبلاً وجود داشته، الان هم وجود دارد و در آینده و در دوران آقای بایدن هم وجود خواهد داشت. میزان موفقیت و شکست آقای بایدن در صحنه بینالمللی به این بستگی دارد که چقدر تلاش کند خودش و امریکا را با این جابجایی قدرت جهانی تطبیق دهد یا چقدر مانند اسلافش بیهوده تلاش کند که مانع این جابجایی شود.آقای ترامپ به شکل جنگجویانه و تا حدی وحشی سعی کرد مانع این جابجایی قدرت شود. اگر آقای بایدن میخواهد در امریکا و سطح بینالمللی موفق شود باید این واقعیت را بپذیرد و با این واقعیت هماهنگ شود که امریکا دیگر نمیتواند در دنیا هژمون باشد. ممکن است مقامات امریکایی در اظهارات خود به این واقعیت نزدیک شده باشند اما اگر آن را در عمل بپذیرند و از گرایش سنتی دموکراتها مبنی بر مداخله در امور داخلی سایر کشورها فاصله بگیرند، میتوانند سیاست خارجی موفقتری داشته باشند و آن وقت میتوانند شکاف بین اروپا و امریکا را کم کنند. البته اختلافات ما با امریکا کماکان وجود دارد ولی آقای بایدن میتواند روش دیگری را انتخاب کند و با نگاه دیگری وارد قضایا شود. پیامهایی که تا الان به صورت علنی داده شده ممکن است این ظن را تقویت کند اما باید ببینیم در عمل چه میشود.
آقای بایدن وعده بازگشت به برجام را پیش از مشخص شدن نتیجه انتخابات مطرح کرد و به نظر میرسد که آن را مشروط به انجام اقدامی از طرف ایران نکرده است. وعده ایشان را چطور ارزیابی میکنید؟
اجازه دهید اینجا سه نکته را متذکر شوم؛ نخست اینکه سیاست آقای ترامپ در خروج از برجام و فشار حداکثری او بر ایران، شکست خورد. همه این را میدانند. البته اینکه او شکست خورده به معنای این نیست که ما از این سیاست بهره بردیم. بلکه به این معنی است که امریکا به هدفش نرسیده و البته فشار زیادی هم به ما وارد شد. ما در شکست دادن امریکا پیروز شدیم اما نسبت به اینکه اقتصاد کشور با تحریمهای ترامپ ضرر کرد، حتماً این گونه است و باید این واقعیت مورد توجه قرار گیرد. اما سیاست امریکا شکست خورد و این سیاست را هم هر قدر ادامه دهد بیشتر شکست خواهد خورد. الان میزان ذخایر اورانیوم اصلاً با قبل از ترامپ قابل مقایسه نیست و تحقیق و توسعه ما از قبل از برجام به مراتب جلوتر است. البته ما این اقدامات را در قالب برجام انجام دادیم. اینها نشان میدهد که امریکا نه تنها به اهدافش نرسیده بلکه از آنها دور هم شده است. این یک امتیاز منفی برای آنهاست. برخی فکر میکنند آقای بایدن با یک ذخیرهای به میدان این قضیه میآید. نه؛ آقای بایدن با یک امتیاز بسیار منفی میآید که این نتیجه دستاوردهای مهم هستهای ایران در دوران آقای ترامپ بوده است.
دوم اینکه امریکا از دو شأن و جایگاه برخوردار است؛ یک شأن به عنوان عضو برجام و شأن دیگر عضو سازمان ملل متحد. آقای ترامپ درست است که از برجام خارج شد اما از سازمان ملل متحد که خارج نشد. به عنوان عضو ملل متحد، چه دولت آقای ترامپ و چه دولت آقای بایدن متعهد به اصل 25 منشور هستند. اصل 25 منشور ملل متحد دولت امریکا را موظف به اجرای تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد میکند. امریکا خودش عضو دائم شورای امنیت است و نمیتواند بگوید یک تصمیم این شورا عادلانه است یا غیرعادلانه و غیرقانونی. ما به عنوان کشوری که خارج از این شورا بودیم میگفتیم این تصمیم شورای امنیت غیرقانونی است. اما امریکا هم به عنوان عضو ملل متحد و هم به عنوان عضو دائم شورای امنیت نمیتواند بگوید قطعنامه 2231 غیرقانونی است. امریکا تعهدات برجامیاش در تعهدات ملل متحدی آن کشور وجود دارد. آقای ترامپ با خروج از برجام فقط امتیازات عضویت امریکا در برجام را از دست داد. اشتباهی که آقای ترامپ و اطرافیانش کردند، این بود که نفهمیدند با خروج از برجام از تعهدات خود به عنوان عضو ملل متحد خارج نمیشوند بلکه با نقض برجام، مرتکب نقض تعهد خود به عنوان عضو ملل متحد میشوند. البته امریکا خیلی از تعهدات بینالمللی دیگرش را نیز نقض کرد. اما با خروج از برجام، امریکا امتیازاتی را که در آن به عنوان یک عضو برجام داشت، از دست داد. کمااینکه ما در خلال تلاش آنها در شورای امنیت برای بازگرداندن تحریمها دیدیم که این امتیازات را از دست دادهاند. اینکه آقای بایدن میخواهد به برجام برگردد خیلی هم خوب است، یک قسمت آن اجرای تعهداتشان به عنوان عضو ملل متحد است؛ باید تحریمها را بردارند، باید اقدامات تخریبی که آقای ترامپ انجام داده و برخلاف قطعنامه 2231 بوده متوقف کنند. قسمت دوم برجام است. اگر میخواهند به برجام برگردند در شرایطی نیستند که شرط بگذارند. چون امریکاییها امتیاز عضو برجام بودن را از دست دادهاند و الان میخواهند این امتیاز را دوباره به دست بیاورند. البته این کار غیرممکنی نیست و حتماً همه از اینکه امریکا تلاش کند این امتیاز را به دست بیاورد، استقبال میکنند اما حتماً امریکا باید تلاش کند و حتماً نیاز به اقداماتی از طرف امریکا دارد که نشان دهد برجام مثل در چرخان جلوی ادارات نیست که از این طرف آن وارد شوید و از آن طرف خارج شوید، مثل گیشه سینما است که باید برای ورود خود بلیت بگیرید.
آقای ظریف! یک وجه ماجرا هم در این طرف و در ایران رقم خورد. یعنی جایی که مقاومت و ایستادگی 3 ساله مردم ایران و البته دیپلماسی هوشمندانهای که وزارت خارجه دنبال کرد، توانست به لحاظ سیاسی امریکای ترامپ را منزوی کند. به هر حال این ایستادگی میتواند در حکم یک سرمایه اجتماعی و ملی برای بهرهبرداری در شرایط احتمالی آینده تلقی شود. چنین نگاهی وجود دارد که از این سرمایه ملی در مذاکرات یا اتفاقات آینده استفاده شود. یعنی دست ایران در گفت و گوهای احتمالی پر باشد؟
حتماً. همانطور که عرض کردم امریکا تعهداتی دارد که تعهدات امریکا به عنوان عضو ملل متحد است و باید آنها را چه به عنوان عضو برجام یا غیرعضو برجام انجام دهد. اما برای بازگشت به برجام و امتیازاتی که در برجام داشته، باید این امتیازات را کسب کند. آقای ترامپ این امتیازات را از دست داده و آقای بایدن اگر میخواهد، باید این امتیازات را کسب کند. اولاً باید مشخص باشد که ایران شرطی را نمیپذیرد. ما یک اسب را دوبار نمیخریم و دوبار هم نمیفروشیم. آنچه در برجام است حاصل مذاکرات طولانی است. آنهایی که در برجام مذاکره کردهاند کلمه به کلمه توافق را نه تنها خواندهاند بلکه بر سر هر کلمه بحث و چانهزنی کردهاند. انواع انتخابها برای هر کلمه وجود داشته و بر سر هر موضوعی ساعتها بحث شده است. همین موضوع موشکی و منطقهای موضوعاتی نبود که در مذاکرات به راحتی کنار گذاشته شدند. در این موضوعات امریکاییها و غربیها حرفی برای گفتن نداشتند. مثلاً درباره سلاح، آیا امریکاییها حاضر بودند صدها میلیارد دلار سلاحی را که به منطقه میفروشند کم کنند؟ آیا حاضر بودند برد موشکهای رژیم صهیونیستی را کم کنند؟ یا او را به پذیرش معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای وادار کنند؟ آیا حاضر بودند درباره اقدامات خود در سوریه و لبنان، اقدامات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین، اقدامات عربستان در یمن و سایر اقداماتی که وجود دارد صحبت کنند؟ همه اینها در جلسات پر تنشی چند بار بحث شده است. این طور نبوده که آرام از آنها عبور شده باشد. دوران محدودیتها موضوع بحث فراوان بوده و کلمه به کلمه بحث شده تا به نتیجه رسیده است. لذا این واقعیات را امریکاییها نمیتوانند کنار بگذارند و بگویند آنچه ما گرفتهایم و آنچه را دادهایم دوباره دربارهاش معامله شود. اینها بدیهیات مذاکره است. خودشان هم میدانند. چون آقای ترامپ یک زیاده رویهایی کرده و ادبیات جدیدی را آفریده و متأسفانه بعضیها دارند این ادبیات را ادامه میدهند. کسی که میتواند شرط بگذارد ایران است. ایران باید راضی بشود و بقیه 4+1 باید راضی شوند که امریکا به برجام برگردد. اما امریکا باید تعهداتش را انجام دهد. امریکا گزینه دیگری ندارد. گزینه امریکا بازگشت است. چرا؟ به این خاطر که مقاومت مردم سیاست فشار حداکثری را به شکست کشاند. درست است ما هزینه دادیم ولی مردم به امریکا گفتند که ادامه این سیاست باعث نمیشود شما دستاوردی داشته باشید. به ما فشار میآورید. اگر قصد شما فقط مردم آزاری است و ادامه آن جنایات علیه بشریتی است که آقای پمپئو انجام داده است. چون آنچه او انجام داده مسئولیت قانونی دارد. اگر دادگاهی در دنیا وجود داشته باشد و بخواهد جنایت علیه بشریت را بررسی و محاکمه کند، ایشان اعتراف کرده و گفته مردم ایران نمیتوانند غذا و دارو داشته باشند مگر اینکه حرف ما را گوش کنند. این یعنی تعریف کتاب درسی جنایت علیه بشریت. یا ترامپ آمده مسئولیت ترور یک شخصیت حمایت شده بینالمللی را پذیرفته که کنوانسیون هست. در مورد اینکه شخصیتهای دولتی وقتی در مأموریت دولتی هستند در کشور خارجی از نظر بینالمللی حمایت شده هستند.آقای ترامپ پذیرفته علیه این فرد اقدام به کار تروریستی کرده است. اینها مسئولیت دارد و امتیازی برای کسی نیست. لذا باید دولت امریکا از این موانع عبور کند. البته به نظر ما شدنی است. بایدن میتواند این کار را بکند اما باید بداند که اقداماتی را برای به دست آوردن امتیاز عضویت در برجام باید انجام دهد.
شما پیش از این قائل به تفاوت عملکرد بین ترامپ و بایدن بودید…
تفاوت در ادبیات.
بله ادبیات، نکته اینجاست که خود جنابعالی در رأس مذاکرات موفقی با دولتی در امریکا بودید که خود آقای بایدن مسئولیت مهمی در آن داشت. همین سابقه باعث شده امیدواری ایجاد شود که میتوان با دولت بایدن راه تعاملی را باز کرد. در این باره بفرمایید.
بله به نظر من حتماً چنین چیزی ممکن است ولی سنگینی کار به عهده دولت امریکاست. یعنی امریکاست که باید برگردد به میز توافق. همانطور که مقام معظم رهبری هم فرمودند، ما هیچ وقت میز را ترک نکردیم. این امریکا بوده که از اتاق مذاکره رفته بیرون حالا باید برگردد به داخل اتاق. برای برگشت هم باید حتماً بلیت هواپیما بگیرد و بیاید به محل اتاق. این اقدامات را امریکا باید انجام دهد. ما قرار نیست برویم واشنگتن که نیاز باشد کاری انجام دهیم. ما در اتاق توافق نشستهایم به همراه 4+1 و این امریکا است که باید دوباره وارد شود. حتماً باید یک اقداماتی را انجام دهد. من معتقدم دولت آقای بایدن میتواند این اقدامات را انجام دهد. منافعش در این است. شکست سیاست فشار حداکثری این ضرورت را ایجاب میکند که این اقدامات را انجام دهد. لذا پیشبینی برخی این بود که حتی دولت دوم آقای ترامپ هم مجبور میشد چنین کاری را بکند به خاطر شکستشان در سیاست اولیهاش. از دولت بایدن توقع بیشتری است به خاطر اینکه میدانند سابقه چیست. کسانی که در دور اول توافق حضور داشتند بسیاری از مشاوران کنونی بایدن بودهاند و میدانند چه گذشته است مثل افرادی نیستند که توافق را ندیده باشند و بر اساس گفتههای آقای بولتون درباره توافق نظر بدهند. لذا شرایط جدیدی خواهد بود و علیالقاعده باید شرایط معقولتری باشد برای رسیدن به توافق. اما این امریکاست که باید اقدام کند.
آقای ظریف صریح میپرسم. الان اگر آقای بایدن در کاخ سفید مستقر باشد و لغو تحریمها را مشروط به انجام اقداماتی از سوی ایران کند. پاسخ مستقیم ما چیست؟
حتماً این است که امریکا در شأنی نیست که بخواهد شرط بگذارد. امریکا موظف است که به عنوان عضو ملل متحد و به عنوان عضو دائم شورای امنیت قطعنامه 2231 را اجرا کند. اگر این قطعنامه را اجرا کند و تحریمها برداشته شود و مانعی برای فعالیت اقتصادی ایران نباشد، ایران هم اعلام کرده که تعهدات برجامی خود را اجرا میکند. علت تعطیلی برخی تعهدات برجامی ایران این است که امریکا برجام را نقض کرده و اروپاییها هم با عدم اجرای تعهدات برجامی و عدم اجرای 11 تعهدی که بعد از خروج امریکا دادند، در نقض برجام هستند و طبق ماده 36 برجام این اجازه را به ما میدهد که برخی مفاد را رعایت نکنیم. اما کماکان به برجام متعهد هستیم.
لذا چند نکته را باید از هم جدا کنیم یک، اگر امریکا تعهدات خود وفق قطعنامه 2231 را انجام دهد ما تعهدات خودمان را وفق برجام انجام میدهیم.
دو، اگر امریکا بخواهد عضو برجام شود که ترامپ آن عضویت را از بین برده، ما حاضریم گفتوگو کنیم که امریکا چگونه میتواند وارد برجام شود. لذا امریکا در موقعیتی نیست که بخواهد شرط بگذارد.
ولی یک کاری اتوماتیک میتواند انجام شود و نیازی هم به شرط و یا حتی مذاکره نیست. امریکا وظایف خود را طبق قطعنامه 2231 انجام دهد ما هم تعهداتمان را طبق برجام انجام میدهیم. این نه نیازی به مذاکره دارد و نه شرط. این کار شدنی است.
یعنی رسیدن به آن نقطه میتواند بدون توافق شود؟
حتماً همینطور است. امریکا به عنوان عضو ملل متحد باید قطعنامه 2231 را انجام دهد و نیاز نیست که عضو برجام باشد. یعنی مثلاً ژاپن الان عضو برجام نیست ولی متعهد است که 2231 را انجام دهد. گفتم که اگر برگردد به اجرای تعهداتش، کاری که ما میکنیم هم سریع خواهد بود. یعنی به تعهدات برجامی برمیگردیم. این نیاز به مذاکره ندارد.
مرحله بعد که نیاز به مذاکره پیدا میکند، بازگشت امریکا به داخل برجام است. که آن فوریت اول نیست فوریت اول خارج شدن امریکا از حوزه یاغیگری و نقض قانون است. یعنی آقای بایدن نمیخواهد میراث یاغیگری آقای ترامپ را با خود حمل کند.
اگر مقامات دولت آقای بایدن بعد از استقرار و آغاز مأموریت خودشان برای لغو تحریمها مستقیم با مقامهای دیپلماتیک ایران تماس بگیرند، شما به آنان پاسخ میدهید؟
آنچه که واضح است، اقداماتی است که ما و امریکا باید انجام دهیم تا برجام از سوی ما و قطعنامه 2231 از سوی امریکا کاملاً اجرایی شود. فعلاً برای امریکا قطعنامه 2231 به عنوان عضو ملل متحد و برای ما برجام مطرح است. امریکاییها میتوانند این اقدامات را خودشان انجام دهند، بعد از آن میتوان مذاکره کرد. هیچ ابهامی در این کار نیست که نیازی به نکتهای داشته باشد. اگر نیازی باشد، امکان انتقال نظرات ما از مسیرهای مشخص وجود دارد. امکان انجام این کار وجود دارد. اگر نیازی باشد امکان دارد مشخص شود که ما چگونه رفتار خواهیم کرد یعنی ایران هم مشخص خواهد کرد. مثلاً مشخص میکنیم که اگر تعهدات آنها اجرا شود، ما اعلام میکنیم آمادگی داریم چه کارهایی را در اجرای تعهدات برجامی خود انجام دهیم. چنانکه در نامه آقای رئیس جمهوری صریحاً نوشتیم که به هر میزان تعهدات طرف مقابل اجرا شود، ما هم تعهدات خود را برمیگردانیم.
دیدگاهی در داخل کشور مطرح است مبنی بر اینکه پروسه لغو تحریمها بدون انجام هیچ گفتوگویی صورت بگیرد.
من تبیین کردم که چرا این کار نیازی به مذاکره ندارد. ما مخالف مذاکره نبودیم، مخالف مذاکره هم نیستیم، مذاکره هم در چارچوب 5+1 امکانپذیر است، اما ورود امریکا به این چارچوب نیازمند این است که خودش را با مقررات تطبیق دهد. ما هم نمیگوییم که خود را با مقررات تطبیق نمیدهیم. اگر امریکا خود را با مقررات تطبیق دهد، ما نیز خودمان را با مقررات تطبیق میدهیم و این موضوعی است که صریحاً اعلام شده است.
جریانی در آمریکا معتقد است که با توجه به نزدیکی به انتخابات 1400 در ایران، دولت آقای بایدن شاید به نوعی برای پروسه لغو تحریمها و بازگشت به برجام دست نگه دارد تا تکلیف انتخابات در ایران روشن شود. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
من فکرمی کنم بیشتر این مسأله نگرانی برخی دوستان ما در داخل کشور باشد که متأسفانه پیامهای غلط را از داخل برای آنها میفرستند. اگر امریکاییها عقل داشته باشند، میدانند که در جمهوری اسلامی اینگونه مسائل، خارج از چارچوب صرف دولتها شکل میگیرد و نباید نگران باشند و علیالقاعده هم نیستند. کما اینکه در گذشته در دوره آقای احمدینژاد مذاکرات مسقط در دولت آقای احمدینژاد شروع شد و امریکاییها منتظر دولت بعدی نماندند. بنابراین، این میزان از فهم شرایط داخلی در امریکا هست. متأسفانه برخی جناحهای سیاسی به خاطر نگرانیهای سیاسی داخلی که به نظر من کاملاً بیمورد است، نگران این هستند که این مذاکرات الان شروع شود. به نظر من هر زمانی که امریکا به تعهدات خود در 2231 برگردد، این به نفع امریکا و به نفع دنیا و به نفع ایران است و لذا نباید سایر ملاحظات را وارد کرد. هدف همگی ما باید کاهش فشار بر مردم ایران و آرامش در جهان و جلوگیری از پروژه تندروهای صهیونیست برای امنیتیسازی شرایط در منطقه باشد. به نظر من الان با توجه به شرایط، امریکا متوجه شده است که سیاستش شکست خورده است و باید به تعهدات خود بازگردد. زمانی که به تعهدات خود بازگردد، ما هم برمیگردیم، عجلهای نیست. ولی سیاست تأخیری هم نداریم و نباید هم داشته باشیم. امریکاییها هم نباید سیاست تأخیری داشته باشند. به خاطر اینکه سیاست آنان تاکنون ناموفق بوده است، شما وقتی سیاست تأخیری دارید که سیاستتان موفق بوده باشد، اما سیاست آنان موفق نبوده است، سیاست ما در مقاومت موفق بوده است، اما بالاخره به مردم ما فشار وارد شده، ما هم نیازمند تأخیر نیستیم. به نظر من باید این ملاحظات بچگانه کنار گذاشته شود.
منظور شما در داخل است؟
بله، چون بیشتر این بحثها در داخل مطرح است من هنوز ندیدم که در خارج این بحثها صورت بگیرد.
با توجه به دوره موفقی که ما به واسطه برجام داشتیم و بعد آقای ترامپ دورهای از تنش را آغاز کردند، حالا امیدی در افکار عمومی شکل گرفته که شاید با حضور آقای بایدن و تجربه برجام، اوضاع به روال سه سال قبل برگردد. سؤال این است که روابط ایران و امریکا تا چه اندازه قرار است تحت تأثیر فراز و فرودهای ناشی از تغییرات چهرههای سیاسی در امریکا قرار بگیرد. به هر حال ما میدانیم که یک وجه این تحولات رژیم صهیونیستی است و دموکراتها هم رابطه نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارند و متعهد به تأمین امنیت آنان هستند. در این صورت تا چه میزان میتوان به کم کردن اختلافها میان ایران و امریکا امیدوار بود؟
آنچه در دوره آقای ترامپ اتفاق افتاد در واقع واگذاری سیاست خارجی امریکا بود. اینطور نبود که سیاست خارجی امریکا تحت تأثیر رژیم صهیونیستی باشد. شاید سیاست خارجی امریکا از زمان آقای ترومن تحت تأثیر رژیم صهیونیستی بوده است و کاخ سفید علیرغم نظر وزارت خارجه امریکا این رویکرد را از مرحله شناسایی اسرائیل تا امروز با فشار لابی صهیونیسم انجام داده است.
گاهی اوقات نظر کارشناسی حاکم نیست. بلکه نظر گروههای فشار حاکم است. این اتفاق جدیدی نیست و همیشه در سیاست خارجی امریکا مطرح بود. اما در دوره آقای ترامپ اتفاق ویژهای که افتاد این بود که سیاست خارجی واگذار شد. یعنی رژیم صهیونیستی و بن سلمان و یکی دو نفر دیگر سیاست خارجی امریکا را مدیریت میکردند. حتی اگر خاطرتان باشد، بعد از اینکه 4 کشور عربی قطر را محاصره کردند، آقای ترامپ به نفع این کار 4 توئیت زد. یعنی حتی ایشان ملاحظه نکرده بود که 10 هزار سرباز امریکایی در پایگاه هوایی امریکا در قطر هستند. سیاست خارجی امریکا تا این حد واگذار شده بود. این دوران به پایان میرسد. اما اینکه تصور کنیم فشار لابی صهیونیستها در امریکا به پایان برسد، حتماً اینطور نیست. دوستان ما در داخل که میآیند سخنرانی بایدن را کلیپ میکنند یا حضور خانم کاملا هریس را در اجلاس ایپک توئیت میکنند، در واقع دارند زیره به کرمان میبرند. اینها واقعیت است، واقعیتی که نشان میدهد لابی صهیونیسم از زمان آقای ترومن، توانست حتی به رغم مخالفت وزارت خارجه خود را به امریکا تحمیل کند. ما هم باید این واقعیتها را بشناسیم و هم بشناسانیم، اما نباید دچار یک گرفتاری ادراکی شویم که آقای ترامپ و بایدن یکی هستند، نه؛ حتماً یکی نیستند.
شما به هر دو وجه اشاره کردید. از یک طرف تحریم ها تاثیر خود را بر وضع معیشت مردم گذاشت و از طرف دیگر هم انزوای سیاسی امریکا عملا به وجود آمد و امریکا موفق نشد که در نبرد سیاسی با ایران پیروز شود. به هر حال امیدی در مردم شکل گرفته مبنی بر اینکه شاید این روند دچار تغییر شود. پیش بینی شما چیست؟ پیامی دارید که بخواهد حاکی از این باشد که روند فعلی از انفعال در بیاید و دو طرف، ابتکار عمل های دیپلماتیک خود را در پیش بگیرند؟
پیشبینی من این است که شرایط به لطف خدا و با ادامه مقاومت و درک خوب مردم ایران بسیار بهتر خواهد شد. این ممکن است در چند ماه آینده اتفاق بیفتد، آقای بایدن هنوز نتوانسته تیم خود را مستقر کند و ممکن است زمان بیشتری ببرد. اگر زمانی آقای بایدن مستقر شود و بخواهد تعهدات مبتنی بر قطعنامه 2231 امریکا را اجرا کند، ما هم میتوانیم فوراً به تعهدات برجامی خود به صورت کامل برگردیم. این روند اصلاً زمانبر نیست. با چند قانون اجرایی از سوی رئیس جمهوری امریکا انجامپذیر است. این هم که گفته میشود آقای ترامپ مقرراتی گذاشته است که از سوی آقای بایدن قابل لغو نیست، همه این کار بازیهایی است که دولت آقای ترامپ در این مدت انجام داده تا بر افکارعمومی و امید مردم ما تأثیر بگذارد. یکی از مهمترین خواستههای ترامپ و رژیم صهیونیستی این است که امید مردم ما را از بین ببرند. در این روزهای اخیر و بعد از اظهارات و تهدیدهای پمپئو، اتفاقات زیادی در بازار ارز ما رخ داد که هیچ دلیل اقتصادی نداشت و صرفاً علت روانی داشت. ما نباید اجازه بدهیم که این وضعیت روانی ایجاد شود. اینکه گفته میشود رئیس جمهوری بعدی امریکا نخواهد توانست برخی از تحریمهای برجامی امریکا را لغو کند، فقط حرف است. ممکن است دشواریهایی وجود داشته باشد، اما ما نباید بپذیریم. امریکا برای بهانهجویی جهت عدم اجرای تعهدات بینالمللیاش نمیتواند متوسل به مقررات داخلی شود. هیچ کشوری در دنیا نمیتواند از ابزار داخلی استفاده کند که تعهدات بینالمللی خود را انجام ندهد. این یک اصل شناخته شده بینالمللی است. بیهوده به حرفهایی که زده میشود اعتبار ندهیم. در پاسخ به دعواهای داخلی که میگویند آقای بایدن اگر بخواهد هم نمیتواند، باید گفت: نه. آقای بایدن اگر رئیس جمهور امریکا شد و در کاخ سفید مستقر شد، میتواند با سه فرمان اجرایی همه اینها را لغو کند. دوستان داخلی ما حواسشان باشد. حرفهایی که برای مصرف داخلی میزنند یعنی دارند به آقای بایدن علامت میدهند که این کار را نکنید. اگر رئیس جمهوری امریکا بخواهد در داخل امریکا آسمان را به زمین بیاورد یا نیاورد به خودشان مربوط است. به قول خودشان مسئولیت روی میز رئیس جمهوری امریکا تمام میشود. کنگره جز اعلان جنگ هیچ مسئولیتی در روابط خارجی امریکا ندارد، آن هم با همکاری رئیس جمهوری. آنکه در روابط خارجی امریکا مسئولیت دارد، رئیس جمهوری امریکا است. لذا مردم باید امیدوار باشند. اینکه ممکن است زمان آن تأخیر پیدا کند، به دلیل پروسه انتقال دولت است. توضیح دادم که آقای ترامپ در پروسه انتقال به آقای بایدن در حال ایجاد مانع است. موانع، مشکلات خودشان است و به خودشان ربط دارد. در مورد ایران هم ما هیچ مشکلی نداریم و از ابتدا گفتیم اقداماتی که میکنیم قابل بازگشت است. بله، علمی که در ذهن دانشمندان ما ایجاد شده بسیار خوب است و پیشرفتهای بسیار خوبی کردیم. من در اینجا بگویم که امریکا در این سه سال حتماً ضرر کرده است، در حوزه هستهای ضررهای اساسی کرده است، اما خودشان آن را انتخاب کردهاند، ما این انتخاب را نکردیم. لذا آنها نمیتوانند ایراد بگیرند که چرا شما پیشرفت در تحقیق و توسعه داشتهاید. این ما هستیم که میتوانیم به امریکا بگوییم با خروج از این توافق، به ما ضرر زدهاید. اروپاییها هم توان این را نداشتند که شرکتهای خود را کنترل کنند و از ایران بیرون رفتند. حالا ضرر کردند. آنها هم نمیتوانند مدعی ما باشند. ولی هرجا جلوی این ضرر را بگیرند برای همه منفعت است. اگر امروز برجام را اجرا کنند، ما هم برجام را اجرا میکنیم.
بــــرش
شما قاعدتاً از گذشته شناخت بیشتری از آقای بایدن دارید چون ایشان بر خلاف آقای ترامپ سالها در عرصه سیاست امریکا حضور داشته است. بر این اساس آیا نشانههایی از تجدید نظر در سیاست خارجی و عبور از یکجانبهگرایی یا میراث ترامپ در مواضع بایدن یا دموکراتها دیدهاید؟
من آقای بایدن را بیش از 30 سال است که میشناسم هم از دور کارش را پیگیری کردهام و هم زمانی که سفیر بودم در سازمان ملل متحد، ایشان به عنوان رئیس کمیته سیاست خارجی سنای امریکا بارها به نیویورک آمده و من در محل اقامتگاه سفیر ایران در نیویورک با ایشان دیدار داشتم. در چارچوب اجازههایی که داشتم و هیچکدام این دیدارها محرمانه هم نبوده است. ایشان بالاخره آدم کهنهکاری در سیاست خارجی است و تازهکار نیست. احساس من این است که بهتر از آقای ترامپ تحولات بینالمللی را درک میکند و میفهمد که محدودیتهای امریکا در این شرایط چیست. بعضی اظهاراتی که اخیراً ایشان و دیگران داشتند نشان دهنده این است که میفهمند یکجانبهگرایی پاسخگوی شرایط جهان امروز نیست. باید در عمل دید که چگونه عمل میکند. طبیعتاً تصور این است که ایشان روش آقای ترامپ را قبول ندارد. یعنی حوزه تخصصی آقای بایدن بیش از هر چیزی سیاست خارجی است و حوزه اختلاف فکری شخصی او با ترامپ همین حوزه است. البته اختلاف حزبی و تفکر سیاسی هم دارند درباره مسائل مختلف. توقع میرود بایدن سیاستهای عاقلانهتری را دنبال کند ولی باید منتظر بمانیم و ببینیم. مخصوصاً اینکه این دوران انتقالی دوران پرتنشی است و اینکه آقای بایدن نتوانسته کارش را به عنوان رئیس جمهوری منتخب از روز 4 یا 10 نوامبر شروع کند. معلوم نیست ایشان چه زمانی بتواند این کار را بکند لذا در روزهای ابتدایی ریاست جمهوری هنوز باید سرگرم کارهایی باشد که معمولاً رئیس جمهورهای منتخب در فاصله ماههای نوامبر و دسامبر انجام میدهند.
جامعه امریکا بعد از جنگ داخلی هیچ گاه به اندازه امروز دو قطبی نبوده است
بایدن با یک شرایط معمول و سنتی به کاخ سفید نخواهد رفت
شکست آقای ترامپ در داخل امریکا بر اساس سیاست خارجی نبود
با پیروزی آقای بایدن سیاست خارجی امریکا دستخوش تغییراتی خواهد بود
اروپاییان نباید اجازه دهند که مصالح و آینده آنها در واشنگتن تعیین شود
در دوره آقای بایدن، رابطه معقول تری میان اروپا و امریکا وجود خواهد داشت. امریکا یکجانبهگرایی کمتری را اتخاذ میکند چون این کشور هیچگاه این رویکرد را 100 در صد کنار نگذاشته است
سیاست آقای ترامپ در خروج از برجام و فشار حداکثری او بر ایران، شکست خورد
ما در شکست دادن امریکا پیروز شدیم اما نسبت به اینکه اقتصاد کشور با تحریمهای ترامپ ضرر کرد، حتماً اینگونه است
بایدن با یک امتیاز بسیار منفی میآید که این نتیجه دستاوردهای مهم هستهای ایران در دوران آقای ترامپ بوده است
چه دولت آقای ترامپ و چه دولت آقای بایدن متعهد به اصل 25 منشور هستند. اصل 25 منشور ملل متحد دولت امریکا را موظف به اجرای تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد میکند
امریکا با خروج از برجام فقط امتیازات عضویت در برجام را از دست داد
اینکه آقای بایدن میخواهد به برجام برگردد خیلی هم خوب است، یک قسمت آن اجرای تعهداتشان به عنوان عضو ملل متحد است؛ باید تحریمها را بردارند، باید اقدامات تخریبی را که آقای ترامپ انجام داده و برخلاف قطعنامه 2231 بوده متوقف کنند
کسی که می تواند شرط بگذارد ایران است. ایران باید راضی بشود و بقیه 1+4 باید راضی شوند که امریکا به برجام برگردد
امریکا گزینه دیگری ندارد. گزینه امریکا بازگشت است
امریکاست که باید برگردد به میز توافق
امریکا وظایف خود را طبق قطعنامه 2231 انجام دهد ما هم تعهداتمان را طبق برجام انجام می دهیم. این نه نیازی به مذاکره دارد و نه شرط، این کار شدنی است
آقای بایدن نمی خواهد میراث یاغی گری آقای ترامپ را با خود حمل کند
برخی جناح های سیاسی به خاطر نگرانی های سیاسی داخلی که به نظر من کاملا بیمورد است، نگران این هستند که مذاکرات الان شروع شود
هدف همگی ما باید کاهش فشار بر مردم ایران و آرامش در جهان و جلوگیری از پروژه تندروهای صهیونیست برای امنیتی سازی شرایط در منطقه باشد
نباید دچار یک گرفتاری ادراکی شویم که آقای ترامپ و بایدن یکی هستند، نه؛ حتماً یکی نیستند
پیش بینی من این است که شرایط به لطف خدا و با ادامه مقاومت و درک خوب مردم ایران بسیار بهتر خواهد شد
ما نباید بپذیریم. امریکا برای بهانه جویی جهت عدم اجرای تعهدات بینالمللیاش نمیتواند متوسل به مقررات داخلی شود. هیچ کشوری در دنیا نمیتواند از ابزار داخلی استفاده کند که تعهدات بین المللی خود را انجام ندهد
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
گفت و گویم با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه دو هفته بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا و درست در شرایطی انجام شد که گمانه زنیهای متعددی درباره پیامد تحولات داخلی امریکا و امکان سامان بخشیدن به موضوعات مهم بینالمللی که به واسطه ماجراجوییهای دونالد ترامپ دستخوش تغییراتی جدی شده بود، مطرح است. ظریف در این گفت و گو با تشریح رویداد انتخاباتی امریکا از دلایل شکست ترامپ سخن میگوید و با اشاره به شناخت دیرینهاش از جوبایدن، رئیس جمهور منتخب امریکا، چشم انداز رویکرد احتمالی دولت او به ویژه در زمینه بازگشت به پیمانهای بینالمللی از جمله اجرای برجام را ترسیم می کند. در حالی که برخی جریانهای داخلی از امکان رفع تحریمها با توجه به روند تحریمهای همه جانبه ترامپ، ابراز دلسردی میکنند و از ترجیح حفظ وضع موجود سخن میگویند، وزیر امور خارجه ایران برداشتن یگ گام از سوی دولت بایدن و آن هم رفع تحریمها را برای حفظ برجام چاره ساز میداند. امیدواری ظریف در این گفت و گو از وقوع اتفاقات مثبت و زودهنگامی در زمینه رفع تحریمها خبر داده است. با هم این گفت و گو را میخوانیم.
انتخابات ریاست جمهوری امریکا برگزار شد و چنان که نظرسنجیها و پیشبینیها حکایت میکرد، آقای ترامپ در یک رقابت نزدیک از آقای جو بایدن شکست خورد. تحولات مربوط به این رقابت را چگونه ارزیابی میکنید؟
تحولات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری امریکا تقریباً با تنشی که از قبل هم قابل پیشبینی بود، جریان دارد و این انتخابات برخلاف سایر انتخابات پیشین در امریکا نشاندهنده یک انتقال بی سروصدای قدرت نیست. این ویژگی هم در شخصیت آقای ترامپ وجود داشته و هست که حاضر است هر کاری کند تا دوباره به قدرت برسد.
ما حتی امروز هم در نیویورک تایمز خواندیم که آقای ترامپ برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری برنامه داشته که حتی به ایران هم حمله کند. ایشان همه اقدامات و سیاستهایی را که بعد از نوامبر 2016 (که انتخابات قبلی را برنده شد) در برنامه خود قرار داد، بر این اساس تنظیم کرده بود که چگونه دوباره انتخاب شود. بنابراین همه پیشبینی میکردند که ایشان به این راحتی دست از سر کاخ سفید برندارد. از سوی دیگر، بر اساس همه تحلیلها اگر فشار شدید کرونا هم نبود، احتمال بسیاری وجود داشت که کماکان رأی بیاورد؛ ولی مجموعهای از شرایط داخلی باعث شد وی شکست بخورد. در همین چارچوب طرح چند نکته بعد از انتخابات امریکا ضروری است؛ یکی شکاف عجیبی است که در جامعه امریکا اتفاق افتاده است. شاید جامعه امریکا بعد از جنگ داخلی هیچگاه به اندازه امروز دوقطبی نبوده و این دوقطبی کاملاً مشخص و پرخشونت و پرتنش است. بر اساس آنچه آمار نشان میدهد طرفداران آقای ترامپ در ماههای گذشته بیشترین خرید سلاح در امریکا را داشتهاند و این اتفاق بویژه در مناطقی که به طور سنتی طرفدار جمهوریخواهان بوده است، صورت گرفته است.
من نمیگویم فردا در امریکا جنگ میشود. اما امریکا فضای بسیار پرتنشی دارد و روش آقای ترامپ کنترل تنش نیست بلکه دامن زدن به تشنج و تنش است و این روش در همه توئیتهای ایشان بعد از اعلام نتایج مشهود بود. البته همه میدانستند که آقای ترامپ در روز اول رأی بیشتری خواهد آورد زیرا به طور معمول و بر اساس سنت رأی دادن در امریکا، جمهوریخواهان و مخصوصاً طرفداران آقای ترامپ رأی حضوری میدهند و دموکراتها و خصوصاً اقلیتها به دلیل وجود برخی تبعیضهای نهادینه شده و خشونتهای سیستمی، ترجیح میدهند به وسیله پست و زودتر رأی دهند. به عنوان مثال، آقای فرید زکریا پیشبینی کرده بود که آقای ترامپ حتماً در شب اول رأی بالاتری خواهد داشت اما میزان رأی بتدریج تغییر خواهد کرد. حتی یک رهبر خارجی همان شب به آقای ترامپ تبریک هم گفت. آقای ترامپ هم تمام تلاش خود را کرد و هنوز هم اقدامات خود را از مسیرهای حقوقی و دادگاهها انجام میدهد که جلوی شکست خود را بگیرد.
این مسأله شرایط پیچیدهای را برای امریکا ایجاد کرده که یکی از نتایج آن این است که در فاصله هفتاد و چند روز از انتخابات تا روز تحلیف که معمولاً به عنوان فاصله انتقال قدرت در نظر گرفته میشود و رئیس جمهوری منتخب میتواند با یک تیم بسیار گستردهای اقدامات مربوط به فرآیند انتقال قدرت را انجام دهد، کار انتقال از آقای ترامپ به آقای بایدن با سهولت انجام نخواهد شد. الان گفته میشود تیم انتقالی آقای بایدن شامل 500 نفر هستند که اقدامات خود را برای تحویل کارها تا 20 ژانویه آغاز کردهاند تا انتقال قدرت بی دردسر صورت گیرد. اما بسیار واضح است که این اتفاق رخ نخواهد داد. برای آغاز این فرآیند تاکنون دو هفته زمان از دست رفته است و در 70 روز این 2 هفته زمان زیادی است. بنابراین اگر با این فرض که مزاحمتهای آقای ترامپ متوقف شود و انتخاب آقای بایدن به عنوان رئیس جمهوری قطعی شود، ایشان با یک شرایط معمول و سنتی به کاخ سفید نخواهد رفت.
آقای بیل برنز به عنوان یک دیپلمات باسابقه امریکا ماه گذشته در مقالهای پیشبینی کرده بود که در صورت پیروزی آقای بایدن، آقای ترامپ برای انتقال قدرت همراهی نخواهد کرد. بنابراین آنچه امروز مشاهده میکنیم یک اتفاق غیرقابل تصور و غیرقابل پیشبینی نبوده است. آقای ترامپ با توجه به ویژگیهای شخصیاش و پایگاه داخلیای که در چهار سال گذشته برای خود درست کرده است، یک گفتمان تفرقه را در داخل امریکا دنبال کرده است، یعنی همان کاری که در دنیا انجام داد. بنابراین به نظر میرسد امریکا دوران پرتنشی را در داخل خود خواهد داشت.
یکی از وجوه رویکرد سیاست خارجی ما، رفتار خارجی دولت آقای ترامپ بود. آنچه دولت ترامپ در عرصه خارجی انجام داد برای همه دنیا و از جمله ایران دارای اهمیت بود، به خاطر به چالش کشیدن خیلی از پیمانها. این دیدگاه شکل گرفته که دنیا با دموکراتها بهتر میتواند کنار بیاید و به رویکردی که بر مبنای تفاهم باشد اقبال بیشتری نشان میدهد. آقای بایدن قبل از انتخابات وعده بازگشت به خیلی از پیمانهایی را که ترامپ از آنها بیرون آمده بود، مطرح کرد. فکر میکنید چه تفاوت معناداری بین این دو از این نظر وجود دارد؟
در این رابطه چند نکته وجود دارد. ما باید این واقعیت را بپذیریم که شکست آقای ترامپ در داخل امریکا بر اساس سیاست خارجی نبود. یعنی ایشان به دلیل مسائل داخلی از جمله مسائل اقتصادی و شیوع کرونا شکست خورد. از طرف دیگر آقای ترامپ یک شخصیت قانون گریز داشت و سوءاستفادههای زیادی از سمت خود داشت و این هم دلیل دیگری برای شکست ایشان است.
متاسفانه کمتر شاهد بودیم که سیاست خارجی بسیار خطرناک آقای ترامپ در دنیا نقش زیادی در شکست داخلی او داشته باشد و این یک نکته قابل توجه درباره جهتگیری جامعه امریکا است و باید برای کل دنیا هم زنگ خطری باشد و متوجه باشند که جامعه امریکا به سمت تندروی گرایش نشان داده است. نکته دوم این است که سیاست خارجی آقای ترامپ یکی از ناموفقترین سیاستهای خارجی امریکا در تاریخ بود و این کشور را به یک عنصر یاغی تبدیل کرد. امریکا در مقام یک کشور قدرتمند به نحوی عمل کرد که بسیاری صرفاً به خاطر اجبار و ترس از قلدری او حرف این کشور را گوش میکردند. مثل یک قلدر چاقوکشی که سر کوچه میایستد و هر کسی از جلوی او رد میشود، سعی میکند طوری برود که به او نخورد و ممکن است دستی هم روی سینه بگذارد که خودش را نجات دهد. امریکا مخصوصاً در این چند سال این گونه رفتار کرد.
اما تردیدی وجود ندارد که محققان داخل و خارج امریکا، آقای پمپئو را بدترین وزیر خارجه امریکا میدانند. در یکی از جدیدترین مقالاتی که در روزنامههای امریکایی منتشر شد، مجدداً آقای پمپئو بدترین وزیر خارجه این کشور توصیف شده است. با در نظر گرفتن این شرایط، اروپاییها باید از دوران آقای ترامپ درس گرفته باشند و با توجه به اینکه سیاست خارجی از موضوعات مهم انتخاباتی امریکا نبود، نباید اجازه دهند که مصالح و آینده آنها در واشنگتن تعیین شود. اروپاییها باید بدانند که اگر اجازه دهند به جای اینکه پایتختهای خودشان سیاست خارجی و روابط بینالمللی خودشان را تعیین کند، این کار را واشنگتن انجام دهد آینده خوبی نخواهند داشت.
به طور طبیعی در دوره آقای بایدن، رابطه معقولتری میان اروپا و امریکا وجود خواهد داشت. امریکا یکجانبهگرایی کمتری را اتخاذ میکند چون این کشور هیچگاه این رویکرد را صد درصد کنار نگذاشته است.
از سوی دیگر مسأله تحولات جهانی هم مطرح است که کرونا آنها را تشدید کرده و آن حرکت قدرت از غرب به شرق است. این واقعیتی است که قبلاً وجود داشته، الان هم وجود دارد و در آینده و در دوران آقای بایدن هم وجود خواهد داشت. میزان موفقیت و شکست آقای بایدن در صحنه بینالمللی به این بستگی دارد که چقدر تلاش کند خودش و امریکا را با این جابجایی قدرت جهانی تطبیق دهد یا چقدر مانند اسلافش بیهوده تلاش کند که مانع این جابجایی شود.آقای ترامپ به شکل جنگجویانه و تا حدی وحشی سعی کرد مانع این جابجایی قدرت شود. اگر آقای بایدن میخواهد در امریکا و سطح بینالمللی موفق شود باید این واقعیت را بپذیرد و با این واقعیت هماهنگ شود که امریکا دیگر نمیتواند در دنیا هژمون باشد. ممکن است مقامات امریکایی در اظهارات خود به این واقعیت نزدیک شده باشند اما اگر آن را در عمل بپذیرند و از گرایش سنتی دموکراتها مبنی بر مداخله در امور داخلی سایر کشورها فاصله بگیرند، میتوانند سیاست خارجی موفقتری داشته باشند و آن وقت میتوانند شکاف بین اروپا و امریکا را کم کنند. البته اختلافات ما با امریکا کماکان وجود دارد ولی آقای بایدن میتواند روش دیگری را انتخاب کند و با نگاه دیگری وارد قضایا شود. پیامهایی که تا الان به صورت علنی داده شده ممکن است این ظن را تقویت کند اما باید ببینیم در عمل چه میشود.
آقای بایدن وعده بازگشت به برجام را پیش از مشخص شدن نتیجه انتخابات مطرح کرد و به نظر میرسد که آن را مشروط به انجام اقدامی از طرف ایران نکرده است. وعده ایشان را چطور ارزیابی میکنید؟
اجازه دهید اینجا سه نکته را متذکر شوم؛ نخست اینکه سیاست آقای ترامپ در خروج از برجام و فشار حداکثری او بر ایران، شکست خورد. همه این را میدانند. البته اینکه او شکست خورده به معنای این نیست که ما از این سیاست بهره بردیم. بلکه به این معنی است که امریکا به هدفش نرسیده و البته فشار زیادی هم به ما وارد شد. ما در شکست دادن امریکا پیروز شدیم اما نسبت به اینکه اقتصاد کشور با تحریمهای ترامپ ضرر کرد، حتماً این گونه است و باید این واقعیت مورد توجه قرار گیرد. اما سیاست امریکا شکست خورد و این سیاست را هم هر قدر ادامه دهد بیشتر شکست خواهد خورد. الان میزان ذخایر اورانیوم اصلاً با قبل از ترامپ قابل مقایسه نیست و تحقیق و توسعه ما از قبل از برجام به مراتب جلوتر است. البته ما این اقدامات را در قالب برجام انجام دادیم. اینها نشان میدهد که امریکا نه تنها به اهدافش نرسیده بلکه از آنها دور هم شده است. این یک امتیاز منفی برای آنهاست. برخی فکر میکنند آقای بایدن با یک ذخیرهای به میدان این قضیه میآید. نه؛ آقای بایدن با یک امتیاز بسیار منفی میآید که این نتیجه دستاوردهای مهم هستهای ایران در دوران آقای ترامپ بوده است.
دوم اینکه امریکا از دو شأن و جایگاه برخوردار است؛ یک شأن به عنوان عضو برجام و شأن دیگر عضو سازمان ملل متحد. آقای ترامپ درست است که از برجام خارج شد اما از سازمان ملل متحد که خارج نشد. به عنوان عضو ملل متحد، چه دولت آقای ترامپ و چه دولت آقای بایدن متعهد به اصل 25 منشور هستند. اصل 25 منشور ملل متحد دولت امریکا را موظف به اجرای تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد میکند. امریکا خودش عضو دائم شورای امنیت است و نمیتواند بگوید یک تصمیم این شورا عادلانه است یا غیرعادلانه و غیرقانونی. ما به عنوان کشوری که خارج از این شورا بودیم میگفتیم این تصمیم شورای امنیت غیرقانونی است. اما امریکا هم به عنوان عضو ملل متحد و هم به عنوان عضو دائم شورای امنیت نمیتواند بگوید قطعنامه 2231 غیرقانونی است. امریکا تعهدات برجامیاش در تعهدات ملل متحدی آن کشور وجود دارد. آقای ترامپ با خروج از برجام فقط امتیازات عضویت امریکا در برجام را از دست داد. اشتباهی که آقای ترامپ و اطرافیانش کردند، این بود که نفهمیدند با خروج از برجام از تعهدات خود به عنوان عضو ملل متحد خارج نمیشوند بلکه با نقض برجام، مرتکب نقض تعهد خود به عنوان عضو ملل متحد میشوند. البته امریکا خیلی از تعهدات بینالمللی دیگرش را نیز نقض کرد. اما با خروج از برجام، امریکا امتیازاتی را که در آن به عنوان یک عضو برجام داشت، از دست داد. کمااینکه ما در خلال تلاش آنها در شورای امنیت برای بازگرداندن تحریمها دیدیم که این امتیازات را از دست دادهاند. اینکه آقای بایدن میخواهد به برجام برگردد خیلی هم خوب است، یک قسمت آن اجرای تعهداتشان به عنوان عضو ملل متحد است؛ باید تحریمها را بردارند، باید اقدامات تخریبی که آقای ترامپ انجام داده و برخلاف قطعنامه 2231 بوده متوقف کنند. قسمت دوم برجام است. اگر میخواهند به برجام برگردند در شرایطی نیستند که شرط بگذارند. چون امریکاییها امتیاز عضو برجام بودن را از دست دادهاند و الان میخواهند این امتیاز را دوباره به دست بیاورند. البته این کار غیرممکنی نیست و حتماً همه از اینکه امریکا تلاش کند این امتیاز را به دست بیاورد، استقبال میکنند اما حتماً امریکا باید تلاش کند و حتماً نیاز به اقداماتی از طرف امریکا دارد که نشان دهد برجام مثل در چرخان جلوی ادارات نیست که از این طرف آن وارد شوید و از آن طرف خارج شوید، مثل گیشه سینما است که باید برای ورود خود بلیت بگیرید.
آقای ظریف! یک وجه ماجرا هم در این طرف و در ایران رقم خورد. یعنی جایی که مقاومت و ایستادگی 3 ساله مردم ایران و البته دیپلماسی هوشمندانهای که وزارت خارجه دنبال کرد، توانست به لحاظ سیاسی امریکای ترامپ را منزوی کند. به هر حال این ایستادگی میتواند در حکم یک سرمایه اجتماعی و ملی برای بهرهبرداری در شرایط احتمالی آینده تلقی شود. چنین نگاهی وجود دارد که از این سرمایه ملی در مذاکرات یا اتفاقات آینده استفاده شود. یعنی دست ایران در گفت و گوهای احتمالی پر باشد؟
حتماً. همانطور که عرض کردم امریکا تعهداتی دارد که تعهدات امریکا به عنوان عضو ملل متحد است و باید آنها را چه به عنوان عضو برجام یا غیرعضو برجام انجام دهد. اما برای بازگشت به برجام و امتیازاتی که در برجام داشته، باید این امتیازات را کسب کند. آقای ترامپ این امتیازات را از دست داده و آقای بایدن اگر میخواهد، باید این امتیازات را کسب کند. اولاً باید مشخص باشد که ایران شرطی را نمیپذیرد. ما یک اسب را دوبار نمیخریم و دوبار هم نمیفروشیم. آنچه در برجام است حاصل مذاکرات طولانی است. آنهایی که در برجام مذاکره کردهاند کلمه به کلمه توافق را نه تنها خواندهاند بلکه بر سر هر کلمه بحث و چانهزنی کردهاند. انواع انتخابها برای هر کلمه وجود داشته و بر سر هر موضوعی ساعتها بحث شده است. همین موضوع موشکی و منطقهای موضوعاتی نبود که در مذاکرات به راحتی کنار گذاشته شدند. در این موضوعات امریکاییها و غربیها حرفی برای گفتن نداشتند. مثلاً درباره سلاح، آیا امریکاییها حاضر بودند صدها میلیارد دلار سلاحی را که به منطقه میفروشند کم کنند؟ آیا حاضر بودند برد موشکهای رژیم صهیونیستی را کم کنند؟ یا او را به پذیرش معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای وادار کنند؟ آیا حاضر بودند درباره اقدامات خود در سوریه و لبنان، اقدامات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین، اقدامات عربستان در یمن و سایر اقداماتی که وجود دارد صحبت کنند؟ همه اینها در جلسات پر تنشی چند بار بحث شده است. این طور نبوده که آرام از آنها عبور شده باشد. دوران محدودیتها موضوع بحث فراوان بوده و کلمه به کلمه بحث شده تا به نتیجه رسیده است. لذا این واقعیات را امریکاییها نمیتوانند کنار بگذارند و بگویند آنچه ما گرفتهایم و آنچه را دادهایم دوباره دربارهاش معامله شود. اینها بدیهیات مذاکره است. خودشان هم میدانند. چون آقای ترامپ یک زیاده رویهایی کرده و ادبیات جدیدی را آفریده و متأسفانه بعضیها دارند این ادبیات را ادامه میدهند. کسی که میتواند شرط بگذارد ایران است. ایران باید راضی بشود و بقیه 4+1 باید راضی شوند که امریکا به برجام برگردد. اما امریکا باید تعهداتش را انجام دهد. امریکا گزینه دیگری ندارد. گزینه امریکا بازگشت است. چرا؟ به این خاطر که مقاومت مردم سیاست فشار حداکثری را به شکست کشاند. درست است ما هزینه دادیم ولی مردم به امریکا گفتند که ادامه این سیاست باعث نمیشود شما دستاوردی داشته باشید. به ما فشار میآورید. اگر قصد شما فقط مردم آزاری است و ادامه آن جنایات علیه بشریتی است که آقای پمپئو انجام داده است. چون آنچه او انجام داده مسئولیت قانونی دارد. اگر دادگاهی در دنیا وجود داشته باشد و بخواهد جنایت علیه بشریت را بررسی و محاکمه کند، ایشان اعتراف کرده و گفته مردم ایران نمیتوانند غذا و دارو داشته باشند مگر اینکه حرف ما را گوش کنند. این یعنی تعریف کتاب درسی جنایت علیه بشریت. یا ترامپ آمده مسئولیت ترور یک شخصیت حمایت شده بینالمللی را پذیرفته که کنوانسیون هست. در مورد اینکه شخصیتهای دولتی وقتی در مأموریت دولتی هستند در کشور خارجی از نظر بینالمللی حمایت شده هستند.آقای ترامپ پذیرفته علیه این فرد اقدام به کار تروریستی کرده است. اینها مسئولیت دارد و امتیازی برای کسی نیست. لذا باید دولت امریکا از این موانع عبور کند. البته به نظر ما شدنی است. بایدن میتواند این کار را بکند اما باید بداند که اقداماتی را برای به دست آوردن امتیاز عضویت در برجام باید انجام دهد.
شما پیش از این قائل به تفاوت عملکرد بین ترامپ و بایدن بودید…
تفاوت در ادبیات.
بله ادبیات، نکته اینجاست که خود جنابعالی در رأس مذاکرات موفقی با دولتی در امریکا بودید که خود آقای بایدن مسئولیت مهمی در آن داشت. همین سابقه باعث شده امیدواری ایجاد شود که میتوان با دولت بایدن راه تعاملی را باز کرد. در این باره بفرمایید.
بله به نظر من حتماً چنین چیزی ممکن است ولی سنگینی کار به عهده دولت امریکاست. یعنی امریکاست که باید برگردد به میز توافق. همانطور که مقام معظم رهبری هم فرمودند، ما هیچ وقت میز را ترک نکردیم. این امریکا بوده که از اتاق مذاکره رفته بیرون حالا باید برگردد به داخل اتاق. برای برگشت هم باید حتماً بلیت هواپیما بگیرد و بیاید به محل اتاق. این اقدامات را امریکا باید انجام دهد. ما قرار نیست برویم واشنگتن که نیاز باشد کاری انجام دهیم. ما در اتاق توافق نشستهایم به همراه 4+1 و این امریکا است که باید دوباره وارد شود. حتماً باید یک اقداماتی را انجام دهد. من معتقدم دولت آقای بایدن میتواند این اقدامات را انجام دهد. منافعش در این است. شکست سیاست فشار حداکثری این ضرورت را ایجاب میکند که این اقدامات را انجام دهد. لذا پیشبینی برخی این بود که حتی دولت دوم آقای ترامپ هم مجبور میشد چنین کاری را بکند به خاطر شکستشان در سیاست اولیهاش. از دولت بایدن توقع بیشتری است به خاطر اینکه میدانند سابقه چیست. کسانی که در دور اول توافق حضور داشتند بسیاری از مشاوران کنونی بایدن بودهاند و میدانند چه گذشته است مثل افرادی نیستند که توافق را ندیده باشند و بر اساس گفتههای آقای بولتون درباره توافق نظر بدهند. لذا شرایط جدیدی خواهد بود و علیالقاعده باید شرایط معقولتری باشد برای رسیدن به توافق. اما این امریکاست که باید اقدام کند.
آقای ظریف صریح میپرسم. الان اگر آقای بایدن در کاخ سفید مستقر باشد و لغو تحریمها را مشروط به انجام اقداماتی از سوی ایران کند. پاسخ مستقیم ما چیست؟
حتماً این است که امریکا در شأنی نیست که بخواهد شرط بگذارد. امریکا موظف است که به عنوان عضو ملل متحد و به عنوان عضو دائم شورای امنیت قطعنامه 2231 را اجرا کند. اگر این قطعنامه را اجرا کند و تحریمها برداشته شود و مانعی برای فعالیت اقتصادی ایران نباشد، ایران هم اعلام کرده که تعهدات برجامی خود را اجرا میکند. علت تعطیلی برخی تعهدات برجامی ایران این است که امریکا برجام را نقض کرده و اروپاییها هم با عدم اجرای تعهدات برجامی و عدم اجرای 11 تعهدی که بعد از خروج امریکا دادند، در نقض برجام هستند و طبق ماده 36 برجام این اجازه را به ما میدهد که برخی مفاد را رعایت نکنیم. اما کماکان به برجام متعهد هستیم.
لذا چند نکته را باید از هم جدا کنیم یک، اگر امریکا تعهدات خود وفق قطعنامه 2231 را انجام دهد ما تعهدات خودمان را وفق برجام انجام میدهیم.
دو، اگر امریکا بخواهد عضو برجام شود که ترامپ آن عضویت را از بین برده، ما حاضریم گفتوگو کنیم که امریکا چگونه میتواند وارد برجام شود. لذا امریکا در موقعیتی نیست که بخواهد شرط بگذارد.
ولی یک کاری اتوماتیک میتواند انجام شود و نیازی هم به شرط و یا حتی مذاکره نیست. امریکا وظایف خود را طبق قطعنامه 2231 انجام دهد ما هم تعهداتمان را طبق برجام انجام میدهیم. این نه نیازی به مذاکره دارد و نه شرط. این کار شدنی است.
یعنی رسیدن به آن نقطه میتواند بدون توافق شود؟
حتماً همینطور است. امریکا به عنوان عضو ملل متحد باید قطعنامه 2231 را انجام دهد و نیاز نیست که عضو برجام باشد. یعنی مثلاً ژاپن الان عضو برجام نیست ولی متعهد است که 2231 را انجام دهد. گفتم که اگر برگردد به اجرای تعهداتش، کاری که ما میکنیم هم سریع خواهد بود. یعنی به تعهدات برجامی برمیگردیم. این نیاز به مذاکره ندارد.
مرحله بعد که نیاز به مذاکره پیدا میکند، بازگشت امریکا به داخل برجام است. که آن فوریت اول نیست فوریت اول خارج شدن امریکا از حوزه یاغیگری و نقض قانون است. یعنی آقای بایدن نمیخواهد میراث یاغیگری آقای ترامپ را با خود حمل کند.
اگر مقامات دولت آقای بایدن بعد از استقرار و آغاز مأموریت خودشان برای لغو تحریمها مستقیم با مقامهای دیپلماتیک ایران تماس بگیرند، شما به آنان پاسخ میدهید؟
آنچه که واضح است، اقداماتی است که ما و امریکا باید انجام دهیم تا برجام از سوی ما و قطعنامه 2231 از سوی امریکا کاملاً اجرایی شود. فعلاً برای امریکا قطعنامه 2231 به عنوان عضو ملل متحد و برای ما برجام مطرح است. امریکاییها میتوانند این اقدامات را خودشان انجام دهند، بعد از آن میتوان مذاکره کرد. هیچ ابهامی در این کار نیست که نیازی به نکتهای داشته باشد. اگر نیازی باشد، امکان انتقال نظرات ما از مسیرهای مشخص وجود دارد. امکان انجام این کار وجود دارد. اگر نیازی باشد امکان دارد مشخص شود که ما چگونه رفتار خواهیم کرد یعنی ایران هم مشخص خواهد کرد. مثلاً مشخص میکنیم که اگر تعهدات آنها اجرا شود، ما اعلام میکنیم آمادگی داریم چه کارهایی را در اجرای تعهدات برجامی خود انجام دهیم. چنانکه در نامه آقای رئیس جمهوری صریحاً نوشتیم که به هر میزان تعهدات طرف مقابل اجرا شود، ما هم تعهدات خود را برمیگردانیم.
دیدگاهی در داخل کشور مطرح است مبنی بر اینکه پروسه لغو تحریمها بدون انجام هیچ گفتوگویی صورت بگیرد.
من تبیین کردم که چرا این کار نیازی به مذاکره ندارد. ما مخالف مذاکره نبودیم، مخالف مذاکره هم نیستیم، مذاکره هم در چارچوب 5+1 امکانپذیر است، اما ورود امریکا به این چارچوب نیازمند این است که خودش را با مقررات تطبیق دهد. ما هم نمیگوییم که خود را با مقررات تطبیق نمیدهیم. اگر امریکا خود را با مقررات تطبیق دهد، ما نیز خودمان را با مقررات تطبیق میدهیم و این موضوعی است که صریحاً اعلام شده است.
جریانی در آمریکا معتقد است که با توجه به نزدیکی به انتخابات 1400 در ایران، دولت آقای بایدن شاید به نوعی برای پروسه لغو تحریمها و بازگشت به برجام دست نگه دارد تا تکلیف انتخابات در ایران روشن شود. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
من فکرمی کنم بیشتر این مسأله نگرانی برخی دوستان ما در داخل کشور باشد که متأسفانه پیامهای غلط را از داخل برای آنها میفرستند. اگر امریکاییها عقل داشته باشند، میدانند که در جمهوری اسلامی اینگونه مسائل، خارج از چارچوب صرف دولتها شکل میگیرد و نباید نگران باشند و علیالقاعده هم نیستند. کما اینکه در گذشته در دوره آقای احمدینژاد مذاکرات مسقط در دولت آقای احمدینژاد شروع شد و امریکاییها منتظر دولت بعدی نماندند. بنابراین، این میزان از فهم شرایط داخلی در امریکا هست. متأسفانه برخی جناحهای سیاسی به خاطر نگرانیهای سیاسی داخلی که به نظر من کاملاً بیمورد است، نگران این هستند که این مذاکرات الان شروع شود. به نظر من هر زمانی که امریکا به تعهدات خود در 2231 برگردد، این به نفع امریکا و به نفع دنیا و به نفع ایران است و لذا نباید سایر ملاحظات را وارد کرد. هدف همگی ما باید کاهش فشار بر مردم ایران و آرامش در جهان و جلوگیری از پروژه تندروهای صهیونیست برای امنیتیسازی شرایط در منطقه باشد. به نظر من الان با توجه به شرایط، امریکا متوجه شده است که سیاستش شکست خورده است و باید به تعهدات خود بازگردد. زمانی که به تعهدات خود بازگردد، ما هم برمیگردیم، عجلهای نیست. ولی سیاست تأخیری هم نداریم و نباید هم داشته باشیم. امریکاییها هم نباید سیاست تأخیری داشته باشند. به خاطر اینکه سیاست آنان تاکنون ناموفق بوده است، شما وقتی سیاست تأخیری دارید که سیاستتان موفق بوده باشد، اما سیاست آنان موفق نبوده است، سیاست ما در مقاومت موفق بوده است، اما بالاخره به مردم ما فشار وارد شده، ما هم نیازمند تأخیر نیستیم. به نظر من باید این ملاحظات بچگانه کنار گذاشته شود.
منظور شما در داخل است؟
بله، چون بیشتر این بحثها در داخل مطرح است من هنوز ندیدم که در خارج این بحثها صورت بگیرد.
با توجه به دوره موفقی که ما به واسطه برجام داشتیم و بعد آقای ترامپ دورهای از تنش را آغاز کردند، حالا امیدی در افکار عمومی شکل گرفته که شاید با حضور آقای بایدن و تجربه برجام، اوضاع به روال سه سال قبل برگردد. سؤال این است که روابط ایران و امریکا تا چه اندازه قرار است تحت تأثیر فراز و فرودهای ناشی از تغییرات چهرههای سیاسی در امریکا قرار بگیرد. به هر حال ما میدانیم که یک وجه این تحولات رژیم صهیونیستی است و دموکراتها هم رابطه نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارند و متعهد به تأمین امنیت آنان هستند. در این صورت تا چه میزان میتوان به کم کردن اختلافها میان ایران و امریکا امیدوار بود؟
آنچه در دوره آقای ترامپ اتفاق افتاد در واقع واگذاری سیاست خارجی امریکا بود. اینطور نبود که سیاست خارجی امریکا تحت تأثیر رژیم صهیونیستی باشد. شاید سیاست خارجی امریکا از زمان آقای ترومن تحت تأثیر رژیم صهیونیستی بوده است و کاخ سفید علیرغم نظر وزارت خارجه امریکا این رویکرد را از مرحله شناسایی اسرائیل تا امروز با فشار لابی صهیونیسم انجام داده است.
گاهی اوقات نظر کارشناسی حاکم نیست. بلکه نظر گروههای فشار حاکم است. این اتفاق جدیدی نیست و همیشه در سیاست خارجی امریکا مطرح بود. اما در دوره آقای ترامپ اتفاق ویژهای که افتاد این بود که سیاست خارجی واگذار شد. یعنی رژیم صهیونیستی و بن سلمان و یکی دو نفر دیگر سیاست خارجی امریکا را مدیریت میکردند. حتی اگر خاطرتان باشد، بعد از اینکه 4 کشور عربی قطر را محاصره کردند، آقای ترامپ به نفع این کار 4 توئیت زد. یعنی حتی ایشان ملاحظه نکرده بود که 10 هزار سرباز امریکایی در پایگاه هوایی امریکا در قطر هستند. سیاست خارجی امریکا تا این حد واگذار شده بود. این دوران به پایان میرسد. اما اینکه تصور کنیم فشار لابی صهیونیستها در امریکا به پایان برسد، حتماً اینطور نیست. دوستان ما در داخل که میآیند سخنرانی بایدن را کلیپ میکنند یا حضور خانم کاملا هریس را در اجلاس ایپک توئیت میکنند، در واقع دارند زیره به کرمان میبرند. اینها واقعیت است، واقعیتی که نشان میدهد لابی صهیونیسم از زمان آقای ترومن، توانست حتی به رغم مخالفت وزارت خارجه خود را به امریکا تحمیل کند. ما هم باید این واقعیتها را بشناسیم و هم بشناسانیم، اما نباید دچار یک گرفتاری ادراکی شویم که آقای ترامپ و بایدن یکی هستند، نه؛ حتماً یکی نیستند.
شما به هر دو وجه اشاره کردید. از یک طرف تحریم ها تاثیر خود را بر وضع معیشت مردم گذاشت و از طرف دیگر هم انزوای سیاسی امریکا عملا به وجود آمد و امریکا موفق نشد که در نبرد سیاسی با ایران پیروز شود. به هر حال امیدی در مردم شکل گرفته مبنی بر اینکه شاید این روند دچار تغییر شود. پیش بینی شما چیست؟ پیامی دارید که بخواهد حاکی از این باشد که روند فعلی از انفعال در بیاید و دو طرف، ابتکار عمل های دیپلماتیک خود را در پیش بگیرند؟
پیشبینی من این است که شرایط به لطف خدا و با ادامه مقاومت و درک خوب مردم ایران بسیار بهتر خواهد شد. این ممکن است در چند ماه آینده اتفاق بیفتد، آقای بایدن هنوز نتوانسته تیم خود را مستقر کند و ممکن است زمان بیشتری ببرد. اگر زمانی آقای بایدن مستقر شود و بخواهد تعهدات مبتنی بر قطعنامه 2231 امریکا را اجرا کند، ما هم میتوانیم فوراً به تعهدات برجامی خود به صورت کامل برگردیم. این روند اصلاً زمانبر نیست. با چند قانون اجرایی از سوی رئیس جمهوری امریکا انجامپذیر است. این هم که گفته میشود آقای ترامپ مقرراتی گذاشته است که از سوی آقای بایدن قابل لغو نیست، همه این کار بازیهایی است که دولت آقای ترامپ در این مدت انجام داده تا بر افکارعمومی و امید مردم ما تأثیر بگذارد. یکی از مهمترین خواستههای ترامپ و رژیم صهیونیستی این است که امید مردم ما را از بین ببرند. در این روزهای اخیر و بعد از اظهارات و تهدیدهای پمپئو، اتفاقات زیادی در بازار ارز ما رخ داد که هیچ دلیل اقتصادی نداشت و صرفاً علت روانی داشت. ما نباید اجازه بدهیم که این وضعیت روانی ایجاد شود. اینکه گفته میشود رئیس جمهوری بعدی امریکا نخواهد توانست برخی از تحریمهای برجامی امریکا را لغو کند، فقط حرف است. ممکن است دشواریهایی وجود داشته باشد، اما ما نباید بپذیریم. امریکا برای بهانهجویی جهت عدم اجرای تعهدات بینالمللیاش نمیتواند متوسل به مقررات داخلی شود. هیچ کشوری در دنیا نمیتواند از ابزار داخلی استفاده کند که تعهدات بینالمللی خود را انجام ندهد. این یک اصل شناخته شده بینالمللی است. بیهوده به حرفهایی که زده میشود اعتبار ندهیم. در پاسخ به دعواهای داخلی که میگویند آقای بایدن اگر بخواهد هم نمیتواند، باید گفت: نه. آقای بایدن اگر رئیس جمهور امریکا شد و در کاخ سفید مستقر شد، میتواند با سه فرمان اجرایی همه اینها را لغو کند. دوستان داخلی ما حواسشان باشد. حرفهایی که برای مصرف داخلی میزنند یعنی دارند به آقای بایدن علامت میدهند که این کار را نکنید. اگر رئیس جمهوری امریکا بخواهد در داخل امریکا آسمان را به زمین بیاورد یا نیاورد به خودشان مربوط است. به قول خودشان مسئولیت روی میز رئیس جمهوری امریکا تمام میشود. کنگره جز اعلان جنگ هیچ مسئولیتی در روابط خارجی امریکا ندارد، آن هم با همکاری رئیس جمهوری. آنکه در روابط خارجی امریکا مسئولیت دارد، رئیس جمهوری امریکا است. لذا مردم باید امیدوار باشند. اینکه ممکن است زمان آن تأخیر پیدا کند، به دلیل پروسه انتقال دولت است. توضیح دادم که آقای ترامپ در پروسه انتقال به آقای بایدن در حال ایجاد مانع است. موانع، مشکلات خودشان است و به خودشان ربط دارد. در مورد ایران هم ما هیچ مشکلی نداریم و از ابتدا گفتیم اقداماتی که میکنیم قابل بازگشت است. بله، علمی که در ذهن دانشمندان ما ایجاد شده بسیار خوب است و پیشرفتهای بسیار خوبی کردیم. من در اینجا بگویم که امریکا در این سه سال حتماً ضرر کرده است، در حوزه هستهای ضررهای اساسی کرده است، اما خودشان آن را انتخاب کردهاند، ما این انتخاب را نکردیم. لذا آنها نمیتوانند ایراد بگیرند که چرا شما پیشرفت در تحقیق و توسعه داشتهاید. این ما هستیم که میتوانیم به امریکا بگوییم با خروج از این توافق، به ما ضرر زدهاید. اروپاییها هم توان این را نداشتند که شرکتهای خود را کنترل کنند و از ایران بیرون رفتند. حالا ضرر کردند. آنها هم نمیتوانند مدعی ما باشند. ولی هرجا جلوی این ضرر را بگیرند برای همه منفعت است. اگر امروز برجام را اجرا کنند، ما هم برجام را اجرا میکنیم.
بــــرش
شما قاعدتاً از گذشته شناخت بیشتری از آقای بایدن دارید چون ایشان بر خلاف آقای ترامپ سالها در عرصه سیاست امریکا حضور داشته است. بر این اساس آیا نشانههایی از تجدید نظر در سیاست خارجی و عبور از یکجانبهگرایی یا میراث ترامپ در مواضع بایدن یا دموکراتها دیدهاید؟
من آقای بایدن را بیش از 30 سال است که میشناسم هم از دور کارش را پیگیری کردهام و هم زمانی که سفیر بودم در سازمان ملل متحد، ایشان به عنوان رئیس کمیته سیاست خارجی سنای امریکا بارها به نیویورک آمده و من در محل اقامتگاه سفیر ایران در نیویورک با ایشان دیدار داشتم. در چارچوب اجازههایی که داشتم و هیچکدام این دیدارها محرمانه هم نبوده است. ایشان بالاخره آدم کهنهکاری در سیاست خارجی است و تازهکار نیست. احساس من این است که بهتر از آقای ترامپ تحولات بینالمللی را درک میکند و میفهمد که محدودیتهای امریکا در این شرایط چیست. بعضی اظهاراتی که اخیراً ایشان و دیگران داشتند نشان دهنده این است که میفهمند یکجانبهگرایی پاسخگوی شرایط جهان امروز نیست. باید در عمل دید که چگونه عمل میکند. طبیعتاً تصور این است که ایشان روش آقای ترامپ را قبول ندارد. یعنی حوزه تخصصی آقای بایدن بیش از هر چیزی سیاست خارجی است و حوزه اختلاف فکری شخصی او با ترامپ همین حوزه است. البته اختلاف حزبی و تفکر سیاسی هم دارند درباره مسائل مختلف. توقع میرود بایدن سیاستهای عاقلانهتری را دنبال کند ولی باید منتظر بمانیم و ببینیم. مخصوصاً اینکه این دوران انتقالی دوران پرتنشی است و اینکه آقای بایدن نتوانسته کارش را به عنوان رئیس جمهوری منتخب از روز 4 یا 10 نوامبر شروع کند. معلوم نیست ایشان چه زمانی بتواند این کار را بکند لذا در روزهای ابتدایی ریاست جمهوری هنوز باید سرگرم کارهایی باشد که معمولاً رئیس جمهورهای منتخب در فاصله ماههای نوامبر و دسامبر انجام میدهند.
کارشناسان در گفتوگو با «ایران» سهم و نقش تحریم و راههای خلاصی از آن را تحلیل کردند
آسیب های اقتصادی ناشی از تحریم را نمیتوان انکار کرد
همراه با گفتارهایی از یحیی آلاسحاق، مرتضی عزتی و مجیدرضا حریری
گروه اقتصادی /اقتصاد ایران از دههها قبل به دلایل مختلف با ضعفهای ساختاری مواجه شده است و در طول زمان ورود متغیرهای جدید تحدیدکننده شرایط را پیچیدهتر کرده است. درحالی ارائه راهکار خلاصی از وضعیت شکننده اقتصاد ایران سابقه طولانی دارد و همواره دو گروه اصلی مقابل هم قرار داشتهاند، در سالهای اخیر بخصوص سالجاری که اقتصاد ایران در شرایط ویژهای قرار گرفته و شاهد تحولاتی در دولت امریکا به عنوان تحریمکننده اصلی ایران هستیم، این دو تفکر پررنگتر از همیشه شده است.
در یکسو کسانی هستند که اعتقاد دارند تنها با تکیه بر توان و داشتههای داخل میتوان تمام موانع و سدها را شکست و در سوی دیگر کسانی قرار دارند که معتقدند درکنار اهمیت بالای منابع و توان داخل، تعامل با اقتصاد جهان و نبود محدودیتهای شدید نقش همسنگی دارد و در واقع در مواجهه با اقتصاد جهانی است که داشتههای داخلی به کارآیی حداکثری میرسد.
در همین راستا و منبعث از این تفکر، برخی پرداخت یارانه را چاره اصلی رفع مشکلات معیشتی مردم میدانند، ولی درمقابل عدهای دیگر معتقدند که اگر اقتصادی بدون محدودیت و شکوفا داشته باشیم و اقتصاد قادر باشد به منابع خود دسترسی داشته باشد، دیگر هیچ نیازی به یارانه و اعانه به مردم نیست و رفاه مردم بهبود مییابد. در همین زمینه «ایران» در گفتوگو با سه کارشناس ارشد اقتصادی این موضوع را به بحث گذاشته که در قالب یادداشت تنظیم شده است.
نگاه منصفانه به ریشه مشکلات
یحیی آلاسحاق
وزیر اسبق بازرگانی
در اینکه وضعیت معیشتی مردم بخصوص اقشار متوسط به پایین مناسب نیست و این طبقات تحت فشار هستند، هیچ شکی وجود ندارد. چرا که این طبقات که حدود 60 میلیون نفر از جمعیت کشور را تشکیل میدهند درآمدهایشان کمتر از هزینههای آنهاست و با هم همخوانی ندارد. بر همین اساس به طور معمول بالاترین نرخ تورم نیز در گروه مواد غذایی و خوراکی وجود دارد.
بنابراین باید به گونهای به مردم کمک کرد که این دوران را پشتسر بگذارند. اما روشی که برای این موضوع به کار میگیریم اهمیت بسیار زیادی دارد چرا که ضمن کارآیی روشها و طرحهای ارائه شده باید امکان اجرا نیز داشته باشد.
در همین راستا مجلس طرحی برای پرداخت یارانه کالاهای اساسی به تصویب رساند که براساس آن دولت باید به 60 میلیون نفر به صورت ماهانه یارانه پرداخت میکرد. این درحالی است که اجرای چنین طرحی علاوه بر منابع مالی به در دسترس بودن و تأمین کالا نیز نیازمند است. چراکه حتی اگر منابع مالی مورد نیاز این طرح هم تأمین میشد، به دلیل افزایش قدرت خرید مردم و رشد تقاضا برای خرید کالا، آثار تورمی به همراه داشت. بدین ترتیب درمجموع طرح یارانه کالاهای اساسی از هر دو جنبه مشکل داشت یعنی نه منابع مالی مورد نیاز برای آن پیشبینی شده بود و نه برای تأمین مناسب کالا و دسترس بودن آن از طرق مختلف مانند واردات، تولید داخل، ذخیرهسازی، نظام توزیع و... فکری شده بود. این درحالی است که هماکنون تأمین کالا نیز به دلایل مختلفی با مشکل مواجه است؛ حدود 8 میلیون تن کالا در گمرکات منتظر ترخیص است و در داخل نیز با احتکار و موارد مشابه روبهرو هستیم.
حال درخصوص اینکه ریشه این مشکلات کجاست؟ واقعیت این است که اقتصاد ایران تحت فشارهای خارجی قرار دارد و هر فرد واقع بینی این موضوع را تأیید میکند. درواقع ترامپ در دوره ریاست جمهوری خود تمام توان خود را برای فشار به ایران بهکار بست. اما اینکه مسائل داخلی نیز در بروز و وجود این مشکلات نقش ندارد هم منصفانه نیست. درواقع میتوان گفت که 30 درصد از مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و 70 درصد ناشی از کاستیهای داخلی است که در این کاستیها تنها دولت مقصر نیست بلکه مجلس، روابط داخلی نهادها، فعالان اقتصادی و مردم نقش و سهم دارند. در مجموع میتوان گفت که مشکلات فعلی اقتصاد ایران تحت تأثیر عوامل مختلف خارجی و داخلی و در طول سالیان متمادی به وجود آمده است و مقصر دانستن یکی از این عوامل منصفانه نیست.
یارانه در آینده شرایط را بدتر میکند
مرتضی عزتی
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
اساساً از نگاه اقتصادی، معیشت و رفاه مردم از طریق رونق و رشد تولید بهبود مییابد. اگر نرخ رشد اقتصادی بالا باشد، همه مردم و اقشار مختلف از آن منتفع میشوند. بنابراین راهکار درست برای بهبود شرایط معیشتی مردم این است که اقداماتی را در دستور کار قرار دهیم که فضا برای رشد تولید مهیا شود. این اقدامات طیف گستردهای را از نحوه تدوین سیاست خارجی، سیاست داخلی، فضای کسب و کار، جذب سرمایهگذاری خارجی و داخلی و... دربرمیگیرد. درواقع برای بهبود تولید، باید علاوه بر اصلاح شرایط داخلی با اقتصاد جهانی نیز تعامل داشته باشیم.
در این مسیر پرداخت یارانه نقدی برای کمک به معیشت مردم به عنوان یکی از راهکارهایی که در چنین شرایطی مطرح میشود؛ تنها یک التیام موقت به همراه دارد و آثار آن بلندمدت نخواهد بود. علاوه بر این پرداخت یارانه نقدی به مردم باعث میشود تا بخشی از منابعی که باید برای رونق تولید به این بخش هدایت شود به بخش مصرف سوق پیدا کند. در این زمینه اغلب کشورهایی که در برهههایی از تاریخ فکر میکردند با پرداخت یارانه نقدی میتوان به بهبود معیشت مردم کمک کرد پس از چند سال متوجه شدند که یارانه راهکاری منطقی نیست و بر همین اساس اکثر این کشورها تجربه موفقی در این زمینه نداشتند. هرچند ممکن است که مردم به یارانه نگاه کوتاه مدت داشته باشند و تصور کنند که حداقل در شرایط سخت فعلی میتواند به آنها کمک کند، اما واقعیت این است که یارانه درسالهای بعد شرایط را به مراتب بدتر میکند و باعث میشود تا معیشت و وضع اقتصادی مردم با فشار بیشتری مواجه شود.
ویروس خطرناک تحریم
مجیدرضا حریری
عضو اتاق بازرگانی ایران
اقتصاد ایران از یک بیماری طولانی رنج میبرد. این اقتصاد از اوایل دهه 50 شمسی به نفت آلوده شد و همواره با تورمهای دو رقمی و نرخ رشد پایین مواجه بوده است به طوری که رشد اقتصادی 80 درصدی پایدار یکی از آرزوهای دیرینه برنامهریزان بوده است. بدینترتیب اقتصاد ایران در ذات خود عیب دارد و بررسی عملکرد مدیران اقتصادی در پنج دهه اخیر نیز نشان میدهد که نحوه مدیریت آنها بر اقتصاد تفاوتهای زیادی با هم نداشته است. همانگونه که در روزنامههای 50 سال پیش دغدغه افزایش قیمت کالا وجود داشت، همچنان این موضوع یکی از دغدغههاست.
حال در کنار مشکلات ساختاری، اقتصاد ایران در سالهای اخیر تحت تأثیر تحریم نیز قرار دارد و تأثیر آن نیز بسیار قابل توجه است. برای مثال وقتی ویروسی وارد بدن فردی که بیماری زمینهای دارد، شود به مراتب آثار مخرب بیشتری نسبت به افراد عادی دارد. فردی که 40 سال با دیابت و فشارخون زندگی کرده است، اگر به ویروش کرونا مبتلا و فوت کند، پزشکان عامل مرگ او را کرونا اعلام میکنند. هرچند بدون شک عامل اصلی مشکلات فعلی تحریمها و محدودیتهای ناشی از آن است، اما برخی از سوءمدیریتها در برطرف کردن آثار تحریم و پیشبینی آن نیز باعث شده است تا در سالهایی که کشور با تحریمها مواجه است، آثار تحریم تشدید شود. در این زمینه نهاد دولت از دورههای قبل تاکنون، با وجودی که احتمال اعمال یا تشدید تحریمها از قبل وجود داشت، اقدامات لازم را در قالب سناریوهای مختلف پیشبینی و اجرایی نکردهاند. همواره چند ماه قبل از اعمال تحریمها، مسئولان خارجی از آن خبر میدهند، اما مسئولان به جای آمادهسازی ساختارهای اقتصاد، اعتقاد داشتند که این تحریمها تأثیری ندارد یا ترامپ اگر رئیس جمهور امریکا شود، کاری نمیتواند انجام دهد. بنابراین میتوان گفت که نداشتن سناریوهای مختلف پیش از اعمال و تشدید تحریمها مهمترین سوء مدیریتی است که وجود داشته است. دراین میان علاوه بر دولت، مجلسی که با تصویب طرحهای خود باعث افزایش نرخ تورم میشود و قوه قضائیه در تشدید آثار تحریم مقصرند، وضعیتی که عامل اصلی آن تحریم هاست. حال اگر بتوان در قالب عدد و رقم سهم مواد گفته شده را محاسبه و برآورد کرد، میتوان گفت که سهم میشیگان، آریزونا و پاستور در شرایط فعلی چقدر است. این در حالی است که اگر تحریم نبود، تمام مشکلات ساختاری اقتصاد ایران همچنان پشت درآمدهای نفتی پنهان میماند، اما در نحوه اداره اقتصاد تفاوت زیادی میان سالهایی که درآمد ارزی کشور بیش از 120 میلیارد دلار بود با اکنون که چند میلیارد دلار شده است، وجود ندارد.
در یکسو کسانی هستند که اعتقاد دارند تنها با تکیه بر توان و داشتههای داخل میتوان تمام موانع و سدها را شکست و در سوی دیگر کسانی قرار دارند که معتقدند درکنار اهمیت بالای منابع و توان داخل، تعامل با اقتصاد جهان و نبود محدودیتهای شدید نقش همسنگی دارد و در واقع در مواجهه با اقتصاد جهانی است که داشتههای داخلی به کارآیی حداکثری میرسد.
در همین راستا و منبعث از این تفکر، برخی پرداخت یارانه را چاره اصلی رفع مشکلات معیشتی مردم میدانند، ولی درمقابل عدهای دیگر معتقدند که اگر اقتصادی بدون محدودیت و شکوفا داشته باشیم و اقتصاد قادر باشد به منابع خود دسترسی داشته باشد، دیگر هیچ نیازی به یارانه و اعانه به مردم نیست و رفاه مردم بهبود مییابد. در همین زمینه «ایران» در گفتوگو با سه کارشناس ارشد اقتصادی این موضوع را به بحث گذاشته که در قالب یادداشت تنظیم شده است.
نگاه منصفانه به ریشه مشکلات
یحیی آلاسحاق
وزیر اسبق بازرگانی
در اینکه وضعیت معیشتی مردم بخصوص اقشار متوسط به پایین مناسب نیست و این طبقات تحت فشار هستند، هیچ شکی وجود ندارد. چرا که این طبقات که حدود 60 میلیون نفر از جمعیت کشور را تشکیل میدهند درآمدهایشان کمتر از هزینههای آنهاست و با هم همخوانی ندارد. بر همین اساس به طور معمول بالاترین نرخ تورم نیز در گروه مواد غذایی و خوراکی وجود دارد.
بنابراین باید به گونهای به مردم کمک کرد که این دوران را پشتسر بگذارند. اما روشی که برای این موضوع به کار میگیریم اهمیت بسیار زیادی دارد چرا که ضمن کارآیی روشها و طرحهای ارائه شده باید امکان اجرا نیز داشته باشد.
در همین راستا مجلس طرحی برای پرداخت یارانه کالاهای اساسی به تصویب رساند که براساس آن دولت باید به 60 میلیون نفر به صورت ماهانه یارانه پرداخت میکرد. این درحالی است که اجرای چنین طرحی علاوه بر منابع مالی به در دسترس بودن و تأمین کالا نیز نیازمند است. چراکه حتی اگر منابع مالی مورد نیاز این طرح هم تأمین میشد، به دلیل افزایش قدرت خرید مردم و رشد تقاضا برای خرید کالا، آثار تورمی به همراه داشت. بدین ترتیب درمجموع طرح یارانه کالاهای اساسی از هر دو جنبه مشکل داشت یعنی نه منابع مالی مورد نیاز برای آن پیشبینی شده بود و نه برای تأمین مناسب کالا و دسترس بودن آن از طرق مختلف مانند واردات، تولید داخل، ذخیرهسازی، نظام توزیع و... فکری شده بود. این درحالی است که هماکنون تأمین کالا نیز به دلایل مختلفی با مشکل مواجه است؛ حدود 8 میلیون تن کالا در گمرکات منتظر ترخیص است و در داخل نیز با احتکار و موارد مشابه روبهرو هستیم.
حال درخصوص اینکه ریشه این مشکلات کجاست؟ واقعیت این است که اقتصاد ایران تحت فشارهای خارجی قرار دارد و هر فرد واقع بینی این موضوع را تأیید میکند. درواقع ترامپ در دوره ریاست جمهوری خود تمام توان خود را برای فشار به ایران بهکار بست. اما اینکه مسائل داخلی نیز در بروز و وجود این مشکلات نقش ندارد هم منصفانه نیست. درواقع میتوان گفت که 30 درصد از مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و 70 درصد ناشی از کاستیهای داخلی است که در این کاستیها تنها دولت مقصر نیست بلکه مجلس، روابط داخلی نهادها، فعالان اقتصادی و مردم نقش و سهم دارند. در مجموع میتوان گفت که مشکلات فعلی اقتصاد ایران تحت تأثیر عوامل مختلف خارجی و داخلی و در طول سالیان متمادی به وجود آمده است و مقصر دانستن یکی از این عوامل منصفانه نیست.
یارانه در آینده شرایط را بدتر میکند
مرتضی عزتی
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
اساساً از نگاه اقتصادی، معیشت و رفاه مردم از طریق رونق و رشد تولید بهبود مییابد. اگر نرخ رشد اقتصادی بالا باشد، همه مردم و اقشار مختلف از آن منتفع میشوند. بنابراین راهکار درست برای بهبود شرایط معیشتی مردم این است که اقداماتی را در دستور کار قرار دهیم که فضا برای رشد تولید مهیا شود. این اقدامات طیف گستردهای را از نحوه تدوین سیاست خارجی، سیاست داخلی، فضای کسب و کار، جذب سرمایهگذاری خارجی و داخلی و... دربرمیگیرد. درواقع برای بهبود تولید، باید علاوه بر اصلاح شرایط داخلی با اقتصاد جهانی نیز تعامل داشته باشیم.
در این مسیر پرداخت یارانه نقدی برای کمک به معیشت مردم به عنوان یکی از راهکارهایی که در چنین شرایطی مطرح میشود؛ تنها یک التیام موقت به همراه دارد و آثار آن بلندمدت نخواهد بود. علاوه بر این پرداخت یارانه نقدی به مردم باعث میشود تا بخشی از منابعی که باید برای رونق تولید به این بخش هدایت شود به بخش مصرف سوق پیدا کند. در این زمینه اغلب کشورهایی که در برهههایی از تاریخ فکر میکردند با پرداخت یارانه نقدی میتوان به بهبود معیشت مردم کمک کرد پس از چند سال متوجه شدند که یارانه راهکاری منطقی نیست و بر همین اساس اکثر این کشورها تجربه موفقی در این زمینه نداشتند. هرچند ممکن است که مردم به یارانه نگاه کوتاه مدت داشته باشند و تصور کنند که حداقل در شرایط سخت فعلی میتواند به آنها کمک کند، اما واقعیت این است که یارانه درسالهای بعد شرایط را به مراتب بدتر میکند و باعث میشود تا معیشت و وضع اقتصادی مردم با فشار بیشتری مواجه شود.
ویروس خطرناک تحریم
مجیدرضا حریری
عضو اتاق بازرگانی ایران
اقتصاد ایران از یک بیماری طولانی رنج میبرد. این اقتصاد از اوایل دهه 50 شمسی به نفت آلوده شد و همواره با تورمهای دو رقمی و نرخ رشد پایین مواجه بوده است به طوری که رشد اقتصادی 80 درصدی پایدار یکی از آرزوهای دیرینه برنامهریزان بوده است. بدینترتیب اقتصاد ایران در ذات خود عیب دارد و بررسی عملکرد مدیران اقتصادی در پنج دهه اخیر نیز نشان میدهد که نحوه مدیریت آنها بر اقتصاد تفاوتهای زیادی با هم نداشته است. همانگونه که در روزنامههای 50 سال پیش دغدغه افزایش قیمت کالا وجود داشت، همچنان این موضوع یکی از دغدغههاست.
حال در کنار مشکلات ساختاری، اقتصاد ایران در سالهای اخیر تحت تأثیر تحریم نیز قرار دارد و تأثیر آن نیز بسیار قابل توجه است. برای مثال وقتی ویروسی وارد بدن فردی که بیماری زمینهای دارد، شود به مراتب آثار مخرب بیشتری نسبت به افراد عادی دارد. فردی که 40 سال با دیابت و فشارخون زندگی کرده است، اگر به ویروش کرونا مبتلا و فوت کند، پزشکان عامل مرگ او را کرونا اعلام میکنند. هرچند بدون شک عامل اصلی مشکلات فعلی تحریمها و محدودیتهای ناشی از آن است، اما برخی از سوءمدیریتها در برطرف کردن آثار تحریم و پیشبینی آن نیز باعث شده است تا در سالهایی که کشور با تحریمها مواجه است، آثار تحریم تشدید شود. در این زمینه نهاد دولت از دورههای قبل تاکنون، با وجودی که احتمال اعمال یا تشدید تحریمها از قبل وجود داشت، اقدامات لازم را در قالب سناریوهای مختلف پیشبینی و اجرایی نکردهاند. همواره چند ماه قبل از اعمال تحریمها، مسئولان خارجی از آن خبر میدهند، اما مسئولان به جای آمادهسازی ساختارهای اقتصاد، اعتقاد داشتند که این تحریمها تأثیری ندارد یا ترامپ اگر رئیس جمهور امریکا شود، کاری نمیتواند انجام دهد. بنابراین میتوان گفت که نداشتن سناریوهای مختلف پیش از اعمال و تشدید تحریمها مهمترین سوء مدیریتی است که وجود داشته است. دراین میان علاوه بر دولت، مجلسی که با تصویب طرحهای خود باعث افزایش نرخ تورم میشود و قوه قضائیه در تشدید آثار تحریم مقصرند، وضعیتی که عامل اصلی آن تحریم هاست. حال اگر بتوان در قالب عدد و رقم سهم مواد گفته شده را محاسبه و برآورد کرد، میتوان گفت که سهم میشیگان، آریزونا و پاستور در شرایط فعلی چقدر است. این در حالی است که اگر تحریم نبود، تمام مشکلات ساختاری اقتصاد ایران همچنان پشت درآمدهای نفتی پنهان میماند، اما در نحوه اداره اقتصاد تفاوت زیادی میان سالهایی که درآمد ارزی کشور بیش از 120 میلیارد دلار بود با اکنون که چند میلیارد دلار شده است، وجود ندارد.
شهروندان از خلأ شادی در روزهای بحرانی کرونا میگویند
شادی گمشده در روزگار کرونایی
همراه با یادداشت هایی از اردشیر گراوند، حسین ایمانی جاجرمی، یعقوب موسوی، طهمورث شیری و فهیمه نظری
10 و 15
مشکلات بیمهای کارگران ساختمانی در وانفسای کرونا و بیکاری
کرونا نان ما را آجر کرد
یوسف حیدری
گزارش نویس
صفحه گوشی موبایل را بالا و پایین میکند و با دیدن خبری مربوط بهکارگران ساختمانی، دوستش را صدا میزند: «مثل اینکه قرار شده ما را هم بیمه کنند. خدا کند این بار جدی باشد، بعداز سالها از بلاتکلیفی نجات پیدا کنیم.» کریم اهل خرم آباد است و کیسه ابزار و تیشهاش را کنار جوی آب گذاشته و چشم میچرخاند تا شاید کسی برای تعمیر خانه سراغش بیاید. هر ماشینی که رد میشود زیر نظر میگیرد و با هر ترمز، همراه چند کارگر دیگر راننده و ماشینش را دوره میکنند.
میگوید: «من و خیلیها جزو همان 70 درصدی هستیم که کرونا بیکارمان کرد؛ نه بیمه داریم نه پس انداز. کارگر روزمزد هر روز فقط به همان روز فکر میکند. این حال و روز ماست میبینی. تعداد کمی از ما الان مشغول کار هستند. زمستان که میآید ساختمانسازی هم از رونق میافتد. بماند که با این وضعیت گران شدن مصالح، خیلی از پیمانکاران ترجیح میدهند فعلاً دور ساختمانسازی را خط بکشند یا ساختمان را نیمه کاره رها کنند ببینند بعد چه میشود. من هم تا چند ماه قبل بنایی میکردم، کارفرما تعطیل کرد و ما هم بیکار شدیم. بیمه هم نداریم که برویم سراغ بیمه بیکاری.»
هفته گذشته نایب رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی اعلام کرد، کرونا 70 درصد کارگران ساختمانی را بیکار کرده است. هادی ساداتی با اشاره به اینکه بسیاری از کارگران ساختمانی بیمه نیستند، گفت: «تنها امید خیلی از کارگران ساختمانی که بیکار شدهاند کارهایی مثل نقاشی ساختمان و تعمیر لوله و کاشیکاری و ... است اما در این اوضاع خیلیها ترجیح میدهند حتی خرده کارهای مربوط به ساختمان و تعمیرات را هم بعد از کرونا انجام دهند. مشکل اساسی این است که کارگری که بیمه ندارد بیمه بیکاری هم به او تعلق نمیگیرد.»
محمد، ملات را روی دیوار میریزد و آجر را میگذارد و روی آن میکوبد. دو ماهی میشود دست راستش در گچ است و نمیتواند با آن کار کند. میگوید آرماتوربند حرفهای است اما دو ماه قبل در یک حادثه از بالای ستون سقوط کرد: «باور کنید اگر مجبور نبودم با این حال کار نمیکردم اما اگر کار نکنم هزینه داروی دخترم را از کجا بیاورم؟ هر ماه باید 300 هزار تومان پول دارویش را بدهم. در این اوضاع و احوال که کار نیست و کرونا همه را خانه نشین کرده مجبورم کار کنم. من آرماتوربند هستم و کار ما خیلی سخت است و ساعتها در بالای ستون و ارتفاع باید میلگردها را به هم وصل کنیم و قبل از بتنریزی آماده کنیم. دوماه قبل وقتی مشغول کار با دستگاه فرز بودیم دستگاه شکست و به ستون برخورد کرد. سنگ فرز به چشمم خورد و از بالای ستون افتادم و دستم شکست و خانه نشین شدم. از درد چشم و دست نمیتوانستم بخوابم. بعد از چند هفته دوباره برگشتم سر کار. وقتی بیمه بیکاری نداری مجبوری با هر وضعیتی کار کنی. الان هم با سرد شدن هوا و بارش نمیتوانم آرماتوربندی کنم و فعلاً با یک دست دارم بنایی میکنم تا خدا چه بخواهد.»
محمد این را هم میگوید که خیلی از کارگران ساختمانی با وجود ابتلا به کرونا بازهم کار میکنند چون بیمه نیستند: «از داربست و جان پناه و وسایل ایمنی خبری نیست که هیچ، در این شرایط کرونا هم مجبوریم کنار هم کار کنیم چون در کار ساختمانی فاصله اجتماعی معنا ندارد. با وجود این ماسک میزنیم ولی بازهم خیلی از کارگران ساختمانی مبتلا میشوند. چند روز قبل کاشیکار و مهندس ناظر هر دو مبتلا شدند. کسی که غم نان دارد به سلامتیاش اهمیتی نمیدهد.»
عباس کنار دیوار نشسته و دستهایش را با آتش درون پیت حلبی گرم میکند. کیسه رنگ و رو رفتهاش را کنار خیابان گذاشته تا اگر کسی سفارش کار دارد لااقل کیسه را ببیند: «از 16 سالگی گچکاری میکنم و چشم بسته هر مدل گچبری را روی دیوار پیاده میکنم.» عباس اهل کرمانشاه است و دل پری از این روزها دارد: «هر شب دست خالی میروم خانه و با این وضعیت نمیدانم عاقبت چه میشود. تا قبل از کرونا اوضاع کار بد نبود اما بعد از آن کار ما هم خراب شد. این روزها همه از کسب و کارهایی حرف میزنند که بهدلیل کرونا به مشکل خورده اما کسی به فکر ما نیست، انگار اصلاً وجود نداریم. تا چند ماه قبل با چند نفر برای ساختمانهای نوساز گچبری میکردیم اما ساخت و ساز کم شد و مجبور شدم بیاییم کنار خیابان. بیمه هم نیستم و توان اینکه خودم را بیمه کنم ندارم چون باید به تعداد اعضای خانوادهام حق بیمه بدهم.»
حفظ الله یاری رئیس انجمن کارگران ساختمانی آرماتوربند شهریار میگوید هر هفته پنج کارگر ساختمانی آرماتوربند در ساختمانهای درحال ساخت، سقوط میکنند و خانه نشین میشوند. خانه نشینی برای آنها یعنی پایان همه چیز؛ نه از بیمه بیکاری خبری هست، نه حمایتی: «برای بیمه کارگران به هرکجا که فکرش را کنید نامه نوشتهایم و شکایت کردهایم اما نتیجهای نداشت. آرماتوربندی یکی از کارهای سخت و زیان آور است اما تأمین اجتماعی حمایتی نمیکند. بسیاری از این کارگران سال 88 کارت مهارت گرفتند ولی تحت پوشش بیمه قرار ندارند. آرماتوربندها بدون ایمنی باید در ارتفاع کار کنند و هر لحظه در معرض سقوط باشند. کارگران ساختمانی در هر شرایطی باید کار کنند و کرونا و شکستگی دست و پا و زخمی شدن هم نمیتواند مانع کارشان شود چون مجبورند. تنها خواسته و دلخوشی کارگران ساختمانی بیمه است. هفته گذشته هم رهبر انقلاب دستور دادند به وضعیت کارگرانی که بیمه نیستند رسیدگی شود. امیدواریم مدیران میانی که مسئولیت اجرایی دارند این کار را انجام دهند.»
بابک علیزاده رئیس انجمن گچکاران غرب استان تهران وضعیت این روزهای کارگران ساختمانی را نگران کننده میداند و میگوید کارگران ساختمانی که بیکار شدهاند در شرایط بسیار سختی زندگی میکنند: «کارمندان با هر سختی و مشکلی بالاخره سر ماه حقوق میگیرند و دغدغه بیکار شدن ندارند اما کارگر ساختمانی روزمزد که بیمه هم ندارد چه کار کند؟ با شیوع کرونا خیلی از کارفرماها دیگر دل بهکار نمیدهند و در کل ساختمانسازی با کندی پیش میرود. الان هرکار کوچک به یک کارگر گچکار پیشنهاد شود قبول میکند تا چند روزی زندگیاش را بگذراند. از طرف دیگر زمانی برای کارگر ساختمانی بیمه واریز میشود که مشغول کار باشد. کارگر ساختمانی برای بیمه یک بار آدرس خانهاش را میدهد ولی برای بار دوم باید آدرس محل کارش را بدهد. هر چند ماه یک بار هم افرادی که اغلب تخصصی ندارند تحت عنوان بازرس بیمه به محل کار کارگر ساختمانی میروند و چون کار ساخت و ساز تعطیل است اعلام میکنند کارگر مشغول کار نیست و بیمه او را قطع میکنند. درحالی که اگر بازرسیهای میدانی به انجمنها سپرده میشد آنها با تخصصی که دارند و خودشان هم از قشر کارگر هستند میتوانستند وضعیت شغلی کارگر ساختمانی را تأیید کنند. نزدیک به 50 درصد کارگران ساختمانی از سال 96 برای بیمه ثبتنام کردهاند ولی هنوز بیمه نیستند و توان پرداخت حق بیمه آزاد را هم ندارند.»
این روزها کرونا زندگی خیلی از مردم را تحت تأثیر قرار داده و بسیاری از مشاغل به سمت دورکاری و فضای مجازی رفتهاند، اما در این میان قشر کارگر بخصوص کارگران ساختمانی که زندگیشان به آجرهایی که روی هم چیده میشود وابسته است با نگرانی درانتظار حمایت هستند.
گزارش نویس
صفحه گوشی موبایل را بالا و پایین میکند و با دیدن خبری مربوط بهکارگران ساختمانی، دوستش را صدا میزند: «مثل اینکه قرار شده ما را هم بیمه کنند. خدا کند این بار جدی باشد، بعداز سالها از بلاتکلیفی نجات پیدا کنیم.» کریم اهل خرم آباد است و کیسه ابزار و تیشهاش را کنار جوی آب گذاشته و چشم میچرخاند تا شاید کسی برای تعمیر خانه سراغش بیاید. هر ماشینی که رد میشود زیر نظر میگیرد و با هر ترمز، همراه چند کارگر دیگر راننده و ماشینش را دوره میکنند.
میگوید: «من و خیلیها جزو همان 70 درصدی هستیم که کرونا بیکارمان کرد؛ نه بیمه داریم نه پس انداز. کارگر روزمزد هر روز فقط به همان روز فکر میکند. این حال و روز ماست میبینی. تعداد کمی از ما الان مشغول کار هستند. زمستان که میآید ساختمانسازی هم از رونق میافتد. بماند که با این وضعیت گران شدن مصالح، خیلی از پیمانکاران ترجیح میدهند فعلاً دور ساختمانسازی را خط بکشند یا ساختمان را نیمه کاره رها کنند ببینند بعد چه میشود. من هم تا چند ماه قبل بنایی میکردم، کارفرما تعطیل کرد و ما هم بیکار شدیم. بیمه هم نداریم که برویم سراغ بیمه بیکاری.»
هفته گذشته نایب رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی اعلام کرد، کرونا 70 درصد کارگران ساختمانی را بیکار کرده است. هادی ساداتی با اشاره به اینکه بسیاری از کارگران ساختمانی بیمه نیستند، گفت: «تنها امید خیلی از کارگران ساختمانی که بیکار شدهاند کارهایی مثل نقاشی ساختمان و تعمیر لوله و کاشیکاری و ... است اما در این اوضاع خیلیها ترجیح میدهند حتی خرده کارهای مربوط به ساختمان و تعمیرات را هم بعد از کرونا انجام دهند. مشکل اساسی این است که کارگری که بیمه ندارد بیمه بیکاری هم به او تعلق نمیگیرد.»
محمد، ملات را روی دیوار میریزد و آجر را میگذارد و روی آن میکوبد. دو ماهی میشود دست راستش در گچ است و نمیتواند با آن کار کند. میگوید آرماتوربند حرفهای است اما دو ماه قبل در یک حادثه از بالای ستون سقوط کرد: «باور کنید اگر مجبور نبودم با این حال کار نمیکردم اما اگر کار نکنم هزینه داروی دخترم را از کجا بیاورم؟ هر ماه باید 300 هزار تومان پول دارویش را بدهم. در این اوضاع و احوال که کار نیست و کرونا همه را خانه نشین کرده مجبورم کار کنم. من آرماتوربند هستم و کار ما خیلی سخت است و ساعتها در بالای ستون و ارتفاع باید میلگردها را به هم وصل کنیم و قبل از بتنریزی آماده کنیم. دوماه قبل وقتی مشغول کار با دستگاه فرز بودیم دستگاه شکست و به ستون برخورد کرد. سنگ فرز به چشمم خورد و از بالای ستون افتادم و دستم شکست و خانه نشین شدم. از درد چشم و دست نمیتوانستم بخوابم. بعد از چند هفته دوباره برگشتم سر کار. وقتی بیمه بیکاری نداری مجبوری با هر وضعیتی کار کنی. الان هم با سرد شدن هوا و بارش نمیتوانم آرماتوربندی کنم و فعلاً با یک دست دارم بنایی میکنم تا خدا چه بخواهد.»
محمد این را هم میگوید که خیلی از کارگران ساختمانی با وجود ابتلا به کرونا بازهم کار میکنند چون بیمه نیستند: «از داربست و جان پناه و وسایل ایمنی خبری نیست که هیچ، در این شرایط کرونا هم مجبوریم کنار هم کار کنیم چون در کار ساختمانی فاصله اجتماعی معنا ندارد. با وجود این ماسک میزنیم ولی بازهم خیلی از کارگران ساختمانی مبتلا میشوند. چند روز قبل کاشیکار و مهندس ناظر هر دو مبتلا شدند. کسی که غم نان دارد به سلامتیاش اهمیتی نمیدهد.»
عباس کنار دیوار نشسته و دستهایش را با آتش درون پیت حلبی گرم میکند. کیسه رنگ و رو رفتهاش را کنار خیابان گذاشته تا اگر کسی سفارش کار دارد لااقل کیسه را ببیند: «از 16 سالگی گچکاری میکنم و چشم بسته هر مدل گچبری را روی دیوار پیاده میکنم.» عباس اهل کرمانشاه است و دل پری از این روزها دارد: «هر شب دست خالی میروم خانه و با این وضعیت نمیدانم عاقبت چه میشود. تا قبل از کرونا اوضاع کار بد نبود اما بعد از آن کار ما هم خراب شد. این روزها همه از کسب و کارهایی حرف میزنند که بهدلیل کرونا به مشکل خورده اما کسی به فکر ما نیست، انگار اصلاً وجود نداریم. تا چند ماه قبل با چند نفر برای ساختمانهای نوساز گچبری میکردیم اما ساخت و ساز کم شد و مجبور شدم بیاییم کنار خیابان. بیمه هم نیستم و توان اینکه خودم را بیمه کنم ندارم چون باید به تعداد اعضای خانوادهام حق بیمه بدهم.»
حفظ الله یاری رئیس انجمن کارگران ساختمانی آرماتوربند شهریار میگوید هر هفته پنج کارگر ساختمانی آرماتوربند در ساختمانهای درحال ساخت، سقوط میکنند و خانه نشین میشوند. خانه نشینی برای آنها یعنی پایان همه چیز؛ نه از بیمه بیکاری خبری هست، نه حمایتی: «برای بیمه کارگران به هرکجا که فکرش را کنید نامه نوشتهایم و شکایت کردهایم اما نتیجهای نداشت. آرماتوربندی یکی از کارهای سخت و زیان آور است اما تأمین اجتماعی حمایتی نمیکند. بسیاری از این کارگران سال 88 کارت مهارت گرفتند ولی تحت پوشش بیمه قرار ندارند. آرماتوربندها بدون ایمنی باید در ارتفاع کار کنند و هر لحظه در معرض سقوط باشند. کارگران ساختمانی در هر شرایطی باید کار کنند و کرونا و شکستگی دست و پا و زخمی شدن هم نمیتواند مانع کارشان شود چون مجبورند. تنها خواسته و دلخوشی کارگران ساختمانی بیمه است. هفته گذشته هم رهبر انقلاب دستور دادند به وضعیت کارگرانی که بیمه نیستند رسیدگی شود. امیدواریم مدیران میانی که مسئولیت اجرایی دارند این کار را انجام دهند.»
بابک علیزاده رئیس انجمن گچکاران غرب استان تهران وضعیت این روزهای کارگران ساختمانی را نگران کننده میداند و میگوید کارگران ساختمانی که بیکار شدهاند در شرایط بسیار سختی زندگی میکنند: «کارمندان با هر سختی و مشکلی بالاخره سر ماه حقوق میگیرند و دغدغه بیکار شدن ندارند اما کارگر ساختمانی روزمزد که بیمه هم ندارد چه کار کند؟ با شیوع کرونا خیلی از کارفرماها دیگر دل بهکار نمیدهند و در کل ساختمانسازی با کندی پیش میرود. الان هرکار کوچک به یک کارگر گچکار پیشنهاد شود قبول میکند تا چند روزی زندگیاش را بگذراند. از طرف دیگر زمانی برای کارگر ساختمانی بیمه واریز میشود که مشغول کار باشد. کارگر ساختمانی برای بیمه یک بار آدرس خانهاش را میدهد ولی برای بار دوم باید آدرس محل کارش را بدهد. هر چند ماه یک بار هم افرادی که اغلب تخصصی ندارند تحت عنوان بازرس بیمه به محل کار کارگر ساختمانی میروند و چون کار ساخت و ساز تعطیل است اعلام میکنند کارگر مشغول کار نیست و بیمه او را قطع میکنند. درحالی که اگر بازرسیهای میدانی به انجمنها سپرده میشد آنها با تخصصی که دارند و خودشان هم از قشر کارگر هستند میتوانستند وضعیت شغلی کارگر ساختمانی را تأیید کنند. نزدیک به 50 درصد کارگران ساختمانی از سال 96 برای بیمه ثبتنام کردهاند ولی هنوز بیمه نیستند و توان پرداخت حق بیمه آزاد را هم ندارند.»
این روزها کرونا زندگی خیلی از مردم را تحت تأثیر قرار داده و بسیاری از مشاغل به سمت دورکاری و فضای مجازی رفتهاند، اما در این میان قشر کارگر بخصوص کارگران ساختمانی که زندگیشان به آجرهایی که روی هم چیده میشود وابسته است با نگرانی درانتظار حمایت هستند.
از سوی ستاد اجرایی فرمان امام صورت گرفت
افتتاح خط تولید <کیت تشخیص فوری کرونا> در ایران
جهانگیری: ساخت این کیتها دغدغه مشترک همه مسئولان نظام دراین ماهها بود
با تلاش محققان دارویی ستاد اجرایی فرمان امام، ایران از امروز در زمره 3 کشور جهان که فناوری تولید «کیت تشخیص سریع ویروس کووید 19» را دارند، قرار گرفت.
صبح دیروز در مراسمی با حضور جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری، مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام، ستاری معاون علمی و فناوری رئیسجمهوری، رئیسی معاون وزیر بهداشت و معاونان و مدیران مجموعه ستاد اجرایی، خط تولید کیتهای تشخیص فوری کرونا بهصورت ویدئوکنفرانسی به بهرهبرداری رسید.
در این مراسم که در محل نمایشگاه دستاوردهای ستاد اجرایی فرمان امام برگزار شد، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری پس از افتتاح خط تولید این کیتها گفت: کشور به این محصول بزرگ دانشبنیان نیاز داشت و دسترسی به آن، دغدغه مشترک مسئولان نظام طی این ماهها بود و لذا این دستاورد بزرگ ستاد اجرایی فرمان امام را باید به رهبرمعظم انقلاب و همه مردم و جامعه سلامت تبریک بگویم.
وی افزود: برادر عزیزم آقای دکتر مخبر از مدیران بزرگ و ارزشمند کشور هستند ودر تمام این سالها هرجا در کشور خلأ و نیازی پیش آمده ایشان و مجموعه ستاد با ریسکپذیری بالا وارد میدان شدند و تا حصول نتیجه پای کار ایستادهاند.
معاون اول رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: دستیابی به فناوری و تولید این کیت، در راستای جهش توسعه علمی و فناوری و یک دستاورد ملی است که بابت آن از تمام مجموعه ستاد اجرایی و محققان جوان آن قدردانی میکنم.
جهانگیری با اشاره به موضوع بیکاری و آسیب ویروس کرونا به اشتغال گفت: باید در دولت راهکار و منابع مالی پیدا کنیم که ظرف روزهای آینده بتوانیم کمکهای معیشتی بین مردم بویژه درمناطق محروم و آسیبدیدگان این بحران توزیع کنیم، اگرچه نهادهای عمومی مخصوصاً ستاد اجرایی فرمان امام درمقاطع مختلف با فرمان رهبرمعظم انقلاب کمکهای خوبی دراین مناطق به آسیبدیدگان کرونا انجام دادهاند.
محمد مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام نیز دراین مراسم با اشاره به مشخصات کیت تشخیصی جدید گفت: دستیابی به دانش ساخت این کیت قدم بزرگی برای مهار کرونا در کشور است و ارزش دستیابی به آن کمتر از واکسن کرونا نیست چرا که ازاین طریق میتوان به غربالگری و قطع زنجیره انتقال تسریع بسیار بالایی بخشید.
وی افزود: استفاده از این کیت جدید، دیگر نیاز به محیط آزمایشگاهی و حضور پزشک ندارد وبرخلاف کیتهای پی سی آر فعلی که 48 ساعت برای نشان دادن نتیجه زمان لازم دارد، در هر محیط و منطقهای میتوان در کمتر از ۲۰ دقیقه ابتلای فرد به کووید۱۹ را متوجه شد.
مخبر با اشاره به گران بودن کیتهای فعلی مورد استفاده در سیستم درمانی و پزشکی افزود: قیمت کیتهای ساخته شده توسط ستاد اجرایی فرمان امام، ۴۰ درصد ارزانتر از کیتهای فعلی و نهایتاً ۲۰۰هزارتومان است.
رئیس ستاد اجرایی با اشاره به اقدام جهادی نیروهای دانش بنیان ستاد در دستیابی به این کیتها گفت: در کمتر از 22 روز جوانان دانشمند ما توانستند خط تولید این کیتها را راهاندازی کنند و از امروز میتوانیم روزانه 200 هزار کیت تولید و تحویل جامعه سلامت بدهیم.
وی افزود: ستاد اجرایی با تمام قدرت و بهصورت شبانهروزی در تمام حوزههای مقابله با کرونا ازقبیل تولید واکسن کووید19، تولید کیت تشخیص و داروهای مورد نیاز، ماسک و محلول ضدعفونی و تجهیزات پزشکی و کمک به آسیب دیدگان کرونا ازطریق توزیع بستههای معیشتی و بهداشتی و هرچیزی که مردم و جامعه سلامت دراین مسیر نیاز داشته باشند، فعال است و ازهیچ تلاشی دریغ نخواهیم کرد.
در ادامه این برنامه سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیسجمهوری نیز در سخنانی کوتاه ضمن قدردانی از اقدامات ستاد گفت: از دکتر مخبر و مجموعه ستاد اجرایی فرمان امام تشکر می کنم که گرایش به سمت «دانش بنیان»ها را به یک فرهنگ تبدیل کردند.
وی افزود: همین فرهنگ دانشبنیانی باعث شد جوانان ما در حوزه تولید کیت، ماسک، دارو و انواع تجهیزات به خودشان جرأت ورود به میدان بدهند و در زمره برترینهای جهان قرار بگیریم.
گفتنی است در ابتدای این برنامه، معاون اول رئیسجمهوری طی بازدیدی از نمایشگاه دستاوردهای ستاد اجرایی فرمان امام، از نزدیک با بخشی از خدمات و دستاوردهای زیرمجموعههای ستاد مانند بنیادهای برکت، احسان، گروه اقتصادی تدبیر، سامانه 4030، کاروان سلامت و تله مدیسین، گروه کشاورزی و... آشنا شد.
همزمان با نخستین نشست اقتصادی اوراسیا انجام شد
بهرهبرداری از 11 پروژه بندر انزلی برای افزایش تجارت حاشیه خزر
سهیلا یادگاری
خبرنگار
با حضور وزیر راه و شهرسازی 11 پروژه زیرساختی در مجتمع بندری انزلی برای افزایش تجارت از حاشیه خزر افتتاح شد. بهگزارش «ایران» روز گذشته بندر انزلی شاهد دو رویداد مهم بود تا سهم بنادر حاشیه خزر در توسعه اقتصادی بویژه افزایش ارتباطات اقتصادی منطقه ای در کشور بیشتر شود.
افزایش سهم اقتصادی ایران در تجارت اوراسیا
روز سه شنبه نخستین نشست اتحادیه اقتصادی اوراسیا در منطقه آزاد بندر انزلی با حضور وزیر راه و شهرسازی برگزار شد.در این نشست راهکارهای افزایش تجارت ایران با این اتحادیه از نگاه مسئولان و کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت.محمداسلامی، وزیرراه و شهرسازی در این نشست با اشاره به اینکه سهم ایران در اقتصاد بینالمللی با ایجاد مزیت رقابتی افزایش مییابد، گفت: امیدوارم در این نشست کارهای عملیاتی و شتاب دهی به توسعه این منطقه و بهبود سیاست اقتصادی کشور و سایر اقتصادها در عرصه منطقهای و بینالمللی بینجامد. وزیر راه و شهرسازی خطاب به شرکت کنندگان داخلی و بینالمللی حاضر در این نشست، اعلام کرد: ایران برای همکاری با اتحادیه اوراسیا گام اولیه و اساسی را بهسوی گسترش ارتباطات در حوزههای تجاری و اقتصادی با اعضای این اتحادیه برداشته و پیوستن به این تشکل اقتصادی منطقهای فرصت بینظیری را برای کشور به وجود آورده است. اسلامی یادآور شد: عضویت در اتحادیهای با موقعیت ژئواستراتژیک بسیار مهم بازار مصرف 180 میلیون نفری و مساحت 20میلیون کیلومتر مربعی و منابع طبیعی علاوه بر داشتن مزایایی نظیر استفاده از تعرفههای ترجیحی، کاهش استفاده از دلار، افزایش سهم عرضه ملی در پرداختهای تجاری، تنوعبخشی به صادرات کشورمان در استفاده از ظرفیتهای اتحادیه بهعنوان درگاهی برای تأمین نیازهای اساسی در شرایط تحریمهای ظالمانه، امکان سرمایهگذاری مشترک در بخشهای مختلف تولیدی و ایجاد بازاری مشترک را فراهم میآورد. این عضویت، علاوه بر سلامت اقتصادی و دستاوردهای سیاسی، تضمینی برای استقرار صلح و امنیت در منطقه قلمداد میشود. وزیر راه و شهرسازی کشورمان در نشست اتحادیه اقتصادی اوراسیا، بر رفع نواقص موجود در راه همکاریهای مشترک تأکید کرد و توضیح داد: در صورت عدم رفع نواقصی همچون فقدان ساختار واحد در حوزه مدیریت تجارت خارجی در کشورمان و تولیدات با کیفیت و رقابتی، سیستم توزیع بازار نامناسب و عدم حفظ و استقرار بازار به شکل حرفهای یا فقدان شرکتهای بزرگ، شاهد عدم تعادل در صادرات و واردات همسان در منطقه خواهیم بود. بنابراین، ضرورت دارد با استفاده از فرصت موافقتنامه تجارت آزاد، برنامههای مطلوبی پایهریزی شود و در راستای ایجاد قدرت تجارت و قدرت لجستیک، منسجمی را به انجام برسند.
اسلامی گفت: داشتن قدرت تجارت، نیازمند برندسازی است تا بتوانیم با دستیابی به برندهای معتبر و تولید باکیفیت و عرضه مستمر با اعتمادسازی در بازارهای هدف و اعتمادسازی در جامعه مصرف و جامعه تولیدکننده به بازار پایدار دست پیدا کنیم. همچنین بتوانیم با برخورداری از فرصت لجستیک، از ظرفیتهای حملونقل ترکیبی در تداوم رساندن کالاها به بازارهای مقصد هم به شکل هدفمند در بخش تدارکات صادراتی و هم در بخش ترانزیت بهرهمند شویم که این مهم در دستور کار قرار دارد. اسلامی اعلام کرد: در منطقه حاشیه دریای خزر، منطقه انزلی مزیتهایی همچون قرار گرفتن در دریای خزر و بخشی از کریدور ترانزیتی شمال- جنوب، تعاملات فی مابین دریای خزر و از همه مهمتر به عضویت درآمدن جمهوری اسلامی ایران در اتحادیه راهآهنهای کشورهای اوراسیا، همچنین تعاملات چهارجانبه و پنج جانبه راهآهنهای منطقه با یکدیگر و ایجاد تعاملات بندری را دارد. این فرصتها موجب میشود تا بتوانیم حجم ترانزیت را در منطقه خزر که کشورهای آسیای میانه، حاشیه دریای خزر و ترکیه و اروپا را در یک سمت و در سمت دیگر تا اقیانوس هند را شامل میشود، توسعه داده و میتواند ظرفیت ترانزیتی کشور را که سالانه 10 میلیون تن ترانزیت بوده بسرعت به 50 میلیون تن ترانزیت افزایش دهد. این برای ما در وزارت راه و شهرسازی الزاماتی داشته که آن را دنبال کردیم. اسلامی از دیگر برنامههای وزارت راه و شهرسازی را اتصال راهآهن جمهوری اسلامی ایران به کشور افغانستان برشمرد و اعلام کرد: بخشی از راهآهن خواف- هرات در هفتههای اولیه ماه آینده با حضور رؤسای جمهور دو کشور ایران و افغانستان به بهرهداری میرسد. بهرهبرداری از این خط ریلی، کمک میکند تا ظرفیت ترانزیتی و حملونقلی ما بتواند افزایش پیدا کند و باعث میشود قدرت بارگیری بنادر که در حال حاضر به میزان 240 میلیون تن کالا و خدمات در سال است، به 300 میلیون تن در سال ارتقا یابد. اسلامی از ایجاد خط کشتیرانی رو-رو برای تثبیت سرمایهگذاری تجار بینالمللی و امکان جابه جایی بار از مرز ایران به سایر بنادر و منطقه قفقاز خبر داد و گفت: ایجاد خط کشتیرانی رو-رو در بندر کاسپین و بندر امیرآباد از همین ماه آغاز میشود ودر دولت تدبیر و امید به بهرهبرداری خواهد رسید که نشان از به ثمر نشستن حملونقل ترکیبی است.
ایران مرکز ترانزیت جهانی
کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه نیز در نخستین نشست اتحادیه اقتصادی اوراسیا و نقش ژئوپلیتیک مناطق آزاد در توسعه روابط منطقه ای گفت: اتحادیههای اقتصادی عرصهای برای رونق و رشد اقتصادی کشورهای عضو و تأمین کننده ثبات و امنیت این کشورها است. جلالی با اشاره به پایان نظام دو قطبی در جهان، افزود: توجه قدرتها و دیگر کشورهای جهان به اقتصاد شرق است.از این منظر اوراسیا نیز شاهد رقابت قدرتها برای حضور در منطقه است.در حال حاضر علاوه بر کشورهای عضو، بسیاری از کشورهای دیگر منطقه متقاضی حضور در اوراسیا هستند. بهگفته جلالی تا مرداد امسال ایران 2 میلیارد و 791 میلیون دلار تجارت با کشورهای عضو اوراسیا انجام داده که رشد 6 درصدی را در یکسال نشان میدهد. جلالی، تکمیل راهآهن گرمسار-اینچه برون، رشت-آستارا و چابهار-زاهدان را 3 مسیر ریلی بسیار با اهمیت در تکمیل کریدور غرب به شرق و شمال به جنوب نام برد و گفت:کشور آذربایجان 3 سال است که وعده سرمایهگذاری و فاینانس راهآهن رشت-آستارا را داده اما اقدامی نکرده است ولی روس ها امروز اراده جدی برای سرمایهگذاری در تکمیل این خط ریلی دارند. او گفت:برای تکمیل راهآهن رشت-آستارا نباید صرفاً به منابع داخلی متکی باشیم بلکه برای راهاندازی هرچه سریعتر آن نیاز به جذب سرمایه خارجی داریم. جلالی گفت: ژئوپلیتیک ایران مرکز ارتباطات و ترانزیت جهانی است به همین دلیل با وجود تحریمها، کشورها نمیتوانند از مسیر ایران صرفنظر کنند. جلالی گفت:2 سال دیگر فرصت داریم تا استانداردهای تجارت کشور را به سطح استانداردهای اوراسیا برسانیم.برای رسیدن به این هدف توجه به بخش خصوصی و تأسیس شرکتهای بزرگ تجاری و سرمایهگذاری نقش مهمی دارد.
برنامه ویژه برای توسعه انزلی
محمد راستاد، مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی نیز روز سه شنبه در حاشیه همایش بینالمللی اتحادیه اقتصادی اوراسیا و نقش ژئوپلیتیک مناطق آزاد در توسعه روابط منطقهای در بندر انزلی افزود: با توانمندیها و ظرفیتهای موجود توانستهایم تأمین مایحتاج کشور را در قالب واردات و نیز صادرات و ترانزیت از طریق بنادر کشور تداوم بخشیم. وی با اشاره تحریمهای این دوره از سال ٩٧ و غیرقانونی و غیرعادلانه بودن آنها اظهار داشت: بخشی از این تحریمها تمرکز بر صنعت کشتیرانی و حملونقل دریایی جمهوری اسلامی و مغایر با کنوانسیونهای سازمان بینالمللی دریانوردی بود و در این راستا جمهوری اسلامی موکد اعتراض خود را به مجامع بینالمللی اعلام کرد. وی با بیان اینکه ظرفیت ناوگان تجاری جمهوری اسلامی ایران جزو ظرفیتهای بزرگ دنیا محسوب واز سویی شامل ٢٠ ناوگان بزرگ دنیا است، اظهار داشت: در این میان با توجه به توانمندی بنادر تجاری کشور از نظر قابلیت پذیرش انواع کشتی و کالا ما توانستیم شرایطی را که برپایه محدودکردن حملونقل دریایی کشور بود را، تعدیل کنیم. وی مجموع ظرفیت سالانه بنادر تجاری کشور را ٢٤٦ میلیون تن عنوان کرد و افزود: در مجموع از نظر کیفیت و بهرهوری عملیات در حلقه بندر و زنجیره لجستیک کشور شرایط خوب و ایده الی را از نظر زیرساختها و بناهای تجهیزات بندری فراهم کردهایم.
با کشف واکسن کرونا بازارهای جهان به حالت «گاوی» نزدیک شدهاند
سرخوشیها جای خود را به تجزیه و تحلیل هوشیارانهتر داد
عطیه لباف| بازارهای جهان در حال تجربه یک شرایط متفاوت از 10 ماه اخیر هستند. هم بازارهای امن مانند طلا به سبب بالا رفتن آمار جانباختگان طرفدار دارند و هم اخبار کشف و توزیع واکسن اشتهای سرمایهگذاران را تحریک کرده است.
اکنون سرمایهگذاران در اکثر بازارها آماده پذیرش ریسک هستند و اغلب بازارها در حالت گاوی کامل قرار گرفتهاند تا با اولین محرکهای مثبت روند صعودی را آغاز کنند.
البته ناگفته نماند که هنوز موانعی برای این جهش وجود دارد و همین موضوع نیز سرخوشی های یک هفته اخیر سرمایه گذاران را کاهش داده است. از جمله شدت گرفتن همهگیری و جهش ژنتیکی ویروس در یک ماه اخیر که منجر به افزایش تعداد مرگومیر شده است و همینطور آسیبهای به جا مانده از شیوع ویروس کرونا در ماههای اخیر بر بدنه اقتصاد جهان.
تأثیر اولیه کشف واکسن و توزیع آزمایشی
برخی از شرکتهای سازنده واکسن مدتی است که توزیع کشفیات خود را آغاز کردهاند و روز گذشته نیز شرکت داروسازی فایزر امریکا مدعی شد که طرح آزمایشی توزیع واکسن کرونا در 4 ایالت رودآیلند، تگزاس، نیومکزیکو و تنسی امریکا را شروع کرده است. حالا سرمایهگذاران حتی با وجود چالشهای قابل توجه توزیع واکسن برای همه مردم جهان، امیدوارند که توزیع واکسنها رشد اقتصادی را در سال آینده تحریک کند.
اکنون برخورد سرمایهگذاران با بازارهای جهان به دو صورت است برخی با احتیاط و برخی با نگاهی خوشبینانه به تحولات و آینده بازارها نگاه میکنند. البته حواس شان به تغییر و تحولات دیگر اقتصادی نظیر تصمیمات بانک فدرال رزرو امریکا نیز هست که در کنار پیشرفت تولید واکسن میخواهند بازهم حمایتها و خرید داراییهای خود را افزایش دهند تا آثار منفی کرونا بر اقتصاد کمرنگتر شود. رویترز در این زمینه مینویسد: «سرمایهگذاران در حال ارزیابی این شانس هستند که فدرال رزرو در هفتههای آینده خرید بدهی دولت را افزایش میدهد تا با نتیجه اقتصادی تجدید حیات ویروس کرونا مقابله کند. اخبار مبنی بر اینکه دو واکسن ویروس کرونا در آزمایشهای مرحله آخر هستند، در روزهای اخیر بسیار کارآمد بوده و اشتهای سرمایهگذاران را برای ریسکپذیری تحریک کرده است. البته هنوز هم، برخی از سرمایهگذاران بر این باورند که افزایش موارد ابتلا به ویروس کرونا ممکن است بهبود اقتصادی شکننده ایالات متحده را در زمانی تهدید کند که محرکهای مالی و دسترسی گسترده به واکسن احتمالاً ماهها به تأخیر میافتد و این ترس همراه بازار است.»
با این حال اغلب تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که از ماه آینده و با نزدیک شدن به آغاز سال 2021 میلادی سرعت بهبود شاخصها و بازارها بیشتر خواهد شد. یک تحلیلگر به بلومبرگ گفته است: «سرمایهگذاران در حالت «گاو نر» هستند و پول بیشتری را به بازارهای در حال ظهور، سهامهای کوچک و بخشهای بانکی روانه میکنند و امیدوارند که واکسن کرونا وضعیت این بخشهای آسیبدیده بازار را تغییر دهد.»
استقبال از کالاها بیشتر شد
وقتی بازارهای جهانی با همهگیری ویروس کرونا و قفل شدن اقتصادها شروع به ریزش کردند، یک بازار امنترین جا برای سرمایهگذاران بود؛ بازار جهانی طلا. اما با وجود آنکه در هفتههای اخیر و پس از انتشار اخبار کشف واکسن، دیگر بازارها نیز یک تلنگر مثبت خوردهاند اما هنوز هم بازار طلا جذاب باقی مانده و روز گذشته و در زمان تنظیم این گزارش، هر اونس طلا با 0.1 درصد افزایش به 18891.69 دلار رسید.
البته روزی که شرکت مدرنا اعلام کرد واکسن کشف شده تا 94.5 درصد از ویروس کرونا جلوگیری میکند، مبتنی بر دادههای این کشف هر شمش طلا تا 1.3 درصد کاهش یافت، اما با افت 0.2 درصدی شاخص دلار دوباره قیمتها افزایشی شد. با این حال، طلا دیگر تنها کالایی نیست که روند قیمتی آن مثبت است. نفت خام نیز دیگر کالایی است که روند صعودی را در پیش گرفته است. هر بشکه نفت خام شاخص غرب تگزاس WTI با 0.5درصد افزایش به 41.56 دلار و هر بشکه شاخص نفت خام برنت با 0.6 درصد افزایش به 44.10 دلار رسید.
نفت هنوز حمایت میشود
روز گذشته کمیته رصد مشترک در سطح وزرای اوپک پلاس بار دیگر برگزار شد تا حمایتها از بازار نفت ادامه دار باشد. احتمالاً اوپک پلاسیها توافق کاهش تولید را برای 3 تا 6 ماه دیگر تمدید کنند تا قیمتها در حالت باثبات فعلی باقی بماند و روند صعودی را طی کند.
کشورهای صادرکننده نفت خام و هم پیمانانش، موسوم به اوپک پلاس، از اواسط همهگیری کرونا و زمانی که قیمتها ریزشهای شدیدی را تجربه کردند و حتی برای اولین بار در تاریخ در یک معامله WTI به منفی 40 دلار در بشکه رسید، کاهشهای شدید تولید را شروع کردند و در مرحله اول 9.7 میلیون بشکه در روز و در مرحله بعد 7.6 میلیون بشکه در روز کاهش را اجرایی کردند.
حالا با وجود خبر کشف واکسن، هنوز این گروه به دنبال حمایت از بازارند. چراکه مشخص نیست چه زمانی ترددها به وضعیت عادی بازمیگردد و تقاضا برای نفت احیا میشود.
ارزش سهام شرکتها، رو به بهبود
این روزها با امید به واکسن کرونا شاخصها و بازارهای سهام رکوردهای امیدبخشی را پشتسر میگذارند. مثل شاخصهای والاستریت که تا زمان تنظیم این گزارش سبزپوش بودند.
در زمان تنظیم این گزارش میانگین صنعتی داو جونز ۴۷۰.۶۳ واحد یا ۱.۶۰ درصد جهش کرد و در رکورد تاریخی ۲۹٫۹۵۰.۴۴ واحد رسید.شاخص اساندپی ۱.۱۶ درصد جهش کرد و در رکورد ۳٫۶۲۶.۹۱ واحد رسید، در حالی که شاخص مرکب نزدک ۰.۸۰ درصد رشد کرد و به ۱۱٫۹۲۴.۱۳ واحد رسید.
البته شاخص بازار نوظهور، بازارهای اروپایی، آسیای میانه و آفریقا روند نزولی اندکی را در روز گذشته سپری کردند.
این درحالی است که روز دوشنبه به خاطر اعلام خبر کشف واکسن، شاخص «فوتسی ۱۰۰» بورس لندن با ۱.۶۶ درصد رشد به سطح ۶۴۲۱.۲۹ واحد و شاخص «دکس ۳۰» بورس فرانکفورت در آلمان با رشد ۰.۴۷ درصدی به سطح 13138.61 واحد رسیده بود. بورس های آسیایی نیز روز دوشنبه سبز پوش شده بودند. شاخص «نیک کی ۲۲۵» بورس توکیو ژاپن با رشد ۲.۰۵ درصدی تا سطح 25906.93 واحدی افزایش یافته بود و شاخص «هانگ سنگ» بورس هنگ کنگ نیز با ۰.۸۶ درصد افزایش، وارد کانال26381.87 واحد شده بود.
نکته آنکه اکنون بسیاری از سهام مهم جهان به کف چندین ساله خود رسیدهاند و تحلیلگران میگویند که شاید بهترین زمان خرید باشد. در این میان سهام شرکتهای خدماتی، گردشگری و هواپیمایی از همه ضعیفتر شدهاند.
وضعیت ارزها و تأثیرشان بر بازارها
در روز گذشته شاخص دلار 0.2 درصد کاهش را تجربه کرد اما یورو با 0.1 درصد صعود به 1.1867 دلار رسید. همین موضوع نیز بر بازارهای کالا و سهام در کنار کشف واکسن کرونا مؤثر بود. پوند انگلیس با 0.2 درصد افزایش به 1.3225 دلار رسید و یوان با تقویت 0.5 درصدی به 6.553 دلار در هر دلار رسید، ین ژاپن با تقویت 0.2 درصدی به 104.32 دلار در هر دلار رسید.
اما در مورد مخربترین عامل مؤثر در ماههای اخیر، یعنی کرونا، امیدواری زیادی به بهبود شکل گرفته که میتواند از بازارها حمایت کند. با این حال، کریس ایگو، مدیر ارشد سرمایهگذاری در مدیریت سرمایهگذاری آکسا به بلومبرگ گفته است: «در ماههای آتی، ممکن است از یک بازار گاوی دفاعی به یک بازار تهاجمی منتقل شویم؛ اما در مورد زمان افزایش تحرک اجتماعی وضوح و شفافیت بیشتری لازم است. سرخوشی ناشی از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا و اعلام کشف واکسن جای خود را به تجزیه و تحلیل هوشیارانهتری خواهد داد.»
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
پیامک وزارت بهداشت بسیار اثر بخش است/ یک شهروند: پیامکهای حاوی نکات و توصیههای بهداشتی بهخاطر ویروس کرونا از سوی وزارت بهداشت به همه هموطنان ارجمند میتواند بسیار اثر بخش باشد. بهطوری که میدانیم پیشگیری بهتر از درمان است و این نوع اطلاعرسانی در مدرنترین و به روزترین وسیله ارتباطی که هزینه ناچیز دارد، میتواند سلامتی و دفع بلا به ارمغان بیاورد.
افزایش قیمت لبنیات و هزینههای درمانی بازنشستگان/ آقای بخشی از رضوانشهر: لطفاً از مسئولان محترم بپرسید در سال چند بار قیمتها افزایش پیدا میکند؟علیالخصوص لبنیات و ماست، در ضمن ما بازنشستهها ماهانه سه نوع هزینه بیمه پرداخت میکنیم اما برای خدمات خارج از بیمارستان باید نقدی پرداخت کنیم. البته قبلاً چنین نبود. بیشتر داروها هم تحت پوشش بیمه نیست. لطفاً مسئولان محترم رسیدگی کنند.
با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
پیامک وزارت بهداشت بسیار اثر بخش است/ یک شهروند: پیامکهای حاوی نکات و توصیههای بهداشتی بهخاطر ویروس کرونا از سوی وزارت بهداشت به همه هموطنان ارجمند میتواند بسیار اثر بخش باشد. بهطوری که میدانیم پیشگیری بهتر از درمان است و این نوع اطلاعرسانی در مدرنترین و به روزترین وسیله ارتباطی که هزینه ناچیز دارد، میتواند سلامتی و دفع بلا به ارمغان بیاورد.
افزایش قیمت لبنیات و هزینههای درمانی بازنشستگان/ آقای بخشی از رضوانشهر: لطفاً از مسئولان محترم بپرسید در سال چند بار قیمتها افزایش پیدا میکند؟علیالخصوص لبنیات و ماست، در ضمن ما بازنشستهها ماهانه سه نوع هزینه بیمه پرداخت میکنیم اما برای خدمات خارج از بیمارستان باید نقدی پرداخت کنیم. البته قبلاً چنین نبود. بیشتر داروها هم تحت پوشش بیمه نیست. لطفاً مسئولان محترم رسیدگی کنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
طراحی بسته حمایتی برای مشاغل آسیبدیده از تعطیلی فراگیر
-
نباید مردم را دلسرد کرد
-
لغو تحریمها و بازگشت ایران به تعهدات زمانبر نیست
-
آسیب های اقتصادی ناشی از تحریم را نمیتوان انکار کرد
-
شادی گمشده در روزگار کرونایی
-
کرونا نان ما را آجر کرد
-
افتتاح خط تولید <کیت تشخیص فوری کرونا> در ایران
-
بهرهبرداری از 11 پروژه بندر انزلی برای افزایش تجارت حاشیه خزر
-
سرخوشیها جای خود را به تجزیه و تحلیل هوشیارانهتر داد
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین