2 سال پس ازسرقت مسلحانه از خانه شوهر
زن تبــهکار در فرودگاه دستگیر شد
گروه حوادث / زن تبهکار که با همدستی یک مرد صدها میلیون تومان ارز و سکه طلا را با تهدید اسلحه از شوهرش سرقت کرده و به آلمان گریخته بود هنگام بازگشت به کشور در فرودگاه دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ششم مهر سال 97 مرد جوانی با مراجعه به دادسرای ناحیه 34 تهران از همسر 27 سالهاش به نام فریبا و یکی از اقوام همسرش به نام سهیل 31 ساله به جرم سرقت مسلحانه و تهدید به قتل خود و فرزندش با کلت کمری شکایت کرد و گفت: ساعت شش و نیم صبح پنجم مهر سال 97، من در اتاق خوابیده بودم و همسر و فرزندم نیز در سالن پذیرایی بودند که ناگهان متوجه شدم همسرم با اسلحه کلت کمری بالای سرم ایستاده است.
فکر میکردم خواب میبینم اما فریبا با یک کلت که به سمت من نشانه گرفته بود با تهدید به قتلم گفت: جای سکه و ارزها کجاست؟ در همین زمان متوجه شدم سهیل که از بستگان همسرم بود فرزندم را گرفته و تهدید میکند که اگر جای سکه و ارزها را نگویم پسرم را میکشد.
من هم به ناچار با دیدن چنین شرایطی محل نگهداری اموالم را گفتم و آنها هم پس از سرقت 48 قطعه سکه تمام بهار آزادی، 20 هزار دلار و10 هزار یورو فرار کردند.پس از این شکایت ردیابیها برای دستگیری متهمان از سوی پلیس آغاز شد. پرونده نیز که با موضوع سرقت مسلحانه تشکیل شده بود برای رسیدگی تخصصی با دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه 34 تهران در اختیار کارآگاهان اداره یکم قرار گرفت.
کارآگاهان پس از شنیدن اظهارات شاکی در گام اول تحقیقات دریافتند شاکی با همسرش اختلاف شدید داشته و از اینرو سهیل نیز ارتباط نزدیکی با همسرش دارد. در ادامه تحقیقات پلیسی مشخص شد فریبا و سهیل پس از سرقت به یکی از شهرهای غربی کشور گریختهاند که بلافاصله کارآگاهان با هماهنگی قضایی راهی محل مورد نظر شدند و در نهایت مشخص شد هردو از مرز خارج و به کشور ترکیه و سپس به آلمان گریختهاند.کارآگاهان بلافاصله با هماهنگی بازپرس پرونده اطلاعات این دو مجرم را در سیستم پلیس ثبت و اعلام کردند.
تحقیقات پلیسی همچنان ادامه داشت تا اینکه هفدهم آبان امسال و پس از گذشت حدود 2 سال از این سرقت مأموران پلیس فرودگاه امام خمینی(ره) فریبا را که به کشور برگشته بود در فرودگاه بازداشت و به اداره یکم منتقل کردند.
سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی در تشریح این خبر گفت: فریبا ضمن اعتراف به سرقت با همدستی سهیل گفت، من سالها با همسرم اختلاف شدید داشتم او در بازار مشغول به کار بود و همیشه با سکه و ارز کار میکرد چون میدانستم وضع مالی خیلی خوبی دارد تصمیم به سرقت از وی به اتفاق سهیل گرفتم.
وی ادامه داد: روز سرقت در خانه را برای سهیل باز کردم و با اسلحهای که تهیه کرده بودیم با تهدید توانستیم تعداد 48 قطعه سکه تمام بهار آزادی، 20 هزار دلار، 10 هزار یورو سرقت و به یکی از شهرهای غربی کشور فرار کنیم که پس از خروج غیرقانونی به ترکیه سپس یونان و آلمان رفتیم. هدفم از بازگشت به ایران این بود که فرزندم را به آلمان ببرم تا با خودم زندگی کند که دستگیر شدم.
سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری در پایان گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به جرم خود مجرم با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس پرونده برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ است.
6 سال پس از مرگ 4 نفر در یک خانه
پرونده آتش سوزی مرگبار به دادسرا برگشت
گروه حوادث/ / پرونده مرگ 4 نفر از ساکنان یک ساختمان در مجیدیه تهران بر اثر آتشسوزی عمدی در حالی به دادگاه کیفری استان تهران رسید که هنوز مقصران اصلی این ماجرا شناسایی نشدهاند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از بهمن سال 93 با آتشسوزی مرگبار خانهای 6 طبقه در منطقه مجیدیه تهران آغاز شد وقتی مأموران آتشنشانی و پلیس به محل اعزام شدند بررسیها نشان میداد که حریق از طبقه منفی یک ساختمان شروع شده و آتش پس از سرایت به دو خودرو و یک موتورسیکلت در حال گسترش یافتن است.
در ادامه مأموران آتشنشانی هنگام بازرسی راهپـــلهها با جسد پسربچهای 4 ساله و مادر بزرگ 62 سالهاش روبهرو شدند که این افراد را بلافاصله خارج و به عوامل اورژانس مستقر در محل حادثه تحویل دادند که مرگ این دو نفر به دلیل شدت دود گرفتگی تأیید و اعلام شد.
در بررسیهای بعدی جسد دو نفر دیگر از ساکنین ساختمان نیز کشف شد و با توجه به مرگ 4 نفر تحقیقات برای علت حادثه در دستور کار پلیس قرار گرفت و مأموران بعد از تحقیقات فراوان متوجه شدند آتشسوزی عمدی بوده است. از طرفی مشخص شد سرایداری که مدتی قبل از سوی مالک ساختمان اخراج شده بود، روز حادثه به مقابل ساختمان رفته و با مدیر ساختمان درگیر شده و او را تهدید کرده که اگر طلبش را نگیرد ساختمان را به آتش میکشد.
به این ترتیب سرایدار اخراجی بازداشت شد ولی در بازجوییها منکر آتش زدن ساختمان شد و خودش را بیگناه دانست. پس از آن چندین مظنون دیگر هم بازداشت شدند و دوربینهای مداربسته ساختمان مورد بررسی قرار گرفت اما عاملان آتشسوزی شناسایی نشدند.
با گذشت بیش از 5 سال از این ماجرا بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران برای سرایدار و 2 نفر دیگر که همگی طبق تحقیقات انجام شده با مالک ساختمان اختلاف داشتند و او را تهدید کرده بودند به اتهام مشارکت در قتل عمدی و ایراد صدمه بدنی عمدی ناشی از آتشسوزی قرار جلب صادر کرد. این در حالی بود که بررسیهای اولیه حکایت از این داشت آتشسوزی از خودروی بیام وی در پارکینگ ساختمان شروع شده و به طبقات بالا سرایت کرده است.
مأموران در بررسیهای خود در این حادثه به ردپای مردی رسیدند که قبلاً به عنوان نگهبان در این ساختمان مشغول به کار بوده اما به علت اینکه از صاحب خودروی «بیام و» به عنوان دستمزد نگهبانیاش مبلغی پول طلب داشته او را تهدید به آتشسوزی خودرواش کرده بوده است. به این ترتیب مأموران وی را پس از مدتی شناسایی و بازداشت کردند. مأموران در جریان این پرونده چند متهم دیگر را هم بازداشت کردند.
متهم اصلی در بازجوییها به اختلاف حساب با مرد «بیامو» سوار اعتراف کرد و گفت: او را تهدید به آتشسوزی کردم اما هرگز دست به این کار نزدم. متهمان دیگر هم معاونت و مشارکت در آتشسوزی را انکار کردند و پرونده پس از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و قضات شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران پرونده را مورد بررسی قرار دادند.
از آنجایی که 3 متهم این پرونده که اتهام تسبیب در قتل داشتند با وثیقه آزاد شده بودند از آنها خواسته شد در جلسه دادگاه حاضر شوند و اولیای دم نیز دعوت شدند اما دو نفر از متهمان و یکی از اولیای دم در جلسه رسیدگی حاضر نشدند. به این ترتیب اولیای دم حاضر در دادگاه خواسته خود را مطرح کردند و گفتند: صاحب ساختمان را مقصر اصلی این ماجرا میدانند و علیه او شکایت و درخواست قصاص دارند.
وقتی تنها متهم حاضر در دادگاه در جایگاه قرار گرفت گفت: اتهامم را قبول ندارم و اصلاً در جریان آتشسوزی نبودم.
بدینترتیب قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارکی که در پرونده بود نقص در تحقیقات را اعلام کردند. آنها با این توضیح که دادسرا هنوز مقصر اصلی این آتشسوزی را معرفی نکرده و پرونده نقص دارد آن را برای رفع نقص به دادسرای جنایی تهران بازگرداندند. به این ترتیب پرونده آتشسوزی مرگبار در مجیدیه همچنان با ابهاماتی به دادسرا بازگردانده شد.
انتقام 400 میلیونی از مادر
گروه حوادث/ دختر جوان وقتی دید خانوادهاش با ازدواج او و مرد مورد علاقهاش مخالف هستند برای انتقام پول و سکههای مادرش را سرقت کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، بیست و سوم مهر امسال زنی میانسال با مراجعه به کلانتری 114 غیاثی از سرقت خانهاش خبر داد و گفت: چند روز قبل خانه خود را واقع در خیابان غیاثی ترک کردم و پس از چند ساعت که برگشتم متوجه شدم سارق یا سارقان با ورود به آپارتمان من اقدام به سرقت طلا و پول هایم به ارزش تقریبی 400 میلیون تومان کردهاند.
کارآگاهان برای انجام تحقیقات محلی و میدانی به محل سرقت رفته و برابر مشاهدات و بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که سرقت بدون هیچ گونه تخریب و احتمالاً با کلید و بدون بهم ریختگی صورت گرفته و با توجه به شواهد موجود به نظر میرسد که موضوع داخلی و سارق به محیط و محل نگهداری اموال آشنایی داشته است.
در ادامه کارآگاهان با بررسیهای تخصصی دریافتند سرقت از سوی دو نفر صورت گرفته که یکی از آنها سحر دختر جوان خانواده است.
سرهنگ کارآگاه علی کنجوریان، رئیس پایگاه ششم پلیس آگاهی در تشریح خبر گفت: تحقیقات کارآگاهان ادامه پیدا کرد تا اینکه هویت فرد دوم نیز که حیدر نام داشت شناسایی شد و با هماهنگی قضایی دستگیری او در دستور کار قرار گرفت که برابر تحقیق از همسایگان مشخص شد حیدر با خانوادهاش دارای اختلاف بوده و چند روزی است که مراجعهای به خانهاش نداشته است.
بنابراین کارآگاهان با اقدام میدانی موفق شدند حیدر را دستگیر کنند که او در زمان دستگیری اعتراف کرد و مدعی شد سرقت را به پیشنهاد سحر انجام دادیم و اموال در اختیار خود او است. در ادامه سحر نیز دستگیر شد و ضمن اعتراف به سرقت گفت: من قصد ازدواج با حیدر را داشتم اما خانوادهام مخالفت کردند من هم برای انتقام از مادرم سکه و پولهایش را سرقت کردم اما حاضرم همه اموال مسروقه را برگردانم.
با تحویل اموال مسروقه به شاکی و کشف موضوع پرونده به دادسرای ناحیه 15 تهران ارسال و با توجه به رضایت خانواده سحر و حسب دستور مقام قضایی سحر و حیدر آزاد شدند.
48 ساعت شکنجه در مخفیگاه نامزد زورگیر
گروه حوادث/ دختر جوان وقتی فهمید نامزدش زورگیر است، ارتباطش را با او قطع کرد اما پسر کینهجو او را ربود و در مخفیگاهش شکنجه کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل رهگذران و کسبه خیابانی در شمال تهران شاهد درگیری دو پسر جوان با دختری جوان داخل یک خودروی 206 بودند. از آنجایی که دو پسر جوان مدعی بودند راننده خودروی 206 خواهرشان است و ماجرا خانوادگی است، این گزارش به پلیس اعلام نشد.
شکایت دختر جوان
با گذشت دو روز از این درگیری خیابانی، دختر جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از دزدیده شدنش توسط خواستگار سابقش خبر داد.
وی در تشریح ماجرا گفت: مدتی قبل با بهروز در اینستاگرام آشنا شدم. او خودش را پسری ثروتمند معرفی کرد و گفت که خانوادهاش در آلمان هستند. بهروز به خواستگاریام آمد و خانوادهام نیز که ساکن یکی از شهرستانها هستند، موافقت کردند.
من به خاطر کارم به تهران آمدهام. چون خانواده بهروز نیز ایران نبودند، نامزدی کوچکی گرفتیم و قرار شد مراسم عروسی را در آلمان بگیریم. همه چیز خوب پیش میرفت و من تصور میکردم که با پسری تحصیلکرده، ورزشکار و خانوادهدار ازدواج کردهام. اما یک روز یکی از دوستان بهروز به سراغم آمد و واقعیتی را گفت که زندگیام را زیر و رو کرد. بهروز نه مهندس بود و نه خانوادهاش در آلمان بودند. ای کاش فقط همین موارد بود؛ او زورگیر خشنی بود که سابقه کیفری داشت و با تهدید از مردم پول درمیآورد.
مینو ادامه داد: ابتدا باور نکردم اما دوست بهروز عکسهایی از زورگیریهای او به من نشان داد. وقتی مطمئن شدم، نامزدیام را با بهروز به هم زدم. او خیلی عصبانی شد و منکر ادعاهای دوستش بود اما من دیگر او را نمیخواستم.
مدتی گذشت و من با یکی از دوستان خانوادگیمان نامزد کردم. تا اینکه روز حادثه بهروز با من تماس گرفت و خواست او را ببینم. من هم به محل قرار رفتم که او و دوستش به زور سوار ماشین من شده و مرا به ویلایی در اطراف تهران منتقل کردند.
بعد از انتقال من به ویلا، دوست بهروز رفت و بهروز 48 ساعت مرا کتک زد. او از من میخواست نامزدیام را به هم بزنم و با او ازدواج کنم. اما من نمیتوانستم با کسی که این همه خشونت داشت، زندگی کنم. کتکها و شکنجههای بهروز ادامه داشت تا اینکه از هوش رفتم. او که تصور میکرد من مردهام، مرا در بیابانهای اطراف تهران رها کرد. نمیدانم چند ساعتی آنجا بیهوش بودم، اما وقتی به هوش آمدم، خودم را به سختی به اتاقک نگهبانی کارخانهای که در آن اطراف بود، رساندم و با کمک آنها به پلیس زنگ زدم. چون خانوادهام ساکن شهرستان هستند، متوجه 48 ساعت ناپدید شدن من نشده بودند.
دستگیری مرد خشن
با شکایت دختر جوان، تحقیقات برای دستگیری بهروز ادامه یافت و پسر جوان چند روز بعد در حالی که سوار بر خودروی پژو 206 مینو بود، بازداشت شد. بهروز که فکر میکرد او را به اتهام قتل مینو بازداشت کردهاند در تحقیقات اولیه به جرم خود اعتراف کرد و گفت: سابقه کیفقاپی دارم و چند ماهی است که از زندان آزاد شدم. با مینو در اینستاگرام آشنا شدم. به دروغ به او گفتم مربی بدنسازی و مهندس هستم و خانوادهام در آلمان زندگی میکنند. ما با هم نامزد کردیم و همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه یکی از همدستانم بر سر تقسیم اموال مسروقه و کم بودن سهمش کینهام را به دل گرفت و راز خلافکاریهایم را برای نامزدم برملا کرد. مینو هم نامزدیاش را با من به هم زد و با شخص دیگری دوست شد. خیلی ناراحت بودم و میخواستم انتقام بگیرم به همین خاطر او را ربودم اما آنقدر کتکش زدم که از هوش رفت خیلی ترسیدم فکر میکنم مرده باشد. او را به یکی از بیابانهای اطراف تهران انتقال دادم.
بهروز در ادامه تحقیقات هویت همدستش را نیز برملا کرد و بدین ترتیب متهم دوم این پرونده نیز بازداشت شد.
بازی مرگبار با اسلحه شکاری
گروه حوادث/ نوجوان ۱۴ ساله روستایی هنگام بازی با تفنگ شکاری پدرش، جان باخت.
احمد ملایری فرماندار میامی در این باره گفت: این پسر نوجوان که اهل روستای دشت شاد از توابع بخش کالپوش میامی بود در حال بازی با تفنگ شکاری پدرش بود که بهدلیل فشردن ماشه تفنگ شکاری، گلوله شلیک شد و به سر او اصابت کرد. بر اثر این حادثه پسر نوجوان جان باخت. با اعلام موضوع به پلیس و حضور مأموران در محل، تحقیقات پلیسی قضایی درباره این حادثه ادامه دارد.
زن خدمتکارسارق ظروف نقره یک میلیاردی بود
گروه حوادث/ زن خدمتکار با همدستی شوهرش ظروف نقره یک میلیارد تومانی صاحبکارش را پس از سرقت 35 میلیون تومان فروخت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل پروندهای با موضوع سرقت خانه در کلانتری 123 نیاوران تشکیل شد و بههمراه دو متهم بهنامهای سمیرا و مالک برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت.
شاکی درتشریح ماجرا گفت: حدود 9 ماه پیش از طریق یکی از بستگانم، سمیرا به من معرفی شد تا برای انجام نظافت و امور منزل و محل کارم مشغول به کار شود. بعد از گذشت5 ماه از حضور او متوجه شدم تعداد 11 قلم از ظروف نقره منزلم به ارزش یک میلیارد تومان به سرقت رفته و از محل کارم نیز یک دستگاه گوشی تلفن همراه سرقت شده است و با توجه به اینکه هیچگونه مراسمی در خانه برگزار نکردیم و تنها کسی که به منزلم رفت و آمد داشته سمیرا بود به او ظنین شدم.
بادریافت پرونده و تحقیقات مقدماتی از متهمان آنها منکر هرگونه سرقتی شدند اما با تناقض گوییهای متعدد شک کارآگاهان برانگیخته شد و گزارش تحقیقات به نظر دادیار شعبه اول دادسرای ناحیه 15 تهران رسید و متهمان با قرار صادره برای ادامه بازجویی و کشف جرم در اختیار این پلیس قرار گرفت.
در ادامه سمیرا وقتی با اسناد و مدارک پلیسی علیه خودش روبهرو شد چارهای جز بیان حقیقت ندید و گفت: از حدود 5 ماه پیش با توجه به اینکه شاکی بیمار بود و خانواده او درگیر بیماریاش بودند با همدستی همسرم از فرصت استفاده کردیم و ظروف نقره و مقداری دلار را از خانه او طی چندین نوبت سرقت کردیم و در بازار به مبلغ 35 میلیون تومان فروختیم.
با اعتراف صریح سمیرا از همسرش بهنام مالک نیز بازجویی شد و او هم لب به اعتراف گشود و اعلام داشت که اموال را به مغازهای در بازار نقره فروشهای تهران فروخته و پول حاصله را برای خوشگذرانی خرج کرده است.
سرهنگ سعید مجیدی، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی پایتخت اظهار کرد: پس از دریافت دستور قضایی اکیپی از کارآگاهان با هدایت و راهنمایی متهم به مغازه مالخر مراجعه کردند و در نهایت منجر به دستگیری خریدار اموال مسروقه بهنام سعید و کشف تعداد سه قلم از اموال مسروقه شاکی به ارزش 150 میلیون تومان شدند که در تحقیقات از متهم وی به خرید اموال مسروقه اعتراف و اعلام کرد که مابقی اموال را به آبکار دادهام و آب شده است اما رضایت مالباخته را جلب میکنم.
سرهنگ مجیدی در پایان گفت: با اعتراف صریح متهمان و دستگیری تمامی مرتبطان پرونده هر 3 متهم با قرار صادره به زندان معرفی و اموال مکشوفه طی صورتجلسهای تحویل شاکی شد.
رهایی قاتل از مجازات مرگ
گروه حوادث/ قاتلی که از 6 سال قبل در انتظار اجرای حکم قصاص بود باتلاش ستاد تألیف قلوب استان کرمانشاه و رضایت بیقید و شرط اولیای دم از مجازات مرگ رهایی یافت.
به گزارش روابط عمومی شوراهای حل اختلاف استان کرمانشاه، جبار تجری رئیس شورای حل اختلاف استان کرمانشاه در این باره گفت: در سال ۱۳۹۳ در پی گزارش مأموران نیروی انتظامی، جسدی کشف شد که براثر اصابت گلوله به قتل رسیده بود؛ در همان ابتدای کار تشکیل پرونده و کالبد شکافی انجام و تحقیقات آغاز شد و با درایت تیم تحقیق پرونده و اطلاعات کشف شده در گوشی تلفن همراه مقتول و سرنخهای اولیه، قاتل شناسایی شد و به قتل اعتراف کرد.
تجری اظهارداشت: طبق شواهد و مدارک پرونده، این قتل اتفاقی و به صورت غیرعمدی رخ داده بود که بعد از طی تشریفات قانونی، از سوی مراجع قضایی حکم بر قصاص صادر شد؛ در ادامه این پرونده با دستور دادستان وقت و پیگیریهای خانواده مقتول، پرونده قصاص به شعبه ۴۵ ستاد تألیف قلوب استان کرمانشاه (ویژه قتل) ارجاع شد.
به گفته او، در جریان رسیدگی این پرونده با زحمات و تلاشهای شبانه روزی اعضا، دبیران و نیز ریش سفیدان و متنفذان محلی سرانجام رضایت بیقید و شرط از اولیای دم گرفته و پرونده مختومه شد.
14 کشته در انفجار تانکر گاز مایع
تصادف یک تانکر حامل گاز مایع در بزرگراه «تپید-گوادالاجارا» واقع در غرب مکزیک، سبب انفجار و کشته شدن حداقل 14 نفر شد.
بهگزارش «یونایتد نیوز آو ایندیا»، مقامهای مکزیک خبر دادند که تصادف مرگبار تانکر حامل گاز مایع در یک بزرگراه واقع در غرب مکزیک، فاجعه آفرید.
دفتر دادستانی ایالت «نایاریت» مکزیک اعلام کرد که انفجار این تانکر در بزرگراه «تپید-گوادالاجارا» 14 کشته داشت.
بهگفته این دفتر، انفجار این تانکر که حامل گاز مایع بود بعد از تصادف تانکر با یک خودروی دیگر اتفاق افتاد که باعث واژگونی و انفجار آن شد.