ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تحلیل «ایران» از آینده سینمای ایران بعد از ناآرامیهای پاییز
استانداردسازی و جوانسازی جشنواره فیلم فجر
محمد امین نوروزی / پژوهشگر سینما- سینمای ایران،نیازمند ورود یک جریان تازه و نگاه دقیقتر به سینماست؛ اینکه چگونه به سینما و مخاطب نزدیک شویم و سیاستگذاری جدیدی انجام شود. این اتفاق تازه از کجا آغاز شود؟ بهنظرم بهترین محمل و جایگاهی که در آن میتوان دنبال چنین سیاستگذاریای رفت «جشنواره فیلم فجر» است و میتواند نقطه عطف سینمای ایران باشد.جشنواره فیلم فجر باید در سیاستگذاری کلان هدفی ملموس و فراگیر انتخاب کند. نگارنده هدف «افزایش مخاطب سینما» را پیشنهاد میدهد؛ هدفی قابل سنجش و احتمالاً مورد اقبال بدنه سینما. از طرفی برای این هدفگذاری کلان باید اهداف جزئیتری را تعریف کند. برای رسیدن به این امر، سه سنجه قصهگویی شاه پیرنگ، تنوع ژانر، قهرمان پیشنهاد میشود. این سه سنجه میتواند مبنای حمایت در تولید و ورود فیلمها به جشنواره فیلمفجر بهعنوان خروجی نهایی باشد.
تأثیر جریانهای مختلف سیاسی
سینمای ایران در جریانهای مختلف بهشدت یک سینمای محتوازده، شعاری و ایدئولوژیک است. یک موضوع غلط در سینمای ایران جاافتاده به نام «سینمای اجتماعی»، درحالیکه سینمای اجتماعی اصلاً ژانر نیست! و تنها یک موضوع است. در منظر سینمای روشنفکری، مفهوم غلط و محتوازدهای به نام «سینمای اجتماعی» شکل گرفته که موضوعات و مضامین اجتماعی را مد نظر قرار میدهد؛ یک سینمای رئالیستی ملالآوری که قصه شاه پیرنگ، قهرمان و ژانر در اکثر فیلمهای آن فراموش شده و مهم محتوا و ناهنجاریهای اجتماعی و بیان پلشتیهاست.
از طرف دیگر، در بدنه سینمای دولتی باز موضوعات و مضامین در اولویت است و کمتر فیلمی را میبینیم بهجای آنکه به ژانر و سینما وفادار باشد، در خدمت بیان محتوا و شعارهاست که طبعاً در هردو، مخاطب با فیلمی لذتبخش و تأثیرگذار مواجهه ندارد.بجز دهه60 در سینمای ایران که تنوع ژانر، قصهگویی و قهرمانپردازی را شاهد هستیم، بهمرور با سیاستگذاریهای غلط مدیریت آن زمان آقایان انوار و بهشتی که اتفاقاً از طریق همین جشنواره فیلم فجر انجام شد، سینمای ایران کمکم به سینمای خردهپیرنگ و محتوازده و جشنوارههای اروپایی میل پیدا کرد. گویی، دیگر فیلم قصهگو و قهرمانمحور با ژانرهای مختلف ساختن بیهنری است و هنر به سمتی رفته که به فیلمهای گلخانهای با موضوعات اجتماعی که عموماً تلخ بود و سرشکستگی و مغموم بودن را به همراه داشت، ضریب داده شد و به مرور مخاطب از چنین سینمایی فاصله گرفت.اما از آنجا که نسلهای جدیدتر که هرسال در جشنواره فجر چند چهره جدید را میشناسیم، 10سال گذشته تقریباً بیشتر فیلمسازان جوان فعلی از دل جشنواره فیلم فجر بیرون آمدند، افرادی نظیر نیما جاویدی، مصطفی کیایی، محمدحسین مهدویان، نرگس آبیار، بهروز شعیبی و... در جشنواره چهلم هادی حجازیفر با فیلم موقعیت مهدی، کاظم دانشی با فیلم علفزار، امید شمس با فیلم ملاقات خصوصی و آنچه که قطعی مینماید، اتفاقهای متفاوت جشنواره توسط فیلمسازان نسل جدید رقم خورده است و میباید جشنواره تمرکز ویژهای روی نسل جدید داشته باشد، خصوصاً «دهه هفتادیها» که سینما از منظر تکنیک و قصه برایشان اولویت دارد، تا محتوا.
فرهنگ دیگری هم که متأسفانه بین برخی فیلمسازان نسبت به جشنواره فیلم فجر در حال شکلگیری است ،اینکه فیلمهای خود را به جشنواره ندهند و در مقابل این بیتوجهی باید توجه را به سمت افراد جوان و باانگیزه و مشتاقی سوق داد که اتفاقاً بسیار شوق دیده شدن دارند و تکنیک فیلمسازی و قصهگویی و همراهی با مخاطب را هم پذیرا هستند و خیلی وارد دستهبندیهای سیاسی و صنفی و فضای پراختلاف سینما نشدهاند. از طرفی همه میدانیم بسیاری از همین فیلمسازان زاویه گرفته و ناراضی ،اگر جشنواره فیلم فجر نمیبود، موفقیتی در شهرت و جایگاه فیلمسازی شان پیدا نمیکردند، چرا که اکثر فیلمهای آنها در گیشه و در نسبت با مخاطب شکست خوردهاند و اتفاقاً تبلیغات و برجستهسازی فیلم فجر باعث به شهرت رسیدن آنها شده است. این برجستهسازی فیلم فجر برای فیلمسازانی انجام شود که در سیاست کلان همراهی دارند.جشنواره فیلم فجر با استانداردهای شاخص برگزار شود. مهمترین آسیب جشنواره تعداد فیلمهای زیاد در آن است و ضرورتاً باید از تعداد فیلمها کاسته شود و این جشن دورهمی که درنهایت هیچکس راضی از آن نیست خارج شود. فیلمهای داخل در جشنواره باید تابع یک سیاست کلان باشند؛ فیلمهایی که با سنجههای ژانر، قصه و قهرمان فاصله دارند، کنار گذاشته شود؛ فیلمی که قصه خوب داشته باشد، گیرایی و کشش برای مخاطب دارد.فیلمی که قهرمان و ضد قهرمان توأمان دارد و مثل سینمای اجتماعی اینگونه نیست شخصیت اصلی فیلم در پایان مغموم و شکست خورده باشد، درنهایت سرانجام حرف محتوایی چنین فیلمهایی هرچقدر هم انتقاد و ایراد به بدنه حاکمیت داشته باشد، همسو با منافع ملی است و باید با نگاه بازتر و بدون سانسور دولتی با این فیلمها برخورد شود و از ورود سازمانها و نهادهای غیرسینمایی که احیاناً در فیلمها به آنها انتقادی شده یا نقطه ضعفی نشان داده میشود جلوگیری شود که فیلمها جسارت و جرأت بیشتری پیدا کنند و فیلمسازان بیشتری سمت چنین سوژههایی بیایند. متأسفانه برخی از فیلمهایی که نام برده شد بهخاطر عدم حمایت و دخالتها و سختگیری نهادهای مختلف، باعث شده فیلمسازان از ساختن چنین فیلمهایی فاصله گرفته و به فیلمهای مطربی و کمدی نازل به فروش روی آوردهاند.حال در بخشهای حمایتی سازمان سینمایی، مثل فارابی و مرکز گسترش باید بودجهها و سیاستگذاریها مبتنیبر این سیاست کلان انجام شود. فارابی از فیلمی در تولید حمایت کند که قصه، ژانر، قهرمان و مخاطب را مد نظر قرار داده است، از فیلمسازان فیلماولی غافل نباشد یا از فیلمساز فیلماولی که فیلم اولش را خوب ساخته برای فیلمهای دوم و سوم حمایتهای جدیتر انجام دهد تا تجربههای بزرگتری داشته باشند.
چند پیشنهاد جشنوارهای
اگر جشنواره فیلم فجر تعداد فیلمهای ورودی را کاهش دهد، مثلاً به استاندارد میانگین جهانی 10فیلم برساند به آنها میتواند بهخاطر اینکه وارد جشنواره شدهاند، امتیازات ویژه بدهد. جشنواره فرصت بهتری برای تبلیغات و عملیات رسانهای انجام دادن برای 10فیلم است و امتیازهای ویژه قائل شود که با تعداد فیلمهای بیشتر مثل 22تا اصلاً امکانپذیر نیست؛ برای مثال:
زمان اکرانهای خوب سال در اولویت و انتخاب با فیلمهایی باشد که توانستند در جشنواره حضور پیدا کنند.
فیلمهایی که در جشنواره حضور پیدا میکنند، فرصت بیشتر دارند تا روی پرده سینما باقی بمانند.
فروش بلیتها در جشنواره محدود به شهر تهران یا دو سه کلانشهر صاحب سینمای فراوان محدود شود، درعینحال قیمت فروش بلیت را بالا ببرد که همین باعث رقابتی شدن و جذابتر و گرمتر شدن فضای جشنواره برای مخاطب میشود. از طرفی، هر فیلم میداند که در جشنواره حاضر شد بابت فروش بلیتها میتواند بهره مالی و تبلیغاتی خوبی را ببرد.
به هر فیلمی که توانست به جشنواره ورود پیدا کند، مبلغی بهعنوان هدیه فارغ از جوایز جشنواره اهدا شود.
موارد بالا پیشنهادهایی است که میتواند تکمیلتر هم شود. در پایان اگر سازمان سینمایی در3سال یا خوشبینانه 7سال باقی مانده یک سیاستگذاری اصولی را پیشببرد و بهجای اینکه درگیر رفع مسائل روزمره باشد با نگاهی کلانتر و باثبات عرصه را مدیریت کند؛ مطمئناً در سالهای بعد، بسیاری از جوانان فیلمساز علاقهمند به سینما در مسیرهای صحیحتر قرار میگیرند، حتی نسلهای قدیمتر هم شاید به این باور برسند که برای اینکه مخاطبان خود را از دست ندهند، باید در استانداردهای سینمایی کار کنند و این قواعد، در هر جای دنیا پذیرفتهشده و مورداحترام است.
تأثیر جریانهای مختلف سیاسی
سینمای ایران در جریانهای مختلف بهشدت یک سینمای محتوازده، شعاری و ایدئولوژیک است. یک موضوع غلط در سینمای ایران جاافتاده به نام «سینمای اجتماعی»، درحالیکه سینمای اجتماعی اصلاً ژانر نیست! و تنها یک موضوع است. در منظر سینمای روشنفکری، مفهوم غلط و محتوازدهای به نام «سینمای اجتماعی» شکل گرفته که موضوعات و مضامین اجتماعی را مد نظر قرار میدهد؛ یک سینمای رئالیستی ملالآوری که قصه شاه پیرنگ، قهرمان و ژانر در اکثر فیلمهای آن فراموش شده و مهم محتوا و ناهنجاریهای اجتماعی و بیان پلشتیهاست.
از طرف دیگر، در بدنه سینمای دولتی باز موضوعات و مضامین در اولویت است و کمتر فیلمی را میبینیم بهجای آنکه به ژانر و سینما وفادار باشد، در خدمت بیان محتوا و شعارهاست که طبعاً در هردو، مخاطب با فیلمی لذتبخش و تأثیرگذار مواجهه ندارد.بجز دهه60 در سینمای ایران که تنوع ژانر، قصهگویی و قهرمانپردازی را شاهد هستیم، بهمرور با سیاستگذاریهای غلط مدیریت آن زمان آقایان انوار و بهشتی که اتفاقاً از طریق همین جشنواره فیلم فجر انجام شد، سینمای ایران کمکم به سینمای خردهپیرنگ و محتوازده و جشنوارههای اروپایی میل پیدا کرد. گویی، دیگر فیلم قصهگو و قهرمانمحور با ژانرهای مختلف ساختن بیهنری است و هنر به سمتی رفته که به فیلمهای گلخانهای با موضوعات اجتماعی که عموماً تلخ بود و سرشکستگی و مغموم بودن را به همراه داشت، ضریب داده شد و به مرور مخاطب از چنین سینمایی فاصله گرفت.اما از آنجا که نسلهای جدیدتر که هرسال در جشنواره فجر چند چهره جدید را میشناسیم، 10سال گذشته تقریباً بیشتر فیلمسازان جوان فعلی از دل جشنواره فیلم فجر بیرون آمدند، افرادی نظیر نیما جاویدی، مصطفی کیایی، محمدحسین مهدویان، نرگس آبیار، بهروز شعیبی و... در جشنواره چهلم هادی حجازیفر با فیلم موقعیت مهدی، کاظم دانشی با فیلم علفزار، امید شمس با فیلم ملاقات خصوصی و آنچه که قطعی مینماید، اتفاقهای متفاوت جشنواره توسط فیلمسازان نسل جدید رقم خورده است و میباید جشنواره تمرکز ویژهای روی نسل جدید داشته باشد، خصوصاً «دهه هفتادیها» که سینما از منظر تکنیک و قصه برایشان اولویت دارد، تا محتوا.
فرهنگ دیگری هم که متأسفانه بین برخی فیلمسازان نسبت به جشنواره فیلم فجر در حال شکلگیری است ،اینکه فیلمهای خود را به جشنواره ندهند و در مقابل این بیتوجهی باید توجه را به سمت افراد جوان و باانگیزه و مشتاقی سوق داد که اتفاقاً بسیار شوق دیده شدن دارند و تکنیک فیلمسازی و قصهگویی و همراهی با مخاطب را هم پذیرا هستند و خیلی وارد دستهبندیهای سیاسی و صنفی و فضای پراختلاف سینما نشدهاند. از طرفی همه میدانیم بسیاری از همین فیلمسازان زاویه گرفته و ناراضی ،اگر جشنواره فیلم فجر نمیبود، موفقیتی در شهرت و جایگاه فیلمسازی شان پیدا نمیکردند، چرا که اکثر فیلمهای آنها در گیشه و در نسبت با مخاطب شکست خوردهاند و اتفاقاً تبلیغات و برجستهسازی فیلم فجر باعث به شهرت رسیدن آنها شده است. این برجستهسازی فیلم فجر برای فیلمسازانی انجام شود که در سیاست کلان همراهی دارند.جشنواره فیلم فجر با استانداردهای شاخص برگزار شود. مهمترین آسیب جشنواره تعداد فیلمهای زیاد در آن است و ضرورتاً باید از تعداد فیلمها کاسته شود و این جشن دورهمی که درنهایت هیچکس راضی از آن نیست خارج شود. فیلمهای داخل در جشنواره باید تابع یک سیاست کلان باشند؛ فیلمهایی که با سنجههای ژانر، قصه و قهرمان فاصله دارند، کنار گذاشته شود؛ فیلمی که قصه خوب داشته باشد، گیرایی و کشش برای مخاطب دارد.فیلمی که قهرمان و ضد قهرمان توأمان دارد و مثل سینمای اجتماعی اینگونه نیست شخصیت اصلی فیلم در پایان مغموم و شکست خورده باشد، درنهایت سرانجام حرف محتوایی چنین فیلمهایی هرچقدر هم انتقاد و ایراد به بدنه حاکمیت داشته باشد، همسو با منافع ملی است و باید با نگاه بازتر و بدون سانسور دولتی با این فیلمها برخورد شود و از ورود سازمانها و نهادهای غیرسینمایی که احیاناً در فیلمها به آنها انتقادی شده یا نقطه ضعفی نشان داده میشود جلوگیری شود که فیلمها جسارت و جرأت بیشتری پیدا کنند و فیلمسازان بیشتری سمت چنین سوژههایی بیایند. متأسفانه برخی از فیلمهایی که نام برده شد بهخاطر عدم حمایت و دخالتها و سختگیری نهادهای مختلف، باعث شده فیلمسازان از ساختن چنین فیلمهایی فاصله گرفته و به فیلمهای مطربی و کمدی نازل به فروش روی آوردهاند.حال در بخشهای حمایتی سازمان سینمایی، مثل فارابی و مرکز گسترش باید بودجهها و سیاستگذاریها مبتنیبر این سیاست کلان انجام شود. فارابی از فیلمی در تولید حمایت کند که قصه، ژانر، قهرمان و مخاطب را مد نظر قرار داده است، از فیلمسازان فیلماولی غافل نباشد یا از فیلمساز فیلماولی که فیلم اولش را خوب ساخته برای فیلمهای دوم و سوم حمایتهای جدیتر انجام دهد تا تجربههای بزرگتری داشته باشند.
چند پیشنهاد جشنوارهای
اگر جشنواره فیلم فجر تعداد فیلمهای ورودی را کاهش دهد، مثلاً به استاندارد میانگین جهانی 10فیلم برساند به آنها میتواند بهخاطر اینکه وارد جشنواره شدهاند، امتیازات ویژه بدهد. جشنواره فرصت بهتری برای تبلیغات و عملیات رسانهای انجام دادن برای 10فیلم است و امتیازهای ویژه قائل شود که با تعداد فیلمهای بیشتر مثل 22تا اصلاً امکانپذیر نیست؛ برای مثال:
زمان اکرانهای خوب سال در اولویت و انتخاب با فیلمهایی باشد که توانستند در جشنواره حضور پیدا کنند.
فیلمهایی که در جشنواره حضور پیدا میکنند، فرصت بیشتر دارند تا روی پرده سینما باقی بمانند.
فروش بلیتها در جشنواره محدود به شهر تهران یا دو سه کلانشهر صاحب سینمای فراوان محدود شود، درعینحال قیمت فروش بلیت را بالا ببرد که همین باعث رقابتی شدن و جذابتر و گرمتر شدن فضای جشنواره برای مخاطب میشود. از طرفی، هر فیلم میداند که در جشنواره حاضر شد بابت فروش بلیتها میتواند بهره مالی و تبلیغاتی خوبی را ببرد.
به هر فیلمی که توانست به جشنواره ورود پیدا کند، مبلغی بهعنوان هدیه فارغ از جوایز جشنواره اهدا شود.
موارد بالا پیشنهادهایی است که میتواند تکمیلتر هم شود. در پایان اگر سازمان سینمایی در3سال یا خوشبینانه 7سال باقی مانده یک سیاستگذاری اصولی را پیشببرد و بهجای اینکه درگیر رفع مسائل روزمره باشد با نگاهی کلانتر و باثبات عرصه را مدیریت کند؛ مطمئناً در سالهای بعد، بسیاری از جوانان فیلمساز علاقهمند به سینما در مسیرهای صحیحتر قرار میگیرند، حتی نسلهای قدیمتر هم شاید به این باور برسند که برای اینکه مخاطبان خود را از دست ندهند، باید در استانداردهای سینمایی کار کنند و این قواعد، در هر جای دنیا پذیرفتهشده و مورداحترام است.
بهروز افخمی و محمود رضوی از چالشهای اقتباس و ساخت فیلم سیاسی گفتند
کار سیاسی تحمل فحش خوردن میخواهد
فرهنگی/ جشنواره مردمی عمار به روزهای میانی ایام برگزاری سیزدهمین دوره رسیده است. سینما فلسطین در پنجمین روز جشنواره میزبان فیلمسازان شناخته شده بود. بهروز افخمی در نشستی مشترک با فاطمه سادات میرعالی نویسنده کتاب «حوض خون» از ظرفیتهای اقتباس در دفاع مقدس گفت و محمود رضوی که این روزها تهیهکنندگی سریال «موسی(ع)» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا را برعهده دارد درباره تجربههای ساخت آثار سیاسی صحبت کرد.
سوژههای بکر فراموش شده از زنان در سینما
ویژهبرنامه «حوض خون» یکی از برنامههای جنبی سیزدهمین جشنواره سینمایی عمار است. در این برنامه که شامگاه دوشنبه 19 دیماه برگزار شد ظرفیتهای اقتباس در دفاع مقدس با حضور بهروز افخمی، کارگردان، نویسنده و تهیهکننده و فاطمه سادات میرعالی نویسنده کتاب «حوض خون» بررسی شد.در نخستین بخش این نشست میرعالی با اشاره به ظرفیتهای داستانی نقش زنان در دفاع مقدس و ایثار آنها گفت: «بهرهمندی از تجربیات زنانی که در دوران دفاع مقدس در پشت جبههها نقش مؤثری داشتند در ادبیات پایداری و داستانهای ما مغفول مانده است. او با اشاره به ضرورت ثبت روایتهای ناگفته از زبان زنان ایثارگر در دوران دفاع مقدس به اهمیت روایت شفاهی تأکید کرد و گفت: «اگر بازماندگان آن دوران نبودند شاید همین داستانهای اندک هم امروز نبود. ما باید این راویان را دریابیم و گفتههای آنان را مکتوب کنیم، چرا که از دل همین داستانها نسل امروز، قهرمانان کشور خود را میشناسند و با نقش درست زنان و خانواده آشنا میشوند. روایت نقش زنان در دفاع مقدس در دل خود سوژههای بکری دارد که میتواند موضوع بسیاری از فیلمها باشد که تا امروز نادیده گرفته شده است.»
قبل از اقتباس، رمان بنویسید
بهروز افخمی در بخش اقتباس از رمان به ظرفیتها و شیوههای اجرایی آن پرداخت و با اشاره به تأثیر اقتباس بر بهترین فیلمهای سینمای جهان تأکید کرد: «پیشنهاد من به شوراهای مختلف این بود که مقرر کنند فیلمنامه باید اقتباسی باشد و نویسنده باید بر اساس رمان نوشته خودش اقتباس کند.»
کارگردان فیلم سینمایی «عروس» که اقتباسهای سینمایی زیادی در کارنامه دارد، گفت: «بهتر است در فیلمنامهنویسی ایران، این تحول را جدی تلقی کنیم که قبل از اقتباس، رمان بنویسیم و آنقدر سخت بگیریم که این کار انجام شود، چرا که درغیر این صورت برای نوشتن فیلمنامه دستمان بسته میشود و نمیتوان احوال و افکار افراد را نوشت و بهخوبی منتقل کرد.»
او درباره اینکه نویسنده یک رمان خوب میتواند خالق اثر خود باشد گفت: «کسی که توانسته کتابی با یک داستان خوب خلق کند اگر بخواهد میتواند آن را تبدیل به فیلم کند اما نکته اینجاست که با وجود این ظرفیت در نویسندگان اغلب زیر بار فیلمسازی نمیروند یا از حوصله آنها خارج است ، یا اعتماد به نفس ساخت فیلم را ندارند و گرنه بهترین فیلم، فیلمی است که کارگردان، خود مؤلف باشد و خودش فیلم را بنویسد.»
افخمی در بخشی از این نشست، شیوهها و راههای اقتباس از کتاب «حوض خون» را تشریح کرد. او در بخشی از صحبتهای خود در این بخش گفت: «این کتاب شامل ۶۴ داستان است و روایتهایی از زنان در زمان جنگ تحمیلی و خاطرات زنان اندیمشکی را روایت میکند که با همراهی یکدیگر ملحفهها، پتوها و لباس رزمندگان را برای شستن به رختشویخانه بیمارستان میبردند.» او در ادامه افزود: «این کتاب را میتوان به اندازه یک فیلم سینمایی یا یک سریال تلویزیونی ساخت؛در آن بههمریختگی شهر، ساختمانهای اداری و دلهرهای که برای زنان ایجاد میشود، درنظر گرفت و روی یک زن و ترسها و تهدیدهایی که پیرامونش وجود دارد متمرکز شد، آن هم در شرایطی که شهر ویران شده و ما باید شاهد دلهرهها باشیم.»
کار سیاسی تحمل فحش خوردن میخواهد
محمود رضوی تهیهکننده شناخته شده سینما نیز در جلسه پرسش و پاسخ و تجربهنگاری آثار خود، از چالشهای ساخت فیلمهای سیاسی و اجتماعی گفت. تهیهکننده «ماجرای نیمروز- رد خون» در بخشی از این نشست در پاسخ به سؤالی درباره اینکه سوژههای سیاسی طبقهبندی شده هستند، بیان کرد: «ماجرای منافقین سالها باقی مانده بود تا زمانی که ما رفتیم «ماجرای نیمروز» را ساختیم و این به معنای طبقهبندی بودن این سوژه نیست. وقتی میگویید طبقهبندی انگار در یک گاوصندوقی است و کسی میتواند به آن دست بزند که قد بلند و ریش داشته باشد؛ این انگاره ذهنی اشتباه است. آیا سعید ملکان برای ساخت «روز صفر» دسترسی خاصی داشته است؟ یا رفته فیلمنامه را نوشته و بعد به دنبال حمایت رفته است؟»او با اشاره به چالشهای ساخت فیلم سیاسی عنوان کرد: «کار سیاسی و تاریخ معاصر، کفش آهنی، حوصله زیاد و تحمل فحش خوردن میخواهد حتی اگر ریش بلند داشته باشد تحمل نه شنیدن میخواهد اما باز هم میگویم این به معنی طبقهبندی سوژهها نیست.»
این تهیه کننده سینما و تلویزیون در پاسخ به سؤال دیگری درباره چالش ساخت فیلمهای اجتماعی گفت: «بالا تا پایین موضوعات به سیاهترین شکل ممکن گفته شده است در داخل و خارج و اینها را میسازند، فیلمهای سال گذشته و قبلتر را نگاه کنیم. چالشها بسیار است، به من یک اصلاحیه هم بدهند حالم بد میشود اما این به این معنا نیست که سدی وجود دارد.»طبق گزارش مهر، رضوی در پاسخ به سؤالی درباره اینکه فقط عدهای میتوانند سراغ موضوعات خاص بروند، یا با رابطه میتوان سراغ سوژههای اجتماعی رفت، گفت: «سعید روستایی روزی که به سینما و کار ساخت وارد شد مگر ارتباطات داشت؟ او با تلاشش دیده شد. استقامت کرد، پیگیری کرد و کار خوب ساخت. با نازک نارنجی بودن نمیتوان فیلم ساخت. حسین دارابی، مهدویان، سعید ملکان به عنوان کارگردان، ده نمکی همه در کارهای اولشان موفق شدند، چون تلاش کردند.»
سوژههای بکر فراموش شده از زنان در سینما
ویژهبرنامه «حوض خون» یکی از برنامههای جنبی سیزدهمین جشنواره سینمایی عمار است. در این برنامه که شامگاه دوشنبه 19 دیماه برگزار شد ظرفیتهای اقتباس در دفاع مقدس با حضور بهروز افخمی، کارگردان، نویسنده و تهیهکننده و فاطمه سادات میرعالی نویسنده کتاب «حوض خون» بررسی شد.در نخستین بخش این نشست میرعالی با اشاره به ظرفیتهای داستانی نقش زنان در دفاع مقدس و ایثار آنها گفت: «بهرهمندی از تجربیات زنانی که در دوران دفاع مقدس در پشت جبههها نقش مؤثری داشتند در ادبیات پایداری و داستانهای ما مغفول مانده است. او با اشاره به ضرورت ثبت روایتهای ناگفته از زبان زنان ایثارگر در دوران دفاع مقدس به اهمیت روایت شفاهی تأکید کرد و گفت: «اگر بازماندگان آن دوران نبودند شاید همین داستانهای اندک هم امروز نبود. ما باید این راویان را دریابیم و گفتههای آنان را مکتوب کنیم، چرا که از دل همین داستانها نسل امروز، قهرمانان کشور خود را میشناسند و با نقش درست زنان و خانواده آشنا میشوند. روایت نقش زنان در دفاع مقدس در دل خود سوژههای بکری دارد که میتواند موضوع بسیاری از فیلمها باشد که تا امروز نادیده گرفته شده است.»
قبل از اقتباس، رمان بنویسید
بهروز افخمی در بخش اقتباس از رمان به ظرفیتها و شیوههای اجرایی آن پرداخت و با اشاره به تأثیر اقتباس بر بهترین فیلمهای سینمای جهان تأکید کرد: «پیشنهاد من به شوراهای مختلف این بود که مقرر کنند فیلمنامه باید اقتباسی باشد و نویسنده باید بر اساس رمان نوشته خودش اقتباس کند.»
کارگردان فیلم سینمایی «عروس» که اقتباسهای سینمایی زیادی در کارنامه دارد، گفت: «بهتر است در فیلمنامهنویسی ایران، این تحول را جدی تلقی کنیم که قبل از اقتباس، رمان بنویسیم و آنقدر سخت بگیریم که این کار انجام شود، چرا که درغیر این صورت برای نوشتن فیلمنامه دستمان بسته میشود و نمیتوان احوال و افکار افراد را نوشت و بهخوبی منتقل کرد.»
او درباره اینکه نویسنده یک رمان خوب میتواند خالق اثر خود باشد گفت: «کسی که توانسته کتابی با یک داستان خوب خلق کند اگر بخواهد میتواند آن را تبدیل به فیلم کند اما نکته اینجاست که با وجود این ظرفیت در نویسندگان اغلب زیر بار فیلمسازی نمیروند یا از حوصله آنها خارج است ، یا اعتماد به نفس ساخت فیلم را ندارند و گرنه بهترین فیلم، فیلمی است که کارگردان، خود مؤلف باشد و خودش فیلم را بنویسد.»
افخمی در بخشی از این نشست، شیوهها و راههای اقتباس از کتاب «حوض خون» را تشریح کرد. او در بخشی از صحبتهای خود در این بخش گفت: «این کتاب شامل ۶۴ داستان است و روایتهایی از زنان در زمان جنگ تحمیلی و خاطرات زنان اندیمشکی را روایت میکند که با همراهی یکدیگر ملحفهها، پتوها و لباس رزمندگان را برای شستن به رختشویخانه بیمارستان میبردند.» او در ادامه افزود: «این کتاب را میتوان به اندازه یک فیلم سینمایی یا یک سریال تلویزیونی ساخت؛در آن بههمریختگی شهر، ساختمانهای اداری و دلهرهای که برای زنان ایجاد میشود، درنظر گرفت و روی یک زن و ترسها و تهدیدهایی که پیرامونش وجود دارد متمرکز شد، آن هم در شرایطی که شهر ویران شده و ما باید شاهد دلهرهها باشیم.»
کار سیاسی تحمل فحش خوردن میخواهد
محمود رضوی تهیهکننده شناخته شده سینما نیز در جلسه پرسش و پاسخ و تجربهنگاری آثار خود، از چالشهای ساخت فیلمهای سیاسی و اجتماعی گفت. تهیهکننده «ماجرای نیمروز- رد خون» در بخشی از این نشست در پاسخ به سؤالی درباره اینکه سوژههای سیاسی طبقهبندی شده هستند، بیان کرد: «ماجرای منافقین سالها باقی مانده بود تا زمانی که ما رفتیم «ماجرای نیمروز» را ساختیم و این به معنای طبقهبندی بودن این سوژه نیست. وقتی میگویید طبقهبندی انگار در یک گاوصندوقی است و کسی میتواند به آن دست بزند که قد بلند و ریش داشته باشد؛ این انگاره ذهنی اشتباه است. آیا سعید ملکان برای ساخت «روز صفر» دسترسی خاصی داشته است؟ یا رفته فیلمنامه را نوشته و بعد به دنبال حمایت رفته است؟»او با اشاره به چالشهای ساخت فیلم سیاسی عنوان کرد: «کار سیاسی و تاریخ معاصر، کفش آهنی، حوصله زیاد و تحمل فحش خوردن میخواهد حتی اگر ریش بلند داشته باشد تحمل نه شنیدن میخواهد اما باز هم میگویم این به معنی طبقهبندی سوژهها نیست.»
این تهیه کننده سینما و تلویزیون در پاسخ به سؤال دیگری درباره چالش ساخت فیلمهای اجتماعی گفت: «بالا تا پایین موضوعات به سیاهترین شکل ممکن گفته شده است در داخل و خارج و اینها را میسازند، فیلمهای سال گذشته و قبلتر را نگاه کنیم. چالشها بسیار است، به من یک اصلاحیه هم بدهند حالم بد میشود اما این به این معنا نیست که سدی وجود دارد.»طبق گزارش مهر، رضوی در پاسخ به سؤالی درباره اینکه فقط عدهای میتوانند سراغ موضوعات خاص بروند، یا با رابطه میتوان سراغ سوژههای اجتماعی رفت، گفت: «سعید روستایی روزی که به سینما و کار ساخت وارد شد مگر ارتباطات داشت؟ او با تلاشش دیده شد. استقامت کرد، پیگیری کرد و کار خوب ساخت. با نازک نارنجی بودن نمیتوان فیلم ساخت. حسین دارابی، مهدویان، سعید ملکان به عنوان کارگردان، ده نمکی همه در کارهای اولشان موفق شدند، چون تلاش کردند.»
رقابت برای حضور در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر همچنان ادامه دارد
صحنهای به وسعت ایران
گروه فرهنگی: حالا که پس از فقدان و غیابی تقریباً طولانی، جشنواره منطقهای کشور در حوزه تئاتر کار خود را از سر گرفته، امیدهای هنرمندان جوان و مستعد هم در گوشه و کنار ایران دوباره جوانه زده و گواه این اتفاق، جنبوجوشی است که در سالنهای تئاتر کرمانشاه، بوشهر و مازندران میبینیم و در ادامه نیز تا پایان جشنواره تئاتر مناطق از این دست شور و شوقها کم نخواهیم دید. این حیات دوباره، یکی از اصلیترین نکتههایی است که همه از تجدید و باز ازسرگیریاش به نیکی یاد میکنند و مهمترین خروجی آن را بیرون آمدن از مرکزگرایی و توجه صرف به هنرمندان تهراننشین است. اصلی که همه حداقل در حرف به آن باور دارند و حالا در شکل عملی هم اینطور دیده و شنیده میشود که «تئاتر فقط تهران نیست.» از سوی دیگر، برگزاری جشنواره تئاتر در استانها و حضور برگزیدگان این رویدادهای مهم و تأثیرگذار در جشنوارههای تئاتر منطقهای و معرفی برگزیدگان این جشنوارهها به جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، اقدام مبارکی است که زمینه را برای ارتقای کمی و کیفی تئاتر استانها فراهم میکند و تبادل اندیشه، کسب تجربه و بهرهگیری از داشتههای دیگر استانها، تقویت باورها و آیینهای نمایشی و توسعه کمی و کیفی عادلانه تئاتر در استانها و شهرستانها نیز از دیگر نقاط قوت و قابل اعتمادی است که نه فقط در غنای تئاتر امروز، که در روزگاران پیشرو در این عرصه هنری، تأثیرگذار خواهد بود و نسلی تازه و پرنفس و مستعد میراثدار آن خواهند بود.
جشنواره و پیوندهای قومی
به گفته رضا کرمی نمایشنامهنویس اهوازی، «جشنوارههای تئاتر منطقهای نقشی مهم در تقویت اتحاد و همبستگی اقوام ایرانی دارد و این رویداد بهترین ظرفیت برای بهرهمندی هنرمندان کشور از تجارب ارزنده یکدیگر است.» کرمی در گفتوگو با «ایران» به این مسأله اشاره میکند که «این جشنوارهها میتوانند پیوند عمیق بین هنرمندان را دوام ببخشند و اتحاد و همدلی را بین هنرمندان از هر زبان و قومیتی به نمایش بگذارند. آموزش و کمک به ارتقای آثار خیلی اهمیت دارد. با این شکل اجرایی، انگیزه هنرمندان تئاتر استانها و شهرستانها برای انجام فعالیتهای نمایشی و تولید آثار جدید که ویژگیهای یک تئاتر ایدهآل و مناسب را داشته باشد، مضاعف و دوچندان میشود. حالا هنرمندان تلاش میکنند ماحصل و عصاره یک سال تلاش، جدیت، همت و فعالیت خودشان را بعد از حضور موفقیتآمیز در جشنوارههای استانی، در جشنواره منطقهای با دیگر استانها به اشتراک بگذارند و با رفع نواقص و برای حضور در جشنواره تئاتر فجر که آیینه تمامنمای تئاتر کشور است و همه ظرفیتها و داشتههای تئاتری شهرستانها و استانها را به نمایش میگذارد، آماده شوند.» او در پایان به این نکته اشاره میکند که «تئاتر نماد اتحاد، همدلی و همبستگی است و هرگز نباید تعطیل شود چراکه تئاتر با توانایی نفوذ و اثرگذاری که بین مردم دارد، زمینهساز توسعه فرهنگی و عامل استحکام ارزشها و باورها است و پیامرسان مفاهیم عالی الهی و انسانی که میتواند در تقریب ادیان و مذاهب، گفتوگوی هنری و فرهنگی و اتحاد و همبستگی اقوام و ملتها تأثیر بسیاری داشته باشد.»
معرف گروهها و اشخاص مستعد
وحید درویشی نویسنده و کارگردان نمایش «اسم شب؛ ضحاک زهرِماری» هم که امسال در جشنواره منطقهای به میزبانی استان مازندران حضور دارد، درباره اهمیت این جشنواره میگوید: «گروههای نمایش استانها نباید پس از پایان جشنواره مناطق به حال خود رها شوند و بهتر است در طول سال تا برگزاری جشنواره مناطق در سال بعد هم توسط اداره کل هنرهای نمایشی و امور استانها مورد حمایت مالی و معنوی قرار گیرند تا نمایشهای شاخص بتوانند در استانهای دیگر بخصوص در تهران و در سالنهای معتبر به اجرای عموم درآیند.» او معتقد است احیا و برگزاری مجدد جشنواره تئاتر منطقهای اتفاقی است که باید خیلی زودتر از اینها میافتاد. این جشنواره از همان سالهای دور معرف گروهها و اشخاص مستعد به جشنوارههای معتبر و تئاتر فجر بوده است و حالا پس از تعطیلی چند ساله، گروههای منتخب استانها در جشنواره مناطق بار دیگر مورد ارزیابی دقیق و فنی داوران و همچنین نگاه موشکافانه مخاطبان و سایر گروههای شهرستان قرار میگیرند و با انتخاب برترین نمایشها میتوان ادعا داشت جشنواره بینالمللی تئاتر فجر باید به خودش ببالد که پذیرای 15 الی 20 نمایش شاخص و باکیفیت بالای هنری خواهد بود.»
حمایت و تقویت فنی
هنرمندان حاضر در این جشنواره، متفقالقول معتقدند جشنواره یعنی فرصتی که گروههای نمایشی بتوانند نتیجه یک سال فعالیتهای پژوهشی خود را جایی عرضه کنند که بهترین جای ممکن برای عرضه محصولات آنها است و کارشناسان و هنرمندانی در این عرصه هستند که با نگاه و دیدی ریزبین و تخصصی آنها را مورد رصد و نقد قرار میدهند و چنین اتفاق و بستری باعث برقراری و تبادل تجربه، بحث و گفتوگو و کشف خلاقیتهای جدید خواهد شد و چه جایی بهتر از جشنواره تئاتر فجر و پیشتولیدهایش، یعنی تئاتر جشنوارهای مناطق که در نهایت بهترینها را معرفی خواهد کرد و باعث خواهد شد بهترین کیفیت را از جشنواره تئاتر فجر توقع داشته باشیم. وحید درویشی کارگردان نمایش «اسم شب؛ ضحاک زهرِماری» در پایان گفت: «تقویت فنی نیازمند به کمک و مساعدت سایر ارگانها و نگاه ویژه دولت و همچنین اداره کل هنرهای نمایشی و انجمن هنرهای نمایشی کشور است که باید برای این مهم چارهای عملی و ویژه داشته باشند.» داورانی مثل حسینعلی شوندی هم روی این نکته تأکید دارند که محتوا، تکنیک، شیوههای اجرایی و خلاقیت به کار رفته در این دوره از جشنواره برای هیأت داوران جشنواره غافلگیرکننده و شگفتانگیز بود تا جایی که به مسئولان و مدیران فرهنگی تئاتر کشور پیشنهاد شد در کنار گروههای متقاضی حضور در جشنوارهها، یک کارشناس و مشاور برای کمتر شدن اشکالات اجرایی قرار دهند تا گروهها بینقصتر در جشنواره حضور داشته باشند.
جشنواره و پیوندهای قومی
به گفته رضا کرمی نمایشنامهنویس اهوازی، «جشنوارههای تئاتر منطقهای نقشی مهم در تقویت اتحاد و همبستگی اقوام ایرانی دارد و این رویداد بهترین ظرفیت برای بهرهمندی هنرمندان کشور از تجارب ارزنده یکدیگر است.» کرمی در گفتوگو با «ایران» به این مسأله اشاره میکند که «این جشنوارهها میتوانند پیوند عمیق بین هنرمندان را دوام ببخشند و اتحاد و همدلی را بین هنرمندان از هر زبان و قومیتی به نمایش بگذارند. آموزش و کمک به ارتقای آثار خیلی اهمیت دارد. با این شکل اجرایی، انگیزه هنرمندان تئاتر استانها و شهرستانها برای انجام فعالیتهای نمایشی و تولید آثار جدید که ویژگیهای یک تئاتر ایدهآل و مناسب را داشته باشد، مضاعف و دوچندان میشود. حالا هنرمندان تلاش میکنند ماحصل و عصاره یک سال تلاش، جدیت، همت و فعالیت خودشان را بعد از حضور موفقیتآمیز در جشنوارههای استانی، در جشنواره منطقهای با دیگر استانها به اشتراک بگذارند و با رفع نواقص و برای حضور در جشنواره تئاتر فجر که آیینه تمامنمای تئاتر کشور است و همه ظرفیتها و داشتههای تئاتری شهرستانها و استانها را به نمایش میگذارد، آماده شوند.» او در پایان به این نکته اشاره میکند که «تئاتر نماد اتحاد، همدلی و همبستگی است و هرگز نباید تعطیل شود چراکه تئاتر با توانایی نفوذ و اثرگذاری که بین مردم دارد، زمینهساز توسعه فرهنگی و عامل استحکام ارزشها و باورها است و پیامرسان مفاهیم عالی الهی و انسانی که میتواند در تقریب ادیان و مذاهب، گفتوگوی هنری و فرهنگی و اتحاد و همبستگی اقوام و ملتها تأثیر بسیاری داشته باشد.»
معرف گروهها و اشخاص مستعد
وحید درویشی نویسنده و کارگردان نمایش «اسم شب؛ ضحاک زهرِماری» هم که امسال در جشنواره منطقهای به میزبانی استان مازندران حضور دارد، درباره اهمیت این جشنواره میگوید: «گروههای نمایش استانها نباید پس از پایان جشنواره مناطق به حال خود رها شوند و بهتر است در طول سال تا برگزاری جشنواره مناطق در سال بعد هم توسط اداره کل هنرهای نمایشی و امور استانها مورد حمایت مالی و معنوی قرار گیرند تا نمایشهای شاخص بتوانند در استانهای دیگر بخصوص در تهران و در سالنهای معتبر به اجرای عموم درآیند.» او معتقد است احیا و برگزاری مجدد جشنواره تئاتر منطقهای اتفاقی است که باید خیلی زودتر از اینها میافتاد. این جشنواره از همان سالهای دور معرف گروهها و اشخاص مستعد به جشنوارههای معتبر و تئاتر فجر بوده است و حالا پس از تعطیلی چند ساله، گروههای منتخب استانها در جشنواره مناطق بار دیگر مورد ارزیابی دقیق و فنی داوران و همچنین نگاه موشکافانه مخاطبان و سایر گروههای شهرستان قرار میگیرند و با انتخاب برترین نمایشها میتوان ادعا داشت جشنواره بینالمللی تئاتر فجر باید به خودش ببالد که پذیرای 15 الی 20 نمایش شاخص و باکیفیت بالای هنری خواهد بود.»
حمایت و تقویت فنی
هنرمندان حاضر در این جشنواره، متفقالقول معتقدند جشنواره یعنی فرصتی که گروههای نمایشی بتوانند نتیجه یک سال فعالیتهای پژوهشی خود را جایی عرضه کنند که بهترین جای ممکن برای عرضه محصولات آنها است و کارشناسان و هنرمندانی در این عرصه هستند که با نگاه و دیدی ریزبین و تخصصی آنها را مورد رصد و نقد قرار میدهند و چنین اتفاق و بستری باعث برقراری و تبادل تجربه، بحث و گفتوگو و کشف خلاقیتهای جدید خواهد شد و چه جایی بهتر از جشنواره تئاتر فجر و پیشتولیدهایش، یعنی تئاتر جشنوارهای مناطق که در نهایت بهترینها را معرفی خواهد کرد و باعث خواهد شد بهترین کیفیت را از جشنواره تئاتر فجر توقع داشته باشیم. وحید درویشی کارگردان نمایش «اسم شب؛ ضحاک زهرِماری» در پایان گفت: «تقویت فنی نیازمند به کمک و مساعدت سایر ارگانها و نگاه ویژه دولت و همچنین اداره کل هنرهای نمایشی و انجمن هنرهای نمایشی کشور است که باید برای این مهم چارهای عملی و ویژه داشته باشند.» داورانی مثل حسینعلی شوندی هم روی این نکته تأکید دارند که محتوا، تکنیک، شیوههای اجرایی و خلاقیت به کار رفته در این دوره از جشنواره برای هیأت داوران جشنواره غافلگیرکننده و شگفتانگیز بود تا جایی که به مسئولان و مدیران فرهنگی تئاتر کشور پیشنهاد شد در کنار گروههای متقاضی حضور در جشنوارهها، یک کارشناس و مشاور برای کمتر شدن اشکالات اجرایی قرار دهند تا گروهها بینقصتر در جشنواره حضور داشته باشند.
اخبار
کتاب گویای شهید احمد کاظمی منتشر شد
ایران صدا، کتاب گویای شهید احمد کاظمی مشتمل بر مصاحبه با فرماندهان ارشد دفاع مقدس در ایران صدا منتشر شد. علاقهمندان برای شنیدن این کتاب گویا میتوانند اپلیکیشن تلفن همراه ایران صدا را برای سیستم عامل اندروید و IOS از نشانی IRANSEDA.IR بهصورت رایگان دریافت کنند. این کتاب گویا به اهتمام سعید سرمدی و با صدای هنرمندانی همچون ابوالفضل شاهبهرامی، کرامت روساز، امیر فرحاننیا، مهدی نمینیمقدم، محسن بهرامی، احمد لشینی و محمد شریفی در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
مسابقه استعدادیابی صدا در «رادیو تهران»
مسابقه استعدادیابی رادیویی «آورد صدا» کاری از گروه اخلاق و زندگی شهروندی رادیو تهران است که قرار است از این هفته جمعه، از ساعت ۱۸:۳۰روی موج اف.ام ردیف ۹۴ مگاهرتز برود. رزمآر، تهیهکننده برنامه جدید «آورد صدا» با بیان این خبر به ایسنا گفت: «این مسابقه با حضور استادان و داورانی همچون بهروز رضوی و علیرضا جاویدنیا پخش خواهد شد و با هدف ایجاد نشاط و سرگرمی حاصل از یک رویداد چالشی مهیج برای مخاطبان با پرداختن به هنر جاودانه صدا از منظری نو در شاخههای مختلف گویندگی و اجرا شرکتکنندگان را وارد رقابت میکند.» گفتنی است این مسابقه شامل بخشهای متنوعی از جمله گویندگی کتاب، دکلماتوری، بازیگری رادیو و اجرای بداهه و بهصورت غیرمستقیم در بخش گویندگی کتاب، معرفی کتاب و مشتاقسازی و دانشافزایی مراحل مختلف این مسابقه خواهد بود. علاوه بر این، در بخش دکلماتوری با معرفی شعرای بزرگ و پرداختن به گزیدهای از آثارشان آگاهی ادبی مخاطبان رشد خواهد کرد.
«تکتیرانداز» در جشنواره داکا
بیست و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم «داکا» میزبان نمایش بیش از ۱۰ فیلم ایرانی در دوره جدید خود خواهد بود. به گزارش ایسنا، در بخش رقابت فیلمهای آسیایی این رویداد سینمایی «برف آخر» (امیرحسین عسگری)، «بدون قرار قبلی» (بهروز شعیبی)، «بیمادر» (سید مرتضی فاطمی)، «روز سیب» (محمود غفاری)، «زندگی و زندگی» (علی قویتن) و «زنانگی ممنوعه» (مریم زریمهر) به نمایش گذاشته خواهد شد. «ضد» (امیرعباس ربیعی)، تکتیرانداز (علی غفاری)، «آواز باد» (سودابه بیضایی)، «با باد» (محمد تبارسا)، «سونسوز» (رضا جمالی)، «سلوک» (عباس رافعی)، «باد در کشتزارهای نیشکر» (ابراهیم اشرفپور) و ننه مخمل (امیرحسین خلیلزاده) هم به نمایندگی از سینمای ایران در بخش سینمای جهان حضور دارند.
اجرای جشن خیابانی
در ۱۱۰ نقطه از شهر تهران
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به مناسبت سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) و روز مادر، ویژهبرنامه «به نام مادر» را برگزار میکند. در قالب این برنامه که با همکاری مؤسسه رسانهای اوج برگزار میشود، ایستگاههای فرهنگی «به نام مادر» در 110 نقطه منتخب با برنامههای متنوع در سطح شهر تهران میزبان شهروندان است. اجرای 20 گروه سرود منتخب نوجوانان و برگزاری برنامههای فرهنگی هنری متنوع از دیگر بخشهای این برنامه است.
«پیرنِنا» به کارگاه نمایش رسید
برنامه این هفته تالارهای نمایشی تئاترشهر اعلام شد و براین اساس دو اثر نمایشی جدید در تالارهای سایه و کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر اجرای خود را آغاز کردند. «که؟» عنوان نمایش جدید تالار سایه به نویسندگی، کارگردانی و بازی بهمن علاقهبندان است که از روز هجدهم دی ماه ساعت ۲۰:۱۵ به مدت ۴۰ دقیقه و قیمت بلیت ۵۰ هزار تومان روی صحنه رفته است. «پیرنِنا» عنوان دیگر نمایش جدید تئاتر شهر است که از دیروز بیستم دی ماه به نویسندگی علیرضا سعیدی کیاسری، کارگردانی اکبر قهرمانی و بازی فریده دریامج ساعت ۱۹ به مدت زمان ۴۰ دقیقه و قیمت بلیت ۵۰ هزار تومان در کارگاه نمایش میزبان علاقهمندان تئاتر است.
ایران صدا، کتاب گویای شهید احمد کاظمی مشتمل بر مصاحبه با فرماندهان ارشد دفاع مقدس در ایران صدا منتشر شد. علاقهمندان برای شنیدن این کتاب گویا میتوانند اپلیکیشن تلفن همراه ایران صدا را برای سیستم عامل اندروید و IOS از نشانی IRANSEDA.IR بهصورت رایگان دریافت کنند. این کتاب گویا به اهتمام سعید سرمدی و با صدای هنرمندانی همچون ابوالفضل شاهبهرامی، کرامت روساز، امیر فرحاننیا، مهدی نمینیمقدم، محسن بهرامی، احمد لشینی و محمد شریفی در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
مسابقه استعدادیابی صدا در «رادیو تهران»
مسابقه استعدادیابی رادیویی «آورد صدا» کاری از گروه اخلاق و زندگی شهروندی رادیو تهران است که قرار است از این هفته جمعه، از ساعت ۱۸:۳۰روی موج اف.ام ردیف ۹۴ مگاهرتز برود. رزمآر، تهیهکننده برنامه جدید «آورد صدا» با بیان این خبر به ایسنا گفت: «این مسابقه با حضور استادان و داورانی همچون بهروز رضوی و علیرضا جاویدنیا پخش خواهد شد و با هدف ایجاد نشاط و سرگرمی حاصل از یک رویداد چالشی مهیج برای مخاطبان با پرداختن به هنر جاودانه صدا از منظری نو در شاخههای مختلف گویندگی و اجرا شرکتکنندگان را وارد رقابت میکند.» گفتنی است این مسابقه شامل بخشهای متنوعی از جمله گویندگی کتاب، دکلماتوری، بازیگری رادیو و اجرای بداهه و بهصورت غیرمستقیم در بخش گویندگی کتاب، معرفی کتاب و مشتاقسازی و دانشافزایی مراحل مختلف این مسابقه خواهد بود. علاوه بر این، در بخش دکلماتوری با معرفی شعرای بزرگ و پرداختن به گزیدهای از آثارشان آگاهی ادبی مخاطبان رشد خواهد کرد.
«تکتیرانداز» در جشنواره داکا
بیست و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم «داکا» میزبان نمایش بیش از ۱۰ فیلم ایرانی در دوره جدید خود خواهد بود. به گزارش ایسنا، در بخش رقابت فیلمهای آسیایی این رویداد سینمایی «برف آخر» (امیرحسین عسگری)، «بدون قرار قبلی» (بهروز شعیبی)، «بیمادر» (سید مرتضی فاطمی)، «روز سیب» (محمود غفاری)، «زندگی و زندگی» (علی قویتن) و «زنانگی ممنوعه» (مریم زریمهر) به نمایش گذاشته خواهد شد. «ضد» (امیرعباس ربیعی)، تکتیرانداز (علی غفاری)، «آواز باد» (سودابه بیضایی)، «با باد» (محمد تبارسا)، «سونسوز» (رضا جمالی)، «سلوک» (عباس رافعی)، «باد در کشتزارهای نیشکر» (ابراهیم اشرفپور) و ننه مخمل (امیرحسین خلیلزاده) هم به نمایندگی از سینمای ایران در بخش سینمای جهان حضور دارند.
اجرای جشن خیابانی
در ۱۱۰ نقطه از شهر تهران
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به مناسبت سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) و روز مادر، ویژهبرنامه «به نام مادر» را برگزار میکند. در قالب این برنامه که با همکاری مؤسسه رسانهای اوج برگزار میشود، ایستگاههای فرهنگی «به نام مادر» در 110 نقطه منتخب با برنامههای متنوع در سطح شهر تهران میزبان شهروندان است. اجرای 20 گروه سرود منتخب نوجوانان و برگزاری برنامههای فرهنگی هنری متنوع از دیگر بخشهای این برنامه است.
«پیرنِنا» به کارگاه نمایش رسید
برنامه این هفته تالارهای نمایشی تئاترشهر اعلام شد و براین اساس دو اثر نمایشی جدید در تالارهای سایه و کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر اجرای خود را آغاز کردند. «که؟» عنوان نمایش جدید تالار سایه به نویسندگی، کارگردانی و بازی بهمن علاقهبندان است که از روز هجدهم دی ماه ساعت ۲۰:۱۵ به مدت ۴۰ دقیقه و قیمت بلیت ۵۰ هزار تومان روی صحنه رفته است. «پیرنِنا» عنوان دیگر نمایش جدید تئاتر شهر است که از دیروز بیستم دی ماه به نویسندگی علیرضا سعیدی کیاسری، کارگردانی اکبر قهرمانی و بازی فریده دریامج ساعت ۱۹ به مدت زمان ۴۰ دقیقه و قیمت بلیت ۵۰ هزار تومان در کارگاه نمایش میزبان علاقهمندان تئاتر است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
استانداردسازی و جوانسازی جشنواره فیلم فجر
-
کار سیاسی تحمل فحش خوردن میخواهد
-
صحنهای به وسعت ایران
-
اخبار
اخبارایران آنلاین