اولین موسسه ترمیم مو در ایران. خیابان ولیعصر، جنب سینما آفریقا ( آتلانتیک سابق)
خودرویی که جای پیکان را گرفت
پراید در خیابانهای ایران
«ساعت 8 صبح به کارخانه خودروسازی سایپا رفتم. آقای هادی نژادحسینیان وزیر صنایع سنگین و مدیرعامل سایپا توضیحاتی ارائه دادند. مخصوصاً در مورد 2 اتومبیل کوچک جدید به نامهای صبا و نسیم، یا همان پراید، که با تکنولوژی شرکت کیای کرهجنوبی با 50 درصد تولید داخلی ساختهاند؛ با سوخت شش و سه لیتر در 100کیلومتر. ماشین خوب و ارزانی است...» آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود زیر تاریخ «چهارشنبه 3 شهریور 1372» این روایت را از مراسم رونمایی خودرویی درج کرده است که خیلی زود خود را در دل ایرانیها، بویژه قشر متوسط جا کرد. پراید کرهای در فرهنگ عامه مردم خیلی زود تبدیل به یک مفهوم شد، مانند سَلف انگلیسیاش «پیکان» که این شانس را پیدا کرده بود تا جایگاهی فراتر از یک خودروی صِرف در اجتماع ایرانیان داشته باشد.چهار سال از پایان جنگ گذشته بود، شهرها تازه غبار ویرانیهای جنگ را میتکاندند و رنگ و لعاب تازهای میگرفتند. خیابانها هنوز در تسخیر پیکانی بودند که از دهه چهل پایش به شهرهای بزرگ باز شده بود و بخشی از هویت و تاریخ چند نسل از ایرانیان شده بود. ماشینهای امریکایی، چینی و کرهای کمابیش در شهر تردد داشتند، اما پراید قرار بود در خیابانها بتازد و تغییرات عمدهای در سبک زندگی شهرنشینان ایجاد کند. قرار بود تبدیل به خودرویی شود که قصهها با خود دارد. آنقدر که مرضیه برومند حضور آن را در زندگی تهرانیها دستمایه ساخت سریالی با نام «تهران- 11» کرد؛ سریالی که یک پراید سبز رنگ محور تمام ماجراهایی بود که در 14 قسمت برای بازیگران آن اتفاق میافتاد.
پراید قرار بود جای پیکان را برای نسل جدید بگیرد. قرار بود برای تازه عروس و دامادها گلآذین شود و مرکب رفتنشان به خانه بخت باشد، قرار بود برای دختران جوان تازه مستقل شده، وسیله نقلیه شخصی باشد و جای «رنو» را برای آنها بگیرد. قرار بود وسیلهای باشد برای مردانی که بعد از اتمام ساعت کارشان در اداره، در خیابانها دنده عوض کنند و کلاچ بگیرند تا شاید از پس خرج زندگی برآیند. پدرانی که با پیکانهای زرد قناری و گوجهای و کرم رنگ دولوکس و کارلوکس رانندگی را آموخته بودند، حالا پشت فرمان پراید کولردار، اصول رانندگی را به فرزندانشان یاد میدادند.
روزهایی که پراید کمکم تبدیل به خودروی محبوب قشر متوسط میشد، اتومبیلهای لوکس هم در بازار خودرو خرید و فروش میشد، رونیز و پاترول و گالانت و گلف و... هم طرفداران خود را داشت، پراید اما محبوب جیبهای کوچک بود. پراید در سال های ابتدایی تولید، قیمتی بین یک میلیون و 870 هزار تا دو میلیون و دویست هزار تومان داشت. قیمت پراید متناسب با تورم افزایش پیدا کرد و در روزهایی که نمودار قیمت در تمام بخشها بهطرز عجیبی صعودی شد، قیمت پراید تبدیل به معیاری برای سنجش میزان گرانی شد. وقتی پراید مرز 50 میلیون تومان و بعد صد میلیون تومان را پشت سر گذاشت، انگار زندگی هم برای قشر متوسط به سختترین مرحله خود رسید. این را از تعجب مردم از قیمت پراید بهعنوان شاخص سنجش گرانیها میشد دریافت. بسیاری از کسانی که تا سالهای ابتدایی دهه هفتاد موفق به خرید خودروی شخصی نشده بودند «ماشیندار» شدن را با پراید تجربه کردند. نخستین سفرهای خانوادگی و مجردی، نخستین تجربههای رانندگی مستقل و... برای بسیاری از جوانان دهه شصتی با نام پراید گره خورده است. برای بعضی هم که با تسهیلات لیزینگ و بهصورت اقساط صاحب خودروی شخصی شده بودند، پراید ماشینی بود که باید «خودش قسطش را درمیآورد» همین بود که کمکم جای پیکان را در شبکه حملونقل عمومی گرفت و تا مرحلهای پیش رفت که تاکسیرانی تهران، پرایدهای زرد رنگ را وارد ناوگان حملونقل پایتخت کرد.پراید بعد از فراز و فرودهای بسیار و القابی که عملکردش در طول سالیان بر پیشانیاش نشاند، از جمله: «پرتیراژترین خودروی داخلی»، «نا امنترین خودرو»، «خودرویی که سارقان عاشقش هستند» و... و تنها بهدلیل «کم خرج بودن» و «کم مصرف بودن» محبوبیتی برای خود دست و پا کرده بود، بالاخره به پایان راه رسید. مدیرعامل سایپا آبان ماه 1398 اعلام کرد این خودرو در تیرماه 1399 بهطور کامل از رده خارج خواهد شد.
پرایدی که روزی با عنوان «خودروی کوچک شهری» توسط هاشمی رفسنجانی مورد بهرهبرداری قرار گرفت، در شانزدهم مرداد ماه 1399 با یادداشت محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهوری بر بدنهاش: «امید که این شرکت بعد از اتمام تولید پراید، خودروی جایگزین ایمنتر و زیباتر با قیمت مناسب در اختیار مردم بگذارد» روانه موزه سایپا شد.
کنترل جمعیت با شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر
تصویب قانون تنظیم خانواده
در دهه 70 شعار اصلی کشور از دید «جمعیت شناسی» فرزند کمتر، زندگی بهتر بود؛ مسیری برای کنترل جمعیت. سیاستی که مسئولان وزارت بهداشت و دولت با توجه به شرایط ایران آن روزها و رشد جمعیت 3 تا 4 درصدی ایران تدوین کردند و نگران انفجار جمعیت در شرایطی بودند که امکانات بسیار محدود بود و اقتصاد جنگ زده ایران تاب رسیدگی و توزیع امکانات مناسب را نداشت. با پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی سیاست اصلی جمعیت در کشور تشویق خانوادهها (با پرداخت وام، اعطای زمین شهری و...) به بچه دار شدن بود؛ تحولی که باعث شد ناگهان در دهه 60 با رشد چشمگیر جمعیت روبهرو شویم اما با ورود به دهه 70 ورق به کلی برگشت و علاوه بر اینکه مشوقها برداشته شد، «تنظیم خانواده» برای کاهش رشد جمعیت در اولویت قرار گرفت و مشوقهایی که تا دیروز به افزایش جمعیت داده میشد به کنترل جمعیت اختصاص پیدا کرد.
با توجه به این رویکرد در سال ۱۳۶۹ با تصویب دولت، شورایی بهعنوان «شورای تحدید موالید» به ریاست وزیر بهداشت شکل گرفت و یک سال بعد، در سال ۱۳۷۰ «اداره کل جمعیت و تنظیم خانواده» در این وزارتخانه راهاندازی شد. همچنین دوم خرداد سال ۱۳۷۲ «قانون تنظیم خانواده» به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. در قانون تنظیم خانواده سیاستهای تشویقی و تنبیهی برای کنترل جمعیت پیشبینی شد، از جمله عدم پرداخت حق عائلهمندی به فرزندان چهارم به بعد هر خانواده. در واقع قانون تنظیم خانواده به گونهای تدوین و تصویب شد که خانوادهها به داشتن تنها 3 فرزند، تشویق شوند. در این قانون مثلاً نوشته شده است: «همه امتیازاتی که در قوانین بر اساس تعداد فرزندان یا عائله پیشبینی و وضع شدهاند در مورد فرزندان چهارم و بعد که پس از یک سال ازتصویب این قانون متولد میشوند قابل محاسبه و اعمال نخواهد بود. حق بیمه فرزندان (موضوع ماده 58 قانون تأمین اجتماعی مصوب 1354) برای فرزندان چهارم و بعد که پس از یک سال از تصویب این قانون متولد میشوند، بهصورت جداگانه تعیین و مطابق تعرفه تأمین اجتماعی از بیمه شده دریافت میشود.» طبق این قانون حتی مادرانی که برای چهارمین بار فرزندی را به دنیا میآوردند شامل مرخصی زایمان نمیشدند. در بند الف این قانون نوشته شده است: «مرخصی بارداری و زایمان کارگران زن برای فرزندان چهارم وبعد که پس از یک سال از تصویب این قانون متولد میشوند، از مرخصی استحقاقی موجود و آتی کارگر کسر خواهد شد.»
تهیه و تنظیم:حسن مجیدی
با اصابت به مین حین ساخت برنامه روایت فتح
سید مرتضی آوینی به شهادت رسید
سید مرتضی آوینی[متولد ۲۰ مهر ۱۳۲۶ در شهر ری] هنرمند متعهد، نویسنده توانا، راوی سریال «روایت فتح»، سردبیر مجله ادبی و هنری «سوره» و مسئول واحد تلویزیونی حوزه هنری به شهادت رسید.
مرتضی آوینی که روز ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ همراه با یک اکیپ فیلمبرداری جهت ساخت یک برنامه تلویزیونی برای مجموعه روایت فتح به منطقه فکه عزیمت کرده بود، حین بررسی منطقه و تحقیق پیرامون عملیاتی که رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس درفکه انجام داده بودند، همراه با یکی از رزمندگان بسیجی مهندس محمد سعید یزدان پرست با مین برخورد کرده و دردم به شهادت رسیدند.
روزنامه کیهان- شنبه 21 فروردین1372
اردبیل استان شد
در نشست دیروز شورای نگهبان، لایحه تأسیس استان اردبیل مطرح شد و مغایر موازین شرع و قانون اساسی شناخته نشد.
قانون تأسیس استان اردبیل
ماده واحده - به دولت اجازه داده میشود نسبت به تأسیس استانی تحت عنوان استان اردبیل به مرکزیت شهر اردبیل در محدوده شهرستان های پارسآباد، بیلهسوار، گرمی،اردبیل، مشکینشهر و خلخال اقدام نماید.تبصره - با انتزاع اردبیل و شهرستان های فوقالذکر و تشکیل استان جدید به تناسب جمعیت و وضعیت جغرافیایی و وسعت این قسمت از استانآذربایجان شرقی نیروها و امکانات و بودجه و اعتبارات مناسب به استان جدید منتقل میگردد.هیأتی متشکل از معاون اول ریاست جمهوری که ریاست هیأت را برعهده دارد و وزرای کشور و امور اقتصادی و دارایی و سازمان های برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور مسئول اجرای مفاد این تبصره و تعیین میزان مناسب نیرو و امکانات و بودجه و اعتبارات قابل انتزاع و تحویل به استان جدید خواهند بود.قانون فوق مشتمل بر ماده واحده و یک تبصره در جلسه روز یکشنبه بیست و دوم فروردین ماه یک هزار و سیصد و هفتاد و دو مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 29 /1/ 1372به تأیید شورای نگهبان رسیده است.
رئیس مجلس شورای اسلامی - علیاکبر ناطق نوری
روزنامه کیهان- دوشنبه 30 فروردین 1372
واگذاری سریع تلفن در مناطق مختلف تهران بزرگ
رؤیایی که به حقیقت پیوست
شرکت مخابرات ایران افتخار دارد، اعلام نماید که در سایه تعهد و تخصص فرزندان غیور این آب و خاک، یکی از اساسیترین مشکلات تهران بزرگ یعنی «ارتباطات» را که خود موجد بسیاری از مسائل ثانویاست به طور همهجانبه شناسایی کرده و انشاءالله در کوتاه مدت نسبت به رفع آن اقدام نماید.
اینک در نخستین گامها پساز پایان موفقیتآمیز پروژههای مربوط به ایجاد ظرفیتهای جدید 9 مرکز دیگر علاوه بر پنج مرکز اعلام شده قبلی آماده واگذاری سریع تلفن به متقاضیان هستند و این در حالی است که تعهدات قبلی ما نیز در قبال مراکز مورد نظر حداکثر ظرف سه ماه آینده واگذار خواهد شد.
متقاضیان محترم میتوانند از تاریخ 72/5/3 ضمن مراجعه به یکی از دفاتر پستی تهران نسبت به پرداخت مبلغ یک میلیون ریال (100هزار تومان) بابت حقاشتراک به پست مالی و پرکردن فرم تقاضا اقدام نمایند.
بدیهی است شرکت مخابرات متعهد است حداکثر ظرف سه ماه نسبت به دایری تلفن اقدام نماید.
روابطعمومی وزارت پست و تلگراف و تلفن و شرکتهای تابعه
روزنامه سلام- چهارشنبه6 مرداد 1372
بستن کمربند ایمنی در تهران اجباری شد
طرح بستن اجباری کمربند ایمنی در بزرگراه های تهران بزرگ از اول شهریور از سوی راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ به اجرا در می آید. تیمسار سید مختار نصیری رئیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: طرح بستن اجباری کمربند ایمنی ابتدا در بزرگراه های تهران از جمله بزرگراه های تهران - قم، تهران - کرج، مدرس، چمران، شیخ فضل الله، حقانی و... برای اتومبیل های شخصی به اجرا در می آید.
روزنامه اطلاعات- یکشنبه 31 مرداد1372
حضور دوباره در یوش
کالبد نیمایوشیج در زادگاهش بهخاک سپرده شد
کالبد نیما یوشیج [علی اسفندیاری متولد ۲۱ آبان ۱۲۷۶ در یوش مرگ 13 دی ۱۳۳۸ در تهران] شاعر و بنیانگذار شعر نو و نویسنده معاصر بنا به وصیتنامه وی، توسط پسرش و جمعی از شعرا، نویسندگان، شخصیتها و مسئولان فرهنگی کشور روز جمعه از محل فعلی در امامزاده عبدالله(ع) در منطقه شهرری جنوب تهران به زادگاه وی «یوش» واقع در شهرستان نور منتقل شد.کالبد نیما یوشیج شاعر سنت شکن شعر فارسی روز جمعه [26 شهریور 1372] به زادگاهش انتقال یافت و در میان استقبال بینظیر مردم یوش در منزل مسکونی وی به خاک سپرده شد.بسیاری از دوستداران این شاعر گرانقدر کالبد وی را از تهران تا یوش همراهی کردند و با گردهمایی در حسینیه یوش یاد نیما را گرامی داشتند. مردم روستاهای نسن، پیل، میانک و نیکنام ده که در مسیر حرکت کالبد نیما قرار داشتند با تجمع و قربانی گوسفند از کالبد شاعر یوشی استقبال کردند.همچنین نویسندگان، شعرا و مسئولان شهرستان نور و دیگر شهرهای مازندران با گردهمایی در حسینیه روستای یوش و قرائت اشعار فارسی و طبری یاد این شاعر نوپرداز را گرامی داشتند.در این مراسم احمد ناطق نوری نماینده شهرستان نور انتقال کالبد نیما به یوش را مقدمهای برای برگزاری کنگره یکصدمین سالگرد نیما دانست و گفت: «در طرحی که در حال بررسی است منزل مسکونی نیما به خانه فرهنگ و موزه نیما تبدیل خواهد شد و آثار به جای مانده از وی در آن به نمایش درخواهد آمد.»
حضور دوباره نیما در یوش، یاد و خاطره آن زنده یاد را در میان مردم زادگاهش زنده کرد و افراد مسن یوش به یادآوری خاطرات دوران به جای مانده از نیما پرداختند. در این مراسم «شراگیم» فرزند نیما ضمن قدردانی از استقبال مردم یوش اعلام کرد منزل مسکونی نیما و آثار به جای مانده از وی را برای احداث یک خانه فرهنگ به مردم یوش اهدا میکند و از آنان خواست در حفظ آثار به جای مانده از نیما تلاش کنند.روستای یوش در میان تپهها واقع شده است و مردم صمیمی آن بر اثر شعف حاصل از بازگشت کالبد نیما ،کوچههای تنگ این روستا را آبپاشی کرده و همراهان کالبد نیما را به گرمی پذیرفتند.
روزنامه سلام - یکشنبه 28 شهریور 1372