ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از سوی رهبر معظم انقلاب انجام شد
اعطای نشان درجه یک نصر به دانشمند شهید محسن فخریزاده
با موافقت فرمانده معظم کل قوا نشان درجه یک نصر به دانشمند شهید محسن فخریزاده تقدیم شد. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح صبح دیروز با حضور در منزل دانشمند شهید محسن فخریزاده و دیدار با خانواده این شهید، نشان درجه یک نصر را که اهدایی و مزین به امضای رهبر معظم انقلاب اسلامی است، به ایشان تقدیم کرد. به گزارش ایسنا، در این دیدار که فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران، رئیس سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و تعدادی از معاونین ستاد کل نیروهای مسلح نیز حضور داشتند سرلشکر باقری با بیان اینکه شهید دکتر فخریزاده فردی کمنظیر از لحاظ علمی، اخلاقی، ایمانی و انقلابی بود و شهادت او ضایعهای دردناک برای جامعه علمی و نیروهای مسلح محسوب میشود، گفت: بیتردید مسیر پر فروغی را که دانشمند شهید دکتر فخریزاده در پیش گرفته بود، با استحکام، دقت و سرعت هر چه بیشتر ای پیموده خواهد شد. سرلشکر باقری با یادآوری اینکه نشان درجه یک نصر ویژه محققین، پژوهشگران و شخصیتهایی برجسته ملی که جبهه دفاعی نظام اسلامی را پشتیبانی و حمایت میکنند است، افزود: بر این اساس مقام معظم رهبری بالاترین رتبه آن را که نشان (درجه یک نصر) است برای این شهید والامقام که عمر با ارزشمند خود را در راستای پشتیبانی و حمایت از جبهه انقلاب اسلامی مبذول داشتهاند، در نظر گرفتند و اهدای این نشان ارزنده مایه افتخار، سربلندی و عزت مستدام شهید فخریزاده برای تمام نسلها است.
سرلشکر باقری در حاشیه اعطای نشان درجه یک نصر از سوی فرمانده معظم کل قوا به خانواده شهید فخریزاده با بیان اینکه طی سالیان طولانی توفیق این را داشتیم در جریان تلاشها و خدمات ارزنده و فعالیتهای گرانسنگ تحقیقاتی و پژوهشی این شهید والامقام در جنبههای مختلف علمی و پژوهشی باشیم، تصریح کرد: شهید فخریزاده فردی کمنظیر از لحاظ علمی، اخلاقی، ایمانی و انقلابی بود و شهادت این دانشمند برجسته ضایعهای دردناک برای جامعه علمی و نیروهای مسلح است. وی افزود: انشاءالله به برکت تلاشهای خالصانه و بیادعای این شهید والامقام، شاگردان و همکاران این شهید راه پرفروغ او را ادامه خواهند داد و سنگری را که این شهید در آن به تولید علم و دانش میپرداخت با همت و تلاش هرچه بیشتر حفظ خواهند کرد. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با آرزوی علوّ درجات معنوی برای شهید فخریزاده گفت: بیشک انتقام خون شهید عرصه علم و دانش بر اساس منطق عملیاتی جبهه انقلاب اسلامی در زمان و مکان مناسب از نظام استکبار گرفته خواهد شد.
امیر سرلشکر سید عبدالرحیم، فرمانده کل ارتش هم در مراسم اهدای نشان نصر درجه یک از سوی رهبر معظم انقلاب به دانشمند شهید فخریزاده تأکید کرد: ملت ایران هیچگاه از خون پاک فرزندان برجسته خود نخواهد گذشت. وی تکریم و تجلیل از مقام شامخ دانشمند شهید محسن فخری زاده را پاسداشت علم و دانش و فرهیختگی فرزندان برومند ایران اسلامی دانست و افزود: این شهید والامقام در سخت ترین شرایط تحریم در مقابله با نظام سلطه توانستند قله های پیشرفت و ترقی را طی کرده و ایران اسلامی را علیرغم همه دشمنی ها و هجمه های سخت و نرم استکبار جهانی به جایگاه واقعی خود نائل کنند.
سرلشکر باقری در حاشیه اعطای نشان درجه یک نصر از سوی فرمانده معظم کل قوا به خانواده شهید فخریزاده با بیان اینکه طی سالیان طولانی توفیق این را داشتیم در جریان تلاشها و خدمات ارزنده و فعالیتهای گرانسنگ تحقیقاتی و پژوهشی این شهید والامقام در جنبههای مختلف علمی و پژوهشی باشیم، تصریح کرد: شهید فخریزاده فردی کمنظیر از لحاظ علمی، اخلاقی، ایمانی و انقلابی بود و شهادت این دانشمند برجسته ضایعهای دردناک برای جامعه علمی و نیروهای مسلح است. وی افزود: انشاءالله به برکت تلاشهای خالصانه و بیادعای این شهید والامقام، شاگردان و همکاران این شهید راه پرفروغ او را ادامه خواهند داد و سنگری را که این شهید در آن به تولید علم و دانش میپرداخت با همت و تلاش هرچه بیشتر حفظ خواهند کرد. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با آرزوی علوّ درجات معنوی برای شهید فخریزاده گفت: بیشک انتقام خون شهید عرصه علم و دانش بر اساس منطق عملیاتی جبهه انقلاب اسلامی در زمان و مکان مناسب از نظام استکبار گرفته خواهد شد.
امیر سرلشکر سید عبدالرحیم، فرمانده کل ارتش هم در مراسم اهدای نشان نصر درجه یک از سوی رهبر معظم انقلاب به دانشمند شهید فخریزاده تأکید کرد: ملت ایران هیچگاه از خون پاک فرزندان برجسته خود نخواهد گذشت. وی تکریم و تجلیل از مقام شامخ دانشمند شهید محسن فخری زاده را پاسداشت علم و دانش و فرهیختگی فرزندان برومند ایران اسلامی دانست و افزود: این شهید والامقام در سخت ترین شرایط تحریم در مقابله با نظام سلطه توانستند قله های پیشرفت و ترقی را طی کرده و ایران اسلامی را علیرغم همه دشمنی ها و هجمه های سخت و نرم استکبار جهانی به جایگاه واقعی خود نائل کنند.
بایدن:
ترامپ را به قانون میسپارم
مادلین کارلیزل
مترجم: زهره صفاری
«جو بایدن» نخستین رئیس جمهوری نیست که بهعنوان شخصیت سال مجله «تایم» انتخاب شده و پیش از او همه اسلافش به جز «کالوین کولیج»، «هربرت هوور» و «جرالد فورد» دستکم یک بار این عنوان را کسب کردهاند. اما آنچه انتخاب رئیس جمهوری منتخب سال 2020 را متمایز خواهد کرد شرایط سخت پیش روی اوست.
جانشین «دونالد ترامپ» در کاخ سفید شاید نخستین فرد در نسل خود باشد که با موجی از فجایع و بحرانها کارش را آغاز خواهد کرد. فجایعی مانند بحران شیوع کرونا که زندگی مردم را تهدید میکند، افزایش بیکاری و بحران اقتصادی، بحران آب و هوایی، افزایش تناقضهای نژادی و دوراهی مبهم حقیقت و دروغ که جامعه امریکا را در برگرفته است.
«بایدن» که به همراه معاونش «کاملا هریس» این عنوان را در سال 2020 دریافت کرده، در گفتوگو با مجله «تایم» به اساسیترین ابهامات پیش روی امریکا پاسخ داده که گزیدهای از آن ارائه شده است.
تمرکز بر طبقه متوسط امریکا
اگر برنامههای من، همه برنامههای اقتصادیام، فرصت اجرا پیدا کنند، میتوانم یکی از پیشروترین دولتهای تاریخ امریکا را داشته باشم. این حقیقت که مردم عادی کارها را بهتر انجام میدهند فراموش شده و مهم است که در این برهه ما از فرصتها بهترین استفاده را داشته باشیم.
عفو «دونالد ترامپ»
سیستم قضایی من براساس حقایق تصمیمگیری خواهد کرد. آنها وکیل مردم هستند نه وکیل من. من هرگز نمیخواهم تلفن را بردارم و بگویم؛ «فلانی را ببخش» یا «بروید فلان پرونده را پیگیری کنید و...». اما من در عصری زندگی کردم که «جرالد فورد» از «ریچارد نیکسون» گذشت. به نظرم قانون تصمیم بگیرد و وقایع اثر خود را خواهد گذاشت. بنابراین گرچه هرگز توصیهای برای پیگیری یا عدم پیگیری اقدامات او(ترامپ) نخواهم داشت اما ناپخته هم عمل نمیکنم.
بحران کرونا
بدون شک هدف اصلی من، دسترسی همه مردم به امکانات درمانی است. البته نمیتوانم چگونگی آن را از حالا بگویم اما این حق مردم است. ما تنها کشوری در جهان هستیم که از بحرانهای سختتر از کرونا رهایی یافتیم بنابراین قدرتمندتر از قبل این بحران را نیز پشتسر میگذاریم.
اثرگذاری واکسن
کاری به سوابق خوب یا بد رؤسای جمهوری امریکا ندارم اما وقتی من و سه تن از رؤسای جمهوری پیشین کشور حاضر به زدن واکسن در برابر دیدگان عامه مردم هستیم، پیام ما چیزی غیر از این نیست که باید به قدرت علم اعتماد کنیم. اگر فردی با شهرت و سابقه «آنتونی فائوچی» و دانشمندان برجسته دیگر کشور این واکسن را تأیید میکنند ما باید حرف آنها را بپذیریم.
انتخاب «کاملا هریس»
او، صادق و بسیار بسیار تیزهوش و در عین حال سرسخت است. اما شرایط را نیز بخوبی درک میکند. او همچنین دختر یک مهاجر است که مانند من زندگی سختی را پشت سر گذاشته و هر دو فکر میکنیم که قادر به انجام هر کاری هستیم. پس از تلاش دست برنداشته و با قدرت به جلو حرکت میکنیم. از طرفی من او را بهعنوان کسی میشناسم که اگر روزی برایم اتفاقی بیفتد میتواند جانشینم شود.
اتحاد امریکا
روزی که در دوران کاندیداتوریام اعلام کردم من به جای مشت، دست بازم را به سمت «ترامپ» میبرم مورد نقد بسیاری قرار گرفتم. اما ما نمیخواهیم تنفر را با تنفر جواب دهیم. وقتی «جورج فلوید» کشته شد من در سخنرانی هایم احتیاط بیشتری کردم چراکه صحبت از نابرابری نژادی میتوانست اعتماد مناطق حاشیهای را از بین ببرد. بحث من همواره مردم بودند، آنها تنها عدالت و همبستگی را میخواهند پس باید کمی تعامل بیشتری داشت. فکر میکنم در دولت آینده همکاریهای به مراتب بیشتری را شاهد خواهید بود.
امریکای 4 سال آینده
امیدوارم امریکا و امریکاییها در شرایط به مراتب بهتری نسبت به زمان آغاز کار ما در کاخ سفید باشند. این هدف من است.
لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس جمهوری در گفتوگو با «ایران» خبر داد
تمدید مهلت بررسی «افایتیاف» در مجمع
- تمهید لوازم ارتباط مالی و بانکی بینالمللی یک نیاز بنیادین کشور برای فعالیتهای تجاری و اقتصادی بخش خصوصی، عمومی و دولتی است
گروه سیاسی/ موافقت رهبر معظم انقلاب با درخواست دولت برای تمدید مهلت بررسی لوایح «اف ای تی اف»؛ این خبر را لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس جمهوری داد. هفته پیش محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از نامه دولت به رهبر معظم انقلاب در همین باره خبر داده بود. حالا لعیا جنیدی در گفتوگو با «ایران» توضیح داده که با موافقت رهبری، مهلت بررسی لوایح باقی مانده در مجمع تشخیص مصلحت نظام تمدید شده است. پاسخهای مکتوب جنیدی به سؤالات «ایران» را در ادامه میخوانید:
٭٭٭
اخیراً دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از نامه دولت به رهبر معظم انقلاب درباره لوایح «اف ای تی اف» خبر داده است. اگر این خبر را تأیید میکنید، بفرمایید چرا این نامه نوشته شده و ناظر بر چه تحوّلات جدیدی بوده است؟
بله درست است، من هم در پاسخ به سؤالی که یکی از خبرنگاران در پنجم آذرماه در حاشیه جلسه هیأت دولت مبنی بر رها شدن موضوع لوایح چهارگانه مربوط به برنامه اقدام مالی ایران مطرح کرد، تصریح کردم که این یک امر کلی کشور با آثار ملی است و دولت موضوع را رها نکرده و پیگیری میکند و توضیح دادم که مقدمات رسیدگی دوباره فراهم شده است.
همانطور که اشاره کردم، تمهید لوازم ارتباط مالی و بانکی بینالمللی یک نیاز بنیادین کشور برای فعالیتهای تجاری و اقتصادی بخش خصوصی، عمومی و دولتی است. به همین دلیل، دولت که وظیفه اداره کشور، تسهیل تجارت و رشد و توسعه اقتصادی را برعهده دارد، باید پیگیر موضوع باشد و پیگیر هم بوده است.
مشخصاً در این نامه از رهبر معظم انقلاب چه خواستهای مطرح شده است؟
در این نامه همراه با ارائه پیشنهاد حقوقی برای پوشش دادن برخی دغدغههای اعضای محترم مجمع و تبیین برنامه اقدام فعلی و برخی تحولات از جمله اصلاحیه برخی از توصیههای گروه اقدام، درخواست تمدید مدت رسیدگی به لوایح باقیمانده مربوط به معاهدات به عمل آمد که ایشان ضمن موافقت، موضوع را به مجمع محترم ارجاع دادند.
پیش از این مجمع تشخیص مصلحت نظام سؤالاتی را درباره همین موضوع به دولت ارسال کرده بود. آیا شما در دولت به این سؤالات پاسخ دادید؟ سؤالات ناظر به چه مسائل و نگرانیهایی بوده است؟
بله، پاسخ دستگاههای مربوط به سؤالات مجمع محترم در تاریخ 31/6/98 ارسال شد. با این وصف، دولت آمادگی همکاری لازم را برای پاسخ به هر سؤال دیگری که مجمع داشته باشد یا توضیحات اضافی که لازم بداند دارد.
در مورد مفاد سؤالات، بعضی از سؤالات را اعضای مجمع مطرح کردهاند مانند آثار الحاق به این معاهدات بر میزان تأثیرگذاری تحریمهای امریکا، ولی برخی سؤالات دیگر را پس از هماهنگی با مجمع میتوان تبیین و پاسخ را تشریح کرد.
به نظر میرسد برخی هشدارهایی که شما پیش از این درباره تبعات قرار گرفتن نام ایران در لیست سیاه داشتید، محقق شده است. اخیراً چند نفر از نمایندگان مجلس هم از احتمال یا ضرورت بازنگری یا تجدید نظر در این موضوع خبر دادهاند. شما آیا خوشبین هستید که گره این مشکل باز شود؟
من امیدوار هستم که با همکاری همه ما یک مشکل مهم کشور رفع و یک نیاز کشور تأمین و با مشورت جمعی و همگرایی، گرهگشایی شود. راهکار حقوقی هم ارائه شد و در صورت لزوم میتوان جرح و تعدیلهایی برای تأمین نقطه نظرات اعضای محترم مجمع کرد.
در شرایط جدید فکر میکنید با عدم تجدید نظر و تداوم قرار داشتن نام ایران در لیست سیاه چه تبعاتی همچنان پیش روی ایران خواهد بود؟
مراودات تجاری و مالیِ ما را بیش از حد محدود و هزینه مراودات را زیاد، رونق تجاری، ترویج کسب و کار، اشتغال و توسعه اقتصادی را متأثر خواهد ساخت.
الآن به لحاظ حقوقی تعیین تکلیف لوایح باقیمانده در مجمع تشخیص مصلحت نظام چه مسیری را میتواند طی کند؟ موضوع دوباره در مجمع باید بررسی شود یا نیازی به بررسی در این نهاد نیست؟
دو لایحه مربوط به مقابله با جرایم سازمان یافته فراملی و مقابله با تأمین مالی تروریسم قبلاً مسیر دولت، مجلس و شورای نگهبان را به طور کامل طی کردهاند. در مورد معاهده مقابله با جرایم سازمان یافته فراملی (پالرمو) با توجه به طی فرآیند مقرر در قانون اساسی، تنها یک هماهنگی لازم است و در مورد معاهده مقابله با تأمین مالی تروریسم باید مابقی فرآیند طی و مواردی از ایرادات شورای نگهبان که رفع نشده، در مجمع محترم مورد رسیدگی و تصمیمگیری واقع شود.
٭٭٭
اخیراً دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از نامه دولت به رهبر معظم انقلاب درباره لوایح «اف ای تی اف» خبر داده است. اگر این خبر را تأیید میکنید، بفرمایید چرا این نامه نوشته شده و ناظر بر چه تحوّلات جدیدی بوده است؟
بله درست است، من هم در پاسخ به سؤالی که یکی از خبرنگاران در پنجم آذرماه در حاشیه جلسه هیأت دولت مبنی بر رها شدن موضوع لوایح چهارگانه مربوط به برنامه اقدام مالی ایران مطرح کرد، تصریح کردم که این یک امر کلی کشور با آثار ملی است و دولت موضوع را رها نکرده و پیگیری میکند و توضیح دادم که مقدمات رسیدگی دوباره فراهم شده است.
همانطور که اشاره کردم، تمهید لوازم ارتباط مالی و بانکی بینالمللی یک نیاز بنیادین کشور برای فعالیتهای تجاری و اقتصادی بخش خصوصی، عمومی و دولتی است. به همین دلیل، دولت که وظیفه اداره کشور، تسهیل تجارت و رشد و توسعه اقتصادی را برعهده دارد، باید پیگیر موضوع باشد و پیگیر هم بوده است.
مشخصاً در این نامه از رهبر معظم انقلاب چه خواستهای مطرح شده است؟
در این نامه همراه با ارائه پیشنهاد حقوقی برای پوشش دادن برخی دغدغههای اعضای محترم مجمع و تبیین برنامه اقدام فعلی و برخی تحولات از جمله اصلاحیه برخی از توصیههای گروه اقدام، درخواست تمدید مدت رسیدگی به لوایح باقیمانده مربوط به معاهدات به عمل آمد که ایشان ضمن موافقت، موضوع را به مجمع محترم ارجاع دادند.
پیش از این مجمع تشخیص مصلحت نظام سؤالاتی را درباره همین موضوع به دولت ارسال کرده بود. آیا شما در دولت به این سؤالات پاسخ دادید؟ سؤالات ناظر به چه مسائل و نگرانیهایی بوده است؟
بله، پاسخ دستگاههای مربوط به سؤالات مجمع محترم در تاریخ 31/6/98 ارسال شد. با این وصف، دولت آمادگی همکاری لازم را برای پاسخ به هر سؤال دیگری که مجمع داشته باشد یا توضیحات اضافی که لازم بداند دارد.
در مورد مفاد سؤالات، بعضی از سؤالات را اعضای مجمع مطرح کردهاند مانند آثار الحاق به این معاهدات بر میزان تأثیرگذاری تحریمهای امریکا، ولی برخی سؤالات دیگر را پس از هماهنگی با مجمع میتوان تبیین و پاسخ را تشریح کرد.
به نظر میرسد برخی هشدارهایی که شما پیش از این درباره تبعات قرار گرفتن نام ایران در لیست سیاه داشتید، محقق شده است. اخیراً چند نفر از نمایندگان مجلس هم از احتمال یا ضرورت بازنگری یا تجدید نظر در این موضوع خبر دادهاند. شما آیا خوشبین هستید که گره این مشکل باز شود؟
من امیدوار هستم که با همکاری همه ما یک مشکل مهم کشور رفع و یک نیاز کشور تأمین و با مشورت جمعی و همگرایی، گرهگشایی شود. راهکار حقوقی هم ارائه شد و در صورت لزوم میتوان جرح و تعدیلهایی برای تأمین نقطه نظرات اعضای محترم مجمع کرد.
در شرایط جدید فکر میکنید با عدم تجدید نظر و تداوم قرار داشتن نام ایران در لیست سیاه چه تبعاتی همچنان پیش روی ایران خواهد بود؟
مراودات تجاری و مالیِ ما را بیش از حد محدود و هزینه مراودات را زیاد، رونق تجاری، ترویج کسب و کار، اشتغال و توسعه اقتصادی را متأثر خواهد ساخت.
الآن به لحاظ حقوقی تعیین تکلیف لوایح باقیمانده در مجمع تشخیص مصلحت نظام چه مسیری را میتواند طی کند؟ موضوع دوباره در مجمع باید بررسی شود یا نیازی به بررسی در این نهاد نیست؟
دو لایحه مربوط به مقابله با جرایم سازمان یافته فراملی و مقابله با تأمین مالی تروریسم قبلاً مسیر دولت، مجلس و شورای نگهبان را به طور کامل طی کردهاند. در مورد معاهده مقابله با جرایم سازمان یافته فراملی (پالرمو) با توجه به طی فرآیند مقرر در قانون اساسی، تنها یک هماهنگی لازم است و در مورد معاهده مقابله با تأمین مالی تروریسم باید مابقی فرآیند طی و مواردی از ایرادات شورای نگهبان که رفع نشده، در مجمع محترم مورد رسیدگی و تصمیمگیری واقع شود.
گفتوگو با جمال میرصادقی به بهانه 40 ساله شدن کتاب«ادبیات داستانی»
هرگز برای معروف شدن چیزی ننوشتهام
همراه با گفتارهایی از علی دهباشی، احمد آرام و کاوه فولادی نسب
مریم شهبازی
آنهایی که جمال میرصادقی را میشناسند، میدانند که مصداقی است برای این ضربالمثل قدیمی که «درخت هرچه بارش بیشتر میشود، سرش فروتر میآید». در وصف چراییاش هم بد نیست اشارهای به گفتهای از خودش شود؛ وقتی شنید که اغلب نویسندگان امروز با واسطه یا بیواسطه خودشان را شاگرد او میدانند آن را از سر لطف و مهربانی خواند و صمیمانه تأکید کرد تا به امروز هرچه نوشته برای رشد خود درونیاش بوده و هرگز به قصد مطرح شدن کاری نکرده است. نویسندهای که البته شخصیتی چندوجهی دارد؛ از یکسو جمال میرصادقی نویسندهای است که مجموعه داستانها و رمانهای بسیاری نوشته، از سوی دیگر یکی از پیشگامان تألیف آثار تئوری و آموزش داستاننویسی کشورمان است و در آخر هم مدرس داستاننویسی. معلمی که بیش از چهل سالی میشود که عصر هر چهارشنبه، در خانهاش میزبانی جمعی از علاقهمندان یادگیری داستاننویسی را برعهده دارد. میرصادقی بهرغم سالها فعالیت مستمر در بخشهای مختلف حوزه ادبیات، زندگی حرفه ایاش را مدیون چند نفر میداند؛ نخست مدیر مدرسهای که در آن تدریس میکرد و مشوق جدیاش در سالهای دانشجویی بود و بعد هم سیروس پرهام، آن هم بابت همراهیاش در آن دورانی که میرصادقی کارمند او در سازمان اسناد بود.
اما شاید اگر محمدرضا شفیعی کدکنی، دوست و یار دیرینهاش نبود، روزگار داستاننویسی معاصرمان به گونهای دیگر بود. به تشویق شفیعی کدکنی بوده که دست به تدریس دانشجویان رشته ادبیات در دانشگاه تهران میزند و نتیجهاش هم در قالب کتابی با عنوان «ادبیات داستانی» روانه کتابفروشیها میشود؛ کتابی که سرآغازی میشود برای انتشار دیگر آثار ارزشمندی که به همت جمال میرصادقی در اختیار همه علاقهمندان نویسندگی و از سویی دانشجویان ادبیات در شاخههای مختلف قرار گرفته؛ کتابهایی که برخی از آنها سالهاست به سرفصلهای دانشگاهی هم راه یافتهاند و اغراق نیست اگر بگوییم هر یک از آنها در حکم کارگاهی برای آموزش نویسندگی هستند. جمال میرصادقی از بازماندگان آن یارانی است که امروز از جمعشان تنها پرهام مانده و شفیعی کدکنی و البته هوشنگ ابتهاج (سایه). او نه فقط بابت عضویت در «کانون نویسندگان» و کمی بعدتر هم «شورای نویسندگان» با بسیاری از بزرگان شعر و ادبیات داستانیمان نشست و برخاست داشته؛ بلکه فرصت دیدار و تعامل با برخی را هم خارج از این دو تشکل پیدا کرده؛ بزرگانی که از جملهشان میتوان به بزرگ علوی اشاره کرد و البته احمدمحمود، محمد معین و پرویز ناتل خانلری که انتشار نخستین داستان کوتاه خود در مجله سخن را به لطف او میداند و... با وجود شرایط حاکم بر فضای ادبی و محفلهای روشنفکری آن سالها، هیچگاه گرفتار نگاههای حزبی و سیاسی نمیشود و حالا توصیهاش در هشتاد و هفت سالگی برای علاقهمندان نویسندگی این است که زمان خلق داستان و رمان خودشان باشند؛ آن هم به دور از کپیبرداری از دیگران یا گرفتاری به سفارشینویسی و نگاههای ایدئولوژیزده. گفتوگوی امروزمان با این مدرس داستاننویسی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات به بهانه چهل ساله شدن کتاب «ادبیات داستانی» او است؛ کتابی که همچنان یکی از آثار مهم پیشنهادی برای آنهایی به شمار میآید که خواهان قدم نهادن به این دنیای بیانتها هستند.
جمال میرصادقی در عرصه کتاب و برای علاقه مندان پیگیر ادبیات نامی شناخته شده است و نیاز چندانی به معرفیاش نیست. آن هم بواسطه بیش از نیم قرن کار مداوم و انتشار آثاری که سهم مهمی در ادبیات امروزمان دارد. دههها فعالیت این پیشکسوت ادبیات را میتوان از جنبههای مختلفی بررسی کرد و حتی برای شخصیت حرفهای اش وجوه مختلفی قائل شد، از جمال میرصادقی داستان نویس گرفته تا پژوهشگر و نویسنده تئوریها و آثار آموزشی و حتی استادی که بیش از چهل سالی است هر چهارشنبه میزبانی جمعی از علاقه مندان یادگیری داستاننویسی را به عهده دارد. برای صفحه ادبیات امروز به بهانه چهل ساله شدن کتاب «ادبیات داستانی» این نویسنده به سراغش رفتیم و احوال او را جویا شدیم.
چهل سال از نخستین چاپ «ادبیات داستانی»تان میگذرد؛ برای آنهایی که علاقهمند ورود به دنیای داستاننویسی هستند قدری از این کتاب بگویید! اصلاً چطور شد بعد از سالها نویسندگی سر از دنیای کتابهای نظری و آموزشی درآوردید؟
همانگونه که از عنوان این کتاب برمیآید پیرامون انواع آن چیزی شکل گرفته که به ادبیات داستانی مشهوراست؛ از ارائه تعریفهایی دقیق درباره قصه، رمانس، داستان کوتاه و رمان گرفته تا صحبت از مصداقهای آنها. ماجرای تألیف این کتاب به سالها قبل بازمی گردد؛ «ادبیات داستانی» یادگاری از آن روزگاری است که به پیشنهاد محمدرضا شفیعی کدکنی، دوست عزیز و دیرینهام مدتی به تدریس در دانشگاه تهران پرداختم. اواخر سال 57 بود، در یکی از دورهمیها شفیعی کدکنی گفت که برای تدریس من در دانشگاه صحبت کرده است. تا آن موقع کارم نویسندگی بود؛ گفتم: «من که نویسندهام! تدریس نکردهام.» شفیعی کدکنی هم گفت برو مطالعه کن. این شد که بعداز انقلاب تا زمان تعطیلی دانشگاهها یک سالی تدریس کردم، کتاب «ادبیات داستانی» حاصل همان دوران است. بعدتر هم کتاب «عناصر داستانی» را در تکمیل آن نوشتم.
از این روزها بگویید و این که محدودیتهای کرونا تا چه اندازه فعالیتهای شما را تحت تأثیر قرار داده است؟
مشغول کارهای مختلفی هستم؛ رمانها و مجموعه داستانهایی که برخی از آنها به پایان رسیدهاند و برخی دیگر هم باید بازبینی نهایی شوند. همچنان کارگاه داستان نویسیام نیز برقرار است، هرچند که بنا بر ضرورت شرایطی که کرونا سبب شده هر چهارشنبه فقط تعداد اندکی از آنان را میپذیرم و مابقی به شکل مجازی از کلاس استفاده میکنند. طی سالهای اخیر به سبب سن و سالم سختگیری بیشتری در قبول شاگردان جدید دارم و تنها آنهایی را میپذیرم که هم بدانم جدی هستند و نیمهراه کار را رها نمیکنند و هم اینکه از استعداد لازم هم برخوردار باشند.
این که برخورداری از استعداد را از شرطهای خود میدانید با اکتسابی بودن نویسندگی در تضاد نیست؟
با نگاههای مطلق موافق نیستم، اکتساب و استعداد ذاتی در کنار یکدیگر فرد علاقهمند را نویسندهای موفق میکنند. از میان علاقهمندانی که امکان بهرهمندی از آموزشهای لازم را دارند تنها آنهایی به چهرههایی شاخص تبدیل میشوند که هم ممارست دارند و هم از استعداد قابل قبولی برخوردار هستند که بهترین مصداق آن را میتوان سلینجر، خالق رمان مشهور «ناتور دشت» دانست. او از قلب همین کلاسها به جهان ادبیات معرفی شد و حتی جایگاهی شاخص از آن خود ساخت. اما همانطور که تأکید کردم شرایط سنی و جسمیام بهگونهای است که ناچار به حساسیتهای بیشتری در قبول افراد و علاقهمندان هستم. ازجمله اینکه جوان باشند تا فرصت لازم برای مطالعه و آزمونوخطا را پیدا کنند. هرچند که در این رابطه میتوان استثناهایی قائل شد؛ همین حالا در دورههای داستاننویسی خود
مهلقا نوایی، خانم 60 سالهای، برخوردار از استعداد فوقالعادهای حضور دارد که کارهای خوبی مینویسد. اتفاقاً موفق به انتشار یکی-دو کتاب هم شده است.
باوجود این چرا نویسندگان ما در عرصه جهانی به غیر از چند مورد مطرح نشدهاند، آن هم وقتی که بر جنبه اکتسابی بودن نویسندگی اصرار دارید؟
با این که بر ضرورت بهرهمندی از استعداد اصرار دارم اما به هیچ وجه نویسندگی را موهبتی الهی نمیدانم! همه انسانها با بهرهمندی از قدرت خلاقه متولد میشوند هرچند که برخی از آنها استعداد بیشتری در این زمینه دارند، اما درباره این که چرا ما به اندازه دیگران چهرههای جهانی نداریم برآمده از کمکاری و بیاعتنایی مسئولانمان است. همین امریکای لاتین را ببینید! چرا تعداد نویسندگان شاخص ما در مقایسه با آنان اینقدر کم است؟ مگر انسانها با یکدیگر فرق دارند؟ نه! فقط بحث این است که کشورهایی که سهم بسزایی از ادبیات داستانی جهان را از آن خود کردهاند اهمیت بسیاری برای آموزش قائل هستند. در کشور هشتاد میلیون نفری طبیعی است که حدود دو میلیون نفر برخوردار از استعدادی بیش از دیگران باشند؛ خب تا وقتی آموزشی در کار نباشد چطور میتوان آنان را کشف کرد؟ این مهمترین تفاوت ما با کشورهای دیگر در بحث ادبیات داستانی است. آنوقت اینجا هنوز بحث بر سر این است که کارگاههای داستاننویسی اثرگذار هستند یا نه!
به دورههای آموزشی خودتان بازگردیم؛ در میان شاگردانتان به استعدادهایی که بتوان بهواسطهشان به آینده ادبیات داستانیمان امیدوار شد برخوردهاید؟
بله، از بهترین مصداقهای آنها هم میتوان به منیرو روانیپور و فریبا وفی اشاره کرد که حالا هر یک از آنان از زمره نویسندگان بسیار موفق هستند. از میان مردان هم کاوه فولادی نسب نویسنده خوبی شده و حالا خودش تدریس هم میکند. از میان شاگردان زمان فعلی ام، انسیه ملکان هم چند اثر خوب نوشته که منتشر شدهاند، دو مجموعه داستان و یک رمان. حالا هم مشغول نوشتن رمانی طولانی است؛ اگر نیمهراه کار را رها نکند به آیندهاش امیدوار هستم.
چه توصیهای برای افراد و علاقهمندانی دارید که خواهان ورود جدی به این عرصه هستند؟
قبل از هرکاری باید بدانند که نویسندگی کار دشواری است. مطالعه بسیار و ممارست طلب میکند، اما مهمترین نکتهای که حتی نویسندگان جوان هم ضرورت دارد به آن توجه کنند این است که اثری ماندگار میشود که از درون خالق خود متولد شود. نه اینکه تقلیدی ناقص از کار دیگران یا سفارش فلان سازمان باشد. طی یکصد سال اخیر تنها افرادی ماندگار شدند که با خود واقعی شان دست به خلق اثر زدند وگرنه آنهایی که شبیه حرف اینوآن را به اسم اثری از خودشان منتشر کردند بسرعت فراموش شدند. آثار ایدئولوژی زده و تبلیغی هم حذف میشوند و داستانها و رمانهایی که بر مبنای اخلاق و ویژگیهای انسانی و البته منطبق بر اصول داستاننویسی خلق شوند باقی می مانند.
استاد میرصادقی شما میان اهالی کتاب شخصیتی چندوجهی دارید؛ از یکسو نویسنده رمان و داستان کوتاه و از سوی دیگری چهرهای شاخص درزمینه آموزش داستاننویسی. هر چند که آثار تحقیقیتان را هم باید به اینها اضافه کرد. خودتان جمال میرصادقی را بیشتر داستاننویس میدانید یا پژوهشگر و مدرس ادبیات داستانی؟
شاید برخی من را بیشتر به آثار آموزشیام درزمینه نویسندگی بشناسند یا حتی کلاسهای داستاننویسیام. بااینحال من خودم را بیش از همه نویسنده میدانم؛ اگر رمان و داستان کوتاه ننوشته بودم که این کتابهای تئوریک شکل نمیگرفتند! بنابراین اگر سالها کار حرفهای خود را به درختی تشبیه کنم؛ ریشه و تنه اصلی این درخت داستاننویسی است و این کتابهای تئوری میوه و شاخههای آن به شمار میآیند.
بااینحال تعداد بسیاری از نویسندگان امروز، باواسطه یا بیواسطه خودشان را شاگرد شما میدانند!
اجازه بدهید حقیقتی را صمیمانه با شما درمیان بگذارم؛ هیچگاه طی این دهههایی که از ورودم به عرصه کتاب و ادبیات میگذرد برای مطرحشدن کاری نکردهام. من هم مانند دیگر آدمها کموکاستیهایی داشته و دارم؛ کار در این حوزه در درجه نخست کمک کرد که شخصیت و من درونیام رشد پیدا کند. مهمترین خشنودیام این است که خودم را ساختهام؛ حالا دراین بین برخی هم از آثاری که نوشتهام بهرهمند شدهاند که البته این باعث خوشحالیام است و از ابراز لطفهای آنان تشکر میکنم.
در آخر از این بگویید بزودی شاهد انتشار کتابی از شما خواهیم بود؟
چند رمان و اثر پژوهشی آماده نشر دارم؛ هرچند که سختگیریها در راه ممیزی کتاب همچنان سد راه فعالان عرصه کتاب است؛ حالا بدعهدی برخی ناشران که تلخی مشکلات را بیشتر هم میکند؛ آنقدر که دیگر علاقهای بههمکاری با برخی از آنها که از قضا قدیمی و مشهور هستند هم ندارم.
بسیاری از نویسندگان مشهور امروز
شاگردان دیروز او هستند
علی دهباشی
نویسنده و سردبیر مجله بخارا
جمال میرصادقی متعلق به نسل دوم داستان نویسان ایرانی بعداز جمالزاده است؛ آنچه درباره ایشان حائز اهمیت است جدی گرفتن نویسندگی، آنهم بهطور خاص در عرصه داستان، رمان و مسائل داستاننویسی است. جمال میرصادقی این کارها را به بهترین شکل و بهدرستی انجام داد. از همین رو آثار میرصادقی به بیش از هفده زبان خارجی ترجمه و منتشرشدهاند. اما وجه ممتاز دیگر جمال میرصادقی که از میان نویسندگان ما تنها رضا براهنی چنین خصوصیتی داشته پرداختن به مسائل تئوریک داستان و رمان است. تنها دو نویسنده کشورمان در این زمینه کارکردهاند یکی براهنی با کتاب «قصهنویسی»اش و دیگری میرصادقی با نگارش چندین مجلد کتاب ارزشمند. او در اقدامی ستایش برانگیز به نقد یکبهیک داستانهای برجسته زبان فارسی پرداخته و علاوه بر این ، درباب اصول و تکنیک داستاننویسی در رمان و داستان کوتاه هم نوشته است. کار دیگر او ترجمه چندین کتاب درباره اصول رمان و نقد ادبی از زبان انگلیسی است که بهنظر من دریچهای پیش چشم نویسندگان جوانمان گشود که از جهت ارتقای سطح دانش داستان نویسان بسیار مهم است. در چهل سال اخیر استاد بهشکل هفتگی کلاسهای داستاننویسی برگزار کرده که بسیاری از نویسندگان مشهور امروز، جوانانی هستند که از میان این کلاسها نوشتن را آموختند و در عرصه ادبیات شخصیتی مستقل پیدا کردند. حلقه افرادی که در کلاسهای ایشان اصول داستاننویسی را آموختند کم نیستند حالا بماند که علاقهمندان بسیاری هم از روی آثار داستانی و آموزشی جمال میرصادقی نوشتن را فراگرفتند. بیش از نیمقرن تداوم نوشتن و البته خوب نوشتن کاری است که سعادت آن نصیب کمتر نویسندهای میشود. بااینحال متأسفانه طی سالهای اخیر قدر او شناخته نشد اگرچه آثارش همچنان مورد اقبال هستند.
او معلمی را زندگی میکند
کاوه فولادی نسب
نویسنده، مترجم و مدرس داستاننویسی
چندین سال پیش که علی دهباشی یکی از شبهای بخارا را به استاد جمال میرصادقی اختصاص داد من هم افتخار پیدا کردم در حضور ایشان و دیگر بزرگان حرف بزنم و البته فرصتی برای قدردانی از استادم پیدا کنم. همانطور که آن شب هم گفتم به عقیده من میرصادقی دستکم سه زیست یا به عبارتی یک زندگی سهگانه دارد. انگار که در وجودش همزمان چند نفر مشغول فعالیت هستند؛ یکی از آنها جمال میرصادقی داستاننویس، دومی جمال میرصادقی پژوهشگر و سومی هم جمال میرصادقی مدرس داستاننویسی است که هر یک از این سه نفر خدمات بی شمار و ارزشمندی برای ادبیات داستانیمان داشتهاند. او در جایگاه داستاننویس کسی است که آثاری همچون «درازنای شب»، «این شکستهها» و «اضطراب ابراهیم» را نوشته است. تجربههای او در عرصه داستان کوتاه هم آنقدر ارزشمند است که تلفیقی از فرمهای مختلف و دیدگاههای جذاب در کنار یکدیگر به شمار میآیند. اما میرصادقی پژوهشگر کسی است که تعدادی از مهمترین متون نظری ادبیات داستانی ما در حوزه فن و تکنیک را خلق کرده، نوشته و در این زمینه از جمله پیشگامان هم بوده است. جمال میرصادقی پژوهشگر به گمانم یکی از مهمترین افرادی است که طی یکصد سال اخیر، ادبیات داستانی کشورمان به خود دیده است. سال 1400 ادبیات مدرن داستانی ایران یکصد ساله میشود و طی این یک قرن ما افرادی همچون جمال میرصادقی را که پژوهشهای آنان مبتنی بر فن و تکنیک بوده باشد ، بسیار کم داشتهایم. او جزو پیشگامان این مسیر در ادبیات داستانیمان است و بهطور قطع تأثیر دیرپایی هم بهجای گذاشته است، اما درنهایت میرصادقی مدرس داستاننویسی برای من یک معلم بسیار بزرگ، شریف و مهربان است. افتخار این را دارم که بگویم از سال هشتاد تا هشتادوهفت شاگردی ایشان را کردم، هنوز آن سالها را بهخاطر دارم. حضور در این کارگاهها تنها برنامه آن سالهای زندگیام بود که تحت هیچ شرایطی حاضر به تعطیلی اش نبودم، حتی در دوره سربازی و آن دورانی که روی پایاننامه فوقلیسانسم کار میکردم هم حتی یک جلسهاش را رها نکردم. یکی از جلسات قرار بود بعد از اتمام کلاس بمانم و بابت مسألهای با استاد صحبت کنم، کلاس که تمام شد ایشان به من گفت:«کاوه جان اگر میشود امروز برو، صحبتمان بماند برای بعد من خیلی خستهام.» جملهای که به کار برد این بود که: «وقتی این کارگاه تمام میشود تنها تفالهام برجای میماند آنقدر که خسته میشوم.» اوایل دهه هشتاد تازه قدم به هفتاد سالگی گذاشته بود ولی بهرغم سن و سالی که داشت بیآنکه خم به ابرو بیاورد داشتههای خود را عاشقانه و معلم وار با ما شریک میشد. بیاغراق معلمها در جهان دودستهاند، برخی که معلمی شغل آنان است و عدهای که معلم بودن زندگیشان است؛ جمال میرصادقی معلم بودن را زندگی میکند و ذاتاً معلم است. گاهی فکر میکنم مهمترین چیزی که از ایشان یاد گرفتهام که حالا میتوانم به شاگردان خودم هم آموزش بدهم حتی فراتر از داستاننویسی است؛ او به ما محکم بودن در برابر سختیها و برقرار ماندن در برابر همه نامهربانیهای روزگار را هم یاد داد.
هر کتاب او کلاسی ارزشمند است
احمد آرام
نویسنده و مدرس داستاننویسی
آشناییام با جمال میرصادقی به سالها قبل بازمیگردد، البته دورادور و از طریق نوشتههایش او را میشناختم. در آن دوران میرصادقی ازجمله نویسندگانی بهشمار میآمد که جوانان او را ستایش میکردند. از همان ابتدا خیلی درست مینوشت، چه از جهت فضاسازی و شخصیتپردازی و چه بابت باقی ملزومات داستاننویسی. شاید بتوان گفت مطالعه هر رمان یا مجموعه داستان استاد برای ما مملو از آموزههای مختلف داستاننویسی و در حکم یک کلاس بود؛ از همین رو استقبال بسیار خوبی از کتابهای او میشد. خود من توصیهام به علاقهمندانی که در دورههای داستاننویسی شرکت میکنند این است که حتماً آثار استاد میرصادقی را بخوانند. اما در زمینه آموزش بخشهای مختلف ادبیات داستانی هم آثار متعدد و ارزشمندی از ایشان در دسترس علاقهمندان قرارگرفته است. بخش قابلتوجهی از این کتابها در سالهایی روانه کتابفروشیها شد که آثار تئوری چندانی برای آموزش داستاننویسی در دسترسمان نبود. تنها چند کتاب ترجمهشده درباره نظریههای ادبی در بازار بودند که تازه اغلب همان چند عنوان هم خیلی دشوار بودند. در همان شرایط اما به همت جمال میرصادقی کتابهایی همچون «ادبیات داستانی» و «عناصر داستانی» منتشر شدند که اینها نویسندگی را با ذکر نکاتی بسیار از صفر آموزش میدادند. افزون بر این کتابها خودش نیز چهار دههای میشود که کارگاههایی برای آموزش داستاننویسی برپا میکند. البته من موفق به حضور در کلاسهای استاد که همچنان هم برقرار هستند نشدم اما از دوستانی که ساکن تهران هستند شنیده بودم که تنها فارغالتحصیلان کلاسهای استاد میرصادقی هستند که نویسندگانی مجرب میشوند و حرفی برای گفتن دارند.
آنهایی که جمال میرصادقی را میشناسند، میدانند که مصداقی است برای این ضربالمثل قدیمی که «درخت هرچه بارش بیشتر میشود، سرش فروتر میآید». در وصف چراییاش هم بد نیست اشارهای به گفتهای از خودش شود؛ وقتی شنید که اغلب نویسندگان امروز با واسطه یا بیواسطه خودشان را شاگرد او میدانند آن را از سر لطف و مهربانی خواند و صمیمانه تأکید کرد تا به امروز هرچه نوشته برای رشد خود درونیاش بوده و هرگز به قصد مطرح شدن کاری نکرده است. نویسندهای که البته شخصیتی چندوجهی دارد؛ از یکسو جمال میرصادقی نویسندهای است که مجموعه داستانها و رمانهای بسیاری نوشته، از سوی دیگر یکی از پیشگامان تألیف آثار تئوری و آموزش داستاننویسی کشورمان است و در آخر هم مدرس داستاننویسی. معلمی که بیش از چهل سالی میشود که عصر هر چهارشنبه، در خانهاش میزبانی جمعی از علاقهمندان یادگیری داستاننویسی را برعهده دارد. میرصادقی بهرغم سالها فعالیت مستمر در بخشهای مختلف حوزه ادبیات، زندگی حرفه ایاش را مدیون چند نفر میداند؛ نخست مدیر مدرسهای که در آن تدریس میکرد و مشوق جدیاش در سالهای دانشجویی بود و بعد هم سیروس پرهام، آن هم بابت همراهیاش در آن دورانی که میرصادقی کارمند او در سازمان اسناد بود.
اما شاید اگر محمدرضا شفیعی کدکنی، دوست و یار دیرینهاش نبود، روزگار داستاننویسی معاصرمان به گونهای دیگر بود. به تشویق شفیعی کدکنی بوده که دست به تدریس دانشجویان رشته ادبیات در دانشگاه تهران میزند و نتیجهاش هم در قالب کتابی با عنوان «ادبیات داستانی» روانه کتابفروشیها میشود؛ کتابی که سرآغازی میشود برای انتشار دیگر آثار ارزشمندی که به همت جمال میرصادقی در اختیار همه علاقهمندان نویسندگی و از سویی دانشجویان ادبیات در شاخههای مختلف قرار گرفته؛ کتابهایی که برخی از آنها سالهاست به سرفصلهای دانشگاهی هم راه یافتهاند و اغراق نیست اگر بگوییم هر یک از آنها در حکم کارگاهی برای آموزش نویسندگی هستند. جمال میرصادقی از بازماندگان آن یارانی است که امروز از جمعشان تنها پرهام مانده و شفیعی کدکنی و البته هوشنگ ابتهاج (سایه). او نه فقط بابت عضویت در «کانون نویسندگان» و کمی بعدتر هم «شورای نویسندگان» با بسیاری از بزرگان شعر و ادبیات داستانیمان نشست و برخاست داشته؛ بلکه فرصت دیدار و تعامل با برخی را هم خارج از این دو تشکل پیدا کرده؛ بزرگانی که از جملهشان میتوان به بزرگ علوی اشاره کرد و البته احمدمحمود، محمد معین و پرویز ناتل خانلری که انتشار نخستین داستان کوتاه خود در مجله سخن را به لطف او میداند و... با وجود شرایط حاکم بر فضای ادبی و محفلهای روشنفکری آن سالها، هیچگاه گرفتار نگاههای حزبی و سیاسی نمیشود و حالا توصیهاش در هشتاد و هفت سالگی برای علاقهمندان نویسندگی این است که زمان خلق داستان و رمان خودشان باشند؛ آن هم به دور از کپیبرداری از دیگران یا گرفتاری به سفارشینویسی و نگاههای ایدئولوژیزده. گفتوگوی امروزمان با این مدرس داستاننویسی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات به بهانه چهل ساله شدن کتاب «ادبیات داستانی» او است؛ کتابی که همچنان یکی از آثار مهم پیشنهادی برای آنهایی به شمار میآید که خواهان قدم نهادن به این دنیای بیانتها هستند.
جمال میرصادقی در عرصه کتاب و برای علاقه مندان پیگیر ادبیات نامی شناخته شده است و نیاز چندانی به معرفیاش نیست. آن هم بواسطه بیش از نیم قرن کار مداوم و انتشار آثاری که سهم مهمی در ادبیات امروزمان دارد. دههها فعالیت این پیشکسوت ادبیات را میتوان از جنبههای مختلفی بررسی کرد و حتی برای شخصیت حرفهای اش وجوه مختلفی قائل شد، از جمال میرصادقی داستان نویس گرفته تا پژوهشگر و نویسنده تئوریها و آثار آموزشی و حتی استادی که بیش از چهل سالی است هر چهارشنبه میزبانی جمعی از علاقه مندان یادگیری داستاننویسی را به عهده دارد. برای صفحه ادبیات امروز به بهانه چهل ساله شدن کتاب «ادبیات داستانی» این نویسنده به سراغش رفتیم و احوال او را جویا شدیم.
چهل سال از نخستین چاپ «ادبیات داستانی»تان میگذرد؛ برای آنهایی که علاقهمند ورود به دنیای داستاننویسی هستند قدری از این کتاب بگویید! اصلاً چطور شد بعد از سالها نویسندگی سر از دنیای کتابهای نظری و آموزشی درآوردید؟
همانگونه که از عنوان این کتاب برمیآید پیرامون انواع آن چیزی شکل گرفته که به ادبیات داستانی مشهوراست؛ از ارائه تعریفهایی دقیق درباره قصه، رمانس، داستان کوتاه و رمان گرفته تا صحبت از مصداقهای آنها. ماجرای تألیف این کتاب به سالها قبل بازمی گردد؛ «ادبیات داستانی» یادگاری از آن روزگاری است که به پیشنهاد محمدرضا شفیعی کدکنی، دوست عزیز و دیرینهام مدتی به تدریس در دانشگاه تهران پرداختم. اواخر سال 57 بود، در یکی از دورهمیها شفیعی کدکنی گفت که برای تدریس من در دانشگاه صحبت کرده است. تا آن موقع کارم نویسندگی بود؛ گفتم: «من که نویسندهام! تدریس نکردهام.» شفیعی کدکنی هم گفت برو مطالعه کن. این شد که بعداز انقلاب تا زمان تعطیلی دانشگاهها یک سالی تدریس کردم، کتاب «ادبیات داستانی» حاصل همان دوران است. بعدتر هم کتاب «عناصر داستانی» را در تکمیل آن نوشتم.
از این روزها بگویید و این که محدودیتهای کرونا تا چه اندازه فعالیتهای شما را تحت تأثیر قرار داده است؟
مشغول کارهای مختلفی هستم؛ رمانها و مجموعه داستانهایی که برخی از آنها به پایان رسیدهاند و برخی دیگر هم باید بازبینی نهایی شوند. همچنان کارگاه داستان نویسیام نیز برقرار است، هرچند که بنا بر ضرورت شرایطی که کرونا سبب شده هر چهارشنبه فقط تعداد اندکی از آنان را میپذیرم و مابقی به شکل مجازی از کلاس استفاده میکنند. طی سالهای اخیر به سبب سن و سالم سختگیری بیشتری در قبول شاگردان جدید دارم و تنها آنهایی را میپذیرم که هم بدانم جدی هستند و نیمهراه کار را رها نمیکنند و هم اینکه از استعداد لازم هم برخوردار باشند.
این که برخورداری از استعداد را از شرطهای خود میدانید با اکتسابی بودن نویسندگی در تضاد نیست؟
با نگاههای مطلق موافق نیستم، اکتساب و استعداد ذاتی در کنار یکدیگر فرد علاقهمند را نویسندهای موفق میکنند. از میان علاقهمندانی که امکان بهرهمندی از آموزشهای لازم را دارند تنها آنهایی به چهرههایی شاخص تبدیل میشوند که هم ممارست دارند و هم از استعداد قابل قبولی برخوردار هستند که بهترین مصداق آن را میتوان سلینجر، خالق رمان مشهور «ناتور دشت» دانست. او از قلب همین کلاسها به جهان ادبیات معرفی شد و حتی جایگاهی شاخص از آن خود ساخت. اما همانطور که تأکید کردم شرایط سنی و جسمیام بهگونهای است که ناچار به حساسیتهای بیشتری در قبول افراد و علاقهمندان هستم. ازجمله اینکه جوان باشند تا فرصت لازم برای مطالعه و آزمونوخطا را پیدا کنند. هرچند که در این رابطه میتوان استثناهایی قائل شد؛ همین حالا در دورههای داستاننویسی خود
مهلقا نوایی، خانم 60 سالهای، برخوردار از استعداد فوقالعادهای حضور دارد که کارهای خوبی مینویسد. اتفاقاً موفق به انتشار یکی-دو کتاب هم شده است.
باوجود این چرا نویسندگان ما در عرصه جهانی به غیر از چند مورد مطرح نشدهاند، آن هم وقتی که بر جنبه اکتسابی بودن نویسندگی اصرار دارید؟
با این که بر ضرورت بهرهمندی از استعداد اصرار دارم اما به هیچ وجه نویسندگی را موهبتی الهی نمیدانم! همه انسانها با بهرهمندی از قدرت خلاقه متولد میشوند هرچند که برخی از آنها استعداد بیشتری در این زمینه دارند، اما درباره این که چرا ما به اندازه دیگران چهرههای جهانی نداریم برآمده از کمکاری و بیاعتنایی مسئولانمان است. همین امریکای لاتین را ببینید! چرا تعداد نویسندگان شاخص ما در مقایسه با آنان اینقدر کم است؟ مگر انسانها با یکدیگر فرق دارند؟ نه! فقط بحث این است که کشورهایی که سهم بسزایی از ادبیات داستانی جهان را از آن خود کردهاند اهمیت بسیاری برای آموزش قائل هستند. در کشور هشتاد میلیون نفری طبیعی است که حدود دو میلیون نفر برخوردار از استعدادی بیش از دیگران باشند؛ خب تا وقتی آموزشی در کار نباشد چطور میتوان آنان را کشف کرد؟ این مهمترین تفاوت ما با کشورهای دیگر در بحث ادبیات داستانی است. آنوقت اینجا هنوز بحث بر سر این است که کارگاههای داستاننویسی اثرگذار هستند یا نه!
به دورههای آموزشی خودتان بازگردیم؛ در میان شاگردانتان به استعدادهایی که بتوان بهواسطهشان به آینده ادبیات داستانیمان امیدوار شد برخوردهاید؟
بله، از بهترین مصداقهای آنها هم میتوان به منیرو روانیپور و فریبا وفی اشاره کرد که حالا هر یک از آنان از زمره نویسندگان بسیار موفق هستند. از میان مردان هم کاوه فولادی نسب نویسنده خوبی شده و حالا خودش تدریس هم میکند. از میان شاگردان زمان فعلی ام، انسیه ملکان هم چند اثر خوب نوشته که منتشر شدهاند، دو مجموعه داستان و یک رمان. حالا هم مشغول نوشتن رمانی طولانی است؛ اگر نیمهراه کار را رها نکند به آیندهاش امیدوار هستم.
چه توصیهای برای افراد و علاقهمندانی دارید که خواهان ورود جدی به این عرصه هستند؟
قبل از هرکاری باید بدانند که نویسندگی کار دشواری است. مطالعه بسیار و ممارست طلب میکند، اما مهمترین نکتهای که حتی نویسندگان جوان هم ضرورت دارد به آن توجه کنند این است که اثری ماندگار میشود که از درون خالق خود متولد شود. نه اینکه تقلیدی ناقص از کار دیگران یا سفارش فلان سازمان باشد. طی یکصد سال اخیر تنها افرادی ماندگار شدند که با خود واقعی شان دست به خلق اثر زدند وگرنه آنهایی که شبیه حرف اینوآن را به اسم اثری از خودشان منتشر کردند بسرعت فراموش شدند. آثار ایدئولوژی زده و تبلیغی هم حذف میشوند و داستانها و رمانهایی که بر مبنای اخلاق و ویژگیهای انسانی و البته منطبق بر اصول داستاننویسی خلق شوند باقی می مانند.
استاد میرصادقی شما میان اهالی کتاب شخصیتی چندوجهی دارید؛ از یکسو نویسنده رمان و داستان کوتاه و از سوی دیگری چهرهای شاخص درزمینه آموزش داستاننویسی. هر چند که آثار تحقیقیتان را هم باید به اینها اضافه کرد. خودتان جمال میرصادقی را بیشتر داستاننویس میدانید یا پژوهشگر و مدرس ادبیات داستانی؟
شاید برخی من را بیشتر به آثار آموزشیام درزمینه نویسندگی بشناسند یا حتی کلاسهای داستاننویسیام. بااینحال من خودم را بیش از همه نویسنده میدانم؛ اگر رمان و داستان کوتاه ننوشته بودم که این کتابهای تئوریک شکل نمیگرفتند! بنابراین اگر سالها کار حرفهای خود را به درختی تشبیه کنم؛ ریشه و تنه اصلی این درخت داستاننویسی است و این کتابهای تئوری میوه و شاخههای آن به شمار میآیند.
بااینحال تعداد بسیاری از نویسندگان امروز، باواسطه یا بیواسطه خودشان را شاگرد شما میدانند!
اجازه بدهید حقیقتی را صمیمانه با شما درمیان بگذارم؛ هیچگاه طی این دهههایی که از ورودم به عرصه کتاب و ادبیات میگذرد برای مطرحشدن کاری نکردهام. من هم مانند دیگر آدمها کموکاستیهایی داشته و دارم؛ کار در این حوزه در درجه نخست کمک کرد که شخصیت و من درونیام رشد پیدا کند. مهمترین خشنودیام این است که خودم را ساختهام؛ حالا دراین بین برخی هم از آثاری که نوشتهام بهرهمند شدهاند که البته این باعث خوشحالیام است و از ابراز لطفهای آنان تشکر میکنم.
در آخر از این بگویید بزودی شاهد انتشار کتابی از شما خواهیم بود؟
چند رمان و اثر پژوهشی آماده نشر دارم؛ هرچند که سختگیریها در راه ممیزی کتاب همچنان سد راه فعالان عرصه کتاب است؛ حالا بدعهدی برخی ناشران که تلخی مشکلات را بیشتر هم میکند؛ آنقدر که دیگر علاقهای بههمکاری با برخی از آنها که از قضا قدیمی و مشهور هستند هم ندارم.
بسیاری از نویسندگان مشهور امروز
شاگردان دیروز او هستند
علی دهباشی
نویسنده و سردبیر مجله بخارا
جمال میرصادقی متعلق به نسل دوم داستان نویسان ایرانی بعداز جمالزاده است؛ آنچه درباره ایشان حائز اهمیت است جدی گرفتن نویسندگی، آنهم بهطور خاص در عرصه داستان، رمان و مسائل داستاننویسی است. جمال میرصادقی این کارها را به بهترین شکل و بهدرستی انجام داد. از همین رو آثار میرصادقی به بیش از هفده زبان خارجی ترجمه و منتشرشدهاند. اما وجه ممتاز دیگر جمال میرصادقی که از میان نویسندگان ما تنها رضا براهنی چنین خصوصیتی داشته پرداختن به مسائل تئوریک داستان و رمان است. تنها دو نویسنده کشورمان در این زمینه کارکردهاند یکی براهنی با کتاب «قصهنویسی»اش و دیگری میرصادقی با نگارش چندین مجلد کتاب ارزشمند. او در اقدامی ستایش برانگیز به نقد یکبهیک داستانهای برجسته زبان فارسی پرداخته و علاوه بر این ، درباب اصول و تکنیک داستاننویسی در رمان و داستان کوتاه هم نوشته است. کار دیگر او ترجمه چندین کتاب درباره اصول رمان و نقد ادبی از زبان انگلیسی است که بهنظر من دریچهای پیش چشم نویسندگان جوانمان گشود که از جهت ارتقای سطح دانش داستان نویسان بسیار مهم است. در چهل سال اخیر استاد بهشکل هفتگی کلاسهای داستاننویسی برگزار کرده که بسیاری از نویسندگان مشهور امروز، جوانانی هستند که از میان این کلاسها نوشتن را آموختند و در عرصه ادبیات شخصیتی مستقل پیدا کردند. حلقه افرادی که در کلاسهای ایشان اصول داستاننویسی را آموختند کم نیستند حالا بماند که علاقهمندان بسیاری هم از روی آثار داستانی و آموزشی جمال میرصادقی نوشتن را فراگرفتند. بیش از نیمقرن تداوم نوشتن و البته خوب نوشتن کاری است که سعادت آن نصیب کمتر نویسندهای میشود. بااینحال متأسفانه طی سالهای اخیر قدر او شناخته نشد اگرچه آثارش همچنان مورد اقبال هستند.
او معلمی را زندگی میکند
کاوه فولادی نسب
نویسنده، مترجم و مدرس داستاننویسی
چندین سال پیش که علی دهباشی یکی از شبهای بخارا را به استاد جمال میرصادقی اختصاص داد من هم افتخار پیدا کردم در حضور ایشان و دیگر بزرگان حرف بزنم و البته فرصتی برای قدردانی از استادم پیدا کنم. همانطور که آن شب هم گفتم به عقیده من میرصادقی دستکم سه زیست یا به عبارتی یک زندگی سهگانه دارد. انگار که در وجودش همزمان چند نفر مشغول فعالیت هستند؛ یکی از آنها جمال میرصادقی داستاننویس، دومی جمال میرصادقی پژوهشگر و سومی هم جمال میرصادقی مدرس داستاننویسی است که هر یک از این سه نفر خدمات بی شمار و ارزشمندی برای ادبیات داستانیمان داشتهاند. او در جایگاه داستاننویس کسی است که آثاری همچون «درازنای شب»، «این شکستهها» و «اضطراب ابراهیم» را نوشته است. تجربههای او در عرصه داستان کوتاه هم آنقدر ارزشمند است که تلفیقی از فرمهای مختلف و دیدگاههای جذاب در کنار یکدیگر به شمار میآیند. اما میرصادقی پژوهشگر کسی است که تعدادی از مهمترین متون نظری ادبیات داستانی ما در حوزه فن و تکنیک را خلق کرده، نوشته و در این زمینه از جمله پیشگامان هم بوده است. جمال میرصادقی پژوهشگر به گمانم یکی از مهمترین افرادی است که طی یکصد سال اخیر، ادبیات داستانی کشورمان به خود دیده است. سال 1400 ادبیات مدرن داستانی ایران یکصد ساله میشود و طی این یک قرن ما افرادی همچون جمال میرصادقی را که پژوهشهای آنان مبتنی بر فن و تکنیک بوده باشد ، بسیار کم داشتهایم. او جزو پیشگامان این مسیر در ادبیات داستانیمان است و بهطور قطع تأثیر دیرپایی هم بهجای گذاشته است، اما درنهایت میرصادقی مدرس داستاننویسی برای من یک معلم بسیار بزرگ، شریف و مهربان است. افتخار این را دارم که بگویم از سال هشتاد تا هشتادوهفت شاگردی ایشان را کردم، هنوز آن سالها را بهخاطر دارم. حضور در این کارگاهها تنها برنامه آن سالهای زندگیام بود که تحت هیچ شرایطی حاضر به تعطیلی اش نبودم، حتی در دوره سربازی و آن دورانی که روی پایاننامه فوقلیسانسم کار میکردم هم حتی یک جلسهاش را رها نکردم. یکی از جلسات قرار بود بعد از اتمام کلاس بمانم و بابت مسألهای با استاد صحبت کنم، کلاس که تمام شد ایشان به من گفت:«کاوه جان اگر میشود امروز برو، صحبتمان بماند برای بعد من خیلی خستهام.» جملهای که به کار برد این بود که: «وقتی این کارگاه تمام میشود تنها تفالهام برجای میماند آنقدر که خسته میشوم.» اوایل دهه هشتاد تازه قدم به هفتاد سالگی گذاشته بود ولی بهرغم سن و سالی که داشت بیآنکه خم به ابرو بیاورد داشتههای خود را عاشقانه و معلم وار با ما شریک میشد. بیاغراق معلمها در جهان دودستهاند، برخی که معلمی شغل آنان است و عدهای که معلم بودن زندگیشان است؛ جمال میرصادقی معلم بودن را زندگی میکند و ذاتاً معلم است. گاهی فکر میکنم مهمترین چیزی که از ایشان یاد گرفتهام که حالا میتوانم به شاگردان خودم هم آموزش بدهم حتی فراتر از داستاننویسی است؛ او به ما محکم بودن در برابر سختیها و برقرار ماندن در برابر همه نامهربانیهای روزگار را هم یاد داد.
هر کتاب او کلاسی ارزشمند است
احمد آرام
نویسنده و مدرس داستاننویسی
آشناییام با جمال میرصادقی به سالها قبل بازمیگردد، البته دورادور و از طریق نوشتههایش او را میشناختم. در آن دوران میرصادقی ازجمله نویسندگانی بهشمار میآمد که جوانان او را ستایش میکردند. از همان ابتدا خیلی درست مینوشت، چه از جهت فضاسازی و شخصیتپردازی و چه بابت باقی ملزومات داستاننویسی. شاید بتوان گفت مطالعه هر رمان یا مجموعه داستان استاد برای ما مملو از آموزههای مختلف داستاننویسی و در حکم یک کلاس بود؛ از همین رو استقبال بسیار خوبی از کتابهای او میشد. خود من توصیهام به علاقهمندانی که در دورههای داستاننویسی شرکت میکنند این است که حتماً آثار استاد میرصادقی را بخوانند. اما در زمینه آموزش بخشهای مختلف ادبیات داستانی هم آثار متعدد و ارزشمندی از ایشان در دسترس علاقهمندان قرارگرفته است. بخش قابلتوجهی از این کتابها در سالهایی روانه کتابفروشیها شد که آثار تئوری چندانی برای آموزش داستاننویسی در دسترسمان نبود. تنها چند کتاب ترجمهشده درباره نظریههای ادبی در بازار بودند که تازه اغلب همان چند عنوان هم خیلی دشوار بودند. در همان شرایط اما به همت جمال میرصادقی کتابهایی همچون «ادبیات داستانی» و «عناصر داستانی» منتشر شدند که اینها نویسندگی را با ذکر نکاتی بسیار از صفر آموزش میدادند. افزون بر این کتابها خودش نیز چهار دههای میشود که کارگاههایی برای آموزش داستاننویسی برپا میکند. البته من موفق به حضور در کلاسهای استاد که همچنان هم برقرار هستند نشدم اما از دوستانی که ساکن تهران هستند شنیده بودم که تنها فارغالتحصیلان کلاسهای استاد میرصادقی هستند که نویسندگانی مجرب میشوند و حرفی برای گفتن دارند.
سناریوهای فروش نفت در 1400
وزیر نفت میگوید هزینهها در لایحه بودجه ۱۴۰۰ نسبت به مقدار تحقق درآمدهای نفتی تعیین شده است. بیژن زنگنه با اشاره به انتقادهای مجلس نسبت به تعیین ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز با توجه به مشکلات حوزه صادرات و تحریمها و میزان فروش نفت امسال گفت: انتقاد نمایندگان نسبت به رقم تعیینشده نیست، بلکه آنها نگران این موضوع هستند که در صورت برداشته نشدن تحریمها، دولت چه اقدامی میخواهد انجام دهد. به گزارش خانه ملت، وی افزود: ما در صورت رفع نشدن تحریمها به روند عادی کار خود طبق گذشته ادامه خواهیم داد، البته در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ پیشبینی شده اگر مقدار فروش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز محقق نشد، چه کاری انجام دهیم. من در نشست کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس حضور یافتم و به پرسشهای نمایندگان در این باره پاسخ دادم و مبنای تعیین رقم روزانه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت را تشریح و اعلام کردم چه پیشنیازهایی وجود دارد و کل تولید، مصرف داخلی و صادرات چقدر است.
زنگنه همچنین گفت: رئیس جمهوری بحث فروش نفت به مردم در داخل کشور را از طریق لایحه بودجه به مجلس ارائه کرده تا در صورت تصویب بتواند اجازه فروش آن را داشته باشد و مقدار آن هم براساس همان ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت تعیین شده است. همزمان با آن رئیس سازمان برنامه و بودجه با حضور در جلسه کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت که نمایندگان تأکید داشتند باید درآمد نفت را کاهش دهیم و در عوض درآمدهای مالیاتی و فروش سهام و اموال را بیفزاییم. به گفته محمدباقر نوبخت، بخشی از منابع دیگر مانند فروش سهام یا اموال را نیز فکر میکردند میتوانست بیشتر باشد. همه مشفقانه درباره اینکه پیشبینی مطمئنی صورت بگیرد، نظر دادند.
نمایندگان مجلس دیروز با تصویب یک طرح، دولت را ملزم به کاهش صادرات نفت به خارج و فروش به پالایشگاههای داخلی کردند.
زنگنه همچنین گفت: رئیس جمهوری بحث فروش نفت به مردم در داخل کشور را از طریق لایحه بودجه به مجلس ارائه کرده تا در صورت تصویب بتواند اجازه فروش آن را داشته باشد و مقدار آن هم براساس همان ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت تعیین شده است. همزمان با آن رئیس سازمان برنامه و بودجه با حضور در جلسه کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت که نمایندگان تأکید داشتند باید درآمد نفت را کاهش دهیم و در عوض درآمدهای مالیاتی و فروش سهام و اموال را بیفزاییم. به گفته محمدباقر نوبخت، بخشی از منابع دیگر مانند فروش سهام یا اموال را نیز فکر میکردند میتوانست بیشتر باشد. همه مشفقانه درباره اینکه پیشبینی مطمئنی صورت بگیرد، نظر دادند.
نمایندگان مجلس دیروز با تصویب یک طرح، دولت را ملزم به کاهش صادرات نفت به خارج و فروش به پالایشگاههای داخلی کردند.
کارشناسان علوم ارتباطات از آمادهسازی جامعه و مدیریت افکار عمومی در مقابله با کرونا میگویند
لزوم اقناع افکار عمومی با گفتمان اجتماعی
مهسا قویقلب
خبرنگار
به مناسبت هفته پژوهش (22 تا 28 آذرماه)، سلسله نشستهایی در دانشگاههای کشور در حال برگزاری است، روز گذشته وبیناری با محور گفتمان علوم اجتماعی، کرونا و اقناع افکار عمومی توسط دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی با حضور اساتید دانشگاه برگزار شد.
به گزارش «ایران»، هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات و عضو هیأت علمی دانشگاه در این نشست گفت: دو ویژگی ویروس کرونا بر همگان روشن است، اولین نوپدید بودن آن و دیگری عالمگیر شدن این ویروس در مدتی کوتاه در کشورهای پیشرفته و سایر کشورها است، لازم است که مواجههای سریع، پرشتاب و پردامنه بهخوبی مورد توجه قرار بگیرد. نه تنها جامعه ما بلکه کلیه نهادها در مدت کوتاهی با بحران کرونا که زیرساختهای فناورانه و متناسبی را میطلبید، مواجه شد؛ اگر بخواهیم به عقب برگردیم، میبینیم که وقتی جامعه ما با این ویروس نوظهور روبهرو شد، گفتمانهای مسلطی را مورد نظر قرار داد و فضای غالب این بود که بحران کرونا یک مسأله بهداشتی و مربوط به سلامت است، در نتیجه خط مقدم برای مواجهه با آن منظر بهداشت و سلامت بود. انتظار این بود که اطلاع رسانی، آموزش، آمارها، پیشگیری و درمان در چارچوب این انگاره پرداخته شود. این مسأله هم نقاط قوت و هم نقاط ضعفی را در پی داشت. از نقاط قوت آن دیده شدن پیامهای سلامت بود و از نقاط منفی آن هم گسترش انتقالهای جعلی اخبار و فیک نیوزها بود. اینجاست که بیشترین درگیری ذهنی از منظر سلامت به وجود آمد. به گفته این استاد دانشگاه، اگر به افکار عمومی و چگونگی اقناع آن فکر کنیم، انتظار داریم ببینیم که چگونه میتوان افکار عمومی را درگیر کرد تا اعتماد مردم به آمارهای رسمی و قبول رعایت پروتکلها افزایش پیدا کند. مهمترین تهدیدی که در این گفتمان وجود داشت، نوع باور به این مسأله بود که کرونا موقتی است و با گرم شدن هوا وضعیت بهتر میشود اما با ادامه روند بیماری متوجه شدیم که این اتفاق نیفتاد و خیز دوم شیوع کرونا را در اوایل تابستان داشتیم و غلبه مشکلات اقتصادی افزایش پیدا کرد، مفاهیم دورکاری، فروشگاههای اینترنتی، انجام خدمات بانکی و تلاش برای بالا بردن سرعت انطباق ارگانها ناظر بر مسائل اقتصادی قرار گرفت و نظام اجرایی و حاکمیت دولت را هم در تردید در اعمال دستورالعملهای بهداشتی اعمال قرنطینه، برگزار شدن یا نشدن کنکور و مراسم مذهبی یا باز نشدن یا باز شدن مدارس قرار داد. در زمان پیک مرگ و میر و ابتلا، گفتمان اجتماعی فرهنگی نیز پررنگ شد و همینجاست که از منظر علوم اجتماعی، تعلیق حضور در حوزههای عمومی و تعلیق مناسبات و روابط اجتماعی اهمیت پیدا کردند.
خانیکی در ادامه افزود: آثار ناشی از تنهایی قرنطینه، آثار روانی و اجتماعی در جامعه بروز و ظهور پیدا کرده و بیشتر به چشم میخورد و دیگر مسأله فقط و فقط بالا بودن مرگومیر و نبود دارو و کمبود تختها نیست، بلکه در کنار این مشکلات، معضلات روانی هم بروز پیدا کرده است. عادت زیسته ایرانیان که همبستگی در عیادتها و سوگها بوده، باید به گونه دیگری نگریسته شود. در آخرین نظرسنجیها جامعه آماری نشان داد، ۵۱ درصد مردم نگران وضعیت اقتصادی و ۴۹ درصد نگران ابتلا به کرونا بودند. این آمارگیری هم در شمال شهر و هم در جنوب شهر یکنواخت بود، اما جنسیت در آن تأثیرگذار شده یعنی مردان نگرانتر هستند تا زنان. بر اساس تحقیقی که در شهر تهران انجام شده ۴۹.۳ درصد ترخیص شدهها علائم و مشکلات روانی دارند و متوجه میشویم بار روانی اجتماعی و فرهنگی ناشی از کرونا در جامعه وجود دارد. تغییر مراودات اجتماعی از شکل جمعی به شکل مجازی باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و نمیتوانیم به پارادایم قبلی رسانهای متکی باشیم و باید مجازی شدن ارتباطات و استفاده از ظرفیتهای مجازی هم با تهدیدها و هم با فرصتها مورد توجه قرار بگیرد. تکیه ما پیشتر از این فناوریها برای برقراری ارتباطات مجازی بوده و بیشتر انتظارمان از بحث نرمافزارها بوده و به بخشهای انسانی روابط کمتر توجه شده است، این در حالی است که باید به اقناع مردم در چنین روابطی نیز توجه داشته باشیم، افکار عمومی امروز مواجه با خطری بنیادی است و ادراک عمومی و مشترک از خطر ضعیف است. باید کاری کنیم که مشارکت همگانی افزایش یافته و میزان نارضایتیها کاهش پیدا کند. برجسته شدن عنصر ارتباطات، توجه به الزام اجتماعی، استفاده از ظرفیتهای جدید ارتباطی و اینکه باید از فضای مجازی به عنوان یک فرصت استفاده کنیم و در عین حال هم به مخاطرات جدید توجه داشته باشیم و از اتاقهای پژواک بیرون بیاییم، از جمله مسائلی هستند که باید در گفتمانها گنجانده شوند، در نهایت هم برای رهایی از مشکلات امروز، باید نهادهای مدنی و نظایر آن به قانع کردن افکار عمومی کمک کنند.
نقش گفتمان اجتماعی در سیاستگذاریها
دکتر رضا صابری، استاد علوم ارتباطات و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، نیز در ادامه نشست، با اشاره به اینکه نزدیک به یک سال از تجربه شیوع ویروس کرونا در کشور میگذرد، گفت: مسأله جدی و مهمی با این ویروس به وجود آمد و کل دنیا در مواجهه با آن قرار دارد، چراکه سلامتی بشر در این موضوع حائز اهمیت شده، البته دامنه آن علاوه بر سلامت جسمانی به حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جامعه بشری نیز کشیده شده است. ناظر به گفتمان بهداشتی، اولین انتظاری که کل جامعه بشری درخصوص کرونا دارد این است که مجموعه اقدامات بهداشتی چنان رشد و پیشرفت داشته باشد که بتواند برای مردم اطمینان و امنیت روانی و جسمانی به همراه داشته باشد. در این یک سال، مهمترین پیامهایی که ذهنها را به خود جلب کرده، میزان شیوع و نوع داروها است که میتواند علاج مسأله باشد و نوع نگاه اجتماعی نیز در راهبردهای آن تجلی پیدا کرده است، متخصصان متوجه شدند که متغیری به عنوان راهبرد مطرح شده و آن مجموعه رفتارهای اجتماعی مربوط به مردم به نام فاصلهگذاری اجتماعی به صورت فیزیکی است. وقتی در حال حاضر هم نگاه میکنیم، نوع گفتمان بهداشتی، استفاده از رفتار اجتماعی مردم است، پس خصلتهایی که در این ویروس وجود دارد، نه تنها موارد بهداشتی را مدنظر دارد، بلکه تغییر رفتارها را هم به دنبال دارد.
به گفته او، مجموعه اقداماتی که انجام شده از تأکید بر پروتکلها تا قرنطینه افراد مبتلا و توجه به گروههای آسیبپذیر همه نشان میدهد، اقدامات وزارت بهداشت، استفاده از راهبردهای ناظر بر تفکر اجتماعی است و در عین حال که مجموعه وزارت بهداشت متولی اصلی است، نقش گفتمان اجتماعی در میز سیاستگذاریها هم باید به صورت جدی وجود داشته باشد. امروز ویروس کرونا نه تنها سلامت جسمانی را هدف قرار داده بلکه مجموعهای از روابط اجتماعی هم به مخاطره افتاده و نگرانیهای این بخش مهمتر از بخش سلامت اجتماعی است.
صابری در ادامه افزود: آمار و ارقام نشان میدهد که نگرانیهای اقتصادی بیش از نگرانیهای ویروس کرونا است، اینجا دیگر نظام بهداشتی پاسخگو نیست بلکه تصمیمگیران نظام اجتماعی باید به فکر راه حل باشند. چه بسا در آینده این ویروس سامان داده میشود اما مجموعه آسیبهای اجتماعی باقی میماند، باید نظامهای آکادمیک و پژوهشی کمک کنند و با ایجاد گفتمانهایی در این حوزه جدیتر وارد عمل شوند. دیدیم که پس از شیوع ویروس نظام ارتباطی به مسألهای تبدیل شده که فرصتها و تهدیدهایی را با خود به همراه دارند، همگی این مسائل باید مورد نظر قرار گیرد تا در کاهش شیوع این ویروس بتوانیم مؤثر عمل کنیم.
اقناع افکار عمومی با مهارتهای زبانی
زهرا اجاق، رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات نیز در این نشست، اظهار داشت: علوم اجتماعی در سلسله مراتب اولویت علوم مختلف، در جایگاه پایینتری بوده است و اساساً به کالایی بودن علم پرداخته شده، مباحثی هستند که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفتند، از گذشته تاکنون الگویی علمی در ایران غالب بوده و در حال تغییر است. باید دقت کنیم که چگونه میتوانیم این تغییرات را سامان دهیم و همگام با آن پیش برویم. درهای دانش باز شده و دانشمندان سعی میکنند ارتباط خود با مردم را افزایش دهند. با توجه به اینکه امروز تمرکز روی کووید ۱۹ قرار دارد، در حوزه سلامت و ارتباطات، گفتمان متخصصان و گفتمان مردم معمولی را شاهد هستیم و گفتار و نوشتارهای تولید شده در این دو دسته قرار میگیرد. در عین حال نیازمند این هستیم که کلیه گروههای اجتماعی با درک متفاوت در جامعه مورد توجه قرار گیرند. در کووید ۱۹ مردم از منابع مختلفی برای دستیابی به دادهها استفاده کردند، استفاده از اینترنت بعد از شیوع بیماری در ایران و در سایر کشورهای دنیا افزایش پیدا کرد اما مردم از اطلاعاتی که دریافت میکردند آنطور که باید و شاید اطاعت نکردند و تغییر رفتارها آنچنان که لازم بود دیده نشد. مدام متخصصان سعی میکردند بگویند که چگونه مردم سبک زندگی خود را تغییر دهند تا بیماری مهار شود اما قبل از شروع بیماری کرونا نیز درخصوص بیماریهای دیگر مانند دیابت، فشار خون و غیره هم فضای مجازی و اینترنت نتوانسته آنچنان که لازم بود مؤثر واقع شود. حدود ۴۰درصد از جمعیت بیماران دسترسی به اینترنت داشتند اما مخاطبان، راضی به تغییر رفتارها نشدند. در کووید ۱۹ هم دیدیم که اقناع افکار عمومی عملاً به مهارتهای زبانی مربوط است، به عنوان مثال کشور پاکستان در این حوزه موفق عمل کرده زیرا نخستوزیر پاکستان سخنرانیهای بسیار شفافی را با مردم داشته و در ابتدای هر سخنرانی گفته «پاکستانیهای من» یا «مردم پاکستان من» و سپس راجع به بیماری صحبت کرده است و خیلی شفاف به مردم خود گفته که به دلیل مشکلات اقتصادی امکان برقراری قرنطینه وجود ندارد و مردم با توجه به این سخنرانیهای شفاف متقاعد و مجاب به رعایت پروتکلها شدند، زیرا در واقع جلب نظر مردم با توجه به زبان انجام شد.
تأثیر رسانه ملی در اقناع افکار عمومی
دکتر عبدالله بیچرانلو، استاد علوم ارتباطات نیز با اشاره به اینکه پذیرش گفتمان علوم اجتماعی در جامعه با موانعی روبهروست، گفت: بخش سیاستگذاری به صورت تمام و کمال ارتباطی با حوزه علوم اجتماعی نگرفته است، به نوعی اعتماد پایین نسبت به اصحاب علوم اجتماعی وجود دارد و در عین حال صدا و سیما نیز اعتماد بالایی به این حوزه ندارد و به تعبیری محفل کوچکی را شکل داده است، به همین دلیل عملکرد آن در حوزه اقناع افکار عمومی خوب دیده نشده است. به گفته این استاد دانشگاه، تکنیکهایی میتوانند سبب اقناع افکار عمومی شوند، به عنوان مثال پویانمایی و استفاده از اخباری مانند رجوع به محافل زنده از جمله بیمارستانها در این امر میتوانند مؤثر و کارآمد باشند، از طرفی دیگر سخنگویان کرونا از ابتدا در قابی بسته و تکراری صحبت کردهاند؛ این تکرار صحنهها، بازخورد شایانی ندارد و مردم بتدریج بی حس میشوند. از آنجایی که مردم همچنان تلویزیون و رادیو را به عنوان ابزار اصلی ارتباطات، انتخاب میکنند در این حوزه باید بهتر عمل کرد تا نتیجه مطلوب گرفته شود.
اردشیر انتظاری، جامعهشناس و مدیر گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی هم با بیان اینکه بحث در ارتباط با گفتمان علوم اجتماعی است، بیان کرد: اساساً در قضیه کرونا بشدت چنین گفتمانهایی کمرنگ هستند. مسائلی وجود دارد که در اقناع افراد و افکار عمومی به صورتبندی نظری باید وجود داشته باشد، اما امروز فاقد آن هستیم. صورتبندی درستی از موضوع وجود ندارد و تکرار یک موضوع بعد از مدتی افراد را بیحس میکند، به طور کلی در کشور ما گفتمان علوم اجتماعی جایگاه مطلوبی ندارد و استراتژیها از صنعت پزشکی، مهندسی یا حقوقی هستند.
به گفته او، به بهانه کرونا و اقناع افکار عمومی که مقام معظم رهبری هم به آن اشاره کردهاند، سازوکارها باید به صورت کارآمد باشد. بسیاری از اطرافیان ما در اثر ابتلا به کرونا از بین رفتند و ما هنوز نمیدانیم چطور باید با موضوع تغییر سبک زندگی کنار بیاییم، این امر با برگزاری گفتمانهای علوم اجتماعی در این حوزه میتواند مؤثر عمل کرده و در کاهش ابتلا به ویروس کرونا موفق باشد.
درباره قورباغه و پایتخت که این روزها از آن زیاد میشنویم
سریالهای پرحاشیه
گروه فرهنگی/ با نیم نگاهی به اخبار تولیدات سینمایی و تلویزیونی، نام دو سریال روی موج حاشیه قرار دارد. فصل هفتم سریال «پایتخت» که در مسیر تولید برای تلویزیون است و سریال «قورباغه» که از امروز پخشاش آغاز میشود؛ اولی به خاطر حذف دو بازیگر نوجوانش و دومی به خاطر حذف مخاطبان نوجوانش.
«پایتخت» در کش و قوس حذف سارا و نیکا
همانقدر که «پایتخت 6» در اوج حواشی با پایانی ناتمام از تلویزیون خداحافظی کرد حالا «پایتخت 7» روی همان خط قرار است به تلویزیون برگردد. با ترکشهایی که «پایتخت 6» به جا گذاشت و واکنشی که رئیس سازمان صداوسیما نشان داد خیلیها بعید میدانستند حداقل سال 1400 شاهد سریال نوروزی محبوب شبکه یک باشند. اعتراض به ممیزی سریال هنگام پخش، شبیهسازی بخش پایانی با فیلمهای «ممل امریکایی» شادروان شاهپور قریب و همچنین «همسفر» مسعود اسداللهی و در نهایت ادعای رئیس صداوسیما درباره وجود «ستون پنجم فرهنگی» در سریال کافی بود تا پرونده «پایتخت 6» بسته شود و صحبتهای سیروس مقدم درباره دو قسمت پایانی در حد وعده باقی بماند. از دو هفته قبل اما زمزمههایی درباره تصمیم جدی مدیران تلویزیون برای بازگشت پایتختیها شنیده شد. صداوسیما علاقه خود را به ساخت فصل هفتم این سریال نشان داد و به طور جدی با سازندگان این سریال پای میز مذاکره نشست. توافق مدیران تلویزیون با سازندگان «پایتخت» با اما و اگرهایی همراه بود. زمان بسیار اندک برای نگارش فیلمنامه جدید، درگیری عوامل سریال و نبود نویسنده، ساخت «پایتخت۷» را در هالهای از ابهام قرار داد. محسن تنابنده درگیر «قهرمان» اصغر فرهادی است، احمد مهرانفر برای «آهنگ دونفره» قرارداد همکاری دارد، مهران احمدی بازیگر نقش «بهبود» که به شکل غافلگیرکننده در فصل «ششم» به پایتخت برگشت اعلام کرده که بهدلیل قراردادهایی که بسته، نمیتواند در فصل هفتم ایفای نقش کند. آرش عباسی نویسنده این سریال در پستی اینستاگرامی خبر داده که ارتباطی با فصل جدید این سریال ندارد. اواخر هفته گذشته اما انتشار جزئیاتی درباره سریال و البته پیامد آن ایجاد حواشی تازه، تأییدکننده این خبر بود که «پایتخت ۷» در مسیر تولید قرار دارد. یکی از این تغییرات حذف سارا و نیکا از داستان بهدلیل حواشی اخیرشان بود. خبری که در گفتوگوی اینستاگرامی این دو بازیگر تأیید شد و واکنش مهران احمدی، بهرام افشاری، لیندا کیانی، احمد مهرانفر، امیر جعفری و... در حمایت از آنها را بهدنبال داشت. کیفیت حضور این دو بازیگر البته در چند فصل اخیر سریال و بخصوص در دو فصل آخر با انتقادات زیادی همراه بود. روز گذشته هم هوشنگ گلمکانی در یادداشتی باوجود جو موجود، حذف این دو بازیگر نوجوان را تصمیمی شجاعانه و درست خواند و نوشت: «سقف تواناییهای این دوقلوها همین حضور در قاب تصویر و گاه و بیگاه گفتن یکی دو جمله دیالوگ است». شنیدهها همچنین حاکی از آن است که سازندگان پایتخت تصمیم دارند علیرضا خمسه را به این سریال بازگردانند. پیش از این قرار بود خمسه در نقش روح باباپنجعلی در «پایتخت۶» حضور داشته باشد. حرف و حدیثها راجع به ساخت «پایتخت 7» در شرایطی اوج گرفته است که سعید آقاخانی نیز از تابستان امسال، فصل سوم «نون خ» را کلید زده و فیلمبرداری آن به روزهای پایانی نزدیک میشود. حال باید منتظر ماند و دید از میان «پایتخت7» و فصل سوم «نون خ» کدام یک به نوروز 1400 میرسد و کدام یک سریال مناسبتی ماه رمضان میشود.
«قورباغه» برای زیر ۱۸ سال ممنوع است
حاشیهها اما فقط حول سریالهای تلویزیونی نمیچرخد. اولین تجربه سریالسازی هومن سیدی در شبکه نمایش خانگی همچنان خبرساز است. وقتی هیاهوی ایجاد شده پیرامون «قورباغه» درباره زمان پخش این سریال با اعلام رسمی سازمان سینمایی پایان یافت، تصور این بود که این سریال بدون دردسر در بستر پلتفرمهای آنلاین عرضه شود. هفته پایانی آبانماه بود که هومن سیدی با انتشار یادداشتی در صفحه اینستاگرامش از تعویق دوباره پخش «قورباغه» به دستور سازمان سینمایی خبر داد و این پرسش را مطرح کرد که آیا «قورباغه» توقیف شده یا خیر؟ در ادامه با خبر پخش انحصاری سریال «قورباغه» از نماوا، از سوی سازمان سینمایی زمان پخش سریال 24 آذر عنوان شد. خبر منتشر شده در هفته گذشته گویای این واقعیت بود که نگرانیهای این کارگردان بابت بلاتکلیفی پخش سریالش چندان هم بیعلت نبوده است. این سریال که پروانه ساخت و پخش را از وزارت ارشاد دریافت کرده بود، توسط ساترا، بازبینی مجدد و برای زیر ۱۸ سال ممنوع شد! نحوه درجهبندی «قورباغه» با انتقاد رئیس صنف تهیهکنندگان همراه بود. غلامرضا موسوی با اعلام این خبر که وزارت ارشاد به این سریال 15+ داده بود، عنوان کرد: «ظاهراً ساتراییها نمیدانند که زیر ۱۸ سال برای فیلمهای نیمه پورنو، پورنو و بسیارخشن در دنیا استفاده میشود.» قسمت اول سریال «قورباغه» از امروز پخش میشود. نوید محمدزاده، سحر دولتشاهی، صابر ابر، فرشته حسینی، آناهیتا افشار، مهران غفوریان و هومن سیدی بازیگران آن هستند.
وقتی کرونا مراسم عقد و عروسی را مجازی میکند
جشن عقدکنان در پهنای باند
مریم طالشی
گزارش نویس
«عقد دخترداییام بود، چون خودش و شوهرش پزشک هستند و میخواستند برای گذراندن طرحشان بروند، برای عقد عجله داشتند. قرار شد خودشان بروند محضر ولی بعد سفره عقد بیندازند و همه فامیل ساعت 9 و 9 دقیقه تاریخ ۹/۹/ ۹۹ آنلاین بشوند و در مراسم عقد شرکت کنند.»
اینها را امیر میگوید که اخیراً در مراسم عقد آنلاین شرکت داشته است. او از تجربه این مراسم اینطور میگوید: «خطبه را قرار بود داییام بخواند. یک گروه در اسکایپ ساخته بودند و لینک پیوستن به آن را فرستاده بودند. طرفهای ساعت هشت و نیم صبح، من و پدر و مادرم به گروه اسکایپی ملحق شدیم. هنوز خیلیها نیامده بودند و تعدادی از میهمانها هم برایمان غریبه بودند که خب بهنظر میآمد فامیل داماد باشند. یکهو تصویر عموی داماد آمد روی تبلت. آدم نمیدانست چی باید بگوید و وضعیت عجیب و خندهداری بود. خلاصه مراسم شروع شد که با توجه به سرعت اینترنت که افتضاح بود، مدام شطرنجی میشد. صدا هم قطع و وصل میشد. حداکثر تعداد خاصی از آشناها را میتوانستی ببینی و خیلیها را نمیدیدیم. بههر حال داییام از پشت گوشی عهدنامه زوجین رو خواند و آنها هم بله گفتند. ما هم نوبتی تبریک گفتیم. راستش من خیلی خوشم نیامد و اگر میگذاشتند بعداً مراسم را برگزار میکردند بهتر بود اما مادرم خیلی احساساتی شده بود و حتی وسط مراسم آنلاین از شدت احساسات گریه کرد.»
کرونا همه چیز را عوض کرده اما زندگی به هرحال جریان دارد. آدمها هنوز عاشق میشوند و ازدواج میکنند اما به شکلی دیگر. دیگر خبری از آن مراسم مرسوم نیست. ارتباط مجازی مثل خیلی جاهای دیگر، به این حوزه هم پا گذاشته. دیگر خبری از همراهان پرتعداد عروس و داماد در دفاتر ازدواج نیست نهایتش پدر و مادر؛ اما فامیل به هرحال آرزو دارند مراسم عقد عزیزشان را ببینند پس حالا که کرونا پایشان را از مراسم بریده، میشود حداقل با حضور مجازی دل را به هرحال خوش کرد.
داستان مشابه امیر را از یلدا هم میشنوم. او هم شاهد چنین مراسمی بوده: «مراسم عقد خواهرزادهام در محضر برگزار شد. کسی جز پدر و مادر خودش و پدر و مادر همسرش نبودند. از آنجا که هردویشان هم تک فرزند هستند، برادر و خواهری هم در مراسم نبود. مادر من که مادربزرگ داماد است خیلی آرزو داشت عقد نوهاش را ببیند؛ چون نوه بزرگش هم است و بالطبع برایش خیلی اهمیت داشت، چون سن مادرم بالاست و ناراحتی قلبی و فشار خون دارد، واقعیتش جرأت نکردیم حتی با رعایت پروتکلها او را از خانه بیرون ببریم. برای همین قرار شد از طریق واتساپ بهصورت آنلاین در مراسم شرکت کند. مادرم از یک ساعت قبل داشت آماده میشد برای مراسم. سر ساعت لباس پوشیده و آماده، ارتباط را برقرار کردیم و خوشبختانه بدون قطعی و مشکل برگزار شد. مادر حتی هدیهاش را هم از قبل فرستاده بود و بقیه فامیل هم همین کار را کرده بودند. بعضیها هم برای چند دقیقهای ارتباط ویدئویی برقرار کردند و به عروس و داماد تبریک گفتند؛ ولی مادرم از اول تا آخر مراسم آنلاین و شاهد عقد بود. به هرحال تجربه خوبی بود و گرچه جای حضور را نمیگیرد اما بهتر از هیچی
است.»
شرکت آنلاین در مراسم عقد و عروسی البته فقط منحصر به دوره کرونا نیست، همانطور که سیدمجدالدین فاطمی، سردفتر ازدواج میگوید، قبل از دوره کرونا هم عدهای از میهمانها بهصورت آنلاین در مراسم عقدکنان شرکت میکردند که البته معمولاً یا در خارج کشور بودند یا شرایط حضورشان سخت بود: «مواردی هست که مثلاً مادربزرگ عروس یا داماد تهران نیستند و به خاطر همین بهصورت مجازی در جشن شرکت میکنند یا کسانی که خارج از کشور هستند که خب همیشه این موارد هست اما در دوره کرونا تعداد بیشتری به افرادی که بهصورت مجازی در جشن شرکت میکنند اضافه شده. فامیل دوست دارند شاهد عقد باشند و شرایط کرونایی اجازه نمیدهد و شرکت آنلاین در مراسم هم بههرحال راهی است. قبلاً پیش میآمد که 50 نفر در مراسم عقد محضری همراه عروس و داماد بودند اما حالا نهایتاً پدر و مادر و خواهر و برادر شرکت میکنند و براساس پروتکلها هم ما مجاز نیستیم بیشتر از 10 نفر را بپذیریم، البته بگویم که خودشان هم خیلی رعایت میکنند و با درنظر گرفتن تمام نکات بهداشتی میآیند و عقد انجام میشود و میروند.»
فاطمی به نکته جالب دیگری هم اشاره میکند و آن افزایش تعداد عقد در دوران کروناست؛ چیزی که آدم برعکساش را تصور میکند. او میگوید: «در این مدت تعداد عقدها بیشتر از قبل شده و دلیلش این است که مراسم بسیار سادهتر شده است. دیگر لازم نیست فکر هزینه بالای شام و ناهار دادن به میهمانها باشند و همینطور جشنهای مفصل. اینطوری خیلی راحت زندگی مشترکشان را شروع میکنند و حتی کسانی هستند که میآیند اینجا عقد میکنند و بعد یکراست میروند سر خانه و زندگیشان؛ حتی خبر دارم مکانهایی وجود دارد که عروس و داماد بعد عقد میروند و عکس و فیلم میگیرند که یادگاری از مراسم داشته باشند.»
نسرین صنایی که در کار تدارک و تزئین سفره است هم از تجربه برگزاری مراسم عقد آنلاین در این مدت میگوید: «اوایل کرونا کار ما خیلی کساد شد و تقریباً هیچ سفارشی نداشتیم. ماه محرم و صفر هم بود که البته به روال هرسال این دو ماه کسب و کار ما تعطیل است. بعد از چند ماه بهنظر میآید که مردم دیگر با شرایط یکجورهایی اخت شدند. کسانی که منتظر بودند بعد از کرونا عقد کنند، دیدند ممکن است کرونا به این زودی نرود و بعضیها دست به ابتکار زدند و مراسم مجازی گرفتند. من خودم یکی دو نمونه به این شکل داشتم که سفره عقد انداختند و عروس لباس کامل عروسی پوشید و میهمانها مجازی در عقد شرکت داشتند. به هرحال میخواستند عکس با سفره عقدشان داشته باشند و بقیه هم شاهد مراسم باشند. هرچقدر هم بگوییم کرونا مراسم را تعطیل کرده، باز نمیشود از خیلی چیزها کاملاً گذشت و این مراسم هم یکی از همانهاست. خود من همیشه میگویم حتی اگر عقد محضری هم باشد، خوب است وسایل سفره عقد را خیلی مختصر در یک سینی بچینند تا دیگر خیلی هم خشک و خالی نباشد، حالا بعضی محضرها که خودشان سفره عقد مفصل دارند. الان ما معمولاً در خانه سفره عقد میچینیم و عقد با جمعیت کم و همانطور که گفتم گاهی با حضور مجازی میهمانها برگزار میشود؛ چون میهمانی به مراسم نمیآید، دیگر نیاز به سالن هم نیست و اصلاً سالنها کار هم نمیکنند. در همان سالن پذیرایی خانه یا یک اتاق بزرگ سفره را میچینیم و به همین شکل برگزار میشود.»
ایرادات زیرساختی مثل خیلی جاهای دیگر در مراسم عقد آنلاین هم ممکن است مشکلاتی را بهوجود آورد. مثلاً ممکن است فامیل لحظه بله گفتن عروس خانم را از دست بدهند. راستی صحنه کل کشیدن مجازی هم صحنه غریب و جالبی است. هرکس توی خانهاش نشسته و دارد در آن لحظه خاص کاری را میکند که اگر پارسال همین موقع به او میگفتند قرار است آن را انجام دهد، شاید میخندید و باورش نمیشد. چه کسی فکر میکرد یکسری میهمان در یک گروه اسکایپی دورهم جمع شوند و شاهد عقد عزیزشان باشند؟
صدرنشینی سوغات استقلالیها از مشهد
دربی تبریز به کام مسعود شجاعی و تراکتوریها به پایان رسید
گروه ورزشی/ هفته ششم لیگ برتر دیروز با برگزاری 2 بازی به پایان رسید. در اولین مسابقه ماشینسازی و تراکتور از ساعت 15 دربی تبریز را در ورزشگاه یادگار امام (ره) این شهر برگزار کردند که تراکتور با گل محمدمهدی قنبری (93) حریف همشهری را 1-0 شکست داد. تراکتور در اولین دیدار پس از برکناری علیرضا منصوریان و در شرایطی که مسعود شجاعی هدایتش را برعهده داشت، به پیروزی رسید. در دیگر دیدار که از ساعت 15:45 آغاز شد، شهرخودرو و استقلال در ورزشگاه امام رضا(ع) مشهد به مصاف هم رفتند. بازیکنان دو تیم پس از ورود به زمین با اهدای شاخه گل یاد و خاطره جواد تقیپور، پیشکسوت فقید داوری مشهد را که بتازگی درگذشته، گرامی داشتند و بازی هم به همین علت با یک دقیقه سکوت آغاز شد. همچنین تمام بازیکنان استقلال پیش از سوت آغاز بازی به سمت سیدمهدی رحمتی رفتند و با او خوش و بش کردند و حتی سیدحسین حسینی نیز با دسته گل به سمت رحمتی، همبازی و رقیب سابق خود رفت تا نشان دهد دیگر رابطه آنها شکرآب نیست.
محمود فکری برای این دیدار شیخ دیاباته، مسعود ریگی، سیاوش یزدانی و وریا غفوری را به دلیل مصدومیت و فرشید اسماعیلی را به خاطر مشکلی که با مسئولان باشگاه پیدا کرده، در اختیار نداشت و به همین خاطر تغییراتی در ترکیب تیمش به وجود آورد. با این حال، آبیپوشان پایتخت بازی را از همان ابتدا هجومی آغاز کردند و مهدی قایدی در دقیقه یک با نفوذ به محوطه جریمه شهرخودرو شوتی روانه دروازه حریف کرد اما مدافع شهرخودرو ضربه این بازیکن را دفع کرد. در ادامه استقلالیها فشار خود را بیشتر کردند و دقیقه ۴ ضربه سر محمدحسین مرادمند به بیرون رفت. یکی از جدیترین موقعیتهای بازی دقیقه ۸ شکل گرفت و قایدی در مصاف تک به تک با میلاد فراهانی دروازهبان شهرخودرو نتوانست توپ را به گل تبدیل کند. فشار استقلال دقیقه ۱۲ به ثمر نشست و سبحان خاقانی که برای اولین بار در ترکیب اصلی استقلال قرار گرفته بود، درون محوطه جریمه با شوتی زمینی، دروازه میزبان را باز کرد. دقیقه ۱۵ فرصت خوبی برای شهرخودرو ایجاد شد اما ضربه احمد الجبوری در موقعیت تک به تک را محمدرشید مظاهری دفع کرد. در ادامه شاگردان سیدمهدی رحمتی باز هم فرصت گلزنی پیدا کردند ولی دقیقه ۱۸ضربه الجبوری در محوطه جریمه استقلال به تیر دروازه برخورد کرد و در ادامه ضربه سر ابوذر صفرزاده هم به بیرون رفت. دقیقه ۲۵ عرفان معصومی با تکل خشن روی مرادمند با دریافت کارت قرمز از سوی کوپال ناظمی، داور مسابقه اخراج شد تا شهرخودرو 10 نفره شود. در ادامه بازی بیشتر در میانه میدان در جریان بود تا این که دقیقه ۴۴ مهدی مهدیپور توپ را روی دروازه شهرخودرو ارسال کرد و ضربه سر محمد دانشگر روی اشتباه محرز فراهانی در جایگیری، گل دوم آبیپوشان را به ارمغان آورد.
با شروع نیمه دوم، شهرخودرو برای جبران به میدان آمد و سعی کرد با نزدیک شدن به دروازه استقلال به گل برسد ولی دقیقه 52 الجبوری برای دومین بار در این دیدار موقعیت عالی گلزنی را با بیدقتی هدر داد. شوت مهاجم تیم مشهدی در موقعیت تک به تک را مظاهری با خروج از دروازه و واکنش عالی به کرنر فرستاد. دقیقه 67 فرصتسوزیهای الجبوری باز هم تکرار شد و این بار شوت او در موقعیت تک به تک با مظاهری، به تیر افقی دروازه استقلال اصابت کرد و به بیرون رفت. البته در این صحنه کمک داور پرچم خود را به نشانه آفساید بالا برد. دقیقه 60 فکری دو تعویض همزمان انجام داد؛ فرشید باقری به جای داریوش شجاعیان وارد زمین شد و بازوبند کاپیتانی را هم از او گرفت و متین کریم زاده هم جایگزین خاقانی شد. دقیقه 77 دو تعویض دیگر برای استقلال انجام شد و هرویه میلیچ به جای محمد نادری و فردین رابط به جای مهدی قایدی وارد زمین شدند. قایدی پس از تعویض با چشمانی اشکبار زمین بازی را ترک کرد. دقیقه 79 شوت کریمزاده از زاویه بسته با واکنش فراهانی به کرنر رفت. دقیقه 83 هم ضربه سر فرشاد فرجی که از دقیقه 57 وارد زمین شده بود به بیرون رفت. آخرین تعویض استقلال دقیقه 87 با حضور عارف غلامی به جای آرش رضاوند انجام شد. این بازی در نهایت با همان نتیجه 2-0 به سود میهمان به پایان رسید تا استقلال با 11 امتیاز از 6 بازی و با تفاضل گل بهتر نسبت به صنعت نفت آبادان به صدر جدول صعود کند.
محمود فکری برای این دیدار شیخ دیاباته، مسعود ریگی، سیاوش یزدانی و وریا غفوری را به دلیل مصدومیت و فرشید اسماعیلی را به خاطر مشکلی که با مسئولان باشگاه پیدا کرده، در اختیار نداشت و به همین خاطر تغییراتی در ترکیب تیمش به وجود آورد. با این حال، آبیپوشان پایتخت بازی را از همان ابتدا هجومی آغاز کردند و مهدی قایدی در دقیقه یک با نفوذ به محوطه جریمه شهرخودرو شوتی روانه دروازه حریف کرد اما مدافع شهرخودرو ضربه این بازیکن را دفع کرد. در ادامه استقلالیها فشار خود را بیشتر کردند و دقیقه ۴ ضربه سر محمدحسین مرادمند به بیرون رفت. یکی از جدیترین موقعیتهای بازی دقیقه ۸ شکل گرفت و قایدی در مصاف تک به تک با میلاد فراهانی دروازهبان شهرخودرو نتوانست توپ را به گل تبدیل کند. فشار استقلال دقیقه ۱۲ به ثمر نشست و سبحان خاقانی که برای اولین بار در ترکیب اصلی استقلال قرار گرفته بود، درون محوطه جریمه با شوتی زمینی، دروازه میزبان را باز کرد. دقیقه ۱۵ فرصت خوبی برای شهرخودرو ایجاد شد اما ضربه احمد الجبوری در موقعیت تک به تک را محمدرشید مظاهری دفع کرد. در ادامه شاگردان سیدمهدی رحمتی باز هم فرصت گلزنی پیدا کردند ولی دقیقه ۱۸ضربه الجبوری در محوطه جریمه استقلال به تیر دروازه برخورد کرد و در ادامه ضربه سر ابوذر صفرزاده هم به بیرون رفت. دقیقه ۲۵ عرفان معصومی با تکل خشن روی مرادمند با دریافت کارت قرمز از سوی کوپال ناظمی، داور مسابقه اخراج شد تا شهرخودرو 10 نفره شود. در ادامه بازی بیشتر در میانه میدان در جریان بود تا این که دقیقه ۴۴ مهدی مهدیپور توپ را روی دروازه شهرخودرو ارسال کرد و ضربه سر محمد دانشگر روی اشتباه محرز فراهانی در جایگیری، گل دوم آبیپوشان را به ارمغان آورد.
با شروع نیمه دوم، شهرخودرو برای جبران به میدان آمد و سعی کرد با نزدیک شدن به دروازه استقلال به گل برسد ولی دقیقه 52 الجبوری برای دومین بار در این دیدار موقعیت عالی گلزنی را با بیدقتی هدر داد. شوت مهاجم تیم مشهدی در موقعیت تک به تک را مظاهری با خروج از دروازه و واکنش عالی به کرنر فرستاد. دقیقه 67 فرصتسوزیهای الجبوری باز هم تکرار شد و این بار شوت او در موقعیت تک به تک با مظاهری، به تیر افقی دروازه استقلال اصابت کرد و به بیرون رفت. البته در این صحنه کمک داور پرچم خود را به نشانه آفساید بالا برد. دقیقه 60 فکری دو تعویض همزمان انجام داد؛ فرشید باقری به جای داریوش شجاعیان وارد زمین شد و بازوبند کاپیتانی را هم از او گرفت و متین کریم زاده هم جایگزین خاقانی شد. دقیقه 77 دو تعویض دیگر برای استقلال انجام شد و هرویه میلیچ به جای محمد نادری و فردین رابط به جای مهدی قایدی وارد زمین شدند. قایدی پس از تعویض با چشمانی اشکبار زمین بازی را ترک کرد. دقیقه 79 شوت کریمزاده از زاویه بسته با واکنش فراهانی به کرنر رفت. دقیقه 83 هم ضربه سر فرشاد فرجی که از دقیقه 57 وارد زمین شده بود به بیرون رفت. آخرین تعویض استقلال دقیقه 87 با حضور عارف غلامی به جای آرش رضاوند انجام شد. این بازی در نهایت با همان نتیجه 2-0 به سود میهمان به پایان رسید تا استقلال با 11 امتیاز از 6 بازی و با تفاضل گل بهتر نسبت به صنعت نفت آبادان به صدر جدول صعود کند.
سفر نروید همچنان در خانه بمانید
هوای سرد همراه با آلودگی کلانشهرها تا یلدا
گروه ایران زمین - سرما، کرونا و آلودگی هوای کلانشهرها؛ این تصویری است که پیشبینیهای هواشناسی از وضعیت هوا تا اولین روز زمستان و طولانیترین شب سال میدهد و کارشناسان بهداشتی هم با توجه به شرایط دیرپای کرونایی هشدار میدهند. اگر میخواهید بر مبنای این پیشبینی تصمیم درستی بگیرید، در خانه ماندن، سفر نرفتن و یلدا را در جمع خانوادگی کوچک خودتان برگزار کردن است. هوای سرد فعلاً میهمان بیشتر استانهای کشور بویژه استانهای شمالی و شمال شرق کشور است.
«صادق ضیاییان»، مدیرکل پیشبینی سازمان هواشناسی به «ایران» گفت: همانگونه که پیشتر هشدار داده بودیم روز شنبه را نسبت به هفته گذشته با کاهش 5 تا 10 درجهای در بسیاری از استانهای شمالی و شمال شرق کشور شروع کردیم تا جایی که دمای هوا در روستاهای کوسه و دشت در استان خراسان شمالی به ترتیب به منفی 20.9 درجه و منفی 18.2 درجه سانتیگراد رسید که سردترین نقاط کشور بودند. وی افزود: تا روز سهشنبه با پایداری و سکون هوا مواجه هستیم که در کلانشهرهایی مانند تهران، اراک و اصفهان با غلظت آلایندهها هوا برای گروههای حساس ناسالم خواهد شد و اگر ترافیک شهری سنگین باشد هوا برای همه گروهها ناسالم خواهد شد که لازم است مسئولان شهری به این مسأله توجه ویژه داشته باشند. ضیاییان همچنین تصریح کرد: با ورود سامانه جدید از غرب کشور در روز سهشنبه پایان هفته بارانی و در مناطق کوهستانی برف را در استانهای نیمه غربی خواهیم داشت. بهگفته وی، امروز دوشنبه افزایش اندکی در میزان دما داریم ولی درمجموع با سرما به استقبال زمستان خواهیم رفت. در همین حال «محمد رودباری»، مدیرکل دفترمدیریت بحران و تجهیز ماشینآلات سازمان راهداری و حملونقل جاده ای با تأکید بر اینکه در روز آغازین هفته همچنین در محورهای کوهستانی استانهای سردسیر بارش پراکنده برف داشتهایم نسبت به کولاک مقطعی در گردنههای کشورهشدار داد. بهگفته وی بهدنبال بارش برف و ماندگاری هوای سرد احتمال کولاک مقطعی در جادههای کوهستانی وجود داد. لذا از رانندگانی که قصد سفر به مناطق کوهستانی دارند انتظار میرود حتماً توصیههای ایمنی را جدی بگیرند و ماشین خود را به تجهیزات زمستانی مجهز کنند.
هشدار زرد هواشناسی برای استان مرکزی
غلامرضا مرادی، معاون توسعه و پیشبینی اداره هواشناسی استان مرکزی در این باره به «ایران» گفت: با توجه به پیشبینی شرایط پایدارجوی و هوای ساکن برای کشور و نیز دمای پایین و وارونگی دما، شرایط برای انباشت آلایندهها در شهرها بخصوص شهرهای صنعتی فراهم میشود. وی افزود: این شرایط برای شهرهایی نظیر شهر اراک که هم صنعتی بوده و هم شرایط اقلیمی آن طوری است که به انباشت آلایندهها کمک میکند پررنگتر خواهدشد. بنابراین از روز پنجشنبه هفته قبل، هشدار سطح زرد درباره آلودگی هوا برای استان مرکزی را اعلام کردیم که این شرایط تا روز سهشنبه هفته جاری ادامه دارد. مرادی ادامه داد: در این مدت در برخی ساعتها بخصوص زمانهایی که هوا سردتر است شاخصهای آلایندگی برای گروههای حساس ناسالم خواهد بود اما اگر انتشار آلایندههای ناشی از فعالیت نیروگاههای حرارتی و پالایشگاهها کنترل نشود هوا برای همه افراد ناسالم میشود. وی با بیان اینکه از روز چهارشنبه و اواخر روز سهشنبه سامانه بارشی وارد کشور میشود که از انباشت آلایندهها میکاهد، گفت: این بارشها در مناطق سردسیر استان مرکزی نظیر تفرش بهصورت برف و در مناطق گرمسیر نظیر ساوه بهصورت ترکیب باران و برف خواهد بود. مرادی به گروههای آسیب پذیر نظیر بیماران، کودکان و سالمندان توصیه کرد که تا حد امکان از منازل بیرون نیایند و افزود: دستگاههای خدمات رسان نظیر زیرمجموعههای دانشگاه علوم پزشکی و نیز دستگاههای اجرایی مانند سازمان محیط زیست نیز باید آمادگی لازم را در این روزها داشته باشند.
جادههای مه آلوده و لغزنده در آذربایجان شرقی
رئیس گروه پیشبینی اداره هواشناسی استان آذربایجان شرقی نیز به «ایران» گفت: تا بعد ازظهر سهشنبه هفته جاری بهدلیل پایداری هوا، افزایش آلایندههای جوی را بویژه برای شهرهای بزرگ صنعتی داریم و در برخی نواحی «مه» پیشبینی میشود.
محمد امیدفر افزود: از بعدازظهر سهشنبه، نفوذ سامانه بارشی را داریم که تا اوایل هفته آینده تداوم خواهد داشت و موجب ابرناکی و بارشهای متناوب باران و برف و در برخی نواحی «مه» خواهد شد. در این شرایط اختلال در تردد جادهای، کاهش دید و لغزندگی پیشبینی میشود. وی تصریح کرد: از نظر دما، تغییرات قابل توجهی پیشبینی نمیشود اما در اواخر فعالیت سامانه یعنی روز جمعه، کاهش نسبی دما به میزان تقریبی 5درجه، دور از انتظار نخواهد بود. اجتناب از سفرهای غیرضروری و رعایت نکات ایمنی، به همراه داشتن تجهیزات زمستانی، انجام اقدامات پیشگیرانه درباره احتمال آبگرفتگی معابر عمومی و برفروبی در مناطق سردسیر و کوهستانی، توجه به توصیههای کارشناسان جهاد کشاورزی استان از توصیهها و مواردی بود که امیدفر به رعایت آنها تأکید کرد و افزود: از امروز تا روز سهشنبه که بارشها آغاز میشود، هوا برای گروههای حساس، ناسالم است و با توجه به قرار داشتن در شرایط کرونایی بهتر است مردم تا حد امکان از منازل خارج نشوند.
«صادق ضیاییان»، مدیرکل پیشبینی سازمان هواشناسی به «ایران» گفت: همانگونه که پیشتر هشدار داده بودیم روز شنبه را نسبت به هفته گذشته با کاهش 5 تا 10 درجهای در بسیاری از استانهای شمالی و شمال شرق کشور شروع کردیم تا جایی که دمای هوا در روستاهای کوسه و دشت در استان خراسان شمالی به ترتیب به منفی 20.9 درجه و منفی 18.2 درجه سانتیگراد رسید که سردترین نقاط کشور بودند. وی افزود: تا روز سهشنبه با پایداری و سکون هوا مواجه هستیم که در کلانشهرهایی مانند تهران، اراک و اصفهان با غلظت آلایندهها هوا برای گروههای حساس ناسالم خواهد شد و اگر ترافیک شهری سنگین باشد هوا برای همه گروهها ناسالم خواهد شد که لازم است مسئولان شهری به این مسأله توجه ویژه داشته باشند. ضیاییان همچنین تصریح کرد: با ورود سامانه جدید از غرب کشور در روز سهشنبه پایان هفته بارانی و در مناطق کوهستانی برف را در استانهای نیمه غربی خواهیم داشت. بهگفته وی، امروز دوشنبه افزایش اندکی در میزان دما داریم ولی درمجموع با سرما به استقبال زمستان خواهیم رفت. در همین حال «محمد رودباری»، مدیرکل دفترمدیریت بحران و تجهیز ماشینآلات سازمان راهداری و حملونقل جاده ای با تأکید بر اینکه در روز آغازین هفته همچنین در محورهای کوهستانی استانهای سردسیر بارش پراکنده برف داشتهایم نسبت به کولاک مقطعی در گردنههای کشورهشدار داد. بهگفته وی بهدنبال بارش برف و ماندگاری هوای سرد احتمال کولاک مقطعی در جادههای کوهستانی وجود داد. لذا از رانندگانی که قصد سفر به مناطق کوهستانی دارند انتظار میرود حتماً توصیههای ایمنی را جدی بگیرند و ماشین خود را به تجهیزات زمستانی مجهز کنند.
هشدار زرد هواشناسی برای استان مرکزی
غلامرضا مرادی، معاون توسعه و پیشبینی اداره هواشناسی استان مرکزی در این باره به «ایران» گفت: با توجه به پیشبینی شرایط پایدارجوی و هوای ساکن برای کشور و نیز دمای پایین و وارونگی دما، شرایط برای انباشت آلایندهها در شهرها بخصوص شهرهای صنعتی فراهم میشود. وی افزود: این شرایط برای شهرهایی نظیر شهر اراک که هم صنعتی بوده و هم شرایط اقلیمی آن طوری است که به انباشت آلایندهها کمک میکند پررنگتر خواهدشد. بنابراین از روز پنجشنبه هفته قبل، هشدار سطح زرد درباره آلودگی هوا برای استان مرکزی را اعلام کردیم که این شرایط تا روز سهشنبه هفته جاری ادامه دارد. مرادی ادامه داد: در این مدت در برخی ساعتها بخصوص زمانهایی که هوا سردتر است شاخصهای آلایندگی برای گروههای حساس ناسالم خواهد بود اما اگر انتشار آلایندههای ناشی از فعالیت نیروگاههای حرارتی و پالایشگاهها کنترل نشود هوا برای همه افراد ناسالم میشود. وی با بیان اینکه از روز چهارشنبه و اواخر روز سهشنبه سامانه بارشی وارد کشور میشود که از انباشت آلایندهها میکاهد، گفت: این بارشها در مناطق سردسیر استان مرکزی نظیر تفرش بهصورت برف و در مناطق گرمسیر نظیر ساوه بهصورت ترکیب باران و برف خواهد بود. مرادی به گروههای آسیب پذیر نظیر بیماران، کودکان و سالمندان توصیه کرد که تا حد امکان از منازل بیرون نیایند و افزود: دستگاههای خدمات رسان نظیر زیرمجموعههای دانشگاه علوم پزشکی و نیز دستگاههای اجرایی مانند سازمان محیط زیست نیز باید آمادگی لازم را در این روزها داشته باشند.
جادههای مه آلوده و لغزنده در آذربایجان شرقی
رئیس گروه پیشبینی اداره هواشناسی استان آذربایجان شرقی نیز به «ایران» گفت: تا بعد ازظهر سهشنبه هفته جاری بهدلیل پایداری هوا، افزایش آلایندههای جوی را بویژه برای شهرهای بزرگ صنعتی داریم و در برخی نواحی «مه» پیشبینی میشود.
محمد امیدفر افزود: از بعدازظهر سهشنبه، نفوذ سامانه بارشی را داریم که تا اوایل هفته آینده تداوم خواهد داشت و موجب ابرناکی و بارشهای متناوب باران و برف و در برخی نواحی «مه» خواهد شد. در این شرایط اختلال در تردد جادهای، کاهش دید و لغزندگی پیشبینی میشود. وی تصریح کرد: از نظر دما، تغییرات قابل توجهی پیشبینی نمیشود اما در اواخر فعالیت سامانه یعنی روز جمعه، کاهش نسبی دما به میزان تقریبی 5درجه، دور از انتظار نخواهد بود. اجتناب از سفرهای غیرضروری و رعایت نکات ایمنی، به همراه داشتن تجهیزات زمستانی، انجام اقدامات پیشگیرانه درباره احتمال آبگرفتگی معابر عمومی و برفروبی در مناطق سردسیر و کوهستانی، توجه به توصیههای کارشناسان جهاد کشاورزی استان از توصیهها و مواردی بود که امیدفر به رعایت آنها تأکید کرد و افزود: از امروز تا روز سهشنبه که بارشها آغاز میشود، هوا برای گروههای حساس، ناسالم است و با توجه به قرار داشتن در شرایط کرونایی بهتر است مردم تا حد امکان از منازل خارج نشوند.
یلدا را شاد و دور از همی برگزار کنید!
دکتر حسین کرمانپور
مدیر اورژانس بیمارستان سینا
یلدا در دوران غمبار حضور همهگیری کرونا و درست قبل از نزدیک شدن به عید نوروز تنها بهانه شادی و شاد بودن مردم ایران است. شبی که بزرگان تکریم میشوند و کوچکترها با چشمانی تیز عیارسنج این ارتباطاتاند تا آینده را به همین منوال بسازند و حیات سنتهای زیبایی چون یلدا را تضمین کنند.
یلدای امسال میتواند یلدای ویژهای باشد به چند دلیل زیر:
1- اینکه حالمان آنقدر خوب نیست و احساس میکنیم به یک منبع سازنده حال، واقعاً نیاز داریم. این اوج نیاز را سال قبل اصلاً نداشتیم.
2- خیلیها را باید میداشتیم که الان نداریم و جایشان آنقدر خالی هست که ممکن است گونههای یلدایی ما را خیس کند!
3- پاییزهای خشک جایش را به پاییزی پرطراوت و بارانی داده که برکات الهی را به حد قابل قبول رسانده است. یادمان نرود چند سال پاییز البرز و زاگرس با باران دائمی پاییز غریبه بودند.
4- یلدای امسال البته که یک میهمان ناخوانده به نام کرونا دارد که «دورهمی» را به «دور از همی» مبدل ساخته و شاید این فرصتی باشد که بدانیم سنت شب یلدا چقدر مملو از انرژی بوده و ما چون ماهی اندر آب قدر آب ندانستهایم.
5- یلدای امسال یلدای 1399 است. آخرین یلدای قرن 14 شمسی! خیلی تحریک برانگیز است که از دستش ندهیم! نه؟
می بینید که شب چله امسال چقدر عزیز است. من به عنوان یک پزشک هرگز بهخود اجازه نمیدهم این تنها مناسبتی که بعد از مدتها میتواند کمی زنگار از دلها بستاند و شادمان کند را برایتان محدود و از درک آن محروم تان کنم. اما به عنوان فرزند شما، برادر شما و شاید پدر، احساس میکنم همه ما در ماراتون کرونا کم کم داریم به روبان پایانی این دو جانسوز نزدیک میشویم. تپههای زیادی را پشتسر گذاشتهایم و گاهی ساعتها در جادهای در دل دشت دویدهایم و انگار که تنها یک تپه بیشتر نمانده تا برسیم به پایان خطی که اوج شادی و نشاط است.خیلیها بین راه ماندند، نفس کم آوردند و از مسیر خارج شدند که فقط نامشان در لیست مسابقهدهندگان است. اما خوشبختانه اکثریت ما دوام آوردیم و تا اینجای کار اگر گرفتار کرونا هم شده باشیم اما جان سالم به در برده و امیدواریم بمانیم و با هم بمانیم. برای اینکه این آخرین یلدای قرن را با شادی هرچه تمام تر طی کنیم باید چند نکته را توجه کنیم:
1- آنها که تاکنون مراقبت کرده، خودنگهدار بوده و به قول امروزیها همه پروتکلها را حفظ کردهاند بیش از دیگران درخطرند. نه از نظر مواجهه با ویروس! بلکه از جهت تحریک شدن به شکستن عهد ماندن و بودن! عهد ماندن در خانه، عهد حفظ همه چیز! این دسته افراد بشدت مورد تحریک اطرافیانند و من تمنا میکنم این قافله موفق باز هم معهود و صبور بمانند.
2- هوا سرد است، دیگر کمتر میشود پنجرهها را گشود و با خیال راحت نشست و تنفس نمود. اما در آستانه ورود به زمستان، اگر به هر دلیل شب چله تحمل نکردید و بهجای یک خانواده، بزرگی را دوره کردید، برای آنکه سایهاش کوتاه نشود و سالها حضورش را همچنان داشته باشید، بهتر است استثنائاً پنجره را گشوده، تهویه و جریان هوا را تضمین، فاصلهها را رعایت و مبادا تعارف بهخوردن چیزی کنید که دست به دست شده باشد.
3- خدا را شکر در عهدی هستیم که نعمتی به نام اینترنت هست و اگر بتوان به جرأت جایی را نام برد که از این نعمت به نیکی میتوان بهره برد همانا ارتباط با همدیگر بهصورت تصویری است. خدا را و خدا را اگر میتوانید به این ارتباط بسنده کنید تا شادمان یلدا را بگذرانیم و نوروز رو فیروز در آغوش گیریم.
۴- تا ریزقولک کرونا در کشور هست میتوانیم با کمی تغییر، هم خود را توانمند سازیم و هم به بستگان، نزدیکان و بزرگان مان مهرورزی! پیامک بزنید، شعر بنویسید و یلدای ۹۹ خود را با نگاه به فراسوی حیات متفاوت برگزار کنید.
۵- آغوش زندگی و مرگ هر دو به سوی ما گشوده است. این ماییم که انتخاب میکنیم. آنها که تا امروز مقاومت کردهاند، یعنی گزینه مقاومت تا زندگی را برگزیدهاند پس قوی باشید و بایستید تا خدای ناکرده زندگی نیفتد.
۶- شب یلدا همکاران مرا با پیامهای مهرتان گلباران کنید و بدانید آنها دو برابر شما نیاز به تجدید روحیه دارند. چند روزی است اوضاع بهتر شده و میتوان رد لبخند را روی لبهای کادر درمان دید. در پایداری این تبسم نسیم دائمی باشید.
۷- همه آن هراسانیم که یلدای امسال قتلگاه بزرگان و اکابر فامیل شود، بسیاری از آنها شدیداً بیمناکاند و رویشان نمیشود که مانع حضور شما شوند و برخی برعکس به خطر بزرگ اشرافی ندارند و مصرند تا شب چله را با هم باشید. زبان بریزید، قربان و جانشان شوید و یلدای امسال را «دور از همی» سپری کنید تا «دورهمی» سالهای بعد مهیا شود.
مدیر اورژانس بیمارستان سینا
یلدا در دوران غمبار حضور همهگیری کرونا و درست قبل از نزدیک شدن به عید نوروز تنها بهانه شادی و شاد بودن مردم ایران است. شبی که بزرگان تکریم میشوند و کوچکترها با چشمانی تیز عیارسنج این ارتباطاتاند تا آینده را به همین منوال بسازند و حیات سنتهای زیبایی چون یلدا را تضمین کنند.
یلدای امسال میتواند یلدای ویژهای باشد به چند دلیل زیر:
1- اینکه حالمان آنقدر خوب نیست و احساس میکنیم به یک منبع سازنده حال، واقعاً نیاز داریم. این اوج نیاز را سال قبل اصلاً نداشتیم.
2- خیلیها را باید میداشتیم که الان نداریم و جایشان آنقدر خالی هست که ممکن است گونههای یلدایی ما را خیس کند!
3- پاییزهای خشک جایش را به پاییزی پرطراوت و بارانی داده که برکات الهی را به حد قابل قبول رسانده است. یادمان نرود چند سال پاییز البرز و زاگرس با باران دائمی پاییز غریبه بودند.
4- یلدای امسال البته که یک میهمان ناخوانده به نام کرونا دارد که «دورهمی» را به «دور از همی» مبدل ساخته و شاید این فرصتی باشد که بدانیم سنت شب یلدا چقدر مملو از انرژی بوده و ما چون ماهی اندر آب قدر آب ندانستهایم.
5- یلدای امسال یلدای 1399 است. آخرین یلدای قرن 14 شمسی! خیلی تحریک برانگیز است که از دستش ندهیم! نه؟
می بینید که شب چله امسال چقدر عزیز است. من به عنوان یک پزشک هرگز بهخود اجازه نمیدهم این تنها مناسبتی که بعد از مدتها میتواند کمی زنگار از دلها بستاند و شادمان کند را برایتان محدود و از درک آن محروم تان کنم. اما به عنوان فرزند شما، برادر شما و شاید پدر، احساس میکنم همه ما در ماراتون کرونا کم کم داریم به روبان پایانی این دو جانسوز نزدیک میشویم. تپههای زیادی را پشتسر گذاشتهایم و گاهی ساعتها در جادهای در دل دشت دویدهایم و انگار که تنها یک تپه بیشتر نمانده تا برسیم به پایان خطی که اوج شادی و نشاط است.خیلیها بین راه ماندند، نفس کم آوردند و از مسیر خارج شدند که فقط نامشان در لیست مسابقهدهندگان است. اما خوشبختانه اکثریت ما دوام آوردیم و تا اینجای کار اگر گرفتار کرونا هم شده باشیم اما جان سالم به در برده و امیدواریم بمانیم و با هم بمانیم. برای اینکه این آخرین یلدای قرن را با شادی هرچه تمام تر طی کنیم باید چند نکته را توجه کنیم:
1- آنها که تاکنون مراقبت کرده، خودنگهدار بوده و به قول امروزیها همه پروتکلها را حفظ کردهاند بیش از دیگران درخطرند. نه از نظر مواجهه با ویروس! بلکه از جهت تحریک شدن به شکستن عهد ماندن و بودن! عهد ماندن در خانه، عهد حفظ همه چیز! این دسته افراد بشدت مورد تحریک اطرافیانند و من تمنا میکنم این قافله موفق باز هم معهود و صبور بمانند.
2- هوا سرد است، دیگر کمتر میشود پنجرهها را گشود و با خیال راحت نشست و تنفس نمود. اما در آستانه ورود به زمستان، اگر به هر دلیل شب چله تحمل نکردید و بهجای یک خانواده، بزرگی را دوره کردید، برای آنکه سایهاش کوتاه نشود و سالها حضورش را همچنان داشته باشید، بهتر است استثنائاً پنجره را گشوده، تهویه و جریان هوا را تضمین، فاصلهها را رعایت و مبادا تعارف بهخوردن چیزی کنید که دست به دست شده باشد.
3- خدا را شکر در عهدی هستیم که نعمتی به نام اینترنت هست و اگر بتوان به جرأت جایی را نام برد که از این نعمت به نیکی میتوان بهره برد همانا ارتباط با همدیگر بهصورت تصویری است. خدا را و خدا را اگر میتوانید به این ارتباط بسنده کنید تا شادمان یلدا را بگذرانیم و نوروز رو فیروز در آغوش گیریم.
۴- تا ریزقولک کرونا در کشور هست میتوانیم با کمی تغییر، هم خود را توانمند سازیم و هم به بستگان، نزدیکان و بزرگان مان مهرورزی! پیامک بزنید، شعر بنویسید و یلدای ۹۹ خود را با نگاه به فراسوی حیات متفاوت برگزار کنید.
۵- آغوش زندگی و مرگ هر دو به سوی ما گشوده است. این ماییم که انتخاب میکنیم. آنها که تا امروز مقاومت کردهاند، یعنی گزینه مقاومت تا زندگی را برگزیدهاند پس قوی باشید و بایستید تا خدای ناکرده زندگی نیفتد.
۶- شب یلدا همکاران مرا با پیامهای مهرتان گلباران کنید و بدانید آنها دو برابر شما نیاز به تجدید روحیه دارند. چند روزی است اوضاع بهتر شده و میتوان رد لبخند را روی لبهای کادر درمان دید. در پایداری این تبسم نسیم دائمی باشید.
۷- همه آن هراسانیم که یلدای امسال قتلگاه بزرگان و اکابر فامیل شود، بسیاری از آنها شدیداً بیمناکاند و رویشان نمیشود که مانع حضور شما شوند و برخی برعکس به خطر بزرگ اشرافی ندارند و مصرند تا شب چله را با هم باشید. زبان بریزید، قربان و جانشان شوید و یلدای امسال را «دور از همی» سپری کنید تا «دورهمی» سالهای بعد مهیا شود.
نگاه جناحی به یک توافق ملی
محمدجواد حقشناس
فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران
طی روزهایی که گذشت تصویب یک قانون در مجلس شورای اسلامی از جمله موضوعاتی بود که با نقدهای کارشناسی متعددی مواجه شد. موضوع اصلی این قانون برخلاف نام آن که «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» است حول موضوع برجام و فراهم نمودن شرایط خروج از آن در صورت عدم تحقق خواست قانونگذاران ظرف ضرب الاجل دو ماهه پیشبینی شده قرار دارد. از این حیث باور دارم که یادآوری چند نکته چه برای نمایندگان مجلس و چه برای خوانندگان این نوشته ضروری است و مبتنی بر آن میتوان نتایج متفاوتی گرفت.
نخستین نکته این است که بدانیم بیتردید برجام یکی از مهمترین سندهای سیاسی، حقوقی و راهبردی است که در تاریخ معاصر ما میان ایران و کشورهای بیگانه منعقد شده است. شاید بتوان آن را از حیث اهمیت تنها با توافق 1975 الجزایر، پذیرش قطعنامه 958 و مذاکرات دولت ملی دکتر مصدق برای ملی شدن صنعت نفت مقایسه کرد. انعقاد این قرارداد از جهت حجم نفر- ساعت مذاکرات انجام شده، وزن قدرتهای بینالمللی که به پای میزمذاکره آمدند و تأثیرات و گشایشهایی که بلافاصله پساز تصویب چه در عرصه بینالمللی و چه در عرصه داخلی برای جمهوری اسلامی ایران داشت، موضوعی نیست که بتوان براحتی از آن گذشت. فراموش نمیکنیم که بعد از برجام شاهد موج بزرگی از سفر مقامات اقتصادی و سیاسی جهان به تهران بودیم و بخش عمدهای از سرمایهگذاران و قدرتهای بزرگ اقتصادی برای عقد قرارداد و سرمایهگذاری به ایران آمدند. حال آنکه میبینیم این روزها برخی براحتی با آن برخورد سلبی میکنند و اثرات مطلوب آن را بهدلیل سرنوشتی که در دولت ترامپ بر آن رفت، انکار میکنند. عدهای که به باورم از دو دسته نمیتوانند خارج باشند یا فاصله جدی با نگاه کارشناسی دارند یا دچار عناد و کینه توزی هستند.
این گفته به معنی انکار خلأهای حقوقی که در برجام وجود داشت و شرایط را برای رویدادهایی همچون خروج امریکا از آن و تحریم دوباره ایران فراهم کرد، نیست. همانطور که نمیتوان براحتی از کنار اقداماتی گذشت که در داخل کشور انجام شد و نگذاشت در زمان خود ایران از پنجره گشوده شده توسط برجام استفاده بیشتری ببرد. منتقدین امروز نه تنها به نحو غیرمنصفانهای از همه محاسن و قوتهای آن مذاکرات و نتیجهاش میگذرند بلکه به این نکته توجه نمیکنند که آنچه امروز هدف حملاتشان قراردارد و برای از میان برداشتن اش روزشماری میکنند تنها محصول و برآمده از دولت روحانی نیست. اگرچه توانمندی دیپلماسی و جهتگیری دولت در آن تأثیر بسزایی داشت؛ اما اینکه مسئولیت هر یک از نتایج چه توفیقات و چه ناکامیها را به تنهایی برعهده دولت بگذاریم نهایت بیانصافی و سیاست یک بام و دو هوا است. در موضوع برجام هم دولت و هم مجلس و هم نهادهای حاکمیتی مانند شورای عالی امنیت ملی که پشتیبانی کارشناسی مذاکرات را برعهده داشت و از منتخبان رهبر معظم انقلاب تشکیل شده است، دخیل بودند. برجام در مجلسی اصولگرا تصویب شد. مجلسی که ریاست آن را یکی از چهرههای شاخص اصولگرا بر عهده داشت و او کسی بود که از قضا در دورهای بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی مسئولیت پرونده هستهای را برعهده داشت و فردی غیرمطلع نبود. یادمان نمیرود که وقتی برجام منعقد شد چهرههایی مثل آقایان ولایتی و قالیباف و برخی چهرههای شاخص اصولگرایی همه ازآن بهعنوان دستاورد نظام یاد کردند. حالا چه شده است که همه این مسائل به دست فراموشی سپرده میشود. فراموش نکنیم که در ناکامی برجام اگر چه تصمیم ترامپ به خروج امریکا و تبعات آن تصمیم تأثیر اساسی را داشت اما نکات دیگری در میان بود. بخشهای ناراضی از تصویب برجام در ایران بلافاصله پساز تصویب نهایت تلاش خود را کردند که در پایبندی به روح این توافق خلل ایجاد کنند. تلاش برای مانع ایجاد کردن بر سر سرمایهگذاری شرکتهای امریکایی در ایران و این توقع که یکی از طرفهای هفتگانه توافق از مواهب آن بینصیب باشد در کاهش توفیقات برجام و موانعی که بر سر راه آن ایجاد شد بیتأثیر نبود. متأسفانه ما نتوانستیم به این توافق نگاهی ملی داشته باشیم. حالا در شرایطی داریم از تصویب قانونی بهعنوان مقدمه خروج از برجام سخن میگوییم که مردم امریکا به رغم همه پیشبینیها رفتار کردهاند و پایان دولت ترامپ را رقم زدند. پایان دولتی که نه تنها به برجام بلکه به تعداد زیادی از تعهدات بینالمللی امریکا پشت پا زده بود. اما هیچ یک از جریانهای تندرو در جهان از این اتفاق خوشحال نیستند و به همین دلیل هر یک به نحوی به این اتفاق واکنش نشان دادهاند و برای جلوگیری از وقوع تبعات مثبت آن اقدامی کردهاند؛ همچون اقدام سبعانه اسرائیل و ترور شهید فخریزاده بهعنوان یکی از چهرههای مؤثر در حوزههای هستهای و دفاعی ایران. تلاش مذبوحانهای برای اینکه منطقه خاورمیانه همچنان ناپایدار بماند و به سمت ثبات و آرامش حرکت نکند. در چنین شرایطی آنچه از نهادهای تأثیرگذار و تصمیم ساز توقع میرود این است که رویکرد راهبردی مبتنی بر منافع ملی داشته باشند و با هوشمندی و متانت برای هدف یگانه تأمین منافع ملی ایران تلاش کنند. تا کشور از وضع اسفناکی که گرفتارش شده با آرامش و کمترین هزینه خارج شود. امیدواریم با تلاش عقلای قوم بتوانیم این مسائل را در ماههای آینده بخوبی پشت سر بگذاریم.
فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران
طی روزهایی که گذشت تصویب یک قانون در مجلس شورای اسلامی از جمله موضوعاتی بود که با نقدهای کارشناسی متعددی مواجه شد. موضوع اصلی این قانون برخلاف نام آن که «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» است حول موضوع برجام و فراهم نمودن شرایط خروج از آن در صورت عدم تحقق خواست قانونگذاران ظرف ضرب الاجل دو ماهه پیشبینی شده قرار دارد. از این حیث باور دارم که یادآوری چند نکته چه برای نمایندگان مجلس و چه برای خوانندگان این نوشته ضروری است و مبتنی بر آن میتوان نتایج متفاوتی گرفت.
نخستین نکته این است که بدانیم بیتردید برجام یکی از مهمترین سندهای سیاسی، حقوقی و راهبردی است که در تاریخ معاصر ما میان ایران و کشورهای بیگانه منعقد شده است. شاید بتوان آن را از حیث اهمیت تنها با توافق 1975 الجزایر، پذیرش قطعنامه 958 و مذاکرات دولت ملی دکتر مصدق برای ملی شدن صنعت نفت مقایسه کرد. انعقاد این قرارداد از جهت حجم نفر- ساعت مذاکرات انجام شده، وزن قدرتهای بینالمللی که به پای میزمذاکره آمدند و تأثیرات و گشایشهایی که بلافاصله پساز تصویب چه در عرصه بینالمللی و چه در عرصه داخلی برای جمهوری اسلامی ایران داشت، موضوعی نیست که بتوان براحتی از آن گذشت. فراموش نمیکنیم که بعد از برجام شاهد موج بزرگی از سفر مقامات اقتصادی و سیاسی جهان به تهران بودیم و بخش عمدهای از سرمایهگذاران و قدرتهای بزرگ اقتصادی برای عقد قرارداد و سرمایهگذاری به ایران آمدند. حال آنکه میبینیم این روزها برخی براحتی با آن برخورد سلبی میکنند و اثرات مطلوب آن را بهدلیل سرنوشتی که در دولت ترامپ بر آن رفت، انکار میکنند. عدهای که به باورم از دو دسته نمیتوانند خارج باشند یا فاصله جدی با نگاه کارشناسی دارند یا دچار عناد و کینه توزی هستند.
این گفته به معنی انکار خلأهای حقوقی که در برجام وجود داشت و شرایط را برای رویدادهایی همچون خروج امریکا از آن و تحریم دوباره ایران فراهم کرد، نیست. همانطور که نمیتوان براحتی از کنار اقداماتی گذشت که در داخل کشور انجام شد و نگذاشت در زمان خود ایران از پنجره گشوده شده توسط برجام استفاده بیشتری ببرد. منتقدین امروز نه تنها به نحو غیرمنصفانهای از همه محاسن و قوتهای آن مذاکرات و نتیجهاش میگذرند بلکه به این نکته توجه نمیکنند که آنچه امروز هدف حملاتشان قراردارد و برای از میان برداشتن اش روزشماری میکنند تنها محصول و برآمده از دولت روحانی نیست. اگرچه توانمندی دیپلماسی و جهتگیری دولت در آن تأثیر بسزایی داشت؛ اما اینکه مسئولیت هر یک از نتایج چه توفیقات و چه ناکامیها را به تنهایی برعهده دولت بگذاریم نهایت بیانصافی و سیاست یک بام و دو هوا است. در موضوع برجام هم دولت و هم مجلس و هم نهادهای حاکمیتی مانند شورای عالی امنیت ملی که پشتیبانی کارشناسی مذاکرات را برعهده داشت و از منتخبان رهبر معظم انقلاب تشکیل شده است، دخیل بودند. برجام در مجلسی اصولگرا تصویب شد. مجلسی که ریاست آن را یکی از چهرههای شاخص اصولگرا بر عهده داشت و او کسی بود که از قضا در دورهای بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی مسئولیت پرونده هستهای را برعهده داشت و فردی غیرمطلع نبود. یادمان نمیرود که وقتی برجام منعقد شد چهرههایی مثل آقایان ولایتی و قالیباف و برخی چهرههای شاخص اصولگرایی همه ازآن بهعنوان دستاورد نظام یاد کردند. حالا چه شده است که همه این مسائل به دست فراموشی سپرده میشود. فراموش نکنیم که در ناکامی برجام اگر چه تصمیم ترامپ به خروج امریکا و تبعات آن تصمیم تأثیر اساسی را داشت اما نکات دیگری در میان بود. بخشهای ناراضی از تصویب برجام در ایران بلافاصله پساز تصویب نهایت تلاش خود را کردند که در پایبندی به روح این توافق خلل ایجاد کنند. تلاش برای مانع ایجاد کردن بر سر سرمایهگذاری شرکتهای امریکایی در ایران و این توقع که یکی از طرفهای هفتگانه توافق از مواهب آن بینصیب باشد در کاهش توفیقات برجام و موانعی که بر سر راه آن ایجاد شد بیتأثیر نبود. متأسفانه ما نتوانستیم به این توافق نگاهی ملی داشته باشیم. حالا در شرایطی داریم از تصویب قانونی بهعنوان مقدمه خروج از برجام سخن میگوییم که مردم امریکا به رغم همه پیشبینیها رفتار کردهاند و پایان دولت ترامپ را رقم زدند. پایان دولتی که نه تنها به برجام بلکه به تعداد زیادی از تعهدات بینالمللی امریکا پشت پا زده بود. اما هیچ یک از جریانهای تندرو در جهان از این اتفاق خوشحال نیستند و به همین دلیل هر یک به نحوی به این اتفاق واکنش نشان دادهاند و برای جلوگیری از وقوع تبعات مثبت آن اقدامی کردهاند؛ همچون اقدام سبعانه اسرائیل و ترور شهید فخریزاده بهعنوان یکی از چهرههای مؤثر در حوزههای هستهای و دفاعی ایران. تلاش مذبوحانهای برای اینکه منطقه خاورمیانه همچنان ناپایدار بماند و به سمت ثبات و آرامش حرکت نکند. در چنین شرایطی آنچه از نهادهای تأثیرگذار و تصمیم ساز توقع میرود این است که رویکرد راهبردی مبتنی بر منافع ملی داشته باشند و با هوشمندی و متانت برای هدف یگانه تأمین منافع ملی ایران تلاش کنند. تا کشور از وضع اسفناکی که گرفتارش شده با آرامش و کمترین هزینه خارج شود. امیدواریم با تلاش عقلای قوم بتوانیم این مسائل را در ماههای آینده بخوبی پشت سر بگذاریم.
2 راهکار اصلاح ساختار بودجه
لطفعلی بخشی
اقتصاددان
بودجههای سنواتی به عنوان مهمترین سند مالی کشور، ظرفیتهای زیادی برای اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور دارد. با استفاده از روشهای مختلف در تدوین بودجه و تعریف منابع و مصارف میتوان سمت و سوی اقتصاد را نیز بهبود بخشید. در یک نگاه کلی و ساده با کاهش هزینههای غیرضرور و افزایش منابع درآمدی پایدار و بدون آثار تورمی میتوان بودجه و سپس ساختار اقتصادی کشور را دستخوش اصلاح قرار داد.
در این مسیر دو راهکار مهم برای تدوین بودجه که به اقتصاد ملی نیز کمک میکند وجود دارد که یکی باعث کاهش هزینهها و دیگری موجب رشد درآمدهای پایدار خواهد شد. درواقع اتکا به این روشها باعث میشود تا دولت از سایر درآمدها مانند نفت و فروش اوراق بینیاز شود. نخستین راهکار، کاهش هزینههای اداره کشور است. در این زمینه شیوع کرونا درکنار مصائب و مشکلات فراوانی که برای اقتصاد ایران و جهان به همراه داشت، از نظر صرفهجویی یک فرصت طلایی به شمار میرود. اهمیت آن به قدری است که میتوان تاریخ را به قبل و بعد از کرونا تقسیمبندی کرد.
در دوران حدود یکساله پاندمی کرونا که در ایران مانند بسیاری از کشورها برای جلوگیری از شیوع بیشتر به سمت گسترش خدمات غیرحضوری و کاهش نیروی کار در شرکتها و سازمانها شدیم، این واقعیت را بهخوبی نشان داد که برخی از دستگاهها و سازمانهای عمومی و دولتی را میتوان حذف یا با سایر دستگاهها ادغام کرد. در این مدت کاهش خدمات و حتی تعطیلی برخی از دستگاهها هیچ خدشهای به اقتصاد ایران و کسب و کارها وارد نکرد. ضمن اینکه هدایت فعالیتها به بسترهای مجازی نیز توانست تا حدود زیادی هزینه اداره سازمانها و شرکتها را کاهش دهد. بنابراین کرونا فرصت مناسبی برای بازآرایی دستگاههای اجرایی در کشور است تا با حذف، تغییر مأموریت و ادغام آنها تا حدود زیادی از هزینههای کشور کاست.
اقدام دیگری که درخصوص متعادل کردن هزینهها قابل پیگیری است، عادلانه کردن حقوق و دستمزدها در دستگاهها و بخصوص شرکتهای دولتی است. براساس اطلاعات موجود در 60 شرکت دولتی میانگین حقوق دریافتی بیش از 20 میلیون تومان است که با متناسبسازی این حقوقها و حمایت از اقشار ضعیف میتوان ضمن دنبال کردن عدالت اقتصادی از بار هزینههای دولت کاست. همچنین بازتعریف دوباره دستگاههایی که از بودجه عمومی کشور استفاده میکنند، تأثیر بسیار زیادی در تدوین یک بودجه متعادل دارد.
سومین راهکاری که اهمیت بسیار زیادی دارد و از دید رشد منابع مهم است، افزایش درآمدهای مالیاتی است که البته این راهکار باید بدون فشار به مؤدیان فعلی اجرایی شود. خوشبختانه دراین خصوص گامهای بلندی برداشته شده است که مهمترین آن اجرای قانون جدید چک و ممنوعیت صدور چکهای حامل است. این درحالی است که بخش عمده فرارهای مالیاتی با همین چکهای حامل صورت میگیرد، چرا که با دست به دست شدن آن امکان شناسایی دقیق ذینفعان وجود ندارد. هماکنون چکهای حامل تنها از سوی برخی از فعالان اقتصادی صادر میشود، چرا که فعالان بزرگ اقتصادی مانند شرکتهای دولتی و خصوصی به هیچ عنوان چک حامل صادر نمیکنند. علاوه بر ساماندهی معافیتهای مالیاتی نیز میتواند درکنار جلوگیری از فرارهای مالیاتی به میزان قابلتوجهی درآمدهای کشور را افزایش دهد، درآمدی که امکان اداره کشور تنها با اتکا به مالیات و دوری از نفت را ممکن میکند.
اقتصاددان
بودجههای سنواتی به عنوان مهمترین سند مالی کشور، ظرفیتهای زیادی برای اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور دارد. با استفاده از روشهای مختلف در تدوین بودجه و تعریف منابع و مصارف میتوان سمت و سوی اقتصاد را نیز بهبود بخشید. در یک نگاه کلی و ساده با کاهش هزینههای غیرضرور و افزایش منابع درآمدی پایدار و بدون آثار تورمی میتوان بودجه و سپس ساختار اقتصادی کشور را دستخوش اصلاح قرار داد.
در این مسیر دو راهکار مهم برای تدوین بودجه که به اقتصاد ملی نیز کمک میکند وجود دارد که یکی باعث کاهش هزینهها و دیگری موجب رشد درآمدهای پایدار خواهد شد. درواقع اتکا به این روشها باعث میشود تا دولت از سایر درآمدها مانند نفت و فروش اوراق بینیاز شود. نخستین راهکار، کاهش هزینههای اداره کشور است. در این زمینه شیوع کرونا درکنار مصائب و مشکلات فراوانی که برای اقتصاد ایران و جهان به همراه داشت، از نظر صرفهجویی یک فرصت طلایی به شمار میرود. اهمیت آن به قدری است که میتوان تاریخ را به قبل و بعد از کرونا تقسیمبندی کرد.
در دوران حدود یکساله پاندمی کرونا که در ایران مانند بسیاری از کشورها برای جلوگیری از شیوع بیشتر به سمت گسترش خدمات غیرحضوری و کاهش نیروی کار در شرکتها و سازمانها شدیم، این واقعیت را بهخوبی نشان داد که برخی از دستگاهها و سازمانهای عمومی و دولتی را میتوان حذف یا با سایر دستگاهها ادغام کرد. در این مدت کاهش خدمات و حتی تعطیلی برخی از دستگاهها هیچ خدشهای به اقتصاد ایران و کسب و کارها وارد نکرد. ضمن اینکه هدایت فعالیتها به بسترهای مجازی نیز توانست تا حدود زیادی هزینه اداره سازمانها و شرکتها را کاهش دهد. بنابراین کرونا فرصت مناسبی برای بازآرایی دستگاههای اجرایی در کشور است تا با حذف، تغییر مأموریت و ادغام آنها تا حدود زیادی از هزینههای کشور کاست.
اقدام دیگری که درخصوص متعادل کردن هزینهها قابل پیگیری است، عادلانه کردن حقوق و دستمزدها در دستگاهها و بخصوص شرکتهای دولتی است. براساس اطلاعات موجود در 60 شرکت دولتی میانگین حقوق دریافتی بیش از 20 میلیون تومان است که با متناسبسازی این حقوقها و حمایت از اقشار ضعیف میتوان ضمن دنبال کردن عدالت اقتصادی از بار هزینههای دولت کاست. همچنین بازتعریف دوباره دستگاههایی که از بودجه عمومی کشور استفاده میکنند، تأثیر بسیار زیادی در تدوین یک بودجه متعادل دارد.
سومین راهکاری که اهمیت بسیار زیادی دارد و از دید رشد منابع مهم است، افزایش درآمدهای مالیاتی است که البته این راهکار باید بدون فشار به مؤدیان فعلی اجرایی شود. خوشبختانه دراین خصوص گامهای بلندی برداشته شده است که مهمترین آن اجرای قانون جدید چک و ممنوعیت صدور چکهای حامل است. این درحالی است که بخش عمده فرارهای مالیاتی با همین چکهای حامل صورت میگیرد، چرا که با دست به دست شدن آن امکان شناسایی دقیق ذینفعان وجود ندارد. هماکنون چکهای حامل تنها از سوی برخی از فعالان اقتصادی صادر میشود، چرا که فعالان بزرگ اقتصادی مانند شرکتهای دولتی و خصوصی به هیچ عنوان چک حامل صادر نمیکنند. علاوه بر ساماندهی معافیتهای مالیاتی نیز میتواند درکنار جلوگیری از فرارهای مالیاتی به میزان قابلتوجهی درآمدهای کشور را افزایش دهد، درآمدی که امکان اداره کشور تنها با اتکا به مالیات و دوری از نفت را ممکن میکند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
اعطای نشان درجه یک نصر به دانشمند شهید محسن فخریزاده
-
ترامپ را به قانون میسپارم
-
تمدید مهلت بررسی «افایتیاف» در مجمع
-
هرگز برای معروف شدن چیزی ننوشتهام
-
سناریوهای فروش نفت در 1400
-
لزوم اقناع افکار عمومی با گفتمان اجتماعی
-
سریالهای پرحاشیه
-
جشن عقدکنان در پهنای باند
-
صدرنشینی سوغات استقلالیها از مشهد
-
هوای سرد همراه با آلودگی کلانشهرها تا یلدا
-
یلدا را شاد و دور از همی برگزار کنید!
-
نگاه جناحی به یک توافق ملی
-
2 راهکار اصلاح ساختار بودجه
اخبارایران آنلاین