موسوی تبریزی در گفت وگو با «ایران»:
امامزدایی و توهین به رئیس جمهوری خودسرانه نبود
باید به دنبال رد نفوذ در برخی نهادهای فرهنگی بود
مهراوه خوارزمی
خبرنگار
22 بهمن سال 99 اولین جشن پیروزی انقلاب نبود که حاشیهساز میشد. از اواخر دهه سوم عمر انقلاب بروز ناآرامی در سخنرانی مسئولان یکی از مسائلی بود که دامنگیر مراسمات دهه فجر در شهرهای مختلف بود، همچون آنچه 22 بهمن سال 91 در جریان سخنرانی رئیس وقت مجلس در قم پیش آمد و هتاکیها و حملههای فیزیکی علیه او سخنرانیاش را ناتمام گذاشت. رویدادهایی که در مواردی مانند غائله قم به تشکیل یک هیأت تحقیق ویژه انجامید و نتایج اش رد پای یک جریان سیاسی خاص معروف به «حلقه پرتو» را در آن غائله نشان داد. آیتالله سید حسین موسوی تبریزی، دبیر کل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در گفتوگو با «ایران» درباره مسائل رخ داده در 22 بهمن 99 نیز قائل به وجود خط و ربطهایی است که به باور او هم ریشه در عقدهگشاییهای داخلی دارند و هم از نفوذ خارجی خبر میدهند. بر همین اساس است که قائل به سهوی و خودسرانه بودنشان نیست و تأکید دارد باید ماجرا از سوی مراجع ذیربط پیگیری شود.
22 بهمن امسال با حاشیههایی همراه شد. هتاکی عده معدودی از راهپیمایان در یکی از شهرها علیه رئیس جمهوری و نیز فقدان ذکر نام امام خمینی(ره) در قطعنامه پایانی که بسیاری آن را نه یک اتفاق منفرد بلکه در امتداد یک پروژه دیدند و از آن با عنوان «امام زدایی» یاد کردند. با تجربهای که در عرصه سیاست کشور دارید، آنچه روی داده را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است که هر دو این مسائلی که در حاشیه راهپیمایی 22 بهمن امسال رخ داد قابل بحثاند اما به لحاظ اهمیت و ریشهایتر بودن بحث بگذارید ابتدا به ماجرای «امامزدایی» بپردازیم. بله من هم مانند بسیاری دیگر معتقدم که این یک پروژه ریشهدار و طولانی است که در دو سه سال اخیر به امری محسوس تبدیل شده. حالا اوج مسأله را ما در اینجا میبینیم که عدهای در تدوین یک قطعنامه که مربوط به سالگرد پیروزی انقلابی به رهبری امام خمینی و بهعنوان حاصل سالها مبارزه او و مردم است ذکر نامش را ضروری ندانند. من بسیار از این ماجرا متحیر شدم. زیرا به تجربه میدانم که قطعنامه راهپیماییها و نظایر آن را هر کسی نمینویسد. از سالهای نخست انقلاب تا به امروز اینطور بوده است که برای چنین بیانیهها و قطعنامههایی عدهای صاحبنظر دور هم مینشستند، صحبت میکردند، بعد که به نتیجه میرسیدند متن را با همه ملاحظات که درباره همه جملات و کلمات به کار رفته در نظر گرفته میشد، مینوشتند. بنابراین مسلماً متن این قطعنامه هم در پایگاه خودش تهیه شده و اینطور نبوده که هر کسی هر کاری بکند و سهوی اتفاق افتاده باشد. به نظرم نمیتوان چنین مسألهای را حتی محصول یک نظر یا تصمیم خودسرانه دانست.
چرا باید در جمهوری اسلامی که بنیانش بر مبارزات و رهبری امام قرار دارد عدهای یا جریانی خواستار کمرنگ کردن نام او باشند؟ چه منفعتی در این رویکرد برایشان وجود دارد؟
این میتواند به نوعی حاصل عقدهگشایی عدهای باشد و هم میتواند حاصل تحریکات و برنامهریزیهایی باشد که در خارج کشور انجام و در داخل مرزها به وسیله نفوذیها اجرا میشود. بنده با مسائلی که پیش میآید احساسم این است که در خیلی از نهادها نفوذ شده است، حتی در نهادهایی که کار فرهنگی میکنند.
اینکه عدهای بخواهند نظرات اینچنینی امام که فیالمثل مؤکداً حضور نظامیان در سیاست را ممنوع دانستند به حاشیه رانده شود، شاید به نحوی قابل فهم باشد اما آنچه این روزها رخ داده و مورد اشاره واقع شده نظیر حذف نام امام از قطعنامه را چگونه باید فهم کرد؟ چه جریانی ممکن است پشت این مسائل باشد؟
بله این مسائل هست.اشاره کردم که جریان امامزدایی سالهاست پیگیری میشود. البته من نمیدانم از طرف چه کسانی اما بالاخره افراد کوچک برای اینکه مقاصد خودشان را پیش ببرند نمیتوانند شخصیتهای بزرگ و رهنمودهای آنها را تحمل کنند.
البته با همه اینها نباید نقش نفوذ را نادیده گرفت. نیاوردن نام امام در قطعنامه جز تحصیل مطامع امثال امریکا و اسرائیل چه حاصل دیگری داشته. مهمترین آرزوی آنها این است که روزی برسد که در ایران دیگر از امام خمینی خبری نباشد. این است که پیگیری مسائل پیش آمده ضروری است.
من یک روز بعد از شهادت شهید فخریزاده عرض کردم که غیر از نفوذی کس دیگری نمیتواند این کار را بکند. حالا میبینیم که وزارت اطلاعات و دیگر مراجع هم همین نظر را مطرح کردهاند. این کارها فقط میتواند کار افراد نفوذی باشد. حتی کار مخالفان نیست. اما این مخالفان نمیتوانند چنین کارهایی بکنند چون نه قدرت دارند و نه در امری دخالت دارند. این کارها را کسانی انجام میدهند که در جاهای حساس و انقلابی نفوذ پیدا کردهاند و حالا از طریق نهادهای نظامی و انتظامی یا نهادهای مذهبی این کار را انجام میدهند و باید برای این مسأله فکری بشود.
تحلیل شما از مسأله دیگری هم که در همین روز پیش آمد و شعارهایی که علیه رئیس جمهوری توسط عدهای از راهپیمایان انجام شد بر همین اساس است؟
آن اقدام هم به باور من نمیتوانست خودسرانه باشد. البته که از جنبههای مختلف بسیار تأسفبرانگیز است. حالا یک وقت میگوییم یک عدهای در یک مسجد یا یک هیأت یا محفلی یک حرفی میزنند و دشمنی یا رقابت سیاسیشان را علیه کسی که مسئولیتی دارد اعلام میکنند، اما اینجا علناً صدها موتورسوار در روز 22 بهمن به جای شعار دادن علیه سردمداران امریکا که با زور و تحریم مشکلات عدیدهای را بر دولت و مردم ایران تحمیل کردهاند، علیه رئیس جمهوری کشور شعار میدهند. این به نظر من بیش از آنکه شکست آقای روحانی باشد پیروزی امریکاست. از طرف دیگر این کار توهین به تمام ملت ایران است. ایشان رئیس جمهوری منتخب ملت و معرف ایران است و از این جهت اهانت به ایشان توهین به همه ایران و توهین به انقلاب است. از این جهت تحمل این مسائل برای دوستداران ایران، نظام و انقلاب کار آسانی نیست.
آنچه اتفاق افتاده چه اثرات و آسیبهایی با خود بهدنبال خواهد داشت؟
چنین اقداماتی آن هم در موقعیت خاصی که در درون مرزها و در خارج از کشور با آن مواجهیم، در شرایطی که مسأله مهم تحریمهای همهجانبه روی دست سیاست خارجی ماست، آسیبهای دو چندان دارد. به همین دلیل معتقدم که باید رد نفوذ و انگیزههای خارجی را در آنها جستوجو کرد. دشمنان سالها بهدنبال این بودهاند که تقدس نام امام در ایران از بین برود. آنها میدانند که اگر این اتفاق بیفتد در ادامهاش تقدس انقلاب و تقدس مسئولیتهای برآمده از آن از میان میرود و نظام بیپشتوانه میشود. حتی مخالفان امام هم نمیتوانند انکار کنند که راه و سیره و اندیشه امام بهعنوان یک رهبر، مرجع دینی و مبارز پشتوانه بزرگی برای نظام جمهوری اسلامی است و از دست دادن چنین پشتوانهای تا چه حد آسیبزاست.
و با وجود این برای مانع شدن در برابر این روند چه باید کرد؟ در این میان برای نسلهای اول و دوم انقلاب که حالا اغلب در مسئولیت نیستند، چه مسئولیتی قائلید؟
معتقدم تمام آنها که دل در گرو انقلاب دارند حالا چه از دولتیها و مجلسیها و نهاد قضایی باشد و چه از نیروهای نظامیها اگر واقعاً دنبال بقای انقلاب هستند و نظام را میخواهند حفظ کنند این بنیاد محکم انقلاب را باید خیلی مستحکم حفظ کنند وگرنه همه ضربه میخورند. مراجع ذیربط باید ماجرا را از زوایای مختلف پیگیری کنند. البته به شخصه معتقدم در برخورد با هیچ یک از مسائلی که پیش آمده و به آن پرداختیم الزاماً نمیتوان به ثمربخشی برخوردهای قهری و بگیر و ببندهای رایج معتقد بود. بلکه اظهار نظرها و اعتراضهای اشخاص و احزاب مختلف متدین و انقلابی کارسازتر است. آنها که تا امروز دم از امام میزدند و نان زحمات امام را خوردند اینها باید برای دفاع جلو بیایند. آنهایی که دل در گرو اسلام و دین و انقلاب دارند باید از ساحت و حریم شخص منتخب مردم و رئیس جمهوری نظام اسلامی دفاع کنند. بدانند که اینطور نیست که اگر امامزدایی شد یا علیه آقای روحانی هتاکی شد میشود نظام را سر پا نگاه داشت. اینها بنیانها و ساختارهایی است که اگر آسیب ببیند کسی در امان نخواهد بود و دودش به چشم همه حتی مخالفان و مسببان خواهد رفت.
هشدار مرعشی نسبت به ادامه تجربه مجلس یازدهم در دولت سیزدهم
جریان سیاسی جدید، همه سرمایههای کشور را میسوزاند
بهزاد نبوی رئیس جبهه اصلاحطلبان میشود
گروه سیاسی/ حسین مرعشی، عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی، فرآیندهای تصمیمگیری و سیاسی مجلس یازدهم را به نوعی تجربه زدایی و سیاست زدایی از کشور و کنار گذاشتن تجربه 40 ساله اصولگرایان و اصلاحطلبان در مدیریت کشور دانست و نسبت به پیامدهای مخرب تداوم این رویکرد برای کشور در دولت بعدی هشدار داد. بهعنوان مثال، مرعشی، آنچه در مجلس پیرامون دو مسأله طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری و بررسی لایحه بودجه رخ داد را نتیجه فاقد تجربه بودن، فاقد استخوانبندی سیاسی بودن و در نهایت کنارگذاشتن افراد با تجربه درون و بیرون مجلس از فرآیندهای سیاسی دانست و خواستار دخالت مقامهای ارشد نظام برای توقف این روند مخرب در کشور شد.
این چهره سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با خبرآنلاین، در تبیین مشکلات جاری فضای سیاسی ایران اظهارکرد: یکی از مهمترین خصوصیات فضای سیاسی ایران بویژه پس از شکلگیری مجلس یازدهم، این است که ظاهراً قرار است کشور را منهای تجربیات ۴۰ ساله اداره کنیم و قرار است دوباره از نو همه چیز را تجربه کنیم.
او با بیان اینکه اکنون نه تجربه وسیع اصلاحطلبان و نه حتی تجربه جناح اصولگرا در خدمت کشور قرار ندارد، اضافه کرد: هنگام بررسی بودجه آقای حاجی بابایی را که چندین دوره در کمیسیون تلفیق بود کنار گذاشتند و آقای نادران را که اصلاً تجربه بودجه بستن ندارد بهعنوان رئیس کمیسیون تلفیق تعیین کردند؛ به همین دلیل کمیسیون تلفیق اعلام کرد لایحه دولت، ۳۲۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد، اما خود کمیسیون ۴۰۰ هزار میلیارد تومان به سقف بودجه اضافه کرد و این یعنی میزان کسری را به ۷۲۰ هزار میلیارد تومان رساند.
مرعشی رأی نیاوردن لایحه بودجه در مجلس را به معنای رد کار 2 ماهه و گزارش کمیسیون تلفیق دانست و گفت: نکته مهمتر اینجاست که رئیس مجلس نتوانست تحلیل کند و تصمیم بگیرد. اگر آقای لاریجانی بود حتماً کار درست را میکرد و آن را به کمیسیون برای تجدید نظر بازمیگرداند اما قالیباف میگوید دولت باید لایحه جدید دهد. درحالی که اگر دولت لایحه جدید بدهد، باید دوباره از اول تمام مراحل تشکیل کمیسیون تلفیق و رسیدگی در کمیسیونهای تخصصی طی شود و پس از دو ماه باز به همان نقطهای برسند که هفته قبل بودند.
نماینده ادوار مجلس، قانون انتخابات ریاست جمهوری را که از سوی شورای نگهبان رد شد مصداق دیگری از فاقد تجربه و فاقد استخوانبندی سیاسی بودن مجلس دانست و اظهارکرد: در این طرح مجلس یازدهمیها تمام کشور را متشنج کردند و فضای سیاسی را علیه خودشان شوراندند، اما در نهایت شورای نگهبان یک جمله گفت و آن را رد کرد و همهاش را مغایر با قانون تلقی کردند.همه اینها خسارت است، از نظر من در مدت زمان کمتر از یک سال، آقای قالیباف، تمام سرمایه سیاسی و اجتماعیاش را از دست داد و او حتی برای ریاست آینده مجلس هم باید نسبت به رأی خودش تردید داشته باشد چراکه کاملاً مجلس و خودش را سوزاند.
مرعشی در تحلیل چرایی این رفتار مجلس، گفت: اولاً تجربه هیچ یک از دو جناح در خدمت مجلس یازدهم نبود، دوم اینکه، سازمان سیاسی وجود نداشت، یعنی ۲۹۰ نفر را به مجلس فرستادند اما اینها سازمان سیاسی ندارند، افراد تشکیلاتی در بین آنان وجود ندارد. اصلاً نمیدانید در مجلس باید با چه کسی کار کرد حتی خود رئیس مجلس هم نمیداند باید با چه کسی کار کند. در واقع مجلس تبدیل به یک مسئول بالا دست میشود و یک توده!
این فعال سیاسی اصلاحطلب، ادامه داد: اگر همین اتفاق بخواهد برای قوه مجریه و مدیریت کشور رخ دهد و فردا ما با یک رئیسجمهوری و دولتی مواجه شویم که به نوعی ادامه مجلس یازدهم باشد، یعنی دولتی که نه تنها تجربه
۴۰ ساله کشور را کنار بگذارد بلکه سازمانهای سیاسی و استخوانبندی هم نداشته باشد و در نتیجه مشخص نباشد که کدام دولت برای چه جناحی است، آنچنان بحرانی برای کشور به وجود میآید که نمیتوان جمع کرد.
مرعشی گفت: بنده صریح می گویم، خطر این است که در نبود جریان اصولگرایی و اصلاحطلبی، جریان جدیدی آمده است که در حال سوزاندن سرمایه کشور است. آقای ناطق نوری کجا است؟ آقای باهنر کجا است؟ علی لاریجانی کجا است؟ نیستند! به بیانی دیگر جریان جدیدی آمده و کمتر از یک سال، تمام سرمایه را سوزانده است.
عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی در ادامه گفت که اگر مسأله رقابت در عرصه سیاسی ایران جدی شود و شخصیتهای معتبر وارد صحنه شوند، یقیناً فضا میتواند تغییر کند.
مرعشی با بیان اینکه اگر کسی بخواهد به کشور خوب نگاه کند باید به یک موازنه سیاسی در کشور فکر کند، اظهارکرد: حداقل ۲ جناح اصلی سیاسی کشور در صحنه حاضر باشند حالا یکبار دست این جناح است و یکبار دست آن جناح، فرقی نمیکند و کشور همیشه در حال حرکت است. رهبری هم که میخواهند از بالا کشور را مدیریت کنند و بر این رقابتهای سیاسی نظارت کنند، کار رهبری هم ساده میشود. اگر توازن سیاسی و موازنه سیاسی یکبار دیگر بهم بخورد حتی به نفع این دوستانی که امروز در مجلس خودشان را بسیار از ما، به ولایت متعهدتر میدانند، همینها برای کشور دردسر درست خواهند کرد.
احزاب از ظرفیت خاتمی استفاده میکنند
وی درباره اینکه سه گزینه مرعشی، بهزاد نبوی و حسین کمالی برای ریاست بر نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان مطرح هستند، گفت: بنده مطرح نیستم و برای چنین کاری هم آمادگی ندارم. بهنظر من فضای کلی حاکم بر این نهاد جدید ریاست آقای نبوی است. فکر میکنم که همان هیأت رئیسه سنی، هیأت رئیسه دائمی هم بشوند، برداشت من این است که آقای بهزاد نبوی رئیس جبهه اصلاحطلبان ایران خواهد بود.مرعشی با بیان اینکه «به هر حال آقای خاتمی هنوز حوزه نفود خوبی در جامعه دارند» افزود: در تشکیلات آقای خاتمی نقشی ندارند. تشکیلات جبهه اصلاحطلبان ایران توسط احزاب راهاندازی شده است ولی بهطور طبیعی احزاب این مقدار از زرنگی برخورداند که از ظرفیت آقای خاتمی استفاده کنند.
برش
امروز، جلسه اصلاحطلبان با حضور خاتمی در حسینیه جماران
دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات گفت: «بهزاد نبوی» احتمالاً به عنوان رئیس جبهه اصلاحطلبان تعیین میشود. علی صوفی در گفتوگو با مهر، از تشکیل جلسه اعضای نهاد اجماعساز [جبهه اصلاحطلبان] در حسینیه جماران خبر داد و گفت: اولین جلسه جبهه اصلاحطلبان که قبلاً به نام شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات فعال بود امروز با حضور رئیس دولت اصلاحات برگزار میشود اما دستور کار مشخصی برای این جلسه وجود ندارد. وی درباره انتخاب رئیس جبهه اصلاحطلبان، بیان کرد: رئیس جبهه اصلاحطلبان در اولین جلسه بعد از جلسهای که برگزار میشود، تعیین خواهد شد؛ تاریخ جلسه بعدی هنوز مشخص نیست. همچنین در مورد ترکیب هیأت رئیسه این نهاد هنوز چیزی قطعی نشده است. دبیر کل حزب پیشرو اصلاحات درباره اینکه چرا رئیس جبهه اصلاحطلبان تاکنون انتخاب نشده است؟، تصریح کرد: برای اصلاحات دیر نیست، چراکه قبل از ثبتنام کاندیداها و تأیید صلاحیتها، انتخاب نامزد برای اصلاحطلبان موضوعیتی ندارد از این رو اجماعسازی بعد از تأیید صلاحیت کاندیداها خواهد بود. صوفی، نفوذ حزب کارگزاران در انتخاب ریاست نهاد اجماعساز را رد کرد و گفت: در جلسه امروز و جلسه رأیگیری همه احزاب حضور دارند که یکی از آنها حزب کارگزاران است.وی با بیان اینکه احتمالاً «بهزاد نبوی» به عنوان رئیس نهاد اجماعساز انتخاب میشود، اظهار داشت: دستاندرکاران اجرایی او را قبول دارند و «نبوی» هم در بین اعضا برای پیروزی شانس خوبی دارد.
دستور شناسایی عاملان توهین به رئیسجمهوری در اصفهان
خبراول اینکه، دادستان عمومی و انقلاب اصفهان در رابطه با شناسایی و دستگیری عاملان توهین به رئیسجمهوری اعلام کرد: دستگاه قضایی صرف نظر از مسائل جناحی، پاسداری از قانون و حرمت و صیانت از شخصیت حقوقی و حقیقی افراد را مقدم بر هر نظری دانسته و با قانون شکنان برخورد قاطعانه خواهد کرد.به گزارش جماران، علی اصفهانی، دادستان عمومی و انقلاب اصفهان گفت: دستور به مراجع امنیتی جهت شناسایی مرتکبان و محرکان شعارهای هنجارشکنانه و توهین به رئیسجمهوری در روز ۲۲ بهمن صادر شده است. گفتنی است در حاشیه راهپیمایی موتوری 22 بهمن امسال در اصفهان عدهای شعار مرگ بر روحانی سرداده بودند. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری در نامهای به رئیس دستگاه قضایی خواستار برخورد قانونی با این توهین کنندگان شده بود.
واکنش به مدعیان طب سنتی درباره واکسن کرونا
خبر دیگر اینکه،یک مدرس حوزه و مدیر حوزه علمیه امام رضا(ع) در واکنش به ادعای برخی مدعیان طب سنتی درباره واکسن کرونا، این قبیل ادعاها را جرم دانست. اخیراً مرتضی تبریزیان از مدعیان طب سنتی گفته است که تزریق واکسن کرونا منجر به تمایلات همجنس بازانه میشود. بهگزارش ایسنا، آیتالله علی اکبر رشاد در درس خارج فقه القضاء گفت: بر امام مسلمین واجب است که سه گروه را بازداشت و زندانی کند: ۱. علمای فاسق، ۲. اطبای جاهل،
۳. متصدیان حملونقل مفلس فاقد سرمایه. وی افزود: در همین حین که رهبر معظم انقلاب فتوا میدهند عدهای نیز میآیند و میگویند اصلاً نباید واکسن زد؛ این کلام خلاف عقل، شرع و علم است. این چه حرفی است که گفته میشود اگر کسی واکسنی را تزریق کند احساسات جنسیتی او تغییر میکند. این سخن بر اساس چه مبنای علمی گفته میشود؟ اگر کسی چنین سخنی بگوید مرتکب جرم شده است؛ و اگر کسی بهطور غیرعلمی که جان انسانها را به مخاطره میافکند تجویز طبی کند و بر اثر آن جسم و جان افراد لطمه ببیند مرتکب جرم شده و ضامن است.به گفته رشاد، اینکه عدهای بیایند و بر اساس روایات بیسند فتوای طبی صادر کنند این خلاف شرع و عقل و علم است. این افراد آبروی حوزه، دین و روحانیت را میبرند و به شائبه تعارض دین و علم دامن میزنند و جامعه علمی را به دین بدبین میکنند و این لطمه به دین و ایمان وارد میکند
و جرم است.
دعوت عمار حکیم از تهران و ریاض برای گفتوگو
دست آخر اینکه،رهبر جریان حکمت ملی عراق خواستار انجام گفتوگو میان ایران و کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان شد.به گزارش ایسنا، سید عمار حکیم، بر ضرورت دور ساختن عراق و منطقه از نزاعهای جاری و توقف جنگها و درگیریها از طریق گفتوگوهای جدی و واقعی که به ثبات در منطقه و احیای روابط دیپلماتیک در آن بینجامد تأکید کرد. وی گفت: ملتهای منطقه خواستار عقلانیت و خردمندی و آیندهنگری رهبرانشان برای حل بحرانها و بازگشت صلح و تقویت روابط و تأمین منافع جمعی و بازسازی خرابیهای پیش آمده هستند. رهبر جریان حکمت ملی عراق، ایران و عربستان را به پای میز مذاکره فراخواند و گفت: به آغاز گفتوگوی برادرانه، اسلامی، جدی و صریح میان جمهوری اسلامی ایران و همه کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان سعودی دعوت میکنیم تا به تأمین امنیت و منافع منطقه کمک کند. یادآور میشویم که روابط تاریخی برآمده از همجواری و عقلانیت و خردمندی رهبران این کشورها بنیانی مناسب برای حل بحرانها و گشودن صفحه تازهای در روابط خواهد بود.حکیم بار دیگر بر ضرورت تسریع در بازگشت همه کشورهای امضاکننده توافق هستهای به میز مذاکره و پایبندی آنها به توافقات پیشین تأکید و تصریح کرد: این امر اقدامی است که به صلح و امنیت بینالمللی و بازیابی حقوق ملت مظلوم ایران و کاهش تحریم و محرومیت و رنج اقتصادی آنان میانجامد.
«خمینی» شناسنامه انقلاب است
غلامرضا انصاری
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت
در مراسم چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، دو اتفاق ناگوار و بسیار تکاندهنده رخ داد. در مراسمی که باید الهامبخش وحدت و یکپارچگی ملت باشد، اتفاقاتی افتاد که یکی مصداق انحراف و دیگری سببساز انشقاق بود.
اولین اتفاق ناگوار که اعتراضبرانگیز شد و با این حال اعتراضها درباره آن به پاسخ قانعکنندهای از سوی مسئولان مربوطه منتهی نشده است، حذف نام امام خمینی(ره) از قطعنامه پایانی مراسم بود. باید به انقلابیون انقلاب ندیده، تذکر داد که «خمینی» شناسنامه انقلاب و هویت این نهضت است. اینکه گفته شده «این انقلاب بینام خمینی در هیچ کجای جهان شناخته شده نیست» فقط به تصویر و هویت انقلاب ایران در نگاه افکار عمومی جهان و دولتمردان کشورهای دیگر تسری ندارد. در درون کشور هم ما با پدیده نو شدن نسلها مواجهیم. نسلهایی که از نقاط عطف تاریخی انقلاب خاطرهای ندارند. حذف نام امام خمینی، کمرنگ ساختن تاریخ مبارزات مردمی به رهبری ایشان و زیر سؤال بردن مواضع و تصمیمات کلیدی امام(ره) در بزنگاههای تاریخی کشور آنچنان که در سالهای اخیر با کمال تأسف شاهد آن هستیم چیز دیگری از انقلاب و ۲۲ بهمن باقی نخواهد گذاشت. این فاصله گرفتنها اگر چه با زاویهای اندک آغاز شوند در منتها علیه خود به فاصلههایی بعید میانجامند.
دومین اتفاق نا گوار رخ داده در 22 بهمن امسال توهین به شخص دوم مملکت و ریاست جمهوری بود. امری که متأسفانه در سالهای اخیر بعد از به راه انداختن غائله دی ماه 96 در مشهد تا به امروز بهطور متواتری در قالبهای مختلف و از سوی برخی جریانهای مخالف دولت تکرار شده است. مدعیان جدیدانقلابی، باید بدانند که با کاشت باد باید در انتظار درو نمودن توفان باشند. اگر این هنجارشکنیها تداوم یابد نه از تاک نشان میماند و نه از تاکنشان چیزی باقی خواهد ماند.
خطاب به این مدعیان باید گفت که اگر التزامی به نظام دارید، بدانید که مناسبتهای ملی متعلق به همه اقشار ملت است. این ملت ایران است که میخواهد در این روز ملی با یک صدا، آرمانها و شعارهای اصیل انقلاب و بازگشت به آنها را درخواست کند و پس ازچهاردهه بازهم با فریادی رسا شعار «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» سر میدهد. چنین روز ملی جایی برای هیچ نوع
عقده گشایی نبوده و نیست.