
پاسخ شبکه 5 به اظهارات بهروز افخمی
ابراز بی میلی کارگردان به تحویل سریال
گروه فرهنگی:اگر زمان پخش سریال «رعد و برق» بهروز افخمی را در موتورهای جستوجو سرچ کنید، با زمانهای متغیری مواجه میشوید از رمضان سال 99 تا رمضان 1400 که حتی خبر رسمی آن از سوی روابط عمومی شبکه 5 سیما منتشر شد و این سریال در کنداکتور پخش قرار گرفت اما روی آنتن نرفت. در شرایط بلاتکلیفی زمان پخش سریال، بهروز افخمی در گفتوگویی با گلایه از شبکه پنج سیما اعلام کرد که سطح کیفی سریال «رعد و برق» به کارگردانی او بالاتر از این شبکه بوده است و به همین دلیل نمیخواهد از این شبکه پخش شود. او در این باره به ایسنا گفت: «تصمیم گرفتم کیفیت کارم را فدای نحوه پخش نکنم، البته سیستم فنی شبکه ۵ سیما متأسفانه بهروز نیست و بسیار عقبمانده است. در نتیجه امکان پخش سریال «رعد و برق» با کیفیت امروزی از این شبکه وجود ندارد. بنابراین، این مجموعه به دلیل کیفیت بالای ساخت از شبکه ۵ سیما پخش نخواهد شد!» روز گذشته در پی اظهارات بهروز افخمی درباره علت به آنتن نرسیدن سریال «رعد و برق» پس از یک سال و متهم کردن شبکه 5 سیما به «بیتوجهی» روابط عمومی این شبکه توضیحاتی را ارائه کرد. در این اطلاعیه تأکید شده است که افخمی سریال را بموقع به آنتن نرسانده است. در بخشی از توضیحات روابط عمومی شبکه پنج سیما آمده است: «زمانبندی اولیه و تعهد تیم سازنده برای پخش سریال «رعد و برق»، رمضان ۱۳۹۹ بود اما ایشان با یک سال تأخیر اعلام کرد در ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ یعنی اواخر فروردین ماه، این مجموعه نمایشی را به آنتن میرساند. در ماه مبارک رمضان با وجود برنامهریزیهای متنوع و تبلیغ فراوان و اعلام قبلی به مخاطبان، شبکه پنج سیما قسمت اول این سریال را روی آنتن برد اما پس از پخش آن، آقای افخمی نسبت به تحویل بقیه قسمتها ابراز بیمیلی کرد.» آنطور که در این اطلاعیه آمده، افخمی به تعهد خود برای رساندن سریال در ابتدای دیماه هم عمل نکرده و گروه تولید در آن ایام همچنان مشغول تصویربرداری بوده است. در پایان این اطلاعیه تأکید شده هرگونه تصمیمگیری برای تغییر محل پخش آثار تولیدی شبکهها برعهده سازمان صدا و سیماست.

درباره نسخه تازه اسپایدرمن که یکی از 10 فیلم پرفروش تاریخ شده است
انتخاب دوزخی پیشاهنگ نیکیها!
وصال روحانی / «اسپایدرمن: راهی به خانه نیست» نهمین فیلم بلندی است که کمپانیهای مارول و سونی درباره زندگی و کارهای محیرالعقول مرد عنکبوتی ساختهاند که از پرطرفدارترین کاراکترهای کمیک استریپی بوده و رایت و امتیاز انتشار کمیکبوکها و فیلمهای سینمایی از روی این کاراکتر به شرکت مارول تعلق داشته است.
فیلم جدید هم یک بازگویی کل قصه است که در فرهنگ سینما آن را Reboot مینامند و هم چیزی خلاف آن. «راهی به خانه نیست» هم رویاروییهای تام هالند مؤخرترین ایفاگر نقش اسپایدرمن با اشرار را به تصویر کشیده و هم سری به دورانی زده که اسپایدرمن با بازی توبی مگوایر و اندرو گارفیلد جان میگرفت و هرکدام از آنها در یک تریلوژی در چنین قالبی فرو رفتند. به نظر میآید که سونی مایل است هراز چندگاه هنرپیشه تازهای را مأمور ایفای رل اسپایدرمن کند و مارول هم حساسیت متضادی را در این خصوص ارائه نداده زیرا همه ورسیونهای مرد عنکبوتی که اکرانشان از 1999 آغاز شد، بسیار پولساز بودهاند و هدف سران مارول از تبدیل قهرمان کمیکبوکیشان به یک ستاره سینما و بهواقع انتقال این شخصیت و زندگی او از روی کاغذ به پردههای نقرهای فقط ملاحظات مالی بوده است.
پیامدهای کنار زدن یک نقاب
حتی نسخه کارتونی سال 2018 اسپایدرمن که «به درون فرهنگ عنکبوت» نام داشت، از فروش بالایی بهرهمند شد و با توفیق آن فیلم این نکته به اثبات رسید که مهم نیست فرد ایفاکننده این رل کیست و فیلم با بازیگران زنده ساخته شده یا با موجودات کارتونی و فقط نام اسپایدرمن و اطلاق آن به فیلم کافی است تا مردم با وسعت به سوی آن سوق یابند و به تماشای آن بنشینند. «راهی به خانه نیست» که تبدیل به چهارمین فیلم پرفروش تاریخ امریکای شمالی و یکی از 10 فیلم سودساز همه دورانها شده تازگی دارد زیرا برخلاف «به درون فرهنگ عنکبوت» صدها راه نرفته را به روی بینندگان نمیگشاید و در عین حال صاحب تمی آشنا و تکراری و گذشتهنگر است زیرا اسپایدرمن یا همان پیتر پارکر با بازی مجدد تام هالند مجبور است با تبهکارانی رودررو شود که در ورسیونهای قبلی مرد عنکبوتی روبهروی او قرار گرفته و به لطف تارهای در هم تنیده این مرد از صفحه زندگی حذف شده بودند، در این فیلم تازه میبینیم که زندگی پیتر پارکر یک بار دیگر زیر و رو شده است زیرا کاراکتر پلید میستریو که دو سال پیش در بخش پایانی «دور از خانه» (نسخه دیگری از مرد عنکبوتی) توسط این قهرمان سپیدیها منکوب شده بود، در واپسین لحظات دوئلاش با مرد عنکبوتی با کنار زدن نقاب از چهره او، هویت واقعی وی را عیان کرده و به همه بدخواهان او و اعضای اجتماع این آگاهی را داده بود که اسپایدرمن به واقع همان پیتر پارکر است و هرکس که خواهان نابودی او است، اینک از این طریق دریافته که برای آسیبرسانی به وی و خانوادهاش چه باید کرد و به کجا باید رفت. پارکر که مستأصل شده و میترسد خانوادهاش در تهاجم اشرار نابود گردد، به دکتر استرنج، جادوگر قدرتمندی که میتواند هر تهاجمی را بیاثر سازد، روی میآورد و از او میخواهد سحری را به کار گیرد که بر اثر آن مردم هویت او و هرچه را که مرتبط با وی است، به فراموشی بسپرند و به این ترتیب خطری متوجه آنها نشود.
مدلی کمخطر از «آدم بدها»
با این حال این نقشه اثر عکس میگذارد و هرکس را که میدانست و میداند هویت واقعی پارکر چیست به سوی او سوق میدهد و وارد زندگی مرد عنکبوتی و خانوادهاش میکند. از طریق این داستان تمامی دشمنان معروف اسپایدرمن دوباره به سراغ او میآیند و آنها را یک بار دیگر با بازی هنرپیشههایی میبینیم که در ورسیونهای اخیر این فرانچیز نقشهای مربوطه را بازی کرده بودند. آنها عبارتاند از: داک اوک با بازی آلفرد مولینا و همچنین گابلین سبز (ویلم دافو)، الکترو (جیمی فاکس)، مرد شنی (توماس هیدن چرچ) و لیزارد (ریس ایفانز)، در عین حال جان واتس که یک بار دیگر کارگردانی نسخهای از اسپایدرمن را برعهده گرفته، مدلی آرامتر و کم خطرتر از این کاراکترهای منفی را پیش روی تماشاگران گذاشته، به طوری که مرد عنکبوتی دردسرهای کمتری را برای غلبه بر آنها تجربه میکند و آنقدرها هم به خطر نمیافتد.
در راه بتمن و جیمزباند
سناریویی که کریس مک کنا و اریک سامرز برای نسخه تازه اسپایدرمن نوشتهاند، برخلاف فیلمهای قبلی این فرانچیز نشان میدهد که این قهرمان به اصطلاح نجاتبخش بر اثر مأموریتهای پرشمار گذشتهاش چقدر فرسوده شده و فشار سنگین آن چه آثار مضری را روی او گذاشته است. این سیاستی است که در 15 سال اخیر در قبال برخی قهرمانان خیالی و معروف دیگر ادبیات داستانی و ورسیونهای سینمایی آنها هم به کار گرفته شده است و در «کازینو رویال» دیدیم که جیمزباند تسخیرناپذیر هم میتواند در قرن بیست و یکم رنگ پریده باشد و در «وقتی برای مردن نیست» (2021) به کلی جان ببازد و به همین سبک و سیاق در تریلوژی کریستوفر نولانی بتمن شاهد باشیم که او از نجات دادنهای مکرر جهان از دست اشرار به تنگ آمده و بین نیکی و شر سرگردان است و از خود میپرسد که آیا واقعاً نماینده و نماد خوبیها است یا فقط براساس دید مردم چنین کارکردی دارد. البته پیتر پارکر که برخلاف مرد خفاشی درگیر یک ستیزه دائمی درونی و بحران روحی نیست، سرراستتر از او میماند و ایدههای مثبت خود را نسبت به عملکردش از دست نمیدهد اما به این میاندیشد که ابتدا به ملازمان و همتاهای به خطر افتادهاش یاری برساند و یا از کسانی بهشدت انتقام بگیرد که به او و یارانش بدی کردهاند. این یک انتخاب دوزخی بین بد و بدتر برای مردی است که پیشتر او را رها از تردید و دور از هر لغزشی دیده بودیم و اینبار به اما و اگرها هم فکر میکند. شاید هم این از زندگی جان واتس باشد زیرا از بازیگری (تام هالند) استفاده کرده که آنچنان نیک رفتار و دارای چهرهای مثبت و شیرین همچون پیشاهنگان و مأموران نجات است که اصلاً نمیتوان باور کرد کوچکترین گرایشی را به سوی تباهیها خواهد یافت.
مشخصات فیلم
«اسپایدرمن: راهی به خانه نیست»
کارگردان: جان واتس
سناریستها: کریس مککنا و اریک سامرز
فیلمبردار: مائورو فیوره
تدوینگران: جفری فورد و لی فولسوم بوید
موسیقی متن: مایکل جیاچینو
بازیگران: تام هالند، زندایا، بنهدیکت کامبرباچ، جاکوب باتالون، جان فاورو و
ماریزا تومی
نامزدهای مسابقه نمایشنامهنویسی جشنواره تئاتر فجر معرفی شدند
نامزدهـــــای دریافـــــت جوایــــــــز مســـــــابقه نمایشنامهنویسی چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر توسط داوران این بخش متشکل از سیمین امیریان، روزبه حسینی و جمشید خانیان معرفی شدند. به گزارش ستاد خبری جشنواره، این داوران از میان ۳۲۳ اثر ارسالی به دبیرخانه، شش نمایشنامه را بهعنوان نامزد دریافت جایزه انتخاب کردند که در مراسم افتتاحیه برگزیدگان این بخش معرفی خواهند شد. این آثار به ترتیب حروف الفبا عبارتاند از: نمایشنامه «اسپوتنیک نوای یک تنهایی» نوشته کیوان فهیمی، نمایشنامه «استخوان در گلو» نوشته مهرداد بقایی، نمایشنامه «ایاز شیش آبجی» نوشته بهنام سرلک، نمایشنامه «شطحیات اشباح» نوشته سعیدرضا خوششانس، نمایشنامه «مدیترانهای» نوشته پیام لاریان، نمایشنامه «هیچ و پوچ» نوشته سهیل ملکی. چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر از ۱۴ تا ۲۶ بهمن به دبیری حسین مسافرآستانه برگزار میشود و اخبار آن در سایت fitf.ir در دسترس است.