
سختی سرما می گذرد و سال پر برکت می آید
برف شیرین
زهره افشار
خبرنگار
«ما دوست داریم راه روستایمان چند ماه زیر برف باشد ولی برای کشاورزی آب داشته باشیم و دام هایمان علوفه کافی داشته باشند.» این صحبت یک از اهالی روستای «لیروک» الیگودرز است که راه روستایشان هنوز و پس از چند روزکه ازبارشهای سنگین برف میگذرد بسته است. «عبدالله دریکوند»که ساکن لیروک است در پاسخ به پرسش ما در خصوص مشکلات شان پس از بارش برف سنگین با خوشحالی وصفناپذیر از بارش برف میافزاید: مشکلات که همیشه هست و ما با آن خو گرفتهایم ولی آنچه برای ما مهم است بارش برف است چون با خودش رزق و روزی به زمین هایمان میآورد و از سوی دیگر علوفه دام هایمان را تأمین میکند.
شاید برای شما شهرنشینها که همیشه با ماشین تردد میکنید، بسته بودن راه مشکل باشد ولی ما بیشتر وقتها مجبوریم راه روستا را با قاطر طی کنیم و تعریف ما از مشکلات زمستان با شما فرق دارد. مشکل زمستان برای ما سفید نشدن راه روستا و زمینهای کشاورزی است. من در سال گذشته بهدلیل اینکه علوفه خیلی گران شده بود و نتوانستم برای گوسفندان علوفه کافی تأمین کنم مجبور شدم تعدادی از آنها را به کشتارگاه ببرم. «رسول گرگی» یکی دیگر از عشایر لرستان است که در حال حاضربه همراه 12 خانوار عشایری دیگر در حوالی پلدختر لرستان ساکن هستند.
وقتی از حال و هوای عشایر و مشکلات شان در جریان برف اخیر پرسیدم، گفت: «مشکل چنه؟ برفی سی ایما نعمت!» وی افزود: همین که برف بیاد و دامهای ما در بهار علوفه داشته باشند برای من بهعنوان یکی از عشایر کافی است. از وی در مورد چگونگی تأمین سوخت پرسیدم، وی صادقانه پاسخ داد: برای تأمین سوخت مورد نیاز هم مشکلی نداریم مقداری سوخت دادهاند و مابقی را هم از هیزم درختان منطقه تأمین میکنیم! لرستان یکی از استانهای زاگرس نشین است که طبیعت زیبای آن مدیون برفهایی است که در زمستان گاهی ارتفاع آن در مناطق کوهستانیاش به چند متر هم میرسد. در سال زراعی جاری تاکنون در این استان به طور میانگین 209.7 میلیمتر بارش ثبت شده، البته هنوز 47.6 میلیمتر کمتر از میانگین بلند مدت است. در جریان بارش های اخیرشهرستان الیگودرز نسبت به دیگر شهرهای استان برف بیشتری را دشت کرد و البته مردم با مشکلات بیشتری مواجه شدند. «مجتبی پارسا» بخشدار «ذلقی» الیگودرز در این خصوص گفت: بخش ما 148 روستا دارد که هنوز تعدادی روستا از جمله «پز» و «سوزر» بهدلیل نداشتن جاده مناسب و گلی بودن راه مسدود هستند. از سوی دیگر وقتی بارش برف و باران داریم با مشکلاتی در آنتن دهی تلفن همراه مواجه میشویم و در حال حاضر نیز 30 روستای ما امکان برقراری تماس با تلفن همراه ندارد که امیدواریم مسئولان در این زمینه چاره اندیشی کنند. وی خاطرنشان کرد: مشکل ما این است که در همه جای کشور بودجه را براساس جمعیت توزیع میکنند و ما جمعیت کم و وسعت زیاد داریم و بهدلیل پراکندگی روستاها در بخش، با کمبود اعتبار بویژه برای توسعه راههای روستایی مواجه هستیم. بهعنوان مثال دو روستای «لیروک»و «ایلرد» با وجود اینکه جمعیتشان بالای 20 خانوار است با مشکل برق و جاده دسترسی مواجه هستند. در همین حال 8 روستای دیگر هم داریم که راه آنها خاکی است.
جدا از مشکلات روستاییان بهدنبال بارش برف مردم در شهر الیگودرز نیزبا مشکلاتی همچون یخ زدگی و برف روبی دیر هنگام کوچهها مواجه بودند. اما مردم میگویند شادی و نشاط برف آنقدر بودکه مشکلات را حس نکردیم.
«زهرا حق پرست» یکی از ساکنان این شهر به «ایران» گفت: برف نعمت خداست، بارش برف همهمان را خوشحال کرد. ما چندین ماه است دعا میکنیم برف و باران بیاید ضمن اینکه ما عادت داریم در زمستان برف را در گوشه و کنار کوچه هایمان ببینیم. در چند روزی که بارش برف سنگین داشتیم مدرسهها هم تعطیل شد و بچهها هم نه تنها ناراحت نشدند بلکه خوشحال بودند که بالاخره آنقدر برف آمده که آدم برفی درست کنند. سوز و سرما وخوردن برف شیره و کدو حلوایی تنوری و آش محلی و کوچههای برف گرفته هم بالاخره جزو روزهای برفی ما لرستانیها است.
تجهیزات راهداری کفاف نیاز الیگودرز را نمیدهد
الیگودرز وسیعترین شهرستان لرستان است که وسعت آن حدود 6 هزار متر مربع است و بهدلیل کوهستانی بودن طبیعت بسیار زیبایی را دارد و البته در زمستان نیز جزو مناطق برفگیر استان است. «ماشاءالله نعمتی» فرماندار الیگودرز در گفتوگو با «ایران» تصریح کرد: شهر ما پهناورترین شهر لرستان است و فاصله دورترین روستای آن 200 کیلومتر میشود. این درحالی است که الیگودرز جزو مناطق پر برف لرستان است و تجهیزات راهداری جوابگوی نیاز این شهرستان با 450 روستا نیست. در بارش های اخیر لرستان که خوشبختانه بیشتر به شکل برف بود، ارتفاع برف در داخل شهر به 30 تا 40 سانتیمتر و در ارتفاعات به 60 تا 70 سانتیمتر رسید و بهدلیل کولاک و بوران ناشی از برف، ارتفاع برف در برخی گردنهها مانند گله بادوش به چند متر رسید. در جریان این بارشها هر چند با استفاده از تمام توان دستگاههای اجرایی شهرستان وتوان بخش خصوصی و کمک برخی شهرها مانند قم و اصفهان که تعدای بولدوزرو نمک پاش در اختیار ما گذاشتند مشکلات برف را توانستیم در بارش سنگین برف مدیریت کنیم اما هنوز برخی روستاهای مناطق عشایری ما در «ززو ماهرو» و«گله بادوش» با مشکلاتی در تردد روبهرو هستند. فرماندار الیگودرز با اشاره به اینکه بخش ززو ماهرو وسعتی در حد 2250 کلیومترمربع دارد، تأکید کرد: ما انتظار داریم با توجه به وسعت و پراکندگی روستاهای الیگورز امکانات راهداری برای ما افزایش پیدا کند و از سوی دیگر یک بالگرد شینوک برای حمل آذوقه و علوفه روستاییان به منطقه اعزام شود. وی خاطرنشان کرد: در جریان بارش اخیر و بهدنبال هشدار هواشناسی آرد و دیگر مایحتاج روستاهای مناطق صعب العبور تهیه و ارسال شده بود و مشکلی در این زمینه نداشتیم.
بارش برف اردبیل بیسابقه بود
اردبیل نیز یکی دیگر از استانهایی است که برف و سرمای آن زبانزد است و در جریان بارشهای اخیر هر چند مردم عادت به بارش برفهای سنگین دارند اما امسال بارش برف اخیر به گفته بسیاری از مردم شهر بیسابقه بود.
راه روستایمان 6 روز بسته بود ولی خوشحالیم
«عیار نوروز» دهیار روستای «تیل» خلخال اردبیل نیز به «ایران» گفت:راه روستایی ما 6 روز تعطیل و بسته بود ولی ما خوشحالیم زیرا برف برایمان رزق و روزی میآورد. اهالی روستای ما بیشتر کشاورز هستند و عمده تولیدشان گندم و جو است، برف که میآید یعنی بهار پر برکتی در انتظار ما است و این مایه دلگرمی و امیدواری اهالی میشود. از سوی دیگر ما عادت به این وضعیت داریم و خانمهای روستا معمولاً با آردی که برای چند ماه ذخیره داریم نان میپزند و با آش های محلی مانند آش دوغ(آش زمستانی)، سرمای زمستان را از تن به در میکنیم. «کلیمالله وثوقی» مدیرکل راهداری و حملونقل جادهای استان اردبیل به «ایران» گفت: حجم بارشها به حدی بود که با وجود تلاشهای صورت گرفته هنوز(صبح چهارشنبه) راه روستایی 124 روستا بهدنبال بارش برف مسدود است.
گلایه مدیرکل مدیریت بحران اردبیل از مردم
در همین حال «مهدی خدمتی» مدیر کل مدیریت بحران اردبیل نیز در گفتوگو با «ایران» خاطرنشان کرد: هر چند اردبیل استان برفگیری است اما برف اخیر در 20 سال اخیر بیسابقه بوده است وی با اشاره به اینکه امکانات و تجهیزات شهرداری جوابگوی نیاز شهر برای برف روبی نبود، افزود: از شهروندان گلایه دارم زیرا در چنین شرایطی که نیروهای شهرداری با امکانات و تجهیرات در اختیارشان، حداکثر تلاششان را میکردند تا هر چه سریعتر معابر و کوچهها بازگشایی شود انتظار این بود که مردم هم درکوچه و محلات خود اقدام به برف تکانی درختان و خارج کردن برفهایی که از پشت بامهای خود به داخل کوچهها ریخته بودند، میکردند و کمک حال کسانی بودند که در شهر خدمت رسانی می کردند .
یزد- دبیر علمی همایش تبیین وضعیت آلودگی هوا در یزد مهمترین دلیل برگزاری این همایش را حال بد این روزهای هوای استان یزد عنوان کرد. مهدی مختاری، اثرات آلودگی هوا بر انسان، اثر صنایع برآلودگی دشت یزد- اردکان و اثر حمل و نقل بر آلودگی هوا و راهکارهای آن را از جمله محورهای این همایش برشمرد. مختاری با تأکید بر اینکه حال هوای استان یزد اصلاً خوب نیست و در مناطقی مثل اردکان مردم کاملا آلودگی هوا را به چشم خود میبینند اثرات آن بر سلامتی خود را حس میکنند و در این زمینه مردم صدای اعتراضشان نیز بلند شده است. وی اظهار داشت: مشاهدات میدانی هم نشان میدهد که مراجعات مردم به مراکز بهداشتی و درمانی بر اثر نشانههای مربوط به آلودگی هوا در این چند سال افزایش پیدا کرده است. این کارشناس به دادههای مربوط به شاخص کیفیت هوا اشاره کرد و گفت: کیفیت هوای استان نسبت به سالهای گذشته، به سمت بدتر شدن پیش رفته است.
روزی که آمل شهر هزار سنگر شد
ایران زمین - مردم آمل در ۶ بهمن ۱۳۶۰ مقاومت کردند تا ریشه شوم کمونیستها خشکیده شود و در کشور گسترش نیابد. در سحرگاه ششم بهمن ماه سال ۶۰ بیش از ۱۰۰ نفر از کمونیستها از سمت جنگل در قسمت جنوب آمل قصد تصرف شهر را داشتند که مردم آمل در کمتر از یک روز با مقاومت خود به این غائله پایان دادند.
مردم آمل برای مقابه با تیراندازی و خمپارههای منافقان، هزار سنگر را در سطح شهر ساختند و با تقدیم ۴۱ شهید از انقلاب اسلامی حمایت کردند تا جایی که به نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسامی تبدیل شد و معمار بزرگ انقلاب در وصیتنامه الهی،سیاسی هم به این حماسه اشاره و مقام معظم رهبری بسیار از این ایستادگی یاد کردند.
حماسه ششم بهمن آمل به واسطه مقاومت قهرمانانه
حضرت امام خمینی(ره) معمار کبیر انقلاب اسلامی هم در همان سال به پاس حماسه بزرگ و غرورآفرین مردم آمل در سال ۶۰ در وصیتنامه سیاسی،الهیشان آوردند: ما باید از شهر آمل و مردم فداکار آن تشکر کنیم. با کمال تأسف عدهای شهید شدند، ولی با شهادت خود به آنان (کمونیستها) ثابت کردند که در جایی که تمام آرزوها و اعتمادشان به آنجا بود دیدند مردم دلیر و مسلمان آمل چه به روزشان آوردند و هر کس شهید دارد برای خانواده خودش یک افتخار میداند.
مردم آمل، چه آنهایی که ۴۰ سال قبل حماسه بزرگ ششم بهمن را خلق کردند وچه آنهایی که اکنون میراثدار این حماسه هستند، از اینکه مجاهدت و ایستادگیشان در سرنوشت انقلاب و کشور تعیینکننده و در تاریخ ایران اسلامی پرافتخار شد، خرسند هستند. آملیها از اینکه نام این شهر به عنوان تنها شهری که در وصیتنامه سیاسی،الهی امام خمینی(ره) معمار بزرگ انقلاب اسلامی درج شده، به عنوان افتخار خود میدانند. حالا تنها انتظار آنها پس از 40 سال این است که حماسه ششم بهمن آمل در تقویم رسمی کشور به عنوان یکی از اقدامهای مهم ثبت شود.
باید حماسه 6 بهمن را به نسل جوان معرفی کنیم
به گزارش مهر، «حسن روحی»، یکی از شهروندان آملی که چهارمین دهه زندگی خود را پشت سر گذاشته، در خصوص این حماسه مردم میگوید: اگرچه در زمان آن حماسه کمتر از ۳ سال داشتم، اما بعدها که بزرگتر شدم درخصوص مقاومت مردم شهرم مطالعه کردم و به بزرگی آن پی بردم. البته در سالهای اخیر حرکتهای خوبی برای شناساندن بیشتر این حماسه انجام شده اما از واقعیت نباید به راحتی عبور کنیم. ما باید برای شناساندن حماسه ششم بهمن به نسلهای جدید تلاش کنیم.
«حسین بختیاری»، یکی دیگر از شهروندان آملی که خود را دانشجو معرفی میکند هم میگوید: ششم بهمن نباید به یک روز و یک هفته خلاصه شود، خیلی از مردم واقعاً درباره دلایل وقوع این حماسه اطلاعی ندارند.
وی میافزاید: وجود یک بنیاد علمی و پژوهشی، موزه یا ستاد دائمی حماسه ششم بهمن آمل در این شهر ضروری است تا حداقل افراد بتوانند در کارهای علمی و دانشگاهی یا موضوعهای پایاننامهها استناد کنند و کارهای پژوهشی و ترویجی انجام دهند.
پایتختی که عزاخانه سربداران شد
«یدالله اکبرزاده» یکی از پاسدارانی که در غائله درگیری آمل با منافقان حضور داشته نیز در تشریح چگونگی مقابله با منافقان میگوید: گروهی از اعضای اتحادیه کمونیستهای ایران به نام «سربداران»، با هدف جذب مردم آمل به گروه خود وارد جنگلهای آمل شدند. البته انتخاب جنگلهای آمل به عنوان مقر گروه سربداران علل فراوانی داشت؛ اول اینکه این شهر از نظر جغرافیایی، کوهستانی بودن و پوشش جنگلی منحصر به فرد، امکان استتار و اختفا را بهراحتی برای آنها فراهم میکرد و از سوی دیگر آب و مواد غذایی به راحتی در دسترس آنها بود. همچنین از آنجایی که این شهرستان در مسیر جاده استراتژیک هراز قرار داشت و آنها میتوانستند به راحتی با ایجاد راهبندان و پخش اعلامیه، اخبار حضور خود را به اطلاع دیگران برسانند، ضمن اینکه جاده هراز گزینه خوبی برای تحرکات و جابهجایی نیرو هم بود.
وی ادامه میدهد: تشکیلات این گروهک پس از ورود به شهر آمل و در اختیار گرفتن چند مکان مهم تشکیلاتی و حساس شهر آمل، در شب پنجم بهمن سال ۶۰ با نیروی سپاه درگیر شدند اما منافقان با ورود به داخل شهر شهربانی، فرمانداری، جاده هراز و چند نقطه از شهر را به تصرف خود درآوردند. اما با همراهی خوب نیروهای مردمی در روز ششم بهمن مردم این شهر با عشق و علاقهای که به انقلاب داشتند، به صحنه آمدند و به دشمن نشان دادند مردم ما همیشه مقاوم و استوار بوده و آنها هیچگاه نمیتوانند به اهداف شوم خود برسند.
فیروز و ایران؛ امید به احیای یوز ایرانی
زهرا کشوری
خبرنگار
پس از هفت سال چشم انتظاری جفتگیری دو یوز به نام «فیروز» و «ایران» در پارک ملی توران، فعالان و کارشناسان محیط زیست را به احیای نسل در حال انقراض یوز ایرانی امیدوار کرد. آخرین سرشماریها نشان میدهد از تیزپاترین گربهسان جهان کمتر از 20 فرد در دشتهای ایران زندگی میکند. این عدد یعنی آژیر قرمز انقراض سومین گربهسان جغرافیای ایران بعد از شیر ایرانی و ببر مازندران به صدا درآمده است.
داستان پرماجرای احیای یوز ایرانی در اسارت از «کوشکی» در میاندشت جاجرم خراسان شمالی شروع شد. «کوشکی» یوزپلنگ نری بود که در پناهگاه حیات وحش میاندشت در اسارت میزیست. او ورای فنسهایی که او را از دنیای اطرافش جدا میکرد، چشم در چشم یوز مادهای شده بود. آنطور که «بهزاد شرافتی» یوزبان میاندشت به «ایران» گفته بود: «آنقدر عاشق شده بود که صدای ضجههای دور از دلبرش، زمین و زمان را به هم میدوخت.» اما سازمان محیط زیست در زمان ریاست معصومه ابتکار خواب دیگری برای او دید: ازدواج اجباری با «دلبر»، ماده یوز سمنانی! سال ۹۳ عروس سمنانی و داماد میاندشتی را در میان اعتراض کارشناسان به تهران آوردند و ساکن پردیسان کردند! آنها با این وصلت میخواستند نسل در معرض انقراض یوز ایرانی را در حصار فنسهای پردیسان نجات دهند. یوز در جغرافیای آسیا منقرض شده است و آخرین بازماندههای این گربه سان به ایران محدود میشود. تعداد یوزهای ایرانی شاید به تعداد انگشتان دو دست برسد. امنیت از زیستگاه یوزها با معدنکاوی و جادهسازی رخت بربسته است و پردیسانیها احیای در اسارت را تنها راهی میدانستند که میتواند یوزپلنگ را از سرنوشتی که پایان حضور شیر و ببر در ایران را رقم زد، برهاند. اخبار ضد ونقیض از جفتگیری کوشکی و دلبر به بیرون از فنسهای پردیسان درز کرد اما هیچ تصویری نبود. پردیسانیها بعد از آن هم پرونده را با اعلام سقط جنین دلبر بهدلیل عفونت بایگانی کردند. لقاح مصنوعی هم اجاق کور زندگی این دو را روشن نکرد. در میانه راه یوز ماده دیگری هم به قصه وارد شد. یوزی که حضورش چون دو یوز دیگر نتیجه شکار غیرمجاز بود. محیط زیستیها اسمش را «ایران» گذاشتند. ایران قرار شد هووی دلبر شود تا شاید از رهگذر این دل شکستگی، نسل یوز ایرانی از لبه پرتگاه انقراض نجات یابد. پردیسانیها دلبر را کنار زدند. بین کوشکی و ایران اتفاقی نیفتاد. بسیاری آن را نتیجه استرس شهرنشینی بین دو بزرگراه تهران دانستند. پردیسانیها یکباره و دور از چشم رسانهها تصمیم گرفتند منزل عروس جدید را از پردیسان به توران در سمنان برگردانند! دارتهای بیهوشی به سمت ایران و کوشکی نشانه رفت. عروس از هوش رفت اما کوشکی کوتاه نیامد! خبر که به رسانهها رسید. منابعی از داخل سازمان از زدن چهار دارت بیهوشی به کوشکی خبر دادند، اما روابط عمومی اعلام کرد که تنها دوبار به یوز نر دارت زده شده است. دامپزشکان احتمال سکته داماد را دادند. فیلمهای منتشر شده نشان از بیتابی کوشکی بعد از زدن دارت داشت. حیوان خودش را به در و دیوار قفس میزد اما بیهوش نشد. عروس اما با دارت بیهوشی از هوش رفت تا در جعبهای قرار بگیرد و با وانت به سمنان برود. آن جعبه غیراصولی و وانت آبی هم به اعتراض خبرنگاران منجر شد. کوشکی 12 ساله پیرتر از آن بود که بتواند اجاق احیای نسل در حال انقراض یوز را نجات بدهد. ایران و دلبر ساکن توران سمنان شدند. سازمان حفاظت محیط زیست هم در سکوت کامل خبری یوز نری به نام فیروز را زندهگیری و در طرح تکثیر در اسارت به محدوده فنس کشی منتقل کرد. حالا یک سال بعد از این زندهگیری دوربینهای مداربسته از جفتگیری فیروز و ایران خبر میدهند. بسیاری امیدوارند این اتفاق به تولد توله یوزپلنگ توران منجر شود و چراغ احیای نسل یوز ایرانی در اسارت را روشن کند.
فرسایش خاک در کشور ۵ برابر متوسط جهانی است
ایران زمین - مدیر دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست گفت: فرسایش خاک در ایران، سالانه حدود ۱۶ تن در هکتار است که حدود ۴ تا ۵ برابر متوسط عددهای جهانی است، البته این عدد در مناطق مختلف متفاوت است و به تخریب مناطق بستگی دارد.
علی مریدی مدیر دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست افزود: یکی از مهمترین عوامل فرسایش خاک، بحث ضعیف شدن پوشش گیاهی است که یکی از دلایل آن هم میتواند چرای بیرویه دام در مراتع یا تغییر کاربری اراضی به کشت دیم باشد، بویژه اگر دیمکاران شخمی که میزنند در جهت شیب زمین باشد عملاً بافت خاک را تخریب میکنند و بر اثر بارندگی خاک شسته و به پایین دست هدایت میشود که در این شرایط خاک حاصلخیز از بین میرود.