در مراسم تشییع پیکر حمیدرضا حکیمی عنوان شد
هر کجا بود آشیانهای میساخت تا ایدههای خلاق را عملی کند
گروه فرهنگی/ مراسم تشییع پیکر حمیدرضا حکیمی هنرمند فقید مجسمهساز که در پیشبرد سمپوزیوم برج میلاد نقش بزرگی داشت، صبح روز چهارشنبه 18 خرداد ماه با حضور جمعی از هنرمندان و نزدیکان این هنرمند در محوطه خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در این مراسم کامبیز صبری، مجسمهساز گفت: «این یک ضایعه بزرگ است. باید بگویم یکی از افرادی که با از خودگذشتگی رفتار میکرد حمیدرضا بود. او یک مرد پرتلاش بود. هر فعالیتی که گروه هنرمندان داشتند او در آن حضور فعال و خلاق داشت. شکلگیری زندگی حرفهایاش هم مورد توجه است. باور دارم که در صفحه زندگی نوشته میشود که در سالهای سخت آدمها چگونه رفتار کردند و جایی که خودشان باید حامی خود باشند چه کردند؟ پس نوشته میشود عملکرد حمیدرضا به چه صورت بود. او هر کجا بود آشیانهای درست میکرد تا ایدههای خلاق را عملی کند، بهعنوان یک دوست میگویم او جانش را بر سر این کار گذاشت، حمیدرضا شهید راه خودش بود و او در پیشبرد سمپوزیوم برج میلاد نقش بزرگی داشت این امر برای ما ارزشمند است، او با این راهی که از خود به جای گذاشته همیشه زنده است، مثلاً در همین محوطه اگر قدم بزنید اثری از او را میبینید که عاشقانه است و معنای زندگی را میدهد.»
شیفتگی و ذوقزدگی ویژگی او بود
سپس رامین صدیقی از دوستان حکیمی فقید و تهیهکننده موسیقی، بیان کرد: «یادم است در یکی از برنامهها به او سر زدم و دیدم مشغول کار روی یک اثر حجمی است. به او گفتم چه ایده خوبی داری، اما گفت این اثر برای من نیست و برای هنرمند دیگری است. با این حال حمید با ذوق بسیار به آن هنرمند کمک میکرد. این شعف و ذوقی که برای همراهی در هر راهی داشت، زیبا بود. او همیشه دوست داشت شگفتزده شود، در مراودات همیشه توان شگفت زده شدن را داشت؛ چیزی که ما گاهی اوقات در زندگی فراموش میکنیم. این شیفتگی و ذوقزدگی ویژگی او بود. حمید خودش بود و این برای من وجه تمایزش با دیگران بود.»
حیف شد که رفت
احمد سلیمانی، هنرمند مجسمهساز در این مراسم گفت: «سخت است در این مراسم بخواهیم از آقای حکیمی صحبت کنیم، به خانواده بزرگوار او و خانواده هنرمندان تسلیت میگویم. در این چند روزه به بچههای مجسمهساز خیلی سخت گذشته است؛ این دومین نفری است که در روزهای اخیر از دست میدهیم.»
وی ادامه داد: «او در پیشبرد سمپوزیوم برج میلاد نقش بزرگی داشت؛ زیرا این اولین سمپوزیومی بود که تیم اجرایی آن از مجسمهسازان تشکیل شده است، با این حال ما تجربه نداشتیم. یادم است آن زمان در آبان ماه برف میآمد، ماشین بالا نمیرفت، بارگیری سخت بود و ما مراسم افتتاحیه را پیش رو داشتیم اما با تلاش فراوان حجمها را بالا آوردیم و افتتاحیه برگزار شد. در این میان آقای حکیمی خیلی به ما کمک میکرد. برای او مهم این بود که به دستیارانش کار یاد بدهد. حیف شد که رفت.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم رونمایی از تفاهمنامه با معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری تأکید کرد
استفاده از تمام ظرفیتها در جهت توسعه صنایع خلاق فرهنگی
گروه فرهنگی/ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه سورنا ستاری معاونت علمی فناوری ریاستجمهوری روز سهشنبه ۱۷خردادماه تفاهمنامه همکاری با محوریت توسعه صنایع خلاق فرهنگی امضا کردند.محمدمهدی اسماعیلی در مراسم رونمایی از تفاهمنامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با معاونت علمی فناوری ریاستجمهوری که در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار شد، گفت: «حضور مؤثر در حوزه صنایع خلاق فرهنگی یکی از اهداف اصلی این وزارتخانه در دولت مردمی محسوب میشود و بر همین اساس معاونتهای مختلف ما به مقوله اقتصاد فرهنگ توجه ویژهای دارند تا فضای توسعه صنایع خلاق فرهنگی فراهم شود.»
تدوین سند ویژه حوزه صنایع خلاق فرهنگی
عضو کابینه دولت مردمی در ادامه به تدوین سند ویژه حوزه صنایع خلاق فرهنگی از سوی این وزارتخانه اشاره کرد و افزود: «باید بتوانیم از تمامی ظرفیتهای خود به بهترین شیوه استفاده کنیم تا توسعه صنایع خلاق فرهنگی از تهدید به فرصت تبدل شود.»او اضافه کرد: «معتقدیم این اتفاق با بهرهمندی بهینه از فناوریهای نوین کاملاً دستیافتنی است و به همین خاطر تدوین سند ویژه حوزه صنایع خلاق فرهنگی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز شده است.»وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه همچنین به نقش مهم رایزنیهای فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در توسعه صنایع فرهنگی خلاق کشور اشاره و خاطرنشان کرد: «در گردهمایی رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای مختلف که بزودی برگزار خواهد شد، سه محور اصلی مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت که «توسعه صادرات محصولات فرهنگی» یکی از مهمترین این محورها به شمار میآید.»عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: «این وزارتخانه برای ارتقای سطح کیفی و کمی فعالیت رایزنهای فرهنگی اهمیت ویژهای قائل است و در همین راستا در ۱۵کشور امریکایلاتین و اروپا رایزنیهای فرهنگی را پس از مدتها فعال خواهیم کرد که اغلب این رایزنان از استادان خبره حوزههای فرهنگی و هنری دانشگاهها هستند.»
توسعه صنایع خلاق فرهنگی در کشور در قاب تفاهمنامه
اسماعیلی در بخش دیگری از سخنان خود امضای تفاهمنامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با معاونت علمی ریاستجمهوری را گامی مؤثر در جهت توسعه صنایع خلاق فرهنگی برشمرد و اظهار داشت: «ما در وزارت فرهنگ با تشکیل ستادی ویژه و با استفاده از ظرفیتهای سازمانهای تابعه نهایت تلاش خود را انجام میدهیم که به توسعه صنایع خلاق فرهنگی کمک کنیم.»او به استفاده از ظرفیت شبکههای مردمی برای توسعه صنایع خلاق تأکید کرد و گفت:«۳۵هزار مسجد فعال در کنار ۲۶هزار کانون فرهنگی و هنری مساجد تنها بخشی از ظرفیتهای شبکههای مردمی است که بهخوبی میتواند ایدههای توسعه صنایع خلاق فرهنگی را عملیاتی کند.»
تأکید بر اهمیت توسعه خانههای خلاق در سراسر کشور
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین درباره اهمیت توسعه خانههای خلاق در سراسر کشور، گفت: «احداث خانههای خلاق و نوآوری در نقاط مختلف کشور اتفاق مثبتی در توسعه فرهنگی استانها به حساب میآید. در این خصوص نیز معاونت امور استانهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند با همراهی جوانان پویا و انقلابی شهرهای مختلف، به راهاندازی و توسعه خانههای خلاق و نوآوری در استانهای مختلف کمک کند.»
برش
بازسازی یادمان شهدای سردشت
با دستور ویژه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامیمراحل بازسازی ساختمان یادمان شهدای شیمیایی سردشت آغاز شد. پس از دستور ویژه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سفر استانی به آذربایجانغربی مبنی بر تسریع در امر بازسازی، تکمیل و راهاندازی ساختمان یادمان شهدای شیمیایی سردشت در آذربایجانغربی که به علت عدم رسیدگی لازم پس از 5سال از زمان افتتاح آن، تخریب و غیرقابل استفاده شده بود، بازسازی این بنای فرهنگی به منظور بهرهبرداری کامل آغاز شد.
بر همین اساس وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سفر ضمن بازدید از بنای فرهنگی یادمان شهدای شیمیایی سردشت که در سال 1396 آماده بهرهبرداری شده بود، اما به علت عدم رسیدگی غیرقابل استفاده شده بود، به مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجانغربی دستور ویژه مبنی بر احیا و بازسازی هر چه سریعتر این بنای فرهنگی را صادر کرد.طبق پیشبینیهای صورت گرفته، بهرهبرداری جدید از این مجموعه فرهنگی، هفتم تیر سالجاری، همزمان با سالروز بمباران شیمیایی سردشت با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام خواهد شد.
نگاهی به مجموعه شعر «شیهه» سروده میثم متاجی
همگامی شاعرانه عشق و مرگ
حسین تولایی / منتقد: «شیهه» همگامی عشق و مرگ است در مسیر زندگی. روایت شاعرانهای که شعر به شعر و حتی در بعضی از صفحات، سطر به سطر، این هر دو را به تصویر میکشد. گاه با فاصله و دور این دو با هم قدم برمیدارند و گاه چنان نزدیک و شانهبهشانه هم که میگوید:
مرگ تو زمانیست/ که آهنگی عاشقانه را گوش میدهی و/ تصویر کسی را در ذهن نداری! (شعر 15/ صفحه33)
مرگ در شعرهای این مجموعه همنشین زندگیاست. اگرچه بازگفتن این واقعیت، رویکردی تازه نیست اما شاعر تلاش کرده است روایت تازهای از این همنشینی بیافریند. او مرگ و زندگی را در منشور چندوجهی عشق گذاشته و از دورتادور و از دور و نزدیک به آنها مینگرد. در هر زاویه با نگاهی دیگرگونه، وجهی تازه و کشفی دیگر را به دست آورده و روایت میکند.
پرنده سیراب میشود/ از آبی که روی سنگ قبر/ در حکاکی حروف نام تو/ به جا مانده است! (شعر18/ صفحه39)
و گاهی این همگامی چنان در بافتهای از عاطفه اندوه پیچیده شده که خبر میدهد از همگامی عشق و مرگ در کشاکش زندگی آنچه نصیب انسان امروز میشود، بار تنهایی است:
انسان به جای درهها/ تونلها را ساخت/ که تنهاییش/ جایی برای رفتن داشته باشد/ و اینگونه شهرهای بزرگتر/ تونلهای بزرگتری دارند (شعر16/ صفحه 35)
متاجی در این شعر نحو کلام را طوری میچیند تا مفهوم و کلمه تنهایی را بهتنهایی در یک سطر بیاورد و با این شگرد زبانی بتواند بر آن تأکید کند و این یکی از کاربردهای دقیق سطربندی در شعر سپید در این مجموعه است و نیز تصویر تنهایی در شعری دیگر که شاعر در آن کبوتر را پای درددلهایش نشانده است:
ای کبوتر غمگین!/ تنهایی اگر دانه بود/ چینهدان من اکنون وسیعترین دشت میشد (شعر23/ صفحه 48)
شاعر در ساختن جهان شعریاش از مصالح گوناگونی بهره برده که عاطفه از برجستهترینهای آن است. در این راستا، سلامت زبانی و استفاده از مختصات زبان گفتار به برجستگی عنصر عاطفه و شکلگیری زبان و لحن صمیمی شعرها کمک شایانی کرده است. میثم متاجی در این مجموعه نگاه عمیقی به زندگی با تمام ابعادش دارد. رویدادهای روزمره و تلخ و شیرین زندگی شخصی تا اتفاقهای اجتماعی و تاریخی و حتی سیاسی که بر زندگی تأثیرگذار هستند، همه را دستمایه سرودن قرار داده است.
نمیتوانم در توازن گل و گلاب/ سرخی و سرخاب باشم/ تاریخ گونههای مرا/ با خون برادرانم سرخ کرده (شعر3/ صفحه 10)
او حتی به شخصیتهایی که از کودکی تا بزرگسالی در مسیرش قرار گرفتهاند با دوربین شعر نگاه میکند. حالات و احوالات آنها را به زبان شعر ترجمه میکند و خودش را در بطن هرکدام از این رویدادها و اشخاص مییابد.
خواهرم تو را به گیسوانش میبست/ بعد از آن هربار که باد میوزید/ پرواز میکرد و از قفسش دور میشد/ و رنگ باغچه را توی غذایش میریخت/ تنها او بود که ادامه مادر بود (شعر23/ صفحه 48)
تصویرهای شاعرانه، کارکردی کاربردی دارند و نباید تنها برای تزئین به میان شعر بیایند. این ابزار مفیدی است برای شاعر تا جهان را به گونهای دیگر ببیند و مثل کودکان در رویارویی با پدیدهها، اشخاص و اشیا دچار شگفتی شود. انگار برای اولین بار است که همهچیز را میبیند. چنین تماشایی به بازتعریف جهان میانجامد و این ویژگی شعر است. متاجی در این کتاب بسیار از این ابزار استفاده کرده است. از اینرو خواننده را به تماشای دوباره حتی پیشپاافتادهترین اشیای جهان دعوت میکند و این تماشایی است لذتبخش: باید از شاخهها بالا بروم/ و در لانه کبوتری که پیش از این/ درد با تنی آهنین و داغ/ پروازش را برید/ منتظر بمانم (شعر 2/ صفحه 9)
«شیهه» مجموعه شعر موفقی است و خواندن آن برای انسان تنهای امروز که بیش از هر زمان دیگری نیازمند عشق و اخلاق در زندگی است، خالی از لطف نیست. شعرهای «شیهه» میتوانند پناهی باشند برای انسان دردمندی که مرگ نزدیکتر از هر زمان دیگری و با صورتهایی گوناگون، سایه به سایه او قدم میزند.
گپ و گفتی با پریچهر مصباح درباره کارکردهای ادبیات داستانی
از نقش آگاهی بخشی ادبیات غافل نشویم
گروه فرهنگی/ همزمان با وقوع انقلاب، زنان با جسارت بیشتری قدم به عرصه نویسندگی گذاشتند، آنچنان که امروز شاهد فعالیت بسیاری از آنان در زمینه داستاننویسی و حتی داوری جوایز ادبی هستیم. «پریچهر مصباح» یکی از همین زنان است که آثار وی را میتوان تلفیقی از واقعیت و تخیل دانست؛ واقعیتهایی برآمده از زندگی در جهان امروز.
«قصاص» از آخرین نوشتههای این نویسنده به شمار میآید، ماجرای زندگی زنی که همسرش به قتل رسیده و حالا خود را در مواجهه با مشکلاتی ریز و درشت میبیند. او ناخواسته درگیر وقوع قتلی میشود که بخشی از داستان این رمان را تشکیل میدهد، اتفاقی که مصباح آن را برگرفته از ماجرایی واقعی عنوان میکند. مصباح در پاسخ به چگونگی انتخاب سوژه آثار خود به «ایران» میگوید: «بخش عمدهای از نوشتههای من برآمده از واقعیت و حاصل گفتوگو با افرادی هستند که به دلایلی زندگی پرماجرایی داشتهاند. درباره کتاب قصاص هم اینگونه است، البته من کمتر از یک ساعت با زنی که داستان این رمان را از زندگیاش وام گرفتهام صحبت کردم و مابقی حاصل درآمیختن همان واقعیت با تخیل است.» او ادامه میدهد:«کتاب روشنک که سال گذشته منتشر شد هم برآمده از ماجرایی واقعی است و شخصیت اصلیاش وجود خارجی دارد. عمده تمرکز و تلاش من بر این است که در بازگویی زندگی افراد مختلف، مشکلات اجتماعی را در قالب آثارم به تصویر بکشم. نظر من این است که یکی از مهمترین کارکردهای ادبیات داستانی را میتوان در به اشتراک گذاشتن تجربه افراد مختلف در مواجهه با مسائل و مشکلات اجتماعی دانست.»این نویسنده تأکید دارد با تألیف آثاری که برآمده از واقعیتهای امروز هستند میتوان خوانندگان را در برابر تجربیات افراد مختلف قرار داد، اتفاقی که معتقد است در شرایط عادی زندگی برای هیچیک از ما ممکن نیست. مصباح در توضیح بیشتر گفتهاش میافزاید: «من در جایگاه نویسنده، خودم را موظف به آگاه کردن مخاطبان، بویژه زنان نسبت به مسائل و مشکلات اجتماعی میدانم. بنابر دلایلی سالهای زیادی از عمرم به رفتوآمد در بیمارستانها و دادگاهها گذشته و میدانم که ناآگاهی چه لطماتی را سبب میشود.»
مصباح درباره رمانی که به تازگی تألیف آن را به پایان رسانده تصریح میکند:«دل زمین، عنوان رمانی است که تألیف آن تمام شده و مشغول بازبینی نهاییاش هستم. این کتاب درباره زنی است که در سن یازدهسالگی همه خانواده خود را در زلزله بوئینزهرا از دست داده است. این زن آنقدر زندگی عجیب و پررنجی داشته که حتی موقع نوشتن داستان آن هم اشک میریختم.»گفتنی است که از «پریچهر مصباح» تا به امروز کتابهای مختلفی روانه کتابفروشیها شده، برخی از این آثار مجموعه اشعار سروده وی و مابقی هم داستان کوتاه و رمان هستند. «در مسیر مادرم»، «پرواز»، «حسرت» و «قصاص» عنوان برخی از کتابهایی هستند که از سوی نشرهای «استادان دانشگاه»، «مایا» و «ویهان» در دسترس علاقهمندان قرار گرفتهاند.
«ذهن زیبا»؛ آمیزهای از توهم و «سالاد کلمات»
دکتر شهلا شوکتپور
روانشناس و استاد دانشگاه
روزهای اخیر که در بیمارستان روانی با بیماران اسکیزوفرنی مواجه میشدم، پیوسته با خودم فکر میکردم برای آشنایی بیشتر خانوادهها با این بیماری چه کاری از دستم برمیآید. بیمارانی که در طی زندگی خود دچار توهم و هذیان میشوند؛ بیمارانی که صداهایی میشنوند یا چیزهایی میبینند که دیگران نمیشنوند و نمیبینند؛ صداهایی که به آنها دستور میدهد کاری را انجام دهند و همین امر برایشان آزاردهنده است.
این گروه بیماران از دیدن تصاویر افراد و صحنههایی حرف میزنند که در عالم واقعیت وجود ندارد. آنها زمانی که صحبت میکنند، اغلب گفتار درهم ریختهای دارند که در اصطلاح روانشناسی به آن «سالاد کلمات» گفته میشود؛ همچنین کلمات بیمعنایی را به کار میبرند که مفهوم خاصی را به شنونده (مخاطب) انتقال نمیدهد که به این طرز صحبت کردن در روانشناسی اصطلاح «بی ربط گویی» اطلاق میشود.پیرو اتفاقاتی که شاهد بودم، تصمیم گرفتم فیلمی را که براساس داستان واقعی زندگی ریاضیدان مشهوری ساخته شده که درگیر اسکیزوفرنی شده است، معرفی و پیشنهاد کنم.
«ذهن زیبا»، نام یک فیلم سینمایی امریکایی بسیار تأملبرانگیز، فراموش نشدنی و غافلگیرکننده است که درباره زندگی پروفسور جان فوربز نش ساخته شده است. این فیلم در سال ۲۰۰۱ م براساس کتابی بههمین نام و به کارگردانی «ران هوارد» تولید شد. بازیگران اصلی آن، «راسل کرو» (در نقش پروفسور جان نش) و «جنیفر کانلی» (در نقش همسر نش) هستند.
در این فیلم جان نش صداهایی غیرواقعی را میشنید که او را از خطراتی موهوم میترساندند و وادارش میکردند کارهایی برخلاف خواستهاش انجام بدهد. رفته رفته بر شدت توهمات او افزوده شد تا جایی که اوهام وی شکل بصری نیز یافت و زندگیاش در آستانه فروپاشی قرار گرفت.
وی استاد دانشگاه پرینستون بود. بر اثر این بیماری استادی خود را در دانشگاه از دست داد و بالاخره در بیمارستان بستری شد ولی در این دوران همسرش کنار او بود و به او بسیار کمک کرد. پزشکان، بیماریاش را اسکیزوفرنی تشخیص دادند که با افسردگی خفیف و کاهش اعتماد به نفس همراه شده بود.
او با تمام توان سعی کرد تا ذهن خود را اصلاح کند و زمان زیادی از بهترین سالهای عمرش را به سبب این بیماری از دست داد؛ اما با تلاشی که داشت، موفق شد از زندان این بیماری رهایی پیدا کند. او حتی اشاره کرد که قسمت بیمار ذهنش را شناسایی کرده و با مشقت بسیاری توانسته آن را پاک کند و مورد بازسازی قرار بدهد.
در روانشناسی نظریهای به نام «نظریه ذهن» وجود دارد که به شکافی که ممکن است در اثر بیماری اسکیزوفرنی در ذهن فرد اتفاق بیفتد، اشاره دارد. این افراد غالباً در دنیای اوهام زندگی میکنند و تمایز بین واقعیت و اوهام برایشان بسیار سخت میشود. دیدن این فیلم شاید کمکی باشد به این بیماران و خانوادههای آنها تا نسبت به این بیماری هوشیارتر گردند و رفتار مناسبی با این گروه بیماران در پیش بگیرند.
ذهن زیبا
کارگردان: ران هوارد
روایتهای کهن موسیقایی «از گلستان عجم»
نداسیجانی- آنگونه که درتعریف قطعات عجمی آمده؛ «آثار منسوب به آهنگسازان ایرانی دربارعثمانی، مقارن با دوران صفوی» و یا به تعبیر دیگر، آثارآهنگسازان ایران قدیم. آثاری که شاید به گوش کمتر افرادی آشنا باشد والبته کمتر آهنگسازانی دراین زمینه فعالیت داشتهاند. اما قطعاً دوستداران موسیقی، آلبوم موسیقی «شوق نامه» را خوب به خاطر دارند، اثری که سال 1390 به همت و سرپرستی محمدرضا درویشی و به خوانندگی همایون شجریان توسط گروه «عبدالقادرمراغی» ضبط و منتشر شده است. درواقع این آلبوم روایت یا بازخوانی تصنیفهای منسوب به عبدالقادر مراغی، شاعر، موسیقیدان و نوازنده ایرانی قرن نهم هجری (دوره تیموری) بود اما شخصیت او نزد ترکان عثمانی از نقش اصلیاش بهعنوان نوازنده، آهنگساز و نظریهپرداز بسی فراتر رفته و تبدیل به یک اسطوره شده است.
گروه موسیقی «عبدالقادر مراغی» هم از معدود گروههایی است که به موسیقی گذشته و بازسازی و اجرای تصانیف موسیقی عجمی میپردازد. این گروه در مهر ۱۳۸۴ با ۷ نوازنده و یک خواننده، تحت نظر محمدرضا درویشی شکل گرفت و از فروردین ۱۳۸۵ با ترکیب ۲۲ نوازنده و خواننده و از شهریور ۱۳۸۵ با ۹ نوازنده و یک خواننده فعالیت و تمرینات خود را ادامه داد و هدف از تشکیل آن بازخوانی رپرتواری از تصنیفهای منسوب به عبدالقادر مراغی بوده است.
اما تلاش محمدرضا درویشی برای معرفی این قطعات بیپایان نماند و این بار با مجموعهای دیگر با عنوان «از گلستان عجم» درتأکید دوباره این تصانیف ارزشمند قدم گذاشت. مجموعهای که شامل بیستوهفت قطعه «عجمی» است و به علاقهمندان این سبک موسیقی پیشنهاد میشود. به گفته بهزاد میرزایی سرپرست اجرا، آلبوم «از گلستان عجم» به دو بخش تقسیم میشود که بخش اول آن حاوی هفت تصنیف عجمی است که یکی، دوتا از آنها بیش از بقیه شنیده شدهاند، مانند تصنیف «هم قمر هم زهره و هم مشتری در آسمان» که قبلاً هم توسط همایون شجریان در فیلم «شهرآشوب» اجرا شده و هم توسط دیگر خوانندگان ایرانی و ترک. دیگر تصانیف هم به کوشش خانم نخجوانی به دست ما رسیدهاند. بخش دوم نیز مربوط به بیست قطعه پیشرو عجمی است. آثار پیشرو قطعات غیر آوازی و صرفاً سازی هستند که از کتاب «موسیقی علی وجه الحروفات» برداشت شدهاند.» «از گلستان عجم»، دومین اثری است که از نوازندگان گروه مراغی در زمینه موسیقی قدیم ضبط و منتشر گردیده و دراین اثرسعی شده «در کنار عناصر بنیادین موسیقی کهن، رویکردی آزادتر، بخصوص در زمینه استفاده از امکانات نوین سازها در اجرای این قطعات داشته باشند»
در این اثر سیامک جهانگیری (نوازنده نی)، سامر حبیبی (نوازنده کمانچه آلتو)، نگار بوبان (نوازنده عود)، ساناز نخجوانی (نوازنده قانون)، بهزاد میرزایی (نوازنده دایره ترکی) نواختهاند و آواز را نیز میرزایی برعهده داشته است.
از گلستان عجم
مجموعه هفت تصنیف و بیست پیشرو عجمی
سرپرست اجرا: بهزاد میرزایی
به کوشش محمدرضا درویشی
سال انتشار: 1399
ناشر: مؤسسه فرهنگی هنری ماهور