ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دور نما
بانکوک پست (تایلند):
مخالفان تداوم نظام پادشاهی در تایلند، در جدیدترین حرکت خود در مسیر کاروان خاندان سلطنتی تجمع کردند که منجر به درگیری بین آنها و نیروهای امنیتی شد. مخالفان نظام سلطنتی در تایلند خواهان استعفای دولت، ایجاد تغییرات گسترده در قانون اساسی و کاهش اختیارات خاندان پادشاهی هستند.
دیلی تلگراف (بریتانیا):
با افزایش قابل توجه بیماران کرونایی در انگلیس، فشارها بر بوریس جانسون برای اعلام قرنطینه ای جدید، شدت گرفته است. جانسون اصرار دارد، تنها بر محدودیت ها افزوده شده و مراکز عمومی تعطیل شود، اما مخالفان او معتقدند این کارها مانع از گسترش کرونا نمی شود.
راینیشه پست (آلمان):
جدیدترین گزارش صندوق بین المللی پول از چشم انداز اقتصادی جهان نشان می دهد، رشد اقتصادی آلمان با وجود شرایط کرونایی و تبعات اقتصادی آن، به دلیل سیاست های اقتصادی قوی آن 6 درصد کوچک شده در حالی که اقتصاد اتحادیه اروپا 8.3 درصد کاهش یافته است.
عربستان از عضویت شورای حقوق بشر باز ماند
ریاض نیاز به 193 رای داشت اما تنها 90 رای دریافت کرد
زهره صفاری/ کارنامه سیاه ضد حقوق بشری عربستان در سالهای اخیر، شکست مذبوحانه این کشور را در انتخابات شورای حقوق بشر سازمان ملل رقم زد و مهر تأییدی بر نابودی وجهه و اعتبار خاندان سعودی در سطح جهان زد.
به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، در انتخابات روز سهشنبه که برای تعیین نمایندگان 15 کرسی خالی از 47 کرسی شورای حقوق بشر سازمان ملل برگزار شد، اعضا در رأی گیری مخفیانه براساس سهمیه هر منطقه نمایندگان جدید را انتخاب کردند، اما نکته جالب توجه که در این انتخابات نادیده گرفته شد، شرط حضور در شورا است که نمایندگان باید از بالاترین استانداردهای حقوق بشری برخوردار باشند تا بتوانند در حداکثر دو دوره سه ساله به عنوان مدافعان جهانی حقوق بشر فعالیت کنند. همین امر نامزدی کشورهایی مانند عربستان که علاوه بر جنجالهای بینالمللی مانند جنگ یمن و قتل جمال خاشقچی، با سرکوبهای داخلی مخالفان و معترضان روبهرو است، چند روزی است صدای مدافعان حقوق بشر را درآورده است.
منتقدان بر این باورند در سالهای اخیر حاکمان سعودی با وجود اعلام اصلاحات و آزادیهای مدنی سطحی و جزئی، آمار هولناکی از بازداشت صدها مخالف سیاسی و چند ده فعال زن حقوق بشری و همچنین اعدامهای جنجال برانگیز در کارنامه خود ثبت کرده اند که ماهیت این کشور را از استانداردهای حقوق بشری به شدت دور میکند.
«اگنس کالامارد» نماینده ویژه سازمان ملل معتقد است: «بررسی قتل سال 2018 جمال خاشقچی روزنامهنگار واشنگتن در ترکیه، نشان میدهد که شواهد قابل اتکایی از مداخله محمد بن سلمان ولیعهد سعودی وجود دارد. »
سقوط اعتبار سعودی در چند سال
عربستان سعودی که به نوشته «رویترز»، در سال 2016 با 152 رأی در بازه زمانی 2017 تا 2019 عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل شده بود، با 40 درصد تنزل در انتخابات 2020 تنها 90 رأی دریافت کرد و به انزوا رفت تا کاندیداهای جنجالی رقیبش، حد نصاب لازم را برای حضور در شورای حقوق بشر کسب کنند. این شرایط که به باور بسیاری از منتقدان اثباتی بر سقوط اعتبار و وجهه بینالمللی عربستان به شمار میرود، تنها ظرف مدتی نه چندان طولانی با سیاستهای خصمانه و سرکوبگرایانه خاندان سعودی رقم خورد. به گزارش سایت دیده بان حقوق بشر، جریان منتقد علیه عربستان سعودی در سال 2019 با افزایش ابهامات پرونده قتل جمال خاشقچی و سرکوب و بازداشت مخالفان داخلی این کشور به اوج خود رسید.
سران سعودی برای رهایی از این بار انتقادی اقدام به اصلاح حقوق زنان کردند و حتی مجوز صدور پاسپورت برای آنها صادر شد، اما این تنها یک شوی حقوق بشری بود، چراکه در باطن، سیاستهای خصمانه علیه زنان تغییری نکرده بود و بازداشت و سرکوب زنان حامی حقوق بشر و فعالان زن سیاسی همچنان با شدت بسیار ادامه داشت. علاوه بر این فجایع تداوم کشتار بیرحمانه هزاران انسان بیگناه در یمن اندک اعتبار عربستان تحت حاکمیت محمد بن سلمان را نیز از بین برده بود.
در مارس 2019، عربستان در حالی که شکنجه و بدرفتاری با فعالان زن را تکذیب میکرد، محاکمههای خصوصی را آغاز کرد و بسیاری از آنها را که تنها برای احقاق حقوق زنان اعتراضات مسالمتآمیزی راه انداخته بودند به حبسهای طولانی محکوم کرد.
اما سرکوبها تنها به فعالان زن محدود نبود بلکه فشار بر اقلیت مسلمان عربستان بویژه شیعیان نیز با محدودیتهای بسیاری مانند آموزش عمومی، حقوق قانونی، عبادت آزاد و اشتغال بیشتر شده بود؛ در آوریل 2019 اعدام گروهی 37 متهم که دست کم 33 نفر آنها مسلمان شیعه بودند کارنامه حقوق بشری حاکمان سعودی را سیاه تر کرد. از سویی دیگر وضعیت اسفبار مشاغل کارگران خارجی و محدود کردن حقوق آنها یکی دیگر از نشانههای ضد حقوق بشری عربستان به شمار میرفت؛ به باور ناظران این بی اعتباری که بخش عمده آن از سیاستهای اشتباه محمد بن سلمان ولیعهد سعودی نشأت میگیرد، با بازداشت و سرکوب شاهزادهها و دور نگه داشتن آنها از خانوادههایشان، اقدامات ضد بشردوستانه را به درون خاندان سلطنتی نیز کشانده است. این اعتبار از دست رفته در آخرین دقایق انتخابات شورای حقوق بشر با لابی سازمانهای حقوق بشری جهان رخ نشان داد و چهره منفور عربستان را در جامعه بینالمللی بیش از گذشته نشان داد.
به نوشته «دیلی صباح»، «لوییس چاربونیو»؛ رئیس دیده بان حقوق بشر سازمان ملل گفت: «شکست عربستان در این انتخابات نشانه این بود که باید با دقت بیشتری نامزدها را برگزینیم چراکه به عقیده من کشورهایی مانند کوبا، چین و روسیه نیز امکان شکست داشتند.»
تحلیلگران «گاردین» معتقدند گرچه قتل جمال خاشقچی وجهه بینالمللی عربستان را از بین برده بود اما نتیجه این انتخابات ضربه نهایی را به اعتبار این کشور در سراسر جهان زد.
«سارا لیا ویتسون»، مدیر اجرایی مرکز دموکراسی در جهان عرب امروز که وابسته به جمال خاشقچی است، گفت: «از اینکه چین و روسیه حد نصاب آرا را آوردند و تنها عربستان شکست خورد، میتوان عمق فاجعه ای را که محمد بن سلمان ولیعهد سعودی بر سر جایگاه عربستان در سراسر جهان آورده، درک کرد. او با هزینه صدها میلیونی سعی داشت خشونتهایش را سرپوش بگذارند اما جامعه جهانی خریدار این رفتار نبود.» وی ادامه داد: «باید پذیرفت با وجودی که عربستان سعی داشت با اصلاحات داخلی، آزادی زندانیان سیاسی، پایان جنگ یمن و صدور مجوز مشارکت سیاسی شهروندان برای خودش اعتبار بخرد اما همچنان منفور جهان است.»
«برونو استاگنو»، مدیر اجرایی دیده بان حقوق بشر سازمان ملل در توئیتی خطاب به محمد بن سلمان نوشت: «این شکست یک توبیخ مذبوحانه برای عربستان تحت حاکمیت محمد بن سلمان بود.»
یک انتخابات جنجالی
در انتخابات روز سهشنبه که رأیگیری آن به صورت مخفیانه انجام شد، روسیه و کوبا که در صف کشورهای مورد نقد سازمانهای حقوق بشری قرار دارند، با آرای قاطع انتخاب شدند اما چین با تنزلی 20 درصدی نسبت به سال 2016، تنها 139 رأی آورد و در نهایت با شکست عربستان در میان 15 کشور منتخب برای تصاحب 15 کرسی خالی شورای حقوق بشر برگزیده شد. براساس گزارش «الجزیره»، طبق قطعنامه سازمان ملل توزیع 47 کرسی این شورا در 5 منطقه تقسیم میشود که جنجالیترین کاندیداهای امسال از منطقه آسیا پاسیفیک معرفی شده بودند. «کوین جان هلر»، استاد حقوق بینالملل دانشگاه کوپنهاگ گفت: «اینکه در شورای حقوق بشر کشورهایی با سابقه اقدامات ضد بشردوستانه مشارکت دارند، تأسفآور است اما این واقعیت بوروکراسی کثیف سازمان ملل است.»
مذاکره غیر مستقیم لبنان و اسرائیل درباره مرز دریایی و اختلاف گازی
با اعتراض حزب الله و امل ، هیچ مقام سیاسی لبنانی به این نشست نرفت
گروه جهان/ نمایندگان دولت لبنان روز گذشته با هدف تعیین مرزهای دریایی خود با رژیم صهیونیستی، مذاکرات غیر مستقیمی را با نمایندگان این رژیم آغاز کردند. این نشست در حالی برگزار شد که لبنان تأکید کرده، این مذاکرات به معنای حرکت در مسیر عادی سازی روابط با تل آویو نیست. پیشتر حزب الله لبنان و جنبش امل نیز به هیأتی که دولت لبنان برای این مذاکرات معرفی کرده بود، اعتراض کرده بودند.
به گزارش سایت شبکه خبری «الجزیره»، نشست دیروز در میان هشدارهایی که احزاب و مردم لبنان درباره عادی سازی روابط با اسرائیل دادند، برگزار شد. بویژه که به نظر می رسید امریکا از چند سال قبل در تلاش بود، به هر نحوی که شده لبنان را پای میز مذاکره با اسرائیل بنشاند و عادی سازی روابط این کشور با تل آویو را رقم بزند. از همین رو پس از مشخص شدن اسامی هیأت لبنانی، حزبالله لبنان و جنبش امل، در بیانیهای به این لیست اعتراض و تأکید کردند، هیچ شخصیت سیاسی نباید در این هیأت حضور داشته باشد. به این ترتیب همان طور که حزبالله و جنبش امل خواسته بودند، نام «هادی هاشم»، مدیر دفتر وزیر خارجه لبنان از این هیأت حذف شد.
ترکیبی که رژیم صهیونیستی برای این مذاکرات مشخص کرده بود، به جای آنکه اقتصادی و حقوقی باشد، هیأتی سیاسی متشکل از 6 نفر بود که در بین آنها مدیرکل وزارت انرژی، مشاور نخست وزیر این رژیم و عالیترین مقام در بخش استراتژیک ارتش صهیونیستی دیده می شدند. اما در نقطه مقابل هیأت جدید لبنانی متشکل از 4 نفر شامل دو افسر ارتش، یک مقام نفتی و یک کارشناس حقوق دریایی بود که نشان می داد، قصد آنها فقط مذاکره فنی و حل اختلافات بر سر مرزهای دریایی است. با این حال وزیر انرژی رژیم صهیونیستی مدعی شده است: «هدف ما نیز رفع اختلافات مرزی است و این نشستها هم ربطی به عادی سازی روابط نخواهد داشت.»
نشست دیروز همچنین با وجود تلاشهایی که امریکا و اسرائیل داشتند تا به طور مستقیم برگزار شود، غیرمستقیم بود. طرف لبنانی پیش از نشست تأکید کرده بود، با هدف بهبود اقتصاد لبنان حاضر به مذاکره با رژیم صهیونیستی شده است و مذاکره مستقیم را نیز نمیپذیرد. این هیأت همچنین پیش از شروع مذاکرات تأکید کرده بود، حاضر به گرفتن عکس مشترک با طرف اسرائیلی نیست.
به این ترتیب و در چنین فضایی بود که نشست لبنان و رژیم صهیونیستی در شهر مرزی ناقوره لبنان، در چادر بزرگی متعلق به نیروهای حافظ صلح سازمان ملل برگزار شد. این نشست بسیار کوتاه و اندکی بیش از یک ساعت بود و طی آن بنا شد، نشست دوم 28 اکتبر (7 آبان) برگزار شود. در نشست دیروز هماهنگ کننده سازمان ملل متحد در لبنان و دستیار وزیر خارجه ایالات متحده در امور خاور نزدیک نیز حضور داشتند.
چرا لبنان پای میز مذاکره غیرمستقیم نشست؟
نشست دیروز نخستین نشستی بود که لبنان و رژیم صهیونیستی طی 30 سال گذشته بر سر موضوعی غیر نظامی برگزار
می کنند. علت رضایت لبنان به برپایی این نشست هم کشف میدان گازی مدیترانه است که برای هر کشوری که این میدان نفتی در حوزه مرزهای آن قرار میگیرد، اهمیت بسیار زیادی دارد. این میدان نفتی برای لبنان که از وضعیت بغرنج اقتصادی که ناشی از تحریمهای امریکا رنج می برد، اهمیتی خاص دارد. بویژه که اسرائیل از مدتها پیش دست به حفاری در دریای مدیترانه زده است. از همین رو لبنان قصد دارد با تعیین مرزهای آبی خود هم مانع دستاندازی اسرائیل به منابع طبیعی که در مرزهای لبنان است شود و هم خود مجاز به استخراج نفت و گاز از مدیترانه شود. لبنان که در بدترین وضعیت اقتصادی چند دهه اخیر خود به سر میبرد، از سال 2011 وارد اختلافات مرزهای دریایی با رژیم صهیونیستی شده است. در این سال تلآویو توافقنامهای را بر سر مرزهای دریایی با قبرس امضا کرد که سال 2007 لبنان و قبرس با آن موافقت کرده بودند اما در پارلمان لبنان تصویب نشده بود.
لبنان پس از انتشار خبر امضای توافقنامه بین اسرائیل و قبرس، مرز دریایی خود را به سازمان ملل اعلام کرد و گفت که مناطق متعلق به این کشور شامل 860 کیلومتر می شود. اما تل آویو حاضر به پذیرش این امر نشد و اختلافات ادامه یافت. اکنون لبنان بر آن است با حل مسائل مرزهای دریاییاش بتواند دست به استخراج در میادین گازی مدیترانه بزند و مانع دستاندازی رژیم صهیونیستی بر این منابع شود.
به گزارش سایت شبکه خبری «الجزیره»، نشست دیروز در میان هشدارهایی که احزاب و مردم لبنان درباره عادی سازی روابط با اسرائیل دادند، برگزار شد. بویژه که به نظر می رسید امریکا از چند سال قبل در تلاش بود، به هر نحوی که شده لبنان را پای میز مذاکره با اسرائیل بنشاند و عادی سازی روابط این کشور با تل آویو را رقم بزند. از همین رو پس از مشخص شدن اسامی هیأت لبنانی، حزبالله لبنان و جنبش امل، در بیانیهای به این لیست اعتراض و تأکید کردند، هیچ شخصیت سیاسی نباید در این هیأت حضور داشته باشد. به این ترتیب همان طور که حزبالله و جنبش امل خواسته بودند، نام «هادی هاشم»، مدیر دفتر وزیر خارجه لبنان از این هیأت حذف شد.
ترکیبی که رژیم صهیونیستی برای این مذاکرات مشخص کرده بود، به جای آنکه اقتصادی و حقوقی باشد، هیأتی سیاسی متشکل از 6 نفر بود که در بین آنها مدیرکل وزارت انرژی، مشاور نخست وزیر این رژیم و عالیترین مقام در بخش استراتژیک ارتش صهیونیستی دیده می شدند. اما در نقطه مقابل هیأت جدید لبنانی متشکل از 4 نفر شامل دو افسر ارتش، یک مقام نفتی و یک کارشناس حقوق دریایی بود که نشان می داد، قصد آنها فقط مذاکره فنی و حل اختلافات بر سر مرزهای دریایی است. با این حال وزیر انرژی رژیم صهیونیستی مدعی شده است: «هدف ما نیز رفع اختلافات مرزی است و این نشستها هم ربطی به عادی سازی روابط نخواهد داشت.»
نشست دیروز همچنین با وجود تلاشهایی که امریکا و اسرائیل داشتند تا به طور مستقیم برگزار شود، غیرمستقیم بود. طرف لبنانی پیش از نشست تأکید کرده بود، با هدف بهبود اقتصاد لبنان حاضر به مذاکره با رژیم صهیونیستی شده است و مذاکره مستقیم را نیز نمیپذیرد. این هیأت همچنین پیش از شروع مذاکرات تأکید کرده بود، حاضر به گرفتن عکس مشترک با طرف اسرائیلی نیست.
به این ترتیب و در چنین فضایی بود که نشست لبنان و رژیم صهیونیستی در شهر مرزی ناقوره لبنان، در چادر بزرگی متعلق به نیروهای حافظ صلح سازمان ملل برگزار شد. این نشست بسیار کوتاه و اندکی بیش از یک ساعت بود و طی آن بنا شد، نشست دوم 28 اکتبر (7 آبان) برگزار شود. در نشست دیروز هماهنگ کننده سازمان ملل متحد در لبنان و دستیار وزیر خارجه ایالات متحده در امور خاور نزدیک نیز حضور داشتند.
چرا لبنان پای میز مذاکره غیرمستقیم نشست؟
نشست دیروز نخستین نشستی بود که لبنان و رژیم صهیونیستی طی 30 سال گذشته بر سر موضوعی غیر نظامی برگزار
می کنند. علت رضایت لبنان به برپایی این نشست هم کشف میدان گازی مدیترانه است که برای هر کشوری که این میدان نفتی در حوزه مرزهای آن قرار میگیرد، اهمیت بسیار زیادی دارد. این میدان نفتی برای لبنان که از وضعیت بغرنج اقتصادی که ناشی از تحریمهای امریکا رنج می برد، اهمیتی خاص دارد. بویژه که اسرائیل از مدتها پیش دست به حفاری در دریای مدیترانه زده است. از همین رو لبنان قصد دارد با تعیین مرزهای آبی خود هم مانع دستاندازی اسرائیل به منابع طبیعی که در مرزهای لبنان است شود و هم خود مجاز به استخراج نفت و گاز از مدیترانه شود. لبنان که در بدترین وضعیت اقتصادی چند دهه اخیر خود به سر میبرد، از سال 2011 وارد اختلافات مرزهای دریایی با رژیم صهیونیستی شده است. در این سال تلآویو توافقنامهای را بر سر مرزهای دریایی با قبرس امضا کرد که سال 2007 لبنان و قبرس با آن موافقت کرده بودند اما در پارلمان لبنان تصویب نشده بود.
لبنان پس از انتشار خبر امضای توافقنامه بین اسرائیل و قبرس، مرز دریایی خود را به سازمان ملل اعلام کرد و گفت که مناطق متعلق به این کشور شامل 860 کیلومتر می شود. اما تل آویو حاضر به پذیرش این امر نشد و اختلافات ادامه یافت. اکنون لبنان بر آن است با حل مسائل مرزهای دریاییاش بتواند دست به استخراج در میادین گازی مدیترانه بزند و مانع دستاندازی رژیم صهیونیستی بر این منابع شود.
تلاش جمهوریخواهان برای عزل پلوسی
در پی تلاش «نانسی پلوسی» برای سلب صلاحیت «دونالد ترامپ» برای شرکت در انتخابات، «داگ کالینز» عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان امریکا با طرح این ادعا که رئیس دموکرات این مجلس دچار «زوال عقل» شده است، خواستار برکناری او شد. به گزارش ایرنا به نقل از روزنامه واشنگتن تایمز، این نماینده جمهوریخواه از ایالت جورجیا گفت بهزودی قطعنامهای را ارائه میدهد که در آن بیان میشود «واضح است که نانسی پلوسی از نظر ذهنی صلاحیت ادامه فعالیت بهعنوان رئیس مجلس نمایندگان امریکا را ندارد.» کالینز در توئیتر نوشت: «تمایل نداشتن نانسی پلوسی برای تبعیت از قانون اساسی، در کنار اقدامات اخیر او توانایی ذهنی او را زیر سؤال میبرد. مهم است که اعضای مجلس نمایندگان امریکا خواستار برکناری او شوند.» در این قطعنامه، پلوسی به نقض قانون اساسی، هدر دادن وقت مجلس درباره استیضاح و نداشتن صلاحیت متهم میشود. این قطعنامه همچنین پلوسی را متهم میکند که «وقت اکثریت مجلس نمایندگان را صرف تحقیقات بیحاصل و بدون پایه و اساس کرده است و طراح اولین رأیگیری حزبی برای آغاز تحقیقات استیضاح از رئیس جمهوری در طول تاریخ این کشور است. البته واشنگتن تایمز شانس موفقیت تصویب این قطعنامه را اندک پیشبینی کرده است.
اشتیه: اگر ترامپ ببرد، فقط خدا به داد ما برسد
نخستوزیر دولت وابسته به تشکیلات خودگردان فلسطین با ابراز آرزومندی برای شکست دونالد ترامپ در انتخابات امریکا، گفت: اگر ترامپ پیروز شود، فقط خدا باید به داد فلسطینیان برسد.
به گزارش ایسنا به نقل از سایت شبکه روسیا الیوم، محمد اشتیه، نخستوزیر دولت وابسته به تشکیلات خودگردان فلسطین که به صورت مجازی در برابر پارلمان اروپا سخن میگفت، تأکید کرد: در صورتی که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا دور دوم ریاست جمهوری را هم از آن خود کند ما باید چهار سال دیگر با او سر کنیم، خدا به داد ما، شما و کل جهان برسد. وی همچنین گفت: اگر اوضاع در امریکا تغییر کند، به نظرم این مسأله مستقیماً در روابط اسرائیل و فلسطین و روابط دوجانبه امریکا و فلسطین منعکس خواهد شد. او در پایان کشورهای اروپایی را به شناسایی کشور فلسطین فراخواند.
روسیه خواهان استقرار صلحبانان در قرهباغ شد
در حالی که نبردها بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان با وجود آتشبسی که بین آنها برقرار شده بود، ادامه دارد، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، خواهان حضور نیروهای حافظ صلح در قرهباغ شد.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، لاوروف گفت: در مرحله اول علاوه بر آزاد کردن دو منطقه، لازم است که ما ارتباطات، روابط اقتصادی و خطوط حمل و نقل را از حالت بلوکه بودن خارج کرده و صلحبانها را وارد کنیم تا اطمینان حاصل کنند خصومتها از سر گرفته نمیشود. وی همچنین خواستار مذاکرات نظامی فوری میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان شده و اضافه کرد به اعتقاد او همچنان حل سیاسی بحران قرهباغ امکانپذیر است.
در همین حال الهام علیاف، رئیسجمهوری آذربایجان هم در مصاحبه با روزنامه هابرترک گفت: روابط دیپلماتیک باکو با هر کشوری که جمهوری قرهباغ را به رسمیت بشناسد، قطع خواهد شد. او مدعی شد، اطمینان دارد که هیچ کشوری چنین کاری نخواهد کرد.
علیاف همچنین گفت: در صورتی میتوان نیروی صلحبان در قرهباغ مستقر کرد که با رضایت باکو و ایروان باشد.
از آن سو نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان هم گفت که دولتش هرگونه امتیاز در حل بحران قرهباغ تحت فرمول «قلمروها در ازای صلح» را رد میکند و بر تعیین وضعیت جمهوری خودخوانده قرهباغ اصرار دارد.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
کسری تجاری ناعادلانه با اروپا و ناتو
روز سهشنبه صبح زود، درحالی که موضوع نامزدی کاوانا برای دیوان عالی ترامپ را هیجان زده کرده بود، با بالگرد مارین وان عازم پایگاه هوایی اندروز شدیم تا از آنجا با هواپیمای ویژه رئیس جمهوری به اروپا برویم. قبل از اینکه سوار بالگرد شویم، ترامپ طبق معمول که جمع خبرنگاران را دید شروع به مصاحبه کرد و گفت که با همه بینظمی و آشفتگیهایی که در ناتو و در بریتانیا وجود دارد، دیدار با پوتین «ممکن است از همه آسانتر باشد. چه کسی فکرش را میکرد؟» در بخش عمدهای از گفتوگوهایم با ترامپ در طول این پرواز متوجه شدم که رئیس جمهوری بنا به دلایلی ناراحت است. هواپیما به زمین نشست و او با خودرو لیموزین ویژه رئیس جمهوری، موسوم به هیولا به اتفاق سه نفر از سفیران امریکا در بروکسل (یکی سفیر امریکا در بلژیک، یکی سفیر امریکا در مقر اتحادیه اروپا و دیگری سفیر امریکا نزد ناتو) به اقامتگاه سفیر ما در بلژیک عزیمت کرد.
او در خودرو، هاچیسون سفیرمان در ناتو را به خاطر اظهارات روز یکشنبهاش در یک برنامه گفتوگومحور تلویزیونی درباره ناتو بشدت مورد انتقاد قرار داده و گفته بود او در آن برنامه طوری حرف میزد که انگار سفیر دولت اوباماست. سپس به موضوع اختصاص ناکافی بودجه از سوی متحدان امریکا در ناتو و کسری تجاری ناعادلانه با اروپا پرداخته بود. من در خودرو رئیس جمهوری نبودم اما همه حرفهای تکراری ترامپ را در این موضوعات حفظ بودم. این شروع مبارکی نبود.
صبح روز چهارشنبه قبل از اینکه ترامپ آماده صرف صبحانه با استولتنبرگ و مشاورانش شود، به منظور برگزاری یک نشست توجیهی قبل از جلسه اصلی نزد ترامپ رفتم. او وارد اتاق ناهارخوری کوچکی در طبقه دوم محل اقامت سفیر شد که در آنجا من به اتفاق متیس، پمپئو، کلی و هاچیسون منتظرش بودیم. گفت: میدانم که در این اتاق چندان مورد حمایت کسی نیستم و سپس انتقاد از ناتو را شروع کرد. شباهتی به جلسه توجیهی نداشت. استولتنبرگ آمد و تیم خبرنگاران نیز وارد اتاق صبحانه شدند. ترامپ رشته کلام را به دست گرفت وگفت: بسیاری از متحدان ما در ناتو مقادیر هنگفتی به ما بدهکار هستند. این موضوع چند دهه ادامه داشته است.
استولتنبرگ توضیح داد که از زمان روی کار آمدن ترامپ سالانه حدود 40 میلیارد دلار سهم بودجه دفاعی کشورهای عضو ناتو افزایش یافته است. ترامپ حرفش را قطع کرد و گفت: بسیار ناراحت کننده است که آلمان توافق گستردهای در زمینه نفت و گاز با روسیه منعقد میکند. ما از همه این کشورها محافظت میکنیم و آنها توافق خط لوله گاز امضا میکنند. قرار است ما از شما حفاظت کنیم، با این حال این همه پول به روسیه میدهید... آلمان کاملاً تحت کنترل روسیه است. این کشورکمتر از یک درصد به ناتو میپردازد سهم ما 4 درصد است. این روند در چند دهه گذشته ادامه داشته است...
حمایت نه، فرصتهای برابر میخواهیم
ادامه از صفحه اول
مصداق بارز این بحث رویههای استخدامی است. همان طور که پیشتر آمد نابینایان به یمن تحصیلات خود بیشترین واجدین شرایط در میان افراد معلول در کنار افراد دارای محدودیتهای حرکتی برای شرکت در آزمونهای استخدامی دولت و احراز پستهای دولتی هستند.
وجود سهمیه ۳درصد استخدامی برای افراد معلول نیز ظرفیتی است مضاعف برای برخورداری نابینایان و کمبینایان از استخدامهای دولتی، اما متأسفانه بررسی روند این استخدامها در سالهای اخیر مبین سدهای آشکار و پنهان برای جذب این افراد است. مثلاً آموزش و پرورش به شکلهای مختلف از جذب نابینایان و کمبینایان برای پستهای آموزشی در نظام آموزش عادی کشور خودداری کرده و جذب نابینایان را در این پستها فقط به آموزش و پرورش استثنایی احاله داده است که عملاً موجب محرومیت بسیاری از نابینایان کامیاب در آزمونهای علمی استخدامی از جذب در این دستگاه دولتی که از قضا بیشترین ظرفیت استخدامی را به خود اختصاص داده است، شده که این محرومیت مبنای بسیاری از پیگیریهای حقوقی و اداری تشکلهای نابینایان در سالهای اخیر بوده است. اما سد واقعی در برابر به کارگیری توانمندیهای علمی نابینایان تعصبات و پیشداوریهای نهادینه شده در ذهنها مبنی بر اغراق در تأثیر محدودکننده نابینایی بر عملکرد اجتماعی این گروه است.
ردپای این تعصب را نزد کارفرمایان بخش خصوصی نیز میتوان یافت. به همین دلیل مانند کشورهای موفق در کارآفرینی برای افراد معلول، وجود تشکیلات حمایت شغلی برای افراد معلول از جمله نابینایان در کشور ما نیز امری ضروری است. وجود نوعی مددکاری شغلی از کاریابی گرفته تا حمایتهای تثبیت شغلی شامل توجیه کارفرمایان، ارائه پشتیبانیهای فنی و مهارتی به افراد معلول متناسب با مشاغلشان.
روند بسیار کند ایمنسازی معابر شهری برای تردد شهروندان نابینایان علیرغم دستورات اکید ستادهای مناسبسازی و صرف هزاران میلیارد تومان در عرصه عمران و آبادانی شهری همچنان از مهمترین مصادیق ناامنی روانی برای مشارکت اجتماعی افراد آسیبدیده بینایی است.
عدم دسترسی به خدمات توانبخشی به دلیل تعطیلی بخش عمدهای از مراکز دولتی و عدم جایگزینی با خدمات توانبخشی بخش خصوصی از مهمترین چالشهای افراد نابینا و کمبینا است.
به راستی شهروندان نابینا و کمبینایان بویژه زنان و کودکان و عمدتاً ساکنین شهرستانها و روستاها چگونه میتوانند نیازهای خود را در عرصه توانبخشی مانند فراگیری مهارتهای تحرک و جهتیابی، مهارتهای مدیریت زندگی مستقل فردی، مهارتهای کار با فناوریهای اطلاعاتی و سایر مهارتهای پایهای مورد تقاضایشان را رفع کنند.
در عرصه آموزشی نیز چالشها همان محرومیت از برخورداری برابر از فرصتها و امکانات است. منطقی و پذیرفتنی نیست عدم دسترسی دانشآموزان نابینا با مهمترین بستر نرمافزاری آموزش از راه دور آموزش و پرورش یعنی نرمافزار شاد که معنای ساده آن یعنی محرومیت مضاعف دانشآموزان نابینا از آموزش در ایام کروناست. دانشجویان و اساتید نابینا نیز با مشکل مشابهی در مراکز آموزش عالی روبهرو هستند. این مشکلات افزون بر کمبودهای موجود در نظام آموزش عالی از جمله عدم پرداخت به موقع شهریه دانشجویان نابینا، عدم حمایتهای لازم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در امر خطیر دسترسی دانشجویان نابینا به منابع آموزشی دسترسپذیر فناوریهای کمک آموزشی مورد نیاز و ساماندهی برگزاری امتحانات این دانشجویان و انجام امور پژوهشی آنان است.
در سالهای اخیر بسیار از این مشکلات نوشتهایم. اما انتظار محوری در این امر که تضمینکننده شکلگیری روند بیبازگشت حل این مشکلات است، تدوین و اجرای برنامه عملیاتی بهزیستی افراد معلول در همه عرصهها از سوی سازمانهای اصلی متولی و ورود نهادهای نظارتی بر حسن اجرای قوانین مانند مجلس شورای اسلامی و نهاد تازه تأسیس کمیته نظارت بر اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان است که میتوانند با ایجاد روند گزارشگیری مستمر از اقدامات همه دستگاهها در زمینه تحقق حقوق شهروندان معلول از جمله نابینایان و کمبینایان به حل زیرساختی مشکلات این گروه جان تازهای بدمند؛ روندی که با حل ملموس مشکلات به جامعه معلولان کشور امید روزافزون به کاهش مشکلات را تزریق کنند.
مصداق بارز این بحث رویههای استخدامی است. همان طور که پیشتر آمد نابینایان به یمن تحصیلات خود بیشترین واجدین شرایط در میان افراد معلول در کنار افراد دارای محدودیتهای حرکتی برای شرکت در آزمونهای استخدامی دولت و احراز پستهای دولتی هستند.
وجود سهمیه ۳درصد استخدامی برای افراد معلول نیز ظرفیتی است مضاعف برای برخورداری نابینایان و کمبینایان از استخدامهای دولتی، اما متأسفانه بررسی روند این استخدامها در سالهای اخیر مبین سدهای آشکار و پنهان برای جذب این افراد است. مثلاً آموزش و پرورش به شکلهای مختلف از جذب نابینایان و کمبینایان برای پستهای آموزشی در نظام آموزش عادی کشور خودداری کرده و جذب نابینایان را در این پستها فقط به آموزش و پرورش استثنایی احاله داده است که عملاً موجب محرومیت بسیاری از نابینایان کامیاب در آزمونهای علمی استخدامی از جذب در این دستگاه دولتی که از قضا بیشترین ظرفیت استخدامی را به خود اختصاص داده است، شده که این محرومیت مبنای بسیاری از پیگیریهای حقوقی و اداری تشکلهای نابینایان در سالهای اخیر بوده است. اما سد واقعی در برابر به کارگیری توانمندیهای علمی نابینایان تعصبات و پیشداوریهای نهادینه شده در ذهنها مبنی بر اغراق در تأثیر محدودکننده نابینایی بر عملکرد اجتماعی این گروه است.
ردپای این تعصب را نزد کارفرمایان بخش خصوصی نیز میتوان یافت. به همین دلیل مانند کشورهای موفق در کارآفرینی برای افراد معلول، وجود تشکیلات حمایت شغلی برای افراد معلول از جمله نابینایان در کشور ما نیز امری ضروری است. وجود نوعی مددکاری شغلی از کاریابی گرفته تا حمایتهای تثبیت شغلی شامل توجیه کارفرمایان، ارائه پشتیبانیهای فنی و مهارتی به افراد معلول متناسب با مشاغلشان.
روند بسیار کند ایمنسازی معابر شهری برای تردد شهروندان نابینایان علیرغم دستورات اکید ستادهای مناسبسازی و صرف هزاران میلیارد تومان در عرصه عمران و آبادانی شهری همچنان از مهمترین مصادیق ناامنی روانی برای مشارکت اجتماعی افراد آسیبدیده بینایی است.
عدم دسترسی به خدمات توانبخشی به دلیل تعطیلی بخش عمدهای از مراکز دولتی و عدم جایگزینی با خدمات توانبخشی بخش خصوصی از مهمترین چالشهای افراد نابینا و کمبینا است.
به راستی شهروندان نابینا و کمبینایان بویژه زنان و کودکان و عمدتاً ساکنین شهرستانها و روستاها چگونه میتوانند نیازهای خود را در عرصه توانبخشی مانند فراگیری مهارتهای تحرک و جهتیابی، مهارتهای مدیریت زندگی مستقل فردی، مهارتهای کار با فناوریهای اطلاعاتی و سایر مهارتهای پایهای مورد تقاضایشان را رفع کنند.
در عرصه آموزشی نیز چالشها همان محرومیت از برخورداری برابر از فرصتها و امکانات است. منطقی و پذیرفتنی نیست عدم دسترسی دانشآموزان نابینا با مهمترین بستر نرمافزاری آموزش از راه دور آموزش و پرورش یعنی نرمافزار شاد که معنای ساده آن یعنی محرومیت مضاعف دانشآموزان نابینا از آموزش در ایام کروناست. دانشجویان و اساتید نابینا نیز با مشکل مشابهی در مراکز آموزش عالی روبهرو هستند. این مشکلات افزون بر کمبودهای موجود در نظام آموزش عالی از جمله عدم پرداخت به موقع شهریه دانشجویان نابینا، عدم حمایتهای لازم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در امر خطیر دسترسی دانشجویان نابینا به منابع آموزشی دسترسپذیر فناوریهای کمک آموزشی مورد نیاز و ساماندهی برگزاری امتحانات این دانشجویان و انجام امور پژوهشی آنان است.
در سالهای اخیر بسیار از این مشکلات نوشتهایم. اما انتظار محوری در این امر که تضمینکننده شکلگیری روند بیبازگشت حل این مشکلات است، تدوین و اجرای برنامه عملیاتی بهزیستی افراد معلول در همه عرصهها از سوی سازمانهای اصلی متولی و ورود نهادهای نظارتی بر حسن اجرای قوانین مانند مجلس شورای اسلامی و نهاد تازه تأسیس کمیته نظارت بر اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان است که میتوانند با ایجاد روند گزارشگیری مستمر از اقدامات همه دستگاهها در زمینه تحقق حقوق شهروندان معلول از جمله نابینایان و کمبینایان به حل زیرساختی مشکلات این گروه جان تازهای بدمند؛ روندی که با حل ملموس مشکلات به جامعه معلولان کشور امید روزافزون به کاهش مشکلات را تزریق کنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دور نما
-
عربستان از عضویت شورای حقوق بشر باز ماند
-
مذاکره غیر مستقیم لبنان و اسرائیل درباره مرز دریایی و اختلاف گازی
-
تلاش جمهوریخواهان برای عزل پلوسی
-
اشتیه: اگر ترامپ ببرد، فقط خدا به داد ما برسد
-
روسیه خواهان استقرار صلحبانان در قرهباغ شد
-
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
-
حمایت نه، فرصتهای برابر میخواهیم
اخبارایران آنلاین