درس هایی از فضایل و کرامت های رضوی(1)
تفاوت معجزه و کرامت
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
کرامت، ظرفیتی فوقالعاده در افرادی خاص است که آنان را قادر میسازد تا رفتاری برتر از عادتهای معمول داشته و توان انجام کارهای معجزه گونه داشته باشند، کارها و رفتاری که اغلب از توان افراد عادی خارج است. این ظرفیت از آنجایی که واجدانش را قادر به انجام کارهای بزرگ و شگفت انگیز مینماید، مقارن با معجزه تلقی شده و اغلب، کسانی صاحب کرامت شناخته میشوند که معجزهای از خود نشان داده باشند. حال آنکه کرامت دارای ابعاد گوناگون بوده وسویههای آن ریشه در رفتارهای هدایتگر و رشددهنده دارد و به اخلاق والا و منش و شخصیت افراد خاص همچون انبیا و اولیای الهی باز میگردد. به عبارتی دیگر کرامت دارای مفهوم گستردهای است که ریشه در سماحت و بلند نظری افراد خاص داشته و دارد. اینکه متکلمان از معجزات پیامبران یا غیر پیامبران و اولیای الهی با عنوان کرامت یاد کردهاند نیز ناظر بر این معناست و بیانگر آن است که مقصود متکلمان از به کار بردن لفظ کرامت برای معجزات انبیا و اولیای الهی، بیانگر عظمت کارها و بزرگواری شخصیت آنان در پیشگاه خداوند است، بر همین اساس امام صادق(ع) میفرماید: «المعجزه علامهالله لایعطیها الّا انبیائه و رسله و حججه لیعرف به صدق الصّادق من کذب الکاذب»، معجزه نشانهای برای خداست که خداوند آن را به کسی جز پیامبران و رسولان و حجتهایش عطا نمیکند و هدف از آن این است که به وسیله آن راستگویی راستگو از دروغگویی دروغگو شناخته شود.(بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۷۱)
«معجزه» برگرفته از واژه «عجز» بوده و به معنی کارهای خارقالعادهای است که افراد عادی ازانجام آن عاجز هستند. بنابراین معجزه پیامبران برای نشان دادن صدق نبوت آنان است تا موجبات هدایت وایمان آوردن مردم به توحید با نشان دادن بزرگی و عظمت شخصیت پیامبر الهی(ص) فراهم آمده و هدفمند بودن خلقت هستی آشکار شود. کما اینکه قرآن کریم از معجزات حضرت موسی(ع) در برابر فرعونیان (معجزه عصا و ید بیضا) تعبیر به برهان کرده و میفرماید: «فذانک برهانان من ربّک؛ این دو (عصا و ید بیضا) دو برهان از طرف پروردگارت میباشند.»(قصص/32)
پیامبران بویژه پیامبران اولوالعزم برای اثبات نبوت خود دارای معجزه بودند و در قرآن کریم معجزات مختلفی از معجزات پیامبران مانند معجزات حضرت موسی(ع) و زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی(ع) ذکر شده و از غیر پیامبران نیز در قرآن معجزاتی همانند معجزه آصف برخیا نیز ذکر شده است.
بر این اساس با نگاهی ژرف به واژه کرامت، به معنای بزرگواری و عظمت معنوی نبی، امام و سایر بزرگان دین دست یافته و به کنه کارهای خارقالعادهای که از پیامبران برای هدایت مردم سرزده است پی برده و در این میان بهدلیل نامگذاری این گونه کارها با عنوان کرامت آشنا میشویم. بدین ترتیب کرامت در اصل در گفتار متکلمان، همان سماحت و بزرگی و بزرگواری انبیا و اوصیا است که در قالب معجزه بروز مییابد، چرا که مبین صدق گفتار و نشانه عظمت و بزرگواری آنان در پیشگاه خداوند میباشد. در همین راستا وقتی ابوبصیر یکی از اصحاب امام باقر(ع) که نابینا بوده از آن حضرت سؤال میکند که: «آیا شما وارث رسول خدا(ص) هستید؟» میفرماید: آری. بار دیگر میپرسد: رسول خدا(ص) وارث همه انبیا بود؟ آیا آنچه را آنان میدانستند، رسول خدا(ص) نیز میدانست؟ حضرت میفرماید: آری. پس از آن سؤال میکند: «فأنتم تقدرون علی آن تحیوا الموتی و تبرؤوا الاکمه و الابرص؟؛ پس شما میتوانید مرده را زنده کنید و کور و بیمار مبتلا به پیسی را خوب نمایید؟» آن حضرت پاسخ میدهد: آری. و در ادامه خطاب به ابوبصیر میفرماید: نزدیک بیا، وقتی نزدیک میرود، دست مبارکش را بر صورت و چشم وی میکشد. وی خورشید، آسمان، زمین، خانهها و هرچه را که در آنجا بود میبیند، آنگاه میفرماید: «آیا دوستداری همین گونه بینا باشی، تا همچون سایر مردم در قیامت به حساب و کتاب الهی کشیده شوی و یا (به حال اولت برگردی) و به طور خالص (و بیدغدغه) وارد بهشت شوی؟» ابوبصیر پاسخ میدهد: «میخواهم به همان حال قبل برگردم..»(همان)
دبیر گروه پایداری
کرامت، ظرفیتی فوقالعاده در افرادی خاص است که آنان را قادر میسازد تا رفتاری برتر از عادتهای معمول داشته و توان انجام کارهای معجزه گونه داشته باشند، کارها و رفتاری که اغلب از توان افراد عادی خارج است. این ظرفیت از آنجایی که واجدانش را قادر به انجام کارهای بزرگ و شگفت انگیز مینماید، مقارن با معجزه تلقی شده و اغلب، کسانی صاحب کرامت شناخته میشوند که معجزهای از خود نشان داده باشند. حال آنکه کرامت دارای ابعاد گوناگون بوده وسویههای آن ریشه در رفتارهای هدایتگر و رشددهنده دارد و به اخلاق والا و منش و شخصیت افراد خاص همچون انبیا و اولیای الهی باز میگردد. به عبارتی دیگر کرامت دارای مفهوم گستردهای است که ریشه در سماحت و بلند نظری افراد خاص داشته و دارد. اینکه متکلمان از معجزات پیامبران یا غیر پیامبران و اولیای الهی با عنوان کرامت یاد کردهاند نیز ناظر بر این معناست و بیانگر آن است که مقصود متکلمان از به کار بردن لفظ کرامت برای معجزات انبیا و اولیای الهی، بیانگر عظمت کارها و بزرگواری شخصیت آنان در پیشگاه خداوند است، بر همین اساس امام صادق(ع) میفرماید: «المعجزه علامهالله لایعطیها الّا انبیائه و رسله و حججه لیعرف به صدق الصّادق من کذب الکاذب»، معجزه نشانهای برای خداست که خداوند آن را به کسی جز پیامبران و رسولان و حجتهایش عطا نمیکند و هدف از آن این است که به وسیله آن راستگویی راستگو از دروغگویی دروغگو شناخته شود.(بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۷۱)
«معجزه» برگرفته از واژه «عجز» بوده و به معنی کارهای خارقالعادهای است که افراد عادی ازانجام آن عاجز هستند. بنابراین معجزه پیامبران برای نشان دادن صدق نبوت آنان است تا موجبات هدایت وایمان آوردن مردم به توحید با نشان دادن بزرگی و عظمت شخصیت پیامبر الهی(ص) فراهم آمده و هدفمند بودن خلقت هستی آشکار شود. کما اینکه قرآن کریم از معجزات حضرت موسی(ع) در برابر فرعونیان (معجزه عصا و ید بیضا) تعبیر به برهان کرده و میفرماید: «فذانک برهانان من ربّک؛ این دو (عصا و ید بیضا) دو برهان از طرف پروردگارت میباشند.»(قصص/32)
پیامبران بویژه پیامبران اولوالعزم برای اثبات نبوت خود دارای معجزه بودند و در قرآن کریم معجزات مختلفی از معجزات پیامبران مانند معجزات حضرت موسی(ع) و زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی(ع) ذکر شده و از غیر پیامبران نیز در قرآن معجزاتی همانند معجزه آصف برخیا نیز ذکر شده است.
بر این اساس با نگاهی ژرف به واژه کرامت، به معنای بزرگواری و عظمت معنوی نبی، امام و سایر بزرگان دین دست یافته و به کنه کارهای خارقالعادهای که از پیامبران برای هدایت مردم سرزده است پی برده و در این میان بهدلیل نامگذاری این گونه کارها با عنوان کرامت آشنا میشویم. بدین ترتیب کرامت در اصل در گفتار متکلمان، همان سماحت و بزرگی و بزرگواری انبیا و اوصیا است که در قالب معجزه بروز مییابد، چرا که مبین صدق گفتار و نشانه عظمت و بزرگواری آنان در پیشگاه خداوند میباشد. در همین راستا وقتی ابوبصیر یکی از اصحاب امام باقر(ع) که نابینا بوده از آن حضرت سؤال میکند که: «آیا شما وارث رسول خدا(ص) هستید؟» میفرماید: آری. بار دیگر میپرسد: رسول خدا(ص) وارث همه انبیا بود؟ آیا آنچه را آنان میدانستند، رسول خدا(ص) نیز میدانست؟ حضرت میفرماید: آری. پس از آن سؤال میکند: «فأنتم تقدرون علی آن تحیوا الموتی و تبرؤوا الاکمه و الابرص؟؛ پس شما میتوانید مرده را زنده کنید و کور و بیمار مبتلا به پیسی را خوب نمایید؟» آن حضرت پاسخ میدهد: آری. و در ادامه خطاب به ابوبصیر میفرماید: نزدیک بیا، وقتی نزدیک میرود، دست مبارکش را بر صورت و چشم وی میکشد. وی خورشید، آسمان، زمین، خانهها و هرچه را که در آنجا بود میبیند، آنگاه میفرماید: «آیا دوستداری همین گونه بینا باشی، تا همچون سایر مردم در قیامت به حساب و کتاب الهی کشیده شوی و یا (به حال اولت برگردی) و به طور خالص (و بیدغدغه) وارد بهشت شوی؟» ابوبصیر پاسخ میدهد: «میخواهم به همان حال قبل برگردم..»(همان)
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه