اخگر به گریبان؛ برگهایی از خاطرات منیر شفیق (5)
درگیریها در قطمون
صادق حسین جابری انصاری
مترجم
کتاب «من جمر الی جمر: صفحات من ذکریات منیر شفیق» (به فارسی: از اخگری به اخگری دیگر: برگههایی از خاطرات منیر شفیق) نوشته منیر شفیق است. این کتاب توسط نافذ ابوحسنه تدوین شده و مطابق برنامه، بخشهایی از ترجمه فارسی آن در این ستون منتشر میشود.
نیروهای «جهاد مقدس»، تشکیلات اصلی فلسطینیها در رویارویی با اشغالگران، در آن زمان بود. جنگجویان این تشکیلات، شروع به آمدن به محله ما کردند که به جبهه جنگ تبدیل شده بود. صحنههای سه ماهی را که جنگ بین نیروهای مقاومت و صهیونیستها ادامه یافت، خوب به خاطر دارم. شماری از مجاهدین و نیروهای مقاومت در محله ما مستقر شده بودند و از محدوده محله، حفاظت میکردند. خانه ما در کنار ویلایی از خانواده «الدجانی» بود که درست در لبه محدوده درگیری قرار داشت. ساکنان این ویلا، به خاطر انفجار ویلای مجاور آن که یک دیوار با ما فاصله داشت، خانه خود را ترک کرده بودند. نگهبانان در پشت سنگرهایی مستقر شده بودند که در باغچه پشت این دیوار وجود داشت. من هم در هوای سرد آن روزها، برای آنها چای و غذا میبردم. آنها انسانهایی ساده و شجاع، اما بدون نظم تشکیلاتی، و از ذخیره سلاح بسیار کمی برخوردار بودند.
ما پسربچهها بویژه پس از صدور «قطعنامه تقسیم» در پایان سال ۱۹۴۷، در فضای جنگی زندگی میکردیم. بعد، با شدت گرفتن جنگ در سال ۱۹۴۸، مسلح به سلاح سرد شدیم، و یکی چاقو و دیگری خنجر با خود برداشت تا مانع وارد شدن صهیونیستها به محله شود. پدرم، خنجری داشت که به آن «شبریه» میگفتیم و به من هشدار میداد که مبادا انگلیسیها مرا با آن ببینند، چون اگر مرا با این خنجر میگرفتند، به زندان میانداختند. خنجرهایی که مجاز به حمل آن بودیم، میبایست تیغهاش، بلندتر از هشت سانتیمتر نباشد. در حالی که تیغه خنجر پدرم، به چهارده سانتیمتر و شاید بیشتر میرسید. برای اینکه بتوانم این خنجر را با خود حمل کنم، به اتاقم در زیرپلهای خانه رفتم و با سوهان و سنگ چخماق (آتشزنه)، به جان تیغهاش افتادم و آن را کوتاه کردم. آنقدر با انگشتان خود آن را اندازه گرفتم تا به اندازه مجاز برسد. البته این کار، لباسها و بدن مرا آلوده کرد. به یاد دارم که به اشتباه آن را از غلاف آن بیرون کشیدم، و نزدیک بود بالای انگشت سبابه دست چپ مرا قطع کند. نشانههای این زخم عمیق، تا به امروز باقی است.
برای فلسطینیها ممنوع بود که حتی چاقوی آشپزخانه با خود حمل کنند و اگر همراه آنها یافت میشد، سه یا هفت سال زندانی داشت. این موضوع، در ارزیابی آن مرحله باید لحاظ شود. باید اعتراف کنیم که صهیونیستها، «فلسطین» را در سینی طلا از بریتانیاییها گرفتند. خیلیها نقش جنبش صهیونیستی را در گرفتن فلسطین بزرگنمایی و از آموزش و سازماندهی صهیونیستها و اموری از این قبیل، مدح و ثنا میکنند. اما این حقیقت را فراموش میکنند که همه مهاجرتهای یهودیان، زیر سایه حمایت دهها هزار نیروهای اشغالگر بریتانیایی در «فلسطین» انجام شد. صهیونیستها از بنادر اصلی و با حمایت ارتش «بریتانیا» وارد «فلسطین» میشدند و با حمایت سربازان بریتانیایی به شهرکهای یهودی میرفتند. داشتن سلاح، برای فلسطینیها ممنوع بود و اگر در خانه آنها یک فشنگ خالی پیدا میشد، آنها را اعدام میکردند. خلع سلاح مردم «فلسطین»، قانون اشغالگر بریتانیایی بود، و از این رو هنگامی که مهار امور در سال نکبتبار اشغال، از دست فلسطینیها خارج شد، به سختی میشد سلاح پیدا کرد، آن هم در شمار کم و سلاحهایی که بیشتر آنها قدیمی بود و ذخیره فشنگ کمی داشت.
با این حال، «قدس»، شاهد نبردهای سختی در هنگام جنگ ۱۹۴۸ بود و تا ۱۵ ماه مه، روزی که بریتانیاییها برای خروج نیروهای خود از «فلسطین» تعیین کرده بودند، درگیریها و زد و خوردهایی در جریان بود. روشن بود که با پایان «قیمومت بریتانیا» در زمان تعیین شده، سطح رویاروییها در «قدس» بالا خواهد گرفت. از همینرو صهیونیستها پیش دستی کرده و با تسهیلات دریافتی از «بریتانیا» و حمایت جهانی، مناطق گستردهای از «فلسطین» را قبل از خروج انگلیسیها اشغال کردند. صهیونیستها به فضل کمکهای «بریتانیا» و حمایت جهانی، امکانات بیشتری از نظر سلاح و آمادگی نظامی داشتند. با این حال، فلسطینیها، قهرمانانه دفاع میکردند و در حال پیشروی و پسروی در نبردها بودند. اما در پایان آوریل، «قطمون»، «بقعه تحتا» و «بقعه فوقا» سقوط کرد و مقاومین فلسطینی در «قدس قدیمی»، به تقریب، در محاصره کامل قرار گرفتند. به رغم مقاومت شجاعانه فلسطینیها، صهیونیستها با توجه به استانداردهای نظامی، به سادگی بر مناطق غربی شهر «قدس» سیطره یافتند. در این نبرد، دویست یا حداکثر سیصد جنگجوی فلسطینی در برابر پیشروی سه هزار جنگجوی صهیونیست و تانکها و تجهیزات آنها ایستاده بودند. سه شبانه روز، این رویارویی ادامه یافت تا «قطمون» سقوط کرد. یکی از امتیازات نظامی نیروهای یورش آورده صهیونیست، این بود که از ارتباط سریع با خطوط امداد نظامی صهیونیستی برخوردار بودند. در حالی که نیروهای مقاومت، به لحاظ سلاح، ضعیف، و شمار آنها نیز کم بود و در چنین شرایطی، سقوط قدس جدید برای صهیونیستها چندان سخت نبود.
پیش از پایان روز ۱۵ مه۱۹۴۸، همه بخشهای غربی «قدس» به دست صهیونیستها افتاد، اما هنوز نبردی سخت در شرق «قدس» و پیرامون «شهر قدیمی» و دیوارهای ورودی آن ادامه داشت. البته شاید در مکانهای دیگری از «قدس» هم نبردهایی روی داده باشد که من نشنیده یا آن را فراموش کردهام. من اینها را از حافظه خودم و در پیوند با روز ۲۸ آوریل گفتم که خانواده ما «قطمون» را ترک کرد. البته پدر، به تنهایی در خانه ماند و بعدتر، در جریان اشغال «قطمون»، در شب اول ماه مه، آنجا را ترک کرد. به همین مناسبت این را هم بیفزایم که شماری از حقوقدانان پروندههای شکایتی علیه «قیمومت بریتانیا» به خاطر اشغال قدس جدید و مناطق دیگری که مدیریت آن در زمان اشغال برعهده «بریتانیا» بود در دادگاههای این کشور اقامه کردهاند. اما «قوه قضائیه بریتانیا» از صدور حکم در مسأله روشنی همچون خورشید، میگریزد. زیرا «بریتانیا» تا ۱۵ مه۱۹۴۸، مسئولیت اداره این مناطق را برعهده داشت.
بنابراین هنگامی که از سقوط غرب «قدس» سخن میگوییم، به این معنا نیست که نبردها و مقاومتی روی نداده است. بیتردید فلسطینیها در برابر یورش صهیونیستها، مقاومت و شهدایی نیز تقدیم کردند، اما برتری آشکار، از نظر شمارِ نیروها و تسلیحات، با دشمن صهیونیستی بود. وقتی صهیونیستها آماده اشغال منطقهای میشدند، سه یا چهار گردان و صدها جنگجو را با تانکها و زره پوشهای در اختیار خود، روانه این منطقه میکردند. در حالی که مدافعان فلسطینی منطقه بیش از دهها نفر نبودند. فرماندهی «جهاد مقدس»، به خاطر نبردهای در جریان، از مردم میخواست خانه و منطقه سکونت خود را بدون برداشتن وسایل زندگی ترک کنند. گمان آنها این بود که مردم بهزودی به خانههایشان باز خواهند گشت. به هرحال اختلال فاحش و غیرقابل مناقشهای در موازنه قوای دو طرف وجود داشت که خود نتیجه سیطره نظامی «بریتانیا» بر «فلسطین» و نفوذ و سیطره این کشور و فرانسه بر منطقه تجزیه شده عربی و ممنوعیت مسلحسازی عربها و بسته بودن همه مرزها به روی تسلیح فلسطینیها بود. ضمن اینکه تأسیس رژیم صهیونیستی از حمایت جهانی برخوردار بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه