وقتی کیسینجر هم در برآورد جنگ اوکراین اشتباه میکند
هژمونی رو به افول امریکا
مارکو کارنلوس، دیپلمات سابق ایتالیایی
مترجم: وصال روحانی
امریکا ادعا میکند هرگونه دخالتش در امور جنگ روسیه- اوکراین در راستای هدف حفظ امنیت جهانی صورت گرفته اما نتایج کار پس از گذشت بیش از 100 روز از آغاز این مناقشه چیزی خلاف این را میگوید و «برنامه نجات» که واشنگتن طراح و مجری آن بوده، سببساز تفرقه و سقوط شده است.
وقتی تئوریسینهای قدیمی امریکایی مثل هنری کیسینجر هم برداشتهای موهومی از این جنگ دارند، درمییابید که غرب یک بار دیگر در برآورد شرایط موجود راه خطا را طی کرده است. وزیر خارجه دوران ریچارد نیکسون و جرالد فورد که امریکاییها او را سرآمد سیاستپیشههای خود مینامند، به تازگی گفته است که اوکراین به قصد گرفتن بهانههای ادامه تهاجم از روسیه باید چند نقطه کلیدی هدف گرفته شده از جانب کرملین را به آنها بسپرد و در آن زمان ماشین تهاجمی روسیه خود به خود مجبور به توقف خواهد شد و محکوم به پایان این مناقشه خواهد بود. با اظهار نظر تازه کیسینجر همه کشورهای اروپایی که براساس رهنمودهای مخدوش واشنگتن و لندن نسبت به ورود نیروهای روسی به اوکراین موضعگیری کرده و دستهای ولادیمیر پوتین را کمی تا قسمتی بسته بودند، حالا مجبورند در رویه کار خود تجدید نظرهایی اساسی صورت بدهند و این تغییر موضع شامل اتحادیه اروپا و پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هم میشود زیرا تا به حال به این نتیجه رسیده بودند که فشارهای حداکثری و تحریمهای ریشهای روسها بابت لشکرکشیشان به اوکراین آنها را در شرایط سخت روحی و سیاسی قرار خواهد داد ولی امروز مجبورند به این قضیه فکر کنند که اگر تجهیز نظامی اوکراین به قصد ایستادگیاش مقابل روسها سیاست ناکارآمدی بوده و باید «کیسینجر»وار تسلیم شد، چگونه میتوان به آینده اروپا دل بست و سیاستگذاران این قاره را مردانی بینا تلقی کرد.
تا امروز دائماً گفته میشد مقاومت بیش از حد اوکراینیها و تحریمهای امریکا، روسها را مستأصل کرده و حتی تغییر رویه مسکو در معادلات اقتصادیاش با غرب و فروش کالاهای صادراتیاش فقط با ارز روبل، کرملین را از زیر فشار این جنگ فرسایشی خارج نکرده است. امروز اما تئوریسینهای معروف غربی شامل کیسینجر مدعی هستند که راه کوتاه آمدن روسها، ارائه چیزهایی به آنان است که میخواهند. با اینکه کاخ سفید در تمجید از سیاستهای خود در قبال جنگ اوکراین راه مبالغه را در پیش گرفته و اثرگذاری منفی این سیاستها در عملکرد هر دو کشور روسیه و اوکراین هویدا است، دولت بایدن کوشیده است با تأکید بر تأثیر تحریمهای وسیع اقتصادیاش در قبال روسها، نقش خود را در مغبون و پشیمان شدن پوتین بابت تهاجمش به اوکراین نقش و سهمی بزرگ جلوه بدهد حال آن که اکثر ناظران بینالملل معتقدند پیامد بزرگ و اصلی این جنگ، بحران غذایی و گران شدن خیرهکننده قیمت ارزاق عمومی بوده و دامنه این امر به جای اینکه به روسیه کشیده شود، در قفسههای غذای خالی مانده فروشگاههای غربی جلوهگری کرده است.
امریکا به واقع میراثدار سیاستهای تلخی شده که خودش در قبال جنگ اوکراین اتخاذ و آن را اجرایی کرده است و شهروندانش نه فقط برای خرید غذاهای پایه سه تا پنج برابر مبالغ گذشته را میپردازند بلکه کودکانشان از شیر خشک هم محروم ماندهاند. در اروپا هم کمبود شدید گندم و فرآوردههای آن محسوس است و گاز قطع شده روسها و فقدان آن در اکثر کشورهای قاره سبز فعالیتهای صنعتی را به حداقل رسانده و یک بحران جدید اقتصادی را به وجود آورده است. ادعاهای امریکا در زمینه توفیق سیاستگذاریهایش در قبال جنگ اوکراین در شرایطی اذهان بیدار را به تعجب وا میدارد که ناظران مطمئن هستند اینک پکن و دولت چین با نوع اقدامات خود در قبال این جنگ سهمی بسیار بالاتر از امریکا در ترسیم سرنوشت آن خواهند داشت.
منبع: Middle East Eye
مترجم: وصال روحانی
امریکا ادعا میکند هرگونه دخالتش در امور جنگ روسیه- اوکراین در راستای هدف حفظ امنیت جهانی صورت گرفته اما نتایج کار پس از گذشت بیش از 100 روز از آغاز این مناقشه چیزی خلاف این را میگوید و «برنامه نجات» که واشنگتن طراح و مجری آن بوده، سببساز تفرقه و سقوط شده است.
وقتی تئوریسینهای قدیمی امریکایی مثل هنری کیسینجر هم برداشتهای موهومی از این جنگ دارند، درمییابید که غرب یک بار دیگر در برآورد شرایط موجود راه خطا را طی کرده است. وزیر خارجه دوران ریچارد نیکسون و جرالد فورد که امریکاییها او را سرآمد سیاستپیشههای خود مینامند، به تازگی گفته است که اوکراین به قصد گرفتن بهانههای ادامه تهاجم از روسیه باید چند نقطه کلیدی هدف گرفته شده از جانب کرملین را به آنها بسپرد و در آن زمان ماشین تهاجمی روسیه خود به خود مجبور به توقف خواهد شد و محکوم به پایان این مناقشه خواهد بود. با اظهار نظر تازه کیسینجر همه کشورهای اروپایی که براساس رهنمودهای مخدوش واشنگتن و لندن نسبت به ورود نیروهای روسی به اوکراین موضعگیری کرده و دستهای ولادیمیر پوتین را کمی تا قسمتی بسته بودند، حالا مجبورند در رویه کار خود تجدید نظرهایی اساسی صورت بدهند و این تغییر موضع شامل اتحادیه اروپا و پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هم میشود زیرا تا به حال به این نتیجه رسیده بودند که فشارهای حداکثری و تحریمهای ریشهای روسها بابت لشکرکشیشان به اوکراین آنها را در شرایط سخت روحی و سیاسی قرار خواهد داد ولی امروز مجبورند به این قضیه فکر کنند که اگر تجهیز نظامی اوکراین به قصد ایستادگیاش مقابل روسها سیاست ناکارآمدی بوده و باید «کیسینجر»وار تسلیم شد، چگونه میتوان به آینده اروپا دل بست و سیاستگذاران این قاره را مردانی بینا تلقی کرد.
تا امروز دائماً گفته میشد مقاومت بیش از حد اوکراینیها و تحریمهای امریکا، روسها را مستأصل کرده و حتی تغییر رویه مسکو در معادلات اقتصادیاش با غرب و فروش کالاهای صادراتیاش فقط با ارز روبل، کرملین را از زیر فشار این جنگ فرسایشی خارج نکرده است. امروز اما تئوریسینهای معروف غربی شامل کیسینجر مدعی هستند که راه کوتاه آمدن روسها، ارائه چیزهایی به آنان است که میخواهند. با اینکه کاخ سفید در تمجید از سیاستهای خود در قبال جنگ اوکراین راه مبالغه را در پیش گرفته و اثرگذاری منفی این سیاستها در عملکرد هر دو کشور روسیه و اوکراین هویدا است، دولت بایدن کوشیده است با تأکید بر تأثیر تحریمهای وسیع اقتصادیاش در قبال روسها، نقش خود را در مغبون و پشیمان شدن پوتین بابت تهاجمش به اوکراین نقش و سهمی بزرگ جلوه بدهد حال آن که اکثر ناظران بینالملل معتقدند پیامد بزرگ و اصلی این جنگ، بحران غذایی و گران شدن خیرهکننده قیمت ارزاق عمومی بوده و دامنه این امر به جای اینکه به روسیه کشیده شود، در قفسههای غذای خالی مانده فروشگاههای غربی جلوهگری کرده است.
امریکا به واقع میراثدار سیاستهای تلخی شده که خودش در قبال جنگ اوکراین اتخاذ و آن را اجرایی کرده است و شهروندانش نه فقط برای خرید غذاهای پایه سه تا پنج برابر مبالغ گذشته را میپردازند بلکه کودکانشان از شیر خشک هم محروم ماندهاند. در اروپا هم کمبود شدید گندم و فرآوردههای آن محسوس است و گاز قطع شده روسها و فقدان آن در اکثر کشورهای قاره سبز فعالیتهای صنعتی را به حداقل رسانده و یک بحران جدید اقتصادی را به وجود آورده است. ادعاهای امریکا در زمینه توفیق سیاستگذاریهایش در قبال جنگ اوکراین در شرایطی اذهان بیدار را به تعجب وا میدارد که ناظران مطمئن هستند اینک پکن و دولت چین با نوع اقدامات خود در قبال این جنگ سهمی بسیار بالاتر از امریکا در ترسیم سرنوشت آن خواهند داشت.
منبع: Middle East Eye
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه