یادی از عملیات ثامن الائمه و سرهنگ شهاب الدین جوادی، فرمانده لشکر 77 خراسان
شکست حصر آبادان، نماد وحدت ارتش و سپاه
سعید بحیرایی
پژوهشگر تاریخ جنگ
در تاریخ نبردهای نظامی در جهان جنگ بین دو کشور مسلمان و در عین حال همسایه یعنی ایران و عراق که در زمره طولانیترین نبردهای نظامی به شمار میرود از جنبههای مختلف واجد بررسیهای همهجانبه است. علیالخصوص از سوی طرف ایرانی بهدلیل از هم گسیختگی سازمانی در ارتش که یکی از تبعات شرایط حاکم در ایران بود.در خلال این گسست سازمانی، وقوع جنگ بر مشکلات دامن زده و آثار تسویه حسابها، تعدیل و پاکسازی و اخراج نیروهای زبده و آموزش دیده و همچنین کاهش دوران خدمت سربازی آثار خود را روی روند جنگ نمایان میسازد.اما با شروع جنگ تحمیلی ارتش بزودی خود را با شرایط وفق داده و با طراحی و اجرای شکستن حصر آبادان و تحقق «باید» مورد تأکید امام خمینی(ره) با همراهی برادران سپاه و بسیجی، کارآمدی خود را در سختترین شرایط به منصه ظهور رسانیده و یک روی سکه موفقیت عملیات ثامنالائمه(ع) بود. این عملیات بر روند اشغالگری رژیم بعث عراق نقطه توقف گذاشته و آغاز مسیری بود که تمام خاک ایران را از چنگ دیکتاتور عراق آزاد کرد.در سال دوم جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، رژیم بعث عراق چنان به پیروزیها و اشغالگریهای خود غره بود که تصوری از شکستن این هیمنه و عقب نشینی از مناطق تحت تصرف خود نداشت. اما عملیات ثامنالائمه(ع) که با طراحی و اجرای مردان ارتشی با همراهی سایر رزمندگان بهوقوع پیوست، نشان داد که اراده فرماندهان ارتش و سپاه ایران، پس از دو سال دفاع، توان حمله به دشمن و رفع حصر شهرهای خود را دارد.
ایران پیش از آغاز عملیات
عراق در همان روزهای نخست آغاز جنگ و در راستای وعدهای که دیکتاتور این کشور داده بود؛ بخشهایی از خاک سرزمینی ایران را به اشغال خود درآورد و بخشهای دیگر را هم در محاصره سختی قرار داد. نیروهای عراقی یکی از استراتژیکترین مناطق یعنی شهر آبادان را محاصره کردند که هم از منظر اقتصادی و سیاسی و هم نظامی اهمیت ویژهای برای جمهوری اسلامی داشت. آبادان در بخش شرقی خود رودخانه اروند را داشت که دسترسی به آبهای آزاد آن را بسیار مهم کرده بود و همچنین اهمیت چاههای نفت این بندر هم برای کسی پوشیده نبود. آن اندازه که امام خمینی(ره) در آبان ماه سال ۵۹ و پس از محاصره و اشغال بخشهایی از شهر آبادان درباره ضرورت شکستن حصر این شهر تصریح کردند: «من منتظرم که این حصر آبادان از بین برود و هشدار میدهم به پاسداران، قوای انتظامی و فرماندهان قوای انتظامی که باید این حصر شکسته شود؛ مسامحه نشود در آن. حتماً باید شکسته بشود. فکر این نباشد که ما اگر اینها هم آمدند، بیرونشان میکنیم. اگر اینها آمدند خسارات بر ما وارد میکنند. نگذارند اینها بیایند در آبادان وارد بشوند. از خرمشهر اینها را بیرون بکنند. حال تهاجمی بگیرند.» دشمن متجاوز در آن سال نزدیک به ۶۰۰ مورد تجاوز به خاک ایران انجام داده بود و جمهوری اسلامی باید در برابر این زیاده خواهیها واکنشی قاطع و البته سریع نشان میداد.
صدام برای دستیابی به بلندپروازیهای خود نیازمند اشغال خاک ایران بویژه شهر آبادان بود و پس از محاصره و اشغال این شهر تنها راه ارتباطی و مرکز اتصال آبادان، بندر چوئبده در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی این شهر بود که از آن بهعنوان مسیر تدارکات، پشتیبانی، نقل و انتقال نیرو و مهمات به آبادان و خط مقدم جبهه استفاده میشد که پس از تصرف خرمشهر و اشغال کامل آبادان از سوی عراق و تسلط نیروهای این کشور بر جادههای ارتباطی آبادان به اهواز و آبادان به بندر ماهشهر، عملاً این راه هم مسدود و از همان زمان برنامهریزیهای نظامی برای آزادسازی این شهر آغاز شد.
در سالگرد تجلیل از فداکاریهای ارتشی مردان جا دارد تا یادی شود از یکی از فرماندهان عالیرتبه ارتش ایران که در روزهای پایانی سال گذشته درگذشت و شرح دلاوریهایش در مناطق عملیاتی جنوب کشور در تاریخ هشت ساله جنگ تحمیلی تا ابد جاودان خواهد ماند. وی کسی نیست جز روانشاد سید شهابالدین جوادی فرمانده مقتدر لشکر پیروز ۷۷ خراسان که در عملیات غرورآفرین ثامن الائمه خوش درخشید.
شهابالدین جوادی در مهرماه سال ۱۳۱۳ خورشیدی در شهر تاریخی نهاوند پا به عرصه وجود نهاد و پس از اخذ مدرک دیپلم در اول مهرماه سال ۱۳۳۳ وارد دانشکده افسری شد. وی در سال ۱۳۳۶ با درجه ستواندومی فارغالتحصیل شده دورههای مقدماتی و عالی رسته پیاده را در شیراز طی کرد و پس از آن در یگانهای مختلف نیروی زمینی مشغول انجام وظیفه شد.
این افسرشجاع ارتش ایران به سبب کاردانی و لیاقت در اوایل مهرماه سال ۱۳۵۸ به سمت فرماندهی لشکر ۷۷ پیاده خراسان منصوب شد و پیش از آن از سال ۱۳۵۱ تا پایان سال ۱۳۵۴ در لشکر ۸۱ زرهی کردستان انجام وظیفه میکرد.
امیر سرلشکر حسین حسنی سعدی جانشین فعلی قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا در توصیف تواناییهای مرحوم سرتیپ جوادی میگوید: «جوادی افسری مدیر، مدبر و شجاع بود که در درگیریهای مرزی با شجاعت، یگان تحت امر خود را هدایت و نتیجه درگیریها همواره به نفع ایران بود. وی ابتدا فرمانده گردان ۱۲۳ پیاده یکی از گردانهای ورزیده و کارآمد لشکر بود و با درجه سرگردی گردان را به نحو شایسته رهبری و فرماندهی میکرد. من هنگامی که در سال ۱۳۵۱ از مرکز پیاده شیراز به لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه منتقل شدم، ستاد لشکر مرا به تیپ اسلام آباد غرب، گردان ۱۲۳ پیاده زرهی منتقل کرد که فرمانده این گردان سرگرد پیاده شهابالدین جوادی بود و من به فرماندهی گروهان یکم گردان منصوب شدم و تا سال ۱۳۵۴ در آن گردان خدمت کردم.
آن ایام در منطقه کرمانشاه بین ایران و عراق درگیری مرزی وجود داشت.در سال ۱۳۵۱ در منطقه سومار و نفت شهر در سال ۱۳۵۲ در منطقه مهران، کنجان چم و ارتفاع ۳۴۱و در سال ۱۳۵۴-۱۳۵۳، با یکدیگر به منطقه باویسی برای اجرای قطعنامه ۱۹۷۵ الجزایر و تعیین خط مرزی به این منطقه اعزام شدیم.
پس از انقلاب نیز ایشان در سمت فرماندهی لشکر ۷۷ از بدو انتصاب با اعمال مدیریت صحیح و فرماندهی عالی نسبت به اداره و هدایت ارکان ستاد لشکر در جهت تجدید و تکمیل کردن سازمان یگانهای لشکر و بالا بردن سطح آموزش و روحیه و انضباط پرسنل همت گماشت و در این راستا آنچنان موفق بود که در آن زمان نیروی زمینی برای مقابله با ناامنیهای شمال غرب و غرب کشور به لشکر ۷۷ پیاده که خود در منطقه شرق کشور مسئولیت حفاظت سرزمینی را عهدهدار بود، مأموریت اعزام یگانهای رزمی به مناطق غرب و شمالغرب کشور را صادر کرد.
بدینگونه لشکر ۷۷ پیاده تحت فرماندهی سرهنگ جوادی کمک شایانی به تقویت مناطق عملیاتی و یگانهای مستقر در مناطق مذکور کرد.
با صدور فرمان امام خمینی(ره)در ۱۴ آبان سال ۱۳۵۹ مبنی بر شکست حصر آبادان، ستاد ارتش را که از قبل در تهیه و تدارک طرحهایی بدین منظور بود ، یاری کرده و به شکستن محاصره آبادان سرعت بخشید. مأموریت اجرای این فرمان امام خمینی(ره) به لشکر ۷۷ خراسان به فرماندهی شهابالدین جوادی سپرده شد. عملیات با رعایت اصول جنگ بویژه وحدت فرماندهی و غافلگیری در پنجم مهرماه آغاز و در ساعت ۱۸ روز ششم مهر سر پل دشمن در شرق کارون که تحت اشغال یک لشکر زرهی تقویت شده بود به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و نیروهای دشمن مجالی برای عقبنشینی از شرق به غرب کارون نیافتند و مأموریت واگذار شده به لشکر از سوی نیروی زمینی که انهدام نیروهای دشمن در شرق کارون بود به نحو احسن انجام پذیرفت. در نهایت این عملیات با گرفتن سه هزار کشته و زخمی از نیروهای دشمن و ۱۷۶۱ نفر اسیر با موفقیت به پایان رسید و پس از پایان عملیات به دستور سرهنگ جوادی در ساعت ۱۶ روز هفتم مهرماه ۱۳۶۰ اسرای عراقی ابتدا از مقابل رئیس ستاد ارتش و فرماندهی نیروی زمینی و دیگر همراهان شهید فلاحی رژه رفتند و سپس سرهنگ جوادی به زبان عربی برای اسرا سخنرانی کرد و اسرا را به لطف و عنایت دولت ایران امیدوار ساخت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه