محمدرضا چراغعلی، موسیقیدان به بهانه سالروز درگذشت بابک بیات از رمز ماندگاری او می‌گوید

جاودانه های «بیات»


ندا سیجانی
خبرنگار
پنجم آذرماه سالروز درگذشت زنده یاد بابک بیات است؛ آهنگساز، نوازنده و تنظیم‌کننده نام‌آشنای موسیقی ایران. هنرمندی که نامش در تاریخ موسیقی ایران ثبت شد و آثارش همچنان زمزمه نسل امروز است. او علاوه بر ساخت ملودی، دستی توانا در موسیقی فیلم داشت و آثار ارزشمندش و جوایزی که در این زمینه دریافت کرد، گواه این موضوع است. نکته دیگر تربیت خوانندگانی ازجمله محمد اصفهانی، حمید حامی، مانی رهنما و نیما مسیحا در ژانر موسیقی پاپ است که همچنان صدایشان شنیدنی و غیرتکراری است.  اما شاخصه کارهای بابک بیات سبک او بود که در موسیقی، بویژه موسیقی پاپ رقم زد و دیدگاه و تفکر متفاوتش در ساخت ملودی، موجب شد، امضای کارش همچنان باقی بماند. موضوع مهم و قابل توجهی که در آهنگسازان امروزی کمتر دیده و شنیده می‌شود و به گفته کارشناسان این حوزه، آثارشان در مدت زمان کوتاهی به فراموشی سپرده می‌شوند و دچار تاریخ مصرف شده‌اند.
همنشینی با دو شاعر و تنظیم‌کننده بزرگ
محمدرضا چراغعلی، موسیقیدان، آهنگساز و تنظیم‌کننده موسیقی سینما و تلویزیون از جمله هنرمندان شناخته شده این حوزه معتقد است: «ضعف عمده در تولید موسیقی‌های پاپ امروزی کم سوادی است.» این آهنگساز که کارنامه پرباری طی سال‌ها فعالیتش از خود به جای گذاشته در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره بابک بیات و فعالیت‌های او درعرصه موسیقی اظهار کرد: «آغاز فعالیت‌های درخشان زنده‌یاد بابک بیات به اوایل سال 1350  برمی گردد، دورانی که دیدگاه و تفکرات اجتماعی مردم متفاوت با امروزه بود و نسبت به انتخاب و شنیدن ترانه‌های اجتماعی، سطح تفکر بالاتری داشتند و خوشبختانه آن دوران مصادف شد با تولیدات موسیقی بابک بیات. دیگر اقبال خوب این آهنگساز، همراهی و آشنایی‌اش با دو شاعر و ترانه‌سرای شناخته شده کشورمان احمد شاملو و ایرج جنتی عطایی بود؛ ارتباط و دوستی‌ای که موجب گردید آنچه امروزه با عنوان موسیقی بابک بیات به گوش می‌رسد و معرفی می‌شود، علاوه بر ملودی‌های زیبا، محوریت‌اش روی کلام باشد و موسیقی کلام محور، نمود بیشتری پیدا کند، ضعفی که متأسفانه در موسیقی‌های امروزه دیده و شنیده می‌شود و آنچه که به گوش می‌رسد معرف موسیقی‌های ریتم‌محور است؛ موسیقی‌هایی که محتوای ارزشمندی برای مخاطب ندارد. بر این اساس، می‌توان سال‌های 1350 شمسی یا 1970 میلادی را دوران درخشان موسیقی پاپ معرفی کرد و اغلب فعالیت‌های آقای بیات مربوط به همان برهه تاریخی است و همان‌طور که قبل تر هم اشاره کردم ماحصل همنشینی با شاعران بزرگی همچون احمد شاملو و ایرج جنتی عطایی، یکی از دلایل مهم موفقیت و ماندگاری آثار بابک بیات در موسیقی ایران است چرا که تفکرات این دو ترانه‌سرا، توانست در موسیقی آن دوران و موسیقی بابک بیات تأثیر بسزایی بگذارد.»
او درباره سبک منحصر به فرد بابک بیات در آهنگسازی و دیدگاهش به موسیقی پاپ بیان داشت: «همان‌طور که قبل تر اشاره شد، فعالیت حرفه‌ای بابک بیات درعرصه موسیقی، به قبل از انقلاب برمی‌گردد و در آن دوران تمرکز او بیشتر بر ملودی‌سازی بود. لازم به ذکر است، ساخت ملودی برگرفته از سلیقه شخصی آهنگساز و درک و دریافت صحیح او از محتوای کلام است، دیدگاهی که می‌تواند روی مخاطب بسیار اثرگذار باشد.»
به شنیدن آثار مبتذل عادت کرده‌ایم
نکته دیگر همکاری بابک بیات با تنظیم‌کنندگان بزرگی همچون محمد اوشال و واروژان  و اقبال خوش دیگر این آهنگساز در آن برهه زمانی بود. در واقع همنشینی و همکاری با ترانه‌سرایان و تنظیم‌کنندگان شناخته شده و کاربلد در خلق آثار ماندگار او بسیار اثرگذار بوده است. نکته دیگر دیدگاه و تفکر بابک بیات به موسیقی است که توانست مخاطبان بسیاری را جذب خود کند و اغلب جوانان با موسیقی او ارتباط خوبی داشتند. دیدگاهی که منجر به پدید آمدن سبک خاصی در موسیقی پاپ شد و امضای کار آقای بیات بر پای آن باقی ماند، سبکی که همچنان مورد توجه برخی از خوانندگان، آهنگسازان و نوازندگان و حتی نسل جوان نیز است و از آن الگو‌برداری می‌کنند و بهره می‌برند اما در این دوره اگر بهترین کارها هم تولید شود، تأثیرچندانی بر مخاطب ندارد و جای تأسف است که باید بگویم مردم ما به شنیدن آثار مبتذل عادت کرده‌اند. این در حالی است که در آن دوران هم موسیقی‌های کوچه بازاری به گوش می‌رسید و هم از آثار خوانندگانی چون فرهاد مهراد و فریدون فروغی و... و این موسیقی‌ها در کنار هم قرار داشتند و موسیقی‌های متفکر و وابسته به کلام هم جایگاه خود را داشتند.
کم‌سوادی در موسیقی پاپ
ضعف در محتوای کلام و ترانه بویژه در موسیقی پاپ، موضوعی است که بارها و بارها مورد انتقاد مخاطبان جدی موسیقی و کارشناسان این حوزه بوده و هست؛ ترانه‌هایی سطحی و گاهی مبتذل که مورد سلیقه برخی از خوانندگان این ژانر نیز قرار گرفته است.  محمد رضا چراغعلی، دراین باره گفت: «نقطه ضعف عمده در تولید موسیقی‌های پاپ امروزی کم سوادی است.جالب است بدانید 80 درصد آهنگسازان نسل جدید حتی نمی‌توانند یک غزل حافظ را به‌طور کامل بخوانند و جای تأسف است که بگویم سواد عمومی و سواد کلاسیک بسیار افت کرده و وقتی از این آهنگسازان جوان سؤال شود این کار را با چه هدفی تولید کرده‌اید در پاسخ می‌گویند برای شاد کردن دل مردم! آیا ساخت یک اثرموسیقایی برای شادی و لذت مخاطب، با تولید موسیقی‌های مبتذل برابری می‌کند؟!
با این اوصاف، موسیقی در کشورما نیاز به توجه و حمایت بیشتری دارد بویژه از سوی متولیان چرا که این هنر، علاوه بر دارا بودن جایگاهی ویژه، مدیای بسیار قدرتمندی است و شاید هم خطرناک. به این دلیل که می‌تواند در مدت زمان شاید کمتر از 24 ساعت پیام یک ترک یا تک آهنگ را به گوش 80 میلیون نفر برساند و این نشان از اثر‌گذاری موسیقی است.»
نباید به حوزه فرهنگ و هنر نگاه سیاسی داشت
به گفته این آهنگساز و تنظیم کننده «برخی سیاست‌ها در کشور مانع از تولید موسیقی خوب است.» او در ادامه افزود:«بخشی از رسالت هنر و بویژه موسیقی بیان مشکلات جامعه است اما متأسفانه گاهی بیان این دغدغه‌های اجتماعی با مخالفت‌هایی روبه‌رو شده است و برداشت‌های سیاسی از آن می‌شود. براین اساس ترجیح‌شان رواج موسیقی‌های عاشقانه با کلام‌های سطحی و بی‌محتوا است و جای تعجب است که مردم ما نیز به شنیدن این موسیقی‌ها علاقه‌مند و راغب هستند. من همیشه گفته‌ام و بار دیگر تکرار می‌کنم نگاه هنرمند با سیاست جدا است و نباید به حوزه فرهنگ و هنر نگاه سیاسی داشت.
اما به‌ طورکلی به باور من سالیان بسیاری است در کشور ما، نگاه جدی به موسیقی وجود نداشته و این هنر اصیل و کهن، هیچ گاه مقوله مهمی نبوده و حامی ندارد. به‌ طورمثال اگر من نوعی بخواهم کاری تولید کنم نیاز به بودجه لازم است، اگر هم محصولی برای ارائه داشته باشم، ضرورت آن مدیایی برای تبلیغ و انتشار آن در فضای مجازی است و انجام چنین کارهایی باز هم نیازمند حمایت مالی بوده بنابراین باید بگویم هنرمندانی که در این عرصه فعالیت می‌کنند یا علاقه‌مند به حرفه خود هستند یا به‌دنبال انتشار کارهایی‌اند که هیچ تفکری در پس آن قرار ندارد.» محمدرضا چراغعلی، در سی و ششمین جشنواره موسیقی فجرعضو هیأت انتخاب گروه‌ها و آثار بخش موسیقی پاپ بوده و سال‌ها فعالیت در این عرصه او را با دیدگاه‌های مسئولان در وزارت فرهنگ و ارشاد و همچنین رسانه ملی آشنا کرده است. او در ادامه افزود: «تولیدات مرکز موسیقی صدا وسیما آثاری است خاص بخش موسیقی شبکه‌های این سازمان، در واقع برنامه‌ای مستقل موسیقی در شبکه‌های تلویزیونی وجود ندارد و تولید آثار وابسته به مرور رویدادهای تقویمی شده است. به‌ طور مثال ساخت موسیقی برای هفته دفاع مقدس یا میلاد امام رضا(ع) و... و باید بگویم موسیقی را برای ذات موسیقی نمی‌خواهند. تلاش تهیه‌کنندگان دولتی هم بیشتر بازگشت مالی خودشان است تا تولیدات خوب،همچنین تهیه‌کنندگان خصوصی هم به‌دنبال موسیقی‌های سطحی رفته‌اند. درواقع 80-70 درصد تولیدات موسیقی در دنیا به سبب نگاه تفریحی است که به آن وجود دارد و شاید 20 یا 30 درصد از این تولیدات براساس تفکر و اندیشه باشد.»
ایجاد مدیایی در جهت بهتر شدن و ارتقای موسیقی
او در خصوص بهتر شدن سطح آهنگسازی در کشورمان بیان کرد:«مسأله، عرضه و تقاضا است تا زمانی که بازارموسیقی و مردم خواستار چنین موسیقی‌هایی باشند، کارها درهمین سطح تولید خواهد شد و متأسفانه شرکت‌ها هم روز به روز سطح این موسیقی‌ها را نازل‌تر می‌کنند. به عقیده من باید مدیایی در جهت بهترشدن و ارتقای موسیقی ایران ایجاد گردد تا مردم موسیقی خوب و بد را از هم تفکیک کنند و بستر چنین کاری در رسانه ملی است نه فضای مجازی. در فضای مجازی کسانی بیشتر دیده می‌شوند که پرحاشیه‌ترند. جالب است بدانید مدت‌ها قبل از جوانی سؤال کردم به چه علت به این گروه موسیقی علاقه‌مند هستی و پاسخ داد خواننده گروه کت‌های کوتاه و زیبایی می‌پوشد و جای تأسف دارد که سلیقه مردم در انتخاب موسیقی به این سمت و سو کشیده شده و برای آن جوان پوشش خواننده مهم‌تر از کلامی است که می‌شنود. این اتفاق تلخ و بدی است که در دنیای پست مدرن شکل گرفته، یعنی حاشیه از متن پررنگ‌تر شده است تا بدانجا که خواننده‌های جوان برای بهتر دیده شدن هزینه‌های بسیاری متحمل می‌شوند. به‌طور مثال برای انتشار هر ترک یا تک آهنگ در فضای مجازی می‌بایست مبلغی حدود 150 میلیون تومان پرداخت کنند تا مخاطب جذب کارهایی شود که تاریخ مصرف کوتاهی دارند و در ادامه با برگزاری کنسرت پی در پی، مبلغ هزینه شده را شاید 10 برابر بیشتر کسب می‌کنند.»
می‌گویند تفکراتم قدیمی است
محمدرضا چراغعلی در ادامه صحبت‌های خود، همچنان به بهترشدن وضعیت موسیقی در ایران و جایگاهش تأکید بسیاری دارد و دراین باره می‌گوید: «من یک موزیسین هستم و حرفه‌ام موسیقی است و 90 درصد کارهایی که طی سال تولید می‌کنم، سفارشی است و شاید 80 درصد این کارها مورد سلیقه من نباشد اما متأسفانه امرارمعاش زندگی‌ام از این راه و حرفه است و بودجه‌ای برای تولید کارهایم ندارم و حتی اگر کاری تولید کنم نمی‌توانم به گوش مخاطب برسانم و هیچ حمایتی هم نخواهیم داشت.» چراغعلی درباره اینکه تولید کارهای سفارشی چقدر به سلیقه آهنگساز نزدیک است، پاسخ داد: «قطعاً کارهای سفارشی چندان مورد سلیقه و علاقه آهنگساز نبوده و نخواهد بود و او را از انتخاب و اندیشه‌اش دور خواهد کرد. در دوران فعالیت هنری زنده‌یاد بابک بیات، وقتی اثری منتشر می‌شد خواننده با همین قطعات کنسرت برگزار می‌کرد و درآمد داشت و بار دیگر این همکاری با آقای بیات شکل می‌گرفت و ادامه داشت و کارهای تازه‌تر تولید و اجرا می‌شدند، اما دیدگاه خواننده‌های امروزی تغییر کرده و اینگونه نیست به گونه‌ای که کمتر سراغ آهنگسازی چون من می‌آیند و تفکر من را قدیمی و سنتی می‌دانند.»
تعهد هنرمند به جامعه
در دو دهه اخیر اغلب خواننده‌های پاپ صفر تا صد کار را خودشان برعهده دارند، از آهنگسازی گرفته تا تنظیم و حتی ترانه‌سرایی و در کنار آن خوانندگی و بی‌تردید تولید کار به لحاظ کیفی کاهش پیدا خواهد کرد. این آهنگساز در این ‌باره گفت: «به گفته یکی از دوستانم وقتی تمامی مراحل تولید یک اثرموسیقی را شخص خواننده یا آهنگساز انجام می‌دهد، مخاطب اول و آخرش هم خود او خواهد بود و به‌طور یقین تاریخ مصرف این موزیک‌ها شاید نزدیک به یک سال یا کمتر باشد؛ تولیداتی که اغلب به واسطه تکنولوژی بوده. البته بهره بردن از تکنولوژی بسیارخوب است اما در کنار آن سواد هنری نیز بسیارمهم است وهمچنین تجربه.» چند سالی است انتخاب نوع ملودی و ترانه کارهای سفارشی به موسیقی فیلم‌ها هم راه پیدا کرده و موجب کاهش سطح کیفی این آثار شده و البته این موضوع موجب شده آثار ماندگار و ارزشمندی که در گذشته و در این بخش تولید شده است، همچنان در صدر قرار بگیرد. به‌ طور مثال موسیقی فیلم‌های ماندگار بابک بیات همچون «عروس»، «سرزمین خورشید» و «مردی شبیه باران» که موفق به دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شدند و همچنین موسیقی فیلم‌های «پهلوانان نمی‌میرند»، «ولایت عشق»، «سام و نرگس» و.... محمدرضا چراغعلی درباره علت ماندگاری آثار گذشتگان گفت: «ابتدا باید بگویم جنس تصاویر فیلم‌هایی که امروزه تولید شده‌اند نسبت به دو- سه دهه اخیر تغییر کرده است. خاطرم است یک روز درباره همین موضوع با آقای بابک بیات صحبت می‌کردیم که در این‌باره گفت اعتباری که در سینما و موسیقی فیلم به‌دست آوردم بیش از سال‌ها فعالیتم در ساخت ترانه بود. اما آقای بیات تعلق خاطر بسیاری به ملودی و ترانه داشت و این دلبستگی در اکثر فیلم‌هایشان نمایان بود و ترانه‌های آن به گوش می‌رسید. مانند «پهلوانان نمی‌میرند» یا دیگر کارهایشان و به عقیده من این موضوع تعهد یک هنرمند به جامعه است که در حال حاضر به هیچ عنوان وجود ندارد.»
او رمز ماندگاری و جاودان شدن آثار هنرمندانی چون بابک بیات را تعهد به جامعه عنوان کرد و در ادامه افزود: «جنس ماندگاری تولیدات فرهنگی و هنری این روزها تغییر کرده است و شاید اگر در همین دوره آقای بیات کاری تولید می‌کرد آثارش شنیده نمی‌شد.»


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8065/1/635052/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها